آموزشکده توانا
56.4K subscribers
31.4K photos
37.1K videos
2.55K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرسده شاهین‌کار، از مصدومان چشم خیزش انقلابی ۱۴۰۱، تصویری از پوستر قربانیان عملیات تروریستی حماس که در سنای آمریکا نصب شده منتشر کرد و از اینکه نام کشور عزیزمان به واسطه حکومت مستقر در آن به عنپان حامی تروریست‌ها آورده می‌شود ابراز ناراحتی کرد.

او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

کشور ایران جدا از حکومت کثیف و تروریست ج.ا هست ، روزی را خواهیم دید که نام‌کشور ما با افتخار در دنیا نام برده می‌شود.
اینجا ساختمان سنا امریکا هست 🤦🏾‍♀️


#زن_زندگی_آزادی #ایران_من #نه_به_جمهورى_اسلامى #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همسر محمد نوری‌زاد، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در فایل صوتی که به ایران‌اینترنشنال رسیده، از وخامت حال جسمانی همسرش پس از حمله فیزیکی به او خبر داده است. او با انتقاد از بی‌توجهی مسئولان زندان، اعلام کرد که از روز چهارشنبه تاکنون از انتقال نوری‌زاد به مراکز درمانی خودداری شده و مسئولان با توجیه تعطیلی روز جمعه، اعزام او را به شنبه موکول کرده‌اند.
او ضمن انتشار این فایل صوتی، نوشت:

به نام خدای آزادی
« حمله فجیع به آقای نوری‌زاد »
دیروز عصر پنجشنبه ۲۷ دی ماه با خبر شدیم که به آقای نوری‌زاد حمله شده، فردی که گویا متادونی بوده بدون هیچ مقدمه‌ای فلاسک چای را بر سر ایشان کوبیده، بطوریکه فلاسک خرد شده و فقط دسته فلاسک در دست مهاجم باقیمانده، آن فرد را به بند دیگر منتقل می‌کنند و با درخواست آقای نوری‌زاد مبنی بر اعزامشان به مراکز پزشکی مخالفت کرده و به ایشان میگویند: اعزام شما ضروری نیست چون حالت تهوع ندارید!
متاسفانه فردای آنروز پنجشنبه، سه بار حالشان بهم می‌خورد و بیهوش می‌شوند. از دیروز نگران و بیخبر بودیم تا امروز، جمعه ظهر ، که خانم ستوده تماس گرفتند و از قول همسرشان آقای خندان گفتند: دیشب، پزشک، آقای نوری‌زاد را در حالی دیده که نمی‌توانسته تعادل خودش را حفظ کند و دچار تاری چشم بوده، بنابراین، به علت تعطیلی روز جمعه، روز شنبه را برای اعزام به بیمارستان در نظر می‌گیرند.

با توجه به شرایط پیش آمده، به من بگوئید:
۱. چرا تلفن آقای نوری‌زاد را وصل نمی‌کنید تا ما مستقیم از حال ایشان باخبر شویم؟
۲. چرا علیرغم بیهوشهای مکرر ، هیچ کاری برایشان صورت نگرفته است؟
۳. مسئول و طراح این حمله چه کسی بوده و اگر خدای ناکرده اتفاق ناگواری رخ می‌داد چه کسی پاسخگو بود؟

دیگر اینکه: سه روز حبس آقای نوری‌زاد با دست و پای بسته در فضای سرد انفرادی و حمله فجیع اخیر ، مرا به این نتیجه میرساند که شما، قصد گرفتن جانشان را کرده اید.
بنظر میرسد؛ پس از شش سال زندان نا عادلانه اخیر و دو سال زندان سال ۸۸ و ۸۹ ، وقتش رسیده که از زندان آزاد شوند چرا که دیگر آقای نوری زاد در زندان امنیت جانی ندارند؛ لذا ما مصرانه می خواهیم ایشان، هرچه زودتر آزاد شوند تا تحت معالجات پزشکی قرار گیرند.

فاطمه ملکی
۲۸ دی ماه ۱۴۰۳

#محمدنوریزاد #زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خسرو آذربیگ، هنرمند معترض، بخشی از گلستان سعدی را در این ویدیو می‌خواند. او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«ای کاش همه ما ایرانیان یکبار با دقت و توجه فراوان گلستان و بوستان سعدی را بخوانیم.
البته دیگران هم گفته‌اند که:
سر خصم اگر بشکند مشت تو
هم آزرده گردد سر انگشت تو
و...
اما حیرت‌آور است که خیلی‌ها بنای شنیدن ندارند.

ای کاش گردانندگان حکومت اتفاق امروز را واکاوی و حلاجی و تجزیه و تحلیل حسابی کنند و اصل ۵۹ قانون اساسی را یکبار دیگر با دقت بخوانند و بپذیرند که: مراجعه به همه پرسی بهترین و عاقلانه‌ترین و سالم‌ترین راهکار مشکلات جامعه است.

و
به باور من حق با سعدی جهانگرد و دنیادیده و خردمند است و آتش خشم و خشونت و فوران آتشفشان عصبانیت به زیان جمع کننده هیزم است. ای کاش حضرات تلنگر لازم را خورده باشند و قبول کنند شعله‌هایی که در درون تک تک افراد نهفته است به جرقه‌ای بسته است و می‌تواند عواقب زیانباری برای جامعه داشته باشد. »
او از خشونت‌های دهه اول جمهوری اسلامی که با اعدام‌ها و کشتار حکومت علیه مخالفان شروع شد نوشت و از گروه‌های مختلف که به ورطه خشونت‌ورزی افتادند نام برد و افزود: «اگر خشونت نبود و اگر ترور نبود و اگر خونریزی نبود، شاید ماجرا طور دیگری رقم می‌خورد. اما شد آنچه نباید می‌شد... و در میان آن شراره‌های وحشی و گدازان فقط عمر و کودکی و جوانی ما نبود که خاکستر شد، خیلی چیزها سوخت... خیلی چیزها... خشک و تر...

و مخلص کلام اینکه:
ای زورمند روز ضعیفان سیه مکن»

با آرزوی #آرامش و #آزادی #برای #ایران مان
#خسرو_آذربیگ


#ایران #آزادی #عدالت #برابری #زن_زندگی_آزادی #محمد_مقیسه #علی_رازینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مریم آروین، وکیل جوانی که در برابر قضات بی‌رحم رژیم ایستادگی کرده بود، این ویدیو را بی هیچ شرحی منتشر کرد. صدای این ویدیو خود گویا است. همه آن‌ها که جوانان ما را کشته‌اند، تاوان پس می‌دهند.

مریم آروین، وکیل دادگستری‌ای بود که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانی‌اش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.

دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمی‌توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»

یک منبع آگاه گفته بود: «قاضی فیلم‌های مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دست‌بند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پی‌گیری کارهای مریم رفته‌بود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهن‌شهر» سیرجان بردند.»

به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که می‌شود، مریم را نیمه‌بیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه می‌دادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»

مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را می‌گشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را می‌یابد، داد زد: «یافتم.»

مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده می‌شد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریه‌اش از کار افتاد و جان سپرد.


#مریم_آروین #زن_زندگی_آزادی #محمد_مقیسه #علی_رازینی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech