🔹 صلح کل
🔸 محمدکاظم کاظمی
این غزل را در آغاز دورۀ نوین تاریخ افغانستان نوشته بودم، تاریخِ بعد از حکومت طالبان. اکنون بعد از قریب به ۱۷ سال از این شعر، حس میکنم که این «صلح کل» بیش از پیش ضروری است.
🔻
موسی به دین خویش، عیسی به دین خویش
ماییم و صلح کل در سرزمین خویش
همسایگان خوب! قربان دستتان
ما را رها کنید با مهر و کین خویش
ما با همین خوشیم، گیرم که جملگی
داریم دست کج در آستین خویش
ای دوست! عیب من چندان بزرگ نیست
آنقدرها مبین در ذرّهبین خویش
دیگر چه لازم است با خنجرش زنی
هر کس که ترش کرد سویت جبین خویش
خواهی علف بکار، خواهی طلا بیاب
وقتی نشستهای روی زمین خویش
فروردین ۱۳۸۱
#شعر_کاظمی
#صلح_کل
@asarkazemi
🔸 محمدکاظم کاظمی
این غزل را در آغاز دورۀ نوین تاریخ افغانستان نوشته بودم، تاریخِ بعد از حکومت طالبان. اکنون بعد از قریب به ۱۷ سال از این شعر، حس میکنم که این «صلح کل» بیش از پیش ضروری است.
🔻
موسی به دین خویش، عیسی به دین خویش
ماییم و صلح کل در سرزمین خویش
همسایگان خوب! قربان دستتان
ما را رها کنید با مهر و کین خویش
ما با همین خوشیم، گیرم که جملگی
داریم دست کج در آستین خویش
ای دوست! عیب من چندان بزرگ نیست
آنقدرها مبین در ذرّهبین خویش
دیگر چه لازم است با خنجرش زنی
هر کس که ترش کرد سویت جبین خویش
خواهی علف بکار، خواهی طلا بیاب
وقتی نشستهای روی زمین خویش
فروردین ۱۳۸۱
#شعر_کاظمی
#صلح_کل
@asarkazemi
♻️ سهگانههای نگارش
🔸 متن اصلی
وجه تسمیۀ این قریه برگرفته از نام اقوام باستانی خلج، قرلق و کوشان است.
🔻 نظر ویراستار
«وجه تسمیه» یعنی «دلیل نامگذاری» یا «سبب نامگذاری». پس میشود مثلاً نوشت که «وجه تسمیۀ این قریه چیست؟». ولی در این عبارت، «وجه تسمیه» به معنی «نام» آمده است و این اشتباه است. در مجموع بکوشیم که از عبارتهای ثقیل عربی پرهیز کنیم تا دچار اشتباه هم نشویم. و اگر عبارتی را هم به کار میبریم، ببینیم که معنای دقیق آن چیست.
✅ حاصل ویرایش
نام این قریه برگرفته از نام اقوام باستانی خلج، قرلق و کوشان است.
#نگارش
#آموزشی_کاظمی
#سه_گانه_های_نگارش
@asarkazemi
🔸 متن اصلی
وجه تسمیۀ این قریه برگرفته از نام اقوام باستانی خلج، قرلق و کوشان است.
🔻 نظر ویراستار
«وجه تسمیه» یعنی «دلیل نامگذاری» یا «سبب نامگذاری». پس میشود مثلاً نوشت که «وجه تسمیۀ این قریه چیست؟». ولی در این عبارت، «وجه تسمیه» به معنی «نام» آمده است و این اشتباه است. در مجموع بکوشیم که از عبارتهای ثقیل عربی پرهیز کنیم تا دچار اشتباه هم نشویم. و اگر عبارتی را هم به کار میبریم، ببینیم که معنای دقیق آن چیست.
✅ حاصل ویرایش
نام این قریه برگرفته از نام اقوام باستانی خلج، قرلق و کوشان است.
#نگارش
#آموزشی_کاظمی
#سه_گانه_های_نگارش
@asarkazemi
♻️ سهگانههای نگارش
🔸 متن اصلی
این ائتلاف به منظور ایجاد هماهنگی بین ۸ حزب مخالف حکومت وقت افغانستان یعنی سازمان نصر افغانستان، حرکت اسلامی افغانستان، نهضت اسلامی افغانستان، جبهۀ متحد انقلاب اسلامی افغانستان، پاسداران جهاد اسلامی، سازمان نیروی اسلامی افغانستان، حزب دعوت اسلامی افغانستان و حزبالله افغانستان در ۲۰ دلو ۱۳۶۵ ش در ایران به وجود آمد.
🔻 نظر ویراستار
این متن در واقع دو پیام اصلی دارد. یکی این است که این ائتلاف به چه منظور، در چه زمانی و در کجا به وجود آمد. دیگری نام احزاب سازندۀ این ائتلاف است. پیام اول را نباید خیلی معلق گذاشت. خواننده وقتی بعد از نام این همه حزب، و آن هم نامهایی طولانی به تاریخ و محل تشکیل ائتلاف میرسد دیگر ذهنش خسته شده است. میشود پیام اول را بیان کرد، بعد نام احزاب را در جملهای دیگر ذکر کرد تا خواننده برای دریافت بخشی از پیام اول، این قدر منتظر نماند.
✅ حاصل ویرایش
این ائتلاف به منظور ایجاد هماهنگی بین ۸ حزب مخالف حکومت وقت افغانستان، در ۲۰ دلو ۱۳۶۵ ش در ایران به وجود آمد. احزاب تشکیلدهندۀ این ائتلاف سازمان نصر افغانستان، حرکت اسلامی افغانستان، نهضت اسلامی افغانستان، جبهۀ متحد انقلاب اسلامی افغانستان، پاسداران جهاد اسلامی، سازمان نیروی اسلامی افغانستان، حزب دعوت اسلامی افغانستان و حزبالله افغانستان بودند.
#نگارش
#آموزشی_کاظمی
#سه_گانه_های_نگارش
@asarkazemi
🔸 متن اصلی
این ائتلاف به منظور ایجاد هماهنگی بین ۸ حزب مخالف حکومت وقت افغانستان یعنی سازمان نصر افغانستان، حرکت اسلامی افغانستان، نهضت اسلامی افغانستان، جبهۀ متحد انقلاب اسلامی افغانستان، پاسداران جهاد اسلامی، سازمان نیروی اسلامی افغانستان، حزب دعوت اسلامی افغانستان و حزبالله افغانستان در ۲۰ دلو ۱۳۶۵ ش در ایران به وجود آمد.
🔻 نظر ویراستار
این متن در واقع دو پیام اصلی دارد. یکی این است که این ائتلاف به چه منظور، در چه زمانی و در کجا به وجود آمد. دیگری نام احزاب سازندۀ این ائتلاف است. پیام اول را نباید خیلی معلق گذاشت. خواننده وقتی بعد از نام این همه حزب، و آن هم نامهایی طولانی به تاریخ و محل تشکیل ائتلاف میرسد دیگر ذهنش خسته شده است. میشود پیام اول را بیان کرد، بعد نام احزاب را در جملهای دیگر ذکر کرد تا خواننده برای دریافت بخشی از پیام اول، این قدر منتظر نماند.
✅ حاصل ویرایش
این ائتلاف به منظور ایجاد هماهنگی بین ۸ حزب مخالف حکومت وقت افغانستان، در ۲۰ دلو ۱۳۶۵ ش در ایران به وجود آمد. احزاب تشکیلدهندۀ این ائتلاف سازمان نصر افغانستان، حرکت اسلامی افغانستان، نهضت اسلامی افغانستان، جبهۀ متحد انقلاب اسلامی افغانستان، پاسداران جهاد اسلامی، سازمان نیروی اسلامی افغانستان، حزب دعوت اسلامی افغانستان و حزبالله افغانستان بودند.
#نگارش
#آموزشی_کاظمی
#سه_گانه_های_نگارش
@asarkazemi
🔹 دین ترازو
محمدکاظم کاظمی
نه میخواهم از جام و ساغر نویسم، نه میخواهم از چشم جادو بگویم
نه از ارتباطات شبهای هجران و آن آبشاران گیسو بگویم
مرا میپسندند ارباب دنیا که مانند زاهد به تسبیح پیچم
همانند صوفی اناالحق دهم سر، همانند درویش، یاهو بگویم
مرا مینوازند با میز و سکه و با آزمونهای دکّان و دکه
مبادا که یک بار از آن سکههایی که خوابیده در کنج پستو بگویم
مرا میفروزد همان خطبههایی که آتش به جان خطاکردگان زد
هماندم که میخواهم از قبر پنهان و از قصۀ میخ و پهلو بگویم
مرا زیر و رو میکند آن حدیثی که آیینۀ شهر فیروزهها شد
همان دم که میخواهم از گنبد زر و افسانۀ بچه آهو بگویم
مرا میگدازد همان پارهآهن که بر دست حرص برادر نشیند
هماندم که میخواهم از دین شمشیر و دین کتاب و ترازو بگویم
پاییز ۱۳۹۰
▫️ از کتاب «شمشیر و جغرافیا»، نشر سپیدهباوران
#شعر_کاظمی
#دین_ترازو
@asarkazemi
محمدکاظم کاظمی
نه میخواهم از جام و ساغر نویسم، نه میخواهم از چشم جادو بگویم
نه از ارتباطات شبهای هجران و آن آبشاران گیسو بگویم
مرا میپسندند ارباب دنیا که مانند زاهد به تسبیح پیچم
همانند صوفی اناالحق دهم سر، همانند درویش، یاهو بگویم
مرا مینوازند با میز و سکه و با آزمونهای دکّان و دکه
مبادا که یک بار از آن سکههایی که خوابیده در کنج پستو بگویم
مرا میفروزد همان خطبههایی که آتش به جان خطاکردگان زد
هماندم که میخواهم از قبر پنهان و از قصۀ میخ و پهلو بگویم
مرا زیر و رو میکند آن حدیثی که آیینۀ شهر فیروزهها شد
همان دم که میخواهم از گنبد زر و افسانۀ بچه آهو بگویم
مرا میگدازد همان پارهآهن که بر دست حرص برادر نشیند
هماندم که میخواهم از دین شمشیر و دین کتاب و ترازو بگویم
پاییز ۱۳۹۰
▫️ از کتاب «شمشیر و جغرافیا»، نشر سپیدهباوران
#شعر_کاظمی
#دین_ترازو
@asarkazemi
🔹 دربارۀ سخنان آقای اشرف غنی دربارۀ زبان فارسی دری
🔸 محمدکاظم کاظمی
سخنان اخیر رئیس جمهور محترم افغانستان اشرفغنی دربارۀ انحصار زبان فارسی دری به افغانستان، موجی از واکنشها را برانگیخته است.
من از آن روی که در این حوزه مطالعاتی داشتهام و حتی کتابی نوشتهام، ضرور میدانم که در این موضوع روشنی بیندازم تا ببینیم که این سخن تا چه حد با حقیقت و واقعیت انطباق دارد.
▪️
متن کامل این مطلب در سایت خبرگزاری تسنیم با این نشانی منتشر شده است.
https://b2n.ir/416908
@asarkazemi
🔸 محمدکاظم کاظمی
سخنان اخیر رئیس جمهور محترم افغانستان اشرفغنی دربارۀ انحصار زبان فارسی دری به افغانستان، موجی از واکنشها را برانگیخته است.
من از آن روی که در این حوزه مطالعاتی داشتهام و حتی کتابی نوشتهام، ضرور میدانم که در این موضوع روشنی بیندازم تا ببینیم که این سخن تا چه حد با حقیقت و واقعیت انطباق دارد.
▪️
متن کامل این مطلب در سایت خبرگزاری تسنیم با این نشانی منتشر شده است.
https://b2n.ir/416908
@asarkazemi
خبرگزاری تسنیم - Tasnim
واکنش کاظمی به اظهارات جنجالی اشرف غنی / آیا ایرانیان زبان فارسی را دزدیدهاند؟
خبرگزاری تسنیم، محمدکاظم کاظمی
✳️ اندر ضرورت نگهداشتن فایلهای کاری
ای کسانی که در کار ویرایش، صفحهآرایی، طراحی یا هر کار کامپیوتری دیگری هستید، از من بشنوید و گاه به گاه، مثلاً هر روز، کارتان را با یک شمارۀ جدید ذخیره کنید. اگر به هر دلیلی در حین کار آخرین فایل از بین رفت یا آسیب دید، نسخههای قبل را داریم.
اینها ۱۸ نسخۀ متوالی از دیوان نثاری است.
تازه اینها مال سال ۱۳۹۶ است و دیوان نثاری دو سال پیش چاپ شده است. ولی من حتی فایلهای قدیمیاش را بعد از دو سال هم نگهداشتهام. من نسخههای قبلی کارهایم را حتی بعد از چاپ هم نگه میدارم. الان حدود بیست هزار فایل با حجم شصت گیگابایت، فقط فایلهای حذف شدۀ من در این چهار سال اخیر است. چند روز پیش هفتصد هزار تومان وجه رایج مملکت را دادم یک هارد اکسترنال دیگر خریدم.
و این احتیاطها بیفایده هم نبوده است. همین چند ماه پیش فایل یک کتاب قدیمی را گم کرده بودم و نسخۀ تقریباً مشابه آن را در فایلهای حذفشدۀ سال ۱۳۹۶ یافتم. کافی است که یک دو کتاب نجات پیدا کند که ارزش این همه وقت و هزینه را داشت باشد. این که در این بیست سال ویرایش و صفحهآرایی، حتی یک فایل هم از دست نرفته است، کافی است.
@asarkazem
ای کسانی که در کار ویرایش، صفحهآرایی، طراحی یا هر کار کامپیوتری دیگری هستید، از من بشنوید و گاه به گاه، مثلاً هر روز، کارتان را با یک شمارۀ جدید ذخیره کنید. اگر به هر دلیلی در حین کار آخرین فایل از بین رفت یا آسیب دید، نسخههای قبل را داریم.
اینها ۱۸ نسخۀ متوالی از دیوان نثاری است.
تازه اینها مال سال ۱۳۹۶ است و دیوان نثاری دو سال پیش چاپ شده است. ولی من حتی فایلهای قدیمیاش را بعد از دو سال هم نگهداشتهام. من نسخههای قبلی کارهایم را حتی بعد از چاپ هم نگه میدارم. الان حدود بیست هزار فایل با حجم شصت گیگابایت، فقط فایلهای حذف شدۀ من در این چهار سال اخیر است. چند روز پیش هفتصد هزار تومان وجه رایج مملکت را دادم یک هارد اکسترنال دیگر خریدم.
و این احتیاطها بیفایده هم نبوده است. همین چند ماه پیش فایل یک کتاب قدیمی را گم کرده بودم و نسخۀ تقریباً مشابه آن را در فایلهای حذفشدۀ سال ۱۳۹۶ یافتم. کافی است که یک دو کتاب نجات پیدا کند که ارزش این همه وقت و هزینه را داشت باشد. این که در این بیست سال ویرایش و صفحهآرایی، حتی یک فایل هم از دست نرفته است، کافی است.
@asarkazem
آثار محمدکاظم کاظمی
✳️ اندر ضرورت نگهداشتن فایلهای کاری ای کسانی که در کار ویرایش، صفحهآرایی، طراحی یا هر کار کامپیوتری دیگری هستید، از من بشنوید و گاه به گاه، مثلاً هر روز، کارتان را با یک شمارۀ جدید ذخیره کنید. اگر به هر دلیلی در حین کار آخرین فایل از بین رفت یا آسیب دید،…
🔹 درست بعد از این یادداشت وقتی هارد را سر جایش میگذاشتم از دستم به زمین افتاد. خوشبختانه آسیب ندید.
در طول زندگیام هر وقت حرف بزرگ زدم بلافاصله یک اتفاقی افتاد. ردخور ندارد به زور خدا.
در طول زندگیام هر وقت حرف بزرگ زدم بلافاصله یک اتفاقی افتاد. ردخور ندارد به زور خدا.
🔹 دین را با علم درنیندازیم
🔸 محمدکاظم کاظمی
در نوجوانی، کتابی دربارۀ نظریۀ نسبیت انشتین میخواندم. یکی از نزدیکان، مرا از خواندن آن کتاب برحذر میداشت. به باور او «نسبیت» با «دین» که نوعی مطلقگرایی در آن است، در تضاد بود. خوب قانون نسبیت حدود نزدیک یک قرن است ثابت شده است. ولی کسی که نسبیت را با دین در تضاد میبیند، یا هنوز بر مکانیک نیوتنی باورمند است، یا دین را به کنار مینهد، یا به این نتیجه میرسد که قانون نسبیت با دین برخوردی ندارد، که این سومی البته درست است.
به همین ترتیب بسیاری از دینمداران ما با واقعیتهای علمی از در ستیز وارد شدند، ولی در نهایت با دادن تلفات بسیار عقبنشینی کردند. بر اثر مقاومتکردنها گاه به سلامتی مردم آسیب وارد شد، ولی خسارت بزرگتر این بود که کسانی که تعارضی میان اعتقادات دینی و این نظریات علمی میدیدند، وقتی نظریات علمی غلبه یافت، عقاید دینی را کنار نهادند. پس این خسارت هم به مردم وارد شد، هم به علم، هم به دین.
اکنون و در یک بزنگاه دیگر، یعنی دورۀ شیوع ویروس کرونا، باز این تعارض و این چالش بروز کرده است. باز هم گروهی اندک از علمای دینی (و خوشبختانه اندک) که آگاهی چندانی هم از دانشهای طبیعی ندارند (و انتظار هم نمیرود داشته باشند، چون در حوزۀ تخصصشان نیست) با جدیت در برابر حقایق علمی و نتایج آنها ایستادهاند. بعضی از دوستان عزیز ما هم در همین فضای مجازی، همان سخنان را البته نه به آن شدت تکرار میکنند و گویا تصور میکنند که به این وسیله باید از حریم دین دفاع کنند.
من در مورد صدق و کذب این گزارهها هم نظر نمیدهم، چون در هیچیک از این دو عرصه تخصص ندارم. و برآن هم نیستم که علم طبیعی بشر همه حقایق جهان را کشف کرده و ما را از دین بینیاز ساخته است. فقط اطلاعات اندک و پراکندۀ من از تجربههای تاریخی بشر و تجربۀ زیستی ما نشان میدهد که علم را با دین درنیندازیم، آن هم دینی که اینقدر بر علمآموزی تأکید دارد. نگذاریم که باری دیگر هم به کسانی خسارت بخورد که به دلگرمی سخنان ما ترک احتیاط میکنند و سلامتی یا جانشان را از دست میدهند، یا هم سخنان ما را لازمۀ دینداری میدانند و ایمانشان به خطر میافتد. ما در برابر هر خسارتی که بر اثر سخنان ما به سلامت دیگران و یا به اعتقادات دیگران وارد شود، مسئولیم. این مورد دوم، شاید جبرانناپذیرتر باشد.
@asarkazemi
🔸 محمدکاظم کاظمی
در نوجوانی، کتابی دربارۀ نظریۀ نسبیت انشتین میخواندم. یکی از نزدیکان، مرا از خواندن آن کتاب برحذر میداشت. به باور او «نسبیت» با «دین» که نوعی مطلقگرایی در آن است، در تضاد بود. خوب قانون نسبیت حدود نزدیک یک قرن است ثابت شده است. ولی کسی که نسبیت را با دین در تضاد میبیند، یا هنوز بر مکانیک نیوتنی باورمند است، یا دین را به کنار مینهد، یا به این نتیجه میرسد که قانون نسبیت با دین برخوردی ندارد، که این سومی البته درست است.
به همین ترتیب بسیاری از دینمداران ما با واقعیتهای علمی از در ستیز وارد شدند، ولی در نهایت با دادن تلفات بسیار عقبنشینی کردند. بر اثر مقاومتکردنها گاه به سلامتی مردم آسیب وارد شد، ولی خسارت بزرگتر این بود که کسانی که تعارضی میان اعتقادات دینی و این نظریات علمی میدیدند، وقتی نظریات علمی غلبه یافت، عقاید دینی را کنار نهادند. پس این خسارت هم به مردم وارد شد، هم به علم، هم به دین.
اکنون و در یک بزنگاه دیگر، یعنی دورۀ شیوع ویروس کرونا، باز این تعارض و این چالش بروز کرده است. باز هم گروهی اندک از علمای دینی (و خوشبختانه اندک) که آگاهی چندانی هم از دانشهای طبیعی ندارند (و انتظار هم نمیرود داشته باشند، چون در حوزۀ تخصصشان نیست) با جدیت در برابر حقایق علمی و نتایج آنها ایستادهاند. بعضی از دوستان عزیز ما هم در همین فضای مجازی، همان سخنان را البته نه به آن شدت تکرار میکنند و گویا تصور میکنند که به این وسیله باید از حریم دین دفاع کنند.
من در مورد صدق و کذب این گزارهها هم نظر نمیدهم، چون در هیچیک از این دو عرصه تخصص ندارم. و برآن هم نیستم که علم طبیعی بشر همه حقایق جهان را کشف کرده و ما را از دین بینیاز ساخته است. فقط اطلاعات اندک و پراکندۀ من از تجربههای تاریخی بشر و تجربۀ زیستی ما نشان میدهد که علم را با دین درنیندازیم، آن هم دینی که اینقدر بر علمآموزی تأکید دارد. نگذاریم که باری دیگر هم به کسانی خسارت بخورد که به دلگرمی سخنان ما ترک احتیاط میکنند و سلامتی یا جانشان را از دست میدهند، یا هم سخنان ما را لازمۀ دینداری میدانند و ایمانشان به خطر میافتد. ما در برابر هر خسارتی که بر اثر سخنان ما به سلامت دیگران و یا به اعتقادات دیگران وارد شود، مسئولیم. این مورد دوم، شاید جبرانناپذیرتر باشد.
@asarkazemi
🔹 دو خرمنکوب
(با اشاره به وضعیت کشورم، افغانستان)
🔸 محمدکاظم کاظمی
برادر! خار و خس بسیار شد، جاروب را بردار
سگان بسیار عوعو میکنند، آن چوب را بردار
از این شمشیرهای چوبیِ کاکا، چه میآید؟
همان تلوار لنگردار کافرکوب را بردار
در این بازار، سودای سیاستپیشگان این است:
«کتابت را بیاور شیشۀ مشروب را بردار»
ولی از ما نصیحت، نبض این بازار را بشناس
کتابت را نده، اما شراب خوب را بردار
در این مصر بلا، یوسف به بنیامین چه میگوید؟
«نمیبیند، برو پیراهن یعقوب را بردار
من اینجا گوسفند فربه پَروار را بردم
تو آنجا آن بز بیچارۀ مرغوب را بردار»
+++
خدایا، نان جو کافی است، ما را تیر از این گندم
بیا از روی خرمن این دو خرمنکوب را بردار
مشهد، ۲۱ آذر ۹۴
(با اشاره به وضعیت کشورم، افغانستان)
🔸 محمدکاظم کاظمی
برادر! خار و خس بسیار شد، جاروب را بردار
سگان بسیار عوعو میکنند، آن چوب را بردار
از این شمشیرهای چوبیِ کاکا، چه میآید؟
همان تلوار لنگردار کافرکوب را بردار
در این بازار، سودای سیاستپیشگان این است:
«کتابت را بیاور شیشۀ مشروب را بردار»
ولی از ما نصیحت، نبض این بازار را بشناس
کتابت را نده، اما شراب خوب را بردار
در این مصر بلا، یوسف به بنیامین چه میگوید؟
«نمیبیند، برو پیراهن یعقوب را بردار
من اینجا گوسفند فربه پَروار را بردم
تو آنجا آن بز بیچارۀ مرغوب را بردار»
+++
خدایا، نان جو کافی است، ما را تیر از این گندم
بیا از روی خرمن این دو خرمنکوب را بردار
مشهد، ۲۱ آذر ۹۴
🔹 سال آغازها و پایانها
🔸 محمدکاظم کاظمی
سال ۱۳۹۸ برای من سال شروع بعضی چیزها و پایان بعضی چیزها بود. در بهار ۹۸ زندگینامۀ خودنوشت و مفصلی را که قریب به سیصد صفحه میشود به پایان رساندم. اما تنها این نبود که تمام شد. بعضی چیزهای دیگر هم برایم تمام شد؛ خیلی از باورها به خیلی چیزها که هنوز خردک شرری از آنها باقی مانده بود. شرحش بماند برای آینده و آیندگانی که اگر برایشان مهم بود، بشوند، در فایلهای صوتیای که به عنوان گفتنیهای شخصی ضبط کردم و آنها هم قریب به ۱۵۰ صفحه میشود. اینها در واقع نوعی گفتگو با خویش است، در حاشیۀ آن زندگینامه، و بیشتر حاوی اعتقادات و تأملاتی که نسبت به اطرافم دارم و البته فعلاً ضرورتی به انتشارشان نیست.
کتاب هشت نقد را (که فعلاً نامی ندارد و با همین نام میشناسمش) تمام کردم و بازنگری «گزیدۀ غزلیات بیدل» را شروع کردم. اگر عمری باشد، کاری دلخواه و دلپسند بر روی این کتاب انجام دهم در چاپ دوم آن. و طبیعتاً بیش از هر زمانی به پایانرساندن کارهای ناتمام میاندیشم. پس لاجرم باید قدری منضبطتر و منظم تر بود.
من تصور میکنم بعد از پایان این بحران بیولوژیکی که جهان را در بر گرفته است، ما باید زیستی دیگر را شروع کنیم. میگویند که بیماری گناهان را میریزد. به نظر من نه تنها گناهان، که گاهی باورها و عادات غلط را هم میریزد. انسانها به نوعی خانهتکانی جسمی و روحی میکنند و البته جامعه و جهان نیز تکانده میشود.
امیدوارم که در زیست جدید ما، ایمان و اخلاق نیرومندتر باشد؛ انساندوستی و محبت پررنگتر باشد؛ مدارا و عقلانیت بیشتر باشد و جزماندیشی، خودمحوری، خودخواهی و کینورزی را همچون اشیائی که بعد از خانهتکانی دم در میگذاریم، به بیرون بگذاریم، بلکه حتی دفن کنیم.
از خداوند مهربان میخواهم که این مصیبتها را اسباب خانهتکانی ما بسازد.
@asarkazemi
🔸 محمدکاظم کاظمی
سال ۱۳۹۸ برای من سال شروع بعضی چیزها و پایان بعضی چیزها بود. در بهار ۹۸ زندگینامۀ خودنوشت و مفصلی را که قریب به سیصد صفحه میشود به پایان رساندم. اما تنها این نبود که تمام شد. بعضی چیزهای دیگر هم برایم تمام شد؛ خیلی از باورها به خیلی چیزها که هنوز خردک شرری از آنها باقی مانده بود. شرحش بماند برای آینده و آیندگانی که اگر برایشان مهم بود، بشوند، در فایلهای صوتیای که به عنوان گفتنیهای شخصی ضبط کردم و آنها هم قریب به ۱۵۰ صفحه میشود. اینها در واقع نوعی گفتگو با خویش است، در حاشیۀ آن زندگینامه، و بیشتر حاوی اعتقادات و تأملاتی که نسبت به اطرافم دارم و البته فعلاً ضرورتی به انتشارشان نیست.
کتاب هشت نقد را (که فعلاً نامی ندارد و با همین نام میشناسمش) تمام کردم و بازنگری «گزیدۀ غزلیات بیدل» را شروع کردم. اگر عمری باشد، کاری دلخواه و دلپسند بر روی این کتاب انجام دهم در چاپ دوم آن. و طبیعتاً بیش از هر زمانی به پایانرساندن کارهای ناتمام میاندیشم. پس لاجرم باید قدری منضبطتر و منظم تر بود.
من تصور میکنم بعد از پایان این بحران بیولوژیکی که جهان را در بر گرفته است، ما باید زیستی دیگر را شروع کنیم. میگویند که بیماری گناهان را میریزد. به نظر من نه تنها گناهان، که گاهی باورها و عادات غلط را هم میریزد. انسانها به نوعی خانهتکانی جسمی و روحی میکنند و البته جامعه و جهان نیز تکانده میشود.
امیدوارم که در زیست جدید ما، ایمان و اخلاق نیرومندتر باشد؛ انساندوستی و محبت پررنگتر باشد؛ مدارا و عقلانیت بیشتر باشد و جزماندیشی، خودمحوری، خودخواهی و کینورزی را همچون اشیائی که بعد از خانهتکانی دم در میگذاریم، به بیرون بگذاریم، بلکه حتی دفن کنیم.
از خداوند مهربان میخواهم که این مصیبتها را اسباب خانهتکانی ما بسازد.
@asarkazemi
🔹 شیوع افراطیگری در غیاب اصلاحگری
🔸 محمدکاظم کاظمی
شاید سه چهار سال پیش بود که با دوستی که او هم دغدغۀ حفظ اصالت و تعادل تشیع را داشت، صحبت میکردیم. من از شیوع آنچه «شیعۀ انگلیسی» خوانده میشود و در میان پیروان بعضی از مراجع نیز رسوخ کرده است، اظهار نگرانی کردم و گفتم که سیاست فرهنگی کشور، خواسته یا ناخواسته مروّج این گرایشهاست. اگر هم مروّج نباشد، لااقل بستر آمادهای است، چون رویۀ کلی دولتمردان و رسانهها، به خصوص در حوزۀ عقاید و افکار دینی، این بوده است که نواندیشی و اصلاحگری دینی را محدود ساختهاند، در حالی که میتوانست پادزهری باشد در مقابل این افراطیگریها.
حقیقت این است که سیاستگذاران مذهبی و فرهنگی کشور، آنقدر که با تکثرگرایی و پلورالیسم درگیر بودند و از ناحیۀ آن احساس خطر میکردند و داعیان آن را محدود کردند و از عرصۀ رسانهها و حتی گاه کشور بیرون راندند، در برابر رواج اخباریگری، غالیگری و مناسکگرایی افراطی نایستادند. شاید چون اینها را خطرناک نمیدیدند. یا شاید بعضی از متولیان امور هم تمایل قلبیشان به این سمت بیشتر بود. بالاخره این غیر قابل انکار است که در این چند دهه، در نزد بسیاری از متولیان مذهبی، اسلام مناسکی نسبت به اسلام معنویتگرا و اخلاقمدار خریدار بیشتری داشته است.
البته شاید دلایل و عوامل دیگری هم در کار باشد که من از آنها بیخبرم. من فقط به یکی از عوامل اشاره کردم که همان خالی کردن عرصه از نواندیشی دینی بود. به هر حال هر چه بود، به نظر من تشیع افراطی یا همان چیزی که به نام شیعۀ انگلیسی معروف شده است، بستر مناسبی برای رشد در کانونهای دینی به خصوص بعضی هیئتهای مذهبی یافت و در غیاب روشنگری دینی، به یک گرایش بلامنازع تبدیل شد.
چیزی که این وضعیت را خطرناکتر میکند این است که این افراطیگریها با اعتقادات محکمی همراه است، حداقل در میان عامۀ متدینهای مایل به این گروه. یعنی پشتوانۀ اعتقادیای دارد به حدی که شخص حاضر است خود را به خاطر این اعتقادات به دام یک بیماری مهلک بیندازد. وقتی یک گرایش، شکل اعتقادی پیدا کرد دیگر ریشهکن ساختن آن سخت است. نه با بگیر و ببند میشود مانع شد، نه با هیچ قوۀ قهریۀ دیگری. فقط زمان به کار است و تضارب آرا و برخوداری عادلانۀ همه افکار و گرایشها از تریبونها و رسانهها، تا بر اثر این تضارب سالم، همه تعدیل شوند.
من امیدوارم که متولیان مذهبی، مسئولان فرهنگی کشور و دستاندرکاران رسانهها، این رفتارهای افراطیون را زنگ خطری جدی بدانند و تدبیری بسنجند که تفکر و آداب و رسوم دینی جامعه به مدار اعتدال برگردد. وگرنه فردا دشواریهای بزرگتری خواهند داشت.
@asarkazemi
🔸 محمدکاظم کاظمی
شاید سه چهار سال پیش بود که با دوستی که او هم دغدغۀ حفظ اصالت و تعادل تشیع را داشت، صحبت میکردیم. من از شیوع آنچه «شیعۀ انگلیسی» خوانده میشود و در میان پیروان بعضی از مراجع نیز رسوخ کرده است، اظهار نگرانی کردم و گفتم که سیاست فرهنگی کشور، خواسته یا ناخواسته مروّج این گرایشهاست. اگر هم مروّج نباشد، لااقل بستر آمادهای است، چون رویۀ کلی دولتمردان و رسانهها، به خصوص در حوزۀ عقاید و افکار دینی، این بوده است که نواندیشی و اصلاحگری دینی را محدود ساختهاند، در حالی که میتوانست پادزهری باشد در مقابل این افراطیگریها.
حقیقت این است که سیاستگذاران مذهبی و فرهنگی کشور، آنقدر که با تکثرگرایی و پلورالیسم درگیر بودند و از ناحیۀ آن احساس خطر میکردند و داعیان آن را محدود کردند و از عرصۀ رسانهها و حتی گاه کشور بیرون راندند، در برابر رواج اخباریگری، غالیگری و مناسکگرایی افراطی نایستادند. شاید چون اینها را خطرناک نمیدیدند. یا شاید بعضی از متولیان امور هم تمایل قلبیشان به این سمت بیشتر بود. بالاخره این غیر قابل انکار است که در این چند دهه، در نزد بسیاری از متولیان مذهبی، اسلام مناسکی نسبت به اسلام معنویتگرا و اخلاقمدار خریدار بیشتری داشته است.
البته شاید دلایل و عوامل دیگری هم در کار باشد که من از آنها بیخبرم. من فقط به یکی از عوامل اشاره کردم که همان خالی کردن عرصه از نواندیشی دینی بود. به هر حال هر چه بود، به نظر من تشیع افراطی یا همان چیزی که به نام شیعۀ انگلیسی معروف شده است، بستر مناسبی برای رشد در کانونهای دینی به خصوص بعضی هیئتهای مذهبی یافت و در غیاب روشنگری دینی، به یک گرایش بلامنازع تبدیل شد.
چیزی که این وضعیت را خطرناکتر میکند این است که این افراطیگریها با اعتقادات محکمی همراه است، حداقل در میان عامۀ متدینهای مایل به این گروه. یعنی پشتوانۀ اعتقادیای دارد به حدی که شخص حاضر است خود را به خاطر این اعتقادات به دام یک بیماری مهلک بیندازد. وقتی یک گرایش، شکل اعتقادی پیدا کرد دیگر ریشهکن ساختن آن سخت است. نه با بگیر و ببند میشود مانع شد، نه با هیچ قوۀ قهریۀ دیگری. فقط زمان به کار است و تضارب آرا و برخوداری عادلانۀ همه افکار و گرایشها از تریبونها و رسانهها، تا بر اثر این تضارب سالم، همه تعدیل شوند.
من امیدوارم که متولیان مذهبی، مسئولان فرهنگی کشور و دستاندرکاران رسانهها، این رفتارهای افراطیون را زنگ خطری جدی بدانند و تدبیری بسنجند که تفکر و آداب و رسوم دینی جامعه به مدار اعتدال برگردد. وگرنه فردا دشواریهای بزرگتری خواهند داشت.
@asarkazemi
آثار محمدکاظم کاظمی
🔹 شیوع افراطیگری در غیاب اصلاحگری 🔸 محمدکاظم کاظمی شاید سه چهار سال پیش بود که با دوستی که او هم دغدغۀ حفظ اصالت و تعادل تشیع را داشت، صحبت میکردیم. من از شیوع آنچه «شیعۀ انگلیسی» خوانده میشود و در میان پیروان بعضی از مراجع نیز رسوخ کرده است، اظهار نگرانی…
🔹تنوع قرائتهای دینی
🔸 محمدکاظم کاظمی
پیوسته به یادداشت «شیوع افراطیگری در غیاب اصلاحگری» نکتهای دیگر هم به نظر میرسد که دوستی به آن اشاره کردند. این که خالی ساختن عرصه از قرائتهای نواندیشانۀ دینی، علاوه بر این که به افراطگری دینی میدانداد، به گسترش بیدینی هم افزود. این گسترش از دو جهت بود. یکی این که مذهبیهای افراطی (در همه مذاهب اسلامی) که در غیاب اندیشهورزی دینی ظهور کردند، چهرهای منفور از دین به نمایش گذاشتند. اینان مدعی دینداری و آن هم دینداری اصیل هستند و به ظواهر و مناسک هم بسیار پایبند. از این روی تصویری که اینان از دین در اذهان بسیاری از مردم ارائه میکنند، یک تصویر نامطلوب است، آن هم برای بسیاری از جوانان که با تجهیز به دانش و آگاهی روز، نمیتوانند خیلی از این باورها را بپذیرند.
این را همینجا بیفزایم که منظور ما تصویری نیست که در ذهن اهالی دیگر مذاهب ایجاد میشود. نه دیگر ادیان و دیگر نحلههای فکری جهان پیشکش. ما باید نگران همین جوانان مسلمانزادۀ خودمان باشیم که بر اثر همین تصویر باژگونه از دین، نسبت به این معتقدات بیباور یا حداقل کمباور میشوند.
قضیۀ دیگر این است که وقتی ما یک قرائت از دین را در جامعه حاکم میکنیم، لاجرم راه را بر کسانی که با قرائتی دیگر از دین میتوانستند وارد آن شوند، بستهایم. وقتی میگوییم معتقدات اسلامی و یا به طور خاص شیعی همین است و جز این نیست، و بعد هم یک مجموعۀ اعتقادی فربه را به جامعه ارائه میکنیم که شخص میباید با پذیرفتن آن مجموعۀ وسیع به چیزهایی که لازمۀ دین هم نیست باورمند شود، باید این را هم انتظار داشته باشیم که شخص همه مجموعۀ ما را به کنار نهد، چون قرائتی دیگر و مجموعهای دیگر نمیبیند که برایش پذیرفتنی باشد. مجموعههای دیگر را قبلاً از دایره بیرون کردهایم.
میدانم که این سخنان بسیاری از دینداران متعصب ما را برمیآشوبد. میگویند معتقدات دلبخواهی نیست تا ما بخواهیم انتخاب کنیم. ولی حقیقت این است که چه شما بخواهید و چه نخواهید، جامعه و به خصوص نسل جوان انتخاب میکند. شما را تأیید یا رد میکند و این جرئت و شهامت را هم دارد که همۀ «بستۀ اعتقادی» شما را به کنار نهد. به همین لحاظ به نظر من اکنون دوران فروتنی و همدیگرپذیری دینداران ما رسیده است. بگذاریم که افراد با قرائتهای گوناگونی دیندار باشند. شما که افراطیون را از دایره بیرون نراندید، چرا مصلحان را بیرون برانید؟
گذشته از اینها، مگر قرائتهای دینی در بین خود علمای دینی و مجتهدان متفاوت نیست؟ چرا این تفاوت را در میان دیگر دینپژوهان به رسمیت نشناسیم؟
@asarkazemi
🔸 محمدکاظم کاظمی
پیوسته به یادداشت «شیوع افراطیگری در غیاب اصلاحگری» نکتهای دیگر هم به نظر میرسد که دوستی به آن اشاره کردند. این که خالی ساختن عرصه از قرائتهای نواندیشانۀ دینی، علاوه بر این که به افراطگری دینی میدانداد، به گسترش بیدینی هم افزود. این گسترش از دو جهت بود. یکی این که مذهبیهای افراطی (در همه مذاهب اسلامی) که در غیاب اندیشهورزی دینی ظهور کردند، چهرهای منفور از دین به نمایش گذاشتند. اینان مدعی دینداری و آن هم دینداری اصیل هستند و به ظواهر و مناسک هم بسیار پایبند. از این روی تصویری که اینان از دین در اذهان بسیاری از مردم ارائه میکنند، یک تصویر نامطلوب است، آن هم برای بسیاری از جوانان که با تجهیز به دانش و آگاهی روز، نمیتوانند خیلی از این باورها را بپذیرند.
این را همینجا بیفزایم که منظور ما تصویری نیست که در ذهن اهالی دیگر مذاهب ایجاد میشود. نه دیگر ادیان و دیگر نحلههای فکری جهان پیشکش. ما باید نگران همین جوانان مسلمانزادۀ خودمان باشیم که بر اثر همین تصویر باژگونه از دین، نسبت به این معتقدات بیباور یا حداقل کمباور میشوند.
قضیۀ دیگر این است که وقتی ما یک قرائت از دین را در جامعه حاکم میکنیم، لاجرم راه را بر کسانی که با قرائتی دیگر از دین میتوانستند وارد آن شوند، بستهایم. وقتی میگوییم معتقدات اسلامی و یا به طور خاص شیعی همین است و جز این نیست، و بعد هم یک مجموعۀ اعتقادی فربه را به جامعه ارائه میکنیم که شخص میباید با پذیرفتن آن مجموعۀ وسیع به چیزهایی که لازمۀ دین هم نیست باورمند شود، باید این را هم انتظار داشته باشیم که شخص همه مجموعۀ ما را به کنار نهد، چون قرائتی دیگر و مجموعهای دیگر نمیبیند که برایش پذیرفتنی باشد. مجموعههای دیگر را قبلاً از دایره بیرون کردهایم.
میدانم که این سخنان بسیاری از دینداران متعصب ما را برمیآشوبد. میگویند معتقدات دلبخواهی نیست تا ما بخواهیم انتخاب کنیم. ولی حقیقت این است که چه شما بخواهید و چه نخواهید، جامعه و به خصوص نسل جوان انتخاب میکند. شما را تأیید یا رد میکند و این جرئت و شهامت را هم دارد که همۀ «بستۀ اعتقادی» شما را به کنار نهد. به همین لحاظ به نظر من اکنون دوران فروتنی و همدیگرپذیری دینداران ما رسیده است. بگذاریم که افراد با قرائتهای گوناگونی دیندار باشند. شما که افراطیون را از دایره بیرون نراندید، چرا مصلحان را بیرون برانید؟
گذشته از اینها، مگر قرائتهای دینی در بین خود علمای دینی و مجتهدان متفاوت نیست؟ چرا این تفاوت را در میان دیگر دینپژوهان به رسمیت نشناسیم؟
@asarkazemi
آثار محمدکاظم کاظمی
🔹تنوع قرائتهای دینی 🔸 محمدکاظم کاظمی پیوسته به یادداشت «شیوع افراطیگری در غیاب اصلاحگری» نکتهای دیگر هم به نظر میرسد که دوستی به آن اشاره کردند. این که خالی ساختن عرصه از قرائتهای نواندیشانۀ دینی، علاوه بر این که به افراطگری دینی میدانداد، به گسترش…
🔹 تقلیل افراطیگری به تشیع انگلیسی
🔸 محمدکاظم کاظمی
در یادداشتی که چند روز پیش با عنوان « شیوع افراطیگری در غیاب اصلاحگری» نوشتم، از تعبیر «شیعۀ انگلیسی» به عنوان افراطیگری دینی استفاده کردم. حالا میخواهم این را تصحیح کنم. این تعبیر توأم با تسامح بود و به نظرم باید از این اطلاق پرهیز کرد، چون وقتی افراطیگری را به «تشیع انگلیسی» تقلیل میدهیم ناخواسته دو اتفاق میافتد. یکی این که همۀ بار این قضیه بر دوش گروه نه چندان بزرگی میافتد که به این صفت موسوماند. در حالی که دایرۀ این رفتارهای افراطی گسترده است و البته میزان اینها هم نزد اشخاص و گروههای مختلف فرق دارد. آنچه به نام شیعۀ انگلیسی میشناسیم فقط در بخشی از این طیف قرار دارد.
قضیۀ دیگر این است که این نامگذاری بسیار شباهت دارد به دیگر انتسابهایی که در جامعه وجود دارد که غالباً ناهنجاریها و دگراندیشیها و هنجارشکنیها به شکلی به بیگانگان منسوب میشود. این رسم شده است که بسیاری از صورت قضیهها در عرصههای فکری، اجتماعی و سیاسی، با انتساب به بیگانگان پاک میشود و اطمینانی کاذب ایجاد میکند.
به واقع وقتی افراطیگری را به تشیع انگلیسی تقلیل میدهیم، خاطر بسیاری از ما جمع میشود که «ما که الحمدلله از این گروه نیستیم.» و همین خطرناک است، در حالی که چه بسا بسیاری از ما، در سلوک و اندیشههای خود همان رویّه را داریم. و با این تقلیل و محدود ساختن، این رویههای گاه افراطی را نادیده میگیریم. نادیده گرفتن، خود زمینهساز گسترش آسیبهاست.
@asarkazemi
🔸 محمدکاظم کاظمی
در یادداشتی که چند روز پیش با عنوان « شیوع افراطیگری در غیاب اصلاحگری» نوشتم، از تعبیر «شیعۀ انگلیسی» به عنوان افراطیگری دینی استفاده کردم. حالا میخواهم این را تصحیح کنم. این تعبیر توأم با تسامح بود و به نظرم باید از این اطلاق پرهیز کرد، چون وقتی افراطیگری را به «تشیع انگلیسی» تقلیل میدهیم ناخواسته دو اتفاق میافتد. یکی این که همۀ بار این قضیه بر دوش گروه نه چندان بزرگی میافتد که به این صفت موسوماند. در حالی که دایرۀ این رفتارهای افراطی گسترده است و البته میزان اینها هم نزد اشخاص و گروههای مختلف فرق دارد. آنچه به نام شیعۀ انگلیسی میشناسیم فقط در بخشی از این طیف قرار دارد.
قضیۀ دیگر این است که این نامگذاری بسیار شباهت دارد به دیگر انتسابهایی که در جامعه وجود دارد که غالباً ناهنجاریها و دگراندیشیها و هنجارشکنیها به شکلی به بیگانگان منسوب میشود. این رسم شده است که بسیاری از صورت قضیهها در عرصههای فکری، اجتماعی و سیاسی، با انتساب به بیگانگان پاک میشود و اطمینانی کاذب ایجاد میکند.
به واقع وقتی افراطیگری را به تشیع انگلیسی تقلیل میدهیم، خاطر بسیاری از ما جمع میشود که «ما که الحمدلله از این گروه نیستیم.» و همین خطرناک است، در حالی که چه بسا بسیاری از ما، در سلوک و اندیشههای خود همان رویّه را داریم. و با این تقلیل و محدود ساختن، این رویههای گاه افراطی را نادیده میگیریم. نادیده گرفتن، خود زمینهساز گسترش آسیبهاست.
@asarkazemi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 آموزش ایجاد عنوانهای شمارهدار در ایندیزاین و همچنین تنظیم عنوانها در سطوح مختلف، به صورتی که عنوانها به این شکل درج شود
۱ . عنوان اول
۱ - ۱ . عنوان دوم
۱ - ۱ - ۱ عنوان سوم
#آموزشی_کاظمی
#این_دیزاین
#عنوان_شمارهدار
@asarkazem
۱ . عنوان اول
۱ - ۱ . عنوان دوم
۱ - ۱ - ۱ عنوان سوم
#آموزشی_کاظمی
#این_دیزاین
#عنوان_شمارهدار
@asarkazem
Bandicam.4.0.2.1352.Portable.zip
34.7 MB
🔹 برنامهای خیلی خوب برای فیلم گرفتن از صفحۀ مانیتور.
🔻 این برنامه برای ساختن فیلمهای آموزشی و امثال آن مناسب است. البته میدانم که برنامههایی جامع و حرفهای مثل کامتازیا برای این کار هست. ولی برای تهیۀ یک فیلم ساده از محیط کار، این برنامه عالی است. میشود گفتار متن هم همراه آن ذخیره کرد. من برنامههای بسیاری را آزمودم و از این بهتر نیافتم. فیلمهای آموزشی این کانال با همین برنامه تهیه شده است.
#بندی_کم
#برنامه
#فیلم
@asarkazemi
🔻 این برنامه برای ساختن فیلمهای آموزشی و امثال آن مناسب است. البته میدانم که برنامههایی جامع و حرفهای مثل کامتازیا برای این کار هست. ولی برای تهیۀ یک فیلم ساده از محیط کار، این برنامه عالی است. میشود گفتار متن هم همراه آن ذخیره کرد. من برنامههای بسیاری را آزمودم و از این بهتر نیافتم. فیلمهای آموزشی این کانال با همین برنامه تهیه شده است.
#بندی_کم
#برنامه
#فیلم
@asarkazemi
🔹 پدرِ معنوی شعر مذهبی خراسان
🔻 محمدکاظم کاظمی
حاج محمود اکبرزاده یزدی را میشد «بزرگِ مداحان خراسان» دانست؛ کسی که پیوند نیکویی میان سه عنصر «شعر»، «مذهب» و «مبارزه» برقرار کرده بود. او از کسانی بود که در سالهای پیش از انقلاب اسلامی در ایجاد حلقههای شعر مذهبی با رویکرد انقلابی و مبارزاتی سهم داشت. و در همان سالها بود که او کتاب «حسین پیشوای انسانها» را که مجموعهای از شعرهای عاشورایی با رویکرد انقلابی است، گردآوری کرده بود.
اما چنان که مداحان اهل بیت او را مربی و پدر معنوی خود میدانند، ما شاعرانی که در دهههای شصت و هفتاد در جریان شعر جوان مشهد بالیدیم هم این حس را نسبت به او داشتیم...
🔻 متن کامل یادداشت در پست بعدی
@asarkazemi
🔻 محمدکاظم کاظمی
حاج محمود اکبرزاده یزدی را میشد «بزرگِ مداحان خراسان» دانست؛ کسی که پیوند نیکویی میان سه عنصر «شعر»، «مذهب» و «مبارزه» برقرار کرده بود. او از کسانی بود که در سالهای پیش از انقلاب اسلامی در ایجاد حلقههای شعر مذهبی با رویکرد انقلابی و مبارزاتی سهم داشت. و در همان سالها بود که او کتاب «حسین پیشوای انسانها» را که مجموعهای از شعرهای عاشورایی با رویکرد انقلابی است، گردآوری کرده بود.
اما چنان که مداحان اهل بیت او را مربی و پدر معنوی خود میدانند، ما شاعرانی که در دهههای شصت و هفتاد در جریان شعر جوان مشهد بالیدیم هم این حس را نسبت به او داشتیم...
🔻 متن کامل یادداشت در پست بعدی
@asarkazemi
🔹 پدرِ معنوی شعر مذهبی خراسان
🔻 محمدکاظم کاظمی
شادروان حاج محمود اکبرزاده یزدی را میشد «بزرگِ مداحان خراسان» دانست؛ کسی که پیوند نیکویی میان سه عنصر «شعر»، «مذهب» و «مبارزه» برقرار کرده بود. او از کسانی بود که در سالهای پیش از انقلاب اسلامی در ایجاد حلقههای شعر مذهبی با رویکرد انقلابی و مبارزاتی سهم داشت. و در همان سالها بود که او کتاب «حسین پیشوای انسانها» را که مجموعهای از شعرهای عاشورایی با رویکرد انقلابی است، گردآوری کرده بود.
اما چنان که مداحان اهل بیت او را مربی و پدر معنوی خود میدانند، ما شاعرانی که در دهههای شصت و هفتاد در جریان شعر جوان مشهد بالیدیم هم این حس را نسبت به او داشتیم و این به دلیل جنبۀ شاعری و شعرشناسی ایشان بود. او با شعر دیروز و امروز فارسی نیک آشنا بود و صاحبنظر در نقد و ارزیابی شعر، به خصوص شعر مذهبی. از این روی حضور او در جمع شاعران هم، آنقدر مغتنم بود که در جلسات مداحی.
او از زمان پیدایش جلسات شعر حوزۀ هنری مشهد از اواسط دهۀ شصت، تا اواسط دهۀ هفتاد از کسانی بود که همواره سایهاش بر سر جلسات برقرار بود. گویا تعهدی در خود احساس میکرد برای جهتبخشی معنوی و مذهبی به این جمع جوانانی که همین سه عنصر، یعنی مذهب، شعر و آرمانهای انقلابی آنان را گرد هم آورده بود. در بسیاری از شعرهایی که ما شاعران آن حلقهها در آن سالها سرودیم، اثر مستقیم یا غیرمستقیم حاج محمود اکبرزاده آشکار است. مثلاً از این جمله است مثنوی «روایت» من به آن بزرگوار. تقدیم شد و در کتاب «پیاده آمده بودم» ثبت است.
صدای خوش، نفس گرم، خُلق نیکو، حسن معاشرت، حافظۀ نیرومند، موقعشناسی و مقامدانی در ارائۀ شعر، بزرگمنشی و بزرگواری و متکی نبودن زندگی و معیشت بر شعر و مذهب، بخشی کوچک از خصایل ارجمندی است که حاج محمود اکبرزاده یزدی بدانها آراسته بود و اینها، وجود او را وجودی منحصر به فرد و یگانه ساخته بود. از این روی هیچ اغراق نیست اگر او را مؤثرترین شخص بر جریان شعر مذهبی خراسان و حتی کشور در چند دهۀ اخیر بدانیم، آن هم تأثیری سازنده، نیکو و دوامدار.
این تصویر، عکس یادگاری پایانی مراسم نکوداشت حاج محمود اکبرزاده در آذرماه ۱۳۸۹ در مشهد است.
@asarkazemi
🔻 محمدکاظم کاظمی
شادروان حاج محمود اکبرزاده یزدی را میشد «بزرگِ مداحان خراسان» دانست؛ کسی که پیوند نیکویی میان سه عنصر «شعر»، «مذهب» و «مبارزه» برقرار کرده بود. او از کسانی بود که در سالهای پیش از انقلاب اسلامی در ایجاد حلقههای شعر مذهبی با رویکرد انقلابی و مبارزاتی سهم داشت. و در همان سالها بود که او کتاب «حسین پیشوای انسانها» را که مجموعهای از شعرهای عاشورایی با رویکرد انقلابی است، گردآوری کرده بود.
اما چنان که مداحان اهل بیت او را مربی و پدر معنوی خود میدانند، ما شاعرانی که در دهههای شصت و هفتاد در جریان شعر جوان مشهد بالیدیم هم این حس را نسبت به او داشتیم و این به دلیل جنبۀ شاعری و شعرشناسی ایشان بود. او با شعر دیروز و امروز فارسی نیک آشنا بود و صاحبنظر در نقد و ارزیابی شعر، به خصوص شعر مذهبی. از این روی حضور او در جمع شاعران هم، آنقدر مغتنم بود که در جلسات مداحی.
او از زمان پیدایش جلسات شعر حوزۀ هنری مشهد از اواسط دهۀ شصت، تا اواسط دهۀ هفتاد از کسانی بود که همواره سایهاش بر سر جلسات برقرار بود. گویا تعهدی در خود احساس میکرد برای جهتبخشی معنوی و مذهبی به این جمع جوانانی که همین سه عنصر، یعنی مذهب، شعر و آرمانهای انقلابی آنان را گرد هم آورده بود. در بسیاری از شعرهایی که ما شاعران آن حلقهها در آن سالها سرودیم، اثر مستقیم یا غیرمستقیم حاج محمود اکبرزاده آشکار است. مثلاً از این جمله است مثنوی «روایت» من به آن بزرگوار. تقدیم شد و در کتاب «پیاده آمده بودم» ثبت است.
صدای خوش، نفس گرم، خُلق نیکو، حسن معاشرت، حافظۀ نیرومند، موقعشناسی و مقامدانی در ارائۀ شعر، بزرگمنشی و بزرگواری و متکی نبودن زندگی و معیشت بر شعر و مذهب، بخشی کوچک از خصایل ارجمندی است که حاج محمود اکبرزاده یزدی بدانها آراسته بود و اینها، وجود او را وجودی منحصر به فرد و یگانه ساخته بود. از این روی هیچ اغراق نیست اگر او را مؤثرترین شخص بر جریان شعر مذهبی خراسان و حتی کشور در چند دهۀ اخیر بدانیم، آن هم تأثیری سازنده، نیکو و دوامدار.
این تصویر، عکس یادگاری پایانی مراسم نکوداشت حاج محمود اکبرزاده در آذرماه ۱۳۸۹ در مشهد است.
@asarkazemi
Powerpoint-Film 05.pdf
248 KB
🔹 آموزش ساختن فیلم توأم با صوت، به وسیلۀ پاورپوینت
🔻با رونقگرفتن آموزشهای مجازی، ساختن فیلمهای آموزشی به وسیلۀ پاورپوینت بسیار لازم شده است، به خصوص فیلمهایی در قالب mp4 که روی گوشی همراه یا دیگر وسایل قابل استفاده باشد.
🔻 در این فایل پیدیاف، درج صوت بر روی فایل پاورپوینت و خروجی گرفتن از کل کار به صورت فیلم mp4 آموزش داده شده است.
🔻 من برای این قضیه باری به کاوش مفصلی در اینترنت ناچار شدم و مطالبی را که در اینجا آمده است، با زحمت پیدا کردم و با سعی و خطاهای بسیار بر آن مسلط شدم. اکنون حاصل این تلاش را تقدیم همه کسانی میکنم که در این ایام ناچار به ساختن فیلم آموزشی به وسیلۀ پاورپوینت هستند.
#پاورپوینت
#فیلم_پاورپوینت
#صوت_پاورپوینت
#آموزشی_کاظمی
@asarkazemi
🔻با رونقگرفتن آموزشهای مجازی، ساختن فیلمهای آموزشی به وسیلۀ پاورپوینت بسیار لازم شده است، به خصوص فیلمهایی در قالب mp4 که روی گوشی همراه یا دیگر وسایل قابل استفاده باشد.
🔻 در این فایل پیدیاف، درج صوت بر روی فایل پاورپوینت و خروجی گرفتن از کل کار به صورت فیلم mp4 آموزش داده شده است.
🔻 من برای این قضیه باری به کاوش مفصلی در اینترنت ناچار شدم و مطالبی را که در اینجا آمده است، با زحمت پیدا کردم و با سعی و خطاهای بسیار بر آن مسلط شدم. اکنون حاصل این تلاش را تقدیم همه کسانی میکنم که در این ایام ناچار به ساختن فیلم آموزشی به وسیلۀ پاورپوینت هستند.
#پاورپوینت
#فیلم_پاورپوینت
#صوت_پاورپوینت
#آموزشی_کاظمی
@asarkazemi
آثار محمدکاظم کاظمی
Powerpoint-Film 05.pdf
🔹 آموزش ساختن فیلم توأم با صوت، به وسیلۀ پاورپوینت
منتشر شده در سایت محمدکاظم کاظمی
http://www.mkkazemi.com/1399/01/20/powerpoint/
منتشر شده در سایت محمدکاظم کاظمی
http://www.mkkazemi.com/1399/01/20/powerpoint/