آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
«از بچگی یادمه مدام باید خونمون رو عوض می‌کردیم. برای اینکه تا همسایه‌ها می‌فهمیدن ما بهایی هستیم، به خود ما و در و پنجره خونه سنگ پرتاب می‌کردند. هر بار پاسداران می‌ریختند خونمون و پدر و مادرمون رو بازداشت می‌کردند و باید بدون اون‌ها می‌گذروندیم. در مدرسه همکلاسی‌ها می‌گفتند "بهایی‌ نجس" و معلم دینی هفته‌ای یک بار ما رو مجبور می‌کرد ته صف‌های نماز بایستیم و درباره فعالیت‌های دینی‌مون سین‌جیم می‌کرد ما رو. در اجتماع هم حق کار و دانشگاه‌‌رفتن نداشتیم. در میان همه این‌ امواج نفرت هموطنان که خیلی‌هاشون حتی فکر هم نمی‌کردند و به تقلید از بقیه ما رو آزار می‌دادند، کسانی بودند که محبت و حمایت‌ می‌کردند اما تعداشون خیلی کم بود، شاید اگر این جمع زیاد بود، جمهوری اسلامی جرئت نداشت اینقدر ما بهایی‌ها رو شکنجه کنه.»

پیامی از همراهان توانا

آیا شما از هموطنان بهایی حمایتی کرده‌اید؟

#همراه_بهاییان #زندگی_در_تبعیض #ایران_بدون_نفرت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«۲ دی ۱۳۶۱، گلدانه یوسفی (علی‌پور)، در محل زندگی خود در روستای روشنکوه مازنداران مورد حمله سه نفر از افراد محلی قرار گرفت. مهاجمان خانم یوسفی ۶۴ ساله را خفه کردند و بعد پیکر و محل زندگی‌اش را به آتش کشیدند.

خانم یوسفی مسلمان‌زاده بود و اواخر سال ۵۶ بهائی شد. او با یک مرد بهائی ازدواج کرد و سه فرزند داشت. آنها به کار دامداری مشغول بودند.

از زمان وقوع انقلاب ۵۷، خانم یوسفی و خانواده‌اش بارها مورد آزار، تبعیض و حتی ضرب و شتم شدید مسلمانان قرار گرفتند و اوایل تابستان ۶۱ برای زندگی به روستای روشنکوه پناه بردند.

به گفته نوه خانم یوسفی در زمان حادثه “سه نفر از سادات محله به نام‌های سیدمحمد اندر اجنی، خواهرزاده گلدانه، دوستعلی یوسفی، برادرزاده گلدانه و حسین فضلی‌نژاد، برادر خانم دوستعلی یوسفی، گلدانه را با چوب زدند. بعد طنابی آوردند و خفه‌اش کردند و او را با لحاف پیچیدند و در همان چادر نایلونی که در آن زندگی می‌کردند، جسدش را با بنزین سوزاندند و بعد هم چادر را با همه وسایل زندگی داخل آن به آتش کشیدند”. آنها قتل را انکار کردند و گفتند که هدفشان “تبلیغ و ارشاد” بوده است».

به نظر شما شهروندان غیربهایی ایرانی در مقابل این نفرت‌پراکنی سیستماتیک و دولتی چه ‌کمکی می‌توانند به هم‌میهنان بهایی انجام دهند؟

- متن و تصویر برگرفته از بنیاد عبدالرحمن برومند

@IranRights

لینک تصویر

صفحه یادبود گلدانه یوسفی جهت اطلاعات بیشتر

#یاری_مدنی_توانا #شهروندان_بهایی #یاری_مدنی #مسئولیت_مدنی #انقلاب_۵۷ #زندگی_بدون_نفرت #زندگی_در_تبعیض #ایران_بدون_نفرت #بهائیان_ایران

@Tavaana_TavaanaTech
صبا سفیدی، شهروند بهایی، بازداشت شد

صبا سفیدی، شهروند باورمند به آیین بهایی، که در تهران سکونت دارد، در پی مراجعه به دادسرای اوین جهت دفاع از اتهام انتسابی‌اش بازداشت شد.

ماموران وزارت اطلاعات روز ۸ مهرماه امسال خانه این شهروند را تفتیش کرده و لوازم شخصی مانند تلفن همراه و لپ‌تاپ او را ضبط کرده بودند. پس از این ماجرا صبا سفیدی برای بازجویی و پاسخ دادن به برخی پرسش‌ها به دادسرای امنیت زندان اوین احضار شد.

خانم سفیدی در شرایطی بازداشت شد که در متن احضاریه اشاره‌ای به اتهام او نشده است.

علت تداوم فشار بر باورمندان به آیین بهایی چیست؟
چند کشور را می‌شناسید که شهروندان را به خاطر باور به یک دین بازداشت کنند؟

#بهایی #بهاییان #زندگی_در_تبعیض #صبا_سفیدی #آزادی_دینی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
صبا سفیدی، شهروند بهائی ساکن تهران، با گذشت ۳۴ روز از زمان دستگیری، کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی به سر می‌برد. خانم سفیدی در تاریخ ۲۱ دی‌ماه پس از حضور در شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین بازداشت شد.

با وجود پیگیری‌های مکرر خانواده خانم سفیدی، تاکنون از دلایل بازداشت، وضعیت و محل نگهداری او اطلاعی به دست نیامده و عدم ارائه پاسخ روشن از سوی مسئولان قضایی شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین و نهادهای امنیتی، موجب افزایش نگرانی خانواده این شهروند بهائی شده است.
خانم سفیدی از زمان بازداشت تنها چند تماس کوتاه با خانواده خود داشته است.

جمهوری اسلامی به طور سیستماتیک حقوق شهروندان بهائی را نقض می‌کند. آن‌ها اجازه حق تحصیل دانشگاهی، اشتغال در بسیاری مشاغل، اجازه اظهار دبن‌شان، اجازه آموزش مجازی و ... ندارند، اموالشان مصادره می‌شود، بازداشت و شکنجه می‌شوند و ....

خانم صبا سفیدی، طبق قوانین همین حکومت، باید طی مدت کوتاهی بعد از بازداشت باید تفهیم اتهام می‌شد و اجازه دسترسی به وکیل، اجازه ملاقات با خانواده و دسترسی به وسایل شخصی‌اش را می‌داشت.

#صبا_سفیدی #زندگی_در_تبعیض #بهائی #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آناهیتا کثیری-صفایی: حتی تا سال دوازدهم مدرسه هم منتظر بودم که بابا برگرده!

 آناهیتا زمانی که ۷ سال داشت، پدرش توسط مامورین و در یک یورش شبانه به منزلشان دستگیر شد و کم‌تر از یک سال بعد به جرم اعتقاد به دیانت بهایی کشته شد.  


مجموعه اگر گزیده کوتاهی ست از گپی طولانی با فرزندان خانواده‌هایی که یک یا هر دو والدینشان را در زندان‌های جمهوری اسلامی و یا توسط مامورین آن از دست داده‌اند و یا مدتی به دلیل زندانی‌بودن آن‌ها از داشتن‌شان محروم بوده‌اند.
فارغ از هر نوع باور، اعتقاد، عقیده و یا هدفی که آن‌ها برایش جانشان را از دست داده‌اند و یا متحمل سختی‌هایی شده‌اند، فرزندان آن‌ها نکات و دردهای مشترکی را به اشتراک می‌گذارند و از حس و حال آن روزها و تاثیرات این اتفاق بر زندگی‌شان درد دل می‌‌کنند.


«اگر»
کاری از «آرش راد»
تولید: «رسانه پارسی»
@PersianMediaProduction

لینک یوتیوب:
https://youtu.be/_TxoXfy06_w

#خانواده_جانباختگان #نه_به_اعدام #زندگی_در_تبعیض #ایران_بدون_نفرت #بهائی #بهائیان_ایران #آزادی_دینی #سرکوب_بهائیان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

چهارشنبه‌ها با مهدی موسوی، ۱- میهمان: شبنم طلوعی، هنرپیشه

مهدی موسوی، شاعر و نویسنده، در قسمت نخست دور جدید برنامه چهارشنبه‌ها میزبان شبنم طلوعی، هنرپیشه، است و با او درباره اتفاقات روز ایران و همچنین فعالیت‌هایش صحبت می‌کند.

این برنامه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ در اینستاگرام آموزشکده توانا به صورت زنده برگزار شد.

https://youtu.be/kJr5yyksvjM

#یاری_مدنی_توانا #شبنم_ظلوعی #مهدی_موسوی #زندگی_در_تبعیض #بهائی #چهارشنبه_ها

@Tavaana_TavaanaTech
« دانش‌آموزان #بهائی که از ابتدای سال خود را برای امتحان تیزهوشان آماده کرده بودند هنگام ثبت‌نام در سامانه‌ی همگام با ستون مذهبی مواجه شدند که بر طبق آن اعتقاد به یکی از چهار دین اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی از شروط شرکت در آزمون عنوان شده بود.

بهائیان برای سال‌ها نه تنها از ورود به دانشگاه‌های وطن خویش محرومند، بلکه پیش از آن در مقاطع دبستان و دبیرستان نیز با تبعیض و محرومیت‌های سیستماتیک مواجه‌ هستند».

- متن و تصویر برگرفته از صفحه ژینوس فروتن

#بهائی #بهائیان #تبعیض #زندگی_در_تبعیض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
در ایران بهایی‌بودن پیشاپیش یک جرم محسوب می‌شود. باورمندی به آیین بهایی به علت حساسیت دیگری‌ستیزانه آخوندهای شیعه، در دوره جمهوری اسلامی عملا تبدیل به جرم شد. منابع و مستندات فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد بالادست‌ترین مقامات جمهوری اسلامی نسبت به آسودگی و آسایش شهروندان بهایی نظر خوبی ندارند.
.... نمونه کاملا عینی از این فشار سخت‌گیری بر تحصیل دانش‌آموزان بهایی در ایران و ممانعت رسمی از تحصیل بهائیان در دانشگاه است.

به عنوان نمونه‌ای دیگر از فشار بر شهروندان عادی بهایی در ایران می‌توان از پلمب‌شدن محل کسب شهروندان کاسب بهایی یاد کرد که اگر در روزهای مذهبی خود مغازه‌های خود را ببندند اداره اماکن محل کسب آنان را پلمب می‌کند و تا چند سال نیز اجازه بازگشایی مجدد را نمی‌دهد. در آبان ۱۴۰۰ در شهر قائمشهر (شاهی) در مازندران محل کسب شش شهروند بهایی به علت تعطیلی دو روزه مذهبی پلمب شد.

وضعیتی که در بالا تشریح شد عملا برای یک شهروند عادی بهایی است. حال اگر شهروندی بهایی بخواهد همچون دیگر شهروندان این کشور در راستای تبلیغ و ترویج آیین خود به صورت مسالمت‌آمیز فعالیت کند طبیعی است با شدیدترین فشارها و حملات از سوی نهادهای «امنیتی» مواجه شود و اتهامات سنگین به او الصاق شود.

«امین ذوالفقاری» از جمله این شهروندان است. او ابتدا در خرداد ۱۳۹۹ بازداشت شد و در زندان یزد محبوس شد. سایت هرانا همان زمان اعلام کرد جرم او «تبلیغ آیین بهایی» است. برای این‌که عمق بی‌معنایی و تبعیض نهفته در این «جرم» را درک کنیم کافی‌ست بخوانیم که جوانی شیعه را در ایران بازداشت کنند و بگویند جرم او «تبلیغ آیین شیعه» است!

پس از حدود یک ماه به قید وثیقه امین ذوالفقاری آزاد شد ولی بلافاصله چند ماه دیگر در شعبه دوم «دادگاه» انقلاب یزد، او توسط یک «قاضی» به نام «رضا جواد موسوی» به دو سال و هشت ماه حبس تعزیری محکوم شد و اتهام او نیز «عضویت در گروه‌های مخالف نظام» و «تبلیغ علیه نظام» عنوان شد ولی در دادگاه تجدیدنظر حکم دو سال و هشت ماه حبس او به هشت ماه حبس کاهش یافت و در خرداد ۱۴۰۱ او برای گذراندن هشت ماه حبس کاملا ناعادلانه به زندان یزد منتقل شد.

بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Amin_Zolfaghari

#امین_ذوالفقاری #بهائی #زندگی_در_تبعیض #ایران_بدون_نفرت #پروفایل #آزادی_عقیده #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

«اینجا سال سوم دبستان هستم. سال سوم دبستان من هم به خاطر بهایی بودن تهدید به اخراج از مدرسه شدم.

معلم پرورشی کلاس به من گفت: «یک‌روز میام سر کلاس و از کلاس می کشونمت بیرون. اون روز، آخرین روز مدرسه تو خواهد بود».

تمام سوم دبستان من با هراس اخراج گذشت. در کلاس که باز می شد، ترس تمام وجود من را فرا می گرفت که نکند این همان روز موعودی ست که معلم پرورشی گفت؟!

البته که مهشید دوست صمیمی‌ام به خاطر بهایی بودن همان سال از مدرسه اخراج گذشت!».

این مطلب را چندی پیش خانم «فرانک ثابتیان» از همراهان توانا همراه با عکس کودکی خود ارسال کرده است.

لازم به ذکر است در دوره‌های مختلف حکومت جمهوری اسلامی، آموزش و پرورش دانش‌آموزانی که به ادیانی غیر از ادیان رسمی کشور باور داشته‌اند، را از ز مدرسه اخراج می‌کرده‌است .

شما اگر خاطراتی از دانش‌آموزان بهایی در مدرسه دارید برای ما بنویسید.

#یاری_مدنی_توانا #زندگی_در_تبعیض #حق_تحصیل #بهائی #آزادی_دینی #آزادی_عقیده

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دانش‌آموزان بهائی در مدارس ایران، طعم تبعیض را به طور مضاعف تجربه می‌کنند

بهائیان ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد ستم‌های بسیار قرار گرفته‌اند.

جمع کثیری از آن‌ها به دلیل باورهای دینی اعدام شدند، از کار بی‌کار شدند، اموالشان توقیف شد، از تحصیل بازماندند و انواع تحقیرها و تخفیف‌ها را تجربه کردند.

دانش آموزان بهائی در مدارس ایران نیز مورد ستم‌های فراوانی قرار گرفتند.
 
https://bit.ly/2E7VNqK
لینک برنامه در یوتیوب:
https://bit.ly/2KJqQt6

#اسلایدشو
#زندگی_در_تبعیض
#بهائیان_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگو با پروین شاعرزاده، شهروند بهائی

در این گفت‌وگو، پروین شاعرزاده، شهروند بهائی، از ستم‌ها و تبعیض‌هایی می‌گوید که به عنوان یک بهایی متحمل شده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت برآمده از انقلاب بهائیان را از ابتدایی‌ترین حقوق خود محروم کرده است. 
https://bit.ly/2BGJu0T
لینک یوتیوب:

https://bit.ly/2LAV16i

#گفتگو #زندگی_در_تبعیض #ایران_بدون_نفرت #بهائی #بهائیان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
"روزهای اول مدرسه برای من با ترس خاصی همراه بود. هراس از درس، تکلیف و معلم بداخلاق ترس همه دانش آموزان بود، ولی من یک ترس دیگر هم داشتم؛ ترسی که با ترس بچه های دیگر خیلی فرق داشت. .

که اگر معلم این سال جدید از نظر مذهبی متعصب باشد و بفهمد که من بهاییم، عکس العملش چگونه است و چه رفتاری با من می کند؟ که اگر معلم پرورشی پارسال، امسال هم در همین مدرسه باشد، دوباره همان داستان همیشگی اتفاق می‌افتد؟ که من را وقت و بی وقت از کلاس به اتاقش احضار می‌کند و باز سوالهای عجیب و غریب می‌پرسد؟

روزهای اول مدرسه، وقتی معلم کلاس حاضر غایب و اسم مرا صدا می کرد، با هراس به معلم نگاه می‌کردم، و روی صورتش دقیق می‌شدم. اگر با عصبانیت نگاهم می کرد، فکر می‌کردم بخاطر این است که من بهاییم و از حضور من در کلاس خوشحال نیست. تمام این هراسها ادامه داشت تا وقتی که معلم را خوب بشناسم!

روزهای اول مدرسه برای من اینگونه می‌گذشت!"

یادداشتی از خانم فرانک ثابتیان، شهروند بهایی ایرانی که عکسی از کودکی خود بمتن الصاق کرده‌اند.

#گفتگو_توانا #زندگی_در_تبعیض #بهائی #بهاییان_ایران #ایران_بدون_نفرت
Forwarded from گفت‌وشنود
«از بچگی یادمه مدام باید خونمون رو عوض می‌کردیم. برای اینکه تا همسایه‌ها می‌فهمیدن ما بهایی هستیم، به خود ما و در و پنجره خونه سنگ پرتاب می‌کردند. هر بار پاسداران می‌ریختند خونمون و پدر و مادرمون رو بازداشت می‌کردند و باید بدون اون‌ها می‌گذروندیم. در مدرسه همکلاسی‌ها می‌گفتند "بهایی‌ نجس" و معلم دینی هفته‌ای یک بار ما رو مجبور می‌کرد ته صف‌های نماز بایستیم و درباره فعالیت‌های دینی‌مون سین‌جیم می‌کرد ما رو. در اجتماع هم حق کار و دانشگاه‌‌رفتن نداشتیم. در میان همه این‌ امواج نفرت هموطنان که خیلی‌هاشون حتی فکر هم نمی‌کردند و به تقلید از بقیه ما رو آزار می‌دادند، کسانی بودند که محبت و حمایت‌ می‌کردند اما تعداشون خیلی کم بود، شاید اگر این جمع زیاد بود، جمهوری اسلامی جرئت نداشت اینقدر ما بهایی‌ها رو شکنجه کنه.»

پیامی از همراهان توانا

آیا شما از هموطنان بهایی حمایتی کرده‌اید؟‌

- برگرفته از توانا

#همراه_بهاییان #زندگی_در_تبعیض #ایران_بدون_نفرت #گفتگو_توانا

@Dialogue1402