احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، نسبت به اجرای حکم اعدام محسن لنگرنشین هشدار داد و خواهان اعتراض همگانی به حکم اعدام شد:
«درود بر دوستان،
چهارشنبه هفته گذشته، دادستان تهران به همراه جمعی از مقامات قضائی به زندان قزلحصار آمدند. هرچند دادستان جسارت رویارویی مستقیم با زندانیان سیاسی واحد چهار را نداشت، اما قناعتکار، رئیس دادسرای امنیت، نیری، دادیار ناظر زندانیان و شماری از مقامات زندان به بند سیاسی واحد چهار وارد شدند.
حضور سرزده این مقامات چنان کمسابقه بود که بلافاصله در ابتدای دیدار به آنان گفتم: «با توجه به شرایط موجود در قزلحصار و تعداد بالای زندانیان محکوم به اعدام، این حضور شما بیش از آنکه مایه دلگرمی باشد، موجب نگرانی ماست و بیم آن میرود که برنامه اجرای گسترده احکام اعدام در پیش باشد.» که البته آقایان این نگرانی را رد کردند.
شرح مذاکرات تلخ و بیسابقهای که در ادامه این دیدار رخ داد، در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.
و اینک پیرو، حضور هفته گذشته مقامات قضائی نگرانی ما نسبت به پنهانکاری مسئولان و عزم آنها برای اجرای حکم غیرانسانی اعدام آقای #محسن_لنگرنشین افزایش یافته است.
بهویژه با توجه به روند رسیدگی مبهم به پرونده ایشان و اعتصاب زندانیان در دهها زندان کشور علیه اعدام، ضروری است فریاد اعتراض و دادخواهی محسن لنگرنشین و خانواده ایشان را بلندتر کنیم.
#احمدرضا_حائری
#زندان_قزلحصار
تاریخ: ۱۴۰۴/۲/۹»
#احمدرضا_حائری #محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«درود بر دوستان،
چهارشنبه هفته گذشته، دادستان تهران به همراه جمعی از مقامات قضائی به زندان قزلحصار آمدند. هرچند دادستان جسارت رویارویی مستقیم با زندانیان سیاسی واحد چهار را نداشت، اما قناعتکار، رئیس دادسرای امنیت، نیری، دادیار ناظر زندانیان و شماری از مقامات زندان به بند سیاسی واحد چهار وارد شدند.
حضور سرزده این مقامات چنان کمسابقه بود که بلافاصله در ابتدای دیدار به آنان گفتم: «با توجه به شرایط موجود در قزلحصار و تعداد بالای زندانیان محکوم به اعدام، این حضور شما بیش از آنکه مایه دلگرمی باشد، موجب نگرانی ماست و بیم آن میرود که برنامه اجرای گسترده احکام اعدام در پیش باشد.» که البته آقایان این نگرانی را رد کردند.
شرح مذاکرات تلخ و بیسابقهای که در ادامه این دیدار رخ داد، در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.
و اینک پیرو، حضور هفته گذشته مقامات قضائی نگرانی ما نسبت به پنهانکاری مسئولان و عزم آنها برای اجرای حکم غیرانسانی اعدام آقای #محسن_لنگرنشین افزایش یافته است.
بهویژه با توجه به روند رسیدگی مبهم به پرونده ایشان و اعتصاب زندانیان در دهها زندان کشور علیه اعدام، ضروری است فریاد اعتراض و دادخواهی محسن لنگرنشین و خانواده ایشان را بلندتر کنیم.
#احمدرضا_حائری
#زندان_قزلحصار
تاریخ: ۱۴۰۴/۲/۹»
#احمدرضا_حائری #محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی یراحی، هنرمند معترض، نسبت به خطر اجرای حکم اعدام محسن لنگرنشین واکنش نشان داد.
اینکه چهرههای سرشناس و هنرمندان در سمت مردم بایستند و در برابر جنایت سکوت نکنند، اهمیت زیادی دارد.
پرونده محسن لنگرنشین پر از تناقض است. شباهت زیادی به اتهاماتی دارد که به مازیار ابراهیمی زدند و بعد مشخص شد که کلا بیاساس بوده است.
خانواده محسن لنگرنشین اکنون جلوی زندان قزلحصار هستند و نگران که پیش از اذان صبح فردا جان فرزندشان گرفته شود
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #مهدی_یراحی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اینکه چهرههای سرشناس و هنرمندان در سمت مردم بایستند و در برابر جنایت سکوت نکنند، اهمیت زیادی دارد.
پرونده محسن لنگرنشین پر از تناقض است. شباهت زیادی به اتهاماتی دارد که به مازیار ابراهیمی زدند و بعد مشخص شد که کلا بیاساس بوده است.
خانواده محسن لنگرنشین اکنون جلوی زندان قزلحصار هستند و نگران که پیش از اذان صبح فردا جان فرزندشان گرفته شود
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #مهدی_یراحی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آخرین تلاشهای پدر و مادر محسن لنگرنشین، زندانی سیاسی محکوم به اعدام
این پدر و مادر امروز آخرین ملاقات را با فرزندشان داشتند و حالا جلوی زندان قزلحصار هستند
محسن لنگرنشین، ۳۴ ساله، یکی از نخبگان در حیطه امنیت شبکه بود. به همین دلیل، در اواسط دهه دوم زندگیاش با پیشنهاد دانشگاه امام حسین، در حیطه امنیت شبکه در این دانشگاه مشغول به کار میشود.
بعد از مدتی کوتاه، با دیدن سرکوب مردم در دهه ۹۰، با نوشتن استعفا از کار در این دانشگاه انصراف میدهد و در شرکتی خصوصی، بنا بر تخصص خود، مشغول به کار میشود. در کنار کار در این شرکت، در گمرک تهران نیز به خرید و فروش ماشین میپردازد.
دستگاه امنیتی مدعی است که این فرد در ترور حسن تهرانی مقدم (که در سال ۱۳۹۰ کشته شد ـ در آن تاریخ محسن ۱۹ سال بیشتر نداشت) و همینطور سرهنگ پاسدار صیاد خدایی (که در سال ۱۴۰۱ کشته شد)، نقش شناسایی را بر عهده داشته است. محسن یکسال پیش از این تاریخ در اصفهان ساکن بوده و پرینت اساماسها، تماسها و حضور هرروزه او در محل کار، این ادعا را رد میکند.
محسن لنگرنشین، ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ بازداشت شد. او ابتدا به مدت ۲۴ ساعت به یک خانه امن وزارت اطلاعات منتقل میشود. در آنجا تا صبح روز بعد بازجویی و مورد تهدید قرار میگیرد تا آنچه بازجویان میخواهند را بنویسد.
روز بعد، او را برای تفهیم اتهام به دادسرا میبرند. آقای لنگرنشین در دادسرا اتهامات واهی مربوط به جاسوسی برای اسرائیل را نمیپذیرد و پس از آن به بند امنیتی ۲۰۹ اطلاعات منتقل میشود و ۴۳ روز را در سلول انفرادی تحت شدیدترین شکنجهها میگذراند.
او را تحت بازجوییهای سنگین شبانه قرار میدهند. او را تهدید میکنند که اگر اعتراف نکند، تکتک اعضای خانوادهاش ـ از جمله پدر، مادر، خواهر و نامزدش ـ را به بند ۲۰۹ منتقل میکنند و چنان فشاری بر آنها وارد میکنند که اگر آنها را ببیند، نشناسد.
به او اعلام کردند که خواهر و مادرش را بازداشت و به بند ۲۰۹ اطلاعات منتقل کردهاند و در صورتی آنها را رها میکنند که چیزهایی را که ما میخواهیم، بنویسی.
با شکنجه، او را مجبور کردند که بگوید یک موتور هوندا ۱۲۵ را برده و از سرهنگ خدایی فیلمبرداری کرده و در تعقیب او بوده است. این در حالی است که طبق استعلامی که در پرونده موجود است، نامبرده هیچوقت موتور هوندا ۱۲۵ نداشته است.
همچنین، او را به محل حادثه منتقل کردند تا آنچه بازجویان میخواهند را بگوید و در این حین از او فیلمبرداری کردند.
از دیگر موارد شکنجه این بود که دست و پایش را زنجیر کردند، او را با شلاق زدند و به او اعلام کردند که اگر به مواردی که بازجوها برای اعتراف میخواهند، تمکین نکند، تا ساعاتی دیگر اعدام میشود و در صورت تمکین، حکم حبس ابد به او خواهند داد و بعد از چند سال آزاد خواهد شد.
متأسفانه، اتهاماتی را به آقای لنگرنشین منتسب کردهاند که ادله لازم برای اثبات آنها وجود ندارد، و قاضی صلواتی (شعبه ۱۵) تنها به اعترافات اجباری تحت شکنجه در دادگاه استناد کرده و حکم اعدام برای وی صادر کرده است.
حکم او عیناً در دیوان تأیید شد.
وکلا تا به امروز سه بار درخواست اعاده دادرسی کردهاند که آخرین آن، هفته گذشته بود و به فاصله چند روز (شنبه) مجدداً اعاده رد شد.
یکی از اعضای خانواده او میگوید: «محسن از ایران خارج شده بود و اگر ذرهای از اتهامات انتسابی به او درست بود، هرگز به ایران بازنمیگشت.»
محسن لنگرنشین قرار است سپیدهدم چهارشنبه (فردا) اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
متن از ریما شیرمحمدی
@Tavaana_TavaanaTech
این پدر و مادر امروز آخرین ملاقات را با فرزندشان داشتند و حالا جلوی زندان قزلحصار هستند
محسن لنگرنشین، ۳۴ ساله، یکی از نخبگان در حیطه امنیت شبکه بود. به همین دلیل، در اواسط دهه دوم زندگیاش با پیشنهاد دانشگاه امام حسین، در حیطه امنیت شبکه در این دانشگاه مشغول به کار میشود.
بعد از مدتی کوتاه، با دیدن سرکوب مردم در دهه ۹۰، با نوشتن استعفا از کار در این دانشگاه انصراف میدهد و در شرکتی خصوصی، بنا بر تخصص خود، مشغول به کار میشود. در کنار کار در این شرکت، در گمرک تهران نیز به خرید و فروش ماشین میپردازد.
دستگاه امنیتی مدعی است که این فرد در ترور حسن تهرانی مقدم (که در سال ۱۳۹۰ کشته شد ـ در آن تاریخ محسن ۱۹ سال بیشتر نداشت) و همینطور سرهنگ پاسدار صیاد خدایی (که در سال ۱۴۰۱ کشته شد)، نقش شناسایی را بر عهده داشته است. محسن یکسال پیش از این تاریخ در اصفهان ساکن بوده و پرینت اساماسها، تماسها و حضور هرروزه او در محل کار، این ادعا را رد میکند.
محسن لنگرنشین، ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ بازداشت شد. او ابتدا به مدت ۲۴ ساعت به یک خانه امن وزارت اطلاعات منتقل میشود. در آنجا تا صبح روز بعد بازجویی و مورد تهدید قرار میگیرد تا آنچه بازجویان میخواهند را بنویسد.
روز بعد، او را برای تفهیم اتهام به دادسرا میبرند. آقای لنگرنشین در دادسرا اتهامات واهی مربوط به جاسوسی برای اسرائیل را نمیپذیرد و پس از آن به بند امنیتی ۲۰۹ اطلاعات منتقل میشود و ۴۳ روز را در سلول انفرادی تحت شدیدترین شکنجهها میگذراند.
او را تحت بازجوییهای سنگین شبانه قرار میدهند. او را تهدید میکنند که اگر اعتراف نکند، تکتک اعضای خانوادهاش ـ از جمله پدر، مادر، خواهر و نامزدش ـ را به بند ۲۰۹ منتقل میکنند و چنان فشاری بر آنها وارد میکنند که اگر آنها را ببیند، نشناسد.
به او اعلام کردند که خواهر و مادرش را بازداشت و به بند ۲۰۹ اطلاعات منتقل کردهاند و در صورتی آنها را رها میکنند که چیزهایی را که ما میخواهیم، بنویسی.
با شکنجه، او را مجبور کردند که بگوید یک موتور هوندا ۱۲۵ را برده و از سرهنگ خدایی فیلمبرداری کرده و در تعقیب او بوده است. این در حالی است که طبق استعلامی که در پرونده موجود است، نامبرده هیچوقت موتور هوندا ۱۲۵ نداشته است.
همچنین، او را به محل حادثه منتقل کردند تا آنچه بازجویان میخواهند را بگوید و در این حین از او فیلمبرداری کردند.
از دیگر موارد شکنجه این بود که دست و پایش را زنجیر کردند، او را با شلاق زدند و به او اعلام کردند که اگر به مواردی که بازجوها برای اعتراف میخواهند، تمکین نکند، تا ساعاتی دیگر اعدام میشود و در صورت تمکین، حکم حبس ابد به او خواهند داد و بعد از چند سال آزاد خواهد شد.
متأسفانه، اتهاماتی را به آقای لنگرنشین منتسب کردهاند که ادله لازم برای اثبات آنها وجود ندارد، و قاضی صلواتی (شعبه ۱۵) تنها به اعترافات اجباری تحت شکنجه در دادگاه استناد کرده و حکم اعدام برای وی صادر کرده است.
حکم او عیناً در دیوان تأیید شد.
وکلا تا به امروز سه بار درخواست اعاده دادرسی کردهاند که آخرین آن، هفته گذشته بود و به فاصله چند روز (شنبه) مجدداً اعاده رد شد.
یکی از اعضای خانواده او میگوید: «محسن از ایران خارج شده بود و اگر ذرهای از اتهامات انتسابی به او درست بود، هرگز به ایران بازنمیگشت.»
محسن لنگرنشین قرار است سپیدهدم چهارشنبه (فردا) اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
متن از ریما شیرمحمدی
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی، فعال سیاسی، ضمن به اشتراک گذاشتن ویدیوی مادر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، محسن لنگرنشین، نوشت:
حکم اعدام محسن لنگرنشین بر پایهی سرکوب شهروندان و ارعاب جامعه است.
اتهام «همکاری با دولت متخاصم» و صدور حکم اعدام بر این اساس برای «محسن لنگرنشین»، چیزی جز ظلم آشکار و بهانهای بیاساس نیست. این پروندهها نه بر پایهی قانون، بلکه سیاسی و بر پایهی سرکوب شهروندان و ارعاب جامعه ساخته میشوند.
اعدام به این بهانه، آشکارا قتل عمد حکومتی است و هیچ پشتوانهی قانونی، اخلاقی یا انسانی ندارد. این حکم باید بیقید و شرط لغو شود. ما نباید در برابر این بیعدالتیها سکوت کنیم. این احکام، سند رسوایی حکومت و عوامل صدور و اجرای این قتلها در تاریخ خواهند بود.
پینوشت: وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی رسماً اعلام کرده است که ایران با هیچ دولتی در وضعیت تخاصم نیست! پیش از این، بسیاری از خبرنگاران و فعالان با این اتهام دروغ، محاکمه و زندانی شدهاند.
ویدئوی مادر محسن لنگرنشین که میگوید: «صدای من باشید»
ـ تصویر دیوارنویسی ارسالی یکی از مخاطبان توانا در این پوستر استفاده شده است..
#محسن_لنگرنشین #اسماعیل_فکری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حکم اعدام محسن لنگرنشین بر پایهی سرکوب شهروندان و ارعاب جامعه است.
اتهام «همکاری با دولت متخاصم» و صدور حکم اعدام بر این اساس برای «محسن لنگرنشین»، چیزی جز ظلم آشکار و بهانهای بیاساس نیست. این پروندهها نه بر پایهی قانون، بلکه سیاسی و بر پایهی سرکوب شهروندان و ارعاب جامعه ساخته میشوند.
اعدام به این بهانه، آشکارا قتل عمد حکومتی است و هیچ پشتوانهی قانونی، اخلاقی یا انسانی ندارد. این حکم باید بیقید و شرط لغو شود. ما نباید در برابر این بیعدالتیها سکوت کنیم. این احکام، سند رسوایی حکومت و عوامل صدور و اجرای این قتلها در تاریخ خواهند بود.
پینوشت: وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی رسماً اعلام کرده است که ایران با هیچ دولتی در وضعیت تخاصم نیست! پیش از این، بسیاری از خبرنگاران و فعالان با این اتهام دروغ، محاکمه و زندانی شدهاند.
ویدئوی مادر محسن لنگرنشین که میگوید: «صدای من باشید»
ـ تصویر دیوارنویسی ارسالی یکی از مخاطبان توانا در این پوستر استفاده شده است..
#محسن_لنگرنشین #اسماعیل_فکری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محسن لنگرنشین، ۴۳ روز در بازداشتگاه ۲۰۹ وزارت اطلاعات، در سلول انفرادی محبوس بود.
او پیش از بازداشت در تیرماه ۱۴۰۲ به بیماری صرع مبتلا بود و داروی لاموتریژین استفاده میکرد.
متاسفانه به دلیل عدم وجود دارو در بازداشتگاه محسن بارها دچار بی هوشی و تشنج شد.
مشکل شدید قلبی و میگرن هم از عوارض بعدی بازداشت او بود.
پیشتر، خانواده پرونده پزشکی او را به دادگاه ارائه داده بودند.
بازجویان در چنین شرایطی او را تحت فشار برای اعتراف اجباری قرار داده بودند و او را وادار به بازگوکردن و بازنویسی سناریوی ساخته پرداخته نهاد امنیتی کردند.
محسن لنگرنشین میگوید، اگر درصدی من آن کارهایی که به من نسبت دادند را انجام داده بودم، وقتی برای یک سفر به خارج از ایران رفته بودم، به ایران برنمیگشتم.
محسن ممکن است طلوع آفتاب فردا را نبیند و اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او پیش از بازداشت در تیرماه ۱۴۰۲ به بیماری صرع مبتلا بود و داروی لاموتریژین استفاده میکرد.
متاسفانه به دلیل عدم وجود دارو در بازداشتگاه محسن بارها دچار بی هوشی و تشنج شد.
مشکل شدید قلبی و میگرن هم از عوارض بعدی بازداشت او بود.
پیشتر، خانواده پرونده پزشکی او را به دادگاه ارائه داده بودند.
بازجویان در چنین شرایطی او را تحت فشار برای اعتراف اجباری قرار داده بودند و او را وادار به بازگوکردن و بازنویسی سناریوی ساخته پرداخته نهاد امنیتی کردند.
محسن لنگرنشین میگوید، اگر درصدی من آن کارهایی که به من نسبت دادند را انجام داده بودم، وقتی برای یک سفر به خارج از ایران رفته بودم، به ایران برنمیگشتم.
محسن ممکن است طلوع آفتاب فردا را نبیند و اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتقال محسن لنگرنشین، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به مکانی نامعلوم
پدر محسن لنگرنشین این ویدیو را ساعت ۴:۳۰ صبح منتشر کرده و میگوید که تمام شب جلوی زندان قزلحصار بود، چون گفته بودند محسن بامداد امروز اعدام میشود. او میگوید که متوجه شده که پسرش را به مکانی نامعلوم انتقال دادهاند و از وضعیت او بیخبر است.
محسن لنگرنشین، ۳۴ ساله، یکی از نخبگان در حیطه امنیت شبکه بود. به همین دلیل، در اواسط دهه دوم زندگیاش با پیشنهاد دانشگاه امام حسین، در حیطه امنیت شبکه در این دانشگاه مشغول به کار میشود.
بعد از مدتی کوتاه، با دیدن سرکوب مردم در دهه ۹۰، با نوشتن استعفا از کار در این دانشگاه انصراف میدهد و در شرکتی خصوصی، بنا بر تخصص خود، مشغول به کار میشود. در کنار کار در این شرکت، در گمرک تهران نیز به خرید و فروش ماشین میپردازد.
دستگاه امنیتی مدعی است که این فرد در ترور حسن تهرانی مقدم (که در سال ۱۳۹۰ کشته شد ـ در آن تاریخ محسن ۱۹ سال بیشتر نداشت) و همینطور سرهنگ پاسدار صیاد خدایی (که در سال ۱۴۰۱ کشته شد)، نقش شناسایی را بر عهده داشته است. محسن یکسال پیش از این تاریخ در اصفهان ساکن بوده و پرینت اساماسها، تماسها و حضور هرروزه او در محل کار، این ادعا را رد میکند.
محسن لنگرنشین، ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ بازداشت شد. او ابتدا به مدت ۲۴ ساعت به یک خانه امن وزارت اطلاعات منتقل میشود. در آنجا تا صبح روز بعد بازجویی و مورد تهدید قرار میگیرد تا آنچه بازجویان میخواهند را بنویسد.
روز بعد، او را برای تفهیم اتهام به دادسرا میبرند. آقای لنگرنشین در دادسرا اتهامات واهی مربوط به جاسوسی برای اسرائیل را نمیپذیرد و پس از آن به بند امنیتی ۲۰۹ اطلاعات منتقل میشود و ۴۳ روز را در سلول انفرادی تحت شدیدترین شکنجهها میگذراند.
او را تحت بازجوییهای سنگین شبانه قرار میدهند. او را تهدید میکنند که اگر اعتراف نکند، تکتک اعضای خانوادهاش ـ از جمله پدر، مادر، خواهر و نامزدش ـ را به بند ۲۰۹ منتقل میکنند و چنان فشاری بر آنها وارد میکنند که اگر آنها را ببیند، نشناسد.
به او اعلام کردند که خواهر و مادرش را بازداشت و به بند ۲۰۹ اطلاعات منتقل کردهاند و در صورتی آنها را رها میکنند که چیزهایی را که ما میخواهیم، بنویسی.
با شکنجه، او را مجبور کردند که بگوید یک موتور هوندا ۱۲۵ را برده و از سرهنگ خدایی فیلمبرداری کرده و در تعقیب او بوده است. این در حالی است که طبق استعلامی که در پرونده موجود است، نامبرده هیچوقت موتور هوندا ۱۲۵ نداشته است.
همچنین، او را به محل حادثه منتقل کردند تا آنچه بازجویان میخواهند را بگوید و در این حین از او فیلمبرداری کردند.
از دیگر موارد شکنجه این بود که دست و پایش را زنجیر کردند، او را با شلاق زدند و به او اعلام کردند که اگر به مواردی که بازجوها برای اعتراف میخواهند، تمکین نکند، تا ساعاتی دیگر اعدام میشود و در صورت تمکین، حکم حبس ابد به او خواهند داد و بعد از چند سال آزاد خواهد شد.
متأسفانه، اتهاماتی را به آقای لنگرنشین منتسب کردهاند که ادله لازم برای اثبات آنها وجود ندارد، و قاضی صلواتی (شعبه ۱۵) تنها به اعترافات اجباری تحت شکنجه در دادگاه استناد کرده و حکم اعدام برای وی صادر کرده است.
حکم او عیناً در دیوان تأیید شد.
وکلا تا به امروز سه بار درخواست اعاده دادرسی کردهاند که آخرین آن، هفته گذشته بود و به فاصله چند روز (شنبه) مجدداً اعاده رد شد.
یکی از اعضای خانواده او میگوید: «محسن از ایران خارج شده بود و اگر ذرهای از اتهامات انتسابی به او درست بود، هرگز به ایران بازنمیگشت.»
محسن لنگرنشین قرار است سپیدهدم چهارشنبه (فردا) اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر محسن لنگرنشین این ویدیو را ساعت ۴:۳۰ صبح منتشر کرده و میگوید که تمام شب جلوی زندان قزلحصار بود، چون گفته بودند محسن بامداد امروز اعدام میشود. او میگوید که متوجه شده که پسرش را به مکانی نامعلوم انتقال دادهاند و از وضعیت او بیخبر است.
محسن لنگرنشین، ۳۴ ساله، یکی از نخبگان در حیطه امنیت شبکه بود. به همین دلیل، در اواسط دهه دوم زندگیاش با پیشنهاد دانشگاه امام حسین، در حیطه امنیت شبکه در این دانشگاه مشغول به کار میشود.
بعد از مدتی کوتاه، با دیدن سرکوب مردم در دهه ۹۰، با نوشتن استعفا از کار در این دانشگاه انصراف میدهد و در شرکتی خصوصی، بنا بر تخصص خود، مشغول به کار میشود. در کنار کار در این شرکت، در گمرک تهران نیز به خرید و فروش ماشین میپردازد.
دستگاه امنیتی مدعی است که این فرد در ترور حسن تهرانی مقدم (که در سال ۱۳۹۰ کشته شد ـ در آن تاریخ محسن ۱۹ سال بیشتر نداشت) و همینطور سرهنگ پاسدار صیاد خدایی (که در سال ۱۴۰۱ کشته شد)، نقش شناسایی را بر عهده داشته است. محسن یکسال پیش از این تاریخ در اصفهان ساکن بوده و پرینت اساماسها، تماسها و حضور هرروزه او در محل کار، این ادعا را رد میکند.
محسن لنگرنشین، ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ بازداشت شد. او ابتدا به مدت ۲۴ ساعت به یک خانه امن وزارت اطلاعات منتقل میشود. در آنجا تا صبح روز بعد بازجویی و مورد تهدید قرار میگیرد تا آنچه بازجویان میخواهند را بنویسد.
روز بعد، او را برای تفهیم اتهام به دادسرا میبرند. آقای لنگرنشین در دادسرا اتهامات واهی مربوط به جاسوسی برای اسرائیل را نمیپذیرد و پس از آن به بند امنیتی ۲۰۹ اطلاعات منتقل میشود و ۴۳ روز را در سلول انفرادی تحت شدیدترین شکنجهها میگذراند.
او را تحت بازجوییهای سنگین شبانه قرار میدهند. او را تهدید میکنند که اگر اعتراف نکند، تکتک اعضای خانوادهاش ـ از جمله پدر، مادر، خواهر و نامزدش ـ را به بند ۲۰۹ منتقل میکنند و چنان فشاری بر آنها وارد میکنند که اگر آنها را ببیند، نشناسد.
به او اعلام کردند که خواهر و مادرش را بازداشت و به بند ۲۰۹ اطلاعات منتقل کردهاند و در صورتی آنها را رها میکنند که چیزهایی را که ما میخواهیم، بنویسی.
با شکنجه، او را مجبور کردند که بگوید یک موتور هوندا ۱۲۵ را برده و از سرهنگ خدایی فیلمبرداری کرده و در تعقیب او بوده است. این در حالی است که طبق استعلامی که در پرونده موجود است، نامبرده هیچوقت موتور هوندا ۱۲۵ نداشته است.
همچنین، او را به محل حادثه منتقل کردند تا آنچه بازجویان میخواهند را بگوید و در این حین از او فیلمبرداری کردند.
از دیگر موارد شکنجه این بود که دست و پایش را زنجیر کردند، او را با شلاق زدند و به او اعلام کردند که اگر به مواردی که بازجوها برای اعتراف میخواهند، تمکین نکند، تا ساعاتی دیگر اعدام میشود و در صورت تمکین، حکم حبس ابد به او خواهند داد و بعد از چند سال آزاد خواهد شد.
متأسفانه، اتهاماتی را به آقای لنگرنشین منتسب کردهاند که ادله لازم برای اثبات آنها وجود ندارد، و قاضی صلواتی (شعبه ۱۵) تنها به اعترافات اجباری تحت شکنجه در دادگاه استناد کرده و حکم اعدام برای وی صادر کرده است.
حکم او عیناً در دیوان تأیید شد.
وکلا تا به امروز سه بار درخواست اعاده دادرسی کردهاند که آخرین آن، هفته گذشته بود و به فاصله چند روز (شنبه) مجدداً اعاده رد شد.
یکی از اعضای خانواده او میگوید: «محسن از ایران خارج شده بود و اگر ذرهای از اتهامات انتسابی به او درست بود، هرگز به ایران بازنمیگشت.»
محسن لنگرنشین قرار است سپیدهدم چهارشنبه (فردا) اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یک قتل حکومتی دیکر و داغدار شدن چند خانواده دیگر
محسن لنگرنشین اعدام شد
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، از اجرای حکم اعدام #محسن_لنگرنشین خبر داد و نوشت: «او با همکاری اطلاعاتی و جاسوسی به نفع اسرائیل در حکم محاربه و افساد فیالارض بازداشت و محاکمه شده بود.»
محسن لنگرنشین، کارشناس امنیت شبکه و فروشنده خودرو، پس از دو سال همکاری با دانشگاه امام حسین به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت و به اعدام محکوم شده است. او در فایل صوتیای که به دست توانا رسیده، از شکنجههای گسترده روانی و جسمی برای اعترافات ساختگی سخن گفته است؛ از جمله تهدید به بازداشت مادر، خواهر و نامزدش، قطع داروهای حیاتیاش برای کنترل صرع، تشنجهای پیدرپی، صحنهسازی ترور و حتی اجرای نمایشی اعدام. بازجوها با ضبط ویدیوهای متعدد و سناریوهای از پیشنوشتهشده تلاش کردهاند اعترافات او را بازسازی کنند، در حالیکه مدارک دفاعی، از جمله نبودن در محل ترور یا مالک نبودن موتورسیکلتی که در پرونده ذکر شده، نادیده گرفته شدهاند. او میگوید تنها جرمش نخبه بودن و کار برای نهادهای رسمی بود.
شاید محسن لنگرنشین به واسطه شغلش، چیزهایی فهمیده بود که برای حکومت خطر داشت و با یک سناریوی ساختگی او را محکوم و اعدام کردند....
پدر و مادر محسن لنگرنشین دیشب تا صبح جلوی زندان قزلحصار بودند...
#محسن_لنگرنشین #حکومت_اعدامی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_اعذام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محسن لنگرنشین اعدام شد
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، از اجرای حکم اعدام #محسن_لنگرنشین خبر داد و نوشت: «او با همکاری اطلاعاتی و جاسوسی به نفع اسرائیل در حکم محاربه و افساد فیالارض بازداشت و محاکمه شده بود.»
محسن لنگرنشین، کارشناس امنیت شبکه و فروشنده خودرو، پس از دو سال همکاری با دانشگاه امام حسین به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت و به اعدام محکوم شده است. او در فایل صوتیای که به دست توانا رسیده، از شکنجههای گسترده روانی و جسمی برای اعترافات ساختگی سخن گفته است؛ از جمله تهدید به بازداشت مادر، خواهر و نامزدش، قطع داروهای حیاتیاش برای کنترل صرع، تشنجهای پیدرپی، صحنهسازی ترور و حتی اجرای نمایشی اعدام. بازجوها با ضبط ویدیوهای متعدد و سناریوهای از پیشنوشتهشده تلاش کردهاند اعترافات او را بازسازی کنند، در حالیکه مدارک دفاعی، از جمله نبودن در محل ترور یا مالک نبودن موتورسیکلتی که در پرونده ذکر شده، نادیده گرفته شدهاند. او میگوید تنها جرمش نخبه بودن و کار برای نهادهای رسمی بود.
شاید محسن لنگرنشین به واسطه شغلش، چیزهایی فهمیده بود که برای حکومت خطر داشت و با یک سناریوی ساختگی او را محکوم و اعدام کردند....
پدر و مادر محسن لنگرنشین دیشب تا صبح جلوی زندان قزلحصار بودند...
#محسن_لنگرنشین #حکومت_اعدامی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_اعذام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
ابتدا وجدانش را اعدام کرد!
خالق اثر
رضا عقیلی
#حکومت_ایدئولوژیک #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ابتدا وجدانش را اعدام کرد!
خالق اثر
رضا عقیلی
#حکومت_ایدئولوژیک #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ایرانایر، که روزی نماد غرور ملی بر فراز آسمان ایران بود، امروز با ۴۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بدهی، سومین ابربدهکار بانکی کشور شده است.
اما همیشه اینگونه نبوده زمانی نهچندان دور مایه مباهات ایران و ایرانی بود.
تیمسار خادمی؛ مردی که ما را به آسمان برد
شاید امروز شهروندان ایرانی و مسافران خارجی به خاطر دو عامل کیفیت و امنیت، دید مثبتی به پرواز با شرکتهای هواپیمایی ایرانی نداشته باشند، ولی ماجرا همیشه هم به همین صورت نبوده است. سالیانی نه چندان دور، در دوران حکومت پهلوی، وقتی تصمیم بر ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور گرفته شد، شرکت ایرانایر تاسیس و مردی به مدیریت آن برگزیده شد که در سالهای آینده، لیاقت و درایت او در هدایت این شرکت زبانزد شرکتهای هواپیمایی در سرتاسر جهان شد. نام او سپهبد تیمسار علیمحمد خادمی بود، بنیانگذار و رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل هواپیمایی ملی ایران (هما).
هواپیمایی ملی ایران که امروز با نام هما شناخته میشود، و البته از نظر کیفیت خدمات هیچ شباهتی به کمپانی سابق ندارد، در سال ۱۳۴۰ و در راستای ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور، شروع به فعالیت کرد. از همان آغاز فعالیت، تیمسار خادمی به مدت ۱۶ سال مدیریت کل آن را بر عهده داشت. طی این سالها و با تاکید خادمی بر امنیت و کیفیت بالای خدمات، هواپیمایی ملی ایران توانست نامی درخور برای خود در میان شرکتهای غولآسا و باسابقه هواپیمایی در جهان پیدا کند و به گزینه اول مسافران برای سفر به ایران مبدل شود. مسافرتی دلانگیز در هواپیمایی امن که در طول سفر نیز مسافران را با فرهنگ و تمدن ایرانی آشنا میکرد.
او طی سالهایی که مدیریت این شرکت را بر عهده داشت، آن را به دومین شرکت دولتی سودآور، بعد از شرکت ملی نفت ایران، تبدیل و نامی درخشان برای این شرکت در عرصه جهانی دست و پا کرد.
تیمسار خادمی به عنوان اولین مدیر آسیایی به ریاست سازمان یاتا، انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی، در فاصله سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ منصوب شد.
....
آخرین ماههای مدیریت ایرانایر توسط تیمسار خادمی، مصادف بود با بحبوحه انقلاب و بیثباتی سیاسی در ایران. از اینرو وی چند ماه مانده به انقلاب بنا به درخواست دولت شریفامامی و به اجبار از سمت خود به عنوان مدیر هواپیمایی هما استعفا داد و به نوعی به خانه دنج خویش در شمال شهر تهران تبعید شد.
....
تیمسار خادمی در ۱۶ آبان ۱۳۵۷ به شکل مرموزی به قتل رسید... در سال ۱۳۶۴ دادگاه انقلاب به بهانه بهایی بودن خانواده خادمی حکم به مصادره تمام اموال او داد.
درباره تیمسار خادمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/alimohammadkhademi/
#تیمسار_خادمی #هواپیمایی_ایران #هما #هواپیمایی_ملی_ایران
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
اما همیشه اینگونه نبوده زمانی نهچندان دور مایه مباهات ایران و ایرانی بود.
تیمسار خادمی؛ مردی که ما را به آسمان برد
شاید امروز شهروندان ایرانی و مسافران خارجی به خاطر دو عامل کیفیت و امنیت، دید مثبتی به پرواز با شرکتهای هواپیمایی ایرانی نداشته باشند، ولی ماجرا همیشه هم به همین صورت نبوده است. سالیانی نه چندان دور، در دوران حکومت پهلوی، وقتی تصمیم بر ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور گرفته شد، شرکت ایرانایر تاسیس و مردی به مدیریت آن برگزیده شد که در سالهای آینده، لیاقت و درایت او در هدایت این شرکت زبانزد شرکتهای هواپیمایی در سرتاسر جهان شد. نام او سپهبد تیمسار علیمحمد خادمی بود، بنیانگذار و رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل هواپیمایی ملی ایران (هما).
هواپیمایی ملی ایران که امروز با نام هما شناخته میشود، و البته از نظر کیفیت خدمات هیچ شباهتی به کمپانی سابق ندارد، در سال ۱۳۴۰ و در راستای ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور، شروع به فعالیت کرد. از همان آغاز فعالیت، تیمسار خادمی به مدت ۱۶ سال مدیریت کل آن را بر عهده داشت. طی این سالها و با تاکید خادمی بر امنیت و کیفیت بالای خدمات، هواپیمایی ملی ایران توانست نامی درخور برای خود در میان شرکتهای غولآسا و باسابقه هواپیمایی در جهان پیدا کند و به گزینه اول مسافران برای سفر به ایران مبدل شود. مسافرتی دلانگیز در هواپیمایی امن که در طول سفر نیز مسافران را با فرهنگ و تمدن ایرانی آشنا میکرد.
او طی سالهایی که مدیریت این شرکت را بر عهده داشت، آن را به دومین شرکت دولتی سودآور، بعد از شرکت ملی نفت ایران، تبدیل و نامی درخشان برای این شرکت در عرصه جهانی دست و پا کرد.
تیمسار خادمی به عنوان اولین مدیر آسیایی به ریاست سازمان یاتا، انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی، در فاصله سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ منصوب شد.
....
آخرین ماههای مدیریت ایرانایر توسط تیمسار خادمی، مصادف بود با بحبوحه انقلاب و بیثباتی سیاسی در ایران. از اینرو وی چند ماه مانده به انقلاب بنا به درخواست دولت شریفامامی و به اجبار از سمت خود به عنوان مدیر هواپیمایی هما استعفا داد و به نوعی به خانه دنج خویش در شمال شهر تهران تبعید شد.
....
تیمسار خادمی در ۱۶ آبان ۱۳۵۷ به شکل مرموزی به قتل رسید... در سال ۱۳۶۴ دادگاه انقلاب به بهانه بهایی بودن خانواده خادمی حکم به مصادره تمام اموال او داد.
درباره تیمسار خادمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/alimohammadkhademi/
#تیمسار_خادمی #هواپیمایی_ایران #هما #هواپیمایی_ملی_ایران
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
امروز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی، ۳ انسان را در زندان وکیلآباد مشهد به قتل رساند
و
۴ انسان را هم در زندان قزلحصار کرج به قتل رساند.
سالهاست اذان صبح برای ایرانیان یادآور لحظات سخت قتل و اعدام است.
«خیر العمل»…
https://tavaana.org/mohammad-ghobadlo-execution/
طرح از رضا عقیلی
مهم است که جامعه جهانی به کشتار و اعدام توسط جمهوری اسلامی واکنش نشان دهد.
صدای هموطنانمان باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
و
۴ انسان را هم در زندان قزلحصار کرج به قتل رساند.
سالهاست اذان صبح برای ایرانیان یادآور لحظات سخت قتل و اعدام است.
«خیر العمل»…
https://tavaana.org/mohammad-ghobadlo-execution/
طرح از رضا عقیلی
مهم است که جامعه جهانی به کشتار و اعدام توسط جمهوری اسلامی واکنش نشان دهد.
صدای هموطنانمان باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
فردا اول ماه می، روز جهانی کارگر است. توجه به حقوق کارگران آنقدر اهمیت دارد که اول ماه می به یاد کارگران معترضی که در چنین روزی در سال ۱۸۸۶ در شیکاگو دست به اعتراض زدند، روز جهانی کارگر نامیده شده.
در ادامه یکی دیگر از جنبشهای کارگری را بررسی میکنیم:
هفتخوان: فرانسیس پرکینز و خیزش خیاطان
مردم در نهایت استیصال فریاد میزدند: «نَپَر! نَپَر!»
در طبقه نهم، زنی دستهایش را در هوا تکان میداد؛ از شدت هیاهو و هراس لحظهای بهتزده در جای خود میخکوب شد و سپس خود را به پایین پرتاب کرد. سایر دختران به یکدیگر چسبیده بودند و یکی پس از دیگری به دنبال او پایین پریدند. پیکرهای بیجان آنها پس از برخورد شدید با زمین متلاشی میشد، در حالی که برخی از کالبدها هنوز در آتش میسوختند.
تنها ده دقیقه قبل از آغاز حریق، آنها دستمزد خود را دریافت کرده بودند و مشتاقانه برای پایان هفته برنامهریزی میکردند که یکباره حریق کوچکی از زیر یکی از ماشینهای خیاطی آغاز شد و خیلی سریع به پارچههایی که روی هم انباشته شده بود، سرایت کرد. آتش سپس به نیمکتهای چوبی رسید و آنها را سوزاند و طولی نکشید که شعلههای آتش تمام کارخانه را فراگرفت.
گریز از این مهلکه غیرممکن بود؛ درهای خروجی به پلکان اضطراری را با زنجیر قفل کرده بودند تا مانع از دسترسی غیرمجاز به ساختمان شوند و تعداد افراد داخل ساختمان به مراتب از ظرفیت آسانسورها بیشتر بود. نشریه تایمز نوشت:
«پریدن یا سوختن؛ تنها گزینههای ممکن»، و افزود «پنجاه کالبد سوخته از طبقه نهم به بیرون منتقل شد».
روزانه صدها دختر جوان آرمانگرای یهودی که از یهودیستیزی و یهودیکشی در روسیه گریخته بودند به نیویورک میرسیدند تا در این کارگاهها کار کنند یا از سر اجبار به تنفروشی تن در دهند. آنها در قبال هفتهای ۴ دلار دستمزد روزانه ۱۲ ساعت در کارگاههای پرتراکم تنگ هم مینشستند و با چرخ خیاطی دوزندگی میکردند؛ علاوه بر این، مکلف بودند برای مصرف برق اضافه، سوزنهای شکسته و حتی صندلیهایی که به هنگام کار روی آنها مینشستند مبالغ گزافی به صاحب کارگاه پرداخت کنند. رقابت در صنعت تولید پوشاک شدید و عرضه نیروی کار به مراتب افزون بر تقاضا بود؛ چنانچه کارگری جرئت میکرد از قبول شرایط دشوار کار سر باز بزند، صدها نفر داوطلب در بازار بودند که جای او را پر کنند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/frances-perkins/
#laborday
#مطالعه_موردی #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_جهانی_کارگر
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ادامه یکی دیگر از جنبشهای کارگری را بررسی میکنیم:
هفتخوان: فرانسیس پرکینز و خیزش خیاطان
مردم در نهایت استیصال فریاد میزدند: «نَپَر! نَپَر!»
در طبقه نهم، زنی دستهایش را در هوا تکان میداد؛ از شدت هیاهو و هراس لحظهای بهتزده در جای خود میخکوب شد و سپس خود را به پایین پرتاب کرد. سایر دختران به یکدیگر چسبیده بودند و یکی پس از دیگری به دنبال او پایین پریدند. پیکرهای بیجان آنها پس از برخورد شدید با زمین متلاشی میشد، در حالی که برخی از کالبدها هنوز در آتش میسوختند.
تنها ده دقیقه قبل از آغاز حریق، آنها دستمزد خود را دریافت کرده بودند و مشتاقانه برای پایان هفته برنامهریزی میکردند که یکباره حریق کوچکی از زیر یکی از ماشینهای خیاطی آغاز شد و خیلی سریع به پارچههایی که روی هم انباشته شده بود، سرایت کرد. آتش سپس به نیمکتهای چوبی رسید و آنها را سوزاند و طولی نکشید که شعلههای آتش تمام کارخانه را فراگرفت.
گریز از این مهلکه غیرممکن بود؛ درهای خروجی به پلکان اضطراری را با زنجیر قفل کرده بودند تا مانع از دسترسی غیرمجاز به ساختمان شوند و تعداد افراد داخل ساختمان به مراتب از ظرفیت آسانسورها بیشتر بود. نشریه تایمز نوشت:
«پریدن یا سوختن؛ تنها گزینههای ممکن»، و افزود «پنجاه کالبد سوخته از طبقه نهم به بیرون منتقل شد».
روزانه صدها دختر جوان آرمانگرای یهودی که از یهودیستیزی و یهودیکشی در روسیه گریخته بودند به نیویورک میرسیدند تا در این کارگاهها کار کنند یا از سر اجبار به تنفروشی تن در دهند. آنها در قبال هفتهای ۴ دلار دستمزد روزانه ۱۲ ساعت در کارگاههای پرتراکم تنگ هم مینشستند و با چرخ خیاطی دوزندگی میکردند؛ علاوه بر این، مکلف بودند برای مصرف برق اضافه، سوزنهای شکسته و حتی صندلیهایی که به هنگام کار روی آنها مینشستند مبالغ گزافی به صاحب کارگاه پرداخت کنند. رقابت در صنعت تولید پوشاک شدید و عرضه نیروی کار به مراتب افزون بر تقاضا بود؛ چنانچه کارگری جرئت میکرد از قبول شرایط دشوار کار سر باز بزند، صدها نفر داوطلب در بازار بودند که جای او را پر کنند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/frances-perkins/
#laborday
#مطالعه_موردی #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_جهانی_کارگر
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ما هیچ امیدی به دادخواهی در چارچوب این حکومت نداریم و از مجامع بینالمللی درخواست داریم تا یک کمیته تحقیق تشکیل شود و بررسی کند که چرا فاجعه بندرعباس رخ داده؟»
پیام ارسالی از همراهان توانا
مقامات رسمی جمهوری اسلامی هنوز هیچ دلیل مشخصی را که عامل انفجار باشد اعلام نکردهاند. روز گذشته سهشنبه ۹ اردیبهشتماه تعداد کشتهشدگان این فاجعه ۷۰ نفر اعلام شد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس بهنقل از شرکت امنیت دریایی «امبری» گزارش داده که انفجار در اسکله رجایی «ظاهرا در اثر جابهجایی نادرست محموله سوخت جامد برای موشکهای بالستیک ایران رخ داده است».
به نوشته این خبرگزاری نوشت مقامات در ایران توضیح شفافی درباره علت حادثه ارائه نداده و تنها ارتباط آن با صنعت نفت کشور را رد کردند.
با این حال، بهگزارش این خبرگزاری، شرکت امنیت دریایی «امبری» مدعی شده که بندر رجایی در ماه مارس میزبان محمولهای از «سوخت موشکی پرکلرات سدیم» بوده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
پیام ارسالی از همراهان توانا
مقامات رسمی جمهوری اسلامی هنوز هیچ دلیل مشخصی را که عامل انفجار باشد اعلام نکردهاند. روز گذشته سهشنبه ۹ اردیبهشتماه تعداد کشتهشدگان این فاجعه ۷۰ نفر اعلام شد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس بهنقل از شرکت امنیت دریایی «امبری» گزارش داده که انفجار در اسکله رجایی «ظاهرا در اثر جابهجایی نادرست محموله سوخت جامد برای موشکهای بالستیک ایران رخ داده است».
به نوشته این خبرگزاری نوشت مقامات در ایران توضیح شفافی درباره علت حادثه ارائه نداده و تنها ارتباط آن با صنعت نفت کشور را رد کردند.
با این حال، بهگزارش این خبرگزاری، شرکت امنیت دریایی «امبری» مدعی شده که بندر رجایی در ماه مارس میزبان محمولهای از «سوخت موشکی پرکلرات سدیم» بوده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
انفجار در بندرگاه رجایی بندرعباس و کشتار کارگران حادثه نیست، جنایت است!
در ایران جنایت و دروغ به سیاست رایج تبدیل شده است. این چرخه باید متوقف شود!
چند تشکل صنفی مستقل در پی فاجعه بندرعباس و قتل هموطنانمان بیانیه مشترکی منتشر کردند. در متن بیانیه آمده است:
«فاجعه انفجار در بندرگاه ( اسکله) رجایی بندر عباس و کشتار کارگران بارانداز و تخلیه و بارگیری، استمرار فجایعی است که تبلور فاجعه آفرینی و جنایات پیشین حاکمیت و تعرض به جان و زندگی مردم را تداعی می کند.
هرکدام از این جنایات عمق فجایعی را نمایان می سازد که حاکمان کنونی با دست یازیدن به هر بی شرمی حتی با به آتش کشیدن جمعی از مردم به منظور وسیله قرار دادن برای سکوی پرش این تشنگان قدرت و سیطره بر جغرافیای سیاسی و اقتصادی ایران و تغذیه از خون مردم به بهای تکیه زدن بر کرسی صدارت و وزارت و ولع سیری ناپذیر از چنگ زدن به پول و ثروت، از اهمیتی ویژه برخوردار می سازد.
از تحمیل ۸ ساله جنگی ویرانگر و تمسک جستن به هر شیوه ایدئولوژیک و توهم پراکنی، تا به مسلخ کشاندن کودکان و جوانان و گوشت دم توپ قرار دادن توده های مردم، همه این فجایع خونبار و دردناک برای تحکیم قدرت و بقا به هر قیمتی است.
تکرار این جنایات و تحمیل مرگ بر مردم، تداوم سیاستی است که از شلیک عامدانه موشک به هواپیما و به قتل رساندن عزیزان مردم و دروغ و پنهانکاری گرفته و استفاده از شوک درمانی این جنایت در سیاست های غلط خود سود می جویند.»
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کارگران بازنشسته خوزستان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
در ایران جنایت و دروغ به سیاست رایج تبدیل شده است. این چرخه باید متوقف شود!
چند تشکل صنفی مستقل در پی فاجعه بندرعباس و قتل هموطنانمان بیانیه مشترکی منتشر کردند. در متن بیانیه آمده است:
«فاجعه انفجار در بندرگاه ( اسکله) رجایی بندر عباس و کشتار کارگران بارانداز و تخلیه و بارگیری، استمرار فجایعی است که تبلور فاجعه آفرینی و جنایات پیشین حاکمیت و تعرض به جان و زندگی مردم را تداعی می کند.
هرکدام از این جنایات عمق فجایعی را نمایان می سازد که حاکمان کنونی با دست یازیدن به هر بی شرمی حتی با به آتش کشیدن جمعی از مردم به منظور وسیله قرار دادن برای سکوی پرش این تشنگان قدرت و سیطره بر جغرافیای سیاسی و اقتصادی ایران و تغذیه از خون مردم به بهای تکیه زدن بر کرسی صدارت و وزارت و ولع سیری ناپذیر از چنگ زدن به پول و ثروت، از اهمیتی ویژه برخوردار می سازد.
از تحمیل ۸ ساله جنگی ویرانگر و تمسک جستن به هر شیوه ایدئولوژیک و توهم پراکنی، تا به مسلخ کشاندن کودکان و جوانان و گوشت دم توپ قرار دادن توده های مردم، همه این فجایع خونبار و دردناک برای تحکیم قدرت و بقا به هر قیمتی است.
تکرار این جنایات و تحمیل مرگ بر مردم، تداوم سیاستی است که از شلیک عامدانه موشک به هواپیما و به قتل رساندن عزیزان مردم و دروغ و پنهانکاری گرفته و استفاده از شوک درمانی این جنایت در سیاست های غلط خود سود می جویند.»
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کارگران بازنشسته خوزستان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بر اساس آخرین آمار رسمی اعلامشده، تا ظهر روز گذشته، سهشنبه ۹ اردیبهشت، ۷۰ نفر در انفجار مهیب بندر شهید رجایی کشته شدند، بیش از ۱۲۰۰ نفر مصدوم و مجروح شدهاند و ۲۲ نفر هم مفقودی اعلام شده.
هر چند این آماری که جمهوری اسلامی اعلام کرده قابل اعتنا نیست.
فاجعه ای که رخ داده بنا بر اعلام خبرگزاری آسوشیتدپرس و نظر کارشناسان، در اثر انفجار سوخت موشک ذخیرهشده در بندر غیرنظامی بوده.
بیارزش شمردن جان ایرانیان در نگاه جمهوری اسلامی مسبب اصلی این جنایت است.
جمهوری اسلامی با انتشار اخبار جعلی، و البته دیرهنگام، لاپوشانی، مخفیکاری، بیاهمیت انگاری و عدم پاسخگویی سعی در مهندسی انتشار اخبار داشته.
به امید دادخواهی
طرح از رولا زمزمه
برای بندرعباس
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
هر چند این آماری که جمهوری اسلامی اعلام کرده قابل اعتنا نیست.
فاجعه ای که رخ داده بنا بر اعلام خبرگزاری آسوشیتدپرس و نظر کارشناسان، در اثر انفجار سوخت موشک ذخیرهشده در بندر غیرنظامی بوده.
بیارزش شمردن جان ایرانیان در نگاه جمهوری اسلامی مسبب اصلی این جنایت است.
جمهوری اسلامی با انتشار اخبار جعلی، و البته دیرهنگام، لاپوشانی، مخفیکاری، بیاهمیت انگاری و عدم پاسخگویی سعی در مهندسی انتشار اخبار داشته.
به امید دادخواهی
طرح از رولا زمزمه
برای بندرعباس
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
محسن لنگرنشین، با وجود تمام اعتراضها و نواقص و تناقضات پروندهاش توسط جمهوری اسلامی به قتل رسید.
سعید دهقان، حقوقدان، در این خصوص در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«اعدام محسن لنگرنشین به اتهام همکاری با دولت متخاصم (اسرائیل) آنهم در میانه مذاکره با آمریکا (متحد اصلی اسرائیل در منطقه) علاوه بر اینکه «نقض اصل حسن نیت در مذاکرات» و بخشی از سناریوی امنیتی ج.ا برای چانهزنی سیاسی و ایجاد تنش کنترلشده در میز مذاکره است، ۴ نکته حقوقی-سیاسی دارد:
۱- بنا بر اعلام رسمی وزارت امور خارجه ج.ا «دولت ایران با هیچ دولتی در وضعیت تخاصم نیست»؛ در عمل هم با «دشمن اصلی»اش آمریکا در حال مذاکره است.
۲- ج.ا اساسا اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد تا «دولت متخاصم» محسوب شود.
۳- بر فرض پذیرشِ ادعای «همکاری با دولت متخاصمِ اسرائیل»، مجازاتش در ماده ۵۰۸ ق.م.اسلامی، حداکثر ۱۰ سال حبس است، مگر اینکه متهم «محارب» محسوب شود.
۴- محارب هم طبق ماده ۲۷۹ همین قانون، کسی است که «به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها سلاح بکشد»، در حالی که نه تنها اسلحهای در این پرونده وجود نداشته، بلکه خودِ نهاد امنیتی در راستای تکمیل سناریوی قضایی-امنیتیاش، مدعی شده بود محسن لنگرنشین «نقش شناسایی» را بر عهده داشته است!»
#مخسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سعید دهقان، حقوقدان، در این خصوص در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«اعدام محسن لنگرنشین به اتهام همکاری با دولت متخاصم (اسرائیل) آنهم در میانه مذاکره با آمریکا (متحد اصلی اسرائیل در منطقه) علاوه بر اینکه «نقض اصل حسن نیت در مذاکرات» و بخشی از سناریوی امنیتی ج.ا برای چانهزنی سیاسی و ایجاد تنش کنترلشده در میز مذاکره است، ۴ نکته حقوقی-سیاسی دارد:
۱- بنا بر اعلام رسمی وزارت امور خارجه ج.ا «دولت ایران با هیچ دولتی در وضعیت تخاصم نیست»؛ در عمل هم با «دشمن اصلی»اش آمریکا در حال مذاکره است.
۲- ج.ا اساسا اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد تا «دولت متخاصم» محسوب شود.
۳- بر فرض پذیرشِ ادعای «همکاری با دولت متخاصمِ اسرائیل»، مجازاتش در ماده ۵۰۸ ق.م.اسلامی، حداکثر ۱۰ سال حبس است، مگر اینکه متهم «محارب» محسوب شود.
۴- محارب هم طبق ماده ۲۷۹ همین قانون، کسی است که «به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها سلاح بکشد»، در حالی که نه تنها اسلحهای در این پرونده وجود نداشته، بلکه خودِ نهاد امنیتی در راستای تکمیل سناریوی قضایی-امنیتیاش، مدعی شده بود محسن لنگرنشین «نقش شناسایی» را بر عهده داشته است!»
#مخسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech