محمد زارعی در جریان اعتراضات مردمی باقرآباد (قرچک) ورامین به قتل حکومتی مهسا امینی با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد.
او شامگاه چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سرش قتل رسیده است.
۲۶مهر زادروز محمد زارعی است، او تنها ۲۲ سال داشت، اهل روستای دهبنه از شهرستان سنقر در استان کرمانشاه بود و در قرچک ورامین زندگی میکرد و به عنوان راننده اسنپ مشغول به کار بود.
در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۹ شب، نیروهای حکومتی به سمت او شلیک کردند و او با تأخیر به بیمارستان ستاری قرچک منتقل شد، اما پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت.
مطابق معمول پیکر #محمد_زارعی توسط نیروهای امنیتی به سرقت میرود، و با گذشت ده روز پیگیری خانواده در نهایت در میان تدابیر شدید امنیتی و تنها با حضور خانوادهاش به خاک سپرده میشود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او شامگاه چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سرش قتل رسیده است.
۲۶مهر زادروز محمد زارعی است، او تنها ۲۲ سال داشت، اهل روستای دهبنه از شهرستان سنقر در استان کرمانشاه بود و در قرچک ورامین زندگی میکرد و به عنوان راننده اسنپ مشغول به کار بود.
در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۹ شب، نیروهای حکومتی به سمت او شلیک کردند و او با تأخیر به بیمارستان ستاری قرچک منتقل شد، اما پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت.
مطابق معمول پیکر #محمد_زارعی توسط نیروهای امنیتی به سرقت میرود، و با گذشت ده روز پیگیری خانواده در نهایت در میان تدابیر شدید امنیتی و تنها با حضور خانوادهاش به خاک سپرده میشود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤3🔥2
یکی از معترضان اسلامشهر که کمتر درباره نحوه به قتل رسیدن وی اخبار منتشر شده استک
#علیرضا_حسینی متولد ۱۵ تیر ۱۳۷۶ در روز ۳۰ شهریور سال ۱۴۰۱ در شهریور، در محدوده فلکه دوم گلستان #اسلامشهر، کشته شده است.
علیرضا کارمند بیمارستان عرفان نیایش در جنتآباد تهران بود و به همراه پدر و مادرش در منطقه گلستان اسلامشهر سکونت داشت.
دو گلوله جنگی به علیرضا شلیک کردند و بعد انتقال به بیمارستان، ماموران با خانواده تماس گرفته و خبر فوت او را در بیمارستان میدهند.
ماموران پیکر علیرضا را از بیمارستان خارج کرده و خانواده را تهدید میکنند که تنها در صورت سکوت مطلق، پیکر او را جهت دفن بی سر و صدا به خانواده تحویل خواهند داد.
در نهایت جسد علیرضا بعد از دو روز در بهشت فاطمه شهر صالحیه با حضور تعداد محدودی از اعضای خانواده و ماموران لباس شخصی دفن شد.
در گواهی فوت علیرضا که روز ۱۲ مهر ۱۴۰۱ در سازمان ثبت احوال به ثبت رسیده، علت مرگ «برخورد اجسام سخت یا تیز» ذکر شده است.
در گزارش پزشکی قانونی همچنین نوشته شده «جسد بهصورت طاق باز داخل سرد خانه رویت شد آثار تیر خوردگی روی سفید ران پای چپ و گلو در نزدیکی حنجره و آثار خالکوبی روی سینه و پهلوی راست و بازوی چپ رویت شد.»
با وجود مدارک مستدل و چند شاهد عینی، پیگیریهای خانواده حسینی از مقامات امنیتی و قضایی استان تهران تاکنون بینتیجه مانده و تنها پاسخی که دریافت کردند، این بود که «ما او را نکشتیم، دیگر مراجعه نکنید».
علیرضا مظلوم زیست، مظلوم کشته شد و صدای دادخواهی خانوادهاش، شنیده نشد.
#صدایشان_باشیم
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#علیرضا_حسینی متولد ۱۵ تیر ۱۳۷۶ در روز ۳۰ شهریور سال ۱۴۰۱ در شهریور، در محدوده فلکه دوم گلستان #اسلامشهر، کشته شده است.
علیرضا کارمند بیمارستان عرفان نیایش در جنتآباد تهران بود و به همراه پدر و مادرش در منطقه گلستان اسلامشهر سکونت داشت.
دو گلوله جنگی به علیرضا شلیک کردند و بعد انتقال به بیمارستان، ماموران با خانواده تماس گرفته و خبر فوت او را در بیمارستان میدهند.
ماموران پیکر علیرضا را از بیمارستان خارج کرده و خانواده را تهدید میکنند که تنها در صورت سکوت مطلق، پیکر او را جهت دفن بی سر و صدا به خانواده تحویل خواهند داد.
در نهایت جسد علیرضا بعد از دو روز در بهشت فاطمه شهر صالحیه با حضور تعداد محدودی از اعضای خانواده و ماموران لباس شخصی دفن شد.
در گواهی فوت علیرضا که روز ۱۲ مهر ۱۴۰۱ در سازمان ثبت احوال به ثبت رسیده، علت مرگ «برخورد اجسام سخت یا تیز» ذکر شده است.
در گزارش پزشکی قانونی همچنین نوشته شده «جسد بهصورت طاق باز داخل سرد خانه رویت شد آثار تیر خوردگی روی سفید ران پای چپ و گلو در نزدیکی حنجره و آثار خالکوبی روی سینه و پهلوی راست و بازوی چپ رویت شد.»
با وجود مدارک مستدل و چند شاهد عینی، پیگیریهای خانواده حسینی از مقامات امنیتی و قضایی استان تهران تاکنون بینتیجه مانده و تنها پاسخی که دریافت کردند، این بود که «ما او را نکشتیم، دیگر مراجعه نکنید».
علیرضا مظلوم زیست، مظلوم کشته شد و صدای دادخواهی خانوادهاش، شنیده نشد.
#صدایشان_باشیم
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥2❤1🤬1
امروز ۲۹ مهر، روز کوهنورد نام دارد، و چه خوب است در این روز یادی کنیم از غزاله چلابی، دختری که عاشق کوه بود و حیوانات.
غزاله به مانند کوه استوار بود و آزاد.
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم میگرفت، ناگهان، گلولهای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهتزده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد میزدند: «یکی رو کشتند.»
#غزاله_چلابی ۳۳ ساله، فارغالتحصیل رشته «امور بانکی» و حسابدار یک شرکت خصوصی بود. او عاشق سفرهای هیچهایکی و طبیعتگردی بود و همیشه رمانهای تازه را دنبال میکرد، با همه مهربان بود و برای شنیدن حرفهای آدمهای اطرافش گوشی شنوا داشت. غزاله از سگهای بیمار و گرسنه خیابانی حمایت میکرد و چند سالی بود که هر جمعه ساعت چهار صبح راهی یکی از کوههای اطراف آمل میشد. علَمکوه و دماوند و خیلی از قلههای معروف ایران را فتح کرده بود و هر روز میدوید که برای کوهنوردی آماده باشد. غزاله یکی از همان زنهایی بود که در سالهای اخیر هرجا که میتوانست روسریاش را برمیداشت.
غزاله پس از اصابت تیر، پنج روز در کما بود. چنانکه خالهاش میگوید یک گلولهی جنگی به پیشانیاش شلیک شده بود، پیشانیاش را سوراخ کرده بود و به حالت انفجار از سرش بیرون رفته بود. طوری که پشت سرش به اندازه یک نارنگی سوراخ شده بود. دکترهایش گفته بودند بصلالنخاعش آسیب ندیده بود و برای همین با اینکه دچار مرگ مغزی شده بود اما حرکات غیرارادی بدنش مثل تپش قلب و عملکرد شُشها ادامه داشت. غزاله میخواست که در صورت مرگ مغزی اعضای بدنش اهدا شود. دوبار هم در سالهای گذشته کارتهای اهدای عضو را پر کرده بود. وقتی که دکترها اعلام کردند راهی برای زنده نگهداشتنش نیست، هنوز ۹ عضو بدنش سالم بود و میشد که برای پیوند به دیگران اهدا شود. اما نهادهای امنیتی اجازه این کار را ندادند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
غزاله به مانند کوه استوار بود و آزاد.
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم میگرفت، ناگهان، گلولهای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهتزده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد میزدند: «یکی رو کشتند.»
#غزاله_چلابی ۳۳ ساله، فارغالتحصیل رشته «امور بانکی» و حسابدار یک شرکت خصوصی بود. او عاشق سفرهای هیچهایکی و طبیعتگردی بود و همیشه رمانهای تازه را دنبال میکرد، با همه مهربان بود و برای شنیدن حرفهای آدمهای اطرافش گوشی شنوا داشت. غزاله از سگهای بیمار و گرسنه خیابانی حمایت میکرد و چند سالی بود که هر جمعه ساعت چهار صبح راهی یکی از کوههای اطراف آمل میشد. علَمکوه و دماوند و خیلی از قلههای معروف ایران را فتح کرده بود و هر روز میدوید که برای کوهنوردی آماده باشد. غزاله یکی از همان زنهایی بود که در سالهای اخیر هرجا که میتوانست روسریاش را برمیداشت.
غزاله پس از اصابت تیر، پنج روز در کما بود. چنانکه خالهاش میگوید یک گلولهی جنگی به پیشانیاش شلیک شده بود، پیشانیاش را سوراخ کرده بود و به حالت انفجار از سرش بیرون رفته بود. طوری که پشت سرش به اندازه یک نارنگی سوراخ شده بود. دکترهایش گفته بودند بصلالنخاعش آسیب ندیده بود و برای همین با اینکه دچار مرگ مغزی شده بود اما حرکات غیرارادی بدنش مثل تپش قلب و عملکرد شُشها ادامه داشت. غزاله میخواست که در صورت مرگ مغزی اعضای بدنش اهدا شود. دوبار هم در سالهای گذشته کارتهای اهدای عضو را پر کرده بود. وقتی که دکترها اعلام کردند راهی برای زنده نگهداشتنش نیست، هنوز ۹ عضو بدنش سالم بود و میشد که برای پیوند به دیگران اهدا شود. اما نهادهای امنیتی اجازه این کار را ندادند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥2❤1🤬1
محمد حشمدار متولد ۳۰ شهریور ۱۳۶۵ در بهبهان است.
او متأهل بود و با همسر، مادر و برادر ۲۵ سالهاش «ضرغام» که سندروم داون دارد، در بهبهان زندگی میکرد و نانآورِ خانواده بود.
#محمد_حشمدار صبح شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸ با قرار قبلی برای تعمیر میز تلویزیون یک مشتری از منزل خارج شد. خواهر او در این مورد گفتهاست: «ما نمیدانستیم شهر شلوغ شدهاست. بهنام، برادر بزرگترم تماس گرفت و گفت بهتر است بیرون نرویم. من ۱۱:۵۳ دقیقه قبل از ظهر به محمد زنگ زدم و گفتم برگرد خانه، در این شلوغی بلایی سرت میآید. گفت مغازهها اکثراً بستهاست، میخواستم وسایل بخرم نشد، برمیگردم، نگران نباشید. این آخرین صحبت من با محمد بود.»
او در راه بازگشت در خیابان غلامپور میبیند بانک ملی آتش گرفته و برای نجاتِ کارمند گرفتار در آتش، تلاش میکند و پس از نجات وی در میان معترضانی که در خیابان گود چهک، نزدیک جایی که به آن گود بقال گفته میشود، مقابل فروشگاه زنجیرهای افق کوروش تجمع کرده بودند، از ناحیهٔ گلو، مورد هدف تکتیراندازی از بالای مسجد بردی قرار گرفت.
در این هنگام یکی از آشناهایش که در آن نزدیکی بودهاست، پیکر او را بر روی موتورش میاندازد و به بیمارستان میبرد، پس از آن با همان موتور و لباسهای آغشته به خون به منزل محمد مراجعه کرده و حدود ساعت ۳:۳۰ بعدازظهر، مادر محمد حشمدار را به بیمارستان میرساند.
در این زمان پیکر او به سردخانه منتقل شده بود.
شواهد بسیاری وجود دارد که یک پاسدار تعمدا ولر اساس خصومت قبلی اورا از بالای مسجد بردی بهبهان هدف قرار داده ، خانواده حشمدار به سازمان قضایی نیروهای مسلح، سپاه پاسداران و دفتر خامنهای شکایت میکنند ، یکسال بعد خواهر محمد حشمدار میگوید: «به موبایل مادرم زنگ زدند. گوشی را به من داد. گفتند از #دفتر_رهبری تماس میگیریم، شما شکایت کردید؟ گفتم بله. گفتند چهجوری بوده، چی بوده؟ گفتم برادرم آبان کشته شده. گفتند #کدام_آبان؟ گفتم #آبان_خونین_۹۸. گفتند خب پرونده شما دارد رسیدگی میشود...»
این کتمان و فراموشی دفتر خامنهای سرآغاز هشتگ #کدام_آبان شد.
درست در همین ساعات #فرزاد_انصاری_فر نیز در #بهبهان کشته شدهاند، روایت دیگری از کشته شدن شش تن در ظهر روز ۲۵ آبان حکایت میکند.
#علیه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او متأهل بود و با همسر، مادر و برادر ۲۵ سالهاش «ضرغام» که سندروم داون دارد، در بهبهان زندگی میکرد و نانآورِ خانواده بود.
#محمد_حشمدار صبح شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸ با قرار قبلی برای تعمیر میز تلویزیون یک مشتری از منزل خارج شد. خواهر او در این مورد گفتهاست: «ما نمیدانستیم شهر شلوغ شدهاست. بهنام، برادر بزرگترم تماس گرفت و گفت بهتر است بیرون نرویم. من ۱۱:۵۳ دقیقه قبل از ظهر به محمد زنگ زدم و گفتم برگرد خانه، در این شلوغی بلایی سرت میآید. گفت مغازهها اکثراً بستهاست، میخواستم وسایل بخرم نشد، برمیگردم، نگران نباشید. این آخرین صحبت من با محمد بود.»
او در راه بازگشت در خیابان غلامپور میبیند بانک ملی آتش گرفته و برای نجاتِ کارمند گرفتار در آتش، تلاش میکند و پس از نجات وی در میان معترضانی که در خیابان گود چهک، نزدیک جایی که به آن گود بقال گفته میشود، مقابل فروشگاه زنجیرهای افق کوروش تجمع کرده بودند، از ناحیهٔ گلو، مورد هدف تکتیراندازی از بالای مسجد بردی قرار گرفت.
در این هنگام یکی از آشناهایش که در آن نزدیکی بودهاست، پیکر او را بر روی موتورش میاندازد و به بیمارستان میبرد، پس از آن با همان موتور و لباسهای آغشته به خون به منزل محمد مراجعه کرده و حدود ساعت ۳:۳۰ بعدازظهر، مادر محمد حشمدار را به بیمارستان میرساند.
در این زمان پیکر او به سردخانه منتقل شده بود.
شواهد بسیاری وجود دارد که یک پاسدار تعمدا ولر اساس خصومت قبلی اورا از بالای مسجد بردی بهبهان هدف قرار داده ، خانواده حشمدار به سازمان قضایی نیروهای مسلح، سپاه پاسداران و دفتر خامنهای شکایت میکنند ، یکسال بعد خواهر محمد حشمدار میگوید: «به موبایل مادرم زنگ زدند. گوشی را به من داد. گفتند از #دفتر_رهبری تماس میگیریم، شما شکایت کردید؟ گفتم بله. گفتند چهجوری بوده، چی بوده؟ گفتم برادرم آبان کشته شده. گفتند #کدام_آبان؟ گفتم #آبان_خونین_۹۸. گفتند خب پرونده شما دارد رسیدگی میشود...»
این کتمان و فراموشی دفتر خامنهای سرآغاز هشتگ #کدام_آبان شد.
درست در همین ساعات #فرزاد_انصاری_فر نیز در #بهبهان کشته شدهاند، روایت دیگری از کشته شدن شش تن در ظهر روز ۲۵ آبان حکایت میکند.
#علیه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2🔥2
بیش از ۷۰ کودک در جریان خیزش سراسری جان شیرینشان را از دست دادند که یکی از آنها امیرحسین بساطی است.
امیر حسین در ۱۵ سالگی، در اوج تنهایی در خیابان جان داد.
او روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، برای خرید دفتر نقاشی و مداد رنگی از خانه بیرون زد و در خیابان سپهر کرمانشاه به معترضان پیوست، اما با شلیک مستقیم مأموران امنیتی به سینهاش، دیگر هیچگاه به خانه بازنگشت.
خانواده #امیر_حسین_بساطی ، یک هفته در بیمارستانها، پرشکی قانونی و حتی در زندانها در پی او بودند، اما پیکر او را نیروهای امنیتی مطابق معمول دزدیده بودند، تا اینکه فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که امیر حسین را غرق در خون نشان میداد.
در آنجا بود که بالاخره امیرحسین پیدا شد، اما پیکرش در زندان نهادهای امنیتی محبوس بود و برای تحویل جنازه او ۹۰ میلیون تومان پول گلوله طلب کرده بودند، در روزی که خانواده با فروش خودرویشان پول گلولههایی که فرزندشان را به قتل رسانده بود تامین کردند ، باز نیروهای امنیتی شرط کردند حق ندارید او را در کرمانشاه دفن کنید و باید او در روستای حسنآباد شاهآباد در شصت کیلومتری زادگاهش دفن شود، پول را گرفتند و فردایش پیکر با سه مامور مسلح در آمبولانس نیروی انتظامی با ادعای غسل داده شده ونماز خوانده شده به قبرستان روستای شاه آباد آورده شد و بدون آنکه خانواده اجازه داشته باشند برای آخرین بار عزیزشان را ببینند به خاک سپرده شد.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیر حسین در ۱۵ سالگی، در اوج تنهایی در خیابان جان داد.
او روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، برای خرید دفتر نقاشی و مداد رنگی از خانه بیرون زد و در خیابان سپهر کرمانشاه به معترضان پیوست، اما با شلیک مستقیم مأموران امنیتی به سینهاش، دیگر هیچگاه به خانه بازنگشت.
خانواده #امیر_حسین_بساطی ، یک هفته در بیمارستانها، پرشکی قانونی و حتی در زندانها در پی او بودند، اما پیکر او را نیروهای امنیتی مطابق معمول دزدیده بودند، تا اینکه فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که امیر حسین را غرق در خون نشان میداد.
در آنجا بود که بالاخره امیرحسین پیدا شد، اما پیکرش در زندان نهادهای امنیتی محبوس بود و برای تحویل جنازه او ۹۰ میلیون تومان پول گلوله طلب کرده بودند، در روزی که خانواده با فروش خودرویشان پول گلولههایی که فرزندشان را به قتل رسانده بود تامین کردند ، باز نیروهای امنیتی شرط کردند حق ندارید او را در کرمانشاه دفن کنید و باید او در روستای حسنآباد شاهآباد در شصت کیلومتری زادگاهش دفن شود، پول را گرفتند و فردایش پیکر با سه مامور مسلح در آمبولانس نیروی انتظامی با ادعای غسل داده شده ونماز خوانده شده به قبرستان روستای شاه آباد آورده شد و بدون آنکه خانواده اجازه داشته باشند برای آخرین بار عزیزشان را ببینند به خاک سپرده شد.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2🔥2
پویا شیدا، معترض ۱۷ ساله را ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۱، نزدیک شهرک ولیعصر در ارومیه تک تیراندازان با شلیک به سرش کشته شده است.
#پویا_شیدا نیز از جمله گمنامان اعتراضات ۱۴۰۱ است .
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#پویا_شیدا نیز از جمله گمنامان اعتراضات ۱۴۰۱ است .
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥2🤬1🕊1
عبدالله محمدپور نوجوان ۱۷ ساله در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با اصابت گلوله نظامی بر سر و سینهاش در اعتراضات روستای بالو در ارومیه به دست ماموران سرکوبگر خامنهای در دم به قتل رسیده است.
#عبدالله_محمدپور تنها فرزند خانواده بوده است و متاسفانه از جمله گمنامان جان باخته در اعتراضات ۱۴۰۱ است.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#عبدالله_محمدپور تنها فرزند خانواده بوده است و متاسفانه از جمله گمنامان جان باخته در اعتراضات ۱۴۰۱ است.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2🔥2
امیر مهدی ملک محمدی نوجوان ۱۷ ساله ، بازیکن تیم فوتبال جوانان باشگاه افلاک گهر بیران و عضو هیأت فوتبال تهران است.
#امیرمهدی_ملک_محمدی ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در خیابان ۱۷ شهربور تهران بر اثر اصابت گلوله مزدوران جمهوریاسلامی کشته شده است.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#امیرمهدی_ملک_محمدی ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در خیابان ۱۷ شهربور تهران بر اثر اصابت گلوله مزدوران جمهوریاسلامی کشته شده است.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2🔥2
سیدمهدی موسوی، متولد ۲۳ فروردین ۸۵ در زنجان است،او نوجوان ۱۶ ساله و مبارزی بود که در چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در خیابان صفا زنجان ابتدا بر اثر شلیک مستقیم ماموران حکومتی با گلولههای ساچمهای بر زمین میاندازند وسپس چند لباس شخصی بسیجی با ضربات باتوم آنقدر میزنند که جان ببازد.
مهدی، از نسل جدیدی بود که پا به میدان گذاشته بود،مهدی در اثر شلیک ۵ گلوله به پشت و ضربات وحشیانه باتوم به سر و صورت جان میبازد.
روز اول مهر که باید راهی مدرسه میشد، پیکرش را راهی آرامستان کردند.
طبق معمول ماموران حکومتی پیکر مهدی را میدزدند و در نهایت او را به بهشت زهرای زنجان منتقل میکنند و فقط به خانوادهاش اجازه دادند تا در مراسم دفن شرکت کنند.
مهدی بدون حضور اقوام و دوستانش و تنها در حضور چند تن از اعضای خانوادهاش در بهشت زهرای زنجان، معراج۲، ردیف۹، شماره۵ بخاک سپرده شد.
#سید_مهدی_موسوی نیکو در بیوگرافی اینستاگرامش نوشته بود:
« و روزی به پایان میرسیم»
اما او به پایان نرسید. او آغاز شورانگیزی شد که چهاردهه است ملت ما در انتظارش نشستهاند.
مهدی با جاودانگیش آغاز یک پایان شد.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مهدی، از نسل جدیدی بود که پا به میدان گذاشته بود،مهدی در اثر شلیک ۵ گلوله به پشت و ضربات وحشیانه باتوم به سر و صورت جان میبازد.
روز اول مهر که باید راهی مدرسه میشد، پیکرش را راهی آرامستان کردند.
طبق معمول ماموران حکومتی پیکر مهدی را میدزدند و در نهایت او را به بهشت زهرای زنجان منتقل میکنند و فقط به خانوادهاش اجازه دادند تا در مراسم دفن شرکت کنند.
مهدی بدون حضور اقوام و دوستانش و تنها در حضور چند تن از اعضای خانوادهاش در بهشت زهرای زنجان، معراج۲، ردیف۹، شماره۵ بخاک سپرده شد.
#سید_مهدی_موسوی نیکو در بیوگرافی اینستاگرامش نوشته بود:
« و روزی به پایان میرسیم»
اما او به پایان نرسید. او آغاز شورانگیزی شد که چهاردهه است ملت ما در انتظارش نشستهاند.
مهدی با جاودانگیش آغاز یک پایان شد.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥2🤬1🕊1
ابوالفضل نوجوانی از نسل تشنه آزادی بود، اهل شهرری تهران و متولد ۴دیماه ۸۵ .
ابوالفضل دانش آموز بود و دنیایی پرامید و آرزو در مقابلش داشت. او عاشق موتور سواری و تتوکاری بود.
مادرش برایش یک موتور خریده بود اما به او گفته بود بعد از تولد ۱۸ سالگیش میتواند سوار بر آن شود.
ابوالفضل که سودای آزادی و زندگی با شرافت داشت در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات شرکت کرد و با شلیک گاز اشک آور از نزدیک توسط شاتگان توسط یک پاسدار به نام علیرضا عظیمی فرمانده اطلاعات عملیات گردان امنیتی امام حسن مجتبی از یگان امنیتی امام رضا سپاه تهران به نیمه چپ سرش دچار جراحت سختی در جمجمه شد و در مدت ۸ ماه در کما و بدون هوشیاری بود.
او پس از بهوش آمدن در حالیکه در فلج کامل بود و تنها پلکهای چشمهای درشتش تکان میخورد در تلاش مادرش توانسته بود کمی انگشتان دستش را نیز تکان بدهد.
اما سرانجام به دلیل شدت جراحات وارده در ۶ خرداد ۱۴۰۲ جاودانه شد.
تصاویر جگرسوز پیکر بی حرکتش بر تخت بیمارستان و مادری که پروانه وار گرد او پرواز میکند تا بر دردهای جگرگوشه اش قدری مرهم باشد قلب هر انسان شرافتمندی را لرزاند.
پس از شهادت #ابوالفضل_امیرعطایی ، ۱۶ ساله پیکرش در بهشت زهرا تهران، در قطعه ۳۱۲، ردیف ۱۹۷، شماره ۴۰ به خاک سپرده شد.
حکومت بچه کش پس از خاکسپاری هم یک لحظه خانواده داغدار و دادخواه او را راحت نگذاشت و پرونده قتل او را پیگیری نکرد و نه قاتل معرفی شد و نه محاکمه ای صورت گرفت.
تصویر بجا مانده ازاین نوجوان شجاع کوهی از صبر و استواری است در زیر آوار درد جانکاه. این تصویر فرزند زیبای ایران ، ماه انقلاب ملی ایران است.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ابوالفضل دانش آموز بود و دنیایی پرامید و آرزو در مقابلش داشت. او عاشق موتور سواری و تتوکاری بود.
مادرش برایش یک موتور خریده بود اما به او گفته بود بعد از تولد ۱۸ سالگیش میتواند سوار بر آن شود.
ابوالفضل که سودای آزادی و زندگی با شرافت داشت در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات شرکت کرد و با شلیک گاز اشک آور از نزدیک توسط شاتگان توسط یک پاسدار به نام علیرضا عظیمی فرمانده اطلاعات عملیات گردان امنیتی امام حسن مجتبی از یگان امنیتی امام رضا سپاه تهران به نیمه چپ سرش دچار جراحت سختی در جمجمه شد و در مدت ۸ ماه در کما و بدون هوشیاری بود.
او پس از بهوش آمدن در حالیکه در فلج کامل بود و تنها پلکهای چشمهای درشتش تکان میخورد در تلاش مادرش توانسته بود کمی انگشتان دستش را نیز تکان بدهد.
اما سرانجام به دلیل شدت جراحات وارده در ۶ خرداد ۱۴۰۲ جاودانه شد.
تصاویر جگرسوز پیکر بی حرکتش بر تخت بیمارستان و مادری که پروانه وار گرد او پرواز میکند تا بر دردهای جگرگوشه اش قدری مرهم باشد قلب هر انسان شرافتمندی را لرزاند.
پس از شهادت #ابوالفضل_امیرعطایی ، ۱۶ ساله پیکرش در بهشت زهرا تهران، در قطعه ۳۱۲، ردیف ۱۹۷، شماره ۴۰ به خاک سپرده شد.
حکومت بچه کش پس از خاکسپاری هم یک لحظه خانواده داغدار و دادخواه او را راحت نگذاشت و پرونده قتل او را پیگیری نکرد و نه قاتل معرفی شد و نه محاکمه ای صورت گرفت.
تصویر بجا مانده ازاین نوجوان شجاع کوهی از صبر و استواری است در زیر آوار درد جانکاه. این تصویر فرزند زیبای ایران ، ماه انقلاب ملی ایران است.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2🔥2
#امین_معرفت (معروفی) کودک ۱۶ ساله ای بود که در اعتراضات ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ شهر اشنویه با شلیک ماموران امنیتی کشته شد.
امین معرفت هنرمند ۱۶ ساله که تصاویر متعددی از تارنوازی وی در شبکههای اجتماعی منتشر شده از کشتهشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ، در روز ۳۰ شهریورماه در اشنویه است.
#امین_معروفی بر اثر شلیک دو گلوله نظامی به سر در دم جان سپرده است.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امین معرفت هنرمند ۱۶ ساله که تصاویر متعددی از تارنوازی وی در شبکههای اجتماعی منتشر شده از کشتهشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ، در روز ۳۰ شهریورماه در اشنویه است.
#امین_معروفی بر اثر شلیک دو گلوله نظامی به سر در دم جان سپرده است.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2🔥2
#امیرعلی_فولادی ۱۶ ساله روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات شهر اسلام آباد غرب در تجمع مقابل فرمانداری با ۵ گلوله جنگی توسط ماموران امنیتی کشته شد.
۳۰ و ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در اسلام آباد یکی از خونین ترین روزهای اعتراضات سال گذشته بود که در آن بیش از ۱۵ معترض به ضرب گلولههای نظامی و عمدتا در دم کشته شدهاند.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۳۰ و ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در اسلام آباد یکی از خونین ترین روزهای اعتراضات سال گذشته بود که در آن بیش از ۱۵ معترض به ضرب گلولههای نظامی و عمدتا در دم کشته شدهاند.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥2🤬1🕊1
روایتهایی که از محل و زمان وقوع حادثه کشته شدن او ارائه شده، با گزارشهایی که از ناآرامیهای مهرشهر مخابره شده همخوانی دارد.
خانواده #حدیث_نجفی تصویری از گواهی فوت، برگه دادگستری، مدرک پزشکی قانونی، اومنتشر کردهاند که علت فوت وی را بر اثر اصابت گلوله ثابت میکند.
از حدیثویدیوهای بسیاری در شبکههای اجتماعی منتشر شده که وی از خودش منتشر کرده ، او نوجوانی شاد و سرزنده بود که جز آزادی و زندگی بهتر در طلب چیز دیگری نبود.
او در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شده است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤2🔥2
علیرضا عظیمی فرمانده اطلاعات عملیات گردان امنیتی امام حسن مجتبی از یگان امنیتی امام رضا سپاه تهران هفته پیش یک درجه تشویقی بهش دادند و شده سرگرد، تصاویر نشون میده خامنه ای هم به خانه شان رفته ،بچه نازی آباد هست اما الان در محدوده خیابان قلعه مرغی و فلاح سکونت داره .
چند شاهد وجود دارد که وی کسی است که در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ گلوله گاز اشک آور را به سمت #ابوالفضل_امیرعطایی نشانه رفته و شلیک کرده.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
چند شاهد وجود دارد که وی کسی است که در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ گلوله گاز اشک آور را به سمت #ابوالفضل_امیرعطایی نشانه رفته و شلیک کرده.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬5🔥1
مهدی ببرنژاد، متورد ۲۴ مرداد ۱۳۷۹ بود، تازه از سربازی برگشته بود، در کنکور شرکت کرده و در دانشگاه قبول شده بود، و اگر در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در قوچان کشته نمیشد، اکنون دانشجو بود.
مهدی ۲۲ ساله بود که در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی به خیابان رفته بود.
در شب ۲۹ شهریور، عدهای در اعتراضهای قوچان کشته شده بودند و بسیاری هم مجروح شده بودند.
#مهدی_ببرنژاد در تنها پست اینستاگرامش نوشته بود: «ما در رنج هستیم و بودن رنج آور است.»
منبع نزدیک به خانواده میگوید: «مهدی باشگاه میرفت. از بچگی کشتی کار میکرد. سه چهار سال آخر هم هر روز بدنسازی میکرد. موزیک رپ گوش میداد. طرفدار پوتک بود. در پیجش هم این خواننده رو تگ کرده بود. یه مدت توی کارواش کار میکرد. یه مدت توی یه تالار کار کرد. حتی کارگری میکرد.»
منبع نزدیک به خانواده میگوید: «مهدی تا آخرین لحظهها درحال اعتراض بود. ساعت ۹ شب تیر خورد. اولش با موتور میبرنش توی یه خیابونی که دکتر و کلینیک بوده ولی خب متاسفانه کسی کمک نمیکنه. بعدش یه ماشین پیدا میشه چندتا از دوستاش میرسونندش اورژانس. دوستش میگفت مهدی رو که رسوندیم اورژانس زنده بود.»
خانواده مهدی ببرنژاد بعدتر تلاش کردند تا درباره آن شب اطلاعات بیشتری به دست بیاورند.
منبع مطلع میگوید: «بعدتر معلوم شد همون شب نذاشتن ببرنش اتاق عمل. دکترها با مامورهای اطلاعات درگیر شده بودن. ولی متاسفانه نتونستن عملش کنند. یعنی نذاشتن عملش کنند.»
در این ساعات، تلاشهای خانواده برای تماس با مهدی به نتیجهای نرسید. آنها هنوز خبر نداشتند که او تیر خورده و در بیمارستان بستری است: «صبح ساعت ۷ونیم بود که به خانواده مهدی ببرنژاد از بیمارستان زنگ زدن و گفتن مهدی تیر خورده.»
پیکر مهدی ببرنژاد هم مانند خیلی از معترضانی که کشته شدند، بلافاصله به خانواده تحویل داده نشد. در گواهی فوت او، علت مرگ اصابت گلوله به سمت چپ لگن و خونریزی داخلی نوشته شده است. اما حکومت زیر بار کشتن او نرفت.
«درباره محل دفن خانواده رو تحت فشار نذاشتن. خود خانواده ترجیح داد به جای قوچان ببرنش روستاشون دفنش کنن. توی مراسم خاکسپاری فقط جمع کوچیکی از خانواده تونستن شرکت کنن. دوستان و آشنایان رو راه ندادن. حتی اجازه ندادن یک دونه عکس مهدی رو روی ماشین بزنن. فشار خیلی زیاد بود. از چند نفر از خانواده تعهد گرفتن که مراسم بزرگ نگیرن.»
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مهدی ۲۲ ساله بود که در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی به خیابان رفته بود.
در شب ۲۹ شهریور، عدهای در اعتراضهای قوچان کشته شده بودند و بسیاری هم مجروح شده بودند.
#مهدی_ببرنژاد در تنها پست اینستاگرامش نوشته بود: «ما در رنج هستیم و بودن رنج آور است.»
منبع نزدیک به خانواده میگوید: «مهدی باشگاه میرفت. از بچگی کشتی کار میکرد. سه چهار سال آخر هم هر روز بدنسازی میکرد. موزیک رپ گوش میداد. طرفدار پوتک بود. در پیجش هم این خواننده رو تگ کرده بود. یه مدت توی کارواش کار میکرد. یه مدت توی یه تالار کار کرد. حتی کارگری میکرد.»
منبع نزدیک به خانواده میگوید: «مهدی تا آخرین لحظهها درحال اعتراض بود. ساعت ۹ شب تیر خورد. اولش با موتور میبرنش توی یه خیابونی که دکتر و کلینیک بوده ولی خب متاسفانه کسی کمک نمیکنه. بعدش یه ماشین پیدا میشه چندتا از دوستاش میرسونندش اورژانس. دوستش میگفت مهدی رو که رسوندیم اورژانس زنده بود.»
خانواده مهدی ببرنژاد بعدتر تلاش کردند تا درباره آن شب اطلاعات بیشتری به دست بیاورند.
منبع مطلع میگوید: «بعدتر معلوم شد همون شب نذاشتن ببرنش اتاق عمل. دکترها با مامورهای اطلاعات درگیر شده بودن. ولی متاسفانه نتونستن عملش کنند. یعنی نذاشتن عملش کنند.»
در این ساعات، تلاشهای خانواده برای تماس با مهدی به نتیجهای نرسید. آنها هنوز خبر نداشتند که او تیر خورده و در بیمارستان بستری است: «صبح ساعت ۷ونیم بود که به خانواده مهدی ببرنژاد از بیمارستان زنگ زدن و گفتن مهدی تیر خورده.»
پیکر مهدی ببرنژاد هم مانند خیلی از معترضانی که کشته شدند، بلافاصله به خانواده تحویل داده نشد. در گواهی فوت او، علت مرگ اصابت گلوله به سمت چپ لگن و خونریزی داخلی نوشته شده است. اما حکومت زیر بار کشتن او نرفت.
«درباره محل دفن خانواده رو تحت فشار نذاشتن. خود خانواده ترجیح داد به جای قوچان ببرنش روستاشون دفنش کنن. توی مراسم خاکسپاری فقط جمع کوچیکی از خانواده تونستن شرکت کنن. دوستان و آشنایان رو راه ندادن. حتی اجازه ندادن یک دونه عکس مهدی رو روی ماشین بزنن. فشار خیلی زیاد بود. از چند نفر از خانواده تعهد گرفتن که مراسم بزرگ نگیرن.»
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2🔥2
ابوالفضل مهدی پور روشن متولد ۲۸ مرداد ۱۳۸۳ – و اهل بابل بود.
او در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ به دست مأموران حکومتی جمهوری اسلامی بر اثر شلیک مستقیم گلوله به پشت سرش به قتل رسید.
به خانواده گفتند اگه نگن تو اعتراضات کشته شده به عنوان بسیجی شهید محسوب میشه اما خانواده مخالفت میکنند، از خانواده پنجاه میلیون طلب میکنند اما خانواده واقعا این پول را نداشتند، حکومت هم پیکر #ابوالفضل_مهدی_پور را تحویل خانواده نمیدهند و شبانه دفن میکنند و به خانواده محل دفن را اطلاع میدهند.
ابوالفضل کارگر یک کارگاه سنگتراشی بود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ به دست مأموران حکومتی جمهوری اسلامی بر اثر شلیک مستقیم گلوله به پشت سرش به قتل رسید.
به خانواده گفتند اگه نگن تو اعتراضات کشته شده به عنوان بسیجی شهید محسوب میشه اما خانواده مخالفت میکنند، از خانواده پنجاه میلیون طلب میکنند اما خانواده واقعا این پول را نداشتند، حکومت هم پیکر #ابوالفضل_مهدی_پور را تحویل خانواده نمیدهند و شبانه دفن میکنند و به خانواده محل دفن را اطلاع میدهند.
ابوالفضل کارگر یک کارگاه سنگتراشی بود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥2🤬1🕊1
جاویدنام #رضا_شهپرنیا تا ساعتی قبل از کشته شدنش در کنار خواهرش بوده، او حوالی ساعت ۱۹ ،۲۹ شهریور ۱۴۰۱ از خواهرش جدا میشود و با جمعیت معترض همراه میشود، ساعتی بعد در حالیکه بر روی یک سطل زباله ایستاده بود و شعار میداد،از فاصله نزدیک مورد اصابت بیش از صد گلوله ساچمهای قرار گرفتهاست. آثار گلوله در اعضای مختلف بدن او از جمله چشم، دندانها، قفسه سینه دیده شدهاست.
خانواده او تا مدتی از وضعیت او بیخبر بودند. آنها برای پیگیری وضعیت او به بیمارستان و مراکز نظامی مراجعه میکنند اما موفق نمیشوند در غروب ۳۰ شهریور با دایی او تماس میگیرند تا برای شناسایی پیکر او مراجعه کند. ابتهاج عزیزی مادر رضا میگوید :«اول به من گفته بودند ۷۰، ۸۰ عدد ساچمه خورده بود اما برادرم که جسد را دیدهاست، بعداً گفت شاید ۲۰۰ عدد ساچمه توی بدن بچه خالی کرده بودند. با اجازه خودشان هم کالبد شکافی کرده، سرش را باز کرده و سینهاش را شکافته بودند.»
روز بعد نیروهای امنیتی جنازه را به آنها تحویل دادند اما از آنان خواستند که مراسم خاکسپاری را سریع انجام دهند.
در گواهی فوت رضا، علت مرگ «برخورد اجسام سخت یا تیز» ذکر شده اما در جواز دفن که پزشکی قانونی آن را صادر کرده، سه علت برای مرگ او نوشته شدهاست: «شوک خونریزی، آسیب احشای داخل قفسه سینه و شکم (ریه، قلب، کبد)، اصابت جسم پرتابهای مدور (ساچمه).»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥2🤬1🕊1
حالا ما #حنانه_کیا عروس ایران را رو توی قلبمون داریم.
سال گذشته و همزمان با تولد حنانه، معصومه آذری، مادر #حنانه_کیا_کجوری ، تصویری از پیکر غرق در خون فرزندش را در اینستاگرامش [که اکنون با تهدید نهادهای امنیتی مسدود شده است] منتشر کرد.
وی در توضیح این تصویر نوشت؛ «حنانه، سینه سرخ خنیاگری بود که آواز ملکوتیش را با خود به سردی گور برد،ما رهروان راه آزادی با این خیال خوش، که با هر نفس گامی به حنانه ها، نزدیکتر میشویم و این زندگی ما خواهد بود. امید آنکه در دنیایی دیگر، دیدار با عاشقان راه آزادی را به انتظار نشسته باشد.»
حنانه کیا ۲۲ ساله در جریان اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ هدف سه گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفت و در نوشهر کشته شد.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤4🔥2🕊2
بیش از ۷۰ کودک در جریان خیزش سراسری جان شیرینشان را از دست دادند که یکی از آنها امیرحسین بساطی است.
امیر حسین در ۱۵ سالگی، در اوج تنهایی در خیابان جان داد.
او روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، برای خرید دفتر نقاشی و مداد رنگی از خانه بیرون زد و در خیابان سپهر کرمانشاه به معترضان پیوست، اما با شلیک مستقیم مأموران امنیتی به سینهاش، دیگر هیچگاه به خانه بازنگشت.
خانواده #امیر_حسین_بساطی ، یک هفته در بیمارستانها، پرشکی قانونی و حتی در زندانها در پی او بودند، اما پیکر او را نیروهای امنیتی مطابق معمول دزدیده بودند، تا اینکه فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که امیر حسین را غرق در خون نشان میداد.
در آنجا بود که بالاخره امیرحسین پیدا شد، اما پیکرش در زندان نهادهای امنیتی محبوس بود و برای تحویل جنازه او ۹۰ میلیون تومان پول گلوله طلب کرده بودند، در روزی که خانواده با فروش خودرویشان پول گلولههایی که فرزندشان را به قتل رسانده بود تامین کردند ، باز نیروهای امنیتی شرط کردند حق ندارید او را در کرمانشاه دفن کنید و باید او در روستای حسنآباد شاهآباد در شصت کیلومتری زادگاهش دفن شود، پول را گرفتند و فردایش پیکر با سه مامور مسلح در آمبولانس نیروی انتظامی با ادعای غسل داده شده ونماز خوانده شده به قبرستان روستای شاه آباد آورده شد و بدون آنکه خانواده اجازه داشته باشند برای آخرین بار عزیزشان را ببینند به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیر حسین در ۱۵ سالگی، در اوج تنهایی در خیابان جان داد.
او روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، برای خرید دفتر نقاشی و مداد رنگی از خانه بیرون زد و در خیابان سپهر کرمانشاه به معترضان پیوست، اما با شلیک مستقیم مأموران امنیتی به سینهاش، دیگر هیچگاه به خانه بازنگشت.
خانواده #امیر_حسین_بساطی ، یک هفته در بیمارستانها، پرشکی قانونی و حتی در زندانها در پی او بودند، اما پیکر او را نیروهای امنیتی مطابق معمول دزدیده بودند، تا اینکه فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که امیر حسین را غرق در خون نشان میداد.
در آنجا بود که بالاخره امیرحسین پیدا شد، اما پیکرش در زندان نهادهای امنیتی محبوس بود و برای تحویل جنازه او ۹۰ میلیون تومان پول گلوله طلب کرده بودند، در روزی که خانواده با فروش خودرویشان پول گلولههایی که فرزندشان را به قتل رسانده بود تامین کردند ، باز نیروهای امنیتی شرط کردند حق ندارید او را در کرمانشاه دفن کنید و باید او در روستای حسنآباد شاهآباد در شصت کیلومتری زادگاهش دفن شود، پول را گرفتند و فردایش پیکر با سه مامور مسلح در آمبولانس نیروی انتظامی با ادعای غسل داده شده ونماز خوانده شده به قبرستان روستای شاه آباد آورده شد و بدون آنکه خانواده اجازه داشته باشند برای آخرین بار عزیزشان را ببینند به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥2🤬2🕊1
روایتهایی که از محل و زمان وقوع حادثه کشته شدن او ارائه شده، با گزارشهایی که از ناآرامیهای مهرشهر مخابره شده همخوانی دارد.
خانواده #حدیث_نجفی تصویری از گواهی فوت، برگه دادگستری، مدرک پزشکی قانونی، اومنتشر کردهاند که علت فوت وی را بر اثر اصابت گلوله ثابت میکند.
از حدیثویدیوهای بسیاری در شبکههای اجتماعی منتشر شده که وی از خودش منتشر کرده ، او نوجوانی شاد و سرزنده بود که جز آزادی و زندگی بهتر در طلب چیز دیگری نبود.
او در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شده است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤7🔥2🤬2