ادب‌سار
14.6K subscribers
4.99K photos
124 videos
21 files
873 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
#پریسا

کودک بودم که مُردم!
مرده‌‌ها بزرگ نمی‌شوند...

ای کسانی که زنده مانده‌اید
به من امضایی بدهید
تا بچه‌ها نمیرند
و زنده بمانند
و بتوانند آبنبات بخورند...

#ناظم_حکمت
#شعر_جهان
@AdabSar
💫



تنهایی

چیزهای زیادی

به انسان می‌آموزد

اما تو نرو...

بگذار من نادان بمانم !


#ناظم_حکمت
#دل_نوشته
@AdabSar
🍃🌾🍃🌾
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻نظم = سامان، هماهنگی، سازماندهی، آرایش، رایش، رَستک، ایوسانی، سَهمان، آراستن، آراستگی، دِهناد
🔻نظم(در برابر نثر) = چامه، سَرواد، سرود
🔻نظم داد = سامان داد، بِسامانید
🔻نظم‌دادن = ساماندهی، هماهنگی، سیچیدن، سیجیدن، وابراستن، نِهیدن، رایِنیدن
🔻نظم‌دهنده = سامانگر، سازوَر، رایِنیتار، نِهِشگر، آراینده
🔻نظم‌یافتن = سامان‌یافتن
🔻ناظم = سامانگر، نِهِشگر، سازوَر، آراینده، یارسالار(در آموزشگاه)، سراینده
🔻بی‌نظم = نابسامان، درهم‌ریخته، بی‌سرشته
🔻بی‌نظمی = نابسامانی، بی‌سامانی، اَسَهمانی
🔻عدم نظم = نابسامانی، بی‌سامانی، اَسَهمانی

نمونه:
🔺تقارن علامت نظم است =
یک‌سنجی نشانه‌ی سامان است

🔺تلاش کرد کارش را با نظم انجام دهد =
کوشید کارش را با آراستگی انجام دهد

🔺نظم خاصی بر کارش حکمفرما بود =
هماهنگی ویژه‌ای بر کارش چیره بود

🔺این کارخانه را باید نظم داد
باید این کارخانه را ساماندهی کرد

🔺بی‌نظمی را تحمل نمی‌کرد =
نابسامانی را برنمی‌تافت

🔺رودکی "کلیله و دمنه" را به نظم درآورد =
رودکی "کلیله و دمنه" را به چامه درآورد

🔺به‌عنوان نظم‌دهنده، محیط کار را نظم داد و نظم آن را حفظ کرد =
از روی سامانگری، کارگاه را بِسامانید و سامان آن را پاس داشت
همچون سامانگر، کارگاه را سامان داد و سامان آن را نگاه داشت

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نظم #ناظم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻نظم = سامان، هماهنگی، سازماندهی، آرایش، رایش، رَستک، ایوسانی، سَهمان، آراستن، آراستگی، دِهناد
🔻نظم(در برابر نثر) = چامه، سَرواد، سرود
🔻نظم داد = سامان داد، بِسامانید
🔻نظم‌دادن = ساماندهی، هماهنگی، سیچیدن، سیجیدن، وابراستن، نِهیدن، رایِنیدن
🔻نظم‌دهنده = سامانگر، سازوَر، رایِنیتار، نِهِشگر، آراینده
🔻نظم‌یافتن = سامان‌یافتن
🔻ناظم = سامانگر، نِهِشگر، سازوَر، آراینده، یارسالار(در آموزشگاه)، سراینده
🔻بی‌نظم = نابسامان، درهم‌ریخته، بی‌سرشته
🔻بی‌نظمی = نابسامانی، بی‌سامانی، اَسَهمانی
🔻عدم نظم = نابسامانی، بی‌سامانی، اَسَهمانی

نمونه:
🔺تقارن علامت نظم است =
یک‌سنجی نشانه‌ی سامان است

🔺تلاش کرد کارش را با نظم انجام دهد =
کوشید کارش را با آراستگی انجام دهد

🔺نظم خاصی بر کارش حکمفرما بود =
هماهنگی ویژه‌ای بر کارش چیره بود

🔺این کارخانه را باید نظم داد
باید این کارخانه را ساماندهی کرد

🔺بی‌نظمی را تحمل نمی‌کرد =
نابسامانی را برنمی‌تافت

🔺رودکی "کلیله و دمنه" را به نظم درآورد =
رودکی "کلیله و دمنه" را به چامه درآورد

🔺به‌عنوان نظم‌دهنده، محیط کار را نظم داد و نظم آن را حفظ کرد =
از روی سامانگری، کارگاه را بِسامانید و سامان آن را پاس داشت
همچون سامانگر، کارگاه را سامان داد و سامان آن را نگاه داشت

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نظم #ناظم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💫

نامی از خویش در جهان بگذار

زندگانی برای مردن نیست

#ناظم_هروی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💫

دوستانی دارم که هم را ندیده‌ایم
حتا یک بار
اما حاضریم بمیریم با هم
برای نان مشترک
آزادی مشترک
و
رویای مشترک!

#ناظم_حکمت
فرستنده #مهین_دری
@AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻نظم = سامان، هماهنگی، سازماندهی، آرایش، رایش، رَستک، ایوسانی، سَهمان، آراستن، آراستگی، دِهناد
🔻نظم(در برابر نثر) = چامه، سَرواد، سرود
🔻نظم داد = سامان داد، بِسامانید
🔻نظم‌دادن = ساماندهی، هماهنگی، سیچیدن، سیجیدن، وابراستن، نِهیدن، رایِنیدن
🔻نظم‌دهنده = سامانگر، سازوَر، رایِنیتار، نِهِشگر، آراینده
🔻نظم‌یافتن = سامان‌یافتن
🔻ناظم = سامانگر، نِهِشگر، سازوَر، آراینده، یارسالار(در آموزشگاه)، سراینده
🔻بی‌نظم = نابسامان، درهم‌ریخته، بی‌سرشته
🔻بی‌نظمی = نابسامانی، بی‌سامانی، اَسَهمانی
🔻عدم نظم = نابسامانی، بی‌سامانی، اَسَهمانی

نمونه:
🔺تقارن علامت نظم است =
یک‌سنجی نشانه‌ی سامان است

🔺تلاش کرد کارش را با نظم انجام دهد =
کوشید کارش را با آراستگی انجام دهد

🔺نظم خاصی بر کارش حکمفرما بود =
هماهنگی ویژه‌ای بر کارش چیره بود

🔺این کارخانه را باید نظم داد
باید این کارخانه را ساماندهی کرد

🔺بی‌نظمی را تحمل نمی‌کرد =
نابسامانی را برنمی‌تافت

🔺رودکی "کلیله و دمنه" را به نظم درآورد =
رودکی "کلیله و دمنه" را به چامه درآورد

🔺به‌عنوان نظم‌دهنده، محیط کار را نظم داد و نظم آن را حفظ کرد =
از روی سامانگری، کارگاه را بِسامانید و سامان آن را پاس داشت
همچون سامانگر، کارگاه را سامان داد و سامان آن را نگاه داشت

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نظم #ناظم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻نظم = سامان، هماهنگی، سازماندهی، آرایش، رایش، رَستک، ایوسانی، سَهمان، آراستن، آراستگی، دِهناد
🔻نظم(در برابر نثر) = چامه، سَرواد، سرود
🔻نظم داد = سامان داد، بِسامانید
🔻نظم‌دادن = ساماندهی، هماهنگی، سیچیدن، سیجیدن، وابراستن، نِهیدن، رایِنیدن
🔻نظم‌دهنده = سامانگر، سازوَر، رایِنیتار، نِهِشگر، آراینده
🔻نظم‌یافتن = سامان‌یافتن
🔻ناظم = سامانگر، نِهِشگر، سازوَر، آراینده، یارسالار(در آموزشگاه)، سراینده
🔻بی‌نظم = نابسامان، درهم‌ریخته، بی‌سرشته
🔻بی‌نظمی = نابسامانی، بی‌سامانی، اَسَهمانی
🔻عدم نظم = نابسامانی، بی‌سامانی، اَسَهمانی

نمونه:
🔺تقارن علامت نظم است =
یک‌سنجی نشانه‌ی سامان است

🔺تلاش کرد کارش را با نظم انجام دهد =
کوشید کارش را با آراستگی انجام دهد

🔺نظم خاصی بر کارش حکمفرما بود =
هماهنگی ویژه‌ای بر کارش چیره بود

🔺این کارخانه را باید نظم داد
باید این کارخانه را ساماندهی کرد

🔺بی‌نظمی را تحمل نمی‌کرد =
نابسامانی را برنمی‌تافت

🔺رودکی "کلیله و دمنه" را به نظم درآورد =
رودکی "کلیله و دمنه" را به چامه درآورد

🔺به‌عنوان نظم‌دهنده، محیط کار را نظم داد و نظم آن را حفظ کرد =
از روی سامانگری، کارگاه را بِسامانید و سامان آن را پاس داشت
همچون سامانگر، کارگاه را سامان داد و سامان آن را نگاه داشت

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نظم #ناظم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸