بهروز ملکی، ۳۱ ساله، در روستای تنگی سری، سنندج به دنیا آمد. او متولد ۲۰ اردیبهشت ۶۷ و ساکن مریوان بود.
بهروز در مریوان کارگر رنگکار ساختمان بود در اولین روز #آبان_خونین_۹۸ در شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸ از سر کار باز میگشت و کماکان لباس کارگری بر تن داشت، به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد. بهروز را شخصیتی معرفی میکنند که از ستم و تبعیض روزمره جاری در ایران، برآشفته و ناراحت بود.
پیکر این کارگر را دو روز پس از کشته شدن، روز دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱ شب به خانواده تحویل دادند. نیروهای امنیتی از خانواده بهروز ملکی تعهد میگیرند که مراسم خاکسپاری بیسروصدا برگزار شود و نباید در جریان آن شعاری سر داده شود یا اعتراضی صورت بگیرد.
بهزاد ملکی روایت شب مرگ برادرش را چنین تعریف میکند:
«بهروز رنگکار ساختمان بود، از سر کار برمیگشت و آخرین روز کاریاش در منزل داییاش بود. در چهارراه شبرنگ به اعتراضات بر میخورد، به خودش جرأت داد و جلوی همه میرفت، برای همین از بالای پشت بام یک ساختمان تیرانداژی میکنند و اولین گلوله به زیر قلباش اصابت میکند. همانجا روی زمین میافتد. از جایش دو سه بار بلند میشود و تلو تلو میخورد، به مردم میگوید: “من تنگی سری [روستایی در اورامان] هستم و به مغازهدارها که از فامیل هستند بگویید بهروز تنگی سری را کشتند”. بعد دوباره به زمین میافتد. خونریزی شدیدی داشته و حتی فیلماش را دیدم که وقتی بالای سرش میروند تمام کرده بود، پیرهناش را بالا میدهند و جای گلوله را نشان میدهند که تیر به قلبش خورده بود. روی زمین جنازهاش را کشیده بودند...»
پس از اینکه بهروز هدف گلوله قرار میگیرد، او را با موتور به بیمارستان انتقال میدهند. فرد ناشناسی به خانواده اطلاع میدهد که بهروز در بیمارستان است:
«وقتی بهروز تیر میخورد و مردم دور او جمع میشوند. یک موتورسوار دو ترکه پیکر بهروز را بین خودشان قرار میدهد و به بیمارستان میبرند. مادرمان هم پشت سر هم به موبایل بهروز زنگ میزد اما جواب نمیداد و نمیدانست که او شهید شده است، اما یک بار کسی موبایل را جواب میدهد، مادر میپرسد موبایل پسر من دست شما چکار میکند؟ به او میگویند بهروز زخمی شده به بیمارستان بیایید»
به گفته بهزاد ، برادرش هنگام مرگ لباسهای کارگری سر کار تناش بود،دنیا دختر او ۳ ماه بعد مرگ پدرش به دنیا آمد.
#عليه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بهروز در مریوان کارگر رنگکار ساختمان بود در اولین روز #آبان_خونین_۹۸ در شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸ از سر کار باز میگشت و کماکان لباس کارگری بر تن داشت، به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد. بهروز را شخصیتی معرفی میکنند که از ستم و تبعیض روزمره جاری در ایران، برآشفته و ناراحت بود.
پیکر این کارگر را دو روز پس از کشته شدن، روز دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱ شب به خانواده تحویل دادند. نیروهای امنیتی از خانواده بهروز ملکی تعهد میگیرند که مراسم خاکسپاری بیسروصدا برگزار شود و نباید در جریان آن شعاری سر داده شود یا اعتراضی صورت بگیرد.
بهزاد ملکی روایت شب مرگ برادرش را چنین تعریف میکند:
«بهروز رنگکار ساختمان بود، از سر کار برمیگشت و آخرین روز کاریاش در منزل داییاش بود. در چهارراه شبرنگ به اعتراضات بر میخورد، به خودش جرأت داد و جلوی همه میرفت، برای همین از بالای پشت بام یک ساختمان تیرانداژی میکنند و اولین گلوله به زیر قلباش اصابت میکند. همانجا روی زمین میافتد. از جایش دو سه بار بلند میشود و تلو تلو میخورد، به مردم میگوید: “من تنگی سری [روستایی در اورامان] هستم و به مغازهدارها که از فامیل هستند بگویید بهروز تنگی سری را کشتند”. بعد دوباره به زمین میافتد. خونریزی شدیدی داشته و حتی فیلماش را دیدم که وقتی بالای سرش میروند تمام کرده بود، پیرهناش را بالا میدهند و جای گلوله را نشان میدهند که تیر به قلبش خورده بود. روی زمین جنازهاش را کشیده بودند...»
پس از اینکه بهروز هدف گلوله قرار میگیرد، او را با موتور به بیمارستان انتقال میدهند. فرد ناشناسی به خانواده اطلاع میدهد که بهروز در بیمارستان است:
«وقتی بهروز تیر میخورد و مردم دور او جمع میشوند. یک موتورسوار دو ترکه پیکر بهروز را بین خودشان قرار میدهد و به بیمارستان میبرند. مادرمان هم پشت سر هم به موبایل بهروز زنگ میزد اما جواب نمیداد و نمیدانست که او شهید شده است، اما یک بار کسی موبایل را جواب میدهد، مادر میپرسد موبایل پسر من دست شما چکار میکند؟ به او میگویند بهروز زخمی شده به بیمارستان بیایید»
به گفته بهزاد ، برادرش هنگام مرگ لباسهای کارگری سر کار تناش بود،دنیا دختر او ۳ ماه بعد مرگ پدرش به دنیا آمد.
#عليه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بهروز ملکی، ۳۱ ساله، در روستای تنگی سری، سنندج به دنیا آمد.
او متولد ۲۰ اردیبهشت ۶۷ و ساکن مریوان بود.
بهروز در مریوان کارگر رنگکار ساختمان بود در دومین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸ از سر کار باز میگشت و کماکان لباس کارگری بر تن داشت که به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد.
بهروز را شخصیتی معرفی میکنند که از ستم و تبعیض روزمره جاری در ایران، برآشفته و ناراحت بود.
پیکر این کارگر را دو روز پس از کشته شدن، روز دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱ شب به خانواده تحویل دادند.
نیروهای امنیتی از خانواده بهروز ملکی تعهد میگیرند که مراسم خاکسپاری بیسروصدا برگزار شود و نباید در جریان آن شعاری سر داده شود یا اعتراضی صورت بگیرد.
بهزاد ملکی روایت شب مرگ برادرش را چنین تعریف میکند:
«بهروز رنگکار ساختمان بود، از سر کار برمیگشت و آخرین روز کاریاش در منزل داییاش بود.
در چهارراه شبرنگ به اعتراضات بر میخورد، به خودش جرأت داد و جلوی همه میرفت، برای همین از بالای پشت بام یک ساختمان تیراندازی میکنند و اولین گلوله به زیر قلباش اصابت میکند. همانجا روی زمین میافتد، از جایش دو سه بار بلند میشود و تلو تلو میخورد، به مردم میگوید: «من تنگی سری [روستایی در اورامان] هستم و به مغازهدارها که از فامیل هستند بگویید بهروز تنگی سری را کشتند»، بعد دوباره به زمین میافتد، خونریزی شدیدی داشته ، فیلماش را دیدم که وقتی بالای سرش میروند تمام کرده بود، پیرهناش را بالا میدهند و جای گلوله را نشان میدهند که تیر به قلبش خورده بود. روی زمین جنازهاش را کشیده بودند...»
پس از اینکه بهروز هدف گلوله قرار میگیرد، او را با موتور به بیمارستان انتقال میدهند. فرد ناشناسی به خانواده اطلاع میدهد که بهروز در بیمارستان است:
«وقتی بهروز تیر میخورد و مردم دور او جمع میشوند. یک موتورسوار دو ترکه پیکر بهروز را بین خودشان قرار میدهد و به بیمارستان میبرند. مادرمان هم پشت سر هم به موبایل بهروز زنگ میزد اما جواب نمیداد و نمیدانست که او شهید شده است، اما یک بار کسی موبایل را جواب میدهد، مادر میپرسد موبایل پسر من دست شما چکار میکند؟ به او میگویند بهروز زخمی شده به بیمارستان بیایید»
به گفته بهزاد ، برادرش هنگام مرگ لباسهای کارگری سر کار تناش بود،دنیا دختر او ۳ ماه بعد مرگ پدرش به دنیا آمد.
در اعتراضات آبان ۹۸ دست کم ۲۳۱ نفر در #استان_کردستان کشته شدهاند که بهروز اولین آن بود.
#عليه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او متولد ۲۰ اردیبهشت ۶۷ و ساکن مریوان بود.
بهروز در مریوان کارگر رنگکار ساختمان بود در دومین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸ از سر کار باز میگشت و کماکان لباس کارگری بر تن داشت که به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد.
بهروز را شخصیتی معرفی میکنند که از ستم و تبعیض روزمره جاری در ایران، برآشفته و ناراحت بود.
پیکر این کارگر را دو روز پس از کشته شدن، روز دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱ شب به خانواده تحویل دادند.
نیروهای امنیتی از خانواده بهروز ملکی تعهد میگیرند که مراسم خاکسپاری بیسروصدا برگزار شود و نباید در جریان آن شعاری سر داده شود یا اعتراضی صورت بگیرد.
بهزاد ملکی روایت شب مرگ برادرش را چنین تعریف میکند:
«بهروز رنگکار ساختمان بود، از سر کار برمیگشت و آخرین روز کاریاش در منزل داییاش بود.
در چهارراه شبرنگ به اعتراضات بر میخورد، به خودش جرأت داد و جلوی همه میرفت، برای همین از بالای پشت بام یک ساختمان تیراندازی میکنند و اولین گلوله به زیر قلباش اصابت میکند. همانجا روی زمین میافتد، از جایش دو سه بار بلند میشود و تلو تلو میخورد، به مردم میگوید: «من تنگی سری [روستایی در اورامان] هستم و به مغازهدارها که از فامیل هستند بگویید بهروز تنگی سری را کشتند»، بعد دوباره به زمین میافتد، خونریزی شدیدی داشته ، فیلماش را دیدم که وقتی بالای سرش میروند تمام کرده بود، پیرهناش را بالا میدهند و جای گلوله را نشان میدهند که تیر به قلبش خورده بود. روی زمین جنازهاش را کشیده بودند...»
پس از اینکه بهروز هدف گلوله قرار میگیرد، او را با موتور به بیمارستان انتقال میدهند. فرد ناشناسی به خانواده اطلاع میدهد که بهروز در بیمارستان است:
«وقتی بهروز تیر میخورد و مردم دور او جمع میشوند. یک موتورسوار دو ترکه پیکر بهروز را بین خودشان قرار میدهد و به بیمارستان میبرند. مادرمان هم پشت سر هم به موبایل بهروز زنگ میزد اما جواب نمیداد و نمیدانست که او شهید شده است، اما یک بار کسی موبایل را جواب میدهد، مادر میپرسد موبایل پسر من دست شما چکار میکند؟ به او میگویند بهروز زخمی شده به بیمارستان بیایید»
به گفته بهزاد ، برادرش هنگام مرگ لباسهای کارگری سر کار تناش بود،دنیا دختر او ۳ ماه بعد مرگ پدرش به دنیا آمد.
در اعتراضات آبان ۹۸ دست کم ۲۳۱ نفر در #استان_کردستان کشته شدهاند که بهروز اولین آن بود.
#عليه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing