️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
24.9K subscribers
53.7K photos
48.3K videos
340 files
9K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس
@Amirashkanam
Download Telegram
#حکومت_وحشت_جمهوری_اسلامی غیر ایرانی تنها و تنها و تنها یک خدمت ماندگار و بزرگ و شگرف انجام داد، آن هم اینکه به تاریخ هزار و اندی ساله قرون وسطایی ایران خیانت نکرد، به این معنی که آنچه درین هزار و اندی سالِ پس از تازش تازیان مسلمان تا روزگار قاجاریه بر مردم رفته بود را در چهل و اندی سال بر کشور و ملت ایران آوار کرد. این همه خونریزی، جنگ، کشتار، تجاوز، تباهی، فساد، دروغ، بی اخلاقی، نادانی، خیانت، ستم و ... که درین چهل و اندی سال بر مردم بار شد، همه بازتاب سیمای پلید و پلشت و تیره و تار هزار و اندی سال قرون وسطای ایران بود. به راستی که با این چهل سال، همه فلاکت های هزار سال را به زندگی زیستیم، و آخرین قسط وامی که به تعبیر زنده یاد #احمد_کسروی بر #آخوندیسم داشتیم را پرداخت کردیم.

با این خدمتی که #حکومت_وحشت_جمهوری_اسلامی غیر ایرانی درین چهل سال کرد، ملت ایران دانسته اند که باید از تاریخ قرون وسطایی گذر کنند، و با سرلوحه قراردادن #شکوه_جهانی_ایران_باستان، در پرتو #سامانه_شاهنشاهی، و بر پایه ششگانه سیاست مستقل ملی، ارتش و امنیت، قانون و دادگستری، آبادانی و سازندگی، بهداشت و تندرستی و دانش و آموزش، تاریخ ملی میهنی خود را بدون آلودگی به عناصر غیر ملی و غیر ایرانی، پس از تعطیلی هزار و اندی ساله، تداوم بخشند‌. کاری که ساختار سیاسی شاهنشاهی پهلوی خواست با #انقلاب_سفید و بدون آلودگی به خون انجام دهد و شکوه جهانی ایران باستان را با اجرای نقشه راه #به_سوی_تمدن_بزرگ به کشور و ملت ایران بازگرداند، ولی در پی همراهی نکردن مردم ساده و خوش باوری که خیال می‌کردند بیگانگان عمامه به سر (#آخوندیسم) و دشمنان کراوات به گردن (#مصدق_اللهی_ها و #چپول_ها) و کوردلان اسلحه دار (#مجاهدین_تروریست) خیر کشور و ملت را بیشتر از شاهنشاه ملت دوست پهلوی میخواهد، در یک انتحار دسته جمعی، سفیدی نیک بختی را به سرخی خون و سیاهی تیره بختی فروختند.

به هر حال، با هر تاوان و هزینه ای که بود، ملت ایران پس از هزار سال کوفتگی و خستگی و #کارما پس دادن، تصمیم دارد با گذار از تاریکی قرون وسطا، به ایران نو با شکوهی جهانی گام بگذارد، به ویژه پس از رخداد خونین دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ که شعار "#جاوید_شاه" و "#رضاشاه_روحت_شاد" و "#ای_شاه_ایران_برگرد_به_ایران" گوش فلک را کر کرد و به همه دنیا فهماند که ایران و ایرانی تشنه شاهنشاهی پهلوی می باشد.

درین برهه تکرارناشدنی و حساس کشور و ملت ایران، بسیار باید به هوش باشیم تا دیگر باره بمانند سال ۱۳۵۷ یک عروسک خیمه شب بازی دیگری، این بار با رنگ و لعاب دیگری از جنس مار خوش خط و خال، از اروپا برای ما به نام دروغین رهبر و رئیس جمهور و نخست وزیر ارسال نکنند، چون ایران کشوری است که از هزاران سال پیش، سامانه حکومتی ویژه به خود دارد که نامش شاهنشاهی است.

کتابی که با نام #فیلسوف_شاه_ایرانشهر به مناسبت #روز_مهسا منتشر و در کانال بارگزاری شده است، با نگاهی متفاوت، و بر خلاف تبلیغات سرتاسر دروغین دشمنان قسم خورده ایران که شاهنشاهی را دیکتاتوری معرفی کرده و آن را به نام ستمشاهی بر ذهن و ضمیر ما کاشته است، درصدد است #سامانه_شاهنشاهی و سنت شهریاری را به شکل بسیار علمی و بر پایه برترین پژوهش ها و مستندات تاریخی، برای ما معرفی کند. سامانه شاهنشاهی تنها سامانه حکومتی پاسخگو به اکنون ایرانی است که خیلی وقت است فروپاشی آن آغاز شده و اگر این بار دیر بجنبیم، بدون هیچ شک و تردید، خبری از ایران باقی نخواهد ماند. و با نابودی ایران، ایرانی نیز نابود خواهد گشت....

کتاب را بر پایه مسئولیت شناسی و #به_مهر_ایران بخوانید، در سطح گسترده انتشار دهید، به همه ارسال کنید، مطالب آن را با دیگران به اشتراک بگذارید، اگر در کار نشر و چاپ هستید یا اگر نیکوکار فرهنگی و ملی و شاهنشاهی هستید، در تیراژ بالا انتشار دهید و در دسترس جوانان ایرانی قرار دهید و حتا از آن کسب درآمد کنید تا هم_میهن خود را بیدار سازید که دو راه بیشتر وجود ندارد، یا به سوی نابودی کامل کشور و ملت ایران و یا به سوی #شکوه_جهانی که تنها کننده تضمینی و آزمون پس داده اش #شاهنشاهی_پهلوی به پادشاهی اعلیحضرت سیروس، #رضاشاه_دوم و پهلوی سوم است و لاغیر.

سرانجام اینکه، با ارسال کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر به همه گروه ها و خصوصی های مجازی وابستگان جمهوری اسلامی، تن آنان را به لرزه درآورید که ملت ایران اصل خود را بازیافته، و بیگانه و دشمن را شناخته، و به این زودی است که خانه را از دشمن بیگانه بپالاید... این کتاب را نمادی برای آگاهی ملی، که سونامی حکومت وحشت جمهوری اسلامی و بازماندگان لشکر ایران ویران کُن #قادسیه است، کنید تا یک ایرانی نیز در #کارزار_سه_ماهه در خانه نماند و همه ایرانیان، از زن و مرد، پیر و جوان، ترک و بلوچ و لر و فارس و عرب، مسلمان و غیرمسلمان، با شعار #شاهزاده_رو_صداکن رهایی ملی را فریاد زنند!
👏72👍17👎5🔥21
️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
Video
🎂ارسالی #جهان_ایرانی، نویسنده کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر، به مناسبت زادروز شاهنشاه آریامهر🎂



#رنسانس یا همان #نوزایی، در تاریخ اروپا، به دوره ای گفته می‌شود که فيلسوفان و ادیبان و اندیشمندان و روشنفکران اروپایی، و در مرحله پسین، دانشمندان علوم دقیقه (فنی-مهندسی) و دانش های طبیعی، به سامانه اندیشگی کهن اروپایی یا همان #فلسفه_یونان_باستان که با #مسیحیت آمیختگی نداشت بازگشت کردند و روزگار نوین اروپایی را پدیدار ساختند‌.

به سخن دیگر، پس از آزمون‌های دشوار و تاریک اروپاییان در یک روزگار هزار و اندی ساله که #کلیسای_مسیحی دمار از روزگار اندیشه و زندگی و رفاه و آسایش ملت اروپایی درآورده بود و آنها را #گروگان آموزه های خرافاتی و تقلیدی و تحمیلی کلیسا ساخته بود، اروپاییان در یک جهش همه سویه، از فلسفه و ادب و هنر و تاریخ نگاری و سیاست ورزی گرفته تا زیست شناسی و فیزیک و ستاره شناسی، از سامانه تحمیلی و تخدیری کلیسا به یک نظام روشمند خردمدار (راسیونالیسم) و انسان‌گرا (اومانیسم) که بر فلسفه و دانش یونان باستانِ بدون اختلاط به مسیحیت استوار بود، شیفت دادند.

منظور محمدرضاشاه پهلوی از رنسانس درین ویدئو، یک رنسانس تقلیدی از اروپا نیست، بلکه منظور ایشان از رنسانس، چنانکه از اشارتش به #شاهنامه #فردوسی_بزرگ برمی‌آید، نوزایی ملی میهنی ایرانی، با بازگشت به فلسفه و اندیشه ایرانِ باستانِ پیشاتازش تازیان مسلمان است‌؛ فلسفه و اندیشه ای که بر سامانه شاهنشاهی و سنت شهریاری استوار است و پایه های ششگانه آن را #استقلال، #امنیت، #دادگستری، #آبادانی، #بهداشت و #دانش شکل می‌دهد؛ و میوه این سامانه بر پایه های ششگانه یاد شده، چیزی جز بازیاب #شکوه_جهانی_ایران_زمین نمی‌باشد؛ شکوهی که از دل آن، نه تنها آسایش و آرامش ایرانیان، بلکه #صلح_جهانی سربرون خواهد آورد و حقوق بشری که برساخته #کوروش_بزرگ است، بر جهان استوار گشته، جهان را به راه نیکبختی انسانی رهنمون خواهد ساخت و #نور_پهلوی❤️ بر آن تابیدن خواهد گرفت!


هنگامه آن است آنچه ما را به درازای هزار و چهارصد سال از شکوه باستان ملی خودمان دور ساخته است را از کشور و ملت خود دور سازیم، چرا که پیش از راندن اهریمن قرون وسطایی، اهورای نوزایی ملی درین سرزمین نشیمن نخواهد کرد!

اگر دوست دارید این سخنان سراسر نغز و مغز شاهنشاه آریامهر را به نیکی درک کنید، کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر را در مطالعه بگیرید.

یادمان زادروز خجسته محمدرضاشاه پهلوی را گرامی می‌داریم و بر ایران یاران میهن پرست شادباش می‌گوئیم.

#نور_پهلوی_بر_تاریکی_سامی_پیروز_است
#نه_غزه_نه_لبنان_جانم_فدای_ایران

@gurd_shah
👍11443👎6👏2
از شاهنشاه آریامهر تا ترامپ: بازگشت مبارزه‌ای جهانی بعد از نیم قرن


ای فرزندان حقیقت و پاسداران آزادی! بشنوید ندای تاریخ را، که از ژرفای نیم‌قرن پیش، مردی برخاست؛ قافله‌سالار نبردی سترگ، که امروز طنین گام‌هایش را در خروش دونالد ترامپ می‌شنویم. آن مرد، محمدرضاشاه پهلوی، شاهنشاه آریامهر بود؛ فرمانروایی که در کتاب «#پاسخ_به_تاریخ» پرده از چهرهٔ پلید #گلوبالیسم، #چپ_بین‌المللی و #کارتل‌های_چندملیتی برگرفت و فریاد برآورد که رسانه‌هایی چون #بی‌بی‌سی، #واشنگتن‌پست و #نیویورک‌تایمز، ابزار شست‌وشوی ذهن‌ها و برده‌سازی ملت‌ها هستند، تا قدرت‌های پنهان بتوانند غارتگری خویش را در سراسر گیتی ادامه دهند و هر کس را که در برابرشان بایستد، از صفحه روزگار محو کنند. 

در آن روزگار که ترامپ هنوز جوانی بیش نبود، محمدرضاشاه از #دولت_پنهان سخن می‌گفت، از هیولایی که در پس نقاب دموکراسی، دولت‌های ملل مستقل را به زنجیر می‌کشید و منابعشان را از طریق جنگ، فتنه و فریب به یغما می‌برد. اما جهان باید پنجاه سال انتظار می‌کشید تا پژواک آن هشدارها در قاموس کسی چون ترامپ طنین‌انداز شود؛ کسی که برخاست تا همان زنجیرهایی را در هم بشکند که شاه ایران از وجودشان سخن گفته بود. 

اما این تنها هشدار او نبود! پنجاه سال پیش، در دورانی که بسیاری از رهبران جهان در برابر نیرنگ و فریب فلسطینیان سر تعظیم فرود می‌آوردند، این شاهنشاه آریامهر بود که بی‌پرده، بی‌تعارف و با صلابت، خطاب به فلسطینیان فریاد زد که گدایی و مظلوم‌نمایی را رها کنید! به آنان هشدار داد که دست از دوشیدن ملت‌های دیگر بردارند و مسیر عزت و استقلال را پیش گیرند. امروز، پس از نیم‌قرن، همان کلام را از زبان ترامپ می‌شنویم! همو که با صراحت اعلام کرد که دوران باج‌گیری و بازیگری‌های مظلوم‌نمایانه به پایان رسیده است. 

محمدرضاشاه در روزگاری که هنوز جهان در خواب غفلت بود، کارکرد زیانبار و استعماری #سازمان‌ها_و_نهادهای_جهانی را به نقد کشید و به #توهم_توطئه متهم گشت، اما پنجاه سال طول کشید تا اندیشه‌هایش به اوج رسد و رهبر کشوری همچون آمریکا جرئت کند که از این سازمان‌های استعماری خارج شود. ولی این راه، راهی هموار نبود! ترامپ برای این ایستادگی دو سوءقصد، سی‌وشش محکومیت قضایی، و یک کودتای انتخاباتی را به جان خرید. همان تقلبی که با #کرونا از #ووهان_چین آغاز شد و با نشاندن یک عروسک خرفت و فرتوت به نام #بایدن به اوج رسید. بایدنی که هنرش چیزی جز رسوایی، شرمساری و ذلت برای آمریکا نبود، کسی که در برابر رهبران جهانی بی‌اعتبار و در برابر ملت خود، خفت‌بار ظاهر شد. 

آیا هنوز درک نکرده‌اید که چرا ترامپ را قمارباز می‌خوانند؟ آیا نمی‌دانید او کدام زنجیرهای اسارت را می‌درد که او را دیوانه می‌نامند؟ مگر نشنیده‌اید که محمدرضاشاه نیز به جرم آزاداندیشی، به جرم حقیقت‌گویی، به جرم ایستادگی در برابر همین سلطه‌گران، آماج حملات رسانه‌ای و توطئه‌های سیاسی شد؟ 

اما این پرچم، پس از پنجاه سال بر زمین نمانده است! پهلویسم زنده است! امروز، #شاهزاده_رضا_پهلوی، فرزند خلف آن شهریار آزاده، این پرچم مبارزه با استبداد، دروغ و فریب جهانی را به دست گرفته است. با این تفاوت که این‌بار، ملت دیگر آن ملت ناآگاه دیروز نیست، و جهان نیز دیگر در سیطره‌ گلوبالیسم اسیر نمانده است. سیاست جهانی از چنگال غارتگران بی‌وطن بیرون آمده و اکنون در دست #میهن‌پرستان_صلح‌طلب، #پتریوت‌هایی که حقیقت و استقلال را فریاد می‌زنند، قرار گرفته است. آری! کار نیمه‌تمام آن شهریار، امروز به دست فرزند ایران و به نیروی ملتی بیدار ادامه خواهد یافت!

تاریخ تکرار نمی‌شود، بلکه پیش می‌رود، و امروز جهان نظاره‌گر آن است که اندیشه‌های شاهنشاه ایران، پس از نیم‌قرن، در قامت خروش یک رئیس‌جمهور آمریکایی بازتاب می‌یابد. این، تنها آغاز یک قیام است، قیامی که دیوارهای دروغ را فرو خواهد ریخت، چهرهٔ قدرت‌های پنهان را عریان خواهد کرد، و سرانجام، آزادی و عظمت را به ملت‌های جهان بازخواهد گرداند، و ایران به #شکوه_جهانی خواهد رسید!

✍️ جهان ایرانی
👍11614💯6👎2
طنین حضور در سکوت: پژواک همبستگی و وفاداری


در بسیاری از مواقع، حواشی به طرز شگفت‌انگیزی از متن اصلی پیشی می‌گیرند. یکی از مثال‌های بارز این موضوع را می‌توان در لغو سخنرانی #شاهزاده_رضا_پهلوی از سوی دولت آلمان در #نشست_امنیتی_مونیخ مشاهده کرد، جایی که ایرانیان مقیم اروپا نقش به‌سزایی ایفا کردند. این حمایت گسترده از شاهزاده رضا پهلوی در قالب اعتراضات خیابانی در آلمان، ارسال ایمیل‌های حمایتی به وزارت خارجه آلمان و مشارکت در پتیشن‌های حمایتی از ایشان، به وضوح بیانگر تأثیر و محبوبیت گسترده ایشان در میان ایرانیان است. در حقیقت، این حرکت مردمی، نمایشی از قدرت و انسجام ملی انقلابیون ایرانی بود که نشان داد این حمایت‌ها نه تنها به اندازه دعوت شاهزاده به نشست مونیخ از اهمیت برخوردار بود، بلکه به‌طور مؤثری قدرت مردمی و نقش محوری شاهزاده را در تحولات سیاسی ایران در عرصه جهانی تأکید کرد.


علاوه بر این، دعوت #سی‌پک از شاهزاده رضا پهلوی برای سخنرانی که به‌دلیل تعهدات خانوادگی پیش‌بینی‌نشده از سوی خود ایشان لغو شد و نگرانی ملت ایران را در پی انتشار شایعات پیرامونی به همراه داشت، به‌نوعی نشان‌دهنده نگرانی‌های عمومی نسبت به وضعیت سلامتی ایشان و #خاندان_پادشاهی بود. مردم ایران در کامنت‌های خود در زیر اخبار لغو سخنرانی شاهزاده، نگرانی‌های خود از سلامتی ایشان و #شهبانو_فرح_پهلوی و #والاحضرت_یاسمین_پهلوی را ابراز کرده و آرزوی تندرستی و سلامت برای این خاندان کردند. این واکنش‌ها به‌خوبی نشان داد که ایرانیان اهمیت جایگاه شاهزاده رضا پهلوی را درک کرده و بر این باورند که بدون ایشان، دستیابی به آرمان‌های #آزادی، #آبادانی و #شکوه_جهانی_ایران تنها در حد یک آرزوی غیرممکن باقی خواهد ماند.


تمامی این موارد گواهی بر کنش‌گری‌های مستمر، ایران‌دوستانه و آینده‌نگرانه شاهزاده رضا پهلوی است که نزدیک به نیم قرن، بی‌وقفه و با رویکردی راهبردی، در جهت تأمین منافع ملی ایران و بهبود جایگاه جهانی کشور تلاش کرده‌اند. ایشان نه تنها از طریق بیان مواضع شفاف و قاطع در قبال مسائل داخلی و بین‌المللی، بلکه از طریق اقداماتی عملی و دیپلماسی فعال، در مسیر تحقق رؤیای ایرانی آزاد، آباد و شکوفا گام برداشته‌اند.
یکی از مهم‌ترین ابعاد فعالیت‌های ایشان، ایجاد شبکه‌ای گسترده از ارتباطات مؤثر با رهبران سیاسی، اقتصادی و فناوری و فرهنگی جهان بوده است. شاهزاده با درک عمیق از تحولات بین‌المللی و ضرورت همگرایی با بازیگران کلیدی در عرصه سیاست و اقتصاد جهانی، همواره کوشیده‌اند تا حمایت‌های لازم را برای یک ایران دموکراتیک و مدرن جلب کنند. نشست‌های مستمر با تصمیم‌سازان جهانی، تعامل با نخبگان فکری و راهبری ابتکارات دیپلماتیک، همگی نشان‌دهنده تعهد راسخ ایشان به تقویت جایگاه ایران در جامعه بین‌الملل است.
افزون بر این، شاهزاده رضا پهلوی با تکیه بر راهبردهای علمی و آینده‌محور، پروژه‌های بزرگی همچون #پروژه_ققنوس و #پروژه_شکوفایی_ایران را پایه‌گذاری کرده‌اند که هر دو به‌منظور ارائه راهکارهای عملی برای توسعه پایدار کشور طراحی شده‌اند.
شاهزاده رضا پهلوی در این مسیر، همواره بر اصولی همچون تمامیت ارضی، سکولار دموکراسی بر پایه حقوق بشر، شفافیت، پاسخگویی، مردم‌سالاری و عدالت اجتماعی تأکید داشته‌اند و تلاش کرده‌اند تا با ایجاد وحدت میان اقشار مختلف جامعه ایرانی، زمینه‌ساز تحقق یک حکومت مبتنی بر اراده ملت شوند. باور راسخ ایشان به کرامت انسانی و حقوق بنیادین شهروندان، سبب شده است که نه‌تنها در برابر نقض حقوق مردم ایران توسط حکومت مستقر، مواضع قاطع و روشنی اتخاذ کنند، بلکه همواره راهکارهایی عملی برای گذار از وضعیت کنونی ارائه دهند.
در مجموع، تلاش‌های مستمر و بی‌دریغ شاهزاده رضا پهلوی، نه‌تنها در عرصه سیاست، بلکه در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز تأثیرات عمیقی بر مسیر تحولات ایران داشته است. شخصیت ایشان، به‌عنوان نماد انسجام ملی، الهام‌بخش ایرانیانی است که در جست‌وجوی راهی برای بازگشت کشورشان به جایگاه شایسته خود در جهان هستند. در این مسیر، حمایت گسترده مردمی از ایشان، نشان‌دهنده اعتماد عمیق ایرانیان به رهبری دلسوز، مدبر و آینده‌نگر است که دغدغه‌ای جز آزادی، رفاه و پیشرفت کشور ندارد.


ما، هم، از خاندان پهلوی، به‌ویژه از شاهزاده عزیز، سپاسگزاریم و برای ایشان و خاندان پادشاهی آرزوی تندرستی و شادکامی داریم و نیز از ملت ایران که با آگاهی بیشتر از گذشته، از نسل 57 فاصله گرفته‌ و به سمت آینده‌ای روشن‌تر حرکت می‌کنند و جویای اخبار نویدبخش هستند، قدردانی می‌کنیم. هرچند که شایعات ناگوار درباره سلامتی خاندان پادشاهی فروکش کرده، اما همچنان منتظر اخبار قطعی و چشمی در خصوص تندرستی این خاندان بزرگوار هستیم تا بار دیگر به شکرانه این خبر، با افتخار و شادی، فریاد #کینگ_رضا_پهلوی سر دهیم.

✍️ جهان ایرانی
👏76👍13💯32👎2
👆👆👆👆👆👆


این تحولات نشان می‌دهد که استعفای محمدجواد ظریف نه صرفاً کناره‌گیری یک مقام دیپلماتیک، بلکه اعترافی آشکار به #پایان_کامل_دیپلماسی در جمهوری اسلامی بود. در غیاب سیاست خارجی فعال و سازنده، کشور به نقطه‌ای رسیده است که نه‌تنها در صحنه بین‌المللی منزوی شده، بلکه در معرض خطرات جدی و پیامدهای غیرقابل‌پیش‌بینی قرار دارد. آنچه در پی این #فروپاشی_دیپلماتیک انتظار می‌رود، نه مذاکره و تعامل، بلکه افزایش تنش‌ها و احتمال درگیری نظامی است.

در شرایطی که جمهوری اسلامی با بحران‌های داخلی و خارجی مواجه است، هم‌زمان #معادلات_ژئوپلیتیکی نیز علیه آن تغییر کرده‌اند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در تازه‌ترین اظهارات خود بار دیگر بر حمایت تزلزل‌ناپذیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری پیشین ایالات متحده، از اسرائیل تأکید کرد و اعلام داشت که واشنگتن تمام مهمات و تسلیحاتی را که در دوران بایدن متوقف شده بودند، در اختیار تل‌آویو قرار داده است. او همچنین تصریح کرد که اسرائیل اکنون ابزارهای لازم برای «پایان دادن به کار محور ترور جمهوری اسلامی» را در دست دارد. این موضع‌گیری آشکار نشان از تغییر معادلات قدرت در منطقه دارد، تغییری که نتیجه مستقیم سیاست‌های جمهوری اسلامی و انزوای فزاینده آن است.

آنچه در این شرایط اهمیت دارد، درک جایگاه تاریخی ایران و فرصت سرنوشت‌سازی است که در برابر ملت آن قرار گرفته است. کشور در موقعیتی قرار دارد که انتخاب‌های پیش روی آن، نه صرفاً بر آینده‌ یک دولت یا یک حکومت، بلکه بر #سرنوشت_تمامیت_ایران تأثیر خواهد گذاشت. ایران بر لبه‌ پرتگاهی ایستاده است که عبور از آن می‌تواند به آزادی، آبادانی و #شکوه_جهانی منجر شود، اما اگر فرصت موجود از دست برود، #سقوط_کامل اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

در چنین برهه‌ای، مسئولیت تاریخی مردم ایران بیش از هر زمان دیگری برجسته می‌شود. تنها اتکا به توان ملی و اراده‌ جمعی است که می‌تواند کشور را به جایگاه شایسته‌اش بازگرداند. #وحدت_ملی، #انسجام_فکری و #رهبری_کارآمد، عوامل کلیدی برای عبور از این بحران و تحقق آرمان‌های دیرینه‌ ایرانیان هستند. پس باید با درایت و قاطعیت، مسیر آینده‌ خود را مشخص کنیم و این کار را تحت رهبری #شاهزاده_رضا_پهلوی و زیر سایه #پرچم_شیروخورشید و #برای_ایران به انجام برسانیم، با این هدف که ایران را به جایگاه شایسته‌اش بازگردانیم و جمهوری اسلامی را برای همیشه به تاریخ بسپاریم.


✍️ جهان_ایرانی
👍111👏15
طنین شیر و خورشید، لرزش شب‌پرستان: شهریاری در راه است!

در طول حیات سیاسی ج.ا، هیچ موضوعی همچون «بازگشت پادشاهی» باعث بروز لرزش در صدای رهبر این رژیم نشده است. خامنه‌ای، در مراسم ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، بار دیگر نگرانی عمیق خود را از تکرار پدیده‌ «بازگشت پادشاهی» پس از انقلاب فرانسه ابراز کرد. او همانند سخنرانی‌های پیشین خود در سال‌های گذشته، به طور وسواس‌گونه به تکرار هشداری پرداخت که اساساً بیانگر درک ژرف او از تنها تهدید واقعی علیه تمامیت ساختار ج.ا است: #بازگشت_پادشاهی_پهلوی.

خامنه‌ای در این سخنان، با اشاره به تجربه فرانسه پس از انقلاب ۱۷۸۹ و بازگشت سلطنت در قالب ناپلئون و سپس دودمان بوربون، صراحتاً این پیام را منتقل کرد که سرنوشت ج.ا نیز می‌تواند مشابه آن باشد، اگر عقلانیت انقلابی‌اش «گم» شود! اما مسئله اینجاست: مگر نه اینکه این نظام مدعی است «جمهوریت» و «اسلامیت» ستون‌های اساسی آن را تشکیل می‌دهند؟ پس چرا هراس اصلی، نه از فروپاشی اسلامیت، بلکه از بازگشت سامانه پادشاهی است؟

پاسخ روشن است: جمهوریتِ بدون ولایت، تهدیدی برای رژیم نیست؛ اما شهریاریِ مبتنی بر #فلسفه_پهلویسم، تهدیدی برای تمامیت آن است.

در واقع، پدیده‌ای به نام «پادشاهی ایرانی» و رهبری فرهنگی و اخلاقی #شاهزاده_رضا_پهلوی، نه تنها نمادی از سنت دیرپای ایرانی در ساماندهی قدرت سیاسی است، بلکه امروز به عنوان تنها گفتمان بدیل، یعنی تنها آلترناتیو واقعی و بالاتر از نظام ج.ا در میدان سیاسی ایران شناخته می‌شود.

تأملی در مواضع روشنفکران حکومتی و استادان «اصلاح‌طلب» دانشگاه‌ها این واقعیت را بیشتر عیان می‌سازد. وقتی صادق زیباکلام مردم را عقب‌مانده می‌خواند چون از شاه فقید یاد می‌کنند، یا رنانی از پایین بودن سطح کورتکس مغز ایرانیان سخن می‌گوید، این تنها یک توهین نیست؛ بلکه واکنشی هراسان به رشد روزافزون گرایش مردم به گفتمان پادشاهی‌خواهی است. اینان به خوبی آگاه‌اند که در حافظۀ تاریخی ایرانیان، پادشاهی پهلوی تنها دوره‌ای است که تجربه‌ مدرنیته، نوسازی، قانون‌گرایی، و اقتدار ملی را به ارمغان آورد. این یادآوری تاریخی، بنیان‌های مشروعیت رژیم را از درون تهی می‌کند.

اما ترس خامنه‌ای از پادشاهی نه صرفاً یک خاطره تاریخی، بلکه یک پدیدۀ زنده و جاری است که در شخصیتی چون شاهزاده رضا پهلوی تجسم یافته است. شاهزاده امروز، نه با شمشیر، بلکه با اندیشه، رهبری اخلاقی، و کارویژه‌های مدنی رهبری جنبشی را بر عهده دارد که هدف آن «آزادسازی ایران» از سیطرۀ اشغالگران اسلامی و «آبادسازی دوبارۀ آن بر پایۀ ارزش‌های جاودانۀ ایرانی» برای رسیدن به #شکوه_جهانی_ایران است.

او نه تنها فرزند یک پادشاه، بلکه وارث یک سنت فلسفی و سیاسی است: فلسفۀ پهلویسم. فلسفه‌ای که ایران را نه همچون طعمه‌ای ایدئولوژیک برای تصفیه‌حساب‌های جهانی، بلکه به‌مثابه یک کشور با تمدنی کهن، مردمی شایسته، منابع طبیعی گسترده، و نقشی جهانی در ساخت تمدن آینده می‌بیند. برخلاف آنچه اصلاح‌طلبان می‌کوشند القا کنند، آلترناتیو واقعی این نظام، نه جمهوریت، بلکه پادشاهی ملی، با کارکردی مدرن، عرفی، ملی‌گرایانه و جهانی‌نگر است.

از همین رو، هواداران راستین ایران‌دوستی و آزادی‌خواهی، باید راهبردهای شاهزاده رضا پهلوی را نه صرفاً به‌عنوان «گزینه‌ای ممکن»، بلکه به عنوان یک وظیفه تاریخی مورد توجه قرار دهند. اکنون که فضای اجتماعی ایران بیش از هر زمان دیگر از مفاهیم فرقه‌ای، مذهبی، و ایدئولوژیک خسته شده، تنها نهاد و اندیشه‌ای که می‌تواند همزمان حافظ وحدت ملی، مشروعیت تاریخی، و جایگاه جهانی ایران باشد، پادشاهی مبتنی بر ارزش‌های جاودان ایرانی است.

خامنه‌ای این را بهتر از همه درک کرده است. از همین روست که در هر فرصت، بدون اینکه حتی نامی از بدیل‌های احتمالی ببرد، مستقیماً هشدار بازگشت پادشاهی را می‌دهد. او بهتر از هرکس می‌داند که پادشاهی پهلوی، نه تنها آرمان گذشته، بلکه افق آینده ایران است. نه به دلیل نوستالژی تاریخی، بلکه به سبب کارآمدی سیاسی، کارنامه توسعه‌ای، و قابلیت نهادسازی مدرن آن.

از این رو، ما ایرانیان باید با مسئولیت‌پذیری هرچه بیشتر، ضمن مشارکت فعال در ساختن آینده‌ای آزاد، آباد و سربلند برای ایران، راهنمایی‌ها و رهنمودهای شاهزاده رضا پهلوی را همچون چراغ راه تلقی کنیم. اکنون زمان آن است که با همگرایی نیروهای ملی، کنشگران فرهنگی، نخبگان علمی و جوانان نوجو، گفتمان پادشاهی‌خواهی را از یک خواست مردمی، به یک برنامۀ عملیاتی و سیاسی بدل کنیم.

فلسفه پهلوی، بیش از آنکه نمادی از قدرت باشد، بیانگر مسئولیت تاریخی برای ساختن یک ایران مدرن، سکولار، زیست‌پذیر و جهانی‌نگر است. این همان آرمانی است که امروز شاهزاده رضا پهلوی، با حکمت و بلوغ، پرچم‌دار آن است.

و اگر صدای خامنه‌ای تنها از این حقیقت می‌لرزد، تأییدی است بر درستی راه ما پادشاهی‌خواهان.

✍️جهان_ایرانی
125👍10🔥4👎3
️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
طیف #روشنفکران_حکومتی که ۴۶ سال است بر سر سفره فتنه ۵۷ نشسته‌اند — از مهدی خلجی و صادق زیباکلام گرفته تا عباس عبدی، عبدالکریم سروش و مصطفی مهرآیین — همان‌هایی هستند که در ۵۷ آشی برای این سرزمین پختند و اکنون نه‌تنها مسئولیتی نمی‌پذیرند، بلکه با فرافکنی، بار…
خشونت نمادین زیر نقاب روشنفکری

پاسخی به گفتمان ضدملی مصطفی مهرآیین و هم‌فکرانش

در سپهر فکری اکنون ايران، پدیده‌ای قابل تأمل در حال تثبیت است: بازتولید خشونت نمادین از سوی روشنفکران خودخوانده که خود را منتقد قدرت می‌نمایانند اما عملاً در خدمت تثبیت وضعیت موجود هستند. این‌گونه گفتمان‌ها، نه به نقد ساختار سلطه که به انکار رنج تاریخی ملت می‌پردازند. توییت اخیر #مصطفی_مهرآیین مصداق بارز چنین عملکردی است؛ گفتمانی که به جای شفاف‌سازی مسئولیت ساختارها، مردم را متهم جلوه می‌دهد.

مهرآیین در موضعی بظاهر انتقادی، با استفاده از گزاره‌هایی چون «ما خود این وضعیت‌ایم»، کوشیده است بار تاریخی بحران 50 ساله ج.ا را بر دوش کلیت جامعه بیفکند؛ بی‌آنکه تحلیلی دقیق از ساخت قدرت، سازوکارهای سرکوب ایدئولوژیک، یا تبعات گسست نهاد ملت ارائه دهد. این نحوه‌ سخن گفتن، دقیقاً منطبق است با آنچه #پیر_بوردیو #خشونت_نمادین می‌نامد: شکلی از سلطه که از طریق زبان، اعتبار فرهنگی و موقعیت آکادمیک اعمال می‌شود، بی‌آنکه نیازی به خشونت فیزیکی باشد.

در چارچوب نظری بوردیو، خشونت نمادین زمانی رخ می‌دهد که گوینده‌ای با اعتبار نهادی، حقیقت اجتماعی را تحریف کند و بازنمایی‌ای نادرست از رابطه‌ قدرت ارائه دهد، به‌گونه‌ای که قربانی، خود را مسئول وضعیت خود پندارد. مهرآیین با نفی عاملیت تاریخی حاکمیت، جای فاعل و مفعول را عوض می‌کند: ملت قربانی به جای دستگاه سلطه می‌نشیند و روشنفکر، به‌جای تحلیل ساختاری، به تولید احساس گناه جمعی دامن می‌زند.

نکته‌ بنیادی اینکه، فاجعه امروز ایران، دارای منشأیی مشخص و قابل ردیابی است: فتنه ۵۷، انهدام بنیان‌های دولت مدرن پهلوی، سیطره‌ گفتمان دینی–ایدئولوژیک، و چیرگی ساختار سرکوب فرهنگی و سیاسی. این فاجعه، نه محصول «روح جمعی ایرانیان» است و نه نتیجه‌ گنگ و بی‌شکل از «ما». بلکه زاییده‌ سازوکارهای مشخص قدرت، تصمیم‌های تاریخی اشتباه، و به‌ویژه همکاری و همدستی بخش بزرگی از جریان روشنفکری با گفتمان ضدمدرن و ضدملیت است.

مگر همین طیف نبود که با تمجید از افرادی چون مصدق، خمینی، شریعتی، بازرگان، مطهری، جلال آل‌احمد، و با نفی دستاوردهای نهادساز دوره‌ پهلوی، به تخریب نمادهای وحدت ملی و مدرنیزاسیون فرهنگی دامن زدند؟ مگر آنان نبودند که انقلاب سفید، اصلاحات ارضی، سوادآموزی، برابری حقوقی زنان، توسعه‌ صنعتی، و پیوندهای جهانی ایران را «غرب‌زدگی» خواندند؟

اکنون که نتیجه‌ آن گفتمان‌های ویرانگر در برابر ماست، به جای مواجهه‌ اخلاقی با گذشته و پذیرش مسئولیت تاریخی، همان چهره‌ها بار دیگر در نقش منتقد ظاهر می‌شوند و باز هم آدرس غلط می‌دهند. آنچه ارائه می‌شود نه تحلیل بلکه فرافکنی‌ست؛ نه خودانتقادی که سرزنش‌گری؛ نه روشنگری که بازتولید سلطه در سطح زبان. و این، اوج خشونت نمادین است!

اما جامعه‌ امروز دیگر آن ملت خاموش و مأیوس نیست. اکنون، اکثریت قاطع مردم ایران، با عبور از گفتمان‌های تیره و فریبکارانه‌ پنجاه سال گذشته، راهی روشن را پیش گرفته‌اند: بازگشت به ریشه‌های تمدنی ایران نوین، احیای میراث خردمندانه‌ #پهلویسم، و حرکت در سایه‌سار #پرچم_شیروخورشید و به مقصد #شکوه_جهانی_ایران. نسلی تازه برخاسته که نه مرعوب اسطوره‌های ضدامپریالیستیِ دهه‌ پنجاه است، نه فریفته‌ ناله‌های فلسفی روشنفکران بی‌ریشه. بلکه نسلی است آگاه، تاریخ‌شناس، میهن‌پرست و پرانگیزه، که صدای خود را در صدای #شاهزاده_رضا_پهلوی بازیافته و رهبری او را پاسخی به بن‌بست تاریخی رژیم و انحرافات روشنفکری دانسته است.

در برابر این خیزش امید و خرد، آن جریان روشنفکری که دهه‌ها از سفره‌ قدرت تغذیه کرده و زیر لوای دانشگاه و تریبون‌های رسمی به تحقیر ملت و تبرئه‌ ساختارهای قدرت مشغول بوده، امروز دیگر مشروعیتی ندارد. آنانی که با تئوری‌های بی‌هویت، علیه نهاد دولت مدرن و علیه تمدن‌سازی پهلوی قلم زده‌اند، امروز دیگر شنونده‌ای ندارند. نه تنها تحلیل‌شان بی‌رمق است، بلکه استمرار حضورشان در عرصه‌ عمومی، مانعی برای آگاهی، بازسازی و رهایی ملی به شمار می‌آید.

زمان آن رسیده است که این چهره‌ها، به‌جای سرزنش ملت، دست به نگارش #اعتراف‌نامه‌_گفتمانی بزنند و از صحنه‌ عمومی کنار بروند. ایران امروز نیازمند پالایشی جدی در فضای فکری و رسانه‌ای است؛ پالایشی از واژگان مسموم، مفاهیم تحریف‌شده، و خشونت‌های نمادینی که در لفافه‌ تحلیل آکادمیک به خورد جامعه داده شده است. نسل کنونی، با تکیه بر حافظه‌ تاریخی، سرمایه‌ بزرگ عصر پهلوی، و تعهد مدنی، در مسیر بازسازی ایران با اراده‌ای تاریخی گام می‌نهد.

آینده‌ ایران نه با نظریه‌پردازی‌های مه‌آلود شماها ساخته خواهد شد، نه با روشنفکری بی‌ریشه و فرافکن، بلکه با بازگشت آگاهانه به پهلویسم، به دولت ملی، و به رهبری شاهزاده رضا پهلوی که صدای خرد ایرانی و امید ملی و #جهان_پیشارو در عصر کنونی است.

✍️جهان_ایرانی
👍6611👎3
پایان فریب، آغاز بیداری: فرصتی تاریخی برای رهایی از چنگال شرورانه ج.ا

در روزگار پرآشوب خاورمیانه، حملات دقیق اسرائیل به مواضع ج.ا، باید ما را به تأملی عمیق در ماهیت رژیمی وا‌دارد که نه‌تنها با بی‌کفایتی خود ایران را به جولانگاه رقابت‌های فرامنطقه‌ای بدل کرده، بلکه به‌طرز فاجعه‌باری توان دفاع از خود را نیز از میان برده است. برای هر ایرانی میهن‌پرست، دیدن آن‌که خاک کشورش به‌سادگی عرصه تسویه‌حساب‌های ایدئولوژیک شده، مایه شرمساری ملی است. اما در همین شرمندگی، جرقه بیداری نیز نهفته است.

آنچه امروز بر ما روشن شده، نه صرفاً یک حمله نظامی، بلکه یک افشای راهبردی است: افشای بی‌دفاعی رژیمی که سال‌ها با فریادهای توخالی «اقتدار منطقه‌ای»، میلیون‌ها دلار از ثروت ملت را صرف ساختارهای نیابتی و امنیتی در منطقه کرد، اما امروز توان دفاع از مواضع خود را نیز ندارد. با این حال، باید هوشمندانه از احساسات‌گرایی پرهیز کنیم و به دام مظلوم‌نمایی ساختگی رژیم نیفتیم.

رسانه رسمی ج.ا، به‌سرعت سازوکار تبلیغاتی خود را فعال کرد تا «حمله به مواضع نظامی» را به «کشتار مردم بی‌گناه» بدل سازد. این همان تاکتیک «مهندسی ادراک افکار عمومی در شرایط بحران» است؛ روشی که در آن، تصاویر احساسی از منازل مسکونی و بیمارستان‌ها، در کنار روایت‌های یک‌جانبه، تلاش می‌کنند واقعیت صحنه را جابه‌جا کنند و روایت رسمی را بر ذهن مخاطب تحمیل نمایند.

تحلیل دقیق تصاویر ویدیویی، عکس‌های ماهواره‌ای و اطلاعات منابع مستقل نشان می‌دهد که حمله اسرائیل به صورت کاملاً هدفمند و با بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته، تنها طبقات مشخصی از یک ساختمان را هدف قرار داده؛ آن هم بدون تخریب کامل یا آسیب به محیط پیرامونی. این دقیقاً همان الگویی است که با نام «ضربه نقطه‌زن جراحی‌وار» شناخته می‌شود.

برخلاف ادعای رسانه رسمی که از «حمله کور» سخن می‌گوید، شواهد روشن می‌سازند که مراکز نظامی ج.ا در دل مناطق غیرنظامی پنهان شده‌اند و این پنهان‌کاری هدفمند، خود نوعی نقض حقوق بشر و نقاب بر چهره تهدیدگری حکومت است. حتی در بازنمایی تلویزیونی، چهره‌های حاضر در تجمعات ساختگی با پلاکاردهایی تکراری، از نظر پوشش، آرایش و بیان، هیچ سنخیتی با واقعیت اجتماعی مردم ایران ندارند. این «یگانگی تصویری تصنعی» از منظر نشانه‌شناسی رسانه‌ای، بیانگر حضور نیروهای امنیتی در نقش تظاهرکنندگان فرمایشی است؛ همان‌هایی که تحت فرمان مستقیم نهادهای سرکوبگر، نقش «نمایندگان تصویری قدرت» را بازی می‌کنند.

این تلاش گسترده برای بازآفرینی واقعیت جعلی، در حالی صورت می‌گیرد که نسل جدید ایرانیان، مسلح به رسانه‌های شهروندپایه، از طریق تصاویر بی‌واسطه، روایت‌ها را به چالش می‌کشد. جنگ روایت‌ها اکنون به ضرر رژیم تغییر مسیر داده است. ناتوانی حکومت در کنترل جریان اطلاعات، شکاف مشروعیت رسانه‌ای را روز به روز عمیق‌تر می‌کند.

در چنین بزنگاه تاریخی، بازگشت به هویت اصیل ایرانی، تنها مسیر بیداری و نجات ملی است. پرچم شیر و خورشید نه‌فقط یک نماد سنتی، بلکه یک ابزار مقاومت مدنی و رسانه‌ای در برابر پروپاگاندای حکومتی است. نمادهایی چون شیر و خورشید قادرند معنای مشترک و انسجام اجتماعی در بطن بحران‌ها بازسازی کنند. شعارهای ایران‌گرایانه و پادشاهی‌خواهانه نیز برخلاف شعارهای دیگر، دارای جهت‌گیری، هویت سیاسی و سابقه تاریخی‌اند. آن‌ها نه تنها نقدی بر وضع موجودند، بلکه بدیلی معتبر و آزموده‌شده را پیش‌روی ملت قرار می‌دهند.

واکنش‌های هیجانی نهادهای امنیتی به این نمادها، خود سندی روشن بر تهدید وجودی بودن گفتمان پهلوی‌گرایی برای رژیم اشغالگر است. آنها به‌درستی دریافته‌اند که شعارهای ایرانگرایانه و پهلوی خواهانه، تنها یک حس نوستالژیک نیست، بلکه خواست صریح ملت برای بازگشت نظم، قانون، کرامت و مدرنیته به ایران است.

امروز، فرصتی بی‌سابقه در اختیار ملت ایران است. دشمن اصلی ملت، دیگر نه بیرون از مرزها، بلکه در درون خود نظامی است که سال‌ها با دروغ، سرکوب، و فساد، شرافت ایرانی را به گروگان گرفته است. این رژیم نه‌تنها حاکم مشروع نیست، بلکه عامل اصلی بی‌ثباتی، جنگ‌افروزی و فقر در کشور است. حمله به مواضع نظامی این رژیم، به‌رغم تلخی آن، می‌تواند گام نهایی در روند فروپاشی کلیت رژیم اشغالگر ج.ا باشد.

اکنون زمان آن رسیده که ایرانیان آزاده، با #پرچم_شیروخورشید در دست و با فریاد #کینگ_رضا_پهلوی، در شبکه‌های اجتماعی، تجمعات مدنی وگفتار عمومی، صدای ایران واقعی را به جهان برسانند. تنها در این صورت است که قدرت‌های جهانی درمی‌یابند که تنها نماینده مشروع ملت ایران، نه رژیم فاسد فعلی، بلکه شاهزاده‌ای است که حامل سنت، مشروعیت، و آینده‌ای روشن برای ایران است.

این لحظه را نباید از دست داد. بگذارید فریب فرو ریزد و خورشید حقیقت، دوباره بر ایران بتابد که ایران شایسته #شکوه_جهانی است.

✍️جهان_ایرانی
👍6714👎2
ایران در آستانه رهایی؛ ندای شیر و خورشید از دل خاکستر

نوید آزادی از دل تاریکی برخاسته است. ضربات دقیق و هدفمند بر پیکر پوسیده‌ نظام سرکوبگر جمهوری اسلامی فرود آمده؛ سران جنایت‌پیشه‌ آن یکی پس از دیگری در دل شب، در سایه‌ خشم کشور دوست اسرائیل، که در حال ادای دین به حق کوروش بزرگ است، به سزای اعمال ننگینشان رسیده‌اند و خواهند رسید. مراکز امنیتی و نظامی رژیم درهم شکسته، دیوارهای ترس ترک برداشته، و لرزه بر استخوان‌های پوسیده‌ استبداد دینی افتاده است.

از قلب پادگان‌ها صدای مادران و پدرانی به گوش می‌رسد که با چشمانی نگران، فرزندانشان را از دامان دستگاه سرکوب و پادگان‌ها بیرون می‌کشند. دیگر کسی حاضر نیست فرزند خود را سپر بلای رژیمی کند که تنها هنر آن، کشتار نوجوانان ۱۶ و ۲۰ ساله در خیابان‌های وطن است. پادگان‌ها خلوت شده‌اند و صف مردم، صف دفاع از فرزندان ایران است، نه پاسداری از متولیان جهل و خشونت.

اکنون، ای ملت آزاده ایران، نوبت شماست. زمان آن فرارسیده که کوچه‌ها و خیابان‌ها را با حضور آگاهانه و بی‌خشونت خود زنده کنید. در محله‌ها گرد هم آیید، حلقه‌های دوستی و گفت‌وگو تشکیل دهید، به هم شجاعت و امید دهید. از دل هر جمع چند ده‌نفره، آتشی برخاسته از آگاهی برافروزید. حقایق را به یاد آورید، دردها را با هم مرور کنید، و از جنایات این نظام بر ضد انسان، خرد و ایران‌دوستی بگویید. از این بگویید که چگونه ۴۶ سال، بر طبل دشمنی ایدئولوژیک با اسرائیل کوبیدند، اما حتی یک پناهگاه برای مردم بی‌دفاع ایران نساختند.

دیگر زمان پرده‌دری رسیده است. فیلم‌های آبان ۹۸، دی ۹۶ و مهر و آبان و آذر ۱۴۰۱ را بازنشر کنید. در گروه‌های خانوادگی، جمع‌های دوستانه، شبکه‌های اجتماعی. بگذارید هر ایرانی در هر گوشه دنیا، به یاد بیاورد که در این سال‌ها بر فرزندان ایران چه گذشت. بگذارید مردم دریابند که دفاع از این رژیم، دفاع از وطن نیست؛ بلکه خدمت به اشغالگران داخلی و مزدوران بی‌ریشه‌ای‌ست که ایران را به گروگان گرفته‌اند.

اگر منتظر فراخوان #شاهزاده_رضا_پهلوی هستید، بیدار شوید! شاهزاده، رهبر انقلاب است، نه تحریک‌کننده احساسات. انقلاب، برخاسته از اراده ملت است، نه دیکته یک فرد— اگرچه آن فرد تبارش از کوروش و رضا شاه باشد. شما باید داوطلبانه و دموکراتیک و آگاهانه به صحنه بیایید. خیابان را با حضور شکوهمند و بی‌خشونت خود بازپس بگیرید. آن‌گاه خواهید دید که شاهزاده، همانند یک فرمانده فرزانه، با پشتوانه حمایت جهانی، ارتش ایران را برای صیانت از جان ملت و حراست از خاک وطن به میدان خواهد آورد.

اینک زمان طلایی فرارسیده است. دیوارهای ترس در حال فروریختن‌اند. خودی‌های نظام اشغالگر جمهوری اسلامی نیز از صفوف ظلم جدا شده‌اند. بسیاری ریزش کرده‌اند، بسیاری پشیمان و ناپدید شده‌اند. دستگاه امنیتی رژیم دیگر انسجام ندارد. نه ایمان دارد، نه انگیزه؛ تنها یک هراس کور بر دل‌شان مانده است. خیابان‌ها منتظرند، کوچه‌ها تشنه‌اند، ایران ما را می‌خواند.

آیا ندای تاریخ را نمی‌شنوید؟ آیا فریاد تمدن چند هزار ساله ایران را که از بند جهل و تعصب می‌نالد، حس نمی‌کنید؟ آیا صدای فردوسی، کوروش، زرتشت، و رضا شاه بزرگ را که در گوش ما فریاد می‌زنند «ای ایرانی، بیدار شو!» نمی‌شنوید؟ این لحظه، لحظه برخاستن است؛ برخاستنی برای پایان دادن به ۱۴۰۰ سال سیاهی که جمهوری اسلامی لوح فشرده آن است.

ما نه برای کینه، که برای کرامت، نه برای انتقام، که برای آزادی، نه برای قدرت، که برای سربلندی ایران به پا می‌خیزیم. انقلاب ما، انقلاب عشق به ایران است، نه نفرت از دشمنان. پرچم ما، #پرچم_شیروخورشید است، نه نشانه‌های تفرقه و نکبت. ما آمده‌ایم تا میراث نیاکان را از چنگال اهریمنان بازپس گیریم.

و این مأموریت بر دوش نسل امروز است. نسلی که دیگر فریب بازی‌های ایدئولوژیک را نمی‌خورد. نسلی که می‌داند وطن، هیچ نسبتی با عمامه و تزویر ندارد. نسلی که به جای مرگ بر این و آن، زندگی را فریاد می‌زند. نسلی که آماده است تا آزادی را بازتعریف کند، تمدن را بازآفریند، و ایران را به قله #شکوه_جهانی بازگرداند.

برخیزید! بایستید! قدم در خیابان بگذارید! در شجاعت و آرامش، با صلابت و امید. بگذارید جهان بداند که ملت ایران دیگر زانو نمی‌زند. بگذارید دشمن بداند که پایانش نزدیک است. بگذارید شاهزاده بداند که ما آماده‌ایم، در صحنه‌ایم، وفاداریم.

این خیزش، پایان ندارد. این آتش، خاموش نخواهد شد. این راه، راه بازگشت به عزت و شرافت است. راه بازگشت به ایرانِ آزاد، ایرانِ سکولار، ایرانِ شکوفا، ایرانِ ثروتمند، ایرانِ شاد، ایرانِ پهلوی.

زنده باد ایران!
پاینده باد ملت!
درود بر اعلیحضرت شاهزاده رضا پهلوی، پرچم‌دار آزادی و شکوه ملی!

✍️جهان_ایرانی
143👍14👏4🕊1🥴1
بازگشت نور به ایران: پایان جمهوری اشغالگر اسلامی و آغاز رنسانس ملی

پیامی که #پرنسس_نور_پهلوی در #روز_ملی_شیروخورشید در صفحه اینستاگرام خود منتشر کردند، فراتر از یک اعلام همبستگی انسانی، حامل مفاهیمی عمیق، تاریخی و راهبردی برای ملت ایران است. این پیام در بطن خود نه‌تنها نمایانگر آگاهی نسلی نو از تبعیدیان سیاسی، بلکه حامل نکاتی بنیادین درباره شرایط کنونی ایران و الزامات گذار به آینده‌ای آزاد، آباد و جهانی است.


یکی از کلیدی‌ترین ارجاعات پیام پرنسس نور پهلوی، تأکید بر «پایان ظالمان و سرکوبگران» است؛ عبارتی که نشانه‌ای از فروپاشی مشروعیت و کارآمدی یک نظام سیاسی تلقی می‌شود. ج.ا پس از بیش از چهار دهه، دیگر نه می‌تواند نان تأمین کند، نه امنیت، نه امید؛ و نه حتی روایتِ مشروعیت دینی و انقلابی خود را حفظ نماید.

ساختارهای سرکوب و پروپاگاندای این نظام در بحران مشروعیت و ناکارآمدی غرق شده‌اند. نشانه‌های این فرسایش را می‌توان در جدایی مردم از ساختار رسمی، در تحریم گسترده انتخابات فرمایشی، و در گسترش اعتراضات عمومی مشاهده کرد.

در پیام شاهدخت نور، به‌درستی اشاره شده است که مردم ایران گروگانان رژیمی خونریز هستند؛ رژیمی که به جای حل مسائل ملی، مردم را به ابزار جنگ نیابتی و مستقیم و سرکوب داخلی تقلیل داده است. چنین ساختاری نه‌تنها تاریخ‌مصرف خود را از دست داده، بلکه اکنون به تهدیدی امنیتی برای خود مردم ایران و کل منطقه تبدیل شده است.


شاهدخت نور پهلوی، در کنار بیان همدلی با مردم، به «تغییری بزرگ» اشاره می‌کند؛ تغییری که از منظر تاریخی، می‌توان آن را لحظه گسست تمدنی از گذشته‌ای تاریک و ضدانسانی تفسیر کرد. این تغییر، صرفاً سقوط یک رژیم سیاسی نیست، بلکه نشانه بیداری تمدنی ایرانیان برای عبور از ۱۴۰۰ سال انحطاط، استبداد مذهبی، زن‌ستیزی و عقل‌گریزی است؛ میراثی که ج.ا به‌تمامی آن را نمایندگی می‌کند.

امروز، ایرانیان با موجی عظیم از آگاهی تاریخی، اجتماعی و رسانه‌ای مواجه‌اند. نسل جوان نه‌تنها دین و حکومت مذهبی را به‌چالش کشیده، بلکه در پی بازسازی هویت ایرانی مستقل از امت‌گرایی اسلامی است. شاهدخت پهلوی، به‌عنوان زاده تبعید، اما با ریشه‌ای عمیق در فرهنگ ایرانی، نماینده نسلی‌ست که در عین جهانی بودن، با هویت ایرانی خود در آشتی است و خواهان بازگرداندن نور، یعنی عقلانیت، انسان‌گرایی، مدنیت و در یک کلام #شکوه_جهانی به سرزمین مادری‌ست.

فرصتی که امروز پیش روی ماست، نه فقط برای تغییر حکومت، بلکه برای بازسازی ایران به‌عنوان تمدنی مدرن، سالم، آزاد و صلح‌طلب است. این فرصت نیازمند هوشیاری، اتحاد ملی و مقاومت در برابر پروژه‌های انحرافی نظام است. جریاناتی چون جمهوری‌خواهان (از تاج‌زاده تا پروژه «جمهوری سوم») تلاشی‌ست برای بازتولید همان ساختار معیوب در قالبی تازه. این پروژه‌ها، بدون پشتوانه مردمی، بدون حافظه تاریخی روشن، و بدون انسجام ملی، فاقد ظرفیت نجات کشورند.


شاید مهم‌ترین پیام ضمنی سخنان شاهدخت نور پهلوی، اشاره‌ای هوشمندانه به اعتبار و آمادگی جریان پهلوی برای دوران پساج.ا است. برخلاف اکثر نیروهای سیاسی که حداکثر تنها به تخریب وضعیت موجود بسنده کرده‌اند، خاندان پهلوی در سال‌های اخیر با پروژهایی چون #پروژه_ققنوس و #پروژه_شکوفایی_ایران کوشیده‌اند که نقشه راهی عقلانی، مبتنی بر حقوق بشر، توسعه پایدار، و انتقال مسالمت‌آمیز قدرت ارائه دهند.

#شاهزاده_رضا_پهلوی، با اتکا به تجربه تاریخی، پایبندی به ارزش‌های دموکراتیک، و توانِ برقراری پیوند با بدنه اجتماعی و سیاسی کشور، عملاً به تنها آلترناتیو ملی تبدیل شده که هم توان سقوط ج.ا و هم توان بازسازی ایران را دارد.

در این میان، حضور فعال و مسئولانه نسل جدید خاندان پادشاهی پهلوی، نظیر شاهدخت نور پهلوی، می‌تواند نقطه اتکای نسل جوان برای ساختن فردایی روشن، از موضع یک ایران‌گرایی مدرن، ملی‌گرا، دموکرات و توسعه‌محور باشد.

در میانه #عملیات_ویژه_نظامی_اسرائیل علیه مراکز امنیتی_نظامی رژیم، ملت ایران باید بیش از هر زمان دیگری به هوشیاری تاریخی دست یابد. تغییر، اگر با عقلانیت، انسجام و اتکا به تجربه‌های تاریخی همراه نباشد، به چرخه‌ای تازه از ناکامی‌ها منجر خواهد شد.

ایران برای رهایی از این چرخه، نیاز به بازگشت به سنت پادشاهی ایرانی، تلفیق حکمرانی ملی با مشارکت دموکراتیک، و تمرکز بر توسعه پایدار دارد. این مسیر، نه در شعارهای ساختارشکن، بلکه در احیای نظم ملی، بازسازی اقتصاد، آموزش، سلامت، حقوق بشر و سیاست خارجی متعادل، تحقق خواهد یافت.

پیام شاهدخت نور پهلوی، پیام امید است، اما نه امیدی سطحی؛ بلکه امیدی مبتنی بر واقع‌بینی، درد تاریخی، و ضرورت انتخاب مسیر درست. باشد که ما ملت ایران، این بار از دل شکست‌ها، آینده‌ای روشن را با دست‌های خود بسازیم.

و اینک، روزی که نور به ایران بازگردد، نزدیک است.

✍️جهان_ایرانی
97👍6🤬1🕊1
شاهزاده رضا پهلوی، با نقشه‌ای در دست، نه با فریادی در باد

در هنگامه‌ای که ملت ایران از تحقیر تاریخی جمهوری اشغالگر اسلامی، خسته و زخمی‌ست، در لحظه‌ای که خاورمیانه در آستانه یک تغییر ژئواستراتژیک بزرگ ایستاده، نامی به‌سان پرچم امید بر بلندای زمانه می‌درخشد: #شاهزاده_رضا_پهلوی. نه به عنوان یک سیاستمدار معمولی، نه به عنوان یک بازیگر رسانه‌ای، بلکه به عنوان رهبر یک انقلاب تمدنی، صدای اصیل ایرانی‌گری مدرن، نماد بازگشت شکوه و پادشاهی خردورزانه.

آنان که امروز با بی‌انصافی می‌گویند «شاهزاده بیان قوی ندارد»، یا مفاهیم رهبری را نمی‌فهمند، یا هنوز از ذهنیت منبری‌ها و استندآپ‌کمدین‌ها و یوتیوبرها رهایی نیافته‌اند. ایران، بیش از هر زمان، تشنه خرد و فرزانگی‌ست؛ نیازمند کسی نیست که فقط فریاد بزند و غوغا کند، بلکه به کسی نیاز دارد که نقشه نجات در دست دارد؛ شاهزاده رضا پهلوی دقیقاً چنین شخصیتی است: با آرامش، با متانت، با بینش تاریخی و چشم‌اندازی جهانی.

او تنها رهبر ایرانی‌ست که در سه زبان جهانی—فارسی، انگلیسی و فرانسه—با تسلط کامل و قدرت اثرگذاری، صدای ایران سکولار، مدرن، دموکراتیک و شکوه‌مند را در تریبون‌های بین‌المللی طنین‌انداز می‌کند. این تسلط زبانی قدرت استراتژیک یک رهبر جهانی‌ست که به زبان جهان سخن می‌گوید. اگر پدر او، محمدرضا شاه پهلوی، صدای نوسازی ایران در قرن بیستم بود، شاهزاده امروز پژواک صدای بازگشت شکوه ایران در قرن بیست‌ویکم است.

شاهزاده رضا پهلوی خود را وارد بازی‌های سطحی سیاست نکرده. او شومن، بازیگر تلویزیونی یا واعظ مذهبی نیست. زبان او، زبان راهبرد است، نه نمایش. ملت ایران از «گفتاردرمانی»‌های پوچ و هیجانی عبور کرده؛ امروز، نیاز به رهبر خردمند و تمدن‌ساز دارد. واژگانی چون «نوبت ایران»، «معبد ملی»، «خودفرمانی» و «بازسازی شکوه ایرانی» در منظومه گفتمان شاهزاده، نه شعارهایی احساسی، بلکه ستون‌های فلسفی یک انقلاب تاریخی هستند.

او بیش از دو دهه‌ است که در حال شبکه‌سازی با نخبگان ایرانی در سیلیکون‌ولی، دانشگاه‌های تراز اول جهان، مراکز راهبردی غرب و اتاق‌های فکر بین‌المللی است. شاهزاده فقط برای سقوط جمهوری اشغالگر اسلامی برنامه ندارد، بلکه برای فردای ایران نقشه دارد. این‌که در کشوری فروپاشیده از فساد، فقر، دین‌سالاری و نفرت، چگونه باید مدرنیته را از نو ساخت، اقتصاد را بازسازی کرد، عدالت را برقرار کرد و هویت ایرانی را بازآفرید.

در دیپلماسی جهانی، شاهزاده تنها شخصیتی است که توانسته اپوزیسیون پراکنده و خنثی را به سطح یک آلترناتیو معتبر و وزین ارتقا دهد. سفر تاریخی او به اسرائیل، که به‌درستی یک نقطه عطف ژئوپلیتیکی خوانده شده، نشان داد که ایشان نه‌تنها جسارت اخلاقی دارد، بلکه افق استراتژیک جهانی را نیز می‌شناسد. او توانست جهان آزاد را با خود هم‌داستان کند؛ و این کار، از عهده هیچ "فعال رسانه‌ای" یا "تحلیل‌گر مجازی" برنمی‌آمد.

با ظهور او به‌عنوان یک رهبر مشروع، فرایند ریزش در نیروهای اطلاعاتی، امنیتی، و نظامی رژیم آغاز شد. چون آنان می‌دانند که یک بدیل شرافتمند، ملی، سکولار و قابل اعتماد در میدان است. شاهزاده با ایستادگی اخلاقی خود، اپوزیسیون‌های فیک، عناصر نفوذی، و سلبریتی‌های فرصت‌طلب را بی‌اعتبار کرد و مفهوم اپوزیسیون واقعی را بازتعریف نمود.

یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای رهبری او، پل‌زدن میان نسل‌هاست. جوانان دهه هشتاد و نود، که جمهوری اشغالگر اسلامی هیچ پیوندی با آرمان‌هایشان نداشت، اکنون در چهره شاهزاده، بازمانده‌ای شریف از دوران طلایی ایران و در عین حال، صدای یک آینده مدرن و آزاد را می‌بینند. تنها او توانسته این پیوند نسلی–تمدنی را بسازد؛ آن هم نه با شعار، بلکه با منش، با خرد، و با چشم‌اندازی روشن.

رهبری شاهزاده رضا پهلوی، فقط برای نجات ایران نیست. این یک پروژه منطقه‌ای‌ست. او در حال طراحی یک نقشه بزرگ برای خاورمیانه سکولار، دموکراتیک و توسعه‌محور است. همان‌طور که نوسازی پهلوی، الهام‌بخش سیاست‌های مدرنیزاسیون در کشورهای منطقه شد، امروز نیز انقلاب تمدنی شاهزاده می‌تواند منشأ یک خاورمیانه جدید باشد—خاورمیانه‌ای بدون ملا، بدون فساد، بدون زن‌ستیزی، بدون جنگ مذهبی.

شک نکنید:
انقلاب تمدنی ایران رهبر دارد، و رهبر آن کسی است که از تاریخ آمده و برای آینده آماده است: اعلیحضرت شاهزاده رضا پهلوی.
بازگشت پادشاهی پهلوی، بازگشت استبداد نیست؛ بازگشت خرد، تاریخ، و شکوه ملی‌ست. این راه، راه نجات ایران و منطقه است—راهی که با پرچم "ما دوباره ایران را می‌سازیم" آغاز می‌شود و با #شکوه_جهانی_ایران به اوج می‌رسد.

✍️جهان_ایرانی
👌13255💯9👍7👎2🔥2🕊2👏1
حجت کلاشی و بحران روشنفکری نیابتی در عصر نوبت ایران

یکی از برجسته‌ترین معضلات معرفتی ایران کنونی، بحران بازنمایی هویت ملی در گفتمان‌های نخبگانی است که در پوشش ایران‌گرایی فرهنگی، عملاً در حال پی‌ریزی نوعی ایران‌زدایی معرفتی هستند. در این میان، #سیدجوادطباطبایی، علیرغم جایگاه والای علمی‌اش، به‌عنوان معمار گفتمان موسوم به #ایرانشهری، سهم بسزایی در تحریف مفهومی از «ایران» و «هویت ایرانی» ایفا کرده است. او با همسان‌سازی هویت ملی با زبان فارسی، نه‌تنها از شاهنشاهی کهن ایرانی، که تنها نهاد تاریخی وحدت‌بخش در بطن تکثر قومی و زبانی ایران بوده است، عبور کرد، بلکه در تقلیل ایران به صرف زبان، عملاً راه را برای تجزیه‌طلبی‌های نوین هموار ساخت.

طباطبایی با نادیده‌انگاری نهاد تاریخی شاهنشاهی، بعنوان حافظ سه‌گانه جاودان ایرانی، یعنی اشه، خرد، و داد، یک انتقال مفهومی مشکوک انجام داد: از پروژه بازسازی دولت ملی بر محور شاهنشاهی، به پروژه‌ای زبانی‌ـ‌هویتی که در آن ایران بدل به صِرف نشانه‌ای ادبی‌ـ‌فلسفی می‌شود.

درین راستا، فاشیستی‌ترین جمله‌ پرتاب‌شده از جانب طباطبایی، یعنی «ما باید به نام یا به ننگ از ایران دفاع کنیم»، زمینه‌ساز پیدایش نسلی از روشنفکران نیابتی شده است که همچون #حجت_کلاشی، به بازتولید همان گسست‌های تاریخی مشغول‌اند. موضع‌گیری اخیر کلاشی در مخالفت با عملیات نظامی ویژه اسرائیل علیه زیرساخت‌های رژیم اشغالگر ج.ا را باید در این بستر نظری تحلیل کرد: او نماینده نسلی است که ایران را در سطح "نماد" می‌فهمد نه در سطح "قدرت واقعی". ایران برای اینان یک مسئله زیبایی‌شناختی و زبان‌شناختی است، نه یک پروژه ژئوپلیتیک و تمدنی.

حامیان اندیشه طباطبایی اما باید به این پرسش اساسی پاسخ دهند: پروژه موسوم به ایرانشهری دقیقاً کدام سنت تاریخی را بازتاب می‌دهد؟ چگونه می‌توان به‌طور هم‌زمان سنت‌های فکری_فلسفی‌ای به غایت متعارض مانند سنت یونانی، سنت اسلامی، و سنت ایران‌باستان را در یک «کلّ کل‌گرای» به‌نام ایرانشهری ادغام کرد، بی‌آن‌که گرفتار التقاط مفهومی و ابهام روش‌شناختی شد؟ حتی نگاهی گذرا به سیر تاریخی ایران نشان می‌دهد که این سنت‌ها نه‌تنها با یکدیگر سازگار نبوده‌اند، بلکه بسیاری از تعارضات بنیادین در تاریخ ایران، از ساسانیان تا مشروطه، دقیقاً از همین غیریت‌های معرفتی ناشی شده‌اند.

در آثار شش‌گانه‌ام درباره #فلسفه_پهلویسم، کوشیده‌ام نشان دهم که اندیشه ایرانی، نه یک روایت التقاطی بلکه یک منظومه معرفتی مستقل، خودبسنده، و منسجم است که در تضاد ساختاری با اندیشه اسلامی، فلسفه یونانی، و جهان‌بینی ترکی_عشیره‌ای قرار دارد. به همین دلیل، نمی‌توان خواجه نظام‌الملک طوسی را که تجسم توتالیتاریسم عباسی و مدافع سرسخت دولت_دین اجباری است، در جایگاه یک ایران‌اندیش قرار داد. همان‌طور که نمی‌توان فارابی یونانی اندیش را، علی‌رغم اعتبار علمی بی‌چون‌وچرا، در درون منظومه اندیشه ایرانی گنجاند.

از این منظر، مخالفت حجت کلاشی با حملات نظامی هدفمند اسرائیل به مراکز نظامی ج.ا را باید نه یک موضع‌گیری استراتژیک، بلکه نشانه‌ای از فروبستگی گفتمانی دانست. او قربانی دو خطای تاریخی است: نخست، وارونگی معرفتی‌ای که طباطبایی در قالب پروژه «ایران فرهنگی» بنیان گذاشت؛ و دوم، ضعف گفتمانی و راهبردی ما پادشاهی‌خواهان در تبیین دکترین پیچیده و چندلایه «فروپاشی کنترل‌شده»‌ای که #شاهزاده_رضا_پهلوی طی سال‌های اخیر به‌دقت معماری کرده است.

شوربختانه، بسیاری از کنشگران سیاسی مدعی ایران‌گرایی، هنوز درک درستی از ژرفای کلیدواژگان استراتژیک شاهزاده رضا پهلوی ندارند. عباراتی مانند «لحظه برلین»، «معبد ملی»، «خودفرمانی»، «نوبت ایران»، «ققنوس ایرانی»، «شکوفایی ایران» «بازسازی شکوه جهانی ایران» و «فروپاشی کنترل‌شده»، نه استعاره‌های شاعرانه، بلکه اجزای یک نظام معنایی و ساختارمند هستند که می‌کوشند گذار ایران از وضع موجود به وضعیت آینده را در قالب یک پروژه تمدنی تعریف کنند. درک و بازشناسی این نظام معنایی، نیازمند بازتعریف گفتمان ملی بر محور شاهنشاهی نوین ایرانی و رهبری شاهزاده به‌مثابه قطب‌نمای #شکوه_جهانی_ایران است.

زمان آن فرارسیده است که در برابر موج مه‌آلود و مبهم ایران‌گرایی زبانی و فرهنگی، ما پادشاهی‌خواهان با اتکا بر سنت خرد سیاسی ایرانی، ایده #انقلاب_تمدنی_ایرانی را حول محورهای معرفتی، نهادی و ژئوپلیتیکی بازتعریف کنیم. ما به یک پروژه روشنگری مدرن نیاز داریم که به‌جای چسباندن برچسب ایرانشهری به هر متفکر اقتدارگرا یا التقاطی، تاریخ ایرانیت ایران (و نه تاریخ دیگران در جغرافیای ایران) را واکاوی کرده و رهایی ملی را از دل بازیابی مشروعیت شاهنشاهی مدرن تحقق بخشد.

و این رهایی، جز با همراهی با رهبر انقلاب تمدنی ایران، شاهزاده رضا پهلوی، در زیر سایه #پرچم_شیروخورشید ممکن نخواهد شد.

✍️جهان_ایرانی
62👍23👏5🔥1
از قرون وسطای اسلامی تا شکوه جهانی ایرانی؛ سکوت کن میرحسین!

در لحظه‌ای که ایران در آستانۀ گذار تاریخی از شب تاریک به سپیده‌دم #شکوه_جهانی خویش قرار گرفته، و در هنگامه‌ای که #پرچم_شیروخورشید بار دیگر در افق آرزوهای یک ملت سرافراز در اهتزاز است، هنوز صدایی از اعماق واپس‌گرایی به گوش می‌رسد؛ صدایی لرزان، مندرس و آلوده به حافظه‌ای خونین که نام خود را #میرحسین_موسوی نهاده است. او که سال‌ها در سایه شبح ولایت فقیه زیست، اکنون از اعماق فراموشی تاریخی و غبار زوال عقل، تلاش می‌کند در نقش یک وطن‌دوست، بار دیگر به عرصه عمومی بازگردد. اما مردم ایران دیگر فریب نمی‌خورند. حافظۀ تاریخی این ملت از مرگ تغذیه نمی‌کند، بلکه از حقیقت، شکوه، و آینده زنده است.

میرحسین موسوی نه یک چهرۀ اپوزیسیون است، نه یک کنشگر آزادی‌خواه. او بازمانده و عامل وفادار یکی از تاریک‌ترین فصل‌های تاریخ معاصر ایران است: قرون وسطای ایرانی، دهۀ شصت؛ زمانی که ج.ا با تکیه بر بنیادگرایی مذهبی، ایران را به قتلگاه اندیشه، فرهنگ، و انسانیت بدل کرد. و موسوی، نه تنها در آن دوران خاموش نماند، بلکه یکی از معماران رسمی این جنایت تاریخی بود. از قتل‌عام تابستان ۱۳۶۷ تا بسته‌شدن دانشگاه‌ها، از سرکوب زنان و روزنامه‌نگاران تا سکوت مطلق در برابر اعدام‌های خیابانی، هیچ‌یک از جنایت‌های رژیم، بدون امضای سیاسی و عقیدتی او ممکن نبود.

امروز اما، با جسارتی غم‌انگیز و زبانی پر از بازی‌های دوپهلو، موسوی از «حق تعیین سرنوشت» سخن می‌گوید. از خطاهای نظامی که خود از بنیان‌گذاران آن بود. این همان خودفراموشی ملی میهنی است که بخش‌هایی از طبقه مدعی روشنفکری گرفتار آن شده‌اند؛ گمان می‌برند با چند جمله اصلاح‌طلبانه، می‌توانند حافظه ملتی را تطهیر کنند. اما این مردم دیگر خاموش نیستند؛ آنان تاریخ را بازخوانی کرده‌اند و حقیقت را می‌شناسند.

اکنون، نوبت ایران است. نوبت بازسازی ملتی که دهه‌هاست زیر سایۀ حکومت فقهی، از تنفس آزاد محروم مانده است. نوبت شکستن زنجیرهای تزویر و فریب اصلاح‌طلبی دروغین است. نوبت برپایی دوبارۀ پرچم شیروخورشید، نه فقط در نماد، که در ساحت سیاست، قانون، فرهنگ و زندگی روزمره ایرانیان.

در این لحظه سرنوشت‌ساز، #انقلاب_تمدنی_ایران به رهبری #شاهزاده_رضا_پهلوی، نه بازگشت به گذشته، بلکه جهشی است به سوی آینده‌ای شکوهمند؛ آینده‌ای که در آن، سکولاریسم، حقوق بشر، آزادی زن، توسعه پایدار، تعامل جهانی، و فرهنگ کهن ایرانی در هم‌افزایی خلاق، ایران را به الگویی برای خاورمیانه و حتی فراتر از آن بدل می‌سازد. این نه شعار، بلکه نقشه راه نسل نوین ایران‌ساز است.

در چنین بستری، میراث پهلویسم، که امروز با درایت، خردمندی، و فروتنی شاهزاده رضا پهلوی نمایندگی می‌شود، نه یک نوستالژی کهنه، بلکه گزینه‌ای مدرن، اخلاقی، و ملی برای عبور از وضعیت فاجعه‌بار کنونی است. #پهلویسم یعنی پایبندی به ایران به‌مثابه یک ملت تاریخی، نه امت عقیدتی؛ یعنی دولت مدرن، اقتدار ملی، دیپلماسی مستقل، نظام آموزشی سکولار، آزادی زنان، و آبادانی سرزمین.

در برابر این افق روشن، صدای موسوی پژواکی از گذشته‌ای تار است. صدای مردی که حافظۀ تاریخی ملت را به مسلخ توجیه برده و هنوز نمی‌خواهد مسئولیت شخصی خود را در فجایع دورانش بپذیرد. موسوی اگر حقیقتاً به وجدان رسیده بود، باید نخست با شهامت به نقش خود در دهۀ شصت اعتراف می‌کرد، از مردم پوزش می‌خواست، و برای همیشه سکوت می‌کرد؛ نه آن‌که در پی تطهیر چهرۀ خود در قامت یک «مصلح خسته» باشد.

در واقع، حضور موسوی و امثال او در سپهر عمومی، تلاش واپس‌ماندگان است برای جلوگیری از تحقق کامل شکوه جهانی ایرانی. آنان می‌دانند اگر این انقلاب تمدنی به ثمر برسد، نه‌تنها نظام کنونی فرو خواهد پاشید، بلکه تمام چهره‌های خاکستریِ اصلاح‌طلب‌نما که در بزنگاه‌های حساس به نفع نظام سکوت کردند یا آن را تقویت نمودند، در دادگاه افکار عمومی محکوم خواهند شد.

اکنون دیگر با زبان استعاره نمی‌توان سخن گفت. ایران بر لبه تیغ است؛ یا عبور کامل از ج.ا، با تمام شاخه‌هایش یا گرفتارشدن در تکرار چرخه باطل.

و انتخاب مردم ایران روشن است. آنان در خیابان‌ها فریاد زدند:
«رضا شاه روحت شاد»
و این تنها یک شعار نبود؛ این بیانیه‌ای تاریخی بود. یک عهدنامه جمعی بود. این پیام، در دل خود، انتخاب یک مسیر است: راهی به‌سوی آینده‌ای متمدن، آزاد، و ایرانی. مسیری که نه از قم و نجف، که از پاسارگاد می‌گذرد.

در چنین صحنه‌ای، برای کسانی که حافظه‌شان در غبار زوال عقل فرومی‌لغزد، و هنوز گمان می‌برند با بازی واژگان و ماسک وطن‌پرستی می‌توان به عرصه بازگشت، تنها یک توصیه باقی می‌ماند:
لب فرو بند که اکنون:

نوبت ایران است.
نوبت پرچم شیروخورشید است.
نوبت انقلاب تمدنی به رهبری شاهزاده رضا پهلوی است.
و نوبت شکوه جهانی ایران است.

✍️جهان_ایرانی
👍96👌1914
1⃣میرحسین!
دهانت را که باز می‌کنی، بوی خون دهه شصت بلند می‌شود.
تو نخست‌وزیر قتل‌عامی، نه پیامبر دموکراسی!
ملت ایران تو را نه اصلاح‌طلب، بلکه شریک جرم ولی‌فقیه می‌داند.
تو صدای پوسیده یک نظام رو به مرگ هستی.
بفهم!


2⃣تو از "حق تعیین سرنوشت" می‌گویی؟
تو که جوانان را به جوخه اعدام سپردی؟
تو که سکوت کردی وقتی چکمه بر گلوی آزادی گذاشته بودند؟
آری!
ملت حافظه دارد، زنده و روشن.
ما تو را نه می‌بخشیم، نه فراموش می‌کنیم.
تو بخش تاریک خاطره‌ای هستی که دفنش خواهیم کرد.

3⃣و امروز…
نوبت ایران است!
نوبت طلوع تمدنی‌ست نو، بر پایه آزادی، شرف، عقل و شکوه جهانی.
نوبت فروپاشی جمهوری فریب است.
و برخاستن پرچم شیروخورشید بر بام ایران.
ما آمده‌ایم تا خاکستر این نظام را جارو کنیم و خانه ایران را باز بسازیم.

4⃣ما از نسل "رضاشاه روحت شاد" هستیم.
ما وارثان پهلویسم هستیم؛
یعنی علم، پیشرفت، زن آزاد، سرباز قدرتمند، دیپلماسی شرافتمند، ملت‌سازی مدرن.
نه از نسل عمامه و کشتار و نفاق.
ما آمده‌ایم ایران را به جایگاه طبیعی‌اش در جهان بازگردانیم:
یک تمدن جهانی

5⃣موسوی!
تاریخ صدای تو را حذف خواهد کرد.
نه با سانسور، بلکه با حقیقت.
و تاریخ صدای رضا پهلوی را ثبت خواهد کرد؛
صدای مردی که در غربت ایستاد، فریاد زد، ساخت، رهبری کرد،
تا ایران، آزاد شود.

ما بازمی‌گردیم.
با
شکوه، با امید، با شیر و خورشید.

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
127👍62💯13👌9😁2🔥1🙏1
1️⃣نزدیک 50 سال است که شاهزاده رضا پهلوی بی‌وقفه برای رفتن رژیم اشغالگر اسلامی و ساختن آلترناتیوی آباد، آزاد و ملی تلاش می‌کند. از هاروارد تا سیلیکون‌ولی، از پشیمانان دهه پنجاه تا نسل نود، با همه نسل‌ها گفتگو کرد و انقلاب تمدنی ایرانی را پی‌ریزی کرد.
او فقط نخواست برود، خواست بسازد.

2️⃣ در برابر چنین رهبریِ خردمند، حالا دوباره شبح پوسیده ۵۷ را با روتوش به ما تحمیل می‌کنند:
موسوی؛ نخست‌وزیر دهۀ اعدام، سانسور و جیره‌بندی! همان که نوشت «تخت‌جمشید خرابه است» و «کوروش و فردوسی ابزار اسلام‌زدایی‌اند»!
نفرین به حافظه کوتاه، اگر فراموش کنیم این کینه‌توزی با ایران را.


3️⃣ و تاج‌زاده؟ همان امنیتیِ چپ‌گرا که سال‌ها در وزارت کشور و اطلاعات ستون فقرات سرکوب بود.
حالا ژست اصلاح‌طلبی گرفته!
از کِی‌تا‌به‌حال مزدوران ولایت فقیه بدون اعتراف و عذرخواهی، می‌توانند نماد دموکراسی باشند؟
این‌ها نه آلترناتیوند، نه مشروع.


4️⃣ و بدتر از همه: مهدی نصیری.
سردبیر سابق کیهان، و مبلّغ شریعت طالبانی، حالا شده آرایشگر سیاسی برای موسوی و تاج‌زاده!
با ژست ایرانگرایانه آمده تا چهره‌های سوخته را سفیدشویی کند و شاهزاده را به سطح تاجزاده و موسوی تنزُّل دهد!
آقای نصیری! ایران را با کیهان شست‌وشو نمی‌دهند!


5️⃣ مردم ایران خوب می‌دانند که فقط شاهزاده رضا پهلوی است که آلترناتیوی ملی، مدرن، فناورانه و ایران‌محور دارد.
او رهبر انقلاب تمدنی ایران است، فرزند کوروش و داریوش، نماد خرد، صبر و شکوه.
نه به 1400 سال قرون وسطا، نه به ج.ا، نه به بازماندگانش.
آری به رضا پهلوی و شکوه جهانی ایران.

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
161👍21👏5🔥3💯2👎1🕊1
1⃣داشتم قسمت دوم مصاحبه فائزه با مطهرنیا رو گوش می‌دادم، یه لحظه حس کردم هیلاری کلینتون فارسی حرف می‌زنه!
از «سوسیال دموکراسی» و «انتخابات» تا «رایگان‌سازی بهداشت» و «توانمندسازی زنان»… انگار وات هپندِ هیلاری (What Happened) رو آوردن تو حوزه هنری چاپ زدن!

2⃣حرف از آزادی می‌زنن، ولی زیر بغل فقه شیعه رو گرفتن!
با کرسی شعرهای آب‌دوغ‌خیاری تلاش می‌کنن احکام قرون وسطی‌ای رو روتوش کنن که حتی سلطان‌مجتبی هم ازش خبر نداره!
واقعاً بانمکه که «با برنامه‌های مجتبی آشنا نیستم» اما «دارم تلاش می‌کنم برا رهبریش»


3⃣این حرف‌ها دست‌و‌پا زدن‌های هیبریدی یه رژیم رو به غرقه.
هم فائزه خوب می‌دونه، هم اصلاح‌طلب‌های لنگر‌انداخته در توهمات ۷۶.
این یه کاخ ویرونه‌ست که دارن دستگیره درش رو تعمیر می‌کنن!
خانم‌ها و آقایون! ستون‌های این ساختمان ریخته، وقت تخلیه‌ست!


4⃣ما با جمهوری اسلامی کاری نداریم، تموم شد!
ما دنبال تعمیر نیستیم، ما معماران آینده‌ایم.
نرم‌افزار ما پهلویسمه؛ تمدن‌ساز، سکولار، ایران‌ساز.
رهبر ما شاهزاده‌ست: نماد امید، دانایی، اصالت،
و ما آماده‌ایم برای بازسازی ایران، از نو، برای همه نسل‌ها.

5⃣مرسی فائزه، ولی ما از این تاکسی درب‌و‌داغون جمهوری اسلامی پیاده شدیم.
ما سوار قطار پرشتاب تمدن‌ایرانیم؛
مقصد: شکوه جهانی ایران،
راهنما: شاهزاده رضا پهلوی،
پرچم: شیر و خورشید.
و شما؟ هنوز دنبال قفل‌سازی برای خرابه‌اید؟

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
112👍42👏10🔥1💯1
1️⃣ج.ا مُرده؛ فقط هنوز جنازه‌ش باطری داره!
انفجار فردو؟ هدف قرارگرفتن سران نظامی؟ پدافند سوراخ‌شده؟
ج.ا: «ما پیروز شدیم!»
آره جون‌عمه‌ت! پیروزی‌تون مثل مرغ سوخاری وسط سیبله؛ فقط نوبت تیکه‌تیکه شدنه!

2️⃣ترور وسط پایتخت؟ می‌گن «گاز ترکید»
انگار مردم کودکند، یا نابینا!
واقعیت: اسرائیل میزنه، شما فیلم صداوسیمای سوخته پخش می‌کنید با مجریِ افسرده که داره زور میزنه "همه چی آرومه" بخونه!

3️⃣مذاکرات؟
افتضاح به توان بی‌نهایت!
نه عزت موند، نه نون…
در به در دنبال امضای آمریکا،
در حالی که ایران واقعی دنبال امضای بازگشت پادشاهی پهلویه.
این وسط، فقط شما موندید با دبه‌هاتون!

4️⃣تا اسم «پهلوی» میاد، روده‌هاتون شل میشه،
رفراندوم؟ مجلس مؤسسان؟!
شما در جایگاهی نیستید که برای ملت نسخه بپیچید؛
ملت سال‌هاست نسخه‌تونو پیچیده و پیچونده ریخته تو سطل آشغال تاریخ.
ما «رضاشاه‌پهلویِ دوم» رو داریم، رهبر انقلاب تمدنی!

5️⃣تموم شدید. تمام. فینیش. Game Over.
شما ته‌مانده‌ فاضلاب قرن بیستمید، ما نوادگان تمدنیم.
ما وارثان شکوه جهانی ایرانیم،
با گفتمان پهلویسم و پرچم شیروخورشید و شعور تمدنی.
مراسم خاکسپاری‌تونو ملت به‌زودی با پایکوبی برگزار می‌کنه.
خاک تو سرتون... حالا بدرود!

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
156👏55👍14👎4🕊2💯1
۱/۵ آنچه امروز علیه شاهزاده رضا پهلوی جریان دارد، نقد سیاسی نیست؛ واکنشی است عصبی به بازگشت عقلانیت تاریخی ایران.
وقتی پهلویسم دوباره به مثابه یک گفتمان تمدنی و پروژه نوسازی ملی مطرح می‌شود، آنان که چیزی جز نفی، ایدئولوژی و آشوب ندارند، دست به تخریب می‌زنند.


۲/۵ شاهزاده رضا پهلوی نه یک شاهزاده منفعل، بلکه رهبر انقلاب تمدنی ایران است؛ انقلابی بی‌نیاز از خشونت، و غنی از آگاهی.
او حامل سنتی است که ایران را از خاک‌ستر قاجار، به دوران علم، قانون، آموزش و اقتدار رساند. پروژه‌اش، بازآفرینی ایران در قرن بیست‌ویکم است.


۳/۵ پهلویسم، نه بازگشت به گذشته، که تداوم تاریخی عقلانیت ایرانی است.
سکولاریسم، نوسازی نهادی، زیست‌محوری، توسعه پایدار، عدالت جنسیتی و دیپلماسی فرهنگی، عناصر این دستگاه فکری‌اند. تخریب‌گران شاهزاده رضا پهلوی، چون فاقد این عناصر‌اند، به نفی روی آورده‌اند.


۴/۵جمهوری اشغالگر اسلامی ایران را در آستانه فروپاشی تمدنی قرار داده است.
ایران امروز به رهبرانی نیاز دارد که هم تاریخ را بشناسند، هم جهانی بیندیشند. شاهزاده رضا پهلوی تنها چهره‌ای است که با پشتوانه تاریخی، درک تمدنی و اعتبار جهانی می‌تواند ایران را از این گذار عبور دهد.


۵/۵ اگر بدیلی برای شاهزاده رضا پهلوی هست، بسم‌الله: برنامه‌ات چیست؟ جایگاهت در میان ملت کو؟ وزنت در صحنه جهانی کجاست؟
در غیر این صورت، سکوت کن و بگذار ایران از نو برخیزد.
ما فرزندان فرهنگ، دانش و فروهر، راه خود را یافته‌ایم: راه بازگشت به شکوه جهانی ایران، از مسیر رهبری خردمندانه و تمدنی پهلوی.

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
2145👍10😁2🥰1
مهرگان: پیمان جاودان با شکوه جهانی ایران

#مهرگان، دومین جشن بزرگ ایران‌زمین پس از نوروز، تنها یک آیین باستانی نیست؛ بلکه یادآور فلسفه‌ای عمیق در باب انسان، آزادی، دادگری و پیوند با کیهان است. در فرهنگ جهان ایرانی، مهرگان روزی بود که ایرانیان نه‌تنها برداشت زمین را جشن می‌گرفتند، بلکه پیمان خود را با مهر، یعنی حقیقت، عدالت و دوستی تجدید می‌کردند. این جشن، ریشه در اندیشه‌ای دارد که #جهان_ایرانی را از دیرباز شکل داده است؛ اندیشه‌ای که امروز می‌تواند برای ما به یک انقلاب تمدنی بدل شود و مسیر بازگشت به #شکوه_جهانی_ایران را در جهان پیشارو روشن سازد.

در این میان، پیام #شاهزاده_رضا_پهلوی به‌مثابه وارث اندیشه و آرمان پهلویسم جایگاهی بنیادین دارد. فلسفه پهلویسم که بر ملی‌گرایی روشن‌بین، مدرنیته بومی، عدالت اجتماعی، و پیوند با ارزش‌های جهانی استوار است، در واقع تداوم همان معنایی است که مهرگان در روزگار باستان نماد آن بود: پیمان میان انسان ایرانی و حقیقت کیهانی.


اگر نوروز آغازی بر زایش دوباره و هماهنگی با طبیعت باشد، مهرگان تداوم این زایش در قالب آگاهی و پیمان است. مهرگان می‌گوید: انسان ایرانی باید همواره میان خود، جامعه و جهان یک تعادل اخلاقی و تمدنی برقرار کند.

امروز، در جهان پیشارو، این پیام بار دیگر موضوعیت یافته است. جهان پیشارو یا متامدرن، جهانی است که از مرزهای مدرنیته عبور کرده و به سوی ترکیب سنت، مدرنیته و آینده‌گرایی حرکت می‌کند. در چنین جهانی، ملتی می‌تواند پیشرو باشد که هویت تاریخی و فلسفی خویش را با نیازهای جهانی امروز پیوند بزند. و این دقیقاً همان چیزی است که ما ایرانیان در پرتو جشن مهرگان می‌توانیم بازخوانی کنیم: اتصال به ریشه‌های جاودانه و پرتاب به سوی آینده.


#فلسفه_پهلویسم که من در کتاب‌های ششگانه‌ام کاویده ام، را می‌توان بازخوانی مدرن و آینده‌نگرانه از همان اندیشه‌های باستانی دانست که در مهرگان متجلی است. پهلویسم نه یک ایدئولوژی بسته، بلکه یک راه فلسفی برای زیستن به‌مثابه ملت جهانی است؛ فلسفه‌ای که ما را دعوت می‌کند از درون تاریخ خود به آینده‌ای متامدرن پل بزنیم.

در مهرگان، ایرانیان پیمان خود را با اشه و داد و خرد و مهر تازه می‌کردند. در پهلویسم نیز دعوتی به تجدید پیمان ملی با استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی، و شکوه جهانی ایران وجود دارد. همان‌طور که در فلسفه جهان ایرانی، مهر ناظر بر راستی و پیمان بود، در پهلویسم نیز حقیقت و وفاداری به ایران همچون جوهر فلسفی عمل می‌کند.



ما امروز در آستانۀ یک انقلاب تمدنی ایستاده‌ایم. انقلابی که نه شبیه انقلاب‌های سیاسی کلاسیک، بلکه یک جنبش عمیق فرهنگی، اخلاقی و تمدنی است. این انقلاب تمدنی یعنی بازاندیشی در مورد ایران، جهان ایرانی، و جایگاه ما در نظم متامدرن جهان.

مهرگان به ما می‌گوید:

1️⃣پیمان با حقیقت و عدالت، بنیان شکوه است.
2️⃣پاسداشت زمین و طبیعت، بخشی از وظیفه کیهانی انسان ایرانی است.
3️⃣آزادی و دوستی، پایه‌های استواری جامعه هستند.

این سه اصل، همان محوری است که اعلیحضرت شاهزاده رضا پهلوی نیز در پیام‌ خود بر آن‌ها تأکید می‌کند: ایران آزاد، آباد و درخشان در جهان. از این رو، گرامیداشت مهرگان برای ما تنها یادآوری یک آیین باستانی نیست، بلکه تمرین عملی برای مشارکت در این انقلاب تمدنی است.


شکوه جهانی ایران تنها در تاریخ با کوروش و داریوش معنا نمی‌یابد؛ بلکه در امروز و فردا نیز باید بازتولید شود. در عصر متامدرن، شکوه جهانی ایران یعنی:

1️⃣بازسازی هویت ایرانی بر مبنای فلسفه پهلویسم؛ هویتی که هم جهانی است و هم ایرانی.

2️⃣توسعه علمی و تکنولوژیک با روحیه ایرانی؛ همان چیزی که پهلویسم بر آن تأکید دارد.

3️⃣بازآفرینی جشن‌ها و آیین‌ها به‌عنوان موتور هویت‌سازی و اخلاق ملی.

در این مسیر، مهرگان به‌عنوان یک آیین تمدنی، ما را به یاد این حقیقت می‌اندازد که
شکوه جهانی ایران تنها با پیوند خرد، اخلاق و عمل اجتماعی امکان‌پذیر است.


امروز، ما ایرانیان می‌توانیم در روز مهرگان، پیمانی نو ببندیم:

1️⃣پیمان با جهان ایرانی، یعنی هویت و تمدنی که فراتر از مرزهای جغرافیایی است.

2️⃣پیمان با انقلاب تمدنی ایران، یعنی دگرگونی عمیق در نگرش‌ها، ارزش‌ها و شیوه زیست ملی.

3️⃣پیمان با شکوه جهانی ایران، یعنی مسئولیت تاریخی ما برای درخشش دوباره در جهان.

این پیمان نه یک بازگشت نوستالژیک، بلکه حرکتی آگاهانه به سوی آینده‌ای متامدرن است؛ آینده‌ای که در آن ایران بار دیگر چراغدار خرد، اخلاق و پیشرفت در جهان خواهد بود.

پس بگذاریم مهرگان لحظه‌ای برای تجدید پیمان با شکوه جهانی ایران باشد؛ شکوهی که از دل جهان ایرانی برخاسته، در فلسفه پهلویسم بازتاب یافته، و در #جهان_پیشارو یا عصر متامدرن بار دیگر ما را به قله‌های تاریخ خواهد رساند.

#انقلاب_تمدنی_ایران
#شکوه_جهانی_ایران
#پهلویسم


✍️جهان_ایرانی
83👍6👎5😁1