آموزشکده توانا
53.4K subscribers
33.7K photos
38.6K videos
2.55K files
19.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم آثار ضرب‌وشتم و شکنجه‌ی محمدباقر بختیار، مؤسس نیروی دریایی سپاه و تیپ امیرالمؤمنین ایلام در زمان جنگ، توسط نیروهای وزارت اطلاعات

محمدباقر بختیار، از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، بود که پس از پایان جنگ ۸ ساله، با استعفای سیاسی در سال ۱۳۶۸ به جمع منتقدان جدی نظام پیوست.

این سال‌ها، قشری از کهنه‌سربازان که تنها راه پیشِ‌رو را رفراندوم، عبور از کلیت نظام، و تشکیل حکومتی سکولار و دموکراتیک می‌دانند، اعلام موجودیت کرده‌اند.

بسیاری، نام محمدباقر بختیار را با افشای جزئیات قتل مهسا امینی شنیده‌اند. اما شاید مهم‌تر از آن، پیامی بود که در فایل صوتی‌اش خطاب به علی خامنه‌ای بیان کرد و توجه بسیاری را جلب نمود:
«مردم شما را نمی‌خواهند! گوش بدهید!» (اشاره به شعارهای مردم در جنبش مهسا).

نام او بار دیگر با افشای پشت‌پرده‌ی انتخابات پزشکیان، و صحبت‌ها و افشاگری‌های تندش علیه علی خامنه‌ای، از جمله افشای فراری بودن مجتبی و مصطفی خامنه‌ای از جنگ، به تیتر خبرها بازگشت.

اما این‌بار، تمرکز انتقادات خود را متوجه "روزنه‌گشایان" و به‌ویژه شخص محمد خاتمی کرد.
در یکی از فایل‌های صوتی، بختیار افشاگری‌هایی علیه خاتمی انجام داد؛ از جمله بخش‌هایی از رزومه‌ی محمد خاتمی در دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ که پیش‌تر از دید عموم پنهان مانده بود.

از دو ماه گذشته، فعالیت‌های او وارد مرحله‌ی تازه‌ای شد.
اعلام پیوستن به فراخوان اعتراضی ۲۵ بهمن و حضور در این تجمع اعتراضی، نقطه‌ی عطفی بود؛ چرا که وی ارشدترین فرمانده‌ی سپاهی‌ای بود که تاکنون، به‌صورت علنی در اعتراضات خیابانی علیه حاکمیت شرکت کرده است.
تنها دو روز پیش از این تجمع، محمدباقر بختیار با انتشار دو بیانیه در شبکه‌های اجتماعی، بار دیگر تأکید کرد که
تنها راه پیش‌رو، عبور کامل از نظام، برگزاری رفراندوم، و تشکیل حکومتی سکولار و دموکراتیک است.

گزارش‌های منتشرشده توسط آزادشدگان تجمع ۲۵ بهمن، نشان می‌دهد که وی از امضای تعهدنامه و ندامت‌نامه به درخواست نیروهای امنیتی خودداری کرده و ایستادگی کرده است.

وی چهار روز پیش، با حکم ۶ ماه حبس تعزیری و ۱.۵ سال حبس تعلیقی، به قید وثیقه و تا زمان دادگاه تجدیدنظر آزاد شد.

این فیلم کوتاه، بخشی از آثار باقی‌مانده از ضرب‌وشتم و شکنجه‌ی وی توسط نیروهای وزارت اطلاعات را به تصویر می‌کشد.

لازم به ذکر است، آقای بختیار در افشای جنایت کشتار زندانیان در تابستان ۶۷ هم نقش داشته‌اند و ویدیوی سخنان ایشان در یوتیوب موجود است.

ـ متن و ویدیو ارسالی نزدیکان آقای بختیار

ـ جمهوری اسلامی وقتی با فرماندهان جنگ، رزمندگان و اعضای شناخته شده سابق سپاه چنین برخوردی می‌کند، طبیعی است که با معترضان گمنام برخورد خشن‌تری انجام می‌دهد.
اعمال شکنجه و خشونت به هر شکلی و برای هر انسانی اقدامیضد حقوق بشری و محکوم است.

#محمدباقر_بختیار #شکنجه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پادکست کارگزاران زندان: مسئول کار خویش یا مامور و معذور؟

ساختار قدرت در کشورهایی که از اصول حاکمیت قانون و آزادی پیروی نمی‌کنند، به گونه‌ای است که نه تنها شهروندان عادی تحت فشار سران رژیم برای تبعیت از خواسته‌های آنان و سکوت در برابر فشارهای تحمیلی هستند بلکه این فشار به کارمندان رده‌های متفاوت از دستگاه‌های حکومتی نیز وارد می‌شود.

اما عملکرد کارگزاران زندان بر اساس اصول اخلاقی ست یا «مامور و معذور»؟
سایت:
https://tavaana.org/jail-authorities/
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/lracb9krqexs
کست‌باکس:
https://castbox.fm/vb/727332068
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/prison-authorities/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شکنجه
#زندان
#زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وفا احمدپور، هنرمند معترض، در این ترانه به پاره‌شدن پرده‌گوش خود در بازجویی اشاره کرده است.
او پیشتر گفته بود که توسط بازجو‌ در شیراز مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفته و از ناحیه گوش آسیب دیده است.

او ضمن انتشار این ویدیو نوشته:

«"هنر"💐
هنر، زبان فهمیدن است…
زبان لمس جان انسان، بی‌نیاز از سلطه و داوری.
هیچ شاهکار اصیلی، بر بستر نفرت و تحقیر نمی‌روید.
او نه قاضی‌ست، نه سیاست‌پیشه.
هنرمند صدای همیشگی انسان زنده و حتی رفتگان است
برای جنبش خواندم و ایستادم. و به عنوان یک هنرمند، حتی وقتی پرده‌ی گوشم را گرفتند باز الان برای آنچه جان دارد، برای آنچه باید شنیده شود می‌خوانم حتی در سکوتی تحمیل‌شده.

زنده باد ایران ❤️‍🩹🤍💚»


#وفادار #وفا_احمدپور #شکنجه #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مبارزان ایذه، بر سر مزار جاویدنام حامد سلحشور در ایذه حاضر شده و می‌گوید وقتی یارانش اوول کورکور، حسین سعیدی، محمود احمدی و مصطفی احمدپور، متوجه شدند که اعضای داخلی بدن حامد را از بدن خارج کرده بودند. او می‌گوید صحنه جدال با اهرمن اینگونه است، همینقدر سخت و نفس‌گیر.

حامد سلحشور جوانی که از مبارزان ایذه بود، مثل میلاد، محمود احمدی، حسین سعیدی، مجاهد کورکور، کمر طهماسبی، مهدی الماسی و ...

او با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا می‌کرد، تا اینکه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در روز ۴ آذرماه بازداشت شد، ۵ روز گذشت و خانواده از او خبری نداشت، روز ۹ آذرماه ۱۴۰۱ به پدر او زنگ زدند و او را نیمه‌شب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن کردند، بی‌آنکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرین‌بار با او وداع کنند.

یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جان‌باخته به سر مزارش رفتند، با کمک چند تن از جوانان مبارز، پیکر او را از خاک بیرون آوردند و سوار بر صندلی عقب پراید حامد کردند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک سپردند.

به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر حامد سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیه‌‌ها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» به‌گفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک» دفن کرده بودند.

حامد ۲۳ ساله که تجربه سال‌ها کار سخت در پروژه‌های جنوب ایران را داشت، به درخواست مادرش و‌ به‌علت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود.
حامد نامزد داشت و قصد داشت با او ازدواج کند. مهسا (معصومه) احمدی، نامزد حامد سلحشور دو سال پیش پس از برگزاری جشن تولد حامد سلحشور هنگام رفتن به مزار رضا شریعتی، از دیگر کشته‌شدگان ایذه بازداشت شد و یک ماه و نیم بعد آزاد شد.

#از_شما_بیزاریم #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #حامد_سلحشور #شکنجه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
یکی از مخاطبان توانا روایتی به شرح زیر برای ما فرستاده است:

«درود بر شما،
امروز صبح در خیابان انقلاب، حوالی دانشگاه، شاهد صحنه‌ای بودم که هنوز از ذهنم پاک نشده. دو مأمور زن حجاب‌بان به دختری نوجوان که لباس کراپ پوشیده بود و حجاب نداشت، گیر داده بودند. کمی آن‌طرف‌تر، دو مأمور مرد کنار یک ون ایستاده بودند. دخترک، ترسیده اما مقاوم بود؛ سعی می‌کرد سوار ون نشود.

رهگذران بیشترشان بی‌تفاوت بودند، انگار عجله داشتند یا نمی‌خواستند درگیر شوند. چند نفر جمع شده بودند و تلاش می‌کردند موضوع را با حرف فیصله دهند. اما متأسفانه ماجرا به درگیری کشید؛ آن دو مأمور زن با زور سعی داشتند دختر بیچاره را به طرف ون ببرند.

من که سه بار سابقه بازداشت در اعتراضات را دارم، با اینکه خانواده‌ام بارها خواسته بودند خودم را به دردسر نیندازم، نتوانستم فقط تماشاگر باشم. جلو رفتم و دخالت کردم. چند ثانیه بیشتر نگذشت که یکی از مأموران مرد با مشت محکم زد توی چشمم. ضربه آن‌قدر شدید بود که به عقب پرت شدم و افتادم داخل جوی آب.

جمعیت داشت زیاد می‌شد، اما مأمور دیگر، همراه با یک نفر تازه‌وارد که نمی‌دانم از کجا پیدایش شد، با فریاد و تهدید مردم را متفرق می‌کردند. هرکسی را که موبایل به دست داشت، می‌گرفتند. آن دخترک بی‌پناه را سوار ون کردند... و من با چشمی کبود، بدنی کوفته و اعصابی به هم‌ریخته برگشتم سمت خانه.

تمام مسیر برگشت فقط به اشکال مختلف شکنجه‌ای فکر می‌کردم که ممکن است آن دختر تحمل کند... و حالا، این متن که تصویرش را فرستادم بازتاب همون حادثه‌ی امروز صبحه.»

«شکنجه شدن، گاهی با ابزار فیزیکی اتفاق می‌افته.
گاهی با تفتیش عقاید.
گاهی با حبس شدن توی سلول انفرادی.
و خیلی روش‌های دیگه.
اما شکنجه، لایه‌های نامرئی‌تر و البته دردناک‌تری هم داره.
مثلاً زندگی در جامعه‌ای که صاحبان قدرت و جیره‌خورهاشون نمی‌تونن تو رو خارج از چارچوب عقاید و منافع خودشون بپذیرن...
وقتی نمی‌تونی مطابق اندیشه‌هات زندگی کنی.
وقتی حضور داری، اما انکارت می‌کنن.
وقتی حق انتخاب‌هات محدود به دو راهه:
یا باید برای داشتن حداقل‌ها سکوت کنی و بابت بردگیِ تحمیلی، قدردانِ اربابت باشی؛
یا باید به‌خاطر نداشتن همون حداقل‌ها، سکوت نکنی و عمر و جوونی‌ت رو صرف فرار از تازیانه‌هاشون کنی.
اگه این اسمش شکنجه نیست... پس چیه؟»

او همچنین عکسی از صورت خود فرستاد ـ که نزد ما محفوظ است ـ و نوشت:

«اینم عکس چشم و گونه‌مه؛
البته درد اصلی نه این کبودی فیزیکی، که زندگی کردن در این حجم از بلاهت، سرکوب و خفقانه... چیزی فراتر از تحمل و عمقاً منزجرکننده است.»

#حق_انتخاب #شکنجه #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
محرومیت زندانیان به‌ویژه زندانیان سیاسی از دسترسی به حق درمان، شکنجه‌ای ست که دیکتاتوری جمهوری اسلامی انجام می‌دهد.
زندانیانی که در سلول‌های انفرادی از ابتدایی‌ترین حقوق یک زندانی، مثل حق دسترسی به خدمات پزشکی، محرومند.
از مقام انسانیتی که به ایرانیان وعده داده شده بود تا حبس در سلول‌های انفرادی بدون دسترسی به حقوق اولیه انسانی راهی طولانی نیست. این شکنجه‌ها پیامد همان وعده‌ها ست.
صدای زندانیان باشیم و نام آنها را فریاد بزنیم
پخشان عزیزی،‌ وریشه مرادی، شریفه محمدی، ...
طرح از اسد بیناخواهی
منتشرشده در دادبان
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شکنجه #نه_به_شکنجه
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نامه‌هایی از زندان: تفتیش عقاید

حکومت تمامیت‌خواه و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی‌ همواره از رنگارنگی دینی و یا جریان‌ها و باور‌های فکری متفاوت، وحشت داشته‌ است و آن را با فلسفه وجودی خود در تقابل می‌بیند. به همین دلیل است که در تمام این سال‌ها به طور مداوم شاهد سرکوب جریان‌های فکری، نگرش‌ها و اقلیت‌های مذهبی و دینی در ایران هستیم که این به معنی نقض آشکار حقوق بشر در ایران است.

در این بخش از مجموعه «نامه‌هایی از زندان»، با تمرکز بر این موضوع، نامه‌هایی از مریم نقاش زرگران، فرح باغی، فتحی محمد نقش‌بندی، مسعود کردپور، امید کوکبی، اعضای پیشین یاران، شیرین عبادی و نسرین ستوده را می‌شنویم.

این بخش تقدیم می‌شود به تمام آن‌ها که صرفا و صرفا به دلیل باورها و عقایدشان تحت ستم، تبعیض و شکنجه قرار گرفتند یا جان شیرین‌شان را از دست دادند.

https://tavaana.org/letters_prison6/
در یوتیوب:
https://youtu.be/BHdgk5o6p9U
در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586411459
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/neytq6e6b41e

#پادکست #کتاب_صوتی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@Tavaana_TavaanaTech
محسنی اژه‌ای رئیس قوه قضاییه گفت: در سال ۱۴۰۱ حدود ۹۰ هزار پرونده تشکیل شد؛ متهمان و محکومان این پرونده‌ها از اقشار مختلفی بودند؛ در میان آنها بعضاً معلم و دانش‌آموز و دانشجو نیز بود.

رئیس قوه قضاییه گفت: در سال ۱۴۰۱ فضایی ایجاد شد (خیزش سراسری در اعتراض به قتل مهسا امینی) که منجر به تشکیل حدود ۹۰ هزار پرونده شد.

اژه‌ای در اشاره به فشارها به بازداشتی گفت: "متهمان و محکومان این پرونده‌ها از اقشار مختلفی بودند؛ در میان آنها بعضاً معلم و دانش‌آموز و دانشجو نیز بود؛ چنانچه برای همه آنها حکم محکومیت صادر می‌شد، یا پرونده قضایی شکل می‌گرفت بستر سوء‌استفاده دشمنان فراهم می‌آمد؛ در اینجا ما از حوزه‌های علمیه، بسیج، دانشگاهیان و معلمین کمک گرفتیم و با حضور آنها در ندامتگاه‌ها، قاطبه محکومین سال ۱۴۰۱ متنبه و ارشاد شدند و بستر برای عفو آنها فراهم شد".

در جریان خیزش سراسری در اعتراض به قتل مهسا امینی و بازداشت‌های معترضین، بسیاری از بازداشت‌شدگان گزارش‌های متعددی از برخوردهای فراقانونی اعم از شکنجه و اعتراف‌گیری‌های اجباری و اعمال فشارهای روحی و جسمی منتشر کردند که بسیاری از آن‌ها در رسانه‌های آزاد و بین‌المللی بازتاب گسترده داشت.

بسیاری از بازداشت‌شدگان، از جمله نوجوانان و دانش‌آموزان، از تهدید به اخراج از مدرسه، صدور حکم‌های سنگین و حتی اعدام خبر داده‌اند. همچنین، فشارهای روانی واردشده هنگام بازداشت، برخی را دچار فروپاشی روانی کرد و شماری نیز در پی این فشارها دست به خودکشی زده یا دچار مرگ‌های مشکوک شدند.

#مهسا_امینی #خیزش_سراسری #حوزه_علمیه #شکنجه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انواع شکنجه در زندان‌های جمهوری اسلامی، کامران ساختمانگر

کامران ساختمانگر، از فعالان کارگری است که چندین بار به دلیل فعالیت‌هایش بازداشت و محبوس شده است.
او در این برنامه از تجریبات و مشاهدات خودش می‌گوید. همچنین معتقد است: «شکنجه در زندان‌های ایران امری سیستماتیک است و در ۴۲ سال گذشته بوده و هست.»
این بخشی است از برنامه‌ای که شهریور۱۴۰۰ در کلاب‌هاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/clubhouse_prison_sakhtemangar/
یوتیوب:
https://youtu.be/mZY2jrSmduU

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/sakhtmangar?si=732868a173db407d972c5009067ff144

#شکنجه #حقیقت_رندان #کامران_ساختمانگر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شکنجه در زندان‌های جمهوری اسلامی، روح‌الله مردانی

روح‌الله مردانی معلم و دانشجوی دانشگاه تهران بود که به دلیل شرکت در اعتراضات دی ۹۶ بازداشت شد. او در طول دوران حبس در اعتراض به شرایط بد زندان و بی‌توجهی به خواسته‌هایش چند بار دست به اعتصاب غذا زد.
در این برنامه او از تجربه تلخ حبس در زندان‌های جمهوری اسلامی می‌گوید و مشاهداتش از این زندان‌ها را بازگو می‌کند.
این بخشی است از برنامه‌ای که شهریور۱۴۰۰ در کلاب‌هاوس  آموزشکده توانا برگزار شده است.

https://youtu.be/gRacVz7g9Dk

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/mardani

#رادا_مردانی #حقیقت_زندان #شکنجه #معلم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توماج صالحی، هنرمند منتقد، اثر تازه‌ای را منتشر کرد که درباره تجربه سلول انفرادی (معروف به شکنجه سفید) است.

او ضمن انتشار تیزر اثرش، نوشت:

«نام اثر: اتاقِ بی پنجره
کلام و اجرا: توماج
آلبوم: ما هنوز زنده‌‌ایم
ضرب آهنگ: سجاد sajjadsearch

انفرادی اینجوریه که هر روزی که می‌گذره کوچیک‌تر میشه، حس می‌کنی سقفش پایین میاد، دیواراش جمع‌تر میشن، از یه جایی به بعد انقدر تنگ میشه که نفس آدمو تنگ می‌کنه.

شاید سخت‌ترین نقطه‌ی دنیا انفرادی باشه، جایی که هیچ ارتباطی با جهانِ بیرون نداری، خودتی و خودت، تنها حسی که می‌مونه برات تنهاییه، اما خورشید رو فراموش نکن، چهچهِ پرنده‌های بهاری رو، شکوفه‌ها رو ‌فراموش نکن، زرد و نارنجی‌های پاییز رو، عشق رو فراموش نکن، زندگی ادامه داره، زنده بمون، انتخاب کن قوی‌تر بشی.

“ اتاقِ بی پنجره ” رو می‌تونید از اسپاتی‌فای، یوتوب، ساندکلاد و اپل‌میوزیک بشنوید، لینک‌های مستقیم در هایلایت قرار داده شده.

تقدیم به تمام کسانی که در راه آزادی محکوم به تحملِ شکنجه‌ی سفید شدند❤️»

برای شنیدن اثر به یوتیوب توماج، یا به آدرس‌هایی که در هایلایت اینستاگرامش گذاشته، مراجعه کنید.

https://youtu.be/qH8CQFoiAXQ?si=ZUaW-_O1FKQMkiKU


@toomajsalehi

#سلول_انفرادی #شکنجه_سفید #هنر_اعتراض #ما_هنوز_زنده_ایم #اتاق_بی_پنجره #توماج_صالحی #یاری_مدنی_توانا
حسین شنبه‌زاده.pdf
3.9 MB
روایت حسین شنبه‌زاده از شکنجه و تهدیدهای امنیتی در دوران بازداشت

حسین شنبه‌زاده، زندانی سیاسی، در نامه‌ای بلند از درون زندان، جزئیات هولناک بازداشت و شکنجه‌های جسمی و روانی خود توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی را افشا کرده است. او در این روایت، از ضرب‌وشتم شدید، تهدید به اعدام، اجبار به اعترافات تلویزیونی، و تهدید صریح به قتل خواهرزاده ۶ ساله‌اش به‌عنوان ابزار فشار سخن گفته است.
شنبه‌زاده روایت می‌کند که در اردیبهشت ۱۴۰۲ در شهر اردبیل، پس از انتشار نظرسنجی‌ای در شبکه اجتماعی، توسط مأموران وزارت اطلاعات با ضرب‌وشتم شدید بازداشت شد. او می‌نویسد که چندین مأمور، بدون حکم قضایی، با مشت، زانو و تهدید، رمز گوشی‌اش را گرفتند. شکنجه جسمی به حدی شدید بوده که به گفته خودش، دو شب نتوانسته بخوابد.
در بخش تکان‌دهنده‌ای از نامه، شنبه‌زاده فاش می‌کند که یکی از مأموران ارشد امنیتی (موسوم به "حاجی") تهدید کرده که در صورت عدم همکاری، تصویری ساختگی از محتوای تلفنش را منتشر می‌کنند تا هیئتی مذهبی، خواهرزاده شش‌ساله‌اش را شناسایی و "تنبیه" کند. این تهدید، او را به همکاری اجباری و انجام مصاحبه‌های تلویزیونی واداشته است.
او می‌گوید پس از تهدید، به اجبار به "مصاحبه‌ای" تن داده که در آن، مجبور شده حتی جمله‌ای بگوید که «اگر خارج از کشور بودم، حذفم کنید.» این جمله را «پیشاپیش بهانه‌ای برای ترور» توصیف کرده است.
در ادامه، شنبه‌زاده فاش می‌کند که محتوای مصاحبه، پیش‌تر توسط مأموران نوشته و به او دیکته شده بود، از جمله اعترافات جعلی، بدگویی از دیگر فعالان سیاسی و چهره‌های اپوزیسیون و نکوهش خود.
او همچنین تأکید می‌کند که اتهام جاسوسی که در ابتدا علیه او مطرح شده بود، در همان مراحل بازپرسی از او رفع شد و هیچگاه به دادگاه نرسید.
شنبه‌زاده شرح می‌دهد که در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹، ساعت‌های طولانی را با تهدید، توهین، و تحقیر گذرانده و در جلسات بازجویی، نه‌تنها حقوق اولیه‌اش رعایت نشده، بلکه بارها هدف تمسخر، تهدید جنسی و حملات شخصیتی قرار گرفته است.
او تأکید می‌کند که برخلاف میل باطنی‌اش، تحت فشار سنگین و ترس از آزار خانواده‌اش، به تمامی آنچه از او خواسته بودند تن داده، ولی حالا با افشای حقایق، تنها امیدش به آگاهی و وجدان عمومی مردم است.
او در پایان، می‌نویسد: «این نامه شکایت به نهادهای حکومتی نیست؛ شکایت به مردم است. به وجدان عمومی. اگر آزاد نیستید، لااقل دین هم نداشته باشید.»


فایل نامه در کانال تلگرام زندانی سیاسی، مصطفی تاج‌زاده منتشر شده است.

#حسین_شنبه_زاده #بیانیه #زنذانی_نقطه #شکنجه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech