آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
مهدی بهمن، نویسنده و نگارگر محبوس در زندان اوین، علیرغم ابتلا به بیماری قلبی از رسیدگی تخصصی پزشکی و اعزام به بیمارستان محروم مانده است.

مهدی بهمن، نویسنده، هنرمند و پژوهشگر ادیان، است که از پاییز ۱۴۰۱ تا کنون زندانی بوده است.
پیش از این یک بار روز دوشنبه چهارم تیر ماه ۱۴۰۲، از زندان اوین به بیمارستان لقمان منتقل شد و بدون تمام‌شدن مراحل درمان دوباره به زندان بازگردانده شد.
مهدی بهمن در دادگاه انقلاب تهران، ابتدا به اعدام محکوم شد. اما بعد این حکم به ۵ سال حبس تغییر یافت.

با وجود آن‌که یک سوم زمان حبس مهدی بهمن، در خردادماه ۱۴۰۳ سپری شده است و او از نظر قانونی امکان دریافت آزادی مشروط را دارد، ولی نه تنها در این مورد ترتیب اثری داده نشده؛ بلکه حتی ایشان از حق مرخصی درمانی جهت انجام امور پزشکی و درمانی هم محروم بوده‌اند و تا کنون حتی یک روز مرخصی هم به ایشان داده نشده است.


#مهدی_بهمن
#زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
بهروز احسانی و مهدی حسنی به اعدام محکوم شدند

بهروز احسانی و مهدی حسنی، زندانیان سیاسی به اعدام محکوم شدند. این احکام توسط قاضی ایمان افشاری، رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران صادر شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، بر اساس حکمی که توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری صادر و به وکیل بهروز احسانی و مهدی حسنی ابلاغ شده، آنها به اعدام محکوم شده اند.
اتهامات مطروحه علیه آنان “بغی، محاربه، افساد فی الارض، عضویت در مجاهدین، جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی” عنوان شده است.

در روز دوشنبه ۷ آذر ۱۴۰۱، آقای احسانی در منزل شخصی خود در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. همچنین آقای حسنی در ۱۸ شهریور ۱۴۰۱ هنگام خروج از کشور در زنجان بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. این دو شهروند ماه‌ها در بلاتکلیفی و بی‌خبری بودند.

بهروز احسانی ۶۴ ساله است، مهدی حسنی، نیز متولد ۱۳۵۵، متاهل و پدر دو فرزند، پیش از بازداشت در زمینه املاک فعالیت داشت.

لازم به ذکر است، همزمان با بازداشت آقای احسانی، دختر ایشان را هم برای تحت‌فشار قراردادن پدر بازداشت کرده و پس از بیست روز آزاد کردند. آقای احسانی مدت‌ها از آزادی دخترش بی‌اطلاع بود.


#نه_به_اعدام #بهروز_احسانی #مهدی_حسنی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر جاویدنام مهدی ببرنژاد، از جان‌باختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در قوچان، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«۲سال شده......
داداشی کاش میشدی دوباره برگردی واسه یبارم شده بلغت میکردم 😭
قشنگ حسرت دیدنت تا ابد در دل من موند💔😭
۱۴۰۱/۶/۳۰ شهریور خونین »

مهدی ببرنژاد ۲۲ ساله، ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۱ در شهرستان قوچان. توسط جمهوری اسلامی به قتل رسید. آن شب در قوچان ۴ نفر کشته شدند و مهدی از اخرین نفراتی بود که تیر خورده بود. او با وجود تیراندازی ماموران و زخمی شدن چندین نفر، پا پس نکشید و میدان را خالی نکرد. وقتی او را به بیمارستان رساندند، هنوز جان در بدن داشت و اما مأمورانی که آنجا بودند اجازه انتقالش به اتاق عمل را ندادند و او ساعتی بعد جان سپرد.

طبق گزارش یکی از آشنایان با خانواده مهدی،  آن‌ها با تاخیر از موضوع خبردار شدند و پس از سه روز تلاش توانستند پیکر مهدی را تحویل بگیرند.

#مهدی_ببرنژادقوچانی
#علی_مظفری
#مهدی_ببرنژاد #قوچان #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سی‌وپنجمین هفته کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۲۱ زندان کشور

«ما را در راه دفاع از حق زندگی زندانیان یاری دهید»

روز یک‌شنبه یکم مهرماه با شروع سال تحصیلی جدید، شاهد فاجعه انفجار معدن در شهر طبس بودیم. در این فاجعه بیش از ۵۰ نفر از کارگران معدن جان خود را از دست داده یا مفقود شدند و تعدادی نیز مجروح شدند. کارگرانی که در محیطی بدون کمترین ایمنی برای مخارج اولیه زندگی، با به خطر انداختن جانشان، نان خانواده‌شان را تامین می‌کردند. این نوع فجایع که به دفعات در کشور اتفاق افتاده، حاصل فساد و ناکارآمدی ساختاری حکومت استبدادی است که ضمن چپاول و غارت دست‌رنج مردم زحمت‌کش ایران، هرگز پاسخگوی عملکرد فاجعه‌آفرین خود نبوده است.

فعالان کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، با خانواده‌های جان‌باختگان صمیمانه ابراز همدردی می‌کنند و آرزوی سلامتی برای مجروحین این حادثه را دارند.

همچنین در آغاز سال تحصیلی یادی می‌کنیم از بیش از یک میلیون کودک و نوجوانی که به دلیل فقر گسترده از تحصیل باز می‌مانند و عموما به دلیل فقر مجبور به کار کردن می‌شوند.

و گرامی می‌داریم خاطره دانش‌آموزان و معلمانی که در قیام ژینا جان خود را از دست دادند و کشته شدند.

ما زندانیان کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»  در زندان‌ها و در میان زندانیان غیرسیاسی تعداد زیادی زندانی محکوم به اعدام به دلیل جرائم مواد مخدر و... دیده‌ایم و از نزدیک روایت زندگی آن‌ها را شنیده‌ایم. ما نیک می‌دانیم که آن‌ها عموما در کودکی و نوجوانی، به دلیل فقر، ترک‌تحصیل کرده و در کودکی و در بزرگسالی نیز دچار آسیب‌های اجتماعی گوناگون شده‌اند. حکومت ولایت فقیه که با گسترش فقر بستر زندگی سخت آن‌ها را در کودکی و نوجوانی فراهم آورده، اکنون با به دار کشیدنشان به وسیله حکم غیرانسانی اعدام، نقطه پایانی بر زندگی کوتاه این قربانیان می‌گذارد.

در یک هفته گذشته استبداد دینی حاکم بر ایران دو زندانی سیاسی به نام‌های مهدی حسنی و بهروز احسانی را که در اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بودند، با نقض حق دادرسی منصفانه، پشت درهای بسته و با اتهامات ساختگی محکوم به اعدام کرد. محمدجواد وفایی‌ثانی، بوکسور و زندانی سیاسی بازداشت‌ شده در اعتراضات آبان ۱۳۹۸، پس از دو بار نقض حکم اعدام در دیوان عالی کشور،  برای سومین بار به اعدام محکوم شد. حکم اعدام حاتم اوزدمیر، زندانی سیاسی تبعه کشور ترکیه که از سال ۱۳۹۸ در زندان است هم پس از یک بار نقض، تایید شد.

باور ما این است که این احکام غیرانسانی اعدام که با نقض تمامی موازین حقوق‌بشری صادر می‌شود، تنها در راستای ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه و جلوگیری از به راه افتادن موج تازه‌ای از اعتراضات سراسری و استفاده مردم از حق بنیادین «اعتراض» صورت می‌گیرد.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» از تمامی نمایندگان دولت‌ها در سازمان ملل و همه  نهادهای حقوق‌بشری می‌خواهد در سفر رئیس دولت حکومت اعدام که روانه سازمان ملل شده است، او را در ارتباط با موج گسترده کشتار و اعدام زندانیان مورد سوال و بازخواست قرار دهند. سوال اساسی این است که چگونه با تحریم گسترده انتخابات و بدون کسب رای اکثریت، پزشکیان خود را نماینده مردم ایران می‌داند!؟

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در سی‌و‌پنجمین هفته از این کارزار، روز سه‌شنبه سوم مهر ۱۴۰۳ در ۲۱ زندان مختلف از جمله زندان اوین (بند زنان، بند چهار و هشت)، قزلحصار (واحد سه و چهار)، مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، خرم آباد، نظام شیراز، اسدآباد اصفهان، بم، مشهد، قائم شهر، لاکان رشت، اردبیل، تبریز، ارومیه، خوی، نقده، سلماس، سقز، بانه، مریوان و زندان کامیاران علیه حکم غیرانسانی اعدام دست به اعتصاب غذا می‌زنند.

زندانیان حاضر در این کارزار ضمن هشدار نسبت به اجرای حکم ده‌ها زندانی سیاسی و غیر سیاسی زیر حکم اعدام، صدور احکام اعدام برای چهار زندانی سیاسی مهدی حسنی، بهروز احسانی، محمدجواد وفایی‌ثانی، حاتم اوزدمیر و تمام محکومان به اعدام با هر اتهامی را محکوم می‌کنند و از مردم و تمامی فعالان حقوق‌بشری داخلی و بین‌المللی می‌خواهند، با یاری کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» ما را در جهت نجات جان این عزیزان و دفاع از «حق حیات» زندانیان و لغو حکم اعدام یاری دهند.

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
سه‌شنبه سوم مهرماه ۱۴۰۳

#بیانیه #نه_به_اعدام #مهدی_حسنی #بهروز_احسانی #محمدجواد_وفایی_ثانی #حاتم_اوزدمیر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی ساورعلیا، زندانی سیاسی سابق، در این ویدیو حمایت خود از کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام را اعلام می‌کند.

۱۲ شهریور سال ۱۴۰۲ بود که رسانه‌ها از تبعید تعدادی از زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان قزلحصار خبر دادند. زندانی که تا پیش از آن به عنوان بزرگترین زندان مواد مخدر در ایران و بلکه در کل منطقه غرب آسیا از آن یاد می‌شد. اما مدت زیادی طول نکشید که قزلحصار نه به عنوان زندان مواد مخدر بلکه به عنوان کانون اصلی ایستادگی در برابر «اعدام» به عنوان مجازاتی غیرانسانی، در رسانه‌ها و افکار عمومی شناخته شد.

کمتر از شش ماه پس از تبعید زندانیان سیاسی به نام‌های جعفر ابراهیمی، احمدرضا حائری، زرتشت احمدی راغب، رضا سلمان‌‌زاده، سعید ماسوری، حمزه سواری، سپهر امام‌جمعه، میثم دهبان‌زاده، لقمان امین‌پور و رضا محمدحسینی از زندان اوین به زندان قزلحصار، با وجود فشار و سرکوب پس از تبعید، کارزاری را با عنوان «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» شکل دادند.
کارزاری که اکنون به بیش از ۲۳ زندان ایران گسترش یافته و در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۲ نیز ۶۸ تشکل و سازمان حقوق‌ بشری ایرانی و بین‌المللی در حمایت از آن بیانیه‌ مهمی را صادر کردند.

براساس بررسی و تحلیل متن بیانیه‌ها و نامه‌های منتشر شده از زندانیان سیاسی قزلحصار در رابطه با کمپین «سه شنبه‌های نه به اعدام» خواسته اصلی آنان و تفاوتش با برخی کنش‌های قبلی، در ۴ مورد است:
۱. توجه بیشتر نسبت به اعدام زندانیان با جرائم غیرسیاسی
۲. تأکید بر عمل جمعی به منظور موفقیت
۳. لزوم استمرار و تداوم عمل جمعی
۴. توجه بیشتر به زندانیان سیاسی و عقیدتی گمنام زیر حکم اعدام

متن کامل گزارش خانم شیرین عبادی را درباره این کارزار:
tinyurl.com/ShiEdm

کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، متعلق به هیچ گروه سیاسی خاصی نیست و زندانیان سیاسی و عقیدتی با گرایش‌ها و باورهای مختلف در آن مشارکت دارند.

#مهدی_ساور_علیا #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
«‌در حالی که مقامات ارشد و مسئول کشور هیچ سخنی از رویارویی مستقیم نظامی و جنگ با هیچ کشوری نگفته‌اند، برخی کاسبان جنگ و تحریم، کاسه‌های داغتر از آش شده‌اند و به مقامات بالا دارند فشار وارد کنند که ایران را به باتلاق جنگ با اسرائیل و لاجرم امریکا بکشانند...
کاش یکنفر به اینها بگوید که تعریف جنگ در دنیای امروز با ۴۰ سال قبل فرق می‌کند... جنگ برای کشور ما حتی اگر فقط منجر به از بین رفتن پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌های برق ما شود _ و در این وسط حتی یکنفر هم کشته نشود_ یعنی بازگشت به دوران قجر ...یعنی خوردن مردم توسط همدیگر ... فقط کافی‌ست تصور کنید که چند ماه نه برق دارید و نه بنزین و نه نفت 😔

آقای چمران، روبروی آیینه از خودت بپرس چرا برخی از مردم از شکست حزب‌الله لبنان خوشحالند ... بی‌گمان شخص درون آیینه جواب تو را خواهد داد.
جناب چمران، بدون شک این سخنان شما در راستای ایجاد نفاق و تفرقه و زمینه‌ساز جنگ داخلی، قبل از شروع یک جنگ خارجی است .
لطفا سریعا این حماقت خود را اصلاح کنید. مطمئن باشید اگر روزی این کشور وارد جنگ شود دوباره همان کسانی که چشم دیدن امثال تو را ندارند، اسلحه به دست خواهند گرفت تا از تجزیه و فروپاشی این سرزمین جاویدان جلوگیری کنند و شما و فرزندان‌تان، در پشت جبهه‌ها و پناهگاه‌ها به خوردن آب پرتقال تگری مشغول خواهید شد.

کمی لوله را آنطرفتر بگیر جناب چمران...
تفنگت را به سمت مردم گرفته‌ای!»


✍️ مسعود احمدی شامکانی

ahmadi_shamakani912


- متنی که خواندید واکنش یکی از هموطنان به سخنان مهدی چمران است. نظر شما چیست؟
به نظر شما چرا با وجود آگاهی از تبعات جنگ برای ایران، مقامات جمهوری اسلامی کشور را در معرض تهدید جنگ قرار می‌دهند؟

#مهدی_چمران #چمران #جنگ_لبنان #جنگ_لبنان_اسرائیل #حسن_نصراللّٰه_تروریست #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای یلدا آقافضلی، انگار صدای بسیاری دیگر از فرزندان این سرزمین است. جوانانی که توسط حکومت شکنجه فیزیکی و روانی شدند. برخی در زندان جان سپردند، برخی خارج از زندان به طرز مشکوکی جان خود را از دست دادند.
آزار بازجویان حتی پس از آزادی موقت ادامه دارد و از این موضوع نباید به راحتی گذر کرد. بازجویانی که دستشان باز است تا هر وقت که بخواهند با تماس‌های گاه‌وبی‌گاه، با مزاحمت در خیابان، مبارزان را آزار دهند.‌
هدف‌شان واداشتن به سکوت یا همکاری با دستگاه امنیتی است.
مگر جوانان ما چریک هستند و آموزش دیده که اینهمه فشار به آن‌ها می‌آورند؟!
شهروندانی عادی اما به ستوه آمده از زندگی زیر سیطره حکومتی ستمگر هستند که می‌خواهند آزاد باشند و از چنگ حکومتی که سیطره خود را در تمام عرصه‌های عمومی و خصوصی زندگی مردم گسترده، رها شوند.
یلدا آقافضلی‌ها و سارا تبریزی‌های زیادی اکنون در جامعه ایران هستند که با دیدن تماس‌های ناشناس و شنیدن صدای زنگ تلفن دچار تپش قلب شدید می‌شوند. چون نمی‌خواهند دیگر صدای بازجویی را بشنوند که قبلا در شرایط دشوار بازجویی بالای سرشان بوده و آن‌ها را که چشمشان بسته و بی‌پناه بودند، تحت فشار قرار داده و حالا با تهدید خواسته‌های دیگری دارد.


#یلدا_آقافضلی #عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #منصوره_سگوند #بامشاد_سلیمانخانی #مهدی_زارع_اشکذری #متهم_اظهار_پشیمانی_نکرد #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
مهدی یراحی، هنرمند مردمی، با انتشار متنی کوتاه از مطهره گونه‌ای حمایت کرد.

خانم گونه‌ای در پی انتشار یک متن کوتاه در انتقاد از اصلاح‌طلبانی که پشت سر خامنه‌ای به نماز ایستادند، بازداشت شد.

مسئولان حکومت، همواره از وجود آزادی بیان در ایران سخن می‌گویند، ولی بعد بیان مواضع انتقادی و عبور از خط قرمزها، اصلاح‌طلب و اصولگرا برای گوینده انتقادات پرونده‌سازی می‌کنند و نیروهای آتش‌به‌اختیار هم شروع به تهدید و‌ توهین می‌کنند.


#مطهره_گونه_ای #مهدی_یراحی #آزادی_بیان #دانشگاه_در_زنجیر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Tavaana آموزشکده توانا:
مهدی مسکین‌نواز، زندانی سیاسی محبوس در زندان بندرانزلی، در نامه‌ای خطاب به اعضای کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل، بخشی از جنایت‌های جمهوری اسلامی را برشمرده است.

متن این نامه به شرح زیر است:

اعضای محترم کمیته حقیقت یاب درود

ما شاهدین جنایت‌های بسیاریم

با توجه به التهاب زیرپوستی موجود در سراسر کشور به قطعیت میتوان گفت ج ا نخواهد گذاشت به ایران سفر کنید، رژیم خوب میداند ورود شما به ایران انگیزه حضور و رویارویی علنی خیابانی را افزایش خواهد داد. اما از آنجاکه راهی جز رفتن نداریم و رفتن هم مقصد است هم مقصود، چنانچه در مکانیزم‌های فشار حداکثری موفق شدید به ایران سفر کنید در سفارتخانه‌هایی مستقر شوید که دولت‌هایشان صدای عموم مردم بودند نه صدای اقلیت خائن.

مستقر کردن شما در هر هتل یا مکان دیگری نتیجه تحقیقاتتان را بسمت مطلوب رژیم سوق میدهد، تحقیقی که نهایتا در گزارش با چند قتل و مرگ مشکوک و آسیب جزئی اعضای بدن، جنایت عریان علیه بشریت به حاشیه خواهد رفت.

مواضع اخیر ج ا در خصوص گزارش اخیرتان نشان از ماهیت ضدبشری یک دولت غیر دموکراتیک دارد، که برای حفظ خود طبق فتوای خمینی گذشتن از جان امام زمان برای حفظ نظام را مجاز می‌داند، چه برسد به مخالفی که معاند و سرسپرده بیگانگان نامیده و در خاک آرمیدنشان رسالت با فضیلتی پنداشته می‌شود.

در ج ا، جنایت علیه بشریت فقط به قتل و حبس و سرکوب خلاصه نمی‌شود، بلکه تحریف حقوق شهروندی براساس منشور قضایی اسلامی طی نیم قرن گذشته، جنگ علیه اقلیت های باورمند و جنسی را به امری معمول بدل ساخته، جنگی که بر شغل، تحصیل، استخدام، ازدواج و حتی برپایی مراسم عزاداری، سنگ قبر و آرامگاه متوفی چنگ نفرت می‌زند.

در ج ا، بشر نه فقط بخاطر نوشیدنی که بخاطر اختیار در انتخاب، تازیانه می‌خورد، زنان بجرم زن بودن در سازوکار طرح نور بصورت علنی و غیرعلنی دزدیده و رژیم برای فرار از پاسخگویی، آنان را با اتهامات فساد، سرقت و اعتیاد به شعبات عمومی یا به مراکز روان درمانی که به قول بهنام محجوبی افول انسانیت را ماموریت می‌کنند، منتقل می‌شوند.

بانو سارا حسین؛ مشاهدات پنج ساله‌ام داخل زندان حاکی از شلیک‌های عامدانه به نقاط حساس بدن معترضین یا وارد آوردن ضربات به اعضای اسیب پذیری که بقا و نسل یک خانواده را تهدید می‌کند، گواه جنگی هدفمند توسط آتش به اختیاران آموزش دیده‌ای را می‌دهد که هر یک به تنهایی چون قاتلی حرفه ای علیه بشریت اشدا علی الکفار را ماموریتی الهی قلمداد می‌کنند و از ستار بهشتی تا نیکا شاکرمی را با ذکر به قتل می‌رسانند.

از زمان روی کار آمدن ج ا امری قهری در رفتار اجتماعی با خودزنی تا خودکشی شکل اعتراضی که خلاصه به یک رده سنی یا یک قشر نمیشود در کشور گسترش یافته، امری که خلاصه به مرزنشین و محروم نشین نمی‌شود، بلکه در مرکز افزایش چشم گیری داشته.
در این نوع اعتراض های بی بازگشت از کودک در حجله تا پرسنل مراکز درمانی یا بازنشسته و زندانی چون خودم را می‌توان لیست کرد که با هزینه‌کردن خودشان، مقابل کوله‌باری از سلاح‌های قضایی، نظامی و ایدئولوژیکی گویی قصد دارند سلاحی جدید را به معادلات نه گفتن‌های مدنی وارد کنند، هستیم.

معلول تمام چنین علت‌هایی یکه تازی رژیمی روان‌پریش است که خشونت را بصورت هدفمند در تمام حوزه‌های حیاتی تبلیغ و ترویج میکند، خشونتی که خفقان و سرکوب حاصل از آن جامعه را افسرده و دغدغه‌مند را به انزوا کشانیده

چنین رژیم سرکوبگری حتی رها شدن تیریگر را جرم می‌داند و به پشتوانه ایین نامه مجازات اسلامی دستش برای برپایی قاپوق و سپردن دامی‌ین‌های بی‌دفاع و بی‌دادرس به دست فرشته عذاب و برپایی جشن نفرت‌انگیز اعدام باز میشود.

در ج ا جان مخالف تا خاک سرد به باریکی موی می‌باشد، مویی که با بستن چشمان دولت‌ها در سیاسی‌کاری‌های پر منفعت، زمینه جنایت علیه بشریت و کشتار جمعی سیستماتیک را نه تنها با گلوله جنگی یا گلوله های ساچمه‌ای یا طناب دار بلکه قتل‌های بیولوژیک تا تعرض به خصوصی ترین حریم زندگی و تجاوزهای گروهی را باز گذاشته  و داریم بسیاری از بازداشت‌شدگان که به بیماری‌های متعدد میتوان لیست کرد.

رژیمی که در پنجمین دهه از عمر خود است برخلاف منشور قضایی سازمان ملل همچنان با حفظ دادگاه‌های انقلاب، به تقویت هیئت های مرگ و چپاول اموال مردم می‌پردازد، در این به اصطلاح دادگاه‌ها از جریمه خانواده ای که تمایل به نگهداری حیوان خانگی دارد تا مصادره اموال اقلیت ها و دادخواهانی که پای میز خون شویی عزیزانشان تن به معامله نمی‌دهند مصادیق فراوان است

ادامه را اینجا بخوانید:
https://tavaana.org/mehdi-meskinnavaaz-letter-1403/

#مهدی_مسکین_نواز #بیانیه #کمیته_حقیفت_یاب #اعدام #شکنجه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech