گروهی از فعالان مدنی، خواهان توقف غنیسازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی و توقف جنگ و حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی هر دو کشور و کشتار غیرنظامیان شدند.
جعفر پناهی، شهناز اکملی، شیرین عبادی، صدیقه وسمقی، عبدالفتاح سلطانی، محمد رسولاف و نرگس محمدی، در بیانیهای که منتشر کردند بر ضرورت حفظ تمامیت ارضی ایران تاکید کردند. آنها خواهان کنارهگیری جمهوری اسلامی شدند.
متن بیانیه:
«ما، امضاکنندگان این بیانیه، با تأکید قاطع بر حفظ تمامیت ارضی ایران و حق حاکمیت واقعی مردم، خواهان توقف غنی سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی ، پایان فوری جنگ ویرانگر میان جمهوری اسلامی و رژیم حاکم بر اسرائیل هستیم؛ جنگی که نهتنها زیرساختها و جان غیرنظامیان را در هر دو سرزمین نابود میکند، بلکه تهدیدی آشکار علیه بنیانهای تمدن انسانی به شمار میآید.
غنیسازی اورانیوم، مسألهی مردم ایران نیست. نباید ایران و مردم این سرزمین را فدای غنیسازی اورانیوم و جاه طلبی جمهوری اسلامی کرد. به نظر ما، هیئت حاکمهی جمهوری اسلامی نه توانایی و نه ظرفیت حل مناقشات و منازعات داخلی و خارجی ایران را دارد و بهترین راه برای نجات مردم ایران و این سرزمین، کنارهگیری هیئت حاکمهی جمهوری اسلامی و فراهمآوردن گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی است.
ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.»
صدای ایران باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
جعفر پناهی، شهناز اکملی، شیرین عبادی، صدیقه وسمقی، عبدالفتاح سلطانی، محمد رسولاف و نرگس محمدی، در بیانیهای که منتشر کردند بر ضرورت حفظ تمامیت ارضی ایران تاکید کردند. آنها خواهان کنارهگیری جمهوری اسلامی شدند.
متن بیانیه:
«ما، امضاکنندگان این بیانیه، با تأکید قاطع بر حفظ تمامیت ارضی ایران و حق حاکمیت واقعی مردم، خواهان توقف غنی سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی ، پایان فوری جنگ ویرانگر میان جمهوری اسلامی و رژیم حاکم بر اسرائیل هستیم؛ جنگی که نهتنها زیرساختها و جان غیرنظامیان را در هر دو سرزمین نابود میکند، بلکه تهدیدی آشکار علیه بنیانهای تمدن انسانی به شمار میآید.
غنیسازی اورانیوم، مسألهی مردم ایران نیست. نباید ایران و مردم این سرزمین را فدای غنیسازی اورانیوم و جاه طلبی جمهوری اسلامی کرد. به نظر ما، هیئت حاکمهی جمهوری اسلامی نه توانایی و نه ظرفیت حل مناقشات و منازعات داخلی و خارجی ایران را دارد و بهترین راه برای نجات مردم ایران و این سرزمین، کنارهگیری هیئت حاکمهی جمهوری اسلامی و فراهمآوردن گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی است.
ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.»
صدای ایران باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی تاجزاده از زندان اوین خواستار آتشبس فوری و بازگشت حاکمیت به ملت شد
صداهای مخالفت با سیاستهای جنگ افروزانه جمهوری اسلامی، امروز نه تنها در بین مخالفان بلکه در بین برخی از نیروهای معروف به اصلاحطلب هم شنیده میشود. از جمله زندانی سیاسی مصطفی تاجزاده.
سیدمصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب (البته برخی میگویند او دیگر از اصلاحطلبی عبور کرده) که هماکنون در زندان اوین به سر میبرد، با انتشار بیانیهای در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، نسبت به ادامه جنگ در خاورمیانه هشدار داد و خواستار برقراری آتشبس فوری شد.
تاجزاده در این بیانیه با تأکید بر اینکه جنگ در شرایط فعلی نه راهحل، بلکه بخشی از مشکل است، اعلام کرد: «بیشترین آسیب این جنگها متوجه شهروندان بیپناه منطقه است.» او همچنین از «نابخردیها و فرصتسوزیهای متعدد داخلی» انتقاد کرد که به باور وی، زمینه تحریمهای ویرانگر و حتی امکان حمله نظامی از سوی دولتهای خارجی را فراهم کرده است.
وی بازگرداندن حاکمیت به ملت و اتخاذ «دیپلماسی خردمندانه و واقعبینانه» را تنها راه نجات کشور دانسته و هشدار داده است: «در صورت تداوم وضع موجود، بیم آن میرود که میهن و مردم در گردابی مهیب غرق شوند.»
تاجزاده همچنین از برخی شهروندان که حملات خارجی را زمینهای برای تغییر حاکمیت میدانند، انتقاد کرد و تأکید نمود: «حتی در صورت تغییر رژیم از مسیر جنگ، آنچه باقی میماند ایرانی ویران و مستعد بیدولتی، هرجومرج و حتی تجزیه خواهد بود.»
او تشکیل مجلس مؤسسان برای اصلاح یا تغییر قانون اساسی را راهی مسالمتآمیز برای گذار به دموکراسی دانست و از همه نیروهای سیاسی با گرایشهای مختلف خواست تا در جهت برقراری فوری آتشبس همکاری کنند.
تاجزاده حمایت از اسرائیل از سوی برخی افراددرا فاقد توجیه سیاسی و اخلاقی دانست اما بلافاصله حساب افرادی که خوشحالی و حتی سکوت کردهاند را جدا کرد.
تاجزاده در پایان تأکید کرد که حاکمیت باید از هر طریق ممکن مانع گسترش جنگ و همراهی آمریکا با اسرائیل شود، و به جای ادامه تقابل، زمینه توقف فوری جنگ و بازگشت به توافق هستهای را فراهم آورد.
ـــــ
ـ اکنون که ایران گرفتار جنگی شده است که جمهوری اسلامی بالاخره بر ایران تحمیل کرده است، اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و دیگر نیروهای نظامی و … حکومتی باید نشان دهند که حاضرند با جداشدن از حکومت سمت مردم بایستند و به تغییر حکومت و اجرای خواستهای اساسی ایرانیان برای ایجاد حکومتی دموکراتیک و آزاد کمک کنند یا نه.
#بیانیه #جنگ #مصطفی_تاجزاده #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صداهای مخالفت با سیاستهای جنگ افروزانه جمهوری اسلامی، امروز نه تنها در بین مخالفان بلکه در بین برخی از نیروهای معروف به اصلاحطلب هم شنیده میشود. از جمله زندانی سیاسی مصطفی تاجزاده.
سیدمصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب (البته برخی میگویند او دیگر از اصلاحطلبی عبور کرده) که هماکنون در زندان اوین به سر میبرد، با انتشار بیانیهای در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، نسبت به ادامه جنگ در خاورمیانه هشدار داد و خواستار برقراری آتشبس فوری شد.
تاجزاده در این بیانیه با تأکید بر اینکه جنگ در شرایط فعلی نه راهحل، بلکه بخشی از مشکل است، اعلام کرد: «بیشترین آسیب این جنگها متوجه شهروندان بیپناه منطقه است.» او همچنین از «نابخردیها و فرصتسوزیهای متعدد داخلی» انتقاد کرد که به باور وی، زمینه تحریمهای ویرانگر و حتی امکان حمله نظامی از سوی دولتهای خارجی را فراهم کرده است.
وی بازگرداندن حاکمیت به ملت و اتخاذ «دیپلماسی خردمندانه و واقعبینانه» را تنها راه نجات کشور دانسته و هشدار داده است: «در صورت تداوم وضع موجود، بیم آن میرود که میهن و مردم در گردابی مهیب غرق شوند.»
تاجزاده همچنین از برخی شهروندان که حملات خارجی را زمینهای برای تغییر حاکمیت میدانند، انتقاد کرد و تأکید نمود: «حتی در صورت تغییر رژیم از مسیر جنگ، آنچه باقی میماند ایرانی ویران و مستعد بیدولتی، هرجومرج و حتی تجزیه خواهد بود.»
او تشکیل مجلس مؤسسان برای اصلاح یا تغییر قانون اساسی را راهی مسالمتآمیز برای گذار به دموکراسی دانست و از همه نیروهای سیاسی با گرایشهای مختلف خواست تا در جهت برقراری فوری آتشبس همکاری کنند.
تاجزاده حمایت از اسرائیل از سوی برخی افراددرا فاقد توجیه سیاسی و اخلاقی دانست اما بلافاصله حساب افرادی که خوشحالی و حتی سکوت کردهاند را جدا کرد.
تاجزاده در پایان تأکید کرد که حاکمیت باید از هر طریق ممکن مانع گسترش جنگ و همراهی آمریکا با اسرائیل شود، و به جای ادامه تقابل، زمینه توقف فوری جنگ و بازگشت به توافق هستهای را فراهم آورد.
ـــــ
ـ اکنون که ایران گرفتار جنگی شده است که جمهوری اسلامی بالاخره بر ایران تحمیل کرده است، اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و دیگر نیروهای نظامی و … حکومتی باید نشان دهند که حاضرند با جداشدن از حکومت سمت مردم بایستند و به تغییر حکومت و اجرای خواستهای اساسی ایرانیان برای ایجاد حکومتی دموکراتیک و آزاد کمک کنند یا نه.
#بیانیه #جنگ #مصطفی_تاجزاده #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ما مردم معترض و آزادیخواه، جمهوری اسلامی را سرنگون کرده و به این جنگ پایان میدهیم!
جامعه ما در یکی از تعیینکنندهترین دورههای تاریخ معاصر خود قرار دارد. جمهوری اسلامی، که سالهاست بهجای پاسخگویی به خواستههای مردم، بر سرکوب، اعدام، جنگافروزی و تحمیل میلیون فقر تکیه کرده، اکنون وارد فاز تازهای از ابربحران شده است.
حملات نظامی مستقیم اسرائیل مقامات و مراکز حساس هستهای، موشکی، نظامی و سرکوب رژیم، افشاگریهای بینالمللی، فشار اقتصادی کمرشکن، شکاف در درون حاکمیت، و خشم و نارضایتی انباشته مردم، تصویری روشن از درهم شکستن بیبازگشت ستونهای حکومت اسلامی را در چشمانداز همگان گذاشته است. این روزها جز صدای موشک و پهپاد در خاک ایران، صدای خرد شدن استخوانهای حکومت تحت امر خامنهای نیز به گوش می رسد.
اما جمهوری اسلامی، در برابر این تزلزل، باز هم میکوشد با «جنگ»، با «فریبکاری رسانهای»، و با «سرکوب بیشتر»، بقای خود را تضمین کند. امروز، جمهوری اسلامی در حالی از "امنیت ملی"، "مقاومت منطقهای" و "خطر حمله خارجی" سخن میگوید که خود عامل اصلی ناامنی در زندگی میلیونها انسان است: از ابرگرانیها گرفته تا سرکوبهای سیستماتیک، از شلیک عمدی و مستقیم به هواپیمای اوکراینی و کشتار معترضین در خیابانها تا اعدامهای روزانه.
در چنین شرایطی، وظیفه ما حامیان و فعالین زن زندگی آزادی، شوراهای مردمی، فعالین کارگری، معلمان، زنان مبارز، دانشآموزان و دانشجویان، روشنتر از همیشه است: رفتن به سمت خیزش سراسری و سرنگونی انقلابی حکومت در شرایطی که حملات اسرائیل امان از او گرفته است.
جمهوری اسلامی تلاش میکند در پسِ وضعیت جنگی کنونی، صدای انقلاب را خاموش کند. از ما میخواهد سکوت کنیم تا "دشمن خارجی" سوءاستفاده نکند. از مردم میخواهد که در کنار "نظام اسلامی" بایستند. اما این حکومت خود همان دشمنیست که ما مردم را فقیر، بیپناه، زندانی و کشته و به این اعتبار در جنگی ۴۶ ساله با ماست.
جنگِ جمهوری اسلامی، جنگِ ما نیست. حکومت در حال غرق شدن است، و ما قرار نیست قربانی آخر آن باشیم. انقلاب ما (زن زندگی آزادی)، تنها پاسخ واقعی به شرایط فعلی است؛ در برابر وضعیت کنونی رهایی ما مردم در برابر حکومت در حال سقوط، از مسیر سازمانیابی سراسری، اعتصابات، اعتراضات و قیام برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی میگذرد.
ما باید این لحظه حساس را به فرصت پیروزی انقلابی بدل کنیم. نه با صبر و انتظار، نه با امید به "قدرتهای خارجی"، بلکه با قدرت آگاه، سازمانیافته و متشکل مردم خودمان. وظیفهی امروز: سازماندهی، تبلیغ، عمل. این لحظه، لحظه عمل است و همه ما باید در محلهها، خیابانها، کارخانهها، دانشگاهها، مدارس و محیطهای کار علیه حکومتی بپاخیزیم که دشمن امنیت همه ماست.
باید شوراها، هستهها و گروههای مقاومت و تبلیغ را در هر گوشه جامعه ایجاد و گسترش دهیم.
باید اعتصابات سراسری در بخشهای مهم تولیدی و خدماتی را کلید زنیم و کل جامعه را به صدای حمایت از این اعتصابات به میدان آوریم.
باید متناسب با توازن قوا و شرایط موجود، علیه حکومت قاتلین و سرکوبگران مردم، برای انقلابمان، به خیابان بازگردیم.
ما مردمی هستیم که انقلاب زن زندگی آزادی را آغاز کردهایم و هیچ نیرویی توان خاموش کردن آن را ندارد. جمهوری اسلامی در سراشیبی سرنگونی است. اما سرنگونی و نابودی نهایی آن، تنها با دخالت و ارادهی مستقیم ما مردم ممکن میشود. ما باید این فرصت را به لحظه تعیینکننده سرنگونی انقلابی بدل کنیم.
چشمانداز ما روشن است:
جامعهای بدون جمهوری اسلامی، آزاد، برابر، انسانی، بدون اعدام، بدون آپارتاید جنسی و جنسیتی، استثمار و سرکوب و فقر.
جامعهای برای زن، برای زندگی، برای آزادی.
این آینده را در خیابان، در اعتصاب، در قیام، و در انقلاب سراسری خودمان میسازیم.
جمهوری اسلامی نابود باید گردد
اعتصاب، قیام، رهایی
زن زندگی آزادی
۲۶ خرداد ۱۴۰۴
🌐#شبکه_سراسری_انقلاب_زن_زندگی_آزادی
(شامل تشکلها و گروههای مبارزاتی دانشجویی، زنان، جوانان و دانشآموزان)
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جامعه ما در یکی از تعیینکنندهترین دورههای تاریخ معاصر خود قرار دارد. جمهوری اسلامی، که سالهاست بهجای پاسخگویی به خواستههای مردم، بر سرکوب، اعدام، جنگافروزی و تحمیل میلیون فقر تکیه کرده، اکنون وارد فاز تازهای از ابربحران شده است.
حملات نظامی مستقیم اسرائیل مقامات و مراکز حساس هستهای، موشکی، نظامی و سرکوب رژیم، افشاگریهای بینالمللی، فشار اقتصادی کمرشکن، شکاف در درون حاکمیت، و خشم و نارضایتی انباشته مردم، تصویری روشن از درهم شکستن بیبازگشت ستونهای حکومت اسلامی را در چشمانداز همگان گذاشته است. این روزها جز صدای موشک و پهپاد در خاک ایران، صدای خرد شدن استخوانهای حکومت تحت امر خامنهای نیز به گوش می رسد.
اما جمهوری اسلامی، در برابر این تزلزل، باز هم میکوشد با «جنگ»، با «فریبکاری رسانهای»، و با «سرکوب بیشتر»، بقای خود را تضمین کند. امروز، جمهوری اسلامی در حالی از "امنیت ملی"، "مقاومت منطقهای" و "خطر حمله خارجی" سخن میگوید که خود عامل اصلی ناامنی در زندگی میلیونها انسان است: از ابرگرانیها گرفته تا سرکوبهای سیستماتیک، از شلیک عمدی و مستقیم به هواپیمای اوکراینی و کشتار معترضین در خیابانها تا اعدامهای روزانه.
در چنین شرایطی، وظیفه ما حامیان و فعالین زن زندگی آزادی، شوراهای مردمی، فعالین کارگری، معلمان، زنان مبارز، دانشآموزان و دانشجویان، روشنتر از همیشه است: رفتن به سمت خیزش سراسری و سرنگونی انقلابی حکومت در شرایطی که حملات اسرائیل امان از او گرفته است.
جمهوری اسلامی تلاش میکند در پسِ وضعیت جنگی کنونی، صدای انقلاب را خاموش کند. از ما میخواهد سکوت کنیم تا "دشمن خارجی" سوءاستفاده نکند. از مردم میخواهد که در کنار "نظام اسلامی" بایستند. اما این حکومت خود همان دشمنیست که ما مردم را فقیر، بیپناه، زندانی و کشته و به این اعتبار در جنگی ۴۶ ساله با ماست.
جنگِ جمهوری اسلامی، جنگِ ما نیست. حکومت در حال غرق شدن است، و ما قرار نیست قربانی آخر آن باشیم. انقلاب ما (زن زندگی آزادی)، تنها پاسخ واقعی به شرایط فعلی است؛ در برابر وضعیت کنونی رهایی ما مردم در برابر حکومت در حال سقوط، از مسیر سازمانیابی سراسری، اعتصابات، اعتراضات و قیام برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی میگذرد.
ما باید این لحظه حساس را به فرصت پیروزی انقلابی بدل کنیم. نه با صبر و انتظار، نه با امید به "قدرتهای خارجی"، بلکه با قدرت آگاه، سازمانیافته و متشکل مردم خودمان. وظیفهی امروز: سازماندهی، تبلیغ، عمل. این لحظه، لحظه عمل است و همه ما باید در محلهها، خیابانها، کارخانهها، دانشگاهها، مدارس و محیطهای کار علیه حکومتی بپاخیزیم که دشمن امنیت همه ماست.
باید شوراها، هستهها و گروههای مقاومت و تبلیغ را در هر گوشه جامعه ایجاد و گسترش دهیم.
باید اعتصابات سراسری در بخشهای مهم تولیدی و خدماتی را کلید زنیم و کل جامعه را به صدای حمایت از این اعتصابات به میدان آوریم.
باید متناسب با توازن قوا و شرایط موجود، علیه حکومت قاتلین و سرکوبگران مردم، برای انقلابمان، به خیابان بازگردیم.
ما مردمی هستیم که انقلاب زن زندگی آزادی را آغاز کردهایم و هیچ نیرویی توان خاموش کردن آن را ندارد. جمهوری اسلامی در سراشیبی سرنگونی است. اما سرنگونی و نابودی نهایی آن، تنها با دخالت و ارادهی مستقیم ما مردم ممکن میشود. ما باید این فرصت را به لحظه تعیینکننده سرنگونی انقلابی بدل کنیم.
چشمانداز ما روشن است:
جامعهای بدون جمهوری اسلامی، آزاد، برابر، انسانی، بدون اعدام، بدون آپارتاید جنسی و جنسیتی، استثمار و سرکوب و فقر.
جامعهای برای زن، برای زندگی، برای آزادی.
این آینده را در خیابان، در اعتصاب، در قیام، و در انقلاب سراسری خودمان میسازیم.
جمهوری اسلامی نابود باید گردد
اعتصاب، قیام، رهایی
زن زندگی آزادی
۲۶ خرداد ۱۴۰۴
🌐#شبکه_سراسری_انقلاب_زن_زندگی_آزادی
(شامل تشکلها و گروههای مبارزاتی دانشجویی، زنان، جوانان و دانشآموزان)
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و سوم در ۴۷ زندان مختلف
مردم ایران درگیر جنگی شدهاند که به هیچ وجه خواهان آن نبوده و نیستند.
زندانیان عضو کارزار سهشنبههای نه به اعدام در بیانیه این هفته خود با اعلام اینکه «جنگ و اعدام دو روی یک سکه هستند که از انسانها حق حیات را سلب میکند.» با تمام افراد جانباخته غیرنظامی اعلام همدردی کردند و بر همبستگی جمعی در شرایط خاص که بر ما تحمیل شده تاکید کردند.
آنها نوشتند: «با وجود شرایط خاص و بحرانی ناشی از جنگ اما ماشین مرگ و کشتار لحظهای توقف نمیکند و همچنان حکومت مستبد در حال اعدام شهروندان است ؛ بطوری که از آغاز خردادماه تاکنون دستکم ۱۲۶ تن را اعدام کرده و تنها در روز ۲۰ خرداد، ۱۲ تن از زندانیان به چوبه دار سپرده شدهاند.
همچنین روز دوشنبه ۲۶ خرداد زندانی امنیتی اسماعیل فکری به اتهام جاسوسی در زندان قزلحصار در بیخبری تمام به دار آویخته شد.»
در بیانیه این هفته زندانیان در ادامه چنین آمده است:
«این آمار تکاندهنده اعدامها تنها یک عدد نیست؛ روایت تلخ جانهاییست که با بیعدالتی گرفته شدند.
بیشتر این اعدامها، بدون اطلاعرسانی شفاف، بدون روند قضایی منصفانه و در سکوت خبری رخ میدهند. بسیاری از این قربانیان از محرومان، پیروان سایر مذاهب و ادیان، و زندانیان سیاسی هستند؛ انسانهایی که تنها گناهشان مطالبهی عدالت، آزادی یا تلاش برای زنده ماندن بوده است.
یکی از آنان زندانی سیاسی مجاهد کورکور بود که در قیام ۱۴۰۱ دستگیر و بعد از حدود دوسال و نیم زندان و شکنجه متاسفانه هفته گذشته مظلومانه به دار آویخته شد.»
این زندانیان افزودند:
«ما اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته هفتاد و سوم این کارزار، بار دیگر تأکید میکنیم:
اعدام یک مجازات نیست؛ اعدام جنایت است و تمامی احکام اعدام با هر اتهامی که باشد را شدیدا محکوم میکنیم و در مقابله با آن ایستادگی میکنیم. این اعدامها یک قتل حکومتی است.ماهرگز جانباختگان را فراموش نمیکنیم ، سکوت نمیکنیم و کنار نمیکشیم.
قابل توجه مردم و جوامع بینالمللی در این روزهای خطیر ناشی از جنگ، که خطر مرگ، بسیاری از زندانیان سیاسی و اجتماعی را تهدید میکند مشابه آنچه که شب گذشته در زندان دیزلآباد کرمانشاه رخ داد که هم هدف بمباران و هم مورد هجوم مرگبار گارد سرکوبگر زندان قرار گرفت ؛ حضور و همبستگی مردم بیش از همیشه اهمیت دارد. شما، مردم آگاه و آزاده، تنها تکیهگاه و صدای ما زندانیان هستید.
آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو فوری تمام احکام اعدام باید به یک مطالبه عمومی تبدیل گردد چون جان زندانیان سیاسی و محکومان به اعدام در خطر جدی است و بیم آن میرود که حکومت چون گذشته برای تشدید سرکوب و ارعاب محکومان را به مسلخ ببرد.»
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد سوم سهشنبه ۲۷ خرداد در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروز آباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران
هفته هفتاد و سوم
سهشنبه ۲۷خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مردم ایران درگیر جنگی شدهاند که به هیچ وجه خواهان آن نبوده و نیستند.
زندانیان عضو کارزار سهشنبههای نه به اعدام در بیانیه این هفته خود با اعلام اینکه «جنگ و اعدام دو روی یک سکه هستند که از انسانها حق حیات را سلب میکند.» با تمام افراد جانباخته غیرنظامی اعلام همدردی کردند و بر همبستگی جمعی در شرایط خاص که بر ما تحمیل شده تاکید کردند.
آنها نوشتند: «با وجود شرایط خاص و بحرانی ناشی از جنگ اما ماشین مرگ و کشتار لحظهای توقف نمیکند و همچنان حکومت مستبد در حال اعدام شهروندان است ؛ بطوری که از آغاز خردادماه تاکنون دستکم ۱۲۶ تن را اعدام کرده و تنها در روز ۲۰ خرداد، ۱۲ تن از زندانیان به چوبه دار سپرده شدهاند.
همچنین روز دوشنبه ۲۶ خرداد زندانی امنیتی اسماعیل فکری به اتهام جاسوسی در زندان قزلحصار در بیخبری تمام به دار آویخته شد.»
در بیانیه این هفته زندانیان در ادامه چنین آمده است:
«این آمار تکاندهنده اعدامها تنها یک عدد نیست؛ روایت تلخ جانهاییست که با بیعدالتی گرفته شدند.
بیشتر این اعدامها، بدون اطلاعرسانی شفاف، بدون روند قضایی منصفانه و در سکوت خبری رخ میدهند. بسیاری از این قربانیان از محرومان، پیروان سایر مذاهب و ادیان، و زندانیان سیاسی هستند؛ انسانهایی که تنها گناهشان مطالبهی عدالت، آزادی یا تلاش برای زنده ماندن بوده است.
یکی از آنان زندانی سیاسی مجاهد کورکور بود که در قیام ۱۴۰۱ دستگیر و بعد از حدود دوسال و نیم زندان و شکنجه متاسفانه هفته گذشته مظلومانه به دار آویخته شد.»
این زندانیان افزودند:
«ما اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته هفتاد و سوم این کارزار، بار دیگر تأکید میکنیم:
اعدام یک مجازات نیست؛ اعدام جنایت است و تمامی احکام اعدام با هر اتهامی که باشد را شدیدا محکوم میکنیم و در مقابله با آن ایستادگی میکنیم. این اعدامها یک قتل حکومتی است.ماهرگز جانباختگان را فراموش نمیکنیم ، سکوت نمیکنیم و کنار نمیکشیم.
قابل توجه مردم و جوامع بینالمللی در این روزهای خطیر ناشی از جنگ، که خطر مرگ، بسیاری از زندانیان سیاسی و اجتماعی را تهدید میکند مشابه آنچه که شب گذشته در زندان دیزلآباد کرمانشاه رخ داد که هم هدف بمباران و هم مورد هجوم مرگبار گارد سرکوبگر زندان قرار گرفت ؛ حضور و همبستگی مردم بیش از همیشه اهمیت دارد. شما، مردم آگاه و آزاده، تنها تکیهگاه و صدای ما زندانیان هستید.
آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو فوری تمام احکام اعدام باید به یک مطالبه عمومی تبدیل گردد چون جان زندانیان سیاسی و محکومان به اعدام در خطر جدی است و بیم آن میرود که حکومت چون گذشته برای تشدید سرکوب و ارعاب محکومان را به مسلخ ببرد.»
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد سوم سهشنبه ۲۷ خرداد در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروز آباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران
هفته هفتاد و سوم
سهشنبه ۲۷خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سایه صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، طی نامهای سرگشاده خطاب مسئولین نظام جمهوری اسلامی، خواستار بهرهمندی فوری زندانیان سیاسی از ارفاقهای قانونی در شرایط اضطراری جنگی و آزادی آنها شده است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
نامه سرگشاده سایه صیدال از زندان اوین به مسئولین جمهوری اسلامی
موضوع: درخواست فوری بهرهمندی زندانیان سیاسی از ارفاقهای قانونی در شرایط اضطراری جنگی و رعایت تعهدات بینالمللی
با سلام،
اینجانب، مهوش (سایه) صیدال، به عنوان یک زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با دغدغهای عمیق و نگرانی شدید نسبت به وضعیت بحرانی و اضطراری ناشی از جنگ، ضرورت اتخاذ فوری تدابیر قانونی و انسانی برای حفاظت از جان و کرامت زندانیان سیاسی را به استحضار عالی میرسانم.
جنگی که کشور ما را درگیر کرده، بهطور مستقیم سلامت و امنیت تمامی اقشار جامعه، از جمله زندانیان سیاسی را در معرض تهدید جدی قرار داده است؛ بهویژه افرادی که از سلامت کامل برخوردار نیستند و یا به دلیل شرایط زندان، از جمله محدودیتهای پزشکی و بهداشتی، آسیبپذیری مضاعفی دارند.
در این شرایط بحرانی، تأخیر در اقدام و بیتوجهی به ارفاقهای قانونی نهتنها مصداق نقض آشکار حقوق بنیادین انسانی است، بلکه میتواند تبعات جبرانناپذیر حقوقی ،سیاسی مضاعفی را در پیش داشته باشد.
۱. مستندات حقوقی داخلی:
قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) در مواد ۴۶، ۵۲ و ۵۸، صراحتاً بهرهمندی محکومان از مجازاتهای جایگزین حبس، تعلیق اجرای مجازات و آزادی مشروط را پیشبینی کرده که در شرایط اضطراری، نظیر وضعیت جنگی، باید فوراً و بدون تأخیر به اجرا درآید.
آییننامه اجرایی سازمان زندانها نیز در مواد ۲۱۳، ۵۴ و ۵۵، مرخصی اضطراری، رأی باز، رأی کار و پابند را بهعنوان ابزارهای کاهش فشار کیفری و تضمین کرامت انسانی محکومان پیشبینی کرده است.
۲. تعهدات بینالمللی:
جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان عضو معاهده میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و کنوانسیون منع شکنجه (CAT)، موظف است رفتار انسانی، کرامت انسانی و سلامت زندانیان را حفظ کند. ماده ۱۰ میثاق و اصول این کنوانسیونها الزامآور و بدون قید و شرط هستند.
کوتاهی در اجرای این تعهدات، علاوه بر تخطی از حقوق بشر، میتواند موجبات محکومیتهای بینالمللی و فشارهای حقوقی گسترده علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد.
۳. اهمیت فوریت و هشدار:
تجربه شرایط اضطرار در دوران کرونا، در شرایط فعلی نیز صادق است و هرگونه تأخیر و قصور در استفاده از ارفاقهای قانونی برای زندانیان سیاسی، خطر مرگ، بیماری و نقض شدید حقوق انسانی را افزایش داده و میتواند موجب فجایع حقوقی و انسانی بزرگی شود.
۴. درخواستها:
صدور دستور فوری، لازمالاجرا و شفاف مبنی بر بهرهمندی زندانیان سیاسی از تمامی ارفاقهای قانونی، شامل مرخصی اضطراری، آزادی مشروط، تعلیق اجرای مجازات، رأی باز، رأی کار و پابند؛
ایجاد سازوکارهای نظارتی دقیق، هماهنگ و شفاف برای تضمین اجرای کامل و مؤثر این دستورها؛
اعلام صریح تعهد دستگاه قضایی به حفظ حقوق انسانی و کرامت زندانیان سیاسی در این شرایط اضطراری.
در پایان به عنوان زندانی سیاسی محبوس در اوین، بار دیگر یادآور میشوم که بیتوجهی به این درخواستها صرفاً نقض حقوق شهروندی و انسانی نیست، بلکه میتواند آسیبهای جدی و جبرانناپذیر حقوقی و سیاسی به همراه داشته باشد.
امیدوارم صدای ما شنیده شده و اقدامی عاجل و انسانی در این راستا انجام گیرد.
با تقدیم احترام،
مهوش (سایه) صیدال
زندان اوین – خرداد ۱۴۰۴
#بیانیه #جنگ #زندانیان_سیاسی #سایه_صیدال #مهوش_صیدال #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن این بیانیه به شرح زیر است:
نامه سرگشاده سایه صیدال از زندان اوین به مسئولین جمهوری اسلامی
موضوع: درخواست فوری بهرهمندی زندانیان سیاسی از ارفاقهای قانونی در شرایط اضطراری جنگی و رعایت تعهدات بینالمللی
با سلام،
اینجانب، مهوش (سایه) صیدال، به عنوان یک زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با دغدغهای عمیق و نگرانی شدید نسبت به وضعیت بحرانی و اضطراری ناشی از جنگ، ضرورت اتخاذ فوری تدابیر قانونی و انسانی برای حفاظت از جان و کرامت زندانیان سیاسی را به استحضار عالی میرسانم.
جنگی که کشور ما را درگیر کرده، بهطور مستقیم سلامت و امنیت تمامی اقشار جامعه، از جمله زندانیان سیاسی را در معرض تهدید جدی قرار داده است؛ بهویژه افرادی که از سلامت کامل برخوردار نیستند و یا به دلیل شرایط زندان، از جمله محدودیتهای پزشکی و بهداشتی، آسیبپذیری مضاعفی دارند.
در این شرایط بحرانی، تأخیر در اقدام و بیتوجهی به ارفاقهای قانونی نهتنها مصداق نقض آشکار حقوق بنیادین انسانی است، بلکه میتواند تبعات جبرانناپذیر حقوقی ،سیاسی مضاعفی را در پیش داشته باشد.
۱. مستندات حقوقی داخلی:
قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) در مواد ۴۶، ۵۲ و ۵۸، صراحتاً بهرهمندی محکومان از مجازاتهای جایگزین حبس، تعلیق اجرای مجازات و آزادی مشروط را پیشبینی کرده که در شرایط اضطراری، نظیر وضعیت جنگی، باید فوراً و بدون تأخیر به اجرا درآید.
آییننامه اجرایی سازمان زندانها نیز در مواد ۲۱۳، ۵۴ و ۵۵، مرخصی اضطراری، رأی باز، رأی کار و پابند را بهعنوان ابزارهای کاهش فشار کیفری و تضمین کرامت انسانی محکومان پیشبینی کرده است.
۲. تعهدات بینالمللی:
جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان عضو معاهده میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و کنوانسیون منع شکنجه (CAT)، موظف است رفتار انسانی، کرامت انسانی و سلامت زندانیان را حفظ کند. ماده ۱۰ میثاق و اصول این کنوانسیونها الزامآور و بدون قید و شرط هستند.
کوتاهی در اجرای این تعهدات، علاوه بر تخطی از حقوق بشر، میتواند موجبات محکومیتهای بینالمللی و فشارهای حقوقی گسترده علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد.
۳. اهمیت فوریت و هشدار:
تجربه شرایط اضطرار در دوران کرونا، در شرایط فعلی نیز صادق است و هرگونه تأخیر و قصور در استفاده از ارفاقهای قانونی برای زندانیان سیاسی، خطر مرگ، بیماری و نقض شدید حقوق انسانی را افزایش داده و میتواند موجب فجایع حقوقی و انسانی بزرگی شود.
۴. درخواستها:
صدور دستور فوری، لازمالاجرا و شفاف مبنی بر بهرهمندی زندانیان سیاسی از تمامی ارفاقهای قانونی، شامل مرخصی اضطراری، آزادی مشروط، تعلیق اجرای مجازات، رأی باز، رأی کار و پابند؛
ایجاد سازوکارهای نظارتی دقیق، هماهنگ و شفاف برای تضمین اجرای کامل و مؤثر این دستورها؛
اعلام صریح تعهد دستگاه قضایی به حفظ حقوق انسانی و کرامت زندانیان سیاسی در این شرایط اضطراری.
در پایان به عنوان زندانی سیاسی محبوس در اوین، بار دیگر یادآور میشوم که بیتوجهی به این درخواستها صرفاً نقض حقوق شهروندی و انسانی نیست، بلکه میتواند آسیبهای جدی و جبرانناپذیر حقوقی و سیاسی به همراه داشته باشد.
امیدوارم صدای ما شنیده شده و اقدامی عاجل و انسانی در این راستا انجام گیرد.
با تقدیم احترام،
مهوش (سایه) صیدال
زندان اوین – خرداد ۱۴۰۴
#بیانیه #جنگ #زندانیان_سیاسی #سایه_صیدال #مهوش_صیدال #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech