ایران بریفینگ / فارسی
توقیف #روزنامه_آریا در یک پروسه کاملا غیر قانونی و حتی بدون تشکیل جلسه هیئت نظارت بـر مطبوعـات و تنها با اقدام #عطاالله_مهاجرانی صورت گرفت وجالب آنکه حتی اعتراض خود مدیران آریا را نیز برنیانگیخت.
▪️رمز و راز این توقیف چه بود؟
این توقیف به دستور رئیس جمهور خاتمی و در واقع به دستور #سعید_حجاریان مشاور امنیتی خاتمی به او و اقدام فوری وزیر ارشاد، مهاجرانی به دنبال درج مصاحبهای با سردبیر ایران فردا در آریا مورخ ۷۸/۱۲/۱۴ صورت گرفت که فراز مهم و مورد حساسیت آن چنین بود:
… به نظر من راه حل اصلی پرونـده #قتلهای_زنجیره_ای رفتن به گذشته و باز کردن پرونده اعدام وسـیع زنـدانیان سیاسـی در تابـستان ۶۷ است که باید تمامی کسانی که در آن پرونده مشارکت داشتند، در اولین قـدم بـر کنار و خانهنشین شوند،نباید خانهنشینی فقط برای #آیت_الله_منتظری باشد….
این اشـاره بـه حکـم خمینی برای قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ در حالی است که در آن زمان نیروهای چپ امنیتی در زندانها حضور داشتند و این قتل عام به دست آنها انجام گرفته و خـاتمی رئیس جمهور، نیز آنزمان در سمت معاونت فرهنگی ستاد فرماندهی کل قوا فعالیت داشت و بـا جدیت از حکم خمینی حمایت کرده بود و اظهارات سردبیر نـشریه ایـران فـردا، در واقع خاتمی و همه چپ های امنیتی قضایی را نیز بهعنوان یکی از حامیان جدی این حکم، نشانه گرفته بود.
در واقع همه رمز و راز توقیف بیسرو صـدای روزنامـه دوم خـردادی آریـا درهمین نکته نهفته است و سکوت دیگر روزنامـههـای دوم خـردادی نیز کـه در قبـال هـر برخوردی با مطبوعات، همیشه هیاهوی و جنجال سر میدادند، نیز از همین بابت اسـت.
چـرا که پیگیری و طرح شفاف و تفصیلی این موضوع میتواند بهعنوان یک نقطه و سابقه سیاه و بسیار منفی البته در کارنامه اصلاحطلبی و پروژه تسامح و تساهل آقای رئیس جمهور تلقی شود.
رخداد فوق بیانگر یک نکته دیگر نیز بود و آن اینکه اقدام خاتمی با همراهی و همکاری وزیر ارشـاد، در ایـن مـورد؛ قاطعانـه، سـریع و بـدون هرگونه هیاهو و جنجال آیا در تضاد با شعارهای تحمل مخالف و دفاع از آزادی بیان و… نداشت؟
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵 #امروز_در_تاریخ / در خاطرات #اکبر_هاشمی_رفسنجانی در چنین روزی در ۲۱ بهمن ١٣٧٧ آمده است که :« تهرانی، معاون سابق وزارت اطلاعات، دری نجفآبادی وزیر سابق اطلاعات را مشوق تیم قاتلان زنجیرهای دانسته است.
عصر آقاى [امیر] تهرانى، معاون [وزیر] اطلاعات آمد و گفت، وضع وزارت خوب نيست و دلسردى و بلاتكليفى حاكم است و مديران از آقاى دُرّى راضى نيستند.
فكر مىكنند او قاتلان را تشويق كرده و سپس از آنها حمايت نكرده و دليلى براى اين ادعا نداشت؛ جز همان مطالبى كه قبلاً شنيده بوديم كه از آقاى [مصطفی] موسوى [کاظمی] و صادق [مهرداد عالیخانی] نقل شده است.
گفت، قرار بوده آقاى دُرّى برود، ولى اخيراً سياست آقاى خاتمى، [رئیسجمهور] عوض شده و مىخواهد چند ماهى بماند و به دست او اصلاحات مورد نظرشان در حذف و جايگزينی مديران انجام شود و آقاى دُرّى هم شروع كرده است و كار اولش، تعويض ریيس دفترش است كه مورد قبول دوستان آقاى خاتمى نبوده و فعلاً دنبال جايگزين براى آقاى [مصطفی] پورمحمدى، [معاون وزیر اطلاعات] مىگردند.
نظرش اين است كه آقاى [احمد] شفيعى، معاون مردمى [وزارت اطلاعات]، به جاى آقاى دُرّى بيايد.
آقای [علی] آقامحمدی، [معاون سیاسی صدا و سیما] آمد و گزارش [مصاحبه آقای #روح_الله_حسینیان درباره #قتلهای_زنجیره_ای ] در برنامه چراغ را داد.
انتقاد دارد از بيانيه آقاى [علی] لاريجانى، [رئیس سازمان صداوسیما، در خصوص اقدام خودسرانه آقای حسینیان در مصاحبه با برنامه چراغ] كه آن را ضعيف مىداند و با اظهار نگرانى از جريان امور ادارى و سياسى كشور و سوءعملكرد دوستان آقاى خاتمى، از من خواست كه براى نجات انقلاب فكرى بكنم و پيشنهاد تشكيل حزب بزرگ داشت.
#دری_نجف_آبادی #محمد_خاتمی #مصطفی_کاظمی #مهرداد_عالیخانی
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
عصر آقاى [امیر] تهرانى، معاون [وزیر] اطلاعات آمد و گفت، وضع وزارت خوب نيست و دلسردى و بلاتكليفى حاكم است و مديران از آقاى دُرّى راضى نيستند.
فكر مىكنند او قاتلان را تشويق كرده و سپس از آنها حمايت نكرده و دليلى براى اين ادعا نداشت؛ جز همان مطالبى كه قبلاً شنيده بوديم كه از آقاى [مصطفی] موسوى [کاظمی] و صادق [مهرداد عالیخانی] نقل شده است.
گفت، قرار بوده آقاى دُرّى برود، ولى اخيراً سياست آقاى خاتمى، [رئیسجمهور] عوض شده و مىخواهد چند ماهى بماند و به دست او اصلاحات مورد نظرشان در حذف و جايگزينی مديران انجام شود و آقاى دُرّى هم شروع كرده است و كار اولش، تعويض ریيس دفترش است كه مورد قبول دوستان آقاى خاتمى نبوده و فعلاً دنبال جايگزين براى آقاى [مصطفی] پورمحمدى، [معاون وزیر اطلاعات] مىگردند.
نظرش اين است كه آقاى [احمد] شفيعى، معاون مردمى [وزارت اطلاعات]، به جاى آقاى دُرّى بيايد.
آقای [علی] آقامحمدی، [معاون سیاسی صدا و سیما] آمد و گزارش [مصاحبه آقای #روح_الله_حسینیان درباره #قتلهای_زنجیره_ای ] در برنامه چراغ را داد.
انتقاد دارد از بيانيه آقاى [علی] لاريجانى، [رئیس سازمان صداوسیما، در خصوص اقدام خودسرانه آقای حسینیان در مصاحبه با برنامه چراغ] كه آن را ضعيف مىداند و با اظهار نگرانى از جريان امور ادارى و سياسى كشور و سوءعملكرد دوستان آقاى خاتمى، از من خواست كه براى نجات انقلاب فكرى بكنم و پيشنهاد تشكيل حزب بزرگ داشت.
#دری_نجف_آبادی #محمد_خاتمی #مصطفی_کاظمی #مهرداد_عالیخانی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به ما پیشنهاد دهید، این یادداشتها بعدها در قالب کتابی به همین عنوان بصورت الکترونیکی منتشر خواهد شد]
۱- مصطفی پور محمدی:
زادهٔ ۱ دی ۱۳۳۸ قم است، هماکنون دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است و مدرس دانشگاه امام صادق، همچنین از سال ۱۳۷۵ ریاست هیئت امنای مرکز اسناد انقلاب اسلامی وابسته به وزارت اطلاعات را نیز برعهده دارد.
#مصطفی_پورمحمدی پورمحمدی فعالیت خود را از سال ۱۳۵۸ بهعنوان دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و تا سال ۱۳۶۵ بهعنوان دادستان خوزستان، هرمزگان، کرمانشاه و خراسان فعالیت نمود.
وی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ رئیس اداره اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ قائممقام وزیر اطلاعات بود.
او در دولت احمدی نژاد از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ بهعنوان وزیر کشور فعالیت میکرد، در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ ریاست سازمان بازرسی کل کشور را برعهده داشت و در دولت یازدهم از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ وزیر دادگستری بود…
در همان تابستان سالِ۸۴ که قرار بود پور محمدی، حکم وزارت بگیرد و به کابینه احمدی نژاد برود برای اولین بار زمزمهها وحرفهای زیر لبی سر از مطبوعات و رسانهها درآورد، حرف و حدیثهایی از #قتلهای_زنجیره_ای .
گفتنِ از راز مگویِ نظام در مجلس هفتم که چپ و راستش را اصولگرایان پُر کرده بودند، نشان می داد که این روحانی که چشمانش کمتر پلک میزند و صدایش برای آنها که در جلساتِ بازجویی شنیده اند هراس آور است، تنها میان اصلاح طلبان، به قتل، شُهره نیست و اصولگرایان از وزارتش بر کشور می ترسند.
پورمحمدی البته خونسردتر از آن بود که با اتهامی دست و پاگم کند. پشتِ تریبون رفت و نشان داد که می توان شعر حافظ را طوری خواند که تهدیدی باشد و زهر چشمی گیرد. آرام و شمرده شروع کرد:
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود / کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز / نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
۱- مصطفی پور محمدی:
زادهٔ ۱ دی ۱۳۳۸ قم است، هماکنون دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است و مدرس دانشگاه امام صادق، همچنین از سال ۱۳۷۵ ریاست هیئت امنای مرکز اسناد انقلاب اسلامی وابسته به وزارت اطلاعات را نیز برعهده دارد.
#مصطفی_پورمحمدی پورمحمدی فعالیت خود را از سال ۱۳۵۸ بهعنوان دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و تا سال ۱۳۶۵ بهعنوان دادستان خوزستان، هرمزگان، کرمانشاه و خراسان فعالیت نمود.
وی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ رئیس اداره اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ قائممقام وزیر اطلاعات بود.
او در دولت احمدی نژاد از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ بهعنوان وزیر کشور فعالیت میکرد، در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ ریاست سازمان بازرسی کل کشور را برعهده داشت و در دولت یازدهم از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ وزیر دادگستری بود…
در همان تابستان سالِ۸۴ که قرار بود پور محمدی، حکم وزارت بگیرد و به کابینه احمدی نژاد برود برای اولین بار زمزمهها وحرفهای زیر لبی سر از مطبوعات و رسانهها درآورد، حرف و حدیثهایی از #قتلهای_زنجیره_ای .
گفتنِ از راز مگویِ نظام در مجلس هفتم که چپ و راستش را اصولگرایان پُر کرده بودند، نشان می داد که این روحانی که چشمانش کمتر پلک میزند و صدایش برای آنها که در جلساتِ بازجویی شنیده اند هراس آور است، تنها میان اصلاح طلبان، به قتل، شُهره نیست و اصولگرایان از وزارتش بر کشور می ترسند.
پورمحمدی البته خونسردتر از آن بود که با اتهامی دست و پاگم کند. پشتِ تریبون رفت و نشان داد که می توان شعر حافظ را طوری خواند که تهدیدی باشد و زهر چشمی گیرد. آرام و شمرده شروع کرد:
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود / کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز / نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
ادامه دارد…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
۲- پورمحمدی وزیر شد. این وزارت، هر چند ساختمانی عریض و طویل در خیابان فاطمی به او می داد اما وسعتش کمتر از اتاق کار وزارت اطلاعات بود؛ جایی که عملیاتهای برون مرزی سربازان گمنام امام زمان را رصد می کرد. پورمحمدی تا رسیدن به معاونتِ #علی_فلاحیان وزیر اطلاعاتِ…
۳-دیگر بخش های وزارت اطلاعات و آنجا که به امنیت داخلی و #سعید_امامی مربوط بود هم دست کمی از بخش بین المللی نداشت و حتی با ظهور دولت اصلاحات که پشتوانه بیست میلیونی رای مردم داشت، دست از تکاپو بر نداشت و حاصلش #قتلهای_زنجیره_ای بود که دامنِ همه معاونتهای وزارت را گرفت.
#مصطفی_پورمحمدی گفته است که حوزه کاریاش جای دیگر بوده و از قتلهای پائیز۷۷ هیچ نمیداند، اما معلوم نیست که چرا علی یونسی شرط کرده بود، وزارت اطلاعات را در صورتی تحویل میگیرد که پورمحمدی رفته باشد.
از این شرط معلوم است میان بخش خارجی و داخلی پل ارتباطی بوده. هرچه بود، پور محمدی و #فرهاد_رهبر که معاون اقتصادی وزارت اطلاعات بود، اخراج شدند و به دیگر ارکان نظام رفتند.
پورمحمدی راه بیت رهبری گرفت و در #دانشگاه_امام_صادق هم درس سیاست را آغاز کردکه تا امروز ادامه دارد.
« #محمود_احمدی_نژاد شوخی و جدیاش مشخص نیست، پاسخگو نیست، جا خالی می دهد و فرافکنی میکند، مدیریتش حال گیری است و پذیرفتهایم ایشان را تا پایان دورهی قانونی تحمل کنم»
اینها وصفیات وزیر کشور بود از رئیسش، یکشنبه در روزنامه چاپ شد و سه شنبه برکنار شد!
پور محمدی گفته بود موظف به تحمل است اما احمدی نژاد حاضر نشد تا پایان اولین دوره ریاست جمهوریاش پور محمدی را تحمل کند. در یک صبح بهاری، یعنی دقیقا ۱۴ خرداد سال ۸۷ رک و پوست کنده «اس ام اس داد : شما دیگر وزیر نیستید»
روحانی خبره اطلاعاتی میگوید چندان کینه ای نیست، ولی در ضربه زدن به دولت احمدی نژاد و خودش از همان روز تا بحال تا آنجا که توانسته کوشیده است.
از بد اقبالی نظرِ خامنهای این بوده که همه ی دوستان و دشمنان، دست نگاه دارند تا این یکساله هم به سلامت تمام شود و احمدی نژاد برود وگرنه مشخص نبود که پورمحمدی چهها میکرد.
او اما بیکار نماند، کمی بعدتر به ساختمان قدر قدرت #سازمان_بازرسی_کل_کشور رفت و هر صبح برگی بر پرونده اختلاس و تخلفِ محمد رضا رحیمی، معاون رئیس جمهور اضافه میکرد و بنا بر آنچه خامنهای خواسته بود بایگانی میکرد.
اما آن سوی میدان،اسفندیار رحیم مشایی از این محذوریتها نداشت ، پرونده وزارت سه ساله پور محمدی را تکمیل کرد و اتفاقا خود رحیمی را مسئول فاش کردن اختلاسی ۲۱ میلیاردی کرد،البته بی نام و نشان.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
#مصطفی_پورمحمدی گفته است که حوزه کاریاش جای دیگر بوده و از قتلهای پائیز۷۷ هیچ نمیداند، اما معلوم نیست که چرا علی یونسی شرط کرده بود، وزارت اطلاعات را در صورتی تحویل میگیرد که پورمحمدی رفته باشد.
از این شرط معلوم است میان بخش خارجی و داخلی پل ارتباطی بوده. هرچه بود، پور محمدی و #فرهاد_رهبر که معاون اقتصادی وزارت اطلاعات بود، اخراج شدند و به دیگر ارکان نظام رفتند.
پورمحمدی راه بیت رهبری گرفت و در #دانشگاه_امام_صادق هم درس سیاست را آغاز کردکه تا امروز ادامه دارد.
« #محمود_احمدی_نژاد شوخی و جدیاش مشخص نیست، پاسخگو نیست، جا خالی می دهد و فرافکنی میکند، مدیریتش حال گیری است و پذیرفتهایم ایشان را تا پایان دورهی قانونی تحمل کنم»
اینها وصفیات وزیر کشور بود از رئیسش، یکشنبه در روزنامه چاپ شد و سه شنبه برکنار شد!
پور محمدی گفته بود موظف به تحمل است اما احمدی نژاد حاضر نشد تا پایان اولین دوره ریاست جمهوریاش پور محمدی را تحمل کند. در یک صبح بهاری، یعنی دقیقا ۱۴ خرداد سال ۸۷ رک و پوست کنده «اس ام اس داد : شما دیگر وزیر نیستید»
روحانی خبره اطلاعاتی میگوید چندان کینه ای نیست، ولی در ضربه زدن به دولت احمدی نژاد و خودش از همان روز تا بحال تا آنجا که توانسته کوشیده است.
از بد اقبالی نظرِ خامنهای این بوده که همه ی دوستان و دشمنان، دست نگاه دارند تا این یکساله هم به سلامت تمام شود و احمدی نژاد برود وگرنه مشخص نبود که پورمحمدی چهها میکرد.
او اما بیکار نماند، کمی بعدتر به ساختمان قدر قدرت #سازمان_بازرسی_کل_کشور رفت و هر صبح برگی بر پرونده اختلاس و تخلفِ محمد رضا رحیمی، معاون رئیس جمهور اضافه میکرد و بنا بر آنچه خامنهای خواسته بود بایگانی میکرد.
اما آن سوی میدان،اسفندیار رحیم مشایی از این محذوریتها نداشت ، پرونده وزارت سه ساله پور محمدی را تکمیل کرد و اتفاقا خود رحیمی را مسئول فاش کردن اختلاسی ۲۱ میلیاردی کرد،البته بی نام و نشان.
ادامه دارد…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینکه کاووس سید امامی که بود و چرا کشته شد را همه می دانیم اگر نمیدانیم هم کافی است بدانیم سها رضانژاد که بود و چرا #قتلهای_حکومتی گریبانگیر او شد ؟
سها که امروز سالگرد تولد اوست به همراه دوستان خود تیرماه ۱۳۹۹ برای تفریح به منطقه #جهان_نما در ارتفاعات #کردکوی از توابع گرگان رفتند، آنها از فعالان محیط زیست و مبلغان گردشگری و بومگردی از منابع طبیعی بودند.
سها قربانی یکی از دسیسه های ننگین سپاه شد : قضیه از آنجایی آب می خورد که #فعالان_محیط_زیست ، مخالف دست درازی سپاه و نهادهای امنیتی در منابع طبیعی هستند و از طرفی سپاه پاسداران نیز مشغول ساماندهی طرح های زیر زمینی موشکی ، انبارها ولانچرهای موشکی است.
به همین دلیل نهادهای نظامی و امنیتی برای جلوگیری از ورود افراد ، به مناطقی که در آن فعالیت میکنند متوسل به هر گزینهایی میشوند تا این مناطق را ناامن کرده و به ترس برای ورود افراد دامن بزنند .
#سپاه_تروریستی_پاسداران #قتلهای_زنجیره_ای
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چنین قتلهایی سالها و بارها در داخل و خارج کشور انجام گرفته بود. قتل غفار حسینی و احمد میرعلایی دو نمونه از آنهاست اما تعدد و تجمع چهار قتل در نیمه ی نخست آذرماه و شکل فجیع انجام آنها و نیز شرایط سیاسی آن دوره جنبش دادخواهی را به تحرک و حضوری تازه کشاند. این جنبش که سابقه ای طولانی داشت و از آغاز حاکمیت اسلامی بر اندازه و عمق آن افزوده شده بود به اوجی تازه رسید و تا به آنجا پیش رفت که نهاد امنیتی را واداشت به انجام قتلها اقرار کند.
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#رضاملک به موضوع پرستوهای امنیتی پرداخته و حتی قدمت این شیوه را به ساواک نیز نسبت داده است ، او اعلام می کند همسرش نیز یکی از قدیمی ترین پرستوهای وزارت اطلاعات بوده که #عباس_عراقچی دیپلمات فعلی و امنیتی سابق او را برای ازدواج به او معرفی میکند و روح الله خمینی نیز خطبه عقدشان را می خواند اما او کمی بعد پی میبرد همسرش در وزارت اطلاعات شغلش چیست !
ملک می گوید : در بازجویی برای شکستن من، مقابل چشمانم دست در سینه او می کردند و او به من نگاه می کرد !
#پرستوهای_وزارت_اطلاعات
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نه تنها در این سه سال نام و مشخصات قاتل دانیال یزدانی هنوز اعلام نشده بلکه پرونده علیرغم اعتراف صریح قاتل همچنان در مرحله بازپرسی و تحقیق است و حتی به صدور حکم هم نرسیده است.
خبر مفقود شدن دانیال یزدانی، ۳۷ ساله، اولین بار در شبکههای اجتماعی از جمله توییتر توسط شماری از دوستان او از جمله چند نفر از فعالان اجتماعی و روزنامهنگاران منتشر شد.
سپس #روزنامه_همشهری با ذکر اینکه تاریخ دقیق مفقود شدن او را ۱۹ آبان ماه اعلام کرده و آمده که پس از آنکه دانیال یزدانی به طرز مرموزی مفقود شده اما مرگ وی را اسفند ماه عنوان کرده و هنوز مشخص نیست از آبان تا اسفند او کجا بوده است؟
اوآخرین بار به خانوادهاش گفته یکی از دوستانش او را برای دیداری دعوت کرده، خانواده دانیال یزدانی و ماموران آگاهی تهران به سراغ آن دوست رفتند و «منصور که افسر یکی از ارگانهای امنیتی نظامی است مدعی شد که اطلاعی از سرنوشت دانیال ندارد و به همراه دانیال به ویلایش در دماوند رفتند و شب را آنجا ماندهاند و روز بعد به تهران بازگشتند و او در خیابانی حوالی مرکز تهران از اتومبیلش پیاده شده و دیگر او را ندیده است»
بنابراین گزارش، این افسر متهم به قتل به دلیل آنچه «نبود مدارک» عنوان شد آزاد شد اما پس از اصرار خانواده دانیال مبنی براینکه او حقیقت را کتمان میکند و حتما از سرنوشت پسرشان خبر دارد، او به عنوان «مظنون» پرونده بار دیگر به اداره آگاهی احضار میشود و این بار ماموران متوجه حرفهای ضدو نقیض او میشوند.
گفتنی است در همان ماهها در سال ۱۳۹۹ گزارشهایی متعددی از مفقود شدن چند جوان در مناطق مختلف ایران منتشر شده بود که اگر چه بازتاب گستردهای داشت اما هیچ کدام به سرانجام مشخصی نرسیده است؛ #سها_رضانژاد ، #معین_شریفی، #محسن_محروقی و #دانیال_یزدانی از جمله این افراد هستند.
خانواده دانیال هنوز نمیدانند چرا دانیال کشته شده و چرا دادگاه تاکنون علیرغم اعتراف صریح قاتل حکمی صادر نکرده است؟
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
#ایران_بریفینگ / #امروز_در_تاریخ / ۲۹دیماه ۱۳۷۲، اسقف هائیک هوسپیان مهر در حالیکه عازم #فرودگاه_مهرآباد بود توسط عناصر وزارت اطلاعات ربوده شده و به #زندان_اوین منتقل گردید. رسانههای #جمهوری_اسلامی ۲روز بعد اعلام کردند که جسد وی در یک منطقه جنگلی در نزدیکی…
رسانههای #جمهوری_اسلامی ۲روز بعد اعلام کردند که جسد وی در یک منطقه جنگلی در نزدیکی تهران پیدا شده است
نیروهای امنیتی ابتدا از تحویل دادن جسد به خانواده هوسپیان خودداری نمودند اما بر اثر فشارهای بینالمللی ۱۱روز بعد وقتی که جسد به خانواده وی تحویل داده شده، آثار ضربات متعدد چاقو بر پیکر وی مشهود بود.
نام اسقف #هائیک_هوسپیان_مهر بعدها به گفته #ناصر_زرافشان و #شیرین_عبادی وکلای پرونده #قتلهای_زنجیره_ای بعدها در این پرونده و سیاهه قتلهای عوامل وزارت اطلاعات دیده شد.
جمهوری اسلامی اگر چه تلاش نمود قتلهای امنیتی و زنجیرهای را تنها منحصر به پنج قتل پائیز ۱۳۷۷ نماید اما در این لیست نامهای بسیاری از جمله #اسقف_هایک_هوسپیان وجود دارد که توسط #نیروهای_امنیتی جمهوری اسلامی به قتل رسیدهاند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حمید پورحاجی زاده ، شاعر و دبیر ادبیات کرمانی، متخلص به «سحر» بود که از قربانیان سلسله قتلهای سیاسی موسوم به قتلهای زنجیرهای بود. وی در آخرین روز شهریور ماه سال ۱۳۷۷ به همراه پسر ۹ سالهاش «کارون» با ۴۳ ضربه چاقو قطعه قطعه شدند.
پزشک قانونی تعداد ضربههای دشنه فرورفته در سینه حمید را ۲۷ از زیر گلو تا زیر ناف و ضربهٔ وارده به سینه کارون را بالغ بر ده ضربه دانسته بود… آ ثار ضربه سخت و مشت در سر و صورت، پارگی قلب و ریه و دستگاه گوارش، بریده شدن انگشتان دست راست حمید تا روی پوست، بنا به نظر پزشک قانونی با هر ضربه کارد حمید تیغه چاقو را میگرفته و قاتل میکشیده و برای باری دیگر فرو میکرده است که منجر به این گردیده که کف دست بشود پر از شیارهای عمیق شقاوت! …کسانی که در غسالخانه حضور داشتهاند یا جسد کارون را دیدهاند از جای آثار نیش چاقو بر روی گوش، صورت و پشت کارون گفتهاند که باید این آثار قبل از پارهپاره کردن سینه، قلب و شکم کارون روی داده باشد. بعضی نیز که به دقت به صورت کارون نگاه کردهاند به قول روستاییهای ما حالت «گرگ پدمک» را در چهره کارون دیدهاند. اصطلاح «گرگ پدمک» در خصوص روبرو شدن گوسفند با گرگ به کار میرود، در این حالت وقتی که گوسفندی به ناگهان گرگ را در مقابل خود میبیند چشمهایش از حدقه میزند بیرون و هرگونه توان و حرکتی از گوسفند سلب میشود، در برابر گرگ میایستد و گرگ راحت او را میدرد»
ارس حاجیزاده قتل #حمید_حاجی_زاده را شرح میدهد: «دندونای بابامُ شکستهبودن، فکر کنم با چوب. استخونای انگشتاش معلوم بود، انگشتای دست راستشُ قطع کرده بودن، بدنش سوراخ سوراخ بود. طناب انداخته بودن دور گردنش، از طناب رخت خونهٔ خودمان بریده بودن. غیر استکان بابام سه تا استکان نعلبکی توی سینی بود.» فرخنده حاجیزاده دربارهٔ پرونده برادر و برادرزادهاش میگوید: «تمام این سالها پیگیریهای ما ادامه داشت، همه جا رفتیم، هر کاری هم توانستیم کردیم، از طرفی هم از سوی وزارت اطلاعات تحت فشار بودیم و احضار و بازجوئی میشدیم در نهایت هم که گفتند یک اشتباه ساده بوده؛ یعنی با ضربات چاقو برادر و برادرزادهام را سلاخی کردند و گفتند اشتباه ساده بوده. چند سال پیش هم در آستانهٔ بازنشستگی من، مرا مجبور کردند بنویسم که در قتل برادرم آنها مقصر نبودهاند».
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پزشک قانونی تعداد ضربههای دشنه فرورفته در سینه حمید را ۲۷ از زیر گلو تا زیر ناف و ضربهٔ وارده به سینه کارون را بالغ بر ده ضربه دانسته بود… آ ثار ضربه سخت و مشت در سر و صورت، پارگی قلب و ریه و دستگاه گوارش، بریده شدن انگشتان دست راست حمید تا روی پوست، بنا به نظر پزشک قانونی با هر ضربه کارد حمید تیغه چاقو را میگرفته و قاتل میکشیده و برای باری دیگر فرو میکرده است که منجر به این گردیده که کف دست بشود پر از شیارهای عمیق شقاوت! …کسانی که در غسالخانه حضور داشتهاند یا جسد کارون را دیدهاند از جای آثار نیش چاقو بر روی گوش، صورت و پشت کارون گفتهاند که باید این آثار قبل از پارهپاره کردن سینه، قلب و شکم کارون روی داده باشد. بعضی نیز که به دقت به صورت کارون نگاه کردهاند به قول روستاییهای ما حالت «گرگ پدمک» را در چهره کارون دیدهاند. اصطلاح «گرگ پدمک» در خصوص روبرو شدن گوسفند با گرگ به کار میرود، در این حالت وقتی که گوسفندی به ناگهان گرگ را در مقابل خود میبیند چشمهایش از حدقه میزند بیرون و هرگونه توان و حرکتی از گوسفند سلب میشود، در برابر گرگ میایستد و گرگ راحت او را میدرد»
ارس حاجیزاده قتل #حمید_حاجی_زاده را شرح میدهد: «دندونای بابامُ شکستهبودن، فکر کنم با چوب. استخونای انگشتاش معلوم بود، انگشتای دست راستشُ قطع کرده بودن، بدنش سوراخ سوراخ بود. طناب انداخته بودن دور گردنش، از طناب رخت خونهٔ خودمان بریده بودن. غیر استکان بابام سه تا استکان نعلبکی توی سینی بود.» فرخنده حاجیزاده دربارهٔ پرونده برادر و برادرزادهاش میگوید: «تمام این سالها پیگیریهای ما ادامه داشت، همه جا رفتیم، هر کاری هم توانستیم کردیم، از طرفی هم از سوی وزارت اطلاعات تحت فشار بودیم و احضار و بازجوئی میشدیم در نهایت هم که گفتند یک اشتباه ساده بوده؛ یعنی با ضربات چاقو برادر و برادرزادهام را سلاخی کردند و گفتند اشتباه ساده بوده. چند سال پیش هم در آستانهٔ بازنشستگی من، مرا مجبور کردند بنویسم که در قتل برادرم آنها مقصر نبودهاند».
#قتلهای_زنجیره_ای #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
خواهر این کارگردان معترض و جانباخته ایرانی نوشت: «عزیز دلم... برادر من پایش به جایی گیر نکرد، ولی اول شکنجهاش کردند و بعد جسد بیجانش را به دار آویختند.»
این عضو خانواده پوراحمد درباره عاملان این «شکنجه و قتل» توضیح بیشتری ارائه نکرده و حساب اینستاگرام او نیز خصوصی است، اما پگاه، دختر کیومرث پوراحمد، هم در اردیبهشتماه گذشته گفته بود «خودکشی» را بهعنوان علت مرگ پدرش باور ندارد و مرگ او را به دلیل «بدن زخمی، کبود و آسیبدیده» او مشکوک خوانده بود.
پس از انتشار خبر پیدا شدن پیکر بیجان و حلقآویز شده این کارگردان ۷۳ ساله ایرانی در ویلای شخصی او در بندر انزلی در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۴۰۲، دادستان گیلان، مقامهای پزشکی قانونی و فرمانده انتظامی این استان اعلام کردند که بر اساس دستنوشته بهجامانده از این کارگردان و شواهد موجود، او خودکشی کرده است.
اما اکنون سخنان توران پوراحمد این پرونده جنجالی را مبهمتر کرده و باعث شده است گمانیزنیهای قبلی درباره احتمال «قتل» و دست داشتن نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در مرگ این فیلمساز معترض و منتقد جدیتر مطرح شود.
#کیومرث_پور_احمد پس از آغاز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی در پاییز ۱۴۰۱، در اقدامی اعتراضی به کشتار وسیع معترضان، از حضور در نشست خبری جشنواره فیلم فجر آن سال امتناع کرد و سپس در حساب شخصیاش در اینستاگرام نوشت: «جشنواره فیلم فجر دیگر جشن سینمای ایران نیست و جشن دو سه ارگان خاص است. در این چندساله جشنواره برای من هیچ ارزش و اهمیتی نداشت، بهویژه در این سال خونبار و دردناک. با این همه داغی که بر دل داریم، دیگر چه جشنی؟ چه جشنوارهای؟»
ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ با هدف ایجاد رعب و وحشت در قشر فرهنگی، دهها از تن از نویسندگان، هنرمندان و روزنامهنگاران منتقد و معترض را به قتل رساندهاند که به #قتلهای_زنجیره_ای مشهور است و علیرغم فاش شدن بخشی از ابعاد آن وحتی اعتراف حکومت به انجام آن عقوبتی نیافتند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
احمد میرعلایی در سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۵ سردبیری مجلههای کتاب امروز، فرهنگ و زندگی، آیندگان ادبی و جنگ اصفهان را برعهده داشت
او از سال ۱۳۴۸ در دانشگاههای مختلف در ایران و پاکستان به تدریس پرداخت .
او صبح روز دوم آبان ماه ۱۳۷۴ در تردد از منزل به محل کار، توسط مأموران وزارت اطلاعات ربوده شد و به قتل رسید.
بسیاری ملاقات او با وی.اس.نایپول در سفرش به ایران را از دلایل خشم نیروهای امنیتی میدانند. نایپول از فرصتی استفاده کرد و برای دیدار با مترجم کتابش «هند تمدن مجروح» به اصفهان رفت. میرعلایی در این نشست و برخاست چند روزه تصویری واقعی و متفاوت با گفتار دولتیان درباره سیاست و وضعیت حقوق بشر به نایپول ارائه داد.
#احمد_میرعلایی متولد ۲۲ فروردین ۱۳۲۱ است و نام او در سری کشته شدگان مشهور به #قتلهای_زنجیره_ای ثبت است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او از سال ۱۳۴۸ در دانشگاههای مختلف در ایران و پاکستان به تدریس پرداخت .
او صبح روز دوم آبان ماه ۱۳۷۴ در تردد از منزل به محل کار، توسط مأموران وزارت اطلاعات ربوده شد و به قتل رسید.
بسیاری ملاقات او با وی.اس.نایپول در سفرش به ایران را از دلایل خشم نیروهای امنیتی میدانند. نایپول از فرصتی استفاده کرد و برای دیدار با مترجم کتابش «هند تمدن مجروح» به اصفهان رفت. میرعلایی در این نشست و برخاست چند روزه تصویری واقعی و متفاوت با گفتار دولتیان درباره سیاست و وضعیت حقوق بشر به نایپول ارائه داد.
#احمد_میرعلایی متولد ۲۲ فروردین ۱۳۲۱ است و نام او در سری کشته شدگان مشهور به #قتلهای_زنجیره_ای ثبت است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#تصویرروز / دهه هفتاد و حسین طائب در حال ابراز ارادت به خاتمی، #حسین_طائب که در دهه هفتاد بیشتر با نام مستعار «حاج میثم» شناخته میشد، در سال ۱۳۶۱ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در سپاه منطقهٔ ۱۰ تهران و سپاه استانهای قم و خراسان رضوی شروع به فعالیت کرد.
او سپس با برملاشدن #قتلهای_زنجیره_ای و تسویه بسیاری از مدیران و کارمندان امنیتی وزارت اطلاعات به توصیه حسین مظفر وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی به محمد خانمی وارد وزارت اطلاعات شد و ابتدا مدیر کل التقاط وچند ماه بعد جایگزین مصطفی کاظمی و مهمترین منصب وزارت اطلاعات یعنی معاون امنیت را برعهده گرفت.
در جمهوری اسلامی همه با همند، همه هم فاسدند، هیچکدام از دوگانهای جمهوری اسلامی هم واقعی نیستند، اصولگرا واصلاحطلب شعار مضحکی بیش نیست و اصلاحطلبان فاسدترین هستند..
#چپهای_امنیتی #اصلاحطلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او سپس با برملاشدن #قتلهای_زنجیره_ای و تسویه بسیاری از مدیران و کارمندان امنیتی وزارت اطلاعات به توصیه حسین مظفر وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی به محمد خانمی وارد وزارت اطلاعات شد و ابتدا مدیر کل التقاط وچند ماه بعد جایگزین مصطفی کاظمی و مهمترین منصب وزارت اطلاعات یعنی معاون امنیت را برعهده گرفت.
در جمهوری اسلامی همه با همند، همه هم فاسدند، هیچکدام از دوگانهای جمهوری اسلامی هم واقعی نیستند، اصولگرا واصلاحطلب شعار مضحکی بیش نیست و اصلاحطلبان فاسدترین هستند..
#چپهای_امنیتی #اصلاحطلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهرداد عالیخانی(حاج صادق) مدیرکل وزارت اطلاعات و یکی از سه چهره مؤثر،در اجرای #قتلهای_زنجیره_ای ماجرای ربودن و قتل #محمد_مختاری را چنین بازگو می کند:
«حدود ساعت ۱۷، مختاری با لباس اسپرت از کوچه بیرون میآید و از سمت شمال به جنوب خیابان آفریقا حرکت میکند. سریعا به ناظری زنگ زدم و خبر دادم سوژه بیرون زد، مختاری برای خرید بیرون آمده بود و درحال برگشتن به منزل بود که علی و رضا رسیدند.
یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و وی را سوار اتومبیل کردند…داخل ساختمان شدیم.
همه کار را روشن و ناظری تمام کردند.
بسیار حرفهای و مسلط و خوب عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچه برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه طناب را تنگ کرد و آن را کشید. در این حالت ناظری دهان سوژه را با یک پارچه گرفته بود تا بدین وسیله از ریختن خون به زمین و ایجاد سروصدای احتمالی جلوگیری کند. این دو از روی ناخنها تشخیص دادند که کار تمام شده است،کمی آنورتر از سه راه افسریه جنازه را بیرون گذاشتیم»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«حدود ساعت ۱۷، مختاری با لباس اسپرت از کوچه بیرون میآید و از سمت شمال به جنوب خیابان آفریقا حرکت میکند. سریعا به ناظری زنگ زدم و خبر دادم سوژه بیرون زد، مختاری برای خرید بیرون آمده بود و درحال برگشتن به منزل بود که علی و رضا رسیدند.
یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و وی را سوار اتومبیل کردند…داخل ساختمان شدیم.
همه کار را روشن و ناظری تمام کردند.
بسیار حرفهای و مسلط و خوب عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچه برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه طناب را تنگ کرد و آن را کشید. در این حالت ناظری دهان سوژه را با یک پارچه گرفته بود تا بدین وسیله از ریختن خون به زمین و ایجاد سروصدای احتمالی جلوگیری کند. این دو از روی ناخنها تشخیص دادند که کار تمام شده است،کمی آنورتر از سه راه افسریه جنازه را بیرون گذاشتیم»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
محسنی اژه ای از بازجوی وزارت اطلاعات تا ریاست قوه قضائیه؛ فردی که دهه ۷۰ کار نظام را تمام شده می دانست متولد روستای اژیه در استان اصفهان است و فامیلش هم «محسنی اژیه» اما به #محسنی_اژه_ای مشهور شده است. هر چند در دهه ۶۰ سمتهای مهمی در وزارت اطلاعات داشت اما…
نام محسنی اژهای در ماجرای #قتلهای_زنجیره_ای هم مطرح شد، آنجا که قربانعلی دری نجفآبادی، در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم گفته بود که او فتوای «ارتداد» و به تعبیری قتل پیروز دوانی را ابلاغ کرده است.
«پرتاب قندان و گاز گرفتن» عیسی سحرخیز، یکی ازمهمترین شهرتهای سخنگوی قوه قضائیه ایران است، تا آنجا که سال ۸۸ و پس از منصوب شدن او به سمت دادستان کل کشور، گردانندگان وبسایت دادستانی کل متن منتشر شده در ویکیپدیا را در وبسایت کپی کردند که این موضوع هم در آن ذکر شده بود.
سال ۸۴ و با پیروزی محمود احمدینژاد، محسنیاژه ای از قوه قضائیه به وزارت اطلاعات بازگشت؛ وزارتخانهای که در دولت محمد خاتمی تغییراتی کرده بود و اژهای قصد داشت آن را به حالت سابق بازگرداند.
اژهای در مقام وزارت اطلاعات و پس از آن در سمت دادستان کل کشور، نقش ویژهای در سرکوب اعتراضها به انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ داشت.
معاون اولی اسفندیار رحیم مشایی، پایان روابط او با احمدی نژاد و آغاز کینه دو طرف از یکدیگر بود، زمانیکه او و صفار هرندی پس از سپردهشدن اداره هئیت دولت به مشایی، جلسه را به هم ریختند و عزل شدند.
او در دومین دوره پنجساله ریاست صادق لاریجانی بر قوه قضائیه، معاون اول و به تعبیری همه کار این قوه شد.اینک او با حمله شدید به احمدینژاد و نزدیکانش خبرساز شده است تا آنجا که آنان را دیوانه و«لات» میخواند و خواستار معرفیشان به پزشکی قانونی میشود.
@irbriefing
نزدیکان احمدینژاد نیز در مقابل کوتاه نمیآیند و«سوت بلبلی» معاون اول قوه قضائیه را دلیلی برای این میدانند که او باید در «بیمارستان روانی» بستری شود. حمید بقایی هم در مطلبی تلویحا اعلام کرده که او در زندگی خانوادگی خود نیز مشکلاتی دارد.
#محسنی_اژه_ای ضمن اینکه اعتماد ویژه رهبر جمهوری اسلامی را جلب کرده، سعی میکرد روابط خود را با برخی از چهرههای اصلاحطلب نیز حفظ کند و از دیدگاه برخی از فعالان سیاسی شخصیت پیچیدهای دارد.
سعید منتظری اخیرا نوشته که او پیش از رفع حصر آیتالله منتظری تقاضای ملاقات کرده اما پدرش به این تقاضا پاسخ رد داده است.
#مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«پرتاب قندان و گاز گرفتن» عیسی سحرخیز، یکی ازمهمترین شهرتهای سخنگوی قوه قضائیه ایران است، تا آنجا که سال ۸۸ و پس از منصوب شدن او به سمت دادستان کل کشور، گردانندگان وبسایت دادستانی کل متن منتشر شده در ویکیپدیا را در وبسایت کپی کردند که این موضوع هم در آن ذکر شده بود.
سال ۸۴ و با پیروزی محمود احمدینژاد، محسنیاژه ای از قوه قضائیه به وزارت اطلاعات بازگشت؛ وزارتخانهای که در دولت محمد خاتمی تغییراتی کرده بود و اژهای قصد داشت آن را به حالت سابق بازگرداند.
اژهای در مقام وزارت اطلاعات و پس از آن در سمت دادستان کل کشور، نقش ویژهای در سرکوب اعتراضها به انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ داشت.
معاون اولی اسفندیار رحیم مشایی، پایان روابط او با احمدی نژاد و آغاز کینه دو طرف از یکدیگر بود، زمانیکه او و صفار هرندی پس از سپردهشدن اداره هئیت دولت به مشایی، جلسه را به هم ریختند و عزل شدند.
او در دومین دوره پنجساله ریاست صادق لاریجانی بر قوه قضائیه، معاون اول و به تعبیری همه کار این قوه شد.اینک او با حمله شدید به احمدینژاد و نزدیکانش خبرساز شده است تا آنجا که آنان را دیوانه و«لات» میخواند و خواستار معرفیشان به پزشکی قانونی میشود.
@irbriefing
نزدیکان احمدینژاد نیز در مقابل کوتاه نمیآیند و«سوت بلبلی» معاون اول قوه قضائیه را دلیلی برای این میدانند که او باید در «بیمارستان روانی» بستری شود. حمید بقایی هم در مطلبی تلویحا اعلام کرده که او در زندگی خانوادگی خود نیز مشکلاتی دارد.
#محسنی_اژه_ای ضمن اینکه اعتماد ویژه رهبر جمهوری اسلامی را جلب کرده، سعی میکرد روابط خود را با برخی از چهرههای اصلاحطلب نیز حفظ کند و از دیدگاه برخی از فعالان سیاسی شخصیت پیچیدهای دارد.
سعید منتظری اخیرا نوشته که او پیش از رفع حصر آیتالله منتظری تقاضای ملاقات کرده اما پدرش به این تقاضا پاسخ رد داده است.
#مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ / فارسی
نوزدهم خرداد زادروز محمدجعفر پوینده نویسنده، مترجم، جامعهشناس است که در جریان ترورهای موسوم به #قتلهای_زنجیره_ای به دست ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
پوینده از فعالترین اعضای کانون نویسندگان ایران بود. او مدافع پرکار دمکراسی، حقوق بشر و آزادی نامحدود اندیشه و بیان بود.
#محمد_جعفر_پوینده از خانوادهای فقیر بود، در شش سالگی بهدبستان رفت و از ده سالگی مشغول بهکار شد.
فعالیت سیاسی را از دوران دانشجویی در تهران آغاز کرد و سال ۱۳۵۳ برای ادامه تحصیل در دانشگاه سوربن بهفرانسه رفت.
در سال ۱۳۵۶ مدرک فوق لیسانس جامعهشناسی را از این دانشگاه دریافت کرد و در شهریور ۱۳۵۷ در بحبوحه انقلاب بهکشور بازگشت.
او پس از انقلاب، وقت خود را وقف ترجمه آثار مختلف فلسفی و ادبی کرد که بسیاری از آنها منتشر نشدند.
پوینده در ۸ آذر ۱۳۷۷ از منزل خارج شد و ۱۰ روز بعد جسدش در روستای بادامک شهریار در حوالی تهران پیدا شد و علت مرگ او را خفگی اعلام کردند.
مزار محمدجعفر پوینده در امامزاده طاهر کرج در کنار مزار محمد مختاری دیگر قربانی این قتلها است.
بعدها در اعترافات ماموران وزارت اطلاعات آمده بود که چگونه صادق (#مهرداد_عالیخانی ) و رضا ( محسن تهرانی) چگونه طنابی به گردن وی بستهاند و هر دو طرف آنقدر کشیدند تا جان بدهد…
#سربازان_بدنام_امام_زمان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پوینده از فعالترین اعضای کانون نویسندگان ایران بود. او مدافع پرکار دمکراسی، حقوق بشر و آزادی نامحدود اندیشه و بیان بود.
#محمد_جعفر_پوینده از خانوادهای فقیر بود، در شش سالگی بهدبستان رفت و از ده سالگی مشغول بهکار شد.
فعالیت سیاسی را از دوران دانشجویی در تهران آغاز کرد و سال ۱۳۵۳ برای ادامه تحصیل در دانشگاه سوربن بهفرانسه رفت.
در سال ۱۳۵۶ مدرک فوق لیسانس جامعهشناسی را از این دانشگاه دریافت کرد و در شهریور ۱۳۵۷ در بحبوحه انقلاب بهکشور بازگشت.
او پس از انقلاب، وقت خود را وقف ترجمه آثار مختلف فلسفی و ادبی کرد که بسیاری از آنها منتشر نشدند.
پوینده در ۸ آذر ۱۳۷۷ از منزل خارج شد و ۱۰ روز بعد جسدش در روستای بادامک شهریار در حوالی تهران پیدا شد و علت مرگ او را خفگی اعلام کردند.
مزار محمدجعفر پوینده در امامزاده طاهر کرج در کنار مزار محمد مختاری دیگر قربانی این قتلها است.
بعدها در اعترافات ماموران وزارت اطلاعات آمده بود که چگونه صادق (#مهرداد_عالیخانی ) و رضا ( محسن تهرانی) چگونه طنابی به گردن وی بستهاند و هر دو طرف آنقدر کشیدند تا جان بدهد…
#سربازان_بدنام_امام_زمان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ / فارسی
[ایران بریفینگ در نظر دارد در مجموعه یادداشتهای آتی به بیش از هزار چهره جمهوری اسلامی تحت عنوان #مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی بپردازد، اولویت اول ما چهرههای بر سر کار و سپس در قید حیات و در آخر فوت شدگان است، چنانچه شما هم فردی برایتان شناختنش مهم است به ما پیشنهاد دهید، این یادداشتها بعدها در قالب کتابی به همین عنوان بصورت الکترونیکی منتشر خواهد شد]
۱- مصطفی پور محمدی:
زادهٔ ۱ دی ۱۳۳۸ قم است، هماکنون دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است و مدرس دانشگاه امام صادق، همچنین از سال ۱۳۷۵ ریاست هیئت امنای مرکز اسناد انقلاب اسلامی وابسته به وزارت اطلاعات را نیز برعهده دارد.
#مصطفی_پورمحمدی پورمحمدی فعالیت خود را از سال ۱۳۵۸ بهعنوان دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و تا سال ۱۳۶۵ بهعنوان دادستان خوزستان، هرمزگان، کرمانشاه و خراسان فعالیت نمود.
وی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ رئیس اداره اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ قائممقام وزیر اطلاعات بود.
او در دولت احمدی نژاد از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ بهعنوان وزیر کشور فعالیت میکرد، در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ ریاست سازمان بازرسی کل کشور را برعهده داشت و در دولت یازدهم از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ وزیر دادگستری بود…
در همان تابستان سالِ۸۴ که قرار بود پور محمدی، حکم وزارت بگیرد و به کابینه احمدی نژاد برود برای اولین بار زمزمهها وحرفهای زیر لبی سر از مطبوعات و رسانهها درآورد، حرف و حدیثهایی از #قتلهای_زنجیره_ای .
گفتنِ از راز مگویِ نظام در مجلس هفتم که چپ و راستش را اصولگرایان پُر کرده بودند، نشان می داد که این روحانی که چشمانش کمتر پلک میزند و صدایش برای آنها که در جلساتِ بازجویی شنیده اند هراس آور است، تنها میان اصلاح طلبان، به قتل، شُهره نیست و اصولگرایان از وزارتش بر کشور می ترسند.
پورمحمدی البته خونسردتر از آن بود که با اتهامی دست و پاگم کند. پشتِ تریبون رفت و نشان داد که می توان شعر حافظ را طوری خواند که تهدیدی باشد و زهر چشمی گیرد. آرام و شمرده شروع کرد:
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود / کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز / نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
۱- مصطفی پور محمدی:
زادهٔ ۱ دی ۱۳۳۸ قم است، هماکنون دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است و مدرس دانشگاه امام صادق، همچنین از سال ۱۳۷۵ ریاست هیئت امنای مرکز اسناد انقلاب اسلامی وابسته به وزارت اطلاعات را نیز برعهده دارد.
#مصطفی_پورمحمدی پورمحمدی فعالیت خود را از سال ۱۳۵۸ بهعنوان دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و تا سال ۱۳۶۵ بهعنوان دادستان خوزستان، هرمزگان، کرمانشاه و خراسان فعالیت نمود.
وی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ رئیس اداره اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ قائممقام وزیر اطلاعات بود.
او در دولت احمدی نژاد از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ بهعنوان وزیر کشور فعالیت میکرد، در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ ریاست سازمان بازرسی کل کشور را برعهده داشت و در دولت یازدهم از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ وزیر دادگستری بود…
در همان تابستان سالِ۸۴ که قرار بود پور محمدی، حکم وزارت بگیرد و به کابینه احمدی نژاد برود برای اولین بار زمزمهها وحرفهای زیر لبی سر از مطبوعات و رسانهها درآورد، حرف و حدیثهایی از #قتلهای_زنجیره_ای .
گفتنِ از راز مگویِ نظام در مجلس هفتم که چپ و راستش را اصولگرایان پُر کرده بودند، نشان می داد که این روحانی که چشمانش کمتر پلک میزند و صدایش برای آنها که در جلساتِ بازجویی شنیده اند هراس آور است، تنها میان اصلاح طلبان، به قتل، شُهره نیست و اصولگرایان از وزارتش بر کشور می ترسند.
پورمحمدی البته خونسردتر از آن بود که با اتهامی دست و پاگم کند. پشتِ تریبون رفت و نشان داد که می توان شعر حافظ را طوری خواند که تهدیدی باشد و زهر چشمی گیرد. آرام و شمرده شروع کرد:
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود / کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز / نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
ادامه دارد…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ / فارسی
ایران بریفینگ / فارسی
۲- پورمحمدی وزیر شد. این وزارت، هر چند ساختمانی عریض و طویل در خیابان فاطمی به او می داد اما وسعتش کمتر از اتاق کار وزارت اطلاعات بود؛ جایی که عملیاتهای برون مرزی سربازان گمنام امام زمان را رصد می کرد. پورمحمدی تا رسیدن به معاونتِ #علی_فلاحیان وزیر اطلاعاتِ…
۳-دیگر بخش های وزارت اطلاعات و آنجا که به امنیت داخلی و #سعید_امامی مربوط بود هم دست کمی از بخش بین المللی نداشت و حتی با ظهور دولت اصلاحات که پشتوانه بیست میلیونی رای مردم داشت، دست از تکاپو بر نداشت و حاصلش #قتلهای_زنجیره_ای بود که دامنِ همه معاونتهای وزارت را گرفت.
#مصطفی_پورمحمدی گفته است که حوزه کاریاش جای دیگر بوده و از قتلهای پائیز۷۷ هیچ نمیداند، اما معلوم نیست که چرا علی یونسی شرط کرده بود، وزارت اطلاعات را در صورتی تحویل میگیرد که پورمحمدی رفته باشد.
از این شرط معلوم است میان بخش خارجی و داخلی پل ارتباطی بوده. هرچه بود، پور محمدی و #فرهاد_رهبر که معاون اقتصادی وزارت اطلاعات بود، اخراج شدند و به دیگر ارکان نظام رفتند.
پورمحمدی راه بیت رهبری گرفت و در #دانشگاه_امام_صادق هم درس سیاست را آغاز کردکه تا امروز ادامه دارد.
« #محمود_احمدی_نژاد شوخی و جدیاش مشخص نیست، پاسخگو نیست، جا خالی می دهد و فرافکنی میکند، مدیریتش حال گیری است و پذیرفتهایم ایشان را تا پایان دورهی قانونی تحمل کنم»
اینها وصفیات وزیر کشور بود از رئیسش، یکشنبه در روزنامه چاپ شد و سه شنبه برکنار شد!
پور محمدی گفته بود موظف به تحمل است اما احمدی نژاد حاضر نشد تا پایان اولین دوره ریاست جمهوریاش پور محمدی را تحمل کند. در یک صبح بهاری، یعنی دقیقا ۱۴ خرداد سال ۸۷ رک و پوست کنده «اس ام اس داد : شما دیگر وزیر نیستید»
روحانی خبره اطلاعاتی میگوید چندان کینه ای نیست، ولی در ضربه زدن به دولت احمدی نژاد و خودش از همان روز تا بحال تا آنجا که توانسته کوشیده است.
از بد اقبالی نظرِ خامنهای این بوده که همه ی دوستان و دشمنان، دست نگاه دارند تا این یکساله هم به سلامت تمام شود و احمدی نژاد برود وگرنه مشخص نبود که پورمحمدی چهها میکرد.
او اما بیکار نماند، کمی بعدتر به ساختمان قدر قدرت #سازمان_بازرسی_کل_کشور رفت و هر صبح برگی بر پرونده اختلاس و تخلفِ محمد رضا رحیمی، معاون رئیس جمهور اضافه میکرد و بنا بر آنچه خامنهای خواسته بود بایگانی میکرد.
اما آن سوی میدان،اسفندیار رحیم مشایی از این محذوریتها نداشت ، پرونده وزارت سه ساله پور محمدی را تکمیل کرد و اتفاقا خود رحیمی را مسئول فاش کردن اختلاسی ۲۱ میلیاردی کرد،البته بی نام و نشان.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
#مصطفی_پورمحمدی گفته است که حوزه کاریاش جای دیگر بوده و از قتلهای پائیز۷۷ هیچ نمیداند، اما معلوم نیست که چرا علی یونسی شرط کرده بود، وزارت اطلاعات را در صورتی تحویل میگیرد که پورمحمدی رفته باشد.
از این شرط معلوم است میان بخش خارجی و داخلی پل ارتباطی بوده. هرچه بود، پور محمدی و #فرهاد_رهبر که معاون اقتصادی وزارت اطلاعات بود، اخراج شدند و به دیگر ارکان نظام رفتند.
پورمحمدی راه بیت رهبری گرفت و در #دانشگاه_امام_صادق هم درس سیاست را آغاز کردکه تا امروز ادامه دارد.
« #محمود_احمدی_نژاد شوخی و جدیاش مشخص نیست، پاسخگو نیست، جا خالی می دهد و فرافکنی میکند، مدیریتش حال گیری است و پذیرفتهایم ایشان را تا پایان دورهی قانونی تحمل کنم»
اینها وصفیات وزیر کشور بود از رئیسش، یکشنبه در روزنامه چاپ شد و سه شنبه برکنار شد!
پور محمدی گفته بود موظف به تحمل است اما احمدی نژاد حاضر نشد تا پایان اولین دوره ریاست جمهوریاش پور محمدی را تحمل کند. در یک صبح بهاری، یعنی دقیقا ۱۴ خرداد سال ۸۷ رک و پوست کنده «اس ام اس داد : شما دیگر وزیر نیستید»
روحانی خبره اطلاعاتی میگوید چندان کینه ای نیست، ولی در ضربه زدن به دولت احمدی نژاد و خودش از همان روز تا بحال تا آنجا که توانسته کوشیده است.
از بد اقبالی نظرِ خامنهای این بوده که همه ی دوستان و دشمنان، دست نگاه دارند تا این یکساله هم به سلامت تمام شود و احمدی نژاد برود وگرنه مشخص نبود که پورمحمدی چهها میکرد.
او اما بیکار نماند، کمی بعدتر به ساختمان قدر قدرت #سازمان_بازرسی_کل_کشور رفت و هر صبح برگی بر پرونده اختلاس و تخلفِ محمد رضا رحیمی، معاون رئیس جمهور اضافه میکرد و بنا بر آنچه خامنهای خواسته بود بایگانی میکرد.
اما آن سوی میدان،اسفندیار رحیم مشایی از این محذوریتها نداشت ، پرونده وزارت سه ساله پور محمدی را تکمیل کرد و اتفاقا خود رحیمی را مسئول فاش کردن اختلاسی ۲۱ میلیاردی کرد،البته بی نام و نشان.
ادامه دارد…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حسین سرشار، زادهی ۲۳ خرداد، خواننده، بازیگر و دوبلوری بود که در سابقهاش دوبار بازداشت در دهه شصت وجود دارد، بار اول در ۱۳۶۲ به دلیل به نیکی یاد کردن و حمایت از نظام شاهنشاهی در یک مصاحبه با روزنامه ایتالیایی و بار دوم سال ۱۳۶۸ به دلیل انتقاد از سیاستهای دولت برای سانسور .
وی سال ۱۳۳۳ از هنرستان عالی موسیقی در رشته آواز “اپرا” دیپلم گرفت و به ایتالیا رفت و در کنکور بینالمللی “اپرای لافنیچه” در ونیز شرکت کرد و یکی از هفت برنده جایزه آواز آن مسابقه شد.
در ایتالیا همراه با مرتضی حنانه و بهجت صدر و دیگران در دوبله فیلمهای ایتالیایی شرکت میکرد.
#حسین_سرشار پس از اتمام تحصیلات عالی و از بدو افتتاح تالار رودکی بهعنوان سولیست اول درآنجا مشغول بهکار شد و در کنسرتهایی بهرهبری حشمت سنجری و فرهاد مشکوه شرکت کرد.
او نقش اول اپراهای «کوزی فانتوته» و «دون ژوان» و «کاوالریا روستیکانا» و «نیروی سرنوشت» و «فالستاف» را برعهده داشت.
کار مهم سرشار اجرای توانمندانه و ماهرانه قطعه ای ایران در سال ۱۳۶۷ بود.
روایتهای گوناگونی درباره مرگ او وجود دارد. سرشار دچار آلزایمر شده بود و مدتی ناپدید شد و خانوادهاش، مفقود شدنش را آگهی کردند.
سه ماه پس از مفقود شدن نسبتا عجیبش در ۲۰ فروردین سال ۱۳۷۴ منابع رسمی دولتی، مرگ سرشار را بر اثر بیماری آلزایمر و تصادف با اتومبیل اعلام کردند، اما روایتی دیگر مرگ او را با قتلهای زنجیرهای مرتبط میداند، اعترافات سعید امامی ، مصاحبه و گفتههای ناصر زرافشان وکیل خانوادههای کشته شده در قتلهای زنجیرهای دال بر قتل وی در پروژه #قتلهای_زنجیره_ای است.
محمد علی کشاورز دربارهٔ بیماری سرشار و مرگ او گفتهاست: «حسین بینهایت به اپرا عشق میورزید، و وقتی اپرا تعطیل شد این حالت روانیاش به هم خورد و اینطور شد. او هر روز صبح ساعت ۹ میرفت دم تالار رودکی و اشک میریخت. یک روز دیگر مواظبش نبودند رفت زیر ماشین و «هیچ ختم و یا بزرگداشتی برای او اجازه ندادند گرفته شود»
علیرضا نوریزاده در کتاب سونای زعفرانیه او را از قربانیان قتلهای زنجیرهای ایران میخواند و مدعی است به جرم آزاده گویی به دست مأموران وزارت اطلاعات به آبادان برده میشود و با دادن شوک الکتریکی، شکنجه میشود و سرانجام با صحنهسازی مرگش را تصادف با خودرو نشان میدهند.
همچنین گفته میشود او به دلیل دوستی با علیاکبر سعیدی سیرجانی که خود نیز قربانی قتلهای زنجیرهای بود،کشته شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
وی سال ۱۳۳۳ از هنرستان عالی موسیقی در رشته آواز “اپرا” دیپلم گرفت و به ایتالیا رفت و در کنکور بینالمللی “اپرای لافنیچه” در ونیز شرکت کرد و یکی از هفت برنده جایزه آواز آن مسابقه شد.
در ایتالیا همراه با مرتضی حنانه و بهجت صدر و دیگران در دوبله فیلمهای ایتالیایی شرکت میکرد.
#حسین_سرشار پس از اتمام تحصیلات عالی و از بدو افتتاح تالار رودکی بهعنوان سولیست اول درآنجا مشغول بهکار شد و در کنسرتهایی بهرهبری حشمت سنجری و فرهاد مشکوه شرکت کرد.
او نقش اول اپراهای «کوزی فانتوته» و «دون ژوان» و «کاوالریا روستیکانا» و «نیروی سرنوشت» و «فالستاف» را برعهده داشت.
کار مهم سرشار اجرای توانمندانه و ماهرانه قطعه ای ایران در سال ۱۳۶۷ بود.
روایتهای گوناگونی درباره مرگ او وجود دارد. سرشار دچار آلزایمر شده بود و مدتی ناپدید شد و خانوادهاش، مفقود شدنش را آگهی کردند.
سه ماه پس از مفقود شدن نسبتا عجیبش در ۲۰ فروردین سال ۱۳۷۴ منابع رسمی دولتی، مرگ سرشار را بر اثر بیماری آلزایمر و تصادف با اتومبیل اعلام کردند، اما روایتی دیگر مرگ او را با قتلهای زنجیرهای مرتبط میداند، اعترافات سعید امامی ، مصاحبه و گفتههای ناصر زرافشان وکیل خانوادههای کشته شده در قتلهای زنجیرهای دال بر قتل وی در پروژه #قتلهای_زنجیره_ای است.
محمد علی کشاورز دربارهٔ بیماری سرشار و مرگ او گفتهاست: «حسین بینهایت به اپرا عشق میورزید، و وقتی اپرا تعطیل شد این حالت روانیاش به هم خورد و اینطور شد. او هر روز صبح ساعت ۹ میرفت دم تالار رودکی و اشک میریخت. یک روز دیگر مواظبش نبودند رفت زیر ماشین و «هیچ ختم و یا بزرگداشتی برای او اجازه ندادند گرفته شود»
علیرضا نوریزاده در کتاب سونای زعفرانیه او را از قربانیان قتلهای زنجیرهای ایران میخواند و مدعی است به جرم آزاده گویی به دست مأموران وزارت اطلاعات به آبادان برده میشود و با دادن شوک الکتریکی، شکنجه میشود و سرانجام با صحنهسازی مرگش را تصادف با خودرو نشان میدهند.
همچنین گفته میشود او به دلیل دوستی با علیاکبر سعیدی سیرجانی که خود نیز قربانی قتلهای زنجیرهای بود،کشته شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ / فارسی
#تصویرروز / دهه هفتاد و حسین طائب در حال ابراز ارادت به خاتمی، #حسین_طائب که در دهه هفتاد بیشتر با نام مستعار «حاج میثم» شناخته میشد، در سال ۱۳۶۱ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در سپاه منطقهٔ ۱۰ تهران و سپاه استانهای قم و خراسان رضوی شروع به فعالیت کرد.
او سپس با برملاشدن #قتلهای_زنجیره_ای و تسویه بسیاری از مدیران و کارمندان امنیتی وزارت اطلاعات به توصیه حسین مظفر وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی به محمد خانمی وارد وزارت اطلاعات شد و ابتدا مدیر کل التقاط وچند ماه بعد جایگزین مصطفی کاظمی و مهمترین منصب وزارت اطلاعات یعنی معاون امنیت را برعهده گرفت.
در جمهوری اسلامی همه با همند، همه هم فاسدند، هیچکدام از دوگانهای جمهوری اسلامی هم واقعی نیستند، اصولگرا واصلاحطلب شعار مضحکی بیش نیست و اصلاحطلبان فاسدترین هستند..
#چپهای_امنیتی #اصلاحطلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او سپس با برملاشدن #قتلهای_زنجیره_ای و تسویه بسیاری از مدیران و کارمندان امنیتی وزارت اطلاعات به توصیه حسین مظفر وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی به محمد خانمی وارد وزارت اطلاعات شد و ابتدا مدیر کل التقاط وچند ماه بعد جایگزین مصطفی کاظمی و مهمترین منصب وزارت اطلاعات یعنی معاون امنیت را برعهده گرفت.
در جمهوری اسلامی همه با همند، همه هم فاسدند، هیچکدام از دوگانهای جمهوری اسلامی هم واقعی نیستند، اصولگرا واصلاحطلب شعار مضحکی بیش نیست و اصلاحطلبان فاسدترین هستند..
#چپهای_امنیتی #اصلاحطلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing