«نزدیک به سه ماه بی خبری از وضعیت #بیژن_کاظمی، زندانی سیاسی، گذشته است.
عدم دسترسی خانواده و ممانعت از ملاقات، وضعیت نگرانکنندهای را برای خانوادهاش به وجود آورده است. نگهداری زندانی در شرایطی که هیچ اطلاعی از سلامت و وضعیت او در دسترس نیست، نقض بدیهیترین حقوق انسانی و اصول دادرسی است. این وضعیت نه تنها نمایانگر فقدان پاسخگویی است، بلکه یک نشانه آشکار از نقض حقوق بشر در زندانها محسوب میشود.
خانوادهی بیژن، بهویژه مادر او، در این مدت سختترین روزها را گذراندهاند. برخورداری هر زندانی از حق تماس تلفنی ،ملاقات با خانواده و داشتن وکیل، از بدیهیترین حقوق قانونی و انسانی است.
اما سوال اینجاست: در کدام قاموس انسانی، اخلاقی و قانونی، این ظلم مضاعف بر خانوادههای زندانیان روا داشته میشود؟ خانوادهها نه تنها باید با نگرانی از بازداشت فرزند خود روبهرو شوند، بلکه در این وضعیت بیخبری مطلق، باید درد و رنج مضاعفی را تحمل کنند.
در شرایطی که در همچنان بر پاشنه سابق می چرخد و هیچ گوش شنوایی برای پاسخگویی و متوقف نمودن این ظلم ها از سوی نهادهای مسول وجود ندارد؛برای پایان دادن به این شیوه های غیرانسانی در خصوص زندانیان سیاسی ، نیاز به حمایت فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی و نهادهای حقوق بشری و رسانه ای است.
برای آزادی زندانیان سیاسی با هر گرایش و عقیده ای و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران، همگرایی ملی و حمایت همه جریانات منتقد وضع موجود ضروری است.»
ـ متن فوق را عبدالله مؤمنی، زندانی سیاسی سابق، منتشر کرده است.
صفحه مادر بیژن کاظمی
khosravi.sh
بیژن کاظمی، که پیشتر در فروردین ۱۳۹۹ نیز به اتهام امنیتی بازداشت و به سه سال و نیم حبس محکوم شده بود، دو سال از دوران محکومیتش را در زندان مرکزی خرمآباد، در میان مجرمان عادی گذراند و سپس با پابند الکترونیک آزاد شد.
بیژن از بیماریهای متعددی که نتیجهی حبس پیشین او در یکی از محرومترین زندانهای ایران است، رنج میبرد و در چنین شرایطی، بیخبری از وضعیت او بهشدت نگرانکننده است.
مادر بیژن کاظمی چندی پیش گفته بود:
"برای یک مادر، بر زبان آوردنش سخت است... خیلی سخت… من حتی نمیدانم که پسرم زنده است یا نه."
#زندانی_سیاسی
#بیژن_کاظمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عدم دسترسی خانواده و ممانعت از ملاقات، وضعیت نگرانکنندهای را برای خانوادهاش به وجود آورده است. نگهداری زندانی در شرایطی که هیچ اطلاعی از سلامت و وضعیت او در دسترس نیست، نقض بدیهیترین حقوق انسانی و اصول دادرسی است. این وضعیت نه تنها نمایانگر فقدان پاسخگویی است، بلکه یک نشانه آشکار از نقض حقوق بشر در زندانها محسوب میشود.
خانوادهی بیژن، بهویژه مادر او، در این مدت سختترین روزها را گذراندهاند. برخورداری هر زندانی از حق تماس تلفنی ،ملاقات با خانواده و داشتن وکیل، از بدیهیترین حقوق قانونی و انسانی است.
اما سوال اینجاست: در کدام قاموس انسانی، اخلاقی و قانونی، این ظلم مضاعف بر خانوادههای زندانیان روا داشته میشود؟ خانوادهها نه تنها باید با نگرانی از بازداشت فرزند خود روبهرو شوند، بلکه در این وضعیت بیخبری مطلق، باید درد و رنج مضاعفی را تحمل کنند.
در شرایطی که در همچنان بر پاشنه سابق می چرخد و هیچ گوش شنوایی برای پاسخگویی و متوقف نمودن این ظلم ها از سوی نهادهای مسول وجود ندارد؛برای پایان دادن به این شیوه های غیرانسانی در خصوص زندانیان سیاسی ، نیاز به حمایت فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی و نهادهای حقوق بشری و رسانه ای است.
برای آزادی زندانیان سیاسی با هر گرایش و عقیده ای و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران، همگرایی ملی و حمایت همه جریانات منتقد وضع موجود ضروری است.»
ـ متن فوق را عبدالله مؤمنی، زندانی سیاسی سابق، منتشر کرده است.
صفحه مادر بیژن کاظمی
khosravi.sh
بیژن کاظمی، که پیشتر در فروردین ۱۳۹۹ نیز به اتهام امنیتی بازداشت و به سه سال و نیم حبس محکوم شده بود، دو سال از دوران محکومیتش را در زندان مرکزی خرمآباد، در میان مجرمان عادی گذراند و سپس با پابند الکترونیک آزاد شد.
بیژن از بیماریهای متعددی که نتیجهی حبس پیشین او در یکی از محرومترین زندانهای ایران است، رنج میبرد و در چنین شرایطی، بیخبری از وضعیت او بهشدت نگرانکننده است.
مادر بیژن کاظمی چندی پیش گفته بود:
"برای یک مادر، بر زبان آوردنش سخت است... خیلی سخت… من حتی نمیدانم که پسرم زنده است یا نه."
#زندانی_سیاسی
#بیژن_کاظمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نسیم سیمیاری ، متولد ۲۲ تیرماه ۱۳۶۷، دانشآموختۀ رشتۀ معماری، در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ توسط ماموران اطلاعات سپاه در تهران بازداشت شد. پس از بازداشت به بند ۱-الف سپاه منتقل و در سلول انفرادی تحت بازجویی قرار گرفت. پس از دو ماه به بند ۲_الف و در نهایت در ۴ مهرماه ۱۴۰۲ به بند زنان اوین منتقل شد.
پس از ۵ ماه بازداشت نسیم با اتهامات « اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و اتهام «بغی» مواجه شد که میتواند منجر به صدور احکام سنگینی نظیر اعدام شود. جلسات دادگاه او در ۱۰ تیرماه و ۶مردادماه در شعبۀ ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی افشاری برگزار شد. در نهایت در ۲۶ شهریورماه ۱۴۰۲ به ۶ سال حبس تعریزی (۵سال اجرایی)، ۷۴ ضربه شلاق و ۲۰ سال نفی بلد به شهرستان انگوران در استان زنجان محکوم شد.
در حال حاضر نسیم در حال گذراندن دوران حبس خود در بند زنان اوین است.
همبندیهای نسیم در بند زنان اوین او را اینطور توصیف میکنند: شجاع، مهربان، سختکوش در ورزش، بامهارت در آشپزی، آراسته و خلاق در تبریکهای تولدش به اعضای بند.
به امید آزادی نسیم»
nasim_simiari
#نسیم_سیمیاری
#بند_زنان_اوین
#علیه_فراموشی
#زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از ۵ ماه بازداشت نسیم با اتهامات « اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و اتهام «بغی» مواجه شد که میتواند منجر به صدور احکام سنگینی نظیر اعدام شود. جلسات دادگاه او در ۱۰ تیرماه و ۶مردادماه در شعبۀ ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی افشاری برگزار شد. در نهایت در ۲۶ شهریورماه ۱۴۰۲ به ۶ سال حبس تعریزی (۵سال اجرایی)، ۷۴ ضربه شلاق و ۲۰ سال نفی بلد به شهرستان انگوران در استان زنجان محکوم شد.
در حال حاضر نسیم در حال گذراندن دوران حبس خود در بند زنان اوین است.
همبندیهای نسیم در بند زنان اوین او را اینطور توصیف میکنند: شجاع، مهربان، سختکوش در ورزش، بامهارت در آشپزی، آراسته و خلاق در تبریکهای تولدش به اعضای بند.
به امید آزادی نسیم»
nasim_simiari
#نسیم_سیمیاری
#بند_زنان_اوین
#علیه_فراموشی
#زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای روزی که آزادی بر دیوارهای زندان پیروز شود
جمعی از فعالان میدانی در ایران، تراکتهایی با تصاویری از زندانیان سیاسی را بر دیوارهای شهر، در معابر و کوچهها نصب کردند؛ تا صدای آنها باشند و مردم را با نام و چهرهی این زندانیان آشنا کنند.
آنها پیشتر نیز چنین کاری کرده بودند، و اینبار، تصاویر گروهی دیگر از زندانیان را انتشار دادهاند.
این تصاویر در خیابانهای ایران، به مردم یادآوری میکنند که عزیزانی در پس دیوارهای بلند زندانها، به جرم آزادیخواهی محبوساند.
در همان لحظهای که ما در خیابان قدم میزنیم، در همان لحظهای که روشنایی روز را میبینیم، کسانی در چهار دیواری زندانهای جمهوری اسلامی، در تاریکی و بیخبری محبوساند، اما ایستادهاند؛ برای آزادی، برای ما.
ـ شما برای زندانیان سیاسی چه قدمی برمیدارید؟
#زندانی_سیاسی #بیژن_کاظمی #زهرا_شریف_کاظمی #امیرحسین_موسوی #رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از فعالان میدانی در ایران، تراکتهایی با تصاویری از زندانیان سیاسی را بر دیوارهای شهر، در معابر و کوچهها نصب کردند؛ تا صدای آنها باشند و مردم را با نام و چهرهی این زندانیان آشنا کنند.
آنها پیشتر نیز چنین کاری کرده بودند، و اینبار، تصاویر گروهی دیگر از زندانیان را انتشار دادهاند.
این تصاویر در خیابانهای ایران، به مردم یادآوری میکنند که عزیزانی در پس دیوارهای بلند زندانها، به جرم آزادیخواهی محبوساند.
در همان لحظهای که ما در خیابان قدم میزنیم، در همان لحظهای که روشنایی روز را میبینیم، کسانی در چهار دیواری زندانهای جمهوری اسلامی، در تاریکی و بیخبری محبوساند، اما ایستادهاند؛ برای آزادی، برای ما.
ـ شما برای زندانیان سیاسی چه قدمی برمیدارید؟
#زندانی_سیاسی #بیژن_کاظمی #زهرا_شریف_کاظمی #امیرحسین_موسوی #رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بلاتکلیفی و بیخبری از وضعیت ارغوان فلاحی؛ نگرانیها از پروندهسازی مجدد جدی است
به گزارش «دادبان»، ارغوان فلاحی، زندانی سیاسی ۲۵ ساله محبوس در زندان اوین، در شرایطی نگهداری میشود که هیچگونه اطلاع رسمی از اتهامات او منتشر نشده و حق دسترسی به وکیل نیز از او سلب شده است.
این شهروند جوان در تاریخ ۶ بهمن ۱۴۰۳ توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و اکنون بیش از دو ماه از این بازداشت میگذرد، در حالی که نه خانوادهاش موفق به دریافت توضیحی درباره دلایل این بازداشت شدهاند و نه مقامات قضایی حاضر به پاسخگویی هستند. دادسرای امنیت تهران (شهید مقدس) نیز به شکلی عامدانه، از ارائه هرگونه اطلاعات به خانواده او خودداری میکند.
یک منبع مطلع در گفتوگو با دادبان تأکید کرده است که نهاد امنیتی مسئول پرونده، وزارت اطلاعات است و همین موضوع نگرانیها را درباره تلاش برای پروندهسازی جدید علیه ارغوان فلاحی افزایش داده است. از سوی دیگر، تاکنون هیچ قرار قانونی برای بازداشت او صادر نشده که این موضوع، طبق قوانین موجود، مصداق بارز بازداشت خودسرانه و غیرقانونی به شمار میرود.
گرچه بر اساس تبصره ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری، در موارد مربوط به جرایم امنیتی امکان سلب حق داشتن وکیل انتخابی در مرحله تحقیقات مقدماتی وجود دارد، اما نامشخص بودن نوع اتهام و عدم پاسخگویی مقامات قضایی، عملاً زمینه سوءاستفاده و اعمال فشار بر زندانی را فراهم کرده است.
عدم شفافیت کامل درباره وضعیت ارغوان فلاحی، نگرانیها را درباره «ناپدیدسازی قهری» نیز افزایش داده؛ امری که پیشتر نیز در برخورد با زندانیان سیاسی سابقه داشته است.
گفتنیست ارغوان فلاحی پیشتر نیز در آبان ۱۴۰۱، در جریان یک سفر خانوادگی به همراه پدر و برادرش بازداشت و به اتهام «عضویت در سازمان مجاهدین خلق» و «اقدام علیه امنیت ملی» متهم شده بود. او و خانوادهاش مدتی در بازداشتگاه اصفهان تحت شکنجه و بازجویی قرار گرفتند و سپس به زندان اوین منتقل شدند. این پرونده توسط قاضی ایمان افشاری بررسی شده بود.
#ارغوان_فلاحی #زندانی_سیاسی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش «دادبان»، ارغوان فلاحی، زندانی سیاسی ۲۵ ساله محبوس در زندان اوین، در شرایطی نگهداری میشود که هیچگونه اطلاع رسمی از اتهامات او منتشر نشده و حق دسترسی به وکیل نیز از او سلب شده است.
این شهروند جوان در تاریخ ۶ بهمن ۱۴۰۳ توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و اکنون بیش از دو ماه از این بازداشت میگذرد، در حالی که نه خانوادهاش موفق به دریافت توضیحی درباره دلایل این بازداشت شدهاند و نه مقامات قضایی حاضر به پاسخگویی هستند. دادسرای امنیت تهران (شهید مقدس) نیز به شکلی عامدانه، از ارائه هرگونه اطلاعات به خانواده او خودداری میکند.
یک منبع مطلع در گفتوگو با دادبان تأکید کرده است که نهاد امنیتی مسئول پرونده، وزارت اطلاعات است و همین موضوع نگرانیها را درباره تلاش برای پروندهسازی جدید علیه ارغوان فلاحی افزایش داده است. از سوی دیگر، تاکنون هیچ قرار قانونی برای بازداشت او صادر نشده که این موضوع، طبق قوانین موجود، مصداق بارز بازداشت خودسرانه و غیرقانونی به شمار میرود.
گرچه بر اساس تبصره ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری، در موارد مربوط به جرایم امنیتی امکان سلب حق داشتن وکیل انتخابی در مرحله تحقیقات مقدماتی وجود دارد، اما نامشخص بودن نوع اتهام و عدم پاسخگویی مقامات قضایی، عملاً زمینه سوءاستفاده و اعمال فشار بر زندانی را فراهم کرده است.
عدم شفافیت کامل درباره وضعیت ارغوان فلاحی، نگرانیها را درباره «ناپدیدسازی قهری» نیز افزایش داده؛ امری که پیشتر نیز در برخورد با زندانیان سیاسی سابقه داشته است.
گفتنیست ارغوان فلاحی پیشتر نیز در آبان ۱۴۰۱، در جریان یک سفر خانوادگی به همراه پدر و برادرش بازداشت و به اتهام «عضویت در سازمان مجاهدین خلق» و «اقدام علیه امنیت ملی» متهم شده بود. او و خانوادهاش مدتی در بازداشتگاه اصفهان تحت شکنجه و بازجویی قرار گرفتند و سپس به زندان اوین منتقل شدند. این پرونده توسط قاضی ایمان افشاری بررسی شده بود.
#ارغوان_فلاحی #زندانی_سیاسی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیانیه محمد ترکمانی، زندانی سیاسی سابق در سوگ نگار کورکور
چهارشنبه، ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
تسلیت به ایران، به ایذه، به خوزستان؛
تسلیت به خانواده داغدار نگار کورکور،
دختری که در جوانی، بهدست آخوندهای پست و آدمکش، در غربت، از نعمت زندگی محروم شد.
این داستان غمانگیز، یادآور سرنوشت هزاران دختر و پسر جوانی است که طی بیش از چهل و شش سال، در مسیر پرخون آزادی جان دادهاند.
نگار کورکور، مبارزی شجاع، نترس و فداکار بود که در دیار غربت، دور از آغوش وطن، جان شیرینش را فدای آزادی کرد.
نگار، قطرهای از خون شرافت در جادهای بود که طی ۴۵ سال، از اجساد ملت مظلوم و شریف ایران انباشته شده؛ مردمی که آماج ستم و رگبار گلولههای این رژیم جنایتکار و جلاد قرار گرفتند.
تقریباً هیچ خانوادهای در ایران نیست که عزیزی را در این مسیر از دست نداده باشد.
تا زمانی که این حکومت بر مردم حاکم است و ماشین جلاد و غارتگر آن کار میکند، نگارهای دیگری که امروز زندهاند، در آینده قربانی خواهند شد.
هموطن، بدانیم اگر این حکومت آدمکش باقی بماند، تا روزی که هست، تیغ بر گلو و گردن زن و مرد ایرانی خواهد نشست.
تا زمانی که ایران آزاد نشده، ما هیچکس نیستیم؛ یا در بند دیوانهایم، یا بیوطن، آواره گِرد جهان.
تا یک جنبش ملی، این کثافت عمامهدار را از خاک ایران پاک نکند، مطمئن باشید که بار دیگر شاهد خواهیم بود که مردم در تیررس گلولههای مزدوران آنها قرار میگیرند.
آخوندها غسل خون، وضوی خون گرفتهاند؛ ریش و عمامهشان به خون «نگارها» آغشته است.
مردم ایران برای آنها هیچ اهمیتی ندارند.
هموطن، بیندیشیم؛
هنوز دست اتحاد به یکدیگر ندادهایم و متفرق ماندهایم.
تأسف ما، از نابودی همین اتحاد است.
ما مسئول خون ابوال کورکور، مجاهد کورکور، نگارها هستیم.
اگر متحد بودیم، اگر منیتها را کنار گذاشته و به درد مشترک ایران اندیشیده بودیم،
امروز صدایمان هزار بار نیرومندتر بود؛
و در دفاع از ایرانمان، این کوه پوشالی و پوکیده جمهوری اسلامی با یک نسیم در هم میریخت.
ما در قبال میهن، خانه و کاشانهمان مسئولیم.
این مسئولیت را به دست فراموشی نسپاریم.
ما متعلق به خودمان نیستیم؛ ما متعلق به میهنمان، و به کسانی هستیم که نمیتوانند حق خود را بگیرند.
#زنده_باد_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
محمد ترکمانی، زندانی سیاسی سابق
#محمد_ترکمانی #بیانیه #نگار_کور_کور
#نه_به_اعدام #مجاهد_کور_کور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چهارشنبه، ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
تسلیت به ایران، به ایذه، به خوزستان؛
تسلیت به خانواده داغدار نگار کورکور،
دختری که در جوانی، بهدست آخوندهای پست و آدمکش، در غربت، از نعمت زندگی محروم شد.
این داستان غمانگیز، یادآور سرنوشت هزاران دختر و پسر جوانی است که طی بیش از چهل و شش سال، در مسیر پرخون آزادی جان دادهاند.
نگار کورکور، مبارزی شجاع، نترس و فداکار بود که در دیار غربت، دور از آغوش وطن، جان شیرینش را فدای آزادی کرد.
نگار، قطرهای از خون شرافت در جادهای بود که طی ۴۵ سال، از اجساد ملت مظلوم و شریف ایران انباشته شده؛ مردمی که آماج ستم و رگبار گلولههای این رژیم جنایتکار و جلاد قرار گرفتند.
تقریباً هیچ خانوادهای در ایران نیست که عزیزی را در این مسیر از دست نداده باشد.
تا زمانی که این حکومت بر مردم حاکم است و ماشین جلاد و غارتگر آن کار میکند، نگارهای دیگری که امروز زندهاند، در آینده قربانی خواهند شد.
هموطن، بدانیم اگر این حکومت آدمکش باقی بماند، تا روزی که هست، تیغ بر گلو و گردن زن و مرد ایرانی خواهد نشست.
تا زمانی که ایران آزاد نشده، ما هیچکس نیستیم؛ یا در بند دیوانهایم، یا بیوطن، آواره گِرد جهان.
تا یک جنبش ملی، این کثافت عمامهدار را از خاک ایران پاک نکند، مطمئن باشید که بار دیگر شاهد خواهیم بود که مردم در تیررس گلولههای مزدوران آنها قرار میگیرند.
آخوندها غسل خون، وضوی خون گرفتهاند؛ ریش و عمامهشان به خون «نگارها» آغشته است.
مردم ایران برای آنها هیچ اهمیتی ندارند.
هموطن، بیندیشیم؛
هنوز دست اتحاد به یکدیگر ندادهایم و متفرق ماندهایم.
تأسف ما، از نابودی همین اتحاد است.
ما مسئول خون ابوال کورکور، مجاهد کورکور، نگارها هستیم.
اگر متحد بودیم، اگر منیتها را کنار گذاشته و به درد مشترک ایران اندیشیده بودیم،
امروز صدایمان هزار بار نیرومندتر بود؛
و در دفاع از ایرانمان، این کوه پوشالی و پوکیده جمهوری اسلامی با یک نسیم در هم میریخت.
ما در قبال میهن، خانه و کاشانهمان مسئولیم.
این مسئولیت را به دست فراموشی نسپاریم.
ما متعلق به خودمان نیستیم؛ ما متعلق به میهنمان، و به کسانی هستیم که نمیتوانند حق خود را بگیرند.
#زنده_باد_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
محمد ترکمانی، زندانی سیاسی سابق
#محمد_ترکمانی #بیانیه #نگار_کور_کور
#نه_به_اعدام #مجاهد_کور_کور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech