یادی از اِولین باغچهبان، بنیانگذار اپرای ایران در سالگرد درگذشت این هنرمند
#اِولین_باغچهبان #توانا @Tavaana_TavaanaTech 👇 👇 👇 👇 👇
#اِولین_باغچهبان #توانا @Tavaana_TavaanaTech 👇 👇 👇 👇 👇
یادی از اِولین باغچهبان، بنیانگذار اپرای ایران در سالگرد درگذشت این هنرمند
اِولین باغچهبان در سال ۱۳۰۷ در شهر مرسین ِ ترکیه از مادری فرانسوی و پدری ترک به دنیا آمد. او در کنسرواتور آنکارا با ثمین باغچهبان، آهنگساز ایرانی آشنا شد که این آشنایی منجر به ازدواج این دو شد. ازدواجی که برای موسیقی ایران بسیار خجسته بود. اولین میگوید: ترکیه وطن من است و من مثل یک درخت در آنجا رشد کردم، اما میوههایم را در ایران دادم و در ایران به بار نشستم. به همین علت هر دو کشور را دوست دارم و هر دو را وطن خودم میدانم.»
اولین به همراه ثمین باغچهبان (همسرش) به ایران آمد و نخستین کلاس تخصصی آواز را در هنرستان عالی موسیقی تهران بنا نهاد. اولین در این هنگام جوانی بیستودو ساله بود. این کلاس ثمرات پر باری برای موسیقی ایران داشت. پرورش بزرگانی همچون حسین سرشار، محمد نوری، سودابه تاجبخش، پری ثمر، پری زنگنه، سودابه صفائیه و عنایت رضایی از نتایج این کلاس موسیقی بود.
ولین باغچهبان به همراه منیره وکیلی، حشمت سنجری و فاخره صبا از بنیانگذاران ِ اپرای ایران و تالار رودکی هستند.
اولین باغچهبان میگوید که ما اولین کر حرفهای بودیم که مرتب در تالار رودکی کنسرت میدادیم. آنها در این سالن تنها چهل کنسرت برای کارگران ایرانی اجرا کردیم. اولین میگوید که بهترین شنوندگان کنسرتهای من همین کارگران بودهاند. اولین باغچهبان پس از بازنشستگی خود در تشکیل گروه کنسرتی از بچههای #یتیم و #بیسرپرست نیز نقش به سزایی ایفا کرد.
او ماجرای این گروه کنسرتی را اینگونه تعریف میکند: «بعد از مدتی از دفتر شهبانو به سراغ من آمدند که برویم و گروه کنسرتی از بچههای یتیم درست کنیم. من هم که عاشق مهر دادن و مهر گرفتن بودم، گفتم با کمال میل. به چندین شهرستان رفتم و شش هزار نفر را امتحان کردم. از لحاظ گوش و صدا. بین این شش هزار نفر دویست نفر کودک و جوان و پسر و دختر انتخاب کردم و آوردم به تهران که مدرسهی کر تشکیل بدهیم. اولین کنسرتمان را پس از یک سال دادیم. هیچ کس باور نمیکرد که این بچهها همان بچههای یتیم باشند که به آنها عقب افتاده میگفتند. اینها عقب افتاده نبودند. اما چون با مهر مادر بزرگ نشده بودند، یک کمبود در رفتارشان بود. در مورد کمبودها هم شهبانو به من اختیار تام دادند که هر چه که لازم دارم به من بدهند. من هم تصمیم گرفتم که یک کنسرواتوار درست کنم. تمام قوانین را خواندم و یاد گرفتم.»
#اولین_باغچهبان میگوید که برای تاسیس کنسرواتور (هنرستان عالی موسیقی) نیاز به حمایت سازمان ملل نیز داشتیم. که توانستیم این موافقت را کسی کنیم. «...از سازمان ملل نامهای گرفتم که در آن نوشته شده بود، که ما میخواهیم کنسرواتوار شما را کنسرواتواریوم بکنیم. کنسرواتواریوم یک دهکدهی موزیک است که همهی رشتههای هنری را دارد.
این پروژهی بزرگ با پیروزی انقلاب اسلامی در حال پروژه باقی ماند و هیچگاه عملی نشد. فعالیتهای او و ثمین باغچهبان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران متوقف شد.
اولین نهم آبانماه ۱۳۸۹ درگذشت و در گورستان ایرانیان در استانبول در کنار همسرش آرمید.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/7OwYNZ
#توانا #زنان_توانا #زنان_موفق #زنان_موثر
@Tavaana_TavaanaTech
اِولین باغچهبان در سال ۱۳۰۷ در شهر مرسین ِ ترکیه از مادری فرانسوی و پدری ترک به دنیا آمد. او در کنسرواتور آنکارا با ثمین باغچهبان، آهنگساز ایرانی آشنا شد که این آشنایی منجر به ازدواج این دو شد. ازدواجی که برای موسیقی ایران بسیار خجسته بود. اولین میگوید: ترکیه وطن من است و من مثل یک درخت در آنجا رشد کردم، اما میوههایم را در ایران دادم و در ایران به بار نشستم. به همین علت هر دو کشور را دوست دارم و هر دو را وطن خودم میدانم.»
اولین به همراه ثمین باغچهبان (همسرش) به ایران آمد و نخستین کلاس تخصصی آواز را در هنرستان عالی موسیقی تهران بنا نهاد. اولین در این هنگام جوانی بیستودو ساله بود. این کلاس ثمرات پر باری برای موسیقی ایران داشت. پرورش بزرگانی همچون حسین سرشار، محمد نوری، سودابه تاجبخش، پری ثمر، پری زنگنه، سودابه صفائیه و عنایت رضایی از نتایج این کلاس موسیقی بود.
ولین باغچهبان به همراه منیره وکیلی، حشمت سنجری و فاخره صبا از بنیانگذاران ِ اپرای ایران و تالار رودکی هستند.
اولین باغچهبان میگوید که ما اولین کر حرفهای بودیم که مرتب در تالار رودکی کنسرت میدادیم. آنها در این سالن تنها چهل کنسرت برای کارگران ایرانی اجرا کردیم. اولین میگوید که بهترین شنوندگان کنسرتهای من همین کارگران بودهاند. اولین باغچهبان پس از بازنشستگی خود در تشکیل گروه کنسرتی از بچههای #یتیم و #بیسرپرست نیز نقش به سزایی ایفا کرد.
او ماجرای این گروه کنسرتی را اینگونه تعریف میکند: «بعد از مدتی از دفتر شهبانو به سراغ من آمدند که برویم و گروه کنسرتی از بچههای یتیم درست کنیم. من هم که عاشق مهر دادن و مهر گرفتن بودم، گفتم با کمال میل. به چندین شهرستان رفتم و شش هزار نفر را امتحان کردم. از لحاظ گوش و صدا. بین این شش هزار نفر دویست نفر کودک و جوان و پسر و دختر انتخاب کردم و آوردم به تهران که مدرسهی کر تشکیل بدهیم. اولین کنسرتمان را پس از یک سال دادیم. هیچ کس باور نمیکرد که این بچهها همان بچههای یتیم باشند که به آنها عقب افتاده میگفتند. اینها عقب افتاده نبودند. اما چون با مهر مادر بزرگ نشده بودند، یک کمبود در رفتارشان بود. در مورد کمبودها هم شهبانو به من اختیار تام دادند که هر چه که لازم دارم به من بدهند. من هم تصمیم گرفتم که یک کنسرواتوار درست کنم. تمام قوانین را خواندم و یاد گرفتم.»
#اولین_باغچهبان میگوید که برای تاسیس کنسرواتور (هنرستان عالی موسیقی) نیاز به حمایت سازمان ملل نیز داشتیم. که توانستیم این موافقت را کسی کنیم. «...از سازمان ملل نامهای گرفتم که در آن نوشته شده بود، که ما میخواهیم کنسرواتوار شما را کنسرواتواریوم بکنیم. کنسرواتواریوم یک دهکدهی موزیک است که همهی رشتههای هنری را دارد.
این پروژهی بزرگ با پیروزی انقلاب اسلامی در حال پروژه باقی ماند و هیچگاه عملی نشد. فعالیتهای او و ثمین باغچهبان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران متوقف شد.
اولین نهم آبانماه ۱۳۸۹ درگذشت و در گورستان ایرانیان در استانبول در کنار همسرش آرمید.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/7OwYNZ
#توانا #زنان_توانا #زنان_موفق #زنان_موثر
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
اِولین باغچهبان؛ بنیانگذار اپرای ایران - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
اِولین باغچهبان در سال ۱۳۰۷ در شهر مرسین ترکیه از مادری فرانسوی و پدری ترک به دنیا آمد. او در کنسرواتوار آنکارا با ثمین باغچهبان، آهنگساز ایرانی، آشنا شد که این آشنایی منجر به ازدواج این دو شد. ازدواجی که برای موسیقی ایران بسیار خجسته بود. اولین میگوید:…
دو کار زیبا از مجموعه رنگین کمون تقدیم به همراهان توانا
@Tavaana_Tavaanatech
#توانا #موسیقی #اولین_باغچهبان #ثمین_باغچهبان
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Tavaana_Tavaanatech
#توانا #موسیقی #اولین_باغچهبان #ثمین_باغچهبان
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
زادروز آلنوش طریان، نخستین #زن #فیزیکدان ایران و مادر ِ #ستارهشناسی ایران
نخستین بانوی فیزیکدان ایران، مادر ستارهشناسی ایران، موسس نخستین #رصدخانه و تلسکوپ خورشیدی و اولین استاد زن در دانشگاههای ایران... اینها عناوینی است که به راحتی میتوان برای آلنوش طریان به کار برد.
آلنوش طریان هیچگاه ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. او خانه و دارایی خود را وقف کرد و در پایان عمر در خانهی سالمندان زندگی میکرد.
دکتر آلنوش طریان در پانزدهم اسفندماه ۱۳۸۹، در سن نود سالگی به دلیل کهولت سن در تهران درگذشت.
آلنوش طریان، هجدهم آبانماه ۱۲۹۹ در خانوادهای تحصیلکرده و اهل فرهنگ در تهران به دنیا آمد. پدرش آرتو طریان دانشآموختهی نمایش و بازیگری از مسکو بود. مادر آلنوش، وارتو طریان نیز فارغالتحصیل رشتهی ادبیات و هنر سخنوری از کشور سوئیس بود. وارتو طریان با نام هنری «لالا» همچنین هنرپیشه و کارگردان تئاتر نیز بود. او نخستین زن ایرانی بود که نمایشنامهای را کارگردانی کرده است. مادر آلنوش، در سال ۱۲۷۵ شمسی در شهر #تبریز به دنیا آمد.
آلنوش طریان در سال ۱۳۲۶ لیسانس خود را از دانشگاه تهران دریافت کرد و در همانجا به عنوان متصدی عملیات آزمایشگاهی دانشکده علوم استخدام شد. طریان سپس برای ادامهی تحصیل به دانشگاه سوربن رفت و در سال ۱۳۳۵ از این دانشگاه مدرک دکترا گرفت.
او پیش از سفر برای دریافت بورس تحصیلی اقدام کرده بود که استادش دکتر محمود حسابی به دلیل زن بودن او با این درخواست مخالفت میکند و طریان مجبور میشود با هزینهی شخصی برای تحصیل به فرانسه سفر کند.
دکتر طریان در مورد دلیل انتخاب رشتهی فیزیک میگوید:
«وقتی شما درسی را با معلمی خوب شروع میکنید مجذوب آن درس میشوید و من هم مجذوب فیزیک شدم چون معلمان بسیار خوبی در این درس داشتم. من به پدرم گفتم که میخواهم کاری کنم که از عهدهی هرکسی بر نیاید. از بچهگی دیده و شنیده بودم که چهطور مردم مثلاً میگویند: دخترها نمیتوانند ریاضی بخوانند یا فلانکار را انجام دهند و این همیشه باعث آزردگی من میشد و میخواستم ثابت کنم که دختر یا پسر بودن فرقی ندارد و اگر انسان استعداد و پشتکار کافی داشته باشد، از عهدهي هر کاری بر میآید و ثابت هم کردم.»
آلنوش طریان در سال ۱۳۳۸ برای شرکت در بورسیهی دولتی آلمان غربی در مطالعه رضدخانه خورشیدی انتخاب شد و پس از چهار ماه مطالعه در آنجا بار دیگر به ایران بازگشت که نقش عمدهای را در سال ۱۳۴۵ در برپایی ِ نخستین رصدخانهی فیزیک خورشیدی در ایران ایفا کرد. او در سال ۱۳۴۳ به استادی دانشگاه تهران رسید و #اولین کسی بود که درس فیزیک ستارهها یا همان «اخترفیزیک» را در ایران تاسیس کرد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/37kjqL
#توانا
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
#زنان #زنان_توانا #زنان_موفق #زنان_موثر
نخستین بانوی فیزیکدان ایران، مادر ستارهشناسی ایران، موسس نخستین #رصدخانه و تلسکوپ خورشیدی و اولین استاد زن در دانشگاههای ایران... اینها عناوینی است که به راحتی میتوان برای آلنوش طریان به کار برد.
آلنوش طریان هیچگاه ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. او خانه و دارایی خود را وقف کرد و در پایان عمر در خانهی سالمندان زندگی میکرد.
دکتر آلنوش طریان در پانزدهم اسفندماه ۱۳۸۹، در سن نود سالگی به دلیل کهولت سن در تهران درگذشت.
آلنوش طریان، هجدهم آبانماه ۱۲۹۹ در خانوادهای تحصیلکرده و اهل فرهنگ در تهران به دنیا آمد. پدرش آرتو طریان دانشآموختهی نمایش و بازیگری از مسکو بود. مادر آلنوش، وارتو طریان نیز فارغالتحصیل رشتهی ادبیات و هنر سخنوری از کشور سوئیس بود. وارتو طریان با نام هنری «لالا» همچنین هنرپیشه و کارگردان تئاتر نیز بود. او نخستین زن ایرانی بود که نمایشنامهای را کارگردانی کرده است. مادر آلنوش، در سال ۱۲۷۵ شمسی در شهر #تبریز به دنیا آمد.
آلنوش طریان در سال ۱۳۲۶ لیسانس خود را از دانشگاه تهران دریافت کرد و در همانجا به عنوان متصدی عملیات آزمایشگاهی دانشکده علوم استخدام شد. طریان سپس برای ادامهی تحصیل به دانشگاه سوربن رفت و در سال ۱۳۳۵ از این دانشگاه مدرک دکترا گرفت.
او پیش از سفر برای دریافت بورس تحصیلی اقدام کرده بود که استادش دکتر محمود حسابی به دلیل زن بودن او با این درخواست مخالفت میکند و طریان مجبور میشود با هزینهی شخصی برای تحصیل به فرانسه سفر کند.
دکتر طریان در مورد دلیل انتخاب رشتهی فیزیک میگوید:
«وقتی شما درسی را با معلمی خوب شروع میکنید مجذوب آن درس میشوید و من هم مجذوب فیزیک شدم چون معلمان بسیار خوبی در این درس داشتم. من به پدرم گفتم که میخواهم کاری کنم که از عهدهی هرکسی بر نیاید. از بچهگی دیده و شنیده بودم که چهطور مردم مثلاً میگویند: دخترها نمیتوانند ریاضی بخوانند یا فلانکار را انجام دهند و این همیشه باعث آزردگی من میشد و میخواستم ثابت کنم که دختر یا پسر بودن فرقی ندارد و اگر انسان استعداد و پشتکار کافی داشته باشد، از عهدهي هر کاری بر میآید و ثابت هم کردم.»
آلنوش طریان در سال ۱۳۳۸ برای شرکت در بورسیهی دولتی آلمان غربی در مطالعه رضدخانه خورشیدی انتخاب شد و پس از چهار ماه مطالعه در آنجا بار دیگر به ایران بازگشت که نقش عمدهای را در سال ۱۳۴۵ در برپایی ِ نخستین رصدخانهی فیزیک خورشیدی در ایران ایفا کرد. او در سال ۱۳۴۳ به استادی دانشگاه تهران رسید و #اولین کسی بود که درس فیزیک ستارهها یا همان «اخترفیزیک» را در ایران تاسیس کرد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/37kjqL
#توانا
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
#زنان #زنان_توانا #زنان_موفق #زنان_موثر
توانا
آلنوش طریان؛ مادر ستارهشناسی ایران
آلنوش طریان، هجدهم آبان ماه ۱۲۹۹ در خانوادهای ارمنی، تحصیلکرده و اهل فرهنگ در تهران به دنیا آمد. پدرش، آرتو طریان، دانشآموخته نمایش و بازیگری از مسکو بود. مادر آلنوش، وارتو طریان نیز
به بهانهی تولد #محمد_نوری
محمد #نوری اول دیماه ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد. او در جوانی #آواز را نزد خانم #اولین_باغچهبان فرا گرفت. او فارغالتحصیل هنرستان تئاتر ار دانشکدهی علوم اجتماعی و همچنین زبان و #ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران بود. ترانهی «جان مریم» یکی از شناختهشدهترین ترانههای محمد نوری است که برای بسیاریها ترانهی خاطرهسازی است. محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در مورد این ترانه که آهنگش ساختهی «کامبیز مژدهی» است چنین میگوید:
«چیزی که در این ترانه، جاذبه میسازد، در وهله اول سادگی چشماندازی است که از "روستا" طرح میکند در پیوند با آهنگی که نفس روستاهای شمال در آن جاری است. گل مریم را که شاید پنجاه شصت سالی عمر دارد، بسیاری از خوانندگان دیگر نیز بازخوانی کردهاند.
"جان مریم، چشماتو وا کن/ منو نیگا کن/ شد هوا سفید، در اومد خورشید/
بیا بریم به صحرا، نازنین مریم....../»
محمد نوری در نهم مردادماه سال ۱۳۸۹ پس از سالها ابتلا به سرطان مغز استخوان در بیمارستان جم درگذشت.
ترانهی جان مریم تقدیم میشود به شما همراهان همیشگی توانا
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
محمد #نوری اول دیماه ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد. او در جوانی #آواز را نزد خانم #اولین_باغچهبان فرا گرفت. او فارغالتحصیل هنرستان تئاتر ار دانشکدهی علوم اجتماعی و همچنین زبان و #ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران بود. ترانهی «جان مریم» یکی از شناختهشدهترین ترانههای محمد نوری است که برای بسیاریها ترانهی خاطرهسازی است. محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در مورد این ترانه که آهنگش ساختهی «کامبیز مژدهی» است چنین میگوید:
«چیزی که در این ترانه، جاذبه میسازد، در وهله اول سادگی چشماندازی است که از "روستا" طرح میکند در پیوند با آهنگی که نفس روستاهای شمال در آن جاری است. گل مریم را که شاید پنجاه شصت سالی عمر دارد، بسیاری از خوانندگان دیگر نیز بازخوانی کردهاند.
"جان مریم، چشماتو وا کن/ منو نیگا کن/ شد هوا سفید، در اومد خورشید/
بیا بریم به صحرا، نازنین مریم....../»
محمد نوری در نهم مردادماه سال ۱۳۸۹ پس از سالها ابتلا به سرطان مغز استخوان در بیمارستان جم درگذشت.
ترانهی جان مریم تقدیم میشود به شما همراهان همیشگی توانا
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
به بهانهی سالروز درگذشت #محمد_نوری
محمد #نوری اول دیماه ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد. او در جوانی #آواز را نزد خانم #اولین_باغچهبان فرا گرفت. او فارغالتحصیل هنرستان تئاتر ار دانشکدهی علوم اجتماعی و همچنین زبان و #ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران بود. ترانهی «جان مریم» یکی از شناختهشدهترین ترانههای محمد نوری است که برای بسیاریها ترانهی خاطرهسازی است. محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در مورد این ترانه که آهنگش ساختهی «کامبیز مژدهی» است چنین میگوید:
«چیزی که در این ترانه، جاذبه میسازد، در وهله اول سادگی چشماندازی است که از "روستا" طرح میکند در پیوند با آهنگی که نفس روستاهای شمال در آن جاری است. گل مریم را که شاید پنجاه شصت سالی عمر دارد، بسیاری از خوانندگان دیگر نیز بازخوانی کردهاند.
"جان مریم، چشماتو وا کن/ منو نیگا کن/ شد هوا سفید، در اومد خورشید/
بیا بریم به صحرا، نازنین مریم....../»
محمد نوری در نهم مردادماه سال ۱۳۸۹ پس از سالها ابتلا به سرطان مغز استخوان در بیمارستان جم درگذشت.
ترانههای جان مریم و ترانه گیلان جان و جمعه بازار تقدیم میشود به شما همراهان همیشگی توانا
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
محمد #نوری اول دیماه ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد. او در جوانی #آواز را نزد خانم #اولین_باغچهبان فرا گرفت. او فارغالتحصیل هنرستان تئاتر ار دانشکدهی علوم اجتماعی و همچنین زبان و #ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران بود. ترانهی «جان مریم» یکی از شناختهشدهترین ترانههای محمد نوری است که برای بسیاریها ترانهی خاطرهسازی است. محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در مورد این ترانه که آهنگش ساختهی «کامبیز مژدهی» است چنین میگوید:
«چیزی که در این ترانه، جاذبه میسازد، در وهله اول سادگی چشماندازی است که از "روستا" طرح میکند در پیوند با آهنگی که نفس روستاهای شمال در آن جاری است. گل مریم را که شاید پنجاه شصت سالی عمر دارد، بسیاری از خوانندگان دیگر نیز بازخوانی کردهاند.
"جان مریم، چشماتو وا کن/ منو نیگا کن/ شد هوا سفید، در اومد خورشید/
بیا بریم به صحرا، نازنین مریم....../»
محمد نوری در نهم مردادماه سال ۱۳۸۹ پس از سالها ابتلا به سرطان مغز استخوان در بیمارستان جم درگذشت.
ترانههای جان مریم و ترانه گیلان جان و جمعه بازار تقدیم میشود به شما همراهان همیشگی توانا
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
۱۲ دیماه سالروز اکران اولین فیلم سینمایی ایرانی، آبی و رابی و یادی از اوانس اوگانیانس
goo.gl/aOnH7B
آبی و رابی نخستین فیلم سینمای ایران است که در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد.
اوانس اوگانیانس اولین کارگردان سینمای ایران و همچنین بانی اولین مدرسهی بازیگری در ایران است. اوگانیانس در سال ۱۲۷۹ به دنیا آمد. میگویند او در عشقآباد ِ جمهوری ترکمنستان دیده به جهان گشوده و همچنین آمده است که محل تولد او مشهد است. این کارگردان سینما تحصیلات خود را ابتدا در رشتهی تجارت در تاشکند گذراند و بعد در عشقآباد حقوق خواند. او سینما را در مسکو فرا گرفت و در سال ۱۳۰۸ به همراه دخترش زما ( بازیگر فیلم حاج آقا آکتور سینما، دومین ساختهی اوگانیانس) به ایران مهاجرت کرد. او در سال ۱۳۰۹ مدرسهی آرتیستی سینما که اولین مدرسهی سینمایی در ایران بود را بنیان نهاد و در همین سال بود که اولین فیلم تاریخ سینمای ایران را به عنوان نویسنده و کارگردان و بازیگر و تدوینگر به نام “آبی و رابی” در کشور هند ساخت.
فیلم “آبی و رابی” یک کمدی سیاه و سفید و صامت بود که ساکوارلیذره تهیهکنندهی آن بود و فیلمبرداری آن را خانبابا معتضدی بر عهده داشت.
این فیلم در روز جمعه ۱۲ دیماه ۱۳۰۹ و در ساعت دو بعد از ظهر در سینما مایاک به نمایش درآمد.
این فیلم پانصد و شصت تومان خرج برداشت و حدود هفتهزار تومان نیز عاید اوگانیانس شد. بخشی از این فیلم را حرکات کمدی دو مرد کوتاه و بلند خندهدار را انجام میدادند و بخشی نیز نقاشی بود. این فیلم بر اساس فیلم “پات پاته شون” دانمارکی ساخته شد.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xmIdEP
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/aOnH7B
آبی و رابی نخستین فیلم سینمای ایران است که در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد.
اوانس اوگانیانس اولین کارگردان سینمای ایران و همچنین بانی اولین مدرسهی بازیگری در ایران است. اوگانیانس در سال ۱۲۷۹ به دنیا آمد. میگویند او در عشقآباد ِ جمهوری ترکمنستان دیده به جهان گشوده و همچنین آمده است که محل تولد او مشهد است. این کارگردان سینما تحصیلات خود را ابتدا در رشتهی تجارت در تاشکند گذراند و بعد در عشقآباد حقوق خواند. او سینما را در مسکو فرا گرفت و در سال ۱۳۰۸ به همراه دخترش زما ( بازیگر فیلم حاج آقا آکتور سینما، دومین ساختهی اوگانیانس) به ایران مهاجرت کرد. او در سال ۱۳۰۹ مدرسهی آرتیستی سینما که اولین مدرسهی سینمایی در ایران بود را بنیان نهاد و در همین سال بود که اولین فیلم تاریخ سینمای ایران را به عنوان نویسنده و کارگردان و بازیگر و تدوینگر به نام “آبی و رابی” در کشور هند ساخت.
فیلم “آبی و رابی” یک کمدی سیاه و سفید و صامت بود که ساکوارلیذره تهیهکنندهی آن بود و فیلمبرداری آن را خانبابا معتضدی بر عهده داشت.
این فیلم در روز جمعه ۱۲ دیماه ۱۳۰۹ و در ساعت دو بعد از ظهر در سینما مایاک به نمایش درآمد.
این فیلم پانصد و شصت تومان خرج برداشت و حدود هفتهزار تومان نیز عاید اوگانیانس شد. بخشی از این فیلم را حرکات کمدی دو مرد کوتاه و بلند خندهدار را انجام میدادند و بخشی نیز نقاشی بود. این فیلم بر اساس فیلم “پات پاته شون” دانمارکی ساخته شد.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xmIdEP
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. ۱۲ دیماه سالروز اکران #اولین_فیلم_سینمایی_ایرانی، آبی و رابی و یادی از #اوانس_اوگانیانس . آبی و رابی نخستین فیلم سینمای ایران است که در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس #اوگانیانس ساخته شد. اوانس اوگانیانس اولین #کارگردان سینمای ایران و همچنین بانی اولین مدرسهی بازیگری…
.
"در ایران یا نمیشه عکس زن روی بنر چاپ بشه و بره بالا، یا در موارد بسسسسسیار خاص ونادر عکس زن رو به سختی در معرض دید عموم قرار میدن!!!
وما خوشحالیم که تصویر ما به عنوان #اولین #دختران #نجار، در شهر #رشت، در معرض دید عموم قرارگرفت!!
تصویر ما مهم نیست...
حتا نجار بودن هم مهم نیست...
مهم تصویر یک زن هست- که به عنوان اولین بودن در یک حرفه ی کاملن مردانه، در معرض دید همه قرار گرفت...
ما دو دختر نجار در رشت هستیم که از زن بودن و اولین بودنمون بسیار خوشحالیم...
قبلن گفتیم و باز تکرار میکنیم از کارگاه کوچک ما فقط صدای اره وتیشه نیست که به گوش میرسه!! این صدای یک زن هست که داره با کمترین صدا، "بودن" رو فریاااااد میزنه...
ما هستیم...
اگرچه سخت، ولی هستیم... و از بودنمون خوشحالیم. کافیه که بخواهیم...کافیه که شماهم بخواهید.. باید همه باهم بخواهیم تا صدای زن به گوش همه برسه"
goo.gl/kJi93U
متن و عکس از صفحه اینستاگرام
mandani.studio.
نظر شما چیست؟
مرتبط:
هراس زنان ایران از حکومت و خیابان
bit.ly/2em5yQS
انقیاد زنان
bit.ly/1v4u0MJ
کتاب «رفع تبعیض علیه زنان» نوشته خانم مهرانگیز کار
دانلود رایگان:
http://ow.ly/DuvT306sOhF
لینک دانلود در تلگرام:
http://ow.ly/zHVP306sOhG
اشتغال زنان و مصلحت خانواده در قانون مدنی
http://bit.ly/2mswSVm
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
"در ایران یا نمیشه عکس زن روی بنر چاپ بشه و بره بالا، یا در موارد بسسسسسیار خاص ونادر عکس زن رو به سختی در معرض دید عموم قرار میدن!!!
وما خوشحالیم که تصویر ما به عنوان #اولین #دختران #نجار، در شهر #رشت، در معرض دید عموم قرارگرفت!!
تصویر ما مهم نیست...
حتا نجار بودن هم مهم نیست...
مهم تصویر یک زن هست- که به عنوان اولین بودن در یک حرفه ی کاملن مردانه، در معرض دید همه قرار گرفت...
ما دو دختر نجار در رشت هستیم که از زن بودن و اولین بودنمون بسیار خوشحالیم...
قبلن گفتیم و باز تکرار میکنیم از کارگاه کوچک ما فقط صدای اره وتیشه نیست که به گوش میرسه!! این صدای یک زن هست که داره با کمترین صدا، "بودن" رو فریاااااد میزنه...
ما هستیم...
اگرچه سخت، ولی هستیم... و از بودنمون خوشحالیم. کافیه که بخواهیم...کافیه که شماهم بخواهید.. باید همه باهم بخواهیم تا صدای زن به گوش همه برسه"
goo.gl/kJi93U
متن و عکس از صفحه اینستاگرام
mandani.studio.
نظر شما چیست؟
مرتبط:
هراس زنان ایران از حکومت و خیابان
bit.ly/2em5yQS
انقیاد زنان
bit.ly/1v4u0MJ
کتاب «رفع تبعیض علیه زنان» نوشته خانم مهرانگیز کار
دانلود رایگان:
http://ow.ly/DuvT306sOhF
لینک دانلود در تلگرام:
http://ow.ly/zHVP306sOhG
اشتغال زنان و مصلحت خانواده در قانون مدنی
http://bit.ly/2mswSVm
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
2,346 Likes, 83 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: “. "در ایران یا نمیشه عکس زن روی بنر چاپ بشه و بره بالا، یا در موارد بسسسسسیار خاص ونادر عکس زن رو…
آموزشکده توانا
نمیشه غصه ما رو یک لحظه تنها بذاره زنده یاد استاد محمد نوری تولد اول دی ۱۳۰۸ درگذشت نهم مرداد ۱۳۸۹ @Tavaana_TavaanaTech
به بهانهی سالروز درگذشت #محمد_نوری
محمد #نوری اول دیماه ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد. او در جوانی #آواز را نزد خانم #اولین_باغچهبان فرا گرفت. او فارغالتحصیل هنرستان تئاتر ار دانشکدهی علوم اجتماعی و همچنین زبان و #ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران بود. ترانهی «جان مریم» یکی از شناختهشدهترین ترانههای محمد نوری است که برای بسیاریها ترانهی خاطرهسازی است. محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در مورد این ترانه که آهنگش ساختهی «کامبیز مژدهی» است چنین میگوید:
«چیزی که در این ترانه، جاذبه میسازد، در وهله اول سادگی چشماندازی است که از "روستا" طرح میکند در پیوند با آهنگی که نفس روستاهای شمال در آن جاری است. گل مریم را که شاید پنجاه شصت سالی عمر دارد، بسیاری از خوانندگان دیگر نیز بازخوانی کردهاند.
"جان مریم، چشماتو وا کن/ منو نیگا کن/ شد هوا سفید، در اومد خورشید/
بیا بریم به صحرا، نازنین مریم....../»
محمد نوری در نهم مردادماه سال ۱۳۸۹ پس از سالها ابتلا به سرطان مغز استخوان در بیمارستان جم درگذشت.
goo.gl/JTkHBX
@Tavaana_TavaanaTech
محمد #نوری اول دیماه ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد. او در جوانی #آواز را نزد خانم #اولین_باغچهبان فرا گرفت. او فارغالتحصیل هنرستان تئاتر ار دانشکدهی علوم اجتماعی و همچنین زبان و #ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران بود. ترانهی «جان مریم» یکی از شناختهشدهترین ترانههای محمد نوری است که برای بسیاریها ترانهی خاطرهسازی است. محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در مورد این ترانه که آهنگش ساختهی «کامبیز مژدهی» است چنین میگوید:
«چیزی که در این ترانه، جاذبه میسازد، در وهله اول سادگی چشماندازی است که از "روستا" طرح میکند در پیوند با آهنگی که نفس روستاهای شمال در آن جاری است. گل مریم را که شاید پنجاه شصت سالی عمر دارد، بسیاری از خوانندگان دیگر نیز بازخوانی کردهاند.
"جان مریم، چشماتو وا کن/ منو نیگا کن/ شد هوا سفید، در اومد خورشید/
بیا بریم به صحرا، نازنین مریم....../»
محمد نوری در نهم مردادماه سال ۱۳۸۹ پس از سالها ابتلا به سرطان مغز استخوان در بیمارستان جم درگذشت.
goo.gl/JTkHBX
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
آموزشکده توانا
جان مریم
محمد نوری
@Tavaana_TavaanaTech
محمد نوری
@Tavaana_TavaanaTech
برای برادرم #مجیدجان_عزیزی #اولین_مردخیابان_انقلاب
سلام و درودم به بزرگی ایرانمان برای تو
دلم تنگ است برای شنیدن صدایت
آخرین باری که از زندان #عادل_آبادشیراز زنگ زدی گویا دنیا مال من بود وسراپا شور و شوق شدم از اینکه انسان بزرگی چون تو مرا رفیق خطاب میکند.
آخرین بار گفتی هنوز کف خواب هستی حتما برای تو که از خوانواده ای متمول هستی کف خوابی سخت است ولی میدانم سخت تر از آن برای تو اجباری ست که به #زنان سرزمینمان میرود و حرفت همیشه این بود #دنیایی_بدون_خشونت_واجبار برای همه.
نمیدانم قرصهای مورد نیازت را به تو داده اند یانه؟!
کاش خبری داشتم از حال و روزت که سخت دلتنگت شده ام برادر نادیده من
شنیدم پشت سرم میگویند که به تو حسادت میکنم میخواهم اعتراف کنم آری مجید جان تا همیشه به بزرگی و شهامتت حسودم🏳
به امید آزادی تو
رفیقت #علی_قلیلو✌❤
🔻مجید عزیزی و علی قلیلو از جمله مردانی بودند که در شیراز و مشهد، در حمایت از دختران خیابان انقلاب و مخالفت با حجاب اجباری، شالی سفید را بر چوب بسته و ایستادند.
@Tavaana_TavaanaTech
سلام و درودم به بزرگی ایرانمان برای تو
دلم تنگ است برای شنیدن صدایت
آخرین باری که از زندان #عادل_آبادشیراز زنگ زدی گویا دنیا مال من بود وسراپا شور و شوق شدم از اینکه انسان بزرگی چون تو مرا رفیق خطاب میکند.
آخرین بار گفتی هنوز کف خواب هستی حتما برای تو که از خوانواده ای متمول هستی کف خوابی سخت است ولی میدانم سخت تر از آن برای تو اجباری ست که به #زنان سرزمینمان میرود و حرفت همیشه این بود #دنیایی_بدون_خشونت_واجبار برای همه.
نمیدانم قرصهای مورد نیازت را به تو داده اند یانه؟!
کاش خبری داشتم از حال و روزت که سخت دلتنگت شده ام برادر نادیده من
شنیدم پشت سرم میگویند که به تو حسادت میکنم میخواهم اعتراف کنم آری مجید جان تا همیشه به بزرگی و شهامتت حسودم🏳
به امید آزادی تو
رفیقت #علی_قلیلو✌❤
🔻مجید عزیزی و علی قلیلو از جمله مردانی بودند که در شیراز و مشهد، در حمایت از دختران خیابان انقلاب و مخالفت با حجاب اجباری، شالی سفید را بر چوب بسته و ایستادند.
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
به بهانهی سالروز درگذشت #محمد_نوری
محمد #نوری اول دیماه ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد. او در جوانی #آواز را نزد خانم #اولین_باغچهبان فرا گرفت. او فارغالتحصیل هنرستان تئاتر ار دانشکدهی علوم اجتماعی و همچنین زبان و #ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران بود. ترانهی «جان مریم» یکی از شناختهشدهترین ترانههای محمد نوری است که برای بسیاریها ترانهی خاطرهسازی است. محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در مورد این ترانه که آهنگش ساختهی «کامبیز مژدهی» است چنین میگوید:
«چیزی که در این ترانه، جاذبه میسازد، در وهله اول سادگی چشماندازی است که از "روستا" طرح میکند در پیوند با آهنگی که نفس روستاهای شمال در آن جاری است. گل مریم را که شاید پنجاه شصت سالی عمر دارد، بسیاری از خوانندگان دیگر نیز بازخوانی کردهاند.
"جان مریم، چشماتو وا کن/ منو نیگا کن/ شد هوا سفید، در اومد خورشید/
بیا بریم به صحرا، نازنین مریم....../»
محمد نوری در نهم مردادماه سال ۱۳۸۹ پس از سالها ابتلا به سرطان مغز استخوان در بیمارستان جم درگذشت.
goo.gl/JTkHBX
@Tavaana_TavaanaTech
محمد #نوری اول دیماه ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد. او در جوانی #آواز را نزد خانم #اولین_باغچهبان فرا گرفت. او فارغالتحصیل هنرستان تئاتر ار دانشکدهی علوم اجتماعی و همچنین زبان و #ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران بود. ترانهی «جان مریم» یکی از شناختهشدهترین ترانههای محمد نوری است که برای بسیاریها ترانهی خاطرهسازی است. محمود خوشنام، کارشناس موسیقی در مورد این ترانه که آهنگش ساختهی «کامبیز مژدهی» است چنین میگوید:
«چیزی که در این ترانه، جاذبه میسازد، در وهله اول سادگی چشماندازی است که از "روستا" طرح میکند در پیوند با آهنگی که نفس روستاهای شمال در آن جاری است. گل مریم را که شاید پنجاه شصت سالی عمر دارد، بسیاری از خوانندگان دیگر نیز بازخوانی کردهاند.
"جان مریم، چشماتو وا کن/ منو نیگا کن/ شد هوا سفید، در اومد خورشید/
بیا بریم به صحرا، نازنین مریم....../»
محمد نوری در نهم مردادماه سال ۱۳۸۹ پس از سالها ابتلا به سرطان مغز استخوان در بیمارستان جم درگذشت.
goo.gl/JTkHBX
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
آموزشکده توانا
جان مریم
محمد نوری
@Tavaana_TavaanaTech
محمد نوری
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اولین برزین؛ خالق نخستین واژهپرداز کامپیوتری
اولین برزین پس از دریافت مدرک لیسانس در رشته فیزیک در سال ۱۹۴۵، وارد صنعت کامپیوتر شد که در آن زمان گامهای نخست خود را برمیداشت. ابتدا به شرکت الکام رفت. چند سال بعد، از آنجا که در آن زمان فرصتهای شغلی در حوزه فناوری و دستیابی به سطوح بالای مدیریتی در این شرکتها برای زنان بسیار محدود بود، برزین در سال ۱۹۶۹ تصمیم گرفت شرکت خود را تاسیس کند.
https://bit.ly/3lx2Mfq
نوشتاری:
https://bit.ly/3c5EhTA
#پروفایل #اولین_برزین
@tavaanatech
اولین برزین پس از دریافت مدرک لیسانس در رشته فیزیک در سال ۱۹۴۵، وارد صنعت کامپیوتر شد که در آن زمان گامهای نخست خود را برمیداشت. ابتدا به شرکت الکام رفت. چند سال بعد، از آنجا که در آن زمان فرصتهای شغلی در حوزه فناوری و دستیابی به سطوح بالای مدیریتی در این شرکتها برای زنان بسیار محدود بود، برزین در سال ۱۹۶۹ تصمیم گرفت شرکت خود را تاسیس کند.
https://bit.ly/3lx2Mfq
نوشتاری:
https://bit.ly/3c5EhTA
#پروفایل #اولین_برزین
@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانه باغچهبان همزمان با راهپیمایی بزرگ ایرانیان در برلین، و در همراهی با خیزش مردم ایران، سرود «به نام ایران»، اثری شنیدهنشده از ثمین باغچهبان را منتشر کرده است. خانه باغچهبان در متنی که با «به نام ایران و برای همبستگی» آغاز شده، توضیح داد:
«موسیقی این اثر که قرار بوده سرود نیروی دریایی شاهنشاهی ایران باشد، اوایل دههی ۱۳۵۰ خورشیدی نوشته شده و توسط ارکستر سمفونیک تهران اجرا و ضبط شده است. حالا پس از گذشت سالها، کاوه باغچهبان، فرزند ثمین، بر اساس ضبط قدیمی این اثر، آن را بازسازی کرده و با شعری جدید به فرجام رسانده است.
در راه انتشار «به نام ایران» ارکستر و گروه همسرایان آهنگگر، و استودیوی مستندنگاری هنری بارهن، با حضور هنرمندانی از شهرهای مختلف دنیا از جمله تهران، استانبول، آمستردام، وین، ونکوور، چارلستون و مارسی، خانواده باغچهبان را همراهی کردهاند.»
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#MahsaAmini
#خانه_باغچه_بان #اولین_باغچه_بان #ثمینه_باغچه_بان #جبار_باغچه_بان #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«موسیقی این اثر که قرار بوده سرود نیروی دریایی شاهنشاهی ایران باشد، اوایل دههی ۱۳۵۰ خورشیدی نوشته شده و توسط ارکستر سمفونیک تهران اجرا و ضبط شده است. حالا پس از گذشت سالها، کاوه باغچهبان، فرزند ثمین، بر اساس ضبط قدیمی این اثر، آن را بازسازی کرده و با شعری جدید به فرجام رسانده است.
در راه انتشار «به نام ایران» ارکستر و گروه همسرایان آهنگگر، و استودیوی مستندنگاری هنری بارهن، با حضور هنرمندانی از شهرهای مختلف دنیا از جمله تهران، استانبول، آمستردام، وین، ونکوور، چارلستون و مارسی، خانواده باغچهبان را همراهی کردهاند.»
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#MahsaAmini
#خانه_باغچه_بان #اولین_باغچه_بان #ثمینه_باغچه_بان #جبار_باغچه_بان #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech