کوبه
2.11K subscribers
525 photos
5 videos
50 files
395 links
عرصه‌ای آزاد برای اندیشیدن دربارهٔ معماری ایران
www.koubeh.com
t.me/koubeh
instagram.com/koubeh_com
linkedin.com/company/koubeh/

ارتباط با کوبه:
@koubehmedia_admin
contact.koubeh@gmail.com
Download Telegram
تاریخ معماری به چه درد می‌خورد؟

🖋سعید خاقانی | استادیار گروه مرمت و مطالعات معماری دانشگاه تهران

شاید بهتر باشد قبل از آن بپرسیم «تاریخ معماری چیست؟» و «تاریخ‌نگار چه می‌کند؟»، تا آخر سر بفهیم قرار است چه دردی از ما دوا کند. اما اجازه دهید شیپور این پرسش‌ها را از ته بنوازیم و بپرسیم به چه درد می‌خورد تا شاید از دریچۀ درد به چیستی تاریخ معماری برسیم. اما این پرسش را که می‌پرسد و مهم‌تر از آن کِی می‌پرسد؟ بسیاری از پرسش‌های «این به چه درد می‌خورد»، پرسش بیعاران است: کار به چه درد می‌خورد؟ یادگرفتن نرم‌افزار به چه درد می‌خورد؟ این‌ها از ماهیت چیزی می‌پرسند درحالی‌که بیرون از آنند و موضع آرام فعلی، عطای پریدن در ابهام چیزی را از دریچۀ حکم به‌ درد نخوردن آن به لقایش می‌سپارد. مراقب این بیعاری ذهنی باید بود و سپس پرسید تاریخ معماری به چه درد می‌خورد. به نظر من پرسش از تاریخ را می‌بایست در درون آن پرسید و نه از بیرون. به قول عطار :

پای در راه نه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید کرد

یعنی پرسش از ماهیت تاریخ قطب‌نمایی و انتقادی درونی است تا آن را به مسیر درست بکشد و نه پرسشی بیرونی که در بودونبودش حرف بزند. حرف کسی که بیرون ایستاده و در باب چیستی تاریخ معماری صحبت می‌کند پر است از ارزش‌های بیرونی و نه ارزش‌های درونی تاریخ. باید امتحانش کرد. شاید کسی بگوید، مثل سیگار و تریاک، اگر گرفتارش شدی دیگر فهمیدن بیهودگی‌اش به چه درد می‌خورد؟ مگر اینکه برای بقیه بگویی تا تو که هرز رفتی دیگران به راه بطالت نروند و همین تجربۀ تاریخ است.


#تاریخ‌نگاری #تاریخ_معماری #سعید_خاقانی
⭕️
ادامهٔ این مطلب را در وب‌سایت کوبه یا با کلیک روی Instant View بخوانید:

@koubeh
http://telegra.ph/sk7-02-28
http://koubeh.com/skh10/
کوبه
تاریخ معماری به چه درد می‌خورد؟ 🖋سعید خاقانی | استادیار گروه مرمت و مطالعات معماری دانشگاه تهران شاید بهتر باشد قبل از آن بپرسیم «تاریخ معماری چیست؟» و «تاریخ‌نگار چه می‌کند؟»، تا آخر سر بفهیم قرار است چه دردی از ما دوا کند. اما اجازه دهید شیپور این پرسش‌ها…
چرا تاریخ معماری؟

🖋 حامد محمدپور | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه تهران

متن پیش رو کوششی مختصر خواهد بود تا از نگاه هستی‌شناسانه (Ontology) به چیستی مطالعه تاریخ معماری بپردازد. «هستی‌شناسی» یا «انتولوژی» در واقع درباره «بودن» است و این پرسمان را به بحث می‌گذارد که در چه حالتی می‌توان گفت چیزی «وجود» دارد. به گونه‌ای دیگر، هستی‌شناسی به دنبال چگونگی «بودن»، «شدن» و «هستی» در پدیده‌ای عینی یا ذهنی می‌پردازد.

ممکن است پرسشی هستی‌شناسانه درباره تاریخ معماری با این سوال آغاز شود که «چرا تاریخ معماری می‌خوانیم؟» گاه در پاسخ به این سوال چنین گفته می‌شود که مطالعه‌ تاریخ معماری، نگاهی اندیشمندانه و روشی نقادانه را در مواجهه با یک «اثر معماری» پدید می‌آورد. اما یک «اثر معمارانه» چیست؟

اگر این انگاره را بپذیریم که برای شناخت یک «اثر معمارانه» بایست در دایره خود معماری ایستاد و نه فقط از بیرون، بلکه به همان اندازه از درون به آن نگریست؛ برای شناخت معماری راهی جز «مطالعه تاریخ معماری» ظاهر نمی‌شود و به بیان دیگر، «معماری» به همان «تاریخ معماری» بدل می‌گردد.

شاید چنین گفته شود آنچه در تاریخ معماری اهمیت دارد، صرفا نظر کردن به آثار نیست؛ بلکه شیوه نظر است. مثلا اگر از بازیِ نور و رنگ در مسجد نصیرالملک و مهندسیِ قنات‌های یزد، کوچه‌های تنگ و باریک، خزینه‌های گندآب حمام‌ها یا نقاشی‌های دیواریِ دختران در خانه‌های اشرافی دوره قاجار چیزی بیاموزیم، تحقیق تاریخی نکرده‌ایم، زیرا آنچه مطالعه درباره یک اثر را تاریخی می‌کند، نگاه تاریخی به آن است. حال تعریف این «نگاه تاریخ‌نگارانه» چیست؟

در این میان نوعی نگاه تاریخ‌نگارانه دیگر وجود دارد که تاریخ معماری را نه از برای دوست داشتن «تاریخ» بلکه با هدف بهره‌برداری از تجارب آن، برای رهایی از معضلات امروزی و چاره‌جویی آینده مورد مطالعه قرار می‌دهد. در این نگرش، تاریخ از همین امروز، رو به گذشته آغاز می‌شود. این نگرش به چراییِ مطالعه تاریخ، نه فقط در حوزه معماری بلکه در بیشتر هنرها و یا رفتارهای اجتماعی و فرهنگی و... می‌توان جستجو کرد.

در یک نگاه کلی می‌توان چنین اشاره کرد که شناخت و دریافت گذشته، امروز و آینده‌ی معماری، بدون آگاهی از تاریخِ آن کاریست دشوار و احتمالا بیهوده؛ بنابراین «مطالعه تاریخ معماری» محملی است برای بازشناسی و فهمِ یک اثر و اندیشه‌های پدید آورنده‌ی آن که از پرسش‌های ذهنی نقاد در بستری از زمان پدید آمده است.

#تاریخ_معماری #حامد_محمدپور
#یادداشت

⭕️
این مطلب را در وب‌سایت کوبه بخوانید:

@koubeh
http://koubeh.com/hmd4/
کلی‌گویی در تاریخ معماری ایران (و چراییِ آن)

🖋شهاب‌الدین تصدیقی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران از دانشگاه تهران

چرا در پژوهش‌های معماری و شهرسازی ما، اینقدر آسان با استناد به یک شاهد یا یک متن، این همه احکام کلی به وجود می‌آید؟
● چند مسجد جامع چهار ایوانی در اصفهان و نواحی اطرافش => «مساجد ایران چهارایوانی است»
● تعاریف مقدسی یا اصطخری از اجزای شهر => «شهرهای ایرانی از کهندژ، شارستان و ربض تشکیل می‌شده‌اند»
● سفرنامۀ ناصرخسرو => «بازار اصفهان در طول تاریخ ایران اهمیت اقتصادی بسزایی داشته است»
● متنی دربارۀ شهر ری یا نیشابور => «نظام محله‌ای در ایران مبتنی بر رقابت و عداوت بینامحله‌ای بوده است»
● کتیبه‌ای با مضامین عرفانی در مسجد => «خشت‌ها در مساجد حرف می‌زنند! گنبد کثرت در وحدت است و وحدت در کثرت و...!»
و...
شاید نباید بر این احکام ناقص و کلی زیاد هم خرده گرفت. طفل انسان هم راحت حکم کلی می‌دهد؛ یک بار با ریش و پشم سفید او را اذیت کنید تا برای چند روز از هر چیز سفیدی بترسد. این از بلاهت طفل نیست، سیر ناگزیر رشد اوست. خیال هم نکنید انسان بالغ و اندیشمند کمتر حکم کلی می‌دهد؛ بدون تعمیم و صدور احکام کلی، محکوم به بن‌بستیم! «الکترون‌ها بار منفی دارند» گزاره‌ای کلی است، ولی فعلاً گزارۀ بهتری برای جایگزینی‌اش وجود ندارد (؟!). ولی مشکل ما با بعضی از احکام کلی، مثال‌هایی است که به راحتی نقضشان می‌کند!
#تاریخ_معماری_ایران

⭕️ ادامۀ متن را می‌توانید در سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
http://koubeh.com/sh2/
@Koubeh
▪️طرح یک پژوهش (۴): تاریخِ «شیفتگی» در معماری ایران: در باب گفتمان مسلط و «شیفته‌پرور»

🖋پوریا محمودی اصل همدانی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران

به این نقل‌قول دقت کنید:«بعد از چند ماه اقامت در ایران فهمیدم... بسیاری از مردم این سرزمین ازخود‌راضی‌اند و برای توجیه غرورشان حقایق را تحریف می‌کنند و از بیان واقعیتهایی که پیشرفت آینده‌شان به آن بستگی تام دارد سر بازمی‌زنند. در چهلستون اصفهان از مجسمه‌ای عکس می‌گرفتم که مردی ایرانی با لحن بسیار ظریف فرانسوی پرسید: -از زیباترین مجسمۀ جهان عکس می گیرید؟ نه؟ -راستش نه، قشنگ و جالب است ولی بدون شک زیباترین نیست. چه چیز سبب شد این طور فکر کنید؟ -این نظر همۀ خارجی‌هاست. -شاید شما درست نفهمیدید یا آن‌ها بی‌اطلاع بوده‌اند، یا خواسته‌اند بسیار مودبانه رفتار کنند. –مسلم است آثار هنری ما از هر کشور دیگر بهتر بوده است.»(۱)

این نقل‌قول، روایت یک جهانگرد انگلیسی‌ست که سال ۱۳۱۱ش/۱۹۳۳م. از ایران دیدن کرده است. حتی اگر این نقل‌قول را خارج از بافت نوشتار کتاب یا مقاله‌ای بخوانید، یک رایحه در آن موج می‌زند: «شیفتگی»‌. شیفتگی نسبت‌به یک اثر معماری که از زبان یک ایرانیِ احتمالاً متعلق به طبقۀ پایین برآمده است. به‌همین‌سبب می‌توان این «شیفتگی» را به‌عنوان مفهومی پی گرفت که در این روایت –و روایت‌های متناظر- در ذهن‌ها نقش بسته و نیز بر آثار معماری حمل شده ‌است. در گام اول دربارۀ این‌که ممکن است این مفهوم نشانگرِ نوعی ویژگی زیباشناختی در اثری شاخص باشد می‌توان فکر کرد، و بررسید که این ویژگی زیبا‌شناختی چگونه توانسته است تحسین یک ایرانی را تاسرحدِ تحریف واقعیت برانگیزاند. اما شاید هیچ ربطی به آبژۀ معماری و مسائل مربوط به آن نداشته باشد. بلکه انگاره‌ای باشد مربوط به سوژ‌ه‌ای انسانی که برآمده از نوعی اندیشۀ به‌خصوص است. می‌توان تبار این اندیشۀ خاص را شناسایی کرد و به نتایجی رسید. همچون این نتیجه که روایت‌هایی این‌چنینی، برآمده از نوعی گفتمان غالب بوده که اساساً هیچ ربطی به زیبایی کالبدی آثار نداشته است. به‌عبارتی هرزمان گفتمانی غالب شود که رگه‌هایی از «شیفتگی» را در خود بپروراند، روایت‌هایی این‌چنین تولید می‌شوند. بنابراین باید پیِ گفتمان‌های تولید‌کنندۀ شیفتگی را گرفت. درحقیقت آن گفتمان است که باعث به‌وجودآمدن روایت‌هایی می‌شود که شاید نتوان به‌راحتی برچسب «تحریف» بر آن زد. چراکه مختصات گفتمان، درون خودِ آن گفتمان صدق می‌کرده است. برای مثال، انگارۀ ذهنی این ایرانی، زاییدۀ گفتمانی بوده است که گزارۀ «زیبا‌ترین مجسمۀ جهان است» تحریفِ هیچ واقعیتی نبوده است. هرچند در اندیشۀ آن انگلیسی، یا معرفت امروزین ما، واژۀ «تحریف» بر آن صدق کند.

#شیفتگی #تاریخ_معماری #تاریخ_مفاهیم #گفتمان #پهلوی_اول #پوریا_محمودی

⭕️ ادامۀ متن را در Instant view یا در سایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:

https://telegra.ph/pm6-08-30
http://koubeh.com/pm6/