آموزشکده توانا
55.5K subscribers
32K photos
37.6K videos
2.55K files
19.3K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کمک کنید زودتر تمومش کنیم...

هر روز بقای جمهوری اسلامی، سراسر خسارت است. از نظر مالی، جانی، محیط زیستی ... .
بیایید زودتر تمامش کنیم!

ادیت: #کمپانی_فرکانس

#سرنگونی_جمهوری_اسلامی
#انقلاب_ملی_ایران
#فرزندان_ایران
#پاینده_ایران
#هنر_اعتراض
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«امروز اگر داد نزنی، خالقی فردا تویی»

این شعاری است که دانشجویان دانشگاه تهران، در تداوم اعتراضشان سر داده‌اند.

دانشجویان دانشگاه تهران هم اکنون در پردیس مرکزی دانشگاه تهران تجمع کردند و نیروهای حراست  ورود به دانشگاه را محدود کرده و همراه با تجمع در حال حرکت هستند‌.

نیروهای لباس شخصی که در دانشگاه حضور گسترده دارند با دانشجویان درگیر شده و یکی از دانشجویان دختر را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند و نیروهای حراست در حمایت از نیروهای لباس شخصی با دانشجویان درگیر شدند.

🗣 #صدای_کوی_دانشگاه_باشیم
#کوی_دانشگاه #امیرمحمد_خالقی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
ساعتی پیش امیرمحمد خالقی‌درمیان به خاک سپرده شد.
امیرمحمد ۱۹ ساله در جریان یک زورگیری به قتل رسید. به‌زودی جزئیاتی از قتل او را منتشر خواهیم کرد اما تصاویری که امروز از خانواده او منتشر شده نشان می‌دهد خانواده سنی‌مذهب امیرمحمد در روستای درمیان دردمندانه فرزند دل‌بندشان را به خاک سپرده‌اند.

واژه‌ها گاه برای تسکین آلام بازماندگان نرم‌تر و متعادل‌تر به کار می‌روند اما تلخی حقیقت قتل این جوان آنقدر دردناک است که در خاک آرمید به خانه ابدی رهسپار شد و ... از درد آنچه که بر ایران و ایرانی می‌رود نمی‌کاهد.
یکدیگر را تنها نگذاریم
جوانی که در برابر قطار زانو زده و دست به خودکشی زده جوانی که با حمله زورگیرها به قتل رسیده جوانی که در راهروهای بیمارستان درمانده شده و به دارو دسترسی ندارد جوانی که علیرغم سال‌ها تلاش همچنان ناتوان از تامین مایحتاج اولیه زندگی است
این حقیقت تلخ کشورمان است.

#یاری_مدنی_توانا
#امیرمحمد_خالقی
#کوی_دانشگاه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
برای ناهید شیرپیشه
برای مادر دادخواهی که در زندان دیکتاتور محبوس است. برای مظلومیت این خانواده دادخواه. مونا، دختر ناهید شیرپیشه ساعاتی پیش در شبکه اکس نوشت که مادرش در زندان دست به خودکشی زده اما به جای رسیدگی پزشکی، او را به انفرادی منتقل کرده‌اند.
جمهوری اسلامی و شخص علی خامنه‌ای مسئول مستقیم جان زندانیان است.
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/nahid_shirpisheh_mother/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ناهید_شیرپیشه
#پویا_بختیاری
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کنش‌های کوچک ایستادگی، بخش دوم (کتاب صوتی)

کتاب صوتی «کنش‌های کوچک ایستادگی» ترجمه اختصاصی توانا است این کتاب را استیو کراشاو و جان جکسن نوشته‌اند و واتسلاو هاول مقدمه‌ای بر آن نگاشته است.
اهمیت این کتاب در آن است که داستان‌هایی از سراسر جهان درباره روش‌های ابتکاری و الهام‌بخش برای مقاومت در برابر رژیم‌های سرکوبگر را جمع‌آوری کرده است.

این داستان‌ها حکایت کسانی است که سکوت را نپذیرفته‌اند؛ حکایتی که نشان می‌دهد می‌توان دیکتاتورها را سرنگون کرد؛ قوانین ناعادلانه را تغییر داد و حتی به مردم حس جدیدی از انسانیت خود بخشید؛ علی‌رغم این که دیکتاتورها آن را انکار کنند.

در بسیاری از رویدادهای این کتاب، اعمال قهرمانانه به صورت آشکار و پنهان، کوچک و بزرگ نقش دارند. آن‌ها که دست به این «کنش‌های کوچک» زدند، خطر آزار، بازداشت و حتی مرگ را پذیرا شده‌اند.

سایت:
https://tavaana.org/small-acts-of-resistance-2/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=vkO7VimW1UU
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/cbms4wi4zw2k

#کتاب
#یاری_مدنی_توانا
#دیکتاتور
#کتاب_صوتی
@Tavaana_TavaanaTech
۶۵ دانش‌آموز دختر دبیرستانی در شاهین‌دژ در استان آذربایجان غربی، با علائم حاد مسمومیت به بیمارستان منتقل شده‌اند.
این دانش‌آموزان به دلیل انتشار گاز مونوکسیدکربن، دچار گازگرفتگی شده‌اند.
صبح امروز شنبه ۲۷ بهمن‌ماه، ۶۵ دانش‌آموز دبیرستان دوره اول متوسطه پروین اعتصامی شاهین‌دژ، به دلیل مسمومیت شدید به بیمارستان منتقل شدند.
اطلاع‌رسانی درباره این حادثه با تناقض فراوان صورت گرفته است. ابتدا تعداد دانش‌آموزان را ۲۰ نفر اعلام کردند بعد ۲۵ نفر در نهایت رسانه‌ها از بستری‌شدن حداقل ۶۵ دانش‌آموز در مراکز درمانی خبر دادند. گفته شده دانش‌آموزان علائم مسمومیت به دلیل گازگرفتگی داشته‌اند.

سرمای هوا، قطعی گاز و برق، و اکنون این حوادث دردناک نشان می‌دهد جمهوری اسلامی ناتوان‌تر از هر زمان دیگری است برای تامین امنیت جانی هم‌وطنان‌مان.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دانش_آموز
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«کیانوش چراغی در شهرستان دهلران در استان ایلام زندگی می‌کند. کیانوش مهندس کامپیوتر است‌. سال‌ها به عنوان کارمند رسمی تامین اجتماعی مشغول به کار بوده، کیانوش به خاطر فسادهایی که می‌بیند از سمت خود استعفا می‌دهد. بعد از خیزش مهسا زندانی می‌شود و به دو سال حبس تعزیری محکوم می‌گردد. پس از مدتی با پابند الکترونیکی از زندان بیرون می‌آید. کیانوش نخواست در سکوت به زندگی‌اش ادامه بدهد. بیست و پنجم بهمن ماه در ابلاغی متوجه می‌شود پابندش لغو شده و باید خود را تا دو روز دیگر به زندان دهلران معرفی کند.»

متن و ویدیو ارسالی مخاطبان

صفحه اینستاگرام کیانوش چراغی
kianooshcheraghi

#کیانوش_چراغی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

روز شنبه ۲۷ بهمن‌ماه یک نفر در میدان شهرداری شهر مرودشت فریاد «مرگ بر خامنه‌ای» سر داده و برخی عابران و خودروسواران هم او را با سردادن شعار و به صدا درآوردن بوق همراهی می‌کنند.

ویدیو از ایران اینترنشنال
@iranintltv

همیشه یک نفر باید شروع کند...

همیشه یک صدا باید در سکوت شکسته شود.
یک نفر باید بپاخیزد، مشت‌هایش را گره کند، گلویش را به فریاد بسپارد و زنجیر ترس را از هم بدرد.

آن یک نفر، شاید تنها باشد، شاید میان ازدحام، صدایش در ابتدا گم شود. اما همین که طنینش در خیابان بپیچد، همین که نگاه‌ها را به خود بکشاند، شهامت تکثیر خواهد شد. بوقی به صدا درمی‌آید، دستی بالا می‌رود، صدایی دیگر هم‌آهنگ می‌شود، و ناگهان شهر بیدار می‌شود.

شعله‌ای که از یک جرقه آغاز می‌شود، آتشی خواهد شد که دیوارهای ستم را می‌سوزاند. امروز یک نفر فریاد زد، فردا هزاران نفر به او خواهند پیوست.


#مرودشت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
صبح امروز، شنبه ۲۷ بهمن‌ماه، علی معزی، زندانی سیاسی ۷۱ ساله، با ضرب و اعمال خشونت و بدون اطلاع قبلی، از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شده است.
دلیل انتقال این زندانی مشخص نیست و هیچ توضیحی در این باره به بستگان و خانواده این زندانی داده نشده است.
این زندانی سیاسی بیمار است و شرایط جسمی ناگواری دارد. او به بیماری سرطان پروستات مبتلا ست و از مشکلات کلیه، شنوایی و آرتروز زانو رنج می‌برد.

علی معزی خردادماه ۱۴۰۲، به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» به ۶ سال و ۳ ماه حبس محکوم شده است. البته این زندانی سیاسی پیش از این هم سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.


#علی_معزی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#زندانی_سیاسی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همین چند هفته پیش بود که جواد ظریف، معروف به ماله‌کش اعظم، در مصاحبه با رسانه‌های خارجی می‌گفت که در ایران روی زنان به خاطر حجاب فشار نیست و آن‌ها آزادانه در خیابان تردد می‌کنند!

عوامل جمهوری اسلامی اما همچنان در خیابان، در دانشگاه، در ادارات و سایر اماکن، مزاحم زنان آزاده ایرانی می‌شوند...

ویدیو از پوریا افضلی

#نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Masoud Alizadeh:
روایت سوءقصد نافرجام

امیرمحمد خالقی دانشجوی ۱۹ ساله‌ اهل خراسان  روز چهارشنبه ۲۴ بهمن،در حال بازگشت به خوابگاه دانشجویی در منطقه امیرآباد تهران،توسط دو زورگیر موتور سوار مورد حمله قرار گرفت.در این حمله که برای ربودن کول پشتی امیر محمد صورت گرفته بود چند ضربه چاقو به او زدند. متأسفانه بر اثر جراحات شدید امیر محمد صبح روز پنجشنبه ۲۵ بهمن جان‌ خود را مظلومانه در بیمارستان از دست داد.

در طول بیش از چهار دهه عمر رژیم ، دستگاه‌های امنیتی همواره تلاش کرده‌اند با اعزام ارازل و اوباش حکومتی و صحنه‌سازی‌هایی از قبیل دزدی و خفت‌گیری، مخالفان خود را در خیابان‌ها با چاقو بکشند و از میان بردارند. متأسفانه، همانطور که این اتفاق در سال ۸۹ برای خودم رخ داد، بسیاری از مخالفان با این روش‌ها هدف قرار گرفته‌اند.

بعد از یک سال پیگیری شکایت مان از مأمورین نیروی انتظامی در دادسرای سازمان قضایی نیروهای مسلح، پرونده قضات در دادسرای کارکنان دولت مطرح شد. پس از تماسی که از دادسرای کارکنان دولت با من برقرار شد، حدود یک ماه به من فرصت داده شد تا شکایتم را علیه سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران، دهنوی حداد، قاضی شعبه ۳ امنیت دادگاه انقلاب تهران، و علی‌اکبر حیدری‌فر، دادیار شعبه ۳ دادگاه انقلاب را ثبت کنم.

آن زمان در یک مشاور املاک مشغول به کار بودم. چند روز پس از تماس از دادسرای کارکنان دولت، چندین تهدید تلفنی دریافت کردم که میگفتند نباید بیشتر از این پیگیر پرونده جنایت کهریزک باشم و بهتر است مبلغی پول دریافت کنم و  از این پرونده کنار بکشم. چون قبلاً نیز تهدیدات مشابهی دریافت کرده بودم، به این تهدیدها توجهی نکردم و همچنان در حال برنامه‌ریزی با دیگر آسیب‌دیدگان کهریزک بودم تا همه با هم به دادسرای کارکنان دولت برویم تا آنها  شکایت کنیم.

اگر اشتباه نکنم، شب پنج‌شنبه بود. حدود ساعت ۱۰:۳۰ شب بود که بنگاه را بستم و پیاده به سمت خانه حرکت کردم. در مسیر، به سوپرمارکت رفتم و مقداری خرید برای خانه انجام دادم. وقتی به سر کوچه رسیدم، متوجه شدم دو جوان به من طعنه می‌زنند. این رفتار برایم کمی عجیب بود، بنابراین از آنها پرسیدم چرا  در همان لحظه جفتشون بهم حمله کردند ، چند ضربه ای زدند و سریعا فرار کردن ، همان لحظه متوجه شدم ماشین پلیس چراغ خاموش جلوتر ایستاده ، آمدم وسایل خریدم را از روی زمین جمع کنم که دیدم نمیتونم نفس بکشم.‌..

نگاهی به سمت قلبم انداختم که از شدت درد می‌سوخت و متوجه شدم که چاقو خورده‌ام. جای چاقو را محکم با دستم فشار دادم، اما خون همچنان بیرون می‌زد و نفس کشیدن برایم هر لحظه سخت‌تر و دشوارتر می‌شد.

کمی جلوتر از جایی که به من حمله کرده بودند، درمانگاهی وجود داشت. با زحمت خودم را به درمانگاه کشاندم. مسئول درمانگاه گفت که باید به بیمارستان منتقل شوم و خونریزی شدیدی دارم. دوباره از درمانگاه خارج شدم و به جلوی درمانگاه رسیدم. به سختی می‌توانستم نفس بکشم و در همان جا روی زمین افتادم. چند نفر از دوستانم دورم جمع شده بودند و به آمبولانس زنگ می‌زدند. حال بسیار بدی داشتم؛ چون چاقو طحالم را پاره کرده بود و خونریزی داخلی شدیدی داشتم.

همان زمان بسیجی ها بالای سرم آمدن و از من فیلم برداری کردند و رفتند ،  آمبولانس آمد ، سوار آمبولانس شدم و دیگر نمی‌تونستم نفس بکشم ، زیرا از قسمتی که چاقو خورده بودم هوا می‌کشد و نمی‌گذاشت از دهن نفس بکشم ، از یک طرف هم خون وارد ریه هایم شده بود و از دهن و دماغم بیرون میزد ، آن موقع فکر می‌کردم که زنده نمی‌مانم و این بار خواهم رفت. تا اینکه به بیمارستان مدنی کرج رسیدیم.خلاصه، سریعاً مرا وارد اتاق عمل کردند و عمل جراحی چندین ساعت طول کشید. اما این بار هم نتوانستم زنده بمانم.
بعد از دو هفته که از بیمارستان مرخص شدم، با مجید مقدم، دیگر بازداشتی کهریزک، هماهنگ کردم و با بخیه‌های روی شکمم، با ماشین مجید به تهران رفتیم. در تهران، شکایتی علیه سعید مرتضوی، قاضی دهنوی حداد و دادیار حیدری‌فر تنظیم کردیم.

در نهایت، پرونده شکایت من از چاقو خوردنم به جایی نرسید و پلیس امنیت دو نفر را معرفی کرد که ادعا می‌کردند من را با چاقو زده‌اند. در حالی که هیکل آن دو نفر به مراتب کوچک‌تر از کسانی بود که من را با چاقو زده بودند. پرونده‌ام به نوعی ماست‌مالی شد، ولی برای همه ما روشن بود که این حمله از سوی چه کسانی و با چه هدفی انجام شده بود.

امیر محمد خالقی به توسط این حکومت به قتل رسیده است و متأسفانه دستگاه قضایی رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی که به طور گسترده حقوق بشر را نقض می‌کند، روزی دو نفر از اراذل و اوباش حکومتی را به جای قاتلان اصلی معرفی خواهد کرد.

از اینستاگرام مسعود علیزاده

#امیرمحمد_خالقی #مسعود_علیزاده #کهریزک #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech