Forwarded from گفتوشنود
چگونه ادیان از سیستم پاداش مغز برای هدایت و اطاعت استفاده میکنند؟
وعدهٔ آخرت؛ معنویت یا مهندسی رفتار
انسان، مانند هر موجود زندهای، رفتار خود را بر اساس پاداشها و تنبیهها تنظیم میکند. این سازوکار در سطح زیستی و روانشناختی توسط سیستم دوپامین و شبکهٔ پاداش در مغز اداره میشود. ادیان بزرگ جهان، مستقل از زمان و جغرافیا، به شکلی شگفتآور از همین سازوکار بنیادین برای هدایت، کنترل و جهتدهی به رفتار انسان استفاده کردهاند. بهشت، جهنم، ثواب، عقاب، شفاعت، کارما، تناسخ یا هر شکل دیگری از پاداشهای جهان دیگر، در واقع زبانی معنوی برای همان مکانیسم روانشناختی تقویت رفتار هستند.
۱. سازوکار پاداش: از زیستشناسی تا ایدئولوژی
سیستم پاداش مغز بهگونهای طراحی شده است که رفتارهای همراه با لذت، احساس امنیت یا امید را تقویت میکند. این سیستم در یادگیری، عادتسازی، وابستگی و شکلگیری انگیزه نقش مرکزی دارد.
ادیان دقیقاً همین مکانیزم را فعال میکنند، اما با یک تفاوت بنیادین:
پاداش دینی، بینهایت، دائمی و غیرقابل آزمایش است.
این پاداشهای بیحد و زماننامعین، از نظر روانشناختی قدرتی بسیار بیشتر از پاداشهای زمینی دارند، زیرا:
• بزرگتر از هر تجربهٔ انسانیاند؛
• تأخیرشان قابل اندازهگیری نیست؛
• نیازمند اثبات تجربی نیستند؛
• و منبع آنها قدرتی مطلق معرفی میشود.
در نتیجه، سیستم پاداش دینی نهفقط رفتار را تقویت میکند، بلکه هویت، اخلاق و جهانبینی را هم شکل میدهد.
۲. پاداش اخروی بهعنوان ابزار کنترل رفتار
در بسیاری از جوامع، دین کارکردی فراتر از معنویت داشته است:
ابزار مدیریت رفتار جمعی.
وعدهٔ پاداش اخروی در نقش یک «تقویتکنندهٔ بزرگ» عمل کرده است:
• مردم به رفتارهایی متعهد میشوند که شاید در کوتاهمدت برایشان سودمند نیست.
• نظم اجتماعی حفظ میشود.
• الگوهای اخلاقی تثبیت میشوند.
• ساختار قدرت از مشروعیت معنوی برخوردار میشود.
این سیستم از نظر جامعهشناختی کاملاً کارآمد است، زیرا:
اگر مردم باور کنند بهترین پاداش در آیندهٔ نامعلوم است، کمتر دست به اعتراض، تغییرات آنی یا زیر سؤال بردن ساختارها میزنند.
۳. پاداش دینی و مسئلهٔ کنترل: کجا «سوءاستفاده» آغاز میشود؟
بهطور کلی، مکانیزم پاداش در ذات خود خنثی است؛
آنچه آن را به ابزار هدایت یا ابزار کنترل تبدیل میکند، نحوهٔ استفاده از آن توسط نهادهای دینی و قدرتهای وابسته است.
سه شکل اصلی کنترلگری دینی از مسیر پاداش:
۱. کنترل رفتار فردی
باوری که هر عمل ریز و درشت انسان در دفتر اعمال ثبت میشود،
عملکرد مغز را در حالت «خودنظارتی دائم» قرار میدهد.
۲. کنترل اجتماعی
پاداش اخروی بهعنوان ضامن رعایت قانون، اخلاق و نظم عمومی به کار میرود.
این امر میتواند کارکرد مثبت داشته باشد، اما زمینهٔ سوءاستفاده نیز دارد:
رفتارهای مطلوب از نظر نهاد قدرت، «ثواب» میشوند و رفتارهای نامطلوب «گناه».
۳. کنترل هویتی و فکری
پاداش تنها به اعمال محدود نمیماند؛
بلکه به باور، وفاداری، اعتقاد و حتی احساسات تعمیم مییابد.
در این مرحله، دین نه فقط رفتار بلکه طرز فکر انسان را هدایت میکند.
اینجاست که برخی منتقدان میگویند ادیان از نقاط ضعف زیستی و روانی انسان بهره میبرند—نه لزوماً برای رشد معنوی، بلکه برای تثبیت قدرت.
۴. چرا این مدل همیشه کار میکند؟
پاسخ ساده است:
زیرا بر پایهٔ سازوکارهای عمیق و تکاملیافتهٔ مغز بنا شده است.
• انسان از تنبیه میترسد.
• از پاداش خوشحال میشود.
• از مرگ هراس دارد.
• و برای آیندههای بزرگ خیالپردازی میکند.
ادیان این چهار نقطهٔ عصبی را به هم وصل کردهاند:
مرگ → جهان دیگر → بهشت → پاداش بینهایت.
این زنجیره، یکی از قدرتمندترین ساختارهای انگیزشی در تاریخ بشر است و توضیح میدهد که چرا ادیان، حتی در عصر علم و سکولاریسم، همچنان تأثیرگذارند.
۵. جمعبندی: بین هویتبخشی و کنترلگری
سیستم پاداش در ادیان دو چهره دارد:
چهرهٔ هدایتگر
• ایجاد معنا
• کاهش اضطراب مرگ
• ایجاد اخلاق جمعی
• افزایش حس مسئولیت
چهرهٔ کنترلگر
• مهار رفتار فرد
• تثبیت نهادهای قدرت
• جهتدهی به هویت و اندیشه
• استفاده از پاداش غیرقابلسنجش برای اطاعت طولانیمدت
این دو چهره در هم تنیدهاند و جدا کردن مطلق آنها دشوار است.
آنچه این سیستم را مشروع یا نامشروع میکند، دقیقاً این است که:
پاداشها برای رشد انسان بهکار میروند یا برای محدود کردن آزادی او؟
ادیان در طول تاریخ بارها هر دو چهره را نشان دادهاند.
#بهشت #جهنم #پاداش #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
وعدهٔ آخرت؛ معنویت یا مهندسی رفتار
انسان، مانند هر موجود زندهای، رفتار خود را بر اساس پاداشها و تنبیهها تنظیم میکند. این سازوکار در سطح زیستی و روانشناختی توسط سیستم دوپامین و شبکهٔ پاداش در مغز اداره میشود. ادیان بزرگ جهان، مستقل از زمان و جغرافیا، به شکلی شگفتآور از همین سازوکار بنیادین برای هدایت، کنترل و جهتدهی به رفتار انسان استفاده کردهاند. بهشت، جهنم، ثواب، عقاب، شفاعت، کارما، تناسخ یا هر شکل دیگری از پاداشهای جهان دیگر، در واقع زبانی معنوی برای همان مکانیسم روانشناختی تقویت رفتار هستند.
۱. سازوکار پاداش: از زیستشناسی تا ایدئولوژی
سیستم پاداش مغز بهگونهای طراحی شده است که رفتارهای همراه با لذت، احساس امنیت یا امید را تقویت میکند. این سیستم در یادگیری، عادتسازی، وابستگی و شکلگیری انگیزه نقش مرکزی دارد.
ادیان دقیقاً همین مکانیزم را فعال میکنند، اما با یک تفاوت بنیادین:
پاداش دینی، بینهایت، دائمی و غیرقابل آزمایش است.
این پاداشهای بیحد و زماننامعین، از نظر روانشناختی قدرتی بسیار بیشتر از پاداشهای زمینی دارند، زیرا:
• بزرگتر از هر تجربهٔ انسانیاند؛
• تأخیرشان قابل اندازهگیری نیست؛
• نیازمند اثبات تجربی نیستند؛
• و منبع آنها قدرتی مطلق معرفی میشود.
در نتیجه، سیستم پاداش دینی نهفقط رفتار را تقویت میکند، بلکه هویت، اخلاق و جهانبینی را هم شکل میدهد.
۲. پاداش اخروی بهعنوان ابزار کنترل رفتار
در بسیاری از جوامع، دین کارکردی فراتر از معنویت داشته است:
ابزار مدیریت رفتار جمعی.
وعدهٔ پاداش اخروی در نقش یک «تقویتکنندهٔ بزرگ» عمل کرده است:
• مردم به رفتارهایی متعهد میشوند که شاید در کوتاهمدت برایشان سودمند نیست.
• نظم اجتماعی حفظ میشود.
• الگوهای اخلاقی تثبیت میشوند.
• ساختار قدرت از مشروعیت معنوی برخوردار میشود.
این سیستم از نظر جامعهشناختی کاملاً کارآمد است، زیرا:
اگر مردم باور کنند بهترین پاداش در آیندهٔ نامعلوم است، کمتر دست به اعتراض، تغییرات آنی یا زیر سؤال بردن ساختارها میزنند.
۳. پاداش دینی و مسئلهٔ کنترل: کجا «سوءاستفاده» آغاز میشود؟
بهطور کلی، مکانیزم پاداش در ذات خود خنثی است؛
آنچه آن را به ابزار هدایت یا ابزار کنترل تبدیل میکند، نحوهٔ استفاده از آن توسط نهادهای دینی و قدرتهای وابسته است.
سه شکل اصلی کنترلگری دینی از مسیر پاداش:
۱. کنترل رفتار فردی
باوری که هر عمل ریز و درشت انسان در دفتر اعمال ثبت میشود،
عملکرد مغز را در حالت «خودنظارتی دائم» قرار میدهد.
۲. کنترل اجتماعی
پاداش اخروی بهعنوان ضامن رعایت قانون، اخلاق و نظم عمومی به کار میرود.
این امر میتواند کارکرد مثبت داشته باشد، اما زمینهٔ سوءاستفاده نیز دارد:
رفتارهای مطلوب از نظر نهاد قدرت، «ثواب» میشوند و رفتارهای نامطلوب «گناه».
۳. کنترل هویتی و فکری
پاداش تنها به اعمال محدود نمیماند؛
بلکه به باور، وفاداری، اعتقاد و حتی احساسات تعمیم مییابد.
در این مرحله، دین نه فقط رفتار بلکه طرز فکر انسان را هدایت میکند.
اینجاست که برخی منتقدان میگویند ادیان از نقاط ضعف زیستی و روانی انسان بهره میبرند—نه لزوماً برای رشد معنوی، بلکه برای تثبیت قدرت.
۴. چرا این مدل همیشه کار میکند؟
پاسخ ساده است:
زیرا بر پایهٔ سازوکارهای عمیق و تکاملیافتهٔ مغز بنا شده است.
• انسان از تنبیه میترسد.
• از پاداش خوشحال میشود.
• از مرگ هراس دارد.
• و برای آیندههای بزرگ خیالپردازی میکند.
ادیان این چهار نقطهٔ عصبی را به هم وصل کردهاند:
مرگ → جهان دیگر → بهشت → پاداش بینهایت.
این زنجیره، یکی از قدرتمندترین ساختارهای انگیزشی در تاریخ بشر است و توضیح میدهد که چرا ادیان، حتی در عصر علم و سکولاریسم، همچنان تأثیرگذارند.
۵. جمعبندی: بین هویتبخشی و کنترلگری
سیستم پاداش در ادیان دو چهره دارد:
چهرهٔ هدایتگر
• ایجاد معنا
• کاهش اضطراب مرگ
• ایجاد اخلاق جمعی
• افزایش حس مسئولیت
چهرهٔ کنترلگر
• مهار رفتار فرد
• تثبیت نهادهای قدرت
• جهتدهی به هویت و اندیشه
• استفاده از پاداش غیرقابلسنجش برای اطاعت طولانیمدت
این دو چهره در هم تنیدهاند و جدا کردن مطلق آنها دشوار است.
آنچه این سیستم را مشروع یا نامشروع میکند، دقیقاً این است که:
پاداشها برای رشد انسان بهکار میروند یا برای محدود کردن آزادی او؟
ادیان در طول تاریخ بارها هر دو چهره را نشان دادهاند.
#بهشت #جهنم #پاداش #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤12👍7👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندان برایش اوج آزادگی بود ...
زندهیاد خسرو علیکردی، سال گذشته در زندان وکیلآباد مشهد محبوس بود، کنار موکلانش، کنار محمدجواد وفایی ثانی که در معرض خطر اعدام است.
وکیل خسرو علیکردی از زندان وکیلآباد مشهد، پیام داده بود که:
ما زندان را عین آزادگی میدانیم
او گفته بود:
«مارتین لوترکینگ میگوید که ما زندانروهای کهنهکاریم و برای ما سلولهای زندان سیاهچالههای شهر نیستند که بهشتهای آزادی و احترام انسانیاند.
برای ما زندان عین آزادی است و ما زندان را اوج آزادگی میدانیم.»
آقای علیکردی در بخشهایی دیگر از این تماس (که در این ویدیو نیامده و نزد ما محفوظ است) گفته بود که در روزهای اول بازداشت تحت تدابیر شدید امنیتی نگهداری شد، اجازه ندادند که به هواخوری برود مبادا که با دکتر کمال جعفرییزدی رو در رو شود. او این رفتار را نشانه ضعف حاکمیت میدانست.
او همچنین اعلام کرده بود که بازداشت او گرچه با دستور قاضی بوده، ولی در واقع با دستور بازجویی نهاد امنیتی انجام شده است و حالا شواهد و قراین اینگونه نشان میدهد که دستگاه امنیتی او را به قتل رسانده است.
آقای علیکردی گفته بود: اینها (حاکمان) باید برای خودشان متاسف باشند که تنها پشت چهار دیواری که هستند امنیت دارند و جرات ندارند در خیابان بیایند و بگویند ما همان کس هستیم که به فاطمه سپهری حکم دادیم.
او تاکید میکرد که در چارچوب همین قوانین موجود آییننامه کیفری، از موکلین خود حمایت کرده است. آقای علیکردی گفته بود که ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با این حکومت سخن میگوییم.
آقای علیکردی گفته بود که حکومت میخواهد جامعه را از انسانهای شرافتمند تهی کند.
یکی از این افراد شرافتمند خود خسرو علیکردی بود که حالا به قتل رسیده است.
#خسرو_علیکردی #قتل_حکومتی #مشهد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندهیاد خسرو علیکردی، سال گذشته در زندان وکیلآباد مشهد محبوس بود، کنار موکلانش، کنار محمدجواد وفایی ثانی که در معرض خطر اعدام است.
وکیل خسرو علیکردی از زندان وکیلآباد مشهد، پیام داده بود که:
ما زندان را عین آزادگی میدانیم
او گفته بود:
«مارتین لوترکینگ میگوید که ما زندانروهای کهنهکاریم و برای ما سلولهای زندان سیاهچالههای شهر نیستند که بهشتهای آزادی و احترام انسانیاند.
برای ما زندان عین آزادی است و ما زندان را اوج آزادگی میدانیم.»
آقای علیکردی در بخشهایی دیگر از این تماس (که در این ویدیو نیامده و نزد ما محفوظ است) گفته بود که در روزهای اول بازداشت تحت تدابیر شدید امنیتی نگهداری شد، اجازه ندادند که به هواخوری برود مبادا که با دکتر کمال جعفرییزدی رو در رو شود. او این رفتار را نشانه ضعف حاکمیت میدانست.
او همچنین اعلام کرده بود که بازداشت او گرچه با دستور قاضی بوده، ولی در واقع با دستور بازجویی نهاد امنیتی انجام شده است و حالا شواهد و قراین اینگونه نشان میدهد که دستگاه امنیتی او را به قتل رسانده است.
آقای علیکردی گفته بود: اینها (حاکمان) باید برای خودشان متاسف باشند که تنها پشت چهار دیواری که هستند امنیت دارند و جرات ندارند در خیابان بیایند و بگویند ما همان کس هستیم که به فاطمه سپهری حکم دادیم.
او تاکید میکرد که در چارچوب همین قوانین موجود آییننامه کیفری، از موکلین خود حمایت کرده است. آقای علیکردی گفته بود که ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با این حکومت سخن میگوییم.
آقای علیکردی گفته بود که حکومت میخواهد جامعه را از انسانهای شرافتمند تهی کند.
یکی از این افراد شرافتمند خود خسرو علیکردی بود که حالا به قتل رسیده است.
#خسرو_علیکردی #قتل_حکومتی #مشهد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔33❤10🕊6💯1
خطر اعدام محمدجواد وفایی ثانی، زندانی سیاسی، با انتقال او به انفرادی
به گزارش دادبان، روز شنبه ۱۵ آذرماه ۱۴۰۴، سيد محمدجواد وفايي ثاني، زنداني سياسي محكوم به اعدام، بنا بر دلايل نامعلومي از سوي مسئولان زندان به يكي از سلولهاي انفرادي زندان وكيلآباد مشهد منتقل شده است. اين انتقال با توجه به حكم اعدام او، موجب افزايش نگراني خانواده و نزديكانش شده است. رسانههای حقوق بشری گزارش دادند: سيد محمدجواد وفايي ثاني به يكي از سلولهاي انفرادي زندان وكيلآباد منتقل شد. بابک پاکنیا، وکیل دادگستری، نیز ساعاتی پیش درباره موکل خود نوشت: «مجددا و بنا بر جهات مختلف،به وکالت از سوی #محمد_جواد_وفایی_ثانی تقاضای اعاده دادرسی تقدیم دیوان عالی شدو این موضوع مستلزم توقف اجرای حکم است؛روند فراقانونی طی شده در این پرونده را به حضور مقامات قوه قضاییه و دفتر ریاست قوه تشریح کردیم؛اگر توجهی نشود،مجبور به انتشار مکاتبات هستیم.»
این گزارش میافزاید: حكم اعدام اين زنداني سياسي پيشتر دو بار در ديوان عالي كشور نقض شده بود، اما نهايتاً در ماههاي اخير توسط شعبه نهم ديوان عالي كشور تأييد شد. در اواخر شهريور ۱۴۰۳ نيز شعبه سوم دادگاه انقلاب مشهد او را براي سومين بار با اتهام «افساد فيالارض» به اعدام محكوم كرد. سيد محمدجواد وفايي ثاني، مربي بوكس ۲۸ ساله، اسفند ۱۳۹۸ در مشهد بازداشت و به زندان وكيلآباد منتقل شد. او ابتدا با اتهام «افساد فيالارض از طريق تخريب عمدي» به اعدام محكوم شده بود. اين حكم در ديوان عالي كشور نقض شد و پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه همعرض ارجاع گرديد. در محاكمه دوم نيز بار ديگر حكم اعدام صادر شد، اما ديوان عالي كشور در خرداد ۱۴۰۳ اين حكم را دوباره نقض كرد و پرونده را مجدداً براي رسيدگي تازه به شعبه همعرض فرستاد.
عکس: زندهیاد وکیل خسرو علیکردی در کنار محمدجواد وفایی ثانی در زندان وکیلآباد مشهد
#محمدجواد_وفایی_ثانی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش دادبان، روز شنبه ۱۵ آذرماه ۱۴۰۴، سيد محمدجواد وفايي ثاني، زنداني سياسي محكوم به اعدام، بنا بر دلايل نامعلومي از سوي مسئولان زندان به يكي از سلولهاي انفرادي زندان وكيلآباد مشهد منتقل شده است. اين انتقال با توجه به حكم اعدام او، موجب افزايش نگراني خانواده و نزديكانش شده است. رسانههای حقوق بشری گزارش دادند: سيد محمدجواد وفايي ثاني به يكي از سلولهاي انفرادي زندان وكيلآباد منتقل شد. بابک پاکنیا، وکیل دادگستری، نیز ساعاتی پیش درباره موکل خود نوشت: «مجددا و بنا بر جهات مختلف،به وکالت از سوی #محمد_جواد_وفایی_ثانی تقاضای اعاده دادرسی تقدیم دیوان عالی شدو این موضوع مستلزم توقف اجرای حکم است؛روند فراقانونی طی شده در این پرونده را به حضور مقامات قوه قضاییه و دفتر ریاست قوه تشریح کردیم؛اگر توجهی نشود،مجبور به انتشار مکاتبات هستیم.»
این گزارش میافزاید: حكم اعدام اين زنداني سياسي پيشتر دو بار در ديوان عالي كشور نقض شده بود، اما نهايتاً در ماههاي اخير توسط شعبه نهم ديوان عالي كشور تأييد شد. در اواخر شهريور ۱۴۰۳ نيز شعبه سوم دادگاه انقلاب مشهد او را براي سومين بار با اتهام «افساد فيالارض» به اعدام محكوم كرد. سيد محمدجواد وفايي ثاني، مربي بوكس ۲۸ ساله، اسفند ۱۳۹۸ در مشهد بازداشت و به زندان وكيلآباد منتقل شد. او ابتدا با اتهام «افساد فيالارض از طريق تخريب عمدي» به اعدام محكوم شده بود. اين حكم در ديوان عالي كشور نقض شد و پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه همعرض ارجاع گرديد. در محاكمه دوم نيز بار ديگر حكم اعدام صادر شد، اما ديوان عالي كشور در خرداد ۱۴۰۳ اين حكم را دوباره نقض كرد و پرونده را مجدداً براي رسيدگي تازه به شعبه همعرض فرستاد.
عکس: زندهیاد وکیل خسرو علیکردی در کنار محمدجواد وفایی ثانی در زندان وکیلآباد مشهد
#محمدجواد_وفایی_ثانی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔29🕊6👎3❤2
جلسه ۲: از خاموشی تا خودبیانی – سفر خداناباوران بهسوی خودنمایندگی
Tavaana2010
🔹️خداناباوری و انسانگرایی در عمل
🔹️جلسه دوم
🎧فایل صوتی
از خاموشی تا خودبیانی
سفر خداناباوران بهسوی خودنمایندگی
در این جلسه از دوره، بهدنبال ترسیم مسیری عملی برای «خودنمایندگی» هستیم — یعنی اینکه چگونه بتوانیم خود را معرفی کنیم، باورمان را توضیح دهیم، از خود دفاع کنیم و همزمان ارتباط انسانی و سالم با دیگران برقرار سازیم. این مسیر نه از طریق پنهان شدن، نه از طریق جنگیدن، بلکه از طریق حضور آگاهانه، خردمندانه و محترمانه هموار میشود.
مشاهده درسگفتار در دیگر پلتفرمها
یوتیوب
سایت
کست باکس
ساندکلاد
@Nonbelievers_iran
🔹️جلسه دوم
🎧فایل صوتی
از خاموشی تا خودبیانی
سفر خداناباوران بهسوی خودنمایندگی
در این جلسه از دوره، بهدنبال ترسیم مسیری عملی برای «خودنمایندگی» هستیم — یعنی اینکه چگونه بتوانیم خود را معرفی کنیم، باورمان را توضیح دهیم، از خود دفاع کنیم و همزمان ارتباط انسانی و سالم با دیگران برقرار سازیم. این مسیر نه از طریق پنهان شدن، نه از طریق جنگیدن، بلکه از طریق حضور آگاهانه، خردمندانه و محترمانه هموار میشود.
مشاهده درسگفتار در دیگر پلتفرمها
یوتیوب
سایت
کست باکس
ساندکلاد
@Nonbelievers_iran
❤7
Forwarded from خداناباوری و انسان گرایی در عمل
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹️خداناباوری و انسانگرایی در عمل
🎥جلسه دوم
از خاموشی تا خودبیانی
سفر خداناباوران بهسوی خودنمایندگی
در این جلسه از دوره، بهدنبال ترسیم مسیری عملی برای «خودنمایندگی» هستیم — یعنی اینکه چگونه بتوانیم خود را معرفی کنیم، باورمان را توضیح دهیم، از خود دفاع کنیم و همزمان ارتباط انسانی و سالم با دیگران برقرار سازیم. این مسیر نه از طریق پنهان شدن، نه از طریق جنگیدن، بلکه از طریق حضور آگاهانه، خردمندانه و محترمانه هموار میشود.
مشاهده درسگفتار در دیگر پلتفرمها
یوتیوب
سایت
کست باکس
ساندکلاد
@Nonbelievers_iran
🎥جلسه دوم
از خاموشی تا خودبیانی
سفر خداناباوران بهسوی خودنمایندگی
در این جلسه از دوره، بهدنبال ترسیم مسیری عملی برای «خودنمایندگی» هستیم — یعنی اینکه چگونه بتوانیم خود را معرفی کنیم، باورمان را توضیح دهیم، از خود دفاع کنیم و همزمان ارتباط انسانی و سالم با دیگران برقرار سازیم. این مسیر نه از طریق پنهان شدن، نه از طریق جنگیدن، بلکه از طریق حضور آگاهانه، خردمندانه و محترمانه هموار میشود.
مشاهده درسگفتار در دیگر پلتفرمها
یوتیوب
سایت
کست باکس
ساندکلاد
@Nonbelievers_iran
❤10
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
توئیتهای خسرو علیکردی، وکیل حقوق بشر دوباره در کانون توجه کاربران
خسرو علیکردی، وکیل حقوق بشری، ساکن مشهد و عضو کانون وکلای دادگستری خراسان، شب گذشته جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴ در اثر ایست قلبی درگذشت.
علیکردی از وکلای باسابقه و شناخته شده حقوق بشری در مشهد بود و وکالت شمار زیادی از بازداشتشدگان و معترضان اعتراضات ۱۴۰۱ و خانوادههای دادخواه از جمله خانواده ابوالفضل آدرینه زاده و فاطمه سپهری را بر عهده داشت.
این روزها نظرات و توئیت های حمایتی خسرو علیکردی دوباره مورد توجه کاربران در رسانه های اجتماعی قرار گرفته است.
زنده یاد خسرو دهکردی در حمایت از حمید قرهحسنلو و همسرش و خطاب به خانواده روح الله عجمیان نوشته بود:
💰 tavaanatech
خسرو علیکردی، وکیل حقوق بشری، ساکن مشهد و عضو کانون وکلای دادگستری خراسان، شب گذشته جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴ در اثر ایست قلبی درگذشت.
علیکردی از وکلای باسابقه و شناخته شده حقوق بشری در مشهد بود و وکالت شمار زیادی از بازداشتشدگان و معترضان اعتراضات ۱۴۰۱ و خانوادههای دادخواه از جمله خانواده ابوالفضل آدرینه زاده و فاطمه سپهری را بر عهده داشت.
این روزها نظرات و توئیت های حمایتی خسرو علیکردی دوباره مورد توجه کاربران در رسانه های اجتماعی قرار گرفته است.
زنده یاد خسرو دهکردی در حمایت از حمید قرهحسنلو و همسرش و خطاب به خانواده روح الله عجمیان نوشته بود:
«اینجانب خسرو علیکُردی بعنوان فرزند و برادرزاده شهیدان سرافراز مدافع وطن؛شهباز علیکُردی و ذبیح الله علیکُردی،خانواده روح الله عجمیان را خانواده شهید نمیدانم…
شهیدان برای میهن و امنیت مردمان سرزمین مان در مقابل دشمن ایستادند
ولی روح الله عجمیان در مقابل مردم وطن ایستاد»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤44👍1💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
والدین احسان فریدی، دانشجوی زندانی محکوم به اعدام، به مناسبت شانزدهم آذر ماه، روز دانشجو، در ویدیویی کوتاه میگویند:
«جوانان و دانشجویان، امیدهای آینده ما هستند. امیدهایمان را از دست ندهیم. امیدهایمان را از ما نگیرید.»
آنها همچنین ضمن یادآوری پیشینه روز دانشجو، نوشتند که امروز
دانشجویان «در برابر اربابان رانت و مافیای اختلاس و ناترازی.» قربانی میشوند.
«چون برای فراری دادن دزد باید رد گم کرد و هیاهو کرد و دیگری را متهم و تنبیه کرد تا بتوان از آب گلآلود ماهی گرفت، آب هرچه گل آلودتر بهتر. مسلم است که دانشجویان در بوجود آمدن این مشکلات هیچ نقشی نداشتهاند، بلکه برعکس همیشه اعتراضشان برای اصلاح بوده و تاوان دادهاند، چون تنها سرمایه دانشجو امید به آینده روشن است و ساختن آن با دستان پرتوان خویش
جوانان، امیدفردایند، امیدهایمان را از دست ندهیم.»
#نه_به_عدام #احسان_فریدی #روز_دانشجو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«جوانان و دانشجویان، امیدهای آینده ما هستند. امیدهایمان را از دست ندهیم. امیدهایمان را از ما نگیرید.»
آنها همچنین ضمن یادآوری پیشینه روز دانشجو، نوشتند که امروز
دانشجویان «در برابر اربابان رانت و مافیای اختلاس و ناترازی.» قربانی میشوند.
«چون برای فراری دادن دزد باید رد گم کرد و هیاهو کرد و دیگری را متهم و تنبیه کرد تا بتوان از آب گلآلود ماهی گرفت، آب هرچه گل آلودتر بهتر. مسلم است که دانشجویان در بوجود آمدن این مشکلات هیچ نقشی نداشتهاند، بلکه برعکس همیشه اعتراضشان برای اصلاح بوده و تاوان دادهاند، چون تنها سرمایه دانشجو امید به آینده روشن است و ساختن آن با دستان پرتوان خویش
جوانان، امیدفردایند، امیدهایمان را از دست ندهیم.»
#نه_به_عدام #احسان_فریدی #روز_دانشجو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤19🕊9💔1
عباس حقگو، زندانی سیاسی سابق، بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل شد
جمشید عزیزی، زندانی سیاسی که در مرخصی به سر میبرد، در کانال تلگرام خود نوشت:
«از داخل زندان لاکان با من تماس گرفتند و اعلام کردند که دوست خوبم آقای عباس حقگو را امروز به بهانهای به دادگاه فراخواندهاند، دستگیر و به زندان لاکان، بند میثاق، منتقل کردهاند.
وقتی اتهامات را جویا شدم، دو اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی را به ایشان وارد کردهاند.
عباس حقگو، اهل و ساکن رشت، زندانی سیاسی سابق، متأهل، کارگر و مردی مهربان است.
به دستگیری مجدد عباس حقگو اعتراض دارم و خواهان آزادی فوری او هستم، همسر و پسرش بهشدت نگران هستند.»
عباس حقگوی تکرمی ۵۷ ساله اهل شهرستان شفت در استان گیلان است.
او از جمله افراد خوشنام و از فعالین سیاسی و اجتماعی دغدغهمند شهرستان شفت و از کوهنوردان قدیمی استان گیلان و عضو فعال گروه کوهنوردی چکاد رشت است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #عباس_حقگو #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمشید عزیزی، زندانی سیاسی که در مرخصی به سر میبرد، در کانال تلگرام خود نوشت:
«از داخل زندان لاکان با من تماس گرفتند و اعلام کردند که دوست خوبم آقای عباس حقگو را امروز به بهانهای به دادگاه فراخواندهاند، دستگیر و به زندان لاکان، بند میثاق، منتقل کردهاند.
وقتی اتهامات را جویا شدم، دو اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی را به ایشان وارد کردهاند.
عباس حقگو، اهل و ساکن رشت، زندانی سیاسی سابق، متأهل، کارگر و مردی مهربان است.
به دستگیری مجدد عباس حقگو اعتراض دارم و خواهان آزادی فوری او هستم، همسر و پسرش بهشدت نگران هستند.»
عباس حقگوی تکرمی ۵۷ ساله اهل شهرستان شفت در استان گیلان است.
او از جمله افراد خوشنام و از فعالین سیاسی و اجتماعی دغدغهمند شهرستان شفت و از کوهنوردان قدیمی استان گیلان و عضو فعال گروه کوهنوردی چکاد رشت است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #عباس_حقگو #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔18❤4🕊4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آقای خسرو علیکردی، وکیل شناختهشده دادگستری و مدافع حقوق بشر، شامگاه جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴ (۵ دسامبر ۲۰۲۵) در دفتر کار خود جانش را از دست داد. بر اساس اطلاعات بهدستآمده از نزدیکان و منابع موثق، مرگ ایشان با ابهامات جدی همراه است و بسیاری از فعالان حقوقی و مدنی آن را مشکوک ارزیابی میکنند.
پیکر وکیل دکتر خسرو علیکردی در اتاق ملاقات دفترش در حالی که از دهان و بینیاش خون جاری شده بود، پیدا شد. به سرش ضربه سختی وارد شده و سرش شکسته شده بود.
دو نفر لباس شخصی دیروز آخر وقت به ملاقاتش رفته بودند...
دیشب هم که دوستانش با او تماس گرفته بودند، گفته بود که مهمان دارد.
وکیل علیکردی در ملاقات با موکلان و فعالان مدنی خراسان، اخیرا از احتمال شروع روند حذف فیزیکی توسط وزارت اطلاعات سخن گفته بود.
پس از جانباختن وکیل علیکردی، دوربینهای محل کارش توسط وزارت اطلاعات جمعآوری شده است. کامپیوتر و لوازم شخصی ایشان را هم بردند!
گفته میشود گوشی برادرش جواد را هم گرفتهاند. کسانی که به خانه آقای علیکردی رفتهاند میگویند جواد علیکردی زیر لب زمزمه میکند که برادرم را کشتند، خسرو را کشتند....
آخرین تماس آقای علیکردی با دوستانش حدود ساعت ۱۹ روز جمعه بوده است. ایشان اعلام کرده بودند که نیم ساعت پس از آن، قرار ملاقات با دو موکل در دفتر خود دارند. پس از آن، هیچ تماسی با ایشان برقرار نشد. تلاش دوستان برای تماس مجدد حدود ساعت ۲۱ بینتیجه ماند و تلفن ایشان پاسخگو نبود.
دفتر کار آقای علیکردی در ساختمانی واقع شده که طبقات بالای آن محل سکونت شخصی ایشان و برادرشان، آقای جواد علیکردی، است. خانواده با توجه به عادت ایشان به کار تا ساعات پایانی شب، ابتدا نگرانی نکردند و تصور میکردند در حال بررسی پروندهها هستند.
صبح روز پس از آن، سرایدار ساختمان متوجه روشن بودن چراغهای دفتر شد. هنگام ورود، پیکر بیجان آقای علیکردی را روی زمین یافتند؛ در حالی که از دهان و بینی ایشان خون جاری بود و نشانههایی از وارد آمدن ضربه شدید به سر مشاهده میشد.
قاضی کشیک قتل نیز بلافاصله در صحنه حضور یافت که این امر خود نشاندهنده ارزیابی اولیه مقامات از مشکوک بودن ماجرا است. با این حال، تا کنون هیچ توضیح رسمی به خانواده ارائه نشده و بررسیها ادامه دارد.
وزارت اطلاعات با برخی دوستان نزدیک آقای علیکردی، که از فعالان سیاسی هستند، تماس گرفته و تأکید کردهاند که از اطلاعرسانی عمومی در خصوص مشکوک بودن مرگ خودداری کنند.
شایان ذکر است که برادر بزرگتر ایشان، آقای جواد علیکردی (که ایشان نیز وکیل دادگستری هستند)، در حال حاضر با پابند الکترونیکی در حصر خانگی به سر میبرند و امکان خروج از محدوده یک کیلومتری محل سکونت را ندارند. خود آقای خسرو علیکردی نیز پیشتر محکومیت حبس، ممنوعیت خروج از کشور و تعلیق طولانیمدت پروانه وکالت را تجربه کرده بودند. در هفتههای اخیر، ایشان به نزدیکان خود از تماسهای مشکوک، تهدیدها، احضارهای مکرر و فشار برای توقف فعالیتهای حقوق بشری خبر داده بودند.
وکیل علیکردی اخیرا از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب بهدلیل پیوستن به کارزار اعتراضی «سهشنبههای نه به اعدام» به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس، دو سال محرومیت از وکالت و دو سال «تبعید به شهرستان خاش» محکوم شده بود.
نیروهای وزارت اطلاعات در تهران هم با برخی وکلا تماس گرفتند و گفتند «کار ما نبود!» و این یعنی کار خودشان بوده!
ویدیو : سخنان خسرو علیکردی، بر سر مزار جاویدنام ابوالفضل آدینهزاده
#خسرو_علیکردی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیکر وکیل دکتر خسرو علیکردی در اتاق ملاقات دفترش در حالی که از دهان و بینیاش خون جاری شده بود، پیدا شد. به سرش ضربه سختی وارد شده و سرش شکسته شده بود.
دو نفر لباس شخصی دیروز آخر وقت به ملاقاتش رفته بودند...
دیشب هم که دوستانش با او تماس گرفته بودند، گفته بود که مهمان دارد.
وکیل علیکردی در ملاقات با موکلان و فعالان مدنی خراسان، اخیرا از احتمال شروع روند حذف فیزیکی توسط وزارت اطلاعات سخن گفته بود.
پس از جانباختن وکیل علیکردی، دوربینهای محل کارش توسط وزارت اطلاعات جمعآوری شده است. کامپیوتر و لوازم شخصی ایشان را هم بردند!
گفته میشود گوشی برادرش جواد را هم گرفتهاند. کسانی که به خانه آقای علیکردی رفتهاند میگویند جواد علیکردی زیر لب زمزمه میکند که برادرم را کشتند، خسرو را کشتند....
آخرین تماس آقای علیکردی با دوستانش حدود ساعت ۱۹ روز جمعه بوده است. ایشان اعلام کرده بودند که نیم ساعت پس از آن، قرار ملاقات با دو موکل در دفتر خود دارند. پس از آن، هیچ تماسی با ایشان برقرار نشد. تلاش دوستان برای تماس مجدد حدود ساعت ۲۱ بینتیجه ماند و تلفن ایشان پاسخگو نبود.
دفتر کار آقای علیکردی در ساختمانی واقع شده که طبقات بالای آن محل سکونت شخصی ایشان و برادرشان، آقای جواد علیکردی، است. خانواده با توجه به عادت ایشان به کار تا ساعات پایانی شب، ابتدا نگرانی نکردند و تصور میکردند در حال بررسی پروندهها هستند.
صبح روز پس از آن، سرایدار ساختمان متوجه روشن بودن چراغهای دفتر شد. هنگام ورود، پیکر بیجان آقای علیکردی را روی زمین یافتند؛ در حالی که از دهان و بینی ایشان خون جاری بود و نشانههایی از وارد آمدن ضربه شدید به سر مشاهده میشد.
قاضی کشیک قتل نیز بلافاصله در صحنه حضور یافت که این امر خود نشاندهنده ارزیابی اولیه مقامات از مشکوک بودن ماجرا است. با این حال، تا کنون هیچ توضیح رسمی به خانواده ارائه نشده و بررسیها ادامه دارد.
وزارت اطلاعات با برخی دوستان نزدیک آقای علیکردی، که از فعالان سیاسی هستند، تماس گرفته و تأکید کردهاند که از اطلاعرسانی عمومی در خصوص مشکوک بودن مرگ خودداری کنند.
شایان ذکر است که برادر بزرگتر ایشان، آقای جواد علیکردی (که ایشان نیز وکیل دادگستری هستند)، در حال حاضر با پابند الکترونیکی در حصر خانگی به سر میبرند و امکان خروج از محدوده یک کیلومتری محل سکونت را ندارند. خود آقای خسرو علیکردی نیز پیشتر محکومیت حبس، ممنوعیت خروج از کشور و تعلیق طولانیمدت پروانه وکالت را تجربه کرده بودند. در هفتههای اخیر، ایشان به نزدیکان خود از تماسهای مشکوک، تهدیدها، احضارهای مکرر و فشار برای توقف فعالیتهای حقوق بشری خبر داده بودند.
وکیل علیکردی اخیرا از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب بهدلیل پیوستن به کارزار اعتراضی «سهشنبههای نه به اعدام» به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس، دو سال محرومیت از وکالت و دو سال «تبعید به شهرستان خاش» محکوم شده بود.
نیروهای وزارت اطلاعات در تهران هم با برخی وکلا تماس گرفتند و گفتند «کار ما نبود!» و این یعنی کار خودشان بوده!
ویدیو : سخنان خسرو علیکردی، بر سر مزار جاویدنام ابوالفضل آدینهزاده
#خسرو_علیکردی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔51🕊11❤6💯2
در سوگ خسرو علیکردی آن که صدایش سپرِ ستمدیدگان بود
✍️کوکب بداغی پگاه، ایذه
ایستاده بود
و میدانست حقیقت همواره از شجاعت زاده میشود
قلمش
تیغی بود که بر پوستهی سکوت زخمِ عدالت میکَند
و امروز...
این صدایِ استوار
خاموش شد
خاموشیِ او،
بلندترین فریادی است
که بر تنِ زمانه میپیچد
خسرو علیکردی رفت
با رفتنش
وجدانِ بیدار وکالت
و قلمروِ امن آزادی
تکیهگاهش را از دست داد
او رفت
اما
بذرِ آزادی که در جان خاک کاشت
اکنون زیر خاکِ سکوت جوانه میزند
و جوانهها خواهند شکفت
روانش شاد و راهش پررهرو
کوکب بداغی پگاه _ایذه
#خسرو_علیکردی #قتل_حکومتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در سوگ خسرو علیکردی آن که صدایش سپرِ ستمدیدگان بود
✍️کوکب بداغی پگاه، ایذه
ایستاده بود
و میدانست حقیقت همواره از شجاعت زاده میشود
قلمش
تیغی بود که بر پوستهی سکوت زخمِ عدالت میکَند
و امروز...
این صدایِ استوار
خاموش شد
خاموشیِ او،
بلندترین فریادی است
که بر تنِ زمانه میپیچد
خسرو علیکردی رفت
با رفتنش
وجدانِ بیدار وکالت
و قلمروِ امن آزادی
تکیهگاهش را از دست داد
او رفت
اما
بذرِ آزادی که در جان خاک کاشت
اکنون زیر خاکِ سکوت جوانه میزند
و جوانهها خواهند شکفت
روانش شاد و راهش پررهرو
کوکب بداغی پگاه _ایذه
#خسرو_علیکردی #قتل_حکومتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔40❤6👍1
Forwarded from گفتوشنود
.
🔸یکصد نفر از سینماگران و فیلمسازان ایرانی با انتشار بیانیهای، حکم تازه صادرشده برای جعفر پناهی، کارگردان سرشناس و برنده نخل طلای کن، را «نقض آزادی بیان» نامیدند و محکوم کردند. شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران این فیلمساز ۶۵ ساله را به صورت غیابی به یک سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرده است.
🔸در بیانیه این سینماگران آمده است که اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» خود «متناقض با اصول آزادی بیان» است و به معنای «بستن هرگونه دریچه نقد» در ساختار حکومتی است. امضاکنندگان این بیانیه طیف گستردهای از بازیگران، کارگردانان، فیلمبرداران و دیگر فعالان سینما را شامل میشود؛ از جمله رخشان بنیاعتماد، محمد رسولاف، سعید روستایی، پوران درخشنده، هنگامه قاضیانی، پانتهآ پناهیها، مهناز افشار، بهتاش صناعیها، علی مصفا و دهها سینماگر دیگر.
🔸جعفر پناهی تابستان ۱۴۰۱ بازداشت و نزدیک به هفت ماه در زندان اوین زندانی بود و پس از اعتصاب غذای خشک، با وثیقه بهطور موقت آزاد شد. او امسال با فیلم «یک تصادف ساده» برندۀ نخل طلای جشنواره کن شد.
#آزادی_بیان #آزادی_اندیشه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔸یکصد نفر از سینماگران و فیلمسازان ایرانی با انتشار بیانیهای، حکم تازه صادرشده برای جعفر پناهی، کارگردان سرشناس و برنده نخل طلای کن، را «نقض آزادی بیان» نامیدند و محکوم کردند. شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران این فیلمساز ۶۵ ساله را به صورت غیابی به یک سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرده است.
🔸در بیانیه این سینماگران آمده است که اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» خود «متناقض با اصول آزادی بیان» است و به معنای «بستن هرگونه دریچه نقد» در ساختار حکومتی است. امضاکنندگان این بیانیه طیف گستردهای از بازیگران، کارگردانان، فیلمبرداران و دیگر فعالان سینما را شامل میشود؛ از جمله رخشان بنیاعتماد، محمد رسولاف، سعید روستایی، پوران درخشنده، هنگامه قاضیانی، پانتهآ پناهیها، مهناز افشار، بهتاش صناعیها، علی مصفا و دهها سینماگر دیگر.
🔸جعفر پناهی تابستان ۱۴۰۱ بازداشت و نزدیک به هفت ماه در زندان اوین زندانی بود و پس از اعتصاب غذای خشک، با وثیقه بهطور موقت آزاد شد. او امسال با فیلم «یک تصادف ساده» برندۀ نخل طلای جشنواره کن شد.
#آزادی_بیان #آزادی_اندیشه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊24👎3❤2
اولین قربانی ترورهای جمهوری اسلامی (ج.ا.) در خارج از کشور، شهریار شفیق، فرزند مشترک اشرف پهلوی و احمد شفیق، بود.
شهریار شفیق افسر نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران، بود.
او در ساعت یک بعدازظهر روز جمعه، شانزدهم آذر ۱۳۵۸ (۷ دسامبر ۱۹۷۹)، در پاریس، هنگام ترک خانه خواهرش، با شلیک دو گلوله به قتل رسید.
سالها بعد، شیخ صادق خلخالی، حاکم شرع منتخب آیتالله خمینی، در خاطراتش در روزنامه «اسلام» نوشت که شفیق به حکم دادگاه انقلاب اسلامی و به اتهام «فساد فیالارض» شناخته شده و محکوم به اعدام بوده است.
حجتالاسلام سید صادق خلخالی در رابطه با راه و روش «مبارزه مسلمانان انقلابی با دگراندیشان» چنین میگوید:
«… برای خیلی از همکارانم سؤال بود که چگونه میشود اینها (مجاهدین) را سر جایشان نشاند. یک روز عصر از پیش امام بازمیگشتم… آمدیم داخل کوچهٔ خانهمان که از شیشه ماشین دیدم دو تا بچهٔ پانزده، شانزدهساله گویا مخفیانه چیزی با هم رد و بدل کردند. دستور دادم بگیرند و بگردندشان ببینیم ماجرا چیست. خودم از کیف پسره این روزنامه مجاهدین را درآوردم. یادم هست فامیلش شریعتی بود… همانجا پسره را با گلوله زدم و به همراهانم گفتم اینجوری باید با این جانوران برخورد کرد…»
(هفتهنامهٔ پروین، شمارهٔ صفر، ۱۳۵۸)
قربانیان رسمی و غیررسمی مسلمانان بنیادگرا در ایران بسیارند. برخی را خود آمران کشتند، برخی را عاملان ترور رسماً اعتراف کردند، برخی مجبور به اعتراف شدند و برخی دیگر را دادگاهها به اثبات رساندند.
نام اولین قربانی ترور در خارج از کشور روشن است: شهریار شفیق.
نام آخرین قربانی… هنوز معلوم نیست.
اطلاعات متن برگرفته از «ترور به نام خدا» نوشته پرویز دستمالچی
شهریار شفیق، خواهرزاده محمدرضا شاه پهلوی و نوه رضا شاه، پس از پیروزی انقلاب در ایران در روز ۳۰ بهمن ۱۳۵۷ و یک هفته پس از انقلاب و اعلام بیطرفی ارتش، ایران را ترک کرد. او نخست راهی ایالات متحده شد و سپس در فرانسه به همسر و دو فرزندش پیوست. وی در پاریس در حال ایجاد جنبش مقاومت علیه جمهوری اسلامی بود و گروه «ایران آزاد» را بنا نهاده بود.
شهریار شفیق با نفوذی که در ارتش ایران داشت قصد انجام کودتایی برای بازگرداندن محمدرضا شاه پهلوی به ایران را داشت.
اما جمهوری اسلامی، او را با حکم صادق خلخالی ترور کرد.
محسن رفیقدوست، فرمانده اسبق سپاه و رئیس اسبق بنیاد مستضعفان، چند سال پیش در مصاحبهای فاش کرد که فرماندهی ترور شهریار شفیق را بر عهده او بود.
به نظر شما جمهوری اسلامی از رعبافکنی بین فعالان ایرانی بیرون کشور چه هدفی دنبال میکند؟
کتاب را به رایگان دانلود کنید:
http://bit.ly/2m0ofgQ
#شهریار_شفیق #تروریسم #ترور #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهریار شفیق افسر نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران، بود.
او در ساعت یک بعدازظهر روز جمعه، شانزدهم آذر ۱۳۵۸ (۷ دسامبر ۱۹۷۹)، در پاریس، هنگام ترک خانه خواهرش، با شلیک دو گلوله به قتل رسید.
سالها بعد، شیخ صادق خلخالی، حاکم شرع منتخب آیتالله خمینی، در خاطراتش در روزنامه «اسلام» نوشت که شفیق به حکم دادگاه انقلاب اسلامی و به اتهام «فساد فیالارض» شناخته شده و محکوم به اعدام بوده است.
حجتالاسلام سید صادق خلخالی در رابطه با راه و روش «مبارزه مسلمانان انقلابی با دگراندیشان» چنین میگوید:
«… برای خیلی از همکارانم سؤال بود که چگونه میشود اینها (مجاهدین) را سر جایشان نشاند. یک روز عصر از پیش امام بازمیگشتم… آمدیم داخل کوچهٔ خانهمان که از شیشه ماشین دیدم دو تا بچهٔ پانزده، شانزدهساله گویا مخفیانه چیزی با هم رد و بدل کردند. دستور دادم بگیرند و بگردندشان ببینیم ماجرا چیست. خودم از کیف پسره این روزنامه مجاهدین را درآوردم. یادم هست فامیلش شریعتی بود… همانجا پسره را با گلوله زدم و به همراهانم گفتم اینجوری باید با این جانوران برخورد کرد…»
(هفتهنامهٔ پروین، شمارهٔ صفر، ۱۳۵۸)
قربانیان رسمی و غیررسمی مسلمانان بنیادگرا در ایران بسیارند. برخی را خود آمران کشتند، برخی را عاملان ترور رسماً اعتراف کردند، برخی مجبور به اعتراف شدند و برخی دیگر را دادگاهها به اثبات رساندند.
نام اولین قربانی ترور در خارج از کشور روشن است: شهریار شفیق.
نام آخرین قربانی… هنوز معلوم نیست.
اطلاعات متن برگرفته از «ترور به نام خدا» نوشته پرویز دستمالچی
شهریار شفیق، خواهرزاده محمدرضا شاه پهلوی و نوه رضا شاه، پس از پیروزی انقلاب در ایران در روز ۳۰ بهمن ۱۳۵۷ و یک هفته پس از انقلاب و اعلام بیطرفی ارتش، ایران را ترک کرد. او نخست راهی ایالات متحده شد و سپس در فرانسه به همسر و دو فرزندش پیوست. وی در پاریس در حال ایجاد جنبش مقاومت علیه جمهوری اسلامی بود و گروه «ایران آزاد» را بنا نهاده بود.
شهریار شفیق با نفوذی که در ارتش ایران داشت قصد انجام کودتایی برای بازگرداندن محمدرضا شاه پهلوی به ایران را داشت.
اما جمهوری اسلامی، او را با حکم صادق خلخالی ترور کرد.
محسن رفیقدوست، فرمانده اسبق سپاه و رئیس اسبق بنیاد مستضعفان، چند سال پیش در مصاحبهای فاش کرد که فرماندهی ترور شهریار شفیق را بر عهده او بود.
به نظر شما جمهوری اسلامی از رعبافکنی بین فعالان ایرانی بیرون کشور چه هدفی دنبال میکند؟
کتاب را به رایگان دانلود کنید:
http://bit.ly/2m0ofgQ
#شهریار_شفیق #تروریسم #ترور #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊24❤11💔2