از سلسله روایات #جمهوری_اشباح ، روایت ۷۵/ نسل جوان ما حق دارد که شاید روزگار دهه ۶۰ را و همه آن حوادث را دروغ بداند ، نه کشمیری بشناسد نه رجایی و نه باهنر و نه #بهزاد_نبوی را ، بسیاری شاید تصور کنند که مفاسد ایشان و بسیار دیگر از #چپهای_امنیتی فقط سیاسی باشد.
او زمانی که نایب رئیس مجلس ششم بود، همزمان ریاست هیئت مدیره شرکت نفتی پتروپارس را در کنار صفایی فراهانی بر عهده داشت.
از تخلف آشکار و نفس قانون شکنی این دو شغله بودن که بگذریم،تخلف واگذاری ۸ میلیارد دلاری قرارداد رانتی به شرکت پتروپارس محل بحث رسانه ها در دوره اصلاحات شد.
در دولت اصلاحات بود که فساد رشوه نفتی شرکت استات اویل و همچنین قرادداد پر فساد و خسارت بار کرسنت پیش آمد، قراردادهای رانتی ۸ میلیارد دلاری - به واسطه ترک مناقصه و سفارش ویژه شورای اقتصاد دولت خاتمی- به شرکت پتروپارس (وابسته به بهزاد نبوی) کادو شد.
همین بده بستان ها باعث می شد تا صدایی از امثال بهزاد نبوی درباره عملکرد وزارت نفت بلند نشود.
مرداد سال ۱۳۸۰ وقتی کابینه دوم خاتمی رای اعتماد می گرفت، محتشمی پور ( رئیس فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس ششم ) گفت “مدیریت آقای #بیژن_زنگنه فاجعه است و تخلفاتی در این وزارت رخ می دهد، از جمله قرارداد باشرکت پتروپارس.
پتروپارس اولین شرکت ایرانی مدیریت پروژه در صنعت نفت محسوب میشد. ایده تاسیس پتروپارس به عنوان یک شرکت مدیریت پروژه در حقیقت ناشی از تجربه موفق تاسیس مپنا در وزارت نیرو توسط زنگنه و با همکاری صفایی فراهانی بود، شرکتی خصوصی اما با رانت عجیب دولتی که انحصارا همه قراردادهای #وزارت_نیرو را درو میکرد.
نبوی به همراه #اکبر_ترکان و #مسعود_کرباسیان این شرکت را تاسیس کردند و همزمان با ایران در ویرجین آیلند انگلستان نیز ثبت شده است، بعد از آن بدون تشریفات قانونی برنده یک مناقصه برای توسعه فازهای دو و سه در پارس جنوبی با قیمت حدود چهار میلیارد دلار برای هر فاز در دو فاز اختصاص داده شد، این تخلف هم به لحاظ انجام نشدن مزایده تخلف بود هم به احاظ پیشنهاد غیر قابل کارشناسی سبب افزایش قیمت پروژهها شد،اگر چه در آنها شبکههای اجتماعی وجود نداشت اما«پتروگیت» در تمام رسانهها بازتاب چشمگیری داشت.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او زمانی که نایب رئیس مجلس ششم بود، همزمان ریاست هیئت مدیره شرکت نفتی پتروپارس را در کنار صفایی فراهانی بر عهده داشت.
از تخلف آشکار و نفس قانون شکنی این دو شغله بودن که بگذریم،تخلف واگذاری ۸ میلیارد دلاری قرارداد رانتی به شرکت پتروپارس محل بحث رسانه ها در دوره اصلاحات شد.
در دولت اصلاحات بود که فساد رشوه نفتی شرکت استات اویل و همچنین قرادداد پر فساد و خسارت بار کرسنت پیش آمد، قراردادهای رانتی ۸ میلیارد دلاری - به واسطه ترک مناقصه و سفارش ویژه شورای اقتصاد دولت خاتمی- به شرکت پتروپارس (وابسته به بهزاد نبوی) کادو شد.
همین بده بستان ها باعث می شد تا صدایی از امثال بهزاد نبوی درباره عملکرد وزارت نفت بلند نشود.
مرداد سال ۱۳۸۰ وقتی کابینه دوم خاتمی رای اعتماد می گرفت، محتشمی پور ( رئیس فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس ششم ) گفت “مدیریت آقای #بیژن_زنگنه فاجعه است و تخلفاتی در این وزارت رخ می دهد، از جمله قرارداد باشرکت پتروپارس.
پتروپارس اولین شرکت ایرانی مدیریت پروژه در صنعت نفت محسوب میشد. ایده تاسیس پتروپارس به عنوان یک شرکت مدیریت پروژه در حقیقت ناشی از تجربه موفق تاسیس مپنا در وزارت نیرو توسط زنگنه و با همکاری صفایی فراهانی بود، شرکتی خصوصی اما با رانت عجیب دولتی که انحصارا همه قراردادهای #وزارت_نیرو را درو میکرد.
نبوی به همراه #اکبر_ترکان و #مسعود_کرباسیان این شرکت را تاسیس کردند و همزمان با ایران در ویرجین آیلند انگلستان نیز ثبت شده است، بعد از آن بدون تشریفات قانونی برنده یک مناقصه برای توسعه فازهای دو و سه در پارس جنوبی با قیمت حدود چهار میلیارد دلار برای هر فاز در دو فاز اختصاص داده شد، این تخلف هم به لحاظ انجام نشدن مزایده تخلف بود هم به احاظ پیشنهاد غیر قابل کارشناسی سبب افزایش قیمت پروژهها شد،اگر چه در آنها شبکههای اجتماعی وجود نداشت اما«پتروگیت» در تمام رسانهها بازتاب چشمگیری داشت.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍2❤1
#تصویرروز / خرداد ۱۳۷۸ حسین طائب در حال ابراز ارادت به خاتمی، #حسین_طائب که در دهه هفتاد بیشتر با نام مستعار «حاج میثم» شناخته میشد، در سال ۱۳۶۱ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در سپاه منطقهٔ ۱۰ تهران و سپاه استانهای قم و خراسان رضوی شروع به فعالیت کرد.
او سپس با برملاشدن #قتلهای_زنجیره_ای و تسویه بسیاری از مدیران و کارمندان امنیتی وزارت اطلاعات به توصیه حسین مظفر وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی به محمد خاتمی وارد وزارت اطلاعات شد و ابتدا مدیر کل التقاط و چند ماه بعد جایگزین مصطفی کاظمی و مهمترین منصب وزارت اطلاعات یعنی معاون امنیت شد.
در جمهوری اسلامی همه با همند، همه هم فاسدند، هیچکدام از دوگانهای جمهوری اسلامی هم واقعی نیستند، اصولگرا واصلاحطلب شعار مضحکی بیش نیست و اصلاحطلبان فاسدترین هستند..
#چپهای_امنیتی #اصلاحطلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او سپس با برملاشدن #قتلهای_زنجیره_ای و تسویه بسیاری از مدیران و کارمندان امنیتی وزارت اطلاعات به توصیه حسین مظفر وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی به محمد خاتمی وارد وزارت اطلاعات شد و ابتدا مدیر کل التقاط و چند ماه بعد جایگزین مصطفی کاظمی و مهمترین منصب وزارت اطلاعات یعنی معاون امنیت شد.
در جمهوری اسلامی همه با همند، همه هم فاسدند، هیچکدام از دوگانهای جمهوری اسلامی هم واقعی نیستند، اصولگرا واصلاحطلب شعار مضحکی بیش نیست و اصلاحطلبان فاسدترین هستند..
#چپهای_امنیتی #اصلاحطلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍6❤1
Forwarded from ایران بریفینگ
#امروز_در_تاریخ / ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ یکی از شرم آورترین فجایع و جنایات جمهوری اسلامی که #چپهای_امنیتی و در راس آنها #سعید_حجاریان در #اطلاعات_نخست_وزیری در آن نقش اساسی داشت.
انقلابیون امنیتی #شهریار_نور، پسر ۱۷ سالهٔ سرهنگ امیرهوشنگ نور( از فرماندهان #کودتای_نوژه ) را گروگان گرفتند و به جای پدر، تیربارانش کردند!
شهریار نور متولد ۱۳۴۱ فرزند سرهنگ امیر هوشنگ نور یکی از عوامل دخیل در کودتای نوژه ( قیام ۱۸ تیر ۱۳۵۹ ) بود.
سرهنگ امیر هوشنگ نور در ایران مخفی بود و سرانجام به ترکیه گریخت، او در زیر زمین خانه اش مقدار سلاح مخفی کرده بود و با وجودیکه شهریار نور ارتباطی با پرونده نداشت اما ستاد ضد کودتا به فرماندهی سعید حجاریان او را در ۱۹ تیر ۱۳۵۹ بازداشت کرد و به نوعی گروگان گرفت تا پدرش را وادار به تسلیم کند.
شهریار نور شکنجه های زیادی شد تا مخفیگاه پدرش را لو دهد که فایده ای نداشت، او به پدرش پیام داده بود که به هیچ وجه خود را تسلیم نکند چون جمهوری اسلامی در آن صورت هر دو را اعدام خواهد کرد.
سرانجام پس از دو روز تاخیر شهریار نور در ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ به حکم #محمدی_ری_شهری در زندان نظامی حشمتیه اعدام شد.
کمی بعد در آبان ۱۳۵۹ سرهنگ امیر هوشنگ نور نیز در ترکیه توسط تروریستهای جمهوری اسلامی ترور و به قتل رسید .
توضیح : در بعضی از منابع سن شهریار نور ۱۶ ذکر شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
انقلابیون امنیتی #شهریار_نور، پسر ۱۷ سالهٔ سرهنگ امیرهوشنگ نور( از فرماندهان #کودتای_نوژه ) را گروگان گرفتند و به جای پدر، تیربارانش کردند!
شهریار نور متولد ۱۳۴۱ فرزند سرهنگ امیر هوشنگ نور یکی از عوامل دخیل در کودتای نوژه ( قیام ۱۸ تیر ۱۳۵۹ ) بود.
سرهنگ امیر هوشنگ نور در ایران مخفی بود و سرانجام به ترکیه گریخت، او در زیر زمین خانه اش مقدار سلاح مخفی کرده بود و با وجودیکه شهریار نور ارتباطی با پرونده نداشت اما ستاد ضد کودتا به فرماندهی سعید حجاریان او را در ۱۹ تیر ۱۳۵۹ بازداشت کرد و به نوعی گروگان گرفت تا پدرش را وادار به تسلیم کند.
شهریار نور شکنجه های زیادی شد تا مخفیگاه پدرش را لو دهد که فایده ای نداشت، او به پدرش پیام داده بود که به هیچ وجه خود را تسلیم نکند چون جمهوری اسلامی در آن صورت هر دو را اعدام خواهد کرد.
سرانجام پس از دو روز تاخیر شهریار نور در ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ به حکم #محمدی_ری_شهری در زندان نظامی حشمتیه اعدام شد.
کمی بعد در آبان ۱۳۵۹ سرهنگ امیر هوشنگ نور نیز در ترکیه توسط تروریستهای جمهوری اسلامی ترور و به قتل رسید .
توضیح : در بعضی از منابع سن شهریار نور ۱۶ ذکر شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬27❤9🔥1
در سالگرد #کودتای_نوژه هستیم، این کودتا اگرچه پیش از وقوع شناسایی و خنثی شد اما نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی شد، دولتمردان پذیرفتند که بجای چند گروه و نهاد موازی به یک نهاد یکپارچه امنیتی نیاز است.
این احساس به گفته بسیاری از دولتمردان بصورت جدی در نیمه سال ۱۳۵۹ حس شد اما در کمال تعجب نهایتا این نیاز در خرداد ۱۳۶۲ عملی شد.
کمی به عقب تر برگردیم ، به قبل از اصلاحات و امنیتی ترین دولت جمهوری اسلامی ، دولت اکبر هاشمی رفسنجانی به روزهای باروت و ترور جمهوری اسلامی :
غروب ۲۲ مرداد سال ۱۳۶۰ تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران فیلمی از دیدار خانوادههای کشتهشدگان انفجارهای دفتر نخستوزیری و دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی را پخش کرد که در آن آیت الله خمینی از «سربازان گمنام امام زمان» خواست که هر چه سریعتر رگ و ریشهها و بقایای منافقین [سازمان مجاهدین خلق] را شناسایی و آنها را به سزای اعمالشان برسانند.
این اولین باری بود که اصطلاح «سربازان گمنام امام زمان» بکار میرفت و در بعدازآن بود که اعضای واحدهای اطلاعاتی نظام نوپای انقلاب اسلامی که عبارت بودند از: واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،حفاظت اطلاعات ارتش،واحد اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری،یگان اطلاعات کمیتههای انقلاب اسلامی و واحدهای اطلاعات دادستانی انقلاب خود را بدین نام خواندند!
و اینچنین بود که سپاهی سنجاق شده به هم «سربازان گمنام امام زمان» شدند و مأموریت یافتند تا چتر امنیتیای را بر سر نهال انقلاب اسلامی بگستراند: ساواما تشکیل شد.
مروری داریم نسبتا مفصل بر سه دهه جدال و جنگ قدرت #چپهای_امنیتی بر سر تاسیس و یا تعویض نهادهای امنیتی در #جمهوری_اشباح از #ساواما تا وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی.
این جدال با ریاست جمهوری مسعود پزشکیان نیز میتواند ادامه بیابد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
این احساس به گفته بسیاری از دولتمردان بصورت جدی در نیمه سال ۱۳۵۹ حس شد اما در کمال تعجب نهایتا این نیاز در خرداد ۱۳۶۲ عملی شد.
کمی به عقب تر برگردیم ، به قبل از اصلاحات و امنیتی ترین دولت جمهوری اسلامی ، دولت اکبر هاشمی رفسنجانی به روزهای باروت و ترور جمهوری اسلامی :
غروب ۲۲ مرداد سال ۱۳۶۰ تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران فیلمی از دیدار خانوادههای کشتهشدگان انفجارهای دفتر نخستوزیری و دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی را پخش کرد که در آن آیت الله خمینی از «سربازان گمنام امام زمان» خواست که هر چه سریعتر رگ و ریشهها و بقایای منافقین [سازمان مجاهدین خلق] را شناسایی و آنها را به سزای اعمالشان برسانند.
این اولین باری بود که اصطلاح «سربازان گمنام امام زمان» بکار میرفت و در بعدازآن بود که اعضای واحدهای اطلاعاتی نظام نوپای انقلاب اسلامی که عبارت بودند از: واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،حفاظت اطلاعات ارتش،واحد اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری،یگان اطلاعات کمیتههای انقلاب اسلامی و واحدهای اطلاعات دادستانی انقلاب خود را بدین نام خواندند!
و اینچنین بود که سپاهی سنجاق شده به هم «سربازان گمنام امام زمان» شدند و مأموریت یافتند تا چتر امنیتیای را بر سر نهال انقلاب اسلامی بگستراند: ساواما تشکیل شد.
مروری داریم نسبتا مفصل بر سه دهه جدال و جنگ قدرت #چپهای_امنیتی بر سر تاسیس و یا تعویض نهادهای امنیتی در #جمهوری_اشباح از #ساواما تا وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی.
این جدال با ریاست جمهوری مسعود پزشکیان نیز میتواند ادامه بیابد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥3
قسمت سوم / در اسناد سفارت آمریکا در تهران نیز به گزارشی از ماموران این سفارت اشاره شده است که در جریان تلاش دولت بازرگان برای تشکیل دستگاه امنیتی و اطلاعاتی جدید تحت عنوان «ساواما» مورد مشورت قرار گرفته بودند.
#حسین_فردوست نیز در خاطرات خود مدعی شده است که از اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب، برخی از مقامهای دولت جدید با او تماس گرفتند و درباره تشکیل سازمانی نظیر ساواک با او رایزنی کردند.
فردوست میگوید که او هم سپهبد #ناصر_مقدم، آخرین رئیس #ساواک را برای تصدی سازمان جدید معرفی کرده است، او همچنین خاطراتی از رایزنیهایش با شهید سپهبد ولیالله قرنی و ناصر فربُد، دو رئیس ستاد کل ارتش پس از پیروزی انقلاب، نقل کرده است.
این در حالی است که #ابراهیم_یزدی از اعضای کابینه #مهدی_بازرگان در کتاب «آخرین تلاشها در آخرین روزها» اخبار مربوط به ارتباط بازرگان با ناصر مقدم را رد کرده است و میگوید: «بازرگان بر خلاف شایعات موجود هیچگاه وعدهای مبنی بر انتصاب مقدم به ریاست سازمان اطلاعاتی و امنیتی جدید به او نداد.»
اگر چه ابراهیم یزدی دروغگویی و یا ناگویی بسیار داشته است اما این اظهاراتش به حقیقت نزدیک است.
بر اساس فکت های بسیار مهدی بازرگان با سپهبد مقدم چند بار گفتوگو کرده است ولی در عین حالی که بازرگان قول ریاست اطلاعات به او داده بود در زمانی که به دستور خمینی رضا زوارهای مقدم را دستگیر کرد و به خلخالی سپرد تا اعدامش کند، ناجوانمردانه از وساطت شانه خالی کرد.
در این زمان عبدالکریم موسوی اردبیلی مذاکره با آمریکاییها و بخشی از مدیران ساواک را هدایت میکرد.
در دوران سرپرستی مصطفی چمران بر اطلاعات نخست وزیری، مهدی- برادرش- عملا همهکاره بود و او نیز در جبههها.
#مهدی_چمران از اعضای #انجمن_حجتیه کسانی را مثل مهندس مروج و جواد مادرشاهی به خدمت گرفت که اعتراض عدهای را برانگیخت.
عزت شاهی مسئول تحقیق کمیتههای انقلاب در این باره گفته است: «در دوره مسئولیتم در بازپرسی واحد تخلفات کل کمیته انقلاب اسلامی ، خیلی تلاش کردم تا از اسناد و مدارک ساواک محافظت شود و آدم قابل اعتمادی این کار را به عهده بگیرد.
این مدارک و اسناد در جایی به نام مرکز اسناد انقلاب اسلامی نگهداری میشدند و فردی به نام #جواد_مادرشاهی را به مسئولیت آنجا گماشته بودند.
مادرشاهی از اعضای انجمن حجتیه بود که قبل از پیروزی انقلاب نهتنها در امور سیاسی دخالتی نداشت، بلکه بعضی از اعضای آن در بعضی از موارد با ساواک همکاری میکردند و بدهبستانهایی داشتند.
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#حسین_فردوست نیز در خاطرات خود مدعی شده است که از اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب، برخی از مقامهای دولت جدید با او تماس گرفتند و درباره تشکیل سازمانی نظیر ساواک با او رایزنی کردند.
فردوست میگوید که او هم سپهبد #ناصر_مقدم، آخرین رئیس #ساواک را برای تصدی سازمان جدید معرفی کرده است، او همچنین خاطراتی از رایزنیهایش با شهید سپهبد ولیالله قرنی و ناصر فربُد، دو رئیس ستاد کل ارتش پس از پیروزی انقلاب، نقل کرده است.
این در حالی است که #ابراهیم_یزدی از اعضای کابینه #مهدی_بازرگان در کتاب «آخرین تلاشها در آخرین روزها» اخبار مربوط به ارتباط بازرگان با ناصر مقدم را رد کرده است و میگوید: «بازرگان بر خلاف شایعات موجود هیچگاه وعدهای مبنی بر انتصاب مقدم به ریاست سازمان اطلاعاتی و امنیتی جدید به او نداد.»
اگر چه ابراهیم یزدی دروغگویی و یا ناگویی بسیار داشته است اما این اظهاراتش به حقیقت نزدیک است.
بر اساس فکت های بسیار مهدی بازرگان با سپهبد مقدم چند بار گفتوگو کرده است ولی در عین حالی که بازرگان قول ریاست اطلاعات به او داده بود در زمانی که به دستور خمینی رضا زوارهای مقدم را دستگیر کرد و به خلخالی سپرد تا اعدامش کند، ناجوانمردانه از وساطت شانه خالی کرد.
در این زمان عبدالکریم موسوی اردبیلی مذاکره با آمریکاییها و بخشی از مدیران ساواک را هدایت میکرد.
در دوران سرپرستی مصطفی چمران بر اطلاعات نخست وزیری، مهدی- برادرش- عملا همهکاره بود و او نیز در جبههها.
#مهدی_چمران از اعضای #انجمن_حجتیه کسانی را مثل مهندس مروج و جواد مادرشاهی به خدمت گرفت که اعتراض عدهای را برانگیخت.
عزت شاهی مسئول تحقیق کمیتههای انقلاب در این باره گفته است: «در دوره مسئولیتم در بازپرسی واحد تخلفات کل کمیته انقلاب اسلامی ، خیلی تلاش کردم تا از اسناد و مدارک ساواک محافظت شود و آدم قابل اعتمادی این کار را به عهده بگیرد.
این مدارک و اسناد در جایی به نام مرکز اسناد انقلاب اسلامی نگهداری میشدند و فردی به نام #جواد_مادرشاهی را به مسئولیت آنجا گماشته بودند.
مادرشاهی از اعضای انجمن حجتیه بود که قبل از پیروزی انقلاب نهتنها در امور سیاسی دخالتی نداشت، بلکه بعضی از اعضای آن در بعضی از موارد با ساواک همکاری میکردند و بدهبستانهایی داشتند.
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤3🔥2
قسمت چهارم / در پی پیروزی ابوالحسن بنیصدر در انتخابات ریاست جمهوری، پس از هفتهای درگیری و چانهزنی سرانجام #محمد_علی_رجایی عهدهدار مقام نخستوزیری شد.
او #خسرو_تهرانی، شاگرد سابقش در دبیرستان علوی ، را مسئول #اطلاعات_نخست_وزیری کرد.
تهرانی نیز دوستانش مثل بهزاد نبوی و جمعی از وابستگان به سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مثل #حبیب_الله_داداشی ، #سعید_حجاریان، و دوستان دیگری را که در کمیته اداره دوم کار میکردند که در آن زمان توسط مهندس محمد رضوی اداره میشد، به اطلاعات نخستوزیری آورد.
خسرو تهرانی بعدها گفت: «شهید بهشتی به من گفت حال که رجایی به تو اطمینان دارد، در پذیرش این سمت تردیدی نکن.»
خامنهای هم توصیهای به این مضمون به او میکند. به گفتۀ تیمسار هاشمی در کتاب خاطراتش، بیش از ۹۰درصد کادر اداره هشتم ساواک در دوران خسرو تهرانی در نهاد اطلاعات نخست وزیری مشغول به کار بودند: «تقریباً عوامل اصلی اداره من، بهجز رئیسشان، معاون اداره کل ساواک که خواست از مملکت فرار کند و او را گرفتند و زندانی کردند، به کارشان ادامه دادند و الان هم مشغول هستند.»
نام کامل تهرانی، #خسرو_قنبری_تهرانی است.
#چپهای_امنیتی #نازی_آبادیها
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او #خسرو_تهرانی، شاگرد سابقش در دبیرستان علوی ، را مسئول #اطلاعات_نخست_وزیری کرد.
تهرانی نیز دوستانش مثل بهزاد نبوی و جمعی از وابستگان به سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مثل #حبیب_الله_داداشی ، #سعید_حجاریان، و دوستان دیگری را که در کمیته اداره دوم کار میکردند که در آن زمان توسط مهندس محمد رضوی اداره میشد، به اطلاعات نخستوزیری آورد.
خسرو تهرانی بعدها گفت: «شهید بهشتی به من گفت حال که رجایی به تو اطمینان دارد، در پذیرش این سمت تردیدی نکن.»
خامنهای هم توصیهای به این مضمون به او میکند. به گفتۀ تیمسار هاشمی در کتاب خاطراتش، بیش از ۹۰درصد کادر اداره هشتم ساواک در دوران خسرو تهرانی در نهاد اطلاعات نخست وزیری مشغول به کار بودند: «تقریباً عوامل اصلی اداره من، بهجز رئیسشان، معاون اداره کل ساواک که خواست از مملکت فرار کند و او را گرفتند و زندانی کردند، به کارشان ادامه دادند و الان هم مشغول هستند.»
نام کامل تهرانی، #خسرو_قنبری_تهرانی است.
#چپهای_امنیتی #نازی_آبادیها
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍3❤1🔥1😁1
قسمت ششم/ «سعید حجاریان»، چهره محوری این تشکیلات اگر چه از همان روزهای ابتدایی در اتاق فکر امنیتی بود اما از ۷۶ به بعد حالا نقش محوری در نظریهپردازی و طراحی آکسیون سیاسی چپها (اصلاحطلبان بعدی) پیدا کرد و حتی شعارهای اصلی سیدمحمد خاتمی در آن انتخابات، طراحی او بود.
بعد از پیروزی خاتمی، #سعید_حجاریان در مصاحبهای با روزنامه ایران (۱۹ آذر ۷۷) به صراحت از تئوری «فتح سنگر به سنگر در جمهوری دوم » سخن گفت .
این راهبرد او موجی از واکنش را برانگیخت تا سرانجام عضو دیگری از شورای مرکزی حزب مشارکت در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه تهران، گفت:«ما به دنبال حاکمیت یکپارچه هستیم و فتح سنگر به سنگر تا رسیدن به سنگر فرماندهی را در دستور کار قرار دادهایم. ما برای فتح قوه قضائیه هم برنامه داریم، اما اولویت فعلی ما فتح مجلس ششم است.»
دوقطبیسازی های دروغین و ایجاد گسل و شکاف های نمایشی ملت و حکومت ، اصلاح طلب و اصولگرا مبانی سناریوهای امنیتی طراحی شده او برای تداوم توسعه سیاسی جمهوری دوم بوده است.
بحث حاکمیت دوگانه، اصلاح قانون مطبوعات، رادیکال کردن فضای دانشگاه از طریق بازوهایی چون دفتر تحکیم وحدت، و حتی طرح شعار «عبور از خاتمی»، لوایح دوقلو، طرح رفراندوم در سال ۸۴، ایجاد فضای ساختارشکنانه فیک در افشای #قتلهای_زنجیره_ای ، ایجاد #کوی_دانشگاه_۷۸ و…همه در راستای راهبردهای پیشگفته بود که باواسطه یا بیواسطه مهر طراحی برای جمهوری دوم را بر خود داشتند.
دو چهره محوری سازمان مجاهدین انقلاب، سعید حجاریان و #مصطفی_تاجزاده ، از فردای دوم ۷۶، با مأموریت ویژه برای راهبرد «فتح سنگر به سنگر»، راسا در سمتهای مشاور سیاسی رئیس جمهور (حجاریان) و معاون سیاسی وزارت کشور (تاجزاده) دست به کار شدند. جالب اینجاست که بعد از تشکیل حزب دولت-ساختهی «جبهه مشارکت»، که مجموعهای از رادیکالهای جبهه دوم خرداد را در خود جمع کرده بود، باز حجاریان و تاجزاده عضو مشترک شورای مرکزی در هر دو تشکیلات سازمان مجاهدین انقلاب و مشارکت بودند.
#چپهای_امنیتی #چپهای_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بعد از پیروزی خاتمی، #سعید_حجاریان در مصاحبهای با روزنامه ایران (۱۹ آذر ۷۷) به صراحت از تئوری «فتح سنگر به سنگر در جمهوری دوم » سخن گفت .
این راهبرد او موجی از واکنش را برانگیخت تا سرانجام عضو دیگری از شورای مرکزی حزب مشارکت در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه تهران، گفت:«ما به دنبال حاکمیت یکپارچه هستیم و فتح سنگر به سنگر تا رسیدن به سنگر فرماندهی را در دستور کار قرار دادهایم. ما برای فتح قوه قضائیه هم برنامه داریم، اما اولویت فعلی ما فتح مجلس ششم است.»
دوقطبیسازی های دروغین و ایجاد گسل و شکاف های نمایشی ملت و حکومت ، اصلاح طلب و اصولگرا مبانی سناریوهای امنیتی طراحی شده او برای تداوم توسعه سیاسی جمهوری دوم بوده است.
بحث حاکمیت دوگانه، اصلاح قانون مطبوعات، رادیکال کردن فضای دانشگاه از طریق بازوهایی چون دفتر تحکیم وحدت، و حتی طرح شعار «عبور از خاتمی»، لوایح دوقلو، طرح رفراندوم در سال ۸۴، ایجاد فضای ساختارشکنانه فیک در افشای #قتلهای_زنجیره_ای ، ایجاد #کوی_دانشگاه_۷۸ و…همه در راستای راهبردهای پیشگفته بود که باواسطه یا بیواسطه مهر طراحی برای جمهوری دوم را بر خود داشتند.
دو چهره محوری سازمان مجاهدین انقلاب، سعید حجاریان و #مصطفی_تاجزاده ، از فردای دوم ۷۶، با مأموریت ویژه برای راهبرد «فتح سنگر به سنگر»، راسا در سمتهای مشاور سیاسی رئیس جمهور (حجاریان) و معاون سیاسی وزارت کشور (تاجزاده) دست به کار شدند. جالب اینجاست که بعد از تشکیل حزب دولت-ساختهی «جبهه مشارکت»، که مجموعهای از رادیکالهای جبهه دوم خرداد را در خود جمع کرده بود، باز حجاریان و تاجزاده عضو مشترک شورای مرکزی در هر دو تشکیلات سازمان مجاهدین انقلاب و مشارکت بودند.
#چپهای_امنیتی #چپهای_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤1
قسمت هشتم / از دیگر اعضای سوار بر فولکس واگن میتوان به محسن آرمین اشاره کرد که بازجوی امنیتی اوین بود.
«اکبر براتی»، که خود عضو سازمان مجاهدین دوره اول بود، در مصاحبهای با تسنیم (۱۲ شهریور ۹۶) شرح داد که فیضالله عربسرخی، #محسن_آرمین و برخی دیگر از اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب، در همان دوران معتقد بودند که باید مثل ساواک، از متهمان بازجویی کرد. او همچنین از انحرافات فکری و عقیدتی جریان چپ سازمان مجاهدین انقلاب سخن به میان آورد:«امثال آرمین نزدیک #بهزاد_نبوی بودند اصول بازجویی نزد آنها همان اصولی است که #ساواک در رژیم سابق پیاده کرده و باید با شدیدترین رفتار با متهمان برخورد کنند و بی محابا از قدرت استفاده کردند. همین رفتار اینها باعث شد که متأسفانه برخی متهمان و خانوادههایشان به دشمنان قسم خورده نظام تبدیل شوند و در این سالها از هیچ اقدامی نسبت به ضربه زدن به نظام دریغ نکنند و از نظر بنده این بدرفتاریهای این گروه که عمدتاً تفکرات چپی داشتند، برای نظام نبود و به منظور خالی کردن عقدههایی بود که در زندگیشان داشتند و فشارهای موجود در زندگی شخصیشان را در بازجوییها تخلیه میکردند.”
براتی به نکته بسیار مهمی در ادامه همین مصاحبه اشاره کرد:«صادق نوروزی، #فیض_الله_عرب_سرخی ، (ابوالفضل) قدیانی و امثالهم بودند که در اوایل انقلاب بازجو شدند و تخلفات زیادی کردند چون برخی بازجوییها توسط بچههای مجاهدین انقلاب انجام میشد. همین اتفاقات و برخی انحرافات دیگر باعث شد که آیتالله راستی کاشانی که نماینده امام در سازمان مجاهدین انقلاب بود به دستور امام سازمان را منحل شده اعلام کند»
سوابق اطلاعاتی و امنیتی اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب (چه رسمی و چه غیررسمی) از محسن آرمین و عربسرخی تا محمد سلامتی و خسرو قنبری تهرانی کاملاً ثبت و ضبط است.
حتی افراد رده دوم جناح چپ این سازمان از قبیل #محسن_سازگارا و محسن مخملباف هم در دهه ۶۰ دارای سوابق اطلاعاتی و امنیتی بودند.
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«اکبر براتی»، که خود عضو سازمان مجاهدین دوره اول بود، در مصاحبهای با تسنیم (۱۲ شهریور ۹۶) شرح داد که فیضالله عربسرخی، #محسن_آرمین و برخی دیگر از اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب، در همان دوران معتقد بودند که باید مثل ساواک، از متهمان بازجویی کرد. او همچنین از انحرافات فکری و عقیدتی جریان چپ سازمان مجاهدین انقلاب سخن به میان آورد:«امثال آرمین نزدیک #بهزاد_نبوی بودند اصول بازجویی نزد آنها همان اصولی است که #ساواک در رژیم سابق پیاده کرده و باید با شدیدترین رفتار با متهمان برخورد کنند و بی محابا از قدرت استفاده کردند. همین رفتار اینها باعث شد که متأسفانه برخی متهمان و خانوادههایشان به دشمنان قسم خورده نظام تبدیل شوند و در این سالها از هیچ اقدامی نسبت به ضربه زدن به نظام دریغ نکنند و از نظر بنده این بدرفتاریهای این گروه که عمدتاً تفکرات چپی داشتند، برای نظام نبود و به منظور خالی کردن عقدههایی بود که در زندگیشان داشتند و فشارهای موجود در زندگی شخصیشان را در بازجوییها تخلیه میکردند.”
براتی به نکته بسیار مهمی در ادامه همین مصاحبه اشاره کرد:«صادق نوروزی، #فیض_الله_عرب_سرخی ، (ابوالفضل) قدیانی و امثالهم بودند که در اوایل انقلاب بازجو شدند و تخلفات زیادی کردند چون برخی بازجوییها توسط بچههای مجاهدین انقلاب انجام میشد. همین اتفاقات و برخی انحرافات دیگر باعث شد که آیتالله راستی کاشانی که نماینده امام در سازمان مجاهدین انقلاب بود به دستور امام سازمان را منحل شده اعلام کند»
سوابق اطلاعاتی و امنیتی اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب (چه رسمی و چه غیررسمی) از محسن آرمین و عربسرخی تا محمد سلامتی و خسرو قنبری تهرانی کاملاً ثبت و ضبط است.
حتی افراد رده دوم جناح چپ این سازمان از قبیل #محسن_سازگارا و محسن مخملباف هم در دهه ۶۰ دارای سوابق اطلاعاتی و امنیتی بودند.
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥3👍1
قسمت سیزدهم / ۳ سال تجربه همکاری مشترک در ساواما و درگیری هایی که گاه حتی خونین هم بوده درس عبرتی می شود تا «وزارت اطلاعات » تاسیس و اما از همان ابتدا تقسیم کار جدی انجام گیرد :
«مقرر شد تا برای اینکه در این وزارت تازه تأسیس همه افکار و آرای معتقد به نظام جمهوری اسلامی وجود داشته باشد نیمی از معاونتهای #وزارت_اطلاعات که جنبه تئوریک و فکری دارد به جناح چپ و نیم دیگر که بیشتر جنبه میدانی و عملیات دارد به جناح راست واگذار شود»
(مصاحبه #سعید_حجاریان با روزنامه فتح آبان ۱۳۷۷)
اینگونه بود که از باجگیرها و چاقوکشهای سابق محلات که با انقلاب کمیتهای شده بودند گرفته تا تحصیلکردههای دانشگاههای امنیتی سوئیس و آمریکا که در رکن دوم ارتش بودند و با انقلاب وفادار به خمینی شده بودند در کنار جوانان مذهبی دانشگاهها که دانشجویان پیرو خط امام بودند و فاتح سفارت آمریکا نام داشتند با باقی مانده های #ساواک همه باهم زیر عنوان وزارت اطلاعات از مهر سال ۱۳۶۳ کار خود را در وزارتی دو شقه آغاز کنند.
طیف چپ امور گزینشی و تئوریک و آموزشی و حفاظتی را بر عهده گرفت و طیف راست امور اطلاعاتی و عملیاتی و امنیت را، گرچه در عرصه سیاست چپ و راست در مجلس و دولت و … بسیاری باهم اختلاف داشتند اما این اختلافات هیچوقت مانع از آن نشد که در وزارت اطلاعات هم این دو جناح هم باهم به مخالفت بپردازند چراکه سیستم بهنوعی تنظیمشده بود که هر دو لازم و ملزوم همدیگر بودند و بهراستی اعتقاد داشتند: «حفظ نظام از اوجب واجبات است»
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«مقرر شد تا برای اینکه در این وزارت تازه تأسیس همه افکار و آرای معتقد به نظام جمهوری اسلامی وجود داشته باشد نیمی از معاونتهای #وزارت_اطلاعات که جنبه تئوریک و فکری دارد به جناح چپ و نیم دیگر که بیشتر جنبه میدانی و عملیات دارد به جناح راست واگذار شود»
(مصاحبه #سعید_حجاریان با روزنامه فتح آبان ۱۳۷۷)
اینگونه بود که از باجگیرها و چاقوکشهای سابق محلات که با انقلاب کمیتهای شده بودند گرفته تا تحصیلکردههای دانشگاههای امنیتی سوئیس و آمریکا که در رکن دوم ارتش بودند و با انقلاب وفادار به خمینی شده بودند در کنار جوانان مذهبی دانشگاهها که دانشجویان پیرو خط امام بودند و فاتح سفارت آمریکا نام داشتند با باقی مانده های #ساواک همه باهم زیر عنوان وزارت اطلاعات از مهر سال ۱۳۶۳ کار خود را در وزارتی دو شقه آغاز کنند.
طیف چپ امور گزینشی و تئوریک و آموزشی و حفاظتی را بر عهده گرفت و طیف راست امور اطلاعاتی و عملیاتی و امنیت را، گرچه در عرصه سیاست چپ و راست در مجلس و دولت و … بسیاری باهم اختلاف داشتند اما این اختلافات هیچوقت مانع از آن نشد که در وزارت اطلاعات هم این دو جناح هم باهم به مخالفت بپردازند چراکه سیستم بهنوعی تنظیمشده بود که هر دو لازم و ملزوم همدیگر بودند و بهراستی اعتقاد داشتند: «حفظ نظام از اوجب واجبات است»
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥3❤1
قسمت پانزدهم/ جزئیات متن قانون تأسیس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران موارد جنجالیای داشت:
ماده ۱- به منظور کسب و پرورش اطلاعات امنیتی و اطلاعات خارجی و حفاظت اطلاعات و ضدجاسوسی و به دست آوردن آگاهیهای لازم از وضعیت دشمنان داخلی و خارجی جهت پیشگیری و مقابله با توطئههای آنان علیه انقلاب اسلامی کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران تشکیل میگردد.
تبصره ۱- اطلاعات نظامی با حفظ هماهنگی با وزارت اطلاعات بر عهده ارگانهای نظامی خواهد بود.
تبصره ۲- اطلاعات تخصصی آشکار در هر زمینه به عهده ارگان تخصصی مربوط میباشد.
تبصره ۳- هر یک از وزارتخانهها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و نهادها و نیروهای نظامی و انتظامی که در کسب اطلاعات تخصصی خود به مسائل امنیتی برخورد نمایند، همچنین هر گونه اطلاعاتی که مورد تقاضای وزارت اطلاعات باشد، موظفند آن اطلاعات را در اختیار وزارت اطلاعات قرار دهند.
ماده ۲- به منظور انجام مشورتهای لازم جهت هماهنگی امور اجرایی اطلاعات، در حدود قانونی هر ارگان، شورایی مرکب از اعضاء زیر تشکیل میگردد: ۱- وزیر اطلاعات ۲- دادستان کل کشور ۳- وزیر کشور یا نماینده تامالاختیار او ۴- مسئول حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران ۵- مسئول واحد اطلاعات سپاه پاسداران ۶- مسئول حفاظت اطلاعات ارتش ۷- مسئول واحد اطلاعات ارتش ۸- وزیر امور خارجه یا نماینده تامالاختیار او ۹- مسئول حفاظت اطلاعات نیروهای انتظامی
#وزارت_اطلاعات #چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ماده ۱- به منظور کسب و پرورش اطلاعات امنیتی و اطلاعات خارجی و حفاظت اطلاعات و ضدجاسوسی و به دست آوردن آگاهیهای لازم از وضعیت دشمنان داخلی و خارجی جهت پیشگیری و مقابله با توطئههای آنان علیه انقلاب اسلامی کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران تشکیل میگردد.
تبصره ۱- اطلاعات نظامی با حفظ هماهنگی با وزارت اطلاعات بر عهده ارگانهای نظامی خواهد بود.
تبصره ۲- اطلاعات تخصصی آشکار در هر زمینه به عهده ارگان تخصصی مربوط میباشد.
تبصره ۳- هر یک از وزارتخانهها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و نهادها و نیروهای نظامی و انتظامی که در کسب اطلاعات تخصصی خود به مسائل امنیتی برخورد نمایند، همچنین هر گونه اطلاعاتی که مورد تقاضای وزارت اطلاعات باشد، موظفند آن اطلاعات را در اختیار وزارت اطلاعات قرار دهند.
ماده ۲- به منظور انجام مشورتهای لازم جهت هماهنگی امور اجرایی اطلاعات، در حدود قانونی هر ارگان، شورایی مرکب از اعضاء زیر تشکیل میگردد: ۱- وزیر اطلاعات ۲- دادستان کل کشور ۳- وزیر کشور یا نماینده تامالاختیار او ۴- مسئول حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران ۵- مسئول واحد اطلاعات سپاه پاسداران ۶- مسئول حفاظت اطلاعات ارتش ۷- مسئول واحد اطلاعات ارتش ۸- وزیر امور خارجه یا نماینده تامالاختیار او ۹- مسئول حفاظت اطلاعات نیروهای انتظامی
#وزارت_اطلاعات #چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥3
قسمت نوزدهم / سعید حجاریان ازجمله اصلیترین مهرههایی بود که از وزارت اطلاعات به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری رفته بود، وی خود بدون هیچ پردهپوشیای این امر را یک مأموریت و تصمیم خاص میداند و میگوید:
«من از سال ۱۳۶۸ که این مرکز به راه افتاده بود در آنجا هم فعالیت داشتم ، اما از سال ۱۳۷۲ (دولت دوم هاشمی) من و دیگر دوستان سعی کردیم تماموقت دیگر در مرکز باشیم ، رفتیم تا به فکر دولت بعدی باشیم من در معاونت سیاسی این مرکز همین پروژهٔ کاری را دنبال میکردم معاونت سیاسی #مرکز_تحقیقات_استراتژیک یک پروژه بیشتر نداشت و آنهم پروژهٔ توسعه سیاسی بود. البته این پروژه چندین زیر پروژه داشت، نظیر فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی اقشار مختلف ایران، پروژه تحلیل چرایی انقلاب اسلامی باهدف تئوریزه کردن انقلاب، پروژه ماهیت دولت در ایران پروژهٔ نوسازی ایران… ما رفته بودیم آنجا تا ببینیم بعد از آقای هاشمی چه باید بکنیم»!
(توسعه سیاسی حرف اصل نظام است مصاحبه حجاریان با روزنامه خرداد ۶ اردیبهشت ۱۳۷۸)
#سعید_حجاریان و دیگر چپهای اطلاعاتی به مرکز تحقیقات رفته بودند تا دولت بعدی را بیافرینند.
حجاریان در همان مصاحبه ادامه میدهد که: «ما بخش سیاسیاش را کاملاً انجام داده بودیم. پروژهٔ توسعه سیاسی ما حداقل اتودش کاملاً مشخص بود که چه میخواهیم پروژهٔ ما در ۴ سال اول ریاست جمهوری آقای هاشمی در مرکز تحقیقات استراتژیک روی مسائل اقتصادی و سازندگی بسیار کارکردیم و موفق هم شدیم و در دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی هم به روی توسعه سیاسی تمرکز کرده بودیم که میشود گفت ثمرهاش را در دوم خرداد دیدیم در همان سالها بود که ما مشخص کردیم درراه نو سازی بومی چه میخواهیم. همهچیز تعریفشده بود؛ فساد اداری یعنی چه؟ مشارکت یعنی چه؟ رقابت یعنی چه؟ جامعه مدنی یعنی چه؟ چرا ضعیف است و … حتی برای مسائل و اختلافات احتمالی هم راهحل داشتیم»
#چپهای_امنیتی #چپهای_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«من از سال ۱۳۶۸ که این مرکز به راه افتاده بود در آنجا هم فعالیت داشتم ، اما از سال ۱۳۷۲ (دولت دوم هاشمی) من و دیگر دوستان سعی کردیم تماموقت دیگر در مرکز باشیم ، رفتیم تا به فکر دولت بعدی باشیم من در معاونت سیاسی این مرکز همین پروژهٔ کاری را دنبال میکردم معاونت سیاسی #مرکز_تحقیقات_استراتژیک یک پروژه بیشتر نداشت و آنهم پروژهٔ توسعه سیاسی بود. البته این پروژه چندین زیر پروژه داشت، نظیر فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی اقشار مختلف ایران، پروژه تحلیل چرایی انقلاب اسلامی باهدف تئوریزه کردن انقلاب، پروژه ماهیت دولت در ایران پروژهٔ نوسازی ایران… ما رفته بودیم آنجا تا ببینیم بعد از آقای هاشمی چه باید بکنیم»!
(توسعه سیاسی حرف اصل نظام است مصاحبه حجاریان با روزنامه خرداد ۶ اردیبهشت ۱۳۷۸)
#سعید_حجاریان و دیگر چپهای اطلاعاتی به مرکز تحقیقات رفته بودند تا دولت بعدی را بیافرینند.
حجاریان در همان مصاحبه ادامه میدهد که: «ما بخش سیاسیاش را کاملاً انجام داده بودیم. پروژهٔ توسعه سیاسی ما حداقل اتودش کاملاً مشخص بود که چه میخواهیم پروژهٔ ما در ۴ سال اول ریاست جمهوری آقای هاشمی در مرکز تحقیقات استراتژیک روی مسائل اقتصادی و سازندگی بسیار کارکردیم و موفق هم شدیم و در دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی هم به روی توسعه سیاسی تمرکز کرده بودیم که میشود گفت ثمرهاش را در دوم خرداد دیدیم در همان سالها بود که ما مشخص کردیم درراه نو سازی بومی چه میخواهیم. همهچیز تعریفشده بود؛ فساد اداری یعنی چه؟ مشارکت یعنی چه؟ رقابت یعنی چه؟ جامعه مدنی یعنی چه؟ چرا ضعیف است و … حتی برای مسائل و اختلافات احتمالی هم راهحل داشتیم»
#چپهای_امنیتی #چپهای_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥3
قسمت بیست ودوم / همان طور که دانستیم ، تا پیش از تشکیل وزارت اطلاعات چند نهاد موازی فعالیتهای اطلاعاتی را پیش میبردند از جمله دفتر #اطلاعات_نخست_وزیری ، واحد اطلاعات سپاه، تشکیلات کمیتهها، تشکیلات دادستانی و اطلاعات ارتش.
حضور پراکنده واحدهای اطلاعاتی، آن هم بدون فرماندهی واحد، “مایه موازیکاری” و “نفوذ” و “رخنه امنیتی” بشمار آمد و در نتیجه آن نه تنها #انفجار_نخست_وزیری و بروز کشمیریها و کلاهیها شد بلکه دهها ترور و بمبگذاری حاصلش بود که هنوز بسیاری از آنها به واقع مشخص نیست به راستی کار #سازمان_مجاهدین_خلق بود یا محصول اتاق فکرهای #چپهای_امنیتی خودی.
«رخنه امنیتی» که حتی این روزها نیز کلید واژهای است که بارها پس از خرابکاری در #سایت_هسته_ای_نطنز و یا #ترور_محسن_فخری_زاده از سوی برخی مقامهای عالی امنیتی و نظامی ایران تکرار میشود، قدمتی به درازای حیات جمهوری اسلامی دارد.
اگر از انفجار نخست وزیری که بهر حال اتمام حجت بود که بگذریم اما انفجار نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان توپخانه را نقطه عطف تاسیس وزارت اطلاعات و برداشتن گامی جدی برای حذف #موازی_کاری اطلاعاتی باید دانست.
#جواد_منصوری، از فرمندهان اولیه در سپاه، میگوید:«یکی از مسائلی که در سال۱۳۶۰ خودش را نشان داد ناهماهنگی و تعارض دستگاههای اطلاعاتی بود. گاهی اطلاعات گم میشد، گاهی منحرف میشد. بعضا سوءاستفادههایی هم رخ میداد. افرادی را که از یک واحد اطلاعاتی بیرون میکردند به واحدی دیگر میرفتند»
#محمد_محمدی_ری_شهری وزیر موسس وزارت اطلاعات، نیز تاکید میکند که :«در سالهای نخست “به خاطر موازیکاری، اقدامات نتیجه نداشت و مشکلات امنیتی زیادتر میشد»
مهر تاسیس نهاد یکپارچه اطلاعات اگر چه با انفجار بزرگ و خونین نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان توپخانه تهران آغاز شد، اما پایان راه نبود.
واقعه نهم مهر، نقطه عطفی بود که ایده تاسیس وزارت اطلاعات را کلید زد تا “سازمانی قانونی” و “متمرکز” فعالیتهای اطلاعاتی را دست بگیرد؛ انفجار بمب ۱۵۰ کیلویی در میدان توپخانه، این پرسش را پیش کشید که چطور انفجاری در این ابعاد رخ داد و هیچ نهادی هم به آن پی نبرد؟
با نگاهی به تمامی ترورها و انفجارهای دهه شصت میتوانیم ضعف ناشی از موازی کاری امنیتی را عامل آن بدانیم، اما چه کسی عامل استمرار این موازی کاریها بودند؟
جواب کوتاه و آشناست : #چپهای_اسلامی همانهایی که مدتهاست حالا #چپهای_امنیتی وزارت اطلاعات شده بودند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حضور پراکنده واحدهای اطلاعاتی، آن هم بدون فرماندهی واحد، “مایه موازیکاری” و “نفوذ” و “رخنه امنیتی” بشمار آمد و در نتیجه آن نه تنها #انفجار_نخست_وزیری و بروز کشمیریها و کلاهیها شد بلکه دهها ترور و بمبگذاری حاصلش بود که هنوز بسیاری از آنها به واقع مشخص نیست به راستی کار #سازمان_مجاهدین_خلق بود یا محصول اتاق فکرهای #چپهای_امنیتی خودی.
«رخنه امنیتی» که حتی این روزها نیز کلید واژهای است که بارها پس از خرابکاری در #سایت_هسته_ای_نطنز و یا #ترور_محسن_فخری_زاده از سوی برخی مقامهای عالی امنیتی و نظامی ایران تکرار میشود، قدمتی به درازای حیات جمهوری اسلامی دارد.
اگر از انفجار نخست وزیری که بهر حال اتمام حجت بود که بگذریم اما انفجار نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان توپخانه را نقطه عطف تاسیس وزارت اطلاعات و برداشتن گامی جدی برای حذف #موازی_کاری اطلاعاتی باید دانست.
#جواد_منصوری، از فرمندهان اولیه در سپاه، میگوید:«یکی از مسائلی که در سال۱۳۶۰ خودش را نشان داد ناهماهنگی و تعارض دستگاههای اطلاعاتی بود. گاهی اطلاعات گم میشد، گاهی منحرف میشد. بعضا سوءاستفادههایی هم رخ میداد. افرادی را که از یک واحد اطلاعاتی بیرون میکردند به واحدی دیگر میرفتند»
#محمد_محمدی_ری_شهری وزیر موسس وزارت اطلاعات، نیز تاکید میکند که :«در سالهای نخست “به خاطر موازیکاری، اقدامات نتیجه نداشت و مشکلات امنیتی زیادتر میشد»
مهر تاسیس نهاد یکپارچه اطلاعات اگر چه با انفجار بزرگ و خونین نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان توپخانه تهران آغاز شد، اما پایان راه نبود.
واقعه نهم مهر، نقطه عطفی بود که ایده تاسیس وزارت اطلاعات را کلید زد تا “سازمانی قانونی” و “متمرکز” فعالیتهای اطلاعاتی را دست بگیرد؛ انفجار بمب ۱۵۰ کیلویی در میدان توپخانه، این پرسش را پیش کشید که چطور انفجاری در این ابعاد رخ داد و هیچ نهادی هم به آن پی نبرد؟
با نگاهی به تمامی ترورها و انفجارهای دهه شصت میتوانیم ضعف ناشی از موازی کاری امنیتی را عامل آن بدانیم، اما چه کسی عامل استمرار این موازی کاریها بودند؟
جواب کوتاه و آشناست : #چپهای_اسلامی همانهایی که مدتهاست حالا #چپهای_امنیتی وزارت اطلاعات شده بودند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥3👏1
قسمت بیست و شش / ۱۵ دیماه ۱۳۷۷، در اتفاقی بیسابقه،صدا و سیما،ساعت ۲ بعد از ظهر، بیانیهای از وزارت اطلاعات درباره تحولات این نهاد قرائت کرد.
در این بیانیه تاریخی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیتناشناس، کجاندیش و خودسر” وزارت اطلاعات نسبت داده شده بود.
انتشار این اطلاعیه، همچون جرقهای، آتش اختلافات جناحی و درون تشکیلاتی وزرات اطلاعات را شعله ور ساخت. این اختلافات که دستکم از زمان تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از افکار عمومی پنهان مانده بود، حالا به رسانهها و حتی تلویزیون درز پیدا میکرد.
یکسوی این درگیری، محافظه کارانی بودند که آن روزها #روح_الله_حسینیان به نحوی سخنگویشان به شمار میآمد.
آنها کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت را تحت نفوذ “جناح چپ” یا همان #چپهای_اسلامی وزارت میدانستند که قصد داشتند #وزارت_اطلاعات را در دست بگیرند.
افشاگریها تا آنجا ادامه یافت که فیلمهایی به شدت محرمانه از شکنجه شماری از اعضای وزارت اطلاعات به دست دیگر اعضای این وزارتخانه به دست مخالفان حکومت بیفتد.
حسینیان میگوید جناح منتسب به #سعید_حجاریان و #علی_ربیعی، مشاور وقت محمد خاتمی “نیروهای مذهبی و مخلص وزارت اطلاعات قلع و قمع کردند” و تا جایی پیش رفتند که “بهترین افراد این وزارتخانه دستگیر شوند”.
بعدها #محمد_نیازی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح که مسئول رسیدگی به پرونده قتلهای زنجیرهای سیاسی شد، گفت در این پرونده دستکم ۲۳ نفر تحت تعقیب قرار گرفتهاند و ۳۳۰ نفر نیز به عنوان مطلع و گواه احضار شدهاند.
در آن سالها، تصفیه و بازداشت اعضای این سازمان به حدی رسیده بود که حسینیان در مصاحبهای گفت “هر وزارتخانه دیگری بود، به کلی متلاشی شده بود”.
از آن تاریخ به بعد، وزارت، دیگر تنها صحنهگردان مسائل امنیتی در ایران به شمار نمیآید؛هرچه از وزن وزارت کاسته میشد، معاونت اطلاعات سپاه، از جایگاه ویژهای برخوردار میشود.
اکنون که غبار تصفیه #قتلهای_زنجیره_ای فرو نشسته است میشود تا حدی به اصالت گفتههای حسینیان ایمان آورد ؛ اگر چه کسی منکر دست داشتن #سعید_امامی و جناح راست نیز در قتلها نیست اما وقوع این فتلها فرصتی طلایی را برای #چپهای_امنیتی پدید آورد تا بیش از دو هزار نفر از پرسنل غیر همسویشان در وزارت اطلاعات را حذف و تصفیه کردند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در این بیانیه تاریخی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی در آذرماه ۱۳۷۷، به شماری از نیروهای “مسئولیتناشناس، کجاندیش و خودسر” وزارت اطلاعات نسبت داده شده بود.
انتشار این اطلاعیه، همچون جرقهای، آتش اختلافات جناحی و درون تشکیلاتی وزرات اطلاعات را شعله ور ساخت. این اختلافات که دستکم از زمان تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از افکار عمومی پنهان مانده بود، حالا به رسانهها و حتی تلویزیون درز پیدا میکرد.
یکسوی این درگیری، محافظه کارانی بودند که آن روزها #روح_الله_حسینیان به نحوی سخنگویشان به شمار میآمد.
آنها کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت را تحت نفوذ “جناح چپ” یا همان #چپهای_اسلامی وزارت میدانستند که قصد داشتند #وزارت_اطلاعات را در دست بگیرند.
افشاگریها تا آنجا ادامه یافت که فیلمهایی به شدت محرمانه از شکنجه شماری از اعضای وزارت اطلاعات به دست دیگر اعضای این وزارتخانه به دست مخالفان حکومت بیفتد.
حسینیان میگوید جناح منتسب به #سعید_حجاریان و #علی_ربیعی، مشاور وقت محمد خاتمی “نیروهای مذهبی و مخلص وزارت اطلاعات قلع و قمع کردند” و تا جایی پیش رفتند که “بهترین افراد این وزارتخانه دستگیر شوند”.
بعدها #محمد_نیازی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح که مسئول رسیدگی به پرونده قتلهای زنجیرهای سیاسی شد، گفت در این پرونده دستکم ۲۳ نفر تحت تعقیب قرار گرفتهاند و ۳۳۰ نفر نیز به عنوان مطلع و گواه احضار شدهاند.
در آن سالها، تصفیه و بازداشت اعضای این سازمان به حدی رسیده بود که حسینیان در مصاحبهای گفت “هر وزارتخانه دیگری بود، به کلی متلاشی شده بود”.
از آن تاریخ به بعد، وزارت، دیگر تنها صحنهگردان مسائل امنیتی در ایران به شمار نمیآید؛هرچه از وزن وزارت کاسته میشد، معاونت اطلاعات سپاه، از جایگاه ویژهای برخوردار میشود.
اکنون که غبار تصفیه #قتلهای_زنجیره_ای فرو نشسته است میشود تا حدی به اصالت گفتههای حسینیان ایمان آورد ؛ اگر چه کسی منکر دست داشتن #سعید_امامی و جناح راست نیز در قتلها نیست اما وقوع این فتلها فرصتی طلایی را برای #چپهای_امنیتی پدید آورد تا بیش از دو هزار نفر از پرسنل غیر همسویشان در وزارت اطلاعات را حذف و تصفیه کردند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥3
پرونده قتلهای زنجیرهای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود.
پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمتهایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت میکردند.
در واقع سالهای ۶۸ تا ۷۲ تنها سالهای قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعهای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سالها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را میگیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه میرسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست میگیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیههای ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر میگشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنهای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سالهایی که جمهوری اسلامی با رسوایی مداخله نهادهای امنیتی در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتلهای زنجیرهای روشنفکران دست و پنجه نرم میکرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گردابها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقهای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گستردهای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه آنکه در دوران احمدینژاد کشمکشها و تصفیههای درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.
با وقوع #قتلهای_زنجیره_ای اطلاعاتیهای چپ دوگانه سوز در حالی که خود در وزارت اطلاعات در مظان اتهام بودند با روی دیگر و پوشش عیان خود در #روزنامه_های_زنجیره_ای در مقام مدعی برآمدند!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پیشتر دانستیم که در سالهای آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند، نیروهایی که برخی از آنها،سمتهایی چون مدیرکلی و معاونت وزارت فعالیت میکردند.
در واقع سالهای ۶۸ تا ۷۲ تنها سالهای قدرت گیری جناح راست در وزارت اطلاعات است،!
واقعهای که هرگز حتی اکنون نیز که تمام صدر تا ذیل حکومت در اختیار یک جناح است دیگر اتفاق نیفتاد!
در این سالها، #علی_فلاحیان ریاست وزارت اطلاعات را میگیرد، محمد یزدی به ریاست #قوه_قضائیه میرسد و در مجلس نیز از سال ۱۳۷۱ #علی_اکبر_ناطق_نوری و جناح موسوم به راست قدرت را به دست میگیرند.
فلاحیان اما اولین انتخاب #علی_اکبر_هاشمی_رفسنجانی نبود #حسن_روحانی، نخستین کسی بود که هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به او پیشنهاد داد وزیر اطلاعات شود.
علت این پیشنهاد، شاید بیشتر از سوابق امنیتی در تصفیههای ارتش و مذاکرات #مک_فارلین ، به این بر میگشت که روحانی در سال ۱۳۶۲، در سمت نماینده مجلس، مسئول کمیسیون تدوین قانون تأسیس وزارت اطلاعات بود.
روحانی اما پیشنهاد وزارت اطلاعات را نپذیرفت و به جای آن به عنوان نماینده خامنهای برای تأسیس نهاد امنیتی دیگری قدم پیش گذاشت: #شورای_عالی_امنیت_ملی .
در تمام آن سالهایی که جمهوری اسلامی با رسوایی مداخله نهادهای امنیتی در ترور فعالان سیاسی خارج کشور همچون میکونوس و قتلهای زنجیرهای روشنفکران دست و پنجه نرم میکرد، روحانی برای ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی ماند و هر بار هم توانست به هوشمندی جمهوری اسلامی را از گردابها در اروپا نجات دهد.
با توجه به چنین سابقهای بود که وقتی روحانی در سال ۱۳۹۲ به ریاست جمهوری رسید، انتظارات گستردهای برای سازماندهی دوباره وزارت اطلاعاتی مطرح شد به ویژه آنکه در دوران احمدینژاد کشمکشها و تصفیههای درون وزارت و شایعات بیرون کشیدن اطلاعات محرمانه سران نظام، این وزارتخانه را با بحران مواجه کرد،روحانی #چپهای_امنیتی را بازگرداند و بار دیگر وزارت اطلاعات حیات خلوت چپها شد آنسان که نه #سعید_حجاریان بازگشت حتی #مصطفی_کاظمی نیز به این وزارتخانه بازگشت، دهه سوم نیز باز دهه جولان چپها در نظام امنیتی جمهوری اسلامی شد.
با وقوع #قتلهای_زنجیره_ای اطلاعاتیهای چپ دوگانه سوز در حالی که خود در وزارت اطلاعات در مظان اتهام بودند با روی دیگر و پوشش عیان خود در #روزنامه_های_زنجیره_ای در مقام مدعی برآمدند!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥3❤1
قسمت بیست و نهم / سال ۱۳۷۶، وقتی #سید_محمد_خاتمی، به #دری_نجف_آبادی پیشنهاد کرد وزیر اطلاعات دولت اصلاحات شود، او برای مشورت سراغ #علی_اکبر_ولایتی رفت، ولایتی نیز در جواب به دری نجف آبادی هشدار داده بود که این وزارتخانه مانند شهر هزار دروازهای است که با گرایشها و رویکردهای مختلف اداره میشود.
نشانههایی هست که اختلاف این جناحها تا امروز ادامه پیدا کرده، تا جایی که فروردین ماه امسال، زمانی که علی خامنهای، در دیدار با جمعی از کارکنان وزارت اطلاعات گفت:«جناح بازی در وزارت اطلاعات گناه است»
#علی_فلاحیان، از بنیانگذاران و وزیر پیشین اطلاعات نیز معتقد است پراکندگی درون وزارت اطلاعات پیش از هر چیز به خاستگاه نیروهای تشکیل دهنده آن باز میگردد.
میدانیم که وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از تجمیع نیروهای چند واحد اطلاعاتی تشکیل شده بود: دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری، واحد اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی، واحد اطلاعات سپاه پاسداران و تشکیلات اطلاعاتی دادستانی.
این تعدد نهادهای امنیتی در شش سال نخست انقلاب در حالی پیش آمده بود که در ابتدا شورای انقلاب تصویب کرده بود که برای مسائل امنیتی داخلی یک سازمان در وزارت کشور و برای مسائل خارجی یک سازمان در وزارت خارجه تشکیل شود.
اما با درگیریها و سرکوب سیاسی پس از انقلاب، به ویژه پس از کودتای نوژه، نه تنها این طرح مسکوت ماند بلکه در جمهوری اسلامی تراکم نهادهای امنیتی به وجود آمد.
دوران وزارت علی فلاحیان آرامترین مقطع وزارت است، چرا که فلاحیان شاید تنها کسی باشد که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را فهمیده ومیشناسد، او اگر جه در #اطلاعات_نخست_وزیری نبود وکار اطلاعاتی را از کمیته آغاز کرد اما از اولین روز تاسیس وزارت اطلاعات در کنار چپها که شاکله و اصلیترین عناصر وزارت بودند همزیستی مسالمت آمیز را آموخته بودند، اصل تساوی جناح در دوران وزارت فلاحیان رعایت شد، او اگر چه از تندترین افراد #راستهای_امنیتی است اما هیچگاه مخالف #چپهای_امنیتی نبود، شاید بالاترین آمار قتل و ترورهای امنیتی، عملیات موفق برون مرزی و کنترل و #سرکوب_فراگیر در این دوره از همین رو باشد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نشانههایی هست که اختلاف این جناحها تا امروز ادامه پیدا کرده، تا جایی که فروردین ماه امسال، زمانی که علی خامنهای، در دیدار با جمعی از کارکنان وزارت اطلاعات گفت:«جناح بازی در وزارت اطلاعات گناه است»
#علی_فلاحیان، از بنیانگذاران و وزیر پیشین اطلاعات نیز معتقد است پراکندگی درون وزارت اطلاعات پیش از هر چیز به خاستگاه نیروهای تشکیل دهنده آن باز میگردد.
میدانیم که وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از تجمیع نیروهای چند واحد اطلاعاتی تشکیل شده بود: دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری، واحد اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی، واحد اطلاعات سپاه پاسداران و تشکیلات اطلاعاتی دادستانی.
این تعدد نهادهای امنیتی در شش سال نخست انقلاب در حالی پیش آمده بود که در ابتدا شورای انقلاب تصویب کرده بود که برای مسائل امنیتی داخلی یک سازمان در وزارت کشور و برای مسائل خارجی یک سازمان در وزارت خارجه تشکیل شود.
اما با درگیریها و سرکوب سیاسی پس از انقلاب، به ویژه پس از کودتای نوژه، نه تنها این طرح مسکوت ماند بلکه در جمهوری اسلامی تراکم نهادهای امنیتی به وجود آمد.
دوران وزارت علی فلاحیان آرامترین مقطع وزارت است، چرا که فلاحیان شاید تنها کسی باشد که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را فهمیده ومیشناسد، او اگر جه در #اطلاعات_نخست_وزیری نبود وکار اطلاعاتی را از کمیته آغاز کرد اما از اولین روز تاسیس وزارت اطلاعات در کنار چپها که شاکله و اصلیترین عناصر وزارت بودند همزیستی مسالمت آمیز را آموخته بودند، اصل تساوی جناح در دوران وزارت فلاحیان رعایت شد، او اگر چه از تندترین افراد #راستهای_امنیتی است اما هیچگاه مخالف #چپهای_امنیتی نبود، شاید بالاترین آمار قتل و ترورهای امنیتی، عملیات موفق برون مرزی و کنترل و #سرکوب_فراگیر در این دوره از همین رو باشد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت سی و یکم / محمود علوی میگفت وقتی پیشنهاد وزارت اطلاعات را از حسن روحانی گرفت در نقاشی و بازیگریِ تئاترهای کمدی بیشتر تجربه داشت تا کارهای امنیتی!
در همان سال نخست انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور، #سعید_حجاریان از بنیانگذاران وزارت اطلاعات، از روحانی خواست در این وزارتخانه «اصلاحاتی اساسی» انجام دهد.
حجاریان در آن سال گفته بود «روحانی خودش وزیر را انتخاب کرده و دیگر نمیتوان گفت که نگذاشتند»
اشاره حجاریان به انتخاب #محمود_علوی ، در سمت وزیر اطلاعات بود؛ وزیری که قرار بود بار سنگین این مأموریت را بر دوش بکشد اما به قول خودش هیچ «سابقه و آوردهای» در امور امنیتی نداشت.
انتخاب محمود علوی کمتجربهدر حالی صورت میگرفت که در گمانهزنیهای اولیه، چهرههایی با سابقه امنیتی مطرح بودند: احمد شفیعی، معاون پیشین وزارت اطلاعات و علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات.
در نهایت، اما روحانی، علوی بی تجربه را برگزید، گزینهای که هم در جناحبندیهای سیاسی حساسیت ایجاد نکند و هم با او هماهنگ باشد.
شاید حسن روحانی امید داشت خلاء کمتجربگی علوی را با کابینهای پر کند که شمار زیادی از اعضایش سابقه امنیتی داشتند.
اما چهار سال پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، علی مطهری، از حامیان دولت و نایب رئیس مجلس به طور علنی اعلام کرد علوی “صلابت و صراحت” لازم را برای دفاع از اختیارات وزارت اطلاعات ندارد؛ در آن زمان، مطهری به طوری علنی نگرانیاش را از گسترش فعالیتهای سازمان اطلاعات سپاه اعلام کرد.
روحانی با نصب علوی که حتی دوستان و هواداران دولتش هم وی را «بیخاصیت ترین وزیر» خواندند عملا اگر چه حساسیت را از روی وزارت اطلاعات برداشت و خیال جریان رقیب یا همان #اطلاعات_موازی را راحت کرد اما در عمل با بازگرداندن #چپهای_امنیتی به وزارت اطلاعات زیر ساختی را بنیان نهاد که حتی خطیب در دولت ابراهیم رئیسی هم نتوانست دسترسی آنها را قطع کند.
روحانی در حالی به سپاه میتاخت که «هم اسلحه دارید هم رسانه هم پول هم قدرت» اما راه را برای بازگرداندن حزب فولکسی به سلطه امنیتی کشور باز کرد، حالا #چپهای_اسلامی هم رسانه داخلی دارند ، هم رسانه خارجی،هم اسلحه دارند و هم قدرت و هم اینکه بازی را در عرصههایسیاسی در اپوزیسیون هم برای دیگران سخت تر کردهاند!
سه سال ماه عسل امنیتیها در دولت رئیسی پایان یافت ، حالا گزینه پزشکیان برای اطلاعات حدسش چندان سخت نبود ؛ خطیب پزشکیان قرار نیست ساختاری را عوض کند او فقط مجری اوامر است!
پایان
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در همان سال نخست انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور، #سعید_حجاریان از بنیانگذاران وزارت اطلاعات، از روحانی خواست در این وزارتخانه «اصلاحاتی اساسی» انجام دهد.
حجاریان در آن سال گفته بود «روحانی خودش وزیر را انتخاب کرده و دیگر نمیتوان گفت که نگذاشتند»
اشاره حجاریان به انتخاب #محمود_علوی ، در سمت وزیر اطلاعات بود؛ وزیری که قرار بود بار سنگین این مأموریت را بر دوش بکشد اما به قول خودش هیچ «سابقه و آوردهای» در امور امنیتی نداشت.
انتخاب محمود علوی کمتجربهدر حالی صورت میگرفت که در گمانهزنیهای اولیه، چهرههایی با سابقه امنیتی مطرح بودند: احمد شفیعی، معاون پیشین وزارت اطلاعات و علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات.
در نهایت، اما روحانی، علوی بی تجربه را برگزید، گزینهای که هم در جناحبندیهای سیاسی حساسیت ایجاد نکند و هم با او هماهنگ باشد.
شاید حسن روحانی امید داشت خلاء کمتجربگی علوی را با کابینهای پر کند که شمار زیادی از اعضایش سابقه امنیتی داشتند.
اما چهار سال پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، علی مطهری، از حامیان دولت و نایب رئیس مجلس به طور علنی اعلام کرد علوی “صلابت و صراحت” لازم را برای دفاع از اختیارات وزارت اطلاعات ندارد؛ در آن زمان، مطهری به طوری علنی نگرانیاش را از گسترش فعالیتهای سازمان اطلاعات سپاه اعلام کرد.
روحانی با نصب علوی که حتی دوستان و هواداران دولتش هم وی را «بیخاصیت ترین وزیر» خواندند عملا اگر چه حساسیت را از روی وزارت اطلاعات برداشت و خیال جریان رقیب یا همان #اطلاعات_موازی را راحت کرد اما در عمل با بازگرداندن #چپهای_امنیتی به وزارت اطلاعات زیر ساختی را بنیان نهاد که حتی خطیب در دولت ابراهیم رئیسی هم نتوانست دسترسی آنها را قطع کند.
روحانی در حالی به سپاه میتاخت که «هم اسلحه دارید هم رسانه هم پول هم قدرت» اما راه را برای بازگرداندن حزب فولکسی به سلطه امنیتی کشور باز کرد، حالا #چپهای_اسلامی هم رسانه داخلی دارند ، هم رسانه خارجی،هم اسلحه دارند و هم قدرت و هم اینکه بازی را در عرصههایسیاسی در اپوزیسیون هم برای دیگران سخت تر کردهاند!
سه سال ماه عسل امنیتیها در دولت رئیسی پایان یافت ، حالا گزینه پزشکیان برای اطلاعات حدسش چندان سخت نبود ؛ خطیب پزشکیان قرار نیست ساختاری را عوض کند او فقط مجری اوامر است!
پایان
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤6👍2🔥1
#تصویرروز / احمد توکلی بالاخره مرد!
عاقبت احمد توکلی عاقبت تمامی #چپهای_امنیتی است، در نوجوانی و جوانی جنایت، در میانسالی لجاجت و در کهنسالی سکوت و ندامت !
#احمد_توکلی از چپهای مسلح اسلامی در سالهای پیش از انقلاب۵۷ بود، در کارنامه او دو ترور (یک افسر شهربانی و یک سروان آمریکایی که زنده ماند البته) و یک حمله مسلحانه به بانک ملی شعبه رامسر وجود دارد، پس از پیروزی #فتنه۵۷ نیز در دادستان جنایتکار بهشهر و مشهور به قصاب بهشهر بود!
جنایات او در حدی است که ؛ در بهشهر خانوادهای را نمییابید که حداقل یک عضوش را اعدام نکرده باشد و داغدار جنایات وی نباشد.
توکلی که سالهاست شعار عدالتخواهی و پاک دستی میدهد به فسادهای متعددی مالی نیز آلوده است از جمله مدرک تحصیلی رانتی و جعلی، زمینخواری و…
او همچنین به باجگیری هم عادت داشته، ساختمان چند طبقه مصادره ای بعنوان «دیدهبان شفافیت و عدالت» علم کرده بود و از پروندههای فساد در سایتش به نام «الف» تحت عنوان افشاگری باجگیری میکرد ، همه هم میدانستند، توکلی سخنگوی دولت میرحسین موسوی و یکی از هزار فامیل بود که با لاریجانیها و مطهری، جوادی آملی و بسیاری دیگر نسبت دارد.
توکلی میلیاردها تومان از محل باجگیری از فساد و دلالی کلان درآمد داشت، هزینه اداره، دفاتر استانی موسسه شفافیت با بیش از ۵۰۰ پرسنل از از همین محل رانت و فساد تامین میشد.
شایعهای در کل بهشهر است که همه میدانند :«احمد توکلی در نوجوانی مورد تجاوز قرار گرفته بود و پروندهای هم در شهربانی بهشهر داشت، پیرمرد وکیلی که در میدان تجریش دفتری داشت و با دادستان شدن توکلی از ایران فرار میکند و تا دهه ۷۰ به ایران نیامده بود، او هم اکنون در ایران است»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
عاقبت احمد توکلی عاقبت تمامی #چپهای_امنیتی است، در نوجوانی و جوانی جنایت، در میانسالی لجاجت و در کهنسالی سکوت و ندامت !
#احمد_توکلی از چپهای مسلح اسلامی در سالهای پیش از انقلاب۵۷ بود، در کارنامه او دو ترور (یک افسر شهربانی و یک سروان آمریکایی که زنده ماند البته) و یک حمله مسلحانه به بانک ملی شعبه رامسر وجود دارد، پس از پیروزی #فتنه۵۷ نیز در دادستان جنایتکار بهشهر و مشهور به قصاب بهشهر بود!
جنایات او در حدی است که ؛ در بهشهر خانوادهای را نمییابید که حداقل یک عضوش را اعدام نکرده باشد و داغدار جنایات وی نباشد.
توکلی که سالهاست شعار عدالتخواهی و پاک دستی میدهد به فسادهای متعددی مالی نیز آلوده است از جمله مدرک تحصیلی رانتی و جعلی، زمینخواری و…
او همچنین به باجگیری هم عادت داشته، ساختمان چند طبقه مصادره ای بعنوان «دیدهبان شفافیت و عدالت» علم کرده بود و از پروندههای فساد در سایتش به نام «الف» تحت عنوان افشاگری باجگیری میکرد ، همه هم میدانستند، توکلی سخنگوی دولت میرحسین موسوی و یکی از هزار فامیل بود که با لاریجانیها و مطهری، جوادی آملی و بسیاری دیگر نسبت دارد.
توکلی میلیاردها تومان از محل باجگیری از فساد و دلالی کلان درآمد داشت، هزینه اداره، دفاتر استانی موسسه شفافیت با بیش از ۵۰۰ پرسنل از از همین محل رانت و فساد تامین میشد.
شایعهای در کل بهشهر است که همه میدانند :«احمد توکلی در نوجوانی مورد تجاوز قرار گرفته بود و پروندهای هم در شهربانی بهشهر داشت، پیرمرد وکیلی که در میدان تجریش دفتری داشت و با دادستان شدن توکلی از ایران فرار میکند و تا دهه ۷۰ به ایران نیامده بود، او هم اکنون در ایران است»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍21😁6❤3🔥1🤬1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چگونه آقازادههای امنیتی اقتصاد ایران راتصاحب میکنند؟
حسین شمخانی کیست ؟
چگونه فرزند علی شمخانی به الیگارش پتروشیمی کشور تبدیل شد؟
گزارش ویژه امروز ایران بریفینگ درباره رانتهای نجومی و فسادهای مالی #حسین_شمخانی، فرزند #علی_شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی و نماینده و مشاور خامنه ای
#چپهای_امنیتی #فساد_سیستماتیک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حسین شمخانی کیست ؟
چگونه فرزند علی شمخانی به الیگارش پتروشیمی کشور تبدیل شد؟
گزارش ویژه امروز ایران بریفینگ درباره رانتهای نجومی و فسادهای مالی #حسین_شمخانی، فرزند #علی_شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی و نماینده و مشاور خامنه ای
#چپهای_امنیتی #فساد_سیستماتیک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬26❤1🔥1
عباس امیرانتظام، (متولد ۲۷ مرداد ۱۳۱۱ در تهران – درگذشتهٔ ۲۱ تیر ۱۳۹۷ خورشیدی)، معاون نخستوزیر و سخنگوی اولین دولت پس از انقلاب ۵۷ و از فعالان نهضت مقاومت ملی پیش از انقلاب بود.
خمینی و #چپهای_امنیتی مشهور به خط امامی با فاصلهی کمی پس از انقلاب ،سرکوب، نیروهای لیبرال و ملی_مذهبی را آغاز کردند، هدف آنها یکدست کردن دولت و مجلس بود و مخالف هرگونه نحله فکری وسیاسی دیگر بودند.
در جریان سرکوب لیبرالها که به ویژه پس از اشغال سفارت آمریکا صورت گرفت، عباس امیرانتظام نیز دستگیر شد. وی متهم شد ارتباطاتی با سفارت آمریکا داشته است. این در حالی است که وی به عنوان معاون و سخنگوی دولت رسما دارای روابط دیپلماتیک با سفارتها بود.
او به مدت یک سال و نیم در سلول انفرادی به سر برد و سپس به جرم جاسوسی و توطئه برای انحلال مجلس خبرگان به حبس ابد محکوم شد.
عباس امیر انتظام از تاریخ ۲۸ آذر ماه ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۵ خورشیدی در حبس به سر برد.
وی پس از آزادی از زندان در مصاحبه با روزنامه جامعه که ۷، ۸، و ۹ اردیبهشت ۷۷ منتشر شد دربارهٔ اتهام جاسوسی آمریکا و بازجوییهای توام با شکنجه وخشونتی که #عباس_عبدی از او داشته است افشاگریهای تکان دهندهای کرد و سپس به وضعیت زندانها در دوران #اسدالله_لاجوردی نیز اشاره کرد، وی مجددا بخاطر همین مصاحبه بازداشت و به زندان افتاد و تا سال ۱۳۸۱ که به علت دوسکته مغزی و قلبی نگهداریاش در زندان مشکل بود به مرخصی استعلاجی آمد ، #عباس_امیرانتظام صبح روز ۲۱ تیر ۱۳۹۷ دچار تشنج شده و پیش از رسیدن به بیمارستان بر اثر سکته قلبی درگذشت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
خمینی و #چپهای_امنیتی مشهور به خط امامی با فاصلهی کمی پس از انقلاب ،سرکوب، نیروهای لیبرال و ملی_مذهبی را آغاز کردند، هدف آنها یکدست کردن دولت و مجلس بود و مخالف هرگونه نحله فکری وسیاسی دیگر بودند.
در جریان سرکوب لیبرالها که به ویژه پس از اشغال سفارت آمریکا صورت گرفت، عباس امیرانتظام نیز دستگیر شد. وی متهم شد ارتباطاتی با سفارت آمریکا داشته است. این در حالی است که وی به عنوان معاون و سخنگوی دولت رسما دارای روابط دیپلماتیک با سفارتها بود.
او به مدت یک سال و نیم در سلول انفرادی به سر برد و سپس به جرم جاسوسی و توطئه برای انحلال مجلس خبرگان به حبس ابد محکوم شد.
عباس امیر انتظام از تاریخ ۲۸ آذر ماه ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۵ خورشیدی در حبس به سر برد.
وی پس از آزادی از زندان در مصاحبه با روزنامه جامعه که ۷، ۸، و ۹ اردیبهشت ۷۷ منتشر شد دربارهٔ اتهام جاسوسی آمریکا و بازجوییهای توام با شکنجه وخشونتی که #عباس_عبدی از او داشته است افشاگریهای تکان دهندهای کرد و سپس به وضعیت زندانها در دوران #اسدالله_لاجوردی نیز اشاره کرد، وی مجددا بخاطر همین مصاحبه بازداشت و به زندان افتاد و تا سال ۱۳۸۱ که به علت دوسکته مغزی و قلبی نگهداریاش در زندان مشکل بود به مرخصی استعلاجی آمد ، #عباس_امیرانتظام صبح روز ۲۱ تیر ۱۳۹۷ دچار تشنج شده و پیش از رسیدن به بیمارستان بر اثر سکته قلبی درگذشت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤11😁3🔥1🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمدحسین متقی با اشاره به اینکه بازجویی از عباس امیر انتظام ، سخنگوی دولت مهدی بازرگان ، را برعهده داشته گفته است هیچ مدرکی دال بر اثبات جاسوسی او پیدا نشد٬ اما «جو ضد بازرگان» و « آمریکا ستیزی» اینقدر شدت گرفت که باید کسی قربانی میشد!
#عباس_امیرانتظام آذر ۵۸ بازداشت شد و بر اساس خاطراتش، ۴۵۴ روز را در انفرادی گذراند.
عباس امیر انتظام با اینکه در سال ۷۵ «از زندان اخراج شد» اما پس از آن دو بار دیگر نیز به زندان رفت: در سال ۷۹ مدتی بعد از آنکه در یک مصاحبه اسدالله لاجوردی را « جلاد » خواند، و سال ۸۲ پس از انتشار مقالهای از او که در واکنش به دو لایحه محمد خاتمی نوشت: «اصلاح قانون اساسی مشکلی را حل نمیکند بلکه متمدنانهترین و دموکراتترین راه حل برپائی رفراندومی برای تعیین نوع حکومت ایران زیر نظارت نهادهای بینالمللی است».
او در آخرین روزهای حیاتش در گفتگویی ویدیویی از جنایاتی که #عباس_عبدی ، #بهزاد_نبوی و #محسن_سازگارا در زندان با دو کردند پرده برداشت و اعلامکرد نمیداند آنها را بخشیده یا نه اما فراموش نخواهد کرد…
#جمهوری_اشباح #چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#عباس_امیرانتظام آذر ۵۸ بازداشت شد و بر اساس خاطراتش، ۴۵۴ روز را در انفرادی گذراند.
عباس امیر انتظام با اینکه در سال ۷۵ «از زندان اخراج شد» اما پس از آن دو بار دیگر نیز به زندان رفت: در سال ۷۹ مدتی بعد از آنکه در یک مصاحبه اسدالله لاجوردی را « جلاد » خواند، و سال ۸۲ پس از انتشار مقالهای از او که در واکنش به دو لایحه محمد خاتمی نوشت: «اصلاح قانون اساسی مشکلی را حل نمیکند بلکه متمدنانهترین و دموکراتترین راه حل برپائی رفراندومی برای تعیین نوع حکومت ایران زیر نظارت نهادهای بینالمللی است».
او در آخرین روزهای حیاتش در گفتگویی ویدیویی از جنایاتی که #عباس_عبدی ، #بهزاد_نبوی و #محسن_سازگارا در زندان با دو کردند پرده برداشت و اعلامکرد نمیداند آنها را بخشیده یا نه اما فراموش نخواهد کرد…
#جمهوری_اشباح #چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥7