This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ستاره میرسالاری، از بازداشتشدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در خوزستان، در نوشتهای که منتشر کرده، تجربه بازداشت و روزهای حضورش در زندان سپیدار اهواز را روایت کرده است. او در بخشی از این نوشته، از لحظه هجوم نیروهای امنیتی به خانهاش میگوید؛ وقتی با کفشهای کثیف وارد حریم خانه شدند و با همراهی زنی که شادمانه تکرار میکرد "حقشه که بره زندان". این زن از همان ابتدا با تحقیر و سنگدلی تمام در کنار ماموران ایستاده بود.
ستاره در روایتش از لحظه ورود به سپیدار گفته؛ جایی که زیر نگاه سنگین زندانیان مرد، در فضای خشن و پرتنش نگهبانی ایستاده بود. جایی که افسر نگهبانی با شنیدن اینکه او سیاسی است، گفت "دمت گرم شیرزنی" و بعد او را وارد دنیایی کرد که هر لحظهاش با تحقیر، ترس و دیدن واقعیتهای تلخ همراه بود. زنانی که به جرم اعتراض، قاچاق، اعتیاد و حتی بخاطر گناه نکرده فرزندانشان آنجا بودند.
او همبند زهرا سعیدیانجو، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو بود و در کنار او، داستانهای دردناک زنان دیگر را شنید؛ از مادری که فقط بخاطر فراری بودن پسرانش بازداشت شده بود تا زنی باردار که کالای قاچاق زیر لباسش پنهان کرده بود. ستاره از زنانی گفت که بخاطر انتساب به یک گروه سیاسی از درمان محروم شده بودند و از دختران جوانی که به فساد کشیده شده بودند.
در روایت میرسالاری، فساد بخشی از سیستم زندان بود؛ از بازرسیهای تحقیرآمیز تا رابطههای ناسالم و فروش آزادی عمل به زندانیان در ازای رشوه. او از دخترانی نوشت که علنی در حیاط به رفتارهای زننده کشیده شده بودند و پرسنلی که چشم میبستند. حتی غذایی که میدادند، مشکوک بود و او حاضر نشد از آن بخورد. روزها را با چای شیرین و کمی نان و پنیر سر کرد.
لحظه لغو ناگهانی آزادیاش، وقتی بعد از اعلام آزادی دوباره برگردانده شد به بند، یکی دیگر از نکات تکاندهنده این روایت بود. شوک این خبر برادرش را راهی بیمارستان کرد. با این حال، ستاره تمام تحقیرها را تحمل کرد اما حاضر نشد تعهد بدهد. نوشت که "من کاری نکردم که تعهد بدهم" و زیر بار حرف زور نرفت.
در تمام مدت، ترس از وضعیت پدر و مادر بیمار و دوری از فرزند خردسالش همراهش بود. مادری که بخاطر حفظ روحیه پسرش به او گفته بود برای دوره مربیگری قایقرانی به تهران رفته است. این روایت، مجموعهای از ظلمهای سیستماتیک، تحقیر زنان، فساد درون زندان و خشونت علیه معترضان است؛ روایتی که میرسالاری وعده داده در کتابی مفصلتر به آن خواهد پرداخت.
ستاره میرسالاری نه تنها شکسته نشد، بلکه از دل آن دیوارهای بلند، محکمتر و آگاهتر بیرون آمد. این، صدای زنی است که "زن، زندگی، آزادی" را نه در شعار، بلکه با تمام وجودش لمس کرده است.
خانم میرسالاری ضمن انتشار این ویدیو، نوشت:
«خیلی چیزا رو نمیشه نوشت، نمیشه گفت، باید بشه کتاب که بمونه و بشه تشت رسوایی آدمهایی که عجیب نقابهای قشنگ و رنگارنگی بر چهره دارن...
چرخ دنیا میچرخه و بترسید از روزی که...
اصلا ولش کن...اینهمه خون به ناحق ریخته شده و چشم نابینا و پرونده سیاسی و خفقان و سکوت اجباری یه جایی بلاخره فوران میکنه مگه نه؟؟
خیلی سربسته و آروم حرف زدم و نوشتم فقط برای اینکه دوباره چیزی نشه که دل نگران پدر و مادرم بشم و همسرم آواره این دادگاه و اون شخص و این نفر بشه...
اگر خانوادم نبود الان راه من جور دیگری بود...»
#ستاره_میرسالاری #اعتراضات #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زندانیان_سیاسی #زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید #ابادان #زن_زندگی_آزادی #زن_زندگی_آزادی_مرد_میهن_آبادی #زندان #مهسا_امینی
#زندان_سپیدار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ستاره در روایتش از لحظه ورود به سپیدار گفته؛ جایی که زیر نگاه سنگین زندانیان مرد، در فضای خشن و پرتنش نگهبانی ایستاده بود. جایی که افسر نگهبانی با شنیدن اینکه او سیاسی است، گفت "دمت گرم شیرزنی" و بعد او را وارد دنیایی کرد که هر لحظهاش با تحقیر، ترس و دیدن واقعیتهای تلخ همراه بود. زنانی که به جرم اعتراض، قاچاق، اعتیاد و حتی بخاطر گناه نکرده فرزندانشان آنجا بودند.
او همبند زهرا سعیدیانجو، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو بود و در کنار او، داستانهای دردناک زنان دیگر را شنید؛ از مادری که فقط بخاطر فراری بودن پسرانش بازداشت شده بود تا زنی باردار که کالای قاچاق زیر لباسش پنهان کرده بود. ستاره از زنانی گفت که بخاطر انتساب به یک گروه سیاسی از درمان محروم شده بودند و از دختران جوانی که به فساد کشیده شده بودند.
در روایت میرسالاری، فساد بخشی از سیستم زندان بود؛ از بازرسیهای تحقیرآمیز تا رابطههای ناسالم و فروش آزادی عمل به زندانیان در ازای رشوه. او از دخترانی نوشت که علنی در حیاط به رفتارهای زننده کشیده شده بودند و پرسنلی که چشم میبستند. حتی غذایی که میدادند، مشکوک بود و او حاضر نشد از آن بخورد. روزها را با چای شیرین و کمی نان و پنیر سر کرد.
لحظه لغو ناگهانی آزادیاش، وقتی بعد از اعلام آزادی دوباره برگردانده شد به بند، یکی دیگر از نکات تکاندهنده این روایت بود. شوک این خبر برادرش را راهی بیمارستان کرد. با این حال، ستاره تمام تحقیرها را تحمل کرد اما حاضر نشد تعهد بدهد. نوشت که "من کاری نکردم که تعهد بدهم" و زیر بار حرف زور نرفت.
در تمام مدت، ترس از وضعیت پدر و مادر بیمار و دوری از فرزند خردسالش همراهش بود. مادری که بخاطر حفظ روحیه پسرش به او گفته بود برای دوره مربیگری قایقرانی به تهران رفته است. این روایت، مجموعهای از ظلمهای سیستماتیک، تحقیر زنان، فساد درون زندان و خشونت علیه معترضان است؛ روایتی که میرسالاری وعده داده در کتابی مفصلتر به آن خواهد پرداخت.
ستاره میرسالاری نه تنها شکسته نشد، بلکه از دل آن دیوارهای بلند، محکمتر و آگاهتر بیرون آمد. این، صدای زنی است که "زن، زندگی، آزادی" را نه در شعار، بلکه با تمام وجودش لمس کرده است.
خانم میرسالاری ضمن انتشار این ویدیو، نوشت:
«خیلی چیزا رو نمیشه نوشت، نمیشه گفت، باید بشه کتاب که بمونه و بشه تشت رسوایی آدمهایی که عجیب نقابهای قشنگ و رنگارنگی بر چهره دارن...
چرخ دنیا میچرخه و بترسید از روزی که...
اصلا ولش کن...اینهمه خون به ناحق ریخته شده و چشم نابینا و پرونده سیاسی و خفقان و سکوت اجباری یه جایی بلاخره فوران میکنه مگه نه؟؟
خیلی سربسته و آروم حرف زدم و نوشتم فقط برای اینکه دوباره چیزی نشه که دل نگران پدر و مادرم بشم و همسرم آواره این دادگاه و اون شخص و این نفر بشه...
اگر خانوادم نبود الان راه من جور دیگری بود...»
#ستاره_میرسالاری #اعتراضات #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زندانیان_سیاسی #زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید #ابادان #زن_زندگی_آزادی #زن_زندگی_آزادی_مرد_میهن_آبادی #زندان #مهسا_امینی
#زندان_سپیدار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از آزادی تا اجبار
آزادی، واژهای شیرین است که کام همه را خوش میکند.
در مسیر مبارزه با تبعیض جنسیتی، زنان ایران دهههاست که برای دستیابی به حقوق برابر تلاش میکنند. اگر به گذشته بازگردیم، میبینیم که در دوران مدرنیته، زنان ایران گامهای بزرگی برای بازپسگیری حقوقی که سالها از آنها سلب شده بود، برداشتند. اما با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و استقرار حکومت دینی، تمام آن دستاوردها یکی پس از دیگری نابود شد و چکمه استبداد بر گلوی زنان ایران محکمتر از همیشه نشست.
زنان را به حاشیه راندند، آنچنان که برای پس گرفتن بدیهیترین حقوق انسانیشان، راهی طولانی و دشوار در پیش داشتند. با اینحال، در تمام این سالها، جنبش زنان هرگز از پا ننشست. همگام با جریانهای جهانی حرکت کرد و صدای اعتراضش هرچند کم و بیش، در جایجای ایران شنیده میشد.
تا اینکه در دهه اخیر، با کمپین چهارشنبههای سفید، فصل تازهای از این مبارزه رقم خورد. این کمپین توانست پس از چهار دهه سرکوب، صدای زنان ایران را با رسایی تمام به گوش حاکمیت برساند. زنان ایران، یکصدا و بیپرده، «نه» بزرگ خود را به قوانین ارتجاعی و پوشش اجباری اعلام کردند و ثابت کردند که برای بازپسگیری حقوق خود، مصممتر از همیشه هستند.
این مسیر، سرانجام به خیزش بزرگ زن، زندگی، آزادی رسید؛ جنبشی تاریخی که تابوی زنستیزی نظام را شکست و ضربهای مهلک به ساختار پوسیده جمهوری اسلامی وارد کرد. این جنبش، امید را دوباره در دل زنان ایران زنده کرد؛ امیدی به فردایی که در آن، هیچ زنی به جرم زن بودن، از ابتداییترین حقوق انسانیاش محروم نشود.
به امید رهایی از قوانین قجری جمهوری اسلامی
و دستیابی به آزادی فردی و اجتماعی برای همه زنان این سرزمین.
- متن و ویدیو ارسالی یکی از مخاطبان توانا
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #روز_جهانی_زن #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آزادی، واژهای شیرین است که کام همه را خوش میکند.
در مسیر مبارزه با تبعیض جنسیتی، زنان ایران دهههاست که برای دستیابی به حقوق برابر تلاش میکنند. اگر به گذشته بازگردیم، میبینیم که در دوران مدرنیته، زنان ایران گامهای بزرگی برای بازپسگیری حقوقی که سالها از آنها سلب شده بود، برداشتند. اما با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و استقرار حکومت دینی، تمام آن دستاوردها یکی پس از دیگری نابود شد و چکمه استبداد بر گلوی زنان ایران محکمتر از همیشه نشست.
زنان را به حاشیه راندند، آنچنان که برای پس گرفتن بدیهیترین حقوق انسانیشان، راهی طولانی و دشوار در پیش داشتند. با اینحال، در تمام این سالها، جنبش زنان هرگز از پا ننشست. همگام با جریانهای جهانی حرکت کرد و صدای اعتراضش هرچند کم و بیش، در جایجای ایران شنیده میشد.
تا اینکه در دهه اخیر، با کمپین چهارشنبههای سفید، فصل تازهای از این مبارزه رقم خورد. این کمپین توانست پس از چهار دهه سرکوب، صدای زنان ایران را با رسایی تمام به گوش حاکمیت برساند. زنان ایران، یکصدا و بیپرده، «نه» بزرگ خود را به قوانین ارتجاعی و پوشش اجباری اعلام کردند و ثابت کردند که برای بازپسگیری حقوق خود، مصممتر از همیشه هستند.
این مسیر، سرانجام به خیزش بزرگ زن، زندگی، آزادی رسید؛ جنبشی تاریخی که تابوی زنستیزی نظام را شکست و ضربهای مهلک به ساختار پوسیده جمهوری اسلامی وارد کرد. این جنبش، امید را دوباره در دل زنان ایران زنده کرد؛ امیدی به فردایی که در آن، هیچ زنی به جرم زن بودن، از ابتداییترین حقوق انسانیاش محروم نشود.
به امید رهایی از قوانین قجری جمهوری اسلامی
و دستیابی به آزادی فردی و اجتماعی برای همه زنان این سرزمین.
- متن و ویدیو ارسالی یکی از مخاطبان توانا
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #روز_جهانی_زن #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای مهدی یراحی
طرح از فرگل قدیمی
علی عظیمی موزیسین و خواننده، خطاب به مهدی یراحی نوشت:
«مهدی عزیز
تو در دل و ذهن یک ملت مثال استقامتی
یک موی تو فدای همه مردان صحنهای که از حق خواندن زنان کشورمون دفاع نکردند و با رژیم تا بن فاسد ج. ا. همدست شدند و اجراهای مبتذلشان را روی صحنه بردند
شجاعت و ایستادگی تو چراغ راه نسلهای بعدی خواهد بود.»
#زن_زندگی_آزادی #ژینا_امینی #مهسا_امینی #ایران_آزاد #ایران #مهدی_یراحی #مرگ_بر_جمهوری_اسلامی #مرگ_بر_اصل_ولايت_فقيه #حقوق_زنان#حقوق_بشر #بیدادگاه_حکومت_آخوندی #بیدادگاه_قوه_قضائیه #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از فرگل قدیمی
علی عظیمی موزیسین و خواننده، خطاب به مهدی یراحی نوشت:
«مهدی عزیز
تو در دل و ذهن یک ملت مثال استقامتی
یک موی تو فدای همه مردان صحنهای که از حق خواندن زنان کشورمون دفاع نکردند و با رژیم تا بن فاسد ج. ا. همدست شدند و اجراهای مبتذلشان را روی صحنه بردند
شجاعت و ایستادگی تو چراغ راه نسلهای بعدی خواهد بود.»
#زن_زندگی_آزادی #ژینا_امینی #مهسا_امینی #ایران_آزاد #ایران #مهدی_یراحی #مرگ_بر_جمهوری_اسلامی #مرگ_بر_اصل_ولايت_فقيه #حقوق_زنان#حقوق_بشر #بیدادگاه_حکومت_آخوندی #بیدادگاه_قوه_قضائیه #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Since 1979 with the Islamic Revolution in Iran, Iranian women are systemically being oppressed, but now they are rising up, reclaiming their rights, and paving the way toward a brighter and more equitable future! Today they are a revolution in motion.
از سال 1979 و با انقلاب اسلامی در ایران، زنان ایرانی به صورت سیستماتیک تحت ظلم و ستم قرار گرفته اند، اما اکنون قیام کرده اند تا حقوق خود را پس بگیرند و راه رو برای آیندهای روشنتر و عادلانهتر هموار کنند! امروز آنها یک انقلاب در حال حرکت هستند
@talesofarevolution
——
Created by @dictated_other
#opiran#mahsaamini#womanlifefreedom #iranrevolution #womansday
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #اتحاد_رمز_پیروزی #روز_جهانی_زن #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از سال 1979 و با انقلاب اسلامی در ایران، زنان ایرانی به صورت سیستماتیک تحت ظلم و ستم قرار گرفته اند، اما اکنون قیام کرده اند تا حقوق خود را پس بگیرند و راه رو برای آیندهای روشنتر و عادلانهتر هموار کنند! امروز آنها یک انقلاب در حال حرکت هستند
@talesofarevolution
——
Created by @dictated_other
#opiran#mahsaamini#womanlifefreedom #iranrevolution #womansday
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #اتحاد_رمز_پیروزی #روز_جهانی_زن #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech