آموزشکده توانا
54.6K subscribers
32.7K photos
38.1K videos
2.55K files
19.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدر جاویدنام عرفان خزائی، مزار محمدمهدی کرمی و محمد حسینی را شستشو می‌دهد.

هستی خزائی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«برادر های قهرمانم همیشه درقلبمان جاودان هستید🖤
دومین سالگرد جاودانگی
که چشم انتظار بودن آقا ماشاالله سرمزارشون بره و مثل همیشه بهشون سر بزنه 🥹
اما بچه‌ها زیر خاک هستند و آقا ماشاالله زندان🥹»

hasti_khazaei78

محمد حسینی پدر نداشت، ماشاالله کرمی می‌گفت پدر او هم هست. حالا در غیاب آقا ماشاالله، این پدر عرفان است که کومار و کیان را فرزندان خود می‌داند و بر سر مزارشان شعری سوزناک می‌خواند ...

#محمد_مهدی_کرمی
#محمد_حسینی
#عرفان_خزایی
#ماشاالله_کرمی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسیب رییسی یگانه، زندانی سیاسی تبعیدی در زندان یزد، پیامی به مناسبت دومین سالگرد قتل حکومتی جاویدنامان محمد حسینی و محمدمهدی کرمی ارسال کرده و در آن می‌گوید: «وقت آن رسیده رخت سیاه عزا را از تن به در کرده و رخت جنگ بپوشیم.»


مسیب رئیسی یگانه در تاریخ اسفند ماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود واقع در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. اما در کارتکس زندان تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ را نوشته‌اند.

اواسط مهرماه سال گذشته، این زندانی به صورت تنبیهی به سلول انفرادی منتقل شد و تا اوایل آبان ماه را در آنجا بسر برد.

او در آذرماه سال گذشته، توسط شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری مجموعا به بیست و سه سال و هشت ماه حبس محکوم شد که مدت ۷ سال از این میزان حبس تایید شده است. او همچنین به ده سال تبعید به استان یزد محکوم شده است. او در آذر ماه بدون اطلاع قبلی و بدون فرصت ملاقات و اطلاع به خانواده و حتی جمع‌آوری وسایل شخصی، به شهرستان یزد انتقال داده شد.

او چند ماه پیش پیش مسیب که با علائمی مشابه سکته قلبی با دستبند و پابند به بیمارستان لقمان منتقل شده بود، پس از گذشت چند ساعت و باوجود ناتمام ماندن مراحل درمان، با دستور دادیار پرونده به زندان اوین بازگردانده شد

پزشکان با تاکید بر حال جسمی نامناسب آقای یگانه به خانواده این زندانی اعلام کرده‌ بودند که او باید هرچه زودتر در مراکز درمانی خارج از زندان خدمات پزشکی تخصصی را دریافت کند.

او که سابقه مشکلات اعصاب و روان دارد، در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲، به بیمارستان لقمان منتقل شد و علیرغم ناتمام ماندن مراحل درمان به زندان اوین بازگردانده شد. (گفته می‌شود، در زندان به او داروی اشتباهی داده‌اند و به علت تداخل دارویی به بیمارستان منتقل شده، اما در برخی رسانه‌ها گفته شده که او خودکشی کرده است.)

مسیب رئیسی یگانه، متولد ۱۳۶۲ پیش از این نیز از بابت فعالیت های خود سابقه بازداشت و تحمل حبس را داشته است.

#مسیب_رئیسی_یگانه #محمد_حسینی #محمدمهدی_کرمی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

مادر جاویدنام محمدمهدی کرمی، تنها بر سر مزار فرزندش. این کار هر روزه‌اش شده است، هر روز کیلومترها می‌رود و با فرزندش از تنهایی خود می‌گوید از غمی بزرگ که در سینه‌اش خانه کرده.
انگار حضور بر مزار محمدمهدی و محمد حسینی اندکی او را التیام می‌دهد.

روز گذشته علی شریف‌زاده اردکانی، وکیل ماشالله کرمی، پدر محمدمهدی کرمی، معترض اعدام‌شده، اعلام کرد که دیوان عالی کشور درخواست اعاده دادرسی موکلش را نپذیرفته است.

ماشالله کرمی، پدر این معترض اعدام‌شده، از سوی دادگاه انقلاب کرج به اتهام «اجتماع و تبانی» به ۶ سال حبس و ضبط اموالی که از کمک‌های مردمی تهیه شده بود، محکوم شده است.

#ماشالله_کرمی #محمدمهدی_کرمی #کومار_کرمی #محمد_حسینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
علی شریف‌زاده، وکیل دادگستری با انتشار متنی در شبکه اجتماعی ایکس از کاهش حکم آقای ماشاالله کرمی، پدر دادخواه محمدمهدی کرمی، خبر داد.
او نوشت:
«حکم ۸سال و ۱۰ ماه حبس ، مصادره اموال و جزای نقدی ‎#ماشالله_کرمی در دادگاه تجدیدنظر کرج نقض شد و فقط به یکسال حبس محکوم شدند . با توجه به حکم دادگاه انقلاب کرج، هنوز مصادره اموال وجود دارد. با سپاس از همکار محترم خانم شهلا اروجی»

او همچنین نوشت:
«با توجه به حکم جدید دادگاه تجدیدنظر ، امیدوارم دیوان عالی کشور با پذیرش اعاده دادرسی مجدد ، نسبت به دادنامه صادره از دادگاه انقلاب کرج موافقت نماید و حکم سه سال و هفت ماه حبس و مصادره اموال نقض شود.»

وکیل پیام درفشان هم نوشت:
«نیکوکاران پرونده آقای ماشالله کرمی به موجب دادنامه صادره شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر استان البرز که امروز ابلاغ شد ؛ از تمام عناوین اتهامی شامل معاونت در تحصیل مال از طریق نامشروع و همچنین بزه پولشویی تبرئه شده و درنتیجه پرونده دوم ایشان نیز به صورت کامل مختومه گردید.»

ـ با توجه به مدت زمانی که آقای کرمی در زندان بودند، امیدواریم که این کاهش حکم، منجر به آزادی ایشان شود.

#ماشاالله_کرمی
#محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

تولدت مبارک کیان عزیز، محمد حسینی
هیچوقت فراموشت نمی‌کنیم.

سیدمحمد حسینی، متولد دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج بود. پدرش حسن و مادرش صغری، اهل تنکابن بودند و سال‌ها پیش فوت کرده‌اند. یک خواهر و یک برادر، و یک برادر ناتنی دارد که سال‌های زیادی، رابطه چندانی با آنها نداشت و در کمال شهر کرج در یک خانه استیجاری، تنها زندگی می‌کرد.
او را یک روز پس از مراسم چهلم حدیث نجفی و کشته شدن یک بسیجی با خشونت در خانه‌اش بازداشت کردند.

او تا مقطع سیکل (راهنمایی) درس خوانده بود و در شرکت «جوجه‌کشی» مرغک قزوین، کارگر بود؛ کارگری با درآمد ماهانه حدوداً شش میلیون تومان.

محمد حسینی در چند رشته رزمی، از جمله کونگ‌فو و ووشو، حکم قهرمانی داشت. رزمی‌کاری که به گفته کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند، شمشیرها و همه آن چیزی که از خانه‌اش، در صداوسیما و خبرگزاری‌های حکومتی به عنوان مستندات جرم علیه او به نمایش درآمد، وسایل ورزش رزمی‌اش بود. خودش هم در فیلم‌های تقطیع‌شده‌ای که از «دادگاه» و همچنین «بازسازی صحنه قتل عجمیان» توسط رسانه‌های حکومتی منتشر شده می‌گوید که این ابزار «برای ورزش بود.»

وکیلش پس از اعدام حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمت‌های مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
سیدمحمد حسینی را روز ۱۷ دی‌ماه در حالی که خودش نه انتظارش داشت و نه خبر اینکه قرار است کشته شود، اعدام کردند، او را امروز تمام مردم ایران و همه دنیا می‌شناسند، رفتن به مزارش، پختن غذا و توزیع آن و نوشتن نامش بر روی اسکناس یا اعلامیه و بیلبوردهای شهر ...برای گرامیداشت یاد او شده است بخشی از حرکت‌های اعتراضی علیه نظامی که او را قربانی قتل حکومتی کردند.


ویدیو از صفحه هنرمند گرامی:
@ali0mahi

#محمد_حسینی #کیان_حسینی #نه_به_اعدام #انقلاب_ملی #مهسا_امینی‌ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در زادروز جاویدنام کیان (محمد) حسینی، همچنان آقا ماشاالله کرمی در زندان است. مرد شریفی که هم یاد پسرش کومار (مهدی) را گرامی می‌داشت و هم یاد کیان را.
هر روز عکس‌های این دو قهرمان را استوری می‌کرد و قبور آن‌ها را می‌شست و میزبان میهمانان آن‌ها بود.

ویدیو از پوریا افضلی

#کیان_حسینی #محمد_حسینی #ماشاالله_کرمی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوم اسفند، زادروز انسانی بزرگوار است که «بزرگوار» تکیه‌کلامش بود

محمد حسینی، مردی که دوست داشت او را «کیان» صدا بزنند، از بی‌صداترین بازداشت‌شدگان و زندانیان بود. در ۶۵ روزی که در بازداشت به سر برد، جز وکیلش، هیچ‌کس را ندید. پدر و مادرش سال‌ها پیش از دنیا رفته بودند و کسی را نداشت که پیگیر وضعیتش باشد.
او کارگر یک مرغداری بود و برای تأمین معاش، هر روز مسیر قزوین – کرج را طی می‌کرد. چند روز پس از ۱۲ آبان، در مراسم چهلم حدیث نجفی بازداشت شد و به سرعت در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج محاکمه گردید.
در دادگاه، محمد حسینی توضیح داد که آن روز قصد داشته به بهشت سکینه، مزار پدر و مادرش برود و آنجا گل بکارد، اما وقتی با بسته شدن اتوبان تهران – قزوین مواجه شد، متوجه درگیری‌ها شد، لحظاتی در محل حضور داشت و سپس آنجا را ترک کرد.
او در دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج متولد شد. پدرش حسن و مادرش صغری، اهل تنکابن بودند و سال‌ها پیش از دنیا رفتند. او یک خواهر، یک برادر و یک برادر ناتنی داشت، اما ارتباط نزدیکی با آن‌ها نداشت و در کمال‌شهر کرج، در خانه‌ای استیجاری، تنها زندگی می‌کرد.
محمد حسینی تا مقطع راهنمایی تحصیل کرده بود و با درآمدی حدود شش میلیون تومان در شرکت «جوجه‌کشی» مرغک قزوین کار می‌کرد. در کنار کار، به ورزش‌های رزمی علاقه داشت و در رشته‌هایی مانند کونگ‌فو و ووشو، مقام قهرمانی داشت.
پس از بازداشت، در رسانه‌های حکومتی تصاویری از خانه‌اش منتشر شد که شمشیر و وسایل ورزشی او را به عنوان «مستندات جرم» نمایش می‌دادند. اما او در همان فیلم‌های تقطیع‌شده‌ای که از دادگاه و بازسازی صحنه منتشر شد، تأکید داشت که این وسایل، تنها ابزار تمرین ورزشی‌اش بودند.

وکیلش پس از قتل حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمت‌های مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
کیان را ۱۷ دی‌ماه اعدام کردند....

#کیان_حسینی #محمد_حسینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی وفا احمدپور (وفادار) به یاد جاویدنام کیان (محمد) حسینی

دوم اسفند، زادروز انسانی بزرگوار است که «بزرگوار» تکیه‌کلامش بود

محمد حسینی، مردی که دوست داشت او را «کیان» صدا بزنند، از بی‌صداترین بازداشت‌شدگان و زندانیان بود. در ۶۵ روزی که در بازداشت به سر برد، جز وکیلش، هیچ‌کس را ندید. پدر و مادرش سال‌ها پیش از دنیا رفته بودند و کسی را نداشت که پیگیر وضعیتش باشد.
او کارگر یک مرغداری بود و برای تأمین معاش، هر روز مسیر قزوین – کرج را طی می‌کرد. چند روز پس از ۱۲ آبان، در مراسم چهلم حدیث نجفی بازداشت شد و به سرعت در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج محاکمه گردید.
در دادگاه، محمد حسینی توضیح داد که آن روز قصد داشته به بهشت سکینه، مزار پدر و مادرش برود و آنجا گل بکارد، اما وقتی با بسته شدن اتوبان تهران – قزوین مواجه شد، متوجه درگیری‌ها شد، لحظاتی در محل حضور داشت و سپس آنجا را ترک کرد.
او در دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج متولد شد. پدرش حسن و مادرش صغری، اهل تنکابن بودند و سال‌ها پیش از دنیا رفتند. او یک خواهر، یک برادر و یک برادر ناتنی داشت، اما ارتباط نزدیکی با آن‌ها نداشت و در کمال‌شهر کرج، در خانه‌ای استیجاری، تنها زندگی می‌کرد.
محمد حسینی تا مقطع راهنمایی تحصیل کرده بود و با درآمدی حدود شش میلیون تومان در شرکت «جوجه‌کشی» مرغک قزوین کار می‌کرد. در کنار کار، به ورزش‌های رزمی علاقه داشت و در رشته‌هایی مانند کونگ‌فو و ووشو، مقام قهرمانی داشت.
پس از بازداشت، در رسانه‌های حکومتی تصاویری از خانه‌اش منتشر شد که شمشیر و وسایل ورزشی او را به عنوان «مستندات جرم» نمایش می‌دادند. اما او در همان فیلم‌های تقطیع‌شده‌ای که از دادگاه و بازسازی صحنه منتشر شد، تأکید داشت که این وسایل، تنها ابزار تمرین ورزشی‌اش بودند.

وکیلش پس از قتل حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمت‌های مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
کیان را ۱۷ دی‌ماه اعدام کردند....

#کیان_حسینی #محمد_حسینی #وفادار #وفا_احمدپور #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام علی سیدی، در آخربن پنجشنبه سال ۱۴۰۳، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«بزرگترین حسرت زندگیم اینکه ای کاش اون روز آخر چهارشنبه شب بیشتر نگاه می‌کردم بیشتر در آغوشم نگه می‌داشتم علی جانم
ای وای که نمی‌دونستم اون‌نگاه آخرین نگاهت 😭
ای کاش لحظه‌ی آسمانی شدنت کنارت بودم عزیز دل مادر
آخ علی جونم چطوری زنده موندم بدون تو دورت بگردم ماه آسمونی من چه جان سختم که بعد از رفتن تو باز جان دارم
درد دوری و غمت یه طرف درد اینکه قاتلانتان دارن راست راست میچرخن و با نفس‌های کثیف‌شان شهر رو آلوده میکنن یه طرف
الهی قاتلان جوانان وطنمون ایران به بد ترین شکل رسوای عالم بشین
ما همه دادخواهیم برای داغ‌های که همیشه تازه است و این زخم‌ها و خشم های دلمان تا روز انتقام با ما هست تا روز نابودی ضحاک
شک نکنید که روزی لانه های فساد و ظلمتون برچیده خواهد شد
ما مادران دادخواه برای رسیدن به عدالت محکم و استوار پیش خواهیم رفت »
#علی_سیدی
#محمد_حسینی
#یلدا_آقافضلی
تمام جاوید نامهای وطن #هستیم_بر_آن_عهد_که_بستیم


#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام نیما نوری، در آخرین پنجشنبه سال بر سر مزار جاویدنام محمد حسینی حضور یافت و ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«خواهر همدردم کاملیا سجادی همانطور که خواسته بودید پنج شنبه آخر سال سر مزار نیما و سید محمد حسینی رفتم و یک شاخه گل از طرف شما گذاشتم سر مزارش»


#کیان_حسینی #محمد_حسینی #نیما_نوری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام علی سیدی، ویدیویی از چیدن سفره هفت‌سین بر سر مزار فرزند دلاورش منتشر کرد و نوشت:

«فرارسیدن نوروز باستانی را‌به ملت شریف ایران شاد باش می‌گویم
پروردگارا چنان کن امسال سال ملت ایران باشد
سعادت بخت نیکو حال خوش در فال ما ملت ایران باشد
پلیدی‌ها و زشتی‌های دنیا سهم اهریمن و جنایتکاران باشد
قشنگی‌هت و خوبی‌های دنیا مال ملت ایران باشد
پریشان حالی واندوه صد فرسنگ از ملت ایران دور باشد
قطار زندگیمون که گاه گاه خط عوض می‌کرد
پس از این روی ریل بهترین آمال ما باشد
سال نو سال طلوع آفتاب از مشرق اقبال ما ملت ایران باشد
به امید پیروزی و ایرانی آباد »

#پاینده_ایران_و_ایرانی
#جاوید_نامداران_ایران
#علی_سیدی
#محمد_حسینی
#یلدا_آفافضلی
#دادخواهی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
علیه فراموشی

دیکتاتوری جمهوری اسلامی پس از مرگ روح‌الله عجمیان از بسیجیان سرکوبگر در جریان انقلاب ۱۴۰۱، سیدمحمد حسینی و محمدمهدی کرمی را اعدام کرد.
شهریورماه ۱۴۰۲، یک شاهد عینی در گفت‌وگوی اختصاصی با صدای آمریکا گفته بود: «این دو در لحظات پایانی عمر خود فریاد زدند جانمان فدای ایران.»

پس از اعدام آنها، روایات دردناکی از شکنجه هر دو نفر منتشر شد که با واکنش گسترده جامعه همراه شد. به گفته یک زندانی دیگر، «بازداشت‌شدگان شکنجه «جوجه‌ای» می‌شدند و از پشت دست و پای آنها به هم بسته می‌شد و با لگد و چوب کتک‌کاری می‌شدند.»
این شاهد که خود هم ماه‌ها زندانی بوده، در گفتگوی اختصاصی با صدای آمریکا، ادامه می‌دهد:
«از دیگر شکنجه‌های زندانیان این بود که بنزین را جلوی آنها می‌گذاشتند تا استشمام کنند اما روی آنها نوشابه می‌ریختند و بغل آنها فندک روشن می‌کردند و با جفت پا در صورت زندانی بسته‌شده در حالت «جوجه‌ای» می‌زدند.»

دادخواهیم و از یاد نمی‌بریم هم‌اکنون هم ماشالله کرمی پدر دادخواه محمدمهدی به جرم! «دادخواهی» در زندان دیکتاتور اسیر است.
به امید آزادی ایران و ایرانی

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#محمدمهدی_کرمی
#محمد_حسینی


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پاینده ایران»

خانواده‌های دادخواه علاوه بر گرامی‌داشت یاد و خاطره جان‌باختگان راه آزادی، پرچم دادخواهی را برافراشته‌اند. در کنار آنها باشیم و از آنها حمایت کنیم.
این ویدئو را زهرا خاکپور، مادر جاویدنام علی سیدی، منتشر کرده است او در کنار مزار عرفان ساریخانی فریاد می‌زند پاینده ایران.

جاویدنام علی سیدی جوانی ۲۵ ساله بود که چهارم آبان ۱۴۰۱ با شلیک گلوله سرکوبگران جمهوری اسلامی از فاصله نزدیک به کمر و پشتش در شهر پرند کشته شد.
به امید دادخواهی

زهرا خاکپور نوشته است:
«هیچ ظالمی ،ظلمش پایدار نبوده نخواهد بود
ما می‌مانیم و ظلم می‌میرد
این بهار آخرین بهار ظلم و ستم خواهم بود
به امید آن روز موعد شکوفای ایران
#پاینده_ایران_یکپارچه
#جانم_فدای_عدالت_آزادی✌🏻✌🏻
#جاوید_نامداران_راه_آزادی✌🏻✌🏻
#علی_سیدی
#محمد_حسینی
#عرفان_ساریخانی_دشتی
#یلدا_آقافضلی
یادونام همه جاویدنامهای عزیز گرامی»

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دادخواهی


@Tavaana_TavaanaTech