ادب‌سار
14.9K subscribers
4.97K photos
123 videos
21 files
866 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar

🔅آشنایی با نام‌های ایرانی
«شیده»، «گلشید» و «گلمهر»

نام‌های دخترانه‌ی "شیده"، "گلشید" و "گلمهر" نام‌های دو بخشی شید+ه، گل+شید و گل+مهر هستند.

🌟🌟 "شیده" به چم(معنی) درخشنده، تابان و روشن است. "ه" در اینجا پسوند بستگی و نام‌ساز است.(ابوالقاسمی) این نام در شاهنامه‌ی فردوسی، مردانه است.
"شید" در نام "خورشید" نیز ویژگی و زاب(صفت) "خور" یا آفتاب است.(نام‌های ایرانشهری) خور(آفتاب)+شید(درخشان) نام خورشید را پدید آورده‌اند. تا جایی که گاه به آفتاب به تنهایی "شید" گفته می‌شود.
- بدو گفت ز آن‌سان که تابنده شید
بر آید یکی پرده بینم سپید!
#شاهنامه #فردوسی


🌻🌻 "گلشید" به ماناک(معنی) درخشان، تابان و روشن همچون خورشید، گل درخشان، گل خورشید، گلی که همچون خورشید می‌درخشد، گل آفتابگردان و همچنین به مانک زیبارو است.
"گلمهر" نیز به مانی(معنی) گل خورشید، گل تابان همچون خورشید، گل آفتابگردان و زیبارو است. "مهر" یا "میترا" در ایران باستان به آفتاب گفته می‌شد. برای آشنایی با آن به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/7569
گلشید و گلمهر درآمیخته‌های نوپدیدی نیستند و سده‌ها در نام‌گذاری کاربرد داشتند.
- زن شیر از آن نامه‌ی شهریار
چو رخشنده گل شد به وقت بهار!
فردوسی


🌹🌹 "گل" در زبان و ادب پارسی جایگاه ویژه‌ای دارد و به چمار(معنی) گل، گل سرخ، دلبر و دلدار، دوست داشتنی، خوب و بهتر، رنگ رخسار، آتش و برگزیده و بهترین هر چیزی است.
گل در پارسی اوستایی "وَردَ/ وَردَه" (از نسک وندیداد)،
در پارتی(پارسی اشکانی) "وَرَ" (گل سرخ)،
در زبان ارمنی ورد و در پارسی پهلوی "گول"(بهرام فره‌وشی) بود.
این واژه به دیسه‌ی(شکل) "ورد" به چمار(معنی) گل سرخ، در زبان تازی کاربرد دارد.(دهخدا)
- که هرگز ندیدیم زینگونه شید
رخی همچو گل، روی و مویش سپید!
فردوسی


☀️☀️ "شید" نیز از واژگان کهن و تبارمند پارسی است. این واژه در زبان اوستایی "خشَـئتَ" / "خشئتـَه"(یشت‌ها، تاریخ ایران باستان و دهخدا) یا "خشَ‌اِتَ"(فرهنگ واژگان اوستا، احسان بهرامی) بود.
در پهلوی به "شِت" و "شیت" دگردیس(تبدیل) شد. چنانکه به خورشید هم خورشیت (بهرام فره‌وشی) گفته می‌شد. (فرهنگ نام‌های ایرانشهری)
این واژه همواره به ماناک تابان، درخشان و روشن بود.
- دِهادِه برآمد ز هر دو سپاه
تو گفتی برآویخت با شید ماه!
فردوسی


🇮🇷🇮🇷 چند نام ایرانی دخترانه و پسرانه‌ی هم‌آوا:
👧🏻 گلنار، گلاب، گلدیس، گلنوش، گلبهار، بهشید، مهشید، هورشید، اناشید، افشید، مهرشید، شیدوش، شیدخت، شیدماه و...
👦🏻 اخشید، فرشید، جهانشید، آراشید، شیدفر، گلبُد، گوشیار و...

برای فرزندانمان نام‌های زیبا و برازنده‌ی ایرانی برگزینیم

#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
#گلشید #گلمهر #شیده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar

🔅آشنایی با نام‌های ایرانی
«شیده» در سروده‌های فردوسی و نظامی


🖋📚 "شیده" در داستان هفت پیکر نظامی و برهان قاطع نام مهساز(معمار)ی است که کاخی با هفت چشم‌انداز برای بهرام گور ساخت و بهرام شهر آمل را به او پیشکش کرد.

- چو بر این گفته رفت روزی چند
شیده را خواند شاه شیدابند
تا شود شاه شیده از بهرام
شهربابک به شیده داد تمام
#نظامی


🖋📚 همچنین گفته می‌شود که شیده نام شاگرد سنمار بود که برای بهرام گور "خورنگه"(سرایی برای خوراک خوردن پادشاه و نزدیکانش) و چند نیایشگاه ساخت.(برهان قاطع)

- در میان بود مردی آزاده
مهترآیین و محتشم‌زاده
شیده نامی بروشنی چون شید
نقش پیرای هرسیاه و سپید
کرده سنمارش اوستاد نخست
در خورنق ز نغزکاری‌ها
داده با اوستاد یاری‌ها!
و
شیده بر طالعی خجسته نهاد
کرد گنبدسرای را بنیاد!
نظامی


🖋📚 "شیده" در شاهنامه فردوسی نام پسر افراسیاب است. کیخسرو پسر سیاوش خواهرزاده‌ی شیده بود.
افراسیاب از کشته شدن پیران ویسه به‌دست گودرز آگاه شد و پسرش شیده را با سپاهی به جنگ خسرو به ایران فرستاد. شیده در خوارزم به کیخسرو بازخورد و در نبرد تن به تن با کیخسرو کشته شد.
- چنین گفت با شیده افراسیاب
که چون سر برآرد سیاوش ز خواب!

شیده که نام دیگرش در شاهنامه "پشنگ" است، در نبردهای رستم و افراسیاب تورانی یکی از دو فرمانده سپاه تورانیان بود.
- چو شیده بر و یال رستم بدید
یکی باد سرد از جگر برکشید!
#شاهنامه #فردوسی


🖋📚 حافظ با نگر به شاهنامه‌ی فردوسی سروده است:
- همان منزل‌ست این جهان خراب؛
که دیده‌ست ایوان افراسیاب؛
کجا رای پیران لشکرکشش؟
کجا شیده آن ترک خنجرکشش؟
#حافظ


🔍🔍 بهره از:
۱- واژه نامه‌ی دهخدا
۲- فرهنگ نام‌های شاهنامه
نویسنده: #منصور_رستگار_فسایی
۳- دیوان حافظ


#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
#شیده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar

🔅آشنایی با نام‌های ایرانی
«شیده»، «گلشید» و «گلمهر»

نام‌های دخترانه‌ی "شیده"، "گلشید" و "گلمهر" نام‌های دو بخشی شید+ه، گل+شید و گل+مهر هستند.

🌟🌟 "شیده" به چم(معنی) درخشنده، تابان و روشن است. "ه" در اینجا پسوند بستگی و نام‌ساز است.(ابوالقاسمی) این نام در شاهنامه‌ی فردوسی، مردانه است.
"شید" در نام "خورشید" نیز ویژگی و زاب(صفت) "خور" یا آفتاب است.(نام‌های ایرانشهری) خور(آفتاب)+شید(درخشان) نام خورشید را پدید آورده‌اند. تا جایی که گاه به آفتاب به تنهایی "شید" گفته می‌شود.
- بدو گفت ز آن‌سان که تابنده شید
بر آید یکی پرده بینم سپید!
#شاهنامه #فردوسی


🌻🌻 "گلشید" به ماناک(معنی) درخشان، تابان و روشن همچون خورشید، گل درخشان، گل خورشید، گلی که همچون خورشید می‌درخشد، گل آفتابگردان و همچنین به مانک زیبارو است.
"گلمهر" نیز به مانی(معنی) گل خورشید، گل تابان همچون خورشید، گل آفتابگردان و زیبارو است. "مهر" یا "میترا" در ایران باستان به آفتاب گفته می‌شد. برای آشنایی با آن به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/7569
گلشید و گلمهر درآمیخته‌های نوپدیدی نیستند و سده‌ها در نام‌گذاری کاربرد داشتند.
- زن شیر از آن نامه‌ی شهریار
چو رخشنده گل شد به وقت بهار!
فردوسی


🌹🌹 "گل" در زبان و ادب پارسی جایگاه ویژه‌ای دارد و به چمار(معنی) گل، گل سرخ، دلبر و دلدار، دوست داشتنی، خوب و بهتر، رنگ رخسار، آتش و برگزیده و بهترین هر چیزی است.
گل در پارسی اوستایی "وَردَ/ وَردَه" (از نسک وندیداد)،
در پارتی(پارسی اشکانی) "وَرَ" (گل سرخ)،
در زبان ارمنی ورد و در پارسی پهلوی "گول"(بهرام فره‌وشی) بود.
این واژه به دیسه‌ی(شکل) "ورد" به چمار(معنی) گل سرخ، در زبان تازی کاربرد دارد.(دهخدا)
- که هرگز ندیدیم زینگونه شید
رخی همچو گل، روی و مویش سپید!
فردوسی


☀️☀️ "شید" نیز از واژگان کهن و تبارمند پارسی است. این واژه در زبان اوستایی "خشَـئتَ" / "خشئتـَه"(یشت‌ها، تاریخ ایران باستان و دهخدا) یا "خشَ‌اِتَ"(فرهنگ واژگان اوستا، احسان بهرامی) بود.
در پهلوی به "شِت" و "شیت" دگردیس(تبدیل) شد. چنانکه به خورشید هم خورشیت (بهرام فره‌وشی) گفته می‌شد. (فرهنگ نام‌های ایرانشهری)
این واژه همواره به ماناک تابان، درخشان و روشن بود.
- دِهادِه برآمد ز هر دو سپاه
تو گفتی برآویخت با شید ماه!
فردوسی


🇮🇷🇮🇷 چند نام ایرانی دخترانه و پسرانه‌ی هم‌آوا:
👧🏻 گلنار، گلاب، گلدیس، گلنوش، گلبهار، بهشید، مهشید، هورشید، اناشید، افشید، مهرشید، شیدوش، شیدخت، شیدماه و...
👦🏻 اخشید، فرشید، جهانشید، آراشید، شیدفر، گلبُد، گوشیار و...

برای فرزندانمان نام‌های زیبا و برازنده‌ی ایرانی برگزینیم

#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
#گلشید #گلمهر #شیده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar

🔅آشنایی با نام‌های ایرانی
«شیده» در سروده‌های فردوسی و نظامی


🖋📚 "شیده" در داستان هفت پیکر نظامی و برهان قاطع نام مهساز(معمار)ی است که کاخی با هفت چشم‌انداز برای بهرام گور ساخت و بهرام شهر آمل را به او پیشکش کرد.

- چو بر این گفته رفت روزی چند
شیده را خواند شاه شیدابند
تا شود شاه شیده از بهرام
شهربابک به شیده داد تمام
#نظامی


🖋📚 همچنین گفته می‌شود که شیده نام شاگرد سنمار بود که برای بهرام گور "خورنگه"(سرایی برای خوراک خوردن پادشاه و نزدیکانش) و چند نیایشگاه ساخت.(برهان قاطع)

- در میان بود مردی آزاده
مهترآیین و محتشم‌زاده
شیده نامی بروشنی چون شید
نقش پیرای هرسیاه و سپید
کرده سنمارش اوستاد نخست
در خورنق ز نغزکاری‌ها
داده با اوستاد یاری‌ها!
و
شیده بر طالعی خجسته نهاد
کرد گنبدسرای را بنیاد!
نظامی


🖋📚 "شیده" در شاهنامه فردوسی نام پسر افراسیاب است. کیخسرو پسر سیاوش خواهرزاده‌ی شیده بود.
افراسیاب از کشته شدن پیران ویسه به‌دست گودرز آگاه شد و پسرش شیده را با سپاهی به جنگ خسرو به ایران فرستاد. شیده در خوارزم به کیخسرو بازخورد و در نبرد تن به تن با کیخسرو کشته شد.
- چنین گفت با شیده افراسیاب
که چون سر برآرد سیاوش ز خواب!

شیده که نام دیگرش در شاهنامه "پشنگ" است، در نبردهای رستم و افراسیاب تورانی یکی از دو فرمانده سپاه تورانیان بود.
- چو شیده بر و یال رستم بدید
یکی باد سرد از جگر برکشید!
#شاهنامه #فردوسی


🖋📚 حافظ با نگر به شاهنامه‌ی فردوسی سروده است:
- همان منزل‌ست این جهان خراب؛
که دیده‌ست ایوان افراسیاب؛
کجا رای پیران لشکرکشش؟
کجا شیده آن ترک خنجرکشش؟
#حافظ


🔍🔍 بهره از:
۱- واژه نامه‌ی دهخدا
۲- فرهنگ نام‌های شاهنامه
نویسنده: #منصور_رستگار_فسایی
۳- دیوان حافظ


#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
#شیده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸