آموزشکده توانا
54.2K subscribers
33.1K photos
38.3K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حکومت‌های استبدادی، دشمن طبیعی جامعه مدنی‌اند

دکتر حسن باقری‌نیا، استاد پیشین دانشگاه حکیم سبزواری و تحلیل‌گر اجتماعی، در این ویدیو می‌گوید:
جمهوری اسلامی از ابتدا با جامعه مدنی سر سازگاری نداشته است.
جامعه مدنی یعنی جایی‌که مردم، نه دولت، در قالب انجمن‌ها و تشکل‌های غیردولتی به مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی می‌پردازند.

هرچند در دوره‌ای، رئیس دولت اصلاحات از جامعه مدنی گفت، اما خیلی زود عقب نشست و آن را به «مدینةالنبی» تقلیل داد؛ در حالی‌که جامعه مدنیِ مدرن با جامعه دینی تفاوت‌های بنیادین دارد.

در حکومت‌های استبدادی-مذهبی، نهادها مأمور بازتولید ارزش‌های سنتی‌اند، اما در جامعه مدنی، نهادها می‌توانند ارزش‌ها را بازتعریف کنند.
یکی بر تکلیف‌محوری استوار است، دیگری بر حق‌محوری.

در جامعه مذهبی، انسان خوب کسی‌ست که در مناسک دینی فعال باشد.
اما در جامعه مدنی، انسان ایده‌آل کسی‌ست که مستقل فکر می‌کند، ارزش‌های انسانی را خود می‌سازد و فعالانه مشارکت می‌کند.
در جامعه مدنی، اخلاق جهان‌شمول اهمیت دارد، فردیت حفظ می‌شود، نقد ارزش است و مشارکت جای تبعیت را می‌گیرد.

دکتر باقری‌نیا در پایان می‌گوید:
اگر روزی از کنار زندان وکیل‌آباد مشهد گذشتید، یادتان باشد به جای زیارت صرف، به فاطمه سپهری، کمال جعفری، هاشم خواستار، جواد لعل‌محمدی و دیگر زندانیان آزادی‌خواه درود بفرستید.
این الگوها، قدیس نیستند، اما نمونه‌های زنده‌ی شهروندی فعال‌اند.

مرتبط
کتاب «سیر حکمت جامعه مدنی از یونان تا جهان مدرن؛ اثر جان ارنبرگ» را بخوانید:
https://tavaana.org/history_idea/

#جامعه_مدنی #حقوق_شهروندی #زندانیان_سیاسی #فاطمه_سپهری
#باقری_نیا #استبداد #ایران #حکومت_دینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سوءقصد به جان مهرگان نام‌آور در دهدشت توسط مزدوران لباس شخصی

مهرگان نام‌آور، شاعر و فعال مدنی اهل دهدشت، روز سه‌شنبه دوازدهم فروردین ۱۴۰۴ در جاده «سلامت» این شهر توسط مزدوران لباس شخصی مورد سوءقصد جانی قرار گرفت و به شدت زخمی شد.

بر اساس گزارش‌ها، این حادثه در حالی رخ داد که نام‌آور در حال پیاده‌روی بود و یک خودروی پژو پارس سفید با چهار سرنشین، شامل یک زن با لباس اداری، مقنعه و ماسک و سه مرد با ظاهری شبیه به مزدوران اطلاعاتی، او را متوقف کردند. دو نفر از مردان از خودرو پیاده شده و به او حمله کردند، لباس‌هایش را پاره کرده و گوشی تلفن همراهش را ضبط کردند.

به گزارش «هه‌نگاو» مهرگان نام‌آور در جریان این حمله از ناحیه چشم، صورت و پاهای خود آسیب جدی دیده و وضعیت کنونی وی وخیم است.

طبق جزئیات، خودرویی که ماشین مهرگان نام‌آور را تحت تعقیب قرار داده است یک پژو سفیدرنگ با چهار سرنشین بوده و پس از ضرب‌وشتم شدید، تلفن همراه این نویسنده را ضبط کردند.

این شاعر و نویسنده روز یکشنبه ۱۲ اسفند ماه سال گذشته (۲ مارس ٢٠٢٥) توسط نیروهای اداره اطلاعات در دهدشت بازداشت شده بود و پس از ۱۶ روز بازداشت روز دوشنبه ۲۷ اسفند ماه ۱۴۰۳ (۱۸ مارس ۲۰۲۵) با تودیع وثیقه از زندان مرکزی دهدشت آزاد شده بود.

#مهرگان_نام‌آور
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
اتحاد رمز پیروزی است
سوران منصورنیا، برادر دادخواه برهان منصورنیا از جان‌باختگان آبان ۹۸، این عکس را از کفش‌های متین قنبرزهی، از کشته‌شدگان جمعه خونین زاهدان، منتشر کرده و نوشته است:

«یکی از آثار جنایت جمهوری اسلامی در جمعه خونین زاهدان کفش #متین_قنبرزهی است. کودکِ کارِ بلوچی که نیروهای سرکوبگر در حین بیرون آمدن از مسجد مکی او را با گلوله جنگی به قتل رساندند. متین دانش‌آموز مقطع دبیرستان در رشته‌ی انسانی بود و آرزو داشت وکیل شود.»

درباره جمعه خونین زاهدان این ویدئو را ببینید:
https://www.youtube.com/watch?v=FajXCJx9kwg&rco=1


#آنچه_باقی_ماند
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیزده‌بدرِ خاموش…

شهر در سکوتی سنگین فرو رفته بود؛ نه صدای خنده‌ای، نه هیاهوی کودکانی که سبزه گره بزنند. حتی پرنده‌ای هم در آسمان پر نمی‌زد. اما یک نفر، در شهر ماند…
#دایه_مینا.

نه در دل طبیعت، نه در سایه‌ی درختان، که در میان سنگ‌های سرد و خاموش.
در گورستان، کنار جگرگوشه‌اش شهریار و تنها برادرش. همان‌جا که جمهوری اسلامی، پسر و برادرش را از او گرفت و جز تنهایی، چیزی برایش باقی نگذاشت.

اشک‌هایش را از ما پنهان می‌کند، مثل همیشه که نمی‌خواهد کسی ضعفش را ببیند.
اما چشم‌های سرخ و ورم‌کرده‌اش، سکوت دردناکش، و عکس‌هایی که از او مانده‌اند، فریاد می‌زنند از دردی که هیچ زبانی توان توصیفش را ندارد.

با همان دستان مهربانی که عمری گرما و عشق بخشیده بودند، آرام بر خاک مزار پسرش دست می‌کشد؛ گویی هنوز امیدی هست که گرمای تن او را احساس کند. اما نه!
فقط سرما مانده،
سرمای خاک، سرمای فقدان، سرمای جهانی که او را بی‌رحمانه تنها گذاشت.

اما #دایه_مینا، شکستنی نیست.
داغ دید، اما خاموش نشد.
گریست، اما سر خم نکرد.
يكى از فرزندانش را كشتند يكى را زخمى و تبعيد ديگرى را بازداشت كردن و آواره ،اما صدایش را نتوانستند بمیرانند.

او هنوز همان #مادر است، همان زن که درد را تاب آورد اما دادخواهی را واننهاد.
او هنوز ایستاده است.
برای شهریار ، برای فرزندانش اسرين و ميلاد ، و تمام فرزندان به‌خاک‌افتاده‌ی این سرزمین.

و او تنها نیست.
ما کنارش ایستاده‌ایم.

#دایه_مینا #شهریار_محمدی #بوکان #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
ورق بزنید!
اتحاد رمز پیروزی است

کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان، با انتشار پستی در اینستاگرام خواهان اتحاد خانواده‌های دادخواه شد.
او از مادران دادخواه خواست عکسی در کنار فرزندشان منتشر کنند و بنویسند:
من هم مادر کسی هستم
این کارزار با استقبال خانواده‌های دادخواه همراه شد پدران و همسران جان‌باختگان راه آزادی هم به این کارزار پیوستند.

عکس‌ جاویدنام پویا احمدی‌پسیخانی
عکس‌ جاویدنام محمد طاهری
عکس‌ جاویدنام هومن عبدالهی
عکس‌ جاویدنام عباس شفیعی
عکس‌ جاویدنام شهریار محمدی
عکس‌ جاویدنام مهرگان زحمتکش
عکس‌ جاویدنام محمدرسول مومنی‌زاده
عکس‌ جاویدنام روزبه خادمیان

شما برای حمایت از خانواده‌های دادخواه چه اقدامی انجام داده‌اید؟

#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی


@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

در شماره اخیر روزنامه کیهان که تحت مدیریت مستقیم رهبر جمهوری اسلامی و با مدیرمسئولی منصوب او اداره می‌شود، مطلبی منتشر شده که چهل و هفتمین رئیس‌جمهور آمریکا، پرزیدنت دونالد ترامپ را به ترور تهدید کرده است. در این یادداشت، که به شکل گفت‌وگویی خیالی نوشته شده، به صراحت آمده است که «همین روزهاست که به انتقام خون شهید سلیمانی چندتا گلوله توی کله پوکش شلیک بشه و رِیق لعنت رو سر بکشه!» این نوع ادبیات، در شرایطی که تنش‌های اخیر میان ایران و ایالات متحده به بالاترین حد خود رسیده، نه تنها تحریک‌آمیز بلکه به‌نوعی تهدید امنیت بین‌المللی به شمار می‌رود.

این پرسش جدی مطرح است که چرا رهبر جمهوری اسلامی و حلقه‌ی نزدیک به او، به جای گفت‌وگو و تعامل سازنده، همواره بر طبل تقابل، عدم مذاکره و تقویت گفتمان دشمنی و جنگ می‌کوبند؟ در جهانی که قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی به دنبال کاهش تنش، گفت‌وگو، و بهره‌گیری از مزایای روابط دیپلماتیک هستند، رهبران ایران همچنان مسیر انزوا، دشمن‌تراشی و جنگ‌طلبی را در پیش گرفته‌اند. این رفتارها نه تنها موجب تشدید فشارهای بین‌المللی و تحریم‌ها شده، بلکه آینده و امنیت مردم ایران را نیز به مخاطره انداخته است.

بیش از چهار دهه است که ادبیات تقابل با غرب‌، یهودیت و صهیونیسم و مخالفت با نظم جهانی مدرن به ابزار اصلی حکومت برای بسیج داخلی و سرکوب صدای مخالف بدل شده است. نتیجه این سیاست‌ها، چیزی جز دور شدن ایران از مسیر توسعه، از دست دادن فرصت‌های بین‌المللی، و محروم ماندن مردم از زندگی مسالمت‌آمیز و شرافتمندانه نبوده است. آنچه مردم ایران می‌خواهند نه شعارهای مرگ و تهدید، بلکه زندگی با کرامت، صلح، و ارتباط سالم با جهان است.

#پرزیدنت_ترامپ #علی_خامنه_ای #گفت_و_شنود #شریعتمداری #کیهان #جنگ #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
آغاز دوره آموزشی رایگان و آنلاین
حملات هک حکومتی؛ پیشگیری، محافظت و واکنش مناسب


دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ / ۷ آوریل ۲۰۲۵

هر دوشنبه و پنجشنبه
ساعت ۲۱ به وقت ایران

این دوره طی هشت جلسه نگاهی دارد به انواع و ابعاد حملات هک حکومتی و با ذکر نمونه‌هایی از این حملات، راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه می‌دهد.

اگر هنوز ثبت‌نام نکرده‌اید، همین الان ثبت‌نام کنید و در کانال تلگرام یا واتس‌اپ دوره عضو شوید.

فرم ثبت نام:
docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdpBip-d9VeR2aoMlwY44WwINb3LTF4hPUVHQ79WFg22jhMWA/viewform

کانال تلگرام دوره:
t.me/Government_Hacking

کانال واتس‌اپ دوره:
https://whatsapp.com/channel/0029Vb9XdErElagxP5cRMZ3p
هویت یکی دیگر از جان‌باختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، شناسایی شد

الهه سعیدی، نوجوانی که هنوز به ۱۴ سالگی نرسیده بود.

فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جان‌باختگان سقز، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

الهه سعیدی؛ نوجوانی که در سقز به ضرب گلوله کشته شد

الهه سعیدی، نوجوانی که تنها چهار ماه تا تولد ۱۴سالگی‌اش باقی مانده بود، در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۱ در شهر سقز با گلوله جنگی جان باخت. بر اساس اطلاعات موجود، او مقابل یک رستوران هدف قرار گرفت و جان خود را از دست داد. متأسفانه اطلاعات زیادی درباره‌ی او در دسترس نیست، اما یکی از بستگان نزدیکش تأیید کرده که او به دست نیروهای جمهوری اسلامی کشته شده است. اگر کسی اطلاعات بیشتری درباره‌ی این جنایت دارد، می‌تواند با ما به اشتراک بگذارد. نباید اجازه دهیم که این جنایات فراموش شوند.


#الهه_سعیدی #سقز #فریدون_محمودی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #نه_به_حکومت_بچه_کش #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هفدهم فروردین، زادروز جاویدنام آرمیتا گراوند است.

خواهرش آوا، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«آرمیتای ایران قلبم زادروزت مبارک...
امروز روزی که تو به دنیا آمدی و با حضورت دنیای ما را روشن کردی تو نوری ماندگار در دل‌های ماهستی
خیلی دوستت دارم...🤍🕊️»
۱۴۰۴/۰۱/۱۷

awvageravand_

ـ آرمیتا دختری ورزشکار و نقاش بود. جمهوری اسلامی به دروغ مدعی شد که افت فشار خون باعث زمین خوردن او شد. اما منابع موثقی به توانا اطلاع دادند که حجاب‌بانی با نام بهاره جنگروی او را در داخل واگن مترو هل داده و باعث مرگش شده است.
حکومت مرگ آرمیتا را با تاخیر اعلام کرد تا وقایع مختلف و مرور زمان این جنایت را تحت‌الشعاع قرار دهد. اما جنایت مشمول مرور زمان نمی‌شود.

#آرمیتا_گراوند #آرمیتا #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گرامیداشت یاد حمیدرضا روحی و آرمیتا گراوند و تولد گرفتن برای آن‌ها، توسط تعدادی از هموطنان در تهران

۱۶ و ۱۷ فروردین، به ترتیب زادروز حمیدرضا روحی و آرمیتا گراوند است. دو جوان که قتل آن‌ها توسط جمهوری اسلامی، هرگز از یادمان نمی‌رود.
جوان‌هایی که فرزندان ایران بوده‌اند و آرزوهای بسیاری داشته‌اند. از نسلی که آینده مبهن‌مان از آن آن‌هاست...

نسلی که تن استبداد را لرزانده‌اند. نسلی که کشوری آزاد و آباد می‌خواهند و برای خواسته خود تا پای جان ایستادگی کرده‌اند.

#حمیدرضا_روحی #آرمیتا_گراوند #دادخواهی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🟣 دل‌نوشته‌ی شریفه محمدی از پشت دیوارهای زندان


از متن:
«با عشق به زندگی و نام و یاد همه آنان که ارزش‌های انسانی و زندگی را پاس داشتند و پاس می‌دارند.

لشکر سبز بهار، زیبا و باوقار سرمی‌رسد و تو در اوج شکوفایی، طراوت و سرزندگی به استقبالش می‌روی و رقصان و پایکوبان با او هم‌آوا می‌شوی و دست رد بر سینه هر آنچه تیرگی، زشتی و ناپاکیست می‌زنی و این، همان معنای زندگی است.

نازنینانم:
 
از ۱۴ آذر ۱۴۰۲ که در یک روز عادی پاییزی، مثل همه روزهای دیگر، در حین بازگشت به منزل، در خیابان و در داخل یک ماشین دستگیر شدم!! تا به امروز که روزهای آغازین سال نو ( سال ۱۴۰۴ )  را سپری می‌کنیم، بیش از ۱۵ ماه گذشته است. همیشه تصور می‌کردم که تحمل دوری از آیدین عزیزم را ندارم. اما الان می‌بینم که مثل خیلی از مادرها، نه‌تنها طاقت دوری فرزندم را پیدا کرده‌ام، بلکه فراتر از آن، حتی تحمل رنج‌ها و سختی‌هایی را نیز که علاوه بر دوری او بر من تحمیل می‌شود دارم. رنج‌ها و سختی‌هایی که عده‌ای با گزارش غیرواقعی، به ناحق بر من تحمیل کرده‌اند و در صددند تا با همین گزارش‌ها و ادعاهای نادرست و غیرواقعی زندگی را نیز از من بگیرند ...

گاه، وقتی به عقب برمی‌گردم و وقایعی را که بعد از ساعت‌ها و روزهای طولانی بازجویی بر من گذشت مرور می‌کنم، در بهت و حیرت فرو می‌روم که چرا و به چه علت باید عده‌ای که خود را کارشناس وزارت‌خانه‌ای عریض و طویل می‌دانند تا این حد سطحی و ناباورانه چنین روزگاری را بر من تحمیل کنند و با وجود ادله‌ای قوی و قابل تامل در راستای مخالفت با آن، همچنان ناعادلانه بر روی آن پافشاری نمایند…»

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://tinyurl.com/2v3d8c94

#شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لوازم شخصی و لباس‌های زنده‌یادان، عادل، امین و آزیتا کیان‌پور در نمایشگاه آنچه باقی ماند در وین اتریش

صدایی که در ویدیو می‌شنوید، صدای آزیتا کیان‌پور است که در نمایشگاه پخش می‌شود.

عادل کیانپور  زندانی سیاسی‌ای بود که از چهارم دی‌ماه سال ۱۴۰۰ در اعتراض به محرومیت از حق دادرسی عادلانه و بدون رسيدگى پزشكى اعتصاب غذای خود را آغاز کرده بود و در پی وخامت حال بعدازظهر روز شنبه، ۱۱ دی ۱۴۰۰ در زندان شیبان اهواز جان باخت.

بعدها برادرش امین و خواهرش آزیتا هم توسط حکومت کشته شدند....


«آن‌چه باقی ماند» فقط نمایشگاه اندوه نیست. موزه‌ مبارزه است. حافظه‌ صدها جان عزیزی که صدایشان، آرام یا بلند، در روان ما می‌پیچد؛ صدایی که هر روز آزادی را در گوش‌مان زمزمه می‌کند.
این نمایشگاه که با همکاری خانواده‌های دادخواه و فعالان حقوق بشر برپا شده، مجموعه‌ای از اشیای شخصی، عکس‌ها، نامه‌ها و یادگاری‌های جان‌باختگان سرکوب‌ها را به نمایش می‌گذارد. هدف اصلی این نمایشگاه جلوگیری از فراموشی، مبارزه با تبدیل قربانیان به اعداد و ارقام آماری، و تأکید بر ارزش تک‌تک جان‌های از دست‌رفته است.

نمایشگاه حاوی اشیائی است که هر کدام داستانی تلخ و غم‌انگیز را روایت می‌کنند؛ از کفش‌های قرمز کوردیا تا لباس عروسی‌ای که سفیدی‌اش به سرخی خون آغشته است، از کلاه بچگانه‌ی خونین تا عینک‌هایی که زمانی برای دیدن زیبایی‌های جهان به چشم عزیزانمان بود، و اکنون تنها نمادی از جنایات ظالمانه‌اند. این اشیاء، که بسیاری از آن‌ها به تازگی از ایران منتقل شده‌اند، نه تنها یادآور دردها و رنج‌های خانواده‌های قربانیان‌اند، بلکه تجسمی از اراده‌ی مردم ایران برای آزادی و عدالت به شمار می‌روند.
این نمایشگاه همچنین تأکید می‌کند که مبارزه برای عدالت، همدلی با خانواده‌های قربانیان، و حفظ یاد و خاطره‌ی آن‌ها بخشی از هویت هر انسانی است که به آزادی و کرامت انسان اعتقاد دارد.

آنچه باقی ماند، نمایشگاهی برای پاسداشت دادخواهی
https://tavaana.org/advocacy-exhibition-colog

#دادخواهی #عادل_کیانپور #امین_کیانپور #آزیتا_کیانپور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شانزدهم فروردین ماه، زادروز جاویدنام آرام حبیبی بود. خانواده‌های دادخواه سنندج در کنار مادرش بر سر مزار او تولدش را گرامی داشتند.

آرام حبیبی در ۱۶ فروردین ۱۳۷۴ در محله جورآباد سنندج چشم به جهان گشود.

او عاشق خانواده و دوستانش بود؛ در شادی‌ها و غم‌ها همدل مردم بود و همواره در مراسم‌های دوستان و آشنایان مشارکت می‌کرد.

در سال ۱۳۹۲ وارد دانشگاه شد و تحصیل در رشته معماری را آغاز کرد. پس از گذراندن دوره کاردانی، به دلیل بی‌عدالتی‌های موجود در بازار کار کردستان – جایی که پروژه‌های ساختمانی تنها به غیر بومی‌ها داده می‌شد – ناچار شد دانشگاه را نیمه‌تمام رها کند. با این حال، فعالیت خود را در زمینه ساخت سازه‌های فلزی آغاز کرد و با وجود سن کم، در کارش موفق و مستقل بود.

آرام دلباخته طبیعت و طبیعت‌گردی بود؛ در سفرهای خانوادگی همیشه مسئول آشپزی و چای بود. پسر کوچک خانواده بود و پس از درگذشت پدر، تکیه‌گاه مادر پیرش شد؛ مادری که با بی‌عدالتی، فرزندی را از دست داد که تمام دنیایش بود.

آرام در روز ۲۶ آبان ۱۴۰۱، در چهلم برادران جان‌باخته‌اش، برای دادخواهی به میدان رفت و توسط عوامل حکومت کشته شد.

او در روز جان‌باختن، با شکمی گرسنه از خانه بیرون رفت و به مادر چشم‌انتظارش قول داد که دو ساعت دیگر بازمی‌گردد؛ اما هیچ‌گاه بازنگشت...


#آرام_حبیبی #سنندج #زن‌_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech