آرش گنجی؛ پنج سال زندان به «جرم» مترجم‌بودن

نزاع جمهوری اسلامی با نویسندگان نزاعی موردی نیست بلکه بسته به ماهیت این نظام است. از آن زمان که خمینی در همان ماه‌های آغازین ورود خود به ایران دستور شکستن قلم‌ها را داد، بر همه پیدا شد که جمهوری اسلامی سر آشتی‌ناپذیری با آزادی بیان و نوشتار دارد. اساسا می‌توان گفت اگر بیان آزاد نباشد، عملا بیانی وجود نخواهد داشت جز آنچه بالادستی‌ها می‌خواهند و آن نیز به علت عدم استقلال، بیان نیست بلکه دقیقا تکرار است. از این‌رو ضرورت حفظ امنیت نویسندگان مقابل حکومت‌ها یک ضرورت برای تداوم فرهنگ است.

آرش گنجی اگرچه جوان است و در مقایسه با بسیاری از نامداران فرهنگ ایران، سن‌وسالی ندارد ولی در جمهوری اسلامی متحمل حکمی سنگین شده است. او به اتهامات واهی امنیتی همچون «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» جمعا به ۱۱ سال زندان محکوم شد که پنج سال از آن از امسال - ۱۴۰۰ - اجرا خواهد شد. او در دی ۱۳۹۸ بازداشت شده بود و پس از یک ماه با یک وثیقه نزدیک به ۴۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود ولی پس از صدور حکم به سراغ او آمدند و این نویسنده جوان اکنون در اوین به سر می‌برد. 
بازداشتی که با اعتراض انجمن قلم آمریکا مواجه شد و این انجمن در بخشی از بیانیه خود با لحنی تند خطاب به جمهوری اسلامی گفت: «محکومیت سخت نامتناسب گنجی و حبس قریب‌الوقوع او بخشی از برنامه‌ی گسترده‌ی آزار و اذیت دولتی نویسندگان در ایران است و این تداوم سرکوبِ جامعه‌ی ادبی، تازه‌ترین مورد از دهن‌کجی وقیحانه‌ی دولت ایران به مسئله‌ی عدالت است. افزون بر این، گنجی دچار وضعیت جسمانی وخیمی است که احتمالاً در زندان به طور خطرناکی تشدید خواهد شد. ما حکم دولت ایران برای به بند کشیدن گنجی را قاطعانه محکوم می‌کنیم و خواهان لغو این حکم مضحک هستیم، حکمی که ترجمه‌ی کتاب را به اقدامی مجرمانه تبدیل می‌کند.»

وکیل آرش گنجی نیز درباره این حکم سنگین گفته است همه این‌ اتهامات را به او زده‌اند دقیقا به این علت که کتابی را درباره تحولات کردستان سوریه ترجمه کرده است؛ کتابی به نام «کلید کوچک دروازه‌ای بزرگ». باورکردنی نیست که ترجمه یک کتاب در جمهوری اسلامی دست‌کم پنج سال حبس دارد اگر گفته این وکیل را سند بگیریم که البته جز این نیز نمی‌تواند باشد؛ چه آن‌که آرش گنجی را نمی‌توان درگیر مسائل خلاف قانون همچون سرقت یا مواد مخدر دانست و می‌توان به صداقت وکیلی که خود درگیر این مسائل به صورت حقوقی است، ایمان داشت.

بیشتر بخوانید:

tavaana.org/fa/Arash_Ganji

#آرش_گنجی #گزارش #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

انصراف یک کارگردان از جشنواره فجر در اعتراض به مضروب‌شدن گوهر‌عشقی

«تا به حال صورت‌های زخمی جوانان زیادی دیده‌بودم اما نمی‌دانستم که یک پیرزن بی‌دفاع را هم مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهند.
وقتی صورت زخمی و کبود #گوهر_عشقی را دیدم، خیلی حالم بد شد و تصمیم گرفتم دیگر حتی یک فیلم را هم به جشنواره فجر ندهم.
لاله کبود را هم با این‌که ثبت‌نام کرده بودم، انصراف دادم.»

اینها بخشی از صحبت‌های مهرشاد کارخانی کارگردان سینما است که اعلام کرده است که فیلم تازه‌اش «لاله کبود» را در جشنواره فیلم فجر شرکت نمی‌دهد. آقای کارخانی این تصمیم را در ابراز هم‌دردی با گوهر عشقی مادر ستار بهشتی گرفته که چندی پیش به دست افراد ناشناس مورد حمله قرار گرفت و زخمی شد.
او گفته است که «این صورت‌های کبود و زخمی مرتکب چه گناهی شدند؟ چه تاوانی برای این سال‌های سیاه باید بپردازند که شما نهراسید؟»

لازم به ذکر است که «لاله‌های کبود» هفتمین فیلم ساخته شده توسط مهرشاد کارخانی است.

- چه خوب که هنوز در جامعه هنری افرادی را داریم که آشکارا به ستم اعتراض می‌کنند.

#مهرشاد_کارخانی #گوهر_عشقی #مسئولیت_اجتماعی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

روز گذشته، معلمان خرید خدمتی هم در اعتراض به شرایط اسفناک‌شان تجمع اعتراضی داشتند.
محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان می‌گوید دستمزدهای این معلمان بین پانصد هزار تومان تا دو میلیون تومان است و همین مبالغ ناچیز هم با تاخیر شش ماهه پرداخت می‌شود. این در حالی است که این دستمزد بسیار پائین‌تر از خط فقر است.

اما آقای حبیبی به نکته مهمی در ارتباط با این معلمان اشاره کرده است، او در آخرین جمله توئیت خود می‌گوید که بارها به این دوستان توصیه کرده است که به تشکل‌های صنفی فرهنگیان بپیوندند.

فعالیت در قالب تشکل‌های صنفی سراسری، از آنجایی اهمیت دارد که تشکل‌های صنفی معلمان از فعال‌ترین بخش‌های جامعه مدنی ایران و شاید تنها بخشی است که توانایی سازمان‌دهی و برگزاری تجمعات سراسری را دارد. وقتی که درد مشترک است، همراهی در قالب یک نهاد مدنی فراگیر به مطالبه‌گری قدرت و انسجام بیش‌تری می‌دهد.

#معلمان #معلمان_خرید_خدمات #محمد_حبیبی #کانون_صنفی_معلمان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

مژگان کاووسی؛ فرهنگ در بند اوین 

مژگان کاووسی از جمله زندانیانی است که بیش از آن‌که شرح روند بازداشت و اتهاماتی که به او بسته‌اند اهمیت داشته باشد، آنچه کرده است و به عنوان فعالیت فرهنگی و هنری پیش‌ روی دیگران است، اهمیت دارد. انواع و اقسام اتهامات امنیتی و سیاسی که به او بسته‌اند در واقع پیرایه‌هایی بر این نکته است که ماموران جمهوری اسلامی برنمی‌تافتند که یک زن به صورت آزادانه و با جسارت تمام به حوزه‌هایی وارد بشود که شاید دیگر زنان خیلی علاقمند به فعالیت در آن حوزه نباشند.

بر این اساس است که برای این زن به اتهام «تحریک مردم برای برهم‌زدن نظم کشور» حدود سه سال زندان بریده‌اند. خود مژگان کاووسی که سال ۱۳۹۴ مدتی کوتاه عضو یکی از احزاب خارج از کشور بوده است و پس از بازگشت به کشور عفو خورده بود، درباره این حکم سنگین در صفحه اینستاگرام خود نوشته است که به علت اعتراض اینستاگرامی در آبان ۹۸ به کشتار مردم، این اتهامات را به او بسته‌اند و از جمله به علت یک جمله سه کلمه‌ای که «سکوت خیانت است» در اینستاگرام شخصی برای او بیش از سی ماه حبس تعزیری بریده‌اند و او را متهم به تحریک مردم کرده‌اند! 

مژگان کاووسی که از بازداشتی‌های آبان ۹۸ است و به دفعات در بازداشتگاه‌ها و زندان‌های مختلف بوده است در واقع یک نویسنده و هنرمند است. او در کلاردشت مازندران به دنیا آمده است ولی در خانواده‌ای کرد و زبان مادری‌اش عملا دستمایه او شده است برای آفرینشگری در دنیای هنر. او مستندسازی است که مستندهای خود را که در حوزه‌های هنری است، عملا زندگی می‌کند. به اینستاگرام او که سر بزنیم او را می‌بینیم که در لباس‌های زیبا و چشم‌نواز محلی مخاطب را دعوت می‌کند که به دنیای دیگری چشم بدوزد.

در این راه مستند نیز ساخته است؛ مستندهایی همچون «گل‌های سرد دلتنگ» که در سال ۱۳۹۴ درست شد و درباره هنر جاجیم‌بافی در کلاردشت است و خود او آن را «تلاشی برای احیای جاجیم گلدار کردی کلاردشت» نامیده است و دیگری مستندی با نام «هیوا» که موضوع آن زبان کردزبان‌های ساکن کلاردشت است. مژگان کاووسی به این زبان عشق می‌ورزد؛ عشقی تماشایی که از خلال شعرخوانی‌های او به زبان کردی در اینستاگرام او قابل دیدن است. او چنان دل‌مشغول این زبان است که تلاش کرده است حتی خود را با پژوهش‌های علمی در این زمینه نیز آشنا سازد و حتی خود دست به قلم شود.


بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mozhgan_Kavousi

#مژگان_کاووسی #پروفایل #زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«برج مراقبت، مراقب نبود برج مراقبت وقتی خواب بود و بیدار شد انسان‌های دیگری به خواب ابدی رفتند. چه دردی داره وقتی خودی به خودی می‌زنه. زخم را نمک بزنند بیشتر. حالا تو بگو وطن‌فروش بودند. روسری نداشتند. فلان بودند. بفهم انسان بودند. بفهم خودی بودند. تو چرا شرایطی درست کردی که برود؟ من برای همه مردان و زنانی که برای‌ وطن جان دادند ارزش قائلم. برای همان پرواز شماره ۶۵۵ سال ۶۷ هم ناراحتم. برای جانباز شیمیایی که پول دارو ندارد هم ناراحتم. برای کشاورز کارگر و معلم شرمنده هم ناراحتم. می‌دونید اروپا و کانادا و آمریکا فرصت زیاده. پارتی‌بازی کمه، تخصص و صداقت بیشتره. خیابان‌های تمیزی داره و با همه بدی‌هایش رفاه نسبی انگار هست با این حال مال اوناست مال ما نیست. ممکنه به این رفاه مادی و معنوی هم برسی اما همه ما دلمون برای محله و بچه‌محله‌مون، براي پدربزرگ و مادربزرگ‌مون برای چهار شنبه‌سوری و خیلی چیزهای دیگه تنگ میشه
شما چه کردید که باید برویم با این دل تنگ ...»

سازنده کلیپ: امیر شکیبا

#هواپیمای_اوکراین
#پرواز۷۵۲
Music: Emil Nilsson

#PS752justice #هواپیمای_اوکراینی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech

چند روز است از بازداشت با ضرب‌وشتم رسول بذاقی، فعال صنفی معلمان، می‌گذرد، اما محل نگهداری او نامعلوم است.
این در حالی است که این از حقوق فرد بازداشت‌شده و خانواده‌اش است که از محل نگهداری او اطلاع داشته باشند.
از طرفی روز گذشته آقای رامین صفرنیا از وکلای افتخاری معلمان و وکیل آقای بداقی برای اعلام وکالت به دادسرای مقدس اوین مراجعه کردند اما به صورت غیرقانونی از پذیرش او امتناع کردند.
داشتن وکیل انتخابی و ملاقات با وکیل هم از حقوق مسلم افراد بازداشت‌شده است.
اما همواره توسط دادسراها و دادگاه‌ها نقض می‌شود.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در بیانیه‌ای اعلام کرده است که خواستار آزادی بدون قید و شرط تمام معلمان از جمله آقای رسول بداقی است.

رسول بداقی پدر سه فرزند است. فرزندان او قبلا دوره ۶ سال زندان بدون مرخصی پدرشان را از سر گذرانده‌اند.

#رسول_بداقی #معلم_زندانی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

چند روز پیش تولد مریم اکبری‌منفرد بود، او دارای سه دختر است. مریم اکبری منفرد، زمانی که زندانی شد سه دختر خردسال و نوجوان داشت که او در ۱۲ سال گذشته بزرگ شدن‌شان را در سالن‌های ملاقات زندان اوین و حالا زندان سمنان شاهد بوده است. همسرش در مصاحبه‌ای گفته است: «دختر من سه سالش بود که مادرش را بردند زندان و الان ۱۵ سالش شده. بغل من بود توی دادگاه انقلاب که نشسته بودم و داشتند دادگاهی می‌کردند.»

می‌دانید جرم مریم اکبری‌منفرد چیست؟
برادر اول مریم را دهه ۶۰ کشتند. برادر دومش را در سال ۶۴ و یک خواهر و یک برادرش را هم ۶۷ اعدام کردند.
مریم اکبری منفرد در سال ۶۰ شش‌ساله، در ۶۴ ده ساله و در ۶۷ سیزده ساله بود. یعنی کودکی‌اش با اخبار اعدام برادران و خواهرش گذشت.

او حالا دوازده سال است که بدون مرخصی زندانی است و علاوه بر زندانی بودن، تجربه مادرانگی را هم از او گرفته‌اند و از دخترانش هم تجربه بودن مادر در کنارشان را گرفته‌اند.

متن کامل‌تر

چند هفته پیش در کلاب هاوس به بررسی پرونده مریم اکبری منفرد پرداختیم:
https://tavaana.org/fa/Clubhouse_Case_AkbariMonfared

#مریم_اکبری_منفرد #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

تجمع صنفی معلمان طی روزهای گذشته صرفا تجمعی اعتراضی نبود بلکه در جنبه‌هایی شبیه کلاس درس بود.

مثلا به همین نوشته اعتراضی توجه کنیم؛ دو نکته برجسته در آن هویداست: نخست وجه همدلی و عاطفی آن است. همدلی معلمان با دانش‌آموزان.

معلم در تجمع اعتراضی برای بهبود وضعیت معیشت خود نیز دانش‌آموز خود را از یاد نمی‌برد و گویا پرسش‌های ذهنی او را در نظر می‌گیرد و به آن پاسخ می‌دهد.

و نکته دوم وجه آموزشی آن است. معلم به دانش‌آموز یاد می‌دهد که دانش به او کمک می‌کند که علیه بی‌عدالتی فریاد بزند و این تجمع، تجمعی به طمع نان نیست بلکه تجمعی برای بهبود وضعیت و گرفتن حقوق بدیهی است.

تجمع اعتراضی و سراسری معلمان طی روزهای گذشته یک کلاس درس سراسری بود.

#یاری_مدنی_توانا #تجمع_معلمان #دانش_آموز #حقوق_معلمان #بهبود_معیشت #اعتراض_صنفی #اعتراضات_سراسری

@Tavaana_TavaanaTech

‌

کارگران ایرانی به آن نقطه از خشم و درد رسیده‌اند که دیگر ابایی ندارند ذکر رنج خانه را رو در روی مسئول بازگویند.

کارگری که می‌گوید پول خرید دوچرخه برای بچه‌اش را ندارد، به کدام قسمت از درد رسیده است که این حرف را چنین بی‌محابا در جمع باز می‌گوید؟

آنکه خود را «مسئول» می‌داند از شنیدن چنین چیزی شرم نمی‌کند؟

سال‌هاست که تجمعات اعتراضی کارگری در سراسر ایران برپاست و کارگران هرچه فریاد زده‌اند کمتر به خواسته‌های خود رسیده‌اند.

حکومتی که چهل سال به ملت، به همین کارگران گفت استکبار حق ملت‌های ضعیف را خورد ولی همین ملت، همین کارگران شعار ساختند: «دشمن ما همینجاست / دروغ میگن آمریکاست»

کارگران دریافته‌اند دشمن‌شان نه آمریکا بلکه آن مسئولانی هستند که وضع را به جایی کشانده‌اند که کارگر توان خرید یک دوچرخه برای فرزند خود را ندارد.

#یاری_مدنی_توانا #اعتراضات_سراسری #اعتراضات_کارگری #فقر_فلاکت

@Tavaana_TavaanaTech

هنر، در همه ابعاد کلان آن می‌تواند یاریگر و انگیزه‌بخش تجمعات اعتراضی باشد و حس تلخ سرخوردگی‌های ناشی از سرکوب را مرهم ببخشد.

آنچه در ایران و بین ایرانیان رواج فراوان دارد، شعر و ادبیات است.

ادبیات اعتراضی در ایران پیشینه‌ای بلند و قابل توجه دارد.

اگر خود توان حضور در تجمعات اعتراضی را نداریم می‌توانیم با آفرینش‌های هنری، یار نادیده‌ی این معترضان باشیم.

شعرخوانی آقای اسماعیل قره‌باغی در حمایت از تجمع سراسری معلمان را بشنوید.

#معلمان #ادبیات_اعتراضی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

ترانه‌سرا، آهنگساز، خواننده:
امید شیرمحمدی
«تقدیم به تمام کسانی که قبل از هر چیز ایرانی هستند و در تلاش هستند برای تشکیل اتحاد بزرگ در جهت عبور از جمهوری اسلامی»

این کلیپ را یکی از مخاطبان توانا برای ما ارسال کرده است. پیامی که در این ترانه وجود دارد، پیام همبستگی و اتحاد برای رهایی است.

هنرمندان در کنش‌های اعتراضی می‌توانند برای انتقال پیام به مردم نقش موثری ایفا کنند.

شما هم می‌توانید آثار خود را جهت انتشار برای ما ارسال کنید.

#آبان_ادامه_دارد
#مادران_دادخواه
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

شقایق باپیری: «در بازی مقنعه من کشیده شد؛ سرپرست سر من داد می‌زد!»

شقایق‌ باپیری، عضو تیم ملی هندبال زنان ایران که از اردوی تیم ملی هندبال زنان جدا شد و به ایران بازنگشت در پیامی که داد تاکید کرد که در امنیت کامل بسر می‌برد و برای «پیشرفت ورزشی» این تصمیم را گرفته است.

او همچنین در پیام خود تاکید کرد که سیاسی نیست ولی آرزو می‌کند محدودیت‌ها از زنان ایرانی رفع شود.

خانم باپیری همچنین در گفتگو با صدای آمریکا گفت: «بازی اول مقنعه من را کشیدند. نیفتاد، اما کشیدند. نمی‌دانید سرپرست با من چطوری رفتار کرد. سر من داد می‌زد!»

او همچنین گفت که فدراسیون هندبال ایران به‌هنگام خروج تیم زنان از کایران برای شرکت در مسابقات اسپانیا، مبلغ یک‌ونیم میلیارد تومان از آن‌ها وثیقه گرفته بود.

به گفته باپیری: « اگر فدراسیون از ما مبلغ یک‌ونیم میلیارد تومان نگرفته بود، مطمئن باشید هیچ کسی بر نمی‌گشت».

#شقایق_باپیری #پناهندگی #ورزش_ایران #ورزش_زنان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

به نظر شما دو آسیب بزرگ اجتماعی که دو رهبر جمهوری اسلامی به ایران و ایرانیان وارد کردند چیست؟

خمینی و خامنه‌ای در طول این ۴۰ سال رنج زیادی بر ایرانیان تحمیل کردند.

ولی اگر شما بخواهید از دو آسیب و دو رنج بزرگ نام ببرید از چه می‌گویید؟

لطفا نظرات خود را در کامنت برای ما بنویسید

#جمهوری_اسلامی #آسیب_اجتماعی #مسئولیت_اجتماعی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

عزیز قاسم‌زاده، فعال صنفی و سخنگوی کانون صنفی معلمان گیلان در این ویدئو از ضرورت حمایت گسترده از رسول بداقی نماینده ریاست دوره‌ای شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان سخن می‌گوید.

بازداشت رسول بداقی واکنش‌های زیادی به همراه داشت، از جمله کانون صنفی معلمان، با صدور بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن بازداشت آقای بداقی نوشت: «اگر با اعدام آن که سلطان سکه می‌نامیدید، با محاکمه و حتی اعدام برخی غیرخودی‌های متهم به اخلال و فساد اقتصادی یا... مشکل سکه و دلار و تورم و کاهش ارزش پول ملی و... حل شد، با بازداشت و محاکمه معلمانی مانند رسول بداقی یا ده‌ها و صدها معلم دیگر یا تعطیلی همه نهادهای صنفی؛ این مشکل هم حل خواهد شد....اما اگر اصرار بر ادامه روش های جاری دارید، بر حسب وظیفه معلمی به شما می‌گوییم رسول بداقی زخم خورده سرکوب سالیان، امروز دیگر یک فرد نیست. نمادی از یک جریان رو به رشد است.»

همچنین «سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه» و «سندیکای کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه» در بیانیه‌ای مشترک خواستار آزادی رسول بداقی و سایر معلمان و فعالان صنفی زندانی شدند.

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

بند زنان زندان کچویی کرج و کرامت له‌شده زندانیان

«یکی از شب‌ها موقع توزیع غذا دیدم سیب‌زمینی و تخم مرغ دارند پخش می‌کنند بعد با تعجب دیدم آنها نپخته هستند و باید ۲۵۰ نفر سهمیه‌شان را در ساعت هشت شب با ۵ شعله گاز موجود با نایابی ظروف، خودشان آماده کنند که این کار عملا امکان نداشت، به همین دلیل اکثریت نان و پنیر و به قولی حاضری خوردند، تعداد اندکی که می‌خواستند سیب زمینی را برای پخت آماده کنند، با استفاده از درب کنسروهای مصرف شده به جای چاقو به سختی سیب زمینی‌های گردن کلفت را پوست می‌کندند و خرد می‌کردند چون چاقویی برای پوست و خرد کردن وجود نداشت.»

این روایت بالا روایتی است که «پروین محمدی» - فعال کارگری - از حضور سه روزه خود در بند زنان زندان کچویی کرج ارائه می‌دهد. روایت او مربوط به به بهمن ۱۳۹۷ است ولی مسئله این است که در بند زنان زندان کچویی کرج، در همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد بی آنکه لزوما نگاه رسانه‌ای لازم به این مسئله وجود داشته باشد و افکار عمومی را برای رسیدگی به این وضعیت حساس کند. گویی که این وضعیت تبدیل یه یک مسئله عادی شده است. 

در واقع وضعیت نامطلوب زندان‌ها در ایران که گاه تن به فاجعه می‌زند خود یک مشکل است و بی‌توجهی رسانه‌ای به آن‌ها سویه دیگر مشکل است. بی‌توجهی رسانه‌ای به زندان‌های ایران صرفا مختص به رسانه‌های جمهوری اسلامی نیست بلکه گاهی حتی در رسانه‌های مخالف جمهوری اسلامی نیز هیچ بحثی از این وضعیت نامطلوب به میان نمی‌آید و تلاش نمی‌شود که نوری بر این وضعیت بسیار بد تابانده شود. به عنوان نمونه می‌توان به جرات گفت تا پیش از رسانه‌ای شدن وضعیت بسیار بد زندان زنان بوشهر توسط سپیده قلیان در سال ۱۴۰۰ کم‌تر کسی از وضعیت نامطلوب آن زندان می‌گفت.

در گزارشی نیز که خبرگزاری هرانا از بند زنان زندان کچویی کرج در سال ۱۴۰۰ ارائه داد، وضعیت این زندان همچنان فاجعه‌بار است. به گزارش هرانا، بند زنان این زندان دارای یک قرنطینه، چهار سالن، یک سالن کریدور عمومی و یک آشپزخانه است و در هر سالن آن ۵۰ تا ۶۰ زندانی محبوس هستند. یکی از مهم‌ترین مشکلات بند زنان کرج، نبود سیستم گرمایشی است که موجب شده است بسیاری از زندانیان بیمار شوند. نبود سرویس بهداشتی و حمام به تعداد مناسب بر ابعاد وضعیت نامناسبی که فقدان سیستم گرمایشی پدیده آورده، افزوده است.
هرانا در گزارش خود تاکید کرده است که کل ۴ سالن این بند صرفا سه توالت و دو دوش حمام دارد! یعنی بیش از ۲۰۰ زندانی صرفا از سه توالت و دو دوش حمام استفاده می‌کنند..

ادامه:
tavaana.org/fa/Karaj_Prison

#یاری_مدنی_توانا #گزارش

@Tavaana_TavaanaTech

بیژن بیرنگ، کارگردان سریال‌های «همسران» و «خانه سبز»: «به مردم امید واهی دادیم؛ همان موقع عده‌ای به ریش ما می‌خندیدند؛ داشتند چمدان‌هایشان را پر می‌کردند تا از مملکت بروند.»

این کارگردان که زمانی مروج مثبت اندیشی بود، حالا از فعالیت‌های خود پشیمان است و می‌گوید: «کاش این جنسی کار نمی‌کردیم؛ کاش واقعی‌تر کار می‌کردیم چون شرایطش بود؛ که مواظب جیب و مملکت‌تان باشید...»

او در ادامه سخنانش به همکارانش که اینک مروج مثبت‌اندیشی در برنامه‌های صداوسیما هستند طعنه می‌زند و آن‌ها را توجیه‌گر دزدی و شرایط مملکت هستند: «شاید ما خیلی هپروتی بودیم! چه فایده‌ای داشت که آنقدر مثبت‌اندیش بودیم؟ فهمیدیم مثبت‌اندیشی یعنی ماله‌کشی! دوستان دارند دزدی‌ها و شرایط مملکت را توجیه می‌کنند.»
بیژن بیرنگ نتیجه چنین رویکردی را این می‌داند که «قبح همه چیز را از بین می‌برند. دارند نسلی را بوجود می‌آورند که دزدی و به فکر مملکت نبودن را طبیعی می‌داند.»

نظر شما چیست؟

#یاری_مدنی_توانا #صداوسیما #بیژن_بیرنگ #خانه_سبز #خندوانه

@Tavaana_TavaanaTech

امیر پورنگ سرمدی تهرانی، فعال سیاسی و فعال شبکه‌های اجتماعی است. او به دلیل حمایت از امضاکنندگان «بیانیه ۱۴ نفر» که خواستار استعفای رهبر جمهوری اسلامی و برگزاری رفراندوم و تغییر «قانون اساسی» بودند، بازداشت و به هشت سال زندان محکوم شده است.

او بلافاصله پس انتشار بیانه ۱۴ به با هشتگ "من نفر پانزدهم هستم" و تهیه کلیپ‌های حمایتی، به کارزار حمایت از این کنشگران پیوست. سرمدی از اعتراضات سال ۱۳۸۸ فعالیت‌هایش در راستای مبارزات مدنی در مخالفت با بیداد جمهوری اسلامی را آغاز کرده و گرایش سیاسی مشروطه‌خواهی دارد. او از حامیان شاهزاده رضا پهلوی است و همواره در اعتراضات بدون خشونت شرکت داشته است. به غیر از صفحه شخصی خود در اینستاگرام در صفحه دیگری به نام «ارتش کوروش» همواره به انتشار عقاید و اهداف مبارزاتی خود می‌پرداخت. فعالیت‌های او اقداماتی چون شعارنویسی، پخش اعلامیه، اسکناس نویسی و تهیه کلیپ بود.

متن کامل این پست را اینجا بخوانید.

به نظر شما چرا جمهوری اسلامی بابت فعالیت‌های سیاسی احکام سنگین زندان صادر می‌کند؟

#یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech