This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در حوالی تاریخهای در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ تا ۴ خرداد ۱۳۹۷ در جریان گودبرداری محل پیشین آرامگاه، #رضاشاه_کبیر پیکری مومیایی کشف شد.، از آنجا که مومیایی کردن اجساد در ایران رسم نیست و شاید تنها پیکر مومیایی شده در ایران پیکر رضاشاه باشد مضاف بر بررسی نقشهٔ ماهوارهای، اینکه پیکر متعلق به رضاشاه باشد را محتملترین گزینه باید دانست.
موضوع در حد چند عکس و شایعات بود تا اینکه در ۳۰ خرداد ۱۳۹۷، حسن خلیلآبادی، عضو شورای شهر تهران اعلام کرد مومیایی متعلق به رضاشاه بوده و مدعی شد دوباره در همان محدوده دفن شده است.
این تنها ادعای یک مقام رسمی جمهوری اسلامی است و اکنون هیچ امکان راستی آزمایی نیست و امیدواریم که جمهوری اسلامی دست به عمل جنون آمیز دیگری نزده باشد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
موضوع در حد چند عکس و شایعات بود تا اینکه در ۳۰ خرداد ۱۳۹۷، حسن خلیلآبادی، عضو شورای شهر تهران اعلام کرد مومیایی متعلق به رضاشاه بوده و مدعی شد دوباره در همان محدوده دفن شده است.
این تنها ادعای یک مقام رسمی جمهوری اسلامی است و اکنون هیچ امکان راستی آزمایی نیست و امیدواریم که جمهوری اسلامی دست به عمل جنون آمیز دیگری نزده باشد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پس از جدالهای بسیار بر سر موضوعاتی همچون بازداشت و متهم کردن به جاسوسی #فعالان_محیط_زیست حالا به نظر می رسد حالا دیگر وزارت اطلاعات وجود «سازمان اطلاعات سپاه» را پذیرفته و با آن گام به گام جلو می آید سازمانی که در قبال بازداشت فعالان محیط زیست ، نه تنها وزارت اطلاعات مقابلش ایستادگی کرد حتی بارها خواستار حذف و تعدیل فعالیتهایش شده بود.
در این گزارش تاریخی و تحلیلی نگاهی می اندازیم به چگونگی تاسیس « سازمان اطلاعات» که تا سالها حتی بسیاری نام و تعلق سازمانی آن را نمی دانستند و صرفا از آن به عنوان « سازمان اطلاعات موازی» نام می برند، رقیبی موازی و جدی و شاید بدیل وزارت اطلاعات که اکنون عملا آن شده است و بسیاری از ماموریتهای رسمی وزارت اطلاعات به این سازمان موکول شده.
در تابستان ۱۳۸۳ چندين نفر از روزنامه نگاران و وبلاگ نويسان به بهانههای امنيتی و اخلاقی دستگير شدند.
تعيين مسير اين پرونده و تمام دستگيریها و بازجويیهای آن توسط نهادی انجام می شد که کسی نمی دانست چیست و صرفا در مطبوعات و افواه از آن به عنوان «سازمان اطلاعات موازی» نام برده می شد، انجام میگرفت.
این سازمان حتی هنوز نتوانسته بود برای فعالیتهای خود مکان مشخصی داشته باشد، احضاریهها معمولا به آدرس اداره اماکن نیروی انتظامی، ساختمانی در وزارت ارشاد،ساختمانی در بخش اداری دادگستر ودر چندین مورد یک پایگاه بسیج مسجدی در شرق تهران، اساره داشتند، اما نه نیروی انتظامی و نه دیگر نهادها از کم وکیف آنها اطلاعاتی نمیدادند.
سازمان اطلاعات موازی با دستگيری اين جوانان فعال در اينترنت قصد داشت آخرين حلقه از زنجيره اقدامات خود برای سركوب اصلاح طلبان را تكميل كند.
اين فشار همه جانبه قرار بود در ماههای منتهی به انتخابات رياست جمهوری دوره نهم تشديد شود و احتمالا شامل برخی از نمايندگان سابق مجلس و نيروهای سابق دولتی هم میشد.
حالا دیگر برای همه مشخص شده بود یک نهاد امنیتی قدرتمند با حوزه اختیارات بسیار گسترده به میدان آمده است.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در این گزارش تاریخی و تحلیلی نگاهی می اندازیم به چگونگی تاسیس « سازمان اطلاعات» که تا سالها حتی بسیاری نام و تعلق سازمانی آن را نمی دانستند و صرفا از آن به عنوان « سازمان اطلاعات موازی» نام می برند، رقیبی موازی و جدی و شاید بدیل وزارت اطلاعات که اکنون عملا آن شده است و بسیاری از ماموریتهای رسمی وزارت اطلاعات به این سازمان موکول شده.
در تابستان ۱۳۸۳ چندين نفر از روزنامه نگاران و وبلاگ نويسان به بهانههای امنيتی و اخلاقی دستگير شدند.
تعيين مسير اين پرونده و تمام دستگيریها و بازجويیهای آن توسط نهادی انجام می شد که کسی نمی دانست چیست و صرفا در مطبوعات و افواه از آن به عنوان «سازمان اطلاعات موازی» نام برده می شد، انجام میگرفت.
این سازمان حتی هنوز نتوانسته بود برای فعالیتهای خود مکان مشخصی داشته باشد، احضاریهها معمولا به آدرس اداره اماکن نیروی انتظامی، ساختمانی در وزارت ارشاد،ساختمانی در بخش اداری دادگستر ودر چندین مورد یک پایگاه بسیج مسجدی در شرق تهران، اساره داشتند، اما نه نیروی انتظامی و نه دیگر نهادها از کم وکیف آنها اطلاعاتی نمیدادند.
سازمان اطلاعات موازی با دستگيری اين جوانان فعال در اينترنت قصد داشت آخرين حلقه از زنجيره اقدامات خود برای سركوب اصلاح طلبان را تكميل كند.
اين فشار همه جانبه قرار بود در ماههای منتهی به انتخابات رياست جمهوری دوره نهم تشديد شود و احتمالا شامل برخی از نمايندگان سابق مجلس و نيروهای سابق دولتی هم میشد.
حالا دیگر برای همه مشخص شده بود یک نهاد امنیتی قدرتمند با حوزه اختیارات بسیار گسترده به میدان آمده است.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
درست در ماههای واپسين سال ۱۳۷۸ در حالی كه وزارت اطلاعات تحت فشار شديد مطبوعات اصلاح طلب قرار داشت تا غده سرطانی درون خود را تصفيه كند و باب قتلهای زنجيرهای را برای هميشه ببندد، سه تن از نيروهای بلند پايه امنیتی درون سپاه رضا سراج ، جواد غفاری و حجت السلام غلامحسین رمضانی طرحی را برای خامنه ای بردند كه در آن با سوء استفاده آشكار از فضای مطبوعاتی موجود عليه وزارت اطلاعات، پيشنهاد تشكيل يك سازمان مستقل اطلاعاتی كه مستقيما زير نظر رهبری عمل كند، مطرح شده بود.
آنها طرح خود را سازمان موازی اطلاعاتی، «سازمان اطلاعات كشور» نام گذاشته بودند و كلمه امنيت را هم صرفا برای آنكه به شباهت با ساواك شناخته نشوند، حذف كرده بودند. اما چارت تشكيلاتی پيشنهادی، شباهت كاملی با ساواك داشت .
در مجموع سازمان موضوع ، با ادغام بخشهايی از نيروهای اطلاعاتی سپاه با وزارت اطلاعات ايجاد شد و تمام وظايف وزارت را زير نظر مستقيم رهبری به عهده میگرفت. معاونت اطلاعات سپاه آن زمان در عين تقويت و تغذيه تشكيلات جديد، موجوديت مستقل خود را حفظ میكرد.
اين طرح با موافقت ابتدايی خامنه ای مواجه نشد و برای ابراز نظر به رؤسای سه قوه و شورای عالی امنيت ملی ارجاع شد. در اينجا اصلاح طلبان كه بخشی از تخلفات و تندرویهای وزارت اطلاعات را با هدف اصلاح رفتار اين مجموعه افشا كرده بودند، متوجه شدند كه رقبای سپاهی وزارت اطلاعات با استفاده از اين موقعيت در صدد زدن ضربه نهايی به وزارت و ايجاد يك سازمان مخوف امنيتی كه عملا به هيچكس پاسخگو نباشد، برآمده اند.
پرونده قتلهای زنجيرهای نيز به علت رعايت مصالح بزرگتر و به خاطر آينده كشور برای هميشه بسته شود.
اما از اين مقطع به بعد و پس از مقاومت رئیس جمهور و وزارت اطلاعات در مقابل طرح پيشنهادی، اين طرح به صورت غيررسمی در دستور كار قرار گرفت كه بر اساس آن سازمان اطلاعاتی به صورت غيرقانونی و غيررسمی ايجاد شد و فعاليت كرد. سازمان جديد در واقع يك تشكيلات شبكهای است كه از به هم پيوستن چند نهاد مختلف اطلاعاتی و امنيتی و قضايی ايجاد شده و به صورت ناگفته با چند مركز سياسی و در رأس همه با چند فرد شاخص در بيت رهبری (مجتبی خامنهای و حجت السلام صادق میرحجازی) ارتباط داشته و هماهنگی میكند.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
آنها طرح خود را سازمان موازی اطلاعاتی، «سازمان اطلاعات كشور» نام گذاشته بودند و كلمه امنيت را هم صرفا برای آنكه به شباهت با ساواك شناخته نشوند، حذف كرده بودند. اما چارت تشكيلاتی پيشنهادی، شباهت كاملی با ساواك داشت .
در مجموع سازمان موضوع ، با ادغام بخشهايی از نيروهای اطلاعاتی سپاه با وزارت اطلاعات ايجاد شد و تمام وظايف وزارت را زير نظر مستقيم رهبری به عهده میگرفت. معاونت اطلاعات سپاه آن زمان در عين تقويت و تغذيه تشكيلات جديد، موجوديت مستقل خود را حفظ میكرد.
اين طرح با موافقت ابتدايی خامنه ای مواجه نشد و برای ابراز نظر به رؤسای سه قوه و شورای عالی امنيت ملی ارجاع شد. در اينجا اصلاح طلبان كه بخشی از تخلفات و تندرویهای وزارت اطلاعات را با هدف اصلاح رفتار اين مجموعه افشا كرده بودند، متوجه شدند كه رقبای سپاهی وزارت اطلاعات با استفاده از اين موقعيت در صدد زدن ضربه نهايی به وزارت و ايجاد يك سازمان مخوف امنيتی كه عملا به هيچكس پاسخگو نباشد، برآمده اند.
پرونده قتلهای زنجيرهای نيز به علت رعايت مصالح بزرگتر و به خاطر آينده كشور برای هميشه بسته شود.
اما از اين مقطع به بعد و پس از مقاومت رئیس جمهور و وزارت اطلاعات در مقابل طرح پيشنهادی، اين طرح به صورت غيررسمی در دستور كار قرار گرفت كه بر اساس آن سازمان اطلاعاتی به صورت غيرقانونی و غيررسمی ايجاد شد و فعاليت كرد. سازمان جديد در واقع يك تشكيلات شبكهای است كه از به هم پيوستن چند نهاد مختلف اطلاعاتی و امنيتی و قضايی ايجاد شده و به صورت ناگفته با چند مركز سياسی و در رأس همه با چند فرد شاخص در بيت رهبری (مجتبی خامنهای و حجت السلام صادق میرحجازی) ارتباط داشته و هماهنگی میكند.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پس از تشكيل ساختار اوليه شبكه اطلاعات موازی، مركز حفاظت اطلاعات قوه قضاييه هم ايجاد و به اين ساختار اضافه شد و با منصوب شدن سعيد مرتضوی به سمت دادستان عمومی و انقلاب تهران، او نيز عملا ضلع ديگری از اين شبكه را تكميل كرد.
در بخش طرح و توسعه حفاظت قوه قضائيه، يكی از طراحان اوليه سازمان اطلاعات به همراه يك تيم از نيروهای اخراجی و كناره گيری كرده از وزارت اطلاعات مشغول به كار شدند (تیم مصطفی ریاحی) وی نیز طرحهايی را برای ايجاد چند تشكيلات جديد تهيه و پيشنهاد كرد.
تشكيل «ستاد حفاظت اجتماعی» توسط قوه قضاييه در آن سالها عملا يك شبكه گسترده خبرچينی از محلات و شهرستانها بود، که يكی از پيشنهادات مطرح برای گسترش حوزه نفوذ سازمان اطلاعات موازی بود،دلیل آنکه طراحان این بخش را به قوه قضائیه واگذار کرده بودند دور زدن سریع قانون برای اخذ مجوز شنود تلفن و یا بازرسی از خانهها و دیگر آنکه طراحان اولیه خوف آن را داشتند که اگر چنین بخشی در داخل سپاه پاسداران باشد جریان موازی بسیج خواهد بود و واکنشهایی درون سپاه برایش به وجود می آید.
طرح بعدی، ايجاد يك تشكيلات موازی جديد برای ضابطين قضايی بود.
هدف واقعی از اين طرح، رسمی كردن و ايجاد هماهنگی و متمركز كردن فعاليتهای بخشی از نيروهای مخفی و نيمه مخفی اطلاعات نيروی انتظامی بود، هزاران خبرچین هایی که در سراسر کشور سالها با اطلاعات نیروی انتظامی در همکاری بودند (این یکی از افتخارات فرمانده وقت اطلاعات نیروی انتظامی سرتیپ #مسعود_صدرالسلام بود، او بعدها همه این تشکیلات مخفی را تحویل سپاه پاسداران داد) این بخش که در تمام اين سالها به صورت غير قانونی فعاليت میكرد حالا با واگذاری اش به این سازمان وجاهت قانونی نیز پیدا میکرد.
طرحهای ديگری هم برای توسعه تشكيلاتی این سازمان وجود داشت که #رضا_سراج از آنها به عنوان زیر پروژه نام برده بود، طرح هایی همچون برخورد با فعالان سياسی و دانشجويی و مطبوعاتی آن سالها .
به اين ترتيب سازمان اطلاعات موازی با هدف قلع و قمع مخالفان و دگراندیشان تشكيل شد.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در بخش طرح و توسعه حفاظت قوه قضائيه، يكی از طراحان اوليه سازمان اطلاعات به همراه يك تيم از نيروهای اخراجی و كناره گيری كرده از وزارت اطلاعات مشغول به كار شدند (تیم مصطفی ریاحی) وی نیز طرحهايی را برای ايجاد چند تشكيلات جديد تهيه و پيشنهاد كرد.
تشكيل «ستاد حفاظت اجتماعی» توسط قوه قضاييه در آن سالها عملا يك شبكه گسترده خبرچينی از محلات و شهرستانها بود، که يكی از پيشنهادات مطرح برای گسترش حوزه نفوذ سازمان اطلاعات موازی بود،دلیل آنکه طراحان این بخش را به قوه قضائیه واگذار کرده بودند دور زدن سریع قانون برای اخذ مجوز شنود تلفن و یا بازرسی از خانهها و دیگر آنکه طراحان اولیه خوف آن را داشتند که اگر چنین بخشی در داخل سپاه پاسداران باشد جریان موازی بسیج خواهد بود و واکنشهایی درون سپاه برایش به وجود می آید.
طرح بعدی، ايجاد يك تشكيلات موازی جديد برای ضابطين قضايی بود.
هدف واقعی از اين طرح، رسمی كردن و ايجاد هماهنگی و متمركز كردن فعاليتهای بخشی از نيروهای مخفی و نيمه مخفی اطلاعات نيروی انتظامی بود، هزاران خبرچین هایی که در سراسر کشور سالها با اطلاعات نیروی انتظامی در همکاری بودند (این یکی از افتخارات فرمانده وقت اطلاعات نیروی انتظامی سرتیپ #مسعود_صدرالسلام بود، او بعدها همه این تشکیلات مخفی را تحویل سپاه پاسداران داد) این بخش که در تمام اين سالها به صورت غير قانونی فعاليت میكرد حالا با واگذاری اش به این سازمان وجاهت قانونی نیز پیدا میکرد.
طرحهای ديگری هم برای توسعه تشكيلاتی این سازمان وجود داشت که #رضا_سراج از آنها به عنوان زیر پروژه نام برده بود، طرح هایی همچون برخورد با فعالان سياسی و دانشجويی و مطبوعاتی آن سالها .
به اين ترتيب سازمان اطلاعات موازی با هدف قلع و قمع مخالفان و دگراندیشان تشكيل شد.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
الگوی عملياتی سازمان اطلاعات موازی برخلاف وزارت اطلاعات كه داعيه دار اشراف اطلاعاتی و نظارت بر حوزههای پنهان و آشكار امنيتی است، «كار پروژه ای» بود.
اين مدل كه سپاه پاسداران پيش از اين در پرونده برخورد با حزب توده و همچنین برخورد با سيد مهدیهاشمی هم به اجرا درآورده بود ، در واقع الگوبرداری شده از كميته مشترك ضد خرابكاری و نحوه مواجهه آن با تشكيلات فداييان و مجاهدين خلق بود.
ساواک نیز این طرح را دو تن از افسران اطلاعاتی سرويس جاسوسی اسرائیل در سالهای پايانی دهه چهل به آنهاآموزش داده بودند.
اگر ما این فرض غیر رسمی را بپذیریم که قتلهای زنجیرهای با هدایت و الغاء و تغذیه فکری سپاه پاسداران به بخشی از اعضای وزارت اطلاعات انجام شده باید آخرين تجربه دقيق اما ناكام عملياتی شدن اين الگو را در پروژه گسترده قتلهای زنجيرهای كه از سال ۷۴ آغاز شد و در پاييز سال ۷۷ لو رفت،بدانیم.
در كار اطلاعاتی، پروژه به عملياتی، هدف دستهای از متهمان با مشخصات و غالبا تعلق فكری يا شغلی خاص معطوف می شود.
درونمايه جدی پروژه، بررسی ميزان خطر و جديت نقاط تعارض گروه هدف با سياستهای كلی نظام و امنيت ملی است. اگرچه طبيعتا يك پوشش تبليغاتی گسترده و اشاعه خوراك خبری به رسانهها، مسير عملی رسيدن به اين نتيجه را تسهيل خواهد كرد.
مشهور ترين پروژههای سازمان اطلاعات موازی از ابتدای تشكيل تا زمانی که هنوز وابستگیاش به سپاه پاسداران فاش نشده بود را می توان اینگونه نام برد:
پروژه قتل عام «پايگاههای دشمن» (مطبوعات اصلاح طلب زنجیرهای)
پروژه سركوب «براندازان قانونی»(ملی مذهبیها)
پروژه ريشه كنی «مفاسد اقتصادی»(پرونده شهرام جزايری )
پروژه «نظرسازی»(پرونده مؤسسه آينده و عباس عبدی)
پروژه مقابله با «تهاجم فرهنگی»(پرونده سيامك پورزند و سينماگران)
پروژه مقابله با اغتشاشات خيابانی (سركوب اعتراضات دانشجويی خرداد و تير ۸۲ و برخورد با تعدادی از فعالان مطبوعاتی و دانشجويی)
در كنار اينها، باز به تعریف رضا سراح زیر پروژههای دیگری نیز مطرح بوده مانند:
پرونده ايرج جمشيدی و عليرضا جباری و پروژههای كاملا باندی و سياسی مانند تأسيس سايتهای تغذيه جنگ روانی علیه اصلاح طلبان که همگی آنها از فعاليتهای سازمان اطلاعات موازی به شمار میرفت.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اين مدل كه سپاه پاسداران پيش از اين در پرونده برخورد با حزب توده و همچنین برخورد با سيد مهدیهاشمی هم به اجرا درآورده بود ، در واقع الگوبرداری شده از كميته مشترك ضد خرابكاری و نحوه مواجهه آن با تشكيلات فداييان و مجاهدين خلق بود.
ساواک نیز این طرح را دو تن از افسران اطلاعاتی سرويس جاسوسی اسرائیل در سالهای پايانی دهه چهل به آنهاآموزش داده بودند.
اگر ما این فرض غیر رسمی را بپذیریم که قتلهای زنجیرهای با هدایت و الغاء و تغذیه فکری سپاه پاسداران به بخشی از اعضای وزارت اطلاعات انجام شده باید آخرين تجربه دقيق اما ناكام عملياتی شدن اين الگو را در پروژه گسترده قتلهای زنجيرهای كه از سال ۷۴ آغاز شد و در پاييز سال ۷۷ لو رفت،بدانیم.
در كار اطلاعاتی، پروژه به عملياتی، هدف دستهای از متهمان با مشخصات و غالبا تعلق فكری يا شغلی خاص معطوف می شود.
درونمايه جدی پروژه، بررسی ميزان خطر و جديت نقاط تعارض گروه هدف با سياستهای كلی نظام و امنيت ملی است. اگرچه طبيعتا يك پوشش تبليغاتی گسترده و اشاعه خوراك خبری به رسانهها، مسير عملی رسيدن به اين نتيجه را تسهيل خواهد كرد.
مشهور ترين پروژههای سازمان اطلاعات موازی از ابتدای تشكيل تا زمانی که هنوز وابستگیاش به سپاه پاسداران فاش نشده بود را می توان اینگونه نام برد:
پروژه قتل عام «پايگاههای دشمن» (مطبوعات اصلاح طلب زنجیرهای)
پروژه سركوب «براندازان قانونی»(ملی مذهبیها)
پروژه ريشه كنی «مفاسد اقتصادی»(پرونده شهرام جزايری )
پروژه «نظرسازی»(پرونده مؤسسه آينده و عباس عبدی)
پروژه مقابله با «تهاجم فرهنگی»(پرونده سيامك پورزند و سينماگران)
پروژه مقابله با اغتشاشات خيابانی (سركوب اعتراضات دانشجويی خرداد و تير ۸۲ و برخورد با تعدادی از فعالان مطبوعاتی و دانشجويی)
در كنار اينها، باز به تعریف رضا سراح زیر پروژههای دیگری نیز مطرح بوده مانند:
پرونده ايرج جمشيدی و عليرضا جباری و پروژههای كاملا باندی و سياسی مانند تأسيس سايتهای تغذيه جنگ روانی علیه اصلاح طلبان که همگی آنها از فعاليتهای سازمان اطلاعات موازی به شمار میرفت.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
همانطور كه اشاره شد مشهورترین پروژه سازمان اطلاعات موازی، سركوب فعالان سايتهای اينترنتی و وبلاگ نويسان بود كه با وجود اينكه تقريبا از ابتدای سال ۸۳ كليد خورد و بيش از سی نفر در اين راستا بازداشت و بازجويی شدند، اما هرگز روند واقعی آن مشخص نبود و نشد و چشم انداز خوبی هم در پايان بدست نيامد؛ در نهايت اگر دخالت رييس وقت قوه قضاييه نبود، معلوم نبود هزينههای گزاف آن تا کجا ادامه پیدا میکرد.
اين موضوع در حالی در دستور كار قرار گرفت كه هيچ يك از پروژههای قبلی آن سازمان هم به سرانجامی منطقی و معقول نرسيده بود و هيچكدام از ادعاهای گزاف وبیپايه و اساسی كه درباره اين پروژهها و متهمان در رسانهها ، اعترافات اجباری و شوهای ندامت تحت فشار و بيانيههای روابط عمومی دادستانی مطرح شدند، به اثبات نرسيدند.
در آن زمان نه تنها وزارت اطلاعات به عنوان تنها مرجع رسمی و قانونی برای مثال اتهام جاسوسی و برانداز بودن را برای ملی مذهبیها رد كرد و يا متهمان پرونده مؤسسه آينده را با نظر كارشناسی مجرم ندانست، بلكه آزاد شدن اكثر متهمان اين پروندهها از جمله سيامك پورزند و ايرج جمشيدی را كه اتهامات سنگين اما بیاساسی به ايشان وارد شده بود، نشان داد كه تمام ادعاهای دادستانی و اطلاعات ناجا و سپاه پاسداران مبنی بر وجود اتهامات امنيتی و جاسوسی و مفاسد اخلاقی در اين پروندهها، لاف گزافی بيش نبوده است.
متهمان پرونده وبلاگها و سايتهای اينترنتی عملا قربانیبیتدبيری وبیمسووليتی و کارآموزی طراحان سازمان اطلاعات موازی شده بود، در واقع آنها با بازداشت طیفهای مختلف جامعه و آزمایش طرح ها و شیوه های مختلف بر روی آنها در حال یادگیری های امنیتی بودند.
به عنوان مثال متهمان که از میان وبلاگنویسان جوان و نوجوان و افراد مسن و میانسال ملی و مذهبی بودند قربانی كسانی شده اند كه از كار عملياتی تنها ارعاب و ايجاد وحشت را میفهمند و از كار اطلاعاتی تنها شنود روابط شخصی و خانوادگی شهروندان را مدنظر داشتند و بازجويی را تنها با مشت آهنين بلدند و منظورشان از اقرار متهم و تكميل پرونده، بريدن او زير فشار آزار و اذيتهای جسمی و روحی و اعتراف او به كارهای نكرده است.
بازداشت، اعمال فشارهای جسمی و روحی و گرفتن اعتراف به جرايم سنگين امابیسند و مدرك و غير قابل اثبات، مراحل شكل گيری و پيگيری پروندههای يك پروژه در سازمان اطلاعات موازی بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اين موضوع در حالی در دستور كار قرار گرفت كه هيچ يك از پروژههای قبلی آن سازمان هم به سرانجامی منطقی و معقول نرسيده بود و هيچكدام از ادعاهای گزاف وبیپايه و اساسی كه درباره اين پروژهها و متهمان در رسانهها ، اعترافات اجباری و شوهای ندامت تحت فشار و بيانيههای روابط عمومی دادستانی مطرح شدند، به اثبات نرسيدند.
در آن زمان نه تنها وزارت اطلاعات به عنوان تنها مرجع رسمی و قانونی برای مثال اتهام جاسوسی و برانداز بودن را برای ملی مذهبیها رد كرد و يا متهمان پرونده مؤسسه آينده را با نظر كارشناسی مجرم ندانست، بلكه آزاد شدن اكثر متهمان اين پروندهها از جمله سيامك پورزند و ايرج جمشيدی را كه اتهامات سنگين اما بیاساسی به ايشان وارد شده بود، نشان داد كه تمام ادعاهای دادستانی و اطلاعات ناجا و سپاه پاسداران مبنی بر وجود اتهامات امنيتی و جاسوسی و مفاسد اخلاقی در اين پروندهها، لاف گزافی بيش نبوده است.
متهمان پرونده وبلاگها و سايتهای اينترنتی عملا قربانیبیتدبيری وبیمسووليتی و کارآموزی طراحان سازمان اطلاعات موازی شده بود، در واقع آنها با بازداشت طیفهای مختلف جامعه و آزمایش طرح ها و شیوه های مختلف بر روی آنها در حال یادگیری های امنیتی بودند.
به عنوان مثال متهمان که از میان وبلاگنویسان جوان و نوجوان و افراد مسن و میانسال ملی و مذهبی بودند قربانی كسانی شده اند كه از كار عملياتی تنها ارعاب و ايجاد وحشت را میفهمند و از كار اطلاعاتی تنها شنود روابط شخصی و خانوادگی شهروندان را مدنظر داشتند و بازجويی را تنها با مشت آهنين بلدند و منظورشان از اقرار متهم و تكميل پرونده، بريدن او زير فشار آزار و اذيتهای جسمی و روحی و اعتراف او به كارهای نكرده است.
بازداشت، اعمال فشارهای جسمی و روحی و گرفتن اعتراف به جرايم سنگين امابیسند و مدرك و غير قابل اثبات، مراحل شكل گيری و پيگيری پروندههای يك پروژه در سازمان اطلاعات موازی بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
این سازمان اطلاعات، پروندههای خود را نه بر اساس مدرك محكم و قابل استناد،بلكه تنها بر اساس اعترافات متهمانی تكميل میكرد كه روزهای متمادی را در انفرادی به سر بردهاند و كاملا از جهان بيرون بیخبرند.
به همين جهت بود كه پروندههای تشكيل شده و اتهامات وارده به قربانيان پروژههای سازمان اطلاعات موازی هيچگاه ارزش حقوقی نداشت و حتی همه کارگزاران جمهوری اسلامی نیز می دانستند نمایشی بیش نیست و با گذشت مدتی پس از يك موج تبليغاتی گسترده، متهمان بتدريج و به آرامی آزاد میشدند و به زندگی خود كه البته لطمههای بسيار ديده، باز میگشتند.
حسن اين روند آن بود كه در نهايت چندان محكوميتی برای متهمان بريده نمی شد و همه آنها از اتهامات وارده تبرئه میشدند، مانند دكتر آقاجری كه دو سال پس از محكوميت به اعدام از زندان آزاد شد.
يا به جرايمی كاملا موهوم متهم میشدند مانند پورزند كه به پنجاه سال جاسوسی برای آمريكا متهم شد و اعتراف كرد، اما پس از مصاحبه تلويزيونی چند ماه بعد آزاد شد.
در خلال پروژه ها اگر لازم میشد برای ساكت كردن سينا مطلبی پدر او را به زندان میانداختند و اگر لازم میدانستند برایبیآبرو كردن مهرانگيز كار شوهرش را شكنجه میکردند.
وبلاگ نويس را زير مشت و لگد میگيرفتند تا بگويد قبل از ازدواج تازه با همسرش چه كسی را برای ازدواج مدنظر داشته و او را میگيرند و میزنند تا اعتراف دروغين دوست سابقش را تأييد كند كه با او ارتباط نامشروع داشته است. يا اينكه به دروغ مدعی میشدند فلانی در صحبتهايش گفته كه با هم به فلان خانه رفته ايد و با كتك از متهم میخواستند كه به انحراف اخلاقی اش اعتراف كند.
با اين ترتيب پروندهای برای قربانيان غالبا بیتجربه ساخته و پرداخته میشود كه مشحون از اعترافات متهم به انواع جرايم اخلاقی و اجتماعی و سياسی و امنيتی است، بدون آنكه برای هيچيك از اتهامات دليل عادلانه و منصفانه و محكمه پسندی وجود داشته باشد.
شايع ترين رويهای كه در پروژههای اطلاعات موازی برای بسترسازی روانی در جامعه در پيش گرفته میشود، فضاسازی رسانهای است. بسياری از اطلاعات سوخته، اخبار ناقص و گفتههای جريان ساز كه مكمل طرحهای اطلاعات موازی هستند، به طور غيرمستقيم از طريق روزنامهها به خصوص «كيهان» و گاهی در لابلای اخبار صدا و سيما در اذهان عمومی جامعه پمپاژ میشود.
#سازمان_اطلاعات_موازی
#سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
به همين جهت بود كه پروندههای تشكيل شده و اتهامات وارده به قربانيان پروژههای سازمان اطلاعات موازی هيچگاه ارزش حقوقی نداشت و حتی همه کارگزاران جمهوری اسلامی نیز می دانستند نمایشی بیش نیست و با گذشت مدتی پس از يك موج تبليغاتی گسترده، متهمان بتدريج و به آرامی آزاد میشدند و به زندگی خود كه البته لطمههای بسيار ديده، باز میگشتند.
حسن اين روند آن بود كه در نهايت چندان محكوميتی برای متهمان بريده نمی شد و همه آنها از اتهامات وارده تبرئه میشدند، مانند دكتر آقاجری كه دو سال پس از محكوميت به اعدام از زندان آزاد شد.
يا به جرايمی كاملا موهوم متهم میشدند مانند پورزند كه به پنجاه سال جاسوسی برای آمريكا متهم شد و اعتراف كرد، اما پس از مصاحبه تلويزيونی چند ماه بعد آزاد شد.
در خلال پروژه ها اگر لازم میشد برای ساكت كردن سينا مطلبی پدر او را به زندان میانداختند و اگر لازم میدانستند برایبیآبرو كردن مهرانگيز كار شوهرش را شكنجه میکردند.
وبلاگ نويس را زير مشت و لگد میگيرفتند تا بگويد قبل از ازدواج تازه با همسرش چه كسی را برای ازدواج مدنظر داشته و او را میگيرند و میزنند تا اعتراف دروغين دوست سابقش را تأييد كند كه با او ارتباط نامشروع داشته است. يا اينكه به دروغ مدعی میشدند فلانی در صحبتهايش گفته كه با هم به فلان خانه رفته ايد و با كتك از متهم میخواستند كه به انحراف اخلاقی اش اعتراف كند.
با اين ترتيب پروندهای برای قربانيان غالبا بیتجربه ساخته و پرداخته میشود كه مشحون از اعترافات متهم به انواع جرايم اخلاقی و اجتماعی و سياسی و امنيتی است، بدون آنكه برای هيچيك از اتهامات دليل عادلانه و منصفانه و محكمه پسندی وجود داشته باشد.
شايع ترين رويهای كه در پروژههای اطلاعات موازی برای بسترسازی روانی در جامعه در پيش گرفته میشود، فضاسازی رسانهای است. بسياری از اطلاعات سوخته، اخبار ناقص و گفتههای جريان ساز كه مكمل طرحهای اطلاعات موازی هستند، به طور غيرمستقيم از طريق روزنامهها به خصوص «كيهان» و گاهی در لابلای اخبار صدا و سيما در اذهان عمومی جامعه پمپاژ میشود.
#سازمان_اطلاعات_موازی
#سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
كانالهای غير رسمی و صدا و سيما به عنوان مهمترين كانال رسمی، سازمان اطلاعات يكسری حركتهای ايذايی و پيرامونی با هدف گسترش جبهه جنگ روانی عليه فعالان سیاسی و مطبوعات صورت میداد كه از جمله آنها میتوان به تغذيه خبری بعضی از روزنامهها و تأسيس يا تغذيه سايتهای خبری ضد اصلاحات اشاره كرد.
اين در حالی بود كه در مشهور ترین رسوایی آن سالهای سازمان اطلاعات،به عنوان رابط یک روزنامه (روزنامه سیاست روز) با بازجویان سازمان اطلاعات موازی كه عضو تحريريه و دبير سرويس سياسی روزنامه بود، نزديك به دو سال بعد به اتهام جاسوسی و ارتباط با سفارت انگليس و سازمان موساد از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شد و به مطالب مهم و تكان دهندهای درباره ارتباطات مشكوك و تخلفات گردانندگان مطبوعه فوق اعتراف كرد.
یکماه بعد از بازداشت وی پس از اينكه وزير اطلاعات وقت به طور سربسته به اين موضوع اشاره كرد و خبر از دستگيری نفوذیهای دشمن در مطبوعات داد، گردانندگان اطلاعات موازی از سويی تمام تلاش خود را برای ممانعت از پيگيری آن پرونده به كار گرفتند و از سوی ديگر گفتههای وزير را دليلی بر صحت گفتههای خامنهای مبنی بر نفوذ دشمن در روزنامههای داخلی دانستند و تعجب آنكه مصداق آن را هم روزنامههای دوم خردادی معرفی کردند!
جالب آنکه در این میان نام حسين شريعتمداری هم مطرح بود، مدير روزنامه كيهان كه به نام نماينده ولی فقيه در مؤسسه كيهان نيز شناخته میشود، با فرد مذكور در ارتباط بود و بارها اخباری را كه به علت كذب آشكار در كيهان قابل انتشار نبوده، برای انتشار در «سياست روز» به او داده بود كه در چند مورد، آن اخبار جنبه ضد امنيتی هم پیدا کرده بود.
از مابقی پروژههای ناکام سازمان اطلاعات که بگذریم این اولین رسوایی برای اطلاعات سپاه پاسداران بود.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اين در حالی بود كه در مشهور ترین رسوایی آن سالهای سازمان اطلاعات،به عنوان رابط یک روزنامه (روزنامه سیاست روز) با بازجویان سازمان اطلاعات موازی كه عضو تحريريه و دبير سرويس سياسی روزنامه بود، نزديك به دو سال بعد به اتهام جاسوسی و ارتباط با سفارت انگليس و سازمان موساد از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شد و به مطالب مهم و تكان دهندهای درباره ارتباطات مشكوك و تخلفات گردانندگان مطبوعه فوق اعتراف كرد.
یکماه بعد از بازداشت وی پس از اينكه وزير اطلاعات وقت به طور سربسته به اين موضوع اشاره كرد و خبر از دستگيری نفوذیهای دشمن در مطبوعات داد، گردانندگان اطلاعات موازی از سويی تمام تلاش خود را برای ممانعت از پيگيری آن پرونده به كار گرفتند و از سوی ديگر گفتههای وزير را دليلی بر صحت گفتههای خامنهای مبنی بر نفوذ دشمن در روزنامههای داخلی دانستند و تعجب آنكه مصداق آن را هم روزنامههای دوم خردادی معرفی کردند!
جالب آنکه در این میان نام حسين شريعتمداری هم مطرح بود، مدير روزنامه كيهان كه به نام نماينده ولی فقيه در مؤسسه كيهان نيز شناخته میشود، با فرد مذكور در ارتباط بود و بارها اخباری را كه به علت كذب آشكار در كيهان قابل انتشار نبوده، برای انتشار در «سياست روز» به او داده بود كه در چند مورد، آن اخبار جنبه ضد امنيتی هم پیدا کرده بود.
از مابقی پروژههای ناکام سازمان اطلاعات که بگذریم این اولین رسوایی برای اطلاعات سپاه پاسداران بود.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
يكی ديگر از رويههای كلی كه در دستور كار پرونده سازان سازمان اطلاعات قرار داشت و دارد پخش شايعه در حيطههای محدود اما تأثيرگذار است. برنامه ريزان در طول زمان و به تجربه دريافتند كه با پخش اطلاعات ناخالص و بعضا مغلوط و پمپاژ كنترل شده با اهدافی از قبيل ايجاد ترس در فعالان سياسی و مطبوعاتی و اهداف متعدد ديگر میتوانند فضاسازی لازم را در جهت به بار نشستن اهدافشان از تشكيل اين پروندهها محقق كنند.
ديگر ابزار سازمان اطلاعات برای پيشبرد پروژهها، برنامه ريزی سخنرانیهای ويژهای است كه توسط خامنه ای انجام میشود. متن اين سخنرانیها به طور دقيق زير نظر آنها تنظيم و محورهای آن نيز با مسئولان پروندهها در سازمان موازی هماهنگ و از طریق مجتبی به خامنهای اطلاع داده میشد.
در مورد تمام پروندههای كلان از اين شيوه استفاده می شد:
آغاز پرونده نيروهای ملی مذهبی با سخنرانی خامنهای در جمع دانشجويان در دانشگاه اميركبير بود كه به عنوان يك ديدار صميمی ايشان با دانشجويان تبليغ میشد.
در اين ديدار خامنهای ملی مذهبیها را «برانداز قانونی»ناميد و دستور برخورد با آنها را صادر كرد.
طرح موضوع «تهاجم فرهنگی»از سوی خامنهای بر اساس اطلاعات و تحليلهايی كه از سوی اطلاعات سپاه میرسيد و در واقع از وزارت اطلاعات دوره فلاحيان و امامی به ارث رسيده بود، بارها منجر به برخورد با روزنامه نگاران و نويسندگان فرهنگی شد.
پيش از آن هم برای زمينه چينی كار قلع و قمع گسترده مطبوعات، يك ديدار عمومی با جوانان بسيجی تحت عنوان «ديدار يار» در مصلای تهران ترتيب داده شد كه در آنجا خامنهای از مطبوعات به عنوان «پايگاههای دشمن» نام برد، و اگرچه گفت ما هنوز بنای برخورد با اينها را نداريم اما چند روزی طول نكشيد كه بيش از هجده نشريه تعطيل شدند.
در پروندهای كه تحت نام «نظرسازی»برای تعدادی از نيروهای اصلاح طلب شاغل در مؤسسه آينده تشكيل شد و آنها به جاسوسی و ارتباط با خارج و جعل سند متهم شدند، با آنكه مدتی از تشكيل و پيگيری پرونده گذشته بود اما به جهت اينكه مشروعيت پرونده و اتهامات جدا زير سؤال رفته بود، باز خامنهای را وارد ميدان كردند تا با ايراد صحبتهای سنگين و خشمگينانه عليه اصلاح طلبان و متهمان پرونده نظرسنجی، نيروهای سازمان اطلاعات سپاه را در اعتراف گيری و اثبات اتهامات ناچسب ثابت قدم سازد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ديگر ابزار سازمان اطلاعات برای پيشبرد پروژهها، برنامه ريزی سخنرانیهای ويژهای است كه توسط خامنه ای انجام میشود. متن اين سخنرانیها به طور دقيق زير نظر آنها تنظيم و محورهای آن نيز با مسئولان پروندهها در سازمان موازی هماهنگ و از طریق مجتبی به خامنهای اطلاع داده میشد.
در مورد تمام پروندههای كلان از اين شيوه استفاده می شد:
آغاز پرونده نيروهای ملی مذهبی با سخنرانی خامنهای در جمع دانشجويان در دانشگاه اميركبير بود كه به عنوان يك ديدار صميمی ايشان با دانشجويان تبليغ میشد.
در اين ديدار خامنهای ملی مذهبیها را «برانداز قانونی»ناميد و دستور برخورد با آنها را صادر كرد.
طرح موضوع «تهاجم فرهنگی»از سوی خامنهای بر اساس اطلاعات و تحليلهايی كه از سوی اطلاعات سپاه میرسيد و در واقع از وزارت اطلاعات دوره فلاحيان و امامی به ارث رسيده بود، بارها منجر به برخورد با روزنامه نگاران و نويسندگان فرهنگی شد.
پيش از آن هم برای زمينه چينی كار قلع و قمع گسترده مطبوعات، يك ديدار عمومی با جوانان بسيجی تحت عنوان «ديدار يار» در مصلای تهران ترتيب داده شد كه در آنجا خامنهای از مطبوعات به عنوان «پايگاههای دشمن» نام برد، و اگرچه گفت ما هنوز بنای برخورد با اينها را نداريم اما چند روزی طول نكشيد كه بيش از هجده نشريه تعطيل شدند.
در پروندهای كه تحت نام «نظرسازی»برای تعدادی از نيروهای اصلاح طلب شاغل در مؤسسه آينده تشكيل شد و آنها به جاسوسی و ارتباط با خارج و جعل سند متهم شدند، با آنكه مدتی از تشكيل و پيگيری پرونده گذشته بود اما به جهت اينكه مشروعيت پرونده و اتهامات جدا زير سؤال رفته بود، باز خامنهای را وارد ميدان كردند تا با ايراد صحبتهای سنگين و خشمگينانه عليه اصلاح طلبان و متهمان پرونده نظرسنجی، نيروهای سازمان اطلاعات سپاه را در اعتراف گيری و اثبات اتهامات ناچسب ثابت قدم سازد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
از يكی از خانمهای منشی مؤسسه درگير در يك پرونده (پرونده نظرسنجی عباس عبدی) اعتراف گرفته شده بود كه با يكی از متهمان پرونده رابطه نامشروع داشته و سپس او را تحت فشار قرار داده بودند كه در صورت عدم همكاری اين اتهام را در مطبوعات منتشر میكنند.
نگهبان كهنسال در ورودی مجتمع فرهنگی تهران تهديد شده بود كه در صورت عدم همكاری او، آبروی دخترش در محل سكونت وی برده میشود.
منشی دفتر شهردار منطقه ۶ تهران كه در پرونده شهرداران متهم بود، تهديد شده بود كه در صورت عدم همكاری اعترافات غيراخلاقی آن شهردار عليه او در محله سكونتش افشا خواهد شد.
بسیاری از زنان دخیل در پروندهها با دختران وبستگان و یا کارمندان آنان بودند که هیچ ارتباطی در واقع به پرونده نداشتند یا اینکه بصورت هدفمند خودشان از پیش وارد پرونده وزندگی و کار سوژه کرده بودند!
ورود زنان و سوء استفاده از قوه جنسی آنان در پروندهها که بعدها از آن به عنوان «پرستو» یاد شده اولین بار بصورت هدفمند در اواخر دهه ۷۰ از سوی این سازمان آغاز شد.
واضح است كه نه بازجوی پرونده سايتها از مباحث تخصصی اينترنت سر در میآورد و نه مسئولان بازخوانی و تحليل پرونده از علم و مهارت كافی برای تشخيص صحت و سقم اطلاعات اخذ شده از متهم برخوردارند و در پايان نيز تعيين نواقص يا نكات باارزش اعترافات از توان ايشان خارج است.
متهم اصلی پرونده سينماگران كه به ۵۰ سال جاسوسی برای آمريكا متهم شد و اعتراف كرد كه از زمان كودتای ۲۸ مرداد عامل نفوذی غرب برای به ابتذال كشاندن عرصه فرهنگی بوده است، با همين ترتيب به اعترافات گسترده و مصاحبه تلويزيونی واداشته شد.(سيامك پورزند)
او از جهات مختلف، از اختلافات خانوادگی با همسرش گرفته تا سفرهايش به خارج از كشور و ارتباطاتش با فعالان فرهنگی داخل و خارج، تحت فشار قرار گرفت تا بپذيرد كه غرب از كانال او و عدهای ديگر در صدد سرنگونی جمهوری اسلامی از طريق فرهنگی است.
درباره تمام نشرياتی كه به نحوی به آنها رفت و آمد داشت، تمام روزنامه نگارانی كه با آنها آشنا بود و تمام افرادی كه به نحوی در حوزه فرهنگ ايران فعاليت داشتند و او آنها را میشناخت، مورد بازجويی قرار گرفت. نيازی به ايجاد درد و كتك نبود و تنها كمیبیخوابی دادن و طولانی كردن دوران انفرادی كافی بود تا آن پيرمرد ضعيف و بيمار بپذيرد كه سرپل يك شبكه مخفی نفوذ و استحاله فرهنگی بوده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نگهبان كهنسال در ورودی مجتمع فرهنگی تهران تهديد شده بود كه در صورت عدم همكاری او، آبروی دخترش در محل سكونت وی برده میشود.
منشی دفتر شهردار منطقه ۶ تهران كه در پرونده شهرداران متهم بود، تهديد شده بود كه در صورت عدم همكاری اعترافات غيراخلاقی آن شهردار عليه او در محله سكونتش افشا خواهد شد.
بسیاری از زنان دخیل در پروندهها با دختران وبستگان و یا کارمندان آنان بودند که هیچ ارتباطی در واقع به پرونده نداشتند یا اینکه بصورت هدفمند خودشان از پیش وارد پرونده وزندگی و کار سوژه کرده بودند!
ورود زنان و سوء استفاده از قوه جنسی آنان در پروندهها که بعدها از آن به عنوان «پرستو» یاد شده اولین بار بصورت هدفمند در اواخر دهه ۷۰ از سوی این سازمان آغاز شد.
واضح است كه نه بازجوی پرونده سايتها از مباحث تخصصی اينترنت سر در میآورد و نه مسئولان بازخوانی و تحليل پرونده از علم و مهارت كافی برای تشخيص صحت و سقم اطلاعات اخذ شده از متهم برخوردارند و در پايان نيز تعيين نواقص يا نكات باارزش اعترافات از توان ايشان خارج است.
متهم اصلی پرونده سينماگران كه به ۵۰ سال جاسوسی برای آمريكا متهم شد و اعتراف كرد كه از زمان كودتای ۲۸ مرداد عامل نفوذی غرب برای به ابتذال كشاندن عرصه فرهنگی بوده است، با همين ترتيب به اعترافات گسترده و مصاحبه تلويزيونی واداشته شد.(سيامك پورزند)
او از جهات مختلف، از اختلافات خانوادگی با همسرش گرفته تا سفرهايش به خارج از كشور و ارتباطاتش با فعالان فرهنگی داخل و خارج، تحت فشار قرار گرفت تا بپذيرد كه غرب از كانال او و عدهای ديگر در صدد سرنگونی جمهوری اسلامی از طريق فرهنگی است.
درباره تمام نشرياتی كه به نحوی به آنها رفت و آمد داشت، تمام روزنامه نگارانی كه با آنها آشنا بود و تمام افرادی كه به نحوی در حوزه فرهنگ ايران فعاليت داشتند و او آنها را میشناخت، مورد بازجويی قرار گرفت. نيازی به ايجاد درد و كتك نبود و تنها كمیبیخوابی دادن و طولانی كردن دوران انفرادی كافی بود تا آن پيرمرد ضعيف و بيمار بپذيرد كه سرپل يك شبكه مخفی نفوذ و استحاله فرهنگی بوده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
تمامی متهمان پرونده های سازمان اطلاعات سپاه در مورد تك تك افرادی كه میشناسند ، جلساتی كه در آنها شركت داشتند و جزييات جلسات و مراسمات و جشنهای خانوادگی مفصلا توضيح میدهند و حتی درباره آنچه در زندگی،کار، و… متهم به اعتراف عليه ديگران واداشته میشوند،در مورد تك تك جلساتی كه در آنها شركت داشتهاند مینويسند، گناهان ناكرده را به عهده میگيرد و روابط نداشته را بازگو میكنند و به راحتی در مقابل دوربین هرآنچه لازم است را می گویند.
چه میشود كه فرد به اينجا میرسد، يا به عبارت بهتر چگونه بازجوها يك متهم را به اين نقطه میرسانند؟
شستشوی مغزی!
اين كاری است كه بازجوهای سازمان اطلاعات سپاه انجام میدهند. آنها با به كار بردن روشهای پيچيده و شكنجه روانی، که عمدتا در کره شمالی آموزش دیدهاند در تار و پود وجود فرد رسوخ میكنند و باورها و اعتقادات و نظام ارزشی او را از بين میبرند تا به جای آن، باورها و ارزشهای بازجو بنشيند.
شكنجه را میتوان به دو نوع كلی جسمی و روانی تقسيم كرد، اگرچه در اين روزگار نمی توان تفكيك دقيقی بين اين دو قائل بود. اما روشهای عملی شكنجه را به اين ترتيب میتوان تقسيم و توصيف كرد.
ابتدايی ترين و قديمی ترين نوع شكنجه، ايجاد درد و كتك برای قربانی است تا به ناچار بين تحمل درد و تسليم شدن، يكی را انتخاب كند.
در اين روش، مهمتر از ايجاد درد و آزار جسمی، تهديد به شكنجه و ايجاد حالت انتظار برای تحمل درد در فرد است كه از خود درد سخت تر است.
كنترل آب، غذا، سيگار، ساعت تنفس، زمان و دفعات قضای حاجت و ساعت و دفعات بازجويیها از ديگر حربههايی است كه بازجو با كمك آنها متهم را به خود وابسته میكند و مستقيم يا غيرمستقيم برآورده شدن اين خواستههای اوليه متهم را منوط به همراهی و تسليم در برابر خود میسازد.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
چه میشود كه فرد به اينجا میرسد، يا به عبارت بهتر چگونه بازجوها يك متهم را به اين نقطه میرسانند؟
شستشوی مغزی!
اين كاری است كه بازجوهای سازمان اطلاعات سپاه انجام میدهند. آنها با به كار بردن روشهای پيچيده و شكنجه روانی، که عمدتا در کره شمالی آموزش دیدهاند در تار و پود وجود فرد رسوخ میكنند و باورها و اعتقادات و نظام ارزشی او را از بين میبرند تا به جای آن، باورها و ارزشهای بازجو بنشيند.
شكنجه را میتوان به دو نوع كلی جسمی و روانی تقسيم كرد، اگرچه در اين روزگار نمی توان تفكيك دقيقی بين اين دو قائل بود. اما روشهای عملی شكنجه را به اين ترتيب میتوان تقسيم و توصيف كرد.
ابتدايی ترين و قديمی ترين نوع شكنجه، ايجاد درد و كتك برای قربانی است تا به ناچار بين تحمل درد و تسليم شدن، يكی را انتخاب كند.
در اين روش، مهمتر از ايجاد درد و آزار جسمی، تهديد به شكنجه و ايجاد حالت انتظار برای تحمل درد در فرد است كه از خود درد سخت تر است.
كنترل آب، غذا، سيگار، ساعت تنفس، زمان و دفعات قضای حاجت و ساعت و دفعات بازجويیها از ديگر حربههايی است كه بازجو با كمك آنها متهم را به خود وابسته میكند و مستقيم يا غيرمستقيم برآورده شدن اين خواستههای اوليه متهم را منوط به همراهی و تسليم در برابر خود میسازد.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
فرستادن زندانی به انفرادی، از ديگر روشهای شكنجه روانی است. در زندان انفرادی، فرد از نور، صدا، اتفاقات، منظرهها و همه چيز دنيای بيرون جدا میشود و در چارديواری خويشتن محبوس و محصور میشود. تنها بودن و كاهش فعاليت پنج حس طبيعی فرد كافی است تا بعضی از افراد را ظرف چند روز به آستانه ديوانگی يا افسردگی بكشاند. كه البته گاهی صداهای آزار دهنده و غذاهای نامناسب يا برهم زدن نظم خواب و غذای فرد نيز شرايط انفرادی را دشوارتر میسازد.
توانايی مقاومت افراد و آستانه تسليم آنها در برابر شرايط زندان انفرادی متفاوت است. برای نمونه، در ميان دانشجويانی كه در اعتراضات دانشجويی خرداد و تير سال ۷۹ بازداشت شدند و به انفرادی رفتند، برخی از دانشجويان قبل از اينكه به چهارمين روز انفرادی برسند حاضر شدند به هرچه بازجويان میخواهند تن دهند تا از شرايط انفرادی خلاصی يابند. اما از همان گروه دانشجويان كسانی بودند كه بيش از هفتاد روز در انفرادی ماندند و در نهايت نه تسليم مصاحبه تلويزيونی شدند و نه پذيرفتند كه خواستههای بازجويان را در بيرون عملی سازند يا اعتقادات آنها را در بيرون به نام خود بازتاب دهند.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
توانايی مقاومت افراد و آستانه تسليم آنها در برابر شرايط زندان انفرادی متفاوت است. برای نمونه، در ميان دانشجويانی كه در اعتراضات دانشجويی خرداد و تير سال ۷۹ بازداشت شدند و به انفرادی رفتند، برخی از دانشجويان قبل از اينكه به چهارمين روز انفرادی برسند حاضر شدند به هرچه بازجويان میخواهند تن دهند تا از شرايط انفرادی خلاصی يابند. اما از همان گروه دانشجويان كسانی بودند كه بيش از هفتاد روز در انفرادی ماندند و در نهايت نه تسليم مصاحبه تلويزيونی شدند و نه پذيرفتند كه خواستههای بازجويان را در بيرون عملی سازند يا اعتقادات آنها را در بيرون به نام خود بازتاب دهند.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روش ديگر شكنجه روانی، وادار كردن متهم به انتقاد از خود است. در اين روش، بازجو از اينجا آغاز میكند كه ما معصوم نيستيم و هر انسانی خطايی دارد و سپس از متهم میخواهد كه خطاهايی را كه تصور میكند در زندگی و فعاليتهای سياسی و اجتماعی خود انجام داده، بازگو كند. همين گفتهها، میتواند در مورد حزب و جناح و گروه متبوع فرد، خط فكری مورد پيروی فرد و حتی حلقههای دوستی و شيوههای روابط شخصی فرد هم مطرح شود.
ورود متهم به اين بازی مساوی است با درهم شكستن او و در نهايت اعتراف و توبه. زيرا بازجو بلافاصله روی تك تك نقاط ضعفی كه متهم روی آنها دست گذاشته تأكيد میكند و همزمان آنها را با اعتقادات و ارزشهای خود پيوند میدهد و به سرعت فرد را از يك فضای بحث و انتقاد به ظاهر دوستانه، به وادی اعتراف به گناه و انتقاد مكرر از خود و سپس اعترافات گسترده و اظهار پشيمانی كامل و توبه میكشاند.
در برابر اقسام بسيار متعدد روشهای شكنجه گری و شستشوی مغزی و تواب سازی، متهم نيز شرايط روانی خاصی را طی میكند. او ابتدا دچار احساس درماندگی و فراموش شدگی میشود و فقط بازجو است كه حلقه اتصال او با دنيای بيرون است.
اين همان موردی بود كه #عزت_الله_سحابی پس از رهائی از زندان ۵۹ سازمان اطلاعات سپاه را تشريح كرد و گفت كه چگونه ارتباط او را با بيرون قطع كرده و به اين نقطه او را رسانده بودند سپس در برابر رفتارهای متغير بازجو كه روزی مهربان و روزی ديگر بسيار خشن و غيرقابل دسترسی است، دچار حيرت و سرگردانی میشود. پس از اين، متهم دچار احساس ترديد و عدم اطمينان میشود و حس میكند نمی داند كه از او چه میخواهند و به اينجا میرسد كه جواب اين سؤال را فقط بازجو است كه میداند.
در اين مرحله، متهم به صورتی بيمارگونه به بازجو وابسته میشود، میخواهد او را بشناسد و حرفش را عميقا بفهمد و با او ارتباط برقرار كند. او سپس به علت همين وابستگی مفرط به بازجو دچار احساس ترديد و از دست دادن شعور و آرمانهای خود میشود. اما چيزی نمی گذرد كه در وضعيتی بدتر قرار میگيرد و به خود نهيب میزند كه چرا من به بازجو وابسته شده ام و خود را میخواهم به او نزديك كنم. در اينجا يك احساس گناه و شديد متهم را فرا میگيرد كه در عين حال با يك ترديد اساسی و سؤالات جدی درباره نظام اعتقادی و سيستم ارزشی خود همراه است.
#سازمان_اطلاعات_موازی
#سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ورود متهم به اين بازی مساوی است با درهم شكستن او و در نهايت اعتراف و توبه. زيرا بازجو بلافاصله روی تك تك نقاط ضعفی كه متهم روی آنها دست گذاشته تأكيد میكند و همزمان آنها را با اعتقادات و ارزشهای خود پيوند میدهد و به سرعت فرد را از يك فضای بحث و انتقاد به ظاهر دوستانه، به وادی اعتراف به گناه و انتقاد مكرر از خود و سپس اعترافات گسترده و اظهار پشيمانی كامل و توبه میكشاند.
در برابر اقسام بسيار متعدد روشهای شكنجه گری و شستشوی مغزی و تواب سازی، متهم نيز شرايط روانی خاصی را طی میكند. او ابتدا دچار احساس درماندگی و فراموش شدگی میشود و فقط بازجو است كه حلقه اتصال او با دنيای بيرون است.
اين همان موردی بود كه #عزت_الله_سحابی پس از رهائی از زندان ۵۹ سازمان اطلاعات سپاه را تشريح كرد و گفت كه چگونه ارتباط او را با بيرون قطع كرده و به اين نقطه او را رسانده بودند سپس در برابر رفتارهای متغير بازجو كه روزی مهربان و روزی ديگر بسيار خشن و غيرقابل دسترسی است، دچار حيرت و سرگردانی میشود. پس از اين، متهم دچار احساس ترديد و عدم اطمينان میشود و حس میكند نمی داند كه از او چه میخواهند و به اينجا میرسد كه جواب اين سؤال را فقط بازجو است كه میداند.
در اين مرحله، متهم به صورتی بيمارگونه به بازجو وابسته میشود، میخواهد او را بشناسد و حرفش را عميقا بفهمد و با او ارتباط برقرار كند. او سپس به علت همين وابستگی مفرط به بازجو دچار احساس ترديد و از دست دادن شعور و آرمانهای خود میشود. اما چيزی نمی گذرد كه در وضعيتی بدتر قرار میگيرد و به خود نهيب میزند كه چرا من به بازجو وابسته شده ام و خود را میخواهم به او نزديك كنم. در اينجا يك احساس گناه و شديد متهم را فرا میگيرد كه در عين حال با يك ترديد اساسی و سؤالات جدی درباره نظام اعتقادی و سيستم ارزشی خود همراه است.
#سازمان_اطلاعات_موازی
#سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
متهم از ترس تزلزل دائمی، احساس شكست بالقوه و هراس ديوانه شدن، به شدت به داشتن يكسری اصول جديد و ثابت نياز پيدا میكند كه بازجو برای يافتن اين اصول (كه در حقيقت اصول القايی خود بازجو است) به متهم كمك میكند. و اين روند تا جايی پيش میرود كه متهم به طور مطلق به بازجو احساس تعلق میكند و خود را با او همانندسازی تا سرحد همذات پنداری میكند.
بازجو شخصيت متهم را كه كاملا درهم شكسته، دوباره از ابتدا برای او میسازد. او اين كار را با اتكا به اعترافات مفصلی انجام میدهد كه قبلا از متهم گرفته شده است. متهمان در اولين گامهای بازجويی پس دادن، تخليه اطلاعاتی میشوند، يعنی به نوشتن جزئی ترين اطلاعات زندگی خصوصی خود از ابتدا تا امروز وادار میشوند.
دريكی از اسناد منتشره در ادامه اين گزارش سؤال عجيب بازجو از متهم مبنی بر اينكه اتهامات خود را بنويسيد در حالی كه اين بازجو است كه بايد اتهام متهم را به او بگويد، نه بالعكس!
بازجویان اطلاعات سپاه مکرر می نویسند : «ارتباطات خود را اعم از ارتباط نامشروع و ...» و به اين شكل او به صراحت مجبور به انجام اعترافات غيراخلاقی میشود.
تعريف بازجويان اطلاعات موازی از روابط نامشروع به عنوان مجرمانه زنا محدود نمی شود. آنها از متهم درباره محافل خصوصی و حوزههای شخصی هم میپرسند و رقص و حتی دست دادن مرد با زن را نيز فعل مجرمانه محسوب میكنند. تا جايی كه فرد حتی در مورد مجلس عروسی خواهرش هم به اعتراف وادار میشود.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بازجو شخصيت متهم را كه كاملا درهم شكسته، دوباره از ابتدا برای او میسازد. او اين كار را با اتكا به اعترافات مفصلی انجام میدهد كه قبلا از متهم گرفته شده است. متهمان در اولين گامهای بازجويی پس دادن، تخليه اطلاعاتی میشوند، يعنی به نوشتن جزئی ترين اطلاعات زندگی خصوصی خود از ابتدا تا امروز وادار میشوند.
دريكی از اسناد منتشره در ادامه اين گزارش سؤال عجيب بازجو از متهم مبنی بر اينكه اتهامات خود را بنويسيد در حالی كه اين بازجو است كه بايد اتهام متهم را به او بگويد، نه بالعكس!
بازجویان اطلاعات سپاه مکرر می نویسند : «ارتباطات خود را اعم از ارتباط نامشروع و ...» و به اين شكل او به صراحت مجبور به انجام اعترافات غيراخلاقی میشود.
تعريف بازجويان اطلاعات موازی از روابط نامشروع به عنوان مجرمانه زنا محدود نمی شود. آنها از متهم درباره محافل خصوصی و حوزههای شخصی هم میپرسند و رقص و حتی دست دادن مرد با زن را نيز فعل مجرمانه محسوب میكنند. تا جايی كه فرد حتی در مورد مجلس عروسی خواهرش هم به اعتراف وادار میشود.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
كشاندن پرونده به حوزههای اخلاقی با دو هدف صورت میگيرد:
يكی اينكه متهم با چنين ترتيبی از جايگاه واقعی اتهام يا سوء ظن مطبوعاتی، فرهنگی يا سياسی كه به او وارد است و در هر حال يك وجهه خيرخواهانه دارد و عاری از قصد مجرمانه به معنای عام آن است، به حوزههايی وارد میشود كه هيچگاه برای او مطرح نبوده است.
اين باعث میشود كه فرد خود رابیدفاع و آسيب پذير حس كند و لذا بازجو به راحتی بتواند او را بشكند و خواستههای خود را به او تحميل كند.
هدف ديگر اعتراف گيری غيراخلاقی، جنبه تبليغاتی قضيه برای جامعه و خصوصا برای مسئولين بالادست سازمان اطلاعات سپاه است.
در غالب پروژههای سازمان اطلاعات سپاه، چيزی از آغاز كار نمی گذرد كه گزارش اوليه برای دفتر رهبری، چند تن از مراجع تقليد و چند تن از مسئولان قضايی و نظامی فرستاده میشود تا به اصطلاح آنها توجيه شوند، كه درحقيقت اين اتفاق بعد از وقوع اولين سری از اعترافات غيراخلاقی متهمان انجام میگيرد. اين اتفاق در پرونده شهرداران،بعضی از دانشجويان بازداشتی، ايرج جمشيدی، عليرضا جباری، سيامك پورزند و محمد بسته نگار كه به نوشتن «نامههای درخواست عفو » نيز واداشته شدند، رخ داده است
اخباری كه در روزنامههای نزديك به اطلاعات سپاه و خصوصا خبرگزاری فارس ،تسنیم،دانشجو و روزنامههای كيهان و جوان درباره پروژهها و اعترافات متهمان پروندههای سازمان اطلاعات سپاه منتشر میشود نيز در همين مرحله تنظيم شده و درز میكند.
يادداشت «خانه عنكبوت» حسين شريعتمداری درباره پروژه برخورد با فعالان سايتها و وبلاگها از مشهورترین این اقدامات و چه بسا اولین گاف آنها بود،شریعتمداری از ریز بازجوهایی ها اطلاع داشت!
تحليل، اطلاعات و اسامی مندرج در آن يادداشت، عينا از اعترافات يكی از متهمان سری اوليه بازداشتهای كپی برداری شده بود.
اما عجيب اينجاست كه گروهی که از اولين كسانی بودند که تیمهای بازجویی سازمان اطلاعات موازی را بنا بعدها مشخص شد كه یا از سردستههای باند گسترده فساد جنسی هستند یا به اتهامات جاسوسی برای فرانسه و اسرائیل هم اکنون در زندانهای سپاه پاسداران هستند.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
يكی اينكه متهم با چنين ترتيبی از جايگاه واقعی اتهام يا سوء ظن مطبوعاتی، فرهنگی يا سياسی كه به او وارد است و در هر حال يك وجهه خيرخواهانه دارد و عاری از قصد مجرمانه به معنای عام آن است، به حوزههايی وارد میشود كه هيچگاه برای او مطرح نبوده است.
اين باعث میشود كه فرد خود رابیدفاع و آسيب پذير حس كند و لذا بازجو به راحتی بتواند او را بشكند و خواستههای خود را به او تحميل كند.
هدف ديگر اعتراف گيری غيراخلاقی، جنبه تبليغاتی قضيه برای جامعه و خصوصا برای مسئولين بالادست سازمان اطلاعات سپاه است.
در غالب پروژههای سازمان اطلاعات سپاه، چيزی از آغاز كار نمی گذرد كه گزارش اوليه برای دفتر رهبری، چند تن از مراجع تقليد و چند تن از مسئولان قضايی و نظامی فرستاده میشود تا به اصطلاح آنها توجيه شوند، كه درحقيقت اين اتفاق بعد از وقوع اولين سری از اعترافات غيراخلاقی متهمان انجام میگيرد. اين اتفاق در پرونده شهرداران،بعضی از دانشجويان بازداشتی، ايرج جمشيدی، عليرضا جباری، سيامك پورزند و محمد بسته نگار كه به نوشتن «نامههای درخواست عفو » نيز واداشته شدند، رخ داده است
اخباری كه در روزنامههای نزديك به اطلاعات سپاه و خصوصا خبرگزاری فارس ،تسنیم،دانشجو و روزنامههای كيهان و جوان درباره پروژهها و اعترافات متهمان پروندههای سازمان اطلاعات سپاه منتشر میشود نيز در همين مرحله تنظيم شده و درز میكند.
يادداشت «خانه عنكبوت» حسين شريعتمداری درباره پروژه برخورد با فعالان سايتها و وبلاگها از مشهورترین این اقدامات و چه بسا اولین گاف آنها بود،شریعتمداری از ریز بازجوهایی ها اطلاع داشت!
تحليل، اطلاعات و اسامی مندرج در آن يادداشت، عينا از اعترافات يكی از متهمان سری اوليه بازداشتهای كپی برداری شده بود.
اما عجيب اينجاست كه گروهی که از اولين كسانی بودند که تیمهای بازجویی سازمان اطلاعات موازی را بنا بعدها مشخص شد كه یا از سردستههای باند گسترده فساد جنسی هستند یا به اتهامات جاسوسی برای فرانسه و اسرائیل هم اکنون در زندانهای سپاه پاسداران هستند.
کامل این مقاله را می توانید در سایت ما بخوانید. #سازمان_اطلاعات_موازی #سازمان_اطلاعات_سپاە
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حجت السلامغلامحسین رمضانی از فرماندهان سابق اطلاعات سپاه پاسداران است، وی در اولین تسویه داخلی نهادهای امنیتی از این سازمان کنار گذاشته شد، مدتی در قوه قضائیه فعال بود وسپس به عنوان رئیس حفاظت اطلاعات وزارت دفاع منصوب شده است.
همانند دیگر سازمانهای #حفاظت_اطلاعات ، این سازمان نیز فقط موظف است بر نحوه فعالیت کارکنان وزارت دفاع نظارت و اشراف اطلاعاتی داشته باشد، حفاظت اطلاعات وزارت دفاع ماموریت و وظیفهای در قبال فعالیتهای حتی ضد امنیتی شهروندان عادی ندارد.
مشخص است که غلامحسین رمضانی فقط و فقط برای خودنمایی و یا دخالت وعرض اندام اقدام به ارسال پیامهای فلهای اینگونه میکند.
ایجاد ستاد خبری و دخالتهای اینگونه حتی مطابق با قوانین جمهوری اسلامی نیز جرم است ومیتواند تحت پیگرد قضایی قرار گیرد.
#سازمان_اطلاعات_موازی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
همانند دیگر سازمانهای #حفاظت_اطلاعات ، این سازمان نیز فقط موظف است بر نحوه فعالیت کارکنان وزارت دفاع نظارت و اشراف اطلاعاتی داشته باشد، حفاظت اطلاعات وزارت دفاع ماموریت و وظیفهای در قبال فعالیتهای حتی ضد امنیتی شهروندان عادی ندارد.
مشخص است که غلامحسین رمضانی فقط و فقط برای خودنمایی و یا دخالت وعرض اندام اقدام به ارسال پیامهای فلهای اینگونه میکند.
ایجاد ستاد خبری و دخالتهای اینگونه حتی مطابق با قوانین جمهوری اسلامی نیز جرم است ومیتواند تحت پیگرد قضایی قرار گیرد.
#سازمان_اطلاعات_موازی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
برای ۶ تن از جوانان ایران در پرونده #بچه_های_اکباتان شامل #میلاد_آرمون، #علیرضا_کفایی، #امیر_محمد_خوش_اقبال، #نوید_نجاران، #حسین_نعمتی و #علیرضا_برمرزپورناک حکم اعدام صادر شده است. #صدایشان_باشیم 🌐 irbr.news 🆔 @irbriefing
شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران، ۲۳ آبان ماه شش تن از متهمان پرونده معروف به اکباتان تهران را به اتهام «مشارکت در قتل عمد» به قصاص نفس (اعدام) محکوم کرد.
امیرمحمد خوشاقبال، ۲۶ ساله، یکی از متهمانی است که در پی صدور این حکم به اعدام محکوم شده است.
صدور حکم اعدام از سوی شعبه ۱۳ دادگاه کیفری در حالی است که این حکم تنها به امضای دو عضو مستشار دادگاه رسیده و رئیس شعبه ۱۳ با صدور یک رای اقلیتی با حکم اعدام علیه متهمان پرونده مخالفت کرده است.
در رای صادره از سوی دو قاضی مستشار، مستند اثبات اتهام «مشارکت در قتل عمد» به امیرمحمد خوشاقبال، اعترافات اجباری او پس از شکنجههای شدید نزد ضابطان قضایی است.
#امیرمحمد_خوش_اقبال ، که در ابتدا توسط «حفاظت اطلاعات نیروی هوایی ارتش» دستگیر میشود، به شدت در بازداشتگاه متعلق به این نهاد مورد شکنجه قرار میگیرد تا به مشارکت در قتل آرمان علیوردی اعتراف کند. به گفته یک منبع آگاه «امیرمحمد را به قدری شکنجه کردند تا اعتراف کند آنقدر با کف کفشهایم بر او [آرمان علیوردی] زدم که از کف کفشها خون میچکید و اما باز هم به ضربه زدن ادامه میدادم.»
او سپس تحویل دیگر ضابطان پرونده از جمله پلیس آگاهی تهران داده میشود. تداوم شکنجهها و آزار و اذیتها علیه امیرمحمد خوشاقبال در اداره آگاهی تهران به حدی بوده که او تصمیم به خودکشی میگیرد، اما به دلیل شرایط موجود موفق به انجام این کار نمیشود.
از سوی دیگر، انتساب اتهام مشارکت در قتل عمد به امیرمحمد خوشاقبال، تنها بر اعترافات اجباری او و شهادتهای اجباری دیگر متهمان پرونده علیه او استوار است. حال آنکه بنا بر قانون، شهادتهای متهمان یک پرونده مشترک علیه یکدیگر مسموع نیست و قانونا نباید مستندی برای صدور حکم قرار گیرد.
مستندات پرونده نشان میدهند هیچ مدرکی مبنی بر قتل آرمان علیوردی توسط امیرمحمد خوشاقبال در پرونده وجود ندارد و این حقیقت در رای اقلیتی صادره از سوی رئیس شعبه ۱۳ نیز به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است.
#علیه_فراموشی #نه_به_اعدام #پرونده_اکباتان #اخبار_زندانیان_سیاسی_عقیدتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیرمحمد خوشاقبال، ۲۶ ساله، یکی از متهمانی است که در پی صدور این حکم به اعدام محکوم شده است.
صدور حکم اعدام از سوی شعبه ۱۳ دادگاه کیفری در حالی است که این حکم تنها به امضای دو عضو مستشار دادگاه رسیده و رئیس شعبه ۱۳ با صدور یک رای اقلیتی با حکم اعدام علیه متهمان پرونده مخالفت کرده است.
در رای صادره از سوی دو قاضی مستشار، مستند اثبات اتهام «مشارکت در قتل عمد» به امیرمحمد خوشاقبال، اعترافات اجباری او پس از شکنجههای شدید نزد ضابطان قضایی است.
#امیرمحمد_خوش_اقبال ، که در ابتدا توسط «حفاظت اطلاعات نیروی هوایی ارتش» دستگیر میشود، به شدت در بازداشتگاه متعلق به این نهاد مورد شکنجه قرار میگیرد تا به مشارکت در قتل آرمان علیوردی اعتراف کند. به گفته یک منبع آگاه «امیرمحمد را به قدری شکنجه کردند تا اعتراف کند آنقدر با کف کفشهایم بر او [آرمان علیوردی] زدم که از کف کفشها خون میچکید و اما باز هم به ضربه زدن ادامه میدادم.»
او سپس تحویل دیگر ضابطان پرونده از جمله پلیس آگاهی تهران داده میشود. تداوم شکنجهها و آزار و اذیتها علیه امیرمحمد خوشاقبال در اداره آگاهی تهران به حدی بوده که او تصمیم به خودکشی میگیرد، اما به دلیل شرایط موجود موفق به انجام این کار نمیشود.
از سوی دیگر، انتساب اتهام مشارکت در قتل عمد به امیرمحمد خوشاقبال، تنها بر اعترافات اجباری او و شهادتهای اجباری دیگر متهمان پرونده علیه او استوار است. حال آنکه بنا بر قانون، شهادتهای متهمان یک پرونده مشترک علیه یکدیگر مسموع نیست و قانونا نباید مستندی برای صدور حکم قرار گیرد.
مستندات پرونده نشان میدهند هیچ مدرکی مبنی بر قتل آرمان علیوردی توسط امیرمحمد خوشاقبال در پرونده وجود ندارد و این حقیقت در رای اقلیتی صادره از سوی رئیس شعبه ۱۳ نیز به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است.
#علیه_فراموشی #نه_به_اعدام #پرونده_اکباتان #اخبار_زندانیان_سیاسی_عقیدتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
جمعه نهم خرداد سی و سومین سالگرد اعتراضات “کوی طلاب مشهد” است که نخستین قیام گسترده مردمی پس از انقلاب ۵۷ محسوب میشود.
با پایان جنگ ۸ ساله و با شروع توسعه اقتصادی در ایران، تورم در شهرهای بزرگ به ۵۰ درصد رسید و نفس طبقه کمبرخورددار به شماره افتاد.
جرقه این قیام با تخریب آلونکهای برخی حاشیهنشینان در “کوی طلاب” مشهد شروع شد. ساکنان وقتی بولدوزرهای شهرداری را مقابل خانههایشان دیدند با ماموران درگیر شدند. رسانههای مستقل به نقل از شاهدان عینی نوشتند، پس از اینکه دانشآموزان در درگیریها مداخله کردند، یک زن و بنا به روایتی یک دانشآموز و بنا به روایت دیگری دو دانشآموز در جریان اعتراضها بر اثر تیراندازی ماموران کشته شدند. این خبر آتش اعتراضها را شعلهور کرد.
معترضان و نوجوانان با به دوش کشیدن پیکر این زن کشته شده و یا کشتهها، خشمگین از حاشیه شهر به سمت مرکز شهر حرکت کردندد. در طول مسیر جمعیت معترضان به هزاران نفر رسید و در مسیر دوکلانتری را خلع سلاح کردند و مسیر کوی طلاب تا استانداری تمام اموال عمومی اعم از باجههای روزنامه فروشی و یا تلفن، بانک و یا ادارات دولتی را نابود و به آتش کشیدند.
در نتیجه این اعتراضات گفته میشود بیش از ۲۴ معترض کشته شده و همچنین در دستور مستقیم خامنهای به رئیس دادگاه انقلاب که ریاست آن با ابراهیم رئیسی بود چهار معترض اعدام شدند.
هاشمی رفسنجانی ، به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی در واکنش به #شورش_مشهد در هیأت دولت میگوید:«برنامه توسعه توقف ناپذیر است و طبیعی است بخشی از جامعه ناراضی خواهند بود پس بروید ماشین آب پاش و ابزار سرکوب مثل باتوم و سپر بخرید!»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
با پایان جنگ ۸ ساله و با شروع توسعه اقتصادی در ایران، تورم در شهرهای بزرگ به ۵۰ درصد رسید و نفس طبقه کمبرخورددار به شماره افتاد.
جرقه این قیام با تخریب آلونکهای برخی حاشیهنشینان در “کوی طلاب” مشهد شروع شد. ساکنان وقتی بولدوزرهای شهرداری را مقابل خانههایشان دیدند با ماموران درگیر شدند. رسانههای مستقل به نقل از شاهدان عینی نوشتند، پس از اینکه دانشآموزان در درگیریها مداخله کردند، یک زن و بنا به روایتی یک دانشآموز و بنا به روایت دیگری دو دانشآموز در جریان اعتراضها بر اثر تیراندازی ماموران کشته شدند. این خبر آتش اعتراضها را شعلهور کرد.
معترضان و نوجوانان با به دوش کشیدن پیکر این زن کشته شده و یا کشتهها، خشمگین از حاشیه شهر به سمت مرکز شهر حرکت کردندد. در طول مسیر جمعیت معترضان به هزاران نفر رسید و در مسیر دوکلانتری را خلع سلاح کردند و مسیر کوی طلاب تا استانداری تمام اموال عمومی اعم از باجههای روزنامه فروشی و یا تلفن، بانک و یا ادارات دولتی را نابود و به آتش کشیدند.
در نتیجه این اعتراضات گفته میشود بیش از ۲۴ معترض کشته شده و همچنین در دستور مستقیم خامنهای به رئیس دادگاه انقلاب که ریاست آن با ابراهیم رئیسی بود چهار معترض اعدام شدند.
هاشمی رفسنجانی ، به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی در واکنش به #شورش_مشهد در هیأت دولت میگوید:«برنامه توسعه توقف ناپذیر است و طبیعی است بخشی از جامعه ناراضی خواهند بود پس بروید ماشین آب پاش و ابزار سرکوب مثل باتوم و سپر بخرید!»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این مسعود بهنود است، روزنامه نگار کهنه کار و با سابقه #بی_بی_سی_فارسی که #قصاب_دمشق را که سوریه را به خاک و خون خون کشیده و کودکان سوری را کشت «سردار عارف» مینامد!
اینقدر نون تو خون میزنید از خودتان حالتان به هم نمیخوره؟
#قاسم_سلیمانی_قاتل_کودکان_سوریه_است
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اینقدر نون تو خون میزنید از خودتان حالتان به هم نمیخوره؟
#قاسم_سلیمانی_قاتل_کودکان_سوریه_است
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#تصویرجنگ/ براساس بررسی های صورت گرفته Mig-29UB نیروی هوایی پایگاه یکم شکاری مهرآباد که با ماموریت چک و کنترل سامانههای ناوبری و همچنین رادار شرقی همدان و Cross Country در حال پرواز بود به علت از دست رفتن موتور چپ در ارتفاع ۱۸ هزار پایی اعلام وضعیت اضطراری و تقاضای خالی شدن باند برای امرجنسی لندینگ می کند در شرایطی که موتور راست هم بیشتر از ۷۲ درصد بالا نیامده بود.
در فاینال اپروچ در ارتفاع حدود ۱۰۰ پایی تنها موتور باقی مانده هم از دست میرود و بدون اینکه فرصت ریکاوری وجود داشته باشه و هواپیما شدیدا به صورت سینه مال به باند برخورد کرد که در اثر این ضربه علاوه بر برخورد و فشار شدیدی که به سر کابین جلو جاویدنام روزبه ناظریان وارد شد اجکشن سیت هم از کار افتاده و در شرایطی که کابین عقب سرهنگ علی گلی پور اجکت کرد سرهنگ دوم ناظریان در کابین میماند و موفق به اجکت نمیشود.
🔹زمانی که پرسنل پایگاه بالای سرش رسیدند دچار خونریزی مغزی بود که بلافاصله با هلیکوپتر رسکیو به بیمارستان بعثت همدان اعزام شد و در حالیکه در همان دقایق اول ایست قلبی کرده بود با تلاش پرسنل اورژانس و پزشکان بیمارستان احیاء قلبی شد اما با همه تلاش های انجام شده پس از چند ساعت تلاش به دلیل خون ریزی و مرگ مغزی جان میسپارد.
نکته جالب توجه در این سانحه اما اینجاست:
این هواپیما با همین رجیستر در سال ۱۳۷۳ سانحه خروج از باند داشته که خلبان و کمک خلبان هر دو موفق به اجکت شدند هواپیما تا سال ۱۳۹۳ زمین گیر بوده و با کمک مجتمع اوج ترمیم دماغه شده بود همچنین ارابه فرود یک فروند میگ۲۹ یو بی دیگر روی این هواپیما نصب شده بود.
نهایتا از شهریور ماه همان سال یعنی ۹۳ هواپیما تحویل گردان های عملیاتی شده بود و ۲۱ ماه بعد جان روزبه ناظریان را گرفت.
هواپیمایی که در زمان خرید چند سال از عمر عملیاتی خودش رو طی کرده بود و در این سال ها همواره از سوی کشور روسیه دچار مشکلات فنی و پشتیبانی بوده بعد از دو سانحه تقریبا مشابه قربانی گرفته است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در فاینال اپروچ در ارتفاع حدود ۱۰۰ پایی تنها موتور باقی مانده هم از دست میرود و بدون اینکه فرصت ریکاوری وجود داشته باشه و هواپیما شدیدا به صورت سینه مال به باند برخورد کرد که در اثر این ضربه علاوه بر برخورد و فشار شدیدی که به سر کابین جلو جاویدنام روزبه ناظریان وارد شد اجکشن سیت هم از کار افتاده و در شرایطی که کابین عقب سرهنگ علی گلی پور اجکت کرد سرهنگ دوم ناظریان در کابین میماند و موفق به اجکت نمیشود.
🔹زمانی که پرسنل پایگاه بالای سرش رسیدند دچار خونریزی مغزی بود که بلافاصله با هلیکوپتر رسکیو به بیمارستان بعثت همدان اعزام شد و در حالیکه در همان دقایق اول ایست قلبی کرده بود با تلاش پرسنل اورژانس و پزشکان بیمارستان احیاء قلبی شد اما با همه تلاش های انجام شده پس از چند ساعت تلاش به دلیل خون ریزی و مرگ مغزی جان میسپارد.
نکته جالب توجه در این سانحه اما اینجاست:
این هواپیما با همین رجیستر در سال ۱۳۷۳ سانحه خروج از باند داشته که خلبان و کمک خلبان هر دو موفق به اجکت شدند هواپیما تا سال ۱۳۹۳ زمین گیر بوده و با کمک مجتمع اوج ترمیم دماغه شده بود همچنین ارابه فرود یک فروند میگ۲۹ یو بی دیگر روی این هواپیما نصب شده بود.
نهایتا از شهریور ماه همان سال یعنی ۹۳ هواپیما تحویل گردان های عملیاتی شده بود و ۲۱ ماه بعد جان روزبه ناظریان را گرفت.
هواپیمایی که در زمان خرید چند سال از عمر عملیاتی خودش رو طی کرده بود و در این سال ها همواره از سوی کشور روسیه دچار مشکلات فنی و پشتیبانی بوده بعد از دو سانحه تقریبا مشابه قربانی گرفته است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing