۲۲۸ وکیل دادگستری، در اعتراض به صدور حکم برای پخشان عزیزی، وریشە مرادی و شریفه محمدی بیانیهای صادر کردند.
در این بیانیه آمده است:
«ما بر این باوریم که مجازات اعدام، بهویژه در پروندههایی که دارای ابهامات و شائبههای حقوقی بیان شده است، نمیتواند اجرای عدالت را تضمین کند، بلکه نقض آشکار حقوق انسانی است.»
در ادامه این بیانیه که به امضای ۲۲۸ وکیل دادگستری رسیده آمده است:
«اجرای چنین احکامی، نه تنها با اصول اسلامی، انسانی و موازین حقوق بشری در تعارض است؛ بلکه مغایر با تعهدات بینالمللی ایران در زمینه حق حیات و دادرسی عادلانه نیز میباشد.»
جمهوری اسلامی با هدف ارعاب و سرکوب جامعه علیه فعالان مدنی و سیاسی حکم اعدام صادر میکند. صدای زندانیان باشیم
در این میان عباس دریس مجاهد کورکور و هزاران زندانی دیگر را از یاد نبریم.
#عباس_دریس
#پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #وریشه_مرادی #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
در این بیانیه آمده است:
«ما بر این باوریم که مجازات اعدام، بهویژه در پروندههایی که دارای ابهامات و شائبههای حقوقی بیان شده است، نمیتواند اجرای عدالت را تضمین کند، بلکه نقض آشکار حقوق انسانی است.»
در ادامه این بیانیه که به امضای ۲۲۸ وکیل دادگستری رسیده آمده است:
«اجرای چنین احکامی، نه تنها با اصول اسلامی، انسانی و موازین حقوق بشری در تعارض است؛ بلکه مغایر با تعهدات بینالمللی ایران در زمینه حق حیات و دادرسی عادلانه نیز میباشد.»
جمهوری اسلامی با هدف ارعاب و سرکوب جامعه علیه فعالان مدنی و سیاسی حکم اعدام صادر میکند. صدای زندانیان باشیم
در این میان عباس دریس مجاهد کورکور و هزاران زندانی دیگر را از یاد نبریم.
#عباس_دریس
#پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #وریشه_مرادی #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
👍38🕊4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«برای آزادی وریشه، پخشان و شریفه؛ فقر فساد گرونی، میریم تا سرنگونی
در جریان انقلاب «زن زندگی آزادی»، مبارزه علیه اعدام که یک اعتراض همیشگی علیه حکومت اعدامی بود، تبدیل به مبارزهای متشکلتر و پیگیرتر برای از بین بردن حکم اعدام و شکستن چوبههای دار برای همیشه در کشورمان شد.»
ـ ارسالی مخاطبان توانا
#نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى #فقر_فساد_گرونی #وریشه_مرادی #شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در جریان انقلاب «زن زندگی آزادی»، مبارزه علیه اعدام که یک اعتراض همیشگی علیه حکومت اعدامی بود، تبدیل به مبارزهای متشکلتر و پیگیرتر برای از بین بردن حکم اعدام و شکستن چوبههای دار برای همیشه در کشورمان شد.»
ـ ارسالی مخاطبان توانا
#نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى #فقر_فساد_گرونی #وریشه_مرادی #شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👌24👍4
همزمان با آغاز ماه رمضان جمهوری جهل و ستم اسلامی یک زندانی را در جیرفت اعدام شد. و هماکنون چندین انسان هم تحت حکم اعدام در زندان به سر میبرند.
عدالت مُرد!
در حاشیه صدور و اجرای احکام اعدام
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/death_of_justice/
#کارتون
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
#عباس_دریس
@Tavaana_TavaanaTech
عدالت مُرد!
در حاشیه صدور و اجرای احکام اعدام
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/death_of_justice/
#کارتون
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
#عباس_دریس
@Tavaana_TavaanaTech
💔19👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعله پاکروان، مادر دادخواه زندهیاد ریحانه جباری، در پیامی ویدیویی به مناسبت روز جهانی زن، پیشنهاد میدهد که هر کس هر روز یک کار عملی برای حقوق زنان، مبارزه با اعدام و حمایت از زندانیان سیاسی انجام دهد.
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«پیش به سوی برگزاری روز جهانی زن، برای ساختن دنیایی بدون اعدام و شکنجه و زندانی سیاسی۔ دنیایی پر از برابری و عدالت و مساوات ، بدون در نظر گرفتن دین، رنگ، ملیت، جنسیت، زبان۔»
#روز_جهانی_زن
هشت_مارس
#شریفه_محمدی
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد
#نه_به_قصاص
#نه_به_اعدام
#دادخواهی_زندگیست #شعله_پاکروان
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«پیش به سوی برگزاری روز جهانی زن، برای ساختن دنیایی بدون اعدام و شکنجه و زندانی سیاسی۔ دنیایی پر از برابری و عدالت و مساوات ، بدون در نظر گرفتن دین، رنگ، ملیت، جنسیت، زبان۔»
#روز_جهانی_زن
هشت_مارس
#شریفه_محمدی
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد
#نه_به_قصاص
#نه_به_اعدام
#دادخواهی_زندگیست #شعله_پاکروان
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤45👍4
آتنا دائمی، زندانی سیاسی سابق، نگران از خطر اجرای حکم اعدام سه زندانی سیاسی زن محکوم به اعدام، متن زیر را از حمایت از آنها نوشت:
ما نگران سه زن هستیم؛ پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی.
نه فقط از سر همدردی، بلکه از عمق درکی مشترک از خشونتی که همزمان هم زنانه است، هم سیاسی است، و هم ساختاری. این زنها نه صرفا متهم، ونه حتی قربانی بلکه در مقابل یک نظم مردسالار، فاشیستی و زنستیز که تن زن را همیشه اولین میدان سرکوب میداند، مانند سرو ایستادهاند.
اتهاماتشان، واهیست؛ اما سایه اعدام، واقعیست، و ما خوب میدانیم که در این نظام، «اتهام واهی» اغلب برای نابودیِ کامل یک زندگی کفایت میکند.
سکوت، در برابر چنین خشونتی، همدستی با خشونتگر است. هر روزی که میگذرد، اضطراب ما برای سرنوشت این زنان، شکل فشردهتری از وحشتیست که سالهاست بر تنها، زبانها و زندگیمان تحمیل شده. ما از پیش با این خشونتها و قتلها آشناییم، خشونت و قتلهایی که در لفافهٔ قانون، عدالت را به ابزاری برای حذف بدل کردهاند.
نامشان را بلند بگوییم پیش از آنکه دوباره، دیر شود.
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ما نگران سه زن هستیم؛ پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی.
نه فقط از سر همدردی، بلکه از عمق درکی مشترک از خشونتی که همزمان هم زنانه است، هم سیاسی است، و هم ساختاری. این زنها نه صرفا متهم، ونه حتی قربانی بلکه در مقابل یک نظم مردسالار، فاشیستی و زنستیز که تن زن را همیشه اولین میدان سرکوب میداند، مانند سرو ایستادهاند.
اتهاماتشان، واهیست؛ اما سایه اعدام، واقعیست، و ما خوب میدانیم که در این نظام، «اتهام واهی» اغلب برای نابودیِ کامل یک زندگی کفایت میکند.
سکوت، در برابر چنین خشونتی، همدستی با خشونتگر است. هر روزی که میگذرد، اضطراب ما برای سرنوشت این زنان، شکل فشردهتری از وحشتیست که سالهاست بر تنها، زبانها و زندگیمان تحمیل شده. ما از پیش با این خشونتها و قتلها آشناییم، خشونت و قتلهایی که در لفافهٔ قانون، عدالت را به ابزاری برای حذف بدل کردهاند.
نامشان را بلند بگوییم پیش از آنکه دوباره، دیر شود.
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤29🕊4👍2
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، نامهای تأثیرگذار دربارهٔ وریشه مرادی، همبندیاش که به اعدام محکوم شده، نوشت.
متن این نامه به شرح زیر است؛
نامه گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی درباره #وریشه_مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام همبندش در بند زنان زندان اوین: یکی از کسانی که کودکان کوبانی را از حملههای مرگبار داعش نجات داده بود، در کنارمان است!
شرف را بر جان ارجح داشتن فداکاری مطلق است و از اویی بر میآید که اهل مصالحه با ناحق نیست، حتا به بهای جان.
یک سال و چند ماه پیش، در یکی از شبهای سرد زمستان وارد بند شد. کمی پیشتر نامش را از رفقا شنیده بودیم که نگرانش بودند و سراغش را میگرفتند. منتظر آمدنش بودیم. بعد از پنج ماه انفرادی آمد و خیلی زود با همه صمیمی شد. ناخودآگاه با زینب قیاسش میکردم. زینب که حالا هجدهمین بهار را در زندان سپری میکند و هر چه از او شنیده ایم مقاومت و ایستادگیست.
یک بار که حرف از #زینب_جلالیان و مقاومتش بود، یکی از میان محفل گفت: «اگر به اعتراف تلویزیونی راضی میشد الان تو خونهش بود.»
زینب نزدیک به دو دهه است که به خانه نرفته و طی این سالها از زندانی به زندان دیگر و از شهری به شهر دیگر تبعید شد. به خانه نرفت اما در جای درست ایستاده است و مقاومتش گرمابخشِ خانهی دلهامان شد. وریشه هم سالهاست که درِ خانه را پشت سر بست و رفت تا شعاری که همواره بر لب دارد را زندگی کند. «برای عقاب بلندپرواز آسمانها، چگونه زیستن مهم است؛ نه چه اندازه زیستن.»
و چگونه زیستن را معنا بخشید در کوههای کوردستان و در راهی سخت پر فراز و نشیب در میدان نبردی نابرابر با نیروهای داعش که برای احیای بردگی آمده بودند و بر کودکان هم رحمی نداشتند.
و حالا وریشه مرادی، یکی از همان پیشمرگههایی که با گیسهای بافته شده و دستمالی با گلهای رنگ و وارنگ بر سر، کودکان کوبانی را از حملههای مرگبار داعش نجات داده بودند، در کنارمان است. با آرامشی عجیب در برابر حکم مرگی که گاه برای عوض شدنِ حالمان با آن هم شوخی میکند و با خندهای که چالِ روی لُپش را عمیق تر میکند، میگوید: «این حکم برای اجراست.»
و ما که بغض میشویم و میخندیم و به این فکر میکنیم که آنچه میگوید اگرچه آتشی بر جان است، اما عظمتِ شکستنِ مرگ است در صدای زنی که مرگ را به زانو درمیآورد؛ به مقاومتی که آن را زندگی میکند.
به جنگ داعش رفته بود در روزهایی که ما سرودهای کوبانی را زیر لب زمزمه میکردیم و پیروزِ جنگِ کوبانی شد و از مردم بیپناه روژآوا در برابر حملات وحشیانهی داعش دفاع کرد. در جمعِ پیشمرگههایی که رویا و جوانی را و خانه و یار و دیار را پشت سر گذاشتند و درِ خانه را به مقصدِ دفاع از خلقهای تحت ستم پشت سر بستند و هر روز به شکلی با مرگ دست به گریبان شدند. وریشه از میدان نبردی تن به تن با داعش میآید که دشمن مشترک همه (حتا دولتهای در تخاصمِ با یکدیگر) است. شاید بخشی از آرامشِ امروزش به سبب مواجههی هر روزهاش با مرگ در میدان نبردی نابرابر بر سرِ زندگی باشد. بر سرِ زندگیِ کودکانِ آوارهای که باید پس از آنکه شاهد بردگی جنسی مادرانشان و سرهای بریده شدهی پدرانشان بودند، دوباره به زندگی برمیگشتند و دوباره کودکی می کردند.
مثل صدها و هزاران همرزماش در میدان نبردی تن به تن، که از زمین و آسمانش مرگ میبارید، ایستاد و ناجیِ مردم بیپناهی شد که اگر وریشهها را نمیداشتند، دستانشان در میانهی این بربریتِ دوباره هجوم آورده، بی یاور رها میشد. ایستاد و زندگی بخشید چرا که پر از شوق زندگیست.
پُر از زندگیست وقتی از «حیات آزاد» میگوید و «انقلابِ ذهنیتی» را تعریف میکند. حرفهایش شنیدنی ست اگرچه باورهایمان در دورترین نقطه از هم و بی تلاقیِ در هم بوده باشند. وریشه این دیوارها را که تا بلندای آسمانِ زندگیهامان را در برگرفته، دیوارهایی میبیند «که مشتهای هزاران مبارز روی آن حک شده است» و با تاکید بر اینکه «هیچ چیزی نمیتواند کوچکترین تردیدی در انجام وظایف انسانیاش ایجاد کند»، مرگ را نرم میکند؛ برای ما که بیش از خودش شوق رهاییاش را داریم و برای خودش که از زخمی عمیق بر پیکرش در جنگِ با داعش، جان بهدر برده است و رفقای بسیاری در آغوشش جان دادهاند.
«داعش سر میبرید، جمهوری اسلامی سر به دار میدهد»؛ این را که میگوید کابوسِ یک عمر شنیدنِ صدای اذان صبح و خوفِ بر دار شدنِ آدمها در ذهن تداعی میشود.
وریشه هر روزش را با جملهای که بر بالینش با خطی زیبا نوشته است آغاز میکند. «ای زندگی یا با تو نخواهم زیست یا تو را با آزادی خواهم آراست.»
متن کامل در لینک زیر:
https://tinyurl.com/2s4y2dc2
#نه_به_اعدام #بیانیه #گلرخ_ایرایی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن این نامه به شرح زیر است؛
نامه گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی درباره #وریشه_مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام همبندش در بند زنان زندان اوین: یکی از کسانی که کودکان کوبانی را از حملههای مرگبار داعش نجات داده بود، در کنارمان است!
شرف را بر جان ارجح داشتن فداکاری مطلق است و از اویی بر میآید که اهل مصالحه با ناحق نیست، حتا به بهای جان.
یک سال و چند ماه پیش، در یکی از شبهای سرد زمستان وارد بند شد. کمی پیشتر نامش را از رفقا شنیده بودیم که نگرانش بودند و سراغش را میگرفتند. منتظر آمدنش بودیم. بعد از پنج ماه انفرادی آمد و خیلی زود با همه صمیمی شد. ناخودآگاه با زینب قیاسش میکردم. زینب که حالا هجدهمین بهار را در زندان سپری میکند و هر چه از او شنیده ایم مقاومت و ایستادگیست.
یک بار که حرف از #زینب_جلالیان و مقاومتش بود، یکی از میان محفل گفت: «اگر به اعتراف تلویزیونی راضی میشد الان تو خونهش بود.»
زینب نزدیک به دو دهه است که به خانه نرفته و طی این سالها از زندانی به زندان دیگر و از شهری به شهر دیگر تبعید شد. به خانه نرفت اما در جای درست ایستاده است و مقاومتش گرمابخشِ خانهی دلهامان شد. وریشه هم سالهاست که درِ خانه را پشت سر بست و رفت تا شعاری که همواره بر لب دارد را زندگی کند. «برای عقاب بلندپرواز آسمانها، چگونه زیستن مهم است؛ نه چه اندازه زیستن.»
و چگونه زیستن را معنا بخشید در کوههای کوردستان و در راهی سخت پر فراز و نشیب در میدان نبردی نابرابر با نیروهای داعش که برای احیای بردگی آمده بودند و بر کودکان هم رحمی نداشتند.
و حالا وریشه مرادی، یکی از همان پیشمرگههایی که با گیسهای بافته شده و دستمالی با گلهای رنگ و وارنگ بر سر، کودکان کوبانی را از حملههای مرگبار داعش نجات داده بودند، در کنارمان است. با آرامشی عجیب در برابر حکم مرگی که گاه برای عوض شدنِ حالمان با آن هم شوخی میکند و با خندهای که چالِ روی لُپش را عمیق تر میکند، میگوید: «این حکم برای اجراست.»
و ما که بغض میشویم و میخندیم و به این فکر میکنیم که آنچه میگوید اگرچه آتشی بر جان است، اما عظمتِ شکستنِ مرگ است در صدای زنی که مرگ را به زانو درمیآورد؛ به مقاومتی که آن را زندگی میکند.
به جنگ داعش رفته بود در روزهایی که ما سرودهای کوبانی را زیر لب زمزمه میکردیم و پیروزِ جنگِ کوبانی شد و از مردم بیپناه روژآوا در برابر حملات وحشیانهی داعش دفاع کرد. در جمعِ پیشمرگههایی که رویا و جوانی را و خانه و یار و دیار را پشت سر گذاشتند و درِ خانه را به مقصدِ دفاع از خلقهای تحت ستم پشت سر بستند و هر روز به شکلی با مرگ دست به گریبان شدند. وریشه از میدان نبردی تن به تن با داعش میآید که دشمن مشترک همه (حتا دولتهای در تخاصمِ با یکدیگر) است. شاید بخشی از آرامشِ امروزش به سبب مواجههی هر روزهاش با مرگ در میدان نبردی نابرابر بر سرِ زندگی باشد. بر سرِ زندگیِ کودکانِ آوارهای که باید پس از آنکه شاهد بردگی جنسی مادرانشان و سرهای بریده شدهی پدرانشان بودند، دوباره به زندگی برمیگشتند و دوباره کودکی می کردند.
مثل صدها و هزاران همرزماش در میدان نبردی تن به تن، که از زمین و آسمانش مرگ میبارید، ایستاد و ناجیِ مردم بیپناهی شد که اگر وریشهها را نمیداشتند، دستانشان در میانهی این بربریتِ دوباره هجوم آورده، بی یاور رها میشد. ایستاد و زندگی بخشید چرا که پر از شوق زندگیست.
پُر از زندگیست وقتی از «حیات آزاد» میگوید و «انقلابِ ذهنیتی» را تعریف میکند. حرفهایش شنیدنی ست اگرچه باورهایمان در دورترین نقطه از هم و بی تلاقیِ در هم بوده باشند. وریشه این دیوارها را که تا بلندای آسمانِ زندگیهامان را در برگرفته، دیوارهایی میبیند «که مشتهای هزاران مبارز روی آن حک شده است» و با تاکید بر اینکه «هیچ چیزی نمیتواند کوچکترین تردیدی در انجام وظایف انسانیاش ایجاد کند»، مرگ را نرم میکند؛ برای ما که بیش از خودش شوق رهاییاش را داریم و برای خودش که از زخمی عمیق بر پیکرش در جنگِ با داعش، جان بهدر برده است و رفقای بسیاری در آغوشش جان دادهاند.
«داعش سر میبرید، جمهوری اسلامی سر به دار میدهد»؛ این را که میگوید کابوسِ یک عمر شنیدنِ صدای اذان صبح و خوفِ بر دار شدنِ آدمها در ذهن تداعی میشود.
وریشه هر روزش را با جملهای که بر بالینش با خطی زیبا نوشته است آغاز میکند. «ای زندگی یا با تو نخواهم زیست یا تو را با آزادی خواهم آراست.»
متن کامل در لینک زیر:
https://tinyurl.com/2s4y2dc2
#نه_به_اعدام #بیانیه #گلرخ_ایرایی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍19❤7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باز سهشنبه شد و خانوادههای دلنگران زندانیان سیاسی محکوم به اعدام با در دست داشتن تصاویر عزیزانشان، به مقابل زندان اوین رفتند تا بلکه صدایشان شنیده شود.
آنها از زمان بازداشت عضو خانوادهشان، در راهروهای دادسراها و دادگاهها و جلوی در زندانها پیگیر بودهاند. هر تماس تلفنی برایشان اضطراب ایجاد میکند. بازجویان و متولیان دستگاههای امنیتی و قضایی مرتب آنها را سر دواندهاند. امیدشان حالا به مردم و نهادهای بینالمللی است.
فشار افکار عمومی و فشار خارجی، میتواند در جلوگیری از اجرای احکام ظالمانه اعدام مؤثر باشد.
اعدام یک قتل حکومتی است. حکومتی که تلاش میکند منتقدان و مخالفان خود را با اعدام سرکوب کند.
امروز سه شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام با تجمع مقابل زندان اوین و با در دست داشتن تصاویر زندانیان و پارچه نوشته های #نه_به_اعدام به این احکام ضد انسانی اعتراض کردند و خواهان لغو احکام اعدام شدند.
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#پویا_قبادی #وحید_بنی_عامریان
#بابک_علیپور #اکبر_دانشورکار
#مهدی_حسنی #بهروز_احسانی_اسلاملو
#سید_محمد_تقوی_سنگدهی #ابوالحسن_منتظر #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #منوچهر_فلاح #شریفه_محمدی #محمد_جواد_وفایی_ثانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها از زمان بازداشت عضو خانوادهشان، در راهروهای دادسراها و دادگاهها و جلوی در زندانها پیگیر بودهاند. هر تماس تلفنی برایشان اضطراب ایجاد میکند. بازجویان و متولیان دستگاههای امنیتی و قضایی مرتب آنها را سر دواندهاند. امیدشان حالا به مردم و نهادهای بینالمللی است.
فشار افکار عمومی و فشار خارجی، میتواند در جلوگیری از اجرای احکام ظالمانه اعدام مؤثر باشد.
اعدام یک قتل حکومتی است. حکومتی که تلاش میکند منتقدان و مخالفان خود را با اعدام سرکوب کند.
امروز سه شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام با تجمع مقابل زندان اوین و با در دست داشتن تصاویر زندانیان و پارچه نوشته های #نه_به_اعدام به این احکام ضد انسانی اعتراض کردند و خواهان لغو احکام اعدام شدند.
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#پویا_قبادی #وحید_بنی_عامریان
#بابک_علیپور #اکبر_دانشورکار
#مهدی_حسنی #بهروز_احسانی_اسلاملو
#سید_محمد_تقوی_سنگدهی #ابوالحسن_منتظر #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #منوچهر_فلاح #شریفه_محمدی #محمد_جواد_وفایی_ثانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍19❤5🕊2
به خواهران دربند، #وریشه_مرادی، #پخشان_عزیزی، و دیگر دوستان در بند زنان زندان اوین
سلام و درود
خبر به ما رسید که خانم #حورا_نیکبخت با وجود شرایط جسمانی نامناسب و ابتلا به بیماری صعبالعلاج، همچنان علیه افرایش اعدامها «به ویژه در میان محرومان و به حاشیهراندگان» به اعتصاب غذای نامحدود خود ادامه میدهند.
میدانیم برای مقامات امنیتی و قضایی، جان یک زندانی در اعتصاب غذا، اغلب اهمیتی ندارد. آنها مرگ این عزیزان را با گزارشی کلیشهای با مضمون «ایست قلبی» مختومه میکنند. اما ما و شما خوب میدانیم که مرگ انسانی متعهد به کرامت انسان و حقوق بشر، آنهم در پشت میلههای زندان و در پی تصمیمی اخلاقی و سیاسی، نه فقط یک ضایعه انسانی، که زخمی عمیق بر پیکر وجدان جمعی ماست.
در زندان قزلحصار، در همسایگی هرروزهی چوبههای دار، ما همدرد حورا هستیم. درد دیدن و شنیدن مرگِ هرروزهی انسانهایی که قربانی ماشین بیرحم اعداماند، ما را نیز تا مرز فروپاشی میکشاند. اما باور داریم مقاومت و اعتراض اگر قرار است ماندگار و ثمربخش باشد، باید در قالب کنشهای جمعی، آگاهانه، و پایدار صورت گیرد.
خواهران عزیز، از شما تقاضا دارم این پیام را به حورای شریف و دلاور برسانید: ما به انتخاب شجاعانهاش برای اعتراض احترام میگذاریم، اما از او میخواهیم جان و سلامت خود را حفظ کند، چرا که حضور و صدای او در این مبارزه بسیار ارزشمندتر از غیاب و خاموشی اوست. راه مقابله با این جنون اعدام، تنها از مسیر ایستادگی جمعی، همبستگی واقعی، و تلاشهای هماهنگ میگذرد.
ما شاید در قعر این جهنم جنون و کشتار در زندانها تا مرز فروپاشی روحی برویم اما هرگز از پای نمی ایستیم و دست در دست هم با همراهی و عمل جمعی و با حمایت همه مردمان از «حق زندگی» همبندیها و همه زندانیان دفاع و در برابر سازمان سرکوب این حاکمیت مقاومت خواهیم کرد.
اینجانب ضمن سپاس از همه کنشگران کارزار ستایشبرانگیز «سهشنبههای نه به اعدام» در همهجای دنیا، درخواست میکنم ابتکار عمل بیشتر و متنوعتری دربرابر موج رو به افزایش اعدامها در پیش گیرند؛ از شما خواهران عزیز نیز خواهشمندم پیام برادر کوچکتان را به حورای عزیز رسانده و از ایشان بخواهید به دلیل نگرانی از عوارض احتمالی به اعتصاب غذای خود پایان دهند، بیایید در دفاع از «حق زندگی»، که بنیادینترین حق بشر است، بیوقفه بکوشیم.
با احترام
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
ـ لازم به ذکر است، امروز در پی اعلام اعتصاب غذای پخشان عزیزی در حمایت از حورا نیکبخت و درخواست همبندیها، حورا نیکبخت به اعتصاب غذای خود خاتمه داد.
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سلام و درود
خبر به ما رسید که خانم #حورا_نیکبخت با وجود شرایط جسمانی نامناسب و ابتلا به بیماری صعبالعلاج، همچنان علیه افرایش اعدامها «به ویژه در میان محرومان و به حاشیهراندگان» به اعتصاب غذای نامحدود خود ادامه میدهند.
میدانیم برای مقامات امنیتی و قضایی، جان یک زندانی در اعتصاب غذا، اغلب اهمیتی ندارد. آنها مرگ این عزیزان را با گزارشی کلیشهای با مضمون «ایست قلبی» مختومه میکنند. اما ما و شما خوب میدانیم که مرگ انسانی متعهد به کرامت انسان و حقوق بشر، آنهم در پشت میلههای زندان و در پی تصمیمی اخلاقی و سیاسی، نه فقط یک ضایعه انسانی، که زخمی عمیق بر پیکر وجدان جمعی ماست.
در زندان قزلحصار، در همسایگی هرروزهی چوبههای دار، ما همدرد حورا هستیم. درد دیدن و شنیدن مرگِ هرروزهی انسانهایی که قربانی ماشین بیرحم اعداماند، ما را نیز تا مرز فروپاشی میکشاند. اما باور داریم مقاومت و اعتراض اگر قرار است ماندگار و ثمربخش باشد، باید در قالب کنشهای جمعی، آگاهانه، و پایدار صورت گیرد.
خواهران عزیز، از شما تقاضا دارم این پیام را به حورای شریف و دلاور برسانید: ما به انتخاب شجاعانهاش برای اعتراض احترام میگذاریم، اما از او میخواهیم جان و سلامت خود را حفظ کند، چرا که حضور و صدای او در این مبارزه بسیار ارزشمندتر از غیاب و خاموشی اوست. راه مقابله با این جنون اعدام، تنها از مسیر ایستادگی جمعی، همبستگی واقعی، و تلاشهای هماهنگ میگذرد.
ما شاید در قعر این جهنم جنون و کشتار در زندانها تا مرز فروپاشی روحی برویم اما هرگز از پای نمی ایستیم و دست در دست هم با همراهی و عمل جمعی و با حمایت همه مردمان از «حق زندگی» همبندیها و همه زندانیان دفاع و در برابر سازمان سرکوب این حاکمیت مقاومت خواهیم کرد.
اینجانب ضمن سپاس از همه کنشگران کارزار ستایشبرانگیز «سهشنبههای نه به اعدام» در همهجای دنیا، درخواست میکنم ابتکار عمل بیشتر و متنوعتری دربرابر موج رو به افزایش اعدامها در پیش گیرند؛ از شما خواهران عزیز نیز خواهشمندم پیام برادر کوچکتان را به حورای عزیز رسانده و از ایشان بخواهید به دلیل نگرانی از عوارض احتمالی به اعتصاب غذای خود پایان دهند، بیایید در دفاع از «حق زندگی»، که بنیادینترین حق بشر است، بیوقفه بکوشیم.
با احترام
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
ـ لازم به ذکر است، امروز در پی اعلام اعتصاب غذای پخشان عزیزی در حمایت از حورا نیکبخت و درخواست همبندیها، حورا نیکبخت به اعتصاب غذای خود خاتمه داد.
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤19👍8
نامه وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به معلم اعدامی فرزاد کمانگر 🌱
به نام معلمی که مرگ را به زانو درآورد
سلام فرزاد …
سلام به تویی که دیگر یک نام نیستی؛
راه هستی، فانوسی در مه و صدایی در سکوت تاریخ هستی.
من تو را نه با چشم، که با جان دیدهام؛
میان سطرهای خاکخوردهی دفترهای مدرسهی ده،
لابهلای اشکهای کودکانی که پدرشان از کوه بازنگشت…
تو را میان فریاد بیصدای مادری که زبانش را جرم شمردند، شناختم.
تو را نمیشناختم،
اما گویی قرنهاست که با من هستی، چون حقیقت، چون درد، چون آرمان.
انها که دار را برایت برافراشتند…
نفهمیدند
که دار، قامت کسی را خم نمیکند
که به افق ایستاده باشد.
آنها گمان کردند میتوانند تو را پایان دهند،
غافل از آنکه تو همان سحرگاه آغاز شدی؛
در لحظهی خاموشی، فریاد شدی،
در مرگ، زاده شدی.
فرزاد،
تو فقط یک معلم نبودی و نیستی، تو فلسفهی زیستن در زمانهی مردگان هستی.
فرزاد، تو جویباری هستی که از رود صمد بهرنگی سرچشمه گرفت؛ در خاک تشنهی کودکان جاری شدی، بیآنکه از سنگلاخ بترسد،
تو تجسم صداقت بودی در عصر جعل،
تجسم امید در سرزمینی که واژهها را تیرباران میکنند.
میخواستی رؤیا را از تختهی کلاس جدا کنی
و به دیوار واقعیت بیاویزی؛
رؤیاهایی که از دل فقر آمده بودند،
اما شکوهشان از تمام قصرها بیشتر بود.
آنها بازجویت را به سراغم فرستادند.
گفت: «او هم همینجا نشست. نتوانست بماند و …»
و من گفتم:
او توانست
از مرگ، جاودانگی بیافریند.
از سکوت، فریاد بسازد.
از کلاس، قیام خلق کند.
من ادامهی توام، فرزاد.
ادامهی شیرین علمهولی،
زنی که عشقش به زندگی، به زبان مادریاش، و به آزادی، جرمش شد؛ سر به دار شد
اما نامش را بر کوه و باد و واژه حک کرد.
ادامهی فرهادی
که از مرگ نترسید چون حقیقت را در آغوش کشیده بود.
ادامهی علی حیدریان
که زاگرس در قلبش میتپید.
مهدی اسلامیان
که سکوت نکرد و تا لحظهی آخر، لبهایش بر حقیقت بسته نشد.
ادامهی تمام آنهایی که مرگ را در آغوش کشیدند تا ما بایستیم.
و ما هنوز ایستادهایم.
دستهایمان شاید بسته باشند،
اما صدایمان از همیشه بلندتر است.
هر روز، حقیقت را با تازیانهی انکار میزنند؛
هر صبح، واژههایمان را در دادگاه بیعدالتی محاکمه میکنند؛
و ما، با هر زخم، معنا میسازیم…
با هر تحقیر، قامت میافرازیم…
با هر خفقان، نفس تازهای برای آزادی میکشیم.
فرزاد،
تو دیگر نام نیستی.
تو درختی هستی که هر شاخهاش
یک معلم است، یک شاعر، یک عصیان گر.
و من؟
من امروز در همان نقطهای ایستادهام که تو ایستادی.
برای من نیز دار را برافراشتهاند.
اما هراسی در دل ندارم.
زیرا کسی که حقیقت را بر دوش میکشد،
در میدان نبرد، تنها ایستادگی را میشناسد،
اگر مرگ، تاوان بر دوش کشیدن حقیقت است،
بگذار من نیز بهای آن را بپردازم.
ما زاده شدهایم تا بایستیم، نه بگریزیم.
و این راه، راه رفتن نیست…
راه برخاستن است.
تا آخرین کلمه،
تا آخرین کودک،
تا آخرین کوه
که چون زاگرس پابرجاست…
راه تو ادامه دارد، معلمم—
در صدای ما،
در گامهای استواری که بر خاک میکوبیم،
در دلهایی که هنوز برای آزادی میتپند…
راه تو ادامه دارد،
تا پیروزی.
«دار، ما را نمیشکند؛ تنها ریشههایمان را به ژرفای خاک میفرستد.»
وریشه مرادی _ زندانی اعدامی بند زنان اوین
اردیبهشت ۱۴۰۴ 🌱
#StopExecution
#فرزاد_کمانگر #شیرین_علمهولی #فرهاد_وکیلی #علی_حیدریان #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به نام معلمی که مرگ را به زانو درآورد
سلام فرزاد …
سلام به تویی که دیگر یک نام نیستی؛
راه هستی، فانوسی در مه و صدایی در سکوت تاریخ هستی.
من تو را نه با چشم، که با جان دیدهام؛
میان سطرهای خاکخوردهی دفترهای مدرسهی ده،
لابهلای اشکهای کودکانی که پدرشان از کوه بازنگشت…
تو را میان فریاد بیصدای مادری که زبانش را جرم شمردند، شناختم.
تو را نمیشناختم،
اما گویی قرنهاست که با من هستی، چون حقیقت، چون درد، چون آرمان.
انها که دار را برایت برافراشتند…
نفهمیدند
که دار، قامت کسی را خم نمیکند
که به افق ایستاده باشد.
آنها گمان کردند میتوانند تو را پایان دهند،
غافل از آنکه تو همان سحرگاه آغاز شدی؛
در لحظهی خاموشی، فریاد شدی،
در مرگ، زاده شدی.
فرزاد،
تو فقط یک معلم نبودی و نیستی، تو فلسفهی زیستن در زمانهی مردگان هستی.
فرزاد، تو جویباری هستی که از رود صمد بهرنگی سرچشمه گرفت؛ در خاک تشنهی کودکان جاری شدی، بیآنکه از سنگلاخ بترسد،
تو تجسم صداقت بودی در عصر جعل،
تجسم امید در سرزمینی که واژهها را تیرباران میکنند.
میخواستی رؤیا را از تختهی کلاس جدا کنی
و به دیوار واقعیت بیاویزی؛
رؤیاهایی که از دل فقر آمده بودند،
اما شکوهشان از تمام قصرها بیشتر بود.
آنها بازجویت را به سراغم فرستادند.
گفت: «او هم همینجا نشست. نتوانست بماند و …»
و من گفتم:
او توانست
از مرگ، جاودانگی بیافریند.
از سکوت، فریاد بسازد.
از کلاس، قیام خلق کند.
من ادامهی توام، فرزاد.
ادامهی شیرین علمهولی،
زنی که عشقش به زندگی، به زبان مادریاش، و به آزادی، جرمش شد؛ سر به دار شد
اما نامش را بر کوه و باد و واژه حک کرد.
ادامهی فرهادی
که از مرگ نترسید چون حقیقت را در آغوش کشیده بود.
ادامهی علی حیدریان
که زاگرس در قلبش میتپید.
مهدی اسلامیان
که سکوت نکرد و تا لحظهی آخر، لبهایش بر حقیقت بسته نشد.
ادامهی تمام آنهایی که مرگ را در آغوش کشیدند تا ما بایستیم.
و ما هنوز ایستادهایم.
دستهایمان شاید بسته باشند،
اما صدایمان از همیشه بلندتر است.
هر روز، حقیقت را با تازیانهی انکار میزنند؛
هر صبح، واژههایمان را در دادگاه بیعدالتی محاکمه میکنند؛
و ما، با هر زخم، معنا میسازیم…
با هر تحقیر، قامت میافرازیم…
با هر خفقان، نفس تازهای برای آزادی میکشیم.
فرزاد،
تو دیگر نام نیستی.
تو درختی هستی که هر شاخهاش
یک معلم است، یک شاعر، یک عصیان گر.
و من؟
من امروز در همان نقطهای ایستادهام که تو ایستادی.
برای من نیز دار را برافراشتهاند.
اما هراسی در دل ندارم.
زیرا کسی که حقیقت را بر دوش میکشد،
در میدان نبرد، تنها ایستادگی را میشناسد،
اگر مرگ، تاوان بر دوش کشیدن حقیقت است،
بگذار من نیز بهای آن را بپردازم.
ما زاده شدهایم تا بایستیم، نه بگریزیم.
و این راه، راه رفتن نیست…
راه برخاستن است.
تا آخرین کلمه،
تا آخرین کودک،
تا آخرین کوه
که چون زاگرس پابرجاست…
راه تو ادامه دارد، معلمم—
در صدای ما،
در گامهای استواری که بر خاک میکوبیم،
در دلهایی که هنوز برای آزادی میتپند…
راه تو ادامه دارد،
تا پیروزی.
«دار، ما را نمیشکند؛ تنها ریشههایمان را به ژرفای خاک میفرستد.»
وریشه مرادی _ زندانی اعدامی بند زنان اوین
اردیبهشت ۱۴۰۴ 🌱
#StopExecution
#فرزاد_کمانگر #شیرین_علمهولی #فرهاد_وکیلی #علی_حیدریان #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤38🕊5👍4
ویدا ربانی، روزنامهنگار و زندانی سیاسی سابق که به تازگی آزاد شده است، با انتشار این نقاشی از وریشه مرادی در صفحه شخصی خود نوشت:
«این نقاشی رو از وریشه مرادی کشیدم. چشمام افتاد بهش و توی دلم گفتم چه فیگور خوبی برای نقاشی، وریشه چقدر زیباست... و فکر کردم مگر میشه این زن جوان و زیبا که داره کتاب ورق میزنه حکم اعدام گرفته باشه؟ میخواستم شما هم ببینیدش، دستهای ظریف و زنانش، صورتش که حالا لاغرتر و استخوانی شده اما نه تنها از زیبایش کم نکرده بلکه باعث شده چشمهاش درشتتر و بیشتر دیده بشه. چشمهای زنی که سالها زندگی و آزادی رو جستجو کرده.
این حکم برای اجرای عدالته؟ نه، معلومه که نه.
برای ایجاد ترسه، برای عبرت دیگران شدن.
اعدام، مرگ قانونه. هیچ انسانی و هیچ سیستمی، نباید حق داشته باشه جان کسی را بگیرد. چطور ممکنه عدالت واقعی با کشتن یک انسان اجرا بشه؟
این روزها که مدام آمار افزایش اعدامها در ایران رو میشنوید به این فکر کنید که پشت هر کدوم از این عددها، یک زندگیه و زندگی مقدسترینه.
نقاشیام از وریشه، برای همهی آنهاییست که اسمشان شاید هیچوقت گفته نشه، اما زندگیشون در خطره.»
#وریشه_مرادی #اعدام_نکنید #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«این نقاشی رو از وریشه مرادی کشیدم. چشمام افتاد بهش و توی دلم گفتم چه فیگور خوبی برای نقاشی، وریشه چقدر زیباست... و فکر کردم مگر میشه این زن جوان و زیبا که داره کتاب ورق میزنه حکم اعدام گرفته باشه؟ میخواستم شما هم ببینیدش، دستهای ظریف و زنانش، صورتش که حالا لاغرتر و استخوانی شده اما نه تنها از زیبایش کم نکرده بلکه باعث شده چشمهاش درشتتر و بیشتر دیده بشه. چشمهای زنی که سالها زندگی و آزادی رو جستجو کرده.
این حکم برای اجرای عدالته؟ نه، معلومه که نه.
برای ایجاد ترسه، برای عبرت دیگران شدن.
اعدام، مرگ قانونه. هیچ انسانی و هیچ سیستمی، نباید حق داشته باشه جان کسی را بگیرد. چطور ممکنه عدالت واقعی با کشتن یک انسان اجرا بشه؟
این روزها که مدام آمار افزایش اعدامها در ایران رو میشنوید به این فکر کنید که پشت هر کدوم از این عددها، یک زندگیه و زندگی مقدسترینه.
نقاشیام از وریشه، برای همهی آنهاییست که اسمشان شاید هیچوقت گفته نشه، اما زندگیشون در خطره.»
#وریشه_مرادی #اعدام_نکنید #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
❤18💔6👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جایزه فیلم آلمان ،لولا، که به فیلم «دانه انجیر معابد، تعلق گرفته بود، شامگاه شنبه ۱۹ اردیبهشت به محمد رسولاف اهدا شد.
این فیلم در بسیاری از رشتهها، از جمله بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی برای محمد رسولاف و بهترین بازیگر زن نقش مکمل برای نیوشا اخشی، نامزد دریافت جایزه شده بود. این فیلم در نهایت، جایزه بهترین نقش اصلی مرد را برای میثاق زارع، بازیگر اصلی در نقش قاضی سرکوب، به ارمغان آورد.
محمد رسولاف، در مراسم دریافت جایزه به تشدید اعدامها در ایران اشاره کرد و یادی کرد از ۳ زندانی سیاسی زن، وریشه مرادی، پخشان عزیزی و شریفه محمدی، که به اعدام محکوم شدهاند. او گفت:
«ما چکار کنیم که از دنیا بخواهیم در کنار مردم ما بایستند؟»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #محمد_رسول_اف #زن_زندگی_آزادی #فیلم #سینما #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
این فیلم در بسیاری از رشتهها، از جمله بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی برای محمد رسولاف و بهترین بازیگر زن نقش مکمل برای نیوشا اخشی، نامزد دریافت جایزه شده بود. این فیلم در نهایت، جایزه بهترین نقش اصلی مرد را برای میثاق زارع، بازیگر اصلی در نقش قاضی سرکوب، به ارمغان آورد.
محمد رسولاف، در مراسم دریافت جایزه به تشدید اعدامها در ایران اشاره کرد و یادی کرد از ۳ زندانی سیاسی زن، وریشه مرادی، پخشان عزیزی و شریفه محمدی، که به اعدام محکوم شدهاند. او گفت:
«ما چکار کنیم که از دنیا بخواهیم در کنار مردم ما بایستند؟»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #محمد_رسول_اف #زن_زندگی_آزادی #فیلم #سینما #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
👍29❤7👌5
ساعاتی پیش، کریم اصغری، همسر خواهر وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، توسط ماموران اداره اطلاعات سنندج با ضرب و شتم بازداشت شد.
ساعت یک ظهر امروز، یکشنبه ۱۸ خردادماه، ماموران اداره اطلاعات سنندج به محل کار آقای اصغری رفتند و او را با ضرب و شتم بازداشت کردند.
«کمپین آزادی وریشه مرادی» ضمن انتشار این خبر نوشته است:
«نیروهای اداره اطلاعات سنندج، حوالی ظهر امروز یکشنبه، ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، با یورش به کارگاه نازککاریِ محل کار کریم اصغری در شهرک شویشه (در محور جاده سنندج- مریوان)، این شهروند سنندجی را با خشونت و اعمال ضرب وشتم بازداشت و به مکان نا معلومی منتقل کردند. مردم محل و شاهدان عینی هنگام بازداشت آقای اصغری تلاش کردهاند مانع بازداشت او شوند اما به دلیل گستردگی حضور نیروهای امنيتی موفق نشدند.»
تا این لحظه از محل نگهداری و سرنوشت کریم اصغری اطلاعی منتشر نشده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #وریشه_مرادی #کریم_اصغری
@Tavaana_TavaanaTech
ساعت یک ظهر امروز، یکشنبه ۱۸ خردادماه، ماموران اداره اطلاعات سنندج به محل کار آقای اصغری رفتند و او را با ضرب و شتم بازداشت کردند.
«کمپین آزادی وریشه مرادی» ضمن انتشار این خبر نوشته است:
«نیروهای اداره اطلاعات سنندج، حوالی ظهر امروز یکشنبه، ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، با یورش به کارگاه نازککاریِ محل کار کریم اصغری در شهرک شویشه (در محور جاده سنندج- مریوان)، این شهروند سنندجی را با خشونت و اعمال ضرب وشتم بازداشت و به مکان نا معلومی منتقل کردند. مردم محل و شاهدان عینی هنگام بازداشت آقای اصغری تلاش کردهاند مانع بازداشت او شوند اما به دلیل گستردگی حضور نیروهای امنيتی موفق نشدند.»
تا این لحظه از محل نگهداری و سرنوشت کریم اصغری اطلاعی منتشر نشده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #وریشه_مرادی #کریم_اصغری
@Tavaana_TavaanaTech
💔26🕊2❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دادگاه فقط مجری نظر نهاد امنیتی است»
طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری: در پروندههای بغی، حکم را از پیش نوشتهاند
از طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، پرسیده شده که «اکثر پروندههای زندانیان سیاسی که حکم اعدام گرفتهاند، از جمله پخشان عزیزی و وریشه مرادی، با اتهام بغی حکم اعدام گرفتهاند.
پخشان مددکار اجتماعی بود و وریسه هم در حال مبارزه با داعش بوده، این دو هیچ مبارزه مسلحانهای با رژیم جمهوری اسلامی نداشتند. چطور چنین اتهامی به این دو نفر نسبت داده شده است؟»
طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، در پاسخ به نقد مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی پرداخته و با اشاره به نحوه اجرای این مواد، به ویژه ماده ۲۸۷ با عنوان «بغی»، بر استفاده نادرست و سیاسی از آن در پروندههای موسوم به امنیتی تأکید کرد.
او با تشریح عنصر قانونی این مواد، توضیح داد که ماده ۲۸۶ ناظر به محاربه و افساد فیالارض است و در صورت تحقق شرایط خاصی چون اخلال شدید در نظم عمومی، مجازات اعدام را پیشبینی کرده است. این ماده البته دارای تبصرهای است که امکان تخفیف مجازات را در صورت پایینتر بودن شدت اخلال فراهم میکند. اما در ماده ۲۸۷ که در سال ۱۳۹۲ به قانون افزوده شد، موضوع «بغی» بدون هیچ تبصره یا استثناء مطرح شده است؛ مادهای که به گفته خانم کلاهچیان، مبنای فقهی مشخصی نداشته و صرفاً به آیهای از قرآن ارجاع دارد.
مطابق این ماده، تنها «گروهی» که «در برابر نظام اسلامی» دست به اسلحه ببرند مشمول عنوان بغی خواهند بود؛ اما در پروندههای اخیر، این شروط رعایت نمیشود و افراد صرفنظر از وجود گروه یا استفاده از سلاح، با این اتهام سنگین مواجه میشوند. به گفته این وکیل دادگستری، روند بازداشت، بازجویی و رسیدگی قضایی نیز مغایر اصول حقوقی و دادرسی عادلانه است: بازجوییها همراه با شکنجه روانی، عدم دسترسی به وکیل، عدم ارتباط با خانواده، و استخراج اعترافات اجباری.
وی همچنین به نقش «گردشکار» نهادهای امنیتی در روند دادرسی اشاره کرد و گفت: «در این نوع پروندهها، محتوای گردشکار تعیینکننده نوع و شدت حکم است و عملاً دادگاه صرفاً مجری تصمیم نهاد امنیتی است». او در پایان تأکید کرد که در این پروندهها نه تنها مفاد قانونی رعایت نمیشود، بلکه سیر رسیدگی نیز به شکلی چیده شده تا به نتیجه از پیش تعیینشده و مطلوب نهادهای امنیتی منتهی شود؛ امری که عدالت را به شدت زیر سؤال میبرد.
مشروح سخنان خانم کلاهچیان را در فایل صوتی، بشنوید.
#طناز_کلاهچیان #نه_به_اعدام #بغی #محاربه #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری: در پروندههای بغی، حکم را از پیش نوشتهاند
از طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، پرسیده شده که «اکثر پروندههای زندانیان سیاسی که حکم اعدام گرفتهاند، از جمله پخشان عزیزی و وریشه مرادی، با اتهام بغی حکم اعدام گرفتهاند.
پخشان مددکار اجتماعی بود و وریسه هم در حال مبارزه با داعش بوده، این دو هیچ مبارزه مسلحانهای با رژیم جمهوری اسلامی نداشتند. چطور چنین اتهامی به این دو نفر نسبت داده شده است؟»
طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، در پاسخ به نقد مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی پرداخته و با اشاره به نحوه اجرای این مواد، به ویژه ماده ۲۸۷ با عنوان «بغی»، بر استفاده نادرست و سیاسی از آن در پروندههای موسوم به امنیتی تأکید کرد.
او با تشریح عنصر قانونی این مواد، توضیح داد که ماده ۲۸۶ ناظر به محاربه و افساد فیالارض است و در صورت تحقق شرایط خاصی چون اخلال شدید در نظم عمومی، مجازات اعدام را پیشبینی کرده است. این ماده البته دارای تبصرهای است که امکان تخفیف مجازات را در صورت پایینتر بودن شدت اخلال فراهم میکند. اما در ماده ۲۸۷ که در سال ۱۳۹۲ به قانون افزوده شد، موضوع «بغی» بدون هیچ تبصره یا استثناء مطرح شده است؛ مادهای که به گفته خانم کلاهچیان، مبنای فقهی مشخصی نداشته و صرفاً به آیهای از قرآن ارجاع دارد.
مطابق این ماده، تنها «گروهی» که «در برابر نظام اسلامی» دست به اسلحه ببرند مشمول عنوان بغی خواهند بود؛ اما در پروندههای اخیر، این شروط رعایت نمیشود و افراد صرفنظر از وجود گروه یا استفاده از سلاح، با این اتهام سنگین مواجه میشوند. به گفته این وکیل دادگستری، روند بازداشت، بازجویی و رسیدگی قضایی نیز مغایر اصول حقوقی و دادرسی عادلانه است: بازجوییها همراه با شکنجه روانی، عدم دسترسی به وکیل، عدم ارتباط با خانواده، و استخراج اعترافات اجباری.
وی همچنین به نقش «گردشکار» نهادهای امنیتی در روند دادرسی اشاره کرد و گفت: «در این نوع پروندهها، محتوای گردشکار تعیینکننده نوع و شدت حکم است و عملاً دادگاه صرفاً مجری تصمیم نهاد امنیتی است». او در پایان تأکید کرد که در این پروندهها نه تنها مفاد قانونی رعایت نمیشود، بلکه سیر رسیدگی نیز به شکلی چیده شده تا به نتیجه از پیش تعیینشده و مطلوب نهادهای امنیتی منتهی شود؛ امری که عدالت را به شدت زیر سؤال میبرد.
مشروح سخنان خانم کلاهچیان را در فایل صوتی، بشنوید.
#طناز_کلاهچیان #نه_به_اعدام #بغی #محاربه #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍22❤4🕊4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قطعه شعری از وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام - شبِ قبل از بمباران اوین🌱
اگر روزی صدایم نیامد
نپرس کجا رفتهام
بعضی صداها پس از خاموشی تازه شنیده میشوند
من جایی نرفتهام
تنها شکل حضورم را
به چیزی بینام بی صدا اما زندهتر سپردم
اگر در لحظهای مکث کردی،
واژهای تو را به سکوت کشاند
یا اندیشهای ناتمام ماند
و چیزی بیدلیل در درونت نجوا کرد
شاید من همانجا باشم.
نه به عنوان کسی که بود،
بلکه چیزی که فهمیده شد
به دنبالم نگرد
من از مسیرها عبور کردم
نه برای رفتن
که برای معنا گرفتن
آنچه از من باقی میماند
نه خودم است نه صدایم
بلکه سوالی است که در
ذهن تو باقی میماند
و همین کافی است
وریشه مرادی،
خرداد ۱۴۰۴
زندان اوین، «یک شب قبل از اینکە بمبارونم کنند، من این رو نوشتم.»
*این شعر در فایل ضمیمه با صدای #وریشه_مرادی بازخوانی شده.
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اگر روزی صدایم نیامد
نپرس کجا رفتهام
بعضی صداها پس از خاموشی تازه شنیده میشوند
من جایی نرفتهام
تنها شکل حضورم را
به چیزی بینام بی صدا اما زندهتر سپردم
اگر در لحظهای مکث کردی،
واژهای تو را به سکوت کشاند
یا اندیشهای ناتمام ماند
و چیزی بیدلیل در درونت نجوا کرد
شاید من همانجا باشم.
نه به عنوان کسی که بود،
بلکه چیزی که فهمیده شد
به دنبالم نگرد
من از مسیرها عبور کردم
نه برای رفتن
که برای معنا گرفتن
آنچه از من باقی میماند
نه خودم است نه صدایم
بلکه سوالی است که در
ذهن تو باقی میماند
و همین کافی است
وریشه مرادی،
خرداد ۱۴۰۴
زندان اوین، «یک شب قبل از اینکە بمبارونم کنند، من این رو نوشتم.»
*این شعر در فایل ضمیمه با صدای #وریشه_مرادی بازخوانی شده.
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤42🕊4💔2
پیام وریشه مرادی برای جانباختگان زیست محیطی کردستان:
پیکرهایتان به خاک و جانهای همیشه بیدارتان پیشکش به طبیعت 🌱
سوزی در سینهٔ این خاک است، زمین فرزندانِ خود را با رنجی گران به آغوش کشید. به هر بهانهای کشته میدهیم و شاهدیم این تلخیِ بیپایان را. شعلهٔ رقصانِ پیکرهاتان در میانِ درختانِ شعلهور، بر دامانِ کوهستان، خوابِ کودکانِ این سرزمین را آشفته و بُغضِ ما مردمانِ سینهسوخته را دوچندان نمود. آتشی که پیکرهایتان را بلعید، شعلهٔ خشمیست که زبانههای سرکشش، بنیانِ ستم را در خود خاکستر خواهد کرد. نام و یادتان، آوازی شد بر ئاویەر؛ زمزمهای شد در گوشِ جانِ ما که ماندهایم و فدایِ جانتان، برای مامِ زمین را نظاره کردیم. پیکرهایتان به خاک و جانهای همیشه بیدارتان، پیشکش به طبیعت. جاوید باد یادتان که برای زندگی، برای نجاتِ طبیعت، جان دادید.
از پسِ میلههای زندان، با دلی آکنده از اندوه و احترام، مراتبِ همدردیِ عمیقِ خود را با خانوادههای داغدار و سرافرازِ حمید مرادی، چیاکۆ یوسفنژاد و خبات امینی اعلام میدارم.
وریشە مرادی، زندانی اعدامی بند زنان قرچک،
مرداد ۱۴۰۴ 🌱
#وریشه_مرادی #بیانیه #حمید_مرادی #چیاکو_یوسفی_نژاد #خبات_امینی #آبیدر #سنندج #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیکرهایتان به خاک و جانهای همیشه بیدارتان پیشکش به طبیعت 🌱
سوزی در سینهٔ این خاک است، زمین فرزندانِ خود را با رنجی گران به آغوش کشید. به هر بهانهای کشته میدهیم و شاهدیم این تلخیِ بیپایان را. شعلهٔ رقصانِ پیکرهاتان در میانِ درختانِ شعلهور، بر دامانِ کوهستان، خوابِ کودکانِ این سرزمین را آشفته و بُغضِ ما مردمانِ سینهسوخته را دوچندان نمود. آتشی که پیکرهایتان را بلعید، شعلهٔ خشمیست که زبانههای سرکشش، بنیانِ ستم را در خود خاکستر خواهد کرد. نام و یادتان، آوازی شد بر ئاویەر؛ زمزمهای شد در گوشِ جانِ ما که ماندهایم و فدایِ جانتان، برای مامِ زمین را نظاره کردیم. پیکرهایتان به خاک و جانهای همیشه بیدارتان، پیشکش به طبیعت. جاوید باد یادتان که برای زندگی، برای نجاتِ طبیعت، جان دادید.
از پسِ میلههای زندان، با دلی آکنده از اندوه و احترام، مراتبِ همدردیِ عمیقِ خود را با خانوادههای داغدار و سرافرازِ حمید مرادی، چیاکۆ یوسفنژاد و خبات امینی اعلام میدارم.
وریشە مرادی، زندانی اعدامی بند زنان قرچک،
مرداد ۱۴۰۴ 🌱
#وریشه_مرادی #بیانیه #حمید_مرادی #چیاکو_یوسفی_نژاد #خبات_امینی #آبیدر #سنندج #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤44💔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیوستن خسرو علیکردی، وکیل دادگستری، به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
خسرو علیکردی، وکیل دادگستری و دادخواه، با انتشار پیامی اعلام کرد که به کارزار مدنی و انسانی «سهشنبههای نه به اعدام» میپیوندد.
او با تأکید بر کرامت ذاتی انسان و اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، که حق حیات را بنیادیترین حق انسانی میدانند، گفت:
«اعدام نه عدالت برقرار میکند و نه امنیت؛ بلکه چرخه خشونت را تداوم میبخشد.»
این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: «امروز بیش از هر زمان دیگری ضروری است که صدای جمعی خود را برای لغو مجازات اعدام و پاسداری از حق زندگی بلند کنیم.»
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
#محمد_جواد_وفایی_ثانی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خسرو علیکردی، وکیل دادگستری و دادخواه، با انتشار پیامی اعلام کرد که به کارزار مدنی و انسانی «سهشنبههای نه به اعدام» میپیوندد.
او با تأکید بر کرامت ذاتی انسان و اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، که حق حیات را بنیادیترین حق انسانی میدانند، گفت:
«اعدام نه عدالت برقرار میکند و نه امنیت؛ بلکه چرخه خشونت را تداوم میبخشد.»
این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: «امروز بیش از هر زمان دیگری ضروری است که صدای جمعی خود را برای لغو مجازات اعدام و پاسداری از حق زندگی بلند کنیم.»
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
#محمد_جواد_وفایی_ثانی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤30🕊8
وریا غفوری، فوتبالیست سرشناس ایرانی، با انتشار یک استوری از سه زندانی سیاسی زن محکوم به اعدام حمایت کرد.
پخشان عزیزی، شریفه محمدی و وریشه مرادی سه زندانی سیاسی هستند که در دستگاه قضایی ناعادلانه جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شدهاند.
حمایت چهرههای سرشناس از زندانیان سیاسی و مخالفت آنها با حکم اعدام، میتواند در ابراز همدلی مردم جامعه و مخالفت با احکام ناعادلانه نقش مؤثری داشته باشد.
وریا غفوری در سالهای گذشته ضمن حمایت از انقلاب مهسا و مطالبات مدنی مردم، در کنار خانوادههای دادخواه ایستاده و همواره از آنها دلجویی کرده است.
#نه_به_اعدام #پخشان_عزيزى #شریفه_محمدی #وریشه_مرادی #وریا_غفوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پخشان عزیزی، شریفه محمدی و وریشه مرادی سه زندانی سیاسی هستند که در دستگاه قضایی ناعادلانه جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شدهاند.
حمایت چهرههای سرشناس از زندانیان سیاسی و مخالفت آنها با حکم اعدام، میتواند در ابراز همدلی مردم جامعه و مخالفت با احکام ناعادلانه نقش مؤثری داشته باشد.
وریا غفوری در سالهای گذشته ضمن حمایت از انقلاب مهسا و مطالبات مدنی مردم، در کنار خانوادههای دادخواه ایستاده و همواره از آنها دلجویی کرده است.
#نه_به_اعدام #پخشان_عزيزى #شریفه_محمدی #وریشه_مرادی #وریا_غفوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤88💔14👍2👎2👌1
کانون صنفی معلمان با انتشار بیانیهای، تایید حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری، را محکوم کرد.
در این بیانیه همچنین نسبت به خطر اجرای احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی هشدار داده شده است.
متن کامل
بیانیه کانون صنفی معلمان در محکومیت تأیید حکم اعدام شریفه محمدی
در سالهای اخیر، بهویژه پس از جنبش ژینا/مهسا، صدور و اجرای احکام اعدام برای فعالان سیاسی و مدنی با شتابی فزاینده همراه بوده است؛ روندی که یادآور روزگار سیاه دههی شصت در حافظهی جمعی مردم ایران است. این موج سرکوب، بهویژه پس از جنگ دوازدهروزه اخیر، شدت بیشتری یافته و شاهد افزایش صدور فلهای احکام اعدام و اجرای آنها علیه زندانیان سیاسی و امنیتی بودهایم.
بر اساس گزارش نهادهای مستقل حقوق بشری، هماکنون دستکم ۵۶ زندانی سیاسی و امنیتی در زندانهای ایران با احکام اعدام مواجهاند و در انتظار اجرای حکم بهسر میبرند. در تازهترین مورد، حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری، توسط دیوان عالی کشور تأیید شده است؛ حکمی که نه تنها با معیارهای عدالت و حقوق بشر مغایرت دارد، بلکه حتی بر پایهی قوانین جزایی خود جمهوری اسلامی نیز غیرقابل توجیه است. این در حالی است که پیشتر همین حکم به دلیل نقصهای متعدد از سوی دیوان عالی نقض شده بود.
همچنین دو زن زندانی سیاسی دیگر، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، با خطر جدی اجرای احکام ناعادلانهی اعدام روبهرو هستند.
روشن است که حاکمیت، در مواجهه با بحرانهای عمیق ناشی از ناکارآمدی و فساد ساختاری چهار دههی گذشته، میکوشد با توسل به خشونت و احکام ظالمانه، پاسخی سرکوبگرانه و نابخردانه به مطالبات جامعه بدهد. اما تجربه نشان داده است که چنین اقداماتی نهتنها مانع خیزش آزادیخواهی و عدالتطلبی مردم ایران نشده، بلکه همواره به گسترش اعتراضات اجتماعی انجامیده است.
کانون صنفی معلمان بهعنوان یک نهاد صنفی و مدنی، بار دیگر بر این مطالبات اصولی و انسانی تأکید میکنیم :
۱. لغو مجازات اعدام در کلیت آن، اعم از سیاسی و غیرسیاسی، ضرورتی فوری است؛ چراکه این مجازات غیرانسانی در هیچ تجربهای بازدارنده نبوده و برعکس بر چرخهی خشونت در جامعه افزوده است.
۲. آزادی فوری و بیقیدوشرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، نخستین گام ضروری برای خروج کشور از بحرانهای موجود است.
۳ .کانون صنفی معلمان بهطور مشخص خواستار لغو احکام اعدام سه زن زندانی سیاسی شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی و آزادی هرچه سریعتر آنان است.
ما بر این باوریم که صدای اعتراض فرهنگیان، پژواکی است از وجدان بیدار جامعه که در برابر ظلم و ناعدالتی سکوت نخواهد کرد.
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_و_عقیدتی
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
#یاری_مدنی_توانا #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
در این بیانیه همچنین نسبت به خطر اجرای احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی هشدار داده شده است.
متن کامل
بیانیه کانون صنفی معلمان در محکومیت تأیید حکم اعدام شریفه محمدی
در سالهای اخیر، بهویژه پس از جنبش ژینا/مهسا، صدور و اجرای احکام اعدام برای فعالان سیاسی و مدنی با شتابی فزاینده همراه بوده است؛ روندی که یادآور روزگار سیاه دههی شصت در حافظهی جمعی مردم ایران است. این موج سرکوب، بهویژه پس از جنگ دوازدهروزه اخیر، شدت بیشتری یافته و شاهد افزایش صدور فلهای احکام اعدام و اجرای آنها علیه زندانیان سیاسی و امنیتی بودهایم.
بر اساس گزارش نهادهای مستقل حقوق بشری، هماکنون دستکم ۵۶ زندانی سیاسی و امنیتی در زندانهای ایران با احکام اعدام مواجهاند و در انتظار اجرای حکم بهسر میبرند. در تازهترین مورد، حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری، توسط دیوان عالی کشور تأیید شده است؛ حکمی که نه تنها با معیارهای عدالت و حقوق بشر مغایرت دارد، بلکه حتی بر پایهی قوانین جزایی خود جمهوری اسلامی نیز غیرقابل توجیه است. این در حالی است که پیشتر همین حکم به دلیل نقصهای متعدد از سوی دیوان عالی نقض شده بود.
همچنین دو زن زندانی سیاسی دیگر، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، با خطر جدی اجرای احکام ناعادلانهی اعدام روبهرو هستند.
روشن است که حاکمیت، در مواجهه با بحرانهای عمیق ناشی از ناکارآمدی و فساد ساختاری چهار دههی گذشته، میکوشد با توسل به خشونت و احکام ظالمانه، پاسخی سرکوبگرانه و نابخردانه به مطالبات جامعه بدهد. اما تجربه نشان داده است که چنین اقداماتی نهتنها مانع خیزش آزادیخواهی و عدالتطلبی مردم ایران نشده، بلکه همواره به گسترش اعتراضات اجتماعی انجامیده است.
کانون صنفی معلمان بهعنوان یک نهاد صنفی و مدنی، بار دیگر بر این مطالبات اصولی و انسانی تأکید میکنیم :
۱. لغو مجازات اعدام در کلیت آن، اعم از سیاسی و غیرسیاسی، ضرورتی فوری است؛ چراکه این مجازات غیرانسانی در هیچ تجربهای بازدارنده نبوده و برعکس بر چرخهی خشونت در جامعه افزوده است.
۲. آزادی فوری و بیقیدوشرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، نخستین گام ضروری برای خروج کشور از بحرانهای موجود است.
۳ .کانون صنفی معلمان بهطور مشخص خواستار لغو احکام اعدام سه زن زندانی سیاسی شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی و آزادی هرچه سریعتر آنان است.
ما بر این باوریم که صدای اعتراض فرهنگیان، پژواکی است از وجدان بیدار جامعه که در برابر ظلم و ناعدالتی سکوت نخواهد کرد.
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_و_عقیدتی
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
#یاری_مدنی_توانا #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
🕊15👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صفحه اینستاگرام منتسب به وریشه مرادی، ویدئویی منتشر کرده که نشان میدهد شورای شهر فابریانو به سه فعال زن ایرانی محکوم به اعدام، شهروندی افتخاری اعطا کرده است.
ویدئو از نشست شورای شهر فابریانو است که روز گذشته برگزار شده است.
مارتا ریچوتتی، از اعضای شورای شهر فابریانو در ایتالیا، روز ۲۸ آگوست ۲۰۲۵ در صفحه فیبسبوک خود نوشت:
«اعطای شهروندی افتخاری تنها یک اقدام نمادین نیست؛ بلکه تلاشی است برای دادن صدا به کسانی که برای آزادی و کرامت انسانی مبارزه میکنند. این تصمیم همچنین با هدف افزایش فشار بینالمللی برای توقف اعدامها و بازنگری مقامات ایرانی در این احکام اتخاذ شده است. صحبت کردن در این باره حیاتی است؛ سکوت یعنی همدستی، اما سخن گفتن ابزاری است برای مقاومت و همبستگی.»
پیشتر، در خرداد ماه ۱۴۰۴، در پی افزایش توجهات بینالمللی نسبت به وضعیت وریشه مرادی، شورای شهر پوجیبونسی در استان توسکانی ایتالیا با رأی قاطع، شهروندی افتخاری این شهر را به این زندانی محکوم به اعدام اعطا کرده بود.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #وریشه_مرادی #شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
ویدئو از نشست شورای شهر فابریانو است که روز گذشته برگزار شده است.
مارتا ریچوتتی، از اعضای شورای شهر فابریانو در ایتالیا، روز ۲۸ آگوست ۲۰۲۵ در صفحه فیبسبوک خود نوشت:
«اعطای شهروندی افتخاری تنها یک اقدام نمادین نیست؛ بلکه تلاشی است برای دادن صدا به کسانی که برای آزادی و کرامت انسانی مبارزه میکنند. این تصمیم همچنین با هدف افزایش فشار بینالمللی برای توقف اعدامها و بازنگری مقامات ایرانی در این احکام اتخاذ شده است. صحبت کردن در این باره حیاتی است؛ سکوت یعنی همدستی، اما سخن گفتن ابزاری است برای مقاومت و همبستگی.»
پیشتر، در خرداد ماه ۱۴۰۴، در پی افزایش توجهات بینالمللی نسبت به وضعیت وریشه مرادی، شورای شهر پوجیبونسی در استان توسکانی ایتالیا با رأی قاطع، شهروندی افتخاری این شهر را به این زندانی محکوم به اعدام اعطا کرده بود.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #وریشه_مرادی #شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
❤27👍8
امروز زادروز وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام است. او امروز در بند زنان زندان قرچک، چهل ساله شد.
شقایق مرادی، زندانی سیاسی سابق در استوری اینستاگرامش نوشت:
«وریشه
خواهر و رفیقم
ای نام بلند زن کورد امروز برگهی شناسنامه میگوید که تولد توست اما حقیقت میگوید تولد تو هر روزی ست که امید در دلها جوانه میزند و هر مقاومتی ست که مقابل تاریکی میایستد.
چه باک اگر نام هولناک اعدام در برابر تو قد برافرازد؛ آن واژهی سرد و ترسناک در برابر شکوه تو جز سایهای بیرمق نیست تو که نامت خود ترجمان روشنایی ست.
تو زاگرسی سترگ و استوار و با همه ی این صلابت به لطافت برگ گلهای وحشی که در نسیم میرقصند.
تو خود کوردستانی زخمی اما سرفراز رنجور اما درخشان در چشمانت داغ هزار جان شیرین است و از دستانت سپیدهی فردا میشکفد.
ما چشم انتظار آزادی تو هستیم نه تنها آنان که تو را دیدهاند و آغوشت را شناختهاند حتی آنان که هرگز نامت را نشنیدهاند؛ چرا که هر انسانی در دل خویش تمنای وجودی دارد چون تو بی دریغ شجاع و مهربان اگر روزی در میدان نبرد با سیاهی جنگیدی گامهایت استوارتر از صخره بود و اگر روزی به لطافت سخن گفتی واژه هایت از برگ گلهای وحشی نرمتر بودند. این است که تو را نمیتوان شکست؛ چرا که تو جهان اضدادی زخم و مرهمی ایستادگی و نوازش توامان
وریشه جانم؛ درخشش آفتاب
تولدت مبارک
به نام آزادی به نام زندگی و به نام زن که تویی»
طرح: @zard_drawing
#وریشه_مرادی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
شقایق مرادی، زندانی سیاسی سابق در استوری اینستاگرامش نوشت:
«وریشه
خواهر و رفیقم
ای نام بلند زن کورد امروز برگهی شناسنامه میگوید که تولد توست اما حقیقت میگوید تولد تو هر روزی ست که امید در دلها جوانه میزند و هر مقاومتی ست که مقابل تاریکی میایستد.
چه باک اگر نام هولناک اعدام در برابر تو قد برافرازد؛ آن واژهی سرد و ترسناک در برابر شکوه تو جز سایهای بیرمق نیست تو که نامت خود ترجمان روشنایی ست.
تو زاگرسی سترگ و استوار و با همه ی این صلابت به لطافت برگ گلهای وحشی که در نسیم میرقصند.
تو خود کوردستانی زخمی اما سرفراز رنجور اما درخشان در چشمانت داغ هزار جان شیرین است و از دستانت سپیدهی فردا میشکفد.
ما چشم انتظار آزادی تو هستیم نه تنها آنان که تو را دیدهاند و آغوشت را شناختهاند حتی آنان که هرگز نامت را نشنیدهاند؛ چرا که هر انسانی در دل خویش تمنای وجودی دارد چون تو بی دریغ شجاع و مهربان اگر روزی در میدان نبرد با سیاهی جنگیدی گامهایت استوارتر از صخره بود و اگر روزی به لطافت سخن گفتی واژه هایت از برگ گلهای وحشی نرمتر بودند. این است که تو را نمیتوان شکست؛ چرا که تو جهان اضدادی زخم و مرهمی ایستادگی و نوازش توامان
وریشه جانم؛ درخشش آفتاب
تولدت مبارک
به نام آزادی به نام زندگی و به نام زن که تویی»
طرح: @zard_drawing
#وریشه_مرادی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
💔33❤8🕊2