This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زادروز جاویدنام بهنام لایقپور است، خواهرش بیتا، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«کی فکرش رو میکرد که یه روزی کنارمون نباشی ،از همه بدتر تو زودتر از من بخوای از این دنیا پر بکشی عشق بیتا، و این سومین سال تولد بعد رفتنه، تو الان فقط عزیز دل من نه عزیز دل یک ملتی، اسمت و راهت افتخار یک ملته جان دل خواهر ،تولدت تو آسمونها مبارک بهترین و مهر بون ترین و با معرفتترین بهنام دنیام، به امید اون روز قشنگی که باز بتونم کنارت باشم و محکم بغلت بگیرم عشق خواهر 💔🫂🥺»
- بهنام لایقپور، ۳۷ ساله بود. ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ماموران در بلوار لاکانی رشت کشته شد.
ماموران در مقابل چشمان دوستانش به او شلیک کردند و جانش را گرفتند. بهنام در آخرین پست اینستاگرامش از عدم فعالیت در صفحهاش به احترام مردم ایران نوشته بود.
تا چند روز بعد از قتل او، پیکر بهنام را تحویل خانواده ندادند. ۱۳ آبان ۱۴۰۱ مردم زیادی برای مراسم چهلم او روانه باغ رضوان رشت شدند. ۲۰ مامور موتورسوار به مراسم حمله کردند و سنگ مزارش را شکستند.
#بهنام_لایق_پور 🕊🥀🤍 #رشت #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«کی فکرش رو میکرد که یه روزی کنارمون نباشی ،از همه بدتر تو زودتر از من بخوای از این دنیا پر بکشی عشق بیتا، و این سومین سال تولد بعد رفتنه، تو الان فقط عزیز دل من نه عزیز دل یک ملتی، اسمت و راهت افتخار یک ملته جان دل خواهر ،تولدت تو آسمونها مبارک بهترین و مهر بون ترین و با معرفتترین بهنام دنیام، به امید اون روز قشنگی که باز بتونم کنارت باشم و محکم بغلت بگیرم عشق خواهر 💔🫂🥺»
- بهنام لایقپور، ۳۷ ساله بود. ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ماموران در بلوار لاکانی رشت کشته شد.
ماموران در مقابل چشمان دوستانش به او شلیک کردند و جانش را گرفتند. بهنام در آخرین پست اینستاگرامش از عدم فعالیت در صفحهاش به احترام مردم ایران نوشته بود.
تا چند روز بعد از قتل او، پیکر بهنام را تحویل خانواده ندادند. ۱۳ آبان ۱۴۰۱ مردم زیادی برای مراسم چهلم او روانه باغ رضوان رشت شدند. ۲۰ مامور موتورسوار به مراسم حمله کردند و سنگ مزارش را شکستند.
#بهنام_لایق_پور 🕊🥀🤍 #رشت #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعتراض پدر مهرشاد شهیدی به روند رسیدگی به پرونده قتل فرزندش
پدر مهرشاد شهیدی، یکی از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ ایران، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود، به شدت از روند غیرقانونی و ناعادلانه رسیدگی به پرونده قتل فرزندش انتقاد کرد.
پدر مهرشاد در پست اینستاگرامی خود نوشته است: «تا امروز دندان بر جگر صبر گذاشتم و سکوت کردم تا پرونده قتل مهرشاد شهیدی از راه معمول پیگیری شود، اما گویا صبرم اشتباه بوده.» او از «لجاجت بعضی از مقامات امنیتی اراک» و تلاش آنها برای «خارج کردن پرونده از روند رسیدگی معمول» و «طولانی کردن مسیر آن» به شدت انتقاد کرد.
او همچنین تأکید کرده است که بازپرس شعبه ۱ دادسرای اراک به شکل «غیرقانونی» پرونده را امنیتی اعلام کرده و از همکاری با وکلای پرونده برای مطالعه و بررسی آن خودداری کرده است.
پدر مهرشاد با اشاره به این مشکلات و کارشکنیها گفته است: «این موانع بنده را از موضع پیگیری پرونده قتل فرزندم و ظلمی که رفته است منصرف نمیکند.» او در پایان هشدار داده است که «در صورت استمرار این رفتار، به زودی حقایقی را از طریق همین صفحه با شما هموطنان عزیزم به اشتراک خواهم گذاشت. صبر حدی دارد.»
مهرشاد شهیدینژاد منفرد طهرانی، سرآشپز و دانشجوی ۲۰ ساله، روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در اراک، در نزدیکی محل زندگیاش، به دست مأموران امنیتی به طرز وحشیانهای به قتل رسید. طبق شهادت افرادی که در صحنه حاضر بودهاند، مأموران پس از تعقیب او، وی را با شوکر و باتوم مورد ضربوجرح قرار داده و در حالی که بیحرکت روی زمین افتاده بود، او را کشانکشان از محل دور کردند. مأموران امنیتی به خانواده مهرشاد ادعا کردهاند که او به دلیل ایست قلبی جان باخته است، اما شواهد عینی حکایت دیگری دارند.
#مهرشاد_شهیدی #اراک #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر مهرشاد شهیدی، یکی از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ ایران، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود، به شدت از روند غیرقانونی و ناعادلانه رسیدگی به پرونده قتل فرزندش انتقاد کرد.
پدر مهرشاد در پست اینستاگرامی خود نوشته است: «تا امروز دندان بر جگر صبر گذاشتم و سکوت کردم تا پرونده قتل مهرشاد شهیدی از راه معمول پیگیری شود، اما گویا صبرم اشتباه بوده.» او از «لجاجت بعضی از مقامات امنیتی اراک» و تلاش آنها برای «خارج کردن پرونده از روند رسیدگی معمول» و «طولانی کردن مسیر آن» به شدت انتقاد کرد.
او همچنین تأکید کرده است که بازپرس شعبه ۱ دادسرای اراک به شکل «غیرقانونی» پرونده را امنیتی اعلام کرده و از همکاری با وکلای پرونده برای مطالعه و بررسی آن خودداری کرده است.
پدر مهرشاد با اشاره به این مشکلات و کارشکنیها گفته است: «این موانع بنده را از موضع پیگیری پرونده قتل فرزندم و ظلمی که رفته است منصرف نمیکند.» او در پایان هشدار داده است که «در صورت استمرار این رفتار، به زودی حقایقی را از طریق همین صفحه با شما هموطنان عزیزم به اشتراک خواهم گذاشت. صبر حدی دارد.»
مهرشاد شهیدینژاد منفرد طهرانی، سرآشپز و دانشجوی ۲۰ ساله، روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در اراک، در نزدیکی محل زندگیاش، به دست مأموران امنیتی به طرز وحشیانهای به قتل رسید. طبق شهادت افرادی که در صحنه حاضر بودهاند، مأموران پس از تعقیب او، وی را با شوکر و باتوم مورد ضربوجرح قرار داده و در حالی که بیحرکت روی زمین افتاده بود، او را کشانکشان از محل دور کردند. مأموران امنیتی به خانواده مهرشاد ادعا کردهاند که او به دلیل ایست قلبی جان باخته است، اما شواهد عینی حکایت دیگری دارند.
#مهرشاد_شهیدی #اراک #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام جواد حیدری، به مشهد رفتند و بر سر مزار جاویدنام مجیدرضا رهنورد حاضر شدند.
فاطمه حیدری نوشت:
«مجیدرضا
برادر نازنینم
از طرف برادرت جواد به دیدارت تو آمدهاند؛ تویی که فریادت را طنابِ دار هم نتوانست خاموش کند. نامت چراغی است برای آنان که از ترس عبور کردهاند و به آزادی ایمان دارند…»
#مجیدرضا_رهنورد
#جواد_حیدری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فاطمه حیدری نوشت:
«مجیدرضا
برادر نازنینم
از طرف برادرت جواد به دیدارت تو آمدهاند؛ تویی که فریادت را طنابِ دار هم نتوانست خاموش کند. نامت چراغی است برای آنان که از ترس عبور کردهاند و به آزادی ایمان دارند…»
#مجیدرضا_رهنورد
#جواد_حیدری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلتنگی خواهر دادخواه محمدجواد زاهدی، از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱
محمدجواد زاهدی، در روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در ساری و در جریان اعتراضات پس از کشته شدن مهسا امینی بر اثر اصابت گلوله کشته شد.
مادر محمدجواد سال گذشته بازداشت و به حبس محکوم شد و اکنون با پابند در حبس خانگی است.
#محمدجواد_زاهدی #ساری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمدجواد زاهدی، در روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در ساری و در جریان اعتراضات پس از کشته شدن مهسا امینی بر اثر اصابت گلوله کشته شد.
مادر محمدجواد سال گذشته بازداشت و به حبس محکوم شد و اکنون با پابند در حبس خانگی است.
#محمدجواد_زاهدی #ساری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
منوچهر بختیاری
۲۵ آبان ۱۳۹۸، دومین روز اعتراضات گسترده مردم به گرانی بنزین، پویا بختیاری، مهندس ۲۷ ساله، جوان و ایراندوست، به میان مردم معترض کرج میرود. او در حالی که فیلمی از خود ضبط کرده و استوری میکند، مردم را به شهامت فراخوانده و میگوید:
«من هم پسر کسی هستم! میدونید اومدم اینجا جونم رو به خطر گذاشتم. مادرا، پدرا، شما هم بچههاتون رو بگید بیان بیرون! یکبار برای همیشه این رژیم فاسد و تبهکار رو که چهل ساله مردم عزیز ایران رو بدبخت کرده، از بین ببریم! مردم این فرصت رو از دست ندید.»
دقایقی بعد از ملحق شدن پویا به جمعیت معترض، در مقابل چشمان مادرش ناهید شیربیشه، با تیری که به سرش اصابت کرد، بر زمین میافتد.
برای خانواده بختیاری، زندگی از ۲۵ آبان ۱۳۹۸ به بعد یک معنا داشت: دادخواهی.
پدر پویا نگذاشت پرچم محبوب فرزندش که آن را درفش حقیقی ایران میدانست بر زمین بیفتد. هر جایی که پا میگذاشت، به نام پویا، به مردم پرچم شیر و خورشید میبخشید.
منوچهر بختیاری کارزار بینالمللی برای #دادخواهی جان فرزندش و کلیهٔ جانباختگان نظام جمهوری اسلامی را به راه انداخت و لحظهای از پا ننشست.
او در چهلمین روز مرگ فرزندش، با نوشتن نامهای به میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، از مرگ فرزند جوان خود و آزارهایی که کل خانواده بختیاری از بازداشت تا بیکاری و تهدید متحمل شدند، خبر داد.
در دیماه ۱۳۹۸، وقتی با زور و تهدید منوچهر بختیاری و برادرش مهرداد را به تشییع جنازه قاسم سلیمانی بردند، او در پیامی ویدئویی، قاسم سلیمانی را «مزدور و آلتدست ملاها» نامید و حضور خود را از سر اجبار و با تهدید نیروهای امنیتی اعلام کرد.
منوچهر بختیاری هماکنون در زندان، محکوم به ۳ سال و نیم حبس، ۲ سال و نیم تبعید، و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، «به جرم دادخواهی» و پیگیری پرونده کشته شدن پسرش است. او این حکم را «ناعادلانه» میداند و تأکید کرده است که در جریان رسیدگی به پرونده خود، از داشتن وکیل بیبهره بوده و هیچگاه از زمان برگزاری جلسات نیز اطلاعی نداشته است.
او در آبان ۱۴۰۳، به دنبال وخامت بیماری و عدم دریافت امکانات پزشکی، اعتصاب غذا کرد که به درخواست شاهزاده رضا پهلوی، بعد از ۹ روز به اعتصاب خود پایان داد.
#منوچهر_بختیاری، پدری دادخواه است که رژیم جمهوری اسلامی از هیچ شکنجه و آسیبی در حق او و خانوادهاش دریغ نکرده است. امروز وظیفه خود میدانیم او را به یاد آوریم و مقاومتش در برابر بیداد جمهوری اسلامی را ارج بگذاریم، تا روز آزادی او و همهی دادخواهان.
از صفحه مانا نیستانی
#منوچهر_بختیاری #دادخواهی #پویا_بختیاری #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۵ آبان ۱۳۹۸، دومین روز اعتراضات گسترده مردم به گرانی بنزین، پویا بختیاری، مهندس ۲۷ ساله، جوان و ایراندوست، به میان مردم معترض کرج میرود. او در حالی که فیلمی از خود ضبط کرده و استوری میکند، مردم را به شهامت فراخوانده و میگوید:
«من هم پسر کسی هستم! میدونید اومدم اینجا جونم رو به خطر گذاشتم. مادرا، پدرا، شما هم بچههاتون رو بگید بیان بیرون! یکبار برای همیشه این رژیم فاسد و تبهکار رو که چهل ساله مردم عزیز ایران رو بدبخت کرده، از بین ببریم! مردم این فرصت رو از دست ندید.»
دقایقی بعد از ملحق شدن پویا به جمعیت معترض، در مقابل چشمان مادرش ناهید شیربیشه، با تیری که به سرش اصابت کرد، بر زمین میافتد.
برای خانواده بختیاری، زندگی از ۲۵ آبان ۱۳۹۸ به بعد یک معنا داشت: دادخواهی.
پدر پویا نگذاشت پرچم محبوب فرزندش که آن را درفش حقیقی ایران میدانست بر زمین بیفتد. هر جایی که پا میگذاشت، به نام پویا، به مردم پرچم شیر و خورشید میبخشید.
منوچهر بختیاری کارزار بینالمللی برای #دادخواهی جان فرزندش و کلیهٔ جانباختگان نظام جمهوری اسلامی را به راه انداخت و لحظهای از پا ننشست.
او در چهلمین روز مرگ فرزندش، با نوشتن نامهای به میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، از مرگ فرزند جوان خود و آزارهایی که کل خانواده بختیاری از بازداشت تا بیکاری و تهدید متحمل شدند، خبر داد.
در دیماه ۱۳۹۸، وقتی با زور و تهدید منوچهر بختیاری و برادرش مهرداد را به تشییع جنازه قاسم سلیمانی بردند، او در پیامی ویدئویی، قاسم سلیمانی را «مزدور و آلتدست ملاها» نامید و حضور خود را از سر اجبار و با تهدید نیروهای امنیتی اعلام کرد.
منوچهر بختیاری هماکنون در زندان، محکوم به ۳ سال و نیم حبس، ۲ سال و نیم تبعید، و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، «به جرم دادخواهی» و پیگیری پرونده کشته شدن پسرش است. او این حکم را «ناعادلانه» میداند و تأکید کرده است که در جریان رسیدگی به پرونده خود، از داشتن وکیل بیبهره بوده و هیچگاه از زمان برگزاری جلسات نیز اطلاعی نداشته است.
او در آبان ۱۴۰۳، به دنبال وخامت بیماری و عدم دریافت امکانات پزشکی، اعتصاب غذا کرد که به درخواست شاهزاده رضا پهلوی، بعد از ۹ روز به اعتصاب خود پایان داد.
#منوچهر_بختیاری، پدری دادخواه است که رژیم جمهوری اسلامی از هیچ شکنجه و آسیبی در حق او و خانوادهاش دریغ نکرده است. امروز وظیفه خود میدانیم او را به یاد آوریم و مقاومتش در برابر بیداد جمهوری اسلامی را ارج بگذاریم، تا روز آزادی او و همهی دادخواهان.
از صفحه مانا نیستانی
#منوچهر_بختیاری #دادخواهی #پویا_بختیاری #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دهم بهمن زادروزجاویدنام سجاد قائمی است، خواهرش شیوا، ضمن انتشار این ویدیو نوشت؛
«باز ۱۰بهمن دیگری از راه رسید و تو نیستی
تلخ ترین تولد زندگیم روز تولد توست سجادم💔
تولدت مبارک عزیز خواهر»
سجاد قائمی فرزند علی و گلبس در ۱۰ بهمن ۱۳۷۰ در خانوادهای قشقایی در شیراز به دنیا آمد. دو سال پیش از تولد او خانوادهاش داغدار مرگ مهران برادر بزرگترش بودند که در همان روز و همان ساعت ۱۰ بهمن ۱۳۶۸ ساعت ۹ صبح از دنیا رفته بود.
تولد سجاد در دومین سالگرد فقدان مهران امید و شور تازهای در دل خانوادهاش ایجاد کرد او را معجزهای برای تغییر سرنوشتشان میدانستند، او آرام، مهربان و صبور بود. دیپلم داشت و قبلاً کافهداری میکرد اما مدتی بود که بیکار شده بود.
با آغاز خیزش انقلابی در سال ۱۴۰۱ پس از قتل مهسا امینی، سجاد نیز همچون بسیاری از جوانان معترض در خیابانهای شیراز حاضر شد شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱، همراه با یکی از دوستانش به معالی آباد یکی از مراکز تجمع مردم رفت خیابانها شلوغتر از همیشه بود نیروهای سرکوبگر با خشونتی وحشیانه مردم را مورد حمله قرار میدادند.
سجاد که ماشینش را در یکی از کوچهها پارک کرده بود زمانی که قصد داشت به سمت آن برود ناگهان موتورسیکلتی با دو سرنشین وارد کوچه شد. سرنشین عقب از فاصله نزدیک با هشتاد گلوله ساچمهای به بدنش شلیک کرد و سپس از محل گریخت. سجاد غرق در خون بر زمین افتاد مردم او را سریع به بیمارستان رساندند اما به دلیل خونریزی شدید و جراحات سنگین در ساعت ۱۰:۳۰ همان شب جان باخت.
پیکر بی جان او در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۱، با حضور گسترده مردم در دارالرحمهی شهرک کشن شیراز به خاک سپرده شد. اما مراسم تدفین او به اعتراض و قیامی مردمی تبدیل شد قشقاییها که در عزاداریهایشان سنت دیرینهی ده وره" (وارونه) - موسیقی سوگواری خاص جوانان کشته شده و مجرد را اجرا میکنند با نواختن این موسیقی و سر دادن شعارهای ضد حکومتی خشم خود را نشان دادند نیروهای امنیتی با گلولههای جنگی به سوی مردم شلیک کردند و چندین نفر را زخمی و به قتل رساندند.
هیچ نهادی مسئولیت قتل سجاد را بر عهده نگرفت. مأموران به خانوادهاش گفتند که فرد شلیک کننده یک تروریست بوده که برای رد گم کردن لباس نیروهای امنیتی را بر تن کرده است.
مدتی پیش از جانباختن، سجاد یادداشتی نوشته بود
زندگی دفترچهای است که شروع و پایانش در اختیار ما نیست. ما که شروعش را نفهمیدیم پایانش را هم نخواهیم دید. شاید گوشهای ما سنگین شده یا چشمهایمان ضعیف که حقیقت را به شکل دیگری مینویسیم زندگی کوتاه است به اندازه یک جملهای که حتی شروع و پایانش را خودمان تعیین نمیکنیم
خانواده سجاد باور داشتند که خداوند او را به جای مهران به آنها بخشیده و همیشه از او مراقبت خواهد کرد. اما او همچون پرندهای از میانشان پر کشید. خودش معتقد بود که برای آزاد شدن وطن باید افرادی مثل او برای آزادی مبارزه کنند.
سجاد رفت اما یاد و نامش دل مردم آزادی خواه زنده خواهد ماند.
#سجاد_قائمی #شیراز #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«باز ۱۰بهمن دیگری از راه رسید و تو نیستی
تلخ ترین تولد زندگیم روز تولد توست سجادم💔
تولدت مبارک عزیز خواهر»
سجاد قائمی فرزند علی و گلبس در ۱۰ بهمن ۱۳۷۰ در خانوادهای قشقایی در شیراز به دنیا آمد. دو سال پیش از تولد او خانوادهاش داغدار مرگ مهران برادر بزرگترش بودند که در همان روز و همان ساعت ۱۰ بهمن ۱۳۶۸ ساعت ۹ صبح از دنیا رفته بود.
تولد سجاد در دومین سالگرد فقدان مهران امید و شور تازهای در دل خانوادهاش ایجاد کرد او را معجزهای برای تغییر سرنوشتشان میدانستند، او آرام، مهربان و صبور بود. دیپلم داشت و قبلاً کافهداری میکرد اما مدتی بود که بیکار شده بود.
با آغاز خیزش انقلابی در سال ۱۴۰۱ پس از قتل مهسا امینی، سجاد نیز همچون بسیاری از جوانان معترض در خیابانهای شیراز حاضر شد شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱، همراه با یکی از دوستانش به معالی آباد یکی از مراکز تجمع مردم رفت خیابانها شلوغتر از همیشه بود نیروهای سرکوبگر با خشونتی وحشیانه مردم را مورد حمله قرار میدادند.
سجاد که ماشینش را در یکی از کوچهها پارک کرده بود زمانی که قصد داشت به سمت آن برود ناگهان موتورسیکلتی با دو سرنشین وارد کوچه شد. سرنشین عقب از فاصله نزدیک با هشتاد گلوله ساچمهای به بدنش شلیک کرد و سپس از محل گریخت. سجاد غرق در خون بر زمین افتاد مردم او را سریع به بیمارستان رساندند اما به دلیل خونریزی شدید و جراحات سنگین در ساعت ۱۰:۳۰ همان شب جان باخت.
پیکر بی جان او در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۱، با حضور گسترده مردم در دارالرحمهی شهرک کشن شیراز به خاک سپرده شد. اما مراسم تدفین او به اعتراض و قیامی مردمی تبدیل شد قشقاییها که در عزاداریهایشان سنت دیرینهی ده وره" (وارونه) - موسیقی سوگواری خاص جوانان کشته شده و مجرد را اجرا میکنند با نواختن این موسیقی و سر دادن شعارهای ضد حکومتی خشم خود را نشان دادند نیروهای امنیتی با گلولههای جنگی به سوی مردم شلیک کردند و چندین نفر را زخمی و به قتل رساندند.
هیچ نهادی مسئولیت قتل سجاد را بر عهده نگرفت. مأموران به خانوادهاش گفتند که فرد شلیک کننده یک تروریست بوده که برای رد گم کردن لباس نیروهای امنیتی را بر تن کرده است.
مدتی پیش از جانباختن، سجاد یادداشتی نوشته بود
زندگی دفترچهای است که شروع و پایانش در اختیار ما نیست. ما که شروعش را نفهمیدیم پایانش را هم نخواهیم دید. شاید گوشهای ما سنگین شده یا چشمهایمان ضعیف که حقیقت را به شکل دیگری مینویسیم زندگی کوتاه است به اندازه یک جملهای که حتی شروع و پایانش را خودمان تعیین نمیکنیم
خانواده سجاد باور داشتند که خداوند او را به جای مهران به آنها بخشیده و همیشه از او مراقبت خواهد کرد. اما او همچون پرندهای از میانشان پر کشید. خودش معتقد بود که برای آزاد شدن وطن باید افرادی مثل او برای آزادی مبارزه کنند.
سجاد رفت اما یاد و نامش دل مردم آزادی خواه زنده خواهد ماند.
#سجاد_قائمی #شیراز #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علی شریفزاده، وکیل دادگستری با انتشار متنی در شبکه اجتماعی ایکس از کاهش حکم آقای ماشاالله کرمی، پدر دادخواه محمدمهدی کرمی، خبر داد.
او نوشت:
«حکم ۸سال و ۱۰ ماه حبس ، مصادره اموال و جزای نقدی #ماشالله_کرمی در دادگاه تجدیدنظر کرج نقض شد و فقط به یکسال حبس محکوم شدند . با توجه به حکم دادگاه انقلاب کرج، هنوز مصادره اموال وجود دارد. با سپاس از همکار محترم خانم شهلا اروجی»
او همچنین نوشت:
«با توجه به حکم جدید دادگاه تجدیدنظر ، امیدوارم دیوان عالی کشور با پذیرش اعاده دادرسی مجدد ، نسبت به دادنامه صادره از دادگاه انقلاب کرج موافقت نماید و حکم سه سال و هفت ماه حبس و مصادره اموال نقض شود.»
وکیل پیام درفشان هم نوشت:
«نیکوکاران پرونده آقای ماشالله کرمی به موجب دادنامه صادره شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر استان البرز که امروز ابلاغ شد ؛ از تمام عناوین اتهامی شامل معاونت در تحصیل مال از طریق نامشروع و همچنین بزه پولشویی تبرئه شده و درنتیجه پرونده دوم ایشان نیز به صورت کامل مختومه گردید.»
ـ با توجه به مدت زمانی که آقای کرمی در زندان بودند، امیدواریم که این کاهش حکم، منجر به آزادی ایشان شود.
#ماشاالله_کرمی
#محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
«حکم ۸سال و ۱۰ ماه حبس ، مصادره اموال و جزای نقدی #ماشالله_کرمی در دادگاه تجدیدنظر کرج نقض شد و فقط به یکسال حبس محکوم شدند . با توجه به حکم دادگاه انقلاب کرج، هنوز مصادره اموال وجود دارد. با سپاس از همکار محترم خانم شهلا اروجی»
او همچنین نوشت:
«با توجه به حکم جدید دادگاه تجدیدنظر ، امیدوارم دیوان عالی کشور با پذیرش اعاده دادرسی مجدد ، نسبت به دادنامه صادره از دادگاه انقلاب کرج موافقت نماید و حکم سه سال و هفت ماه حبس و مصادره اموال نقض شود.»
وکیل پیام درفشان هم نوشت:
«نیکوکاران پرونده آقای ماشالله کرمی به موجب دادنامه صادره شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر استان البرز که امروز ابلاغ شد ؛ از تمام عناوین اتهامی شامل معاونت در تحصیل مال از طریق نامشروع و همچنین بزه پولشویی تبرئه شده و درنتیجه پرونده دوم ایشان نیز به صورت کامل مختومه گردید.»
ـ با توجه به مدت زمانی که آقای کرمی در زندان بودند، امیدواریم که این کاهش حکم، منجر به آزادی ایشان شود.
#ماشاالله_کرمی
#محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از همراهان همیشگی توانا ضمن ارسال این تصویر نوشت:
«دیروز مراسم عقد خواهر محسن شکاری بود، هنگام خروج از محضر جلوی در روی دیوار با این نوشته روبرو شد عکسش رو برایم فرستاده و نوشت مطمئن شدم محسن همه جا با من است.»
ـ محسن شکاری را هرگز فراموش نخواهیم کرد
چند روز پیش احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، در یادداشتی، بخشی از گفتگوی خود با سامان یاسین را به شرح زیر نوشته بود:
«گفتم سامان تو تا روزهای آخر با محسن شکاری بودی، هیچ خاطرهای داری از چند روز آخر؟
سامان: یک خاطره از روزهای آخر محسن هنوز داره جگرم را میسوزونه!
من: آخه از بچههایی که توی بند ۲۴۰ باهاش بودند، شنیدم محسن هیچ انگیزهای نداشت، برای نجات پیدا کردن از طناب دار!
سامان: مسأله همين جاست!
من:" چطور!؟
سامان: محسن دختری را دوست داشت که ظاهرا قبل از بازداشت کات کرده بود باهش، روزهای آخر محسنی که همیشه توی خودش بود بعد از یه تماس تلفنی یک باره با هیجان آمد بغلم کرد و گفت فلانی را یادت میاد باهام کات کرده بود!؟ الان زنگ زدم فهمیدم آمده گفته من منتظر محسن میمونم تا آزاد بشه باهم ازدواج کنیم، محسن را این عشق به زندگی امیدوارش کرد. اما بعد چند روز اعدامش کردند!"
این خاطره سامان از محسن شکاری، از جمله زخمهایی است که هر روز بيشتر از قبل در جانم سر باز ميكند. محسن را برای یک خیابان بستن و زخمی کوچک روی بازوی یکی از آنها که به راحتی آب خوردن چشم کور میکردند و آدم میکشتند با عجله و برای نشان دادن اقتدار پوشالیشان به مردم اعدام کردند.»
#محسن_شکاری #نه_به_اعدام #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دیروز مراسم عقد خواهر محسن شکاری بود، هنگام خروج از محضر جلوی در روی دیوار با این نوشته روبرو شد عکسش رو برایم فرستاده و نوشت مطمئن شدم محسن همه جا با من است.»
ـ محسن شکاری را هرگز فراموش نخواهیم کرد
چند روز پیش احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، در یادداشتی، بخشی از گفتگوی خود با سامان یاسین را به شرح زیر نوشته بود:
«گفتم سامان تو تا روزهای آخر با محسن شکاری بودی، هیچ خاطرهای داری از چند روز آخر؟
سامان: یک خاطره از روزهای آخر محسن هنوز داره جگرم را میسوزونه!
من: آخه از بچههایی که توی بند ۲۴۰ باهاش بودند، شنیدم محسن هیچ انگیزهای نداشت، برای نجات پیدا کردن از طناب دار!
سامان: مسأله همين جاست!
من:" چطور!؟
سامان: محسن دختری را دوست داشت که ظاهرا قبل از بازداشت کات کرده بود باهش، روزهای آخر محسنی که همیشه توی خودش بود بعد از یه تماس تلفنی یک باره با هیجان آمد بغلم کرد و گفت فلانی را یادت میاد باهام کات کرده بود!؟ الان زنگ زدم فهمیدم آمده گفته من منتظر محسن میمونم تا آزاد بشه باهم ازدواج کنیم، محسن را این عشق به زندگی امیدوارش کرد. اما بعد چند روز اعدامش کردند!"
این خاطره سامان از محسن شکاری، از جمله زخمهایی است که هر روز بيشتر از قبل در جانم سر باز ميكند. محسن را برای یک خیابان بستن و زخمی کوچک روی بازوی یکی از آنها که به راحتی آب خوردن چشم کور میکردند و آدم میکشتند با عجله و برای نشان دادن اقتدار پوشالیشان به مردم اعدام کردند.»
#محسن_شکاری #نه_به_اعدام #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech