ایران بریفینگ
7.17K subscribers
20.8K photos
27.8K videos
36.5K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
🔖محمدجواد زاهدی یکی از صدها کودک و‌نوجوان‌قربانی جمهوری اسلامی است، محمدجواد همکار مادرش در مغازه بود.
عاشق کمک کردن به بچه‌های کار بود و برایشان غذا درست می‌کرد. اهل تفریح بود و همزمان با وجود سن کمش سخت کار می‌کرد. روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ جمهوری اسلامی جانش را با چهار گلوله گرفت پیکرش را از بیمارستان دزدیدند و‌ به اطلاعات #ساری مرکز استان مازندران بردند ، خانواده را تحت فشار قرار دادند که بپذیرند او بسیجی بوده و توسط «منافقین» کشته شده تا او را «شهید» اعلام کنند.
«وقتی خانواده‌اش نپذیرفتند، در ازای تحویل دادن جنازه از آنها تعهد «سکوت» گرفتند.
#محمد_جواد_زاهدی ، متولد ششم شهریور ۱۳۸۱ بود. یک منبع مطلع، به بخش فارسی ایران بریفینگ گفت که او تنها چند روز پس از تولد ۲۰ سالگی‌اش، شامگاه ۳۰ شهریور سال جاری وقتی برای رفتن به آرایشگاه از خانه بیرون رفته بود، هدف شلیک نیروهای حکومتی قرار گرفت و جان باخت.
به گفته شاهدان عینی، محمدجواد زاهدی در خیابان انقلاب ساری روبه‌روی چهارراه برق، جایی که «اصلا محل برگزاری تجمع نبوده» مورد هدف قرار گرفته است.

شاهدان گفته‌اند: «مأموران به مردمی که توی کوچه خیابان بودند، حمله می‌کردند و محمدجواد سر همین کوچه ایستاده بود که دو مأمور از ون سفید یگان ویژه پیاده شدند و به سمت مردم شلیک کردند. محمد تیر خورد و بر زمین افتاد و همه فرار کردند. محمد نتوانست خودش را داخل کوچه بکشاند. یکی از دوستانش او را به زور داخل کوچه‌ای کشید که سرش یک پاساژ کوچک بود.»

بنا بر این گزارش، حاضران «به اورژانس زنگ زدند»، اما اورژانس «تیم نفرستاد»؛ «چند بار افراد مختلف که دور محمد جمع شده بودند، از داخل پاساژ زنگ زدند، اما آمبولانسی فرستاده نشد و گفتند اجازه نداریم. مأموران هم کوچه را بستند و کاملا سر بازار توسط نیروهای امنیتی بسته شد و مردم نتوانستند با ماشین خودشان هم محمد را ببرند.»

به گفته یک شاهد عینی، «بعد از نیم ساعت مأموران رفتند و محمد خیلی خون‌ریزی داشت. آقایی با ماشین شخصی خودش بعد رفتن مأموران محمد را توی ماشینش گذاشت و او را به بیمارستان برد، اما در بیمارستان متأسفانه اصلا رسیدگی نکردند، فقط بالای سرش ایستادند و گفتند تمام کرده» است.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤬52🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۳۱ شهریور سالگرد جاویدنام #مهسا_موگویی از فولادشهر اصفهان است.
مهسا متولد ۲۵ تیر ۱۳۸۲ بود
چه کسی هست که مهسای قهرمان را نشناسد
مهسا سمبل نسلی شجاع و عصیانگر از زنان فولادشهر و اصفهان بود و این چیزی بود که جیره خوران شب پرست دیکتاتور تاب و تحمل دیدنش را نداشتند.
قاتلان بزدل حتی توان پذیرش مسئولیت جنایتی که کرده بودند را هم نداشتند و با تهدید وفشار به پدر و خانواده مهسا میخواستند چنین بنمایند که ج ا مهسا موگویی را نکشته است.
اما نهایتا این خانواده از زیر فشار ماموران امنیتی خارج و نام مهسا را بر آسمان فولادشهر و اصفهان بالا برد و جنایت ج ا را هم به ثبت داد.
یادت گرامی شیر دختر فولادشهر🌹


🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
11🔥2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گزارش سازمان پزشکی قانونی، اظهارات پدر #مهسا_موگویی مبنی بر «تیرباران» شدن دخترش در جریان اعتراضات #زن_زندگی_آزادی را تأیید می‌کند.
مهسا موگویی ۱۸ ساله، ۳۱ شهریور یعنی چند روز پس از اعتراضات گسترده‌ای که در پی کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد در شهرهای مختلف آغاز شده بود، در فولادشهر اصفهان کشته شد.

در گزارش سازمان پزشکی قانونی که عکس آن را حساب کاربری «۱۵۰۰ تصویر» منتشر کرده، آمده است که بررسی پیکر مهسا نشان می‌دهد که «در قسمتی از ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور و در بازوی چپ ۳۱ عدد و در ساعد چپ ۹ عدد سوراخ مدور با حاشیه سوختگی مشهود است.»

#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
10🔥2🤬1
حمید پورحاجی زاده ، شاعر و دبیر ادبیات کرمانی، متخلص به «سحر» بود که از قربانیان سلسله قتل‌های سیاسی موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای بود. وی در آخرین روز شهریور ماه سال ۱۳۷۷ به همراه پسر ۹ ساله‌اش «کارون» با ۴۳ ضربه چاقو قطعه قطعه شدند.
پزشک قانونی تعداد ضربه‌های دشنه فرورفته در سینه حمید را ۲۷ از زیر گلو تا زیر ناف و ضربهٔ وارده به سینه کارون را بالغ بر ده ضربه دانسته بود… آ ثار ضربه سخت و مشت در سر و صورت، پارگی قلب و ریه و دستگاه گوارش، بریده شدن انگشتان دست راست حمید تا روی پوست، بنا به نظر پزشک قانونی با هر ضربه کارد حمید تیغه چاقو را می‌گرفته و قاتل می‌کشیده و برای باری دیگر فرو می‌کرده‌ است که منجر به این گردیده که کف دست بشود پر از شیارهای عمیق شقاوت! …کسانی که در غسالخانه حضور داشته‌اند یا جسد کارون را دیده‌اند از جای آثار نیش چاقو بر روی گوش، صورت و پشت کارون گفته‌اند که باید این آثار قبل از پاره‌پاره کردن سینه، قلب و شکم کارون روی داده باشد. بعضی نیز که به دقت به صورت کارون نگاه کرده‌اند به قول روستایی‌های ما حالت «گرگ پدمک» را در چهره کارون دیده‌اند. اصطلاح «گرگ پدمک» در خصوص روبرو شدن گوسفند با گرگ به کار می‌رود، در این حالت وقتی که گوسفندی به ناگهان گرگ را در مقابل خود می‌بیند چشمهایش از حدقه می‌زند بیرون و هرگونه توان و حرکتی از گوسفند سلب می‌شود، در برابر گرگ می‌ایستد و گرگ راحت او را می‌درد»
ارس حاجی‌زاده قتل #حمید_حاجی_زاده را شرح می‌دهد: «دندونای بابامُ شکسته‌بودن، فکر کنم با چوب. استخونای انگشتاش معلوم بود، انگشتای دست راستشُ قطع کرده بودن، بدنش سوراخ سوراخ بود. طناب انداخته بودن دور گردنش، از طناب رخت خونهٔ خودمان بریده بودن. غیر استکان بابام سه تا استکان نعلبکی توی سینی بود.» فرخنده حاجی‌زاده دربارهٔ پرونده برادر و برادرزاده‌اش می‌گوید: «تمام این سال‌ها پیگیری‌های ما ادامه داشت، همه جا رفتیم، هر کاری هم توانستیم کردیم، از طرفی هم از سوی وزارت اطلاعات تحت فشار بودیم و احضار و بازجوئی می‌شدیم در نهایت هم که گفتند یک اشتباه ساده بوده؛ یعنی با ضربات چاقو برادر و برادرزاده‌ام را سلاخی کردند و گفتند اشتباه ساده بوده. چند سال پیش هم در آستانهٔ بازنشستگی من، مرا مجبور کردند بنویسم که در قتل برادرم آنها مقصر نبوده‌اند».
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬7🔥2🕊2
‏کارون نیمه‌شب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ در کنار پدرش با ضربات چاقو در خانه‌اش در کرمان به قتل رسید. نصیب پدر از تیزی چاقوها ۲۷ ضربه بود و نصیب پسر ۱۰ ضربه. وزارت اطلاعات مسئولیت قتل آن‌ها را که در پروژهٔ قتل‌های زنجیره‌ای انجام شد به‌صورت رسمی نپذیرفت، هم‌چنان‌که قتل ده‌ها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را برعهده نگرفت که در آن دوره به قتل رسیدند.
‏مادر ⁧ #کارون_حاجی_زاده ⁩ از آن شب می‌گوید:«من خسته بودم، رفتم اتاق روبه‌رو که سه متر با اتاق آقای حاجی‌زاده فاصله داشت، خوابیدم. آقای حاجی‌زاده عادت داشت تا بچه‌ها برگردند، نمی‌خوابید و تا ساعت سه، سه‌ونیم هم مطالعه می‌کرد. به این دلیل من رفتم اتاق دیگر خوابیدم. من خوابم برد و بچه فامیل را هم که سن و سال کارون بود، پدرش آمده و برده بود. اروند و ارس ساعت دو و نیم برگشته بودند. در می‌زنند، کسی باز نمی‌کند. اروند می‌گوید از بالای در رفتم و در را باز کردم. رفته بودند اتاق پدرشان و دیده بودند که چراغ خاموش است و کنتور را بالا زده بودند. اصلاً در خانه ما برق نبود. از تیر برق بیرون کمی نور می‌افتاد.

‏ارس فکر می‌کند من هم مرده‌‌ام، کشته‌اند. رختخواب را کنار می‌زند و حالا با چه شکلی، با پا زد، با دست زد، مرا بیدار کرد. وقتی مرا بیدار کرد،
گفت بابا مرده. من با ذهنیتی که از مرگ برادرم داشتم، وارد اتاق شدم دیدم سر آقای حاجی‌زاده طرف پنجره بود و پاهایش طرفِ در بود که من داخل رفتم. پایش را گرفتم. گرم بود. گفتم ارس، بابات سکته کرده. فکر کردم سکته کرده افتاده سرش خورده به پنجره، چون سرش طرف پنجره بود. فکر کردم خون روی صورتش برای همین است. ارس گفت کارون را هم کشتند.

‏یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ می‌زدم و کارون را صدا می‌زدم. نتوانستم تحمل کنم که دوباره برگردم توی اتاق. کفش کارون را دم در دیدم. کفش کارون را بو می‌کردم. خودش در فاصله کوتاهی با من بود، ولی من کفشش را بو می‌کردم.
‏وقتی آقای پوررضا قلی آمد توی اتاقی که من خوابیده بودم، نمی‌دانم پنبه بود یا دستمال کاغذی، از روی تشک برداشت گفت این چیست؟ گفتم نمی‌دانم. اصلاً گیج بودم. دیدم همین آقای پوررضا قلی نشسته، دارد گریه می‌کند. فکر کردم قاتل است و او را گرفته‌اند. طرف او حمله بردم و گفتم چرا بچه خوشگل مرا کشتی؟ گفت من قاتل نیستم، پوررضا قلی هستم. باز هم نمی‌شناختم. یک آقایی گفت رئیس آگاهی است.
‏ ⁧ #قتلهای_زنجیره_ای ⁩ ⁧ #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬6🔥2🕊21
مهسا متولد ۲۵ تیر ۱۳۸۲ روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در پی خیزش سراسری پس از کشته شدن مرگ مهسا امینی توسط گشت ارشاد در فولاد شهر اصفهان با شلیک گلوله ماموران جان باخت.
در گواهی فوت او آمده: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمه‌ای شلیک شده است.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است: «با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخ‌های متعدد و کوچک» تحویل شده است.
پدر #مهسا_موگویی ، پرسید: «گناه دختر من چه بود که با دست خالی اعتراض کرد و شما او را تیرباران کردید؟»
مهسا ورزشکار بود و مدال‌های زیادی کسب کرده بود

#خیزش_سراسری_مردم_ایران #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
4🔥2🤬2🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / #گفتارروز/ روح‌انگیز سلطانی‌نژاد، همسر #حمید_حاجی‌_زاده، شاعر و نویسنده‌ای که نیمه‌شب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ در کنار پسرش #کارون_حاجی_زاده با ضربات چاقو در خانه‌اش در کرمان به قتل رسید، از جزئیات قتل همسر و پسرش گفته است.
او درباره مواجهه خود با پیکر کاردآجین‌شده پسر ۹‌ساله‌اش گفته: «یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ می‌زدم و کارون را صدا می‌زدم.»
او اضافه کرده: «خودم را مجرم حساب می‌کردم که چرا من کارون را به دنیا آوردم. چی از دنیا دیده بود که این‌جوری از دنیا برود؟ یا مثلاً هرکسی، خواهری، مادری، می‌آمد می‌ترسیدم. می‌گفتم همه انسان‌ها می‌توانند قاتل باشند. همه دست‌ها می‌توانند آدم بکشند.»
حمید حاجی‌زاده و پسرش کارون در جریان #قتلهای_حکومتی در ایران کشته شدند که تحت عنوان «قتل‌های زنجیره‌ای» شناخته می‌شود.
#وزارت_اطلاعات هرگز مسئولیت این دو قتل و قتل ده‌ها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را که دار آن دوران به قتل رسیدند، برعهده نگرفت.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬5🔥2🕊1
۴۰ دقیقه تماشا کردن تا نفس‌های آخرش رو بکشه.
فقط ۱۷ سال داشت.
#پارسا_رضادوست متولد اول دی ۱۳۸۲ و محصلِ سال آخر هنرستان بود. رشتهٔ نقشه‌کشی می‌خواند،خانواده‌اش بر روی اعلامیهٔ او نوشتند «شادی کنید ای دوستان، من شادم و آسوده‌ام، بوی جوانی بشنوید از پیکر فرسوده‌ام.»
بیش از یک سال از روزی که پارسا در نزدیکی خانه خودشان کشته شد، می‌گذرد، اما هنوز نه قاتل پیدا شده، نه نهادی مسئولیت تیراندازی به او را برعهده گرفته است. خانواده‌اش همچنان تحت فشار امنیتی هستند. یکی از دوستانش می‌گوید: «کف رستورانی که پارسا وقتی که زخمی بود آنجا پناه گرفته بود، تا مدت‌ها سرخ بود.»
پارسا ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در هشتگرد و در نزدیکی منزل پدری‌اش در خیابان شقایق، بر اثر اصابت گلوله به پهلوی‌اش کشته شد. منبعی که با زمانه گفت‌وگو کرده، روایت می‌کند پیکر پارسا بیش از ۴۰ دقیقه در یک فست‌فود که خود او از مشتریانش بود، خون‌ریزی زیاد داشت.
پارسا هنگام مرگ تنها ۱۷ سال داشت.
ماموران نیروی انتظامی به سمت معترضان از جمله پارسا رضادوست تیراندازی کردند. بعد از اینکه پارسا زخمی شد، یکی از افراد حاضر در محل که او را می‌شناخت با برادر پارسا تماس می‌گیرد و به آنها خبر می‌دهد که او زخمی شده است:«وقتی برادر پارسا رسید دیگه اصلا جانی در بدنش نمانده بود. طحال و کبد پارسا پاره شده بود و هیچ‌کس نمی‌توانست دیگر به او کمک کند، خیلی دیر شده بود...بعد از گذشت مدت زمانی طولانی پیکر پارسا رضادوست را با یک خودروی شخصی به بیمارستان منتقل می‌کنند،ولی وقتی در بیمارستان دیدند که تمام کرده جنازه‌اش را فرستادند به زندان قزل‌حصار و پس از انجام انگشت‌نگاری که نمی‌دانیم به چه دلیل بوده به بهشت سکینه منتقلش کردند. خانواده‌اش هم تمام مدت دنبال او می‌گشتند.
نیروهای امنیتی ابتدا از تحویل پیکر پارسا رضادوست به خانواده ممانعت می‌کنند و نهایتا با وساطت چند آشنا خانواده موفق می‌شود پیکر فرزندشان را تحویل بگیرد و یکم مهر در آرامستان بهشت سکینه، و در همان قطعه‌ای که پدرش به دفن شده، به خاک بسپارند.
به گفته این منبع آگاه در روز خاکسپاری #پارسا_رضا_دوست ، نیروهای امنیتی فراوان در میان جمعیت حضور داشتند و مراسم را تحت نظر می‌گرفتند تا کسی شعار ندهد:«به خانواده پارسا فشار آورده بودند که نباید کسی در مراسم خاکسپاری شرکت کند به جز خانواده و فامیل. مدام آنها را تهدید می‌‌کردند،حتی گفته بودند بازداشت می‌کنیم.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬6🔥2🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم دوربین مداربسته که به تازگی به دست آمده به وضوح نشان می‌دهد وحوش جنایتکار خامنه ای در ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ و در شهر #دهدشت به قلب #مهرداد_بهنام_اصل که کنار خیابان ایستاده است گلوله شلیک میکنند و او را به قتل میرسانند.
#وحوش_خامنه_ای #انقلاب_ملی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬8🔥2🕊1
محمد قبادلو، متولد ۱۱ دیماه ۱۳۷۸ از پرند رباط کریم، یک آرایشگر بود. فرزند مادری خانه‌دار و پدری جانباز جنگ تحمیلی، محمد در روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری در مسیر بلوار جمهوری رباط کریم بازداشت شد. تنها ۴۰ روز پس از دستگیری، با وجود ابتلا به بیماری دو قطبی، به اتهام زیر گرفتن یک مأمور پلیس و قتل او در دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد.

اتهام محمد به دلیل زیر گرفتن گروهی از مأموران سرکوبگر حکومت و کشته‌شدن یکی از آن‌ها به نام فرید کرم‌پور بود.

در بازجویی‌ها، محمد با شجاعت اعلام کرده بود که اگر دوباره چنین موقعیتی پیش بیاید، باز هم این کار را تکرار خواهد کرد. او حتی در بازسازی صحنه جرم، تأکید کرده بود که پشیمان نیست و در صورت بازگشت، همان اقدام را انجام خواهد داد.

در طول دادگاه، محمد از حق دسترسی به وکیل محروم شد و قاضی صلواتی، قاضی مرگ، مانع از دفاعیات وکلای او گردید. در نهایت، محمد قبادلو در ۲۵ آبان ۱۴۰۱ به اعدام محکوم شد.

او در سحرگاه سوم بهمن ۱۴۰۲ در زندان قزلحصار کرج به دار آویخته شد. تصاویری از خانواده‌اش در مقابل زندان در آن سحرگاه خونین، همراه با فریادهای مادرش برای دادخواهی، دل هر انسان آزادی‌خواهی را به درد آورد.

محمد قبادلو یازدهمین معترض از خیزش سراسری ۱۴۰۱ بود که حکم اعدامش به اجرا درآمد. پیش از او، اعدام‌های بسیاری از جمله محسن شکاری، محمدمهدی کرمی، و محمد حسینی، به نام عدالت ناعادلانه، به وقوع پیوسته بود.
اعدام محمد قبادلو، از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری اخیر در ایران، موجی از واکنش‌های داخلی و بین‌المللی را به همراه داشته و چهره‌ها و سازمان‌های مختلف این اعدام را محکوم کردند و خواستار مداخله جامعه جهانی برای توقف روند اعدام‌ها در ایران شدند.
#محمد_قبادلو دچار بیماری‌های افسردگی و دوقطبی بود و‌ طبق قوانین خود جمهوری اسلامی می‌توانست از کیفر مصون باشد.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
7🔥2🕊1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز رسمی جنگ ایران و‌ عراق و‌ تجاوز صدام بعثی به خاک ایران است اما این حملات و تجاوز از سال ۱۳۵۸ آغاز شده بود.
از اولین شهدای وطن در برابر تجاوز عراق خلبانان ارتش بودند.
یاد و خاطره شهدای جنگ تحمیلی علی الخصوص  شهدای خلبان نیروی هوایی گرامی باد بزرگمردانی که با نثار خون پاک خود مانع از رویا صدام برای تکرار قادسیه دیگری شدند

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
8👍3🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز ۳۱ شهریور ، سالروز آغاز #جنگ_تحمیلی و تجاوز ارتش بعثی به خاک ایران است، در رذالت و‌ دشمنی صدام شکی نیست ، اما خمینی نیز در خلال هشت سال جنگ کم در حق ایران و ایرانیان دشمنی و‌ جنایت نکرد.
حسین علایی از فرماندهان ارشد سپاه در ۸ سال #جنگ_ایران_و_عراق با نزدیک شدن به سالگرد آغاز جنگ که از آن به ‌عنوان «گرامیداشت #دفاع_مقدس» یاد می‌شود، گفتگوی مفصلی داشته است درباره یکی از استراتژیک ترین فعالیت‌های خمینی در مدیریت جنگ که ازنظرتان می‌گذرد.
#جنایات_سپاه #جنایات_خمینی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍4🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۳۱ شهریور سلاخی کارون توسط جانیان وزارت اطلاعات!
۳۱ شهریور ۱۳۷۷ روز سلاخی «حمید پورحاجی‌زاده» شاعر و دبیر ادبیات کرمانی، متخلص به «سحر» و پسرش کارون است.
آنها از قربانیان قتل‌های سیاسی موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای بودند. حمید با ۲۷ و کارون با ۱۶ضربه چاقو قطعه قطعه شدند. حمید در سال ۱۳۲۹ در بافت به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، لیسانس ادبیات خود را در کرمان دریافت کرد. او در شعر و نوشتن دستی پرتوان داشت ولی به‌دلیل مطالب اعتراضی، کتابهایش مجوز چاپ نمی‌‌گرفت و چند سال نیز تبعید شد.
حمید همراه با کودک ۹ساله‌اش کارون، شب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ مجموعاً با ۴۳ ضربه چاقو به‌طرز دلخراشی به قتل رسیدند. مادر کارون گفته است: «کارون.. دهان و دستانش پر از مو بود و پر از خون. موهای پدرش. از پشت، بابایش را با دست و دندان گرفته بود.»
#قتلهای_زنجیره_ای #کارون_پور_حاجی_زاده #حمید_پور_حاجی_زاده

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬9🔥3🕊1
امروز ۳۱ شهریور سالگرد بیش از ۴۶ قربانی #دیکتاتوری_ولایت_فقیه و‌ سرکوب #خامنه_ای_کودک_کش است، روز گذشته نیز سالگرد بیش از ۵۰ تن #کشته_شدگان_اعتراضات_سراسری بود.
بسیاری از اسامی کشتار انقلاب #زن_زندگی_آزادی را ما حتی تابحال نشنیده بودیم، تاکنون اسامی بیش از ۷۶۰ تن قطعی شده اما بی‌شک آمار کشته شدگان اعتراضات سال گذشته بیش از این اعداد است.
#خیزش_سراسری_مردم_ایران #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
9🔥2
🔖پارسا رضادوست متولد اول دی ۱۳۸۲ و محصلِ سال آخر هنرستان بود. رشتهٔ نقشه‌کشی می‌خواند،خانواده‌اش بر روی اعلامیهٔ او نوشتند «شادی کنید ای دوستان، من شادم و آسوده‌ام، بوی جوانی بشنوید از پیکر فرسوده‌ام.»
بیش از یک سال از روزی که پارسا در نزدیکی خانه خودشان کشته شد، می‌گذرد، اما هنوز نه قاتل پیدا شده، نه نهادی مسئولیت تیراندازی به او را برعهده گرفته است. خانواده‌اش همچنان تحت فشار امنیتی هستند. یکی از دوستانش می‌گوید: «کف رستورانی که پارسا وقتی که زخمی بود آنجا پناه گرفته بود، تا مدت‌ها سرخ بود.»
پارسا ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در هشتگرد و در نزدیکی منزل پدری‌اش در خیابان شقایق، بر اثر اصابت گلوله به پهلوی‌اش کشته شد. منبعی که با زمانه گفت‌وگو کرده، روایت می‌کند پیکر پارسا بیش از ۴۰ دقیقه در یک فست‌فود که خود او از مشتریانش بود، خون‌ریزی زیاد داشت.
پارسا هنگام مرگ تنها ۱۸ سال داشت.
ماموران نیروی انتظامی به سمت معترضان از جمله پارسا رضادوست تیراندازی کردند. بعد از اینکه پارسا زخمی شد، یکی از افراد حاضر در محل که او را می‌شناخت با برادر پارسا تماس می‌گیرد و به آنها خبر می‌دهد که او زخمی شده است:«وقتی برادر پارسا رسید دیگه اصلا جانی در بدنش نمانده بود. طحال و کبد پارسا پاره شده بود و هیچ‌کس نمی‌توانست دیگر به او کمک کند، خیلی دیر شده بود...بعد از گذشت مدت زمانی طولانی پیکر پارسا رضادوست را با یک خودروی شخصی به بیمارستان منتقل می‌کنند،ولی وقتی در بیمارستان دیدند که تمام کرده جنازه‌اش را فرستادند به زندان قزل‌حصار و پس از انجام انگشت‌نگاری که نمی‌دانیم به چه دلیل بوده به بهشت سکینه منتقلش کردند. خانواده‌اش هم تمام مدت دنبال او می‌گشتند.
نیروهای امنیتی ابتدا از تحویل پیکر پارسا رضادوست به خانواده ممانعت می‌کنند و نهایتا با وساطت چند آشنا خانواده موفق می‌شود پیکر فرزندشان را تحویل بگیرد و یکم مهر در آرامستان بهشت سکینه، و در همان قطعه‌ای که پدرش به دفن شده، به خاک بسپارند.
به گفته این منبع آگاه در روز خاکسپاری #پارسا_رضا_دوست ، نیروهای امنیتی فراوان در میان جمعیت حضور داشتند و مراسم را تحت نظر می‌گرفتند تا کسی شعار ندهد:«به خانواده پارسا فشار آورده بودند که نباید کسی در مراسم خاکسپاری شرکت کند به جز خانواده و فامیل. مدام آنها را تهدید می‌‌کردند،حتی گفته بودند بازداشت می‌کنیم.

#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤬4🔥2🕊1
سعید زینالی، متولد ۳۱ شهریور ۱۳۵۵ دانشجویی بود که در جریان جنایت حمله به کوی دانشگاه در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در منزلش بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.
خانواده #سعید_زینالی پس از بازداشت وی با وجود پیگیری‌های مکرر هیچ پاسخی در مورد سرنوشت فرزندشان دریافت نکردند.
به گفته اکرم نقابی مادر سعید زینالی، او چند ماه پس از بازداشت در تماسی با خانواده گفته که حالش خوب است و پی‌گیر کارش باشند.
مراجعات به ارگان‌های مختلف تا به حال هیچ نتیجه‌ای نداشته است، در عوض پدر، خواهر و مادر سعید زینالی به خاطر پی‌گیری وضعیت فرزندشان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
با وجود انکار قوه قضاییه در پرونده سعید زینالی، نام او در فهرست ناپدید‌شدگان اجباری گروه کاری ناپدید‌شدگان سازمان ملل قرار دارد.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
5🔥3🤬1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیروهای عراقی در سی و یکم شهریور ۱۳۵۹ به نقاط مختلف در ایران از زمین و آسمان حمله کرده و جنگ تحمیلی را آغاز کردند.
جنگِ ایران و عراق یا جنگِ هشت‌ساله (در ادبیات جمهوری اسلامی جنگِ تحمیلی و دفاعِ مقدّس) که در عراق از آن با نام قادسیهٔ صدام یاد می‌شود، طولانی‌ترین جنگ متعارف قرن بیستم میلادی و دوّمین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید.
جنگ در ۳۱ شهریورِ ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبرِ ۱۹۸۰) با حمله هوایی عراق به ده فرودگاه و حمله نیروی زمینی عراق در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد. از نظر مقامات عراقی شروع جنگ در ۱۳ شهریور ۱۳۵۹–۴ سپتامبر ۱۹۸۰ و حملات توپخانه سنگین ایران به شهرهای خانقین و مندلی بود.

رهبران جمهوری اسلامی ایران بلافاصله جنگ را به یک دوگانه جنگ بین حق و باطل تبدیل کردند و با افزودن شعائر شیعی به این جنگ خواص یک جنگ مذهبی را دادند.
سازمان ملل از شش روز پس از شروع جنگ (۶ مهرماه) قطعنامه‌هایی صادر کرد، سازمان همکاری اسلامی و جنبش عدم تعهد و افراد و سازمان‌های دیگر ده‌ها پیشنهاد صلح ارائه دادند که همگی توسط عراق پذیرفته می‌شدند ولی مسئولان ایران اعلام می‌کردند که بدون برکناری و مجازات صدام حسین و تأسیس یک حکومت اسلامی در عراق آتش‌بس ممکن نیست.
سرانجام جمهوری اسلامی یکسال پس از صدور آخرین قطعنامه سازمان ملل (#قطعنامه۵۹۸ ) در اثر پایان یافتن منابع خود و در بدترین وضعیت سیاسی، استراتژیک و نظامی مجبور شد آن را بپذیرد و تداوم حکومت صدام حسین و تعیین متجاوز پسا آتش‌بس را نیز قبول کردند.
عدم قبول پیشنهادهای صلح ایران را در موضع یک کشور جنگ طلب قرار داده بود. ورود به خاک عراق از سال دوم جنگ ایران را در موضع مهاجم و عراق را در موضع مدافع نیز قرار داد و عدم عکس العمل بموقع جامعه جهانی نسبت به اقدامات غیراصولی عراق (حمله به شهرها - حمله به نفتکشها - حملات شیمیایی) یکی از پیامدهای آن بود. در برخی از موارد مقابله به مثل توسط ایران وضع را پیچیده‌تر کرد، جمهوری اسلامی پس از پایان جنگ هرگز تقاضای رسمی غرامت تحاوز عراق را انجام نداد، جنگی که نزدیک به نیم‌میلیون کشته و زخمی و ۷۰۰ میلیارد دلار خسارت برجای گذاشت.
#جنگ_ایران_عراق #غرامت_جنگ_ایران_عراق

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬6🔥1🤔1