آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعی از دختران و خواهران دادخواه ابران، این ویدیو را منتشر کرده و نوشتند:

«ما دختران دادخواهیم.

آن‌ها خواستند صدای‌مان را خاموش کنند، اما ما فریاد کسانی هستیم که دیگر در میان ما نیستند و کسانی که جانشان در خطر است.

پدرم را گرفتند، مادرم را کشتند، برادرم را به بند کشیدند. اما من ایستاده‌ام، چون حقیقت را نمی‌توان کشت، عدالت را نمی‌توان خاموش کرد.

ما از خاکستر برخاسته‌ایم. ما برای زنده‌ها می‌جنگیم و یاد جان‌باختگان را زنده نگه می‌داریم.

روشنایی از دل تاریکی متولد می‌شود، آزادی از دل مقاومت.
ما تا پیروزی ایستاده‌ایم.»

....

We are the Daughters of Justice.

They tried to silence us, but we are the voice of those who are no longer with us and those whose lives are in danger.

They took my father, killed my mother, and imprisoned my brother. But I stand tall because the truth cannot be killed, and justice cannot be silenced.

We have risen from the ashes. We fight for the living and keep the memory of the fallen alive.

Light is born from darkness, and freedom emerges from resistance.
We stand strong until victory!

#دختران_دادخواه #مینو_مجیدی #جمشید_شارمهد #ابراهیم_بابایی #رزگار_بابامیری #مهدی_حسنی #شهریار_محمدی .

#DaughtersOfJustice #FreeRezgar #MehdiHasani #ShahriyarMohammadi #EbrahimBabaei #MinooMajidi #SaveSharmahd .



#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍285🕊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اشکان خطیبی، هنرمند ایرانی، نمایش «او» را در نروژ روی صحنه برد و عواید آن را به آسیب‌دیدگان بندرعباس اختصاص داد.
دو شب پیش دختر زندانی سیاسی، رزگار بیگ‌زاده بابامیری، نیز در سالن حاضر بود. آقای خطیبی درباره این زندانی و نیز اعدام محسن لشکرنشین سخنانی گفت.

ژینو بابامیری، در این باره نوشت:
«قبل از هر چیزی بگم که چقدر این اجرا بینظیر بود و چقدر هر سکانسش درد هممون بود. سخت بود دیدن صحنه هایی که میدونم خیلیاش رو بابا تجربه کرده و بازسازی و‌ اجرای زیباش توسط کسی بود که اسطوره بوده برام همیشه و متاسفانه خودش هم این درد هارو تجربه کرده. خوشحالم کسانی مثل ایشون هستن که انقدر استوار علیه فراموشی ایستادن.

بعدش هم بگم که من از قبل افتخار چت کردن با ایشون رو داشتم و از همون اول راه که شروع به فعالیت کردم پشتم بودن ولی زبونم بند اومد وقتی عکسارو روی پروژکتور نشون دادن. چند روز پیش ازم عکس گرفتن ولی راستش فکر کردم میخوان برای آقای مسعود قره‌خانی رئیس مجلس نروژ بفرستن که در اجرا حضور داشتن، که صدای من رو بهشون برسونن.
ایشون نه تنها این کار رو کردن بلکه این حرکت زیبارو هم کنار همه در سالن زدن. جمله ی معروفی هست که میگه Dont meet your heros (با قهرامانانت ملاقات نکن) که ناامید نشی چون از طرف انتظارات بالایی داری که معمولا بیش از حالت عادی هستن و ناامید میشب وقتی این انتظارات براورده نمیشن. خوشبختانه من بهترین تجربه رو‌ از این قضیه داشتم و پشتم گرمه به کسایی مثل شما❤️🫂»

zhinobabamiri

#ژن_ژیان_ئازادی #او #اشکان_خطیبی #رزگار_بابامیری #FreeRezgar #DaughtersOfJustice #دختران_دادخواه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
30👍6🕊5👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ژینو بیگ‌زاده بابامیری، دختر رزگار زندانی سیاسی محکوم به اعدام، این ویدئو را در اینستاگرام خود منتشر کرد و نوشت:

«امروز ۲۵ ساله شدم. دو شب پیش، اتفاقی ویدیویی پیدا کردم از روز بعدِ تولدِ سه‌سالگیم، وقتی مامان و بابام نشسته بودن و ویدیوی تولد روز قبلش رو تماشا می‌کردن. همون روزی که اولین کامپیوترمون رو خریدیم و من داشتم اسباب‌بازی‌هام رو به دوربینِ داییم معرفی می‌کردم. اون موقع بابام ۲۵ سالش بود، درست مثل من، امروز.

حالا که به گذشته نگاه می‌کنم، شباهت‌هامون برام خیلی پررنگ‌تر شده. زمانی بود که فکر می‌کردم شبیهش نیستم، ولی وقتی برمیگردم به عقب میبنم شباهت هارو، مثل علاقه‌مون به شعر، ساعت‌ها درس دادنِ تاریخ بهم — از نسل‌کشی‌های صدام حسین، پادشاهی خسروپرویز، نبرد‌های صلاح‌الدین ایوبی، میترائیسم، دوران وایکینگ‌های اسکاندیناوی تا جنگ‌های سرد آمریکا و شوروی — می‌بینم چقدر به هم نزدیک بودیم.

با هم می‌نشستیم و اخبار رو دنبال می‌کردیم؛ یادمه نتایج انتخابات موسوی، کروبی، رضایی و احمدی‌نژاد رو ساعت ها با هم دنبال می‌کردیم — چیزی که بعدا فهمیدم برای دوستام خسته‌کنندست. می‌نشستیم و سریال و کارتون تماشا می‌کردیم؛ از علاقه‌اش به پلنگ صورتی تا تماشای “لوک خوش‌شانس” به گویش کرمانجی، که همزمان برام ترجمه می‌کرد تا یاد بگیرم. تماشای مورد علاقه های من؛ سریال‌های کره‌ای، یا تماشای «Fairly OddParents» به ایتالیایی از K2.

این سومین تولدیه که بدون پیام تبریک از طرفشه. تغییرات زیادی تو زندگیم اتفاق افتاده که ای کاش می‌تونستم براش تعریف کنم — از رشته‌ی جدید تحصیلیم، تجربیات کاریم، یک سال تمرین زبان ایتالیایی و روسی، تا خبر ماشینی که خریدم و مطمئنم از ذوق چشم‌هاش برق می‌زد. همیشه در جواب می‌گفت: «هیچ‌کس دختری مثل تو نداره. بهت افتخار می‌کنم، روله.»

توی این سال‌ها، مامانم کسی بوده که هر روز تلاش کرده خوش حالم کنه، اضطرابم رو کمتر کنه و با تمام وجودش حمایتم کنه — نه فقط در این ۲۷ ماهِ سخت، بلکه در تمام عمرش. مرسی مامان💕

۲۴ سالگی برام پر از تغییرات عمیق بود. سختی‌هایی که گذروندم، شخصیتم رو شکل دادن. دردناک بودن، ولی قوی‌ترم کردن. شاید آرزو می‌کردم این رشد در شرایط بهتری اتفاق می‌افتاد، ولی با تمام وجودم قدردانشم.

به امید اینکه ۲۵ سالگی پر از اتفاق‌های خوب باشه…»


از اینستاگرام زینو بابامیری
zhinobabamiri

خانواده‌های زندانیان سیاسی به‌خصوص زندانیان محکوم به اعدام را در مسیر سخت حق‌خواهی تنها نگذاریم


#FreeRezgar
#رزگار_بابامیری #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
💔2915🕊2