شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، نسبت به وضعیت سلامتی وکیل زندانی محمد نجفی، ابراز نگرانی کرد و نوشت:
«جان محمد نجفی در خطر است؛ صدای عدالت، در زنجیر بیعدالتی
🔹 محمد نجفی، وکیل شجاع و مدافع حقوق بشر، سالهاست بهدلیل دفاع از قربانیان جنایات جمهوری اسلامی، در زندان بهسر میبرد. او نه مجرم، که وکیلی شریف است که حاضر نشد چشم بر حقیقت ببندد. نجفی، در پی پیگیری پروندهی مرگ مشکوک یکی از بازداشتشدگان دی ۹۶، به جرم گفتن واقعیت، با پروندهسازیهای پیدرپی و محکومیتهای سنگین مواجه شد. امروز، او در زندان اوین، نماد شرافت حرفهای و هزینهای است که یک وکیل شریف برای وجدانش میپردازد.
🔹 آخرین بار که محمد نجفی را برای درمان به بیمارستان بردند، به تخت با غل و زنجیر بسته بودند؛ همانگونه که جمهوری اسلامی همیشه صدای عدالت را به زنجیر میکشد. اکنون منابع موثق هشدار دادهاند که وضعیت جسمی او بحرانی است و اگر فوراً رسیدگی پزشکی انجام نشود، ممکن است بیناییاش را از دست دهد.
🔹 سکوت در برابر چنین ستمی، شریک شدن در آن است. محمد نجفی باید فوراً تحت مراقبت پزشکی خارج از زندان قرار گیرد. نهادهای بینالمللی حقوق بشر، نهادهای صنفی وکلا و همهی آنانی که به کرامت انسان و عدالت باور دارند، باید صدای محمد نجفی باشند، پیش از آنکه دیر شود.»
#محمد_نجفی #بیانیه #شیرین_عبادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«جان محمد نجفی در خطر است؛ صدای عدالت، در زنجیر بیعدالتی
🔹 محمد نجفی، وکیل شجاع و مدافع حقوق بشر، سالهاست بهدلیل دفاع از قربانیان جنایات جمهوری اسلامی، در زندان بهسر میبرد. او نه مجرم، که وکیلی شریف است که حاضر نشد چشم بر حقیقت ببندد. نجفی، در پی پیگیری پروندهی مرگ مشکوک یکی از بازداشتشدگان دی ۹۶، به جرم گفتن واقعیت، با پروندهسازیهای پیدرپی و محکومیتهای سنگین مواجه شد. امروز، او در زندان اوین، نماد شرافت حرفهای و هزینهای است که یک وکیل شریف برای وجدانش میپردازد.
🔹 آخرین بار که محمد نجفی را برای درمان به بیمارستان بردند، به تخت با غل و زنجیر بسته بودند؛ همانگونه که جمهوری اسلامی همیشه صدای عدالت را به زنجیر میکشد. اکنون منابع موثق هشدار دادهاند که وضعیت جسمی او بحرانی است و اگر فوراً رسیدگی پزشکی انجام نشود، ممکن است بیناییاش را از دست دهد.
🔹 سکوت در برابر چنین ستمی، شریک شدن در آن است. محمد نجفی باید فوراً تحت مراقبت پزشکی خارج از زندان قرار گیرد. نهادهای بینالمللی حقوق بشر، نهادهای صنفی وکلا و همهی آنانی که به کرامت انسان و عدالت باور دارند، باید صدای محمد نجفی باشند، پیش از آنکه دیر شود.»
#محمد_نجفی #بیانیه #شیرین_عبادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی زمضانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در حمایت از اعتصاب کامیونداران، بیانیهای به شرح زیر صادر کرد:
کامیونداران شریف ایرانی،
خواستههای شما بحق و اعتصاب شما گامیست درست در مسیری درست.
شما، به عنوان یکی از ستونهای حیاتی اقتصادی کشور، با اعتراض به شرایط ناعادلانه کار و زندگی، از درد مشترک میلیونها ایرانی میگویید که سالهاست زیر بار بیعدالتی، بیکفایتی، و فساد خرد میشوند.
اعتراض گسترده و اعتصاب سراسری شما، تصویریست از یک راهحل موثر که اگر جمع کثیری از ایرانیان از آن الگو بگیرند، مسیر ملت ایران در دستیابی به حقوق اساسی خود و پیروزی انقلاب ملی هموار میشود.
شما با متوقف کردن چرخهای حملونقل، حقیقتی روشن را نمایان کردید: قدرت در دست شما است و این قدرت، وقتی به همبستگی ملی تبدیل شود، میتواند سرنوشت یک ملت را دگرگون کند.
امروز، کامیوندار، نانوا، معلم، پرستار، کاسب، صنعتگر، کارگر پالایشگاه، و بازنشسته، همگی قربانیان یک رژیم اشغالگر، مافیایی، فاسد و ناکارآمد هستند که منابع ایران را صرف حماس و حزبالله و انصارالله و گشت ارشاد و فیلترینگ اینترنت و سرکوب میکند و ثروت مردم را برای یادبود جنایتکارانی چون رئیسی و خمینی و هنیه و نصرالله هدر میدهد.
درد ما دردیست مشترک و ملی، و درمان آن نیز با همبستگی بزرگ ملی برای آزادی و شکوفایی ایران میسر میشود. در این مسیر، هر گام و پیروزی کوچک ما را یک گام به پیروزی نهایی نزدیکتر میکند. وقتی کنار هم بایستیم، پیروزی انقلاب ملی نیز نزدیک است.
پاینده ایران
زندان قزلحصار
مصطفی رمضانی
خرداد ۱۴۰۴
#بیانیه #مصطفی_رمضانی #اعتصاب_کامیونداران #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کامیونداران شریف ایرانی،
خواستههای شما بحق و اعتصاب شما گامیست درست در مسیری درست.
شما، به عنوان یکی از ستونهای حیاتی اقتصادی کشور، با اعتراض به شرایط ناعادلانه کار و زندگی، از درد مشترک میلیونها ایرانی میگویید که سالهاست زیر بار بیعدالتی، بیکفایتی، و فساد خرد میشوند.
اعتراض گسترده و اعتصاب سراسری شما، تصویریست از یک راهحل موثر که اگر جمع کثیری از ایرانیان از آن الگو بگیرند، مسیر ملت ایران در دستیابی به حقوق اساسی خود و پیروزی انقلاب ملی هموار میشود.
شما با متوقف کردن چرخهای حملونقل، حقیقتی روشن را نمایان کردید: قدرت در دست شما است و این قدرت، وقتی به همبستگی ملی تبدیل شود، میتواند سرنوشت یک ملت را دگرگون کند.
امروز، کامیوندار، نانوا، معلم، پرستار، کاسب، صنعتگر، کارگر پالایشگاه، و بازنشسته، همگی قربانیان یک رژیم اشغالگر، مافیایی، فاسد و ناکارآمد هستند که منابع ایران را صرف حماس و حزبالله و انصارالله و گشت ارشاد و فیلترینگ اینترنت و سرکوب میکند و ثروت مردم را برای یادبود جنایتکارانی چون رئیسی و خمینی و هنیه و نصرالله هدر میدهد.
درد ما دردیست مشترک و ملی، و درمان آن نیز با همبستگی بزرگ ملی برای آزادی و شکوفایی ایران میسر میشود. در این مسیر، هر گام و پیروزی کوچک ما را یک گام به پیروزی نهایی نزدیکتر میکند. وقتی کنار هم بایستیم، پیروزی انقلاب ملی نیز نزدیک است.
پاینده ایران
زندان قزلحصار
مصطفی رمضانی
خرداد ۱۴۰۴
#بیانیه #مصطفی_رمضانی #اعتصاب_کامیونداران #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در دفاع از حق حیات: درخواست توقف حکم اعدام پخشان عزیزی بر پایه اصول شرعی، قانونی و بینالمللی
مهوش صیدال،، زندانی سیاسی و همبند پخشان عزیزی زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان اپین، طی نامهای به محسنی اژهای رئیس قوهقضاییه، خواستار توقف حکم اعدام پخشان عزیزی شده است.
متن این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
نامه سرگشاده خطاب به رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
موضوع: درخواست توقف اجرای حکم اعدام خانم پخشان عزیزی و بازنگری فوری بر مبنای موازین شرعی، قانونی و بینالمللی
با سلام و احترام
اینجانب، بهعنوان یک عضو جامعه حقوقی کشور که خود اکنون در زندان اوین به سر میبرم، صرفنظر از هرگونه اختلاف سیاسی، از منظر صرفا حقوقی، فقهی، قرآنی و قواعد بینالمللی، مسئولیت اخلاقی و حرفهای خود میدانم این نامه را در دفاع از حق حیات و عدالت پیرامون حکم خانم پخشان عزیزی تنظیم نمایم.
دلایل و مستندات حقوقی و فقهی
۱_ فقدان عنصر مادی و مسلحانه جرم
بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، تحقق جرم بغی منوط به قیام مسلحانه علیه اساس نظام است. خانم پخشان عزیزی در زمان بازداشت فاقد هرگونه سلاح سرد یا گرم بوده، هیچ آموزش نظامی یا فعالیت مسلحانه نداشته و حسب مستندات پرونده، ایشان در سال ۱۳۹۳ برای امدادرسانی به آوارگان کردِ قربانی داعش در منطقه رُژآوا (شمال سوریه) رفتند بنابراین طبق اصول مسلم فقهی، از جمله قاعده اباحه و اصل «ادْرَءُوا الحُدُودَ بِالشُّبُهَاتِ» (حدود را با وجود شبهه دفع کنید)، در غیاب دلیل قطعی بر مسلحانه بودن فعالیت، صدور حکم اعدام فاقد وجاهت شرعی است.
۲_ تعارض ادله و نقض اصول دادرسی عادلانه
انتساب همزمان خانم عزیزی به گروههای متعارض (پ.ک.ک، حزب دموکرات کردستان، داعش!) بدون ارائه دلیل و بیّنه معتبر، خلاف قاعده «البینة علی المدعی» است و مشروعیت روند دادرسی را از اساس مخدوش میکند. به تصریح آیه «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» (انعام: ۱۶۴)، مسئولیت کیفری صرفاً بر پایه دلایل روشن و فردی باید اثبات شود.
۳_ مطابقت با تعهدات حقوق بینالملل بشردوستانه
مطابق پروتکلهای الحاقی کنوانسیونهای ژنو، اقدامات امدادی به نفع غیرنظامیان در مخاصمات مسلحانه مشمول حمایت ویژه هستند و جرمانگاری آنها با اصول مسلم حقوق بشردوستانه تعارض دارد.
۴_ پیامدهای داخلی و بینالمللی
اجرای چنین حکمی، آن هم در عدم رعایت اصول دادرسی عادلانه، به تشدید فشارهای حقوق بشری، افزایش هزینههای سیاسی و دیپلماتیک و گسترش بیاعتمادی عمومی، بهویژه در مناطق قومیتی، خواهد انجامید.
درخواست فوری و مشخص
با توجه به آنچه بیان شد، از جنابعالی بهطور مصرانه درخواست میشود:
دستور توقف فوری اجرای حکم اعدام خانم پخشان عزیزی صادر گردد.
پرونده تحت بازبینی مستقل و علنی با حضور هیأتی بیطرف مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد.
نتایج بازبینی به اطلاع عموم مردم، نهادهای داخلی و نهادهای بینالمللی رسانده شود تا از هرگونه شائبه تبعیض یا انگیزه سیاسی در این پرونده جلوگیری شود.
اینجانب این درخواست را تنها از موضع مسئولیت علمی، اخلاقی و حرفهای، و در دفاع از اصول بنیادین حق حیات، کرامت انسانی و عدالت شرعی و قانونی، سوای نگاه و منظر سیاسی خود تقدیم میدارم.
با احترام
مهوش صیدال
۱۱ خرداد ۱۴۰۴
#بیانیه #مهوش_صیدال #سایه_صیدال #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهوش صیدال،، زندانی سیاسی و همبند پخشان عزیزی زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان اپین، طی نامهای به محسنی اژهای رئیس قوهقضاییه، خواستار توقف حکم اعدام پخشان عزیزی شده است.
متن این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
نامه سرگشاده خطاب به رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
موضوع: درخواست توقف اجرای حکم اعدام خانم پخشان عزیزی و بازنگری فوری بر مبنای موازین شرعی، قانونی و بینالمللی
با سلام و احترام
اینجانب، بهعنوان یک عضو جامعه حقوقی کشور که خود اکنون در زندان اوین به سر میبرم، صرفنظر از هرگونه اختلاف سیاسی، از منظر صرفا حقوقی، فقهی، قرآنی و قواعد بینالمللی، مسئولیت اخلاقی و حرفهای خود میدانم این نامه را در دفاع از حق حیات و عدالت پیرامون حکم خانم پخشان عزیزی تنظیم نمایم.
دلایل و مستندات حقوقی و فقهی
۱_ فقدان عنصر مادی و مسلحانه جرم
بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، تحقق جرم بغی منوط به قیام مسلحانه علیه اساس نظام است. خانم پخشان عزیزی در زمان بازداشت فاقد هرگونه سلاح سرد یا گرم بوده، هیچ آموزش نظامی یا فعالیت مسلحانه نداشته و حسب مستندات پرونده، ایشان در سال ۱۳۹۳ برای امدادرسانی به آوارگان کردِ قربانی داعش در منطقه رُژآوا (شمال سوریه) رفتند بنابراین طبق اصول مسلم فقهی، از جمله قاعده اباحه و اصل «ادْرَءُوا الحُدُودَ بِالشُّبُهَاتِ» (حدود را با وجود شبهه دفع کنید)، در غیاب دلیل قطعی بر مسلحانه بودن فعالیت، صدور حکم اعدام فاقد وجاهت شرعی است.
۲_ تعارض ادله و نقض اصول دادرسی عادلانه
انتساب همزمان خانم عزیزی به گروههای متعارض (پ.ک.ک، حزب دموکرات کردستان، داعش!) بدون ارائه دلیل و بیّنه معتبر، خلاف قاعده «البینة علی المدعی» است و مشروعیت روند دادرسی را از اساس مخدوش میکند. به تصریح آیه «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» (انعام: ۱۶۴)، مسئولیت کیفری صرفاً بر پایه دلایل روشن و فردی باید اثبات شود.
۳_ مطابقت با تعهدات حقوق بینالملل بشردوستانه
مطابق پروتکلهای الحاقی کنوانسیونهای ژنو، اقدامات امدادی به نفع غیرنظامیان در مخاصمات مسلحانه مشمول حمایت ویژه هستند و جرمانگاری آنها با اصول مسلم حقوق بشردوستانه تعارض دارد.
۴_ پیامدهای داخلی و بینالمللی
اجرای چنین حکمی، آن هم در عدم رعایت اصول دادرسی عادلانه، به تشدید فشارهای حقوق بشری، افزایش هزینههای سیاسی و دیپلماتیک و گسترش بیاعتمادی عمومی، بهویژه در مناطق قومیتی، خواهد انجامید.
درخواست فوری و مشخص
با توجه به آنچه بیان شد، از جنابعالی بهطور مصرانه درخواست میشود:
دستور توقف فوری اجرای حکم اعدام خانم پخشان عزیزی صادر گردد.
پرونده تحت بازبینی مستقل و علنی با حضور هیأتی بیطرف مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد.
نتایج بازبینی به اطلاع عموم مردم، نهادهای داخلی و نهادهای بینالمللی رسانده شود تا از هرگونه شائبه تبعیض یا انگیزه سیاسی در این پرونده جلوگیری شود.
اینجانب این درخواست را تنها از موضع مسئولیت علمی، اخلاقی و حرفهای، و در دفاع از اصول بنیادین حق حیات، کرامت انسانی و عدالت شرعی و قانونی، سوای نگاه و منظر سیاسی خود تقدیم میدارم.
با احترام
مهوش صیدال
۱۱ خرداد ۱۴۰۴
#بیانیه #مهوش_صیدال #سایه_صیدال #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حمایت خانوادههای دادخواه مازندران از اعتصاب سراسری رانندگان کامیون ایران
ما، خانوادههای داغدار و دادخواه مازندران، که عزیزانمان را در راه آزادی، عدالت و کرامت انسانی از دست دادهایم، صدای حقطلبی و فریاد مظلومیتِ مردمانی هستیم که سالهاست زیر بار ظلم، تبعیض و سرکوب، ایستادگی کردهاند.
امروز، در کنار برادران دلیرمان، رانندگان کامیون در سراسر ایران میایستیم. آنان که ستون فقرات چرخهی اقتصاد کشورند، اما خود سالهاست با بیعدالتی، فقر، گرانی قطعات، نبود بیمه، و تهدید دائمی نانِ شب مواجهاند.
اعتصاب آنها، نه فقط مطالبهی صنفی، بلکه فریادیست علیه سیستمی که جز تاراج، سرکوب و تحقیر، چیزی برای مردم ایران نداشته است.
ما خانوادههای دادخواه مازندران، با تمام توان از این اعتراض شریف و حقطلبانه حمایت میکنیم و بر این باوریم که پیوند خونهای ریختهشدهی فرزندانمان با خشم کارگران، معلمان، کشاورزان، و امروز، رانندگان کامیون، کابوس شبهای حکومت خواهد شد.
ما، همراه شماییم.
ما، صدای شماییم.
و ما، تا رسیدن به عدالت، دست از مبارزه نمیکشیم.
به امید ایرانی آزاد، عادل و انسانی.
خانوادههای دادخواه مازندران
دوشنبه، ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
#اعتصابات_سراسری #اعتصاب_کامیونداران #دادخواهی #داذخواهان_ایران #مازندران #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ما، خانوادههای داغدار و دادخواه مازندران، که عزیزانمان را در راه آزادی، عدالت و کرامت انسانی از دست دادهایم، صدای حقطلبی و فریاد مظلومیتِ مردمانی هستیم که سالهاست زیر بار ظلم، تبعیض و سرکوب، ایستادگی کردهاند.
امروز، در کنار برادران دلیرمان، رانندگان کامیون در سراسر ایران میایستیم. آنان که ستون فقرات چرخهی اقتصاد کشورند، اما خود سالهاست با بیعدالتی، فقر، گرانی قطعات، نبود بیمه، و تهدید دائمی نانِ شب مواجهاند.
اعتصاب آنها، نه فقط مطالبهی صنفی، بلکه فریادیست علیه سیستمی که جز تاراج، سرکوب و تحقیر، چیزی برای مردم ایران نداشته است.
ما خانوادههای دادخواه مازندران، با تمام توان از این اعتراض شریف و حقطلبانه حمایت میکنیم و بر این باوریم که پیوند خونهای ریختهشدهی فرزندانمان با خشم کارگران، معلمان، کشاورزان، و امروز، رانندگان کامیون، کابوس شبهای حکومت خواهد شد.
ما، همراه شماییم.
ما، صدای شماییم.
و ما، تا رسیدن به عدالت، دست از مبارزه نمیکشیم.
به امید ایرانی آزاد، عادل و انسانی.
خانوادههای دادخواه مازندران
دوشنبه، ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
#اعتصابات_سراسری #اعتصاب_کامیونداران #دادخواهی #داذخواهان_ایران #مازندران #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هر یکشنبه، تعدادی از بازنشستگان تامین اجتماعی، جمع میشوند و علیه فقر و تضییع حقوق خود، شعار میدهند و حقشان را مطالبه میکنند. یکشنبههای اعتراضی تبدیل به قراری همیشگی برای یادآوری مطالبهگری شده است. اما حکومت از همین جمع محدود بازنشسته هم واهمه دارد و برایشان پروندهسازی میکند. چندی پیش آقای یونس آزادبر را بازداشت کرده بودند و حالا خانم شهره کسایی و امیر وقاری فرهناک لنگرودی، به دادگاه احضار شدند و به آنها اتهام «تبلیغ علیه نظام» نسبت داده شده است.
این دو فعال کارگری و بازنشسته تامین اجتماعی بیانیهای به شرح زیر خطاب به مردم ایران و سازمان جهانی کار نوشتهاند:
«مردم شریف ایران و سازمان جهانی کار!
ما بازایستادگانِ تأمین اجتماعی، در زمان اشتغال با یک سازمان خصوصی، قرارداد جمعی یا انفرادی بستیم که در ازای پرداخت بیش از یکسوم حقوق هر ماه خود، در بازه زمانی ۲۰ الی ۳۵ سال به سازمان، سازمان هم متعهد شد در زمان بازنشستگی، ماده ۹۶ و ۵۴ را برای ما اعمال کند. ما به تعهد خود وفادار بودیم، ولیکن امروزه که بازنشسته شدهایم، سازمان بیمهگر به تعهد خود عمل نکرده و در مقابل بیشمار پرسش مطالبهگری ما، با ما برخورد امنیتی میکند!
سؤال این است: تأمین اجتماعی یک بیمهگر بخش خصوصی است و با حکومت ولایی هیچ نوع ارتباط مالی ندارد. چرا حاکمیت تاکنون به شکایت نزدیک به ۶۰ درصد جمعیت کشور (کارگران دیروز و امروز) از یک شرکت بیمهگر خصوصی، جواب قانونی نداده است؟ چرا با تمامی نیروهای سهگانه خود و سرشاخههای آن، در مقابل ما مطالبهگران صفبندی کرده است؟ قوه قضائیهای که باید مستقل عمل مینمود، تاکنون به شکوائیه ۶۰ درصد از فرودستان کشور از یک سازمان بیمهگر خصوصی توجهی نمیکند، از سویی در مقابل ما بازایستادگان صفبندی کرده و برای به سکوت واداشتن فریاد حقطلبانه، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند.»
#شهره_کسایی #امیر_وقاری #بازنشستگان #یکشنبه_های_اعتراضی #رشت #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این دو فعال کارگری و بازنشسته تامین اجتماعی بیانیهای به شرح زیر خطاب به مردم ایران و سازمان جهانی کار نوشتهاند:
«مردم شریف ایران و سازمان جهانی کار!
ما بازایستادگانِ تأمین اجتماعی، در زمان اشتغال با یک سازمان خصوصی، قرارداد جمعی یا انفرادی بستیم که در ازای پرداخت بیش از یکسوم حقوق هر ماه خود، در بازه زمانی ۲۰ الی ۳۵ سال به سازمان، سازمان هم متعهد شد در زمان بازنشستگی، ماده ۹۶ و ۵۴ را برای ما اعمال کند. ما به تعهد خود وفادار بودیم، ولیکن امروزه که بازنشسته شدهایم، سازمان بیمهگر به تعهد خود عمل نکرده و در مقابل بیشمار پرسش مطالبهگری ما، با ما برخورد امنیتی میکند!
سؤال این است: تأمین اجتماعی یک بیمهگر بخش خصوصی است و با حکومت ولایی هیچ نوع ارتباط مالی ندارد. چرا حاکمیت تاکنون به شکایت نزدیک به ۶۰ درصد جمعیت کشور (کارگران دیروز و امروز) از یک شرکت بیمهگر خصوصی، جواب قانونی نداده است؟ چرا با تمامی نیروهای سهگانه خود و سرشاخههای آن، در مقابل ما مطالبهگران صفبندی کرده است؟ قوه قضائیهای که باید مستقل عمل مینمود، تاکنون به شکوائیه ۶۰ درصد از فرودستان کشور از یک سازمان بیمهگر خصوصی توجهی نمیکند، از سویی در مقابل ما بازایستادگان صفبندی کرده و برای به سکوت واداشتن فریاد حقطلبانه، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند.»
#شهره_کسایی #امیر_وقاری #بازنشستگان #یکشنبه_های_اعتراضی #رشت #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
⭕️ با پیوستن زندان فیروزآباد استان فارس در هفته هفتاد و یکم به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، این کارزار به ۴۶ زندان گسترش یافت؛
دعوت از خانواده زندانیان زیر حکم اعدام به شکستن سکوت
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ضمن حمایت از اعتصاب کامیونداران زحمتکش که دوازدهمین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند، به آنان درود میفرستد و از دیگر اقشار جامعه که به اشکال مختلف تحت ستم هستند، میخواهد که به اعتصاب رانندگان بپیوندند و از آنها به هر شکل ممکن حمایت کنند.
در شرایط کنونی که هر روز شاهد رویدادها و فجایع دلخراش در سراسر کشور هستیم، حکومتِ کشتار و اعدام در سیاهچالهای خود، دستهدسته زندانیان را در بیخبری کامل اعدام میکند و با سخره گرفتن قوانین بینالمللی و اهرم کردن دین با این جنایات حکومتی که بستر آن را نیز خودشان فراهم کرده به دنبال فرونشاندن حقخواهی و خیزشهای مردم هستند اما تاریخ نشان داده که سقوط چنین حکومتهای دیکتاتوری حتمی است.
حال از ابتدای خرداد تاکنون دستکم ۶۷ زندانی، شامل ۳ زن، اعدام شدهاند و بهطور متوسط روزی ۷ تن به دار آویخته شدهاند. تنها در روز ۷ خرداد، ۲۰ زندانی را با بیرحمی اعدام کردهاند.
فراموش نکنیم که این سطح از استفاده از مجازات غیرانسانیِ اعدام با نقض گسترده حق دادرسی منصفانه همراه بوده است. در همین راستا، متأسفانه روز چهارشنبه ۷ خرداد، پدرام مدنی در زندان قزلحصار به اتهام جاسوسی در سکوت خبری به دار آویخته شد. علاوه بر این، اعاده دادرسی محمدامین مهدویشایسته، که پیشتر به اتهام جاسوسی توسط صلواتی، «قاضی مرگ»، به اعدام محکوم شده بود، از طرف دیوان عالی رد شده و این شهروند زندانی در خطر جدی اعدام قرار دارد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» به خانوادهای زندانیان محکومبهاعدام توصیه میکند که روند پرونده عزیزانشان را بهسرعت رسانهای کرده و به اطلاع عموم مردم ایران و نهادهای حقوق بشری برسانند.تا با این روشنگریها بتوانیم ماشین کشتار و اعدام را متوقف و از کار انداخت و نباید فریب نیرنگها یا تهدیدهای مأموران اطلاعاتی و بازجویان را خورد تا حکومت در سکوت خبری زندانیان را اعدام کرده و بهتعبیری با قتل حکومتی، حق حیاتشان را پایمال کند.
با درود و سپاس به خانواده زندانیانی که هفتههاست در نقاط مختلف کشور فریاد «نه به اعدام» سر میدهند و از این کارزار حمایت میکنند، مجدداً از عموم مردم، بهویژه خانوادههای زندانیان محکومبهاعدام میخواهیم که به هر شکل ممکن از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» حمایت کنند و خانوادههای معترض و دادخواه را تنها نگذارند.
باید صدای «نه به اعدام» در هر شهر و خیابان طنینانداز شود، چون این حکومت روزانه خانوادهها را در اقصینقاط کشور داغدار میکند. قدرت ما در اتحاد و همبستگی ماست.
طبق اخبار رسیده به کارزار، جمعی از زندانیان زندان فیروزآباد استان فارس، در هفته هفتاد و یکم از روز ۱۳ خرداد، به کارزار سهشنبههای نه به اعدام پیوسته و هر سهشنبه در اعتصاب غذا خواهند بود.
به این ترتیب، روز سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، در هفته هفتاد و یکم، اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۴۶ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران و زندان فیروزآباد فارس.
هفته هفتاد و یکم
سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#محمدامین_مهدوی_شایسته
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دعوت از خانواده زندانیان زیر حکم اعدام به شکستن سکوت
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ضمن حمایت از اعتصاب کامیونداران زحمتکش که دوازدهمین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند، به آنان درود میفرستد و از دیگر اقشار جامعه که به اشکال مختلف تحت ستم هستند، میخواهد که به اعتصاب رانندگان بپیوندند و از آنها به هر شکل ممکن حمایت کنند.
در شرایط کنونی که هر روز شاهد رویدادها و فجایع دلخراش در سراسر کشور هستیم، حکومتِ کشتار و اعدام در سیاهچالهای خود، دستهدسته زندانیان را در بیخبری کامل اعدام میکند و با سخره گرفتن قوانین بینالمللی و اهرم کردن دین با این جنایات حکومتی که بستر آن را نیز خودشان فراهم کرده به دنبال فرونشاندن حقخواهی و خیزشهای مردم هستند اما تاریخ نشان داده که سقوط چنین حکومتهای دیکتاتوری حتمی است.
حال از ابتدای خرداد تاکنون دستکم ۶۷ زندانی، شامل ۳ زن، اعدام شدهاند و بهطور متوسط روزی ۷ تن به دار آویخته شدهاند. تنها در روز ۷ خرداد، ۲۰ زندانی را با بیرحمی اعدام کردهاند.
فراموش نکنیم که این سطح از استفاده از مجازات غیرانسانیِ اعدام با نقض گسترده حق دادرسی منصفانه همراه بوده است. در همین راستا، متأسفانه روز چهارشنبه ۷ خرداد، پدرام مدنی در زندان قزلحصار به اتهام جاسوسی در سکوت خبری به دار آویخته شد. علاوه بر این، اعاده دادرسی محمدامین مهدویشایسته، که پیشتر به اتهام جاسوسی توسط صلواتی، «قاضی مرگ»، به اعدام محکوم شده بود، از طرف دیوان عالی رد شده و این شهروند زندانی در خطر جدی اعدام قرار دارد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» به خانوادهای زندانیان محکومبهاعدام توصیه میکند که روند پرونده عزیزانشان را بهسرعت رسانهای کرده و به اطلاع عموم مردم ایران و نهادهای حقوق بشری برسانند.تا با این روشنگریها بتوانیم ماشین کشتار و اعدام را متوقف و از کار انداخت و نباید فریب نیرنگها یا تهدیدهای مأموران اطلاعاتی و بازجویان را خورد تا حکومت در سکوت خبری زندانیان را اعدام کرده و بهتعبیری با قتل حکومتی، حق حیاتشان را پایمال کند.
با درود و سپاس به خانواده زندانیانی که هفتههاست در نقاط مختلف کشور فریاد «نه به اعدام» سر میدهند و از این کارزار حمایت میکنند، مجدداً از عموم مردم، بهویژه خانوادههای زندانیان محکومبهاعدام میخواهیم که به هر شکل ممکن از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» حمایت کنند و خانوادههای معترض و دادخواه را تنها نگذارند.
باید صدای «نه به اعدام» در هر شهر و خیابان طنینانداز شود، چون این حکومت روزانه خانوادهها را در اقصینقاط کشور داغدار میکند. قدرت ما در اتحاد و همبستگی ماست.
طبق اخبار رسیده به کارزار، جمعی از زندانیان زندان فیروزآباد استان فارس، در هفته هفتاد و یکم از روز ۱۳ خرداد، به کارزار سهشنبههای نه به اعدام پیوسته و هر سهشنبه در اعتصاب غذا خواهند بود.
به این ترتیب، روز سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، در هفته هفتاد و یکم، اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۴۶ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران و زندان فیروزآباد فارس.
هفته هفتاد و یکم
سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#محمدامین_مهدوی_شایسته
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، طی پیامی از اعتصاب کامیونداران و کارگران حمایت کرد.
او نوشت:
«برادران کامیوندار، کارگران شریف،
مردم آگاه ایران،
از دل دیوارهای سخت اوین با شما سخن میگویم.
اتحاد و حق طلبی برادران کامیوندار که از جنوب ایران آغاز شد و امروز بیش از ده روز است که در اکثر شهرهای ایران گسترش یافته، کابوس تبهکاران شده است.
درود میفرستم بر اعتصاب شرافتمندانه شما. صدای شما، صدای همه مردم ایران است. مقاومت شما، مبارزه همه همه فرزندان این سرزمین است که با هر روشی همبستگی خود را علیه تمامیت استبدادی با فریادی رسا اعلام میکنند.
اعتصاب کامیونداران، اعتراضی به حق و آغازی است بر پایان سیستمی فاسد و جنایتکار.
از همه مردم در هر صنفی دعوت میکنم با حمایت خود از اعتصاب و اعتراض کامیونداران شریف ایرانی به این اعتراض بپیوندید.
رهایی نزدیک است...»
#محبوبه_رضایی #بیانیه #اعتصاب_کامیونداران #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
«برادران کامیوندار، کارگران شریف،
مردم آگاه ایران،
از دل دیوارهای سخت اوین با شما سخن میگویم.
اتحاد و حق طلبی برادران کامیوندار که از جنوب ایران آغاز شد و امروز بیش از ده روز است که در اکثر شهرهای ایران گسترش یافته، کابوس تبهکاران شده است.
درود میفرستم بر اعتصاب شرافتمندانه شما. صدای شما، صدای همه مردم ایران است. مقاومت شما، مبارزه همه همه فرزندان این سرزمین است که با هر روشی همبستگی خود را علیه تمامیت استبدادی با فریادی رسا اعلام میکنند.
اعتصاب کامیونداران، اعتراضی به حق و آغازی است بر پایان سیستمی فاسد و جنایتکار.
از همه مردم در هر صنفی دعوت میکنم با حمایت خود از اعتصاب و اعتراض کامیونداران شریف ایرانی به این اعتراض بپیوندید.
رهایی نزدیک است...»
#محبوبه_رضایی #بیانیه #اعتصاب_کامیونداران #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از دانشگاهیان، معلمان، فعالان سیاسی، مدنی و صنفی، طی بیانیهای ضمن حمایت از دکتر حسن باقرینیا، به پروندهسازی نهادهای امنیتی و قضایی علیه این منتقد دانشگاهی، اعتراض کردند.
متن بیانیه به شرح زیر است:
به نام خداوند دادگر دادخواه
با خبر شدیم که پس از پروندهسازی، اخراج از دانشگاه و صدور حکم حبس برای استاد فاضل و اندیشمند، جناب دکتر حسن باقرینیا بخاطر روشنگری و نقد حکمرانی، دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی برای دومین مرتبه علیه ایشان پروندهسازی نموده و با وارد آوردن اتهامات سنگین و واهی، قصد دارد این معلم مبارز و صلح طلب و دیگرانی مانند او را وادار به سکوت نماید.
بدین وسیله، ما جمعی از دانشگاهیان، معلمان، فعالان سیاسی، مدنی و صنفی، اعلام میداریم که دکتر حسن باقری نیا یکی از شریفترین، اخلاقمدارترین، شجاعترین و صلحطلبترین اندیشمندان و اساتید کشور است که ابزاری جز قلم و سخن نداشته و تمام تلاش او در راستای آسیبشناسی حکمرانی، نقد قدرت و بهبود سلامت روان جامعه است لذا اتهامات وارده به او از اساس باطل و نارواست. از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی میخواهیم هر چه سریعتر، پرونده سازی علیه این معلم و اندیشمند فرهیخته را متوقف کرده و در عوض، زمینهی بازگشت ایشان به دانشگاه را فراهم نموده و فضایی بر جامعه حاکم سازد که اندیشه و صدای جامعهساز او و اندیشمندانی مانند او، رساتر شنیده شده و مورد استفاده قرار گیرد.
ما جمعی از دانشگاهیان، معلمان، فعالان سیاسی، مدنی و صنفی، با اعلام پشتیبانی از دکتر باقری نیا و راه و روش مدنی ایشان، از دستگاه قضایی میخواهیم که در رفتار خود با اندیشمندان ملی و صلح طلب، تجدیدنظر نماید و جایگاه رفیع آنها در پیشرفت و توسعه کشور را قدر بداند.
#دکتر_حسن_باقرینیا
امضاء کنندگان
هادی حکیم شفایی
مهران صولتی
سید ابوالفضل حسینی
ابوالقاسم رحیمی
عباس پهلوانی
محمد اکبری
فروغ خسروی
حسن جوهری
هومن عدالتی
محمود صفدری
بهرام رحمانی وحید
یعقوب یزدانی
محمدرضا رمضانزاده
زهرا عوضزاده
حسین رمضانپور
سارا سیاهپور
ابوالفضل رحیمی شاد
کوکب بداغی پگاه
مصطفی رباطی
شهناز خالقی
فرهاد حسین زاده
حمید افراده
رضا شجاعی
محمدعلی زحمتکش
نسرین بهمنپور
رضا مسلمی
دیاکو علوی
مجتبی ابطحی
شکرالله احمدی
لطف الله جمشیدی
فرزانه داوودپور
غلامعلی شهریاری
محمد کرد
فاطمه بهمنی
کامبیز نوروززاده
هرمینه هورداد
کوثر خدابخشی
ساحره محمدی
فوزیه شریفی
مریم کوراوند
محمدرضا مرادی
میثم امیری
کاوه حسن زاده
نیما مولایی
مژده سبزی پور
سامره سلطانی
زینب صفدری
سبحان احمدی
طاووس الماسی
شیده شریفی
هوشنگ قربانی
برات سعیدی
خدیجه صالحی
صبا آلی
شمسی نوروزی
مریم حسنی
الهه حسینی
صادق موسوی
حافظ رحیمی
حسن علیجانی
ژیلا خیّر
صلاح حاجی میرزایی
سعید کردکریمی
مسعود زینالزاده
زهره متینی
رضا گواهی
رضا کاظم زاده
سهیلا رزوان
فاطمه محبان
نرگس آله وردی
امالبنین علیآبادی
شاپورسلیمانی پور
فاطمه رحمانی
مرضیه سنگسفیدی
قزل گل افشین
بتول عوض زاده
عذرا محمدزاده
منیر صادقی
رامش خسروی
ابوالقاسم دودانگه
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه به شرح زیر است:
به نام خداوند دادگر دادخواه
با خبر شدیم که پس از پروندهسازی، اخراج از دانشگاه و صدور حکم حبس برای استاد فاضل و اندیشمند، جناب دکتر حسن باقرینیا بخاطر روشنگری و نقد حکمرانی، دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی برای دومین مرتبه علیه ایشان پروندهسازی نموده و با وارد آوردن اتهامات سنگین و واهی، قصد دارد این معلم مبارز و صلح طلب و دیگرانی مانند او را وادار به سکوت نماید.
بدین وسیله، ما جمعی از دانشگاهیان، معلمان، فعالان سیاسی، مدنی و صنفی، اعلام میداریم که دکتر حسن باقری نیا یکی از شریفترین، اخلاقمدارترین، شجاعترین و صلحطلبترین اندیشمندان و اساتید کشور است که ابزاری جز قلم و سخن نداشته و تمام تلاش او در راستای آسیبشناسی حکمرانی، نقد قدرت و بهبود سلامت روان جامعه است لذا اتهامات وارده به او از اساس باطل و نارواست. از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی میخواهیم هر چه سریعتر، پرونده سازی علیه این معلم و اندیشمند فرهیخته را متوقف کرده و در عوض، زمینهی بازگشت ایشان به دانشگاه را فراهم نموده و فضایی بر جامعه حاکم سازد که اندیشه و صدای جامعهساز او و اندیشمندانی مانند او، رساتر شنیده شده و مورد استفاده قرار گیرد.
ما جمعی از دانشگاهیان، معلمان، فعالان سیاسی، مدنی و صنفی، با اعلام پشتیبانی از دکتر باقری نیا و راه و روش مدنی ایشان، از دستگاه قضایی میخواهیم که در رفتار خود با اندیشمندان ملی و صلح طلب، تجدیدنظر نماید و جایگاه رفیع آنها در پیشرفت و توسعه کشور را قدر بداند.
#دکتر_حسن_باقرینیا
امضاء کنندگان
هادی حکیم شفایی
مهران صولتی
سید ابوالفضل حسینی
ابوالقاسم رحیمی
عباس پهلوانی
محمد اکبری
فروغ خسروی
حسن جوهری
هومن عدالتی
محمود صفدری
بهرام رحمانی وحید
یعقوب یزدانی
محمدرضا رمضانزاده
زهرا عوضزاده
حسین رمضانپور
سارا سیاهپور
ابوالفضل رحیمی شاد
کوکب بداغی پگاه
مصطفی رباطی
شهناز خالقی
فرهاد حسین زاده
حمید افراده
رضا شجاعی
محمدعلی زحمتکش
نسرین بهمنپور
رضا مسلمی
دیاکو علوی
مجتبی ابطحی
شکرالله احمدی
لطف الله جمشیدی
فرزانه داوودپور
غلامعلی شهریاری
محمد کرد
فاطمه بهمنی
کامبیز نوروززاده
هرمینه هورداد
کوثر خدابخشی
ساحره محمدی
فوزیه شریفی
مریم کوراوند
محمدرضا مرادی
میثم امیری
کاوه حسن زاده
نیما مولایی
مژده سبزی پور
سامره سلطانی
زینب صفدری
سبحان احمدی
طاووس الماسی
شیده شریفی
هوشنگ قربانی
برات سعیدی
خدیجه صالحی
صبا آلی
شمسی نوروزی
مریم حسنی
الهه حسینی
صادق موسوی
حافظ رحیمی
حسن علیجانی
ژیلا خیّر
صلاح حاجی میرزایی
سعید کردکریمی
مسعود زینالزاده
زهره متینی
رضا گواهی
رضا کاظم زاده
سهیلا رزوان
فاطمه محبان
نرگس آله وردی
امالبنین علیآبادی
شاپورسلیمانی پور
فاطمه رحمانی
مرضیه سنگسفیدی
قزل گل افشین
بتول عوض زاده
عذرا محمدزاده
منیر صادقی
رامش خسروی
ابوالقاسم دودانگه
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین شنبهزاده.pdf
3.9 MB
روایت حسین شنبهزاده از شکنجه و تهدیدهای امنیتی در دوران بازداشت
حسین شنبهزاده، زندانی سیاسی، در نامهای بلند از درون زندان، جزئیات هولناک بازداشت و شکنجههای جسمی و روانی خود توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی را افشا کرده است. او در این روایت، از ضربوشتم شدید، تهدید به اعدام، اجبار به اعترافات تلویزیونی، و تهدید صریح به قتل خواهرزاده ۶ سالهاش بهعنوان ابزار فشار سخن گفته است.
شنبهزاده روایت میکند که در اردیبهشت ۱۴۰۲ در شهر اردبیل، پس از انتشار نظرسنجیای در شبکه اجتماعی، توسط مأموران وزارت اطلاعات با ضربوشتم شدید بازداشت شد. او مینویسد که چندین مأمور، بدون حکم قضایی، با مشت، زانو و تهدید، رمز گوشیاش را گرفتند. شکنجه جسمی به حدی شدید بوده که به گفته خودش، دو شب نتوانسته بخوابد.
در بخش تکاندهندهای از نامه، شنبهزاده فاش میکند که یکی از مأموران ارشد امنیتی (موسوم به "حاجی") تهدید کرده که در صورت عدم همکاری، تصویری ساختگی از محتوای تلفنش را منتشر میکنند تا هیئتی مذهبی، خواهرزاده ششسالهاش را شناسایی و "تنبیه" کند. این تهدید، او را به همکاری اجباری و انجام مصاحبههای تلویزیونی واداشته است.
او میگوید پس از تهدید، به اجبار به "مصاحبهای" تن داده که در آن، مجبور شده حتی جملهای بگوید که «اگر خارج از کشور بودم، حذفم کنید.» این جمله را «پیشاپیش بهانهای برای ترور» توصیف کرده است.
در ادامه، شنبهزاده فاش میکند که محتوای مصاحبه، پیشتر توسط مأموران نوشته و به او دیکته شده بود، از جمله اعترافات جعلی، بدگویی از دیگر فعالان سیاسی و چهرههای اپوزیسیون و نکوهش خود.
او همچنین تأکید میکند که اتهام جاسوسی که در ابتدا علیه او مطرح شده بود، در همان مراحل بازپرسی از او رفع شد و هیچگاه به دادگاه نرسید.
شنبهزاده شرح میدهد که در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹، ساعتهای طولانی را با تهدید، توهین، و تحقیر گذرانده و در جلسات بازجویی، نهتنها حقوق اولیهاش رعایت نشده، بلکه بارها هدف تمسخر، تهدید جنسی و حملات شخصیتی قرار گرفته است.
او تأکید میکند که برخلاف میل باطنیاش، تحت فشار سنگین و ترس از آزار خانوادهاش، به تمامی آنچه از او خواسته بودند تن داده، ولی حالا با افشای حقایق، تنها امیدش به آگاهی و وجدان عمومی مردم است.
او در پایان، مینویسد: «این نامه شکایت به نهادهای حکومتی نیست؛ شکایت به مردم است. به وجدان عمومی. اگر آزاد نیستید، لااقل دین هم نداشته باشید.»
فایل نامه در کانال تلگرام زندانی سیاسی، مصطفی تاجزاده منتشر شده است.
#حسین_شنبه_زاده #بیانیه #زنذانی_نقطه #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین شنبهزاده، زندانی سیاسی، در نامهای بلند از درون زندان، جزئیات هولناک بازداشت و شکنجههای جسمی و روانی خود توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی را افشا کرده است. او در این روایت، از ضربوشتم شدید، تهدید به اعدام، اجبار به اعترافات تلویزیونی، و تهدید صریح به قتل خواهرزاده ۶ سالهاش بهعنوان ابزار فشار سخن گفته است.
شنبهزاده روایت میکند که در اردیبهشت ۱۴۰۲ در شهر اردبیل، پس از انتشار نظرسنجیای در شبکه اجتماعی، توسط مأموران وزارت اطلاعات با ضربوشتم شدید بازداشت شد. او مینویسد که چندین مأمور، بدون حکم قضایی، با مشت، زانو و تهدید، رمز گوشیاش را گرفتند. شکنجه جسمی به حدی شدید بوده که به گفته خودش، دو شب نتوانسته بخوابد.
در بخش تکاندهندهای از نامه، شنبهزاده فاش میکند که یکی از مأموران ارشد امنیتی (موسوم به "حاجی") تهدید کرده که در صورت عدم همکاری، تصویری ساختگی از محتوای تلفنش را منتشر میکنند تا هیئتی مذهبی، خواهرزاده ششسالهاش را شناسایی و "تنبیه" کند. این تهدید، او را به همکاری اجباری و انجام مصاحبههای تلویزیونی واداشته است.
او میگوید پس از تهدید، به اجبار به "مصاحبهای" تن داده که در آن، مجبور شده حتی جملهای بگوید که «اگر خارج از کشور بودم، حذفم کنید.» این جمله را «پیشاپیش بهانهای برای ترور» توصیف کرده است.
در ادامه، شنبهزاده فاش میکند که محتوای مصاحبه، پیشتر توسط مأموران نوشته و به او دیکته شده بود، از جمله اعترافات جعلی، بدگویی از دیگر فعالان سیاسی و چهرههای اپوزیسیون و نکوهش خود.
او همچنین تأکید میکند که اتهام جاسوسی که در ابتدا علیه او مطرح شده بود، در همان مراحل بازپرسی از او رفع شد و هیچگاه به دادگاه نرسید.
شنبهزاده شرح میدهد که در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹، ساعتهای طولانی را با تهدید، توهین، و تحقیر گذرانده و در جلسات بازجویی، نهتنها حقوق اولیهاش رعایت نشده، بلکه بارها هدف تمسخر، تهدید جنسی و حملات شخصیتی قرار گرفته است.
او تأکید میکند که برخلاف میل باطنیاش، تحت فشار سنگین و ترس از آزار خانوادهاش، به تمامی آنچه از او خواسته بودند تن داده، ولی حالا با افشای حقایق، تنها امیدش به آگاهی و وجدان عمومی مردم است.
او در پایان، مینویسد: «این نامه شکایت به نهادهای حکومتی نیست؛ شکایت به مردم است. به وجدان عمومی. اگر آزاد نیستید، لااقل دین هم نداشته باشید.»
فایل نامه در کانال تلگرام زندانی سیاسی، مصطفی تاجزاده منتشر شده است.
#حسین_شنبه_زاده #بیانیه #زنذانی_نقطه #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech