سالگرد درگذشت ابوالحسن صبا، نابغهی موسیقی ایران
#ابوالحسن_صبا ۲۵ فروردین ۱۲۸۱ شمسی در تهران و در خانوادهای اهل فرهنگ به دنیا آمد.
فتحالله دولتشاهی از دوستان و همشاگردیهای صبا در کالج آمریکاییها به تاثیرگذاری دو زن بر زندگی صبا اشاره میکند: «از دیگر شرایط مساعد برای پیشرفت ابوالحسن خردسال، وجود کوکبالدوله، عمهی علاقمند به ساز و سرود او بوده است. این بانو ندیمهای به اسم ربابه خانم (از منسوبان حبیب سماعی) داشته که تنبکنوازی چیرهدست و خوانندهای بسیار خوش صدا بوده است. استاد صبا نواختن ساز بسیار مهم تنبک را از ربابه خانم فرا گرفت.»
اولین صفحهای که با #تکنوازی ویولون صبا در سال ۱۳۰۶به بازار آمد به نام «ای وطن» از ساختههای وزیری و با صدای «روحانگیز» بود. ابوالحسن صبا در همین سال از طرف وزیری ماموریت یافت تا در شهر رشت مدرسهی موسیقی دایر کند. صبا دو سال در #رشت اقامت گزید و ضمن آموزش موسیقی به روستاهای شمال می رفت تا به جمعآوری آهنگهای محلی بپردازد. آهنگهای #دیلمان، رقص چوبی #قاسمآبادی و امیری مازندارانی محصول این دوره پژوهش و وارسی صبا در موسیقی محلی آن نواحی است. صبا آنچنان مهارتی در موسیقی یافت که بدون اغراق میتوانست سازهای #سنتور، #تار، #سهتار، #تنبک، #نی، #کمانچه، ویولون و همچنین پیانو را به خوبی و مهارت بنوازد؛ با اینحال صبا سازهای #ویولون و سهتار را به عنوان سازهای تخصصی خود انتخاب کرد.
پس از بازگشت از شمال ایران، #صبا در منزل خود در سال ۱۳۱۰ کلاسهای موسیقی را به راه انداخت و شاگردان فراوانی به کلاس درس او میآمدند. این کلاسها ۲۵ سال دایر بود و تا آخرین روزهای زندگی صبا ادامه یافت.
صبا تلاش بسیار کرد تا یکنواختی و اندوه را از موسیقی سنتی بگیرد.او در این مورد میگوید: "حال که آرزو، امیال و تمنیات ما به واسطه نفوذ تمدن اروپائی اوج گرفته، متحیر هستم که جوانان با این موسیقی چه می کنند. غم نهفته در این موسیقی برخاسته از غمها و مصیبتهای تاریخی ماست. حوادث غمبار تاریخی است که ذهنیت ما را دگرگون کرده و همهی تراوشات ذهنی ما را چه در شعر چه در موسیقی و هنرهای دیگر غمگنانه ساخته است.» صبا اما چارهی این غم را ایجاد شادی و نشاط در درون میداند: «اگر بخواهیم #موسیقی نشاط آور داشته باشیم باید اول در درون خود ایجاد بشاشیت و #نشاط بنمائیم- ساختگی خیر! آن وقت طبیعتا موسیقی ما هم که تراوش روح ماست نشاط آور خواهد شد.»
شهریار شاعر سرشناس ایرانی با صبا دوستی بسیار نزدیک و صمیمی داشت. او در مواجهه با مرگ صبا چنین سروده است:
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی؟
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی؟
تو که آتشکدهی عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی؟
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو به صد نغمه، زبان بودی و دلها هم گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی؟
خلق را گر چه وفا نيست و ليکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
تا ابد خاطر ما خونی و رنگين از تست
تو همآميخته با خون سياوش شدی
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1FEhXpF
#ابوالحسن_صبا ۲۵ فروردین ۱۲۸۱ شمسی در تهران و در خانوادهای اهل فرهنگ به دنیا آمد.
فتحالله دولتشاهی از دوستان و همشاگردیهای صبا در کالج آمریکاییها به تاثیرگذاری دو زن بر زندگی صبا اشاره میکند: «از دیگر شرایط مساعد برای پیشرفت ابوالحسن خردسال، وجود کوکبالدوله، عمهی علاقمند به ساز و سرود او بوده است. این بانو ندیمهای به اسم ربابه خانم (از منسوبان حبیب سماعی) داشته که تنبکنوازی چیرهدست و خوانندهای بسیار خوش صدا بوده است. استاد صبا نواختن ساز بسیار مهم تنبک را از ربابه خانم فرا گرفت.»
اولین صفحهای که با #تکنوازی ویولون صبا در سال ۱۳۰۶به بازار آمد به نام «ای وطن» از ساختههای وزیری و با صدای «روحانگیز» بود. ابوالحسن صبا در همین سال از طرف وزیری ماموریت یافت تا در شهر رشت مدرسهی موسیقی دایر کند. صبا دو سال در #رشت اقامت گزید و ضمن آموزش موسیقی به روستاهای شمال می رفت تا به جمعآوری آهنگهای محلی بپردازد. آهنگهای #دیلمان، رقص چوبی #قاسمآبادی و امیری مازندارانی محصول این دوره پژوهش و وارسی صبا در موسیقی محلی آن نواحی است. صبا آنچنان مهارتی در موسیقی یافت که بدون اغراق میتوانست سازهای #سنتور، #تار، #سهتار، #تنبک، #نی، #کمانچه، ویولون و همچنین پیانو را به خوبی و مهارت بنوازد؛ با اینحال صبا سازهای #ویولون و سهتار را به عنوان سازهای تخصصی خود انتخاب کرد.
پس از بازگشت از شمال ایران، #صبا در منزل خود در سال ۱۳۱۰ کلاسهای موسیقی را به راه انداخت و شاگردان فراوانی به کلاس درس او میآمدند. این کلاسها ۲۵ سال دایر بود و تا آخرین روزهای زندگی صبا ادامه یافت.
صبا تلاش بسیار کرد تا یکنواختی و اندوه را از موسیقی سنتی بگیرد.او در این مورد میگوید: "حال که آرزو، امیال و تمنیات ما به واسطه نفوذ تمدن اروپائی اوج گرفته، متحیر هستم که جوانان با این موسیقی چه می کنند. غم نهفته در این موسیقی برخاسته از غمها و مصیبتهای تاریخی ماست. حوادث غمبار تاریخی است که ذهنیت ما را دگرگون کرده و همهی تراوشات ذهنی ما را چه در شعر چه در موسیقی و هنرهای دیگر غمگنانه ساخته است.» صبا اما چارهی این غم را ایجاد شادی و نشاط در درون میداند: «اگر بخواهیم #موسیقی نشاط آور داشته باشیم باید اول در درون خود ایجاد بشاشیت و #نشاط بنمائیم- ساختگی خیر! آن وقت طبیعتا موسیقی ما هم که تراوش روح ماست نشاط آور خواهد شد.»
شهریار شاعر سرشناس ایرانی با صبا دوستی بسیار نزدیک و صمیمی داشت. او در مواجهه با مرگ صبا چنین سروده است:
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی؟
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی؟
تو که آتشکدهی عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی؟
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو به صد نغمه، زبان بودی و دلها هم گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی؟
خلق را گر چه وفا نيست و ليکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
تا ابد خاطر ما خونی و رنگين از تست
تو همآميخته با خون سياوش شدی
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1FEhXpF
توانا
ابوالحسن صبا، نابغهی موسیقی ایران
«تمدنها میآیند و میروند و فقط این هنر است که باقی میماند.»
ساز نیانبان، ساز #جنوب ایران
نی انبان و نی جفتی کار خود را معمولا با اجرای «حاجیونی» آغاز می کنند. در واقع حاجیونی را به عنوان مقدمه برای تمام آهنگها، ترانهها و رقصها اجرا میکنند. حاجیونی مضمونی از «شروه» دارد و مضمون آن مترادف با شروه است.
به بیان دیگر شروه ای است که توسط یک ساز (نی انبان یا نی جفتی) اجرا میشود و به همین دلیل به مانند شروه از شیوهها و سبکهای متعددی پیروی میکند. نواختن نیانبان یا نی جفتی در مجالس گاه با آهنگ شکیگ پایان می یابد. نی انبان و یا نی جفتی، پس از اجرای حاجیونی و قبل از اجرای آهنگ یا ترانه مورد نظر، پایه ریتمیک آن آهنگ را فراهم می آورد. بر اساس این پایه ی ریتمیک است که دایره و تمبک یا آواز وارد می شود. از آنجا که نیانبان به خاطر دارا بودن مشک یا انبان ذخیره هوا، امکان کنترل نفس و ایجاد نوانسهای مختلف را از نوازنده میگیرد، برای همراهی با آواز معمولا از نی جفتی استفاده میشود. زیرا نی جفتی به علت تماس مستقیم با لب و نفس نوازنده، امکان بیشتری در اجرای نوانسها را به او میدهد.
نی انبان از دو قسمت «نی» و «انبان» تشکیل شده است. تعداد نیها دو عدد است. هر نی دارای شش سوراخ بوده، پی کک (قمیش) نی کوچک زبانهداری است که بر روی هر کدام از نیها سوار میشود و ایجاد یک صدا میکند. این نیها هر دو درون یک غلاف چوبی قرار میگیرند که به این مجموعه دسته نی انبان گفته می شود. قسمت دوم، #انبان است از پوست بز. از یک طرف هوا به آن وارد میشود و از طرف دیگر به دسته نیانبان متصل است. انبان در حکم محفظه ذخیره هوا برای نوازنده است.
«شکی»، «مولودی»، «چوبی چهار دستماله»، «چوبی بوشهری»، «بندری»، «حنابندون» و «شالا مبارک» از جمله آهنگهایی هستند که با نی نواخته میشوند.
انبان یا نی #جفتی به همراه #دایره یا #تمبک نواخته میشوند.
#فرهنگ
#ایران
#موسیقی
#شادی
بخشهایی از یادداشت محسن حیدریه، #نوازنده #نی_انبان و سرپرست گروه موسیقی شبدیز #بوشهر
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
نی انبان و نی جفتی کار خود را معمولا با اجرای «حاجیونی» آغاز می کنند. در واقع حاجیونی را به عنوان مقدمه برای تمام آهنگها، ترانهها و رقصها اجرا میکنند. حاجیونی مضمونی از «شروه» دارد و مضمون آن مترادف با شروه است.
به بیان دیگر شروه ای است که توسط یک ساز (نی انبان یا نی جفتی) اجرا میشود و به همین دلیل به مانند شروه از شیوهها و سبکهای متعددی پیروی میکند. نواختن نیانبان یا نی جفتی در مجالس گاه با آهنگ شکیگ پایان می یابد. نی انبان و یا نی جفتی، پس از اجرای حاجیونی و قبل از اجرای آهنگ یا ترانه مورد نظر، پایه ریتمیک آن آهنگ را فراهم می آورد. بر اساس این پایه ی ریتمیک است که دایره و تمبک یا آواز وارد می شود. از آنجا که نیانبان به خاطر دارا بودن مشک یا انبان ذخیره هوا، امکان کنترل نفس و ایجاد نوانسهای مختلف را از نوازنده میگیرد، برای همراهی با آواز معمولا از نی جفتی استفاده میشود. زیرا نی جفتی به علت تماس مستقیم با لب و نفس نوازنده، امکان بیشتری در اجرای نوانسها را به او میدهد.
نی انبان از دو قسمت «نی» و «انبان» تشکیل شده است. تعداد نیها دو عدد است. هر نی دارای شش سوراخ بوده، پی کک (قمیش) نی کوچک زبانهداری است که بر روی هر کدام از نیها سوار میشود و ایجاد یک صدا میکند. این نیها هر دو درون یک غلاف چوبی قرار میگیرند که به این مجموعه دسته نی انبان گفته می شود. قسمت دوم، #انبان است از پوست بز. از یک طرف هوا به آن وارد میشود و از طرف دیگر به دسته نیانبان متصل است. انبان در حکم محفظه ذخیره هوا برای نوازنده است.
«شکی»، «مولودی»، «چوبی چهار دستماله»، «چوبی بوشهری»، «بندری»، «حنابندون» و «شالا مبارک» از جمله آهنگهایی هستند که با نی نواخته میشوند.
انبان یا نی #جفتی به همراه #دایره یا #تمبک نواخته میشوند.
#فرهنگ
#ایران
#موسیقی
#شادی
بخشهایی از یادداشت محسن حیدریه، #نوازنده #نی_انبان و سرپرست گروه موسیقی شبدیز #بوشهر
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
در پست قبلی ویدئوی روحانیای را دیدید که میگفت از نظر همه مراجع عظام آلات #موسیقی مطلقا حرام است به جز #ساز #نی و آنهم در ماتم و عزاداری و موراد مانند آن. در این ویديو نوزادی را میبینید که به محض #پیانونوازی پدر با چنان آرامشی به خواب میرود که دیدنی است. به نظر شما اگر آن روحانی این ویدئو #نوزاد را ببینید چه میگوید؟ قطعا نمیتواند بگوید که تحت القائات شیطانی و نفوذ فرهنگ غرب اینگونه شده است. پس چه میگوید در پاسخ به خلقتی که اینچنین فهم #موسیقی را در درون انسان تعبیه کرده است؟
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
نوازندهی برجستهی نی نشان درجه یک هنری خود را باز میگرداند
محمد موسوی: دیگر هرگز پایم را به ارشاد نمیگذارم
موسیقی ما - استاد «محمد موسوی» - نوازندهی برجستهی #نی و #آهنگساز - چندی پیش نشان درجهی یک هنری را دریافت کردند و حالا طبقِ آنچه خودشان برخورد ناشایستِ مسوؤلان ارشاد میدانند، این نشان را بازگردانده و اعلام کردهاند که دیگر هرگز پایشان را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخواهند گذاشت.
این نوازندهی #پیشکسوت دربارهی این موضوع میگویند: «نوروز امسال آقای سریر با من تماس گرفتند گفتند برنامهای برای #هنرمندان موسیقی ترتیب داده شده است و شما نیز به این مراسم دعوت هستید، من هم به این مراسم دید و بازدید و تبریک سال نو رفتم. پس از احوالپرسی پوشهای برای یکی از آقایان آوردند. ایشان اعلام کردند این پوشه حکم درجه یک هنری من است.»
او با اعلامِ این مطلب که این شیوهی برخورد پذیرفتنی نیست؛ میگوید: «اگر فردی چون من با بیش از 50 سال سابقه هنری این نشان را دریافت کردهام؛ دیگران نیز باید واجد این ویژگیها باشند. خطاب من به مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که من در سالهای 1345و 1346 و 1347 به مدال طلای درجه یک هنری در رشته نی نائل شدم؛ اما من محمد موسوی این حکم را به همراه یک سکه طلا به دفتر وزارت تحویل خواهم داد بهتر است این حکم را به شخصی بدهند که صلاحیت آن را دارد.»
او همچنین به این مساله اشاره دارد که من محمد موسوی دیگر پایم را در وزارت #ارشاد نخواهم گذاشت. «محمد موسوی» در گروه اساتید #موسیقی ایران به همراهی فرامرز پایور، جلیل شهناز، علیاصغر بهاری و محمد اسماعیلی حضور داشته و به همراه این گروه اجراهایی در ایران و سایر کشورها داشت. همچنین او در آثاری مانند نوا و سر عشق با محمدرضا شجریان همکاری کردهاست. موسوی به غیر از استادی نی، در نواختن سازهای سه تار و ویولن نیز تبحر دارد.
منبع:
روزنامه ایران
@Tavaana_TavaanaTech
محمد موسوی: دیگر هرگز پایم را به ارشاد نمیگذارم
موسیقی ما - استاد «محمد موسوی» - نوازندهی برجستهی #نی و #آهنگساز - چندی پیش نشان درجهی یک هنری را دریافت کردند و حالا طبقِ آنچه خودشان برخورد ناشایستِ مسوؤلان ارشاد میدانند، این نشان را بازگردانده و اعلام کردهاند که دیگر هرگز پایشان را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخواهند گذاشت.
این نوازندهی #پیشکسوت دربارهی این موضوع میگویند: «نوروز امسال آقای سریر با من تماس گرفتند گفتند برنامهای برای #هنرمندان موسیقی ترتیب داده شده است و شما نیز به این مراسم دعوت هستید، من هم به این مراسم دید و بازدید و تبریک سال نو رفتم. پس از احوالپرسی پوشهای برای یکی از آقایان آوردند. ایشان اعلام کردند این پوشه حکم درجه یک هنری من است.»
او با اعلامِ این مطلب که این شیوهی برخورد پذیرفتنی نیست؛ میگوید: «اگر فردی چون من با بیش از 50 سال سابقه هنری این نشان را دریافت کردهام؛ دیگران نیز باید واجد این ویژگیها باشند. خطاب من به مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که من در سالهای 1345و 1346 و 1347 به مدال طلای درجه یک هنری در رشته نی نائل شدم؛ اما من محمد موسوی این حکم را به همراه یک سکه طلا به دفتر وزارت تحویل خواهم داد بهتر است این حکم را به شخصی بدهند که صلاحیت آن را دارد.»
او همچنین به این مساله اشاره دارد که من محمد موسوی دیگر پایم را در وزارت #ارشاد نخواهم گذاشت. «محمد موسوی» در گروه اساتید #موسیقی ایران به همراهی فرامرز پایور، جلیل شهناز، علیاصغر بهاری و محمد اسماعیلی حضور داشته و به همراه این گروه اجراهایی در ایران و سایر کشورها داشت. همچنین او در آثاری مانند نوا و سر عشق با محمدرضا شجریان همکاری کردهاست. موسوی به غیر از استادی نی، در نواختن سازهای سه تار و ویولن نیز تبحر دارد.
منبع:
روزنامه ایران
@Tavaana_TavaanaTech
شکایت شب هجران که میتواند گفت
حکایت دل ما با نی کسائی کن
- هوشنگ ابتهاج
#حسن_کسایی از اساتید برجسته #موسیقی ایرانی و #نوازنده چیرهدست و سرشناس #نی در ۲۵ خرداد ۱۳۹۱ درگذشت.
حسن کسایی، استاد برجستهی موسیقی ایران، تنها ۲۱ سال سن داشت که قطعهی معروف «سلام» را در دستگاه ِ چهارگاه ساخت که از معروفترین قطعات موسیقی ایرانی به شمار می رود.
استاد کسایی در این ویدئو کوتاه شرح جالبی دارد از چگونگی ساختهشدن این قطعهی زیبا که بسیار شنیدنی است.
حسن کسایی در سوم مهرماه ۱۳۰۷ به دنیا آمد. پدرش از تاجران معروف آن دورهی اصفهان بود که بسیار به موسیقی علاقهمند بود و با بسیاری از بزرگان موسیقی از جمله سید حسین طاهرزاده، جلالالدین تاج اصفهانی، اکبرخان نوروزی، خاندان شهناز، ادیب خوانساری و دیگران رفتوآمد نزدیک داشت. از همینرو حسن کسایی از سنین پایین نزد تاج اصفهانی و ادیب خوانساری با گوشههای موسیقی ایرانی آشنا میشود و همینطور ساز نِی را از مهدی نوایی فرا میگیرد. او همچنین از شاگردان ابوالحسن خان صبا بود. کسایی از سن دوازده سالگی به نواختن نی آغاز کرد.
او تنها ۲۰ سال سن داشت که نخستین اجرای #تکنوازی نِی خود را در دستگاه همایون در تئاتر اصفهان اجرا کرد. کسایی تا سال ۱۳۵۶ برنامههای متعددی در جشن هنر شیراز برگزار کرد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇
حکایت دل ما با نی کسائی کن
- هوشنگ ابتهاج
#حسن_کسایی از اساتید برجسته #موسیقی ایرانی و #نوازنده چیرهدست و سرشناس #نی در ۲۵ خرداد ۱۳۹۱ درگذشت.
حسن کسایی، استاد برجستهی موسیقی ایران، تنها ۲۱ سال سن داشت که قطعهی معروف «سلام» را در دستگاه ِ چهارگاه ساخت که از معروفترین قطعات موسیقی ایرانی به شمار می رود.
استاد کسایی در این ویدئو کوتاه شرح جالبی دارد از چگونگی ساختهشدن این قطعهی زیبا که بسیار شنیدنی است.
حسن کسایی در سوم مهرماه ۱۳۰۷ به دنیا آمد. پدرش از تاجران معروف آن دورهی اصفهان بود که بسیار به موسیقی علاقهمند بود و با بسیاری از بزرگان موسیقی از جمله سید حسین طاهرزاده، جلالالدین تاج اصفهانی، اکبرخان نوروزی، خاندان شهناز، ادیب خوانساری و دیگران رفتوآمد نزدیک داشت. از همینرو حسن کسایی از سنین پایین نزد تاج اصفهانی و ادیب خوانساری با گوشههای موسیقی ایرانی آشنا میشود و همینطور ساز نِی را از مهدی نوایی فرا میگیرد. او همچنین از شاگردان ابوالحسن خان صبا بود. کسایی از سن دوازده سالگی به نواختن نی آغاز کرد.
او تنها ۲۰ سال سن داشت که نخستین اجرای #تکنوازی نِی خود را در دستگاه همایون در تئاتر اصفهان اجرا کرد. کسایی تا سال ۱۳۵۶ برنامههای متعددی در جشن هنر شیراز برگزار کرد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇
سالگرد درگذشت ابوالحسن صبا، نابغهی موسیقی ایران
goo.gl/auWpZo
#ابوالحسن_صبا ۲۵ فروردین ۱۲۸۱ شمسی در تهران و در خانوادهای اهل فرهنگ به دنیا آمد.
فتحالله دولتشاهی از دوستان و همشاگردیهای صبا در کالج آمریکاییها به تاثیرگذاری دو زن بر زندگی صبا اشاره میکند: «از دیگر شرایط مساعد برای پیشرفت ابوالحسن خردسال، وجود کوکبالدوله، عمهی علاقمند به ساز و سرود او بوده است. این بانو ندیمهای به اسم ربابه خانم (از منسوبان حبیب سماعی) داشته که تنبکنوازی چیرهدست و خوانندهای بسیار خوش صدا بوده است. استاد صبا نواختن ساز بسیار مهم تنبک را از ربابه خانم فرا گرفت.»
اولین صفحهای که با #تکنوازی ویولون صبا در سال ۱۳۰۶به بازار آمد به نام «ای وطن» از ساختههای وزیری و با صدای «روحانگیز» بود. ابوالحسن صبا در همین سال از طرف وزیری ماموریت یافت تا در شهر رشت مدرسهی موسیقی دایر کند. صبا دو سال در #رشت اقامت گزید و ضمن آموزش موسیقی به روستاهای شمال می رفت تا به جمعآوری آهنگهای محلی بپردازد. آهنگهای #دیلمان، رقص چوبی #قاسمآبادی و امیری مازندارانی محصول این دوره پژوهش و وارسی صبا در موسیقی محلی آن نواحی است. صبا آنچنان مهارتی در موسیقی یافت که بدون اغراق میتوانست سازهای #سنتور، #تار، #سهتار، #تنبک، #نی، #کمانچه، ویولون و همچنین پیانو را به خوبی و مهارت بنوازد؛ با اینحال صبا سازهای #ویولون و سهتار را به عنوان سازهای تخصصی خود انتخاب کرد.
پس از بازگشت از شمال ایران، #صبا در منزل خود در سال ۱۳۱۰ کلاسهای موسیقی را به راه انداخت و شاگردان فراوانی به کلاس درس او میآمدند. این کلاسها ۲۵ سال دایر بود و تا آخرین روزهای زندگی صبا ادامه یافت.
صبا تلاش بسیار کرد تا یکنواختی و اندوه را از موسیقی سنتی بگیرد.او در این مورد میگوید: "حال که آرزو، امیال و تمنیات ما به واسطه نفوذ تمدن اروپائی اوج گرفته، متحیر هستم که جوانان با این موسیقی چه می کنند. غم نهفته در این موسیقی برخاسته از غمها و مصیبتهای تاریخی ماست. حوادث غمبار تاریخی است که ذهنیت ما را دگرگون کرده و همهی تراوشات ذهنی ما را چه در شعر چه در موسیقی و هنرهای دیگر غمگنانه ساخته است.» صبا اما چارهی این غم را ایجاد شادی و نشاط در درون میداند: «اگر بخواهیم #موسیقی نشاط آور داشته باشیم باید اول در درون خود ایجاد بشاشیت و #نشاط بنمائیم- ساختگی خیر! آن وقت طبیعتا موسیقی ما هم که تراوش روح ماست نشاط آور خواهد شد.»
شهریار شاعر سرشناس ایرانی با صبا دوستی بسیار نزدیک و صمیمی داشت. او در مواجهه با مرگ صبا چنین سروده است:
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی؟
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی؟
تو که آتشکدهی عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی؟
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو به صد نغمه، زبان بودی و دلها هم گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی؟
خلق را گر چه وفا نيست و ليکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
تا ابد خاطر ما خونی و رنگين از تست
تو همآميخته با خون سياوش شدی
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1FEhXpF
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/auWpZo
#ابوالحسن_صبا ۲۵ فروردین ۱۲۸۱ شمسی در تهران و در خانوادهای اهل فرهنگ به دنیا آمد.
فتحالله دولتشاهی از دوستان و همشاگردیهای صبا در کالج آمریکاییها به تاثیرگذاری دو زن بر زندگی صبا اشاره میکند: «از دیگر شرایط مساعد برای پیشرفت ابوالحسن خردسال، وجود کوکبالدوله، عمهی علاقمند به ساز و سرود او بوده است. این بانو ندیمهای به اسم ربابه خانم (از منسوبان حبیب سماعی) داشته که تنبکنوازی چیرهدست و خوانندهای بسیار خوش صدا بوده است. استاد صبا نواختن ساز بسیار مهم تنبک را از ربابه خانم فرا گرفت.»
اولین صفحهای که با #تکنوازی ویولون صبا در سال ۱۳۰۶به بازار آمد به نام «ای وطن» از ساختههای وزیری و با صدای «روحانگیز» بود. ابوالحسن صبا در همین سال از طرف وزیری ماموریت یافت تا در شهر رشت مدرسهی موسیقی دایر کند. صبا دو سال در #رشت اقامت گزید و ضمن آموزش موسیقی به روستاهای شمال می رفت تا به جمعآوری آهنگهای محلی بپردازد. آهنگهای #دیلمان، رقص چوبی #قاسمآبادی و امیری مازندارانی محصول این دوره پژوهش و وارسی صبا در موسیقی محلی آن نواحی است. صبا آنچنان مهارتی در موسیقی یافت که بدون اغراق میتوانست سازهای #سنتور، #تار، #سهتار، #تنبک، #نی، #کمانچه، ویولون و همچنین پیانو را به خوبی و مهارت بنوازد؛ با اینحال صبا سازهای #ویولون و سهتار را به عنوان سازهای تخصصی خود انتخاب کرد.
پس از بازگشت از شمال ایران، #صبا در منزل خود در سال ۱۳۱۰ کلاسهای موسیقی را به راه انداخت و شاگردان فراوانی به کلاس درس او میآمدند. این کلاسها ۲۵ سال دایر بود و تا آخرین روزهای زندگی صبا ادامه یافت.
صبا تلاش بسیار کرد تا یکنواختی و اندوه را از موسیقی سنتی بگیرد.او در این مورد میگوید: "حال که آرزو، امیال و تمنیات ما به واسطه نفوذ تمدن اروپائی اوج گرفته، متحیر هستم که جوانان با این موسیقی چه می کنند. غم نهفته در این موسیقی برخاسته از غمها و مصیبتهای تاریخی ماست. حوادث غمبار تاریخی است که ذهنیت ما را دگرگون کرده و همهی تراوشات ذهنی ما را چه در شعر چه در موسیقی و هنرهای دیگر غمگنانه ساخته است.» صبا اما چارهی این غم را ایجاد شادی و نشاط در درون میداند: «اگر بخواهیم #موسیقی نشاط آور داشته باشیم باید اول در درون خود ایجاد بشاشیت و #نشاط بنمائیم- ساختگی خیر! آن وقت طبیعتا موسیقی ما هم که تراوش روح ماست نشاط آور خواهد شد.»
شهریار شاعر سرشناس ایرانی با صبا دوستی بسیار نزدیک و صمیمی داشت. او در مواجهه با مرگ صبا چنین سروده است:
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی؟
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی؟
تو که آتشکدهی عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی؟
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو به صد نغمه، زبان بودی و دلها هم گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی؟
خلق را گر چه وفا نيست و ليکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
تا ابد خاطر ما خونی و رنگين از تست
تو همآميخته با خون سياوش شدی
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1FEhXpF
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. سالگرد درگذشت ابوالحسن صبا، نابغهی موسیقی ایران #ابوالحسن_صبا ۲۵ فروردین ۱۲۸۱ شمسی در تهران و در خانوادهای اهل فرهنگ به دنیا آمد. فتحالله دولتشاهی از دوستان و همشاگردیهای صبا در کالج آمریکاییها به تاثیرگذاری دو زن بر زندگی صبا اشاره میکند: «از دیگر…
Forwarded from آموزشکده توانا
سالگرد درگذشت ابوالحسن صبا، نابغهی موسیقی ایران
goo.gl/auWpZo
#ابوالحسن_صبا ۲۵ فروردین ۱۲۸۱ شمسی در تهران و در خانوادهای اهل فرهنگ به دنیا آمد.
فتحالله دولتشاهی از دوستان و همشاگردیهای صبا در کالج آمریکاییها به تاثیرگذاری دو زن بر زندگی صبا اشاره میکند: «از دیگر شرایط مساعد برای پیشرفت ابوالحسن خردسال، وجود کوکبالدوله، عمهی علاقمند به ساز و سرود او بوده است. این بانو ندیمهای به اسم ربابه خانم (از منسوبان حبیب سماعی) داشته که تنبکنوازی چیرهدست و خوانندهای بسیار خوش صدا بوده است. استاد صبا نواختن ساز بسیار مهم تنبک را از ربابه خانم فرا گرفت.»
اولین صفحهای که با #تکنوازی ویولون صبا در سال ۱۳۰۶به بازار آمد به نام «ای وطن» از ساختههای وزیری و با صدای «روحانگیز» بود. ابوالحسن صبا در همین سال از طرف وزیری ماموریت یافت تا در شهر رشت مدرسهی موسیقی دایر کند. صبا دو سال در #رشت اقامت گزید و ضمن آموزش موسیقی به روستاهای شمال می رفت تا به جمعآوری آهنگهای محلی بپردازد. آهنگهای #دیلمان، رقص چوبی #قاسمآبادی و امیری مازندارانی محصول این دوره پژوهش و وارسی صبا در موسیقی محلی آن نواحی است. صبا آنچنان مهارتی در موسیقی یافت که بدون اغراق میتوانست سازهای #سنتور، #تار، #سهتار، #تنبک، #نی، #کمانچه، ویولون و همچنین پیانو را به خوبی و مهارت بنوازد؛ با اینحال صبا سازهای #ویولون و سهتار را به عنوان سازهای تخصصی خود انتخاب کرد.
پس از بازگشت از شمال ایران، #صبا در منزل خود در سال ۱۳۱۰ کلاسهای موسیقی را به راه انداخت و شاگردان فراوانی به کلاس درس او میآمدند. این کلاسها ۲۵ سال دایر بود و تا آخرین روزهای زندگی صبا ادامه یافت.
صبا تلاش بسیار کرد تا یکنواختی و اندوه را از موسیقی سنتی بگیرد.او در این مورد میگوید: "حال که آرزو، امیال و تمنیات ما به واسطه نفوذ تمدن اروپائی اوج گرفته، متحیر هستم که جوانان با این موسیقی چه می کنند. غم نهفته در این موسیقی برخاسته از غمها و مصیبتهای تاریخی ماست. حوادث غمبار تاریخی است که ذهنیت ما را دگرگون کرده و همهی تراوشات ذهنی ما را چه در شعر چه در موسیقی و هنرهای دیگر غمگنانه ساخته است.» صبا اما چارهی این غم را ایجاد شادی و نشاط در درون میداند: «اگر بخواهیم #موسیقی نشاط آور داشته باشیم باید اول در درون خود ایجاد بشاشیت و #نشاط بنمائیم- ساختگی خیر! آن وقت طبیعتا موسیقی ما هم که تراوش روح ماست نشاط آور خواهد شد.»
شهریار شاعر سرشناس ایرانی با صبا دوستی بسیار نزدیک و صمیمی داشت. او در مواجهه با مرگ صبا چنین سروده است:
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی؟
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی؟
تو که آتشکدهی عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی؟
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو به صد نغمه، زبان بودی و دلها هم گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی؟
خلق را گر چه وفا نيست و ليکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
تا ابد خاطر ما خونی و رنگين از تست
تو همآميخته با خون سياوش شدی
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1FEhXpF
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/auWpZo
#ابوالحسن_صبا ۲۵ فروردین ۱۲۸۱ شمسی در تهران و در خانوادهای اهل فرهنگ به دنیا آمد.
فتحالله دولتشاهی از دوستان و همشاگردیهای صبا در کالج آمریکاییها به تاثیرگذاری دو زن بر زندگی صبا اشاره میکند: «از دیگر شرایط مساعد برای پیشرفت ابوالحسن خردسال، وجود کوکبالدوله، عمهی علاقمند به ساز و سرود او بوده است. این بانو ندیمهای به اسم ربابه خانم (از منسوبان حبیب سماعی) داشته که تنبکنوازی چیرهدست و خوانندهای بسیار خوش صدا بوده است. استاد صبا نواختن ساز بسیار مهم تنبک را از ربابه خانم فرا گرفت.»
اولین صفحهای که با #تکنوازی ویولون صبا در سال ۱۳۰۶به بازار آمد به نام «ای وطن» از ساختههای وزیری و با صدای «روحانگیز» بود. ابوالحسن صبا در همین سال از طرف وزیری ماموریت یافت تا در شهر رشت مدرسهی موسیقی دایر کند. صبا دو سال در #رشت اقامت گزید و ضمن آموزش موسیقی به روستاهای شمال می رفت تا به جمعآوری آهنگهای محلی بپردازد. آهنگهای #دیلمان، رقص چوبی #قاسمآبادی و امیری مازندارانی محصول این دوره پژوهش و وارسی صبا در موسیقی محلی آن نواحی است. صبا آنچنان مهارتی در موسیقی یافت که بدون اغراق میتوانست سازهای #سنتور، #تار، #سهتار، #تنبک، #نی، #کمانچه، ویولون و همچنین پیانو را به خوبی و مهارت بنوازد؛ با اینحال صبا سازهای #ویولون و سهتار را به عنوان سازهای تخصصی خود انتخاب کرد.
پس از بازگشت از شمال ایران، #صبا در منزل خود در سال ۱۳۱۰ کلاسهای موسیقی را به راه انداخت و شاگردان فراوانی به کلاس درس او میآمدند. این کلاسها ۲۵ سال دایر بود و تا آخرین روزهای زندگی صبا ادامه یافت.
صبا تلاش بسیار کرد تا یکنواختی و اندوه را از موسیقی سنتی بگیرد.او در این مورد میگوید: "حال که آرزو، امیال و تمنیات ما به واسطه نفوذ تمدن اروپائی اوج گرفته، متحیر هستم که جوانان با این موسیقی چه می کنند. غم نهفته در این موسیقی برخاسته از غمها و مصیبتهای تاریخی ماست. حوادث غمبار تاریخی است که ذهنیت ما را دگرگون کرده و همهی تراوشات ذهنی ما را چه در شعر چه در موسیقی و هنرهای دیگر غمگنانه ساخته است.» صبا اما چارهی این غم را ایجاد شادی و نشاط در درون میداند: «اگر بخواهیم #موسیقی نشاط آور داشته باشیم باید اول در درون خود ایجاد بشاشیت و #نشاط بنمائیم- ساختگی خیر! آن وقت طبیعتا موسیقی ما هم که تراوش روح ماست نشاط آور خواهد شد.»
شهریار شاعر سرشناس ایرانی با صبا دوستی بسیار نزدیک و صمیمی داشت. او در مواجهه با مرگ صبا چنین سروده است:
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی؟
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی؟
تو که آتشکدهی عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی؟
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو به صد نغمه، زبان بودی و دلها هم گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی؟
خلق را گر چه وفا نيست و ليکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
تا ابد خاطر ما خونی و رنگين از تست
تو همآميخته با خون سياوش شدی
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1FEhXpF
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. سالگرد درگذشت ابوالحسن صبا، نابغهی موسیقی ایران #ابوالحسن_صبا ۲۵ فروردین ۱۲۸۱ شمسی در تهران و در خانوادهای اهل فرهنگ به دنیا آمد. فتحالله دولتشاهی از دوستان و همشاگردیهای صبا در کالج آمریکاییها به تاثیرگذاری دو زن بر زندگی صبا اشاره میکند: «از دیگر…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجمع دانشآموزان در روستای نی از توابع مریوان
۲۳ مهر ۱۴۰۱
#یاری_مدنی_توانا #اعتراضات_سراسری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #مریوان #نی
@Tavaana_TavaanaTech
۲۳ مهر ۱۴۰۱
#یاری_مدنی_توانا #اعتراضات_سراسری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #مریوان #نی
@Tavaana_TavaanaTech