آموزشکده توانا
56K subscribers
31.6K photos
37.2K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
نامه سعید ماسوری از زندان قزلخصار، به بهانه‌ی ۱۶ آذر

سعید ماسوری، زندانی سیاسی که در بیست و چهارمین سال حبس بدون هر نوع مرخصی‌ای به سر می‌برد، در نامه‌ای خطاب به دانشگاهیان و معلمان، خواستار مشارکت آن‌ها در مبارزه با حکم اعدام شد.

متن این نامه به شرح زیر است:

"استمداد از دانشجویان برای نجات جان‌های زیر حکم اعدام"

روزگاری کلاسهای آناتومی با تاریخچه‌ آن و نقاشی‌ها و مطالعات لئوناردو داوینچی شروع می‌شد. با آن تصاویر پرسپکتیوش در نمایش آناتومی بدن انسان.

همچنین می‌خواندیم از دانشجویان دانشگاه پدوآ "Pedoa" که در سالن تشریح با وجودی که استادان از رساله‌های جالینوس برای آنها می‌خواندند ولی دانشجویان آنچه را بر روی "میز تشریح" می‌دیدند، می‌پذیرفتند. همانطور که بر همان میز تشریح واضح بود. که تعداد دنده‌های قفسه سینه در مرد و زن برابر هستند و زن از یک دنده مرد ساخته نشده ...! و این را Vetalu به همه نشان داد.

تا ویلیام هاروی که کارکرد قلب و حجم خون در گردش را در بدن محاسبه کرد و گالوانی که با قورباغه‌هایش کارکرد الکتریسیته در بدن را به اثبات رساند و آنگاه که میکروسکوپ اختراع گردید. جهان با جزئیات بی‌سابقه به نمایش درآمد. واحد حیاتی، نامگذاری سلول و رنگ‌آمیزی آن و آشکار شدن تقسیم سلول و کروماتین‌ها و بعد کروموزوم و با کشف پرتوهای ایکس توسط فیزیکدان‌ها زمینه عکس‌برداری و شناخت ساختمان DNA فراهم گردید و این‌همه و انبوهی دیگر تلاش‌هایی برای نجات جان انسان‌ها بود.

از طرفی دیگر، اما پروژه منهتن در صدد ساختن بمب اتمی بود. که تنها با یک "Little boy" (پسر کوچولو) صدها ‌هزار نفر را به طور مستقیم و ملتی را (و شاید هم بشریت) را به طور غیرمستقیم به خاک و خون کشید. ولی بودند دانشجویان، پژوهشگران و دانشمندانی که چشم خود را نبسته بودند؛ از اعتراضات دانشجویی در آمریکا ، فرانسه و...، علیه جنگ ویتنام و نابرابری‌ها تا خروج از پروژه‌هایی مانند پروژه منهتن، افرادی چون موریس ویلیکینز که از پروژه هسته‌ای خارج و با به کارگیری فیزیک در زیست‌شناسی با استفاده از شکست مولکول و آشکار کردن ساختمان DNA همت گماشت و پایه‌گذار دوران جدیدی در علم پزشکی و نجات جان‌ها شد.

شاید مبالغه نباشد اگر بگوییم که امروز در میهن‌مان ایران، دسته‌ دسته انسان‌ها به طور مستقیم کشته و از زندگی محروم می‌گردند و بسا انسان‌های بیشمار دیگر که به طور غیرمستقیم سوژه این کشتار و محرومیت از زندگی می‌شوند و در اینجا نه با بمب هسته‌ای بلکه با طناب‌های دار و اعدام.

بمب اتم هم ابتدا به بهانه تضمین صلح و بازدارندگی ساخته شد(درست همانطور که حکم اعدام و قصاص را هم برای عبرت و بازدارندگی از جنایت می‌گویند) ولی خودش نفس جنایت گردید. چرا که وقتی بمب ساخته‌ می‌شود هم‌زمان بستر کشتارهای هیروشیما و ناکازاکی فراهم گردیده و دیگر فجایع متعاقب آن دور از انتظار نیست و به طریق اولی زمانی که اعدام و حلق‌آویز، پذیرفته و نص قانون می‌شود، بستر جنایت و کشتار و اعدام‌های دسته‌جمعی هم اجتناب ناپذیر می‌گردد.

خصوصاً توسط حکومتی که سرشت قرون وسطایی و جنایت‌کارانه‌اش بسا بسا خطرناکتر از بمب اتم است.(کافیست آمار کشته‌های بمب اتمی در هیروشیما را با آمار اعدام‌های این حکومت مقایسه‌ کرد)

کارزار و جنبشی که برای مقابله به خنثی کردن این "بمب فعال شده اعدام" به راه افتاده بسیار مهم‌تر و جدی‌تر از مخالفت آن دوران با بمب هسته‌ای است.

چون این "قانونی بودن حکم اعدام" زمینه ساز اعدام‌های دلبخواهی و انبوه است. خصوصاً که با شکست‌های غزه و لبنان و جدیداً سوریه ، موج اعدام‌ها به مثابه بمب‌هایی وحشی است که در جلوی چشم مردم را منفجر می‌کند تا مردم به جان آمده را مرعوب و بقای خود را تضمین کند.

اینجاست که از دانشجویان و اساتید و معلمان به عنوان آگاه‌ترین اقشار اجتماعی انتظار می‌رود که از پیشتازان حمایت از برچیدن حکم اعدام و کارزار "نه به اعدام" باشند، به‌عنوان یکی از مبرم‌ترین وظایف انسانی در میهن‌شان با هر آنچه در توان دارند ، اعم از :

سخنی و قلمی یا قدمی و عَلَمی

زندانی سیاسی سعید ماسوری
زندان قزلحصار ۱۵ آذر ۱۴۰۳

درباره سعید ماسوری، این مطالب را ببینید:
از پشت میله‌های زندان، سعید ماسوری
https://tavaana.org/from-prison-2-saeed-masoori/

روایت یک پرونده، سعید ماسوری
https://tavaana.org/clubhouse_case_saeidmasouri/

#سعید_ماسوری #بیانیه #نه_به_اعدام #روز_دانشجو #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیست و پنجمین دی‌ماه (کریسمس) در زندان

کریسمسی خونین با قریب به ۲۵ اعدام (در ۲۵ دسامبر)

سعید ماسوری، یکی از قدیمی‌ترین زندانی‌های سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، که ۲۵ سال بدون حتی یک ساعت مرخصی زندانی است، در بیست و پنجمین سال نوی میلادی در زندان، نامه‌ای به شرح زیر نوشت:

این بیست و پنجمین دی‌ماه (و کریسمس) است که در زندان هستم. نمی‌دانم این چشم‌ها چه چیزهای دیگری را باید ببینند و این قلب چه سنگینی‌ها و خون‌دل‌هایی را باید تحمل کند. از زمانی که خودم محکوم به اعدام و در انفرادی بودم و هر ملاقات را ملاقات آخر و هر "صدای باز و بسته شدن درب" را ناقوس مرگ می‌دانستم (و با وجود گذشت ۲۵ سال هنوز هم هر صدای در و مشابه آن به دلیل "شرطی-روانی" با همان احساس همراه است) تا زمانی که اعدام‌های تک‌تک دوستان و عزیزان را از نزدیک احساس کردم، دیگر نمی‌دانم چه میزان دیگر را باید ببینم و تحمل کنم.

از غیبت و بردن هم‌سلولی‌ها (حجت زمانی، مجید کاووسی، فرزاد کمانگر، علی صارمی، عبدالرضا رجبی، افشین آسانلو، منصور رادپور، شاهرخ زمانی، لقمان و زانیار مرادی، علی حیدریان و و و...) تا هم‌بندیان دوست‌داشتنی و عاشقی چون محسن دکمه‌چی، جعفر کاظمی، محمد آقایی، غلامرضا خسروی، حامد احمدی، شهرام احمدی، قاسم آبسه، آسو، ایوب، فرهاد سلیمی، انور، خسرو، محسن شکاری، محمد قبادلو... تا شنیدن فریادها و ضجه‌های خانواده‌های آنان...

واقعاً نمی‌دانم... هنوز نمی‌دانم چطور بعد از آن نقاشی کودکانه مهنا، دختر شش‌ساله، که نقاشی خودش و مادرش را کنار چوبه‌دار "بابا" در جلوی درب زندان گوهردشت کشیده بود، زمانی که در انتظار آخرین دیدار و بوسیدن صورت پدرش (در هنگام تحویل پیکر او) بود، تحمل کردم و هنوز قلبم از این تپش‌های گزنده و دردآور باز نایستاده...!

شاید در این ۲۵ سال چنان در غرقاب جنایات این حاکمیت جانی غرق شده‌ام که "این همه" دیگر تنها قطره‌ای از دریای جنایات این شرالاشقیاء بوده و اگر زمانی هر چند هفته و ماه با اعدام مواجه بودیم، اکنون به‌صورت متوسط هر ۴ ساعت یک اعدام را شاهدیم. تنها طی همین ایام کریسمس قریب به ۲۵ بی‌گناه را اعدام کردند؛ یعنی تقریباً هر ۲.۵ ساعت یک اعدام!

این نامه را این‌بار نه خطاب به مردم میهنم (که هرچه در وسعشان است انجام می‌دهند)، بلکه خطاب به همه وجدان‌های بیدار در نهادهای بین‌المللی حقوق بشر، به‌ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل (کمیساریای عالی)، گزارشگران، خصوصاً گزارشگر ویژه، خانم مای ساتو، و همه شخصیت‌های تأثیرگذار: جناب دبیرکل سازمان ملل آقای آنتونیو گوترش، رئیس کمیسیون اروپا (خانم فون در لاین)، رئیس پارلمان اروپا (خانم روبرتا متسولا) می‌نویسم و از آنها مصرانه می‌خواهم که به‌جز اظهار نگرانی و یا محکوم کردن اعدام‌ها، برای ممانعت از این اعدام‌ها، دست به اقدامات جدی‌تری بزنند.

شمار اعدام‌ها را تنها اعداد تصور نکنند، که این جان انسان‌هاست که روزانه پرپر می‌شود. کمترین کار در این رابطه مقید کردن این "حکومت اعدام" به موازین انسانی و حقوق بشری است؛ با منوط کردن مراودات دیپلماتیک و سیاسی به متوقف کردن این ماشین کشتار، تا شاید کشتار متوقف شود. حتی در صورت لزوم، ارجاع این پرونده نقض حقوق بشر به شورای امنیت...!

هر ساعت و روز تعلل در این امر به قیمت اعدام‌های باز هم بیشتر و بیشتر تمام می‌شود، و البته خون‌هایی که از پیکر مردم ایران ریخته می‌شود. شاید اگر پیش‌تر اقدامات مؤثری انجام می‌شد، امروز حتی خانم چچیلیا سالا، خبرنگار ایتالیایی، هم این‌گونه قربانی سیاست‌های گروگان‌گیری نمی‌شد (آن‌هم در ایام کریسمس!).

رونوشت به:
دبیرکل سازمان ملل آقای آنتونیو گوترش
رئیس کمیسیون اروپا خانم اورزولا فون در لاین
رئیس پارلمان اروپا خانم روبرتا متسولا
گزارشگر ویژه ایران خانم مای ساتو

زندانی سیاسی سعید ماسوری، از اعضای #کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

درباره سعید ماسوری، این مطالب را ببینید:
از پشت میله‌های زندان، سعید ماسوری
https://tavaana.org/from-prison-2-saeed-masoori/

روایت یک پرونده، سعید ماسوری
https://tavaana.org/clubhouse_case_saeidmasouri/

#سعید_ماسوری #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سعید ماسوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در نامه‌ای خطاب به کمیسر عالی حقوق بشر، اعدام‌ها در جمهوری اسلامی را روشی برای حذف مخالفان و در ادامه کشتار آن‌ها در خیابان دانست و از او خواست که برای متوقف کردن ماشین اعدام تلاش کند.

متن این نامه به شرح زیر است:

🔴 خطاب به کمیسر عالی حقوق بشر، جناب فولکر تورک، و اجلاس جاری حقوق بشر

🔹اعدام‌ها برای پاکسازی و ادامه کشتار مردم در خیابان است

در سالگرد باز شدن درهای اردوگاه مرگ آشویتس، به یاد می‌آوریم که در آنجا دادرسی عادلانه هیچ معنایی نداشت؛ همان‌گونه که در ایران تحت حاکمیت استبداد نیز چنین است. در آشویتس، هدف تنها کشتار و پاکسازی بود، و در ایران امروز نیز هدف چیزی جز حذف مخالفان برای جلوگیری از خیزش‌های اعتراضی نیست.
چگونه ممکن است که حتی بر اساس قوانین "خودنوشته" این رژیم، دو زندانی سیاسی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، هم‌زمان باغی (متهم به بغی)، محارب (متهم به محاربه)، و مفسد فی‌الارض باشند؟ چگونه ممکن است در پرونده‌ای، نه قتلی رخ داده باشد، نه مقتولی وجود داشته باشد، نه شاکی و شکایتی مطرح شده باشد، نه خونی ریخته شده باشد، و نه ولی‌دم و طالب قصاصی در میان باشد، اما همچنان این دو زندانی مستحق اعدام شناخته شوند؟ اگر این اعدام‌ها چیزی جز ایجاد رعب و وحشت، پاکسازی و ادامه کشتار مردم در خیابان‌ها نیست، پس هدف از آن چیست؟
جناب فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر:
حکومت ایران برای اجرای این اعدام‌ها شتاب دارد (شاهد آنکه هنوز در سلول اعدام هستند)، و حتی اگر اجرای احکام را موقتاً به تعویق انداخته باشد، نباید از سرنوشت زنده‌یاد محمد قبادلو غافل شد که دقیقاً در همین ایام، با همین روش، ناگهانی به دار آویخته شد.
به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین زندانیان سیاسی، برای نجات جان زنان و مردانی که زیر حکم اعدام هستند، به‌ویژه مهدی حسنی و بهروز احسانی که همین حالا طناب دار بر گردنشان است، هر دری را می‌کوبم.
مردم ایران و هم‌وطنانم، با اعتراضات خیابانی، اعتصاب، امضای طومار، حمل پلاکارد و دست‌نوشته، ارسال نامه و شکایت به همه مراجع ممکن، هر آنچه در توان دارند برای مقابله با این احکام اعدام به کار گرفته‌اند. آنان با شکستن سکوت و فریاد زدن حقیقت (البته به بهای زندان و شکنجه)، صف خود را از این جانیان ضدبشر جدا کرده‌اند.
اکنون از شما، به‌عنوان اصلی‌ترین متولیان بین‌المللی کرامت انسانی و حقوق بشر، انتظار می‌رود که برای توقف این ماشین اعدام و پاکسازی مخالفان، از دولت‌های عضو بخواهید که حداقل مراودات سیاسی و دیپلماتیک خود را مشروط به توقف این احکام کنند.
این حکومت، اعدام و طناب دار را بر گردن همه مردم ایران انداخته، زیرا بقای خود را در اعدام تک‌تک مردم ایران می‌بیند. برای حفظ قدرت، لاجرم چارپایه را از زیر پای مردم خواهد زد، اگر از حسابرسی بین‌المللی نترسد!

سعید ماسوری
یکی از اعضای
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
۱۰ بهمن ۱۴۰۳

#نه_به_اعدام #بیانیه #سعید_ماسوری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech