Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«پشت سر نهادن خدا»
ریچارد داوکینز
ریچارد داوکینز که شاید مشهورترین نظریهپرداز خداناباوری و منتقد همه سنتهای دینیست، برای ایرانیان هم چهرهای شناخته شده است؛ اخیرا یکی از کتابهای او با نام پشت سر نهادن خدا توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده است. عنوان اصلی این کتاب به انگلیسی Outgrowing God: A Beginner’s Guide است. این کتاب در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و به عنوان یک راهنمای مقدماتی برای افرادی که در جستجوی فهمیدن مبانی علمی و فلسفی دور شدن از باورهای مذهبی هستند، نوشته شده است.
داوکینز در این کتاب، مفاهیمی مانند منشاء اخلاق، رابطه علم و دین، و ایدههای مرتبط با الحاد و شکاکیت را بررسی میکند. او تلاش میکند به شیوهای ساده و قابلفهم برای مخاطبان جوانتر و کسانی که تازه شروع به جستجو درباره این موضوعات کردهاند، این مسائل را توضیح دهد. این کتاب به نوعی ادامهی مباحث کتاب معروف داوکینز به نام پندار خدا (The God Delusion) است، اما به طور خاص به زبان سادهتر و برای افراد تازهکار نوشته شده است.
داوکینز در «پشت سر نهادن خدا» به دنبال این است که به خوانندگان خود نشان دهد که چطور میتوان بدون نیاز به باورهای دینی، یک زندگی معنادار و اخلاقی داشت.
کتاب در مجموع دو بخش دارد: بخش یکم با عنوان «بدرود ای خدا» و بخش دوم: «تکامل و فراتر از آن» نام دارد. در اولین فصل از بخش یکم با عنوان جالب «این همه خدا» روبهرو میشوید و میتوانید حدس بزنید که…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/outgrowing-god/
#خداناباوری #آتئیسم #خداباوری #ناباورمندان #باورمندان #گفتگو #رواداری #نقد_دین
@Dialogue1402
«پشت سر نهادن خدا»
ریچارد داوکینز
ریچارد داوکینز که شاید مشهورترین نظریهپرداز خداناباوری و منتقد همه سنتهای دینیست، برای ایرانیان هم چهرهای شناخته شده است؛ اخیرا یکی از کتابهای او با نام پشت سر نهادن خدا توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده است. عنوان اصلی این کتاب به انگلیسی Outgrowing God: A Beginner’s Guide است. این کتاب در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و به عنوان یک راهنمای مقدماتی برای افرادی که در جستجوی فهمیدن مبانی علمی و فلسفی دور شدن از باورهای مذهبی هستند، نوشته شده است.
داوکینز در این کتاب، مفاهیمی مانند منشاء اخلاق، رابطه علم و دین، و ایدههای مرتبط با الحاد و شکاکیت را بررسی میکند. او تلاش میکند به شیوهای ساده و قابلفهم برای مخاطبان جوانتر و کسانی که تازه شروع به جستجو درباره این موضوعات کردهاند، این مسائل را توضیح دهد. این کتاب به نوعی ادامهی مباحث کتاب معروف داوکینز به نام پندار خدا (The God Delusion) است، اما به طور خاص به زبان سادهتر و برای افراد تازهکار نوشته شده است.
داوکینز در «پشت سر نهادن خدا» به دنبال این است که به خوانندگان خود نشان دهد که چطور میتوان بدون نیاز به باورهای دینی، یک زندگی معنادار و اخلاقی داشت.
کتاب در مجموع دو بخش دارد: بخش یکم با عنوان «بدرود ای خدا» و بخش دوم: «تکامل و فراتر از آن» نام دارد. در اولین فصل از بخش یکم با عنوان جالب «این همه خدا» روبهرو میشوید و میتوانید حدس بزنید که…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/outgrowing-god/
#خداناباوری #آتئیسم #خداباوری #ناباورمندان #باورمندان #گفتگو #رواداری #نقد_دین
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
پزشکیان، رئیسجمهور جمهوری اسلامی، به دیدار جعفر سبحانی، مرجع تقلید ساکن قم، رفته است. جعفر سبحانی در این دیدار عقیده دارد که «مردم قدر پیشرفتهای کشور پس از انقلاب را نمیدانند.» اما سوال این است: کدام پیشرفت؟ آیا این پیشرفت برای مردم بوده یا فقط نصیب همین چهرههای مذهبی و صاحبان نفوذ شده است؟ اگر جمهوری اسلامی برپا نمیشد، آیا همین روحانیون و نزدیکانشان میتوانستند به چنین امکانات و نفوذی دست یابند؟
فرزند جعفر سبحانی، سالها به بهانه (تبلیغ ایدئولوژی جمهوری اسلامی) به انگلستان اعزام شد و از فرصتهای ویژه بهرهمند گردید، در حالی که جوانان ایرانی با مشکلاتی نظیر کمبود امکانات و فرصتهای شغلی و آموزشی دست و پنجه نرم میکنند. آیا چنین تبعیضها و امتیازات ویژهای نشانه همان پیشرفتی است که به مردم وعده داده شده بود؟ پیشرفتی که تنها به سود گروهی خاص است و عموم مردم از آن بینصیباند، چگونه میتواند نمایانگر دستاورد واقعی این تغییرات اجتماعی باشد؟
مردمی که امروز در خیابانها خواستار حقوق اولیه خود هستند، شاهدند که شخصیتهای مذهبی نه تنها در کنارشان نیستند، بلکه با توجیه وضع موجود و اتهامزنی به مردم، آنان را از دستیابی به حقوقشان بازمیدارند. حدیث «اذا فسدالعالم فسدالعالم» که همین بزرگان دینی بارها نقل کردهاند، اکنون به حقیقتی تلخ تبدیل شده است. وقتی فساد و وابستگی در میان چهرههای دینی ریشهدار شود، انتظار چه اصلاحی میتوان داشت؟
تحول اسلامی با وعدههای عدالت و رفاه آغاز شد، اما اکنون این وعدهها تنها برای عدهای خاص تحقق یافته و عموم مردم از آنها بهرهای نبردهاند. روحانیونی که روزگاری مدعی حمایت از عدالت و حق مردم بودند، امروز با سکوت یا همراهی با سیاستهای نظام، باعث گسترش نابرابریها و ناامیدی عمومی شدهاند. این سکوت و همراهی آنها در برابر بیعدالتی، نه تنها اعتماد مردم را از بین برده، بلکه فساد و نابرابری را نیز عمیقتر کرده است.
این چهرههای مذهبی، به جای آنکه در کنار مردم و در برابر بیعدالتی بایستند، به ابزاری برای حمایت از منافع خاص تبدیل شدهاند. این همسویی با قدرت و فاصلهگیری از مشکلات واقعی مردم، آنها را از نقشی که باید به عنوان صدای حقطلبی ایفا کنند، دور کرده است. امروز، مردم از روحانیت انتظار دارند که به جای دفاع از وضع موجود، در کنارشان بایستند؛ اما متأسفانه این انتظار برآورده نشده است.
در نتیجه، این شخصیتهای مذهبی که باید تکیهگاه مردم و صدای عدالتخواهی باشند، با رفتارهای منفعلانه و همراهی با سیاستهای قدرتطلبانه، اعتبار و اعتماد خود را در میان مردم بهطور چشمگیری از دست دادهاند. مردم تنها به رهبرانی احترام میگذارند که در کنارشان باشند و برای حق و عدالتشان تلاش کنند، نه کسانی که در سایه قدرت و فساد به توجیهگری ظلم و بیعدالتی مشغولند.
محمد خوش بیان
#نقد_دین #محمد_خوش_بیان #گفتگو_توانا
@dialogue1402
فرزند جعفر سبحانی، سالها به بهانه (تبلیغ ایدئولوژی جمهوری اسلامی) به انگلستان اعزام شد و از فرصتهای ویژه بهرهمند گردید، در حالی که جوانان ایرانی با مشکلاتی نظیر کمبود امکانات و فرصتهای شغلی و آموزشی دست و پنجه نرم میکنند. آیا چنین تبعیضها و امتیازات ویژهای نشانه همان پیشرفتی است که به مردم وعده داده شده بود؟ پیشرفتی که تنها به سود گروهی خاص است و عموم مردم از آن بینصیباند، چگونه میتواند نمایانگر دستاورد واقعی این تغییرات اجتماعی باشد؟
مردمی که امروز در خیابانها خواستار حقوق اولیه خود هستند، شاهدند که شخصیتهای مذهبی نه تنها در کنارشان نیستند، بلکه با توجیه وضع موجود و اتهامزنی به مردم، آنان را از دستیابی به حقوقشان بازمیدارند. حدیث «اذا فسدالعالم فسدالعالم» که همین بزرگان دینی بارها نقل کردهاند، اکنون به حقیقتی تلخ تبدیل شده است. وقتی فساد و وابستگی در میان چهرههای دینی ریشهدار شود، انتظار چه اصلاحی میتوان داشت؟
تحول اسلامی با وعدههای عدالت و رفاه آغاز شد، اما اکنون این وعدهها تنها برای عدهای خاص تحقق یافته و عموم مردم از آنها بهرهای نبردهاند. روحانیونی که روزگاری مدعی حمایت از عدالت و حق مردم بودند، امروز با سکوت یا همراهی با سیاستهای نظام، باعث گسترش نابرابریها و ناامیدی عمومی شدهاند. این سکوت و همراهی آنها در برابر بیعدالتی، نه تنها اعتماد مردم را از بین برده، بلکه فساد و نابرابری را نیز عمیقتر کرده است.
این چهرههای مذهبی، به جای آنکه در کنار مردم و در برابر بیعدالتی بایستند، به ابزاری برای حمایت از منافع خاص تبدیل شدهاند. این همسویی با قدرت و فاصلهگیری از مشکلات واقعی مردم، آنها را از نقشی که باید به عنوان صدای حقطلبی ایفا کنند، دور کرده است. امروز، مردم از روحانیت انتظار دارند که به جای دفاع از وضع موجود، در کنارشان بایستند؛ اما متأسفانه این انتظار برآورده نشده است.
در نتیجه، این شخصیتهای مذهبی که باید تکیهگاه مردم و صدای عدالتخواهی باشند، با رفتارهای منفعلانه و همراهی با سیاستهای قدرتطلبانه، اعتبار و اعتماد خود را در میان مردم بهطور چشمگیری از دست دادهاند. مردم تنها به رهبرانی احترام میگذارند که در کنارشان باشند و برای حق و عدالتشان تلاش کنند، نه کسانی که در سایه قدرت و فساد به توجیهگری ظلم و بیعدالتی مشغولند.
محمد خوش بیان
#نقد_دین #محمد_خوش_بیان #گفتگو_توانا
@dialogue1402