This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوروز در زندان: روایت مهوش ثابت
مهوش ثابت، هفتاد و دو ساله، شاعر، نویسنده، معلم بهایی ایرانی و ساکن ایران است.
او نزدیک به سیزده سال از عمر خود را با احکامی ناعادلانه به عنوان یک زندانی عقیدتی در زندان گذرانده است و هفت سال و نیم از حکمش باقی مانده است درحالی که تا بحال ۳۰ سال حکم از دادگاه انقلاب ایران دریافت کرده است.
سلامت مهوش ثابت حالا دیگر از دست رفته است و زندگی او با چالشهای جدی روبه روست.
تومور ریه، پوکی استخوان با ریسک بالا، مشکل شکستگی هر دو زانو و عوارض شدید ناشی از عمل قلب باز همراه با فرسودگی ناشی از سیزده سال زندان که سه سال آن در سلول دربسته تنگ و تاریک بوده است، فقط بخشی از این چالشها هستند.
وضعیت او چنان وخیم و بحرانی است که ادامه حبس نه تنها درد و رنج فراوانی به همراه دارد بلکه خطر جدی و جبرانناپذیری برای جان او به وجود میآورد.
مهوش ثابت از دی ماه ۱۴۰۳ با توقف حکم برای درمان، در خارج از زندان است، خانواده او بهشدت نگرانند که اگر به زندان بازگردد، وضعیت بسیار وخیمی پیدا کند.
روایت او را از گذراندن نوروز در زندان بشنوید:
در یوتیوب:
https://youtu.be/AGb05bkPZgY
در ساندکلاد:
https://soundcloud.app.goo.gl/QjKrd
#یاری_حقوقی_توانا #زندانی_سیاسی #زندان #نوروز_در_زندان #مهوش_ثابت #نوروز #مهوش_شهریاری #داستان_ما_یکیست
@Tavaana_TavaanaTech
مهوش ثابت، هفتاد و دو ساله، شاعر، نویسنده، معلم بهایی ایرانی و ساکن ایران است.
او نزدیک به سیزده سال از عمر خود را با احکامی ناعادلانه به عنوان یک زندانی عقیدتی در زندان گذرانده است و هفت سال و نیم از حکمش باقی مانده است درحالی که تا بحال ۳۰ سال حکم از دادگاه انقلاب ایران دریافت کرده است.
سلامت مهوش ثابت حالا دیگر از دست رفته است و زندگی او با چالشهای جدی روبه روست.
تومور ریه، پوکی استخوان با ریسک بالا، مشکل شکستگی هر دو زانو و عوارض شدید ناشی از عمل قلب باز همراه با فرسودگی ناشی از سیزده سال زندان که سه سال آن در سلول دربسته تنگ و تاریک بوده است، فقط بخشی از این چالشها هستند.
وضعیت او چنان وخیم و بحرانی است که ادامه حبس نه تنها درد و رنج فراوانی به همراه دارد بلکه خطر جدی و جبرانناپذیری برای جان او به وجود میآورد.
مهوش ثابت از دی ماه ۱۴۰۳ با توقف حکم برای درمان، در خارج از زندان است، خانواده او بهشدت نگرانند که اگر به زندان بازگردد، وضعیت بسیار وخیمی پیدا کند.
روایت او را از گذراندن نوروز در زندان بشنوید:
در یوتیوب:
https://youtu.be/AGb05bkPZgY
در ساندکلاد:
https://soundcloud.app.goo.gl/QjKrd
#یاری_حقوقی_توانا #زندانی_سیاسی #زندان #نوروز_در_زندان #مهوش_ثابت #نوروز #مهوش_شهریاری #داستان_ما_یکیست
@Tavaana_TavaanaTech
مهرزاد موسوی، نویسنده و پژوهشگر شناختهشده اهل شیراز، همچنان در زندان عادلآباد این شهر دوران محکومیت خود را سپری میکند. او آبان ماه ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و از آن زمان تاکنون، علیرغم وضعیت وخیم جسمانی، در زندان نگهداری شده است.
موسوی روز چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ (۱ نوامبر ۲۰۲۳) با خشونت در منزل خود در شیراز دستگیر شد. دو ماه پس از بازداشت، شعبه یک دادگاه انقلاب شیراز او را به اتهام "عضویت در جریانات اپوزیسیون مخالف حکومت" و "اجتماع و تبانی"، هرکدام به ۵ سال حبس تعزیری و همچنین به دلیل "تبلیغ علیه حکومت" به ۱ سال حبس تعزیری محکوم کرد. در مجموع، حکم صادره برای این نویسنده ۱۱ سال زندان تعیین شده است. که مجازات اشد یعنی پنج سال برای ایشان قابل اجرا است.
علاوه بر این، وی به عنوان مجازات تکمیلی به منع خروج از کشور، ابطال گذرنامه، منع فعالیت در فضای مجازی، و تبعید به بردسیر کرمان، هرکدام به مدت ۲ سال محکوم شده است.
مهرزاد موسوی اکنون ماههاست که در زندان عادلآباد شیراز نگهداری میشود و به دلیل بیماری و شرایط نامناسب تغذیه، در وضعیت جسمانی نامساعدی قرار دارد.
این نویسنده آثار پژوهشی متعددی در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران منتشر کرده که از جمله مهمترین آنها میتوان به "ایران در دو یورش" و "جستاری در پیشینه هنر هخامنشی" اشاره کرد.
یکی از همبندیهای سابق مهرزاد موسوی، نوشته؛
«از باغهای قصردشت تا سلول انفرادی؛ از پلاک ۱۰۰ تا عادلآباد
بله، از مهرزاد موسوی میگویم. مردی با ریش مشکی و چشمان درشت و نافذ، آن شیرازی شوخطبع و آگاه که در تاریخ و فرهنگ این سرزمین پژوهش میکرد. نویسندهای که کتابهایش از ایران میان دو یورش میگفت، از نقش ژاپن در انقلاب مشروطه، از تاریخ، از حقیقت.
اما مگر اینجا ایران نیست؟ مگر در اصل بیستوشش قانون اساسی آزادی بیان و عقیده تضمین نشده است؟ پس این وعدهها فریب بود یا دروغ؟ مگر قرار نبود آگاهی، حق هر شهروند باشد؟ مگر هدف انقلاب، هوایی تازه نبود؟ پس چرا حالا نفسکشیدن هم جرم شده است؟
مهرزاد موسوی، مرد آگاهی که در سلولهای عادلآباد فراموش شده است، کسی که همواره میخواند و مینویسد، نه برای ترویج نفرت، که برای روشنگری، برای شناختن داشتهها و عبرت از گذشتهها. مگر نه اینکه شاه گفته بود مردم باید آگاه باشند تا حقوق خود را بشناسند؟ پس چگونه آگاهی جرم شده است؟
آیا حقخواهی جرم است؟ مگر نه اینکه فساد، دزدی، اختلاس، تحجر و انحصار جرماند؟
پس چرا مهرزاد باید در زندان باشد، اما آنان که ثروت کشور را غارت میکنند، آزادانه زندگی میکنند؟ زندان جای دزدان است، نه نویسندگانی که سرمایه فکری این مملکتاند.
چرا سازمانهای بینالمللی سکوت کردهاند؟ چرا از او حمایتی نمیشود؟ چگونه است که برخی افراد در سطح جهانی مطرح میشوند، اما مهرزاد موسوی، این نویسنده چیرهدست، در سلولهای تنگ و تاریک، از یادها میرود؟
بیایید صدای مهرزاد باشیم. او را فراموش نکنیم، او را تنها نگذاریم.»
#مهرزاد_موسوی #زندان_عادل_آباد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
موسوی روز چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ (۱ نوامبر ۲۰۲۳) با خشونت در منزل خود در شیراز دستگیر شد. دو ماه پس از بازداشت، شعبه یک دادگاه انقلاب شیراز او را به اتهام "عضویت در جریانات اپوزیسیون مخالف حکومت" و "اجتماع و تبانی"، هرکدام به ۵ سال حبس تعزیری و همچنین به دلیل "تبلیغ علیه حکومت" به ۱ سال حبس تعزیری محکوم کرد. در مجموع، حکم صادره برای این نویسنده ۱۱ سال زندان تعیین شده است. که مجازات اشد یعنی پنج سال برای ایشان قابل اجرا است.
علاوه بر این، وی به عنوان مجازات تکمیلی به منع خروج از کشور، ابطال گذرنامه، منع فعالیت در فضای مجازی، و تبعید به بردسیر کرمان، هرکدام به مدت ۲ سال محکوم شده است.
مهرزاد موسوی اکنون ماههاست که در زندان عادلآباد شیراز نگهداری میشود و به دلیل بیماری و شرایط نامناسب تغذیه، در وضعیت جسمانی نامساعدی قرار دارد.
این نویسنده آثار پژوهشی متعددی در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران منتشر کرده که از جمله مهمترین آنها میتوان به "ایران در دو یورش" و "جستاری در پیشینه هنر هخامنشی" اشاره کرد.
یکی از همبندیهای سابق مهرزاد موسوی، نوشته؛
«از باغهای قصردشت تا سلول انفرادی؛ از پلاک ۱۰۰ تا عادلآباد
بله، از مهرزاد موسوی میگویم. مردی با ریش مشکی و چشمان درشت و نافذ، آن شیرازی شوخطبع و آگاه که در تاریخ و فرهنگ این سرزمین پژوهش میکرد. نویسندهای که کتابهایش از ایران میان دو یورش میگفت، از نقش ژاپن در انقلاب مشروطه، از تاریخ، از حقیقت.
اما مگر اینجا ایران نیست؟ مگر در اصل بیستوشش قانون اساسی آزادی بیان و عقیده تضمین نشده است؟ پس این وعدهها فریب بود یا دروغ؟ مگر قرار نبود آگاهی، حق هر شهروند باشد؟ مگر هدف انقلاب، هوایی تازه نبود؟ پس چرا حالا نفسکشیدن هم جرم شده است؟
مهرزاد موسوی، مرد آگاهی که در سلولهای عادلآباد فراموش شده است، کسی که همواره میخواند و مینویسد، نه برای ترویج نفرت، که برای روشنگری، برای شناختن داشتهها و عبرت از گذشتهها. مگر نه اینکه شاه گفته بود مردم باید آگاه باشند تا حقوق خود را بشناسند؟ پس چگونه آگاهی جرم شده است؟
آیا حقخواهی جرم است؟ مگر نه اینکه فساد، دزدی، اختلاس، تحجر و انحصار جرماند؟
پس چرا مهرزاد باید در زندان باشد، اما آنان که ثروت کشور را غارت میکنند، آزادانه زندگی میکنند؟ زندان جای دزدان است، نه نویسندگانی که سرمایه فکری این مملکتاند.
چرا سازمانهای بینالمللی سکوت کردهاند؟ چرا از او حمایتی نمیشود؟ چگونه است که برخی افراد در سطح جهانی مطرح میشوند، اما مهرزاد موسوی، این نویسنده چیرهدست، در سلولهای تنگ و تاریک، از یادها میرود؟
بیایید صدای مهرزاد باشیم. او را فراموش نکنیم، او را تنها نگذاریم.»
#مهرزاد_موسوی #زندان_عادل_آباد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام نوروزی عباس واحدیان شاهرودی به مردم ایران
هممیهنان گرامی،
نوروز، این کهنترین جشن ایرانی، از راه رسیده است؛ یادآور تولد دوباره طبیعت، امید، و نو شدن. در این بهار تازه، از پس روزهای سخت و شبهای تاریک، آرزو میکنم که ایران عزیزمان نیز شکوفا شود، از بند استبداد رها گردد و آزادی، چون هوایی پاک، در سراسر این سرزمین جاری شود.
آرزو میکنم که تندرستی، شادی و آرامش، میهمان خانههایتان باشد و دیگر کسی در سرزمینمان به خاطر فقر، تبعیض و ستم، رنج نکشد. امید دارم که کشورمان به دست میهنپرستان واقعی، آنان که دل در گرو ایران دارند، سپرده شود، نه آنان که آن را غارت و ویران کردند.
باشد که جوانان این مرز و بوم، که سرمایههای بیبدیل این سرزمیناند، زمام امور را به دست گیرند و با دانش، عشق و همبستگی، ایران را به سوی آبادانی و پیشرفت سوق دهند. آرزو میکنم که اقتصاد کشورمان شکوفا شود، هیچ پدری شرمنده فرزندش نباشد، و هیچ مادری دلنگران سفره خالی نماند.
نوروزتان پیروز، دلتان سرشار از امید، و فردای ایران، آزاد و سربلند باد.
عباس واحدیان شاهرودی
۲۹ اسفند ۱۴۰۳
زندان وکیلآباد مشهد
.
#عباس_واحدیان_شاهرودی #بیانیه #زندان_وکیل_آباد_مشهد #پیام_نوروزی #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هممیهنان گرامی،
نوروز، این کهنترین جشن ایرانی، از راه رسیده است؛ یادآور تولد دوباره طبیعت، امید، و نو شدن. در این بهار تازه، از پس روزهای سخت و شبهای تاریک، آرزو میکنم که ایران عزیزمان نیز شکوفا شود، از بند استبداد رها گردد و آزادی، چون هوایی پاک، در سراسر این سرزمین جاری شود.
آرزو میکنم که تندرستی، شادی و آرامش، میهمان خانههایتان باشد و دیگر کسی در سرزمینمان به خاطر فقر، تبعیض و ستم، رنج نکشد. امید دارم که کشورمان به دست میهنپرستان واقعی، آنان که دل در گرو ایران دارند، سپرده شود، نه آنان که آن را غارت و ویران کردند.
باشد که جوانان این مرز و بوم، که سرمایههای بیبدیل این سرزمیناند، زمام امور را به دست گیرند و با دانش، عشق و همبستگی، ایران را به سوی آبادانی و پیشرفت سوق دهند. آرزو میکنم که اقتصاد کشورمان شکوفا شود، هیچ پدری شرمنده فرزندش نباشد، و هیچ مادری دلنگران سفره خالی نماند.
نوروزتان پیروز، دلتان سرشار از امید، و فردای ایران، آزاد و سربلند باد.
عباس واحدیان شاهرودی
۲۹ اسفند ۱۴۰۳
زندان وکیلآباد مشهد
.
#عباس_واحدیان_شاهرودی #بیانیه #زندان_وکیل_آباد_مشهد #پیام_نوروزی #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech