This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به علیاکبر زر، زندانی سیاسی، اتهاماتی منتسب شده است که برخی از آنها مشمول مجازات حدی مرگ (اعدام) هستند
علی اکبر زر، متاهل و پدر دو فرزند (یک دختر ۱۴ ساله و یک پسر چهار ساله) شهروند ساکن تهران است. او به دلیل انتقاد به اوضاع موجود در صفحه شخصی خود در اینستاگرام متهم به سب النبی، محاربه و افساد فیالارض،اجتماع و تبانی، توهین و اهانت به رهبر جمهوری اسلامی شده است.
آقای زر ۲۶ خردادماه توسط پلیس امنیت عمومی «فاتب» بازداشت و در شعبه شش دادسرای ناحیه ۳۳ مقدس( اوین) تفهیم اتهام شده است.
او در این فایل صوتی میگوید که شکنجه شده است و درخواست کمک میکند.
از تاریخ برگزاری دادگاه آقای زر اطلاعی در دست نیست و ایشان پس از تفهیم اتهام در دادسرا، در زندان اوین نگهداری میشود.
#علی_اکبر_زز #زندان_اوین #سب_النبی #اعدام
#نه_به_اعدام #حقوق_بشر #زندانیان_گمنام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علی اکبر زر، متاهل و پدر دو فرزند (یک دختر ۱۴ ساله و یک پسر چهار ساله) شهروند ساکن تهران است. او به دلیل انتقاد به اوضاع موجود در صفحه شخصی خود در اینستاگرام متهم به سب النبی، محاربه و افساد فیالارض،اجتماع و تبانی، توهین و اهانت به رهبر جمهوری اسلامی شده است.
آقای زر ۲۶ خردادماه توسط پلیس امنیت عمومی «فاتب» بازداشت و در شعبه شش دادسرای ناحیه ۳۳ مقدس( اوین) تفهیم اتهام شده است.
او در این فایل صوتی میگوید که شکنجه شده است و درخواست کمک میکند.
از تاریخ برگزاری دادگاه آقای زر اطلاعی در دست نیست و ایشان پس از تفهیم اتهام در دادسرا، در زندان اوین نگهداری میشود.
#علی_اکبر_زز #زندان_اوین #سب_النبی #اعدام
#نه_به_اعدام #حقوق_بشر #زندانیان_گمنام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز ۸ آبان ماه ۱۴۰۲ نرگس محمدی برای دومین بار از ۱۳ شهریور برای اعزام به بیمارستان و انجام سی تی اسکن ریه و اکو قلب به دفتر بند زنان فراخوانده شده و به دلیل سر نکردن روسری، اجازۀ خروج از زندان به او داده نشده است.
.
نرگس و تعدادی از هم بندی هایش از ساعت ۹ صبح در حیاط زندان ایستاده اند تا اعزام انجام شود. طبق اظهار نظر رئیس بند زنان، دادستان دستور داده تحت هیچ شرایطی او بدون روسری به بیمارستان اعزام نشود. نرگس و هم بندی هایش هنوز در حیاط زندان ایستادهاند.
.
نرگس اعلام کرده، جمهوری اسلامی در مورد مهسا ژینا امینی و آرمیتا گراوند نشان داد که به دلیل مخالفت زنان با سر کردن حجاب اجباری، جانشان را میگیرد و من علی رغم نیاز و ضرورت اعزام به بیمارستان قلب، حاضر به سر کردن روسری نیستم و مسئولیت
جان من با حکومت زنستیز دینی استبدادی است.
.
او گفته به پاس خون زنان سرزمینم که مظلومانه زیر تیغ حکومت زن ستیز جان دادند و در همراهی با آنان که برای امید فردای ایران و خواستههای ملت سربلندمان ایستاده.اند، می ایستم و حاضر به یک قدم عقبنشینی ازمطالبات جنبش انقلابی "زن، زندگی، آزادی" پر شکوهمان نیستم.»
از اینستاگرام نرگس محمدی
#نرگس_محمدی #زندان_اوین #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #آرمیتا_گراوند #آرمیتا #آرمیتاگراوند #مقاومت_مدنی #نافرمانی_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
.
نرگس و تعدادی از هم بندی هایش از ساعت ۹ صبح در حیاط زندان ایستاده اند تا اعزام انجام شود. طبق اظهار نظر رئیس بند زنان، دادستان دستور داده تحت هیچ شرایطی او بدون روسری به بیمارستان اعزام نشود. نرگس و هم بندی هایش هنوز در حیاط زندان ایستادهاند.
.
نرگس اعلام کرده، جمهوری اسلامی در مورد مهسا ژینا امینی و آرمیتا گراوند نشان داد که به دلیل مخالفت زنان با سر کردن حجاب اجباری، جانشان را میگیرد و من علی رغم نیاز و ضرورت اعزام به بیمارستان قلب، حاضر به سر کردن روسری نیستم و مسئولیت
جان من با حکومت زنستیز دینی استبدادی است.
.
او گفته به پاس خون زنان سرزمینم که مظلومانه زیر تیغ حکومت زن ستیز جان دادند و در همراهی با آنان که برای امید فردای ایران و خواستههای ملت سربلندمان ایستاده.اند، می ایستم و حاضر به یک قدم عقبنشینی ازمطالبات جنبش انقلابی "زن، زندگی، آزادی" پر شکوهمان نیستم.»
از اینستاگرام نرگس محمدی
#نرگس_محمدی #زندان_اوین #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #آرمیتا_گراوند #آرمیتا #آرمیتاگراوند #مقاومت_مدنی #نافرمانی_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامه فریبا کمالآبادی از زندان اوین در واکنش به موج سرکوب بهائیان: «داستان ما یکیست»
صبح چهارشنبه ۱۷ آبان در تماس تلفنی با همسرم امکان گفتگو با مادر دامادم خانم شوقانگیز سروریان را یافتم که برای معالجه و دیدار دخترش از همدان به تهران سفر کرده بود. از ایشان شنیدم که گروهی از مامورین امنیتی به منزلشان در همدان حمله کرده و در غیاب صاحبخانه در را شکسته و خانه را زیر و رو کردهاند. ذهنم بیدرنگ به سال ۱۳۶۶ برگشت. به زمانی که شوقانگیزخانم و همسرشان به اتهام بهائی بودن دستگیر و از همدان به زندان اوین منتقل شده بودند. آنها در آن زمان سه فرزند خردسال ۴، ۶ و ۸ ساله داشتند که با دستگیری پدر و مادر از سرپرستی والدین محروم مانده بودند. پس از چند ماه بیخبری کامل از یکدیگر، سرانجام بستگان برای مدتی مدید، هر هفته هر سه کودک را به تهران میبردند تا در یک روز پدر و در روز دیگر مادر خود را ملاقات کنند و به همدان و مدرسه بازگردند. ناگفته پیداست که این قبیل دستگیریهای والدین دارای فرزندان خردسال بهعنوان یک اقدام برنامهریزی شده که هنوز هم متأسفانه ادامه دارد، تأثیرات منفی جبرانناپذیری بر کودکان و والدین آنان بر جای میگذارد و مصداقی است از «شکنجه کودک.»
ادامه نامه را در تصاویر بخوانید.
#فریبا_کمال_آبادی #بهائی #بهائیان #زندان_اوین #داستان_ما_یکیست #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صبح چهارشنبه ۱۷ آبان در تماس تلفنی با همسرم امکان گفتگو با مادر دامادم خانم شوقانگیز سروریان را یافتم که برای معالجه و دیدار دخترش از همدان به تهران سفر کرده بود. از ایشان شنیدم که گروهی از مامورین امنیتی به منزلشان در همدان حمله کرده و در غیاب صاحبخانه در را شکسته و خانه را زیر و رو کردهاند. ذهنم بیدرنگ به سال ۱۳۶۶ برگشت. به زمانی که شوقانگیزخانم و همسرشان به اتهام بهائی بودن دستگیر و از همدان به زندان اوین منتقل شده بودند. آنها در آن زمان سه فرزند خردسال ۴، ۶ و ۸ ساله داشتند که با دستگیری پدر و مادر از سرپرستی والدین محروم مانده بودند. پس از چند ماه بیخبری کامل از یکدیگر، سرانجام بستگان برای مدتی مدید، هر هفته هر سه کودک را به تهران میبردند تا در یک روز پدر و در روز دیگر مادر خود را ملاقات کنند و به همدان و مدرسه بازگردند. ناگفته پیداست که این قبیل دستگیریهای والدین دارای فرزندان خردسال بهعنوان یک اقدام برنامهریزی شده که هنوز هم متأسفانه ادامه دارد، تأثیرات منفی جبرانناپذیری بر کودکان و والدین آنان بر جای میگذارد و مصداقی است از «شکنجه کودک.»
ادامه نامه را در تصاویر بخوانید.
#فریبا_کمال_آبادی #بهائی #بهائیان #زندان_اوین #داستان_ما_یکیست #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدای این جوان باشیم
- احسان روازژیان، ۳۴ ساله اهل پرند، کارگر و نانآور خانواده.
او هفده مرداد ۱۴۰۲ در ملایر به اتهام عضویت در گروههای معاند و اجتماع و تبانی علیه نظام بازداشتشد.
پنج روز در ملایر و سه روز در همدان بازجویی شده و سپس به ۲۰۹ اوین منتقل شدهاست. یک ماه هم توسط بازجوهای وزارت اطلاعات بازجویی شده اما هیچ مدرکی دال بر عضویت او در گروهی ارائه نشدهاست.
او وکیل ندارد و همچنان در زندان اوین بلاتکلیف محبوس است.
#احسان_روازژیان #زندانی_سیاسی #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- احسان روازژیان، ۳۴ ساله اهل پرند، کارگر و نانآور خانواده.
او هفده مرداد ۱۴۰۲ در ملایر به اتهام عضویت در گروههای معاند و اجتماع و تبانی علیه نظام بازداشتشد.
پنج روز در ملایر و سه روز در همدان بازجویی شده و سپس به ۲۰۹ اوین منتقل شدهاست. یک ماه هم توسط بازجوهای وزارت اطلاعات بازجویی شده اما هیچ مدرکی دال بر عضویت او در گروهی ارائه نشدهاست.
او وکیل ندارد و همچنان در زندان اوین بلاتکلیف محبوس است.
#احسان_روازژیان #زندانی_سیاسی #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نیلوفر بیانی، از زندانیان محیطی زیستی است که پیشتر شرح شکنجههای خود را رسانهای کرده بود. او ابتدا به اعدام محکوم شد اما پس از اعتراض حکم ۱۰ سال زندان گرفت.
او در نامهاش چند سال پیش، از ۱۲۰۰ ساعت شکنجه و بازجویی و تهدیدهای جنسی خبر داده بود. نیلوفر بیانی در تشریح رفتارهایی که با او صورت گرفته، به مواردی همچون "تهدید همه روزه به اعدام"، "تحمل ۸ ماه سلول انفرادی و در انزوای کامل و بازجوییهای طولانی به مدت ۹ تا ۱۲ ساعت در روز و شب"، "بازجوییهای ایستاده یا در حال چرخیدن با چشمبند یا در حال بشینو پاشو"، "توهین به خود و خانواده" و"تحقیر از جمله اجبار به تقلید صدای حیوانات وحشی" اشاره کرده بود.
"تهدید به بازداشت و شکنجه پدرو و مادر ۷۰ ساله"، "تهدید به حبس در سلول یک متری"، "تهدید به شکنجه فیزیکی با نشان دادن عکس و توصیف وسایل شکنجه"، "ساعتها توصیف جزییات زجر و درد شکنجهها و انتقال جزییات حس لحظه اعدام" و... در نامه خانم بیانی افشا شده است.
منیژه مؤذن، روزنامهنگاری که چندی پیش مدت کوتاهی بازداشت شده بود، در یک رشته توئیت درباره نیلوفر چنین نوشته است:
«نیلوفر بیانی عزیزم
روزهاست که این کلمات را در ذهنم تکرار کردهام اما به کلمه در نمیآمدی، درست نمیشد، شبیه تو نمیشد. با خودم گفته بودم که اگر قرار باشد تنها برای یک نفر بنویسم آن یک نفر تو هستی. از بس که همه وجودت زندگی است.
از بس که سرشاری از شور و سرزندگی، در جایی که ساخته شده تا زندگی را در آدم بکشد. من تو را مدام در دشتهای بزرگ تصور میکنم، در زمینهایی که آخرش پیدا نیست، در کوهها، از بس که آزادی به تو میآید عزیز من.
زندان جایی است که حسرت دیدن دشت بیانتها و بدون دیوار آدم را ول نمیکند و من نمیدانم برای تو که مدافع محیط زیستی دور بودن از طبیعت در همه این ۶ سال چه معنایی داشته. در آن هواخوری کوچک که وقتی دور آن پیادهروی میکنی تازه میفهمی چقدر کوچک است و هیچ درختی در آن نیست و تنها کمی از درختهای بلند پشت دیوار پیداست، تو باغچهای داری پر از گیاه، باغچهای که درست شبیه خودت در میان زندان زندگی جاری کرده. هر وقت ناامیدی و برهوت بر دلم چنگ میزند به یاد خندههای تو موقع والیبال بازی کردن میافتم. تو چقدر زندهای زن.
چه محبت و لطف بیحد و حصری داری که بیچشمداشت نصیب همه میشود. چقدر معاشرت با تو دلچسب و لذتبخش است. تو که نزدیک به ۶ سال است در آن ۴ سالن و آن هواخوری آسفالت بدون درخت محبوسی و پیش از آن ۸ ماه انفرادی بودهای، همان انفرادی که زمان در آن جامد است و نه نور دارد و نه حیات.
.
و هنوز از باقی حکمت سالهای زیادی مانده. تو از پس این همه دیوار و ظلم، این همه زندگی را چطور در وجودت زنده نگه داشتهای؟ نیلوفر بیانی عزیزم، من تصویرت را در قلبم مثل قاب عکس نگه داشتهام. تصویر لبخند قشنگت، موهای قهوهای فر، چشمهای درخشانت، تصویر تو با بلوز مشکی که روز آخر تنت بود وقتی برای خداحافظی بغلت کردم. گفتی باید حتما بیرون از اینجا با هم معاشرت کنیم. من با این جمله بارها گریه کردم و با افتخار میگویم که آشنایی با تو در تلخترین جای جهان از بهترین اتفاقات زندگیام بوده.
به آشنایی با تو مفتخرم نیلوفر بیانی. به شجاعتت غبطه میخورم و حالا تو هم یکی از عزیزترینهایم هستی که پشت آن دیوارها دارم و آزادیشان بزرگترین آرزویم است. نیلوفر بیانی عزیزم به امید آزادیات، که سزاوار آنی.
به امید روزی که دعوتت کنم به یک قهوه در کافهای که پشت دیوارها و سیم خاردارها نیست.»
#نیلوفر_بیانی #فعال_محیط_زیست #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در نامهاش چند سال پیش، از ۱۲۰۰ ساعت شکنجه و بازجویی و تهدیدهای جنسی خبر داده بود. نیلوفر بیانی در تشریح رفتارهایی که با او صورت گرفته، به مواردی همچون "تهدید همه روزه به اعدام"، "تحمل ۸ ماه سلول انفرادی و در انزوای کامل و بازجوییهای طولانی به مدت ۹ تا ۱۲ ساعت در روز و شب"، "بازجوییهای ایستاده یا در حال چرخیدن با چشمبند یا در حال بشینو پاشو"، "توهین به خود و خانواده" و"تحقیر از جمله اجبار به تقلید صدای حیوانات وحشی" اشاره کرده بود.
"تهدید به بازداشت و شکنجه پدرو و مادر ۷۰ ساله"، "تهدید به حبس در سلول یک متری"، "تهدید به شکنجه فیزیکی با نشان دادن عکس و توصیف وسایل شکنجه"، "ساعتها توصیف جزییات زجر و درد شکنجهها و انتقال جزییات حس لحظه اعدام" و... در نامه خانم بیانی افشا شده است.
منیژه مؤذن، روزنامهنگاری که چندی پیش مدت کوتاهی بازداشت شده بود، در یک رشته توئیت درباره نیلوفر چنین نوشته است:
«نیلوفر بیانی عزیزم
روزهاست که این کلمات را در ذهنم تکرار کردهام اما به کلمه در نمیآمدی، درست نمیشد، شبیه تو نمیشد. با خودم گفته بودم که اگر قرار باشد تنها برای یک نفر بنویسم آن یک نفر تو هستی. از بس که همه وجودت زندگی است.
از بس که سرشاری از شور و سرزندگی، در جایی که ساخته شده تا زندگی را در آدم بکشد. من تو را مدام در دشتهای بزرگ تصور میکنم، در زمینهایی که آخرش پیدا نیست، در کوهها، از بس که آزادی به تو میآید عزیز من.
زندان جایی است که حسرت دیدن دشت بیانتها و بدون دیوار آدم را ول نمیکند و من نمیدانم برای تو که مدافع محیط زیستی دور بودن از طبیعت در همه این ۶ سال چه معنایی داشته. در آن هواخوری کوچک که وقتی دور آن پیادهروی میکنی تازه میفهمی چقدر کوچک است و هیچ درختی در آن نیست و تنها کمی از درختهای بلند پشت دیوار پیداست، تو باغچهای داری پر از گیاه، باغچهای که درست شبیه خودت در میان زندان زندگی جاری کرده. هر وقت ناامیدی و برهوت بر دلم چنگ میزند به یاد خندههای تو موقع والیبال بازی کردن میافتم. تو چقدر زندهای زن.
چه محبت و لطف بیحد و حصری داری که بیچشمداشت نصیب همه میشود. چقدر معاشرت با تو دلچسب و لذتبخش است. تو که نزدیک به ۶ سال است در آن ۴ سالن و آن هواخوری آسفالت بدون درخت محبوسی و پیش از آن ۸ ماه انفرادی بودهای، همان انفرادی که زمان در آن جامد است و نه نور دارد و نه حیات.
.
و هنوز از باقی حکمت سالهای زیادی مانده. تو از پس این همه دیوار و ظلم، این همه زندگی را چطور در وجودت زنده نگه داشتهای؟ نیلوفر بیانی عزیزم، من تصویرت را در قلبم مثل قاب عکس نگه داشتهام. تصویر لبخند قشنگت، موهای قهوهای فر، چشمهای درخشانت، تصویر تو با بلوز مشکی که روز آخر تنت بود وقتی برای خداحافظی بغلت کردم. گفتی باید حتما بیرون از اینجا با هم معاشرت کنیم. من با این جمله بارها گریه کردم و با افتخار میگویم که آشنایی با تو در تلخترین جای جهان از بهترین اتفاقات زندگیام بوده.
به آشنایی با تو مفتخرم نیلوفر بیانی. به شجاعتت غبطه میخورم و حالا تو هم یکی از عزیزترینهایم هستی که پشت آن دیوارها دارم و آزادیشان بزرگترین آرزویم است. نیلوفر بیانی عزیزم به امید آزادیات، که سزاوار آنی.
به امید روزی که دعوتت کنم به یک قهوه در کافهای که پشت دیوارها و سیم خاردارها نیست.»
#نیلوفر_بیانی #فعال_محیط_زیست #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
نوشته منیژه مؤذن، برای نیلوفر بیانی
نیلوفر بیانی، از زندانیان محیطی زیستی است که پیشتر شرح شکنجههای خود را رسانهای کرده بود. او ابتدا به اعدام محکوم شد اما پس از اعتراض حکم ۱۰ سال زندان گرفت. او در نامهاش چند سال پیش، از ۱۲۰۰ ساعت شکنجه و بازجویی و تهدیدهای جنسی خبر داده بود. نیلوفر بیانی…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محمد نجفی، وکیل شریف زندانی محبوس در زندان اوین، در یک فایل صوتی که در صفحه اینستاگرامش منتشر شده، نامهای عاشقانه و زیبا را خطاب به همسر صبورش میخواند.
آقای نجفی وکالت فعالان سیاسی و مدنی را تقبل میکرد و در جریان اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ خبر کشتهشدن وحید حیدری در زندان اراک را افشا کرده بود.
از سال ۱۳۹۶ تا کنون بیش از ده رای علیه محمد نجفی صادر شده و پروندهسازیهای متعددی علیه او انجام دادهاند. این وکیل شریف، که حقیقت را هرگز به پای مصلحت ذبح نکرد و برای دفاع از حقوق ملت ایستادگی کرد، سختیهای زیادی متحمل شده است. او در زندان دچار سکته قلبی شد، اعتصاب غذاهای طولانی را از سر گذراند، اعضای خانوادهاش تهدید شدند و جان خودش به خطر افتاد... اما لحظهای پا پس نگذاشت.
محمد نجفی روز شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ در تماسی تلفنی از زندان اراک خواستار عزل رهبری شد و از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرد. او خطاب به علی خامنهای گفت:
«سرانجام از فساد و ستم، تزویز و خرافه، ویران میشود دارالخلافه!»
او در سال گذشته در پیامی از خیزش انقلابی ۱۴۰۱ حمایت کرد و در نیز در پیام نوروزی خود گفت :«پرچم شیر و خورشید، خواهد درخشید»
پس از انتشار فایل صوتی در حمایت از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ از زندان مرکزی اراک از سوی آقای نجفی، برای او پروندهای تشکیل شد و پس از طی مراحل بازپرسی و تفهیم اتهام در مرحله دادرسی، در بخش اول، توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب اراک از بابت اتهام (فعالیت تبلیغی علیه نظام) به تحمل ۱ سال حبس تعزیری و در بخش دوم از همین پرونده هم توسط شعبه ۱۰۶ دادگاه کیفری ۲ اراک از بابت اتهام (نشر اکاذیب) هم به تحمل ۲ سال حبس تعزیری و پرداخت ۱۵۰ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. پس از ابلاغ این حکم به آقای نجفی وی نه به آن اعتراض کرده و نه تسلیم به رای نوشت.
محمد نجفی، در ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۱، در اعتراض به تشکیل پرونده جدید در پی انتشار فایل صوتی در حمایت از خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و تلاش در جهت پروندهسازی برای فرزند و همسرش از سوی اداره اطلاعات اراک و ممانعت از اعزام به مرخصی استعلاجی برای معاینات بیماری عفونی، اعتصاب غذا کرده بود و پس از انتقال به سلول انفرادی و بیش از ۵۵ روز اعتصاب غذا، ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۱، پس از اعزام به مرخصی درمانی، اعتصاب غذای خود را پایان داد.
#محمد_نجفی #زندان_اوین #اوین #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای نجفی وکالت فعالان سیاسی و مدنی را تقبل میکرد و در جریان اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ خبر کشتهشدن وحید حیدری در زندان اراک را افشا کرده بود.
از سال ۱۳۹۶ تا کنون بیش از ده رای علیه محمد نجفی صادر شده و پروندهسازیهای متعددی علیه او انجام دادهاند. این وکیل شریف، که حقیقت را هرگز به پای مصلحت ذبح نکرد و برای دفاع از حقوق ملت ایستادگی کرد، سختیهای زیادی متحمل شده است. او در زندان دچار سکته قلبی شد، اعتصاب غذاهای طولانی را از سر گذراند، اعضای خانوادهاش تهدید شدند و جان خودش به خطر افتاد... اما لحظهای پا پس نگذاشت.
محمد نجفی روز شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ در تماسی تلفنی از زندان اراک خواستار عزل رهبری شد و از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرد. او خطاب به علی خامنهای گفت:
«سرانجام از فساد و ستم، تزویز و خرافه، ویران میشود دارالخلافه!»
او در سال گذشته در پیامی از خیزش انقلابی ۱۴۰۱ حمایت کرد و در نیز در پیام نوروزی خود گفت :«پرچم شیر و خورشید، خواهد درخشید»
پس از انتشار فایل صوتی در حمایت از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ از زندان مرکزی اراک از سوی آقای نجفی، برای او پروندهای تشکیل شد و پس از طی مراحل بازپرسی و تفهیم اتهام در مرحله دادرسی، در بخش اول، توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب اراک از بابت اتهام (فعالیت تبلیغی علیه نظام) به تحمل ۱ سال حبس تعزیری و در بخش دوم از همین پرونده هم توسط شعبه ۱۰۶ دادگاه کیفری ۲ اراک از بابت اتهام (نشر اکاذیب) هم به تحمل ۲ سال حبس تعزیری و پرداخت ۱۵۰ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. پس از ابلاغ این حکم به آقای نجفی وی نه به آن اعتراض کرده و نه تسلیم به رای نوشت.
محمد نجفی، در ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۱، در اعتراض به تشکیل پرونده جدید در پی انتشار فایل صوتی در حمایت از خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و تلاش در جهت پروندهسازی برای فرزند و همسرش از سوی اداره اطلاعات اراک و ممانعت از اعزام به مرخصی استعلاجی برای معاینات بیماری عفونی، اعتصاب غذا کرده بود و پس از انتقال به سلول انفرادی و بیش از ۵۵ روز اعتصاب غذا، ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۱، پس از اعزام به مرخصی درمانی، اعتصاب غذای خود را پایان داد.
#محمد_نجفی #زندان_اوین #اوین #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عبدالله مؤمنی با ضرب و شتم راهی زندان شد
در رژیم جمهوری اسلامی، رفتار مستبدانه از راس حکومت به ماموران رده پایین تسری پیدا میکند. آنها حق خود میدانند که با مردم هر طور که میخواهند رفتار کنند و خون را در پناه حکومت در امنیت میبینند.
بارها درباره رفتار ماموران زندانها با زندانیان شنیده و خواندهایم. همین سال گذشته بود که قاسم صحرایی از ماموران سابق زندان رجاییشهر (که حالا به زندان قزلحصار منتقل شده)، گلوی آرشام رضایی را میفشرد و داشت خفهاش میکرد یا رضا محمدحسینی را چنان مورد ضرب و شتم قرار داد و روی زمین کشید که بدنش به شدت مجروح شد...
حالا هم گزارش شده که عبدالله مؤمنی که با پای خودش برای تحمل حبس به دادسرای اوین رفته، توسط مسئول حفاظت دادسرا و زیردستانش به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و علاوه بر این فرزندانش هم مضروب شدند!
بهمن احمدی امویی، گزارشی در این زمینه نوشته که در رسانه تحکیم ملت منتشر شده است.
فارغ از هر باور و گرایش سیاسی که یک زندانی دارد، به رفتار فراقانونی و غیرانسانی با یک زندانی باید اعتراض کرد و این رویه حکومت در رفتار با بازداشتشدگان را تقبیح نمود.
متن گزارش آقای احمدی امویی به شرح زیر است:
«گزارش ضرب و شتم عبدالله مومنی، زندانی سیاسی و فرزندانش
🖊بهمن احمدی امویی :
چهارشنبه ۲۷ دی ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۰ صبح و برای چندمین بار مقابل زندان اوین. عبدالله مومنی برای اجرای یک سال حکم زندانش، آمده تا خودش را معرفی کند. او بابت سخنرانی در کنفرانس "نجات ایران" به اجرای احکام دادسرای ۳۳ احضار شده بود. هوا سرد است و آلوده. چند نفری برای بدرقه و دیدار گرد آمده بودند. چشمهایی تر شد و آغوشهایی گرم. عبداالله با همراهی وکیلش حسن اسدی زیدابادی به دادسرا رفتند. یکی دو نفر گفتند: با توجه به شرایط همسرش که بیماری سخت و حادی دارد، احتمالا به او فرصتی میدهند تا دوره درمان همسرش خانم فاطمه آدینهوند تمام شود و مشکلاتش تا حدی کاهش پیدا کند. من گفتم: شاید! ولی جمهوری اسلامی حساب و کتابش را فقط خودش میداند. حتی اگر ۹۹ درصد احتمال بدهی باز هم ان یک درصد کار خودش را می کند. و آن یک درصد کار خودش را کرد.
وکیلش آمد و گفت : تمام شد. فرستادمیش داخل. با تلخندی که چارهای نیست. باید میرفت. به همراه حمید و امیر، دو پسر عبدالله، خواهرش و یکی دو نفر دیگر از نزدیکانش به در ورودی دادسرا رفتیم. به این امید از آنجا که بیرون بیاید تا به در ورودی زندان اوبن منتقل شود، آخرین بار دستی برایش تکان دهیم و آخربن سفارشها و پیام هایش را باره خانوادهاش بگبریم؛ همیشه زندانی در آخرین لحظات هم دلش میخواهد سفارشهایی برای خانوادهاش داشته باشد، مخصوصا اگر عزیزش بیمار هم باشد.
چند دقیقهای گذشت و صدای عبدالله بلند شد که چرا کتک می زنید ؟ نباید به من دستبند بزنید، من با پای خودم آمدهام و این دیگر چه رفتاری است؟ رفتیم مقابل در ورودی دادسرا.ماموری او را هل میداد که :برو ! پرو بازی در نیار!
چند سرباز، مامور اصلی را در هلدادن و توهین کردن همراهی میکردند. به نظر ارشدشان بود. پسران عبداالله و خواهرش با دیدن این صحنهها ناراحت شدند و به طرف آنهایی که عبدالله را میزدند و توهین میکردند، رفتند... هر چه سرباز و لباس شخصی بود، دورهمان کردند، یکی هل میداد، یکی فحش و ناسزا و چند نفری هم دو پسر عبدالله را نشان کرده بودند که با زور به درون دادسرا ی اوین ببرند. که بردند، من و یکی دو نفر از دوستان هرجور بود وارد دادسرا شدیم، سعی می کردیم فضا را آرام کنیم اما خودمان هم چند مشت و لگد خوردیم.
از دادسرا بیرونمان کردند و درش را هم قفل زدند مبادا کسی وارد شود.
خواهر عبدالله داد میزد : با پای خودش آمده چرا چنین میکنید. عبدالله برادر شهید است. یکی از مأموران جواب داد: برادر شهید باشد. ما هم از خانواده شهدا هستیم.
در همین چند متر مربع هر کدام شهدای خود را بر حقانیت خود شاهد میآورد و صدایی به کسی نمیرسید. در این میان مسئول تیم حفاظت دادسرا، مهدی صالحی، تنها وظیفه خود را در گرفتن یقه دو پسر عبدالله خلاصه کرده بود و آنها را رها نمیکرد. او و سربازان تحت امرش از یکطرف و ما چند نفر دیگر از طرف دیگر در کشمکش بودیم که مبادا این دو را هم بگیرند و ببرند. اما زور آنها چربید و این دو جوان را هم به داخل کشیدند و صدای کتک و فحش و توهین فضا را پر کرده بود. صالحی مرتب با داد و فریاد می گفت : همین جاست که میفهمید که چه بلایی سرتان خواهد آمد و هیچکس هم هیچ کاری برایتان نمیکند.
ادامه را اینجا بخوانید
#عبدالله_مومنی #زندان_اوین #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در رژیم جمهوری اسلامی، رفتار مستبدانه از راس حکومت به ماموران رده پایین تسری پیدا میکند. آنها حق خود میدانند که با مردم هر طور که میخواهند رفتار کنند و خون را در پناه حکومت در امنیت میبینند.
بارها درباره رفتار ماموران زندانها با زندانیان شنیده و خواندهایم. همین سال گذشته بود که قاسم صحرایی از ماموران سابق زندان رجاییشهر (که حالا به زندان قزلحصار منتقل شده)، گلوی آرشام رضایی را میفشرد و داشت خفهاش میکرد یا رضا محمدحسینی را چنان مورد ضرب و شتم قرار داد و روی زمین کشید که بدنش به شدت مجروح شد...
حالا هم گزارش شده که عبدالله مؤمنی که با پای خودش برای تحمل حبس به دادسرای اوین رفته، توسط مسئول حفاظت دادسرا و زیردستانش به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و علاوه بر این فرزندانش هم مضروب شدند!
بهمن احمدی امویی، گزارشی در این زمینه نوشته که در رسانه تحکیم ملت منتشر شده است.
فارغ از هر باور و گرایش سیاسی که یک زندانی دارد، به رفتار فراقانونی و غیرانسانی با یک زندانی باید اعتراض کرد و این رویه حکومت در رفتار با بازداشتشدگان را تقبیح نمود.
متن گزارش آقای احمدی امویی به شرح زیر است:
«گزارش ضرب و شتم عبدالله مومنی، زندانی سیاسی و فرزندانش
🖊بهمن احمدی امویی :
چهارشنبه ۲۷ دی ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۰ صبح و برای چندمین بار مقابل زندان اوین. عبدالله مومنی برای اجرای یک سال حکم زندانش، آمده تا خودش را معرفی کند. او بابت سخنرانی در کنفرانس "نجات ایران" به اجرای احکام دادسرای ۳۳ احضار شده بود. هوا سرد است و آلوده. چند نفری برای بدرقه و دیدار گرد آمده بودند. چشمهایی تر شد و آغوشهایی گرم. عبداالله با همراهی وکیلش حسن اسدی زیدابادی به دادسرا رفتند. یکی دو نفر گفتند: با توجه به شرایط همسرش که بیماری سخت و حادی دارد، احتمالا به او فرصتی میدهند تا دوره درمان همسرش خانم فاطمه آدینهوند تمام شود و مشکلاتش تا حدی کاهش پیدا کند. من گفتم: شاید! ولی جمهوری اسلامی حساب و کتابش را فقط خودش میداند. حتی اگر ۹۹ درصد احتمال بدهی باز هم ان یک درصد کار خودش را می کند. و آن یک درصد کار خودش را کرد.
وکیلش آمد و گفت : تمام شد. فرستادمیش داخل. با تلخندی که چارهای نیست. باید میرفت. به همراه حمید و امیر، دو پسر عبدالله، خواهرش و یکی دو نفر دیگر از نزدیکانش به در ورودی دادسرا رفتیم. به این امید از آنجا که بیرون بیاید تا به در ورودی زندان اوبن منتقل شود، آخرین بار دستی برایش تکان دهیم و آخربن سفارشها و پیام هایش را باره خانوادهاش بگبریم؛ همیشه زندانی در آخرین لحظات هم دلش میخواهد سفارشهایی برای خانوادهاش داشته باشد، مخصوصا اگر عزیزش بیمار هم باشد.
چند دقیقهای گذشت و صدای عبدالله بلند شد که چرا کتک می زنید ؟ نباید به من دستبند بزنید، من با پای خودم آمدهام و این دیگر چه رفتاری است؟ رفتیم مقابل در ورودی دادسرا.ماموری او را هل میداد که :برو ! پرو بازی در نیار!
چند سرباز، مامور اصلی را در هلدادن و توهین کردن همراهی میکردند. به نظر ارشدشان بود. پسران عبداالله و خواهرش با دیدن این صحنهها ناراحت شدند و به طرف آنهایی که عبدالله را میزدند و توهین میکردند، رفتند... هر چه سرباز و لباس شخصی بود، دورهمان کردند، یکی هل میداد، یکی فحش و ناسزا و چند نفری هم دو پسر عبدالله را نشان کرده بودند که با زور به درون دادسرا ی اوین ببرند. که بردند، من و یکی دو نفر از دوستان هرجور بود وارد دادسرا شدیم، سعی می کردیم فضا را آرام کنیم اما خودمان هم چند مشت و لگد خوردیم.
از دادسرا بیرونمان کردند و درش را هم قفل زدند مبادا کسی وارد شود.
خواهر عبدالله داد میزد : با پای خودش آمده چرا چنین میکنید. عبدالله برادر شهید است. یکی از مأموران جواب داد: برادر شهید باشد. ما هم از خانواده شهدا هستیم.
در همین چند متر مربع هر کدام شهدای خود را بر حقانیت خود شاهد میآورد و صدایی به کسی نمیرسید. در این میان مسئول تیم حفاظت دادسرا، مهدی صالحی، تنها وظیفه خود را در گرفتن یقه دو پسر عبدالله خلاصه کرده بود و آنها را رها نمیکرد. او و سربازان تحت امرش از یکطرف و ما چند نفر دیگر از طرف دیگر در کشمکش بودیم که مبادا این دو را هم بگیرند و ببرند. اما زور آنها چربید و این دو جوان را هم به داخل کشیدند و صدای کتک و فحش و توهین فضا را پر کرده بود. صالحی مرتب با داد و فریاد می گفت : همین جاست که میفهمید که چه بلایی سرتان خواهد آمد و هیچکس هم هیچ کاری برایتان نمیکند.
ادامه را اینجا بخوانید
#عبدالله_مومنی #زندان_اوین #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
عبدالله مومنی با ضربوشتم راهی زندان شد
در رژیم جمهوری اسلامی، رفتار مستبدانه از راس حکومت به ماموران رده پایین تسری پیدا میکند. آنها حق خود میدانند که با مردم هر طور که میخواهند رفتار کنند و خون را در پناه حکومت در امنیت میبینند. بارها درباره ماموران زندانها با زندانیان شنیده و خواندهایم.…
«در روزهای اعتراض عمومی و قدرتمند زنان بند اوین علیه اعدام، راحله راحمیپور؛ خواهر اعدامی و دادخواه زندانی، بر اثر حملهی قلبی به بیمارستان اعزام شد.
جمهوری اسلامی در جایگاه جنایتکاران تاریخ ایستاده است. رژیمی که کشتار و اعدام میکند و بازمانده و دادخواه را نیز به زندان میافکند و شکنجه میکند.
روز چهارشنبه، چهارم بهمن ماه، در حالی که بند زنان زندان اوین برای اقدام اعتراضی عمومی علیه اعدام جوانان کشور و توقف اعدام آماده میشوند، ناگهان یکی از همبندیهای عزیزمان، راحله راحمی با حملهی قلبی به بهداری زندان و پس از گرفتن نوار قلب به بیمارستان منتقل شد.
راحله یکی از ۴ زندانی سیاسی بند زنان اوین است که بالای ۷۰ سال سن دارند. او مبتلا به بیماریهای متعدد از جمله تومور مغزی بوده و تحت درمان است، اما برای تحمل حبس به زندان آورده شده است.
راحله راحمیپور، یکی از دادخواهان ایرانی است که برای احقاق حق و اجرای عدالت، فعالیت کرده و اکنون به جرم دادخواهی در زندان است.
برادر راحله در دههی ۶۰ در زندانهای جمهوری اسلامی اعدام شده و نوزاد بازمانده از او نیز در زندان ناپدید شده است.
جمهوری اسلامی در جایگاه جنایتکاران تاریخ ایستادهاست. از یک سو با اعدام و ریختن خون زنان و مردان معترض، سیاست وحشیانه بیامان را دهههاست که پیش میبرد و غیرانسانیتر آنکه برای سرکوب، به آن بسنده نکرده و تلاش میکند بازماندگان و دادخواهان را نیز با زندان، حبس در سلولهای انفرادی و اعمال شکنجههای جسمی و روحی و روانی، تحت فشار وادار به سکوت کند.
دادخواهان به پا خاستهاند و تا تحقق عدالت از پای نمینشینند. آنها در زندانها هم مقاومت میکنند.»
- از اینستاگرام نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و فعال حقوق بشر محبوس در زندان اوین
.
#راحله_راحمی_پور #زندان_اوین #جنبش_دادخواهی #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی در جایگاه جنایتکاران تاریخ ایستاده است. رژیمی که کشتار و اعدام میکند و بازمانده و دادخواه را نیز به زندان میافکند و شکنجه میکند.
روز چهارشنبه، چهارم بهمن ماه، در حالی که بند زنان زندان اوین برای اقدام اعتراضی عمومی علیه اعدام جوانان کشور و توقف اعدام آماده میشوند، ناگهان یکی از همبندیهای عزیزمان، راحله راحمی با حملهی قلبی به بهداری زندان و پس از گرفتن نوار قلب به بیمارستان منتقل شد.
راحله یکی از ۴ زندانی سیاسی بند زنان اوین است که بالای ۷۰ سال سن دارند. او مبتلا به بیماریهای متعدد از جمله تومور مغزی بوده و تحت درمان است، اما برای تحمل حبس به زندان آورده شده است.
راحله راحمیپور، یکی از دادخواهان ایرانی است که برای احقاق حق و اجرای عدالت، فعالیت کرده و اکنون به جرم دادخواهی در زندان است.
برادر راحله در دههی ۶۰ در زندانهای جمهوری اسلامی اعدام شده و نوزاد بازمانده از او نیز در زندان ناپدید شده است.
جمهوری اسلامی در جایگاه جنایتکاران تاریخ ایستادهاست. از یک سو با اعدام و ریختن خون زنان و مردان معترض، سیاست وحشیانه بیامان را دهههاست که پیش میبرد و غیرانسانیتر آنکه برای سرکوب، به آن بسنده نکرده و تلاش میکند بازماندگان و دادخواهان را نیز با زندان، حبس در سلولهای انفرادی و اعمال شکنجههای جسمی و روحی و روانی، تحت فشار وادار به سکوت کند.
دادخواهان به پا خاستهاند و تا تحقق عدالت از پای نمینشینند. آنها در زندانها هم مقاومت میکنند.»
- از اینستاگرام نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و فعال حقوق بشر محبوس در زندان اوین
.
#راحله_راحمی_پور #زندان_اوین #جنبش_دادخواهی #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین:
خبر هولناک است و نفسگیر
«خبر هولناک است و نفسگیر
چهار زندانی کُرد محکوم به مرگ در سلولهای انفرادی اعدام را به انتظار نشستهاند و خانوادههایشان پشت در زندان تنها ماندهاند.
هولناکیِ این روزهای ما از سرکوبِ بیامان و خلسگی و سکوتیست که بدان مبتلا شدهایم.
پس از اعلام وکیل محمد قبادلو که خبر از قتل قریبالوقوع محمد توسط حکومت را میدهد، خانواده و وکیل، پشت در زندان قزلحصار تنها میمانند و ساعاتی بعد در میان فریادهای خانواده، محمد را به قتل میرسانند.
توقع گزافی نیست حضوری چند هزار نفره پشت در زندانی که آن سوی دیوارش یکی از “ما” را تا سحرگاه به مسلخ میبرند.
بربریت ماهیت جمهوریاسلامیست و بنیان و اساسش بر سرکوب و جنایت است و جز با مبارزه در میدان نبردی تن به تن ساقط نخواهد شد.
محافظهکارانه نظارهگرِ جنایات رژیم بودن را برنمیتابیم که سهیم شدن است در هر آنچه میکند و در سوگ نشستن آنجا که باید دادی بستانیم از این بیداد بیهودگیست. جنایتی اینچنین را شعلهی خشمی باید خانمانسوز.
خوی انقلابیگری را در ما کشتهاند و میدان مبارزه را به هزار ترفند بزک کردهاند تا به اشک و آه بر گورهای بیجنازهی فرزندانمان بیارامیم.
از نقد بیرحمانهی خود که کنج عافیت گزیدهایم هراسی به دل نیست. هراس از پوزخند کنج لبان جلاد است و دستان سفاکش که هماینک بافتن طناب داری دیگر را آغاز کرده است.
صدها محکوم به مرگ طناب دار را به انتظار نشستهاند در صف اعدام و این چرخهی قتل حکومتی متوقف نخواهد شد مگر به خواست ما.
فرصت بی عملی در میان نیست. باید به خیابان بازگردیم. خیابان تنها مسیر است برای سرنگونی بنیان استبداد.
“نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم”
گلرخ ایرایی
بهمن ۱۴۰۲
زندان اوین»
#محمد_قیادلو #فرهاد_سلیمی #پژمان_فاتحی #محسن_مظلوم #محمد_فرامرزی و #وفا_آذربار #نه_به_اعدام #گلرخ_ایرایی #زندان_اوین #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خبر هولناک است و نفسگیر
«خبر هولناک است و نفسگیر
چهار زندانی کُرد محکوم به مرگ در سلولهای انفرادی اعدام را به انتظار نشستهاند و خانوادههایشان پشت در زندان تنها ماندهاند.
هولناکیِ این روزهای ما از سرکوبِ بیامان و خلسگی و سکوتیست که بدان مبتلا شدهایم.
پس از اعلام وکیل محمد قبادلو که خبر از قتل قریبالوقوع محمد توسط حکومت را میدهد، خانواده و وکیل، پشت در زندان قزلحصار تنها میمانند و ساعاتی بعد در میان فریادهای خانواده، محمد را به قتل میرسانند.
توقع گزافی نیست حضوری چند هزار نفره پشت در زندانی که آن سوی دیوارش یکی از “ما” را تا سحرگاه به مسلخ میبرند.
بربریت ماهیت جمهوریاسلامیست و بنیان و اساسش بر سرکوب و جنایت است و جز با مبارزه در میدان نبردی تن به تن ساقط نخواهد شد.
محافظهکارانه نظارهگرِ جنایات رژیم بودن را برنمیتابیم که سهیم شدن است در هر آنچه میکند و در سوگ نشستن آنجا که باید دادی بستانیم از این بیداد بیهودگیست. جنایتی اینچنین را شعلهی خشمی باید خانمانسوز.
خوی انقلابیگری را در ما کشتهاند و میدان مبارزه را به هزار ترفند بزک کردهاند تا به اشک و آه بر گورهای بیجنازهی فرزندانمان بیارامیم.
از نقد بیرحمانهی خود که کنج عافیت گزیدهایم هراسی به دل نیست. هراس از پوزخند کنج لبان جلاد است و دستان سفاکش که هماینک بافتن طناب داری دیگر را آغاز کرده است.
صدها محکوم به مرگ طناب دار را به انتظار نشستهاند در صف اعدام و این چرخهی قتل حکومتی متوقف نخواهد شد مگر به خواست ما.
فرصت بی عملی در میان نیست. باید به خیابان بازگردیم. خیابان تنها مسیر است برای سرنگونی بنیان استبداد.
“نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم”
گلرخ ایرایی
بهمن ۱۴۰۲
زندان اوین»
#محمد_قیادلو #فرهاد_سلیمی #پژمان_فاتحی #محسن_مظلوم #محمد_فرامرزی و #وفا_آذربار #نه_به_اعدام #گلرخ_ایرایی #زندان_اوین #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا مهرگان، زندانی سیاسی سابق، تصاویری از پیکر زخمی آقای رضا سلمانزاده، پدر دادخواه مهدی سلمانزاده، و زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار در اختیار ما گذاشته است که نشان میدهد آقای سلیمانزاده پس از واقعه آتشسوزی #زندان_اوین در سال ۱۴۰۱ به شدت مجروح و مضروب شده است.
آقای #رضا_سلمان_زاده، که به خاطر دادخواهی برای فرزند نوجوانش در زندان بود، حالا با اتهامات جدیدی مواجه است. اتهاماتی که پس از آتشسوزی اوین به ایشان و تعدادی دیگر از زندانیان نسبت داده شده است:
- اخلال در نظم زندان و تمرد نسبت به ماموران در حین انجام وظیفه
- اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت و محاربه و افراد فیالارض و تخریب و ایجاد تحریق در تاسیسات مورد استفاده
لازم به ذکر است، شنبه ۲۳ مهرماه، آتش مهیبی قسمتی از زندان اوین را فرا گرفت. ماموران شروع به شلیک گاز اشکآور کردند. زندانیان در محوطه هواخوری شعار میدادند، آنها به رگبار بسته شدند. برخی از زندانیان در داخل سالنها تلاش کردند تا با آتشزدن برخی لوازم، اثر گاز اشکآور را خنثی کنند.
برخی تلاش کردند به محوطه زندان بروند، اما به شدت سرکوب و تعدادی کشته شدند، هنوز تعداد دقیق کشتهشدهها مشخص نیست.
نیروهای اطلاعاتی پس از سرکوب زندانیان، عدهای را بازجویی کردند و به آنها اتهاماتی چون تخریب و ایجاد تحریق و اقدام به فرار و ... نسبت دادند، پروندهای که کیفرخواست آن صادر شده، ولی هنوز به مرحله صدور رای نرسیده است.
زندانیانی که در آن واقعه همچون آقای سلمانزاده به شدت زخمی شده بودند، حالا مورد اتهامات سنگینی قرار گرفتهاند و باید از آنها حمایت کرد. واکنشهای این زندانیان در آن واقعه اقدامی طبیعی برای نجات دادن جان خود و یارانشان بوده است. زندان در حال سوختن بود، صدای انفجار و گلوله و گاز اشکآور میآمد، در روزهای قبل هم وقایعی تحریککننده اتفاق افتاده بود، در خارج از زندان اخبار کشتار مردم در خیابان به گوش میرسید. زندانیانی که گمان کردند قرار است در یک آتشسوزی کشته شوند یا خفه شوند، صدای اعتراضشان را بلند کردند، اما حالا همانها متهم شدهاند.
رضا سلمانزاده که به خاطر اتهامی دیگر به ۱ سال و ۱۰ ماه و ۲۵ روز حبس محکوم شده بود، حالا با وجود اتمام محکومیت، به دلایل اتهامات واهی در زندان باقی مانده. جای شاکی و متهم عوض شده! اوست که باید نسبت به جراحات وارده شاکی باشد، نسبت به ایجاد استرس و فشار عصبی در آن شب مهیب آتشسوزی باید شاکی باشد، نسبت به قتل فرزندش باید شاکی باشد، حالا اما او در قزلحصار منتظر صدور رای است!
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای #رضا_سلمان_زاده، که به خاطر دادخواهی برای فرزند نوجوانش در زندان بود، حالا با اتهامات جدیدی مواجه است. اتهاماتی که پس از آتشسوزی اوین به ایشان و تعدادی دیگر از زندانیان نسبت داده شده است:
- اخلال در نظم زندان و تمرد نسبت به ماموران در حین انجام وظیفه
- اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت و محاربه و افراد فیالارض و تخریب و ایجاد تحریق در تاسیسات مورد استفاده
لازم به ذکر است، شنبه ۲۳ مهرماه، آتش مهیبی قسمتی از زندان اوین را فرا گرفت. ماموران شروع به شلیک گاز اشکآور کردند. زندانیان در محوطه هواخوری شعار میدادند، آنها به رگبار بسته شدند. برخی از زندانیان در داخل سالنها تلاش کردند تا با آتشزدن برخی لوازم، اثر گاز اشکآور را خنثی کنند.
برخی تلاش کردند به محوطه زندان بروند، اما به شدت سرکوب و تعدادی کشته شدند، هنوز تعداد دقیق کشتهشدهها مشخص نیست.
نیروهای اطلاعاتی پس از سرکوب زندانیان، عدهای را بازجویی کردند و به آنها اتهاماتی چون تخریب و ایجاد تحریق و اقدام به فرار و ... نسبت دادند، پروندهای که کیفرخواست آن صادر شده، ولی هنوز به مرحله صدور رای نرسیده است.
زندانیانی که در آن واقعه همچون آقای سلمانزاده به شدت زخمی شده بودند، حالا مورد اتهامات سنگینی قرار گرفتهاند و باید از آنها حمایت کرد. واکنشهای این زندانیان در آن واقعه اقدامی طبیعی برای نجات دادن جان خود و یارانشان بوده است. زندان در حال سوختن بود، صدای انفجار و گلوله و گاز اشکآور میآمد، در روزهای قبل هم وقایعی تحریککننده اتفاق افتاده بود، در خارج از زندان اخبار کشتار مردم در خیابان به گوش میرسید. زندانیانی که گمان کردند قرار است در یک آتشسوزی کشته شوند یا خفه شوند، صدای اعتراضشان را بلند کردند، اما حالا همانها متهم شدهاند.
رضا سلمانزاده که به خاطر اتهامی دیگر به ۱ سال و ۱۰ ماه و ۲۵ روز حبس محکوم شده بود، حالا با وجود اتمام محکومیت، به دلایل اتهامات واهی در زندان باقی مانده. جای شاکی و متهم عوض شده! اوست که باید نسبت به جراحات وارده شاکی باشد، نسبت به ایجاد استرس و فشار عصبی در آن شب مهیب آتشسوزی باید شاکی باشد، نسبت به قتل فرزندش باید شاکی باشد، حالا اما او در قزلحصار منتظر صدور رای است!
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
InstaFix
@tavaana
رضا مهرگان، زندانی سیاسی سابق، تصاویری از پیکر زخمی آقای رضا سلمانزاده، پدر دادخواه مهدی سلمانزاده، و زندانی سیاسی محبوس در زندان ق...
رضا مهرگان، زندانی سیاسی سابق، تصاویری از پیکر زخمی آقای رضا سلمانزاده، پدر دادخواه مهدی سلمانزاده، و زندانی سیاسی محبوس در زندان ق...
مسیب رئیسییگانه، بدون هیچ اقدام درمانی خاصی به زندان بازگردانده شد
در واقع اعزام مسیب رئیسی یگانه به بیمارستان، عملا یک اعزام نمایشی بود.
درحالی روز یکشنبه در تاریخ ۱۳/۱۲/۱۴۰۲ مسیب رئیسییگانه را به بیمارستان شهدای تجریش اعزام کرده بودند، پس از معاینات دکتر و با وجود ابتلا به بیماریهای تنگی نفس شدید، به او اجازه اسکن ریه داده نشد و علیرغم حال نامساعد، به یک معاینه ساده بسنده کردند و بدون نتیجه مشخص او را به زندان اوین بازگرداندند.
لازم به ذکر است، در پی آتشسوزی سال گذشته در زندان اوین، مسیب رئیسی از ناحیه ریه دچار آسیبدیدگی شدید شده بود. مسیب در مدت زمان کوتاهی که بین آزادی و بازداشت مجدد خود داشت، موفق به تکمیل دوره درمانی خود نشد. این امر به مرور زمان و بدون رسیدگی پزشکی در زندان، منجر به ابتلای او به بیماری برونشیت شده است. هم اکنون محرومیت او و دیگر زندانیان از دسترسی به حق درمان همچنان ادامه دارد و جان زندانیان بسیار دیگری در خطر است.
#مسیب_رئیسی_یگانه #زندان_اوین #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در واقع اعزام مسیب رئیسی یگانه به بیمارستان، عملا یک اعزام نمایشی بود.
درحالی روز یکشنبه در تاریخ ۱۳/۱۲/۱۴۰۲ مسیب رئیسییگانه را به بیمارستان شهدای تجریش اعزام کرده بودند، پس از معاینات دکتر و با وجود ابتلا به بیماریهای تنگی نفس شدید، به او اجازه اسکن ریه داده نشد و علیرغم حال نامساعد، به یک معاینه ساده بسنده کردند و بدون نتیجه مشخص او را به زندان اوین بازگرداندند.
لازم به ذکر است، در پی آتشسوزی سال گذشته در زندان اوین، مسیب رئیسی از ناحیه ریه دچار آسیبدیدگی شدید شده بود. مسیب در مدت زمان کوتاهی که بین آزادی و بازداشت مجدد خود داشت، موفق به تکمیل دوره درمانی خود نشد. این امر به مرور زمان و بدون رسیدگی پزشکی در زندان، منجر به ابتلای او به بیماری برونشیت شده است. هم اکنون محرومیت او و دیگر زندانیان از دسترسی به حق درمان همچنان ادامه دارد و جان زندانیان بسیار دیگری در خطر است.
#مسیب_رئیسی_یگانه #زندان_اوین #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مسیب رئیسییگانه در زندان اوین اقدام به خودکشی کرد
این زندانی سیاسی، که از طریق بلعیدن قرص دست به خودکشی زده بود، امروز پنجشنبه ۱۷ اسفندماه، به بیمارستان لقمان منتقل شد.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی به هرانا گفت:
«هم اکنون در مورد وضعیت جسمانی او اطلاعی در دست نیست.»
لازم به ذکر است، در پی آتشسوزی سال گذشته در زندان اوین، مسیب رئیسی از ناحیه ریه دچار آسیبدیدگی شدید شده بود. مسیب در مدت زمان کوتاهی که بین آزادی و بازداشت مجدد خود داشت، موفق به تکمیل دوره درمانی خود نشد. این امر به مرور زمان و بدون رسیدگی پزشکی در زندان، منجر به ابتلای او به بیماری برونشیت شده است. هم اکنون محرومیت او و دیگر زندانیان از دسترسی به حق درمان همچنان ادامه دارد و جان زندانیان بسیار دیگری در خطر است.
این زندانی روز یکشنبه ۱۳ اسفندماه، به بیمارستان شهدای تجریش اعزام شده بود، اما به او اجازه اسکن ریه داده نشد و علیرغم حال نامساعد، بدون نتیجه مشخص او را به زندان اوین بازگردانده بودند.
#مسیب_رئیسی_یگانه #زندان_اوین #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این زندانی سیاسی، که از طریق بلعیدن قرص دست به خودکشی زده بود، امروز پنجشنبه ۱۷ اسفندماه، به بیمارستان لقمان منتقل شد.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی به هرانا گفت:
«هم اکنون در مورد وضعیت جسمانی او اطلاعی در دست نیست.»
لازم به ذکر است، در پی آتشسوزی سال گذشته در زندان اوین، مسیب رئیسی از ناحیه ریه دچار آسیبدیدگی شدید شده بود. مسیب در مدت زمان کوتاهی که بین آزادی و بازداشت مجدد خود داشت، موفق به تکمیل دوره درمانی خود نشد. این امر به مرور زمان و بدون رسیدگی پزشکی در زندان، منجر به ابتلای او به بیماری برونشیت شده است. هم اکنون محرومیت او و دیگر زندانیان از دسترسی به حق درمان همچنان ادامه دارد و جان زندانیان بسیار دیگری در خطر است.
این زندانی روز یکشنبه ۱۳ اسفندماه، به بیمارستان شهدای تجریش اعزام شده بود، اما به او اجازه اسکن ریه داده نشد و علیرغم حال نامساعد، بدون نتیجه مشخص او را به زندان اوین بازگردانده بودند.
#مسیب_رئیسی_یگانه #زندان_اوین #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با آغاز ماه رمضان، آشپزخانه زندان اوین در طی ساعات روز به دستور مقامات زندان تعطیل شد، این در حالی است که اکثر زندانیان مبتلا به انواع بیماریها هستند و حتی در صورت اعتقاد داشتن، توانایی روزه گرفتن را ندارند.
طبق گزارش دریافتی، زندانی سیاسی محسن غیاثی به دلیل بستهشدن آشپزخانه زندان و حمایت از کسانی که توانایی روزهگرفتن یا تمایل به آن را نداشتند با مسئولین زندان درگیر شده و سه روز است که انفرادی در انفرادی به سر میبرد.
آقای فیاثی با زدنچندین ضربه با آجر به سر و صورت خودش، اقدام به خودزنی کرده بود.
به راستی چرا جمهوری اسلامی چنین ظلمی را مرتکب میشود و افراد را مجبور میکند که غذا نخورند؟!
#محسن_غیاثی #زندان_اوین
#رمضان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، زندانی سیاسی محسن غیاثی به دلیل بستهشدن آشپزخانه زندان و حمایت از کسانی که توانایی روزهگرفتن یا تمایل به آن را نداشتند با مسئولین زندان درگیر شده و سه روز است که انفرادی در انفرادی به سر میبرد.
آقای فیاثی با زدنچندین ضربه با آجر به سر و صورت خودش، اقدام به خودزنی کرده بود.
به راستی چرا جمهوری اسلامی چنین ظلمی را مرتکب میشود و افراد را مجبور میکند که غذا نخورند؟!
#محسن_غیاثی #زندان_اوین
#رمضان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱۴ تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین در محکومیت حکم صادره علیه توماج صالحی، بیانیهای به شرح زیر صادر کردند:
«سزای سکوت امروز ما، حکم فردای تک تک ماست
صدور حکم بیشرمانهی اعدام برای توماج صالحی، هنرمند متعهد و مبارز، آنهم با رویهای رسوا در بیدادگاههای نظام یکبار دیگر ماهیت ضد بشری و عمق تباهی این حکومت را افشا کرد.
حکومت اسلامی اینروزها غره از توهم اقتدار خارجی، در تمنای اقتدار داخلی از هیچ تلاشی دریغ نمیکند. از سویی با لشگرکشی، خیابانها را به میدان جنگ تن به تن با زنان آزادیخواه ایران تبدیل کرده و از سوی دیگر در تقلای انتقامکشی از معترضین و مخالفین، امیدهای جامعه را به کمین نشسته و در مقابله با مدنیترین نوع مبارزه و حتی اعتراض به زبان هنر هم با نهایت بیرحمی واکنش نشان میدهد تا با احکام غیر انسانی، حبسهای طولانی و تبعید و "طنابهای آماده برای گردن" برابر مردم بیدفاع قدرتنمایی کند و به جامعه هشدار دهد که هر اعتراضی حتی بیخشونت و مدنی را هم با پنجهی استبداد انتظار میکشد. گویی برای کینجویی از جامعهای که "النصر بالرعب" را بیاثر کرده، کمر به حذف تمام منتقدین و مخالفین وضع موجود بسته و قصد دارد هر شهروند دغدغهمندی را در خوف سرکوب و قتل سازمان یافتهی حکومتی نگاه دارد.
پیام آمران و حاکمان حکم توماج دقیق به ما رسیده! زنهار که سزای سکوت امروز ما، حکم فردای تک تک ماست که هر صدایی را خفه خواهند کرد. غافل از آنکه پایان این تباهی مطلقه با قدرت بی انتهای مقاومت مردم در همین خیابانهای اشغال شده خواهد بود.
گلرخ ایرایی
هستی امیری
رسول بداقی
مصطفی تاجزاده
امیرسالار داودی
حسین رزاق
ویدا ربانی
رضا شهابی
نرگس محمدی
عبداله مومنی
محمد نجفی
صدیقه وسمقی
فائزه هاشمی
مریم یحیوی»
#توماج_صالحى #بیانیه #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سزای سکوت امروز ما، حکم فردای تک تک ماست
صدور حکم بیشرمانهی اعدام برای توماج صالحی، هنرمند متعهد و مبارز، آنهم با رویهای رسوا در بیدادگاههای نظام یکبار دیگر ماهیت ضد بشری و عمق تباهی این حکومت را افشا کرد.
حکومت اسلامی اینروزها غره از توهم اقتدار خارجی، در تمنای اقتدار داخلی از هیچ تلاشی دریغ نمیکند. از سویی با لشگرکشی، خیابانها را به میدان جنگ تن به تن با زنان آزادیخواه ایران تبدیل کرده و از سوی دیگر در تقلای انتقامکشی از معترضین و مخالفین، امیدهای جامعه را به کمین نشسته و در مقابله با مدنیترین نوع مبارزه و حتی اعتراض به زبان هنر هم با نهایت بیرحمی واکنش نشان میدهد تا با احکام غیر انسانی، حبسهای طولانی و تبعید و "طنابهای آماده برای گردن" برابر مردم بیدفاع قدرتنمایی کند و به جامعه هشدار دهد که هر اعتراضی حتی بیخشونت و مدنی را هم با پنجهی استبداد انتظار میکشد. گویی برای کینجویی از جامعهای که "النصر بالرعب" را بیاثر کرده، کمر به حذف تمام منتقدین و مخالفین وضع موجود بسته و قصد دارد هر شهروند دغدغهمندی را در خوف سرکوب و قتل سازمان یافتهی حکومتی نگاه دارد.
پیام آمران و حاکمان حکم توماج دقیق به ما رسیده! زنهار که سزای سکوت امروز ما، حکم فردای تک تک ماست که هر صدایی را خفه خواهند کرد. غافل از آنکه پایان این تباهی مطلقه با قدرت بی انتهای مقاومت مردم در همین خیابانهای اشغال شده خواهد بود.
گلرخ ایرایی
هستی امیری
رسول بداقی
مصطفی تاجزاده
امیرسالار داودی
حسین رزاق
ویدا ربانی
رضا شهابی
نرگس محمدی
عبداله مومنی
محمد نجفی
صدیقه وسمقی
فائزه هاشمی
مریم یحیوی»
#توماج_صالحى #بیانیه #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«محمد نجفی»، وکیل زندانی و محبوس در زندان اوین، به مناسبت سالگرد دو دوست و هم بندی سابق خود «یوسف مهراد» و «صدرالله فاضلی» که سال پیش به اتهام سبالنبی در زندان اراک اعدام شدند، شعری را سروده و میخواند و آن را به «تمام جانفدایان راه آزادی» تقدیم میکند.
آقای نجفی سال گذشته در چنین روزهایی به زندان اوین منتقل شد و پس از آن بود که این دو جوان را اعدام کردند.
متن این فایل صوتی، به شرح زیر است:
«با تو که سیم خاردار بسته زنگار
در قلب آجری کهنهکار
همبندِ نامآوران بسیار
آنان که آنچه باید گفتند و به خون خفتند
من هم مینویسم نام کوچک خود این بار
با رقص واژه و دست
تا نام من به سینه دیوار نشست
گردی به هوا خاست، قدری تحجر شکست
گفتم به همنوع خویش جناب انجیر
ای درخت ایستاده در زنجیر
ای شاخههای انکار چینهها
ای طعم خوش رهاییِ گله نخجیر
ای دستهای زیر خاکیات در دست جنگل سرو و چنار
تو که میدانی هر نام ترک را پیش میبرد یک گام
تو بگو
تو بگو
چند نام مانده تا آوارِ دیوار
تقدیم به تمام جانفدایان راه آزادی
بهویژه به دو دوست شریفم «یوسف مهراد» و «صدرالله فاضلی» که در زندان اراک در چنین روزی، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ به سلول انفرادی رفتند و دو روز بعد یعنی در مورخه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ سرِ دار رفتند. در واقع، در چنین روزی منِ مزاحم و مانعِ اعدام را تبعید کردند به تهران. من را دربه در کردند از دیار و دو دوستم را بردند سر دار.
محمد نجفی، بند ۴ زندان اوین.»
این فایل صوتی را رسانه ایرانوایر منتشر کرده است.
#بیانیه #محمد_نجفی #زندان_اوین #صدرالله_فاضلی #یوسف_مهراد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای نجفی سال گذشته در چنین روزهایی به زندان اوین منتقل شد و پس از آن بود که این دو جوان را اعدام کردند.
متن این فایل صوتی، به شرح زیر است:
«با تو که سیم خاردار بسته زنگار
در قلب آجری کهنهکار
همبندِ نامآوران بسیار
آنان که آنچه باید گفتند و به خون خفتند
من هم مینویسم نام کوچک خود این بار
با رقص واژه و دست
تا نام من به سینه دیوار نشست
گردی به هوا خاست، قدری تحجر شکست
گفتم به همنوع خویش جناب انجیر
ای درخت ایستاده در زنجیر
ای شاخههای انکار چینهها
ای طعم خوش رهاییِ گله نخجیر
ای دستهای زیر خاکیات در دست جنگل سرو و چنار
تو که میدانی هر نام ترک را پیش میبرد یک گام
تو بگو
تو بگو
چند نام مانده تا آوارِ دیوار
تقدیم به تمام جانفدایان راه آزادی
بهویژه به دو دوست شریفم «یوسف مهراد» و «صدرالله فاضلی» که در زندان اراک در چنین روزی، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ به سلول انفرادی رفتند و دو روز بعد یعنی در مورخه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ سرِ دار رفتند. در واقع، در چنین روزی منِ مزاحم و مانعِ اعدام را تبعید کردند به تهران. من را دربه در کردند از دیار و دو دوستم را بردند سر دار.
محمد نجفی، بند ۴ زندان اوین.»
این فایل صوتی را رسانه ایرانوایر منتشر کرده است.
#بیانیه #محمد_نجفی #زندان_اوین #صدرالله_فاضلی #یوسف_مهراد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هفده هفته است که تعدادی از زندانیان سیاسی هر سهشنبه دست به اعتصاب غذا میزنند تا صدای اعتراض خود به اجرای احکام اعدام را به گوش همه برسانند.
این هفته بیانیهای به شرح زیر صادر کردند:
در هفدهمین هفته #سهشنبههای_سیاه #نه_به_اعدام
۳۰اردیبهشت از ساعت ۳ بعد ازظهر تا ساعت ۸ صبحِ روز بعد که لاشهی هلیکوپتر را پیداکردند، ۱۸ساعت در تلویزیون برای عامل قتلعام سال ۶۷ به عزاداری پرداختند.
در عین حال محکومان به اعدام و خانوادههای آنها را روزها و هفتهها با طناب اعدام بر گردنشان و عملا هم برگردن خانوادههایشان نگه میدارند تا جنایتشان را تکمیل کرده باشند.
طی همین ماه حداقل با ۱۲۲ محکوم جرایم عادی و خانوادههای آنها چنین کردند. علاوه بر اینها، زندانی سیاسی #خسرو_بشارت را هم در سحرگاه چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت اعدام کردند که ۱۴ روز خود و خانوادهاش را در انتظار مرگ او نگه داشتند و بدین هم بسنده نکردند و زندانیان #قزلحصار را که در #سهشنبه_های_نه_به_اعدام به این اعدامهای جنایتکارانه معترضند تحت فشار قرار داده و آنطور که ما در #زندان_اوین مطلع شدیم #احمدرضا_حائری را به همین دلیل به سلول انفرادی انتقال دادهاند. و هر روز هم شاهد صف اعدامیهای دیگر از جمله #کامران_شیخه، #محمود_مهرابی، #مجاهد_کورکور #عباس_دریس و #حبیب_دریس هستیم.
در تازه ترین احکام صادره شاهد صدور اتهام بغی به #وحید_بنیعامریان هستیم که این زندانی سیاسی اکنون به مدت ۵ ماه است که در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات زیر فشار و شکنجه قرار دارد.
ما زندانیان اعتصابی سهشنبههای نه بهاعدام در زندانهای اوین(بندزنان،۴و۶و۸)، قزلحصار، خرم آباد، مرکزی کرج، خوی و نقده، خواهان لغو خشونت و اعدام هستیم و تنها راه را، پایان دادن به حکومت استبداد مذهبی حاکم میدانیم.
سهشنبه ۱خرداد۱۴۰۳
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هفده هفته است که تعدادی از زندانیان سیاسی هر سهشنبه دست به اعتصاب غذا میزنند تا صدای اعتراض خود به اجرای احکام اعدام را به گوش همه برسانند.
این هفته بیانیهای به شرح زیر صادر کردند:
در هفدهمین هفته #سهشنبههای_سیاه #نه_به_اعدام
۳۰اردیبهشت از ساعت ۳ بعد ازظهر تا ساعت ۸ صبحِ روز بعد که لاشهی هلیکوپتر را پیداکردند، ۱۸ساعت در تلویزیون برای عامل قتلعام سال ۶۷ به عزاداری پرداختند.
در عین حال محکومان به اعدام و خانوادههای آنها را روزها و هفتهها با طناب اعدام بر گردنشان و عملا هم برگردن خانوادههایشان نگه میدارند تا جنایتشان را تکمیل کرده باشند.
طی همین ماه حداقل با ۱۲۲ محکوم جرایم عادی و خانوادههای آنها چنین کردند. علاوه بر اینها، زندانی سیاسی #خسرو_بشارت را هم در سحرگاه چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت اعدام کردند که ۱۴ روز خود و خانوادهاش را در انتظار مرگ او نگه داشتند و بدین هم بسنده نکردند و زندانیان #قزلحصار را که در #سهشنبه_های_نه_به_اعدام به این اعدامهای جنایتکارانه معترضند تحت فشار قرار داده و آنطور که ما در #زندان_اوین مطلع شدیم #احمدرضا_حائری را به همین دلیل به سلول انفرادی انتقال دادهاند. و هر روز هم شاهد صف اعدامیهای دیگر از جمله #کامران_شیخه، #محمود_مهرابی، #مجاهد_کورکور #عباس_دریس و #حبیب_دریس هستیم.
در تازه ترین احکام صادره شاهد صدور اتهام بغی به #وحید_بنیعامریان هستیم که این زندانی سیاسی اکنون به مدت ۵ ماه است که در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات زیر فشار و شکنجه قرار دارد.
ما زندانیان اعتصابی سهشنبههای نه بهاعدام در زندانهای اوین(بندزنان،۴و۶و۸)، قزلحصار، خرم آباد، مرکزی کرج، خوی و نقده، خواهان لغو خشونت و اعدام هستیم و تنها راه را، پایان دادن به حکومت استبداد مذهبی حاکم میدانیم.
سهشنبه ۱خرداد۱۴۰۳
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امیر رئیسیان، وکیل دادگستری گفت:
زندانی را به دلیل انتشار خبر وجود ساسها تنبیه انضباطی کردهاند ضیا نبوی از یکشنبه تماسی نداشته است.
هفته گذشته ضیا نبوی، که به دلیل اعتراض به مسمومیت دانشآموزان در حال گذراندن یک سال حبس است٬ با انتشار یادداشتی از داخل زندان از وجود ساس در بند هشت این زندان و مشکلات سلامتی ناشی از آن گفت. حالا امیر رئیسیان، وکیل این زندانی سیاسی به «امتداد» میگوید که مسئولان زندان به دلیل این یادداشت این فارغ التحصیل دانشگاه علامه را از بند خارج کردهاند: «روز یکشنبه، سیام اردیبهشت مسئولان زندان با مراجعه به اتاق آقای نبوی، او را از بند خارج میکنند و یک روز بعد از طریق سایر زندانیان مطلع شدیم او در بند قرنطینه است.»
رئیسیان در گفتوگو با سایت امتداد ادامه داد: در زمان انتقال نبوی به بند قرنطینه دوستانش در اتاق حاضر نبودند و به همین دلیل آنها از جزییات اتفاق اطلاعی نداشته اند، اما هماتاقیهایش متوجه شدند که تنها یک مسواک و یک دست لباس با خود برده است.
این وکیل دادگستری توضیح داد: «آخرین پیگیریهای خانواده نشان میدهد این زندانی را روز دوشنبه از بند قرنطینه یا اندرزگاه یک زندان اوین خارج و به انفرادی منتقل کردهاند.»
به گفته رئیسیان٬ بابت یادداشتی که ضیا نبوی درباره وجود ساس در بند هشت زندان اوین نوشته است او را تنبیه انضباطی کردهاند: «گفته میشود شورای انضباطی زندان تصمیم گرفته این زندانی را به دلیل اطلاعرسانی درمورد ساس به «انفرادی تنبیهی» منتقل کند.»
این وکیل دادگستری در پایان تاکید کرد که «به دلیل اینکه ضیا نبوی در طول چند روز گذشته نتوانسته هیچ ارتباطی با اعضای خانواده خود یا خارج از زندان برقرار کند، از وضعیت او اطلاعی موثقی نداریم»
کابوس ناتمام زندان کارون اهواز، ضیا نبوی
https://tavaana.org/clubhouse_prison_nabavi/
#ضیا_نبوی #امیر_رئیسیان #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندانی را به دلیل انتشار خبر وجود ساسها تنبیه انضباطی کردهاند ضیا نبوی از یکشنبه تماسی نداشته است.
هفته گذشته ضیا نبوی، که به دلیل اعتراض به مسمومیت دانشآموزان در حال گذراندن یک سال حبس است٬ با انتشار یادداشتی از داخل زندان از وجود ساس در بند هشت این زندان و مشکلات سلامتی ناشی از آن گفت. حالا امیر رئیسیان، وکیل این زندانی سیاسی به «امتداد» میگوید که مسئولان زندان به دلیل این یادداشت این فارغ التحصیل دانشگاه علامه را از بند خارج کردهاند: «روز یکشنبه، سیام اردیبهشت مسئولان زندان با مراجعه به اتاق آقای نبوی، او را از بند خارج میکنند و یک روز بعد از طریق سایر زندانیان مطلع شدیم او در بند قرنطینه است.»
رئیسیان در گفتوگو با سایت امتداد ادامه داد: در زمان انتقال نبوی به بند قرنطینه دوستانش در اتاق حاضر نبودند و به همین دلیل آنها از جزییات اتفاق اطلاعی نداشته اند، اما هماتاقیهایش متوجه شدند که تنها یک مسواک و یک دست لباس با خود برده است.
این وکیل دادگستری توضیح داد: «آخرین پیگیریهای خانواده نشان میدهد این زندانی را روز دوشنبه از بند قرنطینه یا اندرزگاه یک زندان اوین خارج و به انفرادی منتقل کردهاند.»
به گفته رئیسیان٬ بابت یادداشتی که ضیا نبوی درباره وجود ساس در بند هشت زندان اوین نوشته است او را تنبیه انضباطی کردهاند: «گفته میشود شورای انضباطی زندان تصمیم گرفته این زندانی را به دلیل اطلاعرسانی درمورد ساس به «انفرادی تنبیهی» منتقل کند.»
این وکیل دادگستری در پایان تاکید کرد که «به دلیل اینکه ضیا نبوی در طول چند روز گذشته نتوانسته هیچ ارتباطی با اعضای خانواده خود یا خارج از زندان برقرار کند، از وضعیت او اطلاعی موثقی نداریم»
کابوس ناتمام زندان کارون اهواز، ضیا نبوی
https://tavaana.org/clubhouse_prison_nabavi/
#ضیا_نبوی #امیر_رئیسیان #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش دریافتی از یکی از زندانیان سیاسی که چند ماهی است که آزاد شده، حاکی از این است که مسئولان زندان از بسیاری از زندانیان بیگاری میکشند و این زندانیان از ترس انتقال به زندان تهران بزرگ تن به کارهایی طاقتفرسا میدهند.
این منبع مطلع نوشته:
«قبل از هر چیز بگم که اندرزگاه ۶ هرکس کار نکنه میفرستن تهران بزرگ و ۲۰ یا ۳۰ تا زندانی سیاسی داره که تنبیهی اونجا هستن. بخاطر نرفتن به تهران بزرگ بیگاری میکشن ازشون و شاهد بودم که متاسفانه یه نفر که مشکل قلبی داشت رو برده بودن قسمت انبار مرکز، اونجا هی بار میاد، میوه، لبنیات، نان و هر چیز دیگه...و این زندانیان باید این بارها رو جابهجا کنند، اون فرد زندانی حین کار، مشکل قلبی پیدا کرد و بردنش بهداری و برنگشت و گفتن که انتقال دادیم به یه اندرزگاه دیگه، نمیدونم شاید فوت شده بود....
۲۵ اسفند ۱۴۰۲ که برف سنگین تهران کل محوطه اوین رو سفید پوش کرده بود این بدبختها رو با دمپایی و پارو به دست از ساعت ۸ صبح تا ۷ غروبفرستادن تا برفهای داخل محوطه رو پارو کنن و وقتی برگشتن پاهاشون از شدت سرما یخ زده بود و بیحس شده بود.
این اندرزگاه هیچ امکاناتی نداره و مخصوص کسانی هستش که بخاطر مهریه و رد مال زیر ۱ میلیارد اونجان. تهدید فرستادن به زندان تهران بزرگ، ترفندی هستش که اونا رو تو اوین نگه میداره. از این زندانیان برای ساخت اندرزگاه ۷ داره استفاده میشه، ۲۰۰ تفرم ظرفیت داره و به غیر از ۲۰ تا سیاسی، بقیه زندانیان از صبح تا ۵ غروب بیرون هستن. یا دارن جنس خالی میکنن تو انبار یا میوه میبرن پخش میکنن داخل اندرزگاههای دیگه. هر کاری داخل اوین هست، رایگان این زندانیان انجام میدن، زندانیانی که از ۲۰ ساله تا ۷۰ ساله توشون دیده میشه.»
مرتبط:
حقوق مادی زندانیان
https://tavaana.org/6-reserved-rights-of-prisoners/
اشتغال و حرفهآموزی در زندان
https://tavaana.org/prisoners-rights-45/
#حقوق_زندانی #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این منبع مطلع نوشته:
«قبل از هر چیز بگم که اندرزگاه ۶ هرکس کار نکنه میفرستن تهران بزرگ و ۲۰ یا ۳۰ تا زندانی سیاسی داره که تنبیهی اونجا هستن. بخاطر نرفتن به تهران بزرگ بیگاری میکشن ازشون و شاهد بودم که متاسفانه یه نفر که مشکل قلبی داشت رو برده بودن قسمت انبار مرکز، اونجا هی بار میاد، میوه، لبنیات، نان و هر چیز دیگه...و این زندانیان باید این بارها رو جابهجا کنند، اون فرد زندانی حین کار، مشکل قلبی پیدا کرد و بردنش بهداری و برنگشت و گفتن که انتقال دادیم به یه اندرزگاه دیگه، نمیدونم شاید فوت شده بود....
۲۵ اسفند ۱۴۰۲ که برف سنگین تهران کل محوطه اوین رو سفید پوش کرده بود این بدبختها رو با دمپایی و پارو به دست از ساعت ۸ صبح تا ۷ غروبفرستادن تا برفهای داخل محوطه رو پارو کنن و وقتی برگشتن پاهاشون از شدت سرما یخ زده بود و بیحس شده بود.
این اندرزگاه هیچ امکاناتی نداره و مخصوص کسانی هستش که بخاطر مهریه و رد مال زیر ۱ میلیارد اونجان. تهدید فرستادن به زندان تهران بزرگ، ترفندی هستش که اونا رو تو اوین نگه میداره. از این زندانیان برای ساخت اندرزگاه ۷ داره استفاده میشه، ۲۰۰ تفرم ظرفیت داره و به غیر از ۲۰ تا سیاسی، بقیه زندانیان از صبح تا ۵ غروب بیرون هستن. یا دارن جنس خالی میکنن تو انبار یا میوه میبرن پخش میکنن داخل اندرزگاههای دیگه. هر کاری داخل اوین هست، رایگان این زندانیان انجام میدن، زندانیانی که از ۲۰ ساله تا ۷۰ ساله توشون دیده میشه.»
مرتبط:
حقوق مادی زندانیان
https://tavaana.org/6-reserved-rights-of-prisoners/
اشتغال و حرفهآموزی در زندان
https://tavaana.org/prisoners-rights-45/
#حقوق_زندانی #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدای زندانیان باشیم
وحید بنیعامریان، پویا قبادی، بابک علیپور، ابوالحسن منتظر، سیدمحمد تقوی و اصغر دانشفر، به صورت بلاتکلیف در زندان اوین در بازداشت به سر میبرند.
این افراد چندی پیش در یک پرونده مشترک از بابت اتهاماتی از جمله «بغی» تفهیم اتهام شدند. اتهامی که بیم آن میرود به صدور حکمهای سنگین از جمله اعدام منتهی شود.
«هرانا» مینویسد این شش نفر هماکنون به صورت بلاتکلیف در سالنهای مختلف بند چهار زندان اوین هستند.
شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران به ریاست بازپرس علیزاده، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، این شش شهروند را در یک پرونده مشترک به ظن عضویت و همکاری با یکی از گروههای مخالف نظام از بابت اتهام بغی و از بابت اتهام اجتماع و تبانی بر علیه امنیت کشور تفهیم اتهام کرد.
از یاد نبریم ابوالحسن منتظر ۶۵ سال داد و از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ بوده است او پیشتر در سال ۱۳۹۷ هم توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شده بود.
بازداشتی دیگر سید محمد تقوی سات او ۵۷ سال داد و از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ است. تقوی پیشتر هم سایقه محکومیت و تحمل حبس داشته است.
صدای ایران باشیم و اجازه ندهیم جمهوری اسلامی در بیخبری دست به کشتار هموطنانمان بزند.
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#زندان_اوین
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وحید بنیعامریان، پویا قبادی، بابک علیپور، ابوالحسن منتظر، سیدمحمد تقوی و اصغر دانشفر، به صورت بلاتکلیف در زندان اوین در بازداشت به سر میبرند.
این افراد چندی پیش در یک پرونده مشترک از بابت اتهاماتی از جمله «بغی» تفهیم اتهام شدند. اتهامی که بیم آن میرود به صدور حکمهای سنگین از جمله اعدام منتهی شود.
«هرانا» مینویسد این شش نفر هماکنون به صورت بلاتکلیف در سالنهای مختلف بند چهار زندان اوین هستند.
شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران به ریاست بازپرس علیزاده، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، این شش شهروند را در یک پرونده مشترک به ظن عضویت و همکاری با یکی از گروههای مخالف نظام از بابت اتهام بغی و از بابت اتهام اجتماع و تبانی بر علیه امنیت کشور تفهیم اتهام کرد.
از یاد نبریم ابوالحسن منتظر ۶۵ سال داد و از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ بوده است او پیشتر در سال ۱۳۹۷ هم توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شده بود.
بازداشتی دیگر سید محمد تقوی سات او ۵۷ سال داد و از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ است. تقوی پیشتر هم سایقه محکومیت و تحمل حبس داشته است.
صدای ایران باشیم و اجازه ندهیم جمهوری اسلامی در بیخبری دست به کشتار هموطنانمان بزند.
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#زندان_اوین
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یاشار قضائی زندانی سیاسی، پس از گذشت حدودا یکسال و نیم مرخصی درمانی و با وجود مراجعات متعدد برای تعیین تکلیف پرونده، امروز بیست و ششم خرداد ماه ۱۴۰۳ برای تحمل حبس راهی زندان اوین شد.
او از بازداشتیهای آبان ۹۸ است، که در جریان آتشسوزی اوین در سال ۱۴۰۱ مصدوم شده بود.
یاشار قضائی سال گذشته در ویدیویی شکایت سازمان زندانها از شش زندانی سیاسی در ارتباط با آتشسوزی اوین را «فرار رو به جلو» توصیف کرده و گفته بود هدفشان این است «از شکایت آنها به نهادهای بینالمللی جلوگیری کنند یا در صورتی که شکایت کرده باشند، با اعمال فشار کاری کنند که شکایتشان را پس بگیرند».
یاشار قضایی همچنین گفته بود افرادی که از آنان شکایت شده خود آسیبدیدهاند، از جمله «یاشار توحیدی و محمد خانی که با من هم اتاقی بودند، حال وخیم و خونریزی داشتند و در روند درمانشان اخلال ایجاد میشد».
لازم به ذکر است، نهادهای امنیتی مدتی است که در حال پروندهسازی برای تعدادی از زندانیان هستند تا آتشسوزی زندان اوین را گردن آنها بیندازند. چندی پیش هم به ما خبر رسیده بود که تعدادی از زندانیان منتقل شده به رحاییشهر تحت فشار برای اعترافات اجباری هستند. به زودی قرار است دادگاه این افراد برگزار شود. هفته گذشته رضا سلمانزاده پدر دادخواه و زندانی سیاسی، اعلام کرد که در دادگاه حاضر میشود تا شهادت دهد که این افراد در آتشسوزی دست نداشتند.
#زندان_اوین #یاشار_قضائی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او از بازداشتیهای آبان ۹۸ است، که در جریان آتشسوزی اوین در سال ۱۴۰۱ مصدوم شده بود.
یاشار قضائی سال گذشته در ویدیویی شکایت سازمان زندانها از شش زندانی سیاسی در ارتباط با آتشسوزی اوین را «فرار رو به جلو» توصیف کرده و گفته بود هدفشان این است «از شکایت آنها به نهادهای بینالمللی جلوگیری کنند یا در صورتی که شکایت کرده باشند، با اعمال فشار کاری کنند که شکایتشان را پس بگیرند».
یاشار قضایی همچنین گفته بود افرادی که از آنان شکایت شده خود آسیبدیدهاند، از جمله «یاشار توحیدی و محمد خانی که با من هم اتاقی بودند، حال وخیم و خونریزی داشتند و در روند درمانشان اخلال ایجاد میشد».
لازم به ذکر است، نهادهای امنیتی مدتی است که در حال پروندهسازی برای تعدادی از زندانیان هستند تا آتشسوزی زندان اوین را گردن آنها بیندازند. چندی پیش هم به ما خبر رسیده بود که تعدادی از زندانیان منتقل شده به رحاییشهر تحت فشار برای اعترافات اجباری هستند. به زودی قرار است دادگاه این افراد برگزار شود. هفته گذشته رضا سلمانزاده پدر دادخواه و زندانی سیاسی، اعلام کرد که در دادگاه حاضر میشود تا شهادت دهد که این افراد در آتشسوزی دست نداشتند.
#زندان_اوین #یاشار_قضائی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech