آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
اینجا معلم‌ها برای شاگردانشان می‌رقصند!
دریا صفایی فعال مدنی ساکن بلژیک با انتشار این ویدیو در فیسبوکش ( http://bit.ly/1Ts0ZEG )نوشت:
«امروز عصر که رفتم آریو رو از مدرسه بگیرم، دیدم صدای #موسیقی بلنده. به‌سوی صدا رفتم. میدونستم که فردا جشن پنجاه سالگی #مدرسه است. تا به حیاط مدرسه رسیدم دیدم که معلم‌ها در حال تهیه برنامه فردا در حال تمرین هستند. نمیدونم چرا هرچه سعی کردم جلوی اشکم را بگیرم نشد. آریو پرسید:" چرا گریه می‌کنی؟" گفتم:" چی به گم، تو که متوجه نمی شی." اما اصرار کرد که باید براش تعریف کنم و من هم گفتم.
گفتم یاد بچگی خودم و نسل خودم افتادم. کودکی ما با بچه‌های اینجا خیلی فرق داشت. ما در #روپوش و #مقنعه سورمه‌ای و غمگین، حتا حق نداشتیم موقع بازی بلند بخندیم، با اینکه مدرسه فقط دخترانه بود. نکنه یه وقت عادت کنیم خدای ناکرده بخندیم. هر از گاهی آژیر و حمله هوایی هم چاشنی تفریحات هیجان انگیزمان می‌شد. کودکی ما این بود که موقع بمب باران از طبقه چهارم بدویم بریم زیر راه‌پله و یا اینکه همسایه موشک‌ها رو در آسمون بهمون نشون بده که لحظاتی بعد صدای انفجارش گوشمان را کر می‌کرد. ما حق گوش دادن به موسیقی و #رقصیدن نداشتیم، باید "امن یجیب المضطر" می‌خواندیم و آرزو می‌کردیم امروز هم این بمب هم بر سر ما نیفتد. ما #کودکی نکردیم ...
اما اینجا فردا معلم‌ها برای شاگردانشان خواهند رقصید.»
با دریا صفایی، بیشتر آشنا شوید:
http://bit.ly/1qglKsl
درباره دریا صفایی و تلاش‌هایش بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/ecAaxM

متن زیر را هم یکی از همراهان توانا هفته گذشته برای ما فرستاده بود:

«در جریان زندگی و مشکلات عدیده، خاطرات دوران مدرسه خود را فراموش کردم، اما وقتی اولین بچه ام را به مدرسه بردم، در اولین روز مدرسه به همراه کودکم وارد مدرسه شدم، مدرسه به پادگان و مسجد بیشتر شباهت داشت تا مدرسه که ناگهان خاطرات مدرسه خودم روی سرم آووار شد، بغض گلویم را فشرد وبی اختیار اشک از چشمانم سرازیر گشت! اطرافیان گمان بردند که اشک شوق است در حالی که تکرار مصیبتی بود که به نسل بعدی میرسید»

@Tavaana_TavaanaTech
ایران بزرگ‌ترین واردکننده چادر مشکی در جهان
goo.gl/Qu9h6I
«چادر لباس ملی ماست»؟
«در نوفل لوشاتو خدمت امام رسیدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با‌‌ همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج آقا! چون به کوه می‌رفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و گاهی هم باید سه‌پایه تیربار را روی دوش می‌گرفتم، چادر سرکردن برایم دشوار بود. فرمودند: چادر برای زن بهتر است. من از آن روز چادر سر کردم.»

این روایتی‌ است از «مرضیه حدیده‌چی دباغ» که از جمله زنان نزدیک به آیت‌الله خمینی بود. مرضیه دباغ از بنیانگذاران سپاه پاسداران بود و مدتی نیز فرماندهی سپاه همدان را به عهده داشت. وی علاوه بر این سه دوره نیز نمایندگی مجلس را بر عهده داشت. به نظر می‌رسد با توجه به جایگاه مرضیه دباغ و اعتمادی که آیت‌الله خمینی به او داشت چنین توصیه‌ای به او و بازگویی آن از طرف مرضیه دباغ، به خوبی نشانگر نگرش آیت‌الله خمینی به مقوله حجاب زنان است. اجباری شدن حجاب مقوله‌ایست که از همان ابتدای پیروزی انقلاب مورد تاکید آیت‌الله خمینی قرار گرفت و در نهایت به عنوان یک قانون در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. رهبر بعدی جمهوری اسلامی یعنی آیت‌الله خامنه‌ای نیز بر چادر به عنوان حجاب بر‌تر تاکید کرده است و حتی آن را لباس ملی زنان ایرانی دانسته است. او در مهر ۱۳۷۳ در جمع زنان پرستار گفت: «مردم ما چادر را انتخاب کرده‌‏اند. البته ما هیچ وقت نگفتیم که حتماً چادر باشد و غیر چادر نباشد. گفتیم که چادر بهتر از حجاب‌هاى دیگر است. ولى زنان ما می‌‏خواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست. چادر، پیش از آن‏که یک حجاب اسلامى باشد، یک حجاب ایرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست.» اما آیا تاکنون به جنبه‌های اقتصادی اجباری بودن حجاب در ایران اندیشیده‌ایم؟

ایران، بزرگترین وارد کننده چادر مشکی در جهان:

goo.gl/RfFCjC

@Tavaana_TavaanaTech
گزارش سرکوب گسترده در دانشگاه هنر

بر اساس گزارشات ارسالی، امروز در دانشگاه هنر شاهد سرکوب گسترده‌ی دانشحویان هستیم.

خوابگاه یا تادیب‌گاه دختران؟
بر مبنای این گزارشات از صبح امروز و در خوابگاه‌های دخترانه، نیروهای حراست مانع از خروج دانشجویان دختر بدون مقنعه شدند. حتی گفته می‌شود این افراد مانع از خروج دانشجویانی که نمی‌خواستند به دانشگاه بروند نیز شده‌اند. نهایتا و پس از گفتگو با دانشجویان اجازه خروج به آنان داده شد اما حراست تهدید کرده است که در بازگشت دانشجویان به این موضوع رسیدگی خواهد کرد.

ممانعت از ورود دانشجویان؛
در ادامه گزارش شده‌است که صبح امروز حراست دانشکده موسیقی واقع در کرج مانع از ورود قریب به ۲۰‌ نفر از دانشحویان شده بود که با مداخله دانشجویان این افراد توانستند وارد دانشگاه شوند. حراست تهدید کرده‌است که از فردا اقدامات جدی‌تری بر علیه دانشجویان خواهد کرد.

قانون جدید: تنها ورود با مقنعه مجاز است

حراست دانشکده سینما و تیاتر امروز چند مامور خانم را در ورودی مستقر کرده‌است و به دانشجویانی که مقنعه ندارند، مقنعه داده‌است و تهدید کرده از فردا اگر دانشجوی دختری بدون مقنعه وارد دانشگاه شود، از امتحان محروم خواهد شد.

دانشگاه یا بازداشتگاه؟
امروز و در حول و حوش ساعت ۱۰ عده‌ای از دانشجویان جلوی درب دانشگاه توسط مامورین لباس شخصی بازداشت شده‌اند. همچنین گزارش شده‌است که نیروهای یگان ویژه و انتظامی در محل حاضر بوده‌ و صرفا نظاره‌گر این واقعه
بوده‌اند.
دستیگری دانشجویان در پردیس باغ ملی رخ داده‌است.
منبع: تلگرام شورای صنفی دانشجویان

پی‌نوشت: طبق آخرین خبر سه تن از دانشجویان بازداشت‌شده، آزاد شدند.

#دانشگاه_هنر #مقنعه_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #مهسا_امینی‌ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech