«ماموران ناامنی جمهوری اسلامی، چهارشنبه ۱۵ اسفند، در آستانه روز جهانی زن، با یورش به خانه #هستی_امیری زندانی سیاسی پیشین وسایل شخصی او از جمله لپتاپ و گوشی تلفن همراهش را ضبط کردند. خوشبختانه خود هستی بازداشت نشده. تصویر هستی در مردادماه پس از آزادی با نقاشی #پخشان_عزیزی در دست!»
ـ از صفحه رضا اکوانیان، روزنامهنگار
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ـ از صفحه رضا اکوانیان، روزنامهنگار
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤21👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعله پاکروان، مادر دادخواه زندهیاد ریحانه جباری، در پیامی ویدیویی به مناسبت روز جهانی زن، پیشنهاد میدهد که هر کس هر روز یک کار عملی برای حقوق زنان، مبارزه با اعدام و حمایت از زندانیان سیاسی انجام دهد.
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«پیش به سوی برگزاری روز جهانی زن، برای ساختن دنیایی بدون اعدام و شکنجه و زندانی سیاسی۔ دنیایی پر از برابری و عدالت و مساوات ، بدون در نظر گرفتن دین، رنگ، ملیت، جنسیت، زبان۔»
#روز_جهانی_زن
هشت_مارس
#شریفه_محمدی
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد
#نه_به_قصاص
#نه_به_اعدام
#دادخواهی_زندگیست #شعله_پاکروان
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«پیش به سوی برگزاری روز جهانی زن، برای ساختن دنیایی بدون اعدام و شکنجه و زندانی سیاسی۔ دنیایی پر از برابری و عدالت و مساوات ، بدون در نظر گرفتن دین، رنگ، ملیت، جنسیت، زبان۔»
#روز_جهانی_زن
هشت_مارس
#شریفه_محمدی
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد
#نه_به_قصاص
#نه_به_اعدام
#دادخواهی_زندگیست #شعله_پاکروان
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤45👍4
درخواست اعداده دادرسی حکم اعدام علیه پخشان عزیزی برای دومین بار در دیوان عالی کشور رد شده است.
مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
💔21🕊5❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درخواست اعداده دادرسی حکم اعدام علیه پخشان عزیزی برای دومین بار در دیوان عالی کشور رد شده است.
فعالان میدانی، در فضای سانسور و خفقان حاکم، دیوارهای شهر را تبدیل به رسانهای برای حمایت از زندانیان در معرض خطر اعدام کردهاند.
روز گذشته مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
درخواست اعداده دادرسی حکم اعدام علیه پخشان عزیزی برای دومین بار در دیوان عالی کشور رد شده است.
فعالان میدانی، در فضای سانسور و خفقان حاکم، دیوارهای شهر را تبدیل به رسانهای برای حمایت از زندانیان در معرض خطر اعدام کردهاند.
روز گذشته مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
💔27👍7❤2🕊2👌1
شصتوسومین هفتهی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۳۸ زندان کشور
رد دوبارهی اعاده دادرسی پخشان عزیزی و اتهام «بغی» علیه کریم خجسته
با پایان تعطیلات نوروزی، که طی آن میزان اعدامها بهطور نسبی کاهش یافته بود، بار دیگر شاهد افزایش چشمگیر صدور و اجرای احکام اعدام هستیم. در روزهای اخیر، شمار زیادی از زندانیان برای اجرای حکم به قرنطینه منتقل شدهاند. از جمله روز دوشنبه، دستکم ۱۰ زندانی در زندان قزلحصار به «بند امن» منتقل شدند که نشاندهندهی احتمال قریبالوقوع اجرای حکم اعدام آنان است.
همزمان با این تشدید سرکوب، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در پایان پنجاهوهشتمین نشست خود در ژنو، با تصویب قطعنامهای، نقض گستردهی حقوق بشر در ایران را محکوم و مأموریت «گزارشگر ویژه» و «هیئت حقیقتیاب مستقل» را برای یک سال دیگر تمدید کرد. در این قطعنامه، دامنهی مأموریت هیئت حقیقتیاب از قیام ۱۴۰۱ فراتر رفته و شامل سایر جنایات نظام و جمعآوری اسناد و مدارک برای پیگرد قضایی مسئولان نیز شده است.
همچنین در همین هفته، پارلمان اروپا با صدور قطعنامهای، موج گستردهی اعدامها در ایران و تأیید احکام اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی را محکوم کرده و بار دیگر خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران از سوی اتحادیه اروپا شده است.
با اینحال، حاکمیت جمهوری اسلامی بیاعتنا به فشارها و اعتراضات داخلی و بینالمللی، همچنان به روند سرکوب و صدور احکام مرگ ادامه میدهد. برای نمونه، اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد، برای دومینبار از سوی دیوان عالی کشور رد شده و خطر اجرای حکم اعدام او بیش از پیش افزایش یافته است. همچنین، کریم خجسته، دیگر زندانی سیاسی در زندان لاکان رشت، به اتهام «بغی» متهم شده که میتواند مقدمهی صدور حکم اعدام برای او باشد.
ما، اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، ضمن اعلام نگرانی عمیق از افزایش تهدید اجرای احکام اعدام علیه زندانیان سیاسی و عقیدتی، این احکام را قاطعانه محکوم میکنیم و نسبت به گسترش اعدام زندانیان با جرایم غیرسیاسی محکوم به اعدام هشدار میدهیم. همچنین ضمن قدردانی از حمایتهای بینالمللی، خواستار آن هستیم که جامعهی جهانی ادامهی هرگونه رابطه یا معامله با جمهوری اسلامی را مشروط به لغو کامل مجازات اعدام کند.
زندانهایی که در هفتهی شصتوسوم (سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴) در اعتصاب غذا شرکت میکنند:
اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، کرج، تهران بزرگ، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اراک، خرمآباد، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (زنان و مردان)، نظام شیراز، عادلآباد شیراز (زنان و مردان)، برازجان، رامهرمز، بم، کهنوج، طبس، جوین، مشهد، گنبدکاووس، قائمشهر، لاکان رشت (زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، دیزلآباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، سقز، بانه، مریوان، کامیاران.
لازم به ذکر است گزارشهای هفتگی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» از این پس در لینک زیر منتشر خواهد شد. همچنین، تمامی بیانیههای پیشین نیز در این کانال در دسترس هستند. از همه رسانهها، مخالفان حکم اعدام، همراهان و حامیان میخواهیم برای اطلاعرسانی بیشتر، لینک زیر را بازنشر دهند:
https://t.me/No_To_Execution_Tuesdays
سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ | هفته شصتوسوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
#بیانیه #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #نه_به_اعدام #پخشان_عزیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رد دوبارهی اعاده دادرسی پخشان عزیزی و اتهام «بغی» علیه کریم خجسته
با پایان تعطیلات نوروزی، که طی آن میزان اعدامها بهطور نسبی کاهش یافته بود، بار دیگر شاهد افزایش چشمگیر صدور و اجرای احکام اعدام هستیم. در روزهای اخیر، شمار زیادی از زندانیان برای اجرای حکم به قرنطینه منتقل شدهاند. از جمله روز دوشنبه، دستکم ۱۰ زندانی در زندان قزلحصار به «بند امن» منتقل شدند که نشاندهندهی احتمال قریبالوقوع اجرای حکم اعدام آنان است.
همزمان با این تشدید سرکوب، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در پایان پنجاهوهشتمین نشست خود در ژنو، با تصویب قطعنامهای، نقض گستردهی حقوق بشر در ایران را محکوم و مأموریت «گزارشگر ویژه» و «هیئت حقیقتیاب مستقل» را برای یک سال دیگر تمدید کرد. در این قطعنامه، دامنهی مأموریت هیئت حقیقتیاب از قیام ۱۴۰۱ فراتر رفته و شامل سایر جنایات نظام و جمعآوری اسناد و مدارک برای پیگرد قضایی مسئولان نیز شده است.
همچنین در همین هفته، پارلمان اروپا با صدور قطعنامهای، موج گستردهی اعدامها در ایران و تأیید احکام اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی را محکوم کرده و بار دیگر خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران از سوی اتحادیه اروپا شده است.
با اینحال، حاکمیت جمهوری اسلامی بیاعتنا به فشارها و اعتراضات داخلی و بینالمللی، همچنان به روند سرکوب و صدور احکام مرگ ادامه میدهد. برای نمونه، اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد، برای دومینبار از سوی دیوان عالی کشور رد شده و خطر اجرای حکم اعدام او بیش از پیش افزایش یافته است. همچنین، کریم خجسته، دیگر زندانی سیاسی در زندان لاکان رشت، به اتهام «بغی» متهم شده که میتواند مقدمهی صدور حکم اعدام برای او باشد.
ما، اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، ضمن اعلام نگرانی عمیق از افزایش تهدید اجرای احکام اعدام علیه زندانیان سیاسی و عقیدتی، این احکام را قاطعانه محکوم میکنیم و نسبت به گسترش اعدام زندانیان با جرایم غیرسیاسی محکوم به اعدام هشدار میدهیم. همچنین ضمن قدردانی از حمایتهای بینالمللی، خواستار آن هستیم که جامعهی جهانی ادامهی هرگونه رابطه یا معامله با جمهوری اسلامی را مشروط به لغو کامل مجازات اعدام کند.
زندانهایی که در هفتهی شصتوسوم (سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴) در اعتصاب غذا شرکت میکنند:
اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، کرج، تهران بزرگ، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اراک، خرمآباد، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (زنان و مردان)، نظام شیراز، عادلآباد شیراز (زنان و مردان)، برازجان، رامهرمز، بم، کهنوج، طبس، جوین، مشهد، گنبدکاووس، قائمشهر، لاکان رشت (زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، دیزلآباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، سقز، بانه، مریوان، کامیاران.
لازم به ذکر است گزارشهای هفتگی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» از این پس در لینک زیر منتشر خواهد شد. همچنین، تمامی بیانیههای پیشین نیز در این کانال در دسترس هستند. از همه رسانهها، مخالفان حکم اعدام، همراهان و حامیان میخواهیم برای اطلاعرسانی بیشتر، لینک زیر را بازنشر دهند:
https://t.me/No_To_Execution_Tuesdays
سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ | هفته شصتوسوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
#بیانیه #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #نه_به_اعدام #پخشان_عزیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍23❤6🕊4
آتنا دائمی، زندانی سیاسی سابق، نگران از خطر اجرای حکم اعدام سه زندانی سیاسی زن محکوم به اعدام، متن زیر را از حمایت از آنها نوشت:
ما نگران سه زن هستیم؛ پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی.
نه فقط از سر همدردی، بلکه از عمق درکی مشترک از خشونتی که همزمان هم زنانه است، هم سیاسی است، و هم ساختاری. این زنها نه صرفا متهم، ونه حتی قربانی بلکه در مقابل یک نظم مردسالار، فاشیستی و زنستیز که تن زن را همیشه اولین میدان سرکوب میداند، مانند سرو ایستادهاند.
اتهاماتشان، واهیست؛ اما سایه اعدام، واقعیست، و ما خوب میدانیم که در این نظام، «اتهام واهی» اغلب برای نابودیِ کامل یک زندگی کفایت میکند.
سکوت، در برابر چنین خشونتی، همدستی با خشونتگر است. هر روزی که میگذرد، اضطراب ما برای سرنوشت این زنان، شکل فشردهتری از وحشتیست که سالهاست بر تنها، زبانها و زندگیمان تحمیل شده. ما از پیش با این خشونتها و قتلها آشناییم، خشونت و قتلهایی که در لفافهٔ قانون، عدالت را به ابزاری برای حذف بدل کردهاند.
نامشان را بلند بگوییم پیش از آنکه دوباره، دیر شود.
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ما نگران سه زن هستیم؛ پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی.
نه فقط از سر همدردی، بلکه از عمق درکی مشترک از خشونتی که همزمان هم زنانه است، هم سیاسی است، و هم ساختاری. این زنها نه صرفا متهم، ونه حتی قربانی بلکه در مقابل یک نظم مردسالار، فاشیستی و زنستیز که تن زن را همیشه اولین میدان سرکوب میداند، مانند سرو ایستادهاند.
اتهاماتشان، واهیست؛ اما سایه اعدام، واقعیست، و ما خوب میدانیم که در این نظام، «اتهام واهی» اغلب برای نابودیِ کامل یک زندگی کفایت میکند.
سکوت، در برابر چنین خشونتی، همدستی با خشونتگر است. هر روزی که میگذرد، اضطراب ما برای سرنوشت این زنان، شکل فشردهتری از وحشتیست که سالهاست بر تنها، زبانها و زندگیمان تحمیل شده. ما از پیش با این خشونتها و قتلها آشناییم، خشونت و قتلهایی که در لفافهٔ قانون، عدالت را به ابزاری برای حذف بدل کردهاند.
نامشان را بلند بگوییم پیش از آنکه دوباره، دیر شود.
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤29🕊4👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باز سهشنبه شد و خانوادههای دلنگران زندانیان سیاسی محکوم به اعدام با در دست داشتن تصاویر عزیزانشان، به مقابل زندان اوین رفتند تا بلکه صدایشان شنیده شود.
آنها از زمان بازداشت عضو خانوادهشان، در راهروهای دادسراها و دادگاهها و جلوی در زندانها پیگیر بودهاند. هر تماس تلفنی برایشان اضطراب ایجاد میکند. بازجویان و متولیان دستگاههای امنیتی و قضایی مرتب آنها را سر دواندهاند. امیدشان حالا به مردم و نهادهای بینالمللی است.
فشار افکار عمومی و فشار خارجی، میتواند در جلوگیری از اجرای احکام ظالمانه اعدام مؤثر باشد.
اعدام یک قتل حکومتی است. حکومتی که تلاش میکند منتقدان و مخالفان خود را با اعدام سرکوب کند.
امروز سه شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام با تجمع مقابل زندان اوین و با در دست داشتن تصاویر زندانیان و پارچه نوشته های #نه_به_اعدام به این احکام ضد انسانی اعتراض کردند و خواهان لغو احکام اعدام شدند.
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#پویا_قبادی #وحید_بنی_عامریان
#بابک_علیپور #اکبر_دانشورکار
#مهدی_حسنی #بهروز_احسانی_اسلاملو
#سید_محمد_تقوی_سنگدهی #ابوالحسن_منتظر #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #منوچهر_فلاح #شریفه_محمدی #محمد_جواد_وفایی_ثانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها از زمان بازداشت عضو خانوادهشان، در راهروهای دادسراها و دادگاهها و جلوی در زندانها پیگیر بودهاند. هر تماس تلفنی برایشان اضطراب ایجاد میکند. بازجویان و متولیان دستگاههای امنیتی و قضایی مرتب آنها را سر دواندهاند. امیدشان حالا به مردم و نهادهای بینالمللی است.
فشار افکار عمومی و فشار خارجی، میتواند در جلوگیری از اجرای احکام ظالمانه اعدام مؤثر باشد.
اعدام یک قتل حکومتی است. حکومتی که تلاش میکند منتقدان و مخالفان خود را با اعدام سرکوب کند.
امروز سه شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام با تجمع مقابل زندان اوین و با در دست داشتن تصاویر زندانیان و پارچه نوشته های #نه_به_اعدام به این احکام ضد انسانی اعتراض کردند و خواهان لغو احکام اعدام شدند.
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#پویا_قبادی #وحید_بنی_عامریان
#بابک_علیپور #اکبر_دانشورکار
#مهدی_حسنی #بهروز_احسانی_اسلاملو
#سید_محمد_تقوی_سنگدهی #ابوالحسن_منتظر #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #منوچهر_فلاح #شریفه_محمدی #محمد_جواد_وفایی_ثانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍19❤5🕊2
مطهره گونهای، فعال سیاسی، ضمن انتشار تصویر یک یادگاری از پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، دلنوشتهای خطاب به همبندی سابق خود در زندان اوین به شرح زیر منتشر کرد:
«پخشان گیانم، سلام.
میدانم دوست نداری برایت بنویسند چون همیشه میگفتی:" من فقط یکی از صدها زندانی زیر حکم اعدام ام."
اما امشب دیگر نتوانستم و بغضی بیامان راه گلویم را بست.
این گردنبند چوبی را موقع رفتن بهم دادی و دم گوشم زمزمه کردی: نری یادت بره مطهره!
و آخ پخشان...
میدانم که چقدر بدت آمده که آن شهروندی افتخاری باسمهای را هدیه کردهاند!
آن هم برای تو که دنیایت، این خاورمیانه لعنتی زیبایمان است که خودکامگان و دیوانگان سلطه ویرانش کردهاند!
و مگر میشود یادم برود؟! آن آغوشی که به روی "تسنیم" میگشودی و آنهمه زندگی که در او جاری میکردی.
هنوز شبها بیخوابم و سیگار میکشم. اما تو پیشم نیستی که باهم یواشکی بخندیم و همدیگر را دست بیندازیم...
به جایش این گردنبند عزیز را میبوسم. اینها را که میخوانی هم از طرف یک خواهر کوچکتر است که تو را خودیتر از خانوادهاش دیده و دلش برایت لک زده.
پخشان جانم، دردت له گیانم...
به تو پیش از خودم قول دادهام که تا پای جانم برای آزادی، زندگی کنم. که "مقاومت، زندگیست."
وقتی که حکم اخراجم آمد، در آن هیاهو تنها تو بودی که دستم را کشیدی و گفتی بیا بریم سیگار بکشیم! و چقدر یکه خوردم...
یادت هست پرسیدی: چرا از من خوشت میاد مطهره؟ و به شوخی میگفتی: از آدمایی که صمیمی میشن بدم میاد! و باهم ریسه میرفتیم. :))
بگذار از این سوی میلهها پاسخت را بدهم: چون خودِ خودِ خودت هستی! بی هیچ هراسی از آنکه رانده و منزوی شوی...
شاید دیگران خرده بگیرند. شاید خود من هم اینطور بی محابا خود واقعیام باشم! اما این خودت بودنت را دوست دارم پخشان.
نه یادم نمیرود. نباید و نمیتوانم یادم برود...
اختلاف نظر سیاسی هم باعث دوریمان نمیشد و نمیشود، حتی وقتهایی که بحثمان بالا میگرفت. :))
چرا که ما همدست و همگناه "ژن، ژیان، ئازادی" هستیم! و تا آخرین نفس، جانمان را برای زن، برای زندگی و برای آزادی فدا خواهیم کرد.
ما به امید دیدار روشنای صبحی هستیم که جور جائر از ورطه حیاتمان برچیده شود.
از پشت این دیوارها و میلهها که زورشان به ایستادگی زنان و مردان این خاک نمیرسد، میبوسمت و به آن امید تمامناشدنی، که همیشه در چشمانمان جاری است، ایمان دارم.»
#نه_به_اعدام #پخشان_عزیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«پخشان گیانم، سلام.
میدانم دوست نداری برایت بنویسند چون همیشه میگفتی:" من فقط یکی از صدها زندانی زیر حکم اعدام ام."
اما امشب دیگر نتوانستم و بغضی بیامان راه گلویم را بست.
این گردنبند چوبی را موقع رفتن بهم دادی و دم گوشم زمزمه کردی: نری یادت بره مطهره!
و آخ پخشان...
میدانم که چقدر بدت آمده که آن شهروندی افتخاری باسمهای را هدیه کردهاند!
آن هم برای تو که دنیایت، این خاورمیانه لعنتی زیبایمان است که خودکامگان و دیوانگان سلطه ویرانش کردهاند!
و مگر میشود یادم برود؟! آن آغوشی که به روی "تسنیم" میگشودی و آنهمه زندگی که در او جاری میکردی.
هنوز شبها بیخوابم و سیگار میکشم. اما تو پیشم نیستی که باهم یواشکی بخندیم و همدیگر را دست بیندازیم...
به جایش این گردنبند عزیز را میبوسم. اینها را که میخوانی هم از طرف یک خواهر کوچکتر است که تو را خودیتر از خانوادهاش دیده و دلش برایت لک زده.
پخشان جانم، دردت له گیانم...
به تو پیش از خودم قول دادهام که تا پای جانم برای آزادی، زندگی کنم. که "مقاومت، زندگیست."
وقتی که حکم اخراجم آمد، در آن هیاهو تنها تو بودی که دستم را کشیدی و گفتی بیا بریم سیگار بکشیم! و چقدر یکه خوردم...
یادت هست پرسیدی: چرا از من خوشت میاد مطهره؟ و به شوخی میگفتی: از آدمایی که صمیمی میشن بدم میاد! و باهم ریسه میرفتیم. :))
بگذار از این سوی میلهها پاسخت را بدهم: چون خودِ خودِ خودت هستی! بی هیچ هراسی از آنکه رانده و منزوی شوی...
شاید دیگران خرده بگیرند. شاید خود من هم اینطور بی محابا خود واقعیام باشم! اما این خودت بودنت را دوست دارم پخشان.
نه یادم نمیرود. نباید و نمیتوانم یادم برود...
اختلاف نظر سیاسی هم باعث دوریمان نمیشد و نمیشود، حتی وقتهایی که بحثمان بالا میگرفت. :))
چرا که ما همدست و همگناه "ژن، ژیان، ئازادی" هستیم! و تا آخرین نفس، جانمان را برای زن، برای زندگی و برای آزادی فدا خواهیم کرد.
ما به امید دیدار روشنای صبحی هستیم که جور جائر از ورطه حیاتمان برچیده شود.
از پشت این دیوارها و میلهها که زورشان به ایستادگی زنان و مردان این خاک نمیرسد، میبوسمت و به آن امید تمامناشدنی، که همیشه در چشمانمان جاری است، ایمان دارم.»
#نه_به_اعدام #پخشان_عزیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍30💔7❤2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک فایل صوتی از شعرخوانی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام به دست بیبیسی فارسی رسیده است.
پخشان عزیزی شعرهایی که خود در دوران زندان سروده را دکلمه کرده است.
این زندانی سیاسی به اتهام «بغی» یا قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران که مصداق آن «عضویت در جمعیتهای معارض» عنوان شده، به چهار سال زندان و اعدام محکوم شده است.
خانم عزیزی این اتهامها را رد کرده است.
این حکم در ۱۹ دی در دیوان عالی ایران تأیید شد و سپس به اجرای احکام رفت.
پخشان عزیزی به مدت ۱۰ سال به عنوان مددکار در مناطق کردنشین سوریه به آوارگانی کمک میکرد که از جنگ با داعش فرار کرده بودند. او حدود ۱۸ ماه پیش در ایران بازداشت شد.
تایید حکم اعدام پخشان عزیزی با واکنشهای انتقادی گستردهای روبرو شده است.
بسیاری از خانوادههای دادخواه، فعالان مدنی، چهرهها و زندانیان سیاسی در ایران و سازمانهای حقوق بشری خواهان لغو این حکم شدهاند.
@bbcpersian
#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پخشان عزیزی شعرهایی که خود در دوران زندان سروده را دکلمه کرده است.
این زندانی سیاسی به اتهام «بغی» یا قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران که مصداق آن «عضویت در جمعیتهای معارض» عنوان شده، به چهار سال زندان و اعدام محکوم شده است.
خانم عزیزی این اتهامها را رد کرده است.
این حکم در ۱۹ دی در دیوان عالی ایران تأیید شد و سپس به اجرای احکام رفت.
پخشان عزیزی به مدت ۱۰ سال به عنوان مددکار در مناطق کردنشین سوریه به آوارگانی کمک میکرد که از جنگ با داعش فرار کرده بودند. او حدود ۱۸ ماه پیش در ایران بازداشت شد.
تایید حکم اعدام پخشان عزیزی با واکنشهای انتقادی گستردهای روبرو شده است.
بسیاری از خانوادههای دادخواه، فعالان مدنی، چهرهها و زندانیان سیاسی در ایران و سازمانهای حقوق بشری خواهان لغو این حکم شدهاند.
@bbcpersian
#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔27❤2
به خواهران دربند، #وریشه_مرادی، #پخشان_عزیزی، و دیگر دوستان در بند زنان زندان اوین
سلام و درود
خبر به ما رسید که خانم #حورا_نیکبخت با وجود شرایط جسمانی نامناسب و ابتلا به بیماری صعبالعلاج، همچنان علیه افرایش اعدامها «به ویژه در میان محرومان و به حاشیهراندگان» به اعتصاب غذای نامحدود خود ادامه میدهند.
میدانیم برای مقامات امنیتی و قضایی، جان یک زندانی در اعتصاب غذا، اغلب اهمیتی ندارد. آنها مرگ این عزیزان را با گزارشی کلیشهای با مضمون «ایست قلبی» مختومه میکنند. اما ما و شما خوب میدانیم که مرگ انسانی متعهد به کرامت انسان و حقوق بشر، آنهم در پشت میلههای زندان و در پی تصمیمی اخلاقی و سیاسی، نه فقط یک ضایعه انسانی، که زخمی عمیق بر پیکر وجدان جمعی ماست.
در زندان قزلحصار، در همسایگی هرروزهی چوبههای دار، ما همدرد حورا هستیم. درد دیدن و شنیدن مرگِ هرروزهی انسانهایی که قربانی ماشین بیرحم اعداماند، ما را نیز تا مرز فروپاشی میکشاند. اما باور داریم مقاومت و اعتراض اگر قرار است ماندگار و ثمربخش باشد، باید در قالب کنشهای جمعی، آگاهانه، و پایدار صورت گیرد.
خواهران عزیز، از شما تقاضا دارم این پیام را به حورای شریف و دلاور برسانید: ما به انتخاب شجاعانهاش برای اعتراض احترام میگذاریم، اما از او میخواهیم جان و سلامت خود را حفظ کند، چرا که حضور و صدای او در این مبارزه بسیار ارزشمندتر از غیاب و خاموشی اوست. راه مقابله با این جنون اعدام، تنها از مسیر ایستادگی جمعی، همبستگی واقعی، و تلاشهای هماهنگ میگذرد.
ما شاید در قعر این جهنم جنون و کشتار در زندانها تا مرز فروپاشی روحی برویم اما هرگز از پای نمی ایستیم و دست در دست هم با همراهی و عمل جمعی و با حمایت همه مردمان از «حق زندگی» همبندیها و همه زندانیان دفاع و در برابر سازمان سرکوب این حاکمیت مقاومت خواهیم کرد.
اینجانب ضمن سپاس از همه کنشگران کارزار ستایشبرانگیز «سهشنبههای نه به اعدام» در همهجای دنیا، درخواست میکنم ابتکار عمل بیشتر و متنوعتری دربرابر موج رو به افزایش اعدامها در پیش گیرند؛ از شما خواهران عزیز نیز خواهشمندم پیام برادر کوچکتان را به حورای عزیز رسانده و از ایشان بخواهید به دلیل نگرانی از عوارض احتمالی به اعتصاب غذای خود پایان دهند، بیایید در دفاع از «حق زندگی»، که بنیادینترین حق بشر است، بیوقفه بکوشیم.
با احترام
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
ـ لازم به ذکر است، امروز در پی اعلام اعتصاب غذای پخشان عزیزی در حمایت از حورا نیکبخت و درخواست همبندیها، حورا نیکبخت به اعتصاب غذای خود خاتمه داد.
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سلام و درود
خبر به ما رسید که خانم #حورا_نیکبخت با وجود شرایط جسمانی نامناسب و ابتلا به بیماری صعبالعلاج، همچنان علیه افرایش اعدامها «به ویژه در میان محرومان و به حاشیهراندگان» به اعتصاب غذای نامحدود خود ادامه میدهند.
میدانیم برای مقامات امنیتی و قضایی، جان یک زندانی در اعتصاب غذا، اغلب اهمیتی ندارد. آنها مرگ این عزیزان را با گزارشی کلیشهای با مضمون «ایست قلبی» مختومه میکنند. اما ما و شما خوب میدانیم که مرگ انسانی متعهد به کرامت انسان و حقوق بشر، آنهم در پشت میلههای زندان و در پی تصمیمی اخلاقی و سیاسی، نه فقط یک ضایعه انسانی، که زخمی عمیق بر پیکر وجدان جمعی ماست.
در زندان قزلحصار، در همسایگی هرروزهی چوبههای دار، ما همدرد حورا هستیم. درد دیدن و شنیدن مرگِ هرروزهی انسانهایی که قربانی ماشین بیرحم اعداماند، ما را نیز تا مرز فروپاشی میکشاند. اما باور داریم مقاومت و اعتراض اگر قرار است ماندگار و ثمربخش باشد، باید در قالب کنشهای جمعی، آگاهانه، و پایدار صورت گیرد.
خواهران عزیز، از شما تقاضا دارم این پیام را به حورای شریف و دلاور برسانید: ما به انتخاب شجاعانهاش برای اعتراض احترام میگذاریم، اما از او میخواهیم جان و سلامت خود را حفظ کند، چرا که حضور و صدای او در این مبارزه بسیار ارزشمندتر از غیاب و خاموشی اوست. راه مقابله با این جنون اعدام، تنها از مسیر ایستادگی جمعی، همبستگی واقعی، و تلاشهای هماهنگ میگذرد.
ما شاید در قعر این جهنم جنون و کشتار در زندانها تا مرز فروپاشی روحی برویم اما هرگز از پای نمی ایستیم و دست در دست هم با همراهی و عمل جمعی و با حمایت همه مردمان از «حق زندگی» همبندیها و همه زندانیان دفاع و در برابر سازمان سرکوب این حاکمیت مقاومت خواهیم کرد.
اینجانب ضمن سپاس از همه کنشگران کارزار ستایشبرانگیز «سهشنبههای نه به اعدام» در همهجای دنیا، درخواست میکنم ابتکار عمل بیشتر و متنوعتری دربرابر موج رو به افزایش اعدامها در پیش گیرند؛ از شما خواهران عزیز نیز خواهشمندم پیام برادر کوچکتان را به حورای عزیز رسانده و از ایشان بخواهید به دلیل نگرانی از عوارض احتمالی به اعتصاب غذای خود پایان دهند، بیایید در دفاع از «حق زندگی»، که بنیادینترین حق بشر است، بیوقفه بکوشیم.
با احترام
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
ـ لازم به ذکر است، امروز در پی اعلام اعتصاب غذای پخشان عزیزی در حمایت از حورا نیکبخت و درخواست همبندیها، حورا نیکبخت به اعتصاب غذای خود خاتمه داد.
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤19👍8
نامه وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به معلم اعدامی فرزاد کمانگر 🌱
به نام معلمی که مرگ را به زانو درآورد
سلام فرزاد …
سلام به تویی که دیگر یک نام نیستی؛
راه هستی، فانوسی در مه و صدایی در سکوت تاریخ هستی.
من تو را نه با چشم، که با جان دیدهام؛
میان سطرهای خاکخوردهی دفترهای مدرسهی ده،
لابهلای اشکهای کودکانی که پدرشان از کوه بازنگشت…
تو را میان فریاد بیصدای مادری که زبانش را جرم شمردند، شناختم.
تو را نمیشناختم،
اما گویی قرنهاست که با من هستی، چون حقیقت، چون درد، چون آرمان.
انها که دار را برایت برافراشتند…
نفهمیدند
که دار، قامت کسی را خم نمیکند
که به افق ایستاده باشد.
آنها گمان کردند میتوانند تو را پایان دهند،
غافل از آنکه تو همان سحرگاه آغاز شدی؛
در لحظهی خاموشی، فریاد شدی،
در مرگ، زاده شدی.
فرزاد،
تو فقط یک معلم نبودی و نیستی، تو فلسفهی زیستن در زمانهی مردگان هستی.
فرزاد، تو جویباری هستی که از رود صمد بهرنگی سرچشمه گرفت؛ در خاک تشنهی کودکان جاری شدی، بیآنکه از سنگلاخ بترسد،
تو تجسم صداقت بودی در عصر جعل،
تجسم امید در سرزمینی که واژهها را تیرباران میکنند.
میخواستی رؤیا را از تختهی کلاس جدا کنی
و به دیوار واقعیت بیاویزی؛
رؤیاهایی که از دل فقر آمده بودند،
اما شکوهشان از تمام قصرها بیشتر بود.
آنها بازجویت را به سراغم فرستادند.
گفت: «او هم همینجا نشست. نتوانست بماند و …»
و من گفتم:
او توانست
از مرگ، جاودانگی بیافریند.
از سکوت، فریاد بسازد.
از کلاس، قیام خلق کند.
من ادامهی توام، فرزاد.
ادامهی شیرین علمهولی،
زنی که عشقش به زندگی، به زبان مادریاش، و به آزادی، جرمش شد؛ سر به دار شد
اما نامش را بر کوه و باد و واژه حک کرد.
ادامهی فرهادی
که از مرگ نترسید چون حقیقت را در آغوش کشیده بود.
ادامهی علی حیدریان
که زاگرس در قلبش میتپید.
مهدی اسلامیان
که سکوت نکرد و تا لحظهی آخر، لبهایش بر حقیقت بسته نشد.
ادامهی تمام آنهایی که مرگ را در آغوش کشیدند تا ما بایستیم.
و ما هنوز ایستادهایم.
دستهایمان شاید بسته باشند،
اما صدایمان از همیشه بلندتر است.
هر روز، حقیقت را با تازیانهی انکار میزنند؛
هر صبح، واژههایمان را در دادگاه بیعدالتی محاکمه میکنند؛
و ما، با هر زخم، معنا میسازیم…
با هر تحقیر، قامت میافرازیم…
با هر خفقان، نفس تازهای برای آزادی میکشیم.
فرزاد،
تو دیگر نام نیستی.
تو درختی هستی که هر شاخهاش
یک معلم است، یک شاعر، یک عصیان گر.
و من؟
من امروز در همان نقطهای ایستادهام که تو ایستادی.
برای من نیز دار را برافراشتهاند.
اما هراسی در دل ندارم.
زیرا کسی که حقیقت را بر دوش میکشد،
در میدان نبرد، تنها ایستادگی را میشناسد،
اگر مرگ، تاوان بر دوش کشیدن حقیقت است،
بگذار من نیز بهای آن را بپردازم.
ما زاده شدهایم تا بایستیم، نه بگریزیم.
و این راه، راه رفتن نیست…
راه برخاستن است.
تا آخرین کلمه،
تا آخرین کودک،
تا آخرین کوه
که چون زاگرس پابرجاست…
راه تو ادامه دارد، معلمم—
در صدای ما،
در گامهای استواری که بر خاک میکوبیم،
در دلهایی که هنوز برای آزادی میتپند…
راه تو ادامه دارد،
تا پیروزی.
«دار، ما را نمیشکند؛ تنها ریشههایمان را به ژرفای خاک میفرستد.»
وریشه مرادی _ زندانی اعدامی بند زنان اوین
اردیبهشت ۱۴۰۴ 🌱
#StopExecution
#فرزاد_کمانگر #شیرین_علمهولی #فرهاد_وکیلی #علی_حیدریان #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به نام معلمی که مرگ را به زانو درآورد
سلام فرزاد …
سلام به تویی که دیگر یک نام نیستی؛
راه هستی، فانوسی در مه و صدایی در سکوت تاریخ هستی.
من تو را نه با چشم، که با جان دیدهام؛
میان سطرهای خاکخوردهی دفترهای مدرسهی ده،
لابهلای اشکهای کودکانی که پدرشان از کوه بازنگشت…
تو را میان فریاد بیصدای مادری که زبانش را جرم شمردند، شناختم.
تو را نمیشناختم،
اما گویی قرنهاست که با من هستی، چون حقیقت، چون درد، چون آرمان.
انها که دار را برایت برافراشتند…
نفهمیدند
که دار، قامت کسی را خم نمیکند
که به افق ایستاده باشد.
آنها گمان کردند میتوانند تو را پایان دهند،
غافل از آنکه تو همان سحرگاه آغاز شدی؛
در لحظهی خاموشی، فریاد شدی،
در مرگ، زاده شدی.
فرزاد،
تو فقط یک معلم نبودی و نیستی، تو فلسفهی زیستن در زمانهی مردگان هستی.
فرزاد، تو جویباری هستی که از رود صمد بهرنگی سرچشمه گرفت؛ در خاک تشنهی کودکان جاری شدی، بیآنکه از سنگلاخ بترسد،
تو تجسم صداقت بودی در عصر جعل،
تجسم امید در سرزمینی که واژهها را تیرباران میکنند.
میخواستی رؤیا را از تختهی کلاس جدا کنی
و به دیوار واقعیت بیاویزی؛
رؤیاهایی که از دل فقر آمده بودند،
اما شکوهشان از تمام قصرها بیشتر بود.
آنها بازجویت را به سراغم فرستادند.
گفت: «او هم همینجا نشست. نتوانست بماند و …»
و من گفتم:
او توانست
از مرگ، جاودانگی بیافریند.
از سکوت، فریاد بسازد.
از کلاس، قیام خلق کند.
من ادامهی توام، فرزاد.
ادامهی شیرین علمهولی،
زنی که عشقش به زندگی، به زبان مادریاش، و به آزادی، جرمش شد؛ سر به دار شد
اما نامش را بر کوه و باد و واژه حک کرد.
ادامهی فرهادی
که از مرگ نترسید چون حقیقت را در آغوش کشیده بود.
ادامهی علی حیدریان
که زاگرس در قلبش میتپید.
مهدی اسلامیان
که سکوت نکرد و تا لحظهی آخر، لبهایش بر حقیقت بسته نشد.
ادامهی تمام آنهایی که مرگ را در آغوش کشیدند تا ما بایستیم.
و ما هنوز ایستادهایم.
دستهایمان شاید بسته باشند،
اما صدایمان از همیشه بلندتر است.
هر روز، حقیقت را با تازیانهی انکار میزنند؛
هر صبح، واژههایمان را در دادگاه بیعدالتی محاکمه میکنند؛
و ما، با هر زخم، معنا میسازیم…
با هر تحقیر، قامت میافرازیم…
با هر خفقان، نفس تازهای برای آزادی میکشیم.
فرزاد،
تو دیگر نام نیستی.
تو درختی هستی که هر شاخهاش
یک معلم است، یک شاعر، یک عصیان گر.
و من؟
من امروز در همان نقطهای ایستادهام که تو ایستادی.
برای من نیز دار را برافراشتهاند.
اما هراسی در دل ندارم.
زیرا کسی که حقیقت را بر دوش میکشد،
در میدان نبرد، تنها ایستادگی را میشناسد،
اگر مرگ، تاوان بر دوش کشیدن حقیقت است،
بگذار من نیز بهای آن را بپردازم.
ما زاده شدهایم تا بایستیم، نه بگریزیم.
و این راه، راه رفتن نیست…
راه برخاستن است.
تا آخرین کلمه،
تا آخرین کودک،
تا آخرین کوه
که چون زاگرس پابرجاست…
راه تو ادامه دارد، معلمم—
در صدای ما،
در گامهای استواری که بر خاک میکوبیم،
در دلهایی که هنوز برای آزادی میتپند…
راه تو ادامه دارد،
تا پیروزی.
«دار، ما را نمیشکند؛ تنها ریشههایمان را به ژرفای خاک میفرستد.»
وریشه مرادی _ زندانی اعدامی بند زنان اوین
اردیبهشت ۱۴۰۴ 🌱
#StopExecution
#فرزاد_کمانگر #شیرین_علمهولی #فرهاد_وکیلی #علی_حیدریان #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤38🕊5👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جایزه فیلم آلمان ،لولا، که به فیلم «دانه انجیر معابد، تعلق گرفته بود، شامگاه شنبه ۱۹ اردیبهشت به محمد رسولاف اهدا شد.
این فیلم در بسیاری از رشتهها، از جمله بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی برای محمد رسولاف و بهترین بازیگر زن نقش مکمل برای نیوشا اخشی، نامزد دریافت جایزه شده بود. این فیلم در نهایت، جایزه بهترین نقش اصلی مرد را برای میثاق زارع، بازیگر اصلی در نقش قاضی سرکوب، به ارمغان آورد.
محمد رسولاف، در مراسم دریافت جایزه به تشدید اعدامها در ایران اشاره کرد و یادی کرد از ۳ زندانی سیاسی زن، وریشه مرادی، پخشان عزیزی و شریفه محمدی، که به اعدام محکوم شدهاند. او گفت:
«ما چکار کنیم که از دنیا بخواهیم در کنار مردم ما بایستند؟»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #محمد_رسول_اف #زن_زندگی_آزادی #فیلم #سینما #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
این فیلم در بسیاری از رشتهها، از جمله بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی برای محمد رسولاف و بهترین بازیگر زن نقش مکمل برای نیوشا اخشی، نامزد دریافت جایزه شده بود. این فیلم در نهایت، جایزه بهترین نقش اصلی مرد را برای میثاق زارع، بازیگر اصلی در نقش قاضی سرکوب، به ارمغان آورد.
محمد رسولاف، در مراسم دریافت جایزه به تشدید اعدامها در ایران اشاره کرد و یادی کرد از ۳ زندانی سیاسی زن، وریشه مرادی، پخشان عزیزی و شریفه محمدی، که به اعدام محکوم شدهاند. او گفت:
«ما چکار کنیم که از دنیا بخواهیم در کنار مردم ما بایستند؟»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #محمد_رسول_اف #زن_زندگی_آزادی #فیلم #سینما #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
👍29❤7👌5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلنوشته مریم یحیوی، فعال مدنی، برای همبندی سابقش، زندانی سیاسی محکوم به اعدام «پخشان عزیزی»
«چند وقتی بود که میخواستم از تو بنویسم، اما هجوم افکار، مانع میشدند.
اما امروز میخواهم،چند تصویر از زیست مشترکمان را در بند زنان اوین بنویسم، هرچند معتقدم کلمات، هرچقدر هم که درست انتخاب شوند، نمیتوانند آن حس و حال را آنطور که باید و شاید به تصویر بکشند.
بخاطر دارم روز ملاقات بود.
تو، من و چند نفر دیگر بهواسطهی شعار دادن علیه احکام اعدام، ممنوعالملاقات شده بودیم.
ساعت حوالی ۱۰ صبح:
تو را دیدم که بساط آرد، آب و روغن را روی میز مخصوص در اتاق ۱، نزدیک آشپزخانه، پهن کرده بودی و با دستهای ظریف، اما پرقدرتت، خمیر را ورز میدادی.
پرسیدم: «چه کار میکنی؟ تو که ملاقات نداری؟»
گفتی: «یادته پریروز نون خرمایی درست کرده بودم؟»
گفتم: «خب آره.» گفتی: «به بچههای قرنطینه نرسید. زهرا هم که حاملهست، دلشون حتماً رفته بود (دل رفتن: هوس کردن). امروز از خلوتی آشپزخانه استفاده کردم.»
با خنده گفتی: «حالا منو اینجوری نگاه نکن! یه کم آب بریز روی خمیر. این خمیر باید خوب ورز بخوره و چند ساعتی استراحت کنه…»
ساعت حوالی ۴ بعدازظهر:
برای بازی والیبال رفتی هواخوری.
تو چنان والیبال را جدی میگیری که انگار در مسابقات رسمی و تیم شاخصی بازی میکنی!
خطا که میکنند، شاکی میشوی.
با آن اندام ظرفیت، چنان زیر توپ میزنی که رد توپ را در هوا میشود دید.
چند باری هم با همین ضربهها، توپ را از ورای دیوارهای بلند و سیمخاردارها زندان ، به هواخوری بند ۴ فرستادی!
عادتت این است که بین هر نیمه، سیگاری روشن کنی. هیچوقت هم نمیرسی بیشتر از چند پک عمیق بزنی…
به قول خودت، زمانهایی که والیبال بازی میکنی، تنها زمانهاییست که ذهنت درگیر هیچ چیزی نیست، جز بازی.
حوالی ساعت ۶ عصر:
دوباره میبینمت.
بر روی همان میز، بساط پهن کردهای و با ظرافت، هستهی خرماها را جدا میکنی و با دقت و تبحر خاصی، درست در وسط خمیر نانها جا میدهی.
انگار سایهی نگاهم رویت سنگینی میکند. سرت را بالا میآوری و میخندی. چشمانت برق میزند. میدرخشد.
حوالی ساعت ۸ شب:
تسنیم، که به تازگی در بند زنان اوین به دنیا امده و تازه یکساله شده، در آغوش مادرش از قرنطینه به بند میآید.
تسنیم وقتی از در قرنطینه به سمت بند میآید، آنقدر ذوق دارد که گویا حس میکند از آن قفس کوچک، نمدار و خفه، به قفس بزرگتری میرود؛ قفسی که همه ذوق دیدنش را دارند.
و تو، وقتی تسنیم را میبینی، هوش و حواس از سرت میپرد.
صدای غشغش خندهی تسنیم، شاید تنها چیزیست که همهی ما را یاد روند زندگی در بیرون از زندان میاندازد. یاد زندگی…
با گفتن «تسنیم گیان» به سویش میروی، بغلش میکنی، به زبان مادریت قربانصدقهاش میروی.
او هم انگار خوب میفهمد و با خندههایی از ته دل و چشمان معصوم و کنجکاوش، جوابت را میدهد.
به سمت تختت میروید. برای او قصهای تعریف میکنی؛ قصهای از جنس درد و امید.
و بعد، شروع میکنی برایش لالایی کُردی میخوانی.
من در تمام این مدت، حواسم به صدای تو و تسنیم است.
معنای لالایی را نمیفهمم،
اما سوزِ یک درد غریب و یک عشق نجیب را برایم تداعی میکند…
با خودم تکرار میکنم: پخشان یعنی شعر.
با خودم تکرار میکنم: تو یک مددکار بینظیری،
که هم عاشق کودکان هستی و هم دغدغهی کودکان و زنان را داری.
روزی، تو در کمپها زخمهای زنان و کودکان کوبانی را در نبرد با داعش التیام میدادی.
و اکنون، اینجا، در این حصار و زیر حکم ناعادلانه و غیرانسانی اعدام، التیامبخش کودکی هستی که مادر و پدرش اتهام داعش دارند.
تو رفیق و یاریرسان مادر هستی.
و برای ۷ زن در قرنطینهی بند زنان، نان خرمایی درست میکنی که اتهامشان داعش است.
زندگی و انسانیت، برای تو چه معنای بزرگی دارد…
اگر صادرکنندهی حکم اعدامت بداند،
نهالهایی که با دستهایت کاشتهای همین _نانهای خرمایی، خندههای تسنیم، امیدِ آن هفت زن—
از دیوارهای زندان سبز خواهند شد, چه حالی می شود
تاریخ، ظالمان را محکوم خواهد کرد،
اما نام تو را،
مثل شعلهای در تاریکی، حفظ خواهد کرد.
زندگی، برای تو مفهوم خاصی دارد
حتی وقتی خودت در سایهٔ مرگ ایستادهای.»
#نه_به_اعدام #پخشان_عزیزی #مریم_یحیوی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«چند وقتی بود که میخواستم از تو بنویسم، اما هجوم افکار، مانع میشدند.
اما امروز میخواهم،چند تصویر از زیست مشترکمان را در بند زنان اوین بنویسم، هرچند معتقدم کلمات، هرچقدر هم که درست انتخاب شوند، نمیتوانند آن حس و حال را آنطور که باید و شاید به تصویر بکشند.
بخاطر دارم روز ملاقات بود.
تو، من و چند نفر دیگر بهواسطهی شعار دادن علیه احکام اعدام، ممنوعالملاقات شده بودیم.
ساعت حوالی ۱۰ صبح:
تو را دیدم که بساط آرد، آب و روغن را روی میز مخصوص در اتاق ۱، نزدیک آشپزخانه، پهن کرده بودی و با دستهای ظریف، اما پرقدرتت، خمیر را ورز میدادی.
پرسیدم: «چه کار میکنی؟ تو که ملاقات نداری؟»
گفتی: «یادته پریروز نون خرمایی درست کرده بودم؟»
گفتم: «خب آره.» گفتی: «به بچههای قرنطینه نرسید. زهرا هم که حاملهست، دلشون حتماً رفته بود (دل رفتن: هوس کردن). امروز از خلوتی آشپزخانه استفاده کردم.»
با خنده گفتی: «حالا منو اینجوری نگاه نکن! یه کم آب بریز روی خمیر. این خمیر باید خوب ورز بخوره و چند ساعتی استراحت کنه…»
ساعت حوالی ۴ بعدازظهر:
برای بازی والیبال رفتی هواخوری.
تو چنان والیبال را جدی میگیری که انگار در مسابقات رسمی و تیم شاخصی بازی میکنی!
خطا که میکنند، شاکی میشوی.
با آن اندام ظرفیت، چنان زیر توپ میزنی که رد توپ را در هوا میشود دید.
چند باری هم با همین ضربهها، توپ را از ورای دیوارهای بلند و سیمخاردارها زندان ، به هواخوری بند ۴ فرستادی!
عادتت این است که بین هر نیمه، سیگاری روشن کنی. هیچوقت هم نمیرسی بیشتر از چند پک عمیق بزنی…
به قول خودت، زمانهایی که والیبال بازی میکنی، تنها زمانهاییست که ذهنت درگیر هیچ چیزی نیست، جز بازی.
حوالی ساعت ۶ عصر:
دوباره میبینمت.
بر روی همان میز، بساط پهن کردهای و با ظرافت، هستهی خرماها را جدا میکنی و با دقت و تبحر خاصی، درست در وسط خمیر نانها جا میدهی.
انگار سایهی نگاهم رویت سنگینی میکند. سرت را بالا میآوری و میخندی. چشمانت برق میزند. میدرخشد.
حوالی ساعت ۸ شب:
تسنیم، که به تازگی در بند زنان اوین به دنیا امده و تازه یکساله شده، در آغوش مادرش از قرنطینه به بند میآید.
تسنیم وقتی از در قرنطینه به سمت بند میآید، آنقدر ذوق دارد که گویا حس میکند از آن قفس کوچک، نمدار و خفه، به قفس بزرگتری میرود؛ قفسی که همه ذوق دیدنش را دارند.
و تو، وقتی تسنیم را میبینی، هوش و حواس از سرت میپرد.
صدای غشغش خندهی تسنیم، شاید تنها چیزیست که همهی ما را یاد روند زندگی در بیرون از زندان میاندازد. یاد زندگی…
با گفتن «تسنیم گیان» به سویش میروی، بغلش میکنی، به زبان مادریت قربانصدقهاش میروی.
او هم انگار خوب میفهمد و با خندههایی از ته دل و چشمان معصوم و کنجکاوش، جوابت را میدهد.
به سمت تختت میروید. برای او قصهای تعریف میکنی؛ قصهای از جنس درد و امید.
و بعد، شروع میکنی برایش لالایی کُردی میخوانی.
من در تمام این مدت، حواسم به صدای تو و تسنیم است.
معنای لالایی را نمیفهمم،
اما سوزِ یک درد غریب و یک عشق نجیب را برایم تداعی میکند…
با خودم تکرار میکنم: پخشان یعنی شعر.
با خودم تکرار میکنم: تو یک مددکار بینظیری،
که هم عاشق کودکان هستی و هم دغدغهی کودکان و زنان را داری.
روزی، تو در کمپها زخمهای زنان و کودکان کوبانی را در نبرد با داعش التیام میدادی.
و اکنون، اینجا، در این حصار و زیر حکم ناعادلانه و غیرانسانی اعدام، التیامبخش کودکی هستی که مادر و پدرش اتهام داعش دارند.
تو رفیق و یاریرسان مادر هستی.
و برای ۷ زن در قرنطینهی بند زنان، نان خرمایی درست میکنی که اتهامشان داعش است.
زندگی و انسانیت، برای تو چه معنای بزرگی دارد…
اگر صادرکنندهی حکم اعدامت بداند،
نهالهایی که با دستهایت کاشتهای همین _نانهای خرمایی، خندههای تسنیم، امیدِ آن هفت زن—
از دیوارهای زندان سبز خواهند شد, چه حالی می شود
تاریخ، ظالمان را محکوم خواهد کرد،
اما نام تو را،
مثل شعلهای در تاریکی، حفظ خواهد کرد.
زندگی، برای تو مفهوم خاصی دارد
حتی وقتی خودت در سایهٔ مرگ ایستادهای.»
#نه_به_اعدام #پخشان_عزیزی #مریم_یحیوی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊26❤14👍4💯1
در دفاع از حق حیات: درخواست توقف حکم اعدام پخشان عزیزی بر پایه اصول شرعی، قانونی و بینالمللی
مهوش صیدال،، زندانی سیاسی و همبند پخشان عزیزی زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان اوین، طی نامهای به محسنی اژهای رئیس قوهقضاییه، خواستار توقف حکم اعدام پخشان عزیزی شده است.
متن این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
نامه سرگشاده خطاب به رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
موضوع: درخواست توقف اجرای حکم اعدام خانم پخشان عزیزی و بازنگری فوری بر مبنای موازین شرعی، قانونی و بینالمللی
با سلام و احترام
اینجانب، بهعنوان یک عضو جامعه حقوقی کشور که خود اکنون در زندان اوین به سر میبرم، صرفنظر از هرگونه اختلاف سیاسی، از منظر صرفا حقوقی، فقهی، قرآنی و قواعد بینالمللی، مسئولیت اخلاقی و حرفهای خود میدانم این نامه را در دفاع از حق حیات و عدالت پیرامون حکم خانم پخشان عزیزی تنظیم نمایم.
دلایل و مستندات حقوقی و فقهی
۱_ فقدان عنصر مادی و مسلحانه جرم
بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، تحقق جرم بغی منوط به قیام مسلحانه علیه اساس نظام است. خانم پخشان عزیزی در زمان بازداشت فاقد هرگونه سلاح سرد یا گرم بوده، هیچ آموزش نظامی یا فعالیت مسلحانه نداشته و حسب مستندات پرونده، ایشان در سال ۱۳۹۳ برای امدادرسانی به آوارگان کردِ قربانی داعش در منطقه رُژآوا (شمال سوریه) رفتند بنابراین طبق اصول مسلم فقهی، از جمله قاعده اباحه و اصل «ادْرَءُوا الحُدُودَ بِالشُّبُهَاتِ» (حدود را با وجود شبهه دفع کنید)، در غیاب دلیل قطعی بر مسلحانه بودن فعالیت، صدور حکم اعدام فاقد وجاهت شرعی است.
۲_ تعارض ادله و نقض اصول دادرسی عادلانه
انتساب همزمان خانم عزیزی به گروههای متعارض (پ.ک.ک، حزب دموکرات کردستان، داعش!) بدون ارائه دلیل و بیّنه معتبر، خلاف قاعده «البینة علی المدعی» است و مشروعیت روند دادرسی را از اساس مخدوش میکند. به تصریح آیه «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» (انعام: ۱۶۴)، مسئولیت کیفری صرفاً بر پایه دلایل روشن و فردی باید اثبات شود.
۳_ مطابقت با تعهدات حقوق بینالملل بشردوستانه
مطابق پروتکلهای الحاقی کنوانسیونهای ژنو، اقدامات امدادی به نفع غیرنظامیان در مخاصمات مسلحانه مشمول حمایت ویژه هستند و جرمانگاری آنها با اصول مسلم حقوق بشردوستانه تعارض دارد.
۴_ پیامدهای داخلی و بینالمللی
اجرای چنین حکمی، آن هم در عدم رعایت اصول دادرسی عادلانه، به تشدید فشارهای حقوق بشری، افزایش هزینههای سیاسی و دیپلماتیک و گسترش بیاعتمادی عمومی، بهویژه در مناطق قومیتی، خواهد انجامید.
درخواست فوری و مشخص
با توجه به آنچه بیان شد، از جنابعالی بهطور مصرانه درخواست میشود:
دستور توقف فوری اجرای حکم اعدام خانم پخشان عزیزی صادر گردد.
پرونده تحت بازبینی مستقل و علنی با حضور هیأتی بیطرف مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد.
نتایج بازبینی به اطلاع عموم مردم، نهادهای داخلی و نهادهای بینالمللی رسانده شود تا از هرگونه شائبه تبعیض یا انگیزه سیاسی در این پرونده جلوگیری شود.
اینجانب این درخواست را تنها از موضع مسئولیت علمی، اخلاقی و حرفهای، و در دفاع از اصول بنیادین حق حیات، کرامت انسانی و عدالت شرعی و قانونی، سوای نگاه و منظر سیاسی خود تقدیم میدارم.
با احترام
مهوش صیدال
۱۱ خرداد ۱۴۰۴
#بیانیه #مهوش_صیدال #سایه_صیدال #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهوش صیدال،، زندانی سیاسی و همبند پخشان عزیزی زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان اوین، طی نامهای به محسنی اژهای رئیس قوهقضاییه، خواستار توقف حکم اعدام پخشان عزیزی شده است.
متن این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
نامه سرگشاده خطاب به رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
موضوع: درخواست توقف اجرای حکم اعدام خانم پخشان عزیزی و بازنگری فوری بر مبنای موازین شرعی، قانونی و بینالمللی
با سلام و احترام
اینجانب، بهعنوان یک عضو جامعه حقوقی کشور که خود اکنون در زندان اوین به سر میبرم، صرفنظر از هرگونه اختلاف سیاسی، از منظر صرفا حقوقی، فقهی، قرآنی و قواعد بینالمللی، مسئولیت اخلاقی و حرفهای خود میدانم این نامه را در دفاع از حق حیات و عدالت پیرامون حکم خانم پخشان عزیزی تنظیم نمایم.
دلایل و مستندات حقوقی و فقهی
۱_ فقدان عنصر مادی و مسلحانه جرم
بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، تحقق جرم بغی منوط به قیام مسلحانه علیه اساس نظام است. خانم پخشان عزیزی در زمان بازداشت فاقد هرگونه سلاح سرد یا گرم بوده، هیچ آموزش نظامی یا فعالیت مسلحانه نداشته و حسب مستندات پرونده، ایشان در سال ۱۳۹۳ برای امدادرسانی به آوارگان کردِ قربانی داعش در منطقه رُژآوا (شمال سوریه) رفتند بنابراین طبق اصول مسلم فقهی، از جمله قاعده اباحه و اصل «ادْرَءُوا الحُدُودَ بِالشُّبُهَاتِ» (حدود را با وجود شبهه دفع کنید)، در غیاب دلیل قطعی بر مسلحانه بودن فعالیت، صدور حکم اعدام فاقد وجاهت شرعی است.
۲_ تعارض ادله و نقض اصول دادرسی عادلانه
انتساب همزمان خانم عزیزی به گروههای متعارض (پ.ک.ک، حزب دموکرات کردستان، داعش!) بدون ارائه دلیل و بیّنه معتبر، خلاف قاعده «البینة علی المدعی» است و مشروعیت روند دادرسی را از اساس مخدوش میکند. به تصریح آیه «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» (انعام: ۱۶۴)، مسئولیت کیفری صرفاً بر پایه دلایل روشن و فردی باید اثبات شود.
۳_ مطابقت با تعهدات حقوق بینالملل بشردوستانه
مطابق پروتکلهای الحاقی کنوانسیونهای ژنو، اقدامات امدادی به نفع غیرنظامیان در مخاصمات مسلحانه مشمول حمایت ویژه هستند و جرمانگاری آنها با اصول مسلم حقوق بشردوستانه تعارض دارد.
۴_ پیامدهای داخلی و بینالمللی
اجرای چنین حکمی، آن هم در عدم رعایت اصول دادرسی عادلانه، به تشدید فشارهای حقوق بشری، افزایش هزینههای سیاسی و دیپلماتیک و گسترش بیاعتمادی عمومی، بهویژه در مناطق قومیتی، خواهد انجامید.
درخواست فوری و مشخص
با توجه به آنچه بیان شد، از جنابعالی بهطور مصرانه درخواست میشود:
دستور توقف فوری اجرای حکم اعدام خانم پخشان عزیزی صادر گردد.
پرونده تحت بازبینی مستقل و علنی با حضور هیأتی بیطرف مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد.
نتایج بازبینی به اطلاع عموم مردم، نهادهای داخلی و نهادهای بینالمللی رسانده شود تا از هرگونه شائبه تبعیض یا انگیزه سیاسی در این پرونده جلوگیری شود.
اینجانب این درخواست را تنها از موضع مسئولیت علمی، اخلاقی و حرفهای، و در دفاع از اصول بنیادین حق حیات، کرامت انسانی و عدالت شرعی و قانونی، سوای نگاه و منظر سیاسی خود تقدیم میدارم.
با احترام
مهوش صیدال
۱۱ خرداد ۱۴۰۴
#بیانیه #مهوش_صیدال #سایه_صیدال #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍21❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دادگاه فقط مجری نظر نهاد امنیتی است»
طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری: در پروندههای بغی، حکم را از پیش نوشتهاند
از طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، پرسیده شده که «اکثر پروندههای زندانیان سیاسی که حکم اعدام گرفتهاند، از جمله پخشان عزیزی و وریشه مرادی، با اتهام بغی حکم اعدام گرفتهاند.
پخشان مددکار اجتماعی بود و وریسه هم در حال مبارزه با داعش بوده، این دو هیچ مبارزه مسلحانهای با رژیم جمهوری اسلامی نداشتند. چطور چنین اتهامی به این دو نفر نسبت داده شده است؟»
طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، در پاسخ به نقد مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی پرداخته و با اشاره به نحوه اجرای این مواد، به ویژه ماده ۲۸۷ با عنوان «بغی»، بر استفاده نادرست و سیاسی از آن در پروندههای موسوم به امنیتی تأکید کرد.
او با تشریح عنصر قانونی این مواد، توضیح داد که ماده ۲۸۶ ناظر به محاربه و افساد فیالارض است و در صورت تحقق شرایط خاصی چون اخلال شدید در نظم عمومی، مجازات اعدام را پیشبینی کرده است. این ماده البته دارای تبصرهای است که امکان تخفیف مجازات را در صورت پایینتر بودن شدت اخلال فراهم میکند. اما در ماده ۲۸۷ که در سال ۱۳۹۲ به قانون افزوده شد، موضوع «بغی» بدون هیچ تبصره یا استثناء مطرح شده است؛ مادهای که به گفته خانم کلاهچیان، مبنای فقهی مشخصی نداشته و صرفاً به آیهای از قرآن ارجاع دارد.
مطابق این ماده، تنها «گروهی» که «در برابر نظام اسلامی» دست به اسلحه ببرند مشمول عنوان بغی خواهند بود؛ اما در پروندههای اخیر، این شروط رعایت نمیشود و افراد صرفنظر از وجود گروه یا استفاده از سلاح، با این اتهام سنگین مواجه میشوند. به گفته این وکیل دادگستری، روند بازداشت، بازجویی و رسیدگی قضایی نیز مغایر اصول حقوقی و دادرسی عادلانه است: بازجوییها همراه با شکنجه روانی، عدم دسترسی به وکیل، عدم ارتباط با خانواده، و استخراج اعترافات اجباری.
وی همچنین به نقش «گردشکار» نهادهای امنیتی در روند دادرسی اشاره کرد و گفت: «در این نوع پروندهها، محتوای گردشکار تعیینکننده نوع و شدت حکم است و عملاً دادگاه صرفاً مجری تصمیم نهاد امنیتی است». او در پایان تأکید کرد که در این پروندهها نه تنها مفاد قانونی رعایت نمیشود، بلکه سیر رسیدگی نیز به شکلی چیده شده تا به نتیجه از پیش تعیینشده و مطلوب نهادهای امنیتی منتهی شود؛ امری که عدالت را به شدت زیر سؤال میبرد.
مشروح سخنان خانم کلاهچیان را در فایل صوتی، بشنوید.
#طناز_کلاهچیان #نه_به_اعدام #بغی #محاربه #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری: در پروندههای بغی، حکم را از پیش نوشتهاند
از طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، پرسیده شده که «اکثر پروندههای زندانیان سیاسی که حکم اعدام گرفتهاند، از جمله پخشان عزیزی و وریشه مرادی، با اتهام بغی حکم اعدام گرفتهاند.
پخشان مددکار اجتماعی بود و وریسه هم در حال مبارزه با داعش بوده، این دو هیچ مبارزه مسلحانهای با رژیم جمهوری اسلامی نداشتند. چطور چنین اتهامی به این دو نفر نسبت داده شده است؟»
طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، در پاسخ به نقد مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی پرداخته و با اشاره به نحوه اجرای این مواد، به ویژه ماده ۲۸۷ با عنوان «بغی»، بر استفاده نادرست و سیاسی از آن در پروندههای موسوم به امنیتی تأکید کرد.
او با تشریح عنصر قانونی این مواد، توضیح داد که ماده ۲۸۶ ناظر به محاربه و افساد فیالارض است و در صورت تحقق شرایط خاصی چون اخلال شدید در نظم عمومی، مجازات اعدام را پیشبینی کرده است. این ماده البته دارای تبصرهای است که امکان تخفیف مجازات را در صورت پایینتر بودن شدت اخلال فراهم میکند. اما در ماده ۲۸۷ که در سال ۱۳۹۲ به قانون افزوده شد، موضوع «بغی» بدون هیچ تبصره یا استثناء مطرح شده است؛ مادهای که به گفته خانم کلاهچیان، مبنای فقهی مشخصی نداشته و صرفاً به آیهای از قرآن ارجاع دارد.
مطابق این ماده، تنها «گروهی» که «در برابر نظام اسلامی» دست به اسلحه ببرند مشمول عنوان بغی خواهند بود؛ اما در پروندههای اخیر، این شروط رعایت نمیشود و افراد صرفنظر از وجود گروه یا استفاده از سلاح، با این اتهام سنگین مواجه میشوند. به گفته این وکیل دادگستری، روند بازداشت، بازجویی و رسیدگی قضایی نیز مغایر اصول حقوقی و دادرسی عادلانه است: بازجوییها همراه با شکنجه روانی، عدم دسترسی به وکیل، عدم ارتباط با خانواده، و استخراج اعترافات اجباری.
وی همچنین به نقش «گردشکار» نهادهای امنیتی در روند دادرسی اشاره کرد و گفت: «در این نوع پروندهها، محتوای گردشکار تعیینکننده نوع و شدت حکم است و عملاً دادگاه صرفاً مجری تصمیم نهاد امنیتی است». او در پایان تأکید کرد که در این پروندهها نه تنها مفاد قانونی رعایت نمیشود، بلکه سیر رسیدگی نیز به شکلی چیده شده تا به نتیجه از پیش تعیینشده و مطلوب نهادهای امنیتی منتهی شود؛ امری که عدالت را به شدت زیر سؤال میبرد.
مشروح سخنان خانم کلاهچیان را در فایل صوتی، بشنوید.
#طناز_کلاهچیان #نه_به_اعدام #بغی #محاربه #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍22❤4🕊4
محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک، متن کوتاهی به مناسبت اولین سالگرد صدور حکم اعدام برای همبندیاش، پخشان عزیزی نوشت.
او پخشان را زنی دلیر و یگانه توصیف کرد تاکید کرد که پخشان بیش از هر چیزی «مددکار» است. خانم رضایی از همه دعوت کرد که برای رهایی پخشان از چنگ اهریمنان بکوشند.
متن یادداشت خانم محبوبه رضایی به شرح زیر است:
«اولین سالگرد صدور حکم اعدام خواهرم پخشان است و هر روز اضطراب و دلهره ما درباره او که جز راستی پایگاهی ندارد بیشتر میشود. پخشان زنی دلیر و یگانه است که همچون همیشه و پیش از هرچیز «مددکار» است. با آنهمه رنج، دلش چون خورشید برافروخته است و لحظهای دست از مددکاری و تیمار زندانیان آسیب دیده برنداشته است. برای سومین بار حکم عزیزمان تایید شده و نمیدانیم برای کسی که تنها گناهش مبارزه برای آوردن روشنیست به کدام سو روی کنیم. به یاد دارم روزی که خبر سرافراز شدن همرزممان رضا رسایی را شنید زنی سوگوار از ایرانزمین بود که همچون همه ما از ناتوانی برای نجات جان فرزند ایران شرمسار شده بود. صدای پخشان عزیزی باشیم و برای رهاییاش از چنگ اهریمنان بکوشیم.
پاینده ایران
محبوبه رضایی
زندان قرچک»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن ماه امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#محبوبه_رضایی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک، متن کوتاهی به مناسبت اولین سالگرد صدور حکم اعدام برای همبندیاش، پخشان عزیزی نوشت.
او پخشان را زنی دلیر و یگانه توصیف کرد تاکید کرد که پخشان بیش از هر چیزی «مددکار» است. خانم رضایی از همه دعوت کرد که برای رهایی پخشان از چنگ اهریمنان بکوشند.
متن یادداشت خانم محبوبه رضایی به شرح زیر است:
«اولین سالگرد صدور حکم اعدام خواهرم پخشان است و هر روز اضطراب و دلهره ما درباره او که جز راستی پایگاهی ندارد بیشتر میشود. پخشان زنی دلیر و یگانه است که همچون همیشه و پیش از هرچیز «مددکار» است. با آنهمه رنج، دلش چون خورشید برافروخته است و لحظهای دست از مددکاری و تیمار زندانیان آسیب دیده برنداشته است. برای سومین بار حکم عزیزمان تایید شده و نمیدانیم برای کسی که تنها گناهش مبارزه برای آوردن روشنیست به کدام سو روی کنیم. به یاد دارم روزی که خبر سرافراز شدن همرزممان رضا رسایی را شنید زنی سوگوار از ایرانزمین بود که همچون همه ما از ناتوانی برای نجات جان فرزند ایران شرمسار شده بود. صدای پخشان عزیزی باشیم و برای رهاییاش از چنگ اهریمنان بکوشیم.
پاینده ایران
محبوبه رضایی
زندان قرچک»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن ماه امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#محبوبه_رضایی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤17🕊7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیوستن خسرو علیکردی، وکیل دادگستری، به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
خسرو علیکردی، وکیل دادگستری و دادخواه، با انتشار پیامی اعلام کرد که به کارزار مدنی و انسانی «سهشنبههای نه به اعدام» میپیوندد.
او با تأکید بر کرامت ذاتی انسان و اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، که حق حیات را بنیادیترین حق انسانی میدانند، گفت:
«اعدام نه عدالت برقرار میکند و نه امنیت؛ بلکه چرخه خشونت را تداوم میبخشد.»
این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: «امروز بیش از هر زمان دیگری ضروری است که صدای جمعی خود را برای لغو مجازات اعدام و پاسداری از حق زندگی بلند کنیم.»
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
#محمد_جواد_وفایی_ثانی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خسرو علیکردی، وکیل دادگستری و دادخواه، با انتشار پیامی اعلام کرد که به کارزار مدنی و انسانی «سهشنبههای نه به اعدام» میپیوندد.
او با تأکید بر کرامت ذاتی انسان و اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، که حق حیات را بنیادیترین حق انسانی میدانند، گفت:
«اعدام نه عدالت برقرار میکند و نه امنیت؛ بلکه چرخه خشونت را تداوم میبخشد.»
این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: «امروز بیش از هر زمان دیگری ضروری است که صدای جمعی خود را برای لغو مجازات اعدام و پاسداری از حق زندگی بلند کنیم.»
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
#محمد_جواد_وفایی_ثانی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤30🕊8
کانون صنفی معلمان با انتشار بیانیهای، تایید حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری، را محکوم کرد.
در این بیانیه همچنین نسبت به خطر اجرای احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی هشدار داده شده است.
متن کامل
بیانیه کانون صنفی معلمان در محکومیت تأیید حکم اعدام شریفه محمدی
در سالهای اخیر، بهویژه پس از جنبش ژینا/مهسا، صدور و اجرای احکام اعدام برای فعالان سیاسی و مدنی با شتابی فزاینده همراه بوده است؛ روندی که یادآور روزگار سیاه دههی شصت در حافظهی جمعی مردم ایران است. این موج سرکوب، بهویژه پس از جنگ دوازدهروزه اخیر، شدت بیشتری یافته و شاهد افزایش صدور فلهای احکام اعدام و اجرای آنها علیه زندانیان سیاسی و امنیتی بودهایم.
بر اساس گزارش نهادهای مستقل حقوق بشری، هماکنون دستکم ۵۶ زندانی سیاسی و امنیتی در زندانهای ایران با احکام اعدام مواجهاند و در انتظار اجرای حکم بهسر میبرند. در تازهترین مورد، حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری، توسط دیوان عالی کشور تأیید شده است؛ حکمی که نه تنها با معیارهای عدالت و حقوق بشر مغایرت دارد، بلکه حتی بر پایهی قوانین جزایی خود جمهوری اسلامی نیز غیرقابل توجیه است. این در حالی است که پیشتر همین حکم به دلیل نقصهای متعدد از سوی دیوان عالی نقض شده بود.
همچنین دو زن زندانی سیاسی دیگر، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، با خطر جدی اجرای احکام ناعادلانهی اعدام روبهرو هستند.
روشن است که حاکمیت، در مواجهه با بحرانهای عمیق ناشی از ناکارآمدی و فساد ساختاری چهار دههی گذشته، میکوشد با توسل به خشونت و احکام ظالمانه، پاسخی سرکوبگرانه و نابخردانه به مطالبات جامعه بدهد. اما تجربه نشان داده است که چنین اقداماتی نهتنها مانع خیزش آزادیخواهی و عدالتطلبی مردم ایران نشده، بلکه همواره به گسترش اعتراضات اجتماعی انجامیده است.
کانون صنفی معلمان بهعنوان یک نهاد صنفی و مدنی، بار دیگر بر این مطالبات اصولی و انسانی تأکید میکنیم :
۱. لغو مجازات اعدام در کلیت آن، اعم از سیاسی و غیرسیاسی، ضرورتی فوری است؛ چراکه این مجازات غیرانسانی در هیچ تجربهای بازدارنده نبوده و برعکس بر چرخهی خشونت در جامعه افزوده است.
۲. آزادی فوری و بیقیدوشرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، نخستین گام ضروری برای خروج کشور از بحرانهای موجود است.
۳ .کانون صنفی معلمان بهطور مشخص خواستار لغو احکام اعدام سه زن زندانی سیاسی شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی و آزادی هرچه سریعتر آنان است.
ما بر این باوریم که صدای اعتراض فرهنگیان، پژواکی است از وجدان بیدار جامعه که در برابر ظلم و ناعدالتی سکوت نخواهد کرد.
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_و_عقیدتی
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
#یاری_مدنی_توانا #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
در این بیانیه همچنین نسبت به خطر اجرای احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی هشدار داده شده است.
متن کامل
بیانیه کانون صنفی معلمان در محکومیت تأیید حکم اعدام شریفه محمدی
در سالهای اخیر، بهویژه پس از جنبش ژینا/مهسا، صدور و اجرای احکام اعدام برای فعالان سیاسی و مدنی با شتابی فزاینده همراه بوده است؛ روندی که یادآور روزگار سیاه دههی شصت در حافظهی جمعی مردم ایران است. این موج سرکوب، بهویژه پس از جنگ دوازدهروزه اخیر، شدت بیشتری یافته و شاهد افزایش صدور فلهای احکام اعدام و اجرای آنها علیه زندانیان سیاسی و امنیتی بودهایم.
بر اساس گزارش نهادهای مستقل حقوق بشری، هماکنون دستکم ۵۶ زندانی سیاسی و امنیتی در زندانهای ایران با احکام اعدام مواجهاند و در انتظار اجرای حکم بهسر میبرند. در تازهترین مورد، حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری، توسط دیوان عالی کشور تأیید شده است؛ حکمی که نه تنها با معیارهای عدالت و حقوق بشر مغایرت دارد، بلکه حتی بر پایهی قوانین جزایی خود جمهوری اسلامی نیز غیرقابل توجیه است. این در حالی است که پیشتر همین حکم به دلیل نقصهای متعدد از سوی دیوان عالی نقض شده بود.
همچنین دو زن زندانی سیاسی دیگر، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، با خطر جدی اجرای احکام ناعادلانهی اعدام روبهرو هستند.
روشن است که حاکمیت، در مواجهه با بحرانهای عمیق ناشی از ناکارآمدی و فساد ساختاری چهار دههی گذشته، میکوشد با توسل به خشونت و احکام ظالمانه، پاسخی سرکوبگرانه و نابخردانه به مطالبات جامعه بدهد. اما تجربه نشان داده است که چنین اقداماتی نهتنها مانع خیزش آزادیخواهی و عدالتطلبی مردم ایران نشده، بلکه همواره به گسترش اعتراضات اجتماعی انجامیده است.
کانون صنفی معلمان بهعنوان یک نهاد صنفی و مدنی، بار دیگر بر این مطالبات اصولی و انسانی تأکید میکنیم :
۱. لغو مجازات اعدام در کلیت آن، اعم از سیاسی و غیرسیاسی، ضرورتی فوری است؛ چراکه این مجازات غیرانسانی در هیچ تجربهای بازدارنده نبوده و برعکس بر چرخهی خشونت در جامعه افزوده است.
۲. آزادی فوری و بیقیدوشرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، نخستین گام ضروری برای خروج کشور از بحرانهای موجود است.
۳ .کانون صنفی معلمان بهطور مشخص خواستار لغو احکام اعدام سه زن زندانی سیاسی شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی و آزادی هرچه سریعتر آنان است.
ما بر این باوریم که صدای اعتراض فرهنگیان، پژواکی است از وجدان بیدار جامعه که در برابر ظلم و ناعدالتی سکوت نخواهد کرد.
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_و_عقیدتی
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
#یاری_مدنی_توانا #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
🕊15👍4
پخشان عزیزی امروز ۵ شهریور، چهلویکسالگیاش را در بند زنان زندان قرچک جشن میگیرد؛ در حالی که در معرض خطر اعدام قرار دارد.
پخشان، مددکار اجتماعی کرد و فعال حقوق بشر، زندگیاش را پای دفاع از زنان و کودکان جنگزده گذاشت. او که از دانشگاه علامه طباطبایی فارغالتحصیل شد، سالها در شمال سوریه در اردوگاههای آوارگان خدمت کرد، اما جمهوری اسلامی او را با اتهام بغی به اعدام و چهار سال زندان محکوم شده است .
حورا نیکبخت، زندانی سیاسی سابق و همبند او در شبکه اجتماعی ایمس نوشت:
«پخشان جانم،
چند روزه که یادمه ۵ شهریور، چهلویکساله میشی.
تولدت مبارک زن قشنگ.
شرف و انسانیت کم داشت، اگه تو به این دنیا نمیاومدی.
امیدوارم همین روزها بیرون باشی و تولدت رو کنار هم جشن بگیریم رفیق.»
همچنین متن کوتاهی از سایه صیدال، هم بندی پخشان، در استوری اینستاگرام او به شرح زیر منتشر شده است:
«تولدت مبارک پخشان گیان نه فقط برای زاده شدنت بلکه برای آن که هنوز هستی، هنوز ایستادهای و هنوز ما را به زندگی امیدوار میکنی.
با عشق از دل همان بند»
دیوان عالی کشور ایران حکم اعدام پخشان را تأیید کرده، در حالی که وکیلش میگوید دادگاه بسیاری از کموکاستیهای روند قضایی را نادیده گرفته و شواهد فعالیتهای مسالمتآمیز او—همکاری با هلالاحمر شمال سوریه و فعالیت در اردوگاههای نوروز و الهول—را بیاثر دانسته است. نامهها و تأییدیههای بینالمللی از ایفای نقش داوطلبانهاش در حمایت از آوارگان خبر میدهند.
تولد پخشان تبدیل شده به فرصتی برای یادآوری اینکه:
– او باید جشن تولدش را آزاد برگزار کند،
– او نمادیست از زنِ مبارز و مقاوم، معلم انسانیت و عدالت،
پخشان زنی است که به گفته همبندیهایش، در زندان هم مددکار اجتماعی است و هوای همه را دارد.
#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پخشان، مددکار اجتماعی کرد و فعال حقوق بشر، زندگیاش را پای دفاع از زنان و کودکان جنگزده گذاشت. او که از دانشگاه علامه طباطبایی فارغالتحصیل شد، سالها در شمال سوریه در اردوگاههای آوارگان خدمت کرد، اما جمهوری اسلامی او را با اتهام بغی به اعدام و چهار سال زندان محکوم شده است .
حورا نیکبخت، زندانی سیاسی سابق و همبند او در شبکه اجتماعی ایمس نوشت:
«پخشان جانم،
چند روزه که یادمه ۵ شهریور، چهلویکساله میشی.
تولدت مبارک زن قشنگ.
شرف و انسانیت کم داشت، اگه تو به این دنیا نمیاومدی.
امیدوارم همین روزها بیرون باشی و تولدت رو کنار هم جشن بگیریم رفیق.»
همچنین متن کوتاهی از سایه صیدال، هم بندی پخشان، در استوری اینستاگرام او به شرح زیر منتشر شده است:
«تولدت مبارک پخشان گیان نه فقط برای زاده شدنت بلکه برای آن که هنوز هستی، هنوز ایستادهای و هنوز ما را به زندگی امیدوار میکنی.
با عشق از دل همان بند»
دیوان عالی کشور ایران حکم اعدام پخشان را تأیید کرده، در حالی که وکیلش میگوید دادگاه بسیاری از کموکاستیهای روند قضایی را نادیده گرفته و شواهد فعالیتهای مسالمتآمیز او—همکاری با هلالاحمر شمال سوریه و فعالیت در اردوگاههای نوروز و الهول—را بیاثر دانسته است. نامهها و تأییدیههای بینالمللی از ایفای نقش داوطلبانهاش در حمایت از آوارگان خبر میدهند.
تولد پخشان تبدیل شده به فرصتی برای یادآوری اینکه:
– او باید جشن تولدش را آزاد برگزار کند،
– او نمادیست از زنِ مبارز و مقاوم، معلم انسانیت و عدالت،
پخشان زنی است که به گفته همبندیهایش، در زندان هم مددکار اجتماعی است و هوای همه را دارد.
#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤42🕊8👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صفحه اینستاگرام منتسب به وریشه مرادی، ویدئویی منتشر کرده که نشان میدهد شورای شهر فابریانو به سه فعال زن ایرانی محکوم به اعدام، شهروندی افتخاری اعطا کرده است.
ویدئو از نشست شورای شهر فابریانو است که روز گذشته برگزار شده است.
مارتا ریچوتتی، از اعضای شورای شهر فابریانو در ایتالیا، روز ۲۸ آگوست ۲۰۲۵ در صفحه فیبسبوک خود نوشت:
«اعطای شهروندی افتخاری تنها یک اقدام نمادین نیست؛ بلکه تلاشی است برای دادن صدا به کسانی که برای آزادی و کرامت انسانی مبارزه میکنند. این تصمیم همچنین با هدف افزایش فشار بینالمللی برای توقف اعدامها و بازنگری مقامات ایرانی در این احکام اتخاذ شده است. صحبت کردن در این باره حیاتی است؛ سکوت یعنی همدستی، اما سخن گفتن ابزاری است برای مقاومت و همبستگی.»
پیشتر، در خرداد ماه ۱۴۰۴، در پی افزایش توجهات بینالمللی نسبت به وضعیت وریشه مرادی، شورای شهر پوجیبونسی در استان توسکانی ایتالیا با رأی قاطع، شهروندی افتخاری این شهر را به این زندانی محکوم به اعدام اعطا کرده بود.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #وریشه_مرادی #شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
ویدئو از نشست شورای شهر فابریانو است که روز گذشته برگزار شده است.
مارتا ریچوتتی، از اعضای شورای شهر فابریانو در ایتالیا، روز ۲۸ آگوست ۲۰۲۵ در صفحه فیبسبوک خود نوشت:
«اعطای شهروندی افتخاری تنها یک اقدام نمادین نیست؛ بلکه تلاشی است برای دادن صدا به کسانی که برای آزادی و کرامت انسانی مبارزه میکنند. این تصمیم همچنین با هدف افزایش فشار بینالمللی برای توقف اعدامها و بازنگری مقامات ایرانی در این احکام اتخاذ شده است. صحبت کردن در این باره حیاتی است؛ سکوت یعنی همدستی، اما سخن گفتن ابزاری است برای مقاومت و همبستگی.»
پیشتر، در خرداد ماه ۱۴۰۴، در پی افزایش توجهات بینالمللی نسبت به وضعیت وریشه مرادی، شورای شهر پوجیبونسی در استان توسکانی ایتالیا با رأی قاطع، شهروندی افتخاری این شهر را به این زندانی محکوم به اعدام اعطا کرده بود.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #وریشه_مرادی #شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
❤27👍8