🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🔹پالایشِ وامواژه های زبان اربی(عربی) از زبان فارسی (بخش نخست)
انگیزه هاى بسيارى در پشتيبانى از پالايشِ زبانِ پارسى از واژه هاى اربى هستند. در اين نوشتار مىكوشيم به سه انگيزهی برجسته در اين زمينه بنُِماریم(اشاره کنیم) و هر یک را به كوتاهی فَرابنماییم(#توضیح دهیم).
۱. شمارِ بالاى وامواژه هاى اربى در زبانِ فارسى:
وامگيرى، راهكارى سودبخش(#اقتصادی) براى پاسخ به نيازهاى واژگانى یک زبان است.
زبان ها به هم واژه وام مىدهند و از هم واژه وام مىستانند. اين كارى زاستارى(#طبيعى) است كه در درازای زمان رخ مىدهد ولی اَندَر شدنِ(واردشدن) بیش از اندازهی وامواژه هاى اربى به زبانِ فارسی پيامد دادوستدى زبانى نبوده است، بلكه به ميانجىَ تازشِ تازيان به كشورِ ايران و چيرگىِ ساستاریک(#سیاسی) و سپاهی(#نظامی) و فرهنگى آنها رخ داده است؛ به سخنِ ديگر، بخشى از واژه هاى اربى در هالى(#حالی) به زبانِ پارسی راه يافتند كه زبانِ پارسی خود واژه هاى درخورى داشته و نیازى به وامگيرى از زبانى دیگر نبوده است. براى نمونه هنگامى كه در زبانِ پارسى واژه هاى «كاربرد»، «پدر»، «برادر»، «انديشه»، «فروتن»، «جامه» و «واش» را داشتهايم، ديگر كدام نيازِ زبانى مىتوانسته است وام گرفتنِ واژه هاى «#استعمال»، «#ابوى»، «#اخوى»، «#فكر»، «#متواضع»، «#لباس» و «#علف» را رَوا بدارد؟ آنچه در اين فِتاد(#مورد)ها رخ داده نمایانگر یک دادوستدِ زاستارىِ واژگانى نيست، بلكه پذیراندنِ واژه هاى یک زبان به زبانى ديگر، با انگیزه هاى نازَبانى است.
۲. تن ندادنِ وامواژه هاى اربى به دستگاهِ ساختواژىِ زبانِ فارسى:
وام گرفتنِ واژه، آن هم به اندازهی اندک، آسیبی به زبان نمیرساند.
آنچه بهويژه دربارهی وامواژه هاى اربى آسيبرسان است، افزون بر پرشمارى شان، تن ندادنِ اين واژه ها به دستورِ زبانِ پارسى و دستگاه ساختواژىِ آن است. ارب ها نيز در روندِ دادوستدِ زبانى، واژه هاى بسيارى را از زبانِ پارسى وام سِتاندهاند؛ با اين همه آنها اين واژه ها را چنان در دستگاهِ واژهسازى خود گُواردهاند(حل کردهاند) كه ديگر هيچ پارسىزبانی آنها را بازنمىشناسد؛ به چند نمونهی زير بنگريد:
واژهی «رواگ»ِ پارسى، در اربى «#رواج» شده است و سپس بر پايهی ساختِ واژهی اربى از اين واژه، جداشده هايى چون «مروج» و «ترويج» ساخته شده است. اربان واژهی «بستان»ِ پارسی را وام گرفتهاند، ولی هنگام جَم(#جمع) بستن، بر پايهی دستورِ ساختواژىِ زبانِ خود «بَساتين» را به كار مى برند نه «بُستان ها/بوستان ها».
«اندازه» و «ساده»ی پارسى، در اربى به ديسهی «هندسه» و «ساذج» درآمدهاند و سپس به آسانى و بر پايهی دستگاهِ ساختواژىِ آن زبان از اين دو واژه، واژه هاى «مهندس» و «سذاجه» ساخته شده است.
در پارسى جز در فِتادهاى(#موارد) اندكى، واژه هاى اربى تن به دستگاهِ واژهسازىِ زبانِ پارسی ندادهاند. اين واژه ها، بَسوان(#اغلب) پس از راه يافتن به زبانِ فارسى، مانند اسب تروا، راه را براى اندر شدنِ خوشه هاى واژگانىِ خود فراهم كردهاند. براى نمونه به همراهِ «درس»، واژه هاى «تدريس»، «مدرس»، «مدرسه»، «دروس» و همراهِ کَرپایهی(#مصدر) «قتل»، واژه هاى «قاتل»، «مقتول»، «قتال» و«قتاله» به زبانِ پارسی راه يافتند. اين روند كه پيرامونِ هزار سال و تا آغازِ برپايىِ فرهنگستانِ نخست دنباله داشت، دستگاهِ ساختواژىِ زبانِ پارسى را سست و ناتوان ساخته بود.
يكى از پيامدهاى اين آفند و تازشِ واژگانى، اين بوده است كه ايرانيان براى دریافت چَمِ واژه هاى باشَنده در زبان پارسی تا اندازهاى ناچار به يادگيرى دستورِ زبان اربى نيز شدهاند تا براى نمونه دريابند كه «عالِم» دانندهی دانش است و «معلوم» آنچه دانسته است.
۳. ديگرسانىِ(#تفاوت) ساختارىِ دستور زبانِ پارسى و اربى:
برخى از كسانى كه با هر انگیزهای با پالايشِ زبانى پاد میورزند(#مخالف اند) هنگامى كه سخن از پالايشِ وامواژه هاى اربى مىشود، زبان انگليسى را پيش مىكشند و شمار بالاى وامواژه هاى باشِنده در زبان انگليسى را دستاويزى میکنند تا شمار بالاى وامواژه هاى اربى را در زبان پارسی روا بدانند. بی اينكه بخواهيم به درستى يا نادرستی گزارهاى كه پايهی اين گواهآوری(#استدلال) است و شمار وامواژه هاى فارسى و انگليسى را يكسان انگاشته، بپردازيم؛ نكته هاى بسیارى در اين سنجش ناديده گرفته شده است كه چند فِتاد را نشان میدهیم:
یكم، پذيرشِ وامواژه ها در زبان انگليسى بر بسترى از دادوستد زاستارى زبان ها رخ داده است.
✍ #کورش_جنتی
پژوهشگرِ ادبسار(#ادبیات) و زبانِ پارسی
روزنامهی قانون ۲۵۷۷/۰۲/۳۰ (۱۲۹۷) -شمارهی ۱۲۰۵
برگردان به پارسی پاک #میلاد_فرخ_وند
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🔹پالایشِ وامواژه های زبان اربی(عربی) از زبان فارسی (بخش نخست)
انگیزه هاى بسيارى در پشتيبانى از پالايشِ زبانِ پارسى از واژه هاى اربى هستند. در اين نوشتار مىكوشيم به سه انگيزهی برجسته در اين زمينه بنُِماریم(اشاره کنیم) و هر یک را به كوتاهی فَرابنماییم(#توضیح دهیم).
۱. شمارِ بالاى وامواژه هاى اربى در زبانِ فارسى:
وامگيرى، راهكارى سودبخش(#اقتصادی) براى پاسخ به نيازهاى واژگانى یک زبان است.
زبان ها به هم واژه وام مىدهند و از هم واژه وام مىستانند. اين كارى زاستارى(#طبيعى) است كه در درازای زمان رخ مىدهد ولی اَندَر شدنِ(واردشدن) بیش از اندازهی وامواژه هاى اربى به زبانِ فارسی پيامد دادوستدى زبانى نبوده است، بلكه به ميانجىَ تازشِ تازيان به كشورِ ايران و چيرگىِ ساستاریک(#سیاسی) و سپاهی(#نظامی) و فرهنگى آنها رخ داده است؛ به سخنِ ديگر، بخشى از واژه هاى اربى در هالى(#حالی) به زبانِ پارسی راه يافتند كه زبانِ پارسی خود واژه هاى درخورى داشته و نیازى به وامگيرى از زبانى دیگر نبوده است. براى نمونه هنگامى كه در زبانِ پارسى واژه هاى «كاربرد»، «پدر»، «برادر»، «انديشه»، «فروتن»، «جامه» و «واش» را داشتهايم، ديگر كدام نيازِ زبانى مىتوانسته است وام گرفتنِ واژه هاى «#استعمال»، «#ابوى»، «#اخوى»، «#فكر»، «#متواضع»، «#لباس» و «#علف» را رَوا بدارد؟ آنچه در اين فِتاد(#مورد)ها رخ داده نمایانگر یک دادوستدِ زاستارىِ واژگانى نيست، بلكه پذیراندنِ واژه هاى یک زبان به زبانى ديگر، با انگیزه هاى نازَبانى است.
۲. تن ندادنِ وامواژه هاى اربى به دستگاهِ ساختواژىِ زبانِ فارسى:
وام گرفتنِ واژه، آن هم به اندازهی اندک، آسیبی به زبان نمیرساند.
آنچه بهويژه دربارهی وامواژه هاى اربى آسيبرسان است، افزون بر پرشمارى شان، تن ندادنِ اين واژه ها به دستورِ زبانِ پارسى و دستگاه ساختواژىِ آن است. ارب ها نيز در روندِ دادوستدِ زبانى، واژه هاى بسيارى را از زبانِ پارسى وام سِتاندهاند؛ با اين همه آنها اين واژه ها را چنان در دستگاهِ واژهسازى خود گُواردهاند(حل کردهاند) كه ديگر هيچ پارسىزبانی آنها را بازنمىشناسد؛ به چند نمونهی زير بنگريد:
واژهی «رواگ»ِ پارسى، در اربى «#رواج» شده است و سپس بر پايهی ساختِ واژهی اربى از اين واژه، جداشده هايى چون «مروج» و «ترويج» ساخته شده است. اربان واژهی «بستان»ِ پارسی را وام گرفتهاند، ولی هنگام جَم(#جمع) بستن، بر پايهی دستورِ ساختواژىِ زبانِ خود «بَساتين» را به كار مى برند نه «بُستان ها/بوستان ها».
«اندازه» و «ساده»ی پارسى، در اربى به ديسهی «هندسه» و «ساذج» درآمدهاند و سپس به آسانى و بر پايهی دستگاهِ ساختواژىِ آن زبان از اين دو واژه، واژه هاى «مهندس» و «سذاجه» ساخته شده است.
در پارسى جز در فِتادهاى(#موارد) اندكى، واژه هاى اربى تن به دستگاهِ واژهسازىِ زبانِ پارسی ندادهاند. اين واژه ها، بَسوان(#اغلب) پس از راه يافتن به زبانِ فارسى، مانند اسب تروا، راه را براى اندر شدنِ خوشه هاى واژگانىِ خود فراهم كردهاند. براى نمونه به همراهِ «درس»، واژه هاى «تدريس»، «مدرس»، «مدرسه»، «دروس» و همراهِ کَرپایهی(#مصدر) «قتل»، واژه هاى «قاتل»، «مقتول»، «قتال» و«قتاله» به زبانِ پارسی راه يافتند. اين روند كه پيرامونِ هزار سال و تا آغازِ برپايىِ فرهنگستانِ نخست دنباله داشت، دستگاهِ ساختواژىِ زبانِ پارسى را سست و ناتوان ساخته بود.
يكى از پيامدهاى اين آفند و تازشِ واژگانى، اين بوده است كه ايرانيان براى دریافت چَمِ واژه هاى باشَنده در زبان پارسی تا اندازهاى ناچار به يادگيرى دستورِ زبان اربى نيز شدهاند تا براى نمونه دريابند كه «عالِم» دانندهی دانش است و «معلوم» آنچه دانسته است.
۳. ديگرسانىِ(#تفاوت) ساختارىِ دستور زبانِ پارسى و اربى:
برخى از كسانى كه با هر انگیزهای با پالايشِ زبانى پاد میورزند(#مخالف اند) هنگامى كه سخن از پالايشِ وامواژه هاى اربى مىشود، زبان انگليسى را پيش مىكشند و شمار بالاى وامواژه هاى باشِنده در زبان انگليسى را دستاويزى میکنند تا شمار بالاى وامواژه هاى اربى را در زبان پارسی روا بدانند. بی اينكه بخواهيم به درستى يا نادرستی گزارهاى كه پايهی اين گواهآوری(#استدلال) است و شمار وامواژه هاى فارسى و انگليسى را يكسان انگاشته، بپردازيم؛ نكته هاى بسیارى در اين سنجش ناديده گرفته شده است كه چند فِتاد را نشان میدهیم:
یكم، پذيرشِ وامواژه ها در زبان انگليسى بر بسترى از دادوستد زاستارى زبان ها رخ داده است.
✍ #کورش_جنتی
پژوهشگرِ ادبسار(#ادبیات) و زبانِ پارسی
روزنامهی قانون ۲۵۷۷/۰۲/۳۰ (۱۲۹۷) -شمارهی ۱۲۰۵
برگردان به پارسی پاک #میلاد_فرخ_وند
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
Forwarded from ادبسار
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🔹پالایشِ وامواژه های زبان اربی(عربی) از زبان فارسی (بخش نخست)
انگیزه هاى بسيارى در پشتيبانى از پالايشِ زبانِ پارسى از واژه هاى اربى هستند. در اين نوشتار مىكوشيم به سه انگيزهی برجسته در اين زمينه بنُِماریم(اشاره کنیم) و هر یک را به كوتاهی فَرابنماییم(#توضیح دهیم).
۱. شمارِ بالاى وامواژه هاى اربى در زبانِ فارسى:
وامگيرى، راهكارى سودبخش(#اقتصادی) براى پاسخ به نيازهاى واژگانى یک زبان است.
زبان ها به هم واژه وام مىدهند و از هم واژه وام مىستانند. اين كارى زاستارى(#طبيعى) است كه در درازای زمان رخ مىدهد ولی اَندَر شدنِ(واردشدن) بیش از اندازهی وامواژه هاى اربى به زبانِ فارسی پيامد دادوستدى زبانى نبوده است، بلكه به ميانجىَ تازشِ تازيان به كشورِ ايران و چيرگىِ ساستاریک(#سیاسی) و سپاهی(#نظامی) و فرهنگى آنها رخ داده است؛ به سخنِ ديگر، بخشى از واژه هاى اربى در هالى(#حالی) به زبانِ پارسی راه يافتند كه زبانِ پارسی خود واژه هاى درخورى داشته و نیازى به وامگيرى از زبانى دیگر نبوده است. براى نمونه هنگامى كه در زبانِ پارسى واژه هاى «كاربرد»، «پدر»، «برادر»، «انديشه»، «فروتن»، «جامه» و «واش» را داشتهايم، ديگر كدام نيازِ زبانى مىتوانسته است وام گرفتنِ واژه هاى «#استعمال»، «#ابوى»، «#اخوى»، «#فكر»، «#متواضع»، «#لباس» و «#علف» را رَوا بدارد؟ آنچه در اين فِتاد(#مورد)ها رخ داده نمایانگر یک دادوستدِ زاستارىِ واژگانى نيست، بلكه پذیراندنِ واژه هاى یک زبان به زبانى ديگر، با انگیزه هاى نازَبانى است.
۲. تن ندادنِ وامواژه هاى اربى به دستگاهِ ساختواژىِ زبانِ فارسى:
وام گرفتنِ واژه، آن هم به اندازهی اندک، آسیبی به زبان نمیرساند.
آنچه بهويژه دربارهی وامواژه هاى اربى آسيبرسان است، افزون بر پرشمارى شان، تن ندادنِ اين واژه ها به دستورِ زبانِ پارسى و دستگاه ساختواژىِ آن است. ارب ها نيز در روندِ دادوستدِ زبانى، واژه هاى بسيارى را از زبانِ پارسى وام سِتاندهاند؛ با اين همه آنها اين واژه ها را چنان در دستگاهِ واژهسازى خود گُواردهاند(حل کردهاند) كه ديگر هيچ پارسىزبانی آنها را بازنمىشناسد؛ به چند نمونهی زير بنگريد:
واژهی «رواگ»ِ پارسى، در اربى «#رواج» شده است و سپس بر پايهی ساختِ واژهی اربى از اين واژه، جداشده هايى چون «مروج» و «ترويج» ساخته شده است. اربان واژهی «بستان»ِ پارسی را وام گرفتهاند، ولی هنگام جَم(#جمع) بستن، بر پايهی دستورِ ساختواژىِ زبانِ خود «بَساتين» را به كار مى برند نه «بُستان ها/بوستان ها».
«اندازه» و «ساده»ی پارسى، در اربى به ديسهی «هندسه» و «ساذج» درآمدهاند و سپس به آسانى و بر پايهی دستگاهِ ساختواژىِ آن زبان از اين دو واژه، واژه هاى «مهندس» و «سذاجه» ساخته شده است.
در پارسى جز در فِتادهاى(#موارد) اندكى، واژه هاى اربى تن به دستگاهِ واژهسازىِ زبانِ پارسی ندادهاند. اين واژه ها، بَسوان(#اغلب) پس از راه يافتن به زبانِ فارسى، مانند اسب تروا، راه را براى اندر شدنِ خوشه هاى واژگانىِ خود فراهم كردهاند. براى نمونه به همراهِ «درس»، واژه هاى «تدريس»، «مدرس»، «مدرسه»، «دروس» و همراهِ کَرپایهی(#مصدر) «قتل»، واژه هاى «قاتل»، «مقتول»، «قتال» و«قتاله» به زبانِ پارسی راه يافتند. اين روند كه پيرامونِ هزار سال و تا آغازِ برپايىِ فرهنگستانِ نخست دنباله داشت، دستگاهِ ساختواژىِ زبانِ پارسى را سست و ناتوان ساخته بود.
يكى از پيامدهاى اين آفند و تازشِ واژگانى، اين بوده است كه ايرانيان براى دریافت چَمِ واژه هاى باشَنده در زبان پارسی تا اندازهاى ناچار به يادگيرى دستورِ زبان اربى نيز شدهاند تا براى نمونه دريابند كه «عالِم» دانندهی دانش است و «معلوم» آنچه دانسته است.
۳. ديگرسانىِ(#تفاوت) ساختارىِ دستور زبانِ پارسى و اربى:
برخى از كسانى كه با هر انگیزهای با پالايشِ زبانى پاد میورزند(#مخالف اند) هنگامى كه سخن از پالايشِ وامواژه هاى اربى مىشود، زبان انگليسى را پيش مىكشند و شمار بالاى وامواژه هاى باشِنده در زبان انگليسى را دستاويزى میکنند تا شمار بالاى وامواژه هاى اربى را در زبان پارسی روا بدانند. بی اينكه بخواهيم به درستى يا نادرستی گزارهاى كه پايهی اين گواهآوری(#استدلال) است و شمار وامواژه هاى فارسى و انگليسى را يكسان انگاشته، بپردازيم؛ نكته هاى بسیارى در اين سنجش ناديده گرفته شده است كه چند فِتاد را نشان میدهیم:
یكم، پذيرشِ وامواژه ها در زبان انگليسى بر بسترى از دادوستد زاستارى زبان ها رخ داده است.
✍ #کورش_جنتی
پژوهشگرِ ادبسار(#ادبیات) و زبانِ پارسی
روزنامهی قانون ۲۵۷۷/۰۲/۳۰ (۱۲۹۷) -شمارهی ۱۲۰۵
برگردان به پارسی پاک #میلاد_فرخ_وند
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🔹پالایشِ وامواژه های زبان اربی(عربی) از زبان فارسی (بخش نخست)
انگیزه هاى بسيارى در پشتيبانى از پالايشِ زبانِ پارسى از واژه هاى اربى هستند. در اين نوشتار مىكوشيم به سه انگيزهی برجسته در اين زمينه بنُِماریم(اشاره کنیم) و هر یک را به كوتاهی فَرابنماییم(#توضیح دهیم).
۱. شمارِ بالاى وامواژه هاى اربى در زبانِ فارسى:
وامگيرى، راهكارى سودبخش(#اقتصادی) براى پاسخ به نيازهاى واژگانى یک زبان است.
زبان ها به هم واژه وام مىدهند و از هم واژه وام مىستانند. اين كارى زاستارى(#طبيعى) است كه در درازای زمان رخ مىدهد ولی اَندَر شدنِ(واردشدن) بیش از اندازهی وامواژه هاى اربى به زبانِ فارسی پيامد دادوستدى زبانى نبوده است، بلكه به ميانجىَ تازشِ تازيان به كشورِ ايران و چيرگىِ ساستاریک(#سیاسی) و سپاهی(#نظامی) و فرهنگى آنها رخ داده است؛ به سخنِ ديگر، بخشى از واژه هاى اربى در هالى(#حالی) به زبانِ پارسی راه يافتند كه زبانِ پارسی خود واژه هاى درخورى داشته و نیازى به وامگيرى از زبانى دیگر نبوده است. براى نمونه هنگامى كه در زبانِ پارسى واژه هاى «كاربرد»، «پدر»، «برادر»، «انديشه»، «فروتن»، «جامه» و «واش» را داشتهايم، ديگر كدام نيازِ زبانى مىتوانسته است وام گرفتنِ واژه هاى «#استعمال»، «#ابوى»، «#اخوى»، «#فكر»، «#متواضع»، «#لباس» و «#علف» را رَوا بدارد؟ آنچه در اين فِتاد(#مورد)ها رخ داده نمایانگر یک دادوستدِ زاستارىِ واژگانى نيست، بلكه پذیراندنِ واژه هاى یک زبان به زبانى ديگر، با انگیزه هاى نازَبانى است.
۲. تن ندادنِ وامواژه هاى اربى به دستگاهِ ساختواژىِ زبانِ فارسى:
وام گرفتنِ واژه، آن هم به اندازهی اندک، آسیبی به زبان نمیرساند.
آنچه بهويژه دربارهی وامواژه هاى اربى آسيبرسان است، افزون بر پرشمارى شان، تن ندادنِ اين واژه ها به دستورِ زبانِ پارسى و دستگاه ساختواژىِ آن است. ارب ها نيز در روندِ دادوستدِ زبانى، واژه هاى بسيارى را از زبانِ پارسى وام سِتاندهاند؛ با اين همه آنها اين واژه ها را چنان در دستگاهِ واژهسازى خود گُواردهاند(حل کردهاند) كه ديگر هيچ پارسىزبانی آنها را بازنمىشناسد؛ به چند نمونهی زير بنگريد:
واژهی «رواگ»ِ پارسى، در اربى «#رواج» شده است و سپس بر پايهی ساختِ واژهی اربى از اين واژه، جداشده هايى چون «مروج» و «ترويج» ساخته شده است. اربان واژهی «بستان»ِ پارسی را وام گرفتهاند، ولی هنگام جَم(#جمع) بستن، بر پايهی دستورِ ساختواژىِ زبانِ خود «بَساتين» را به كار مى برند نه «بُستان ها/بوستان ها».
«اندازه» و «ساده»ی پارسى، در اربى به ديسهی «هندسه» و «ساذج» درآمدهاند و سپس به آسانى و بر پايهی دستگاهِ ساختواژىِ آن زبان از اين دو واژه، واژه هاى «مهندس» و «سذاجه» ساخته شده است.
در پارسى جز در فِتادهاى(#موارد) اندكى، واژه هاى اربى تن به دستگاهِ واژهسازىِ زبانِ پارسی ندادهاند. اين واژه ها، بَسوان(#اغلب) پس از راه يافتن به زبانِ فارسى، مانند اسب تروا، راه را براى اندر شدنِ خوشه هاى واژگانىِ خود فراهم كردهاند. براى نمونه به همراهِ «درس»، واژه هاى «تدريس»، «مدرس»، «مدرسه»، «دروس» و همراهِ کَرپایهی(#مصدر) «قتل»، واژه هاى «قاتل»، «مقتول»، «قتال» و«قتاله» به زبانِ پارسی راه يافتند. اين روند كه پيرامونِ هزار سال و تا آغازِ برپايىِ فرهنگستانِ نخست دنباله داشت، دستگاهِ ساختواژىِ زبانِ پارسى را سست و ناتوان ساخته بود.
يكى از پيامدهاى اين آفند و تازشِ واژگانى، اين بوده است كه ايرانيان براى دریافت چَمِ واژه هاى باشَنده در زبان پارسی تا اندازهاى ناچار به يادگيرى دستورِ زبان اربى نيز شدهاند تا براى نمونه دريابند كه «عالِم» دانندهی دانش است و «معلوم» آنچه دانسته است.
۳. ديگرسانىِ(#تفاوت) ساختارىِ دستور زبانِ پارسى و اربى:
برخى از كسانى كه با هر انگیزهای با پالايشِ زبانى پاد میورزند(#مخالف اند) هنگامى كه سخن از پالايشِ وامواژه هاى اربى مىشود، زبان انگليسى را پيش مىكشند و شمار بالاى وامواژه هاى باشِنده در زبان انگليسى را دستاويزى میکنند تا شمار بالاى وامواژه هاى اربى را در زبان پارسی روا بدانند. بی اينكه بخواهيم به درستى يا نادرستی گزارهاى كه پايهی اين گواهآوری(#استدلال) است و شمار وامواژه هاى فارسى و انگليسى را يكسان انگاشته، بپردازيم؛ نكته هاى بسیارى در اين سنجش ناديده گرفته شده است كه چند فِتاد را نشان میدهیم:
یكم، پذيرشِ وامواژه ها در زبان انگليسى بر بسترى از دادوستد زاستارى زبان ها رخ داده است.
✍ #کورش_جنتی
پژوهشگرِ ادبسار(#ادبیات) و زبانِ پارسی
روزنامهی قانون ۲۵۷۷/۰۲/۳۰ (۱۲۹۷) -شمارهی ۱۲۰۵
برگردان به پارسی پاک #میلاد_فرخ_وند
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مورد = باره، برای، نمونه، نشانه، آیندگاه
✍ نمونه:
🔺کاری در مورد احیای دریاچه ارومیه انجام ندادیم =
کاری برای زندهکردن دریاچهی ارومیه انجام ندادیم
کاری دربارهی باززیستِ دریاچهی ارومیه انجام ندادیم
🔺پاسخ قاطع «ظریف» در مورد آزمایش موشکی ایران =
پاسخ بُرندهی «ظریف» دربارهی آزمایش موشکی ایران
پاسخ بیچونوچرای «ظریف» برای آزمایش موشکی ایران
🔺هر مورد را جداگانه مطالعه کنید =
هر نمونه را جداگانه بررسی کنید
🔺مورد مشکوکی مشاهده نشد =
نشانهی گمانآلودی دیده نشد
نمونهی شکانگیزی دیده نشد
🚩 دنباله دارد
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک #مورد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مورد = باره، برای، نمونه، نشانه، آیندگاه
✍ نمونه:
🔺کاری در مورد احیای دریاچه ارومیه انجام ندادیم =
کاری برای زندهکردن دریاچهی ارومیه انجام ندادیم
کاری دربارهی باززیستِ دریاچهی ارومیه انجام ندادیم
🔺پاسخ قاطع «ظریف» در مورد آزمایش موشکی ایران =
پاسخ بُرندهی «ظریف» دربارهی آزمایش موشکی ایران
پاسخ بیچونوچرای «ظریف» برای آزمایش موشکی ایران
🔺هر مورد را جداگانه مطالعه کنید =
هر نمونه را جداگانه بررسی کنید
🔺مورد مشکوکی مشاهده نشد =
نشانهی گمانآلودی دیده نشد
نمونهی شکانگیزی دیده نشد
🚩 دنباله دارد
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک #مورد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادبسار
🔷🔶🔹🔸 @AdabSar 🔅پالایش زبان پارسی 🔻مورد = باره، برای، نمونه، نشانه، آیندگاه ✍ نمونه: 🔺کاری در مورد احیای دریاچه ارومیه انجام ندادیم = کاری برای زندهکردن دریاچهی ارومیه انجام ندادیم کاری دربارهی باززیستِ دریاچهی ارومیه انجام ندادیم 🔺پاسخ قاطع «ظریف» در…
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻در این مورد = در این راستا، در این باره
✍ نمونه:
🔺اجازه دهید در این مورد نکاتی را متذکر شوم =
بگذارید در این راستا نکتههایی را گوشزد کنم
🔺در این مورد چه توصیهای دارید؟ =
در این باره چه رهنمودی دارید؟
🔻 مورد احترام = ارجمند
✍ نمونه:
🔺«کوروش» فرد مورد احترامی در جهان شمرده میشود =
«کوروش» مرد ارجمندی در جهان شمرده میشود
🔻مورد استفاده = بهکار رفته
✍ نمونه:
🔺چه داروهایی در بدنسازی مورد استفاده قرار میگیرد؟ =
چه داروهایی در بدنسازی بهکار گرفته میشود؟
🔺این دارو چه مورد استفادهای دارد؟ =
این دارو چه کاربردی دارد؟
🔻مورد استهزا قرارگرفته = ریشخند شده
✍ نمونه:
🔺رقیبِ خودش را مورد استهزا قرار داد =
همچشمِ خودش را به ریشخند گرفت
🚩 دنباله دارد
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک #مورد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻در این مورد = در این راستا، در این باره
✍ نمونه:
🔺اجازه دهید در این مورد نکاتی را متذکر شوم =
بگذارید در این راستا نکتههایی را گوشزد کنم
🔺در این مورد چه توصیهای دارید؟ =
در این باره چه رهنمودی دارید؟
🔻 مورد احترام = ارجمند
✍ نمونه:
🔺«کوروش» فرد مورد احترامی در جهان شمرده میشود =
«کوروش» مرد ارجمندی در جهان شمرده میشود
🔻مورد استفاده = بهکار رفته
✍ نمونه:
🔺چه داروهایی در بدنسازی مورد استفاده قرار میگیرد؟ =
چه داروهایی در بدنسازی بهکار گرفته میشود؟
🔺این دارو چه مورد استفادهای دارد؟ =
این دارو چه کاربردی دارد؟
🔻مورد استهزا قرارگرفته = ریشخند شده
✍ نمونه:
🔺رقیبِ خودش را مورد استهزا قرار داد =
همچشمِ خودش را به ریشخند گرفت
🚩 دنباله دارد
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک #مورد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادبسار
🔷🔶🔹🔸 @AdabSar 🔅پالایش زبان پارسی 🔻در این مورد = در این راستا، در این باره ✍ نمونه: 🔺اجازه دهید در این مورد نکاتی را متذکر شوم = بگذارید در این راستا نکتههایی را گوشزد کنم 🔺در این مورد چه توصیهای دارید؟ = در این باره چه رهنمودی دارید؟ 🔻 مورد احترام = ارجمند…
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مورد تحسین قرار دادن = ستودن
✍ نمونه:
🔺در مقابل همه مورد تحسین قرار گرفت =
در برابر همه ستایش شد
در برابر همه ستوده شد
🔺در بین دوستانش شخصیت مورد تحسینی دارد =
در میان دوستانش منشِ ستودنیای دارد
🔻مورد تقبیح قرار دادن = نکوهیدن، نکوهش کردن، سرزنش کردن
✍ نمونه:
🔺برای برخورد ناپسندش مورد تقبیح قرار گرفت =
برای برخورد ناپسندش نکوهش شد
🔻مورد علاقه بودن = پسند بودن
✍ نمونه:
🔺رنگ مورد علاقه شما چیست؟ =
رنگ پسند شما چیست؟
شما چه رنگی را میپسندید؟
🔻مورد نظر= دلخواه
✍ نمونه:
🔺مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد =
هموند دلخواه در دسترس نمیباشد
🔻مورد نیاز = خواسته شده، بایسته
✍ نمونه:
🔺نمک را به میزان مورد نیاز اضافه کنید =
نمک را به اندازهی بایسته بیافزایید
🔺مدارک مورد نیاز را تهیه کنید =
گواهیهای خواستهشده را آماده کنید
🚩 دنباله دارد
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک #مورد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مورد تحسین قرار دادن = ستودن
✍ نمونه:
🔺در مقابل همه مورد تحسین قرار گرفت =
در برابر همه ستایش شد
در برابر همه ستوده شد
🔺در بین دوستانش شخصیت مورد تحسینی دارد =
در میان دوستانش منشِ ستودنیای دارد
🔻مورد تقبیح قرار دادن = نکوهیدن، نکوهش کردن، سرزنش کردن
✍ نمونه:
🔺برای برخورد ناپسندش مورد تقبیح قرار گرفت =
برای برخورد ناپسندش نکوهش شد
🔻مورد علاقه بودن = پسند بودن
✍ نمونه:
🔺رنگ مورد علاقه شما چیست؟ =
رنگ پسند شما چیست؟
شما چه رنگی را میپسندید؟
🔻مورد نظر= دلخواه
✍ نمونه:
🔺مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد =
هموند دلخواه در دسترس نمیباشد
🔻مورد نیاز = خواسته شده، بایسته
✍ نمونه:
🔺نمک را به میزان مورد نیاز اضافه کنید =
نمک را به اندازهی بایسته بیافزایید
🔺مدارک مورد نیاز را تهیه کنید =
گواهیهای خواستهشده را آماده کنید
🚩 دنباله دارد
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک #مورد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸