✨ شماری از دانشواژههای برساختهی #میرجلال_الدین_کزازی
#رب_الارباب = بغانبغ
#نورالانوار = فروغانفروغ
#قدس_الاقداس = سپندانسپند
#نظر_الهی = فرّ ایزدی
#کمال = بَوَندگی
#کامل (برای آدمی) = بَوَنده
#شیخ_الاشراق = فرزانهی فروغ
#نفس_ناطقه = جانِ اندیشمند
#نفس_حیوانی = جانِ زیستی
#عین_الیقین = چشمباوری
#حق_الیقین = راستباوری
#عقل_فعال = خردِ کارا
#عقل_منفصل = خردِ گسسته
#دنیوی = گیتیگ
#موالید_ثلاثه = زادِگان سهگانه
#سبعه_نائمه = هفتگانهی خوابآور
✨ @AdabSar
#رب_الارباب = بغانبغ
#نورالانوار = فروغانفروغ
#قدس_الاقداس = سپندانسپند
#نظر_الهی = فرّ ایزدی
#کمال = بَوَندگی
#کامل (برای آدمی) = بَوَنده
#شیخ_الاشراق = فرزانهی فروغ
#نفس_ناطقه = جانِ اندیشمند
#نفس_حیوانی = جانِ زیستی
#عین_الیقین = چشمباوری
#حق_الیقین = راستباوری
#عقل_فعال = خردِ کارا
#عقل_منفصل = خردِ گسسته
#دنیوی = گیتیگ
#موالید_ثلاثه = زادِگان سهگانه
#سبعه_نائمه = هفتگانهی خوابآور
✨ @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻حق= هوده(بیهوده= بیحق)، سزا، روا، راست، درست، راست و درست، داد، راشَن(داد)، بهره، مزد
🔻اَحَق= سزاوارتر، روادارتر
🔻احقاق= دادرسی، دادگری
🔻استحقاق= شایستگی، سزاواری
🔻برحق= راستگونه
🔻بهحق= بهسزا
🔻حقاً= بهراستی، بهدرستی
🔻حقابه= بهرآبه
🔻حق اشتراک= ماهانه، سالانه
🔻حقالبوق= زورپرداخت
🔻حقالتحقیق= پژوهانه
🔻حقالتدریس= آموزانه
🔻حقالثبت= نگارشانه
🔻حقالزحمه= كارمزد، دستمزد
🔻حقالسکوت= خموشانه
🔻حقالشرب= آببها
🔻حقالعمل= کارمزد
🔻حقالقدم= پایمزد
🔻حق الله= فرمان خدا
🔻حقالمرتع= مَرغچَر، آبچَر
🔻حقالناس= مردمسزا
🔻حقانی= هودِهای
🔻حقانیت= سزاواری، هودِش، راستبودی
🔻حقبهجانب= هودِهوَر، هودِهنما
🔻حقپرست= پارسا
🔻حق تعالی= خدا، پروردگار، یزدان، ایزد
🔻حق توحش= جانورانه، جانورانگی
🔻حقجو= راستجوی، هودهجوی
🔻حق چاپ/حق تالیف/حق طبع/حق تولید/کپی رایت= (Copy right)، راستاد پدیدآوری
🔻حقدار= هودِهمند، هودِهدار
🔻حقداشتن= سزاواربودن، شایسته بودن، شایستگیداشتن، راستگفتن، درستگفتن
🔻حقشناس= سپاسدار، خداشناس، نمکشناس، هودِهشناس
🔻حقگذار= دادگذار، دادگر، سپاسگزار
🔻حقگو= راستگو
🔻حقطلب= هودهجوی، هودهخواه
🔻حق ماموریت= کارانه
🔻حقناشناس= ناسپاس
🔻حق و حساب= باژ(باج)، لَکلَکانه
🔻ذیحق= سزاوار، شایسته، هودهمند، هودهدار، با هُدِه
🔻مُحق= سزاوار، شایسته، هودهمند، هودِهدار
🔻مرغ حق= شبآویز، شبآهنگ، چوک
🔻مستحق= سزاوار، شایسته، درخور، اَرزانیک، اَرزانی
🔻ناحق= ناسزا، ناروا، زور، بیهوده، دروغ، بیداد، اَداتَک
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#حق #احق #احقاق #استحقاق #حقا #حقانی #حقانیت #محق #مستحق #کپی_رایت #CopyRight
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻حق= هوده(بیهوده= بیحق)، سزا، روا، راست، درست، راست و درست، داد، راشَن(داد)، بهره، مزد
🔻اَحَق= سزاوارتر، روادارتر
🔻احقاق= دادرسی، دادگری
🔻استحقاق= شایستگی، سزاواری
🔻برحق= راستگونه
🔻بهحق= بهسزا
🔻حقاً= بهراستی، بهدرستی
🔻حقابه= بهرآبه
🔻حق اشتراک= ماهانه، سالانه
🔻حقالبوق= زورپرداخت
🔻حقالتحقیق= پژوهانه
🔻حقالتدریس= آموزانه
🔻حقالثبت= نگارشانه
🔻حقالزحمه= كارمزد، دستمزد
🔻حقالسکوت= خموشانه
🔻حقالشرب= آببها
🔻حقالعمل= کارمزد
🔻حقالقدم= پایمزد
🔻حق الله= فرمان خدا
🔻حقالمرتع= مَرغچَر، آبچَر
🔻حقالناس= مردمسزا
🔻حقانی= هودِهای
🔻حقانیت= سزاواری، هودِش، راستبودی
🔻حقبهجانب= هودِهوَر، هودِهنما
🔻حقپرست= پارسا
🔻حق تعالی= خدا، پروردگار، یزدان، ایزد
🔻حق توحش= جانورانه، جانورانگی
🔻حقجو= راستجوی، هودهجوی
🔻حق چاپ/حق تالیف/حق طبع/حق تولید/کپی رایت= (Copy right)، راستاد پدیدآوری
🔻حقدار= هودِهمند، هودِهدار
🔻حقداشتن= سزاواربودن، شایسته بودن، شایستگیداشتن، راستگفتن، درستگفتن
🔻حقشناس= سپاسدار، خداشناس، نمکشناس، هودِهشناس
🔻حقگذار= دادگذار، دادگر، سپاسگزار
🔻حقگو= راستگو
🔻حقطلب= هودهجوی، هودهخواه
🔻حق ماموریت= کارانه
🔻حقناشناس= ناسپاس
🔻حق و حساب= باژ(باج)، لَکلَکانه
🔻ذیحق= سزاوار، شایسته، هودهمند، هودهدار، با هُدِه
🔻مُحق= سزاوار، شایسته، هودهمند، هودِهدار
🔻مرغ حق= شبآویز، شبآهنگ، چوک
🔻مستحق= سزاوار، شایسته، درخور، اَرزانیک، اَرزانی
🔻ناحق= ناسزا، ناروا، زور، بیهوده، دروغ، بیداد، اَداتَک
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#حق #احق #احقاق #استحقاق #حقا #حقانی #حقانیت #محق #مستحق #کپی_رایت #CopyRight
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💠🔹 @AdabSar
بسیاری از واژگان پارسی هستند که امروزه ديگر بهکار نمیروند، اما هستند و در گذشته هم بودند و در نوشتارهای کهن جايگاه ويژهی خود را داشتند. اگر در فرهنگستانها دانش و آگاهی بالاتر برود و بهجای «واژهسازی»، « واژهيابی» جایگزین شود، گنجينههايی از واژگان مِهادین (اصیل) پارسی یافته خواهد شد که هم بسیار خوش آهنگاند و هم از واژگانی که اکنون ساخته میشود، زیباترند. برای نمونه به چندی از اين واژگان و کاربرد آنها در چامه و ادب میپردازیم تا خودتان داوری کنید و ببینيد آنکه فراموش شده زيباتر است يا آنکه امروزه به زبان میرانیم.
رهنامه = #نقشه_جغرافیا
ز خاقان بپرسيد کاين شهر کيست
به «رهنامه» در، نام اين شهر چيست ؟
نظامی
گرمابه زدن = #حمام رفتن
گرمابه زد و لباس پوشيد
آرام گرفت و باده نوشيد
نظامی
خموشانه = #حق_السکوت
خواجه امير را «خموشانه» داد و زبان گويای او را ساکت کرد.
تاريخ اولجايتو
صد ِ دگر به «خموشانه» میدهم رشوت
نه بهر من، ز برای خدای را زنهار
انوری
پُرسه = #تعزيت
وارث ديگر ندارم ای محبتپيشگان
چون بميرم پُرسهی پروانه و بلبل کنيد
سالک يزدی
خشکبند = #پانسمان
جراحان را حاضر گردانيد تا جراحات را «خشکبند» کردند.
تاريخ ابن بیبی، ص ۱۹۹
شبخانه = آسايشگاه مستمندان در شب. جايی که بزرگان و شاهان برای تنگدستان میساختند تا شب را در آنجا بهسر برند.
بنا کرد و نان داد و لشکر نواخت
شب از بهر درويش «شبخانه» ساخت
سعدی
زاد = #سن و سال
مردی جوان و «زاد»ش، زير چهل وليکن
سنگين چو سنگ پيری، ديرينه و معمر
فرخی
دوده = #آل و #تبار
همه مرز ايران پر از دشمن است
به هر «دوده»ای ماتم و شيون است
فردوسی
آژير = آگاه، هوشيار
سپه را نگهدار و «آژير »باش
شب و روز با ترکش و تير باش
فردوسی
آسمانه = #سقف_اتاق
تا همی آسمان توانی ديد
آسمان بين و «آسمانه» مبين
عماره
بريزيدن = ريزريز شدن، #متلاشی شدن
آن مردگان در آن چهار ديوار بماندند ساليان بسيار و جمله «بريزيدند» و خاک شدند.
ترجمهی تفسير طبری
جنابه = همزاد، #دوقلو دو کودک که به يکبار از مادر زاده شوند
دوقلو واژهای ترکی است و مرکب از "دوق/ دوغ/ دُغ" به معنای زادن و "لو" که علامت نسبت در ترکی است. جای شوربختی بسيار است که هتا(حتی) رسانههای گروهی گسترده امروز هم به نادرست "دو" را عدد پارسی "۲" میپندارند و بر اساس آن واژگان سهقلو ، چهارقلو ، پنجقلو و ... را هم میسازند!
قصه چه کنم که در ره عشق
با محنت و غم «جنابه» زاديم
#پارسی_پاک
💠🔹 @AdabSar
بسیاری از واژگان پارسی هستند که امروزه ديگر بهکار نمیروند، اما هستند و در گذشته هم بودند و در نوشتارهای کهن جايگاه ويژهی خود را داشتند. اگر در فرهنگستانها دانش و آگاهی بالاتر برود و بهجای «واژهسازی»، « واژهيابی» جایگزین شود، گنجينههايی از واژگان مِهادین (اصیل) پارسی یافته خواهد شد که هم بسیار خوش آهنگاند و هم از واژگانی که اکنون ساخته میشود، زیباترند. برای نمونه به چندی از اين واژگان و کاربرد آنها در چامه و ادب میپردازیم تا خودتان داوری کنید و ببینيد آنکه فراموش شده زيباتر است يا آنکه امروزه به زبان میرانیم.
رهنامه = #نقشه_جغرافیا
ز خاقان بپرسيد کاين شهر کيست
به «رهنامه» در، نام اين شهر چيست ؟
نظامی
گرمابه زدن = #حمام رفتن
گرمابه زد و لباس پوشيد
آرام گرفت و باده نوشيد
نظامی
خموشانه = #حق_السکوت
خواجه امير را «خموشانه» داد و زبان گويای او را ساکت کرد.
تاريخ اولجايتو
صد ِ دگر به «خموشانه» میدهم رشوت
نه بهر من، ز برای خدای را زنهار
انوری
پُرسه = #تعزيت
وارث ديگر ندارم ای محبتپيشگان
چون بميرم پُرسهی پروانه و بلبل کنيد
سالک يزدی
خشکبند = #پانسمان
جراحان را حاضر گردانيد تا جراحات را «خشکبند» کردند.
تاريخ ابن بیبی، ص ۱۹۹
شبخانه = آسايشگاه مستمندان در شب. جايی که بزرگان و شاهان برای تنگدستان میساختند تا شب را در آنجا بهسر برند.
بنا کرد و نان داد و لشکر نواخت
شب از بهر درويش «شبخانه» ساخت
سعدی
زاد = #سن و سال
مردی جوان و «زاد»ش، زير چهل وليکن
سنگين چو سنگ پيری، ديرينه و معمر
فرخی
دوده = #آل و #تبار
همه مرز ايران پر از دشمن است
به هر «دوده»ای ماتم و شيون است
فردوسی
آژير = آگاه، هوشيار
سپه را نگهدار و «آژير »باش
شب و روز با ترکش و تير باش
فردوسی
آسمانه = #سقف_اتاق
تا همی آسمان توانی ديد
آسمان بين و «آسمانه» مبين
عماره
بريزيدن = ريزريز شدن، #متلاشی شدن
آن مردگان در آن چهار ديوار بماندند ساليان بسيار و جمله «بريزيدند» و خاک شدند.
ترجمهی تفسير طبری
جنابه = همزاد، #دوقلو دو کودک که به يکبار از مادر زاده شوند
دوقلو واژهای ترکی است و مرکب از "دوق/ دوغ/ دُغ" به معنای زادن و "لو" که علامت نسبت در ترکی است. جای شوربختی بسيار است که هتا(حتی) رسانههای گروهی گسترده امروز هم به نادرست "دو" را عدد پارسی "۲" میپندارند و بر اساس آن واژگان سهقلو ، چهارقلو ، پنجقلو و ... را هم میسازند!
قصه چه کنم که در ره عشق
با محنت و غم «جنابه» زاديم
#پارسی_پاک
💠🔹 @AdabSar
🏢 فرهنگستان نخست و واژههای ماندگارش
📝 نویسنده و فرستنده #محمد_سلگی معلم ادبیات
✨ در سال ۱۳۱۴ خورشیدی، با تلاشهای محمدعلی فروغی (=ذکاءالملک دوم)، نخستوزیر فرزانه و فرهیخته رضاشاه، نخستین #فرهنگستان ایران تاسیس شد. هدف این فرهنگستان، ساختن یا یافتنِ برابرهای پارسی برای کلمات بیگانه (فرانسوی، انگلیسی، عربی و…) بود و توانست در طی سه سال بیش از هزار واژه در زمینههای مختلف، مثل اصطلاحات پزشکی، بانکی، دادگستری، شهرداری، گیاه شناسی و… به تصویب برساند:
▫️سال نخست: ۱۲۰ واژه
▫️سال دوم: ۳۶۰ واژه
▫️سال سوم: ۶۵۰ واژه
✨ اعضای این فرهنگستان همه از نامداران عرصه فرهنگ و ادب بودند. از جمله: محمدعلی فروغی، علیاصغر حکمت، محمد قزوینی، بدیعالزمان فروزانفر، رضازاده شفق، عبدالعظیم قریب، محمود حسابی، علیاکبر سیاسی، دکتر قاسم غنی، رشید یاسمی، محمدتقی بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و ابراهیم پورداوود.
در نتیجه واژگانی در جامعه منتشر میشوند که عمر بلندی پیدا میکنند و بسیاری از آنها وارد قرن جدید میشوند؛ مانند:
آیین دادرسی: #اصول_محاکمات
دادرسی: #محاکمه
دادرس: #قاضی
دادخواست: #عرض_حال
دادستان: #مدعی_العموم
دادسرا: #پارکه
دادگاه: #محکمه
دادگستری: #عدلیه
دادیار: #وکیل_عمومی
آببها: #حق_الشرب
آبرُفت: #alluvion
آتش نشانی: #اطفائیه
آگاهی: #تامینات
آموزش و پرورش: #تعلیم_و_تربیت
استان: #ایالت
استوارنامه: #اعتبارنامه_سیاسی
بازپرس: #مستنطق
بازرس: #مفتش
باشگاه: #club
برچسب: #اتیکت
پاسبان: #آژان (پاسگاه، پاسیار و پاسبخش واژگان در پیوسته با پاسبان هستند)
پرتوشناسی: #رادیولوژی
پروانه: #اجازه #جواز #لیسانس
پرونده: #دوسیه
دامپزشک: #بیطار
درمانگاه: #کلینیک
دستمزد: #حق_الزحمه
رایزن: #مستشار_سفارت
روادید: #ویزا
سازمان: #تشکیلات #organisation
سالمندان: #اکابر
شهربانی: #نظمیه
شهرداری: #بلدیه
فرهنگ: #معارف
کارگزینی: #اداره_استخدام_و_پرسنل
کارمزد: #حق_العمل
کارورز: #interne
گرانیگاه: #مرکز_ثقل
گزارش: #راپورت
ماما: #قابله
نانوا: #خباز
نوشتافزار: #لوازم_التحریر
نیروی دریایی: #قوای_بحری
هواپیما: #آیرپلان #طیاره
یاخته: #سلول
نوبنیاد: #جدید_الاحداث
نوساز، تازهساز: #جدید_البنا
روزافزون: #دائم_التزاید
نیکسرشت، پاکنهاد: #سلیم_النفس
تندرست: #صحیح_المزاج
خردسالی: #صغر_سن (صِغَر سن)
سالخوردگی: #کبر_سن (کِبَر سن)
بیبندوبار: #لاابالی
بیهمتا، بینظیر: #عدیم_النظیر
بالادست: #مافوق
خودکام، خودسر: #مطلق_العنان
✨ همچنین واژههایی همچون:
استاندار، انگشتنگاری، باجه، بادسنج، بازجو، بازداشت، بازداشتگاه، بازنشستگی، باستانشناس، بافت، بافتبرداری، بالینی، بایگانی، بخشنامه، بدهکار، پایاننامه، پژوهش، پیشبینی، پیشگیری، دهدار، دهستان، راهنمایی و رانندگی، رزمناو، کالبدشکافی و کارمند.
✨ منابع:
۱- فرهنگستان ایران، واژههای نو که تا پایان سال ۱۳۱۹ در فرهنگستان ایران پذیرفته شده است، انتشارات دبیرخانه فرهنگستان.
۲- ماهنامه فرهنگی اجتماعی «قلم یاران»، سال۴، ش۲۷، ص۹۴.
✨ @AdabSar
📝 نویسنده و فرستنده #محمد_سلگی معلم ادبیات
✨ در سال ۱۳۱۴ خورشیدی، با تلاشهای محمدعلی فروغی (=ذکاءالملک دوم)، نخستوزیر فرزانه و فرهیخته رضاشاه، نخستین #فرهنگستان ایران تاسیس شد. هدف این فرهنگستان، ساختن یا یافتنِ برابرهای پارسی برای کلمات بیگانه (فرانسوی، انگلیسی، عربی و…) بود و توانست در طی سه سال بیش از هزار واژه در زمینههای مختلف، مثل اصطلاحات پزشکی، بانکی، دادگستری، شهرداری، گیاه شناسی و… به تصویب برساند:
▫️سال نخست: ۱۲۰ واژه
▫️سال دوم: ۳۶۰ واژه
▫️سال سوم: ۶۵۰ واژه
✨ اعضای این فرهنگستان همه از نامداران عرصه فرهنگ و ادب بودند. از جمله: محمدعلی فروغی، علیاصغر حکمت، محمد قزوینی، بدیعالزمان فروزانفر، رضازاده شفق، عبدالعظیم قریب، محمود حسابی، علیاکبر سیاسی، دکتر قاسم غنی، رشید یاسمی، محمدتقی بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و ابراهیم پورداوود.
در نتیجه واژگانی در جامعه منتشر میشوند که عمر بلندی پیدا میکنند و بسیاری از آنها وارد قرن جدید میشوند؛ مانند:
آیین دادرسی: #اصول_محاکمات
دادرسی: #محاکمه
دادرس: #قاضی
دادخواست: #عرض_حال
دادستان: #مدعی_العموم
دادسرا: #پارکه
دادگاه: #محکمه
دادگستری: #عدلیه
دادیار: #وکیل_عمومی
آببها: #حق_الشرب
آبرُفت: #alluvion
آتش نشانی: #اطفائیه
آگاهی: #تامینات
آموزش و پرورش: #تعلیم_و_تربیت
استان: #ایالت
استوارنامه: #اعتبارنامه_سیاسی
بازپرس: #مستنطق
بازرس: #مفتش
باشگاه: #club
برچسب: #اتیکت
پاسبان: #آژان (پاسگاه، پاسیار و پاسبخش واژگان در پیوسته با پاسبان هستند)
پرتوشناسی: #رادیولوژی
پروانه: #اجازه #جواز #لیسانس
پرونده: #دوسیه
دامپزشک: #بیطار
درمانگاه: #کلینیک
دستمزد: #حق_الزحمه
رایزن: #مستشار_سفارت
روادید: #ویزا
سازمان: #تشکیلات #organisation
سالمندان: #اکابر
شهربانی: #نظمیه
شهرداری: #بلدیه
فرهنگ: #معارف
کارگزینی: #اداره_استخدام_و_پرسنل
کارمزد: #حق_العمل
کارورز: #interne
گرانیگاه: #مرکز_ثقل
گزارش: #راپورت
ماما: #قابله
نانوا: #خباز
نوشتافزار: #لوازم_التحریر
نیروی دریایی: #قوای_بحری
هواپیما: #آیرپلان #طیاره
یاخته: #سلول
نوبنیاد: #جدید_الاحداث
نوساز، تازهساز: #جدید_البنا
روزافزون: #دائم_التزاید
نیکسرشت، پاکنهاد: #سلیم_النفس
تندرست: #صحیح_المزاج
خردسالی: #صغر_سن (صِغَر سن)
سالخوردگی: #کبر_سن (کِبَر سن)
بیبندوبار: #لاابالی
بیهمتا، بینظیر: #عدیم_النظیر
بالادست: #مافوق
خودکام، خودسر: #مطلق_العنان
✨ همچنین واژههایی همچون:
استاندار، انگشتنگاری، باجه، بادسنج، بازجو، بازداشت، بازداشتگاه، بازنشستگی، باستانشناس، بافت، بافتبرداری، بالینی، بایگانی، بخشنامه، بدهکار، پایاننامه، پژوهش، پیشبینی، پیشگیری، دهدار، دهستان، راهنمایی و رانندگی، رزمناو، کالبدشکافی و کارمند.
✨ منابع:
۱- فرهنگستان ایران، واژههای نو که تا پایان سال ۱۳۱۹ در فرهنگستان ایران پذیرفته شده است، انتشارات دبیرخانه فرهنگستان.
۲- ماهنامه فرهنگی اجتماعی «قلم یاران»، سال۴، ش۲۷، ص۹۴.
✨ @AdabSar