Forwarded from گفتوشنود
اپیکور و اخلاق لذت خردمندانه
گفتوگو با خویشتن برای آرامش جان
اپیکور، فیلسوف یونانی و بنیانگذار مکتب اپیکوری، از نخستین متفکرانی بود که اخلاق را بر تجربه زیستهی انسان و جستوجوی سعادت درونی استوار کرد. او برخلاف برداشت عامیانه از لذتگرایی، لذت را نه در افراط و لذتهای زودگذر جسمانی، بلکه در آرامش ذهن، خِرَد و رهایی از ترس و درد میدید. هدف فلسفه نزد او رسیدن به حالتی از آرامش و آزادی درونی بود که آن را آتاراکسیا (Ataraxia) یا سکون روح مینامید. اپیکور اخلاق را هنر زیستن دانست، نه مجموعهای از قواعد خشک؛ هنری که با تامل، گفتوگو و دوستی پرورش مییابد.
در فلسفه او، گفتوگو نقشی محوری دارد؛ زیرا انسان تنها از طریق تبادل اندیشهها و تامل مشترک میتواند به درکی درست از نیازها و خواستههای واقعی خود برسد.
در مدرسهاش، معروف به «باغ اپیکور»، گفتوگو میان دوستان راهی برای تمرین فلسفه و پالایش ذهن بود. او باور داشت که گفتوگو، انسان را از ترسهای بیهوده—مانند ترس از مرگ یا خشم خدایان—میرهاند و به آزادی درونی میرساند. در واقع، برای اپیکور، فلسفه نوعی درمان روح است؛ گفتوگویی مداوم با خویشتن و با دیگران برای رسیدن به زندگی متعادل و نیک.
اپیکور فضیلت را ابزار رسیدن به لذت حقیقی میدانست، نه هدفی جداگانه. او میان لذتهای طبیعی و ضروری (مثل دوستی، تغذیه سالم و تفکر آرام) و لذتهای پوچ و پرهزینه تمایز قائل شد و توصیه کرد که انسان خردمند باید خواستههای خود را از راه تعقل و گفتوگوی درونی بسنجد. در این معنا، گفتوگو برای او فقط میان افراد نبود، بلکه درون انسان نیز جریان داشت—میان میل و عقل، میان ترس و شهامت، میان خواستن و فهمیدن.
میراث اپیکور، نوعی اخلاق آرام و انسانی است که در برابر اضطراب، حرص و آشفتگی زندگی مدرن همچنان زنده و الهامبخش است. او به ما میآموزد که گفتوگو، چه با دیگران و چه با خود، راهی است برای بازگشت به تعادل، دوستی، و شادمانی سادهای که ریشه در آگاهی و آرامش دارد. به تعبیر او، «کسی که یاد گرفته است چگونه با خویشتن گفتوگو کند، هرگز تنها نیست.»
#اپیکور #لذت_گرایی #فلسفه #گفتگو #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
اپیکور و اخلاق لذت خردمندانه
گفتوگو با خویشتن برای آرامش جان
اپیکور، فیلسوف یونانی و بنیانگذار مکتب اپیکوری، از نخستین متفکرانی بود که اخلاق را بر تجربه زیستهی انسان و جستوجوی سعادت درونی استوار کرد. او برخلاف برداشت عامیانه از لذتگرایی، لذت را نه در افراط و لذتهای زودگذر جسمانی، بلکه در آرامش ذهن، خِرَد و رهایی از ترس و درد میدید. هدف فلسفه نزد او رسیدن به حالتی از آرامش و آزادی درونی بود که آن را آتاراکسیا (Ataraxia) یا سکون روح مینامید. اپیکور اخلاق را هنر زیستن دانست، نه مجموعهای از قواعد خشک؛ هنری که با تامل، گفتوگو و دوستی پرورش مییابد.
در فلسفه او، گفتوگو نقشی محوری دارد؛ زیرا انسان تنها از طریق تبادل اندیشهها و تامل مشترک میتواند به درکی درست از نیازها و خواستههای واقعی خود برسد.
در مدرسهاش، معروف به «باغ اپیکور»، گفتوگو میان دوستان راهی برای تمرین فلسفه و پالایش ذهن بود. او باور داشت که گفتوگو، انسان را از ترسهای بیهوده—مانند ترس از مرگ یا خشم خدایان—میرهاند و به آزادی درونی میرساند. در واقع، برای اپیکور، فلسفه نوعی درمان روح است؛ گفتوگویی مداوم با خویشتن و با دیگران برای رسیدن به زندگی متعادل و نیک.
اپیکور فضیلت را ابزار رسیدن به لذت حقیقی میدانست، نه هدفی جداگانه. او میان لذتهای طبیعی و ضروری (مثل دوستی، تغذیه سالم و تفکر آرام) و لذتهای پوچ و پرهزینه تمایز قائل شد و توصیه کرد که انسان خردمند باید خواستههای خود را از راه تعقل و گفتوگوی درونی بسنجد. در این معنا، گفتوگو برای او فقط میان افراد نبود، بلکه درون انسان نیز جریان داشت—میان میل و عقل، میان ترس و شهامت، میان خواستن و فهمیدن.
میراث اپیکور، نوعی اخلاق آرام و انسانی است که در برابر اضطراب، حرص و آشفتگی زندگی مدرن همچنان زنده و الهامبخش است. او به ما میآموزد که گفتوگو، چه با دیگران و چه با خود، راهی است برای بازگشت به تعادل، دوستی، و شادمانی سادهای که ریشه در آگاهی و آرامش دارد. به تعبیر او، «کسی که یاد گرفته است چگونه با خویشتن گفتوگو کند، هرگز تنها نیست.»
#اپیکور #لذت_گرایی #فلسفه #گفتگو #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤12