This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاید تلنگری باشد...
فعالیت میدانی جوانان محلات ایران، به یاد کیانوش سنجری و حمایت از ایستادگی حسین رونقی
ویدیو از صفحه اتحاد جوانان ایران
@fa_UYI
#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فعالیت میدانی جوانان محلات ایران، به یاد کیانوش سنجری و حمایت از ایستادگی حسین رونقی
ویدیو از صفحه اتحاد جوانان ایران
@fa_UYI
#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به یاد جاویدنام #کیانوش_سنجری عزیز، وطن دوستی که جمهوری اسلامی او را از ایران و ایران را از او گرفت.
(برخی قسمتهای شعر برگرفته از توییتهای کیانوش میباشد)
Music : cheshmehvasang
#کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
(برخی قسمتهای شعر برگرفته از توییتهای کیانوش میباشد)
Music : cheshmehvasang
#کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی، فعال سیاسی نوشت:
«الوعده وفا؛ گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها...
فردا ۳۰ آبان دوباره برمیگردم و در یک نقطهای از این شهر تحصن خواهم کرد. کیانوش در اعتراض به جمهوری اسلامی و برای آنکه تلنگری باشد دست به چنین اقدامی زد و کشته شد. او در اعتراض به حاکمیت کشته شد.
خواستهام، خواستههای کیانوش است و حکومت باید برای شفافیت افکار عمومی، ویدئوهای مربوط به کیانوش را منتشر کند.
هر اعدام متهمان سیاسی-عقیدتی واکنش تندتر ما را در پی خواهد داشت. بچههای اکباتان قربانی نهادی به اسم قوهقضاییه شدهاند که کانون بیعدالتی است.
اقدام من با لبهای دوخته، یک اعتراض سیاسی است و مسئولیت آن، چه در زندان باشم، چه خارج از زندان، با جمهوری اسلامی است. شاید تلنگری باشد...
تصمیم من بر این است.
در خصوص بازداشت دیروز، توهینها و آزارهای جنسی ماموران یگان ویژه خواهم نوشت.»
@Hosseinronaghi
طرح از جامد شاملو
hamed_shamloo
شاید تلنگری باشد...
#حسین_رونقی #کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech
«الوعده وفا؛ گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها...
فردا ۳۰ آبان دوباره برمیگردم و در یک نقطهای از این شهر تحصن خواهم کرد. کیانوش در اعتراض به جمهوری اسلامی و برای آنکه تلنگری باشد دست به چنین اقدامی زد و کشته شد. او در اعتراض به حاکمیت کشته شد.
خواستهام، خواستههای کیانوش است و حکومت باید برای شفافیت افکار عمومی، ویدئوهای مربوط به کیانوش را منتشر کند.
هر اعدام متهمان سیاسی-عقیدتی واکنش تندتر ما را در پی خواهد داشت. بچههای اکباتان قربانی نهادی به اسم قوهقضاییه شدهاند که کانون بیعدالتی است.
اقدام من با لبهای دوخته، یک اعتراض سیاسی است و مسئولیت آن، چه در زندان باشم، چه خارج از زندان، با جمهوری اسلامی است. شاید تلنگری باشد...
تصمیم من بر این است.
در خصوص بازداشت دیروز، توهینها و آزارهای جنسی ماموران یگان ویژه خواهم نوشت.»
@Hosseinronaghi
طرح از جامد شاملو
hamed_shamloo
شاید تلنگری باشد...
#حسین_رونقی #کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech
حسین رونقی در چهارمین روز اعتصاب غذای خود نوشت:
ادامه میدهم با لبهای دوخته و عهدی که بستهام...
جان بر کف، برای وطن؛ برای بزرگداشت کیانوش سنجری، ساعت ۱۶:۳۰ آنجا خواهم بود، میآیم، گل را برای کیانوش میگذارم و مینشینم و بعد از مدتی میروم. از این پس همهچیز را شفاف خواهم نوشت تا بدانید چه کار میکنم، چون معتقدم نه گل آوردن جرم است، نه تحصن جرم است و نه سوگواری کردن برای یک مرد شریف ایراندوست.
روز چهارم:
گزارش آخرین وضعیت: لبها متورم و زخم شدهاند، ضعف جسمانی شدت گرفته است. بهخاطر ضربات آن سه اوباش در ماشین یگان ویژه، بدنم کوفتگی دارد و دو روز است خون دماغ میشوم.
سهم امروز: سه لیوان آب، دو لیوان چای و تزریق آنتیبیوتیک و داروها.
خواستهام همان خواستههای کیانوش است. آزادی نسرین شاکرمی، فاطمه سپهری، آرشام رضایی و توماج صالحی.
کوتاه میگویم:
۱- وضعیت جسمانی خوبی ندارم، سر به سرم نگذارید.
۲- تنها میآیم و تنها هستم و از کسی برای آمدن دعوت نمیکنم. اگر شهروندی بهخاطر بنده توسط ماموران یا لباس شخصیها مورد بیحرمتی یا آزار و اذیت قرار گرفته باشد یا آسیب ببیند، میدانید چه میکنم و یقین دارید که این کار را میکنم.
۳- خواستههای کیانوش، انتهای این لبان دوخته است، اما مبارزه و مقاومت ادامه خواهد داشت.
۴- اینبار نه آن ۳ اوباش متجاوز که لشکر اوباش و متجاوزان یگان ویژهی نیروی انتظامی را بیاورید تا ببینم چگونه میخواهند مرا شب «زن» خودشان بکنند.
۵- مأمورتان میگفت: خوت را بسوزان و آتش بزن. من را تحریک نکنید که چنان آتشی به جان خود میاندازم که پیش از خودم شما را بسوزاند.
حرف آخر: کاری به کارم نداشته باشید وگرنه بیش از پیش پشیمانتان میکنم.
@hosseinronaghi
#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #شاید_تلنگری_باشد #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ادامه میدهم با لبهای دوخته و عهدی که بستهام...
جان بر کف، برای وطن؛ برای بزرگداشت کیانوش سنجری، ساعت ۱۶:۳۰ آنجا خواهم بود، میآیم، گل را برای کیانوش میگذارم و مینشینم و بعد از مدتی میروم. از این پس همهچیز را شفاف خواهم نوشت تا بدانید چه کار میکنم، چون معتقدم نه گل آوردن جرم است، نه تحصن جرم است و نه سوگواری کردن برای یک مرد شریف ایراندوست.
روز چهارم:
گزارش آخرین وضعیت: لبها متورم و زخم شدهاند، ضعف جسمانی شدت گرفته است. بهخاطر ضربات آن سه اوباش در ماشین یگان ویژه، بدنم کوفتگی دارد و دو روز است خون دماغ میشوم.
سهم امروز: سه لیوان آب، دو لیوان چای و تزریق آنتیبیوتیک و داروها.
خواستهام همان خواستههای کیانوش است. آزادی نسرین شاکرمی، فاطمه سپهری، آرشام رضایی و توماج صالحی.
کوتاه میگویم:
۱- وضعیت جسمانی خوبی ندارم، سر به سرم نگذارید.
۲- تنها میآیم و تنها هستم و از کسی برای آمدن دعوت نمیکنم. اگر شهروندی بهخاطر بنده توسط ماموران یا لباس شخصیها مورد بیحرمتی یا آزار و اذیت قرار گرفته باشد یا آسیب ببیند، میدانید چه میکنم و یقین دارید که این کار را میکنم.
۳- خواستههای کیانوش، انتهای این لبان دوخته است، اما مبارزه و مقاومت ادامه خواهد داشت.
۴- اینبار نه آن ۳ اوباش متجاوز که لشکر اوباش و متجاوزان یگان ویژهی نیروی انتظامی را بیاورید تا ببینم چگونه میخواهند مرا شب «زن» خودشان بکنند.
۵- مأمورتان میگفت: خوت را بسوزان و آتش بزن. من را تحریک نکنید که چنان آتشی به جان خود میاندازم که پیش از خودم شما را بسوزاند.
حرف آخر: کاری به کارم نداشته باشید وگرنه بیش از پیش پشیمانتان میکنم.
@hosseinronaghi
#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #شاید_تلنگری_باشد #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«حسین رونقی و زلیخا موسوی (مادر حسین)، ساعت ۱۵:۴۰ از منزل خارج شده و در مسیر چارسو و در فاصله ۳۰۰ متری خانهی خود، مورد هجوم ماموران عملیات وزارت اطلاعات و حداقل ۵ اتومبیل شخصی و ۳ موتور قرار گرفته و جهت ممانعت از حضور در پاساژ چارسو به دفتر پیگیری وزارات اطلاعات منتقل شدند. ساعت ۲۲:۳۰ مأموران وزارت اطلاعات هر دو را به منزل بازگرداندند. خانه حسین رونقی از چند روز قبل توسط نهادهای امنیتی و وزارت اطلاعات تحتنظر است.»
ـ منبع کانال تلگرام حسین رونقی
طبق گزارشهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، تعدادی از هموطنان به قصد حمایت از حسین رونقی و گل گذاشتن در محل جانباختن کیانوش به تقاطع خیابان جمهوری و حافظ رفته بودند. بسیاری از آنها شمع و گل همراه خود برده بودند. آنها از حضور گسترده نیروهای امنیتی خبر دادند و گفتند مأموری با تمسخر به مردم میگفت:
«تموم شد برید، کردیمش تو پتو بردیمش»
در گزارشها از احتمال بازداشت چندین نفر نوشته شده است.
گزارش برخی کاربران را بخوانید:
«من و دوستم رفتیم چهارسو، بین کسایی که کاملا واضح بود چرا اونجا حضور دارن، چندنفر شمع و گل برای یادبود کیانوش آورده بودن.
همه سرگردون بودن و هیچکس نمیدونست باید چیکار کنه.
حتی اجازه ندادن چندتا شمع و گل رو بدون هیچ عکسی از کیانوش اونجا بذارن و وقتی چندنفر اصرار کردنو سعی داشتن
بگن فقط برای یادبوده نه هیچ دلیل دیگهای، باهاشون درگیر شدن و داد میزدن برین جمعش کردیم، بردیمش! که این درگیری باعث شد دوستم که درجنبش مهسا باخشونت دستگیر شده بود پنیک کنه.
ما هم دیگه اونجا نموندیمو رفتیم...
ولی فکرکنم حسین رونقی رو تو مسیر و قبل از رسیدن گرفتن.»
«ساعت ۱۶:۳۷ رسیدم چهارسو، جو نسبتاً امنیتی بود و کلی مأمور توی منطقه مستقر بودن که سعی میکردن متفرق کنن ما رو، اما تقریباً مقاومت بالا بود و یسریها با اینکه چندینبار مأمورها به سمتمون اومدن و خواستن ترس و وحشت ایجاد کنن که بریم، بازم تا اون تایمی که من بودم موندن.
اما یسریها که گل و شمع اینا همراهشون بود و دیگه خیلی تابلو بودن رو یا گرفتن یا حداقل از محل دورشون کردن چون من دیگه ندیدمشون.
من بازم میگم باور کنید مردم اصلاً کم نیومده بودن، مردم با چشمهای غمگین ولی امیدوار اومده بودن، با تمام قلبشون برای «ما» شدن اومده بودن، این دفعه نشد ولی بلاخره میشه.
چون مبارزه و مقاومت ادامه خواهد داشت...✌🏻»
در گزارشی از حضور پنجاه مامور و عکاسی از مردم و درگیری با چند نفر از حاضران خبر داده شده است.
#حسین_رونقی #کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ـ منبع کانال تلگرام حسین رونقی
طبق گزارشهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، تعدادی از هموطنان به قصد حمایت از حسین رونقی و گل گذاشتن در محل جانباختن کیانوش به تقاطع خیابان جمهوری و حافظ رفته بودند. بسیاری از آنها شمع و گل همراه خود برده بودند. آنها از حضور گسترده نیروهای امنیتی خبر دادند و گفتند مأموری با تمسخر به مردم میگفت:
«تموم شد برید، کردیمش تو پتو بردیمش»
در گزارشها از احتمال بازداشت چندین نفر نوشته شده است.
گزارش برخی کاربران را بخوانید:
«من و دوستم رفتیم چهارسو، بین کسایی که کاملا واضح بود چرا اونجا حضور دارن، چندنفر شمع و گل برای یادبود کیانوش آورده بودن.
همه سرگردون بودن و هیچکس نمیدونست باید چیکار کنه.
حتی اجازه ندادن چندتا شمع و گل رو بدون هیچ عکسی از کیانوش اونجا بذارن و وقتی چندنفر اصرار کردنو سعی داشتن
بگن فقط برای یادبوده نه هیچ دلیل دیگهای، باهاشون درگیر شدن و داد میزدن برین جمعش کردیم، بردیمش! که این درگیری باعث شد دوستم که درجنبش مهسا باخشونت دستگیر شده بود پنیک کنه.
ما هم دیگه اونجا نموندیمو رفتیم...
ولی فکرکنم حسین رونقی رو تو مسیر و قبل از رسیدن گرفتن.»
«ساعت ۱۶:۳۷ رسیدم چهارسو، جو نسبتاً امنیتی بود و کلی مأمور توی منطقه مستقر بودن که سعی میکردن متفرق کنن ما رو، اما تقریباً مقاومت بالا بود و یسریها با اینکه چندینبار مأمورها به سمتمون اومدن و خواستن ترس و وحشت ایجاد کنن که بریم، بازم تا اون تایمی که من بودم موندن.
اما یسریها که گل و شمع اینا همراهشون بود و دیگه خیلی تابلو بودن رو یا گرفتن یا حداقل از محل دورشون کردن چون من دیگه ندیدمشون.
من بازم میگم باور کنید مردم اصلاً کم نیومده بودن، مردم با چشمهای غمگین ولی امیدوار اومده بودن، با تمام قلبشون برای «ما» شدن اومده بودن، این دفعه نشد ولی بلاخره میشه.
چون مبارزه و مقاومت ادامه خواهد داشت...✌🏻»
در گزارشی از حضور پنجاه مامور و عکاسی از مردم و درگیری با چند نفر از حاضران خبر داده شده است.
#حسین_رونقی #کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی با انتشار متنی در کانال تلگرام خود، بر تداوم کنش اعتراضی خود، تاکید ورزید و ضمن اطلاعرسانی از نوعی محدودیت و حبس خانگی، گفت تا پای جان با لبهای دوخته تا تحقق خواستههای کیانوش سنجری ادامه میدهد و حتی اگر نگذارند از خانه خارج شود دم در خانه بر زمین خواهم نشست و تحصن خواهد کرد.
متن آقای رونقی به شرح زیر است:
آمدم، ممانعت کردید؛ تا تحقق خواستههای کیانوش و برای بچههای اکباتان دوباره برمیگردم...
در یک جنگ نابرابر مقابل خیل عظیم نیروهای جمهوری اسلامی و بیمهری گروههای مدعی مخالفت با حکومت (از انواع تفکرها)، قرار گرفتهام که از آن ناراحت نیستم، چرا که معتقدم در نهایت حقیقت پیروز است و خاک نمیشود.
به سمت چارسو رفتم اما از حضورم در چارسو ممانعت به عمل آوردند. با توجه با برخوردهای روزهای اخیر با شکل جدیدی از محدودیتها و حبس مواجه شدهام. بهصورت مداوم، حضوری و نامحسوس، توسط نیروهای امنیتی کنترل میشوم. در مواردی که میخواهند، ممانعت به عمل میآورند و یا به دلایل امنیتی به مکانهای ناشناس منتقل و در آنجا نگهداری میکنند. گویی یک زندان این سوی میلهها ساختهاند.
کمی توانم را بازیابم فردا در گوشهای از این کشور که متعلق به مردم آن است برای بچههای اکباتان و رنجی که به آنها و خانوادههایشان تحمیل شده، به تحصن خواهم نشست.
حرف من چون کیانوش واضح است: «هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانیست. آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.»
خواستهام خواستههای کیانوش است: «آزادی فاطمه سپهری، نسرین شاهکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی.»
اقدامم با لبهای دوخته، یک اعتراض سیاسی است و مسئولیت آن، چه در زندان باشم، چه خارج از زندان، چه در خانه حبسم کنید و از تحصن یا اعتراض ممانعت کنید با جمهوری اسلامی است. حتی اگر نگذارید از خانه خارج شوم دم در خانه بر زمین خواهم نشست.
تصمیم من بر این است: با لبهای دوختهشده تا تحقق خواستههای کیانوش ادامه میدهم، تا پای جان، شاید تلنگری باشد...
پاینده ایران
#کیانوش_سنجری
@Hosseinronaghi
#حسین_رونقی #شاید_تلنگری_باشد #بچههای_اکباتان #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
متن آقای رونقی به شرح زیر است:
آمدم، ممانعت کردید؛ تا تحقق خواستههای کیانوش و برای بچههای اکباتان دوباره برمیگردم...
در یک جنگ نابرابر مقابل خیل عظیم نیروهای جمهوری اسلامی و بیمهری گروههای مدعی مخالفت با حکومت (از انواع تفکرها)، قرار گرفتهام که از آن ناراحت نیستم، چرا که معتقدم در نهایت حقیقت پیروز است و خاک نمیشود.
به سمت چارسو رفتم اما از حضورم در چارسو ممانعت به عمل آوردند. با توجه با برخوردهای روزهای اخیر با شکل جدیدی از محدودیتها و حبس مواجه شدهام. بهصورت مداوم، حضوری و نامحسوس، توسط نیروهای امنیتی کنترل میشوم. در مواردی که میخواهند، ممانعت به عمل میآورند و یا به دلایل امنیتی به مکانهای ناشناس منتقل و در آنجا نگهداری میکنند. گویی یک زندان این سوی میلهها ساختهاند.
کمی توانم را بازیابم فردا در گوشهای از این کشور که متعلق به مردم آن است برای بچههای اکباتان و رنجی که به آنها و خانوادههایشان تحمیل شده، به تحصن خواهم نشست.
حرف من چون کیانوش واضح است: «هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانیست. آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.»
خواستهام خواستههای کیانوش است: «آزادی فاطمه سپهری، نسرین شاهکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی.»
اقدامم با لبهای دوخته، یک اعتراض سیاسی است و مسئولیت آن، چه در زندان باشم، چه خارج از زندان، چه در خانه حبسم کنید و از تحصن یا اعتراض ممانعت کنید با جمهوری اسلامی است. حتی اگر نگذارید از خانه خارج شوم دم در خانه بر زمین خواهم نشست.
تصمیم من بر این است: با لبهای دوختهشده تا تحقق خواستههای کیانوش ادامه میدهم، تا پای جان، شاید تلنگری باشد...
پاینده ایران
#کیانوش_سنجری
@Hosseinronaghi
#حسین_رونقی #شاید_تلنگری_باشد #بچههای_اکباتان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
روز هفتم کنش اعتراضی حسین رونقی فعال سیاسی
حسین رونقی با انتشار عکسی از آبهای دوخته شده خود نوشت:
ادامه میدهم با لبهای دوخته و عهدی که بستهام...
فردا چهار آذر در ساعت نامشخصی به احترام «نیکا شاکرمی» و برای «نسرین شاکرمی» که دو سال است فرزند عزیزش را کشتهاند و امروز به جرم دادخواهی در زندان است، در گوشهای از بلوار کشاورز که یادآور مبارزات و شجاعت نیکای عزیزمان است، مدتی تنها خواهم نشست و بعد میروم.
هر کاری خواستید بکنید. توان درگیری و مقاومت ندارم، هر جایی جلویم را بگیرید روزی زمین مینشینم، مرا بردارید ببرید. هرجایی ببرید، همانجا دراز میکشم و دیگر خارج نخواهم شد. حتی از نوشیدن آب و دریافت داروها نیز در چنین شرایطی خودداری خواهم کرد. در آخرین مکالمهام با بازجویتان پیش از دوختن لبها گفتم «از من فقط یک چیز برای جمهوری اسلامی خواهد ماند، آن هم یک تن، یک جنازه است.» تصمیم من بر این است: «جمهوری اسلامی مرا بکشد.»
سهشنبه شش آذر در راستای همراهی با زندانیان سیاسی و عقیدتی کشورمان که هیچ کدام نباید صرفا بهخاطر بیان، اعتراض یا فعالیت سیاسی، اجتماعی در زندان باشند و فریاد «نه به اعدام» مقابل زندان اوین به تحصن خواهم نشست. رنج آنها و خانواده هایشان به فراموشی سپرده شده است، شاید تلنگری باشد...
روز هفتم:
گزارش آخرین وضعیت: لبها متورم و زخم شدهاند، ضعف جسمانی به همراه سرگیجه شدت گرفته و عضلات تحلیل رفتهاند. دچار نوسان فشار خون و قند خون شدهام.
سهم امروز: سه لیوان آب، دو لیوان چای و تزریق آنتیبیوتیک و داروها به صورت وریدی و عضلانی.
خواستهام همان خواستههای کیانوش است. آزادی نسرین شاکرمی، فاطمه سپهری، آرشام رضایی و توماج صالحی.
تنها میآیم و تنها هستم و از کسی برای آمدن دعوت نکرده و نمیکنم. اگر شهروندی بهخاطر بنده توسط مأموران یا لباس شخصیها مورد بیحرمتی یا آزار و اذیت قرار بگیرد یا آسیب ببیند، میدانید چه میکنم و یقین دارید که این کار را میکنم.
پاینده ایران
@Hosseinronaghi
طرح استفاده شده در پوستر از:
illusionkomart
#حسین_رونقی #کیانوش_سنجری #نیکا_شاکرمی #نسرین_شاکرمی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی با انتشار عکسی از آبهای دوخته شده خود نوشت:
ادامه میدهم با لبهای دوخته و عهدی که بستهام...
فردا چهار آذر در ساعت نامشخصی به احترام «نیکا شاکرمی» و برای «نسرین شاکرمی» که دو سال است فرزند عزیزش را کشتهاند و امروز به جرم دادخواهی در زندان است، در گوشهای از بلوار کشاورز که یادآور مبارزات و شجاعت نیکای عزیزمان است، مدتی تنها خواهم نشست و بعد میروم.
هر کاری خواستید بکنید. توان درگیری و مقاومت ندارم، هر جایی جلویم را بگیرید روزی زمین مینشینم، مرا بردارید ببرید. هرجایی ببرید، همانجا دراز میکشم و دیگر خارج نخواهم شد. حتی از نوشیدن آب و دریافت داروها نیز در چنین شرایطی خودداری خواهم کرد. در آخرین مکالمهام با بازجویتان پیش از دوختن لبها گفتم «از من فقط یک چیز برای جمهوری اسلامی خواهد ماند، آن هم یک تن، یک جنازه است.» تصمیم من بر این است: «جمهوری اسلامی مرا بکشد.»
سهشنبه شش آذر در راستای همراهی با زندانیان سیاسی و عقیدتی کشورمان که هیچ کدام نباید صرفا بهخاطر بیان، اعتراض یا فعالیت سیاسی، اجتماعی در زندان باشند و فریاد «نه به اعدام» مقابل زندان اوین به تحصن خواهم نشست. رنج آنها و خانواده هایشان به فراموشی سپرده شده است، شاید تلنگری باشد...
روز هفتم:
گزارش آخرین وضعیت: لبها متورم و زخم شدهاند، ضعف جسمانی به همراه سرگیجه شدت گرفته و عضلات تحلیل رفتهاند. دچار نوسان فشار خون و قند خون شدهام.
سهم امروز: سه لیوان آب، دو لیوان چای و تزریق آنتیبیوتیک و داروها به صورت وریدی و عضلانی.
خواستهام همان خواستههای کیانوش است. آزادی نسرین شاکرمی، فاطمه سپهری، آرشام رضایی و توماج صالحی.
تنها میآیم و تنها هستم و از کسی برای آمدن دعوت نکرده و نمیکنم. اگر شهروندی بهخاطر بنده توسط مأموران یا لباس شخصیها مورد بیحرمتی یا آزار و اذیت قرار بگیرد یا آسیب ببیند، میدانید چه میکنم و یقین دارید که این کار را میکنم.
پاینده ایران
@Hosseinronaghi
طرح استفاده شده در پوستر از:
illusionkomart
#حسین_رونقی #کیانوش_سنجری #نیکا_شاکرمی #نسرین_شاکرمی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آموزشکده توانا
Photo
حسین رونقی، با انتشار متنی بر عزم خود در تداوم کنش اعتراضیاش تا پای جان تاکید کرد، نوشته آقای رونقی به شرح زیر است.
و من یکی از همون آدمهام...
سلاح شما زندان، باتون و گلوله است، سلاح من جانم.
یک مبارز، یک انسان شریف، از جانش گذشت تا فریاد بزند که «جمهوری اسلامی حق ندارد هیچ شهروندی را بهخاطر بیان عقیده و نظرش زندانی کند.» کیانوش یکی از همان افرادی بود که حاضرند جانشان را فدای ایران و مردمش کنند. او این کار را کرد و «من هم یکی از همون آدمهام» که این کار را میکنم.
لبهای من دوخته خواهد ماند تا زمانیکه خواستههای کیانوش، که باید فریاد همه ایرانیان باشد، عملی شود. هر آنچه رخ دهد، چه در بازداشت، چه در زندان، چه در خانه و چه در تحصن، اگر آسیب ببینم، اگر واقعهای رخ دهد یا حتی اگر جان خود را از دست بدهم، مسئولیت آن تمام و کمال بر عهده جمهوری اسلامی است.
برای من مسئلهای مهمتر از مردم و ارزشی بالاتر از آزادی و میهن وجود ندارد. اگر راه نجات این کشور این است که ما از جانمان بگذریم، یقین داشته باشید که میگذریم. اگر بهای آزادی خون باشد، خون میدهیم. بنابراین ادامه میدهم تا خواستههای کیانوش محقق شود یا در نقطهای از خاک این کشور، جانم را فدای خاک این سرزمین رنج کشیده کنم. حتی در آن صورت، این نقطه پایان نخواهد بود. همانگونه که کیانوش با مرگ متوقف نشد، من هم متوقف نخواهم شد. حتی اگر من نباشم، کسانی خواهند بود که این راه را ادامه دهند و نگذارند این پرچم بر زمین بماند. آن روز در دفتر اطلاعات فهمیدید که «تصمیم من بر این است.»
ما نمیگذاریم ایران بمیرد، حتی اگر خودمان بمیریم. آنچه آموختهام این است که نباید تسلیم شد، وقتی میتوان تا پای جان جنگید. سلاح شما زندان، باتون و گلوله است، سلاح من جانم.
پاینده ایران.
@Hosseinronaghi
لازم به ذکر است، حسین رونقی اعلام کرده که روز ۴ آذر ماه، در بلوار کشاورز، جایی که نیکا شاکرمی حماسه آفرید و جان باخت، به یاد او و مادر دادخواهش، نسرین شاکرمی که در زندان است، با لبان دوخته حضور خواهد یافت.
طرح استفاده شده در پوستر از:
se.you1984
#حسین_رونقی #کیانوش_سنجری #نیکا_شاکرمی #نسرین_شاکرمی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
و من یکی از همون آدمهام...
سلاح شما زندان، باتون و گلوله است، سلاح من جانم.
یک مبارز، یک انسان شریف، از جانش گذشت تا فریاد بزند که «جمهوری اسلامی حق ندارد هیچ شهروندی را بهخاطر بیان عقیده و نظرش زندانی کند.» کیانوش یکی از همان افرادی بود که حاضرند جانشان را فدای ایران و مردمش کنند. او این کار را کرد و «من هم یکی از همون آدمهام» که این کار را میکنم.
لبهای من دوخته خواهد ماند تا زمانیکه خواستههای کیانوش، که باید فریاد همه ایرانیان باشد، عملی شود. هر آنچه رخ دهد، چه در بازداشت، چه در زندان، چه در خانه و چه در تحصن، اگر آسیب ببینم، اگر واقعهای رخ دهد یا حتی اگر جان خود را از دست بدهم، مسئولیت آن تمام و کمال بر عهده جمهوری اسلامی است.
برای من مسئلهای مهمتر از مردم و ارزشی بالاتر از آزادی و میهن وجود ندارد. اگر راه نجات این کشور این است که ما از جانمان بگذریم، یقین داشته باشید که میگذریم. اگر بهای آزادی خون باشد، خون میدهیم. بنابراین ادامه میدهم تا خواستههای کیانوش محقق شود یا در نقطهای از خاک این کشور، جانم را فدای خاک این سرزمین رنج کشیده کنم. حتی در آن صورت، این نقطه پایان نخواهد بود. همانگونه که کیانوش با مرگ متوقف نشد، من هم متوقف نخواهم شد. حتی اگر من نباشم، کسانی خواهند بود که این راه را ادامه دهند و نگذارند این پرچم بر زمین بماند. آن روز در دفتر اطلاعات فهمیدید که «تصمیم من بر این است.»
ما نمیگذاریم ایران بمیرد، حتی اگر خودمان بمیریم. آنچه آموختهام این است که نباید تسلیم شد، وقتی میتوان تا پای جان جنگید. سلاح شما زندان، باتون و گلوله است، سلاح من جانم.
پاینده ایران.
@Hosseinronaghi
لازم به ذکر است، حسین رونقی اعلام کرده که روز ۴ آذر ماه، در بلوار کشاورز، جایی که نیکا شاکرمی حماسه آفرید و جان باخت، به یاد او و مادر دادخواهش، نسرین شاکرمی که در زندان است، با لبان دوخته حضور خواهد یافت.
طرح استفاده شده در پوستر از:
se.you1984
#حسین_رونقی #کیانوش_سنجری #نیکا_شاکرمی #نسرین_شاکرمی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسین رونقی اعلام کرد که امروز حدود ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۸ به بلوار کشاورز خواهد رفت
او نوشت:
«الوعده وفا؛ امروز چهارم آذرماه ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۸ در بلوار کشاورز به یاد نیکا شاکرمی و برای نسرین شاکرمی با لبهای دوخته به تحصن کوتاه مینشینم و پس از آن میروم.
گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها...
هر کاری خواستید بکنید. توان درگیری و مقاومت ندارم، هر جایی جلویم را بگیرید روی زمین مینشینم، مرا بردارید ببرید. هرجایی ببرید، همانجا دراز میکشم و دیگر خارج نخواهم شد. حتی از نوشیدن آب و دریافت داروها نیز در چنین شرایطی خودداری خواهم کرد. در آخرین مکالمهام با بازجویتان پیش از دوختن لبها گفتم «از من فقط یک چیز برای جمهوری اسلامی خواهد ماند، آن هم یک تن، یک جنازه است.» تصمیم من بر این است: «جمهوری اسلامی مرا بکشد.»
تنها میآیم و تنها هستم و از کسی برای آمدن دعوت نکرده و نمیکنم. اگر شهروندی بهخاطر بنده توسط مأموران یا لباس شخصیها مورد بیحرمتی یا آزار و اذیت قرار بگیرد یا آسیب ببیند، میدانید چه میکنم و یقین دارید که این کار را میکنم.
پاینده ایران
زن، زندگی، آزادی»
@HosseinRonaghi
#حسین_رونقی #نیکا_شاکرمی #کیانوش_سنجری #نسرین_شاکرمی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
«الوعده وفا؛ امروز چهارم آذرماه ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۸ در بلوار کشاورز به یاد نیکا شاکرمی و برای نسرین شاکرمی با لبهای دوخته به تحصن کوتاه مینشینم و پس از آن میروم.
گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها...
هر کاری خواستید بکنید. توان درگیری و مقاومت ندارم، هر جایی جلویم را بگیرید روی زمین مینشینم، مرا بردارید ببرید. هرجایی ببرید، همانجا دراز میکشم و دیگر خارج نخواهم شد. حتی از نوشیدن آب و دریافت داروها نیز در چنین شرایطی خودداری خواهم کرد. در آخرین مکالمهام با بازجویتان پیش از دوختن لبها گفتم «از من فقط یک چیز برای جمهوری اسلامی خواهد ماند، آن هم یک تن، یک جنازه است.» تصمیم من بر این است: «جمهوری اسلامی مرا بکشد.»
تنها میآیم و تنها هستم و از کسی برای آمدن دعوت نکرده و نمیکنم. اگر شهروندی بهخاطر بنده توسط مأموران یا لباس شخصیها مورد بیحرمتی یا آزار و اذیت قرار بگیرد یا آسیب ببیند، میدانید چه میکنم و یقین دارید که این کار را میکنم.
پاینده ایران
زن، زندگی، آزادی»
@HosseinRonaghi
#حسین_رونقی #نیکا_شاکرمی #کیانوش_سنجری #نسرین_شاکرمی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز بسیاری از هموطنان برای پیوستن به حسین رونقی، به بلوار کشاورز رفتند. طبق گزارشهای دریافتی جو بسیار امنیتی بوده و ماموران حسین رونقی را با ضرب و شتم بازداشت کردند و بعد از ساعاتی آزاد کردند.
در ویدیوی اول پیام یکی از مخاطبان توانا خطاب به حسین رونقی را میشنوید.
ویدیوی دوم درگیری ماموران ضدامنیتی با شهروندانی که قصد پیوستن به #حسین_رونقی را داشتند، نشان میدهد.
براساس گزارشات منتشر شده در شبکههای اجتماعی، تعداد زیادی از شهروندان با گل درحال حرکت به سمت حسین بودند تا او را همراهی کنند و با برخورد وحشتزده ماموران مواجه شدند. شجاعت در حال تکثیر شدن است.
#نیکا_شاکرمی
#نسرین_شاکرمی #کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ویدیوی اول پیام یکی از مخاطبان توانا خطاب به حسین رونقی را میشنوید.
ویدیوی دوم درگیری ماموران ضدامنیتی با شهروندانی که قصد پیوستن به #حسین_رونقی را داشتند، نشان میدهد.
براساس گزارشات منتشر شده در شبکههای اجتماعی، تعداد زیادی از شهروندان با گل درحال حرکت به سمت حسین بودند تا او را همراهی کنند و با برخورد وحشتزده ماموران مواجه شدند. شجاعت در حال تکثیر شدن است.
#نیکا_شاکرمی
#نسرین_شاکرمی #کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسعود همایی، هموطن ساکن مشهد، امروز چهارم آذر ماه، با در دست داشتن تصاویر چهار تن از زندانیان سیاسی، که کیانوش سنجری از آنها نام برده و خواهان آزادیشان شده بود، بار دیگر پا به خیابان گذاشت و این ویدیو را منتشر کرد.
او که دو روز پیش هم همین کار را انجام داده بود، به مردم میگوید «نترسید»
یادتان هست، «نترسید نترسید» آخرین پیام جاویدنام غزاله چلابی بود.
برای گذر از استبداد دینی و برای رهایی زندانیان سیاسی، باید از مانع ترس گذر کرد و پا به میدان گذاشت.
کیانوش سنجری، جانش را برای «زندگی» و برای «زندهکردن» مردم نهاد. برای اینکه «تلنگری باشد»
ادامه راه کیانوش، برخاستن و گذر از بزرگترین ترسها است.
و انگاه، پس از گذر از ترس:
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر میخیزند
#تکثیر_شهامت #شاید_تلنگری_باشد #كيانوش_سنجرى #حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او که دو روز پیش هم همین کار را انجام داده بود، به مردم میگوید «نترسید»
یادتان هست، «نترسید نترسید» آخرین پیام جاویدنام غزاله چلابی بود.
برای گذر از استبداد دینی و برای رهایی زندانیان سیاسی، باید از مانع ترس گذر کرد و پا به میدان گذاشت.
کیانوش سنجری، جانش را برای «زندگی» و برای «زندهکردن» مردم نهاد. برای اینکه «تلنگری باشد»
ادامه راه کیانوش، برخاستن و گذر از بزرگترین ترسها است.
و انگاه، پس از گذر از ترس:
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر میخیزند
#تکثیر_شهامت #شاید_تلنگری_باشد #كيانوش_سنجرى #حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسین رونقی شاید یک تن باشد
اما تنها نیست
مهمتر از رونقیها در این مملکت، این جوانان شیردل هستند.
همین رفقایی که آنقدر از حکومت به ستوه آمدهاند که جان کف دست میگیرند تا از هر روزنهای اعتراضشان، صدای همراهیشان با زندانیان سیاسی و خانوادههای دادخواه را نشان بدهند
حسین رونقی امکان این اعتراض را فراهم کرده است.
حالا یا میشود مثل همیشه که حکومت، فروهرها را، روحالله زمها را، شارمهدها را کشت نظاره کرد و با انگ و برچسب انفعال خود را ماستمالی کرد
یا میشود همراه این جوانان دلیر، ازین امکان پیش آمده استفاده کرد و آتش انقلاب #زن_زندگی_آزادی را از دل خاکستر ترس و انفعال بیرون کشید.
سر مبارزین وطن سلامت
پاینده ایران
«شاید تلنگری باشد…»
متن و ویدیو ارسالی مخاطبان توانا
#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #نیکا_شاکرمی #نسرین_شاکرمی #نه_به_جمهوری_اسلامی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اما تنها نیست
مهمتر از رونقیها در این مملکت، این جوانان شیردل هستند.
همین رفقایی که آنقدر از حکومت به ستوه آمدهاند که جان کف دست میگیرند تا از هر روزنهای اعتراضشان، صدای همراهیشان با زندانیان سیاسی و خانوادههای دادخواه را نشان بدهند
حسین رونقی امکان این اعتراض را فراهم کرده است.
حالا یا میشود مثل همیشه که حکومت، فروهرها را، روحالله زمها را، شارمهدها را کشت نظاره کرد و با انگ و برچسب انفعال خود را ماستمالی کرد
یا میشود همراه این جوانان دلیر، ازین امکان پیش آمده استفاده کرد و آتش انقلاب #زن_زندگی_آزادی را از دل خاکستر ترس و انفعال بیرون کشید.
سر مبارزین وطن سلامت
پاینده ایران
«شاید تلنگری باشد…»
متن و ویدیو ارسالی مخاطبان توانا
#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #نیکا_شاکرمی #نسرین_شاکرمی #نه_به_جمهوری_اسلامی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرگ جانگداز کیانوش سنجری زخمی ناسور بر قلب جامعهای است که هنوز در بند استبداد و نابرابری اسیر است. او در سکوتِ پرمعنای رفتنش، حقیقتی عریان را پیش چشمانمان گذاشت: حکومتی که نمیتواند صدای آزادگان را تحمل کند، زخمهایی عمیقتر از مرگ بر پیکر جامعه وارد میکند.
کیانوش، فراتر از یک فرد، نماد یک مسیر بود؛ مسیری پر از صداقت، شجاعت و عشقی بیپایان به ایران و آزادی، که در نهایت به بهای جانش تمام شد.
قطعا مسئول جانباختن کیانوش، جمهوری اسلامی است و جز این نیست. حکومتی که او را از ۱۷ سالگیاش آزار داد و بارها و بارها زندانی کرد تا او را خاموش کند. ولی او هیچوقت خاموش نشد و حتی آخرین کنش او فریادی رسا بود، تلنگری بود برای بیداری.
مرگ او تنها یک فاجعه نبود؛ صدایی بود که از میان سکوت برخاست و ما را فراخواند به بیداری، به مبارزه برای عدالت، و به بازپسگیری انسانیت گمشدهمان. او، حتی در تلخترین لحظههای زندگیاش، درس مقاومت را به ما آموخت؛ گویی با آخرین نگاهش فریاد میزد: «برای حقیقت برخیزید، حتی اگر بهایش جان شما باشد.»
کیانوش سنجری دیگر در میان ما نیست، اما یاد او، زندهتر از هر شعاری، تلنگری است برای تغییر. مرگ او آینهای است که واقعیت دردناک جامعهمان را بازتاب میدهد و ما را به پرسش وامیدارد: چه زمانی بر زنجیرهای جهل و بیعدالتی غلبه خواهیم کرد؟
باید کیانوش را نه بهعنوان یک قربانی، بلکه بهعنوان یک مشعلدار یاد کنیم؛ نمادی از ایستادگی در برابر سیاهی. مرگ او، هرچند تلخ و اندوهبار، میتواند نقطه آغاز باشد؛ آغازی برای رهایی، برای ساختن جهانی که هیچ آزادیخواهی در آن قربانی نشود. باشد که یادش چراغ راهی باشد برای همه ما. بادا که تلنگری باشد برای بیداری و بازیابی شهامت و ایستادن در برابر ناراستیها، برای ایران، برای آزادی
طرح از شهرزاد
artdeshaz
#شاید_تلنگری_باشد
#کیانوش_سنجری
#ایستادگی
#آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کیانوش، فراتر از یک فرد، نماد یک مسیر بود؛ مسیری پر از صداقت، شجاعت و عشقی بیپایان به ایران و آزادی، که در نهایت به بهای جانش تمام شد.
قطعا مسئول جانباختن کیانوش، جمهوری اسلامی است و جز این نیست. حکومتی که او را از ۱۷ سالگیاش آزار داد و بارها و بارها زندانی کرد تا او را خاموش کند. ولی او هیچوقت خاموش نشد و حتی آخرین کنش او فریادی رسا بود، تلنگری بود برای بیداری.
مرگ او تنها یک فاجعه نبود؛ صدایی بود که از میان سکوت برخاست و ما را فراخواند به بیداری، به مبارزه برای عدالت، و به بازپسگیری انسانیت گمشدهمان. او، حتی در تلخترین لحظههای زندگیاش، درس مقاومت را به ما آموخت؛ گویی با آخرین نگاهش فریاد میزد: «برای حقیقت برخیزید، حتی اگر بهایش جان شما باشد.»
کیانوش سنجری دیگر در میان ما نیست، اما یاد او، زندهتر از هر شعاری، تلنگری است برای تغییر. مرگ او آینهای است که واقعیت دردناک جامعهمان را بازتاب میدهد و ما را به پرسش وامیدارد: چه زمانی بر زنجیرهای جهل و بیعدالتی غلبه خواهیم کرد؟
باید کیانوش را نه بهعنوان یک قربانی، بلکه بهعنوان یک مشعلدار یاد کنیم؛ نمادی از ایستادگی در برابر سیاهی. مرگ او، هرچند تلخ و اندوهبار، میتواند نقطه آغاز باشد؛ آغازی برای رهایی، برای ساختن جهانی که هیچ آزادیخواهی در آن قربانی نشود. باشد که یادش چراغ راهی باشد برای همه ما. بادا که تلنگری باشد برای بیداری و بازیابی شهامت و ایستادن در برابر ناراستیها، برای ایران، برای آزادی
طرح از شهرزاد
artdeshaz
#شاید_تلنگری_باشد
#کیانوش_سنجری
#ایستادگی
#آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی ضمن انتشار متنی در کانال تلگرام خود از تداوم کنش اعتراضی خود خبر داد.
او تاکید کرد که «چه در بازداشت و چه خارج از زندان، مسئولیت هر اتفاقی که با لبهای دوخته برای من بیفتد، بر دوش حکومت جمهوری اسلامی خواهد بود.»
نوشته آقای رونقی به شرح زیر است:
«آمدم، نگذاشتید. با لبهای دوخته به شکل دیگری ادامه خواهم داد.
کیانوش شریف و ایراندوست بود و تن به ذلت نداد. چون عدهای، خود و شرافتش را نفروخت. ایستاد و با جانش فریاد زد؛ راهی که من ادامهاش خواهم داد.
ممانعت از تحصن بهجای بازداشت، روش برخورد حکومت است. هر چند در ظاهر، جمهوری اسلامی مرا در بازداشت نگه نمیدارد تا برای بیاعتبار کردن و تخریب بهانه دست سایبریهای خود بدهد؛ اما مسئله این است که «جمهوری اسلامی، نمیخواهد مسئولیت مرگ یا هر اتفاقی در مورد یک چهرهی سیاسی که لبهای خود را بهخاطر اعتراض سیاسی دوخته، بر گردنش باشد.» چه در بازداشت و چه خارج از زندان، مسئولیت هر اتفاقی که با لبهای دوخته برای من بیفتد، بر دوش حکومت جمهوری اسلامی خواهد بود.
علیه حیلههای شما خواهم ایستاد. حتی اگر اجازه ندهید از در خانه خارج شوم، لبهای من دوخته باقی خواهد ماند تا خواستههای کیانوش یعنی آزادی نسرین شاکرمی، فاطمه سپهری، آرشام رضایی و توماج صالحی محقق شود.
عقب نمیکشم.
پاینده ایران»
طرح استفاده شده در پوستر از شهرزاد
artdeshaz
#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او تاکید کرد که «چه در بازداشت و چه خارج از زندان، مسئولیت هر اتفاقی که با لبهای دوخته برای من بیفتد، بر دوش حکومت جمهوری اسلامی خواهد بود.»
نوشته آقای رونقی به شرح زیر است:
«آمدم، نگذاشتید. با لبهای دوخته به شکل دیگری ادامه خواهم داد.
کیانوش شریف و ایراندوست بود و تن به ذلت نداد. چون عدهای، خود و شرافتش را نفروخت. ایستاد و با جانش فریاد زد؛ راهی که من ادامهاش خواهم داد.
ممانعت از تحصن بهجای بازداشت، روش برخورد حکومت است. هر چند در ظاهر، جمهوری اسلامی مرا در بازداشت نگه نمیدارد تا برای بیاعتبار کردن و تخریب بهانه دست سایبریهای خود بدهد؛ اما مسئله این است که «جمهوری اسلامی، نمیخواهد مسئولیت مرگ یا هر اتفاقی در مورد یک چهرهی سیاسی که لبهای خود را بهخاطر اعتراض سیاسی دوخته، بر گردنش باشد.» چه در بازداشت و چه خارج از زندان، مسئولیت هر اتفاقی که با لبهای دوخته برای من بیفتد، بر دوش حکومت جمهوری اسلامی خواهد بود.
علیه حیلههای شما خواهم ایستاد. حتی اگر اجازه ندهید از در خانه خارج شوم، لبهای من دوخته باقی خواهد ماند تا خواستههای کیانوش یعنی آزادی نسرین شاکرمی، فاطمه سپهری، آرشام رضایی و توماج صالحی محقق شود.
عقب نمیکشم.
پاینده ایران»
طرح استفاده شده در پوستر از شهرزاد
artdeshaz
#کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی، فعال سیاسی، شرحی از وقایع روز گذشته در مقابل زندان اوین و رفتار بسیار نامحترمانه و فحاشی و تهدید جنسی ماموران منتشر کرد. ماموران با وجود چنین رفتاری ادعا کردند که با تو محترمانه برخورد کردیم وگرنه...
شرح کامل ماجرا را بخوانید:
از اعتراض تا تهدید؛ روایت وقایع تحصن مقابل زندان اوین
دیروز حدود ساعت ۱۲ ظهر به زندان اوین رسیدم. از ماشین پیاده شدم، پوستر را باز کردم و در کنار گلی که در دست داشتم گرفتم. رفتم جلوی اوین، متوجه حضور گسترده ماموران نیروی انتظامی، گارد حفاظت زندان و لباس شخصیها شدم. چهار مامور به همراه تعدادی دیگر آمدند سمتم، یکی از ماموران خواست پوستر را بگیرد، مقاومت کردم و مأموری از آن میان گفت کاری بهش نداشته باشید، دورهام کردند و به سمت ماشین پلیس بردند.
داخل ماشین پلیس نشستم که لباس شخصیهای وزارت اطلاعات آمدند تا مرا تحویل بگیرند و ببرند. مردی ناشریف، حدود ۶۰ ساله با موها و ریشهای سفید، با پیراهن شطرنجی وارد ماشین شد، پوستر را پاره کرد. پوستر را ندادم و در همان حین گفت: «ک..ه پررو بده بهم». پوستر را بیرون انداخت و اینبار خواست گل را بگیرد، گفت: «ک...ش میدونم باهات چیکار کنم!» گل را هم گرفت و له کرد. جلوی دوربینها با لبهای دوخته، با صدایی که شنیده نمیشد داد زدم: «که من ک...ش هستم؟»
به من دستبند زدند و سوار یک سانتافه کردند تا مرا به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات ببرند. در راه، همان مرد ناشریف، بهزور میخواست ماسکی را بهصورت چشمبند (که حتی در قانون ج.ا غیرقانونی است) روی صورتم بگذارد. مقاومت که کردم، سرم را تکان داد، دستم بسته بود، انگشتم را محکم در حد شکستن فشار داد، آن میان هم بد و بیراه میگفت. بهزور آن ماسک را با جوانکی که سمت دیگرم بود به صورتم زدند. نفر دیگر میگفت «ما به تو احترام میگذاریم وگرنه گردن بزرگتر از تو را با نوچههای مسلحش شکستهایم!»
وقتی رسیدیم، مرا در اتاقی گذاشتند و رفتند! صدایشان از دور میآمد. صدای همان مرد ناشریف بود: «این بچه خوشگل رو ده روز بفرستن فلانجا، شبا بدیم بک..ش میفهمه چیه» آن یکی همکارش میگفت: «یه تصمیمی باید براش بگیرند، وزارت اطلاعات شده اسنپ! برید از فلانجا برش دارید، نگهش دارید و ببریدش خونه!»
فارغ از اینکه یک پیرمرد چطور میتواند اینقدر ناشریف و بددهن باشد، برایم سوال است این افراد با این اوباشگری، مجری قانون هستند؟ احترام گذاشتن شما و مامورانتان این است که به یک معترض سیاسی که لبهایش را دوخته، آزار جنسی برسانید؟ فحاشی کنید؟ کتکش بزنید؟ اگر این رفتار محترمانه است رفتار نامحترمانه چیست؟ با فعالان سیاسی و معترضان اینطور برخورد میکنید، با مجرمان عادی چه میکنید؟ هیچکس نباید اینگونه مورد خشونت و توهین قرار گیرد. من منتظر میمانم اینبار گردن مرا هم بشکنید، یا بفرستید همانجایی که من بچه خوشگل را تا صبح ...؛ چون من عقب نمیکشم و تا محقق شدن خواستههای کیانوش ایستادهام.
با لبهای دوخته ادامه خواهم داد...
پاینده ایران
@Hosseinronaghi
#حسین_رونقی #كيانوش_سنجرى #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شرح کامل ماجرا را بخوانید:
از اعتراض تا تهدید؛ روایت وقایع تحصن مقابل زندان اوین
دیروز حدود ساعت ۱۲ ظهر به زندان اوین رسیدم. از ماشین پیاده شدم، پوستر را باز کردم و در کنار گلی که در دست داشتم گرفتم. رفتم جلوی اوین، متوجه حضور گسترده ماموران نیروی انتظامی، گارد حفاظت زندان و لباس شخصیها شدم. چهار مامور به همراه تعدادی دیگر آمدند سمتم، یکی از ماموران خواست پوستر را بگیرد، مقاومت کردم و مأموری از آن میان گفت کاری بهش نداشته باشید، دورهام کردند و به سمت ماشین پلیس بردند.
داخل ماشین پلیس نشستم که لباس شخصیهای وزارت اطلاعات آمدند تا مرا تحویل بگیرند و ببرند. مردی ناشریف، حدود ۶۰ ساله با موها و ریشهای سفید، با پیراهن شطرنجی وارد ماشین شد، پوستر را پاره کرد. پوستر را ندادم و در همان حین گفت: «ک..ه پررو بده بهم». پوستر را بیرون انداخت و اینبار خواست گل را بگیرد، گفت: «ک...ش میدونم باهات چیکار کنم!» گل را هم گرفت و له کرد. جلوی دوربینها با لبهای دوخته، با صدایی که شنیده نمیشد داد زدم: «که من ک...ش هستم؟»
به من دستبند زدند و سوار یک سانتافه کردند تا مرا به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات ببرند. در راه، همان مرد ناشریف، بهزور میخواست ماسکی را بهصورت چشمبند (که حتی در قانون ج.ا غیرقانونی است) روی صورتم بگذارد. مقاومت که کردم، سرم را تکان داد، دستم بسته بود، انگشتم را محکم در حد شکستن فشار داد، آن میان هم بد و بیراه میگفت. بهزور آن ماسک را با جوانکی که سمت دیگرم بود به صورتم زدند. نفر دیگر میگفت «ما به تو احترام میگذاریم وگرنه گردن بزرگتر از تو را با نوچههای مسلحش شکستهایم!»
وقتی رسیدیم، مرا در اتاقی گذاشتند و رفتند! صدایشان از دور میآمد. صدای همان مرد ناشریف بود: «این بچه خوشگل رو ده روز بفرستن فلانجا، شبا بدیم بک..ش میفهمه چیه» آن یکی همکارش میگفت: «یه تصمیمی باید براش بگیرند، وزارت اطلاعات شده اسنپ! برید از فلانجا برش دارید، نگهش دارید و ببریدش خونه!»
فارغ از اینکه یک پیرمرد چطور میتواند اینقدر ناشریف و بددهن باشد، برایم سوال است این افراد با این اوباشگری، مجری قانون هستند؟ احترام گذاشتن شما و مامورانتان این است که به یک معترض سیاسی که لبهایش را دوخته، آزار جنسی برسانید؟ فحاشی کنید؟ کتکش بزنید؟ اگر این رفتار محترمانه است رفتار نامحترمانه چیست؟ با فعالان سیاسی و معترضان اینطور برخورد میکنید، با مجرمان عادی چه میکنید؟ هیچکس نباید اینگونه مورد خشونت و توهین قرار گیرد. من منتظر میمانم اینبار گردن مرا هم بشکنید، یا بفرستید همانجایی که من بچه خوشگل را تا صبح ...؛ چون من عقب نمیکشم و تا محقق شدن خواستههای کیانوش ایستادهام.
با لبهای دوخته ادامه خواهم داد...
پاینده ایران
@Hosseinronaghi
#حسین_رونقی #كيانوش_سنجرى #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیش از صد نفر از فعالان و کنشگران مدنی، طی نامهای خطاب به حسین رونقی، خواستار پایاندادن به اعتصاب غذای او شدند.
متن نامه به شرح زیر است:
«برای حسین رونقی واراده راستینش»
به نام انسانیت
حسین عزیز:
این نامه را برای تو که بارها رنج زندان و سختیهای بیپایانش را برای آرمانی والا و انسانی تحمل کرده ای می نویسیم.
تو شایسته بالاترین قدردانی ها هستی و نشان دادهای که صدای عدالت و آزادی میتواند حتی از دل تاریکترین سلولها شنیده شود.
ما میدانیم که دوختن لبها و اعتصابت، نشانی از ارادهای قوی و عشقی بینهایت به حق زندگی و نه گفتن به اعدام است. اما این تصمیم، ما را عمیقاً نگران کرده است. سلامتی جسم و جان تو برای ما و برای کسانی که به تو دل بستهاند و در آرمانهای تو رادر سر دارند؛ بینهایت ارزشمند است.
ما، نه از سر بیاعتنایی به دردهایت، بلکه با ایمان به تأثیر حضورت خواهش می کنیم به اعتصابت پایان دهی و لب های دوخته ات را باز کنی.
پذیرش این خواسته، نه به معنای عقبنشینی است و نه به معنای خاموشی؛ بلکه نشاندهنده زندگی دوبارهای است که با تو، برای ما، و برای آرمانهای مشترکمان ادامه خواهد داشت. ما به تداوم حضورت، به سخنانت و به نوری که میان تاریکیها می آوری، نیازمندیم.
از تو میخواهیم، با همان شجاعتی که تاکنون نشان دادهای، به ما اجازه دهی شاهد سلامتی و استواری بیشتر تو باشیم.
با احترام و عشق
دوستداران و هم پیمانانت
۱۱ آذر ۱۴۰۳
اسدالله فخیمی
مریم قلیزاده
فاطمه ملکی
کوروش زعیم
هلن منشیزاده
رضا ایلور
علی جلیلی
ناصر نوریزاده
لیلا خزایی
پویا جگروند
اشرف سلگی
ازیتا جگروند
مهسا حسبنزاده
عیسیخان حاتمی
فاضل موسوی
زرتشت احمدی راغب
زهرا باغبان
معصومه دهقان
شعله زمینی
حسن نایبهاشم
رسول اکبری
احسان دهکردی
ملیحه حیاتی
علی محبی زاده
امیر آزموده
آریا پور فریاد
روزبه یقینی
شهلا علیزاده
سهیلا دارم
منوچهر محمدی
مصطفی بابا کمالی
منظر ضرابی
محبوبه فرخزادی
عباس صادقی
بهنام ابراهیمزاده
شیوا رشیدی فعال حقوق کودکان
حسین غلامیآذر زندانی سیاسی سابق
مهدی علیزاده فخراباد زندانی سیاسی سابق
منصوره خسرو شاهی
ارش نیلگون
فریده شاهگلی
لادن کرمی
فرهاد برادران
پرویز مختاری
حوریه فرج زاده طارانی
مهناز خوشچین
حبیب بهره من
رضا آزموده
فرح گودرزی
مجید ناصری
دیاکو مرادی
سیمین صبری
حمید بی آزار
شهلا انتصاری
شیدا احمدی
حسین بسطامی
پروین صیادی
عبدالله مرداثی
حسین جعفری
سمیه محمدی
سالومه وزیری
ملیحه کریم الدینی
مهدی آشوغ
رضا مهرگان
نوشین خواجه
امیر کیانی
اصغر کیانی
نیما بهرامی
امین نعامی برادر جان فدا عاطفه نعامی
رضا اسدی
اسفندیار جاوید
ارش اذرخش
مریم عینی
حسین موسوی
اکبر مرادخانی
ارغوان موسوی
عشرت بستجانی
نیکو نیکوکار
یوسف کر
رضا مریدی
رحیم بندویی
احمد وحدانی
حوری گلستانی
جعفر قلی رمضانی
شهاب فروزنده
کیوان کابلی
رضا اسماعیلی
رفعت شهابی
مریم بحری
طیبه نظری، (مادر جاوید نام مریم آروین وکیل نخبه سیرجانی )
خدیجه کشاورز
مهران کهن پور
احمد عالینژاد
محمد ولی حیدربیگی
مسعود اکبر ابادی
سیران محمد حسینی
خلیل خلیل پور
فاطمه میر احمدی
مصطفی دهباشیزاده
سیروس اخوان
اسماعیل عبدی
نادیا عنبری
سیدجلال مدبر
مهرزاد نکوروح
#حسین_رونقی #بیانیه #کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن نامه به شرح زیر است:
«برای حسین رونقی واراده راستینش»
به نام انسانیت
حسین عزیز:
این نامه را برای تو که بارها رنج زندان و سختیهای بیپایانش را برای آرمانی والا و انسانی تحمل کرده ای می نویسیم.
تو شایسته بالاترین قدردانی ها هستی و نشان دادهای که صدای عدالت و آزادی میتواند حتی از دل تاریکترین سلولها شنیده شود.
ما میدانیم که دوختن لبها و اعتصابت، نشانی از ارادهای قوی و عشقی بینهایت به حق زندگی و نه گفتن به اعدام است. اما این تصمیم، ما را عمیقاً نگران کرده است. سلامتی جسم و جان تو برای ما و برای کسانی که به تو دل بستهاند و در آرمانهای تو رادر سر دارند؛ بینهایت ارزشمند است.
ما، نه از سر بیاعتنایی به دردهایت، بلکه با ایمان به تأثیر حضورت خواهش می کنیم به اعتصابت پایان دهی و لب های دوخته ات را باز کنی.
پذیرش این خواسته، نه به معنای عقبنشینی است و نه به معنای خاموشی؛ بلکه نشاندهنده زندگی دوبارهای است که با تو، برای ما، و برای آرمانهای مشترکمان ادامه خواهد داشت. ما به تداوم حضورت، به سخنانت و به نوری که میان تاریکیها می آوری، نیازمندیم.
از تو میخواهیم، با همان شجاعتی که تاکنون نشان دادهای، به ما اجازه دهی شاهد سلامتی و استواری بیشتر تو باشیم.
با احترام و عشق
دوستداران و هم پیمانانت
۱۱ آذر ۱۴۰۳
اسدالله فخیمی
مریم قلیزاده
فاطمه ملکی
کوروش زعیم
هلن منشیزاده
رضا ایلور
علی جلیلی
ناصر نوریزاده
لیلا خزایی
پویا جگروند
اشرف سلگی
ازیتا جگروند
مهسا حسبنزاده
عیسیخان حاتمی
فاضل موسوی
زرتشت احمدی راغب
زهرا باغبان
معصومه دهقان
شعله زمینی
حسن نایبهاشم
رسول اکبری
احسان دهکردی
ملیحه حیاتی
علی محبی زاده
امیر آزموده
آریا پور فریاد
روزبه یقینی
شهلا علیزاده
سهیلا دارم
منوچهر محمدی
مصطفی بابا کمالی
منظر ضرابی
محبوبه فرخزادی
عباس صادقی
بهنام ابراهیمزاده
شیوا رشیدی فعال حقوق کودکان
حسین غلامیآذر زندانی سیاسی سابق
مهدی علیزاده فخراباد زندانی سیاسی سابق
منصوره خسرو شاهی
ارش نیلگون
فریده شاهگلی
لادن کرمی
فرهاد برادران
پرویز مختاری
حوریه فرج زاده طارانی
مهناز خوشچین
حبیب بهره من
رضا آزموده
فرح گودرزی
مجید ناصری
دیاکو مرادی
سیمین صبری
حمید بی آزار
شهلا انتصاری
شیدا احمدی
حسین بسطامی
پروین صیادی
عبدالله مرداثی
حسین جعفری
سمیه محمدی
سالومه وزیری
ملیحه کریم الدینی
مهدی آشوغ
رضا مهرگان
نوشین خواجه
امیر کیانی
اصغر کیانی
نیما بهرامی
امین نعامی برادر جان فدا عاطفه نعامی
رضا اسدی
اسفندیار جاوید
ارش اذرخش
مریم عینی
حسین موسوی
اکبر مرادخانی
ارغوان موسوی
عشرت بستجانی
نیکو نیکوکار
یوسف کر
رضا مریدی
رحیم بندویی
احمد وحدانی
حوری گلستانی
جعفر قلی رمضانی
شهاب فروزنده
کیوان کابلی
رضا اسماعیلی
رفعت شهابی
مریم بحری
طیبه نظری، (مادر جاوید نام مریم آروین وکیل نخبه سیرجانی )
خدیجه کشاورز
مهران کهن پور
احمد عالینژاد
محمد ولی حیدربیگی
مسعود اکبر ابادی
سیران محمد حسینی
خلیل خلیل پور
فاطمه میر احمدی
مصطفی دهباشیزاده
سیروس اخوان
اسماعیل عبدی
نادیا عنبری
سیدجلال مدبر
مهرزاد نکوروح
#حسین_رونقی #بیانیه #کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«برای آزادی ایرانمون ❤️🕊💚
برای کیانوشو لبهای دوخته ی حسین 💔🖤
برای بچه های اکباتانو، تمام زندانیان در بند ✌️»
vahidsilentofficial
#شاید_تلنگری_باشد #کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #فاطمه_سپهری #نسرین_شاکرمی #ارشام_رضایی #توماج_صالحی #بچههای_اکباتان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«برای آزادی ایرانمون ❤️🕊💚
برای کیانوشو لبهای دوخته ی حسین 💔🖤
برای بچه های اکباتانو، تمام زندانیان در بند ✌️»
vahidsilentofficial
#شاید_تلنگری_باشد #کیانوش_سنجری #حسین_رونقی #فاطمه_سپهری #نسرین_شاکرمی #ارشام_رضایی #توماج_صالحی #بچههای_اکباتان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرگز قتل حکومتی کیانوش سنجری را فراموش نمیکنیم.
حکومتی که یک آزادیخواه را آنقدر آزار و شکنجه داد را فراموش نمیکنیم.
شکی نیست که عامل و مسئول مرگ کیانوش، به هر ترتیبی که اتفاق افتاده باشد، رژیم جمهوری اسلامی است و هر عاملی جز آن آدرس اشتباهی است.
کیانوش جانش را نهاد تا «شاید تلنگری باشد» تا بیدار شویم و علیه ظلم و جور بشوریم. کیانوش مصمم بود تا پیامش را برساند.
گرچه حکومت با انواع فشارها و آزارها، انواع ستمهایی که بر آزادیخواهان روا داشته، باعث این اقدام شد.
مسئولان حکومت میتوانستند، اگر میخواستند جلوی او را بگیرند، چه میشد اگر توماج و نسرین شاکرمی را زودتر آزاد میکردند؟ چه میشد اگر فاطمه سپهری و آرشام را آزاد میکردند؟ در زندان نبودن این عزیزان چه خطری برای جامعه دارد؟! چرا حکومتی که ادعای اقتدار دارد، از این افراد میترسد و آنها را زندانی میکند؟!
ما ملت ایران، باید بیدار بشویم... وگرنه هر روز جمهوری اسلامی با محدودیتهای بیشتر ما را به بند میکشد.
طرح از مرتضی رختاعلا
morteza_aala
برای #کیانوش_سنجری
آن بی گناهیم که در آغوش آتشم.
.
.
.
#زن_زندگی_آزادی
#مرتضی_رخت_اعلا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#هنر_اعتراض #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حکومتی که یک آزادیخواه را آنقدر آزار و شکنجه داد را فراموش نمیکنیم.
شکی نیست که عامل و مسئول مرگ کیانوش، به هر ترتیبی که اتفاق افتاده باشد، رژیم جمهوری اسلامی است و هر عاملی جز آن آدرس اشتباهی است.
کیانوش جانش را نهاد تا «شاید تلنگری باشد» تا بیدار شویم و علیه ظلم و جور بشوریم. کیانوش مصمم بود تا پیامش را برساند.
گرچه حکومت با انواع فشارها و آزارها، انواع ستمهایی که بر آزادیخواهان روا داشته، باعث این اقدام شد.
مسئولان حکومت میتوانستند، اگر میخواستند جلوی او را بگیرند، چه میشد اگر توماج و نسرین شاکرمی را زودتر آزاد میکردند؟ چه میشد اگر فاطمه سپهری و آرشام را آزاد میکردند؟ در زندان نبودن این عزیزان چه خطری برای جامعه دارد؟! چرا حکومتی که ادعای اقتدار دارد، از این افراد میترسد و آنها را زندانی میکند؟!
ما ملت ایران، باید بیدار بشویم... وگرنه هر روز جمهوری اسلامی با محدودیتهای بیشتر ما را به بند میکشد.
طرح از مرتضی رختاعلا
morteza_aala
برای #کیانوش_سنجری
آن بی گناهیم که در آغوش آتشم.
.
.
.
#زن_زندگی_آزادی
#مرتضی_رخت_اعلا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#هنر_اعتراض #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توماج صالحی به دیدار حسین رونقی رفت و پس از ۱۹ روز حسین رونقی لبهای دوختهاش را باز کرد.
روز گذشته در یک طوفان توییتری، تعداد زیادی از کاربران ضمن ابراز نگرانی بابت وضعیت سلامتی آقای رونقی، خواهان بارکردن لبهای او و تداوم مسیر مبارزه با لبهای باز شدند.
پیش از این بسیاری از فعالان مدنی و زندانیان سیاسی سابق و خانوادههای دادخواه، خواهان پایان دادن به اعتصاب غذا شده بودند.
طبق خبرهای دریافتی مادر جاویدنام سعید زینالی در تماسی تلفنی با مادر حسین رونقی ضمن ابراز همدلی، خواهان خاتمه دادن به اعتصاب غذا شده بود.
حسین رونقی از ۱۹ روز پیش در اعتراض به عدم اجازه برگزاری مراسم تشییع پیکر جاویدنام کیانوش سنجری و با اعلام اینکه خواستههایش خواستههای کیانوش است، لبهایش را دوخته و تنها مایعات و دارو مصرف میکرد.
او چندین بار در چند نقطه تهران، از جمله بلوار کشاورز و شهرک اکباتان اقدام به تحصن کرده بود که هر بار ساعاتی بازداشت شد.
#توماج_صالحی #حسین_رونقی #کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته در یک طوفان توییتری، تعداد زیادی از کاربران ضمن ابراز نگرانی بابت وضعیت سلامتی آقای رونقی، خواهان بارکردن لبهای او و تداوم مسیر مبارزه با لبهای باز شدند.
پیش از این بسیاری از فعالان مدنی و زندانیان سیاسی سابق و خانوادههای دادخواه، خواهان پایان دادن به اعتصاب غذا شده بودند.
طبق خبرهای دریافتی مادر جاویدنام سعید زینالی در تماسی تلفنی با مادر حسین رونقی ضمن ابراز همدلی، خواهان خاتمه دادن به اعتصاب غذا شده بود.
حسین رونقی از ۱۹ روز پیش در اعتراض به عدم اجازه برگزاری مراسم تشییع پیکر جاویدنام کیانوش سنجری و با اعلام اینکه خواستههایش خواستههای کیانوش است، لبهایش را دوخته و تنها مایعات و دارو مصرف میکرد.
او چندین بار در چند نقطه تهران، از جمله بلوار کشاورز و شهرک اکباتان اقدام به تحصن کرده بود که هر بار ساعاتی بازداشت شد.
#توماج_صالحی #حسین_رونقی #کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی، فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق، بر سر مزار جاویدنام کیانوش سنجری حاضر شد و پرچم شیر و خورشید بر آن گذاشت و ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
برای کیانوش...
اهل سر مزار رفتن نیستم، اما در این مدت کوتاه، چندینبار سر مزار کیانوش رفتهام. ساکت در گوشهای ایستاده یا نشستهام و پس از مدتی برگشتهام. هر بار غم بزرگی بر قلبم نشسته است. غمی که این روزها تبدیل به خشم شده است. خشمی که مرا به جنگیدن برای ایران ترغیب میکند. آنچنانکه برای دوباره تپیدن قلب ایران، میجنگم و میایستم، حتی اگر قلب من بایستد.
بوی عطری را حس میکنم و یاد کیانوش میافتم. آن روز در اتاق کیانوش نشسته بودیم، بلند شد، عطر ساواج را برداشت و روی خودش و در فضای اتاق اسپری کرد و گفت: «بوی مورد علاقهام.» همان عطر را دارم، اما از آن روز، دیگر آن را نزدهام.
حرفهای کیانوش را مرور میکنم. چقدر به آزادی ایران باور داشت. میگفت باید اصول و ارزشها را حفظ کنیم، حتی اگر مخالف سیاسی باشیم. چقدر از دیسیپلین سیاسی و رفتاری میگفت. چه جان باارزشی داشت.
برای خواستههای او که آزادی ایران و زندانیان سیاسی-عقیدتی بود، تا جان دارم خواهم ایستاد. او همیشه از آزادی بیان و عقیده هر شهروند میگفت و یقین دارم که به آن خواهیم رسید.
کاش میتوانستیم در مراسم خاکسپاریاش، پرچم ملی ایران را بر پیکرش بگذاریم و همصدا با هم سرود «ای ایران» را برایش بخوانیم. امروز رفتم، پرچم ملی ایران (شیر و خورشید) را بر سر مزارش گذاشتم و قول دادم روزی، بهزودی و در ایران آزادمان، مراسمی باشکوه بهیاد او و همه جانباختگان راه آزادی و میهن برگزار خواهیم کرد. ایستادهایم بر عهدی که بستهایم.
@Hosseinronaghi
#کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #حسین_رونقی #نه_به_جمهورى_اسلامى #پرچم_شیروخورشید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای کیانوش...
اهل سر مزار رفتن نیستم، اما در این مدت کوتاه، چندینبار سر مزار کیانوش رفتهام. ساکت در گوشهای ایستاده یا نشستهام و پس از مدتی برگشتهام. هر بار غم بزرگی بر قلبم نشسته است. غمی که این روزها تبدیل به خشم شده است. خشمی که مرا به جنگیدن برای ایران ترغیب میکند. آنچنانکه برای دوباره تپیدن قلب ایران، میجنگم و میایستم، حتی اگر قلب من بایستد.
بوی عطری را حس میکنم و یاد کیانوش میافتم. آن روز در اتاق کیانوش نشسته بودیم، بلند شد، عطر ساواج را برداشت و روی خودش و در فضای اتاق اسپری کرد و گفت: «بوی مورد علاقهام.» همان عطر را دارم، اما از آن روز، دیگر آن را نزدهام.
حرفهای کیانوش را مرور میکنم. چقدر به آزادی ایران باور داشت. میگفت باید اصول و ارزشها را حفظ کنیم، حتی اگر مخالف سیاسی باشیم. چقدر از دیسیپلین سیاسی و رفتاری میگفت. چه جان باارزشی داشت.
برای خواستههای او که آزادی ایران و زندانیان سیاسی-عقیدتی بود، تا جان دارم خواهم ایستاد. او همیشه از آزادی بیان و عقیده هر شهروند میگفت و یقین دارم که به آن خواهیم رسید.
کاش میتوانستیم در مراسم خاکسپاریاش، پرچم ملی ایران را بر پیکرش بگذاریم و همصدا با هم سرود «ای ایران» را برایش بخوانیم. امروز رفتم، پرچم ملی ایران (شیر و خورشید) را بر سر مزارش گذاشتم و قول دادم روزی، بهزودی و در ایران آزادمان، مراسمی باشکوه بهیاد او و همه جانباختگان راه آزادی و میهن برگزار خواهیم کرد. ایستادهایم بر عهدی که بستهایم.
@Hosseinronaghi
#کیانوش_سنجری #شاید_تلنگری_باشد #حسین_رونقی #نه_به_جمهورى_اسلامى #پرچم_شیروخورشید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech