[در سال ۱۳۸۸] علی #خامنه_ای «که هم قلبش وصل بود و هم پروردگار به او سعه صدر، ظرفیت، عاطفه، نظر بلندی داده، حاضر نشدند مشکل را نظامی حل کنند بلکه منتظر بصیرت بودند.»
آیا از سعه صدر رهبر جمهوری اسلامی بود که با ماشین از روی #شهرام_فرج_زاده رد شدند، فاجعه #کهریزک را رقم زدند، با گلوله به سینه #ندا_آقاسلطان زدند و #سهراب_اعرابی، #اشکان_سهرابی، #کیانوش_آسا، #فاطمه_سمسارپور، #شبنم_سهرابی، #رامین_رمضانی، #امیر_جوادی_فر و بسیاری دیگر را کشتند؟
@Tavaana_TavaanaTech
آیا از سعه صدر رهبر جمهوری اسلامی بود که با ماشین از روی #شهرام_فرج_زاده رد شدند، فاجعه #کهریزک را رقم زدند، با گلوله به سینه #ندا_آقاسلطان زدند و #سهراب_اعرابی، #اشکان_سهرابی، #کیانوش_آسا، #فاطمه_سمسارپور، #شبنم_سهرابی، #رامین_رمضانی، #امیر_جوادی_فر و بسیاری دیگر را کشتند؟
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مخاطبان توانا، روز سی خرداد ۱۴۰۲ با حضور بر سر مزار جمعی از جانباختگان اعتراضات سال ۱۳۸۸ حاضر شد و ضمن گرامیداشت یاد آنها، سخنانی در خصوص هر یک از آنها گفت و با این عزیزان تجدید پیمان کرد.
توضیح: مزاری که سنگش سبز است، مزار جاویدنام سعید عباسی، از کشتهشده های سی خرداد ۱۳۸۸ است.
یاد تمام این عزیزان گرامی
لازم به ذکر است، هنوز بعد از گذشت ۱۴ سال، بسیاری از جانباختگان اعتراضات ۸۸ گمنام ماندهاند.
#ندا_آقاسلطان #سهراب_اعرابی #اشکان_سهرابی #سعید_عباسی #یاد_آر #فراموش_نمیکنیم #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توضیح: مزاری که سنگش سبز است، مزار جاویدنام سعید عباسی، از کشتهشده های سی خرداد ۱۳۸۸ است.
یاد تمام این عزیزان گرامی
لازم به ذکر است، هنوز بعد از گذشت ۱۴ سال، بسیاری از جانباختگان اعتراضات ۸۸ گمنام ماندهاند.
#ندا_آقاسلطان #سهراب_اعرابی #اشکان_سهرابی #سعید_عباسی #یاد_آر #فراموش_نمیکنیم #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍31❤7❤🔥3🔥2🕊2👎1
«جهت یادآوری برای آنهایی که خس و خاشاک گویان را فراموش کردند
وقتی اسم شخص پلید محمود احمدینژاد در ذهنم میپیچه ناخداگاه به یاد چهرهی زیبای امیر جوادیفر میافتم که در هنگام دستگیری تمام بدنش زیر شکنجهها و ضربههای باتون و پوتین ضحاکان خورد شده بود، به یاد روزی میافتم که امیر زخمهایش عفونت کرده بود و همش نگران این بود که چرا یکی از چشمهای زیبایش نمی بیند! گفتن واقعیت برای من بسیار سخت بود که بگویم برادر عزیزم، امیر جان! متأسفانه یکی از چشمهایت را از دست دادهای، به یاد شبهای سوزان جهنم کهریزک میافتم که امیر از شدت درد و تب با صدای بلند همش ناله میکرد و از مادرش که قبلاً فوت کرده بود چشمهایش را میخواست، به یاد آخرین روز حضورمان در جهنمی به نام کهریزک میافتم که سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک با پوتین بر سر و صورت بدن بی جان امیر میکوبید تا از زیر سایه بیرون بیایید و روی آسفالت داغ و زیر گرمای خورشید بشیند و در آخر به یاد روزی میافتم که امیر مظلوم با لبهای تشنه در راه انتقال کهریزک به اوین در حسرت یک قطره آب مرتب خون بالا آورد و نابآورانه با ما وداع کرد و به سوی مادرش شتافت.
امیر جانم ! یاد و خاطرهات تا همیشه در قلبم زنده و گرامیست.💔😞🕊️🌱💔»
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده از جانبهدربردگان جنایت کهریزک
#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_الامینی
#رامین_پوراندرجانی
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#احمد_نجاتی_کارگر
#ندا_آقاسلطان
#سهراب_اعرابی
#اشکان_سهرابی
#مصطفی_کریم_بیگی
#علی_حسن_پور
#علیرضا_صبوری
#هجده_تیر
#بازداشتگاه_کهریزک
#علیه_فراموشی
#انتخابات۸۸
#محمود_احمدی_نژاد
#رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی اسم شخص پلید محمود احمدینژاد در ذهنم میپیچه ناخداگاه به یاد چهرهی زیبای امیر جوادیفر میافتم که در هنگام دستگیری تمام بدنش زیر شکنجهها و ضربههای باتون و پوتین ضحاکان خورد شده بود، به یاد روزی میافتم که امیر زخمهایش عفونت کرده بود و همش نگران این بود که چرا یکی از چشمهای زیبایش نمی بیند! گفتن واقعیت برای من بسیار سخت بود که بگویم برادر عزیزم، امیر جان! متأسفانه یکی از چشمهایت را از دست دادهای، به یاد شبهای سوزان جهنم کهریزک میافتم که امیر از شدت درد و تب با صدای بلند همش ناله میکرد و از مادرش که قبلاً فوت کرده بود چشمهایش را میخواست، به یاد آخرین روز حضورمان در جهنمی به نام کهریزک میافتم که سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک با پوتین بر سر و صورت بدن بی جان امیر میکوبید تا از زیر سایه بیرون بیایید و روی آسفالت داغ و زیر گرمای خورشید بشیند و در آخر به یاد روزی میافتم که امیر مظلوم با لبهای تشنه در راه انتقال کهریزک به اوین در حسرت یک قطره آب مرتب خون بالا آورد و نابآورانه با ما وداع کرد و به سوی مادرش شتافت.
امیر جانم ! یاد و خاطرهات تا همیشه در قلبم زنده و گرامیست.💔😞🕊️🌱💔»
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده از جانبهدربردگان جنایت کهریزک
#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_الامینی
#رامین_پوراندرجانی
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#احمد_نجاتی_کارگر
#ندا_آقاسلطان
#سهراب_اعرابی
#اشکان_سهرابی
#مصطفی_کریم_بیگی
#علی_حسن_پور
#علیرضا_صبوری
#هجده_تیر
#بازداشتگاه_کهریزک
#علیه_فراموشی
#انتخابات۸۸
#محمود_احمدی_نژاد
#رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍57💔36❤6🕊5
مادر جاویدنام عادل کیانپور در کنار مادر جاویدنام اشکان سهرابی بر سر مزار اشکان حاضر شدند.
اشکان سهرابی (۱۰ بهمن ۱۳۶۸–۳۰ خرداد ۱۳۸۸) جوانی بود که در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ بر اثر اصابت سه گلوله به سینهاش کشته شد. به گفتهٔ روزآنلاین این گلولهها از سوی نیروهای امنیتی و بسیج شلیک شده بود.
علی کریمی فوتبالیست سرشناس ایرانی، در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۰ پیراهن شماره ۱۶ باشگاه شالکه آلمان که زمانی بر تن میکرد را به مادر اشکان سهرابی هدیه کرد.
#اشکان_سهرابی #عادل_کیانپور #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اشکان سهرابی (۱۰ بهمن ۱۳۶۸–۳۰ خرداد ۱۳۸۸) جوانی بود که در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ بر اثر اصابت سه گلوله به سینهاش کشته شد. به گفتهٔ روزآنلاین این گلولهها از سوی نیروهای امنیتی و بسیج شلیک شده بود.
علی کریمی فوتبالیست سرشناس ایرانی، در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۰ پیراهن شماره ۱۶ باشگاه شالکه آلمان که زمانی بر تن میکرد را به مادر اشکان سهرابی هدیه کرد.
#اشکان_سهرابی #عادل_کیانپور #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔46👍2
اشکان سهرابی گفت برمیگردم… اما ضحاکان سینهاش را نشانه گرفتند
#اشکان_سهرابی ، جوانی ۲۰ ساله در جریان اعتراضات خونین مردمی سال
۱۳۸۸ در روز شنبه ۳۰ خرداد در خیابان رودکی ( سرسبیل ) بر اثر اصابت سه گلوله به سینهاش جان باخت. بنا به گزارش شاهدین این گلولهها از سوی نیروهای امنیتی و بسیج شلیک شده بودند.
اشکان متولد سال ۱۳۶۸ و دانشجوی رشته مهندسی فناوری اطلاعات در دانشگاه آزاد قزوین بود. او همچنین ورزشکاری حرفهای با کمربند مشکی دان ۲ در رشته تکواندو به شمار میرفت.
خواهر جادیدنام اشکان سهرابی درباره روز واقعه و آخرین دیدار با برادرش چنین روایت میکند:
من به همراه مادرم در خانه بودم. اشکان تازه از دانشگاه برگشته بود. گفت که خیابانها پر از جمعیت معترض شده و همهجا را دود و آتش فرا گرفته است. او با زحمت توانسته بود خود را به خانه برساند. نیروهای گارد ویژه همهٔ خیابانهای اطراف را بسته بودند و مردم را متفرق میکردند. مادرم از من خواست تا جلوی برگشتن اشکان به خیابان را بگیرم. سعی کردم حواسش را به چیزهای دیگری پرت کنم، اما شلوغی بیرون هر لحظه بیشتر میشد.
صدای شعار، تیراندازی و بوی گاز اشکآور فضای اطراف را پر کرده بود. از اشکان خواستم که از خانه بیرون نرود. اما او تنها این جمله را گفت و رفت: نگران نباش برمیگردم.
آن روز که اشکان سهرابی به خیابان رفت در دلش فقط عشق به مردم و آرزوی آزادی موج میزد. او نه سلاحی داشت و نه خشمی کور؛ تنها قلبی پر از امید و جوانی بیستسالهاش را با خود برد. اما ضحاکان این سرزمین با گلولههای جنگی نه فقط جسم او بلکه رؤیای یک نسل را هدف گرفتند.
امروز سالها از آن روزها گذشته است اما صدای تپش قلب اشکان در خیابانهای وطن خاموش نشده. نام اشکان و همه جاویدنامان وطن باید چون مشعلی در حافظهمان روشن بماند. آنها چراغ راهند؛ یادآور اینکه آزادی بهایی سنگین دارد و ما وامدار خون پاکشان هستیم. فراموشی خیانتی دوباره است… و ما هرگز خیانت نخواهیم کرد.
در اقدامی نمادین و تأثیرگذار علی کریمی فوتبالیست محبوب ایران در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۰ پیراهن شماره ۱۶ باشگاه شالکه آلمان را که زمانی بر تن داشت به مادر اشکان سهرابی اهدا کرد.
برخی رفتنها پایان نیست، آغاز راهی است که با خونشان روشن شده. اشکان سهرابی و همه جاویدنامان وطن ستارههاییاند که حتی گلولهها هم نتوانستند نورشان را خاموش کنند.
یادشان تا وقتی عدالت زنده است فراموش نخواهد شد.
masoudalizadeh___✍️
#اشکان_سهرابی
#۳۰_خرداد_۸۸
#علی_کریمی
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#اشکان_سهرابی ، جوانی ۲۰ ساله در جریان اعتراضات خونین مردمی سال
۱۳۸۸ در روز شنبه ۳۰ خرداد در خیابان رودکی ( سرسبیل ) بر اثر اصابت سه گلوله به سینهاش جان باخت. بنا به گزارش شاهدین این گلولهها از سوی نیروهای امنیتی و بسیج شلیک شده بودند.
اشکان متولد سال ۱۳۶۸ و دانشجوی رشته مهندسی فناوری اطلاعات در دانشگاه آزاد قزوین بود. او همچنین ورزشکاری حرفهای با کمربند مشکی دان ۲ در رشته تکواندو به شمار میرفت.
خواهر جادیدنام اشکان سهرابی درباره روز واقعه و آخرین دیدار با برادرش چنین روایت میکند:
من به همراه مادرم در خانه بودم. اشکان تازه از دانشگاه برگشته بود. گفت که خیابانها پر از جمعیت معترض شده و همهجا را دود و آتش فرا گرفته است. او با زحمت توانسته بود خود را به خانه برساند. نیروهای گارد ویژه همهٔ خیابانهای اطراف را بسته بودند و مردم را متفرق میکردند. مادرم از من خواست تا جلوی برگشتن اشکان به خیابان را بگیرم. سعی کردم حواسش را به چیزهای دیگری پرت کنم، اما شلوغی بیرون هر لحظه بیشتر میشد.
صدای شعار، تیراندازی و بوی گاز اشکآور فضای اطراف را پر کرده بود. از اشکان خواستم که از خانه بیرون نرود. اما او تنها این جمله را گفت و رفت: نگران نباش برمیگردم.
آن روز که اشکان سهرابی به خیابان رفت در دلش فقط عشق به مردم و آرزوی آزادی موج میزد. او نه سلاحی داشت و نه خشمی کور؛ تنها قلبی پر از امید و جوانی بیستسالهاش را با خود برد. اما ضحاکان این سرزمین با گلولههای جنگی نه فقط جسم او بلکه رؤیای یک نسل را هدف گرفتند.
امروز سالها از آن روزها گذشته است اما صدای تپش قلب اشکان در خیابانهای وطن خاموش نشده. نام اشکان و همه جاویدنامان وطن باید چون مشعلی در حافظهمان روشن بماند. آنها چراغ راهند؛ یادآور اینکه آزادی بهایی سنگین دارد و ما وامدار خون پاکشان هستیم. فراموشی خیانتی دوباره است… و ما هرگز خیانت نخواهیم کرد.
در اقدامی نمادین و تأثیرگذار علی کریمی فوتبالیست محبوب ایران در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۰ پیراهن شماره ۱۶ باشگاه شالکه آلمان را که زمانی بر تن داشت به مادر اشکان سهرابی اهدا کرد.
برخی رفتنها پایان نیست، آغاز راهی است که با خونشان روشن شده. اشکان سهرابی و همه جاویدنامان وطن ستارههاییاند که حتی گلولهها هم نتوانستند نورشان را خاموش کنند.
یادشان تا وقتی عدالت زنده است فراموش نخواهد شد.
masoudalizadeh___✍️
#اشکان_سهرابی
#۳۰_خرداد_۸۸
#علی_کریمی
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔43❤3👍1