ایران بریفینگ
7.18K subscribers
20.9K photos
27.8K videos
36.6K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز رسمی جنگ ایران و‌ عراق و‌ تجاوز صدام بعثی به خاک ایران است اما این حملات و تجاوز از سال ۱۳۵۸ آغاز شده بود.
از اولین شهدای وطن در برابر تجاوز عراق خلبانان ارتش بودند.
یاد و خاطره شهدای جنگ تحمیلی علی الخصوص  شهدای خلبان نیروی هوایی گرامی باد بزرگمردانی که با نثار خون پاک خود مانع از رویا صدام برای تکرار قادسیه دیگری شدند

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
8👍3🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز ۳۱ شهریور ، سالروز آغاز #جنگ_تحمیلی و تجاوز ارتش بعثی به خاک ایران است، در رذالت و‌ دشمنی صدام شکی نیست ، اما خمینی نیز در خلال هشت سال جنگ کم در حق ایران و ایرانیان دشمنی و‌ جنایت نکرد.
حسین علایی از فرماندهان ارشد سپاه در ۸ سال #جنگ_ایران_و_عراق با نزدیک شدن به سالگرد آغاز جنگ که از آن به ‌عنوان «گرامیداشت #دفاع_مقدس» یاد می‌شود، گفتگوی مفصلی داشته است درباره یکی از استراتژیک ترین فعالیت‌های خمینی در مدیریت جنگ که ازنظرتان می‌گذرد.
#جنایات_سپاه #جنایات_خمینی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍4🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۳۱ شهریور سلاخی کارون توسط جانیان وزارت اطلاعات!
۳۱ شهریور ۱۳۷۷ روز سلاخی «حمید پورحاجی‌زاده» شاعر و دبیر ادبیات کرمانی، متخلص به «سحر» و پسرش کارون است.
آنها از قربانیان قتل‌های سیاسی موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای بودند. حمید با ۲۷ و کارون با ۱۶ضربه چاقو قطعه قطعه شدند. حمید در سال ۱۳۲۹ در بافت به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، لیسانس ادبیات خود را در کرمان دریافت کرد. او در شعر و نوشتن دستی پرتوان داشت ولی به‌دلیل مطالب اعتراضی، کتابهایش مجوز چاپ نمی‌‌گرفت و چند سال نیز تبعید شد.
حمید همراه با کودک ۹ساله‌اش کارون، شب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ مجموعاً با ۴۳ ضربه چاقو به‌طرز دلخراشی به قتل رسیدند. مادر کارون گفته است: «کارون.. دهان و دستانش پر از مو بود و پر از خون. موهای پدرش. از پشت، بابایش را با دست و دندان گرفته بود.»
#قتلهای_زنجیره_ای #کارون_پور_حاجی_زاده #حمید_پور_حاجی_زاده

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬9🔥3🕊1
امروز ۳۱ شهریور سالگرد بیش از ۴۶ قربانی #دیکتاتوری_ولایت_فقیه و‌ سرکوب #خامنه_ای_کودک_کش است، روز گذشته نیز سالگرد بیش از ۵۰ تن #کشته_شدگان_اعتراضات_سراسری بود.
بسیاری از اسامی کشتار انقلاب #زن_زندگی_آزادی را ما حتی تابحال نشنیده بودیم، تاکنون اسامی بیش از ۷۶۰ تن قطعی شده اما بی‌شک آمار کشته شدگان اعتراضات سال گذشته بیش از این اعداد است.
#خیزش_سراسری_مردم_ایران #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
9🔥2
🔖پارسا رضادوست متولد اول دی ۱۳۸۲ و محصلِ سال آخر هنرستان بود. رشتهٔ نقشه‌کشی می‌خواند،خانواده‌اش بر روی اعلامیهٔ او نوشتند «شادی کنید ای دوستان، من شادم و آسوده‌ام، بوی جوانی بشنوید از پیکر فرسوده‌ام.»
بیش از یک سال از روزی که پارسا در نزدیکی خانه خودشان کشته شد، می‌گذرد، اما هنوز نه قاتل پیدا شده، نه نهادی مسئولیت تیراندازی به او را برعهده گرفته است. خانواده‌اش همچنان تحت فشار امنیتی هستند. یکی از دوستانش می‌گوید: «کف رستورانی که پارسا وقتی که زخمی بود آنجا پناه گرفته بود، تا مدت‌ها سرخ بود.»
پارسا ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در هشتگرد و در نزدیکی منزل پدری‌اش در خیابان شقایق، بر اثر اصابت گلوله به پهلوی‌اش کشته شد. منبعی که با زمانه گفت‌وگو کرده، روایت می‌کند پیکر پارسا بیش از ۴۰ دقیقه در یک فست‌فود که خود او از مشتریانش بود، خون‌ریزی زیاد داشت.
پارسا هنگام مرگ تنها ۱۸ سال داشت.
ماموران نیروی انتظامی به سمت معترضان از جمله پارسا رضادوست تیراندازی کردند. بعد از اینکه پارسا زخمی شد، یکی از افراد حاضر در محل که او را می‌شناخت با برادر پارسا تماس می‌گیرد و به آنها خبر می‌دهد که او زخمی شده است:«وقتی برادر پارسا رسید دیگه اصلا جانی در بدنش نمانده بود. طحال و کبد پارسا پاره شده بود و هیچ‌کس نمی‌توانست دیگر به او کمک کند، خیلی دیر شده بود...بعد از گذشت مدت زمانی طولانی پیکر پارسا رضادوست را با یک خودروی شخصی به بیمارستان منتقل می‌کنند،ولی وقتی در بیمارستان دیدند که تمام کرده جنازه‌اش را فرستادند به زندان قزل‌حصار و پس از انجام انگشت‌نگاری که نمی‌دانیم به چه دلیل بوده به بهشت سکینه منتقلش کردند. خانواده‌اش هم تمام مدت دنبال او می‌گشتند.
نیروهای امنیتی ابتدا از تحویل پیکر پارسا رضادوست به خانواده ممانعت می‌کنند و نهایتا با وساطت چند آشنا خانواده موفق می‌شود پیکر فرزندشان را تحویل بگیرد و یکم مهر در آرامستان بهشت سکینه، و در همان قطعه‌ای که پدرش به دفن شده، به خاک بسپارند.
به گفته این منبع آگاه در روز خاکسپاری #پارسا_رضا_دوست ، نیروهای امنیتی فراوان در میان جمعیت حضور داشتند و مراسم را تحت نظر می‌گرفتند تا کسی شعار ندهد:«به خانواده پارسا فشار آورده بودند که نباید کسی در مراسم خاکسپاری شرکت کند به جز خانواده و فامیل. مدام آنها را تهدید می‌‌کردند،حتی گفته بودند بازداشت می‌کنیم.

#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤬4🔥2🕊1
سعید زینالی، متولد ۳۱ شهریور ۱۳۵۵ دانشجویی بود که در جریان جنایت حمله به کوی دانشگاه در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در منزلش بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.
خانواده #سعید_زینالی پس از بازداشت وی با وجود پیگیری‌های مکرر هیچ پاسخی در مورد سرنوشت فرزندشان دریافت نکردند.
به گفته اکرم نقابی مادر سعید زینالی، او چند ماه پس از بازداشت در تماسی با خانواده گفته که حالش خوب است و پی‌گیر کارش باشند.
مراجعات به ارگان‌های مختلف تا به حال هیچ نتیجه‌ای نداشته است، در عوض پدر، خواهر و مادر سعید زینالی به خاطر پی‌گیری وضعیت فرزندشان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
با وجود انکار قوه قضاییه در پرونده سعید زینالی، نام او در فهرست ناپدید‌شدگان اجباری گروه کاری ناپدید‌شدگان سازمان ملل قرار دارد.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
5🔥3🤬1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیروهای عراقی در سی و یکم شهریور ۱۳۵۹ به نقاط مختلف در ایران از زمین و آسمان حمله کرده و جنگ تحمیلی را آغاز کردند.
جنگِ ایران و عراق یا جنگِ هشت‌ساله (در ادبیات جمهوری اسلامی جنگِ تحمیلی و دفاعِ مقدّس) که در عراق از آن با نام قادسیهٔ صدام یاد می‌شود، طولانی‌ترین جنگ متعارف قرن بیستم میلادی و دوّمین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید.
جنگ در ۳۱ شهریورِ ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبرِ ۱۹۸۰) با حمله هوایی عراق به ده فرودگاه و حمله نیروی زمینی عراق در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد. از نظر مقامات عراقی شروع جنگ در ۱۳ شهریور ۱۳۵۹–۴ سپتامبر ۱۹۸۰ و حملات توپخانه سنگین ایران به شهرهای خانقین و مندلی بود.

رهبران جمهوری اسلامی ایران بلافاصله جنگ را به یک دوگانه جنگ بین حق و باطل تبدیل کردند و با افزودن شعائر شیعی به این جنگ خواص یک جنگ مذهبی را دادند.
سازمان ملل از شش روز پس از شروع جنگ (۶ مهرماه) قطعنامه‌هایی صادر کرد، سازمان همکاری اسلامی و جنبش عدم تعهد و افراد و سازمان‌های دیگر ده‌ها پیشنهاد صلح ارائه دادند که همگی توسط عراق پذیرفته می‌شدند ولی مسئولان ایران اعلام می‌کردند که بدون برکناری و مجازات صدام حسین و تأسیس یک حکومت اسلامی در عراق آتش‌بس ممکن نیست.
سرانجام جمهوری اسلامی یکسال پس از صدور آخرین قطعنامه سازمان ملل (#قطعنامه۵۹۸ ) در اثر پایان یافتن منابع خود و در بدترین وضعیت سیاسی، استراتژیک و نظامی مجبور شد آن را بپذیرد و تداوم حکومت صدام حسین و تعیین متجاوز پسا آتش‌بس را نیز قبول کردند.
عدم قبول پیشنهادهای صلح ایران را در موضع یک کشور جنگ طلب قرار داده بود. ورود به خاک عراق از سال دوم جنگ ایران را در موضع مهاجم و عراق را در موضع مدافع نیز قرار داد و عدم عکس العمل بموقع جامعه جهانی نسبت به اقدامات غیراصولی عراق (حمله به شهرها - حمله به نفتکشها - حملات شیمیایی) یکی از پیامدهای آن بود. در برخی از موارد مقابله به مثل توسط ایران وضع را پیچیده‌تر کرد، جمهوری اسلامی پس از پایان جنگ هرگز تقاضای رسمی غرامت تحاوز عراق را انجام نداد، جنگی که نزدیک به نیم‌میلیون کشته و زخمی و ۷۰۰ میلیارد دلار خسارت برجای گذاشت.
#جنگ_ایران_عراق #غرامت_جنگ_ایران_عراق

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬6🔥1🤔1
🔖نیمه‌شب ۱۷تیر۷۸، انبوهی از دانشجویان در اعتراض به جو اختناق در جامعه، در #کوی_دانشگاه_تهران تجمع کرده و تلاش می‌کنند که تجمع اعتراضی خود را به خیابان کارگر شمالی بکشانند.
بامداد ۱۸تیر، نیروهای ضد شورش به همراه لباس شخصی‌ها به دانشجویان حمله می‌کنند. دانشجویان با پرتاپ سنگ به مقابله با مهاجمان می‌پردازند.
ساعت ۴صبح، نیروهای سرکوبگر وارد کوی #دانشگاه_تهران می‌شوند و با تخریب اتاقهای خوابگاه و از بین بردن وسایل دانشجویان، به ضرب و شتم وحشیانه و دستگیری دانشجویان می‌پردازند.
صدها نفر دستگیر می‌شوند.
ظهر همانروز بعد از پایان نماز جمعه، مزدوران به دانشجویانی که در کوی تجمع کرده‌اند دوباره حمله می‌کنند.
در جریان حمله اوباش خامنه‌ای به دانشگاه، عزت ابراهیم نژاد، فرشته علیزاده جان می‌بازند و سعید زینالی ربوده شده و تاکنون خبری از سرنوشت او نیست.
این تهاجم وحشیانه منجر به اعتراضات گسترده دانشجویان و مردم تا یک هفته شد. در جریان این اعتراضات دانشجویان خشمگین تصاویر خمینی و خامنه‌ای را آتش زدند.
آمار دقیقی از کشته شدگان اعتراضات تیر ۷۸ وجود ندارد اما از این میان مشهورترین آنها #عزت_ابراهیم_نژاد، #فرشته_علیزاده و #سعید_زینالی هست، پیکر سعید هرگز به خانواده تحویل داده نشد و مادر او همچنان فریاد می‌زند #سعید_زینالی_کجاست .
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
5🤬4🔥3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سعید زینالی متولد ۳۱ شهریور ۱۳۵۵ ، دانشجویی بود که در جریان حوادث کوی دانشگاه در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در منزلش بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.
خانواده
#سعید_زینالی پس از بازداشت وی با وجود پیگیری‌های مکرر هیچ پاسخی در مورد سرنوشت فرزندشان دریافت نکردند.
به گفته اکرم نقابی مادر سعید زینالی، او چند ماه پس از بازداشت در تماسی با خانواده گفته که حالش خوب است و پی‌گیر کارش باشند.
مراجعات به ارگان‌های مختلف تا به حال هیچ نتیجه‌ای نداشته است، در عوض پدر، خواهر و مادر سعید زینالی به خاطر پی‌گیری وضعیت فرزندشان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
با وجود انکار قوه قضاییه پرونده سعید زینالی، نام او در فهرست ناپدید‌شدگان اجباری گروه کاری ناپدید‌شدگان سازمان ملل قرار دارد.
#ناپدیدشدگان_قهری #کوی_دانشگاه_تهران #حمله_به_کوی_دانشگاه

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
🤬5🔥4🤯1
🔖فقط بهنام نبود که کشته شد، عشقی گلوله خورد، خانواده‌ای نابود شد و غزل قاسمی نامزد بهنام این روزها تا مرز جنون رفته…
بهنام لایق‌پور ۳۷ ساله با جان باختن #مهسا_امینی هر شب به خیابان می‌آمد و کم کم از لیدرهای خیابان شده بود،بهنام شامگاه چهارشنبه۳۰شهریور، به ضرب گلوله ماموران امنیتی در رشت جان باخت. هنرمندی که کارش طراحی و اجرای تتو بود و در آخرین پست اینستاگرامی‌اش اعلام کرده بود به احترام مردم ایران فعالیت‌هایش را تعلیق کرده است.
نزدیکان او گفتند که پیکر او چهار روز بعد از کشته شدن، با این شرط که امضا کنند #بهنام_لایق_پور به دلیل سکته قلبی یا تصادف جان خود را از دست داده به آن‌ها تحویل داده شد.
او می‌خواست تا قبل از نوروز ۱۴۰۲ با غزل ازدواج کند، سالنی که برای ازدواج رزرو‌کرده بودند ، همان سالنی شد که مراسم چهلم بهنام در آن برگزار شد…
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕊5🔥2🤬2
سارینا اسماعیل‌زاده نوجوان ۱۶ ساله و دانش‌آموز مدرسهٔ فرزانگان در کرج بود؛ نوجوانی که براساس ویدئوهایی که در کانال خود در یوتوب منتشر کرده بود، دغدغه اجتماعی داشت، مخالف حجاب اجباری و به دنبال آزادی بود.
سارینا در کانال یوتوبش از زندگی و دغدغه‌هایش می‌گفت؛ در یکی از آنها می‌گوید: «نوجوان ایرانی دیگر نوجوان ۲۰ سال پیش نیست.
از اوضاع جهان باخبر است و از خودش می‌پرسد چه چیزی کمتر از نوجوان آمریکایی دارد تا دغدغه‌هایشان اینقدر متفاوت باشد.
او یک‌روز قبل از کشته شدنش در کانال تلگرامی خود نوشته بود «وطنم بوی غربت میده.
#سارینا_اسماعیل_زاده به گفته شاهدان عینی، جمعه اول مهر در اعتراضات مردمی در #مهرشهرکرج بر اثر ضربات باتون جان باخته و در یک قبر دو طبقه در کنار پدرش در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شده‌است.
یکی از دوستان گفته است که ماموران دو روز قبل از کشتن وی دنبال او بودند و سارینا به او گفته بود که چند مامور ، چندین خیابان را به دنبال او بودند و او‌ توانسته با کمک مردم فرار کند، دوستان سارینا معتقدند قتل وی عامدانه و از روی شناخت وی بوده است.
#علیه_فراموشی
🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
🕊63🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به یاد زنده یاد #حنانه_کیا #عروس_ایران
من دلم تنگه واسه ی دلخوشیه کوچیک
واسه یه همسفر ساده که باهاش بزنم جر بدم این جاده رو با موزیک...‌
من دلم تنگه واسه روزایی که رفته و دیگه برنمیگرده....
واسه روزایی که با آدمایی گذشت که عزیزدلمون بودن و الان کنارمون نیستن....
اهنگ مورد علاقه ی حنانه🖤🕊
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
9🔥2
چند متر مانده به فرمانداری، دو مأمور، دست و پای یک پسر جوان را گرفته بودند و یک مأمور دیگر او را کتک می‌زد. کمی آن‌طرف‌تر، چند مأمور یک دختر نوجوان را زیر کتک و باتوم گرفته بودند. صحنه خیلی بدی بود. می‌ترسیدیم جلو برویم.
دختر داد می‌زد بی‌غیرت‌ها و غیرت ندارید و از این چیزها. یک پسر جوان که خیلی قد بلند بود، دو متر بیشتر بود، برای کمک به آن دختر جلو رفت، با مأمورها درگیر شد. چند نفری ریختند سرش اما حریفش نبودند. یکباره عقب رفتند و شلیک کردند. به سینه‌اش شلیک کردند، افتاد.
شاهدان عینی کشته‌ شدن #پدرام_آذرنوش، نوجوان ۱۷ ساله، در نزدیکی فرمانداری دهدشت می‌گویند که مأمورهای حکومتی ابتدا با گلوله‌های ساچمه‌ای به او شلیک کردند، او همچنان ایستاده بود اما از بالای پشت بام با گلوله جنگی بر سینه‌اش زدند و قلبش را نشانه گرفتند.
به گفته شاهدان عینی، پدرام آذرنوش همان‌جا بعد از اصابت گلوله به قلبش جان باخته است.
پدرام آذرنوش،‌ متولد ۲۷ خرداد ۱۳۸۳ و قهرمان کاراته بود. نوجوان ۱۷ ساله‌ای که غروب پنج‌شنبه، ۳۱ شهریور بر اثر اصابت گلوله در دهدشت کشته شد و در روستای دره‌لبک در استان کهگیلویه و بویراحمد به خاک سپرده شده است.
نزدیکان او گفته‌اند که چند گلوله ساچمه‌ای به او اصابت کرده بود اما گلوله جنگی تک‌تیرانداز از بالای پشت بام، حالت بالا به پایین به قلبش خورده. قلب و کلیه و سینه را ترکانده و جان او را گرفته است.
یکی از نزدیکان پدرام آذرنوش می‌گوید که پیکر او را در بیمارستان یک جایی مانند انباری انداخته بودند. دایی‌ها و عموهای پدرام در بیمارستان را شکاندند و از آنجا بیرون آوردند. روی دست‌های آنها بود که پدرش رسید و همان‌جا سکته کرد و به آی‌سی‌یو منتقل شد.
او می‌گوید: «دهدشت، شهر کوچک عشیره‌ای است همه همدیگر را می‌شناسند. صدای تیراندازی که بلند می‌شود و خبر تیراندازی همه جا می‌پیچد پدر پدرام سراغ مأموران می‌رود و می‌پرسید چی شده؟ می‌گویند هیچی. یک پسری زخمی شده. به او می‌گویند که گلوله به زانویش خورده».
فیض‌الله آذرنوش، پدر پدرام آذرنوش، به گفته نزدیکانش از نیروهای تکاور ارتش هوابرد بوده است،او جانباز جنگ ایران و عراق است و در ۱۴ سالگی به عنوان داوطلب بسیجی به جبهه رفته بود.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
9🔥2
چند متر مانده به فرمانداری، دو مأمور، دست و پای یک پسر جوان را گرفته بودند و یک مأمور دیگر او را کتک می‌زد. کمی آن‌طرف‌تر، چند مأمور یک دختر نوجوان را زیر کتک و باتوم گرفته بودند. صحنه خیلی بدی بود. می‌ترسیدیم جلو برویم.
دختر داد می‌زد بی‌غیرت‌ها و غیرت ندارید و از این چیزها. یک پسر جوان که خیلی قد بلند بود، دو متر بیشتر بود، برای کمک به آن دختر جلو رفت، با مأمورها درگیر شد. چند نفری ریختند سرش اما حریفش نبودند. یکباره عقب رفتند و شلیک کردند. به سینه‌اش شلیک کردند، افتاد.
شاهدان عینی کشته‌ شدن #پدرام_آذرنوش، نوجوان ۱۷ ساله، در نزدیکی فرمانداری دهدشت می‌گویند که مأمورهای حکومتی ابتدا با گلوله‌های ساچمه‌ای به او شلیک کردند، او همچنان ایستاده بود اما از بالای پشت بام با گلوله جنگی بر سینه‌اش زدند و قلبش را نشانه گرفتند.
به گفته شاهدان عینی، پدرام آذرنوش همان‌جا بعد از اصابت گلوله به قلبش جان باخته است.
پدرام آذرنوش،‌ متولد ۲۷ خرداد ۱۳۸۳ و قهرمان کاراته بود. نوجوان ۱۷ ساله‌ای که غروب پنج‌شنبه، ۳۱ شهریور بر اثر اصابت گلوله در دهدشت کشته شد و در روستای دره‌لبک در استان کهگیلویه و بویراحمد به خاک سپرده شده است.
نزدیکان او گفته‌اند که چند گلوله ساچمه‌ای به او اصابت کرده بود اما گلوله جنگی تک‌تیرانداز از بالای پشت بام، حالت بالا به پایین به قلبش خورده. قلب و کلیه و سینه را ترکانده و جان او را گرفته است.
یکی از نزدیکان پدرام آذرنوش می‌گوید که پیکر او را در بیمارستان یک جایی مانند انباری انداخته بودند. دایی‌ها و عموهای پدرام در بیمارستان را شکاندند و از آنجا بیرون آوردند. روی دست‌های آنها بود که پدرش رسید و همان‌جا سکته کرد و به آی‌سی‌یو منتقل شد.
او می‌گوید: «دهدشت، شهر کوچک عشیره‌ای است همه همدیگر را می‌شناسند. صدای تیراندازی که بلند می‌شود و خبر تیراندازی همه جا می‌پیچد پدر پدرام سراغ مأموران می‌رود و می‌پرسید چی شده؟ می‌گویند هیچی. یک پسری زخمی شده. به او می‌گویند که گلوله به زانویش خورده».
فیض‌الله آذرنوش، پدر پدرام آذرنوش، به گفته نزدیکانش از نیروهای تکاور ارتش هوابرد بوده است،او جانباز جنگ ایران و عراق است و در ۱۴ سالگی به عنوان داوطلب بسیجی به جبهه رفته بود.
#خامنه_ای_کودک_کش #روز_جهانی_کودک

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
8🔥2
گزارش‌ها حاکی است گلاره عباسی، فعال مدنی محبوس در زندان اوین، نزدیک به سه ماه پیش با تشخیص پزشک مبنی بر وجود توده در سینه چپ، نیاز فوری به بستری و پیگیری پزشکی داشته است. با وجود تأکید پزشکان، مسئولان زندان هنوز او را برای درمان اعزام نکرده‌اند.
#گلاره_عباسی که مادر یک دختر نوجوان و سرپرست خانواده است، پیش‌تر به اتهام «اجتماع و تبانی» و «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود. ادامه محرومیت او از درمان، نگرانی‌ها درباره وضعیت سلامتی‌اش را افزایش داده است.
#اخبار_زندانیان_سیاسی_عقیدتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬7🔥2🕊1
‏یکبار دیگر ثابت شد اسرائیل هرگز افراد عادی و یا حتی دانشمند و چهره علمی صرف را هدف قرار نداده است.

‏طهرانچی را یک چهره علمی و استاد دانشگاه می خواندند و اسرائیل را به ترور کور متهم می‌کردند در حالی که همه می‌دانیم او جانشین فخری زاده بود و به دنبال سلاح هسته‌ای .
‏اما حالا مشخص شده در دانشگاه آزاد هم در اصل کارچاق کن سپاه پاسداران بوده .

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍91🔥1
کارون نیمه‌شب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ در کنار پدرش با ضربات چاقو در خانه‌اش در کرمان به قتل می‌رسد.
نصیب پدر از تیزی چاقوها ۲۷ ضربه بود و نصیب پسر ۱۰ ضربه. وزارت اطلاعات مسئولیت قتل آن‌ها را که در پروژهٔ قتل‌های زنجیره‌ای انجام شد به‌صورت رسمی نپذیرفت، هم‌چنان‌که قتل ده‌ها دگراندیش و نویسنده و مترجم دیگر را برعهده نگرفت که در آن دوره به قتل رسیدند.
‏مادر ⁧#کارون_حاجی_زاده ⁩ از آن شب می‌گوید:«من خسته بودم، رفتم اتاق روبه‌رو که سه متر با اتاق آقای حاجی‌زاده فاصله داشت، خوابیدم. آقای حاجی‌زاده عادت داشت تا بچه‌ها برگردند، نمی‌خوابید و تا ساعت سه، سه‌ونیم هم مطالعه می‌کرد. به این دلیل من رفتم اتاق دیگر خوابیدم. من خوابم برد و بچه فامیل را هم که سن و سال کارون بود، پدرش آمده و برده بود. اروند و ارس ساعت دو و نیم برگشته بودند. در می‌زنند، کسی باز نمی‌کند. اروند می‌گوید از بالای در رفتم و در را باز کردم. رفته بودند اتاق پدرشان و دیده بودند که چراغ خاموش است و کنتور را بالا زده بودند. اصلاً در خانه ما برق نبود. از تیر برق بیرون کمی نور می‌افتاد.
‏ارس فکر می‌کند من هم مرده‌‌ام، کشته‌اند. رختخواب را کنار می‌زند و حالا با چه شکلی، با پا زد، با دست زد، مرا بیدار کرد. وقتی مرا بیدار کرد، گفت بابا مرده. من با ذهنیتی که از مرگ برادرم داشتم، وارد اتاق شدم دیدم سر آقای حاجی‌زاده طرف پنجره بود و پاهایش طرفِ در بود که من داخل رفتم. پایش را گرفتم. گرم بود. گفتم ارس، بابات سکته کرده. فکر کردم سکته کرده افتاده سرش خورده به پنجره، چون سرش طرف پنجره بود. فکر کردم خون روی صورتش برای همین است. ارس گفت کارون را هم کشتند.

‏یک لحظه نگاه کردم دیدم وحشتناک کارون را کشته بودند. دهانش پر از مو بود و خون. چشمانش باز بود. دستانش هم پر از مو بود، پر از خون بود. دیگر نتوانستم بایستم. آمدم بیرون و فقط جیغ می‌زدم و کارون را صدا می‌زدم. نتوانستم تحمل کنم که دوباره برگردم توی اتاق. کفش کارون را دم در دیدم. کفش کارون را بو می‌کردم. خودش در فاصله کوتاهی با من بود، ولی من کفشش را بو می‌کردم.
‏وقتی آقای پوررضا قلی آمد توی اتاقی که من خوابیده بودم، نمی‌دانم پنبه بود یا دستمال کاغذی، از روی تشک برداشت گفت این چیست؟ گفتم نمی‌دانم. اصلاً گیج بودم. دیدم همین آقای پوررضا قلی نشسته، دارد گریه می‌کند. فکر کردم قاتل است و او را گرفته‌اند. طرف او حمله بردم و گفتم چرا بچه خوشگل مرا کشتی؟ گفت من قاتل نیستم، پوررضا قلی هستم. باز هم نمی‌شناختم. یک آقایی گفت رئیس آگاهی است.
‏⁧ #قتلهای_زنجیره_ای

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬63🔥2