تازه از توانا
فرآیند هلسینکی و سقوط رژیم های کمونیست در اروپا
در آغاز کنفرانس امنیت و همکاری اروپا (CSCE)، سال 1972 در هلسینکی فنلاند، کسی نمیدانست نشستی که در اصل با هدف بهبود روابط میان غرب و بلوک شرق ترتیب داده شده به جنبشی منطقهای تبدیل میشود و به دگردیسی رژیمهای کمونیستی به نظامهای سیاسی دموکرات و آزاد میانجامد.[1] تا سه سال پس از این نشست نمایندگان ایالات متحده آمریکا، کانادا، اتحاد جماهیر شوروی و تمامی کشورهای بزرگ اروپایی همچنان به مذاکرات امنیتی، اقتصادی و انساندوستانه ادامه دادند.
پس از جنگ دوم جهانی مردم اتحاد جماهیر شوروی و دول دست نشاندهاش در اروپای شرقی تحت نفوذ رژیمهای سیاسیِ سرکوبگر میزیستند. بلوک شرق درگیر جنگ سرد و مسابقهی تسلیحاتی اتمی با کشورهای آزاد اروپای غربی و ایالات متحده بود. نشست هلسینکی در ابتدای امر فرصتی برای اتحاد جماهیر شوروی بود که مرزهای پس از جنگ جهانی دوم را تثبیت کند و به میزان مبادلات تجاری خویش بیافزاید. ایالات متحده آمریکا امیدوار بود نشست به تنشزدایی انجامیده، فرآیند کنترل تسلیحات هستهای را تسهیل نماید. هیچ یک از طرفین متوجه پیامدهای درج تضمینهای حقوق بشری در قطعنامهی نهایی کنفرانس نبود. آندری گرومیکو، وزیر خارجه وقت شوروی، اهمیت این مفاد را نادیده گرفت و اعلام کرد: «ما در خانه خود همهکارهایم.»
پس از امضای قطعنامه نهایی هلسینکی جنبشهای مدنی گوناگونی در بلوک شرق اتفاق افتاد. در سرتاسر بلوک شرق سازمانهای متعدد مدنی بسیج شدند و حکومتهای کمونیست را برای رعایت مفاد حقوق بشری مندرج در توافقهای هلسینکی زیر فشار گذاشتند. مخاطب اصلی راهبرد چانهزنی و فشار از بالا و جلب حمایت از بیرون سه دسته بودند: مقامات کمونیست در کشورهای مذکور، شهروندان عادی که باید به جنبش میپیوستند، و سوم دولتهای غربی که نفوذ و قدرتشان راهگشا بود.
کنشگران مدنی موارد نقض تدابیر حقوق بشری مندرج در توافقنامه هلسینکی را مستند میکردند و برای رهبران کمونیست میفرستادند و ایشان را به رعایت تعهدات هلسینکی فرا میخواندند. در دسامبر 1975 میلادی گروهی از روشنفکران و چهرههای برجسته لهستانی در نامهای سرگشاده به رئیس مجلس خواستار به اجرا گذاردن حقوق و آزادیهای مندرج در توافقنامه هلسینکی شدند. گروههای غیررسمی نیز در این یک سال به شناسایی و گردآوری اسناد و شواهد پایمال شدن تدابیر حقوقبشری توافقنامه در سرتاسر منطقه و رساندن آن به آگاهی وزارت امور خارجه آمریکا و وزارتخانههای مشابه در اروپا گذراندند.
goo.gl/raUWSw
این مطلب خواندنی را میتوانید به صورت کامل در لینک زیر بخوانید:
http://bit.ly/2fZLmoo
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
فرآیند هلسینکی و سقوط رژیم های کمونیست در اروپا
در آغاز کنفرانس امنیت و همکاری اروپا (CSCE)، سال 1972 در هلسینکی فنلاند، کسی نمیدانست نشستی که در اصل با هدف بهبود روابط میان غرب و بلوک شرق ترتیب داده شده به جنبشی منطقهای تبدیل میشود و به دگردیسی رژیمهای کمونیستی به نظامهای سیاسی دموکرات و آزاد میانجامد.[1] تا سه سال پس از این نشست نمایندگان ایالات متحده آمریکا، کانادا، اتحاد جماهیر شوروی و تمامی کشورهای بزرگ اروپایی همچنان به مذاکرات امنیتی، اقتصادی و انساندوستانه ادامه دادند.
پس از جنگ دوم جهانی مردم اتحاد جماهیر شوروی و دول دست نشاندهاش در اروپای شرقی تحت نفوذ رژیمهای سیاسیِ سرکوبگر میزیستند. بلوک شرق درگیر جنگ سرد و مسابقهی تسلیحاتی اتمی با کشورهای آزاد اروپای غربی و ایالات متحده بود. نشست هلسینکی در ابتدای امر فرصتی برای اتحاد جماهیر شوروی بود که مرزهای پس از جنگ جهانی دوم را تثبیت کند و به میزان مبادلات تجاری خویش بیافزاید. ایالات متحده آمریکا امیدوار بود نشست به تنشزدایی انجامیده، فرآیند کنترل تسلیحات هستهای را تسهیل نماید. هیچ یک از طرفین متوجه پیامدهای درج تضمینهای حقوق بشری در قطعنامهی نهایی کنفرانس نبود. آندری گرومیکو، وزیر خارجه وقت شوروی، اهمیت این مفاد را نادیده گرفت و اعلام کرد: «ما در خانه خود همهکارهایم.»
پس از امضای قطعنامه نهایی هلسینکی جنبشهای مدنی گوناگونی در بلوک شرق اتفاق افتاد. در سرتاسر بلوک شرق سازمانهای متعدد مدنی بسیج شدند و حکومتهای کمونیست را برای رعایت مفاد حقوق بشری مندرج در توافقهای هلسینکی زیر فشار گذاشتند. مخاطب اصلی راهبرد چانهزنی و فشار از بالا و جلب حمایت از بیرون سه دسته بودند: مقامات کمونیست در کشورهای مذکور، شهروندان عادی که باید به جنبش میپیوستند، و سوم دولتهای غربی که نفوذ و قدرتشان راهگشا بود.
کنشگران مدنی موارد نقض تدابیر حقوق بشری مندرج در توافقنامه هلسینکی را مستند میکردند و برای رهبران کمونیست میفرستادند و ایشان را به رعایت تعهدات هلسینکی فرا میخواندند. در دسامبر 1975 میلادی گروهی از روشنفکران و چهرههای برجسته لهستانی در نامهای سرگشاده به رئیس مجلس خواستار به اجرا گذاردن حقوق و آزادیهای مندرج در توافقنامه هلسینکی شدند. گروههای غیررسمی نیز در این یک سال به شناسایی و گردآوری اسناد و شواهد پایمال شدن تدابیر حقوقبشری توافقنامه در سرتاسر منطقه و رساندن آن به آگاهی وزارت امور خارجه آمریکا و وزارتخانههای مشابه در اروپا گذراندند.
goo.gl/raUWSw
این مطلب خواندنی را میتوانید به صورت کامل در لینک زیر بخوانید:
http://bit.ly/2fZLmoo
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. تازه از توانا #فرآیند_هلسینکی و #سقوط رژیم های #کمونیست در اروپا در آغاز کنفرانس امنیت و همکاری اروپا (CSCE)، سال 1972 در #هلسینکی #فنلاند، کسی نمیدانست نشستی که در اصل با هدف بهبود روابط میان غرب و #بلوک_شرق ترتیب داده شده به جنبشی منطقهای تبدیل میشود…
«درود بر شما هماندیشان. از برگه خوب شما این انتظار میرفت که خبر نخستوزیری خانم «سانا مارین» در فنلاند را پوشش دهد. یک زن جوان ۳۴ ساله که از قضا مادر نیز است؛ مادر فرزندی ۲ساله.
بهنظرم باید پوشش میدادید تا زنان هممیهن ما اعتمادبنفس خود را افزایش دهند و فکر نکنند همه جا مانند ایران است که رهبر غاصب و قاتل جمهوری اسلامی میگوید وظیفه اصلی زنان خانهداری و فرزندآوری است. این زن نخست وزیر کشوری همچون فنلاند است. یک زن جوان ۳۴ ساله».
.
ضمن سپاس از این هموطن، از دوستان میخواهیم اگر گاهی میبینند خبر مرتبط و مهمی که در حوزه کاری تواناست ولی پوشش داده نشده است، حتما یادآوری کنید. سپاس بسیار از شما.
.
تصاویری از سانا مارین - نخستوزیر فنلاد - را میبینید.
#سانامارین #فنلاند #خامنه_ای #زنان #حقوق_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
بهنظرم باید پوشش میدادید تا زنان هممیهن ما اعتمادبنفس خود را افزایش دهند و فکر نکنند همه جا مانند ایران است که رهبر غاصب و قاتل جمهوری اسلامی میگوید وظیفه اصلی زنان خانهداری و فرزندآوری است. این زن نخست وزیر کشوری همچون فنلاند است. یک زن جوان ۳۴ ساله».
.
ضمن سپاس از این هموطن، از دوستان میخواهیم اگر گاهی میبینند خبر مرتبط و مهمی که در حوزه کاری تواناست ولی پوشش داده نشده است، حتما یادآوری کنید. سپاس بسیار از شما.
.
تصاویری از سانا مارین - نخستوزیر فنلاد - را میبینید.
#سانامارین #فنلاند #خامنه_ای #زنان #حقوق_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در این ویدئو با سیستم آموزشی مدارس در فنلاند بیشتر آشنا میشویم. ایجاد حس «مسئولیتپذیری» در کودکان و نوجوانان یکی از اهداف سیستم آموزشی فنلاند است. سیستمی که در اروپا یک الگو محسوب میشود.
نکته جالب آنکه اگر معلمان خوب عمل کنند و تاثیر آن روی عملکرد دانشآموزان مشاهده شود، معلمان حقوق اضافه میگیرند. معلمی در فنلاند ارج والایی دارد همچون یک پزشک یا وکیل.
این ویدئو را ببینید و نظر خود را درباره تفاوتهای سیستم آموزشی فنلاند و سیستم آموزشی ایران بنویسید. به نظر شما مدارس در ایران نیز حس مسئولیتپذیری و اعتماد به یکدیگر را به دانشآموزان ایرانی، میآموزند؟
ویدئو از دویچهوله
@dw_farsi
#سیستم_آموزشی #مدارس_فنلاند #فنلاند #آموزش #دبستان #ایران #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
نکته جالب آنکه اگر معلمان خوب عمل کنند و تاثیر آن روی عملکرد دانشآموزان مشاهده شود، معلمان حقوق اضافه میگیرند. معلمی در فنلاند ارج والایی دارد همچون یک پزشک یا وکیل.
این ویدئو را ببینید و نظر خود را درباره تفاوتهای سیستم آموزشی فنلاند و سیستم آموزشی ایران بنویسید. به نظر شما مدارس در ایران نیز حس مسئولیتپذیری و اعتماد به یکدیگر را به دانشآموزان ایرانی، میآموزند؟
ویدئو از دویچهوله
@dw_farsi
#سیستم_آموزشی #مدارس_فنلاند #فنلاند #آموزش #دبستان #ایران #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech