آموزشکده توانا
53.5K subscribers
33.6K photos
38.6K videos
2.55K files
19.8K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
الهه فولادی، زندانی سیاسی، است که به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» به ۵ سال حبس محکوم شده است. او هم‌اکنون دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می‌کند.

یک منبع مطلع به «هرانا» گفته است:
«الهه که پیشتر توسط دادگاه انقلاب تهران به پنج سال حبس محکوم شده بود، ۲۱ آذرماه ۱۴۰۲، بازداشت شده و به بند زنان زندان اوین منتقل شده است.»

این زندانی سیاسی مبتلا به بیماری قلبی است و شرایط زندان، بیماری او را تشدید کرده است.
مسئولان زندان تا کنون نسبت به وضعیت سلامت او بی‌تفاوت بوده‌اند.
محرومیت از حق درمان و عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان مصداق بارز شکنجه علیه زندانیان است.
صدای ایران باشیم

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#الهه_فولادی
@Tavaana_TavaanaTech
‌‌
بی‌دادگاه تجدیدنظر جمهوری اسلامی الهه محمدی و نیلوفر حامدی دو خبرنگار را مجموعا به ۱۲ سال حبس محکوم کرد.

پرتو برهان‌پور، وکیل، عصر یکشنبه ۲۱ مرداد در شبکه اجتماعی اکس نوشت:
«نیلوفر حامدی و الهه محمدی از اتهام همکاری با دولت خارجی متخاصم آمریکا تبرئه شده‌اند.»
با این حال این دو خبرنگار در مجموع به ۱۲ سال حبس محکوم شده‌اند.
آن‌ها هر کدام به ۵ سال به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور» و یک سال زندان به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» محکوم شده‌اند هر چند وکلای آن‌ها می‌گویند امیدوارند آن‌ها مشمول عفو! قرار بگیرند.
دادگاه بدوی این دو خبرنگار را به ۲۵ سال حبس محکوم کرده بود.
در نهایت پس از یک سال و چهار ماه زندان، در تاریخ ۲۴ دی‌ماه ۱۴۰۲، با وثیقه سنگین هر کدام ۱۰ میلیاردتومانی موقتا تا پایان مراحل دادرسی آزاد شده بودند.

نیلوفر حامدی خبرنگار روزنامه شرق در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ و الهه محمدی خبرنگار روزنامه هم‌میهن در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۱، بازداشت شده بودند.

بازداشت این دو خبرنگار نشان داد جمهوری اسلامی در سرکوب آزادی بیان چقدر جدی ست. از روزهای ابتدایی انقلاب زن زندگی آزادی تا کنون بیش از ۸ هزار نفر از هم‌وطنان‌مان در بند جمهوری اسلامی گرفتار شده‌اند.
به امید آزادی ایران

#الهه_محمدی
#نیلوفر_حامدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech


سخنگوی قوه قضاییه:
مجازات ۵ سال حبس نیلوفر حامدی و الهه محمدی اجرا می‌شود

«اصغر جهانگیر»، سخنگو قوه‌قضاییه در ایران امروز یکشنبه ۲۲ مهر از اجرای مجازات ۵ سال حبس نیلوفر حامدی و الهه محمدی در آینده‌ای نزدیک خبر داده است.

به گفته سخنگوی قوه قضاییه «دو خبرنگار نامبرده که به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس و به دلیل «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به ۵ سال حبس محکوم شده بودند، در دادگاه تجدیدنظر از اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا تبرئه شدند.
با توجه به حکم صادره، مجازات اشد (۵ سال حبس) برای این افراد اعمال خواهد شد. پرونده آن‌ها جهت اجرای احکام به مراجع مربوطه ارسال شده است تا حکم نهایی اجرا شود.»

این دو روزنامه‌نگار به دلیل پوشش خبر قتل مهسا امینی و مراسم تشییع جنازه او بازداشت و برای مدت ۱۶ ماه به شکل غیر قانونی در بازداشت بودند و سپس به همین دلیل با انتساب اتهامات واهی در دادگاه انقلاب تهران محاکمه شدند.

تلاش برای اجرای مجازات ۵ سال حبس نیلوفر حامدی و الهه محمدی در حالی است که صدور حکم برائت از اتهام همکاری با دولت خارجی متخاصم نسبت به این دو روزنامه‌نگار به این معنی است که آنها شرایط لازم برای بهره‌مندی از عفو اعمال شده در بهمن ۱۴۰۱ را دارا بوده و در نتیجه محکومیت آنها مبنی بر ۵ سال و ۱ سال زندان با دو اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام، می‌بایست مشمول عفو شود.

پوشش خبری این دو روزنامه‌نگار، یکی از عوامل جلوگیری از تحریف واقعیت توسط رژیم بود و به همین دلیل از آن‌ها خشمگین هستند.

#نیلوفر_حامدی #الهه_محمدی #مهسا_امينى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نیلوفر حامدی و الهه محمدی، تا پنج روز دیگر باید خود را به زندان معرفی کنند


به‌گزارش هم‌میهن: «براساس حکم اجرائیه صادره الهه محمدی باید ظرف ۵ روز خود را برای اجرای حکم ۵ سال حبس به زندان اوین معرفی کند.
این حکم در دادگاه تجدیدنظر برای اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم ضد امنیت کشور» تایید شده و به شعبه یک اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳(شهید مقدس امنیت) تهران برای اجرا رفته است».

همچنین برهانپور و حجت کرمانی، وکلای نیلوفر حامدی، امروز شنبه ۲۸ مهر، در گفت‌وگو با «شبکه‌ شرق» اعلام کردند: «به‌رغم اینکه نیلوفر حامدی طبق قانون و بر اساس بخشنامه عفو ۱۴۰۱ باید مشمول عفو و پرونده مختومه شود، طبق اجرائیه که امروز صادر و ابلاغ شده باید ظرف ۵ روز خود را جهت اجرای حکم ۵ سال حبس، به زندان اوین معرفی کند».


لازم به ذکر است، این دو روزنامه‌نگار، تنها وظیفه حرفه‌ای خود را انجام داده‌اند. کار روزنامه‌نگار نور تاباندن بر تاریکی‌ها و مرئی‌کردن زوایای پنهان فعالیت‌های حکومت است.

طرح از روشی روزبهانی

#الهه_محمدی #نیلوفر_حامدی #زن_زندگی_آزادی #الهه_نیلوفر #نیلوفر_الهه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امجد امینی، پدر مهسا امینی در پیامی به نیلوفر حامدی و الهه محمدی در یک استوری اینستاگرامی نوشت:

«رنج سخت دوسالی که در سخت‌ترین شرایط در بازداشت بودید و ادامه تحمل کیفر غیرعادلانه شما را درک می‌کنم و شجاعتتان را می‌ستایم. شما با قلم خود حقیقتی را که می‌خواستند کتمان شود فریاد زدید و صدای مهسا (ژینا) ی بی‌صدای ما شدید.
قلم‌هایی که برای عدالت به حرکت در آمدند، هرگز فراموش نمی‌شوند و نوش و نیش آن از یادها هرگز نخواهد رفت. شما تنها نیستید؛ هر فریاد و هر کلمه شما در دل‌های مردم ما طنین‌انداز است و آنگونه که آن شاعر بلند آوازه کرد گفت: ای ماه من و تو هر دو همدردیم هر دو گرفتار یک آه سردیم...»
پدر مهسا امینی در پایان نوشته:
«به شما مژده می‌دهم که چراغ امید به استقرار و اجرای عدالت در ایران و جهان، هرگز خاموش نخواهد شد. چون قربانیان آن همگی همدردند.
امجد امینی، پدر مهسا (ژینا) امینی.»

#الهه_نیلوفر_آزادی #نیلوفر_حامدی #الهه_محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مهسا_امینی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الهه اجباری، فعال حقوق بشر، این ویدیو را منتشر کرده و نوشته:

«زنبور تا داخل خونه اومده :)

📌به قول “بی‌هیولا”
@bihayoula
کنش‌های زنبوری سیخونگی حداکثر کاریه که میشه بهش توصیه کرد با کمترین هزینه. اولویت مستهلک نشدن کنشگران داخله و کنشگری آهسته و پیوستس.

گاهی وقتا برای تغییر، لازمه از منطقه امن خودمون بیرون بیایم. اما یادمون باشه:
• هر حرکت کوچیک، یک قدم به سمت تغییره.
• عقل و درایت، امنیت و تاثیرگذاری رو تضمین می‌کنه.
• آهسته و پیوسته، زنجیره بی‌عدالتی رو می‌شکنه.

🌍 تغییر از خودمون شروع میشه. کنشگری رو به سبک زندگی تبدیل کنیم و برای دنیای بهتر تلاش کنیم. »



لازم به ذکر است، قبلا مجموعه «بی‌هیولا» را معرفی و بخش‌هایی از آن را منتشر کرده بودیم.
.

در همین رابطه پیشنهاد می‌کنیم که کتاب «کنش‌های کوچک ایستادگی» را بخوانید:

https://tavaana.org/small-acts-of-resistance/

#مقاومت_مدنی
#کنشگری #آگاهی #زنان #عدالت #امنیت #تغییر #زن_زندگی_آزادی #ژن_ژیان_ئازادی #حقوق_بشر #الهه_اجباری
#مقاومت_زندگی #مبارزه_مدنی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از صفحه الهه اجباری، فعال حقوق بشر

“اگر زندگی شما یک فیلم بود، چه ژانری داشت؟”
.

.
مرسی از نگین شیرآقایی عزیز،کنشگر و بنیانگذار آزادی نتورک

که ما کلی ازش یادگرفتیم.
“چرا پایبندی به ارزش‌ها این‌قدر مهم است و چطور می‌توانیم آدم‌هایی را پیدا کنیم که در کار گروهی واقعاً قابل اعتماد باشند؟”
داشتم فکر می‌کردم که وقتی از آدم‌ها سوال‌هایی مثل رنگ مورد علاقه‌اشون یا غذای محبوبشون می‌پرسیم، واقعاً چیزی از عمق شخصیت و ارزش‌هاشون دستگیرمون نمی‌شه. اما یه سوال خوب می‌تونه یه گفتگوی عمیق و ارزشمند بسازه.
مثلا اگر شازده کوچولویی با ادم‌ها می‌خواستیم اشنا بشیم ازشون بجای سوالا می‌پرسیدیم؟
“اگر زندگی شما یک فیلم بود، چه ژانری داشت؟”

.
.
#نسل_زد #حقوق_بشر #اتحاد #ایران #ژن_ژیان_ئازادی #زن_زندگی_آزادی #فیلم #اکسپلور #الهه_اجباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تصویری از ترانه علیدوستی و الهه محمدی، خبرنگار در یک رویداد هنری و بدون حجاب اجباری

ترانه علیدوستی از جمله هنرمندان مبارز علیه حجاب اجباری و الهه محمدی نیز از خبرنگارانی است که به دلیل روایت مراسم به خاک‌سپاری مهسا امینی به زندان رفت.

صفحه اینستاگرامی رویداد مروا روز جمعه ۲۶ بهمن تصاویری از الهه محمدی و ترانه علیدوستی را بدون حجاب اجباری در اولین روز این رویداد هنری منتشر کرد و نوشت: «این خاصیت جنوبه، زمهریر هم که باشه، امید تابیدن آفتاب سرپا نگهمون میداره..»
این رویداد فرهنگی که نام مروا را از کلمه جنوبی با معنای رخت، دکان گرفته است، آثار هنری با الهام از طبیعت جنوب را به نمایش گذاشته است.


#ترانه_علیدوستی #الهه_محمدی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #مهسا_امینی #مقاومت_زندگیست #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
هویت یکی دیگر از جان‌باختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، شناسایی شد

الهه سعیدی، نوجوانی که هنوز به ۱۴ سالگی نرسیده بود.

فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جان‌باختگان سقز، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

الهه سعیدی؛ نوجوانی که در سقز به ضرب گلوله کشته شد

الهه سعیدی، نوجوانی که تنها چهار ماه تا تولد ۱۴سالگی‌اش باقی مانده بود، در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۱ در شهر سقز با گلوله جنگی جان باخت. بر اساس اطلاعات موجود، او مقابل یک رستوران هدف قرار گرفت و جان خود را از دست داد. متأسفانه اطلاعات زیادی درباره‌ی او در دسترس نیست، اما یکی از بستگان نزدیکش تأیید کرده که او به دست نیروهای جمهوری اسلامی کشته شده است. اگر کسی اطلاعات بیشتری درباره‌ی این جنایت دارد، می‌تواند با ما به اشتراک بگذارد. نباید اجازه دهیم که این جنایات فراموش شوند.


#الهه_سعیدی #سقز #فریدون_محمودی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #نه_به_حکومت_بچه_کش #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تهدید و گرفتن تعهد غیرقانونی از خوانندگان زن بهبهان تپسط اطلاعات سپاه و بسیج بهبهان

روز یکشنبه و دوشنبه، ۲۴ و ۲۵ فروردین، هفت تن از خوانندگان زن بهبهان از سوی اطلاعات سپاه و بسیج ناحیه بهبهان احضار تلفنی شدند.

در چند سال اخیر، برخی از خوانندگان زن بهبهان و اعضای خانواده‌شان، بارها با تماس‌های مشکوک و برخوردهای آزاردهنده، مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند؛ تماس‌هایی بدون شماره که در آن به زبان عربی صحبت می‌کردند و یا با تهدید برخوردهای فیزیکی از آن‌ها می‌خواستند صفحات اینستاگرام خود را ببندند و از فعالیت هنری دست بکشند.

روز یکشنبه و دوشنبه، هفت تن از زنان خواننده بهبهان، پس از تفتیش بدنی زننده توسط نیروی زن در یک سالن شامل یک صندلی محصلی، یک میز، فیلم‌برداری از جلسه‌ی بازجویی و دو بازجو، مورد بازجویی قرار گرفتند. بازجوی اطلاعات سپاه ناحیه‌ی بهبهان و فرد دیگری که در سالن حاضر بود، در میان سخنانشان خود را وکیل و بازپرس معرفی کردند و با تهدید گفتند: «اگر نمی‌خواهید به اهواز احضار شوید یا به دادگاه بروید، باید با ما همکاری کنید.»

در طول بازجویی‌های دو ساعته با هر کدام از خوانندگان زن، درباره دیدگاه سیاسی‌شان و برخی داستان‌های کوتاهی که در رابطه با مشکلات اجتماعی و سیاسی به اشتراک گذاشته بودند، صحبت شد. همچنین تلفن همراه برخی از آن‌ها نیز بازرسی شد.

در پایان، با تهدیدهای مکرر از آن‌ها خواسته شد برگه‌هایی چاپی – حدوداً شش برگه – را امضا کنند. در این برگه‌ها تأکید شده بود که نباید تک‌خوانی کنند، در جمع‌های دوستانه و دورهمی‌های زنانه شرکت داشته باشند، در منزل خود آواز بخوانند، ساز بزنند، یا فعالیت هنری‌شان را در صفحات اجتماعی به اشتراک بگذارند. همچنین اگر خواستند به‌صورت عمومی بخوانند، باید مداحی را انتخاب کنند.

برخی از این زنان، حتی بدون خواندن برگه‌ها، آن‌ها را امضا کرده‌اند. این برگه‌ها که هیچ نشانی از فرد بازجو (نظیر دست‌خط) ندارند، می‌توانند زمینه‌ساز اتهام‌های ساختگی شوند و صرفاً برای خروج از محل، مجبور به امضا شده‌اند.

محدودیت علیه زنان در زمینه خوانندگی، هیچ مبنای قانونی ندارد و اقدام اطلاعات سپاه و بسیج ناحیه در احضار تلفنی این هنرمندان زن، کاملاً غیرقانونی است.

زنان خواننده‌ای که احضار و بازجویی شده‌اند:
الهه احدی، مهسان احترامی، نگین منصوری‌نژاد، آذردخت طاهر‌پور، رامش سید، مژده نصیری، زلفا جماشیانی

#بهبهان #آوار_زنان #صدای_زن #سرکوب_زنان #الهه_احدی #مهسان_احترامی #نگین_منصوری‌نژاد #آذردخت_طاهر‌پور #رامش_سید #مژده_نصیری #زلفا_جماشیانی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech


الهه موسوی، فعال محیط زیست و روزنامه‌نگار اهل گرگان، با دریافت شکوائیه‌ای به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ساری احضار شد.
احضار این روزنامه‌نگار با شکایت از کارزار رسیدگی به فیش‌های نجومی مدیران سازمان منابع طبیعی ایران مرتبط است که به تازگی، پلیس فتای مازندران این کارزار را به دلیل شکایت تعدادی از کارکنان منابع طبیعی استان مازندران مسدود کرده است.

الهه موسوی پیش‌تر نیز به دلیل فعالیت‌های رسانه‌ای خود در حوزه محیط زیست مورد فشار و احضار قضایی قرار گرفته بود. جزئیات بیشتری از اتهامات مطرح‌شده در این پرونده هنوز روشن نشده است.

#الهه_موسوی #خبرنگار #افشاگر #محیط_زیست #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سرانجام پیکر الهه حسین‌نژاد پیدا شد.
الهه حسین‌نژاد، دختر ۲۴ ساله ساکن اسلام‌شهر بود، چهارم خردادماه، پس از ترک محل کار خود در سعادت‌آباد، ناپدید شد. اکنون جمهوری اسلامی پس از ۱۱ روز خبر پیداشدن پیکر او را منتشر کرده است.
به گفته رئیس پلیس آگاهی تهران، پیکر الهه صبح امروز، پنج‌شنبه ۱۵ خردادماه، در حاشیه یکی از مناطق اطراف تهران کشف شده است.
مفقودشدن این دختر جوان، واکنش گسترده‌ای در جامعه به همراه داشت. اکنون که خبر قتل او تایید شده پرسش‌های بی‌شماری در ذهن افراد جامعه مطرح کرده است:
چرا ۱۱ روز معطل کردند؟ تمام سطح شهر دوربین دارد چگونه است که برای عدم رعایت حجاب اجباری حتی به پدر یک دختر پیامک می‌فرستند اما دوربین‌ها نتوانستند الهه را در شلوغ‌ترین ساعت و شلوغ‌ترین میدان پایتخت ثبت کنند؟
الهه در مسیر هم با خواهرش تماس گرفته و گفته «من سوار ماشین شدم و دارم به اسلامشهر می‌رسم و کمی مانده به میدان نماز برسم.»
آیا ردیابی تلفن همراه الهه حسین‌نژاد برای جمهوری اسلامی کار سختی بود؟

جمهوری اسلامی تصاویری فردی را نشان داده که مدعی است قاتل الهه است بر اساس این سناریو، قاتل ابتدا قصد سرقت موبایل الهه را داشته، بعد قصد تجاوز داشته و بعد با چاقو الهه را به قتل رسانده است. این در حالی است که در ادامه گزارش آمده است: «قاتل با نیت قبلی و برنامه‌ریزی شده دست به این اقدام زده است.»

الهه حسین‌نژاد اکنون به نمادی از «قربانیان خشونت علیه زنان» تبدیل شده خشونتی که با حمایت حاکمیت و در لوای قوانین ضدزن جمهوری اسلامی روی داده است.

پاسخ شما به این پرسش چیست؟ آیا امنیت داریم؟

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #الهه_حسین_نژاد #زن_زندگی_آزادی


@Tavaana_TavaanaTech
قتل الهه حسین‌نژاد بار دیگر یادآوری کرد که چطور نیروهای پلیسی و امنیتی می‌توانند تک‌تک بدحجابان پشت فرمان خودرو را شناسایی کنند اما عاجز از جلوگیری یا اقدام سریع برای نجات جان دختری هستند که بنا بر روایت ایشان به قصد تجاوز دزدیده و با ضربات کارد جان باخته است.
الهه در میدان آزادی، یکی از امنیتی‌ترین نقاط تهران زیر نظر ده‌ها دوربین امنیتی ربوده شد اما ۱۱ روز طول کشید تا جسد بیجان و زخم خورده او پیدا شود و نقطه پایان تلخی بر اضطراب جمعی میلیون‌ها ایرانی بگذارد که این مدت پیگیر سرنوشتش بودند و آن را به غمی دیگر تبدیل کند.

طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در دویچه‌وله فارسی

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #الهه_حسین_نژاد

@Tavaana_TavaanaTech
@mananey
@dw_farsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به یاد الهه حسین‌نژاد، که زندگی را دوست داشت...

الهه حسین‌نژاد ، دختری که ۴ خرداد ۱۴۰۴ در میدان آزادی تهران مفقود شد، در صفحه اینستاگرام خود، بارها از #سیدمحمد_حسینی قهرمان راه آزادی ایران یاد کرده بود.

مث یه کوه بلند
مث یه خواب کوتاه
یه مرد بود، یه مرد

حسین رونقی درباره قتل الهه حسین‌نژاد نوشته است:

مسئولیت کشته شدن الهه حسین‌نژاد، همچنان بر عهده جمهوری اسلامی است؛ حکومتی که به‌جای تأمین امنیت زنان، تمام توان خود را صرف سرکوب آن‌ها با عنوان «بی‌حجابی» کرده است.
وقتی هزاران مأمور و دوربین برای کنترل پوشش زنان به‌کار گرفته می‌شود، اما برای نجات جان یک زن هیچ اقدام به‌موقعی صورت نمی‌گیرد، وقتی قتل‌های ناموسی و تجاوز نه تنها محکوم نمی‌شوند، بلکه در ساختار حکومتی توجیه و حمایت می‌شوند، روشن است که ساختار زن‌ستیز و غیرانسانی حاکم، شریک جرم قاتل است.
الهه یکی از هزاران قربانی این ساختار است.
چگونه برای آزار زنان ایران با عنوان مضحک بی‌حجابی، هزاران مأمور و دوربین در سطح شهرها وجود دارد، اما برای تأمین امنیت شهروندان، به‌ویژه زنان، هیچ امکانات یا نیرویی وجود ندارد؟

قتل الهه نمادی از وضعیت ناامن و ناپایدار کشور است؛ وضعیتی که نتیجه‌ی عملکرد جمهوری اسلامی و نیروهای امنیتی آن است.
این ناامنی، که با سرکوب جامعه، تضعیف امنیت عمومی و فروپاشی بنیان‌های اعتماد اجتماعی تشدید شده، بیشترین آسیب را متوجه زنان و کودکان کرده است. در چنین شرایطی که ساختارهای رسمی نه‌تنها حافظ امنیت نیستند، بلکه خود بخشی از تهدید به شمار می‌آیند، شهروندان ناچارند خود مراقب امنیت خویش باشند و اجازه ندهند این خلأ امنیتی، به آن‌ها آسیب برساند.

#الهه_حسین_نژاد #ناامنی_اجتماعی #خشونت_علیه_زنان #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
از ردیابی بی‌حجاب‌ها تا ناتوانی در نجات یک زن؛
در شهری با هزار دوربین هیچکس نجاتش نداد!

حسن باقری‌نیا

ده روز چشم‌انتظاری، اضطراب، و بی‌خبری؛ و در نهایت، تلخ‌ترین پایان ممکن: الهه حسین‌نژاد به قتل رسید. دختری که ناپدید شد، خبری از او نشد، و حالا دیگر تنها نامی‌ست روی یک گزارش رسمی، و جسمی بی‌جان که جامعه‌ای را در شوک فرو برد.

اما این فقط روایت یک قتل نیست؛ این روایت یک بی‌عدالتی ساختاری است. روایتی از سرزمینی که در آن، نه جان انسان، که بقای قدرت ارزشمندتر شمرده می‌شود.

در جمهوری اسلامی، وظیفه‌ی بنیادین حکومت ــ یعنی حفاظت از امنیت جانی، روانی و اجتماعی مردم ــ به حاشیه رانده شده. جای آن را دغدغه‌های ایدئولوژیک، سیاسی و سرکوب‌گرانه گرفته‌اند. وقتی دختری گم می‌شود، خانواده‌اش دست‌به‌دامان پلیس می‌شوند، اما نیروهایی که با تمام سرعت می‌توانند خانه‌ی یک زن را به خاطر پوشش یا پست اینستاگرامی‌اش تفتیش کنند، در قبال ناپدید شدن او، ساکت، کند، و بی‌اثرند.

الهه حسین‌نژاد قربانی خشونت شد؛ اما خشونتی گسترده‌تر و نهادینه‌تر، در پسِ این قتل ایستاده است: خشونت ساختاری حاکمیتی که مردم را نه شهروند، بلکه ابزار و تهدید می‌بیند. خشونتی که نیروهایش به جای پیگیری سرنوشت یک دختر مفقود، مشغول تعقیب دانشجویان، معلمان، نویسندگان و فعالان مدنی هستند. مشغول سازماندهی نیروهای آتش به اختیار و ثبت چهره‌ی زنان برای صدور احکام قضایی. آری؛ پلیس برای روسری وقت دارد، برای جان زن نه!

الهه، فقط یک اسم نیست. او نماد هزاران زنی‌ست که در این سرزمین، میان بی‌تفاوتی حکومت و خشونت جامعه، گم می‌شوند، کشته می‌شوند، و فراموش می‌شوند.

ما این روایت را فراموش نخواهیم کرد.
و نخواهیم پذیرفت که «حفظ نظام»، بهانه‌ی مرگ فرزندان‌مان شود.

#الهه_حسین_نژاد #ناامنی_اجتماعی #خشونت_علیه_زنان #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تا زمانی که زن ابزار قدرت است، تجاوز یک ابزار باقی می‌ماند

✍️مریم ابراهیم‌وند، کارگردان و فعال سیاسی

قتل الهه حسین‌نژاد، یک تصادف نبود یک جنایت شخصی هم نبود. این قتل، حلقه‌ای‌ست از زنجیره‌ای طولانی از خشونت‌های نهادینه‌شده که نظام مردسالار، مذهبی و سیاسی علیه زنان طراحی کرده است.

الهه را نه فقط یک مرد، بلکه ساختاری کشت که مشروعیت سیاسی‌اش را از کنترل بدن زن می‌گیرد، تجاوز فقط یک انحراف جنسی نیست یک ابزار سیاسی‌ست. این همان چیزی‌ست که زیلا آیزنشتاین در کتاب بدن زن و قانون افشا می‌کند: وقتی قانون، بدن زن را مالکیت عمومی می‌داند چه از طریق حجاب اجباری، چه از طریق نادیده‌ گرفتن رضایت در روابط جنسی.

تجاوز، دیگر یک جرم، بلکه یک حق نانوشته برای مردان نظام‌مند است. الهه به‌خاطر هوس یک مرد کشته شد، درست مثل آن دختر کره‌ای که قربانی تجاوز گروهی ورزشکاران شد اما ریشه هر دو ماجرا یکی‌ست: قدرتِ بدون مشروعیت، که نیاز به ابزارهای کنترلی دارد. و چه ابزاری مؤثرتر از کنترل بدن زن؟

ما هنوز «موی مجرم» هستیم، نه «مردم با حق»!
در کشوری که موی زن جرم است، تجاوز به او جرم نیست. در نظامی که زنان را به خاطر دو تار مو به بازداشتگاه می‌برد، اما متجاوز را با ضمانت آزاد می‌کند، دیگر جایی برای واژه‌هایی مثل عدالت و شهروندی باقی نمی‌ماند. زنی که مورد تجاوز قرار می‌گیرد، باید در دادگاه جمهوری اسلامی، بی‌گناهی خودش را اثبات کند، نه گناهکاری متجاوز را. چون همان‌طور که فوکو می‌گوید، قدرت وقتی مشروعیت ندارد، از تن زن استفاده می‌کند تا سلطه‌اش را تثبیت کند. در این ساختار، زن نه یک فرد، بلکه نماد شرف مرد، نماد غیرت پدر، نماد نظم سیاسی‌ای که با اخلاق زنانه خود را تطهیر می‌کند. و همین زن اگر اعتراض کند، اگر نپذیرد، اگر مقاومت کند، مجرم است نه قربانی. ما باید واقع‌بین باشیم. ما در سرزمینی زندگی کرده‌ایم که اطاعت از نُرم‌های جنسی، دینی و سیاسی به اجبار تزریق می‌شود، همان‌طور که میلگرم در کتاب چرا اطاعت می‌کنیم؟ نشان داد: افراد عادی وقتی در یک ساختار قدرت نابرابر قرار بگیرند، می‌توانند به عاملان خشونت تبدیل شوند. اما این اطاعت فقط شخصی نیست؛ ساختاری، حکومتی و نهادینه است. الهه کشته شد، چون نظامی وجود دارد که بدن زن را مسئله امنیتی تعریف کرده، نه موضوع حقوق بشری.


#زن_زندگی_آزادی #امنیت #ایران #تجاوز #قتل #الهه_حسین_نژاد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زندگی را کُشتند تا....
الهه حسین‌نژاد، که به‌سادگی جانش را از دست داد؛
نه به جرم خطایی بزرگ، بلکه به خاطر تکه‌ای سرد و بی‌جان که به آن «گوشی» می‌گویند.

در سرزمینی که برای یک تار موی زنانه، هزاران حکم، هزاران نامه و هزاران تهدید صادر می‌شود،
چرا وقتی پای امنیت جان انسان‌ها به میان می‌آید، چشمان تیزبین و زبان‌ها بسته می‌شوند؟
چرا وقتی حرکت‌های کوچک زیر ذره‌بین است، هیچ‌کس نگاه خود را به جان‌های معصوم نمی‌دوزد؟

کسی نیست بپرسد چگونه ممکن است کشوری که همه رفتارهای جزئی مردمش را رصد می‌کند،
نتواند از جان یک دختر محافظت کند؟
چگونه ممکن است برای لباس پوشیدن، برای یک حرف کوچک، پرونده‌ها تشکیل شود،
اما وقتی خون در خیابان جاری می‌شود، هیچ دری بسته نشود؟

چند روز، شبکه‌های مجازی مملو بود از دل‌هایی که برای بازگشت الهه می‌تپیدند؛
هزاران چشم امیدوار به معجزه‌ای که رخ نداد.
آنچه بازگشت، سردی و خاموشی بود؛ جسدی بی‌جان که نشان از شکستی تلخ در زنجیره‌ی این جامعه داشت.

الهه رفت، اما دردش و فریادهای خاموشش باقی ماند؛
فریادهایی که می‌پرسند: اگر برای یک تار مو هزاران برخورد و پرونده است،
پس چرا برای زندگی‌های بی‌پناه، حتی کوچک‌ترین حمایتی نیست؟
اگر هر قدم مردم زیر نظر است، پس چرا مرگ‌های ناگفته ادامه دارد؟

این همان جامعه‌ای است که جان انسان‌ها برایش ارزشی کمتر از یک دستگاه کوچک تکنولوژیک دارد،
اما برای نگاه و رفتار هر فرد، تمام قد ایستاده است.

برای دفاع از مظلوم، برای بیان ساده‌ترین حقایق، مجازات می‌شوی...
معلمانی که صدای دردشان را بلند کردند، به احکام رنگارنگ و فله‌ای محکوم شدند؛
از اخراج و تنبیه گرفته تا زندان و بازداشت، بدون کوچک‌ترین دلیلی جز حقیقت‌گویی.
کامیون‌دارانی که تنها خواستار حق ابتدایی خود بودند، پشت میله‌ها رفتند.
وکیلانی که برای دفاع از جان و حق موکل خود ایستادند، چشم به نابینایی دوخته‌اند.
پرستارانی که خواستار کم‌ترین حقوقشان بودند، از صحنه کنار گذاشته شدند...
و این است آن سوی واقعی عدالت؛
جایی که سکوت بر زبان‌ها حکمفرماست، اما پای دردها به هیچ کس نرسد.

معلمان، برای روشنگری تنبیه شدند؛
پرستاران، برای طلب حق، کنار گذاشته شدند؛
کامیون‌داران، برای نان، مجازات شدند.
و آن‌سوتر، فعالان مدنی و نخبگان علمی، پشت میله‌ها فراموش شدند؛
همه‌شان، نه مجرم، که آینه‌هایی بودند در برابر چهره‌ی پنهان ناکارآمدی؛
و چه ساده، آینه‌ها را شکستند تا تصویر، دیده نشود.

و در این سرزمین، الهه حسین‌نژاد، یکی از هزاران جانِ بی‌دفاعی بود که در سکوتِ دردناک جامعه گم شد؛
نمادی از نابرابری، سکوت و ناکارآمدی که همچنان ادامه دارد.

کوکب بداغی پگاه-معلم ایذه


#الهه_حسین_نژاد #خشونت_علیه_زنان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روایت‌های متناقض درباره قتل الهه حسین‌نژاد چه واقعیتی را می‌خواهد بپوشاند؟

یادداشت ارسالی مخاطبان

تجربه نشان داده است که رسانه‌های جمهوری اسلامی در مواردی که قصد بر پوشاندن یک واقعیت است لاش می‌کنند تا چندین روایت متناقض درباره یک واقعه را منتشر کنند هنوز یاد ما نرفته است که بعد از صابت موشک‌های سپاه به هواپیمای اوکراینی چه کمپینی برای پوشاندن واقعیت ایجاد کردند ر آن قضیه علاوه بر رسانه‌های حکومتی برخی از روزنامه‌نگاران وابسته به حکومت نیز وارد عمل شده بودند تا یک روایت نادرست را اشاعه دهند.

بعد از قتل الهه حسین‌نژاد دختری که چند روز پیش سوار خودرو شد تا به خانه برود و مراقب برادر معلول خود باشد جمهوری اسلامی چند روایت را پیش برده است.
یک روایت این بود که فردی که خبرگزاری قوه‌قضاییه مدعی شده که او قاتل است، گفته که خواسته موبایل مقتول را از او بگیرد، که او مقاومت کرده و باقی ماجرا...
در یک روایت گفته می‌شود که فردی که گفته شده قاتل است، قصد تجاوز به دختر جوان را داشته...

طبق معمول برخی کاربران یا حتی برخی روزنامه‌نگار در تایید روایت‌های بالا دست به کار شده‌اند و با نوشتن از نوع گوشی موبایل و فقر یا نوشتن درباره تجاوز به زنان و مردان هوسباز به تقویت سناریوهای بالا پرداخته‌اند.

در خبر اولیه رسانه‌های حکومتی، روی مطلقه بودن فرد متهم به قتل تاکید شده است و از این موضوع به عنوان یک صفت منفی استفاده شده است، در حالی که چنین چیزی نمی‌تواند عامل قتل باشد و به نظر می‌رسد که عامدانه برای «تحریف واقعیت» از این قضیه در ادبیات انتشار خبر استفاده شده باشد.

اما آیا این تمام ماجرا است؟

بیایید روایت احتمالی دیگری را از لابلای خبرهای منتشر شده پیدا کنیم و این احتمال و فرضیه را هم بررسی کنیم.

راننده اسنپ، به دختر جوان که روسری بر سر نداشته، تذکر حجاب می‌دهد و با او جر و بحث می‌کند، دختر جوان از دوربین خود برای فیلم گرفتن استفاده می‌کند و تهدید می‌کند که فیلم را برای رسانه‌ها ارسال خواهد کرد. راننده تلاش می‌کند گوشی را از دست دختر بگیرد، دختر مقاومت می‌کند، راننده چاقو در می‌آورد و در یک کش و قوس به دختر ضربه می‌زند و او کشته می‌شود.

چه چیزهایی برای این فرضیه داریم؟

بهنام قلی‌پور با اشاره به ویدیویی از فرد متهم به قتل نوشته است:

«پلیس در جریان بازجویی به قاتل می‌گوید: «خوب کردی، زن...» و حرفش را می‌خورد.
یعنی پیش از این فیلمبردای، درباره #الهه_حسین_نژاد حرف زده شده است و بی‌تردید قاتل علت قتل را یا بی‌حجابی یا... معرفی کرده است.
قاتل مذهبی و راننده اسنپ بوده و تردید ندارم که قتل در پی درگیری بر سر حجاب اجباری رخ داده است.
مابقی حرف‌ها و پلیس بازی‌ها، بهانه و رد‌گم‌کنی و چرندی بیش نیست.
صد‌ها روایت از درگیری زنان با رانندگان اسنپ موجود است که متاسفانه این فقره با مرگ این دختر جوان همراه شد.
متاسفانه فیلم کامل پیکر الهه هنگامی که پیدا می‌شود را دیدم، هیچ پوششی در بر سر نداشت و نشان از دارد که او بدون حجاب سوار ماشین شده بود.»

از طرفی محتوای صفحه اینستاگرام منسوب به فرد متهم به قتل نشان می‌دهد که او از پیروان حکومت و علاقه‌مندان به شخص سید علی خامنه‌ای و دوستدار یکی از مداحان حکومتی بوده است.

در ماه‌های اخیر، روایت‌های متعددی از تحکم و درگیری رانندگان اسنپ برای اجبار زنان به پوشش اجباری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است‌. رفتاری که ممکن است در مواردی که فرد «آتش به اختیار» عنان از کف می‌دهد، فاجعه‌آفرین باشد.

در ویدیوهایی که از لحظه دستگیری و بازجویی فرد متهم به قتل منتشر شده، او‌ مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
همه می‌دانیم که در سیستم انتظامی و قضایی جمهوری اسلامی عدالتی وجود ندارد، متهم از هیچ حقوقی برخوردار نیست و از همان ابتدا برای درست کردن یک سناریو تحت فشار قرار می‌گیرد. سناریویی متناقض با ویدیوهای تقطیع شده از سخنان فرد متهم به قتل منتشر شده است.

فراموش نکنیم، جمهوری اسلامی، سابقه زیادی در دروغگویی دارد، سابقه زیادی در نقض حقوق شهروندان دارد و این بار هم برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت انواع سناریوها را دنبال کرده‌اند، ولی در لابلای سطور سناریوهای حکومتی که با دستپاچگی و تناقض‌های زیاد درست شده، می‌توان خطوط نانوشته‌ای را خواند، چیزی که حکومت دوست ندارد، افشا شود.


ـ مطلب فوق ارسال شده توسط یکی از مخاطبان و صرفا یک احتمال است.
با توجه به سوابق حکومت در دروغگویی و عدم وجود شفافیت و سوابق نقض حقوق شهروندان و انتشار اخبار ضد و نقیض، انواع گمانه‌زنی‌ها درباره موضوع قتل الهه حسین‌نژاد در جریان است.

از مخاطبان گرامی دعوت می‌کنیم که به موضوع اصلی یعنی ریشه‌های جرم و جنایت، عدم آموزش مناسب در نظام اموزشی، ترویج خشونت علیه زنان، فقر و تبعیض و ... توجه کنیم.

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
عدالت نمایشی، جنایت ساختاری
صدرا عبدالهی

قتل الهه حسین نژاد، دختر جوانی از طبقه فرودست، به‌دست مردی از همان طبقه، نه فقط یک جنایت فردی، بلکه آینه‌ای است از خشونت ساختاریِ پنهان‌شده در لایه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه‌ای که خود را مدعی دین، اخلاق و عدالت می‌داند، اما در عمل، انسان را به حاشیه و حیات حیوانی تقلیل داده است.

در کشوری که برای کنترل پوشش زنان میلیاردها تومان صرف فناوری‌های سرکوبگر می‌شود، اما برای حفظ امنیت ابتدایی همان زنان، اراده‌ای وجود ندارد، این قتل‌ها «اتفاق» نیستند؛ الزامِ منطقیِ زیست در نظمی معیوب‌اند.

قاتل، بی‌تردید مسئول جنایتی‌ست که مرتکب شده و باید پاسخ‌گو باشد. اما او نیز ـ‌مانند بسیاری دیگر‌ـ محصول محیطی‌ست که در آن فقر، تحقیر، ناکامی، اضطراب و بی‌پناهی، روزمره‌ زندگی انسان را می‌سازند. اعدام او، گرچه ممکن است آرامشی موقت برای افکار عمومی فراهم کند، اما درمان نیست؛ چون مسئله شخصی نیست، ساختاری‌ست.

اعدام، در این سیستم، ابزاری برای پنهان‌سازی بحران است؛ نوعی عدالت‌سازیِ نمایشی برای انکار شکست‌های ریشه‌دار. اما تا زمانی که سیاست‌های فقرزا، تبعیض‌زا، و سرکوب‌گرانه ادامه دارند، الهه‌های دیگری هم قربانی خواهند شد؛ چه در خیابان، چه در خانه.

الهه حسین‌ نژاد تنها نام یک قربانی نیست؛ نماد تمام زنانی‌ست که در این سرزمین، هم از سوی حاکمیت بی‌تفاوت و سرکوبگر، و هم از سوی بخشی از جامعه‌ی خشن و گسیخته، بی‌پناه‌اند. چه قاتلشان غریبه‌ای در تاریکی خیابان باشد، و چه پدر، برادر یا همسر آشنای خانه.
آن‌ها در نهایت، قربانی یک حقیقت تلخ‌اند: در جامعه‌ای که حاکمیت آن از عدالت فقط تصویرش را دارد، هیچ‌کس واقعاً در امان نیست.


از اینستاگرام صدرا عبدالهی
sadra.abdollahi

#الهه_حسین_نژاد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«الهه حسین نژاد»🖤🥀

هرچقدر از دردهای زنان و دختران این سرزمین نوشتم، باز هم روایتِ رنج بود نه روایتِ حق. حقِ ساده‌ای به نام : زندگی

می‌دانم نوشتنِ دوباره‌ی این جنایت‌ها، این فاجعه‌ها، این بی‌عدالتی‌ها، تکرار است—اما تکراری ضروری.
تکراری برای آن‌که فراموش نکنیم کجای تاریخ ایستاده‌ایم: در زمانه‌ای که امنیت، حق انتخاب، و حتی زنده‌ماندن، برای زن بودن، امتیاز نیست—جرم است. الهه حسین‌نژاد یکی از ما بود. قربانیِ ساختاری شد که زن را نه انسان، که ابزاری برای کنترل و خشم می‌بیند. ساختاری که خشونت را می‌کارد و بی‌پناهی را قانون می‌کند. اما سؤال اینجاست: چگونه می‌توان به این زنجیره‌ی خونین پایان داد؟ چگونه می‌توان در سرزمینی که مرگ زن‌ها نه تصادف، که سیاست است، به زندگی برگشت؟ ما تکرار می‌کنیم، ما فریاد می‌زنیم، ما می‌نویسیم نه برای اینکه درد را عادت کنیم، برای اینکه فراموش نکنیم: قتل زنان، فقط قتل یک انسان نیست، قتل امید است. قتل آینده است. قتل یک ملت است.

#الهه_حسین‌نژاد #زن_زندگی_آزادی #حق_امنیت #ما_فراموش_نمی‌کنیم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech