امروز ۲۵ تیر ماه ۱۴۰۲، ماموران امنیتی برای بار چندم به خانه محمدرضا مرادبهروزی و سوری بایائی چگینی حملهور شده و با شکستن دستگیره در وارد خانه شدند و این دو زوج را در حضور سه فرزندشان (دو پسر و یک دختر) به طور وحشیانهای بازداشت کرده و دست بند زدند و بردند.
آنها همچنین گوشی هوشمند آقای مرادبهروزی و پسرش را هم ضبط کردند و بردند.
سال گذشته تقریبا همین روزها بود که این زوج به خاطر شرکت در کمپین «حجاببیحجاب» بازداشت شده بودند.
خانم سوری بابائی چگینی چند روز پیش با انتشار ویدئویی از احضار برای اجرای حکم یک سال حبس خود خبر داده و درخواست کرده بود به خانهشان حملهور و موجب هراس و اضطراب فرزندانش نشوند و گفته بود که تماس بگیرند و او خود مراجعه خواهد کرد.
- توانا اخیرا کتابچه «راهنمای حمایت از کودکان دارای والدین زندانی» را منتشر کرده است که میتوانید از آدرس زیر دانلود کنید:
https://tavaana.org/children_of_incarcerated_parents/
#سوری_بابائی_چگینی #محمدرضا_مرادبهروزی #حجاب_بی_حجاب #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها همچنین گوشی هوشمند آقای مرادبهروزی و پسرش را هم ضبط کردند و بردند.
سال گذشته تقریبا همین روزها بود که این زوج به خاطر شرکت در کمپین «حجاببیحجاب» بازداشت شده بودند.
خانم سوری بابائی چگینی چند روز پیش با انتشار ویدئویی از احضار برای اجرای حکم یک سال حبس خود خبر داده و درخواست کرده بود به خانهشان حملهور و موجب هراس و اضطراب فرزندانش نشوند و گفته بود که تماس بگیرند و او خود مراجعه خواهد کرد.
- توانا اخیرا کتابچه «راهنمای حمایت از کودکان دارای والدین زندانی» را منتشر کرده است که میتوانید از آدرس زیر دانلود کنید:
https://tavaana.org/children_of_incarcerated_parents/
#سوری_بابائی_چگینی #محمدرضا_مرادبهروزی #حجاب_بی_حجاب #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سپیده رشنو، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری با انتشار متنی در اینستاگرام، از نحوه بازداشت خود روایت کرده و نوشته که بیشتر از ۱۲ نفر به خانهام هجوم آوردند و «دستبند زده و نشسته، زنی داشت توی سر و صورتم میزد و چند مرد لگد میزدند... تحقیرِ من تقسیم شدهبود بین همهشان»
متن کامل نوشته سپیده رشنو به شرح زیر است:
یخ میمالیدم به پام و گوگل را میگشتم دنبال دوایی خانگی برای سوختگی که صدای تق تقِ در آمد. آن هم در ساختمانی سه واحدی که در توییتی آن را ساختمانِ «آدمهای تنها» نامیدهبودم. صدای در برای یکِ نیمهشب عادی نبود. گفتم بله؟ گفت: «پسر آقای رحیمیام. میشه باز کنید.» آقای رحیمی که بود؟ مدیر ساختمان که پسر خیلی جوانی داشت و اگر کاری هم داشت با سوادِ نصفهنیمهای به واتساَپِ خانم «رشپور» اقتضا میکرد.
سرد شدم و میلرزیدم. دوباره تق تقِ محکمترِ در که پسر آقای رحیمی هستم میشه باز کنید. صدای مردی میانسال، پشت درِ چوبی، آن هم یکِ نیمه شب داشت با تحکم داشت میگفت من پسر آقای رحیمی هستم. بدنم به رعشه افتاد. دنبال گوشی گشتم. تنها چیزی که میتوانستم ازش دفاع کنم نه خودم بود و نه تنم. یک گوشی تلفن بود که دو هفته هم از خریدش نگذشتهبود. صفحهٔ گوشی را نمیدیدم. همه چیز خاکستریِ محوی بود که فقط صدای لگد و مشت کوبیدن به در از آن میآمد. میخواستم به کسی زنگ بزنم؟ نمیدانم. فقط توانستم گوشی را جایی قایم کنم. چرا؟ نمیدانم.
گیر افتادهبودم. دستی با مشت در را میکوبید که خانم ما از نیروی انتظامی اومدیم، باز کن و تنی پشت در داشت میلرزید که چرا باید خانم مورد نظر آنها باشد که یاد بیآرتیِ هشتونیم صبحِ همان روز افتاد. تنی نیمه برهنه که بیدفاعیاش از هر وقتی بیشتر بود. مرغِ سرکندهای که داشت دور خودش میچرخید. جسمِ حیران و کوری که در پنجاه متریِ خانهاش بال بال میزد که یکهو چیزی شبیه تبر در را شکافت. انگار که تبر به پشتِ خودش خورد و برای چند ثانیه نتوانست تکان بخورد.
شلوار جینِ افتاده در گوشهٔ هال، شلوار جینی که از خستگیِ کار هنوز مقداری توش ماندهبود را توی همان سرگیجه پا کردم. رفتم توی بالکنِ اتاق خواب. دورترین نقطه از دری که داشت تکه و پاره میشد. زلزلهای داشت مرا دور خودم میچرخاند. میلههای بالکن که تا سقف رفته بودند را توی مشت گرفته بودم و طوری تکان میدادم که فکر میکردم ده نفر توی دستهام جمع شدهاند و دارند میلهها را از جا میکنند. ده نفر توی گلوم دارند جیغ میکشند و کمک میخواهند. تنها فریاد میزدند: کمک... مردم کمک.
یکهو صدای چند نفری که پایین بالکن ایستادهبودند بلند شد که جیغ نکش وگرنه میایم بالا و گردنت رو میشکنیم. دوباره جیغ که صدای مهیب و چرکی جیغ را قطع کرد. نصفِ در باز شدهبود و سوتِ جیغ مانندی همه چیز را در سکوت فرو برد. فریاد میزدم و کمک میخواستم و همسایهها فرو رفته در لختهٔ بیچارهگی از بالکن و پشتبام با بُهت نگاه میکردند. از اینجا برایم سفید است تا جایی که گوشهٔ هال، دستبند زده و نشسته، زنی داشت توی سر و صورتم میزد و چند مرد لگد میزدند. آن تکهٔ زمانِ سفید انگار نوعی مرگ بود و در آن شب مغز برای دقایقی هیچ چیز را ثبت نکردهبود.
حدود ده، دوازده نفر، شاید هم بیشتر یا کمتر توی خانه هر سوراخی را وارسی میکردند. یک نفر فیلم میگرفت. دو نفر دفتر و دستک داشتند. اما تحقیرِ من تقسیم شدهبود بین همهشان. هر کسی سهم خودش را برداشتهبود و چیزی میگفت.
تنها موفقیتم در آن شب سُر دادن گوشی زیر میز تحریر بود. هجومآورندگان ناامید شدهبودند و داشتیم میرفتیم که در سکوتِ له شدن تکههای چوب زیر کفشهاشان، صدای گوشی بلند شد. آن تنِ نیمه برهنهٔ کور یادش رفتهبود سایلنت کند. ریسهٔ قهرمانانهٔ مضحکی میرفتند. فکر میکردند گنج پیدا کردهاند.
روز بیستم بازداشت بازپرس وقتی مرا دید گفت تو همونی هستی که موقع دستگیری شرارت کردی؟ شرارت! توی همین بازجویی آخر، وقتی داشتم به احضار و پروندهٔ جدید اعتراض میکردم، بازجو وسط حرفهاش گفت حالا خوب بود میاومدیم مثل پارسال با اون وضع ناجور میگرفتیمت؟ یعنی خود بازجو هم آن شبیهخونِ شاینینگمآبانه را وضعِ ناجور میدانست.
ادامه را اینجا بخوانید
#سپیده_رشنو #حجاب_بی_حجاب #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن کامل نوشته سپیده رشنو به شرح زیر است:
یخ میمالیدم به پام و گوگل را میگشتم دنبال دوایی خانگی برای سوختگی که صدای تق تقِ در آمد. آن هم در ساختمانی سه واحدی که در توییتی آن را ساختمانِ «آدمهای تنها» نامیدهبودم. صدای در برای یکِ نیمهشب عادی نبود. گفتم بله؟ گفت: «پسر آقای رحیمیام. میشه باز کنید.» آقای رحیمی که بود؟ مدیر ساختمان که پسر خیلی جوانی داشت و اگر کاری هم داشت با سوادِ نصفهنیمهای به واتساَپِ خانم «رشپور» اقتضا میکرد.
سرد شدم و میلرزیدم. دوباره تق تقِ محکمترِ در که پسر آقای رحیمی هستم میشه باز کنید. صدای مردی میانسال، پشت درِ چوبی، آن هم یکِ نیمه شب داشت با تحکم داشت میگفت من پسر آقای رحیمی هستم. بدنم به رعشه افتاد. دنبال گوشی گشتم. تنها چیزی که میتوانستم ازش دفاع کنم نه خودم بود و نه تنم. یک گوشی تلفن بود که دو هفته هم از خریدش نگذشتهبود. صفحهٔ گوشی را نمیدیدم. همه چیز خاکستریِ محوی بود که فقط صدای لگد و مشت کوبیدن به در از آن میآمد. میخواستم به کسی زنگ بزنم؟ نمیدانم. فقط توانستم گوشی را جایی قایم کنم. چرا؟ نمیدانم.
گیر افتادهبودم. دستی با مشت در را میکوبید که خانم ما از نیروی انتظامی اومدیم، باز کن و تنی پشت در داشت میلرزید که چرا باید خانم مورد نظر آنها باشد که یاد بیآرتیِ هشتونیم صبحِ همان روز افتاد. تنی نیمه برهنه که بیدفاعیاش از هر وقتی بیشتر بود. مرغِ سرکندهای که داشت دور خودش میچرخید. جسمِ حیران و کوری که در پنجاه متریِ خانهاش بال بال میزد که یکهو چیزی شبیه تبر در را شکافت. انگار که تبر به پشتِ خودش خورد و برای چند ثانیه نتوانست تکان بخورد.
شلوار جینِ افتاده در گوشهٔ هال، شلوار جینی که از خستگیِ کار هنوز مقداری توش ماندهبود را توی همان سرگیجه پا کردم. رفتم توی بالکنِ اتاق خواب. دورترین نقطه از دری که داشت تکه و پاره میشد. زلزلهای داشت مرا دور خودم میچرخاند. میلههای بالکن که تا سقف رفته بودند را توی مشت گرفته بودم و طوری تکان میدادم که فکر میکردم ده نفر توی دستهام جمع شدهاند و دارند میلهها را از جا میکنند. ده نفر توی گلوم دارند جیغ میکشند و کمک میخواهند. تنها فریاد میزدند: کمک... مردم کمک.
یکهو صدای چند نفری که پایین بالکن ایستادهبودند بلند شد که جیغ نکش وگرنه میایم بالا و گردنت رو میشکنیم. دوباره جیغ که صدای مهیب و چرکی جیغ را قطع کرد. نصفِ در باز شدهبود و سوتِ جیغ مانندی همه چیز را در سکوت فرو برد. فریاد میزدم و کمک میخواستم و همسایهها فرو رفته در لختهٔ بیچارهگی از بالکن و پشتبام با بُهت نگاه میکردند. از اینجا برایم سفید است تا جایی که گوشهٔ هال، دستبند زده و نشسته، زنی داشت توی سر و صورتم میزد و چند مرد لگد میزدند. آن تکهٔ زمانِ سفید انگار نوعی مرگ بود و در آن شب مغز برای دقایقی هیچ چیز را ثبت نکردهبود.
حدود ده، دوازده نفر، شاید هم بیشتر یا کمتر توی خانه هر سوراخی را وارسی میکردند. یک نفر فیلم میگرفت. دو نفر دفتر و دستک داشتند. اما تحقیرِ من تقسیم شدهبود بین همهشان. هر کسی سهم خودش را برداشتهبود و چیزی میگفت.
تنها موفقیتم در آن شب سُر دادن گوشی زیر میز تحریر بود. هجومآورندگان ناامید شدهبودند و داشتیم میرفتیم که در سکوتِ له شدن تکههای چوب زیر کفشهاشان، صدای گوشی بلند شد. آن تنِ نیمه برهنهٔ کور یادش رفتهبود سایلنت کند. ریسهٔ قهرمانانهٔ مضحکی میرفتند. فکر میکردند گنج پیدا کردهاند.
روز بیستم بازداشت بازپرس وقتی مرا دید گفت تو همونی هستی که موقع دستگیری شرارت کردی؟ شرارت! توی همین بازجویی آخر، وقتی داشتم به احضار و پروندهٔ جدید اعتراض میکردم، بازجو وسط حرفهاش گفت حالا خوب بود میاومدیم مثل پارسال با اون وضع ناجور میگرفتیمت؟ یعنی خود بازجو هم آن شبیهخونِ شاینینگمآبانه را وضعِ ناجور میدانست.
ادامه را اینجا بخوانید
#سپیده_رشنو #حجاب_بی_حجاب #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
روایت سپیده رشنو از بازداشتش
سپیده رشنو، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری با انتشار متنی در اینستاگرام، از نحوه بازداشت خود روایت کرده و نوشته که بیشتر از ۱۲ نفر به خانهام هجوم آوردند و «دستبند زده و نشسته، زنی داشت توی سر و صورتم میزد و چند مرد لگد میزدند... تحقیرِ من تقسیم شدهبود بین…
مجموعه تصاویری از مقاومت مدنی زنان و مردان ایرانی علیه رژیم جمهوری اسلامی
تصاویر ۱ تا ۷ توسط یک عکاس حرفهای در میدان آزادی تصویربرداری شده است.
مردان و زنان، چه با حجاب و چه بیحجاب، برای چیزی ورای موضوع حجاب اختیاری ایستادگی میکنند. آنها آزادی و حق انتخاب میخواهند. خواسته آنها به رسمیت شناخته شدن فردیت انسان ایرانی به مثابه یک شهروند است که این امر در جمهوری اسلامی میسر نیست. برای همین مبارزه برای حجاب اختیاری با مبارزه علیه کلیت رژیم جمهوری اسلامی گره خورده است.
#نافرمانی_مدنی #حجاب_بی_حجاب #نه_به_حجاب_احباری #چه_با_حجاب_چه_بی_حجاب_پیش_بسوی_انقلاب #نه_به_جمهوری_اسلامی #گشت_ارشاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویر ۱ تا ۷ توسط یک عکاس حرفهای در میدان آزادی تصویربرداری شده است.
مردان و زنان، چه با حجاب و چه بیحجاب، برای چیزی ورای موضوع حجاب اختیاری ایستادگی میکنند. آنها آزادی و حق انتخاب میخواهند. خواسته آنها به رسمیت شناخته شدن فردیت انسان ایرانی به مثابه یک شهروند است که این امر در جمهوری اسلامی میسر نیست. برای همین مبارزه برای حجاب اختیاری با مبارزه علیه کلیت رژیم جمهوری اسلامی گره خورده است.
#نافرمانی_مدنی #حجاب_بی_حجاب #نه_به_حجاب_احباری #چه_با_حجاب_چه_بی_حجاب_پیش_بسوی_انقلاب #نه_به_جمهوری_اسلامی #گشت_ارشاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
درسهای مقاومت مدنی از الف تا ی (قسمت سوم)
یکی از بهترین روشهای اعتراضات عمومی استفاده از نافرمانی مدنی در سطح گسترده است. در حکومتهای تمامیتگرا، وقتی حکومت تلاش دارد به همه شئونات زندگی مردم دخالت بکند به راحتی میتوان در مورد قوانین ناعادلانه آن از نافرمانی مدنی استفاده کرد.
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/PFVNDm
#اسلایدشو #مقاومت_مدنی #نافرمانی_مدنی #توانا #اعتراضات_سراسری #حجاب_بی_حجاب #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #مهسا_امینی #آموزشکده_توانا #یاری_مدنی_توانا #انقلاب_۱۴۰۱ #زن_زندگی_آزادی
درسهای مقاومت مدنی از الف تا ی (قسمت اول)
https://goo.gl/ureTFT
درسهای مقاومت مدنی از الف تا ی (قسمت دوم)
https://goo.gl/VTQ2Dc
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از بهترین روشهای اعتراضات عمومی استفاده از نافرمانی مدنی در سطح گسترده است. در حکومتهای تمامیتگرا، وقتی حکومت تلاش دارد به همه شئونات زندگی مردم دخالت بکند به راحتی میتوان در مورد قوانین ناعادلانه آن از نافرمانی مدنی استفاده کرد.
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/PFVNDm
#اسلایدشو #مقاومت_مدنی #نافرمانی_مدنی #توانا #اعتراضات_سراسری #حجاب_بی_حجاب #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #مهسا_امینی #آموزشکده_توانا #یاری_مدنی_توانا #انقلاب_۱۴۰۱ #زن_زندگی_آزادی
درسهای مقاومت مدنی از الف تا ی (قسمت اول)
https://goo.gl/ureTFT
درسهای مقاومت مدنی از الف تا ی (قسمت دوم)
https://goo.gl/VTQ2Dc
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق من نَتَرس
روسریتو بردار
موهاتو
بازه
بازه
بازکن
#ما_دیگه_باهم_هستیم
و این ارزش فکر کردن را دارد!
————————————————
Video edit/تدوین:
.
.
dd_novin 🎬
dd_novin 🎥
dd_novin 💻
.
.
Music by / آهنگ با صدای:
🎼
#هنرمند_مردمی
#هنرمند_شجاع
#صدای_آزادی
و
#آزاده_عابدینی شجاع
#mehdiyarahi
#مهدی_یراحی #روسریتو
#روسریتو_بازکن #حجاب_بی_حجاب
#نه_به_حجاب_اجباری #باهم_پیروزیم #من_و_تو_ما_شده_ایم
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #۲۵_شهریور
#سالگرد_جنبش_مهسا #سالگرد_مهسا #نیکا_شاکرمی #پیروزی_نزدیک_است #woman_life_freedom #ایران_آزاد #iranianpopart #علیه_فراموشی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روسریتو بردار
موهاتو
بازه
بازه
بازکن
#ما_دیگه_باهم_هستیم
و این ارزش فکر کردن را دارد!
————————————————
Video edit/تدوین:
.
.
dd_novin 🎬
dd_novin 🎥
dd_novin 💻
.
.
Music by / آهنگ با صدای:
🎼
#هنرمند_مردمی
#هنرمند_شجاع
#صدای_آزادی
و
#آزاده_عابدینی شجاع
#mehdiyarahi
#مهدی_یراحی #روسریتو
#روسریتو_بازکن #حجاب_بی_حجاب
#نه_به_حجاب_اجباری #باهم_پیروزیم #من_و_تو_ما_شده_ایم
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #۲۵_شهریور
#سالگرد_جنبش_مهسا #سالگرد_مهسا #نیکا_شاکرمی #پیروزی_نزدیک_است #woman_life_freedom #ایران_آزاد #iranianpopart #علیه_فراموشی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صداتون نمیرسه دیگه
طرح از قلمفرسا
یکی از کاربران توییتر در کامنت قلمفرسا نوشت:
«من به مامور گقتم مردم گرسنن لبخند زد گفت بله گفتم مردم خستن نگاهم کرد گقتم صدامون و میشنوین؟هیچی نگفت منم گفتم برا همین ما هم صدای شمارو نمیشنویم»
کاربری دیگر نوشت:
«ببین چقد پررو شدن
امروز یکیشون بهم گفت شال سرت کن کلاه پوشش نیست
منم همون لحظه کلامو دراوردم که یه وقت فک نکنن حجابه😂»
هموطنی دیگر نوشت:
«ما سختتر از تبرهایی که زخم خوردهایم ادامه میدهیم همچنان»
#کارتون #حجاب_بی_حجاب #نه_به_پوشش_اجباری #نافرمانی_مدنی #نه_به_جمهوری_اسلامی #آرمیتا_گراوند #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از قلمفرسا
یکی از کاربران توییتر در کامنت قلمفرسا نوشت:
«من به مامور گقتم مردم گرسنن لبخند زد گفت بله گفتم مردم خستن نگاهم کرد گقتم صدامون و میشنوین؟هیچی نگفت منم گفتم برا همین ما هم صدای شمارو نمیشنویم»
کاربری دیگر نوشت:
«ببین چقد پررو شدن
امروز یکیشون بهم گفت شال سرت کن کلاه پوشش نیست
منم همون لحظه کلامو دراوردم که یه وقت فک نکنن حجابه😂»
هموطنی دیگر نوشت:
«ما سختتر از تبرهایی که زخم خوردهایم ادامه میدهیم همچنان»
#کارتون #حجاب_بی_حجاب #نه_به_پوشش_اجباری #نافرمانی_مدنی #نه_به_جمهوری_اسلامی #آرمیتا_گراوند #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سپیده رشنو به سه سال و یازده ماه حبس محکوم شد
او در اینستاگرام نوشت:
«چهار سال حبس به خاطر داشتنِ مو به همان اندازه بلاهتِ محض است که انگار کسی را به خاطر داشتنِ دست یا پا زندانی کنند. فقط کاش میتوانستم به خانوادهام بفهمانم که سرافکنده نیستم. رنجِشان را نمیخواستم. به پدرم بفهمانم که زندانی شدنِ دخترش مایهٔ ننگ نیست و آدمهای آن روستایِ ما هم دارند تغییر میکنند. به خواهرم بگویم که زندانی شدنِ من را از دوقلوها قایم نکن. بگو زندان است اما مجرم نیست. پای حقوقش مانده. پای آیندهای که برای آنهاست. شما هم خوشحال نباشید. چهار سال اسارتِ سیاه نمیتواند تغییری در حقیقت ایجاد کند. شما به آگاهی و ارادهها باختهاید.»
@sepidehrashnu_
وکیل سپیده رشنو در گفتگو با روزنامه شرق جزییاتی از پرونده او ارایه داده است:
https://tinyurl.com/2mrwh46y
#سپیده_رشنو #حجاب_بی_حجاب
#نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در اینستاگرام نوشت:
«چهار سال حبس به خاطر داشتنِ مو به همان اندازه بلاهتِ محض است که انگار کسی را به خاطر داشتنِ دست یا پا زندانی کنند. فقط کاش میتوانستم به خانوادهام بفهمانم که سرافکنده نیستم. رنجِشان را نمیخواستم. به پدرم بفهمانم که زندانی شدنِ دخترش مایهٔ ننگ نیست و آدمهای آن روستایِ ما هم دارند تغییر میکنند. به خواهرم بگویم که زندانی شدنِ من را از دوقلوها قایم نکن. بگو زندان است اما مجرم نیست. پای حقوقش مانده. پای آیندهای که برای آنهاست. شما هم خوشحال نباشید. چهار سال اسارتِ سیاه نمیتواند تغییری در حقیقت ایجاد کند. شما به آگاهی و ارادهها باختهاید.»
@sepidehrashnu_
وکیل سپیده رشنو در گفتگو با روزنامه شرق جزییاتی از پرونده او ارایه داده است:
https://tinyurl.com/2mrwh46y
#سپیده_رشنو #حجاب_بی_حجاب
#نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مریم اشرفی گودرزی، نماینده ستاد سعید جلیلی در یک مناظره انتخاباتی میگوید که مقصر تعرض به زن بیحجاب یا زنی که به«صورت محرک» وارد جامعه میشود، خود او است.
به گفته خانم اشرفی گودرزی اگر زنی برای خود این آزادی را قائل باشد که بدون حجاب وارد جامعه شود، باید برای مردی هم که توسط او تحریک میشود هم این آزادی را قائل باشد که به او تعرض کند.
از نگاه او مردی که با دیدن زن بیحجاب «واکنش جسمی و روحی نداشته باشد، بیمار است و باید مراجعه کند به پزشک.»
لازم به ذکر است، سعید جلیلی، نامزد اصولگرا نیز در مبارزات انتخاباتی خود از شعار «زن، زندگی، آزادی» استفاده کرد که موجب خشم مردم معترضی شد که با این شعار علیه کلیت جمهوری اسلامی قیام کرده بودند.
دیدگاه مریم اشرفی گودرزی، دیدگاه غالب در حامیان جمهوری اسلامی است. آنها مسئولیت عملی مجرمانه را بر عهده قربانی آن میدانند تا از این طریق یک حق طبیعی را از اعضای جامعه دریغ کنند.
همه کاندیداهای سیرک انتخابات، معتقد به حجاب اجباری هستند، منتها برای کسب آرای مردم، اینگونه نشان دادند که با برخوردهای گشت ارشاد با مردم موافق نیستند.
پاسخ شما به مریم اشرفی گودرزی چیست؟
#حجاب_اجباری #حجاب_بی_حجاب #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مریم اشرفی گودرزی، نماینده ستاد سعید جلیلی در یک مناظره انتخاباتی میگوید که مقصر تعرض به زن بیحجاب یا زنی که به«صورت محرک» وارد جامعه میشود، خود او است.
به گفته خانم اشرفی گودرزی اگر زنی برای خود این آزادی را قائل باشد که بدون حجاب وارد جامعه شود، باید برای مردی هم که توسط او تحریک میشود هم این آزادی را قائل باشد که به او تعرض کند.
از نگاه او مردی که با دیدن زن بیحجاب «واکنش جسمی و روحی نداشته باشد، بیمار است و باید مراجعه کند به پزشک.»
لازم به ذکر است، سعید جلیلی، نامزد اصولگرا نیز در مبارزات انتخاباتی خود از شعار «زن، زندگی، آزادی» استفاده کرد که موجب خشم مردم معترضی شد که با این شعار علیه کلیت جمهوری اسلامی قیام کرده بودند.
دیدگاه مریم اشرفی گودرزی، دیدگاه غالب در حامیان جمهوری اسلامی است. آنها مسئولیت عملی مجرمانه را بر عهده قربانی آن میدانند تا از این طریق یک حق طبیعی را از اعضای جامعه دریغ کنند.
همه کاندیداهای سیرک انتخابات، معتقد به حجاب اجباری هستند، منتها برای کسب آرای مردم، اینگونه نشان دادند که با برخوردهای گشت ارشاد با مردم موافق نیستند.
پاسخ شما به مریم اشرفی گودرزی چیست؟
#حجاب_اجباری #حجاب_بی_حجاب #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مریم اشرفی گودرزی، نماینده ستاد سعید جلیلی در یک مناظره انتخاباتی میگوید که مقصر تعرض به زن بیحجاب یا زنی که به«صورت محرک» وارد جامعه میشود، خود او است.
به گفته خانم اشرفی گودرزی اگر زنی برای خود این آزادی را قائل باشد که بدون حجاب وارد جامعه شود، باید برای مردی هم که توسط او تحریک میشود هم این آزادی را قائل باشد که به او تعرض کند.
از نگاه او مردی که با دیدن زن بیحجاب «واکنش جسمی و روحی نداشته باشد، بیمار است و باید مراجعه کند به پزشک.»
لازم به ذکر است، سعید جلیلی، نامزد اصولگرا نیز در مبارزات انتخاباتی خود از شعار «زن، زندگی، آزادی» استفاده کرد که موجب خشم مردم معترضی شد که با این شعار علیه کلیت جمهوری اسلامی قیام کرده بودند.
دیدگاه مریم اشرفی گودرزی، دیدگاه غالب در حامیان جمهوری اسلامی است. آنها مسئولیت عملی مجرمانه را بر عهده قربانی آن میدانند تا از این طریق یک حق طبیعی را از اعضای جامعه دریغ کنند.
همه کاندیداهای سیرک انتخابات، معتقد به حجاب اجباری هستند، منتها برای کسب آرای مردم، اینگونه نشان دادند که با برخوردهای گشت ارشاد با مردم موافق نیستند.
پاسخ شما به مریم اشرفی گودرزی چیست؟
#حجاب_اجباری #حجاب_بی_حجاب #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مریم اشرفی گودرزی، نماینده ستاد سعید جلیلی در یک مناظره انتخاباتی میگوید که مقصر تعرض به زن بیحجاب یا زنی که به«صورت محرک» وارد جامعه میشود، خود او است.
به گفته خانم اشرفی گودرزی اگر زنی برای خود این آزادی را قائل باشد که بدون حجاب وارد جامعه شود، باید برای مردی هم که توسط او تحریک میشود هم این آزادی را قائل باشد که به او تعرض کند.
از نگاه او مردی که با دیدن زن بیحجاب «واکنش جسمی و روحی نداشته باشد، بیمار است و باید مراجعه کند به پزشک.»
لازم به ذکر است، سعید جلیلی، نامزد اصولگرا نیز در مبارزات انتخاباتی خود از شعار «زن، زندگی، آزادی» استفاده کرد که موجب خشم مردم معترضی شد که با این شعار علیه کلیت جمهوری اسلامی قیام کرده بودند.
دیدگاه مریم اشرفی گودرزی، دیدگاه غالب در حامیان جمهوری اسلامی است. آنها مسئولیت عملی مجرمانه را بر عهده قربانی آن میدانند تا از این طریق یک حق طبیعی را از اعضای جامعه دریغ کنند.
همه کاندیداهای سیرک انتخابات، معتقد به حجاب اجباری هستند، منتها برای کسب آرای مردم، اینگونه نشان دادند که با برخوردهای گشت ارشاد با مردم موافق نیستند.
پاسخ شما به مریم اشرفی گودرزی چیست؟
#حجاب_اجباری #حجاب_بی_حجاب #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در روزهای گذشته سخنان مریم اشرفیگودرزی مورد اعتراض جامعه قرار گرفته بود.
توانا هم در مطلبی که منتشر کرد به این نکته اشاره کرد که دیدگاه مریم اشرفی گودرزی، دیدگاه غالب در حامیان جمهوری اسلامی است. آنها مسئولیت عملی مجرمانه را بر عهده قربانی آن میدانند تا از این طریق یک حق طبیعی را از اعضای جامعه دریغ کنند.
امروز روزنامه شرق، در گزارشی با عنوان «آتش به بنیاد انسانیت» به این سخنان خانم اشرفیگودرزی واکنش نشان داده که گوشهای از این گزارش را میخوانیم:
«زن میانسالی که با کمی آرایش بر صورت در مقابل دوربین پایگاه خبری نشسته و در توجیه موافقت با حجاب، چنین دیدگاهی را مطرح میکند. طبق باورهای ایشان، مرد سالم به زن بدحجاب تعرض میکند و این نشان سلامت مرد است.
درحالیکه طبق نظرات تخصصی، نهتنها تفاوتی در نیاز جنسی زنان و مردان وجود ندارد، بلکه وجود چنین نگاهی که مردان کنترل کافی بر غریزه خود ندارند، باعث نوعی انسانیتزدایی از این گروه میشود. این در حالی است که طبق قانون حتی اگر امکان رابطه جنسی برای زن و مرد مهیا باشد ولی زن تمایلی به این عمل نداشته باشد و مورد تعرض قرار گیرد، زن حق قطعی برای شکایت به دستگاه قضا دارد.
پریسا طاهرزاده، پزشک متخصص زنان، در گفتوگو با «شرق» باور دارد: «در هیچیک از رفرنسهای علمی که تا الان مطالعه کردهام، درمورد تفاوت نیاز جنسی در مردان و زنان چیزی نوشته نشده است؛ بنابراین کنترل جنسی این دو جنس با هم تفاوت خاصی ندارد».
سیمین کاظمی، جامعهشناس، میگوید:
«اینکه تصور میشود مردان یک موجودیت جنسی متمایز دارند که در لحظه آماده برانگیختگی و تهاجم به زنان به قصد تشفی میل جنسی هستند، تصور غیرعلمی و نادرستی است که از دیرباز رواج داشته. مردان به عنوان ماشینی تلقی میشوند که با داشتن سنسور جنسی همیشه فعال، بلادرنگ تحریک میشوند و تجاوز میکنند! چنین تصوری نهتنها پایه علمی ندارد بلکه دربردارنده نوعی انسانیتزدایی از مردان است.»
یکی از جملات بحثبرانگیز مریم اشرفیگودرزی همین بوده که «اگر افراد بدون حجاب بیرون آمدن و مورد تعرض قرار گرفتند، خودشان مقصر هستند»؛ درحالیکه بر اساس قوانین، حتی زمینه ایجاد جرم، توجیهکننده جرم نیست.
زهرا مینویی وکیل پایهیک دادگستری در گفتوگو با «شرق» اشاره میکند:
«قطعا در چنین شرایطی زن حق شکایت دارد و در واقع وقتی کسی مرتکب جرم میشود اصلا اهمیت ندارد که زمینه جرم مهیا بوده یا نه. در مثل مناقشه نیست و دقیقا مانند این است که شما در اتاقی حضور داشته باشید که پر از طلا و جواهرات باشد، در این شرایط شما دزدی کنید و بگویید چون آنجا پر از طلا و جواهر بود و من هم دزدی کردم فرد سالمی هستم. آیا امکان چنین نگاهی به ماجرا وجود دارد؟ در هر حال آن فرد را به عنوان دزد مجازات خواهند کرد، چون تحت هر شرایطی حق دزدیکردن را نداشته است. در قانون مجازات و اصول کلی سیاست کیفری اساسا شرایط بزهدیده دلیلی بر ارتکاب جرم توسط بزهکار نیست و مجازات را ساقط نمیکند».
این گزارش را نسترن فرخه، خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق تهیه کرده است.
واکنش شما به سخنان مریم اشرفیگودرزی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#حجاب_اجباری #حجاب_بی_حجاب #نه_به_حجاب_اجباری
@Tavaana_TavaanaTech
توانا هم در مطلبی که منتشر کرد به این نکته اشاره کرد که دیدگاه مریم اشرفی گودرزی، دیدگاه غالب در حامیان جمهوری اسلامی است. آنها مسئولیت عملی مجرمانه را بر عهده قربانی آن میدانند تا از این طریق یک حق طبیعی را از اعضای جامعه دریغ کنند.
امروز روزنامه شرق، در گزارشی با عنوان «آتش به بنیاد انسانیت» به این سخنان خانم اشرفیگودرزی واکنش نشان داده که گوشهای از این گزارش را میخوانیم:
«زن میانسالی که با کمی آرایش بر صورت در مقابل دوربین پایگاه خبری نشسته و در توجیه موافقت با حجاب، چنین دیدگاهی را مطرح میکند. طبق باورهای ایشان، مرد سالم به زن بدحجاب تعرض میکند و این نشان سلامت مرد است.
درحالیکه طبق نظرات تخصصی، نهتنها تفاوتی در نیاز جنسی زنان و مردان وجود ندارد، بلکه وجود چنین نگاهی که مردان کنترل کافی بر غریزه خود ندارند، باعث نوعی انسانیتزدایی از این گروه میشود. این در حالی است که طبق قانون حتی اگر امکان رابطه جنسی برای زن و مرد مهیا باشد ولی زن تمایلی به این عمل نداشته باشد و مورد تعرض قرار گیرد، زن حق قطعی برای شکایت به دستگاه قضا دارد.
پریسا طاهرزاده، پزشک متخصص زنان، در گفتوگو با «شرق» باور دارد: «در هیچیک از رفرنسهای علمی که تا الان مطالعه کردهام، درمورد تفاوت نیاز جنسی در مردان و زنان چیزی نوشته نشده است؛ بنابراین کنترل جنسی این دو جنس با هم تفاوت خاصی ندارد».
سیمین کاظمی، جامعهشناس، میگوید:
«اینکه تصور میشود مردان یک موجودیت جنسی متمایز دارند که در لحظه آماده برانگیختگی و تهاجم به زنان به قصد تشفی میل جنسی هستند، تصور غیرعلمی و نادرستی است که از دیرباز رواج داشته. مردان به عنوان ماشینی تلقی میشوند که با داشتن سنسور جنسی همیشه فعال، بلادرنگ تحریک میشوند و تجاوز میکنند! چنین تصوری نهتنها پایه علمی ندارد بلکه دربردارنده نوعی انسانیتزدایی از مردان است.»
یکی از جملات بحثبرانگیز مریم اشرفیگودرزی همین بوده که «اگر افراد بدون حجاب بیرون آمدن و مورد تعرض قرار گرفتند، خودشان مقصر هستند»؛ درحالیکه بر اساس قوانین، حتی زمینه ایجاد جرم، توجیهکننده جرم نیست.
زهرا مینویی وکیل پایهیک دادگستری در گفتوگو با «شرق» اشاره میکند:
«قطعا در چنین شرایطی زن حق شکایت دارد و در واقع وقتی کسی مرتکب جرم میشود اصلا اهمیت ندارد که زمینه جرم مهیا بوده یا نه. در مثل مناقشه نیست و دقیقا مانند این است که شما در اتاقی حضور داشته باشید که پر از طلا و جواهرات باشد، در این شرایط شما دزدی کنید و بگویید چون آنجا پر از طلا و جواهر بود و من هم دزدی کردم فرد سالمی هستم. آیا امکان چنین نگاهی به ماجرا وجود دارد؟ در هر حال آن فرد را به عنوان دزد مجازات خواهند کرد، چون تحت هر شرایطی حق دزدیکردن را نداشته است. در قانون مجازات و اصول کلی سیاست کیفری اساسا شرایط بزهدیده دلیلی بر ارتکاب جرم توسط بزهکار نیست و مجازات را ساقط نمیکند».
این گزارش را نسترن فرخه، خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق تهیه کرده است.
واکنش شما به سخنان مریم اشرفیگودرزی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#حجاب_اجباری #حجاب_بی_حجاب #نه_به_حجاب_اجباری
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مقایسه اظهارات جواد ظریف درباره حجاب اجباری زنان در جمهوری اسلامی در ایران
و اظهارات سهیل شاهین، سخنگوی طالبان، درباره حجاب اجباری زنان در امارت اسلامی افغانستان
- متن و ویدئو از «حافظه تاریخی»
@hafezeye_tarikhi
— به نظر شما این شباهت نگاه ظریف و نماینده طالبان، چه نسبتی با استقبال جمهوری اسلامی از رویکارآمدن طالبان در افغانستان دارد؟
- چرا مردم ایران را از طالبان میترسانند، در حالیکه خود افکار طالبانی داشتهاند و در واقع پدرخوانده طالبان محسوب میشوند؟
- اکنون که بحث حجاب اجباری این روزها محل بحث است و با آنکه از اصول رژیم است و هخه جریانات حکومتی در سرکوب زنان در ۴۵ سال گذشته نقش داشتند، ولی برای کسب رای همه این روزها ادعاهای دیگری دارند، خوب است این ویدئو را باز به اشتراک بگذاریم.
#یاری_مدنی_توانا #حجاب_بی_حجاب #حجاب_اجباری #ضریب_جمهور #سیرک_انتخابات #نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای
@Tavaana_TavaanaTech
و اظهارات سهیل شاهین، سخنگوی طالبان، درباره حجاب اجباری زنان در امارت اسلامی افغانستان
- متن و ویدئو از «حافظه تاریخی»
@hafezeye_tarikhi
— به نظر شما این شباهت نگاه ظریف و نماینده طالبان، چه نسبتی با استقبال جمهوری اسلامی از رویکارآمدن طالبان در افغانستان دارد؟
- چرا مردم ایران را از طالبان میترسانند، در حالیکه خود افکار طالبانی داشتهاند و در واقع پدرخوانده طالبان محسوب میشوند؟
- اکنون که بحث حجاب اجباری این روزها محل بحث است و با آنکه از اصول رژیم است و هخه جریانات حکومتی در سرکوب زنان در ۴۵ سال گذشته نقش داشتند، ولی برای کسب رای همه این روزها ادعاهای دیگری دارند، خوب است این ویدئو را باز به اشتراک بگذاریم.
#یاری_مدنی_توانا #حجاب_بی_حجاب #حجاب_اجباری #ضریب_جمهور #سیرک_انتخابات #نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای
@Tavaana_TavaanaTech
«یکم. در یک اتوبوس رخ داد، در جنوب آمریکا و در دوران تباه چیرگی تبعیض نژادی. روزا پارکس از قانونی ظالمانه تبعیت نکرد که فرمان میداد اگر مسافر سفیدپوستی سوار اتوبوس شود سیاهپوستان باید جای خود را به او تقدیم کنند. رزا پارکس مقاومت کرد، رزا پارکس برنخاست و با نشستنش، با مقاومتش از انسان بودن خود دفاع کرد.
دوم. در یک اتوبوس رخ داد. سپیده رشنو که تصویرش را در عکس سمت چپ میبینید بر سر یک عمله حکومت که به دلیل تذکر حجاب اجباری مزاحمش شده بود فریاد زد گمشو بیرون. او جای همه ما فریاد زد. این "ما" ارجاعی است به تمام حذفشدگان بیپناه این چهل و چهار سال. ما که برابر هر موقعیت شغلی به ناچار بلند شدیم تا یکی از خودیهای حکومت بر صندلی بنشیند؛ ما که به خاطر وجود دهها سهمیه ظالمانه در فرایند انتخاب دانشجو بارها برخاستیم تا یک نورچشمی حکومتی جای ما را بگیرد؛ ما که در تمام این سالها بارها تحقیر شدیم.
سوم. این جدال مردم با مردم نیست؛ این مقاومت تحقیرشدگان است برابر استیلای تحقیرکنندگان. امروز هیچکس نام آن راننده اتوبوس مدافع تبعیضنژادی را به یاد ندارد که رزا پارکس را تحویل پلیس داد اما نام و یاد آن زن سیاهپوست در همه جا هست. سپیده رشنو را به جرم دفاع از حق انسانیاش بازداشت کردهاند، من در همین تاریکترین لحظات نامش را مکرر بر زبان میاورم و فردایی را تصور میکنم که برای بچههامان تعریف میکنیم: زن شجاعی بود که در دوران خفقان فریاد کشید گمشو بیرون، اسمش سپیده بود و رسمش پایان دادن به شب.»
- برگرفته شده از اینستاگرام امیرحسین کامیار
رزا پارکس این بار تسلیم نمیشود
https://tavaana.org/rosa-parks/
#سپیده_رشنو #حجاب_بی_حجاب #رزا_پارکس #آزادی_سپیده_رشنو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«یکم. در یک اتوبوس رخ داد، در جنوب آمریکا و در دوران تباه چیرگی تبعیض نژادی. روزا پارکس از قانونی ظالمانه تبعیت نکرد که فرمان میداد اگر مسافر سفیدپوستی سوار اتوبوس شود سیاهپوستان باید جای خود را به او تقدیم کنند. رزا پارکس مقاومت کرد، رزا پارکس برنخاست و با نشستنش، با مقاومتش از انسان بودن خود دفاع کرد.
دوم. در یک اتوبوس رخ داد. سپیده رشنو که تصویرش را در عکس سمت چپ میبینید بر سر یک عمله حکومت که به دلیل تذکر حجاب اجباری مزاحمش شده بود فریاد زد گمشو بیرون. او جای همه ما فریاد زد. این "ما" ارجاعی است به تمام حذفشدگان بیپناه این چهل و چهار سال. ما که برابر هر موقعیت شغلی به ناچار بلند شدیم تا یکی از خودیهای حکومت بر صندلی بنشیند؛ ما که به خاطر وجود دهها سهمیه ظالمانه در فرایند انتخاب دانشجو بارها برخاستیم تا یک نورچشمی حکومتی جای ما را بگیرد؛ ما که در تمام این سالها بارها تحقیر شدیم.
سوم. این جدال مردم با مردم نیست؛ این مقاومت تحقیرشدگان است برابر استیلای تحقیرکنندگان. امروز هیچکس نام آن راننده اتوبوس مدافع تبعیضنژادی را به یاد ندارد که رزا پارکس را تحویل پلیس داد اما نام و یاد آن زن سیاهپوست در همه جا هست. سپیده رشنو را به جرم دفاع از حق انسانیاش بازداشت کردهاند، من در همین تاریکترین لحظات نامش را مکرر بر زبان میاورم و فردایی را تصور میکنم که برای بچههامان تعریف میکنیم: زن شجاعی بود که در دوران خفقان فریاد کشید گمشو بیرون، اسمش سپیده بود و رسمش پایان دادن به شب.»
- برگرفته شده از اینستاگرام امیرحسین کامیار
رزا پارکس این بار تسلیم نمیشود
https://tavaana.org/rosa-parks/
#سپیده_رشنو #حجاب_بی_حجاب #رزا_پارکس #آزادی_سپیده_رشنو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آزادی یک تمرین روزانه است. آزادی را باید زندگی کرد. مقاومت زندگی است. ایستادن برای آزادی از خانه شروع میشود و با حضور در خیابان تداوم مییابد.
ویدیو از اینستاگرام:
dailyazadi
.
.
.
.
.
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #حجاب_بی_حجاب #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_حجاب_اجباری #آزادی #آزادی_تمرینی_هرروزه_است #آزادی_یک_تمرین_روزمره_است #مقاومت_مدنی #نافرمانی_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ویدیو از اینستاگرام:
dailyazadi
.
.
.
.
.
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #حجاب_بی_حجاب #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_حجاب_اجباری #آزادی #آزادی_تمرینی_هرروزه_است #آزادی_یک_تمرین_روزمره_است #مقاومت_مدنی #نافرمانی_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech