نقدآگین
12.8K subscribers
2.88K photos
2.35K videos
73 files
5.99K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435

👥 دعوت به مناظره در نقدآگین:
t.me/Naqdagin/11747

⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
📘زمانه‌نشناسیِ آخوند مهراب صادق‌نیا
— دربارۀ متنِ «دین‌گریزی ستیزه‌جویانۀ نسل زد»
(۱/۲)
✍🏻 #محمود_کریمی

🍂 این متن نمونه‌ای از عجز اساسیِ ذهنیت سنتی-آخوندی از درکِ زیست‌جهان مدرن و مسالۀ «مرگ خدا» و تحولات شگرفِ تاریخی-تمدنی‌ست. بدل‌سازی حکومت امت‌-امامتیِ ولی‌فقیه به «بزِ بلاگردان» اسلام، و تصور و تصویر کردنِ سوژۀ ایرانی به‌عنوان «کودک نابالغِ لجوج و عنود و ابله» که بی‌دینی‌اش از لج و احساسی‌بودن و عدم رشدیافتگیِ شخصیتی‌ست، سطحی‌ترین نوع فهم و تعمیمِ خلقیات و صغارتِ وجودیِ فرد به جامعۀ ایرانی است تا به این طریق، نظام باورِ موروثیِ اسکلت‌شدۀ خود را حفظ کند و زنده و بی‌نقص بنماید.

🍂 چنین فهمی خودش ناشی از این است که دینداری‌ گوینده از مکانیزم‌های روان‌شناختی بوده: "در لحظه‌های دشوار زندگی نیاز دارید که صدای‌ش کنید" نه آگاهانه و از روی معرفت نظری بدون دچاربودگی به انواع مغالطه و سوگیری، و چون هنوز مثل کودکی‌اش «معتاد به مناسک» است، می‌خواهد دیگران نیز به این «پستانکِ مناسک» معتاد بمانند، هرچند در آن شیری (خدایی زنده و روح‌‌بخش) باقی نمانده‌باشد؛ البته اگر از قبل در آن شیری بوده‌باشد!

🍂 این فرد نواندیش و منتقد حکومت نیز ملاک دین‌داری را مشتی مناسک می‌داند: نماز و روزه‌، که مادرش به او حقنه کرده و حتی خلاف نظر شرع و معلم مدرسه، بر اجرای آن قبل از بلوغ نیز اصرار ورزیده‌است. این حکایتی که او نقل می‌کند در این باره، در نزد نسل امروز، نمایانگرِ چیزی جز تعصب و تجاوز والدین به حقوقِ فرزند فهم نمی‌شود؛ نه اینکه در جهان سنت چنین بوده، بلکه در جهان امروز چنین فهم می‌شود. در جهان سنت، دین چیزی نظیرِ تحصیلات اجباری تا دبیرستان بود و بستری برای انتقال میراث فرهنگی و ایجاد چسب اجتماعی.

🍂 بد نیست به این هم اشاره کنم که روزۀ اسلامی از منظرِ ایرانی-زرتشتی نوعی کار اهریمنی و دیوپسندانه تلقی می‌شد و می‌شود، چرا که با کاستن از نیروی انسان، ضد آبادسازی دنیا و شادی و شادکامی و بهره‌گیری از نعمات است. نماز و روزۀ اسلامی نزد مسیحیان نیز جایگاهی ندارد. عیسی نزد مسیحیان، آمده تا عهدِ شریعت که بر محور گناهِ نخستین شکل گرفته را پایان ببخشد؛ یعنی دین‌شناسی جناب صادق‌نیا نیز عمیقا فرقه‌ای و محدود باقی مانده‌است. از سویی، با آنکه مسیحیت بنوعی خود را دینی شریعت‌مند و سخت‌گیری نمی‌داند و در انگلستان نیز قدرت سیاسی را قبضه نکرده تا انواع مشکلات به آن ربط داده‌شود (به حق و ناحق)، بیش از نیمی از انگلیسی‌ها خود را بی‌دین می‌دانند، آیا این هم از لجِ حکومت بوده‌است جناب محققِ حوزوی؟

🍂 همچنین باید از جناب ایشان پرسید چرا هنوز هم ارتباط با امر معنوی و یا حتی خدا را، محدود به دینی خاص و شرایعی معین می‌فهمد؟ دقیقا این عالی‌جناب چگونه متوجه شده که کسانی که به شریعت محمدی باور ندارند، هیچ نوع از تجربه معنوی و باور و التزام به نظام باور الاهیاتی خاصی ندارند ولو این نظام باور ربطی به ادیان تاریخی و سازماندهی‌شده نداشته‌باشد؟

🍂 جهت کمک به فهم بهتر موقعیت این زمانه باید نکاتی را یادآور شوم. زیست‌جهانِ انسان سنتی ایرانی، که اکثرا در محیطی بس محدود می‌زیست تا پایان عمرش و نهایتا بیش از دِه خود و چند دِه اینور و آن‌ورتر مطلع نبود (اکثریت جمعیت ایران تا همین زمین پهلوی‌ها نیز شهری نشده‌بودند) و اکثرا بی‌سواد بود و اگر سوادی هم داشت، بیشترِ سوادش محدود به قرائت قرآن و مفاتیح‌الجنان می‌شد و آن باسوادها را آخوند می‌نامیدند و جانشین انبیا تصور می‌کردند و مقابلش رکوع بجا می‌آوردند و دست‌بوسش بودند و همۀ جهان‌شناسی‌شان را از او می‌گرفتند و از تولد تا ازدواج و دعای باران و طریقۀ نوشتنِ وصیت و مرگ و کفن و دفن‌شان به او برمی‌گشت، و برای روزی‌ِ روزمره‌شان نیز به آب باران و زمین و حیوانات وابسته بودند و برای شفای بیماری‌هاشان دعا و نذر و نیاز می‌کردند به فلان امام و امام‌زاده، بسی از زیست‌جهان سوژۀ مدرن آنلاین که به تک‌تک نقاط جهان و مذاهب و باورها متصل است و سالیان بسیاری از عمرش به تحصیل و اطلاع از علوم مختلف گذشته و روزانه ده‌ها کیلومتر جابجایی و بودن میانِ افراد با عقاید مختلف، جزئی از ضرورت زندگی‌اش است و اقتصادش بر محور شهرِ مدرن می‌چرخد و بابت هر بیماری کوچک به داروخانه و مطب پزشک می‌رود، به‌کلی متفاوت است.

(ادامه دارد)


🌾@Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📘نقد به‌مثابه روشنگری (۳۷)
نقد کانال مدرسه بر نقدآگین در ترازو

3️⃣1️⃣ اتهام سیزدهم: تک‌بعدی دیدن دین و تمدن اسلامی (۲)

چ) عبارت "تمدن اسلامی" خود یک مفهوم کلی و مبهم است. مدرسه در ادعای خود، مشخص نمی‌کند که دقیقاً از چه چیزی سخن می‌گوید: آیا منظور او اسلام به‌عنوان یک دین است؟ آیا به حکومت‌های اسلامی اشاره دارد؟ آیا از میراث فرهنگی و علمی مسلمانان سخن می‌گوید؟

🔺با استفاده از این اصطلاح کلی، او از ارائۀ بحث دقیق می‌گریزد و اتهامی مبهم را مطرح می‌کند که به‌راحتی قابل دفاع یا رد نیست؛ زیرا هیچ معیار مشخصی برای سنجش آن ارائه نشده‌است.

ح) در بسیاری از موارد، هنگامی که منتقدان اسلام استدلال‌هایی چندبعدی ارائه می‌دهند، مدافعان یا دلواپسان اسلام، معیارهای خود را تغییر می‌دهند و ادعا می‌کنند که هنوز هم این نقدها ناقص هستند. این تاکتیک، که به "هدف متحرک" معروف است، باعث می‌شود که هیچ‌گاه یک بحث مشخص به نتیجه نرسد، چرا که معیارهای ارزیابی آن دائماً تغییر می‌کند.

خ) اتهام "تک‌بعدی دیدن اسلام و تمدن اسلامی" چیزی نیست جز تلاشی برای بی‌اعتبار کردن نقدهای واردشده، بدون مواجهۀ واقعی با آن‌ها. کانال مدرسه، به‌جای آنکه به نقدهای مطرح‌شده پاسخ دهد، با کلی‌گویی و مغالطه، تلاش می‌کند آن‌ها را بی‌ارزش جلوه دهد. اما این تاکتیک، بیش از آنکه ضعف منتقدان را نشان دهد، آشکارکنندۀ ناتوانی در ارائه یک پاسخ منسجم است.

🍂 نقد اسلام، همانند هر نظام فکری دیگر، می‌تواند از زوایای مختلفی صورت گیرد و این تنوع زاویه‌ها نه‌تنها نشانۀ ضعف نیست، بلکه گواهی بر غنای رویکردهای انتقادی‌ست. اتهام "تک‌بعدی‌نگری" در حقیقت، تلاشی مزورانه برای خاموش‌کردنِ صداهای ناهمسوست، بی‌آنکه نقدی منطقی و معتبر ارائه شود.

🍂 ادعای کانال مدرسه که می‌گوید "منتقدان اسلام تک‌بعدی هستند" نشان‌دهندۀ یک مغالطه «کلی‌گویی»ست که در آن، این کانال تمامی پژوهشگران و نویسندگانی را که نقدی بر اسلام و تمدن اسلامی دارند، در یک گروه قرار داده و بدون تفکیک آن‌ها از نظر روش‌شناسی، انگیزه، یا سطح پژوهش، حکم یکسانی صادر می‌کند. برای بررسی این ادعا، ابتدا باید دید که آیا این سخن تنها در مورد کانال‌هایی مانند نقدآگین است؟ یا می‌توان آن را به بزرگ‌ترین اسلام‌شناسان و منتقدان آکادمیک اسلام در سطح جهانی نیز تعمیم داد؟ اگر این حکم دربارۀ تمامی آن‌ها صدق کند، به این معناست که برخی از برجسته‌ترین متفکران و پژوهشگران تاریخی که در نقد اسلام قلم زده‌اند، همگی «سطحی‌نگر و تک‌بعدی» بوده‌اند؛ ادعایی که آشکارا نادرست است.

🔻بسیاری از منتقدان اسلام که تأثیر شگرفی بر مطالعات تاریخی و فلسفی این دین داشته‌اند، به هیچ وجه نگاه تک‌بعدی نداشته‌اند، بلکه رویکردهای عمیق و چندلایه‌ای به دین، تاریخ و تمدن اسلامی ارائه کرده‌اند. برخی از مهم‌ترین این افراد از گذشته تا به امروز عبارتند از:

(ادامه دارد)


🌾 @Naqdagin
📘نقد به‌مثابه روشنگری (۳۸)
نقد کانال مدرسه بر نقدآگین در ترازو

3️⃣1️⃣ اتهام سیزدهم: تک‌بعدی دیدن دین و تمدن اسلامی (۳)

🔻برخی از مهم‌ترین این افراد از گذشته تا به امروز عبارتند از:

▪️ابن مقفع (قرن ۸ میلادی) – رسالۀ «فی الزندقه» به او منسوب است.

▪️یوحنا دمشقی (۸ میلادی) – از نخستین منتقدان مسیحی اسلام که آن را «شاخه‌ای بدعت‌آمیز از مسیحیت» دانست.

▪️تئوفانس محبوس (۸-۹ میلادی) – مورخ بیزانسی که تاریخ صدر اسلام را بررسی کرد.

▪️#ابن_راوندی (۹ میلادی) – وحی و پیامبری را نقد کرد.

▪️شکند گمانیک ویچار (۹ میلادی) – متن زرتشتی که به نقد اسلام پرداخت.

▪️محمد بن زکریای رازی (۹-۱۰ میلادی) – «پیامبری» را «بی‌اساس» می‌دانست.

▪️ابوالعلاء معری (۱۰-۱۱ میلادی) – دین را «ساختۀ ذهن بشر» توصیف کرد.

▪️پیتر محترم (۱۲ میلادی) – کشیش مسیحی که اسلام را از منظر الاهیات نقد کرد.

▪️توماس آکویناس (۱۳ میلادی) – اسلام را «در تضاد با عقل‌گرایی» دانست و روش جذب محمد را وعده‌های جنسی و غنائم و بکارگیری معجزۀ شمشیر دانست.

▪️دانته آلیگیری (۱۳-۱۴ میلادی) – در کمدی الهی بنا بر اعمال و گفتار محمد و علی، آن دو را از اهالی جهنم دانست.

▪️باروخ اسپینوزا (۱۷ میلادی) – محمد را یک «شیاد و کلاه‌بردار» دانست و نه «پیامبری صادق و حقیقی».

▪️ولتر (۱۸ میلادی) – اسلام را «استبدادی» و «مخالف خردگرایی» توصیف کرد.

▪️توماس کارلایل (۱۹ میلادی) – گرچه پیامبر اسلام را "قهرمان" خواند، اما اسلام را «سطحی‌تر از مسیحیت» دانست.

▪️آرتور شوپنهاور (۱۹ میلادی) – رقت‌انگیزترین شکل خداباوری را برای قرآن دانست که حتی یک ایدۀ درخور در آن نیست.

▪️ارنست رنان (۱۹ میلادی) – اسلام را «مانعی برای پیشرفت علمی» دانست.

▪️پرنس کایتانی (۱۹ میلادی) – «روایت‌های سنتی اسلام» را زیر سؤال برد.

▪️ایگناز گلدزیهر (۱۹ میلادی) – بر تأثیر «فرهنگ‌های مختلف» در «شکل‌گیریِ احادیث» تأکید داشت.

▪️آلوئیس اشپرنگر (۱۹ میلادی) – سیره پیامبر اسلام را تحلیل کرد.

▪️تئودور نولدکه (۱۹ میلادی) – بنیان‌گذار «نقد تاریخی قرآن».

▪️میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۹ میلادی) – دین را «مانعی برای پیشرفت» دانست.

▪️میرزا آقاخان کرمانی (۱۹ میلادی) – به نقد رادیکال اسلام و تشیع پرداخت.

▪️جوزف شاخت (۲۰ میلادی) – نشان داد که احادیث در طول زمان ساخته شده‌اند.

▪️جان وانزبرو (۲۰ میلادی) – معتقد بود قرآن «به‌تدریج تالیف شده‌است».

▪️پاتریشیا کرون و مایکل کوک (۲۰ میلادی) – در هاجریسم «روایت‌های تاریخیِ غالب و سنتی دربارۀ ظهور اسلام» را نقد کردند.

▪️#احمد_کسروی (۲۰ میلادی) – منتقد سرسخت تشیع.

▪️علی دشتی (۲۰ میلادی) – در "۲۳ سال" به نقد تاریخی زندگی پیامبر اسلام پرداخت.

▪️علی میرفطروس (۲۰ میلادی) – پژوهشگر تاریخ اسلام.

▪️شجاع‌الدین شفا (۲۰ میلادی) – در "تولدی دیگر"، "پس از ۱۴۰۰ سال" و نیز "توضیح المسائل: از کلینی تا خمینی" اسلام را از منظر تاریخی و فرهنگی بررسی کرد.

▪️مسعود انصاری (۲۰ میلادی) – نویسنده و پژوهشگر منتقد اسلام.

▪️آرامش دوستدار (۲۰-۲۱ میلادی) – مفهوم "دین‌خویی" را در نقد اندیشه اسلامی مطرح کرد.

▪️منوچهر جمالی (۲۰-۲۱ میلادی) – نقد تئوری «بندگی قرآنی».

▪️#ابن_وراق (۲۱ میلادی) – در "چرا مسلمان نیستم؟" اسلام را از منظر «تاریخی و عقلانی» نقد کرد.

▪️آیان حرسی علی (۲۱ میلادی) – از «تجربۀ زیسته» خود در نقد اسلام سخن گفت.

▪️#سلمان_رشدی (۲۱ میلادی) – نویسنده آیات شیطانی.

▪️#ریچارد_داوکینز، سم هریس، کریستوفر هیچنز (۲۱ میلادی) – از منتقدان (نئواتئیست).

▪️تئو فان گوگ (۲۱ میلادی) – فیلم‌ساز هلندی که به دلیل انتقادهایش از اسلام ترور شد.

▪️دکتر سها (۲۱ میلادی) – نویسنده "نقد قرآن" که به بررسی و نقد جامع قرآن پرداخته است.

▪️#حامد_عبدالصمد (۲۱ میلادی) – نویسنده و پژوهشگر مصری-آلمانی که به نقد اسلام، تاریخ آن و تأثیراتش بر جوامع مسلمان پرداخته است.

▪️جورج طرابیشی (۲۰-۲۱ میلادی) – اندیشمند و نویسنده سوری که به بررسی انتقادی اندیشه اسلامی و جریان‌های فکری جهان عرب پرداخته.

▪️سعید ناشید (۲۱ میلادی) – نویسنده و فیلسوف مراکشی که به نقد بنیادگرایی اسلامی و تأثیرات آن بر جوامع مسلمان پرداخته است.

▪️سید القمنی (۲۰-۲۱ میلادی) – پژوهشگر مصری که دربارۀ تاریخ اسلام و تأثیر آن بر سیاست و جامعه پژوهش کرده و نقدهای گسترده‌ای ارائه داده.

▪️رشید بنی‌الحسن (۲۱ میلادی) – مجری و منتقد مراکشی که در رسانه‌های مختلف به نقد اسلام و تحلیل تاریخ آن پرداخته است.

▪️معروف الرصافی (۲۰ میلادی) – شاعر و نویسنده عراقی که در کتاب الشخصیه المحمدیه به بررسی انتقادی زندگی محمد و تاریخ اسلام پرداخته.

▪️مریوان حلبچه‌ای (۲۱ میلادی) – پژوهشگر کُرد که در آثار خود به نقد اسلام و تأثیرات آن بر جوامع کُردی و خاورمیانه پرداخته است.

(ادامه دارد)


🌾 @Naqdagin
📘نقد به‌مثابه روشنگری (۳۹)
نقد کانال مدرسه بر نقدآگین در ترازو

3️⃣1️⃣ اتهام سیزدهم: تک‌بعدی دیدن دین و تمدن اسلامی (۴)

🔺این فهرست که خیلی گزیده و کوتاه است و بسیاری اسامی در آن یاد نشده‌اند، نشان می‌دهد که نقد اسلام از جنبه‌های گوناگون (تاریخی، فلسفی، زبان‌شناختی، اجتماعی و الهیاتی) در طول تاریخ مطرح بوده‌است. برخی از این منتقدان دیدگاه‌هایی «عقل‌گرایانه» داشته‌اند، برخی از منظر «تاریخی» و «زبان‌شناختی اسلام» را بررسی کرده‌اند، و برخی دیگر به «نقد اجتماعی و فرهنگی» آن پرداخته‌اند. این تنوع دیدگاه‌ها نشان‌دهندۀ گستردگی و عمقِ بحث‌هایی‌ست که پیرامون اسلام در تاریخ اندیشه شکل گرفته‌است. اما کانال مدرسه، بدون ارائۀ مستندات کافی به‌تناسب بزرگی ادعای خود، تمامیِ منتقدان اسلام را در یک گروه واحد قرار داده و آن‌ها را «تک‌بعدی» معرفی می‌کند. در‌حالی‌که، بسیاری از منتقدان اسلام نه‌تنها به ابعاد مختلف این دین توجه کرده‌اند، بلکه برخی از آن‌ها حتی جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی اسلام را تحسین نیز کرده‌اند.

🍂 ادعای "تک‌بعدی بودن" منتقدان، یک کاریکاتور کژدیسه از آن‌ها می‌سازد. گویی تمام آن‌ها بدون تحقیق و تأمل، اسلام را رد کرده‌اند، اما واقعیت این است که بسیاری از این منتقدان، دهه‌ها از عمر خود را صرفِ «بررسیِ متون اسلامی، تاریخ‌نگاری اسلامی و فقه اسلامی» کرده‌اند.

🍂 «تک‌بعدی نگریستن» به یک موضوع زمانی معنا دارد که کسی بدون در نظر گرفتن تمامی ابعاد، فقط یک جنبه را بررسی کند. اما بسیاری از پژوهشگران ذکرشده، نه‌تنها ابعاد تاریخی اسلام را بررسی کرده‌اند، بلکه زمینه‌های زبانی، فرهنگی و اجتماعی آن را نیز مورد توجه قرار داده‌اند.

🍂 مسئله مهم این است که نقد یک دین یا تمدن، لزوماً به‌معنای نادیده گرفتن تمامِ جنبه‌های آن نیست. ممکن است یک پژوهشگر بر یک بعد خاص از اسلام و به‌شکلی جدی و تخصصی تمرکز کند (مثلاً فقه، زبان‌شناسی، یا تاریخ صدر اسلام)، اما این به‌معنای "تک‌بعدی بودن" او نیست، بلکه نشانۀ «روش‌شناسی تخصصی» اوست.

🍂 نولدکه بر «تاریخ قرآن» تمرکز داشت، اما این به‌معنای «نادیده گرفتن سایر ابعاد اسلام» نبود؛ شاخت بر روی «احادیث و فقه اسلامی» کار کرد، اما این به‌معنای بی‌توجهی او به سایر بخش‌های تمدن اسلامی نبود؛ وانزبرو دیدگاهی «زبان‌شناختی» به قرآن داشت، اما این او را از بررسی «زمینه‌های تاریخی و دینی» بازنداشت؛ بنابراین‌، اگر کانال مدرسه ادعا کند که نقد اسلام توسط منتقدان اسلام "تک‌بعدی"ست، این ادعا را باید بر تمامی پژوهشگران شناخته‌شده، و تمام‌ انواع تحقیقاتِ انجام شده در داخل یا خارج از ایران نیز تعمیم دهد. اما اگر بپذیریم که نولدکه، کرون، وانزبرو، مویر، شاخت و سایر منتقدانِ برجسته، متفکرانی جدی و چندبعدی بوده‌اند، پس ادعای او دربارۀ "تک‌بعدی بودن نقد اسلام" بی‌پایه خواهد بود. خاطر نشان می‌کنیم که حوزۀ نقد دین در ایران، علاوه بر ابتکارات فردی، شامل تولیدِ متن در همۀ حوزه های یاد شده و با ارجاع به تک تک متفکران فوق است.

🍂 در واقع، اگر بپذیریم که تمامی منتقدان اسلام "تک‌بعدی" هستند، باید اعتراف کنیم که برخی از مهم‌ترین پژوهش‌های دانشگاهی دربارۀ اسلام، که در معتبرترین دانشگاه‌های جهان تدریس می‌شوند، سطحی و ناقص‌اند؛ حال آنکه واقعیت خلاف این را نشان می‌دهد. بنابراین، ادعای کانال مدرسه یا باید محدود به کانال‌هایی خاص باشد (که حتی در آن صورت هم مصداقِ «کلی‌گویی» خواهد بود)، یا اگر بخواهد به تمامی منتقدان اسلام تعمیم داده‌شود، نادرست و غیرمستند است.

(ادامه دارد)


🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📘نقد به‌مثابه روشنگری (۴۳)
نقد کانال مدرسه بر نقدآگین در ترازو

3️⃣1️⃣ اتهام سیزدهم: تک‌بعدی دیدن دین و تمدن اسلامی (۸)

🔻در این بحث، چند محور کلیدی را بررسی خواهیم کرد:
1️⃣ سهم اقوام و ادیان گوناگون در شکل‌گیری آنچه "تمدن اسلامی" نامیده شده‌است؛
2️⃣ نقش مرتدان و متفکران مخالف اسلام که اندیشه‌هایشان مصادره شده‌است؛
3️⃣ سرکوب، استحاله و حذف هویت‌های محلی و مقاومت‌های تاریخی در برابر اسلام.

1️⃣ سهم اقوام و ادیان گوناگون در شکل‌گیری آنچه "تمدن اسلامی" نامیده شده
🍂 برخلاف تصور رایج، بزرگ‌ترین مراکز علمی در دوران موسوم به "تمدن اسلامی" نه در مکه و مدینه (یعنی مهد اسلام تا همین امروز)‌، بلکه در مناطقی شکوفا شد که پیش از اسلام، تمدن‌های بزرگی را پرورده بودند (به‌ویژه در زمانه‌ای که جنگ هویت‌ها، فرهنگ‌ها و تمدن‌ها هنوز به پایان نرسیده‌بود و دورترین قلمروها از مرکز خلافت، یعنی شهرهایی چون «ری، مرو، نیشابور، گرگان، فارس» بارآورترین قلمروهای تولید علم و فرهنگ بودند). ایران، میان‌رودان، شام و مصر، که قرن‌ها تحت تأثیر سنت‌های فکری زرتشتی، مسیحی، یهودی و هلنیستی بودند، نقش اساسی در این روند ایفا کردند.

🍂 "عصر ترجمه" را می‌توان نقطۀ آغاز شکوفایی علمی در قلمروی تحت سلطۀ اسلام دانست، اما این جنبش نه توسط عرب‌های مسلمان، بلکه توسط دانشمندان زرتشتی، مسیحی و یهودی به راه افتاد‌.

🍂 با عروج برمکیان بر مسند دستگاه خلافت و بعد از صد سال سکوت علمی در عصر اموی، خلفای راشدین و محمد، بسیاری از کتاب‌های علمی با پیشتازی ایرانیان، از زبان پهلوی به عربی ترجمه شدند. برای نمونه، بخش عمده‌ای از سنت پزشکی، اخترشناسی، فلسفه، ریاضیات، هندسه و غیره در قلمرو اسلامی، ریشه در دانش‌های دوران ساسانیان دارد که در مراکز علمی ساسانی، به‌ویژه دانشگاه گندی‌شاپور آموزش داده‌می‌شد (بر عکسِ تصور کانال مدرسه که ادعا می‌کند در قلمرو ساسانی حتی یک برگ هم فلسفه و منطق یافت نشده‌است(!)). متفکران ایرانی همچون ابن مقفع و ابوالعباس ایرانشهری، که تحت تأثیر حکمت زرتشتی و سنت‌های فلسفی ایران باستان بود، سهم بسزایی در حفظ و گسترش دانش داشتند.

🍂 گروه بزرگی از مترجمان برجسته‌ عصر عباسی، از جمله حنین بن اسحاق و خاندان بختیشوع، از مسیحیان ایرانی بودند که آثار مهم یونانی را به عربی ترجمه کردند. خاستگاه علمی خاندان بختیشوع، دانشگاه گندی‌شاپور بود، اما پس از گسترش اسلام، به بغداد منتقل شدند و تأثیر زیادی بر پزشکی آن دوره گذاشتند. بغداد نیز همواره بیشتر شهری ایرانی بود تا عربی و اسلامی.

🍂 مراکز علمی و بیمارستان‌های بزرگی که در بغداد و دیگر شهرها تأسیس شد، عمدتاً بر اساس مدل دانشگاهها و بیمارستان‌های ایران و میان رودان بود.

🍂 بسیاری از ریاضی‌دانان و پزشکان بزرگ در دوره‌ موسوم به تمدن اسلامی، ایرانیان یهودی و مسیحی بودند. برای نمونه، موسی بن میمون، پزشک و فیلسوف یهودی، که هم در فلسفه و هم در علم پزشکی تأثیرگذار بود. بغداد (میراث بر مستقیم تیسفون) در دوران عباسیان، نه‌تنها به‌عنوان مرکز ادبیات و فرهنگ ایرانی شناخته می‌شد، بلکه در زمینه‌های علمی و فرهنگی نیز میراث عظیم ایران باستان را حفظ و گسترش داد. این شهر، به مرکزِ برجسته‌ای برای علوم مختلف تبدیل شد و در آن دوره، متفکران ایرانی و مسلمان در حوزه‌هایی چون ریاضیات، پزشکی، اخترشناسی، فلسفه و دیگر علوم، پیشرفت‌های شگرفی داشتند.

🍂 بغداد با تاسیس دارالحکمه (به‌دست یحیی بن خالد برمکی وزیر ایرانیِ هارون الرشید)، که به‌عنوان بزرگ‌ترین مرکز علمی جهان در آن زمان شناخته می‌شد، نقش مهمی در ترجمه و انتقال آثار علمی و فلسفی ایران باستان و یونان ایفا کرد. در این مرکز علمی، متون حکمت و علمی ایرانی، همچون آثار پزشکی و فلسفی و سیاسی، ریاضی و اخترشناسی ترجمه و گسترش یافتند. این آثار علمی نه‌تنها از میراث ایران باستان، بلکه از فرهنگ یونانی و هندی نیز بهره‌مند شدند (باز هم بیشتر بر بستر میراث گندی‌شاپور یا مدارس مسیحیان ایران) و بغداد به یک مرکز بین‌المللی برای علم و دانش تبدیل شد.

🔺بنابراین، بغداد نه‌تنها در حفظ و انتقالِ «هزار و یک شب» و دیگر آثار ادبی ایرانی نقش داشت، بلکه به‌عنوان یک مرکز علمی پیشرو در زمینه‌های مختلف علمی و فلسفی، تأثیرات فرهنگ ایران را در دورۀ اسلامی به سطوحِ بالاتری رساند و آن را به سایر نقاط جهان منتقل کرد. بغداد حتی در نام خود نیز مُهر فرهنگ ایرانی را بر جبین داشت.

🔺نکته‌ی مهم اینجاست که اسلام به عنوان یک دین، در «پی‌ریزی پایه‌های این جنبش علمی» نقش چندانی نداشت، بلکه اقوام غیرعرب و غیرمسلمان، دانش خود را وارد قلمرو خلفای اسلامی کردند.

(ادامه دارد)


🌾 @Naqdagin
📘نقد به‌مثابه روشنگری (۴۴)
نقد کانال مدرسه بر نقدآگین در ترازو

3️⃣1️⃣ اتهام سیزدهم: تک‌بعدی دیدن دین و تمدن اسلامی (۹)

2️⃣ نقش مرتدان و متفکران مخالف اسلام که اندیشه‌هایشان مصادره شده‌است
🍂 مصادره‌ اندیشه‌های مرتدان و دیگراندیشان نیز یکی از اتفاقات محرز در این قلمروست و یکی دیگر از تحریفات تاریخی این است که اندیشه‌های دانشمندانی که خود مخالف اسلام بودند، امروز به‌نام "دستاوردهای تمدن اسلامی" مصادره شده‌است!

▪️ابن مقفع، یکی از بزرگ‌ترین مترجمان و نویسندگان ایرانی، که بسیاری از متون علمی و فلسفی ایران باستان را به عربی ترجمه کرد، به اتهام «الحاد و زرتشتی‌گری»، زنده زنده سوزانده شد.

▪️دیصانی (سمرقندی) و ابن ابی‌العوجا (عراقی)، از بزرگ‌ترین «منتقدان اسلام» در قرن دوم هجری، که به جرم "زندقه" کشته شدند، اما بحث‌های فلسفی آن‌ها بر تفکر آزاد در جهان اسلام تأثیر گذاشت. منابع شیعی و سنی همواره از چنین متفکرانی کاریکاتور ساخته‌اند و اندیشه‌های آنها را به‌شکلی پوشالی‌شده به تصویر کشیده‌اند.

▪️محمد بن زکریای رازی، یکی از بزرگ‌ترین پزشکان و فیلسوفان دگراندیش، که به‌وضوح «دین و نبوت را خرافه می‌دانست» و «اسلام را نقد می‌کرد»، اما امروز از او به عنوان "دانشمند مسلمان" یاد می‌شود!

🔺این مسئله نشان می‌دهد که رستنگاه آنچه به عنوان "تمدن اسلامی" شناخته می‌شود، تا حد زیادی افرادی بود که اسلام را یا رد می‌کردند، یا نسبت به آن نگاه انتقادی داشتند یا اینکه فقط ظاهر اسلامی داشتند و در باطن بر دین و آیین نیاکان خود بودند و همواره در مورد ایمان راستین آنان شک وجود داشت.

3️⃣ سرکوب، استحاله و حذف هویت‌های محلی و مقاومت‌های تاریخی در برابر اسلام
🍂 یکی دیگر از ابعاد مهم این بحث، سرکوب اقوام و ادیانی (کل تمدن مصری و آرامی) است که هویت و تمدن‌شان در قلمرو اسلامی کاملا استحاله یافت یا نابود شد. قیام‌های متعدد ایرانیان علیه سلطۀ اسلام (قیام سنباد، مقنع، بابک خرمدین، افشین، سرخ‌جامگان و غیره) نشان می‌دهد که تسلط اسلام بر ایران، به سادگی رخ نداد. بسیاری از آثار فرهنگی و علمی ایران باستان یا تخریب شد، یا در فرهنگ اسلامی جذب و تغییر داده شد.

🍂 برخلاف ادعای برخی دلواپسان اسلام، مسیحیان و یهودیان هرگز در قلمرو اسلامی آزادی کامل نداشتند. آن‌ها تحت نظام «اهل ذمه» مجبور به «پرداخت جزیه» بودند و در دوره‌های مختلف، با سرکوب و تبعیض روبه‌رو شدند. قیام‌های مسیحیان قبطی در مصر و مارونی‌ها در شام، نشان‌دهندۀ مقاومتِ مداوم آن‌ها در برابر سلطۀ اسلامی بود. اصطلاح "تمدن اسلامی" در واقع جایگزینی برای نادیده‌گرفتنِ تاریخِ سرکوب و استحالۀ فرهنگی است، گویی که یک روایت یکدست و منسجم می‌تواند جایگزین واقعیت پیچیده و پرفرازونشیب آن شود.

🔺🔻با توجه به تمام این داده‌ها، مشخص می‌شود که اصطلاح "تمدن اسلامی" از نظر تاریخی و حتی جغرافیایی (بخصوص در دوره شکوفایی دانش ها) گمراه‌کننده است، زیرا:
▪️این تمدن نه توسط عرب‌های مسلمان، بلکه همانگونه که صاحب کانال مدرسه نیز اقرار دارد، توسط اقوام و ادیان دیگر ساخته شد؛
▪️بسیاری از متفکران بزرگ که نام‌شان در "تمدن اسلامی" ثبت شده، خود منتقد یا مخالف و تحت تعقیب بودند و اکثراً تکفیر می شدند؛
▪️اقوام و ادیانی که سهم بزرگی در دانش و فرهنگ این قلمرو داشتند، همواره تحت سرکوب و استحاله‌ فرهنگی بودند.
🔺بنابراین، هرگونه ارجاع به "تمدن اسلامی"، در عین حال باید یادآوری‌کنندۀ نوعی «سانسور تاریخی» نیز باشد که نقش اقوام، ادیان و متفکران مستقل را پنهان می‌کند. آنچه امروزه "تمدن اسلامی" خوانده می‌شود، در واقع یک «تمدنِ چند ملیتی و چند دینی» بود که اسلام بعدها آن را به‌نام خود ثبت و مصادره کرد. بسیاری از بزرگان این تمدن، یا اصلاً «مسلمان نبودند»، یا با معیارهای مسلمانی «بدکیش و تحت تعقیب» بودند. از این‌رو، ارجاع به "تمدن اسلامی" بدون درنظرگرفتن این واقعیات، نه یک تحلیل علمی، بلکه یک «تحریف ایدئولوژیک» است. در نتیجه، بهتر است به جای "تمدن اسلامی"، از اصطلاح دقیق‌تری مانند "تمدن در قلمرو استیلای اسلام" یا "تمدن خاورمیانه در قرون وسطی" استفاده کنیم، تا این تحریف تاریخی اصلاح شود.

(ادامه دارد)


🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM