ادب قدرت، ادب اصلاحات
حسن هاشمی، وزیر بهداشت دولت حسن روحانی، در جریان بازدید از شهرستان بدره در استان ایلام، در حالی که از حجم بالای مطالبات مردم عصبانی شده، خطاب به فرماندار میگوید:« اگر گذاشتم یکروز بمونی اینجا… بیشعور»!
از این مشمئزکنندهتر تماس تلفنی وزیر برای عذرخواهی است که اگر فرض را بر صادقانه بودنش هم بگذاریم، وجهی زنندهتر را به نمایش میگذارد. وجهی که در آن فرماندار بدره « عذرخواه» تر از وزیر، به دنبال استمالت از او و احتمالن دفع شر است ودر این راستا تن به تملق میدهد.
چنین کنش و واکنشهایی در جامعهای که عزتنفس آدمیان لگدکوب و تملق و خاکساری، « جواب» میدهد، امری نیست که مختص جناح خاصی باشد چنانکه فحاشی و استفاده از کلمات نژند وکوچهبازاری در میان منتسبین به طیف اصولگرا نیز بارها و بارها تکرار شده و نمونه متملقانه وخاکسارانهاش هم یکی دوتا نیست چنانکه عبدالرضا داوری اخیرن از رفتار ذلیلانه سیدمحمدحسینی وزیر ارشاد دولت احمدینژاد در یکی از جلسات خصوصی او ومشایی ( درشب معرفی به مجلس ) پرده برداشت.
این «سروته یک کرباس» بودن قاطبه جناحهای سیاسی مطرح، در مقوله ادب گفتار و رفتار را آوردم که بگویم تکیه بر بیادبی این سیاستمدار یا آن سیاستمدار، فضیلتی را برای طیف مقابل به همراه نمیآورد گو اینکه سیاستمدار ومسئول هم زادهو رشدیافته جامعه ی متشکل از من و شماست که اولین واکنشهایمان در مقابل امری که موافق طبعمان نباشد، واکنشی غریزی و ادبیات مشحون از توهین است.
با این همه مقصودم از این یادداشت خنثی کردن سخنان یک وزیر دولت روحانی با یادآوری زشتیهای رفتاری وگفتاری رقیب نیست. مقصود من حتا حالت منزجر کننده گفتار فرمانداری که از هراس از دست دادن مسند، عاجزانه وملتمسانه سخن میگوید هم نیست بلکه تمرکز یادداشتم در مورد آن دسته از اصلاحطلبانی است که نه من بلکه بسیاری دیگر از کسانی که در مطبوعات، حلقههای سیاسی، احزاب و نظایر آن شاهد رفتار واقعی آنان بودهاند، از حضور انگلی آنان بر بدنه یکجنبش سیاسی و اجتماعی گلایهمندند. افرادی که برخلاف بسیاری چهرههای شاخص اصلاحطلب، متکبر، فرصتطلب وعمومن بیهنرند و معمولن این فرصت را یافتهاند تا به اسم اصلاحطلبی، عدهای از ارباب قلم وهنر را بهکار گیرند و با حرکات نمایشی، به ضیافت چشمها بروند.
.
اپیدمی این جنس اصلاحطلب تقلبی که در رفتارهای روزمره خود از بدیهیترین اصول اخلاقی نیز فاصله گرفتهاند - و نگاه ابزاریشان به روزنامهنگار تا مردم به اصلاحات تا فرهنگ وهنر، و به سیاست و اجتماع، مایه شرمندگی و تاسف است- در زمانهای بالا میگیرد که اصلاحطلبان واقعی، مجال بروز ندارند و سکه اصلاحطلبی به نام کسانی ضرب میشود که بیش از اندیشه اصلاحطلبی به صنعت اصلاح طلبی میاندیشند.
صنعتی که در آن گفتار، ملغمهای از زبان توام با تبختر و توهین و رفتار توام با تظاهرات مشمئزکننده اخلاقی است.
صنعتی کثیف و قوام یافته با بده بستانهای مافیایی و ریش سفیدانه که در آن، افراد به مثابه دستمال کاغذی، مصرفی کوتاه مدت دارند.
زدودن این طایفهی بیهنر که دامنه اصلاحطلبی شان از طمع تصدی سمتی در خور وانتصاب دو عمله اکره متملق و بیمایه در یکی دوپست، فراتر نمیرود و درکی از اصلاحات گفتمانی ندارند، باید سرلوحه کار آن دسته از جوانان و دلسوزان اصلاحات باشد که اصلاحطلبی را چیزی بیش از مشارکت در قدرت میبینند و نقد وافشای این طیف از به اصطلاح اصلاحطلب را هجمه به اصلاحات تلقی نکنند.
#اصلاحات #اخلاق
شما درباره این نوشته از سهند ایرانمهر چه فکر میکنید؟
فایل این مکالمه وزیر بهداشت و فرماندار آن شهرستان در اکثر کانال های خبرگزاری منتشر شده است.
goo.gl/uKHaBX
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
حسن هاشمی، وزیر بهداشت دولت حسن روحانی، در جریان بازدید از شهرستان بدره در استان ایلام، در حالی که از حجم بالای مطالبات مردم عصبانی شده، خطاب به فرماندار میگوید:« اگر گذاشتم یکروز بمونی اینجا… بیشعور»!
از این مشمئزکنندهتر تماس تلفنی وزیر برای عذرخواهی است که اگر فرض را بر صادقانه بودنش هم بگذاریم، وجهی زنندهتر را به نمایش میگذارد. وجهی که در آن فرماندار بدره « عذرخواه» تر از وزیر، به دنبال استمالت از او و احتمالن دفع شر است ودر این راستا تن به تملق میدهد.
چنین کنش و واکنشهایی در جامعهای که عزتنفس آدمیان لگدکوب و تملق و خاکساری، « جواب» میدهد، امری نیست که مختص جناح خاصی باشد چنانکه فحاشی و استفاده از کلمات نژند وکوچهبازاری در میان منتسبین به طیف اصولگرا نیز بارها و بارها تکرار شده و نمونه متملقانه وخاکسارانهاش هم یکی دوتا نیست چنانکه عبدالرضا داوری اخیرن از رفتار ذلیلانه سیدمحمدحسینی وزیر ارشاد دولت احمدینژاد در یکی از جلسات خصوصی او ومشایی ( درشب معرفی به مجلس ) پرده برداشت.
این «سروته یک کرباس» بودن قاطبه جناحهای سیاسی مطرح، در مقوله ادب گفتار و رفتار را آوردم که بگویم تکیه بر بیادبی این سیاستمدار یا آن سیاستمدار، فضیلتی را برای طیف مقابل به همراه نمیآورد گو اینکه سیاستمدار ومسئول هم زادهو رشدیافته جامعه ی متشکل از من و شماست که اولین واکنشهایمان در مقابل امری که موافق طبعمان نباشد، واکنشی غریزی و ادبیات مشحون از توهین است.
با این همه مقصودم از این یادداشت خنثی کردن سخنان یک وزیر دولت روحانی با یادآوری زشتیهای رفتاری وگفتاری رقیب نیست. مقصود من حتا حالت منزجر کننده گفتار فرمانداری که از هراس از دست دادن مسند، عاجزانه وملتمسانه سخن میگوید هم نیست بلکه تمرکز یادداشتم در مورد آن دسته از اصلاحطلبانی است که نه من بلکه بسیاری دیگر از کسانی که در مطبوعات، حلقههای سیاسی، احزاب و نظایر آن شاهد رفتار واقعی آنان بودهاند، از حضور انگلی آنان بر بدنه یکجنبش سیاسی و اجتماعی گلایهمندند. افرادی که برخلاف بسیاری چهرههای شاخص اصلاحطلب، متکبر، فرصتطلب وعمومن بیهنرند و معمولن این فرصت را یافتهاند تا به اسم اصلاحطلبی، عدهای از ارباب قلم وهنر را بهکار گیرند و با حرکات نمایشی، به ضیافت چشمها بروند.
.
اپیدمی این جنس اصلاحطلب تقلبی که در رفتارهای روزمره خود از بدیهیترین اصول اخلاقی نیز فاصله گرفتهاند - و نگاه ابزاریشان به روزنامهنگار تا مردم به اصلاحات تا فرهنگ وهنر، و به سیاست و اجتماع، مایه شرمندگی و تاسف است- در زمانهای بالا میگیرد که اصلاحطلبان واقعی، مجال بروز ندارند و سکه اصلاحطلبی به نام کسانی ضرب میشود که بیش از اندیشه اصلاحطلبی به صنعت اصلاح طلبی میاندیشند.
صنعتی که در آن گفتار، ملغمهای از زبان توام با تبختر و توهین و رفتار توام با تظاهرات مشمئزکننده اخلاقی است.
صنعتی کثیف و قوام یافته با بده بستانهای مافیایی و ریش سفیدانه که در آن، افراد به مثابه دستمال کاغذی، مصرفی کوتاه مدت دارند.
زدودن این طایفهی بیهنر که دامنه اصلاحطلبی شان از طمع تصدی سمتی در خور وانتصاب دو عمله اکره متملق و بیمایه در یکی دوپست، فراتر نمیرود و درکی از اصلاحات گفتمانی ندارند، باید سرلوحه کار آن دسته از جوانان و دلسوزان اصلاحات باشد که اصلاحطلبی را چیزی بیش از مشارکت در قدرت میبینند و نقد وافشای این طیف از به اصطلاح اصلاحطلب را هجمه به اصلاحات تلقی نکنند.
#اصلاحات #اخلاق
شما درباره این نوشته از سهند ایرانمهر چه فکر میکنید؟
فایل این مکالمه وزیر بهداشت و فرماندار آن شهرستان در اکثر کانال های خبرگزاری منتشر شده است.
goo.gl/uKHaBX
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. ادب قدرت، ادب اصلاحات . حسن هاشمی، وزیر بهداشت دولت حسن روحانی، در جریان بازدید از شهرستان بدره در استان ایلام، در حالی که از حجم بالای مطالبات مردم عصبانی شده، خطاب به فرماندار میگوید:« اگر گذاشتم یکروز بمونی اینجا… بیشعور»! از این مشمئزکنندهتر تماس…
Forwarded from آموزشکده توانا
سالگرد درگذشت هدی صابر
هدی صابر #پژوهشگر، #روزنامهنگار، فعال ملی مذهبی، #زندانی_سیاسی و از گردانندگان مجله توقیف شده «ایران فردا»، در ۱۲ خرداد ۱۳۹۰ در #زندان_اوین و در اعتراض به مرگ مشکوک هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زد و در ۲۱ خرداد پس از انتقال از #زندان به بیمارستان مدرس بر اثر نارسایی قلبی درگذشت.منابع نزدیک به مخالفان حکومت ایران، علت مرگ هدی صابر را ضرب و شتم از سوی مأموران امنیتی زندان اوین، عنوان کردهاند.
درباره ویدیو: سخنرانی زندهیاد #هدی_صابر در نقد جریان موسوم به #اپوزسیون در ایران- حسينيه ارشاد، ١٣٨٧
به نظر من #اخلاق و #سیاست حوزه مشترک دارد. متاسفانه در دو دهه اخیر، خصوصاً در دوران اصلاحات فعالیت سیاسی مرادف شد با لابی و بده بستان. الان نیروهای سیاسی ایران تبدیل شدهاند به کارمندِ سیاسی با تلقی شرکت سهامی از تشکیلات. هیچ دورهای در ایران نبوده است که جریان موسوم به اپوزسیون در حفظ وضع موجود مشارکت کند. سکوت، سکوت، سکوت، مماشات، مماشات، مماشات و سازش، سازش، سازش؛ شخصی که باید شاخصهِ عنصر مبارز اجتماعی، با پرنسیپ های اخلاقی خاص خودش باشد، تبدیل شده به یک کارمندِ سیاسی بروکراتِ تکنوکرات که در حقیقت سهمش را از شرایط قدرت میطلبد. بخشی از اپوزسیون چه درون حاکمیت و چه بیرون حاکمیت اگر سهم الشراکتشان را بدهی، هیچ نخواهند گفت.
یادش گرامی!
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
هدی صابر #پژوهشگر، #روزنامهنگار، فعال ملی مذهبی، #زندانی_سیاسی و از گردانندگان مجله توقیف شده «ایران فردا»، در ۱۲ خرداد ۱۳۹۰ در #زندان_اوین و در اعتراض به مرگ مشکوک هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زد و در ۲۱ خرداد پس از انتقال از #زندان به بیمارستان مدرس بر اثر نارسایی قلبی درگذشت.منابع نزدیک به مخالفان حکومت ایران، علت مرگ هدی صابر را ضرب و شتم از سوی مأموران امنیتی زندان اوین، عنوان کردهاند.
درباره ویدیو: سخنرانی زندهیاد #هدی_صابر در نقد جریان موسوم به #اپوزسیون در ایران- حسينيه ارشاد، ١٣٨٧
به نظر من #اخلاق و #سیاست حوزه مشترک دارد. متاسفانه در دو دهه اخیر، خصوصاً در دوران اصلاحات فعالیت سیاسی مرادف شد با لابی و بده بستان. الان نیروهای سیاسی ایران تبدیل شدهاند به کارمندِ سیاسی با تلقی شرکت سهامی از تشکیلات. هیچ دورهای در ایران نبوده است که جریان موسوم به اپوزسیون در حفظ وضع موجود مشارکت کند. سکوت، سکوت، سکوت، مماشات، مماشات، مماشات و سازش، سازش، سازش؛ شخصی که باید شاخصهِ عنصر مبارز اجتماعی، با پرنسیپ های اخلاقی خاص خودش باشد، تبدیل شده به یک کارمندِ سیاسی بروکراتِ تکنوکرات که در حقیقت سهمش را از شرایط قدرت میطلبد. بخشی از اپوزسیون چه درون حاکمیت و چه بیرون حاکمیت اگر سهم الشراکتشان را بدهی، هیچ نخواهند گفت.
یادش گرامی!
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇