Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا با اینکه بشر در دوران علم به سر میبرد، دین هنوز هم طرفدارانی دارد؟
یوال نوح هراری میگوید دین به پرسشهای سخت زندگی، پاسخهای قطعی، ساده و دمدستی میدهد. مثلاً اینکه جهان در شش روز توسط خدا آفریده شده، انسان از خاک آفریده شده و پس از مرگ به جهانی دیگر خواهد رفت و..... بدیهی است که پاسخ به این پرسشهای دشوار، خیال انسان را راحت میکند.
مطالعات نشان داده است که افرادی که توانایی تحمل ابهام بیشتری دارند، معمولاً به خدا و مذهب کمتر اعتقاد دارند. توانایی تحمل ابهام به معنای توانایی فهم و قبول این است که زندگی پر از عدم قطعیت و ابهام است و این مسئله ممکن است باعث افزایش شک و تردید در افراد شود که تحمل این وضعیت ناتعادلی روانشناختی کار آسانی نیست. افرادی که توانایی تحمل ابهام کمتری دارند، معمولاً برای پیدا کردن پاسخهای قطعیتر و اطمینان بیشتر، به خدا و مذهب روی میآورند.
همچنین بین «تعصب» و دینداری نیز رابطه مستقیم وجود دارد. عامل دیگری که با دینداری رابطه معکوس دارد متغیر «گشودگی به تغییر» است، البته باید توجه داشت که پژوهشهای همبستگی الزاماً رابطه علی را اثبات نمیکند.
#علم #دین #یوال_نوح_هراری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
یوال نوح هراری میگوید دین به پرسشهای سخت زندگی، پاسخهای قطعی، ساده و دمدستی میدهد. مثلاً اینکه جهان در شش روز توسط خدا آفریده شده، انسان از خاک آفریده شده و پس از مرگ به جهانی دیگر خواهد رفت و..... بدیهی است که پاسخ به این پرسشهای دشوار، خیال انسان را راحت میکند.
مطالعات نشان داده است که افرادی که توانایی تحمل ابهام بیشتری دارند، معمولاً به خدا و مذهب کمتر اعتقاد دارند. توانایی تحمل ابهام به معنای توانایی فهم و قبول این است که زندگی پر از عدم قطعیت و ابهام است و این مسئله ممکن است باعث افزایش شک و تردید در افراد شود که تحمل این وضعیت ناتعادلی روانشناختی کار آسانی نیست. افرادی که توانایی تحمل ابهام کمتری دارند، معمولاً برای پیدا کردن پاسخهای قطعیتر و اطمینان بیشتر، به خدا و مذهب روی میآورند.
همچنین بین «تعصب» و دینداری نیز رابطه مستقیم وجود دارد. عامل دیگری که با دینداری رابطه معکوس دارد متغیر «گشودگی به تغییر» است، البته باید توجه داشت که پژوهشهای همبستگی الزاماً رابطه علی را اثبات نمیکند.
#علم #دین #یوال_نوح_هراری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
چرا هنوز در بندِ داستانهای دینی هستیم؟
پرسش هراری
یووال نوح هراری مثالی مشهور دارد: اگر به یک میمون بگویید «این موز را به من بده، بعد از مرگت باغی بیپایان از موز خواهی داشت»، او حتی لحظهای به این وعده اعتنا نمیکند. چون تنها آنچه پیش رویش است را میفهمد. اما انسان موجودی استثنایی است؛ ما توانایی بینظیری در باور به داستانهای جمعی داریم. همین ویژگی باعث شده است که در طول تاریخ، به روایتهایی دل ببندیم که اغلب واقعیتی بیرونی ندارند، اما زندگی ما را شکل دادهاند.
دین از برجستهترین این روایتهاست. پرسشهای بزرگ انسان – از منشأ جهان و معنای رنج گرفته تا سرنوشت پس از مرگ – همواره ذهن بشر را مشغول کردهاند. دینها برای این پرسشها پاسخهایی ساده، روشن و داستانوار عرضه کردهاند. همین سادگی، آرامش میآورد، امید میبخشد و زندگی را معنادار میسازد. دین همچنین توانسته است میلیونها نفر را متحد کند، به جوامع هویت ببخشد و بنیانهای اخلاقی و قانونی را تقویت کند.
اما روی دیگر سکه را نباید نادیده گرفت. زمانی که این داستانها به «حقیقت مطلق» بدل میشوند، راه پرسشگری بسته میشود. تاریخ مملو از نمونههایی است که ایمان بیچونوچرا به روایتهای مقدس، سرچشمهی جنگهای خونین، تعصب کور، نفرت از دیگری و مقاومت در برابر علم و آزادی بوده است. قدرت داستان، اگر بیمهار شود، میتواند از معنا و همبستگی، به ابزار سرکوب و خشونت تبدیل گردد.
امروز پرسش هراری همچنان بهجا است: چرا هنوز در بندِ این داستانها ماندهایم؟ آیا وعدهی بهشتی در دوردست، ما را از ساختن جهانی بهتر و انسانیتر در همینجا و همین امروز باز نمیدارد؟ فراموش نکنیم که حکومتهای توتالیتر مذهبی نیز از همین روایتها برای تحکیم قدرت خود بهره میبرند؛ با وعدهی پاداش اخروی و تهدید مجازات الهی، اطاعت میخواهند و اعتراض را گناه مینامند.
شاید زمان آن رسیده باشد که ارزش «موزی که در دست داریم» را دریابیم: توانایی اندیشیدن، عشق ورزیدن و ساختن آیندهای واقعی. آیندهای که به جای دل بستن به داستانهای دینی، بر شجاعت رویارویی با حقیقت استوار باشد.
#باور #دین #یوال_نوح_هراری #پرسشگری #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
چرا هنوز در بندِ داستانهای دینی هستیم؟
پرسش هراری
یووال نوح هراری مثالی مشهور دارد: اگر به یک میمون بگویید «این موز را به من بده، بعد از مرگت باغی بیپایان از موز خواهی داشت»، او حتی لحظهای به این وعده اعتنا نمیکند. چون تنها آنچه پیش رویش است را میفهمد. اما انسان موجودی استثنایی است؛ ما توانایی بینظیری در باور به داستانهای جمعی داریم. همین ویژگی باعث شده است که در طول تاریخ، به روایتهایی دل ببندیم که اغلب واقعیتی بیرونی ندارند، اما زندگی ما را شکل دادهاند.
دین از برجستهترین این روایتهاست. پرسشهای بزرگ انسان – از منشأ جهان و معنای رنج گرفته تا سرنوشت پس از مرگ – همواره ذهن بشر را مشغول کردهاند. دینها برای این پرسشها پاسخهایی ساده، روشن و داستانوار عرضه کردهاند. همین سادگی، آرامش میآورد، امید میبخشد و زندگی را معنادار میسازد. دین همچنین توانسته است میلیونها نفر را متحد کند، به جوامع هویت ببخشد و بنیانهای اخلاقی و قانونی را تقویت کند.
اما روی دیگر سکه را نباید نادیده گرفت. زمانی که این داستانها به «حقیقت مطلق» بدل میشوند، راه پرسشگری بسته میشود. تاریخ مملو از نمونههایی است که ایمان بیچونوچرا به روایتهای مقدس، سرچشمهی جنگهای خونین، تعصب کور، نفرت از دیگری و مقاومت در برابر علم و آزادی بوده است. قدرت داستان، اگر بیمهار شود، میتواند از معنا و همبستگی، به ابزار سرکوب و خشونت تبدیل گردد.
امروز پرسش هراری همچنان بهجا است: چرا هنوز در بندِ این داستانها ماندهایم؟ آیا وعدهی بهشتی در دوردست، ما را از ساختن جهانی بهتر و انسانیتر در همینجا و همین امروز باز نمیدارد؟ فراموش نکنیم که حکومتهای توتالیتر مذهبی نیز از همین روایتها برای تحکیم قدرت خود بهره میبرند؛ با وعدهی پاداش اخروی و تهدید مجازات الهی، اطاعت میخواهند و اعتراض را گناه مینامند.
شاید زمان آن رسیده باشد که ارزش «موزی که در دست داریم» را دریابیم: توانایی اندیشیدن، عشق ورزیدن و ساختن آیندهای واقعی. آیندهای که به جای دل بستن به داستانهای دینی، بر شجاعت رویارویی با حقیقت استوار باشد.
#باور #دین #یوال_نوح_هراری #پرسشگری #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍22❤5💯5👌1