برای قهرمانان بی ادعای وطن مینویسم که به فراموشی سپرده شدهند
نامش فرهاد یگانه است، متولد یک خرداد ۱۳۵۰ زاده تهران!
فرهاد یگانه در روزهای پیش و پس از خرداد ۸۸، با برخی دوستانش در تمامی تجمعهای جنبش مردمی سبز پیش از انتخابات و راهپیماییهای اعتراضات پس از انتخابات حضور داشت اما در تظاهرات خونین عاشورا ۸۸ در تهران زیر پل کالج فرهاد یگانه تیر میخورد و به شدت مجروح میشود:
فرهاد میگوید ما سه نفر بوديم که توسط اسلحه شات گان يگان ويژه نيروی انتظامی از ناحيه سر هدف قرار گرفتيم. البته يکی از لباس شخصیها هم با کلت به مردم تيراندازی مستقيم میکرد و ما اصلا فکر نمیکرديم پليس هم با سلاح شليک مستقيم کند. اما تا من تيرانداز ضد شورش را ديدم، صورت نفر کناریام متلاشی شد و نفر ديگر را آن طرف سر خيابان خارک زده بود. من که می خواستم به نفر کناری ام کمک کنم، پشت به تيرانداز بودم که به سر من شليک شد و نزديک به ۲۰۰ ساچمه آتشين به سر و بدنم اصابت کرد.
فرهاد میگوید پیش از اینکه تیر بخورد سه تن در اطراف او تیر خورده و در لحظه جان باختهاند. پس از مجروح شدن او، کسانی که او را به بیمارستان میرسانند تصور میکنند او نیز مرده است. فرهاد میگوید شايد مرگ راحتتر و لذتبخشتر از اين زندگی باشد. آخر قبلا تجربهاش کردهام، خيلی هم شيرين بود. نمی دانم خدا چرا مرا برگرداند به اين دنيای پر از ظلم و ستم. شايد قسمت بوده شاهد مظلوميت مردم ايران باشم.
فرهاد یگانه چندین بار تحت عمل جراحی در ایران قرار میگیرد و تا حدودی سلامتی خود را به دست میآورد. فرهاد برای دوری از اذیت و آزار مأموران امنیتی سرانجام از ایران خارج میشود و خود را به سوئد میرساند.
فرهاد در بیمارستانی در شهر Karlstad سوئد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و دکترها چند ساچمه را از گوش او خارج کردند.
فرهاد شجاع و قهرمان برای آزادی کشورش به خیابان رفت و سهم او از آزادی شلیک ۲۰۰ ساچمه شد ، ساچمه های که بعد از گذشت ۱۵ سال در نزدیکی مغزش است دو ساچمه که از جمجهاش عبور کرد و وارد بافت مغزش شد که آسیب مغزی شدیدی ایجاد کرد و سمت چپ بدنش مادامالعمر فلج شد و متاسفانه از کار افتاده شده است.
سکوت و فراموشی ما، زنده به گور کردن همگی ماست.
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده
#عاشورا_خونین_۸۸
#فرهاد_یگانه
#عاشورای۸۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامش فرهاد یگانه است، متولد یک خرداد ۱۳۵۰ زاده تهران!
فرهاد یگانه در روزهای پیش و پس از خرداد ۸۸، با برخی دوستانش در تمامی تجمعهای جنبش مردمی سبز پیش از انتخابات و راهپیماییهای اعتراضات پس از انتخابات حضور داشت اما در تظاهرات خونین عاشورا ۸۸ در تهران زیر پل کالج فرهاد یگانه تیر میخورد و به شدت مجروح میشود:
فرهاد میگوید ما سه نفر بوديم که توسط اسلحه شات گان يگان ويژه نيروی انتظامی از ناحيه سر هدف قرار گرفتيم. البته يکی از لباس شخصیها هم با کلت به مردم تيراندازی مستقيم میکرد و ما اصلا فکر نمیکرديم پليس هم با سلاح شليک مستقيم کند. اما تا من تيرانداز ضد شورش را ديدم، صورت نفر کناریام متلاشی شد و نفر ديگر را آن طرف سر خيابان خارک زده بود. من که می خواستم به نفر کناری ام کمک کنم، پشت به تيرانداز بودم که به سر من شليک شد و نزديک به ۲۰۰ ساچمه آتشين به سر و بدنم اصابت کرد.
فرهاد میگوید پیش از اینکه تیر بخورد سه تن در اطراف او تیر خورده و در لحظه جان باختهاند. پس از مجروح شدن او، کسانی که او را به بیمارستان میرسانند تصور میکنند او نیز مرده است. فرهاد میگوید شايد مرگ راحتتر و لذتبخشتر از اين زندگی باشد. آخر قبلا تجربهاش کردهام، خيلی هم شيرين بود. نمی دانم خدا چرا مرا برگرداند به اين دنيای پر از ظلم و ستم. شايد قسمت بوده شاهد مظلوميت مردم ايران باشم.
فرهاد یگانه چندین بار تحت عمل جراحی در ایران قرار میگیرد و تا حدودی سلامتی خود را به دست میآورد. فرهاد برای دوری از اذیت و آزار مأموران امنیتی سرانجام از ایران خارج میشود و خود را به سوئد میرساند.
فرهاد در بیمارستانی در شهر Karlstad سوئد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و دکترها چند ساچمه را از گوش او خارج کردند.
فرهاد شجاع و قهرمان برای آزادی کشورش به خیابان رفت و سهم او از آزادی شلیک ۲۰۰ ساچمه شد ، ساچمه های که بعد از گذشت ۱۵ سال در نزدیکی مغزش است دو ساچمه که از جمجهاش عبور کرد و وارد بافت مغزش شد که آسیب مغزی شدیدی ایجاد کرد و سمت چپ بدنش مادامالعمر فلج شد و متاسفانه از کار افتاده شده است.
سکوت و فراموشی ما، زنده به گور کردن همگی ماست.
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده
#عاشورا_خونین_۸۸
#فرهاد_یگانه
#عاشورای۸۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر مزار جاویدنام پویا بختیاری، در پنجمین سالگرد جانباختن
مونا بختیاری، خواهر پویا، این تصویر را منتشر کرد و نوشت:
«۲۵ آبان پنجمین سالگرد #پویا_بختیاری در غیاب پدر،مادر،عمو و دایی پویا و با حضور #خانواده جاویدنام #فرهاد_مجدم و دکتر مهریار ظفرمهر و جو شدید امنیتی برگزار شد. به یاد #پسر_ایران که فرزند کسی بود و به امید طلوعی زیبا در ایرانی آزاد»
جمهوری لسلامی، پویا را کشت، پدر، مادر، دایی و عمویش را زندانی کرد. عمهاش هم به ناچار مهاجرت کرد. فشار بر این خانواده بسیار زیاد است و چندین بار خانهشان مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار گرفته و نیز حسابهای بانکیشان مسدود شده و کار و درآمدشان هم با اخلال مواجه شده است.
#من_هم_پسر_کسی_هستم #منوچهر_بختیاری #ناهید_شیرپیشه #مهرداد_بختیاری #آرین_شیرپیشه #خانواده_بختیاری #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مونا بختیاری، خواهر پویا، این تصویر را منتشر کرد و نوشت:
«۲۵ آبان پنجمین سالگرد #پویا_بختیاری در غیاب پدر،مادر،عمو و دایی پویا و با حضور #خانواده جاویدنام #فرهاد_مجدم و دکتر مهریار ظفرمهر و جو شدید امنیتی برگزار شد. به یاد #پسر_ایران که فرزند کسی بود و به امید طلوعی زیبا در ایرانی آزاد»
جمهوری لسلامی، پویا را کشت، پدر، مادر، دایی و عمویش را زندانی کرد. عمهاش هم به ناچار مهاجرت کرد. فشار بر این خانواده بسیار زیاد است و چندین بار خانهشان مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار گرفته و نیز حسابهای بانکیشان مسدود شده و کار و درآمدشان هم با اخلال مواجه شده است.
#من_هم_پسر_کسی_هستم #منوچهر_بختیاری #ناهید_شیرپیشه #مهرداد_بختیاری #آرین_شیرپیشه #خانواده_بختیاری #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پنجمین سالگرد جانباختن جاویدنام فرهاد مجدم، جوانی شیرازی که در شب ۲۶ آبان ۹۸ در مارلیک ملارد بهدست مزدوران جمهوریاسلامی کشته شد. فرهاد همراه برادرانش سالها دستفروشی کرد تا توانست مغازهای برای فروش مانتو تهیه کند. اما چندی پس از آن که به آرزویش رسیده بود، در نزدیکی محل زندگیاش با گلولههای نیروهای سرکوبگر جمهوریاسلامی به قتل رسید.
متاسفانه مادر فرهاد، زندهیاد خانم #صدیقه_تورانی و یکی دیگر از مادران دادخواه آبان، در اردیبهشتماه دو سال پیش در تصادفی کاملا مشکوک در مسیر کرج-قزوین کشته شدند.
ویدیو از صفحه فائزه مجدم
#فرهاد_مجدم #آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متاسفانه مادر فرهاد، زندهیاد خانم #صدیقه_تورانی و یکی دیگر از مادران دادخواه آبان، در اردیبهشتماه دو سال پیش در تصادفی کاملا مشکوک در مسیر کرج-قزوین کشته شدند.
ویدیو از صفحه فائزه مجدم
#فرهاد_مجدم #آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر فرهاد میثمی، زندانی سیاسی سابق، در صفحه اینستاگرام خود نوشت که رضا خندان، بابت پروندهی مشترکی که با او داشته و آن پرونده مختومه اعلام شده بود، بازداشت شده است!
او در نامهای به قوه قضاییه به شرح زیر نوشت:
جناب آقای قوهی قضاییه
سال ۹۷ در بهداری اوین، بنا به قولی که مبنی بر آزادی همپروندهایام (آقای رضا خندان) داده شد، کنش کوچکم را پایان دادم. چهار سال و نیم بعد، در ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ نیز، بدون هیچگونه درخواست عفوی، بر مبنای نامهای از زندان رجاییشهر آزاد شدم که در آن به مختومه شدنِ پرونده برای هر دوی ما اشاره شده بود. حالا ورای همهی اصول، رضا را برای همان پروندهی مختومه بازداشت کردهاید. امیدوارم از این روالِ کاملاً غیرقانونی بازگردید. اگر همچنان اصرار دارید بر خلاف قول قبلی و رویههای قانونی، رضا خندان را هم بهخاطرِ چند سنجاقسینه در اعتراض به حجاب اجباری، سالها در زندان نگهدارید، چارهای نخواهیم داشت جز آن که با تحمّلِ شدایدی بر خودمان و از طریق ایستادگیِ مدنی، احترام گذاشتن به خودتان را به خودتان یادآوری کنیم.
فرهاد میثمی
farhad.meysami
فرهاد میثمی، که به تاکیدش بر کنشهای کوچک مسالمتآمیز و مقاومت شگرفش در اعتصاب غذا، مشهور است، چند سال پیش به علت تولید سنجاق سینه در اعتراض به حجاب اجباری، بازداشت شده و چندین سال در زندان بود.
روز گذشته، خبر رسید که رضا خندان، زندانی سیاسی سابق و همسر نسرین ستوده، به خاطر همان پرونده بازداشت شده است.
#فرهاد_میثمی #نه_به_ححاب_اجباری #رضا_خندان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در نامهای به قوه قضاییه به شرح زیر نوشت:
جناب آقای قوهی قضاییه
سال ۹۷ در بهداری اوین، بنا به قولی که مبنی بر آزادی همپروندهایام (آقای رضا خندان) داده شد، کنش کوچکم را پایان دادم. چهار سال و نیم بعد، در ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ نیز، بدون هیچگونه درخواست عفوی، بر مبنای نامهای از زندان رجاییشهر آزاد شدم که در آن به مختومه شدنِ پرونده برای هر دوی ما اشاره شده بود. حالا ورای همهی اصول، رضا را برای همان پروندهی مختومه بازداشت کردهاید. امیدوارم از این روالِ کاملاً غیرقانونی بازگردید. اگر همچنان اصرار دارید بر خلاف قول قبلی و رویههای قانونی، رضا خندان را هم بهخاطرِ چند سنجاقسینه در اعتراض به حجاب اجباری، سالها در زندان نگهدارید، چارهای نخواهیم داشت جز آن که با تحمّلِ شدایدی بر خودمان و از طریق ایستادگیِ مدنی، احترام گذاشتن به خودتان را به خودتان یادآوری کنیم.
فرهاد میثمی
farhad.meysami
فرهاد میثمی، که به تاکیدش بر کنشهای کوچک مسالمتآمیز و مقاومت شگرفش در اعتصاب غذا، مشهور است، چند سال پیش به علت تولید سنجاق سینه در اعتراض به حجاب اجباری، بازداشت شده و چندین سال در زندان بود.
روز گذشته، خبر رسید که رضا خندان، زندانی سیاسی سابق و همسر نسرین ستوده، به خاطر همان پرونده بازداشت شده است.
#فرهاد_میثمی #نه_به_ححاب_اجباری #رضا_خندان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعری از فرهاد حافظی سمنانی، از زندان اوین
وقتمان در افق زندان است
و ساعت چند دقیقه به سکوت
میکنم در دل این خاموشی
تا ته دره افکار سقوط
هر یک از ثانیهها، یک ساعت
حرکت عقربهها آهسته
ساعت سرد و نفسگیر اوین
میزند چنگ به قلب خسته
در فراق لب سوزنده یار
بوسهها بر لب سیگار زدن
پشت حسرتکده خاطرهها
خویش را در سر خود دار زدن
میزنم چند پک سنگین تا
ریهها را پر از دود کنم
تا که دلتنگی و حسرتها را
اندکی محو و مهآلود کنم
من و تنهایی و یک دفتر شعر
من و عصیان و تب قافیهها
شاعری که نشده خاموش
پرحرف است در این ثانیهها
خسته از این همه دیوار و حصار
میشود شعر پر پروازم
تا به لطف قلم و تیغ کلام
لرزه بر پیکر شب اندازم
در کنار همه آنان که
از غم مام وطن خون جگرند
گرچه با جرم صدا در قفسند
گفتنی گفته و فریادترند
دل دریاییشان صاف و زلال
گرچه در این قفس دلگیرند
با همه درد و پریشانی خویش
نفس عشق ز هم میگیرند
آب هر روز پر از دیروز است
دائماً حامله تکراریم
گرچه زندانی ظلمت شدهایم
چشم امید به فردا داریم
آسمانی که در این زندان است
آسمان هست ولی بیجان است
تنمان در قفس و دل اما
وسعتش عشق به یک ایران است
عشق ایران و تب آزادی
باوری سبز به پیروزی نور
از همین باور و عشق وطن است
که در این شب دلمان مانده صبور
گرچه دلتنگ ولی پابرجا
گرچه در بند ولی آزادیم
سرمان سبز و زبانهایمان سرخ
تا رسیدن به سحر فریادیم
فرهاد حافظی سمنانی که فرهاد آزرم نیز نامیده میشود، شاعر و ترانهسرا ست او در فضای مجاری در انتقاد از ظلم حکومت به مردم مینوشت که بازداشت و سپس به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. با اتهاماتی که برای نیروهای مبارز تبدیل به یک ترجیعبند تکراری و تلخ شده است؛ – اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور – فعالیت تبلیغی علیه نظام – توهین به رهبری – توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران امروز، هر گونه اقدام و انتقاد که از دید جمهوری اسلامی، نامطلوب قلمداد شود سریعا به امنیت کشور پیوند میخورد. بر این اساس است که هنرمندی چون فرهاد حافظی به «تبانی علیه امنیت کشور» متهم میشود.
از فرهاد حافظی بیشتر بدانید:
فرهاد حافظی؛ حبس به «جرم» ایراندوستی و مردمدوستی
https://tavaana.org/farhad-hafezi/
#فرهاد_حافظی #بیانیه #زندان_اوین #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتمان در افق زندان است
و ساعت چند دقیقه به سکوت
میکنم در دل این خاموشی
تا ته دره افکار سقوط
هر یک از ثانیهها، یک ساعت
حرکت عقربهها آهسته
ساعت سرد و نفسگیر اوین
میزند چنگ به قلب خسته
در فراق لب سوزنده یار
بوسهها بر لب سیگار زدن
پشت حسرتکده خاطرهها
خویش را در سر خود دار زدن
میزنم چند پک سنگین تا
ریهها را پر از دود کنم
تا که دلتنگی و حسرتها را
اندکی محو و مهآلود کنم
من و تنهایی و یک دفتر شعر
من و عصیان و تب قافیهها
شاعری که نشده خاموش
پرحرف است در این ثانیهها
خسته از این همه دیوار و حصار
میشود شعر پر پروازم
تا به لطف قلم و تیغ کلام
لرزه بر پیکر شب اندازم
در کنار همه آنان که
از غم مام وطن خون جگرند
گرچه با جرم صدا در قفسند
گفتنی گفته و فریادترند
دل دریاییشان صاف و زلال
گرچه در این قفس دلگیرند
با همه درد و پریشانی خویش
نفس عشق ز هم میگیرند
آب هر روز پر از دیروز است
دائماً حامله تکراریم
گرچه زندانی ظلمت شدهایم
چشم امید به فردا داریم
آسمانی که در این زندان است
آسمان هست ولی بیجان است
تنمان در قفس و دل اما
وسعتش عشق به یک ایران است
عشق ایران و تب آزادی
باوری سبز به پیروزی نور
از همین باور و عشق وطن است
که در این شب دلمان مانده صبور
گرچه دلتنگ ولی پابرجا
گرچه در بند ولی آزادیم
سرمان سبز و زبانهایمان سرخ
تا رسیدن به سحر فریادیم
فرهاد حافظی سمنانی که فرهاد آزرم نیز نامیده میشود، شاعر و ترانهسرا ست او در فضای مجاری در انتقاد از ظلم حکومت به مردم مینوشت که بازداشت و سپس به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. با اتهاماتی که برای نیروهای مبارز تبدیل به یک ترجیعبند تکراری و تلخ شده است؛ – اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور – فعالیت تبلیغی علیه نظام – توهین به رهبری – توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران امروز، هر گونه اقدام و انتقاد که از دید جمهوری اسلامی، نامطلوب قلمداد شود سریعا به امنیت کشور پیوند میخورد. بر این اساس است که هنرمندی چون فرهاد حافظی به «تبانی علیه امنیت کشور» متهم میشود.
از فرهاد حافظی بیشتر بدانید:
فرهاد حافظی؛ حبس به «جرم» ایراندوستی و مردمدوستی
https://tavaana.org/farhad-hafezi/
#فرهاد_حافظی #بیانیه #زندان_اوین #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای قهرمانان بی ادعای وطن مینویسم که به فراموشی سپرده شدهند
نامش فرهاد یگانه است، متولد یک خرداد ۱۳۵۰ زاده تهران!
فرهاد یگانه در روزهای پیش و پس از خرداد ۸۸، با برخی دوستانش در تمامی تجمعهای جنبش مردمی سبز پیش از انتخابات و راهپیماییهای اعتراضات پس از انتخابات حضور داشت اما در تظاهرات خونین عاشورا ۸۸ در تهران زیر پل کالج فرهاد یگانه تیر میخورد و به شدت مجروح میشود:
فرهاد میگوید ما سه نفر بوديم که توسط اسلحه شات گان يگان ويژه نيروی انتظامی از ناحيه سر هدف قرار گرفتيم. البته يکی از لباس شخصیها هم با کلت به مردم تيراندازی مستقيم میکرد و ما اصلا فکر نمیکرديم پليس هم با سلاح شليک مستقيم کند. اما تا من تيرانداز ضد شورش را ديدم، صورت نفر کناریام متلاشی شد و نفر ديگر را آن طرف سر خيابان خارک زده بود. من که می خواستم به نفر کناری ام کمک کنم، پشت به تيرانداز بودم که به سر من شليک شد و نزديک به ۲۰۰ ساچمه آتشين به سر و بدنم اصابت کرد.
فرهاد میگوید پیش از اینکه تیر بخورد سه تن در اطراف او تیر خورده و در لحظه جان باختهاند. پس از مجروح شدن او، کسانی که او را به بیمارستان میرسانند تصور میکنند او نیز مرده است. فرهاد میگوید شايد مرگ راحتتر و لذتبخشتر از اين زندگی باشد. آخر قبلا تجربهاش کردهام، خيلی هم شيرين بود. نمی دانم خدا چرا مرا برگرداند به اين دنيای پر از ظلم و ستم. شايد قسمت بوده شاهد مظلوميت مردم ايران باشم.
فرهاد یگانه چندین بار تحت عمل جراحی در ایران قرار میگیرد و تا حدودی سلامتی خود را به دست میآورد. فرهاد برای دوری از اذیت و آزار مأموران امنیتی سرانجام از ایران خارج میشود و خود را به سوئد میرساند.
فرهاد در بیمارستانی در شهر Karlstad سوئد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و دکترها چند ساچمه را از گوش او خارج کردند.
فرهاد شجاع و قهرمان برای آزادی کشورش به خیابان رفت و سهم او از آزادی شلیک ۲۰۰ ساچمه شد ، ساچمه های که بعد از گذشت ۱۵ سال در نزدیکی مغزش است دو ساچمه که از جمجهاش عبور کرد و وارد بافت مغزش شد که آسیب مغزی شدیدی ایجاد کرد و سمت چپ بدنش مادامالعمر فلج شد و متاسفانه از کار افتاده شده است.
سکوت و فراموشی ما، زنده به گور کردن همگی ماست.
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده
#عاشورا_خونین_۸۸
#فرهاد_یگانه
#عاشورای۸۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامش فرهاد یگانه است، متولد یک خرداد ۱۳۵۰ زاده تهران!
فرهاد یگانه در روزهای پیش و پس از خرداد ۸۸، با برخی دوستانش در تمامی تجمعهای جنبش مردمی سبز پیش از انتخابات و راهپیماییهای اعتراضات پس از انتخابات حضور داشت اما در تظاهرات خونین عاشورا ۸۸ در تهران زیر پل کالج فرهاد یگانه تیر میخورد و به شدت مجروح میشود:
فرهاد میگوید ما سه نفر بوديم که توسط اسلحه شات گان يگان ويژه نيروی انتظامی از ناحيه سر هدف قرار گرفتيم. البته يکی از لباس شخصیها هم با کلت به مردم تيراندازی مستقيم میکرد و ما اصلا فکر نمیکرديم پليس هم با سلاح شليک مستقيم کند. اما تا من تيرانداز ضد شورش را ديدم، صورت نفر کناریام متلاشی شد و نفر ديگر را آن طرف سر خيابان خارک زده بود. من که می خواستم به نفر کناری ام کمک کنم، پشت به تيرانداز بودم که به سر من شليک شد و نزديک به ۲۰۰ ساچمه آتشين به سر و بدنم اصابت کرد.
فرهاد میگوید پیش از اینکه تیر بخورد سه تن در اطراف او تیر خورده و در لحظه جان باختهاند. پس از مجروح شدن او، کسانی که او را به بیمارستان میرسانند تصور میکنند او نیز مرده است. فرهاد میگوید شايد مرگ راحتتر و لذتبخشتر از اين زندگی باشد. آخر قبلا تجربهاش کردهام، خيلی هم شيرين بود. نمی دانم خدا چرا مرا برگرداند به اين دنيای پر از ظلم و ستم. شايد قسمت بوده شاهد مظلوميت مردم ايران باشم.
فرهاد یگانه چندین بار تحت عمل جراحی در ایران قرار میگیرد و تا حدودی سلامتی خود را به دست میآورد. فرهاد برای دوری از اذیت و آزار مأموران امنیتی سرانجام از ایران خارج میشود و خود را به سوئد میرساند.
فرهاد در بیمارستانی در شهر Karlstad سوئد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و دکترها چند ساچمه را از گوش او خارج کردند.
فرهاد شجاع و قهرمان برای آزادی کشورش به خیابان رفت و سهم او از آزادی شلیک ۲۰۰ ساچمه شد ، ساچمه های که بعد از گذشت ۱۵ سال در نزدیکی مغزش است دو ساچمه که از جمجهاش عبور کرد و وارد بافت مغزش شد که آسیب مغزی شدیدی ایجاد کرد و سمت چپ بدنش مادامالعمر فلج شد و متاسفانه از کار افتاده شده است.
سکوت و فراموشی ما، زنده به گور کردن همگی ماست.
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده
#عاشورا_خونین_۸۸
#فرهاد_یگانه
#عاشورای۸۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعری از فرهاد حافظی سمنانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین
منم که در شب و زندان به درد میخندم
به نام حضرت انسان به درد میخندم
اگرچه غصه چو طوفان زند به افکارم
میان هجمه طوفان به درد میخندم
به مختصات اوین، بند تشنگان آزادی
کنار تکتک شیران به درد میخندم
اگرچه بر دل تبدار و جان پرترکم
نشسته حسرت باران، به درد میخندم
به حرمت خون و راه عاشقان وطن
میان آتش سوزان به درد میخندم
خوراک حاکم ظلمت غم و عزاداری است
اگرچه در غم یاران به درد میخندم
در عمق باور و قلبم چنان نشسته بهار
برای مرگ زمستان به درد میخندم
در انتظار روز واقعه سبز خواهم ماند
به نام خشم خیابان به درد میخندم
برای دیدن صبح خوب آزادی
میان این همه ویران به درد میخندم
پس از رسیدن فردا دوباره آبادی است
از این جهت آسان به درد میخندم
به جرم صرف قلم، به راه آزادی
به بند و ظلم حقیران به درد میخندم
ببخش مادر اگر شعر سرخ میگویم
برای مادرم ایران به درد میخندم
فرهاد حافظی سمنانی که فرهاد آزرم نیز نامیده میشود، شاعر و ترانهسرا ست او در فضای مجاری در انتقاد از ظلم حکومت به مردم مینوشت که بازداشت و سپس به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. با اتهاماتی که برای نیروهای مبارز تبدیل به یک ترجیعبند تکراری و تلخ شده است؛ – اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور – فعالیت تبلیغی علیه نظام – توهین به رهبری – توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران امروز، هر گونه اقدام و انتقاد که از دید جمهوری اسلامی، نامطلوب قلمداد شود سریعا به امنیت کشور پیوند میخورد. بر این اساس است که هنرمندی چون فرهاد حافظی به «تبانی علیه امنیت کشور» متهم میشود.
از فرهاد حافظی بیشتر بدانید:
فرهاد حافظی؛ حبس به «جرم» ایراندوستی و مردمدوستی
https://tavaana.org/farhad-hafezi/
#فرهاد_حافظی #بیانیه #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
منم که در شب و زندان به درد میخندم
به نام حضرت انسان به درد میخندم
اگرچه غصه چو طوفان زند به افکارم
میان هجمه طوفان به درد میخندم
به مختصات اوین، بند تشنگان آزادی
کنار تکتک شیران به درد میخندم
اگرچه بر دل تبدار و جان پرترکم
نشسته حسرت باران، به درد میخندم
به حرمت خون و راه عاشقان وطن
میان آتش سوزان به درد میخندم
خوراک حاکم ظلمت غم و عزاداری است
اگرچه در غم یاران به درد میخندم
در عمق باور و قلبم چنان نشسته بهار
برای مرگ زمستان به درد میخندم
در انتظار روز واقعه سبز خواهم ماند
به نام خشم خیابان به درد میخندم
برای دیدن صبح خوب آزادی
میان این همه ویران به درد میخندم
پس از رسیدن فردا دوباره آبادی است
از این جهت آسان به درد میخندم
به جرم صرف قلم، به راه آزادی
به بند و ظلم حقیران به درد میخندم
ببخش مادر اگر شعر سرخ میگویم
برای مادرم ایران به درد میخندم
فرهاد حافظی سمنانی که فرهاد آزرم نیز نامیده میشود، شاعر و ترانهسرا ست او در فضای مجاری در انتقاد از ظلم حکومت به مردم مینوشت که بازداشت و سپس به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. با اتهاماتی که برای نیروهای مبارز تبدیل به یک ترجیعبند تکراری و تلخ شده است؛ – اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور – فعالیت تبلیغی علیه نظام – توهین به رهبری – توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران امروز، هر گونه اقدام و انتقاد که از دید جمهوری اسلامی، نامطلوب قلمداد شود سریعا به امنیت کشور پیوند میخورد. بر این اساس است که هنرمندی چون فرهاد حافظی به «تبانی علیه امنیت کشور» متهم میشود.
از فرهاد حافظی بیشتر بدانید:
فرهاد حافظی؛ حبس به «جرم» ایراندوستی و مردمدوستی
https://tavaana.org/farhad-hafezi/
#فرهاد_حافظی #بیانیه #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech