آموزشکده توانا
56.7K subscribers
31.1K photos
36.9K videos
2.54K files
18.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

«برای #پرستو_احمدی و #کنسرت_فرضی اش 🕊

من شب‌زنده‌دارم. شب‌ها به‌ندرت خواب به چشمم می‌آید و دیگر عادت کرده‌ام به خوابیدنِ بعد از طلوع. ساعت هفت صبح پنجشنبه، قبل از خوابیدن گوشی موبایل را بعد از چند ساعتی که درگیر کار دیگری بودم نگاه کردم. دیدم تمام مردم شهر -مثل افسانه‌ای قدیمی- مسحور کنسرتی «فرضی» شده‌اند. هرجا چشم انداختم تصویر دختر سیاه‌پوش زیبای آوازخوان بود که شکوه بنای تاریخی پشت سرش را چندبرابر کرده بود... بلندبلند گفتم: در تاریخ بنویسید، میلیون‌ها نفر از مردمان یک دیار، زیر خاکستری‌ترین آسمان جهان در پاییز یکهزاروچهارصدوسه خورشیدی مرتکب جرم شدند و در کنسرتی فرضی شرکت کردند، دست زدند، هورا کشیدند و رقصیدند.


ما اشک ریختیم پرستو. ما که روبروی تو در شب تاریک آن کاروانسرا ایستاده بودیم به پهنای صورت اشک ریختیم. وقتی آخرین کلمات «مرا ببوس» را می‌خواندی ما از تمام بندها آزاد شده بودیم. در آن تاریخ بی‌زمان و آن مکان بی‌مکان، ما خوش‌بخت بودیم و صدای سُریدنِ این خوش‌بختی در نسیمی که موهای تو را تکان می‌داد قلقلک‌مان می‌داد.

آن‌چه خواب را از سر من پراند و از جایم بلند کرد تا برایت چیزی بنویسم و چیزی بسازم، جسارت و شجاعت تو بود، روایت تکان‌دهنده و عجیب از قصه‌ای که آیندگان می‌توانند آن را به جای افسانه‌های هزارویکشب در قصه‌ای که شب برای کودکانشان می‌خوانند جا بزنند. برای تمام گلوهای شکسته و خاموشی که دهه‌هاست در گوشه‌گوشه‌ی این شهر برای جاری شدن صدایشان تقلا می‌کنند و تو با سخاوت بی‌نظیرت صدایشان شدی. برای تو که تمام‌قد به احترامت ایستاده دست می‌زنم، همه می‌دانیم که صبحِ این شب نزدیک است و خیلی نزدیک. ما شب‌زنده‌داریم...»


ویدیو و متن از مهیا فرمانی


#صدای_زن #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پرهام شهرجردی، نویسنده، منتقد و مترجم، نوشته:
«پرستو احمدی می‌گوید کنسرت فرضی، و اجرایش می‌کند. تو هم فرض را بر آزادی بگذار. فرض کن که یک لحظه آزادی، آزادی را این‌جا، به دست، به تن، به دهان و به زبان گرفته‌ای، یک لحظه فرض کن که موازین جمهوری اسلامی را به بازی گرفته‌ای، یک لحظه، جایی را از شرع، از قانون، خالی کرده‌ای، همه را بیرون کرده‌ای، همه را کنسل کرده‌ای، و به یادمان آورده‌ای که تنها قانون، خواستن است،‌ تنها قانون، خواست-تن است. فرض کنیم که آزادیم. فرض کنیم که زنده‌ایم. فرض کنیم که می‌خواهیم. هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی این فرض را بگیرد. پس فرض کن که آزادی!»

parhamshahrjerdi

ـ ایده خوبی است، بیایید فرض کنیم که آزادیم. ذهنمان را از سانسور دور کنیم، مثلا نویسنده‌ها نمایشگاه کتاب فرضی برگزار کنند و کتاب‌های خود را بدون سانسور منتشر کنند، به مناسبات و قوانین تبعیض‌آمیز و تحقیرآمیز حکومت نه بگوییم. به دروغ نه بگوییم. موضوع «تن ندادن» است، تن ندادن به سرکوب.
و زندگی کردن، زندگی کردن آنچه که از ما دریغ شده، زندگی کردن آینده‌ای که می‌خواهیم داشته باشیم... علنی و جمعی و با حمایت از همدیگر ...

#پرستو_احمدی #آزادی #کنسرت_فرضی #ایران #زن_زندگی_آزادی #موسیقی #پرهام_شهرجردی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بلند شو شاه‌ عباس!
کاروانسرایت تعطیل شد
به جُرم گوش‌دادن به آوازهای دختری
که از آزادی سروده بود

از صفحه مسعود احمدی شامکانی


#پرستو_احمدی #کاوانسرا #شاه_عباس #کاروانسرای_شاه_عباسی #کاروانسرای_دیرگچین #دیر_گچین #کنسرت_فرضی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech